جوایز ادبی در ایران و چالشهای پیشرو
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی
کتابهای حوزه ادبیات بعد از انتشار میتوانند از چند امکان بالقوه برای بهتر دیدهشدن در بازار کتاب و اعتبار بخشیدن به جایگاه نویسنده کتاب بهعنوان خالق اثر ادبی بهره ببرند که یکی از آنها، برگزیده شدن در جشنوارهها و جوایز ادبی است که میتواند شانس تجدید چاپهای مکرر و برای مدتی در صدرِ خبرهای رسانهها قرار گرفتن را برای کتاب برگزیده به ارمغان بیاورد. اعتباربخشی مضاعف به جایگاه نویسنده در جامعه ادبی از دیگر امتیازات برگزیده شدن این کتابها در رویدادهای ادبی است. البته کیفیت و اعتبار این جوایز ادبی هم در موفقیت اثر برگزیده مؤثر است؛ به همان اندازه که جایزه اهدایی از اعتبار و جایگاه فرهنگی و هیأت علمی بالایی برخوردار باشد به همان اندازه میتوان برای موفقیت کتاب برگزیده در مراحل بعد از کسب جایزه امیدوار بود. برای اعتبار بخشیدن به یک جایزه ادبی هم عوامل متعددی دخیل هستند که مهمترین آنها، استقلال فکری هیأت داوران و پرهیز از برخوردهای سلیقهای است که اگر لحاظ شود، جایگاه و اعتبار جایزه به مراتب بالاتر میرود. این جوایز در ایران و جهان معمولاً به دو شکل دولتی و خصوصی برگزار و مدیریت میشود که در بخش دولتی، نهادهای فرهنگی که به نوعی وابستگی مستقیم یا غیرمستقیم با دولتها دارند، متولی طرح و برنامه و اجرای آن هستند. در بخش خصوصی هم، انجمنهای ادبی، بنیادهای فرهنگی و جمعیتهای خیریه و در مواردی هم مراکز فرهنگی و انتشاراتی و حتی افراد مستقل با هدف پاسداشت یاد و نام برخی چهرههای فرهنگی و ادبی متوفی به این حوزه ورود میکنند که متأسفانه عمر اغلب این جوایز در بخش خصوصی کوتاه است و بعد از مدتی به دلایل گوناگون متوقف شده و به فراموشی سپرده میشود. در مقایسه با جوایز بخش خصوصی، جوایز بخش دولتی معمولاً عمر طولانی دارند و گاه چند دهه دوام میآورند و اغلب با تغییر دولتهاست که سیاستهای فرهنگی هم ممکن است تغییر کند و در چنین شرایطی است که احتمال توقف جایزهای که در دولت یا دولتهای قبلی بنیانگذاری شده و با سیاستهای فرهنگی دولت جدید همخوانی چندانی ندارد، دچار تغییر یا توقف میشود و به این شکل، عمر آن جایزه ادبی هم به پایان میرسد. با این حال، در کشور ما هم مانند دیگر کشورهای جهان که به موضوع فرهنگ و محصولات فرهنگی از جمله «کتاب» بها داده میشود، راهاندازی جایزههای ادبی و انتخاب کتابهای برگزیده سال در دهههای اخیر، بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روند رو به رشد داشته و در طول بیش از چهار دهه که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، جشنوارهها و جوایز ادبی متعددی در فواصل زمانی مختلف راهاندازی و برگزار شده که برخی از آنها متأسفانه عمر کوتاه مدتی داشتهاند و تنها تعداد معدودی از این جوایز ادبی عمر نسبتاً طولانی مدتی را تجربه کرده و تا به امروز هم دوام آورده و در شرایط اقتصادی فعلی جامعه و بازار کتاب ایران همچنان برگزار و هر سال کتابهای برگزیده را معرفی و از نویسندگان آنها تجلیل و قدردانی میکنند. از جمله، جایزه ادبی جلال آلاحمد، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه قلم زرین و جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور که همگی عمر طولانی بیش از یک دهه دارند و از میان آنها، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از سال 1362 برگزار میشود و عمر نزدیک به چهار دهه دارد. اما تأثیرگذاری این جوایز بر موقعیت کتابهای برگزیده در بازار کتاب و همچنین جایگاه ادبی نویسندگان این آثار، موضوعی است که با تأمل بیشتری میتوان بر آن دقیق شد و نگاه کرد. واقعیت امر آن است که انتظارها از پیامدهای اهدای این جوایز بر کتابهای برگزیده چندان برآورده نمیشود. در مواردی با گذشت یک سال از اهدای یک جایزه ادبی، کتاب برگزیده حتی به چاپ جدید هم نمیرسد و این همان پاشنه آشیل جوایز ادبی در ایران است که باید به طور دقیق و کارشناسانه بررسی و موشکافی شود که چرا در مواردی انتظارهای حداقلی از کسب یک جایزه ادبی آن طور که باید و شاید برآورده نمیشود. آسیبشناسی، ریشهیابی و برطرف کردن موانعی که سر راه موفقیت این جوایز ادبی قرار دارند، میتواند اثربخشی آنها را بیش از پیش کرده و اعتبار مضاعفی به این حرکتهای فرهنگی مؤثر در امر کتاب و کتابخوانی ببخشد.
نویسنده و منتقد ادبی
کتابهای حوزه ادبیات بعد از انتشار میتوانند از چند امکان بالقوه برای بهتر دیدهشدن در بازار کتاب و اعتبار بخشیدن به جایگاه نویسنده کتاب بهعنوان خالق اثر ادبی بهره ببرند که یکی از آنها، برگزیده شدن در جشنوارهها و جوایز ادبی است که میتواند شانس تجدید چاپهای مکرر و برای مدتی در صدرِ خبرهای رسانهها قرار گرفتن را برای کتاب برگزیده به ارمغان بیاورد. اعتباربخشی مضاعف به جایگاه نویسنده در جامعه ادبی از دیگر امتیازات برگزیده شدن این کتابها در رویدادهای ادبی است. البته کیفیت و اعتبار این جوایز ادبی هم در موفقیت اثر برگزیده مؤثر است؛ به همان اندازه که جایزه اهدایی از اعتبار و جایگاه فرهنگی و هیأت علمی بالایی برخوردار باشد به همان اندازه میتوان برای موفقیت کتاب برگزیده در مراحل بعد از کسب جایزه امیدوار بود. برای اعتبار بخشیدن به یک جایزه ادبی هم عوامل متعددی دخیل هستند که مهمترین آنها، استقلال فکری هیأت داوران و پرهیز از برخوردهای سلیقهای است که اگر لحاظ شود، جایگاه و اعتبار جایزه به مراتب بالاتر میرود. این جوایز در ایران و جهان معمولاً به دو شکل دولتی و خصوصی برگزار و مدیریت میشود که در بخش دولتی، نهادهای فرهنگی که به نوعی وابستگی مستقیم یا غیرمستقیم با دولتها دارند، متولی طرح و برنامه و اجرای آن هستند. در بخش خصوصی هم، انجمنهای ادبی، بنیادهای فرهنگی و جمعیتهای خیریه و در مواردی هم مراکز فرهنگی و انتشاراتی و حتی افراد مستقل با هدف پاسداشت یاد و نام برخی چهرههای فرهنگی و ادبی متوفی به این حوزه ورود میکنند که متأسفانه عمر اغلب این جوایز در بخش خصوصی کوتاه است و بعد از مدتی به دلایل گوناگون متوقف شده و به فراموشی سپرده میشود. در مقایسه با جوایز بخش خصوصی، جوایز بخش دولتی معمولاً عمر طولانی دارند و گاه چند دهه دوام میآورند و اغلب با تغییر دولتهاست که سیاستهای فرهنگی هم ممکن است تغییر کند و در چنین شرایطی است که احتمال توقف جایزهای که در دولت یا دولتهای قبلی بنیانگذاری شده و با سیاستهای فرهنگی دولت جدید همخوانی چندانی ندارد، دچار تغییر یا توقف میشود و به این شکل، عمر آن جایزه ادبی هم به پایان میرسد. با این حال، در کشور ما هم مانند دیگر کشورهای جهان که به موضوع فرهنگ و محصولات فرهنگی از جمله «کتاب» بها داده میشود، راهاندازی جایزههای ادبی و انتخاب کتابهای برگزیده سال در دهههای اخیر، بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روند رو به رشد داشته و در طول بیش از چهار دهه که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، جشنوارهها و جوایز ادبی متعددی در فواصل زمانی مختلف راهاندازی و برگزار شده که برخی از آنها متأسفانه عمر کوتاه مدتی داشتهاند و تنها تعداد معدودی از این جوایز ادبی عمر نسبتاً طولانی مدتی را تجربه کرده و تا به امروز هم دوام آورده و در شرایط اقتصادی فعلی جامعه و بازار کتاب ایران همچنان برگزار و هر سال کتابهای برگزیده را معرفی و از نویسندگان آنها تجلیل و قدردانی میکنند. از جمله، جایزه ادبی جلال آلاحمد، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه قلم زرین و جایزه ادبی شهید حبیب غنیپور که همگی عمر طولانی بیش از یک دهه دارند و از میان آنها، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از سال 1362 برگزار میشود و عمر نزدیک به چهار دهه دارد. اما تأثیرگذاری این جوایز بر موقعیت کتابهای برگزیده در بازار کتاب و همچنین جایگاه ادبی نویسندگان این آثار، موضوعی است که با تأمل بیشتری میتوان بر آن دقیق شد و نگاه کرد. واقعیت امر آن است که انتظارها از پیامدهای اهدای این جوایز بر کتابهای برگزیده چندان برآورده نمیشود. در مواردی با گذشت یک سال از اهدای یک جایزه ادبی، کتاب برگزیده حتی به چاپ جدید هم نمیرسد و این همان پاشنه آشیل جوایز ادبی در ایران است که باید به طور دقیق و کارشناسانه بررسی و موشکافی شود که چرا در مواردی انتظارهای حداقلی از کسب یک جایزه ادبی آن طور که باید و شاید برآورده نمیشود. آسیبشناسی، ریشهیابی و برطرف کردن موانعی که سر راه موفقیت این جوایز ادبی قرار دارند، میتواند اثربخشی آنها را بیش از پیش کرده و اعتبار مضاعفی به این حرکتهای فرهنگی مؤثر در امر کتاب و کتابخوانی ببخشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه