«ایران» به بهانه‌ ادعای جدید مقام امریکایی بررسی می‌کند

بازآفرینی فشار حداکثری در «حوزه نرم»


گروه سیاسی/ نماینده امریکا در سازمان ملل با اشاره به اینکه لغو عضویت ایران از کمیسیون مقام زن پیامی برای تهران دارد، ادعا کرد موضوع «توافق هسته‌ای» جدای از «مسأله اعتراضات» در داخل ایران است؛ ادعایی که روز گذشته از سوی لیندا توماس گرینفیلد، نماینده امریکا در سازمان ملل در گفت‌وگو با شبکه الجزیره مطرح شد که در مقایسه با اظهارات ضد‌ونقیض مقامات دولت جو بایدن در قبال ایران، از چند منظر قابل بررسی است چراکه پیش از این، دولت امریکا مدعی شده بود مسأله‌ هسته‌ای از دستور کار آنها خارج شده و این دولت در قبال ایران بر روی اغتشاشات که  آن را «اعتراضات» می‌نامد، تمرکز کرده است.
واقعیت یک جنگ ترکیبی
در نشست اخیر کمیسیون مقام زن سازمان ملل، قطعنامه حذف ایران از این کمیسیون با ۲۹ رأی موافق، ۸ رأی مخالف و ۱۶ رأی ممتنع به تصویب رسید؛ نشستی که با زمینه‌چینی دولت امریکا برای بهره‌گیری از هر گونه ظرفیت سیاسی ممکن علیه ایران برگزار شد. مسأله‌ای که نگرانی بسیاری از دولت‌های عضو سازمان ملل را نیز در پی داشت. نماینده برخی کشورهای حاضر در این نشست این رفتار امریکا را فاقد وجاهت قانونی و زمینه‌ساز شکل‌گیری «سنت خطرناک» دانستند، اما این تنها پروژه دنبال‌شده با محوریت امریکا علیه ایران نبوده است. طرح اتهام «مشارکت در جنگ اوکراین» با ادعای فروش پهپاد به روسیه به منظور استفاده علیه اهداف غیرنظامی و همچنین استمرار اتهامات سیاسی در پرونده هسته‌ای، از دیگر پروژه‌هایی است که دولت جو بایدن به موازات هدایت آشوب‌های ایران در پی گرفته است، اما این پروژه‌ها دارای وجوه مشترکی با یکدیگر هستند.
پروژه‌های تعویق مسئولیت
سیاست فشار حداکثری علیه ایران که در دولت ترامپ پیگیری شد، به اعتراف مقامات ارشد کاخ‌سفید در دولت بایدن «به شکست انجامید» اما بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند بایدن نه تنها برخلاف وعده‌های خود این سیاست را کنار نگذاشته بلکه آن را در قالبی جدید بازآفرینی کرده است. شواهد این ادعا نیز به نوع مواجهه دولت بایدن با مسائل مربوط به ایران دریافت می‌شود.
دولتمردان جدید امریکا طی دو  سال اخیر با سنگ‌اندازی در مسیر انجام تعهدات خود در قالب توافق هسته‌ای به خوبی توانستند از وعده بازگشت به برجام شانه خالی کنند. این فرار از مسئولیت بین‌المللی  اما مرهون همراهی دولت‌های اروپایی با امریکا بوده است. تفاوت محسوس مواضع مطالبه‌گرانه چین و روسیه در برابر مواضع سه کشور اروپایی عضو برجام، این مهم را به خوبی نشان می‌دهد.
از سوی دیگر با شروع بحران اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور، اروپا به میدان اصلی مقابله روسیه و امریکا تبدیل شده است. دولت‌های مطرح اروپایی در نهایت با ناچاری، سیاست‌های امریکا در قبال این بحران را پیگیری کردند. اتهام مشارکت ایران در جنگ اوکراین در ادامه با طراحی امریکایی‌ها و تکرار این ادعا از سوی مقامات اروپایی توانست همچنان ضرورت بازگشت امریکا به تعهدات هسته‌ای را به تعویق بیندازد.
آشوب‌ها و مدیریت ایران
با وقوع حادثه مرگ مهسا امینی و شکل‌گیری اغتشاشات در ایران، فرصت مناسبی برای اجرای یک پروژه گسترده دیگر علیه جمهوری اسلامی به وجود آمد، چه آنکه این فرصت به دلیل داخلی بودن مسأله آشوب‌ها، سرمایه‌ اطلاعاتی و لجستیکی امریکا را به میدان آورد تا چه از طریق پشتیبانی اطلاعاتی و سیاسی و چه از طریق آموزش نظامی به اپوزیسیون مسلح کرد در نزدیکی مرزهای ایران، زمینه‌ساز ناامنی، درگیری افکارعمومی و از همه مهم‌تر ضربه به اقتصاد در حال بازتولید ایران بزند چراکه دولت جدید در جمهوری اسلامی برخلاف دولت قبل، دیگر بر روی مسأله هسته‌ای به‌عنوان «راه نجات» سرمایه‌گذاری نکرده و برخلاف خواست غرب، با تکیه بر ظرفیت‌های تجاری داخلی و خارجی بویژه با همسایگان و قدرت‌های اقتصادی نظیر چین، روسیه و هند توانست خود را از «چاه بحران وابستگی» نجات دهد.
فصل مشترک فشارها
 اما فصل مشترک پروژه‌های اعمالی، «ایران‌هراسی» و «مشروعیت‌زدایی از وجهه بین‌المللی» ایران است. چنانچه ایران با تغییر ریل سیاست‌ خارجی «غرب‌محور» به «فرصت‌محور» و تعدیل روش‌های رفع نیاز و توسعه‌گرایی، سعی کرد خود را از دام ساختگی غرب در پرونده دور کند، چه آنکه پیگیری سیاست «نگاه به شرق» و سیاست‌ «همسایگی»، آلترناتیوهای موفقی برای ایران بودند.
 همین مسأله‌ باعث شد جنگ روانی در ابعاد مختلف به نمایش گذاشته شود. بالا بردن هزینه‌ همکاری با ایران در میان کشورهای منطقه با «ایران‌هراسی» و در میان سایر کشورها با اتهام «مشارکت در جنگ اوکراین» و حالا با تبلیغات گسترده با ادعای «نقض حقوق‌بشر بویژه زنان» از جمله طراحی‌هایی بود که اگرچه توانست برای مصارف داخلی در امریکا کارساز باشد اما آنچنان که بزرگنمایی شد، نتوانست به اهداف خود دست یابد.
آیا امریکا موفق شد؟
 مواضع اصولی ایران درباره جنگ اوکراین و دعوت از مقامات اوکراینی برای مذاکره بر سر اتهامات و ارسال هیأت مذاکره به لهستان، مواردی نبود که امپراطوری تبلیغاتی غرب بتواند به راحتی به انکار آن بپردازد. 
از سوی دیگر آرای دولت‌های مشارکت‌کننده در قطعنامه‌های اخیر حقوق ‌بشری علیه ایران، نشانگر آن است که علاوه بر آنکه همسایگان ایران و اغلب کشورهای آسیایی و آفریقایی مخالف اعمال فشارها هستند، نهایتاً آمارهای اعلامی از آرای امریکا، کشورهای همپیمان با او و دولت‌های وابسته کوچک، تجاوز نکرده است؛ مسأله‌ای که شکست سنگینی برای چندین ماه پروژه‌ تبلیغاتی علیه ایران محسوب می‌شود. اگرچه پرواضح است که تقویت دیپلماسی عمومی حتی در میان جوامع غربی یک ضرورت ویژه محسوب می‌شود، اما آرای ممتنع برخی کشورهای منطقه که سابقاً روابط حسنه‌ای با ایران نداشتند، محک خوبی بر کارکرد نهایی چندین ماه تلاش دولت امریکا در اعمال فشار حداکثری در «حوزه نرم» است؛ سیاستی آزموده که دولت بایدن در حال آزمودن مجدد آن است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8082/2/637385/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها