خشونت علیه زنان تنها شامل خشونت فیزیکی نمیشود، خشونت علیه زنان شامل آزار جنسی، عاطفی، روانی و مالی نیز میشود
از پیلهات بیرون بیا
فائزه صدیقی
نویسنده
Fa.sedighi@gmail.com
چند وقت پیش ویدیویی در دنیای مجازی فراگیر شد که در آن دو زن در حال انجام مکالمه تصویری و صحبت از دستور پخت غذا بودند، تا اینجای داستان همه چیز داشت خیلی معمولی و شبیه بقیه ویدیوهای عادی پیش میرفت، اما یک دفعه یکی از آنها وسط صحبت کردن، با دستش علامتی را جلوی دوربین نشان داد که باعث شد زن دوم بیاراده، خنده روی لبهاش خشک شود و سکوتی ناگهانی و کوتاه کند. بعد با سختی سعی کرد به مکالمه قبلیشان به صورت عادی ادامه بدهد تا توجه همسر زن اول که در پس زمینه تصویر دیده میشد به این شرایط جلب نشود.
اما ماجرای این اتفاق چه بود؟
داستان این بود که زن اول با دستهایش علامتی را نشان داد که در دنیای امروز نشانه این است که آن شخص تحت خشونت خانگی قرار دارد و با نشان دادن این علامت ضمن اعلام این موضوع از زن دوم درخواست کمک کرد.
برای پرداختن به نکتهای که در این داستان برای من جالب بود و دوست دارم در موردش با هم صحبت کنیم باید کمی دکمه عقب رفتن ماجرا را بزنیم و به روزها و حتی ماهها و سالهای قبل از این ماجرا نگاهی بیندازیم. به زمانی که آن زن تحت خشونت خانگی قرار میگرفت و آزار میدید و سختی این شرایط را تحمل میکرد. آن زمان شاید برای بیان این مطلب که دارد آزار میبیند و تحت فشار قرار داشته، ترسیده. ترسیده که با گفتن آن چه فشاری را به خودش وارد میکند. ترسیده که ممکن است نه تنها مشکلش حل نشود که چه بسا همسرش شدیدتر و بدتر از قبل او را تحت فشار قرار بدهد، آزار ببیند و همه چیز بدتر بشود. حتی ممکن است این زن فرزندانی داشته باشد و فکر کردن به آینده موهوم این رابطه بعد از افشای خشونت خانگی همسرش و سرنوشت بچهها هر بار او را از گفتن حقیقت منصرف میکرده.
اما یک روز و یک جایی از زندگیاش، شاید بعد از یک دعوای سخت دیگر و یا حتی وسط عادیترین لحظاتی که داشته آشپزیاش را میکرده یا به گلدانهای خانهش آب میداده یا موهای بچهاش را شانه میکرده، تصمیم گرفته که این خشونت را افشا و طلب کمک کند. برای خودش و زندگیاش و در واقع رهایی از وضع نامطلوبی که تحمل میکرده تصمیم مهمی گرفته و این تصمیم چیزی نیست جز یک گام بزرگ در توسعه فردیاش.
همانطور که میدانیم توسعه فردی (Personal Development) یکسری از فعالیتها و مهارتهایی است که یادگیری آنها به ما کمک میکند تا در روابط شخصی، اجتماعی، کاری و تحصیلی خودمان بهتر عمل کنیم. به زبان ساده توسعه فردی به هر فعالیتی که برای بهبود خودمان انجام میدهیم اشاره دارد. با این تعریفی که کردیم، تصمیم این زن برای بیان حقیقت و تلاشش برای کسب شجاعت لازم در اجرای این تصمیم که منجر به بهبود حال خودش و شرایطش میشود، چیزی نیست جز یک گام بزرگ در توسعه فردی که آن زن ذره ذره برای بدست آوردنش تلاش کرده. هر چند خیلی وقتها ممکن است در آن تصمیم متزلزل شده باشد و حتی قدمی به عقب برداشته باشد اما باز هم عزمش را جزم کرده و به امید بهتر شدن شرایط و زندگی، روی خودش کار کرده و آنقدر توی این رشد پیش رفته که بالاخره توانسته به تردیدهاش غلبه کند و تصمیمش را برای بیان شرایطش به عمل برساند و در واقعیترین حالت به این نتیجه رسیده که حداقل یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است.
البته باید بدانیم که متأسفانه خشونت خانگی تنها یکی از موارد خشونت علیه زنان است و این رشته سر درازی دارد که میشود به انواع آزارهای روحی یا جسمی که در محیطهای مختلف و توسط عوامل گوناگون و افراد آشنا یا غریبه به زنان وارد میشود اشاره کرد. مواردی از جمله انواع خشونتهای اقتصادی، روانی، احساسی، جسمی، جنسی و... که برای رفعشان آرزو میکنیم با آموزشهای درست و حمایتهای کافی فیزیکی و معنوی، کمک بشود تا آنها در مسیر رفع این ناملایمات تلاش کنند و یاد بگیرند در برابر انواع خشونت آشکار و پنهان آگاه باشند و خشونت را تحمل نکنند تا زندگی آرامشبخشتری را تجربه کنند.
نکتهای که لازم است تأکید کنم این است که، خشونتها میتواند در محیطهای دیگری غیر از خانه و برای هر کسی بوجود بیاید، مثل وقتهایی که زن یا مرد، پیر یا جوان و کلاً هر کسی در محل تحصیل، کار و یا در هر محیط اجتماعی که قرار دارد تحت آزارهای کلامی، روحی و یا حتی جسمی قرار میگیرد. اینجاست که آن شخص با توجه به شرایط زندگیش باید بهترین تصمیم را برای بهتر شدن حالش بگیرد و در مسیر توسعه فردی خودش تلاش کند تا بتواند به این خشونتها غلبه کند و در زندگی به آرامش برسد.
این مورد و بسیاری از موارد دیگر از تجربه زیستههای واقعی افراد به ما نشان میدهد با وجود تلاشهای سخت در مسیر توسعه فردی ممکن است مدتی طول بکشد تا نتیجه تلاش خودمان را ببینیم. اما در تمام این مدت ما در حال رشد دادن خودمان هستیم، در حال تبدیل شدن به یک آدم بهتر، پس نباید توی این مسیر ناامید بشویم و دست از تلاش برداریم. سرانجام وقتی بالاخره روزی نتایج تلاشهای خودمان را میبینیم، میتوانیم رضایت عمیقی را در قلب خودمان احساس کنیم. پس بیاید برای توسعه فردی زندگی خودمان و بهتر شدن حالمان حتی یک گام کوچک در زندگیمان برداریم تا بعدها با حسرت هیچ کاری نکردن، زندگی را نگذرانیم.
نویسنده
Fa.sedighi@gmail.com
چند وقت پیش ویدیویی در دنیای مجازی فراگیر شد که در آن دو زن در حال انجام مکالمه تصویری و صحبت از دستور پخت غذا بودند، تا اینجای داستان همه چیز داشت خیلی معمولی و شبیه بقیه ویدیوهای عادی پیش میرفت، اما یک دفعه یکی از آنها وسط صحبت کردن، با دستش علامتی را جلوی دوربین نشان داد که باعث شد زن دوم بیاراده، خنده روی لبهاش خشک شود و سکوتی ناگهانی و کوتاه کند. بعد با سختی سعی کرد به مکالمه قبلیشان به صورت عادی ادامه بدهد تا توجه همسر زن اول که در پس زمینه تصویر دیده میشد به این شرایط جلب نشود.
اما ماجرای این اتفاق چه بود؟
داستان این بود که زن اول با دستهایش علامتی را نشان داد که در دنیای امروز نشانه این است که آن شخص تحت خشونت خانگی قرار دارد و با نشان دادن این علامت ضمن اعلام این موضوع از زن دوم درخواست کمک کرد.
برای پرداختن به نکتهای که در این داستان برای من جالب بود و دوست دارم در موردش با هم صحبت کنیم باید کمی دکمه عقب رفتن ماجرا را بزنیم و به روزها و حتی ماهها و سالهای قبل از این ماجرا نگاهی بیندازیم. به زمانی که آن زن تحت خشونت خانگی قرار میگرفت و آزار میدید و سختی این شرایط را تحمل میکرد. آن زمان شاید برای بیان این مطلب که دارد آزار میبیند و تحت فشار قرار داشته، ترسیده. ترسیده که با گفتن آن چه فشاری را به خودش وارد میکند. ترسیده که ممکن است نه تنها مشکلش حل نشود که چه بسا همسرش شدیدتر و بدتر از قبل او را تحت فشار قرار بدهد، آزار ببیند و همه چیز بدتر بشود. حتی ممکن است این زن فرزندانی داشته باشد و فکر کردن به آینده موهوم این رابطه بعد از افشای خشونت خانگی همسرش و سرنوشت بچهها هر بار او را از گفتن حقیقت منصرف میکرده.
اما یک روز و یک جایی از زندگیاش، شاید بعد از یک دعوای سخت دیگر و یا حتی وسط عادیترین لحظاتی که داشته آشپزیاش را میکرده یا به گلدانهای خانهش آب میداده یا موهای بچهاش را شانه میکرده، تصمیم گرفته که این خشونت را افشا و طلب کمک کند. برای خودش و زندگیاش و در واقع رهایی از وضع نامطلوبی که تحمل میکرده تصمیم مهمی گرفته و این تصمیم چیزی نیست جز یک گام بزرگ در توسعه فردیاش.
همانطور که میدانیم توسعه فردی (Personal Development) یکسری از فعالیتها و مهارتهایی است که یادگیری آنها به ما کمک میکند تا در روابط شخصی، اجتماعی، کاری و تحصیلی خودمان بهتر عمل کنیم. به زبان ساده توسعه فردی به هر فعالیتی که برای بهبود خودمان انجام میدهیم اشاره دارد. با این تعریفی که کردیم، تصمیم این زن برای بیان حقیقت و تلاشش برای کسب شجاعت لازم در اجرای این تصمیم که منجر به بهبود حال خودش و شرایطش میشود، چیزی نیست جز یک گام بزرگ در توسعه فردی که آن زن ذره ذره برای بدست آوردنش تلاش کرده. هر چند خیلی وقتها ممکن است در آن تصمیم متزلزل شده باشد و حتی قدمی به عقب برداشته باشد اما باز هم عزمش را جزم کرده و به امید بهتر شدن شرایط و زندگی، روی خودش کار کرده و آنقدر توی این رشد پیش رفته که بالاخره توانسته به تردیدهاش غلبه کند و تصمیمش را برای بیان شرایطش به عمل برساند و در واقعیترین حالت به این نتیجه رسیده که حداقل یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است.
البته باید بدانیم که متأسفانه خشونت خانگی تنها یکی از موارد خشونت علیه زنان است و این رشته سر درازی دارد که میشود به انواع آزارهای روحی یا جسمی که در محیطهای مختلف و توسط عوامل گوناگون و افراد آشنا یا غریبه به زنان وارد میشود اشاره کرد. مواردی از جمله انواع خشونتهای اقتصادی، روانی، احساسی، جسمی، جنسی و... که برای رفعشان آرزو میکنیم با آموزشهای درست و حمایتهای کافی فیزیکی و معنوی، کمک بشود تا آنها در مسیر رفع این ناملایمات تلاش کنند و یاد بگیرند در برابر انواع خشونت آشکار و پنهان آگاه باشند و خشونت را تحمل نکنند تا زندگی آرامشبخشتری را تجربه کنند.
نکتهای که لازم است تأکید کنم این است که، خشونتها میتواند در محیطهای دیگری غیر از خانه و برای هر کسی بوجود بیاید، مثل وقتهایی که زن یا مرد، پیر یا جوان و کلاً هر کسی در محل تحصیل، کار و یا در هر محیط اجتماعی که قرار دارد تحت آزارهای کلامی، روحی و یا حتی جسمی قرار میگیرد. اینجاست که آن شخص با توجه به شرایط زندگیش باید بهترین تصمیم را برای بهتر شدن حالش بگیرد و در مسیر توسعه فردی خودش تلاش کند تا بتواند به این خشونتها غلبه کند و در زندگی به آرامش برسد.
این مورد و بسیاری از موارد دیگر از تجربه زیستههای واقعی افراد به ما نشان میدهد با وجود تلاشهای سخت در مسیر توسعه فردی ممکن است مدتی طول بکشد تا نتیجه تلاش خودمان را ببینیم. اما در تمام این مدت ما در حال رشد دادن خودمان هستیم، در حال تبدیل شدن به یک آدم بهتر، پس نباید توی این مسیر ناامید بشویم و دست از تلاش برداریم. سرانجام وقتی بالاخره روزی نتایج تلاشهای خودمان را میبینیم، میتوانیم رضایت عمیقی را در قلب خودمان احساس کنیم. پس بیاید برای توسعه فردی زندگی خودمان و بهتر شدن حالمان حتی یک گام کوچک در زندگیمان برداریم تا بعدها با حسرت هیچ کاری نکردن، زندگی را نگذرانیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه