«ایران» بررسی می‌کند

اقدام مسلحانه؛ فاز نهایی پس از اغتشاش و اعتصاب


گروه سیاسی/ نگاهی تبیینی و تحلیلی به وقایع پس از مرگ مهسا امینی، سه فاز میدانی طراحی شده همراه با جنگ روانی تحمیلی علیه مردم ایران را عیان می‌کند؛ برنامه‌ای که از تبدیل اعتراضات به اغتشاشات و ناآرامی در خیابان آغاز می‌شود و با تدبیر نیروهای انتظامی و امنیتی ناکام می‌ماند؛ سپس در تشویق به اعتصاب، حتی به زور تخریب و تهدید نیز موفق نشده و در نهایت در فاز سوم تلاش دارد با انجام اقدامات مسلحانه کور یا سازماندهی شده بویژه در شمالغرب کشور، اهداف تجزیه طلبانه و ضدملی خود را دنبال کند.
مرگ دو فاز پیش از سررسید تعیین شده
پس از افول ناآرامی‌ها در مناطق مختلفی از کشور همزمان با چهلمین روز درگذشت مهسا امینی، برخی شهرهای استان‌های غربی دستخوش اقدامات مسلحانه و فعال شدن بیش از پیش عوامل گروهک‌های تجزیه‌طلب شد؛ فعالیتی که از همان ابتدا مراکز دولتی و امنیتی را هدف قرار داده بود. از این رو دیگر مشخص شد که مسأله‌ای فراتر از اعتراض به مرگ مهسا امینی در جریان است تا اینکه در نهایت، این جریان‌ها ناچار شدند در کمتر از 2 ماه، نقشه‌های خود را برملا کرده و وارد فاز نهایی، یعنی اقدام مسلحانه شوند.
مهار و سپس فاز آخر
علت این تغییر فاز سریع را باید در ناکام ماندن اغتشاش‌ها دانست. به عبارت دیگر، گروهک‌های ضدانقلاب پس از ناتوانی از جلب همراهی اکثریت مردم در برگزاری اغتشاشات گسترده بویژه در مناطق غربی کشور، برقراری اعتصابات را در دستور کار خود قرار دادند. اما این مرحله نیز، به دلیل عدم همراهی مردم با مشکلاتی مواجه شد و به این ترتیب گروهک‌ها و دنباله‌های داخلی آنان ناچار شدند با تهدید، ارعاب و تخریب، کسبه و مغازه داران را به همراهی با اعتصاب وادار کنند. حمله با کوکتل مولوتف به یک فروشگاه در شهر بوکان و به آتش کشیدن دارایی‌های خصوصی و شخصی مردم، یکی از نشانه‌های بارز در این زمینه بود. در این میان، اتفاق دیگری نیز روی داد که منجر شد فاز سوم از این طراحی، زودتر از موعد اجرا شود و آن، فروکش کردن اغتشاش‌ها در سایر شهرهای کشور بود. به عبارت دیگر، پس از آنکه گروهک‌ها دریافتند اغتشاش در سراسر کشور رو به پایان و در مرحله مهار قرار دارد، بر آن شدند تا به قول معروف، در زمانی که تنور اغتشاشات به طور کامل به سردی نگراییده، بسرعت دست به‌کار شوند. فاز اقدامات مسلحانه در این مرحله آغاز شد. اما همین تعجیل، سبب شد که سایر اجزا و بدنه ضدانقلاب و نیز رسانه‌های حامی آنان، آرایش و آمادگی کافی را نداشته باشند، هرچند پس از ورود مقتدرانه نیروهای حافظ امنیت در بخش‌های مختلف، این رسانه‌ها نیز تلاش کردند آرایش خود را بازیابی و هجمه رسانه‌ای خود را با مرحله جدید هماهنگ کنند.
کشف محموله‌های بزرگ سلاح گرم
یکی از نشانه‌های بارز ورود این گروهک‌ها به فاز مسلحانه، افزایش قاچاق سلاح به داخل مرزهای کشور بود؛ امری که افزایش کشفیات سلاح‌های قاچاق شده به داخل از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی نیز آن را تأیید می‌کند. به عنوان مثال سردار احمدعلی گودرزی فرمانده مرزبانی فراجا، 16 آبان از افزایش 26درصدی کشف سلاح جنگی خبر داد. یا 15 آبان قرارگاه حمزه سید الشهدا(ع) در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: مقادیری سلاح و مهمات جنگی از ضد انقلاب کشف شده که قرار بود با هدف کشته‌سازی در اغتشاشات استفاده شود. واردات سلاح به داخل را می‌توان بخشی از طراحی‌ها با هدف اجرای فاز مسلحانه دانست، فازی که دو چهره مشهور ضدانقلاب، علناً و آشکارا از آن سخن گفته بودند؛ مهدی ابریشمچی، از سرکردگان منافقین و جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی دولت امریکا. ابریشمچی نفر دوم منافقین ۲۷ مهرماه در شبکه ماهواره‌ای وابسته به منافقین اعلام کرد «اینقدر سلاح به کشور وارد کردیم که نگران نیستیم!» و بولتون نیز در گفت‌و‌گو با بی‌بی‌سی‌فارسی گفت که «اپوزیسیون‌های ایران در حال مسلح شدن هستند.»
نقش کومله و دموکرات در فاز اقدام مسلحانه
همراه این تدارکات، فاز اصلی اقدام مسلحانه که رویکردی تجزیه‌طلبانه هم داشت، نخست از یکی از شهرهای کردنشین غرب کشور آغاز شد. شواهد و قرائن متقن نشان می‌دهد که گروهک کمونیستی و ضدایرانی کومله و دموکرات نقش مهمی در این زمینه داشته و عملاً تروریست‌های خود را به داخل مرزهای کشور گسیل کردند. احتمالاً برای دریافت منابع ملی بیشتر از غرب و برخی کشورهای منطقه، عبدالله مهتدی، دبیرکل گروهک تروریستی کومله، به وارشدن به فاز مسلحانه، آن هم در داخل مرزهای کشور اعتراف کرد. مهتدی در توئیتر نوشت: «حزب کومله با تشکیل گروه زنان (مسلح) پیشمرگ از دختران انقلابی سنگ بنای جنبش متکامل امروز ژن ژیان آزادی را بنا نهاد.» ادای احترام برخی تروریست‌های مسلح در برخی شهرهای غربی کشور به عبدالرحمن قاسملو، رهبر سابق حزب تروریستی دموکرات، که سابقه همکاری با صدام حسین را نیز در کارنامه خود دارد، از دیگر نشانه‌های دخالت مستقیم این گروهک‌ها در تحرکات تروریستی این مناطق است. در پاسخ به این چنین رویکردی بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصمیم گرفت این گروهک‌ها را در خارج از مرزهای ایران و مقرهای اصلی آنان، یعنی در کردستان عراق، تحت هدف قرار دهد و در داخل نیز عملیات خلع سلاح «تا نفر آخر» را آغاز کند.
فرجام پیش روی تروریست‌های تجزیه‌طلب
هرچند آن حملات توانست تاحد زیادی از توان تروریستی و نظامی این گروهک‌ها بکاهد، باوجود این، برخورد با عناصر باقیمانده از آنان در داخل مرزهای کشور نیز با قدرت از سوی نیروهای حافظ امنیت آغاز شد. از زمان آغاز این برخورد، تعدادی از عناصر تروریستی و مسلح از سوی نیروهای نظامی دستگیر و تعداد دیگری نیز به گواه رسانه‌های ضدانقلاب تجزیه‌طلب به هلاکت رسیدند، امری که نشان‌دهنده عزم قاطع جمهوری اسلامی ایران با تحرکات تجزیه‌طلبانه و برهم‌زنندگان امنیت در کشور است. از این رو امروز به نظر می‌رسد این عناصر در مواجهه با این برخورد سخت سه راه در پیش دارند؛ نخست، تسلیم شدن افراد مسلح، دیگری دستگیری از سوی نیروهای نظامی نظیر آنچه در رصد با عملیات پهپادی در حال اجراست  و راه سوم، ادامه تقابل مسلحانه و کشته شدن به دست نیروهای نظامی.
حمایت رسانه‌ای از تجزیه‌طلبی با دروغ‌پردازی
همگام با برخورد سخت با عناصر تروریست تجزیه‌طلب، برخی رسانه‌های غربگرای داخلی، رسانه‌های ضدانقلاب در خارج از کشور و چهره‌ها نیز وارد گود شده و فاز حمایت رسانه‌ای را پررنگ‌تر از گذشته دنبال می‌کنند. ادعای دروغ استفاده از سلاح دوشکا از سوی علی کریمی که با انتشار عکسی آن را مطرح کرد، از جمله اینها است. استفاده از دوشکا درحالی مطرح شده که اصابت تیرهای این سلاح، صدمات فوق‌العاده‌ای وارد می‌کند، درحالی که تصویر منتشر شده متعلق به فردی است که در تصادف رانندگی دچار سانحه شده است و پیش‌تر در رسانه‌ها منتشر شده بود. دروغ استفاده از گاز اعصاب، درحالی که اغتشاشگران در میان همان گاز درحال تنفس و راه رفتن هستند! تلاش دیگری در راستای سوریه‌سازی ایران بود. به هر روی، این رسانه‌ها و سلبریتی‌های سابقی همچون علی کریمی این دروغ‌ها را در راستای حمایت از تجزیه‌طلبان درحالی مطرح می‌کنند که شواهد نشان می‌دهد نیروهای نظامی از سلاح‌های سبک و متعارف برای مقابله با تروریست‌ها استفاده می‌کنند. 
جای تأسف بیشتر آنکه تعدادی از چهره‌های سینمایی با انکار واقعیت حادث بر مردم شمال غرب کشور یا نادانسته، مقابله با عناصر مسلح گروهک‌ها را اقدام علیه مردم کردستان یا آذربایجان غربی تلقی می‌کنند. تینا پاکروان، امیر جدیدی، حبیب رضایی، لاله اسکندری، امیر آقایی، نیکی کریمی و امین حیایی از چهره‌هایی بودند که بعضاً با اظهارات تندی، جای شهید و جلاد را عوض کردند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8061/2/634536/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها