کسی حق پارک، دور و بر خانه و مغازه و شرکت ما را ندارد

نبرد کله قندی‌ها


محمد معصومیان
گزارش‌نویس

لشکر کله‌قندی‌ها مانند سربازانی که از خط مقدم یک شرکت و مغازه محافظت می‌کنند به جنگ اتومبیل‌داران فرستاده شده‌اند. راننده‌ای که ساعت‌ها در ترافیک مانده است باید برای یک جای پارک ناقابل با حسرت به این پلاستیک‌هایی که به آسفالت پرچ شده‌اند خیره شود و به مرخصی ساعتی فکر کند. چون همین طور که خیابان پر از جای خالی است و با کله قند پر شده هیچ جای پارکی برای او پیدا نمی‌شود. راننده، خیابان‌ها را بالا و پایین می‌رود و در نهایت مجبور می‌شود گاهی چند کیلومتر آن‌طرف‌تر اتومبیل را پارک کند.
مشـــکل پــــارک ماشــین در همـــه کلانشهرهای جهان وجود دارد، اما شاید کمتر شهری این چنین خیابان‌هایش به تصرف کسبه و شرکت‌ها و ادارات در آمده باشد تا مشکل پارک ماشین کارمندان یا مشتری‌ها را حل کند. هر کسی که صاحب اتومبیل است حداقل یکبار و حداکثر میلیون بار این تجربه را داشته که نتواند جای پارک پیدا کند. این مشکل بخصوص در مناطقی از تهران که محل تجمع شرکت‌ها و ادارات است بیشتر خودنمایی می‌کند؛ مانند خیابان‌های ملاصدرا، گاندی و خرمشهر. استفاده از استوانه‌های پلاستیکی یکی از راه‌های رایج برای حل این مشکل است. اما چطور مسئولین شهری که به هرگونه سد معبر یا ایجاد اختلال در نظم شهری واکنش نشان می‌دهند، نسبت به این مسأله بی‌تفاوت هستند؟
کوچه‌های اطراف بلوار گاندی پر از شرکت‌های ریز و درشت و مطب پزشکان و انواع ادارات است. گشتی در خیابان‌هایش می‌زنم تا راه‌حل‌های ابداعی سواره‌ها برای دور زدن این استوانه‌های پلاستیکی را از نزدیک ببینم. راه‌هایی که باعث درهم پیچیدن ترافیک و گیر کردن مردم در خیابان‌ می‌شود. ساعت تقریباً 11 صبح یک روز بارانی است؛ ساعتی که حجم بالایی از مردم در حال جابه‌جایی و رسیدگی به کارهای مختلف هستند و طبق معمول تهران در یک روز بارانی، ترافیکی غیرمعمول را تجربه می‌کند.
روبه‌روی یکی از ساختمان‌های بلند که همه واحدهایش به شرکت و مطب اختصاص دارد و با کله‌قندی خیابان را احاطه کرده است، می‌ایستم. خیابان فرعی پر از ماشین‌هایی است که کلافه دست را روی بوق گذاشته‌اند چون یکی از راننده‌ها با سرعت کم دنبال پیدا کردن جای پارک است، درحالی که روبه‌روی این ساختمان چند متر جای خالی وجود دارد اما کسی حق پارک در آن را ندارد. راننده که پریشان پیدا کردن یک جای خالی است و اعصابش از بوق‌ ممتد خرد شده یکباره گاز می‌دهد و به نظر از خیر پیدا کردن جای پارک گذشته باشد، در خیابان دیگری می‌پیچد.
در خیابان‌های اطراف ملاصدرا می‌چرخم و صف ماشین‌هایی را می‌بینم که از یکی از کوچه‌ها بیرون زده است. کمی جلوتر می‌روم تا دلیلش را پیدا کنم. چند ماشین به خاطر پیدا نکردن جای پارک جلوی کله‌قندی‌هایی که خودشان اندازه یک اتومبیل عرض خیابان را پر کرده‌اند پارک دوبل کرده‌اند. هیچ کدام از راننده‌ها نیستند و اتومبیل‌های گذری مجبور شده‌اند در ترافیک بمانند. کمی جلوتر ماشین دیگری بی‌توجه به این استوانه‌ها با ماشین روی آنها می‌رود و با عجله قبل از اینکه نگهبان ساختمان سر برسد داخل ساختمان دیگری می‌شود. جنگ برای پیدا کردن جای پارک هر روزه در خیابان‌های تهران جریان دارد.
خیابان عشقیار یا همان نیلوفر سابق پر از غذاخوری و ساندویچی است و در کوچه‌های فرعی آن شرکت‌های مختلفی وجود دارد. کافی است چرخی در خیابان‌های اطراف آن بزنید تا گرفتاری‌های بی‌شمار رویه به تصرف درآوردن خیابان را در آن تجربه کنید. روبه‌روی شرکت‌های مختلفی که حتی نام و پلاکی هم برای شناسایی ندارند براحتی با چند استوانه خیابان را سند زده‌اند. اما راه‌های دیگری هم برای تصاحب خیابان وجود دارد که یکی از آنها گماردن مأموری در کوچه برای سؤال پیچ کردن راننده‌هاست. مأموری با در دست داشتن یک کفگیر راهنمایی در کوچه قدم می‌زند و برای مشتریان یا مراجعین جای پارک پیدا می‌کند و کسانی که دربه‌در جای پارک هستند، مزاحمت ایجاد می‌کنند. کافی است اداره یا شرکت اسم و رسمی هم داشته باشد تا آن مأمور با قاطعیت بیشتری برخورد کند.
حتی ساختمان‌های این محدوده هم به علت تنگی کوچه و حجم بالای ماشین‌هایی که هر روز در آنها پارک می‌کنند به این روش روی آورده‌اند. چون اگر از این کله‌قندی‌ها استفاده نکنند، نمی‌توانند ماشین را براحتی از پارکینگ خانه بیرون بیاورند.
معضل جای پارک سال‌هاست که در تهران جریان دارد. با اینکه چند سالی است پارکینگ‌های مکانیزه طبقاتی یا پارکینگ‌های محلی در زمین‌های خالی احداث شده، اما هیچ کدام از اینها نتوانسته است این مشکل را به طور کلی حل کند. یکی از محلاتی که این معضل به شکل چشم‌گیری در آن جریان دارد، خیابان‌های اطراف بلوار میرداماد است. با وجود چند پارکینگ محلی کوچک و بزرگ باز هم برای پیدا کردن یک جای پارک باید دقایق، بنزین، وقت و اعصاب زیادی مصرف کرد تا یک جای دو متری برای پارک ماشین پیدا کرد.
آن طور که قانون می‌گوید کوچه در ملکیت فرد خاصی نیست و به همه مردم تعلق دارد. البته تا زمانی که سد معبری رخ نداده باشد یا در جایی که به صورت قانونی توقف ممنوع اعلام شده باشد. طبق قانون هر چند کوچه به همه مردم تعلق دارد اما خانه‌های یک کوچه برای رفت و آمد خود به آن کوچه حق دارند که طبق مواد 93 تا 108 قانون مدنی به آن «حق ارتفاق نسبت به ملک غیر» گفته می‌شود. یعنی حقی که فرد در ملکی که متعلق به او نیست دارد اما همه اینها این حق را ایجاد نمی‌کند که کسی در کوچه شما یا زیر پنجره شما پارک نکند. هرچند هر کسی می‌تواند در صورت دیدن مزاحمت در عبور و مرور از خانه با نیروی انتظامی تماس بگیرد. در کنار این موارد روال دیگری که سال‌هاست در تهران وجود دارد زدن برچسب یا دیوار‌نوشته‌هایی است که رانندگان را در صورت پارک، تهدید به پنچری ماشین می‌کند. قانون می‌گوید هیچ کس حق ندارد کسی را تهدید به پنچری ماشین یا خالی کردن باد چرخ ماشین کند و تهدید به ضرر از نظر قانون 74 ضربه شلاق یا 2 ماه تا 2 سال حبس دارد.
در رابطه با گذاشتن کله‌قندی به دلایل مختلف از جمله دیده شدن مغازه یا ایجاد محلی برای پارک خودرو هم جعفر قادری، نایب رئیس اول فراکسیون شوراها گفته است: «هیچ مغازه‌ای حریم ندارد و هیچ واحدی حتی تعویض روغنی، صافکاری و... نیز حریم ندارد.» او گفته است که هرگونه حریمی تخلف است و پلیس باید با چنین مواردی برخورد کند. به نظرم در این سال‌ها یا برخوردی نشده یا این برخورد به شکلی نبوده که این مشکل به طور کلی حل شود و همچنان بخشی از رانندگان به هر دلیل، خود را برای استفاده از خیابان محق‌تر از بقیه می‌دانند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8103/18/640908/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها