روایتی داستانی درباره گروگان‌های سفارت امریکا


«گروگانکشتگی» یکی از تازه‌های نشر سوره مهر است که به‌تازگی روانه کتاب‌فروشی‌ها شده؛ رمانی برآمده از واقعه تاریخی مهمی در سرزمین‌مان. نوید ظریف‌کریمی در این کتاب سراغ ماجرای گروگان‌های سفارت امریکا در تهران رفته که از سوی دانشجویان پیرو خط امام(ره) اسیر می‌‌شوند؛ اتفاقی که واکنش امریکا را با تلاش برای بازپس‌گیری این افراد سبب می‌شود، هرچند در نهایت عملیات امریکایی «پنجه عقاب» که آن را «طبس» هم می‌خوانند به رغم روانه شدن چندین بالگرد به حریم هوایی ایران شکست خورده و امریکایی‌ها باز می‌گردند. در همین ایام گروگان‌ها به شهرهای مختلفی از جمله شیراز، مشهد و... برده می‌شوند تا جلوی موفقیت عملیات‌های احتمالی مشابه گرفته شود. درباره عملیات پنجه عقاب و وقایع بعد از آن آثار تحقیقی متعددی در دست است، اما نکته قابل توجه بکر بودن آن در دنیای ادبیات داستانی و عرصه رمان است؛ مسأله‌ای که نویسنده‌اش نیز از آن به عنوان دلیلی مهم برای تألیف «گروگانکشتگی» یاد کرده است. داستان این رمان از میان مصاحبه‌های متعددی برخاسته که با گروه پنج- شش نفره گروگان‌های انتقالی به مشهد انجام می‌شود. با این حال نمی‌توان منکر شد که همچون دیگر آثار داستانی، در «گروگانکشتگی» هم ردپایی از بهره‌مندی نویسنده از تخیل دیده می‌شود، بر همین اساس می‌توان مدعی شد که «گروگانکشتگی» یک مستند تاریخی در قالب داستانی تخیلی است تا هم قادر به جلب نظر علاقه‌مندان داستانی شود و هم نکات قابل توجهی در اختیار آنهایی بگذارد که خواهان اطلاع از وقایعی هستند که بر کشورمان گذشته است. «گروگانکشتگی» در 48 بخش نوشته شده که هر یک از این بخش‌ها نام یکی از شخصیت‌های داستان آن به شمار می‌آید؛ نام‌هایی که از جمله‌شان سالومه، فرازی، حبیب، سهیلا، رشید و.... هستند. آنچه در این نوشته داستانی- تاریخی می‌خوانید روایتگر سه روز از حضور پنج شش گروگان مذکور در مشهد است. همان‌طور که ظریف‌کریمی هم پیشتر گفته، هدفش از تألیف این اثر روایتی صرفاً تاریخی نبوده، او کوشیده است از تاریخ به عنوان بستری برای خلق داستان خود بهره بگیرد. از همین رو ماجرایی که در این کتاب می‌خوانید مجموعه در‌هم تنیده‌ای از وقایع و شخصیت‌هایی است که با ایده یاد شده و بهره‌مندی‌ ظریف‌کریمی از تخیل شکل گرفته است. در بخشی از کتاب آمده: «تَله بود؛ اما آن دو روحشان هم خبر نداشت و فکرش را هم نمی‌کردند گیر خواهند افتاد. هنگام ورود هیچ‌کدام حتی حس بدی هم نداشتند. مثل دو نفر آدم غالب و پیروز وارد شدند. مثل دو نفر اسب‌سوار فیلم‌های وسترن که بعد از یک سفر طولانی و گذر از دشت و رودخانه و دره و بیابان بالاخره به شهر رسیده باشند؛ شهری که می‌دانستند کلانتر ندارد. پشتشان هم به کلت‌های کمری‌شان گرم بود و اطلاعاتی که با ایجاد رعب‌ و وحشت و کمی هم چاشنی وعده و وعید از مزدورها و ترسوهای شهر گرفته بودند؛ عین دو جایزه‌بگیر.»
گروگانکشتگی/  نویسنده: نوید ظریف‌کریمی/  انتشارات سوره مهر

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8043/16/632016/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها