تغذیه میتواند مراقبه باشد
شیرین شاهنظری
نویسنده
Shahnazari1966@gmail.com
با دوستی سالها معاشرت داشتم و همیشه به طور عجیبی از کل خانواده بیزار بود. بعضی وقتها آنقدر خسته بود که فکر میکردی به جای بیست و چند سال، شصت و چند سال عمر کرده. بارها شنیده بودم تمایل به خودکشی دارد. اینجور موقعها فقط گوش میکردم تا حرف بزند تا ناسزا بگوید تا اشک بریزد و ضجه بزند. او قربانی تحقیر خانواده و بعد از آن قربانی ازدواج نابهسامانی بود که زخمهایش التیام نیافته بود. جایی از زخمهای فیزیکی نبود اما روح زخمی داشت که هرازگاهی سر باز می کرد و تیشه به ریشه روحش میزد. روزهایی که حالش ظاهراً خوب بود او را ترغیب به رفتن پیش روانکاو یا مشاور میکردم و بالاخره موفق شدم. هر بار که خسته از مشاور میآمد مثل این بود که باری از دوشش پایین گذاشته. تا چند روز گریه میکرد ولی بعد از آن شکفته میشد. کمتر حرف خودکشی میزد، کم کم برای آینده برنامه میچید. زخمها و دردها را فراموش نکرد ولی یاد گرفت مسالمتآمیز با آنها همخانه باشد. تحقیر را به احترام و نفرت را به دوست داشتن تبدیل کرد. طی کردن این مسیر و رسیدن به این مرحله سالها زمان برد.
دیروز که بعد از مدتها دیدمش گفت، دلم شکلات صبحانههای تو را میخواهد؛ هم شیرین باشد هم تلخ مثل زندگی.
دستور شکلات صبحانه به طعم زندگی
پودر شکلات 100 گرم یا هشت تا ده قاشق غذاخوری
کره 100 گرم
شکر هشت تا ده قاشق بستگی به دل شما دارد
شیر نصف استکان
تخم مرغ یک عدد
کره را به صورت غیرمستقیم آب میکنیم (مثلاً روی کتری) پودر کاکائو را اضافه میکنیم و هم میزنیم. شیر و شکر را اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم. باید نیم ساعت روی بخارآب داغ کاکائو جا بیفتد و یکدست شود. خیلی هم نزنید که به روغن نیفتد. وقتی شکلات براق شد کنار میگذاریم و حرارت آن وقتی به حدی رسید که دست را نمیسوزاند یک تخم مرغ اضافه کرده و خیلی سریع و تند شکلات را هم میزنیم تا تخم مرغ نبندد. شکلات صبحانه آماده شد.
نوش جان گوارای وجود.
نویسنده
Shahnazari1966@gmail.com
با دوستی سالها معاشرت داشتم و همیشه به طور عجیبی از کل خانواده بیزار بود. بعضی وقتها آنقدر خسته بود که فکر میکردی به جای بیست و چند سال، شصت و چند سال عمر کرده. بارها شنیده بودم تمایل به خودکشی دارد. اینجور موقعها فقط گوش میکردم تا حرف بزند تا ناسزا بگوید تا اشک بریزد و ضجه بزند. او قربانی تحقیر خانواده و بعد از آن قربانی ازدواج نابهسامانی بود که زخمهایش التیام نیافته بود. جایی از زخمهای فیزیکی نبود اما روح زخمی داشت که هرازگاهی سر باز می کرد و تیشه به ریشه روحش میزد. روزهایی که حالش ظاهراً خوب بود او را ترغیب به رفتن پیش روانکاو یا مشاور میکردم و بالاخره موفق شدم. هر بار که خسته از مشاور میآمد مثل این بود که باری از دوشش پایین گذاشته. تا چند روز گریه میکرد ولی بعد از آن شکفته میشد. کمتر حرف خودکشی میزد، کم کم برای آینده برنامه میچید. زخمها و دردها را فراموش نکرد ولی یاد گرفت مسالمتآمیز با آنها همخانه باشد. تحقیر را به احترام و نفرت را به دوست داشتن تبدیل کرد. طی کردن این مسیر و رسیدن به این مرحله سالها زمان برد.
دیروز که بعد از مدتها دیدمش گفت، دلم شکلات صبحانههای تو را میخواهد؛ هم شیرین باشد هم تلخ مثل زندگی.
دستور شکلات صبحانه به طعم زندگی
پودر شکلات 100 گرم یا هشت تا ده قاشق غذاخوری
کره 100 گرم
شکر هشت تا ده قاشق بستگی به دل شما دارد
شیر نصف استکان
تخم مرغ یک عدد
کره را به صورت غیرمستقیم آب میکنیم (مثلاً روی کتری) پودر کاکائو را اضافه میکنیم و هم میزنیم. شیر و شکر را اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم. باید نیم ساعت روی بخارآب داغ کاکائو جا بیفتد و یکدست شود. خیلی هم نزنید که به روغن نیفتد. وقتی شکلات براق شد کنار میگذاریم و حرارت آن وقتی به حدی رسید که دست را نمیسوزاند یک تخم مرغ اضافه کرده و خیلی سریع و تند شکلات را هم میزنیم تا تخم مرغ نبندد. شکلات صبحانه آماده شد.
نوش جان گوارای وجود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه