غول خشمت را بشناس!
شهرزاد عبدیه
روانشناس
وقتی فرزندتان عصبانی میشود، چه میکنید؟ سعی میکنید او را آرام کنید؟ به خشمش میخندید و میگویید: «حالا مگه چی شده اینقدر عصبانی شدی؟ شما هم عصبانی میشوید؟»
همانطور که همه میدانیم عصبانیت یکی از احساسهای کاملاً طبیعی هر انسان است و سن و سال نمیشناسد. به عبارتی همه ما حق داریم عصبانی شویم اما مسأله مهم این است که چگونه خشم خودمان را تخلیه میکنیم. متأسفانه حتی بسیاری از بزرگسالان هم مهارت کنترل خشم خوبی ندارند و در زمان عصبانیت به خودشان و سایرین آسیب میرسانند. پس در گام نخست، ما به عنوان یک بزرگسال و الگو باید خودمان مهارت کنترل خشم داشته باشیم و در گام بعدی از همان کودکی به فرزندمان این مهارت مهم را بیاموزیم.
قبل از هر چیز باید قبول کنیم که خشم یک احساس طبیعی است؛ آن را به رسمیت بشناسیم و وقتی فرزندمان به هر دلیلی عصبانی است آن را نه بزرگنمایی کنیم و نه نادیده بگیریم بلکه به او کمک کنیم عصبانیت را شناخته و بپذیرد.
آموزش در خصوص خشم و کنترل آن را میتوانیم زمانهایی که فرزندمان آرام است در قالب گفتوگو و بازی به او یاد بدهیم. از حدود 3 و 4 سالگی درباره احساسات با فرزندمان صحبت کنیم و با او بازی احساسات راه بیندازیم. روبهروی آینه بنشینیم و چهره عصبانی به خودمان بگیریم و از او بپرسیم: «به نظرت من الان چه احساسی دارم؟» بعد از او بخواهیم شکلک عصبانی و خوشحال را در آورد، حتی میتوانیم درباره اینکه در زمان عصبانیت از نظر جسمی چه چیزهایی را تجربه میکند حرف بزنیم و بگوییم: «من وقتی عصبانی میشوم، بدنم داغ میشود، قلبم تندتر میزند، دست هام رو مشت میکنم. تو چی؟»
وقتی بچه با خشم و نشانههای آن آشنا شد، نوبت تمرین کنترل خشم فرامیرسد. باید به او یادآوری کنیم که هر انسانی ممکن است عصبانی شود و عصبانی شدن یک احساس طبیعی است و مشکلی ندارد اما موقع عصبانیت نباید چیزی پرت کنیم، حرف ناشایست بزنیم یا کتک کاری راه بیندازیم. از طرف دیگر نباید عصبانیت خودمان را نادیده بگیریم و سرکوب کنیم، بلکه بهتر است اول خودمان را آرام کنیم و بعد در زمان مناسب درباره ناراحتی خودمان با فرد مقابل حرف بزنیم. تکنیکهای آرامسازی (تنفس عمیق، تن آرامی، انجام یک فعالیت لذتبخش) را به فرزندمان بیاموزیم و با او تمرین کنیم. از او بپرسیم که بیشتر در چه موقعیتهایی عصبانی میشود و در آن لحظه چه فکری باعث خشمش میشود. یادمان باشد شناخت و آگاهی گامی بسیار مهم است.
میتوانیم خشم را به یک غول تشبیه کنیم یا اسم دیگری روی آن بگذاریم و بگوییم: «هر وقت دیدی داری یواش یواش عصبانی میشوی و غول خشم دارد میآید؛ حواست را جمع کن و سریع چند تا نفس عمیق بکش. اینجوری نفست را توی سینه نگهدار و بعد انگارداری شمع کیک تولد را فوت میکنی، نفست را بیرون بده.»
بازی دیگری که میتواند به بچهها در کنترل خشم و آرامسازی کمک کند، بادکنک خیالی است. بادکنک خیالی در واقع تمرین تنفس عمیق است. از او میخواهیم مانند بادکنک شکمش را پر از هوا کند و بعد آن را خالی کند.
برای آموزش تن آرامی هم میتوان از «بازی یخ شو، آب شو» کمک گرفت. به او میگوییم: «وقتی احساس کردیداری عصبانی میشوی، خودت را مثل یخ منقبض و سفت کن و بعد عضلاتت را شل و رها کن.»
البته این تمرینها و آگاهیها نیاز به یادآوری دارد، بنابراین وقتی فرزندمان در موقعیتی قرار میگیرد که عصبانی میشود لازم است ما علاوه بر همدلی و پذیرش احساسش، به او تکنیکهایی یادآوری کنیم تا به مرور زمان بتواند خشم خودش را مدیریت کرده و به شیوه مناسبی بروز بدهد. نکته بسیار مهم این است که وقتی بچه موفق شد خشمش را مهار کند حتماً باید اجازه داشته باشد، درباره آن صحبت کند و اگر نیاز به حل مسأله و مشکلی هست به او در حلش کمک کنیم. او باید یاد بگیرد که اگر نباید موقع خشم، خواهر کوچکش را کتک بزند، پس باید چه رفتاری داشته باشد و چگونه باید خواسته خودش را مطرح کند.
روانشناس
وقتی فرزندتان عصبانی میشود، چه میکنید؟ سعی میکنید او را آرام کنید؟ به خشمش میخندید و میگویید: «حالا مگه چی شده اینقدر عصبانی شدی؟ شما هم عصبانی میشوید؟»
همانطور که همه میدانیم عصبانیت یکی از احساسهای کاملاً طبیعی هر انسان است و سن و سال نمیشناسد. به عبارتی همه ما حق داریم عصبانی شویم اما مسأله مهم این است که چگونه خشم خودمان را تخلیه میکنیم. متأسفانه حتی بسیاری از بزرگسالان هم مهارت کنترل خشم خوبی ندارند و در زمان عصبانیت به خودشان و سایرین آسیب میرسانند. پس در گام نخست، ما به عنوان یک بزرگسال و الگو باید خودمان مهارت کنترل خشم داشته باشیم و در گام بعدی از همان کودکی به فرزندمان این مهارت مهم را بیاموزیم.
قبل از هر چیز باید قبول کنیم که خشم یک احساس طبیعی است؛ آن را به رسمیت بشناسیم و وقتی فرزندمان به هر دلیلی عصبانی است آن را نه بزرگنمایی کنیم و نه نادیده بگیریم بلکه به او کمک کنیم عصبانیت را شناخته و بپذیرد.
آموزش در خصوص خشم و کنترل آن را میتوانیم زمانهایی که فرزندمان آرام است در قالب گفتوگو و بازی به او یاد بدهیم. از حدود 3 و 4 سالگی درباره احساسات با فرزندمان صحبت کنیم و با او بازی احساسات راه بیندازیم. روبهروی آینه بنشینیم و چهره عصبانی به خودمان بگیریم و از او بپرسیم: «به نظرت من الان چه احساسی دارم؟» بعد از او بخواهیم شکلک عصبانی و خوشحال را در آورد، حتی میتوانیم درباره اینکه در زمان عصبانیت از نظر جسمی چه چیزهایی را تجربه میکند حرف بزنیم و بگوییم: «من وقتی عصبانی میشوم، بدنم داغ میشود، قلبم تندتر میزند، دست هام رو مشت میکنم. تو چی؟»
وقتی بچه با خشم و نشانههای آن آشنا شد، نوبت تمرین کنترل خشم فرامیرسد. باید به او یادآوری کنیم که هر انسانی ممکن است عصبانی شود و عصبانی شدن یک احساس طبیعی است و مشکلی ندارد اما موقع عصبانیت نباید چیزی پرت کنیم، حرف ناشایست بزنیم یا کتک کاری راه بیندازیم. از طرف دیگر نباید عصبانیت خودمان را نادیده بگیریم و سرکوب کنیم، بلکه بهتر است اول خودمان را آرام کنیم و بعد در زمان مناسب درباره ناراحتی خودمان با فرد مقابل حرف بزنیم. تکنیکهای آرامسازی (تنفس عمیق، تن آرامی، انجام یک فعالیت لذتبخش) را به فرزندمان بیاموزیم و با او تمرین کنیم. از او بپرسیم که بیشتر در چه موقعیتهایی عصبانی میشود و در آن لحظه چه فکری باعث خشمش میشود. یادمان باشد شناخت و آگاهی گامی بسیار مهم است.
میتوانیم خشم را به یک غول تشبیه کنیم یا اسم دیگری روی آن بگذاریم و بگوییم: «هر وقت دیدی داری یواش یواش عصبانی میشوی و غول خشم دارد میآید؛ حواست را جمع کن و سریع چند تا نفس عمیق بکش. اینجوری نفست را توی سینه نگهدار و بعد انگارداری شمع کیک تولد را فوت میکنی، نفست را بیرون بده.»
بازی دیگری که میتواند به بچهها در کنترل خشم و آرامسازی کمک کند، بادکنک خیالی است. بادکنک خیالی در واقع تمرین تنفس عمیق است. از او میخواهیم مانند بادکنک شکمش را پر از هوا کند و بعد آن را خالی کند.
برای آموزش تن آرامی هم میتوان از «بازی یخ شو، آب شو» کمک گرفت. به او میگوییم: «وقتی احساس کردیداری عصبانی میشوی، خودت را مثل یخ منقبض و سفت کن و بعد عضلاتت را شل و رها کن.»
البته این تمرینها و آگاهیها نیاز به یادآوری دارد، بنابراین وقتی فرزندمان در موقعیتی قرار میگیرد که عصبانی میشود لازم است ما علاوه بر همدلی و پذیرش احساسش، به او تکنیکهایی یادآوری کنیم تا به مرور زمان بتواند خشم خودش را مدیریت کرده و به شیوه مناسبی بروز بدهد. نکته بسیار مهم این است که وقتی بچه موفق شد خشمش را مهار کند حتماً باید اجازه داشته باشد، درباره آن صحبت کند و اگر نیاز به حل مسأله و مشکلی هست به او در حلش کمک کنیم. او باید یاد بگیرد که اگر نباید موقع خشم، خواهر کوچکش را کتک بزند، پس باید چه رفتاری داشته باشد و چگونه باید خواسته خودش را مطرح کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه