«حرف آخر» قاضی خوب و درست معرفی میکند
آقای شفیعی بهعنوان نویسنده و کارگردان «حرف آخر» برایمان بگویید که مشکلات و چالشهای ساخت اثری مستقل آن هم در شرایط امروز سینمای ایران چیست؟
سینمای مستقل، سینمای بیکس و مهجوریست و هیچ پشت و پناهی ندارد. چالشهای فیلمساز مستقل از زمانی که فیلمنامه را مینویسد و مطمئن است که اثرش به گونهای نیست که ارگان دولتی یا سرمایهگذار مطرح به سراغ آن بیاید، آغاز میشود. یکی از مشکلات مهم این است که فیلمنامه باید تولیدی نوشته شود، بهعنوان مثال دیالوگی که در خانه برقرار میشود باید به پارک برده شود تا هزینه نداشته باشد یا کمتر شود. همچنین و متأسفانه از سینمای مستقل در ایران حمایت نمیشود، البته در این زمینه شعار خوب داده میشود یعنی کسانی که مدعی حمایت از سینمای مستقل هستند همان افرادی هستند که حمایت نمیکنند. در ساخت «حرف آخر» حتی یک نفر هم به ما کمک نکرده و تماماً با تلاش و توانایی بچههای گروه ما رقم خورده است. ناگفته نماند که فیلمساز مستقل خیالش از فردا راحت نیست چون پشتوانه ندارد، همه موارد را باید یک نفره پیش برد و مشخص نیست چه اتفاقی برای اکران اثر رخ میدهد. فیلمسازی کار آسانی است اما ساخت اثر خوب بسیار سخت؛ فیلم اول ساختن از تولید فیلم خوب سختتر و فیلم اول بدون بودجه زیاد و تنهایی ساختن از همه مواردی که عرض کردم، سختتر است.
ایده «حرف آخر» چگونه شکل گرفت و چه تفاوتی با دیگر آثار شما به لحاظ مضمون و ژانر دارد؟
من یک زمانی بهدلیل برخی اتفاقات به دادگاه زیاد رفت وآمد داشتم و به این نتیجه رسیدم برخی از قاضیها با متهم یا شاکی بدرفتاری میکنند. از همان زمان جرقهای در ذهنم زده شد که اگر قاضی با من خوب صحبت کند، میتوانم توضیح دیگری بدهم و اتفاق بهتری را رقم بزنم. همانجا این ایده در ذهنم شکل گرفت که یک قاضی خوب و درست معرفی کنم. همچنین قصهای را شنیدم که یک تصمیم غلط باعث شده بود که فردی به زندان بیفتد و اتفاقات بدی برایش رخ بدهد. همه این موارد باعث شد ایده این فیلم سینمایی شکل بگیرد. من سوژههایی را دوست دارم که پُر از چالش باشد و موافق اینکه کار را رئال و به اصطلاح تمیز جلو ببرم، نیستم. در فیلم اول خود و همچنین آثار کوتاهی که تولید کردم، این قضیه را ثابت کردم.، بهعنوان مثال فیلم کوتاه پانزده دقیقهای «رولت» بدون دیالوگ است و سه نفر دور یک میز نشستند و با هم دوئل میکنند. این چالش برایم جذاب بود و باعث شد به سراغ این سوژه بروم. در «حرف آخر» مخاطب با تردید قاضی برای اینکه آیا حکم درست داده است و برای این کار به کاغذها استناد میکند یا نه، مواجه میشویم.
باتوجه به مستقل بودن اثر، حتماً در انتخاب بازیگران با سختیهایی مواجه بودهاید.
بله. با توجه به اینکه قرار بود اثری مستقل بسازیم و بودجه زیادی هم نداشتیم، ناخودآگاه محدوده انتخاب بازیگر بسته میشد، اگرچه من سالها دستیار کارگردانان مختلف در سینما بودم و بسیاری از بچهها و عوامل را میشناختم اما پروسه انتخاب بازیگر طولانی شد. بسیاری از بازیگرانی که با آنها مذاکره کردیم، قصه را دوست داشتند اما به لحاظ دستمزد باهم به توافق نمیرسیدیم. ناگفته نماند که ما در سینمای ایران بازیگر کم داریم. در حقیقت گزینههای بازیگری که بتواند در نقش یک فرد 40 تا 60 ساله بازی کند شاید به 5 یا 6 نفر هم نرسند و اگر این افراد هم سرکار باشند، انتخاب محدودتر هم میشود. باید فضایی ایجاد کرد که بازیگران جدید به سینما معرفی شوند. من تلاش میکنم این کار را انجام دهم و میتوانم بگویم 95 درصد از بازیگران و عوامل پشت دوربینی که در این اثر حضور داشتند، اولین کار سینماییشان را تجربه میکردند. من این میدان را باز کردم که افراد به سینما معرفی شوند و امیدوارم اتفاقات خوبی رخ بدهد.
داستانی که این فیلم به آن میپردازد، قصهای نیست که هر فیلمساز به سراغ آن برود. برای پرداختن آن با چه موانعی روبهرو بودید؟
حقیقتاً کسی جرأت نمیکند به سراغ این قصهها برود، چراکه در همان ابتدا یعنی پروانه ساخت دچار مشکل میشود. در نهایت باید بگویم تولید این فیلم چالش قشنگ و عجیبی برایم بود؛ من در این اثر قاضی را به نمایش گذاشتم که پیگیر دادن حکم درست است و اساساً برای اولین بار به سراغ رضایت گرفتن از خانواده مقتول میرود ،هرچند به او بیاحترامی هم میشود.
آیا از اکران «حرف آخر» در گروه «هنر و تجربه» آن هم در این زمان راضی هستید، دلیل آن چیست؟
من باید از شما بپرسم اگر راضی نباشیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ در حال حاضر فیلم خوب و بد وجود ندارد، بلکه پخشکننده است که فیلم را خوب یا بد میکند. اگر یک فیلم متوسط در اختیار پخشکننده خوب قرار بگیرد، اثر در تمام دنیا میچرخد، به جشنوارهها میرود و جایزه کسب میکند و بودجهای که برای آن هزینه شده است، باز میگردد. نمیتوانم بگویم که فیلم برای مخاطب هنر و تجربه ساخته شده است اما پخشکنندهها راضی به پخش اثر ما نشدند و آن را برای اکران در اختیار «هنر و تجربه» گذاشتیم. ناگفته نماند که زمان اکران فیلم دست ما نبود و من با تاریخ شانزدهم آذرماه برای آغاز نمایش «حرف آخر» در سینماها موافق نبودم چراکه همزمان با روز دانشجو، تب و تاب جام جهانی فوتبال، شب شهادت حضرت زهرا(س) و نزدیک به برگزاری جشنواره «سینما حقیقت» بود که همه این موارد باعث میشد فیلم گم شود اما مجبور بودم این اتفاق را رقم بزنم چراکه فیلم دو سال در نوبت اکران بود.
میتوان گفت هم شما بهعنوان فیلمساز و هم گروه «هنر و تجربه» برای اکران این اثر جسارت به خرج دادید؟
بله. اگرچه پس از جابهجاییهایی که برای این مؤسسه اتفاق افتاد، تعداد سالنهای در اختیار «هنروتجربه» و سانسهای اختصاص داده شده به فیلمها کم شده است اما باید از دوستان «هنروتجربه» که همچنان فضا را برای اکران فیلمهایی که تنها برای فروش ساخته نشدهاند و حرفی برای گفتن دارند، فراهم کردند ، تشکر کرد. در حقیقت فیلمسازان از این ویترین برای نمایش آثارشان استفاده میکنند تا بعد در اکران آنلاین و پلتفرمهای داخلی و خارجی آن را نمایش دهند.
با آنکه «حرف آخر» اثری سیاه نیست و فیلمی امیدوارکننده محسوب میشود و همچنین مسئولان دائماً درباره تزریق امید از طریق آثار هنری صحبت میکنند، آیا اثر شما مورد حمایت قرار گرفته است؟
«حرف آخر» فیلمی امیدوارکننده است؛ در حقیقت آدمی را از چوبه دار نجات میدهد و قاضی و قوه قضائیه خوب معرفی میکند اما هیچ ارگانی حمایت نکرد.این اثر که فیلمی سالم و شریف است اما قطعاً بیایراد نیست، زیبایی را نشان میدهد و ناامیدی را ترویج نمیکند، تمام گفته مسئولان را پیاده کردیم. همچنین سؤال ایجاد کردیم و جواب آن را دادیم اما زمانی که بهدنبال حمایت بودیم، فقط جواب سر بالا تحویل ما دادند، حتی با قوه قضائیه هم مکاتبه کردیم اما آنقدر درگیر بوروکراسی شدیم که دیگر پیگیری نکردیم. این باعث میشود منِ فیلمساز برای اثر بعدی ام به این مسأله فکر کنم که جشنواره خارجی چه چیزی دوست دارد، چراکه دوست دارم فیلمم دیده شود و تعهدم به سرمایهگذار باقی بماند.
از سرگیری فعالیت گروه «هنروتجربه»را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکسری از فیلمها در جشنوارههای خارجی مانند کن، لوکارنو و... جایزه میگیرند و سرمایهشان باز میگردد ،اما یکسری آثار داریم که یتیم هستند و تنها گزینه رهاییشان اکران در «هنروتجربه» است. در حقیقت این گروه سینمایی برای کسانی که هیچ میدانی برای پخش آثارشان ندارند، بسیار مناسب است.
بـــرش
«حرف آخر» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم شفیعی و تهیهکنندگی علی شاهحاتمی داستان قاضی دادگاهی است که حکم اعدام یک متهم را صادر کرده است اما بعد از صدور حکم به رأی خود شک میکند و این مسأله باعث اتفاقات جدیدی میشود. در این فیلم سینمایی ایوب آقاخانی، شبنم قلیخانی، سهیل محبی، مونا کرمی، ثریا قاسمی، علیرضا استادی، علی باقری، حسن نجاریان، محمدعلى تقوى، هیلا اکرانى، آذین احرامى، وندا جعفری، ابراهیم لطیفی، مریم کاظمى و محسن عظیمی به ایفای نقش پرداختند.
سینمای مستقل، سینمای بیکس و مهجوریست و هیچ پشت و پناهی ندارد. چالشهای فیلمساز مستقل از زمانی که فیلمنامه را مینویسد و مطمئن است که اثرش به گونهای نیست که ارگان دولتی یا سرمایهگذار مطرح به سراغ آن بیاید، آغاز میشود. یکی از مشکلات مهم این است که فیلمنامه باید تولیدی نوشته شود، بهعنوان مثال دیالوگی که در خانه برقرار میشود باید به پارک برده شود تا هزینه نداشته باشد یا کمتر شود. همچنین و متأسفانه از سینمای مستقل در ایران حمایت نمیشود، البته در این زمینه شعار خوب داده میشود یعنی کسانی که مدعی حمایت از سینمای مستقل هستند همان افرادی هستند که حمایت نمیکنند. در ساخت «حرف آخر» حتی یک نفر هم به ما کمک نکرده و تماماً با تلاش و توانایی بچههای گروه ما رقم خورده است. ناگفته نماند که فیلمساز مستقل خیالش از فردا راحت نیست چون پشتوانه ندارد، همه موارد را باید یک نفره پیش برد و مشخص نیست چه اتفاقی برای اکران اثر رخ میدهد. فیلمسازی کار آسانی است اما ساخت اثر خوب بسیار سخت؛ فیلم اول ساختن از تولید فیلم خوب سختتر و فیلم اول بدون بودجه زیاد و تنهایی ساختن از همه مواردی که عرض کردم، سختتر است.
ایده «حرف آخر» چگونه شکل گرفت و چه تفاوتی با دیگر آثار شما به لحاظ مضمون و ژانر دارد؟
من یک زمانی بهدلیل برخی اتفاقات به دادگاه زیاد رفت وآمد داشتم و به این نتیجه رسیدم برخی از قاضیها با متهم یا شاکی بدرفتاری میکنند. از همان زمان جرقهای در ذهنم زده شد که اگر قاضی با من خوب صحبت کند، میتوانم توضیح دیگری بدهم و اتفاق بهتری را رقم بزنم. همانجا این ایده در ذهنم شکل گرفت که یک قاضی خوب و درست معرفی کنم. همچنین قصهای را شنیدم که یک تصمیم غلط باعث شده بود که فردی به زندان بیفتد و اتفاقات بدی برایش رخ بدهد. همه این موارد باعث شد ایده این فیلم سینمایی شکل بگیرد. من سوژههایی را دوست دارم که پُر از چالش باشد و موافق اینکه کار را رئال و به اصطلاح تمیز جلو ببرم، نیستم. در فیلم اول خود و همچنین آثار کوتاهی که تولید کردم، این قضیه را ثابت کردم.، بهعنوان مثال فیلم کوتاه پانزده دقیقهای «رولت» بدون دیالوگ است و سه نفر دور یک میز نشستند و با هم دوئل میکنند. این چالش برایم جذاب بود و باعث شد به سراغ این سوژه بروم. در «حرف آخر» مخاطب با تردید قاضی برای اینکه آیا حکم درست داده است و برای این کار به کاغذها استناد میکند یا نه، مواجه میشویم.
باتوجه به مستقل بودن اثر، حتماً در انتخاب بازیگران با سختیهایی مواجه بودهاید.
بله. با توجه به اینکه قرار بود اثری مستقل بسازیم و بودجه زیادی هم نداشتیم، ناخودآگاه محدوده انتخاب بازیگر بسته میشد، اگرچه من سالها دستیار کارگردانان مختلف در سینما بودم و بسیاری از بچهها و عوامل را میشناختم اما پروسه انتخاب بازیگر طولانی شد. بسیاری از بازیگرانی که با آنها مذاکره کردیم، قصه را دوست داشتند اما به لحاظ دستمزد باهم به توافق نمیرسیدیم. ناگفته نماند که ما در سینمای ایران بازیگر کم داریم. در حقیقت گزینههای بازیگری که بتواند در نقش یک فرد 40 تا 60 ساله بازی کند شاید به 5 یا 6 نفر هم نرسند و اگر این افراد هم سرکار باشند، انتخاب محدودتر هم میشود. باید فضایی ایجاد کرد که بازیگران جدید به سینما معرفی شوند. من تلاش میکنم این کار را انجام دهم و میتوانم بگویم 95 درصد از بازیگران و عوامل پشت دوربینی که در این اثر حضور داشتند، اولین کار سینماییشان را تجربه میکردند. من این میدان را باز کردم که افراد به سینما معرفی شوند و امیدوارم اتفاقات خوبی رخ بدهد.
داستانی که این فیلم به آن میپردازد، قصهای نیست که هر فیلمساز به سراغ آن برود. برای پرداختن آن با چه موانعی روبهرو بودید؟
حقیقتاً کسی جرأت نمیکند به سراغ این قصهها برود، چراکه در همان ابتدا یعنی پروانه ساخت دچار مشکل میشود. در نهایت باید بگویم تولید این فیلم چالش قشنگ و عجیبی برایم بود؛ من در این اثر قاضی را به نمایش گذاشتم که پیگیر دادن حکم درست است و اساساً برای اولین بار به سراغ رضایت گرفتن از خانواده مقتول میرود ،هرچند به او بیاحترامی هم میشود.
آیا از اکران «حرف آخر» در گروه «هنر و تجربه» آن هم در این زمان راضی هستید، دلیل آن چیست؟
من باید از شما بپرسم اگر راضی نباشیم چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ در حال حاضر فیلم خوب و بد وجود ندارد، بلکه پخشکننده است که فیلم را خوب یا بد میکند. اگر یک فیلم متوسط در اختیار پخشکننده خوب قرار بگیرد، اثر در تمام دنیا میچرخد، به جشنوارهها میرود و جایزه کسب میکند و بودجهای که برای آن هزینه شده است، باز میگردد. نمیتوانم بگویم که فیلم برای مخاطب هنر و تجربه ساخته شده است اما پخشکنندهها راضی به پخش اثر ما نشدند و آن را برای اکران در اختیار «هنر و تجربه» گذاشتیم. ناگفته نماند که زمان اکران فیلم دست ما نبود و من با تاریخ شانزدهم آذرماه برای آغاز نمایش «حرف آخر» در سینماها موافق نبودم چراکه همزمان با روز دانشجو، تب و تاب جام جهانی فوتبال، شب شهادت حضرت زهرا(س) و نزدیک به برگزاری جشنواره «سینما حقیقت» بود که همه این موارد باعث میشد فیلم گم شود اما مجبور بودم این اتفاق را رقم بزنم چراکه فیلم دو سال در نوبت اکران بود.
میتوان گفت هم شما بهعنوان فیلمساز و هم گروه «هنر و تجربه» برای اکران این اثر جسارت به خرج دادید؟
بله. اگرچه پس از جابهجاییهایی که برای این مؤسسه اتفاق افتاد، تعداد سالنهای در اختیار «هنروتجربه» و سانسهای اختصاص داده شده به فیلمها کم شده است اما باید از دوستان «هنروتجربه» که همچنان فضا را برای اکران فیلمهایی که تنها برای فروش ساخته نشدهاند و حرفی برای گفتن دارند، فراهم کردند ، تشکر کرد. در حقیقت فیلمسازان از این ویترین برای نمایش آثارشان استفاده میکنند تا بعد در اکران آنلاین و پلتفرمهای داخلی و خارجی آن را نمایش دهند.
با آنکه «حرف آخر» اثری سیاه نیست و فیلمی امیدوارکننده محسوب میشود و همچنین مسئولان دائماً درباره تزریق امید از طریق آثار هنری صحبت میکنند، آیا اثر شما مورد حمایت قرار گرفته است؟
«حرف آخر» فیلمی امیدوارکننده است؛ در حقیقت آدمی را از چوبه دار نجات میدهد و قاضی و قوه قضائیه خوب معرفی میکند اما هیچ ارگانی حمایت نکرد.این اثر که فیلمی سالم و شریف است اما قطعاً بیایراد نیست، زیبایی را نشان میدهد و ناامیدی را ترویج نمیکند، تمام گفته مسئولان را پیاده کردیم. همچنین سؤال ایجاد کردیم و جواب آن را دادیم اما زمانی که بهدنبال حمایت بودیم، فقط جواب سر بالا تحویل ما دادند، حتی با قوه قضائیه هم مکاتبه کردیم اما آنقدر درگیر بوروکراسی شدیم که دیگر پیگیری نکردیم. این باعث میشود منِ فیلمساز برای اثر بعدی ام به این مسأله فکر کنم که جشنواره خارجی چه چیزی دوست دارد، چراکه دوست دارم فیلمم دیده شود و تعهدم به سرمایهگذار باقی بماند.
از سرگیری فعالیت گروه «هنروتجربه»را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکسری از فیلمها در جشنوارههای خارجی مانند کن، لوکارنو و... جایزه میگیرند و سرمایهشان باز میگردد ،اما یکسری آثار داریم که یتیم هستند و تنها گزینه رهاییشان اکران در «هنروتجربه» است. در حقیقت این گروه سینمایی برای کسانی که هیچ میدانی برای پخش آثارشان ندارند، بسیار مناسب است.
بـــرش
«حرف آخر» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم شفیعی و تهیهکنندگی علی شاهحاتمی داستان قاضی دادگاهی است که حکم اعدام یک متهم را صادر کرده است اما بعد از صدور حکم به رأی خود شک میکند و این مسأله باعث اتفاقات جدیدی میشود. در این فیلم سینمایی ایوب آقاخانی، شبنم قلیخانی، سهیل محبی، مونا کرمی، ثریا قاسمی، علیرضا استادی، علی باقری، حسن نجاریان، محمدعلى تقوى، هیلا اکرانى، آذین احرامى، وندا جعفری، ابراهیم لطیفی، مریم کاظمى و محسن عظیمی به ایفای نقش پرداختند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه