این تاریخ است که شوخیهایش را تمام نمیکند انگار
الهام اشرفی
نویسنده
از رسمالخط عجیب مهدی یزدانی خرم در کپشننویسیهایش که بگذریم، از سمت وسو گرفتنهای متنوعش نسبت به شخصیتهای سیاسی اجتماعی نیز که بگذریم و از معرفی کردنهای اغراق آمیزش نسبت به کتابی که وقتی برپایه معرفی او تهیه میکنی و میبینی چندان دندانگیر هم نبود که بگذریم، «خونخورده» یک اثر شایسته تحسین است؛ هم به لحاظ نثر و تکنیکهای ادبی (به خصوص در استفادههای شگفت انگیز و هوشمندانهاش از پل تداعی) و هم به لحاظ تم و درونمایهای که یزدانی خرم انتخاب کرده است.
در هرکجای دنیا وقتی جنگی رخ میدهد، اغلب مدتی بعد از فروکش کردن جنگها هنرمندان پا به عرصه میگذارند برای ثبت وقایع جنگ. هرکس هر هنری دارد به کار میبندد برای ثبت رشادتها و شکستها و پیروزیها و تلخکامیهای بیشمار جنگها و افرادی که در آن دخیل بودند. جنگ هشت سالهای که در کشور ما رخ داد نیز از این قاعده مستثنا نبود، گرچه در زمینه ادبیات، خیلی از کتابهایی که از خاطرات افراد مؤثر در جنگ منتشر شد، رنگ و بوی تقدس افراطی گرفتند یا اگر هم خاطرات آن افراد در کتابها به دور از جهت گیریها نوشته شده، فاقد عنصر «هنر» و «ظرافت و تکنیک ادبی» بوده است.
یزدانی خرم اما در «خونخورده» با ماجرای پسری از امروز تهران در بهشت زهرا، بالای سر مزار پنج برادر، روایتش را شروع میکند و بعد خواننده بیاینکه بفهمد و بی اینکه رد زمانی ماجراها را گم کند، میافتد در دل زندگیهای پنج برادر که هرکدام به طریقی سرنوشتشان گره خورده به جنگ و اتفاقات سیاسی اجتماعی دهه شصت ایران. راوی همه اینها دو روحاند! و از آنجایی که روحاند، نشستهاند بر فراز شهر و جهان و بالای سر خواننده و روایتشان گریبان صلاحالدین ایوبی را نیز میگیرد و خواننده را همراه تردیدهای صلاح الدین در بزنگاه مهم تاریخیاش میکند.
ظرافت و پیچشهای ادبی و هنری این اثر بسیار است و مجال این یادداشت کوتاه. چیزهایی را از دست دادهاید اگر کتاب را نخواندهاید!
نویسنده
از رسمالخط عجیب مهدی یزدانی خرم در کپشننویسیهایش که بگذریم، از سمت وسو گرفتنهای متنوعش نسبت به شخصیتهای سیاسی اجتماعی نیز که بگذریم و از معرفی کردنهای اغراق آمیزش نسبت به کتابی که وقتی برپایه معرفی او تهیه میکنی و میبینی چندان دندانگیر هم نبود که بگذریم، «خونخورده» یک اثر شایسته تحسین است؛ هم به لحاظ نثر و تکنیکهای ادبی (به خصوص در استفادههای شگفت انگیز و هوشمندانهاش از پل تداعی) و هم به لحاظ تم و درونمایهای که یزدانی خرم انتخاب کرده است.
در هرکجای دنیا وقتی جنگی رخ میدهد، اغلب مدتی بعد از فروکش کردن جنگها هنرمندان پا به عرصه میگذارند برای ثبت وقایع جنگ. هرکس هر هنری دارد به کار میبندد برای ثبت رشادتها و شکستها و پیروزیها و تلخکامیهای بیشمار جنگها و افرادی که در آن دخیل بودند. جنگ هشت سالهای که در کشور ما رخ داد نیز از این قاعده مستثنا نبود، گرچه در زمینه ادبیات، خیلی از کتابهایی که از خاطرات افراد مؤثر در جنگ منتشر شد، رنگ و بوی تقدس افراطی گرفتند یا اگر هم خاطرات آن افراد در کتابها به دور از جهت گیریها نوشته شده، فاقد عنصر «هنر» و «ظرافت و تکنیک ادبی» بوده است.
یزدانی خرم اما در «خونخورده» با ماجرای پسری از امروز تهران در بهشت زهرا، بالای سر مزار پنج برادر، روایتش را شروع میکند و بعد خواننده بیاینکه بفهمد و بی اینکه رد زمانی ماجراها را گم کند، میافتد در دل زندگیهای پنج برادر که هرکدام به طریقی سرنوشتشان گره خورده به جنگ و اتفاقات سیاسی اجتماعی دهه شصت ایران. راوی همه اینها دو روحاند! و از آنجایی که روحاند، نشستهاند بر فراز شهر و جهان و بالای سر خواننده و روایتشان گریبان صلاحالدین ایوبی را نیز میگیرد و خواننده را همراه تردیدهای صلاح الدین در بزنگاه مهم تاریخیاش میکند.
ظرافت و پیچشهای ادبی و هنری این اثر بسیار است و مجال این یادداشت کوتاه. چیزهایی را از دست دادهاید اگر کتاب را نخواندهاید!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه