در گفت‌و‌گو با محمد حسن حامدی پژوهشگر هنر مطرح شد

زنده‌یاد سیف با قلمی سحرانگیز بانی پژوهش‌های سنتی شد


سیده‌مریم سادات گوشه
روزنامه‌نگار

دوم آبان ماه امسال هادی سیف نویسنده و پژوهشگر هنرهای سنتی پر گشود. پژوهشگری که در سطرهای کتاب‌های بی‌شمارش رنگ‌ وبوی نقوش زیبای کاشیکاری‌های سنتی و نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای یا به قول خودش نقاشی‌های خیالی‌ ساز به تصویر کشیده شد و در پس آن تاریخی از آثار هنرمندانی همچون کمال‌الملک، علی‌اکبر یاسمی، ابوالحسن‌خان صدیقی و سایر استادان هنرهای سنتی بود.
هادی سیف از جمله نویسندگان و پژوهشگرانی بود که به قول شاگردان و خوانندگان آثارش دیگر چنین قلمی را دنیا به خود نخواهد دید. از ویژگی‌های بارز این استاد این بود که زمان حیات استادان بنام، هنرهای سنتی را به خوبی درک کرده بود و در محضر این استادان بوده است.
او همیشه با تواضع بسیاری در خصوص هنرهای سنتی حرف می‌زد و شاید بتوان گفت که تنها منبع غنی از آثار هنرهای سنتی محسوب می‌شد که در گفت‌و‌گوهای بسیاری به او رجوع می‌کردیم. سیف جزو هنرپژوهانی بود که برای حفظ میراث گرانبهای هنرهای سنتی همچون نقاشی قهوه‌خانه‌ای و گچبری‌ها و کاشیکاری‌های قدیمی تلاش بسیاری کرد. اکنون پژوهشگران هنرهای سنتی خود را مدیون نوع نگاه این پژوهشگر می‌دانند. 
محمدحسن حامدی که خود پژوهشگر هنر است، همین ایده را دارد. او درباره خصوصیات و ویژگی‌های بارز حرفه‌ای سیف به «ایران» می‌گوید: «هادی سیف نویسنده و پژوهشگر هنرهای سنتی به‌طور مشخص در خصوص هنرهای ایرانی پژوهش می‌کرد و در همین باره هم قلمفرسایی داشت. این پژوهش‌ها به نوعی از شاگردان مکتب کمال‌الملک شروع می‌شد و ایشان کتاب‌هایی درباره استاد علی‌اکبر یاسمی، علی رخسار و ابوالحسن‌خان صدیقی نوشتند و در این مسیر با هنرهای مردمی ایران آشنا شدند؛ که مشخصاً در خصوص نقاشی قهوه‌خانه، نقاشی پشت شیشه و روی گچ را با دقت دنبال می‌کردند. ماحصل پژوهش‌های استاد سیف بیشتر گردآوری مجموعه‌ای از تصاویری است که اکنون به‌صورت یکجا امکان رصد آنها نیست. زمانی که او تلاش کرد این آثار را پیدا کرده و از آن عکاسی  و در کتابش منتشر کند، کاری بود کارستان.»
حامدی که خود آثار آن استاد هنرهای سنتی را خوانده در این‌باره می‌گوید: «سیف علاقه ویژه‌ای به هنرهای مردمی داشت. او بیشتر از هر چیز تمرکزش بر هنرهای غیررسمی کشور بود. مورخانی که صبغه دانشگاهی دارند، روی چهره‌های تثبیت شده دست می‌گذارند. هنرمندانی که کارشان رسمیتی پیدا کرده و توانسته‌اند در نمایشگاه‌ها و بی‌ینال‌ها شرکت کنند. ولی آقای سیف در فضای کلی هنر گستره‌ای را پیدا کرده بود که الزاماً منوط به هنر نمایشگاهی نبود. ایشان این نکته را در گچبری‌ها و کاشیکاری‌هایی می‌دید که در سراسر کشور، تکایا، مساجد و منازل می‌شد آنها را مشاهده کرد. او از این بخت برخوردار بود چرا که وقتی به اهمیت این موضوع پی برد، توانست به بخشی از این آثار یا خود هنرمندان که در آن دوران می‌زیستند، دسترسی پیدا کند. ایشان به‌طور متمرکز از سال 1360 مطالعه را شروع کرد. کسی مثل ابوالحسن‌خان صدیقی در آن زمان حضور داشت یا علی‌اکبر صنعتی و عباس بلوکی‌فر که زنده بودند و آقای سیف می‌توانست در مواجهه با این اشخاص اطلاعات بسیاری کسب کند. از طرفی بعضی از هنرها با گذشت زمان از دایره دسترسی بشر خارج شده و اطلاعات مربوط به آن آثار به مرور یا از بین رفته یا بر اثر سهل‌انگاری  یا تخریب طبیعی از بین رفته است. آثاری مانند پشت شیشه، نقاشی قهوه‌خانه‌ای و کاشی‌هایی که دائم برداشته می‌شوند یا به سرقت می‌روند و خانه‌های قدیمی و باستانی که دائماً تخریب می‌شوند یا گچبری‌هایی که کهنه پنداشته می‌شوند و نوسازی می‌شوند، در مواجهه با این وقایع روح کهن خود را از دست می‌دهند. استاد سیف از این امکان برخوردار بود که در زمان مشخصی به سراغ این هنرها برود و بتواند کار خود را پیش ببرد.»
این پژوهشگر هنر در خصوص کتاب‌های منحصربه‌فرد زنده‌یاد سیف ادامه می‌دهد: «از آنجایی که گستره هنر ایران بسیار وسیع است، خود استاد سیف هم توانست تعداد محدودی از مهم‌ترین اقلام این هنرها را به پژوهش دربیاورد و راجع به آن بنویسد ولی خوشبختانه قلمش چنان سحرانگیز و جذاب بود که بسیاری از پژوهشگران پس از خودش را به این نگاه جذب کرد. از جمله خود من. ما با خواندن کتاب‌های استاد سیف به جزئیات هنری کشورمان و هنرمندان‌مان علاقه‌مند شدیم و درباره‌اش کار کردیم. او به‌طور مشخص 5 یا شش جلد کتاب با عنوان کلی «چرا ندیدیم؟» نوشت. مثلاً یک کاشیکاری در امامزاده غریب در شیراز کاشی‌های خاصی دارد. استاد سیف یک کتاب مشخصاً راجع به این کاشیکاری‌ها نوشتند یا در مدرسه چهار باغ اصفهان که تزئینات خاصی دارد را مشاهده کرده و به یک کتاب مستقل تبدیل کرده است. اینکه با دیدن تصویر کاشیکاری‌های یک مجموعه، بتوانی یک کتاب از آن منتشر کنی این امکان و این شیوه نگاه را به هر پژوهشگری می‌دهد تا به‌طور وسیع‌تر هنرهای مردمی سرزمین خود را پیگیری کند. خوشبختانه آقای سیف توانستند بانی این ماجرا شوند و من کسانی را می‌شناسم که با این نگاه اکنون مشغول پژوهش هستند. او قلم خاصی داشت و می‌توان گفت امتیاز مخصوص به خودشان را داشت. شاید این قلم و این بیان شاعرانه‌ای که در کتاب‌هایشان داشتند دیگر تکرار نشود اما آن نگاه در واقع سرنخی است برای هر پژوهشگری که بتواند در شهر و دیار خود راجع به هنرهای محلی منطقه‌اش تحقیق کند؛ از هر نوع هنری.ما این نگاه را از سیف داشتیم. البته پژوهشگران دیگری هم مثل استاد ایرج افشار هم چنین  نگاهی داشتند که نگاه ما را به جزئیات حوادث تاریخی جلب کرده‌اند.»

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8037/15/631266/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها