قالپاق نام روزنامه است یا نه؟
ونوس بهنود
دبیر تحریریه
vbehnood@gmail.com
شاید بتوان گفت مطالعه در خصوص میزان سواد رسانهای شهروندان ایرانی در حد ناچیز و صفر است. سواد رسانهای که در دنیای امروز حکمرانی رسانهها یک ضرورت محسوب میشود، یکی از خلأهایی است که به سادگی در یکی از مدارس دولتی آن را مشاهده کردم. قرار بود به دانشآموزان کلاس سوم سری بزنیم و در مورد سواد رسانه با آنها صحبت کنیم. دکتر یونس شکر خواه میگوید: « سواد رسانهای (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.»
تعریفی که نشان میدهد همان طور که خواندن و نوشتن و کار با رایانه امری حیاتی برای حضور فرد در جامعه و بهرهگیری از امکانات است، استفاده از رسانه هم نیازمند داشتن اطلاعات و سواد کافی است. دانشآموزان کلاس سوم از میان سه عنوان قالپاق، شهریار و نام یک روزنامه سراسری معروف، نمیدانستند کدام یک نام روزنامه است. فقط یک نفر دست به آزمون و خطا زد و برای اینکه به معلم خودی نشان داده باشد، اسم روزنامه را به زبان آورد. البته این دانش آموز ممکن است در دست بزرگترها یا روی دکهها این کلمه را دیده باشد و با تصویر سازی ذهنی پی ببرد که بله، تنها نامی که مربوط به روزنامه دیده است همین گزینه میتواند باشد. در عین حال که دانشآموزان از نام و عنوان رسانهها و اینکه اصلاً چه چیزی رسانه و چه چیزی خبر است، اطلاعی نداشتند، از تشخیص درست و غلط خبر نیز بیاطلاع بودند. روزانه کودکان در معرض صدها خبر قرار میگیرند و گاهی به دلیل بیتوجهی والدین حتی اخبار تاریک از وقایع تلخ نیز به گوششان میرسد و در مقابل این حجم از اخبار ورودی نه سواد کافی برای پایش و مطالعه اخبار دارند و نه میدانند که کل ماجرای خبر و رسانه از چه قرار است. دانش آموزان کلاس سومی واقف نیستند که در مقابل این موج عظیم ممکن است اخلاقیات، روحیات و احساساتشان تحت تأثیر قرار گیرد و تنها دریافت کننده امواج ضربتی اخبار پی در پی هستند. در مقابل این ضرورت آموزش سواد رسانهای از دوران دبیرستان آغاز میشود؛ گویی قرار است آموزش و پرورش به یکباره زنگ هشدار را به صدا در آورد آن هم درست زمانی که بسیاری از باورهای همان دانش آموز دبیرستانی در گذشته به دلیل غفلت آموزشها توسط امواج خبری شکل گرفته است. به ویژه با روی کار آمدن پلتفرمهای کاربر محور، همه گیری کرونا و الزام به استفاده از برنامه «شاد» و سایر شبکههای اجتماعی برای دریافت تکالیف حتی یک بچه کلاس اولی هم به کاربر رسانه تبدیل شده است و میتواند از صفحهای به صفحه دیگر اطلاعات مربوط و غیر مربوط به خود را دریافت کند.
این حفره برمودایی در حالی با تعاریف دوگانه از معایب و مزایای شبکههای اجتماعی در جامعه همچنان کاربر بیسواد را میبلعد که به تعبیر یونسکو «سواد رسانهای و اطلاعاتی در دنیایی بهشدت جهانیشده، به هم وابسته و دیجیتال از حقوق پایه انسانی به حساب میآید و باعث ترویج هر چه بیشتر و تحکیم انسجام اجتماعی میشود و شکاف میان کشورها و افراد غنی را از نظر اطلاعاتی با کشورها و افرادی که در فقر اطلاعاتیاند از بین میبرد. سواد رسانهای و اطلاعاتی، افراد را به دانش کارکردهای رسانهها و نظامهای اطلاعاتی و شرایط فعالسازی این کارکردها مجهز و به واسطه آن افراد را توانمند میکند.
سواد رسانهای و اطلاعاتی با یادگیری مادامالعمر ارتباطی نزدیک دارد. یادگیری مادامالعمر به جوامع، افراد و ملتها این امکان را میدهد که اهدافشان را تحقق بخشند و از فرصتهای در حال ظهور در فضای رو به تکامل جهانی، بهترین استفاده را به نفع همه و نه فقط تعداد کمی از افراد بهره بگیرند. یادگیری مادامالعمر به افراد و مؤسسههای آنها امکان رفع مشکلات و رویارویی با چالشهایی را میدهد که در حوزه فناوری، اقتصادی و اجتماعی دارند تا به واسطه آن ناکامیها را برطرف و برای رفاه حال همه افراد تلاش کنند.»
در مقابل این کارکرد کلیدی کودکان ما از چه طریقی و پیرو کدام برنامهریزی میتوانند سواد رسانهای کسب کنند؟
دبیر تحریریه
vbehnood@gmail.com
شاید بتوان گفت مطالعه در خصوص میزان سواد رسانهای شهروندان ایرانی در حد ناچیز و صفر است. سواد رسانهای که در دنیای امروز حکمرانی رسانهها یک ضرورت محسوب میشود، یکی از خلأهایی است که به سادگی در یکی از مدارس دولتی آن را مشاهده کردم. قرار بود به دانشآموزان کلاس سوم سری بزنیم و در مورد سواد رسانه با آنها صحبت کنیم. دکتر یونس شکر خواه میگوید: « سواد رسانهای (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.»
تعریفی که نشان میدهد همان طور که خواندن و نوشتن و کار با رایانه امری حیاتی برای حضور فرد در جامعه و بهرهگیری از امکانات است، استفاده از رسانه هم نیازمند داشتن اطلاعات و سواد کافی است. دانشآموزان کلاس سوم از میان سه عنوان قالپاق، شهریار و نام یک روزنامه سراسری معروف، نمیدانستند کدام یک نام روزنامه است. فقط یک نفر دست به آزمون و خطا زد و برای اینکه به معلم خودی نشان داده باشد، اسم روزنامه را به زبان آورد. البته این دانش آموز ممکن است در دست بزرگترها یا روی دکهها این کلمه را دیده باشد و با تصویر سازی ذهنی پی ببرد که بله، تنها نامی که مربوط به روزنامه دیده است همین گزینه میتواند باشد. در عین حال که دانشآموزان از نام و عنوان رسانهها و اینکه اصلاً چه چیزی رسانه و چه چیزی خبر است، اطلاعی نداشتند، از تشخیص درست و غلط خبر نیز بیاطلاع بودند. روزانه کودکان در معرض صدها خبر قرار میگیرند و گاهی به دلیل بیتوجهی والدین حتی اخبار تاریک از وقایع تلخ نیز به گوششان میرسد و در مقابل این حجم از اخبار ورودی نه سواد کافی برای پایش و مطالعه اخبار دارند و نه میدانند که کل ماجرای خبر و رسانه از چه قرار است. دانش آموزان کلاس سومی واقف نیستند که در مقابل این موج عظیم ممکن است اخلاقیات، روحیات و احساساتشان تحت تأثیر قرار گیرد و تنها دریافت کننده امواج ضربتی اخبار پی در پی هستند. در مقابل این ضرورت آموزش سواد رسانهای از دوران دبیرستان آغاز میشود؛ گویی قرار است آموزش و پرورش به یکباره زنگ هشدار را به صدا در آورد آن هم درست زمانی که بسیاری از باورهای همان دانش آموز دبیرستانی در گذشته به دلیل غفلت آموزشها توسط امواج خبری شکل گرفته است. به ویژه با روی کار آمدن پلتفرمهای کاربر محور، همه گیری کرونا و الزام به استفاده از برنامه «شاد» و سایر شبکههای اجتماعی برای دریافت تکالیف حتی یک بچه کلاس اولی هم به کاربر رسانه تبدیل شده است و میتواند از صفحهای به صفحه دیگر اطلاعات مربوط و غیر مربوط به خود را دریافت کند.
این حفره برمودایی در حالی با تعاریف دوگانه از معایب و مزایای شبکههای اجتماعی در جامعه همچنان کاربر بیسواد را میبلعد که به تعبیر یونسکو «سواد رسانهای و اطلاعاتی در دنیایی بهشدت جهانیشده، به هم وابسته و دیجیتال از حقوق پایه انسانی به حساب میآید و باعث ترویج هر چه بیشتر و تحکیم انسجام اجتماعی میشود و شکاف میان کشورها و افراد غنی را از نظر اطلاعاتی با کشورها و افرادی که در فقر اطلاعاتیاند از بین میبرد. سواد رسانهای و اطلاعاتی، افراد را به دانش کارکردهای رسانهها و نظامهای اطلاعاتی و شرایط فعالسازی این کارکردها مجهز و به واسطه آن افراد را توانمند میکند.
سواد رسانهای و اطلاعاتی با یادگیری مادامالعمر ارتباطی نزدیک دارد. یادگیری مادامالعمر به جوامع، افراد و ملتها این امکان را میدهد که اهدافشان را تحقق بخشند و از فرصتهای در حال ظهور در فضای رو به تکامل جهانی، بهترین استفاده را به نفع همه و نه فقط تعداد کمی از افراد بهره بگیرند. یادگیری مادامالعمر به افراد و مؤسسههای آنها امکان رفع مشکلات و رویارویی با چالشهایی را میدهد که در حوزه فناوری، اقتصادی و اجتماعی دارند تا به واسطه آن ناکامیها را برطرف و برای رفاه حال همه افراد تلاش کنند.»
در مقابل این کارکرد کلیدی کودکان ما از چه طریقی و پیرو کدام برنامهریزی میتوانند سواد رسانهای کسب کنند؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه