ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهوری در جلسه کمیته های تخصصی ستاد مقابله با کرونا:
ساخت واکسن با کمک دانشمندان ایرانی و خرید آن از خارج از کشور در دستور کار است
جلسه کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا عصر سهشنبه به ریاست رئیس جمهوری تشکیل شد. به گزارش ایرنا، مسئول کمیته بهداشتی و درمانی در این جلسه گزارشی در 2 محور درباره تأثیر مثبت غربالگریهای گسترده اخیر با بهکارگیری کیتهای تشخیص سریع و افزایش تولید این نوع کیت و نیز مراحل پیشرفت ساخت واکسن در داخل و راههای تأمین و تهیه واکسن از خارج از کشور ارائه کرد. رئیس جمهوری با اشاره به این گزارش گفت: ستاد ملی برای مهار کرونا تلاشهای خود را با دو اولویت هدف گذاری کرده است. اولویت نخست، اجرای پروتکلها و مراقبتهای اجرایی در غربالگری و فاصلهگذاری هوشمند به عنوان تضمین شدهترین راه است که علائم مثبت آن را در کنترل موج جدید شاهد بودیم. حسن روحانی اولویت دوم را تأمین و تهیه واکسن دانست و افزود: مقدمات و مسیر ساخت این واکسن با اتکا به توانایی دانشمندان و مراکز تخصصی داخلی فراهم شده و تهیه و خرید آن از خارج از کشور نیز در دستور کار است. مهمترین تصمیمات جلسه دیروز، تلاش برای تهیه هر چه سریعتر واکسن مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی و توزیع آن بر اساس اولویتها در کشور و نیز تمرکز جدیتر بر تولید واکسن در داخل کشور بنا بر تأکید رئیس جمهوری بود. در این جلسه همچنین مقرر شد ممنوعیت تردد از ساعت 21 تا 4 بامداد در همه شهرهای با وضعیت قرمز و نارنجی الزامی شود.
گفتوگوی متفاوت «ایران» با سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی که طرفدار پروپا قرص فوتبال است
آرزوی بنا؛ قهرمانی پرسپولیس با مربی ایرانی
محمد محمدی سدهی / دومین اردوی آمادهسازی تیم ملی کشتی فرنگی برای حضور در رقابتهای جهانی صربستان، روزهای ۱۵ تا ۲۴ آبان ماه در محل خانه کشتی برگزار شد؛ مسابقاتی که البته بهدلیل ابتلای چند کشتی گیر از کشورهای امریکا، ژاپن، قزاقستان و کوبا به ویروس کرونا برگزار نشد و تشکیل این اردو برای برخی از کشتی گیران و مربیان تیمهای ملی دردسرساز شد. محمد بنا، سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی جزو افرادی بود که در این اردوها به ویروس کرونا مبتلا و در بیمارستان بستری شد و پس از چند روز از بیمارستان مرخص و در خانه کارهای قرنطینه خود را دنبال کرد.
محمد بنا در گفتوگو با «ایران» درخصوص ابتلایش به کرونا اظهار داشت: «خدا را شکر دوران نقاهتم به پایان رسید و حالم خوب است؛ ۴۰ درصد از ریه هایم درگیر شده بود و این موضوع باعث شد تا حجم ریه هایم کوچک شود و برای رسیدن به حالت طبیعی شروع به نرم دویدن کردم،البته این نرم دویدن تنها مختص افرادی نیست که کرونا میگیرند بلکه همه باید این نرمش را انجام دهند تا بدن و ریه سالم داشته باشند و بتوانند این بیماری را شکست دهند.»
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی با اشاره به این موضوع که روزهای سختی را پشت سر گذاشته است، افزود: «به نوع سخت کرونا مبتلا شدم و ۴ روز در بیمارستان بستری شدم که این ۴ روز به اندازه یک عمر برای من گذشت. من ۶۲ سال سن دارم و در این ۶۲ سال حتی یک بار هم در بیمارستان بستری نشدم به این دلیل روزها و شبهای بیمارستان برای من به سختی سپری شد و به هیچ وجه دوست ندارم که به آن روزها برگردم.»
او صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «دوران حضورم در قرنطینه خانگی هم کلافهکننده بود و علایمی همچون کم اشتهایی داشتم و علاوه بر این مشکلات تنفسی هم داشتم و دوران قرنطینه هم دوران سختی بود و خدا نصیب هیچ کسی نکند. گفته میشود که واکسن کرونا توسط کشورمان در حال ساخت است و قرار است روی انسان هم آزمایش شود. امیدوارم این اتفاق بیفتد و در سال ۱۴۰۰ همه خوب وسلامت باشند و بتوانیم همانند قدیم همدیگر را ببوسیم و در آغوش بکشیم؛ از مردم میخواهم که به نکات بهداشتی توجه کنند و با رعایت این نکات خودشان را در مقابل این ویروس مصون نگه دارند.»
آقای خاص کشتی ایران در خصوص انتخاب حمید سوریان بهعنوان محبوبترین فرنگی کار جهان اظهار داشت: «سوریان یکی از مفاخر کشتی است و این انتخابات برمی گردد به فعالیت مردم در صفحات مجازی که البته مردم ما در صفحات مجازی فعالیت زیادی دارند، البته سوریان در کشورهای دیگر هم محبوب است و مردم کشورهای دیگر هم او را خیلی دوست دارند؛ محمدعلی گرایی هم جزو کاندیداها بود و تا فینال هم پا به پای حمید سوریان آمد.گرایی هم محبوبیت خاصی دارد و از انتخاب او هم دو برابر خوشحال شدم.»
بنا در خصوص برگزاری مسابقات لیگ کشتی فرنگی و در پاسخ به این سؤال که آیا کشتیگیری نظرتان را جلب کرده است؟ بیان داشت: «دور برگشت مسابقات تمام شد و 25 و 26 آذرماه مرحله نهایی مسابقات برگزار میشود. طبیعتاً برگزاری مسابقه در این شرایط بسیار سخت است و کشتی گیران برای برگزاری تمریناتشان به دلیل شرایط کرونا با محدودیتهایی مواجه هستند؛ برگزاری مسابقات با شرایط کنونی همت والا میخواست که فدراسیون این همت را داشت و مسابقات را بخوبی برگزار کرد.»
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی گفت: «نمی شود گفت که برگزاری مسابقات ورزشی در این روزهای کرونایی ناشدنی است؛ همانطور که میبینید با وجود ابتلای بازیکنان ذوب آهن اصفهان مسابقات فوتبال در حال برگزاری است و باید از مسئولان برگزاری مسابقات تشکر کرد که با وجود این شرایط ویژه مسابقات ورزشی را برگزار میکنند و نمیگذارند که چرخ ورزش از حرکت بایستد،البته کیفیت برگزاری مسابقات همانند سالهای گذشته نیست اما به هر حال برگزاری مسابقات ورزشی اتفاق خوبی است و باید ادامه داشته باشد.»
آقای خاص کشتی ایران علاقه خاصی به فوتبال و تیم پرسپولیس دارد. او درخصوص حضور پرسپولیس در فینال آسیا این گونه صحبت کرد: «موضوع حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان ،تنها به این تیم اختصاص ندارد و این یک بحث ملی است و باید همه کنار هم باشیم و با حمایت از پرسپولیس مقدمات قهرمانی این تیم را فراهم کنیم؛ از قهرمانی تیم ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا سالها میگذرد البته در این سالها چند تیم مثل همان پرسپولیس داشتیم که تا فینال رفت اما قهرمان نشد.»
او بیان داشت: «بحث حضور یک تیم ایرانی در فینال، بحث ملی است و اگر استقلال هم در فینال بازی میکرد من بازی این تیم را تماشا میکردم و به تشویق این تیم میپرداختم. اما به هر حال آرزوی من این است که پرسپولیس با یک مربی ایرانی قهرمان آسیا شود و این اتفاق بسیار بزرگی است ،چرا که کیفیت بالای مربیان ایرانی را نشان میدهد. قهرمان شدن یک تیم ایرانی در مسابقاتی که سال هاست در آن به عنوانی دست نیافتهایم، اتفاقی خوشایند است و امیدوارم که این موضوع محقق شود و مردم در این شرایط سخت از این قهرمانی خوشحال شوند.»
محمد بنا در گفتوگو با «ایران» درخصوص ابتلایش به کرونا اظهار داشت: «خدا را شکر دوران نقاهتم به پایان رسید و حالم خوب است؛ ۴۰ درصد از ریه هایم درگیر شده بود و این موضوع باعث شد تا حجم ریه هایم کوچک شود و برای رسیدن به حالت طبیعی شروع به نرم دویدن کردم،البته این نرم دویدن تنها مختص افرادی نیست که کرونا میگیرند بلکه همه باید این نرمش را انجام دهند تا بدن و ریه سالم داشته باشند و بتوانند این بیماری را شکست دهند.»
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی با اشاره به این موضوع که روزهای سختی را پشت سر گذاشته است، افزود: «به نوع سخت کرونا مبتلا شدم و ۴ روز در بیمارستان بستری شدم که این ۴ روز به اندازه یک عمر برای من گذشت. من ۶۲ سال سن دارم و در این ۶۲ سال حتی یک بار هم در بیمارستان بستری نشدم به این دلیل روزها و شبهای بیمارستان برای من به سختی سپری شد و به هیچ وجه دوست ندارم که به آن روزها برگردم.»
او صحبتهای خود را این گونه ادامه داد: «دوران حضورم در قرنطینه خانگی هم کلافهکننده بود و علایمی همچون کم اشتهایی داشتم و علاوه بر این مشکلات تنفسی هم داشتم و دوران قرنطینه هم دوران سختی بود و خدا نصیب هیچ کسی نکند. گفته میشود که واکسن کرونا توسط کشورمان در حال ساخت است و قرار است روی انسان هم آزمایش شود. امیدوارم این اتفاق بیفتد و در سال ۱۴۰۰ همه خوب وسلامت باشند و بتوانیم همانند قدیم همدیگر را ببوسیم و در آغوش بکشیم؛ از مردم میخواهم که به نکات بهداشتی توجه کنند و با رعایت این نکات خودشان را در مقابل این ویروس مصون نگه دارند.»
آقای خاص کشتی ایران در خصوص انتخاب حمید سوریان بهعنوان محبوبترین فرنگی کار جهان اظهار داشت: «سوریان یکی از مفاخر کشتی است و این انتخابات برمی گردد به فعالیت مردم در صفحات مجازی که البته مردم ما در صفحات مجازی فعالیت زیادی دارند، البته سوریان در کشورهای دیگر هم محبوب است و مردم کشورهای دیگر هم او را خیلی دوست دارند؛ محمدعلی گرایی هم جزو کاندیداها بود و تا فینال هم پا به پای حمید سوریان آمد.گرایی هم محبوبیت خاصی دارد و از انتخاب او هم دو برابر خوشحال شدم.»
بنا در خصوص برگزاری مسابقات لیگ کشتی فرنگی و در پاسخ به این سؤال که آیا کشتیگیری نظرتان را جلب کرده است؟ بیان داشت: «دور برگشت مسابقات تمام شد و 25 و 26 آذرماه مرحله نهایی مسابقات برگزار میشود. طبیعتاً برگزاری مسابقه در این شرایط بسیار سخت است و کشتی گیران برای برگزاری تمریناتشان به دلیل شرایط کرونا با محدودیتهایی مواجه هستند؛ برگزاری مسابقات با شرایط کنونی همت والا میخواست که فدراسیون این همت را داشت و مسابقات را بخوبی برگزار کرد.»
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی گفت: «نمی شود گفت که برگزاری مسابقات ورزشی در این روزهای کرونایی ناشدنی است؛ همانطور که میبینید با وجود ابتلای بازیکنان ذوب آهن اصفهان مسابقات فوتبال در حال برگزاری است و باید از مسئولان برگزاری مسابقات تشکر کرد که با وجود این شرایط ویژه مسابقات ورزشی را برگزار میکنند و نمیگذارند که چرخ ورزش از حرکت بایستد،البته کیفیت برگزاری مسابقات همانند سالهای گذشته نیست اما به هر حال برگزاری مسابقات ورزشی اتفاق خوبی است و باید ادامه داشته باشد.»
آقای خاص کشتی ایران علاقه خاصی به فوتبال و تیم پرسپولیس دارد. او درخصوص حضور پرسپولیس در فینال آسیا این گونه صحبت کرد: «موضوع حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان ،تنها به این تیم اختصاص ندارد و این یک بحث ملی است و باید همه کنار هم باشیم و با حمایت از پرسپولیس مقدمات قهرمانی این تیم را فراهم کنیم؛ از قهرمانی تیم ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا سالها میگذرد البته در این سالها چند تیم مثل همان پرسپولیس داشتیم که تا فینال رفت اما قهرمان نشد.»
او بیان داشت: «بحث حضور یک تیم ایرانی در فینال، بحث ملی است و اگر استقلال هم در فینال بازی میکرد من بازی این تیم را تماشا میکردم و به تشویق این تیم میپرداختم. اما به هر حال آرزوی من این است که پرسپولیس با یک مربی ایرانی قهرمان آسیا شود و این اتفاق بسیار بزرگی است ،چرا که کیفیت بالای مربیان ایرانی را نشان میدهد. قهرمان شدن یک تیم ایرانی در مسابقاتی که سال هاست در آن به عنوانی دست نیافتهایم، اتفاقی خوشایند است و امیدوارم که این موضوع محقق شود و مردم در این شرایط سخت از این قهرمانی خوشحال شوند.»
گزارش «ایران» از میزان مسئولیت اجتماعی و رفتار مسئولانه شهروندان
سهم من در مقابله با کرونا
مهسا قوی قلب
خبرنگار
با شیوع ویروس کرونا، مهم ترین مسألهای که بعد از وظایف دولتها مطرح شده، مسئولیتپذیری شهروندان در قبال این بیماری است. آگاهی از شاخصههای شهروند مسئولیتپذیر میتواند به جوامع کمک کند تا هریک با انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود در این بازه زمانی به یاری خود و دیگران شتابند، در عین حال این امر جز با همدلی دولتها و شهروندان میسر نمیشود. بحران کووید 19، بحرانی جهانی است که در کل دنیا همهگیر شده و با شروع بیماری، مسئولیتهای متقابلی را برای شهروندان به همراه آورده است؛ تنها راه خروج از بحران و بازگشت به زندگی طبیعی پیش از شیوع کرونا ویروس، این است که تک تک افراد جامعه و در کنار آن دولتها به وظایف خود واقف باشند. نمیتوان در هر مخاطرهای که در جامعه پیش میآید، دیگری را مقصر دانست و مسئولیت را از گردن خود سلب کرد، چون در این مسأله پای جان و زندگی همه شهروندان به میان آمده و باید با آگاهی و ارتقای مسئولیتپذیری از این بحران قرن عبور کنیم.
سیامک زندرضوی، جامعهشناس درباره نقش و مسئولیتپذیری شهروندان در پاندمی کرونا به «ایران» میگوید: سیاستی که دولت بهکار برده راهبردی تعاملی بوده و آنگونه که باید به این مسأله بهداشتی – اجتماعی نگاه نشده، اولین رویکرد باید در عین شفافیت، کمک گرفتن از گروههای مرتبط باشد، غیر از اینکه در ستاد کرونا پزشکان باید حضور داشته باشند، جامعهشناسان مستقل شناخته شده و نمایندگان انجمنهای علمی نیز باید حضور داشته باشند. برای اینکه شیوع و همهگیری بیماری کرونا، مسألهای فقط پزشکی نیست، بلکه در درجه اول مسألهای اجتماعی است. اهمیت توجه به وظایف شهروند مسئول، به صورت آشکار در این قضیه وجود دارد. یادمان باشد که شهروند مسئول در برابر یک دولت مسئول وجود دارد و شهروند توانا و مسئولیتشناس که میتواند انتخابهای درستی برای سلامت خود و همشهریانش داشته باشد به همان نسبت هم از دولت انتظار دارد که همه توان خود را از ابتدا در مسیر خیر همگانی بگذارد.
او در ادامه میافزاید: در ایام نوروز دیدیم که طبقه متوسط جامعه، پویش «در خانه بمانید» را راه انداخت و این اتفاق خوب در مقیاس بزرگ افتاد و حتی افرادی هم که نمیتوانستند به دلایل شغلی یا دلایل دیگر در خانه بمانند، سعی کردند کمکهایی فراهم کنند تا شرایط برای دستههای آسیبپذیر آسانتر شود، به عنوان مثال جوان ترها تلاش کردند برای سالمندان و ناتوانان، ارزاق تهیه کرده و دراختیار این قشر قرار دهند، بدینترتیب دیدیم که این جنبش شکل گرفت و مسئولیت شهروندی، خود را نشان داد اما در مقابل یکسری از شهروندان بلافاصله که تعطیلات به پایان رسید، همه چیز را فراموش کردند، این دسته از شهروندان به خیال اینکه حرف برخی متخصصان یا مقامات درست است و بیماری در حال اتمام است، شروع کردند به مسافرت رفتن و شاهد بودیم که چقدر جادهها شلوغ شدند. چگونه یک مسئول بهداشت عمومی اعلام پایان وضعیت اضطراری را میکند و از آن طرف انتظار دارد که شهروندان رفتار خود را در حالت قرنطینه ادامه بدهند؟ شاید آنچنان که باید و شاید پراکندگی بیماری در نقاط مختلف کشور در ماههای اول تشریح نشد و در نهایت آمار مبتلایان و فوتیها به طرز وحشتناکی افزایشی شد.
به گفته این جامعهشناس، نکته مهمی که باید به آن اشاره شود، این است که در ستاد کرونا کسانی به عنوان عضو این ستاداعلام میکنند که تعداد مرگ و میر سه برابر میزانی است که گفته میشود. چرا تعداد فوتیها بهطور شفاف اعلام نمیشود تا مردم به عمق بحران پی ببرند؟ تقسیم کار نکردن و نقش چندگانه و متناقض ایفا کردن، درمیان مقامات مسئول به نوعی نشاندهنده ناتوانی است و مردم هم سردرگم میشوند و هر کدام از گروههای اجتماعی، ساز خود را خواهند زد. باید یک مرجع و یک نفر سخنگوی رسمی باشد که انتشار اخبار را برعهده بگیرد، نکته دیگری که باید بیشتر به آن توجه شود این است که باید از انجمنهای علمی مرتبط با مسائل اجتماعی مثل انجمن جامعهشناسی ایران، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و دیگر انجمنهای مرتبط با این مسأله دعوت بشود و بهطور شفاف بیانیه رئیس جمهوری با جزئیات به بحث گذاشته شود، آنها استدلالات خود را بگویند و با فرصت کافی اجازه دهند جامعهشناسان هم استدلالهای خود را بگویند و در یک معنا جامعه نسبت به این وضعیت بحرانی که در آن قرار داریم، حساس شود.
زند رضوی با اشاره به وظایف نمایندگان انجمنهای صنفی در ارتقای نقش مسئولیتپذیری مردم در دوران کرونا، توضیح میدهد: نمایندگان انجمنهای تخصصی و حرفهای پزشکان، پرستاران و خدمات بیمارستانی که در حال حاضر بیشترین بار را تحمل میکنند هم باید به میدان آمده و وضعیت خود را بهطور کامل توضیح دهند و از کل جامعه استمداد بطلبند. ادامه وضعیت موجود فرسایشی است که خطر ویرانی سیستم بهداشتی درمانی از یک طرف و پرپر شدن شهروندان بیشتر و بیشتری را به دنبال
خواهد داشت.
حقی که در دوران کرونا به گردن داریم
امید زمانی، مدیر گروه جامعهشناسی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران، درباره شهروند مسئول در برابر کرونا به «ایران» میگوید: شهروند بودن، همیشه حقوقی برای انسانها فراهم کرده و مسئولیتهایی را در کنارش به همراه میآورد. زندگی اجتماعی مسئولیتهایی دارد و حقوقی باید برایش فراهم شود. هم در حقوق بشر و هم در قانون اساسی به حوزه بهداشت توجه ویژه شده و جزو حقوق اولیه انسانها این است که زندگی سالم و به دور از بیماری داشته باشند. برخی ساختارها، مستقیماً وظیفه تأمین سلامت را به عهده دارند و برخی به صورت غیرمستقیم هستند. چنانچه ساختارها و سازمانهای متولی تأمین سلامت مردم، مسئولیتهای خود را بدرستی انجام دهند، در برابر میتوانند انتظار داشته باشند که مردم هم مسئولیتپذیر باشند. بخشی از این حقوق دوجانبه گاهی اوقات کمرنگ دیده میشود و چه از طرف مسئولان و چه از طرف مردم کوتاهیهایی میشود. در پاندمی کرونا ویروس هم دچار مشکلات و عوارضی هستیم که بشدت دردناک هستند و بویژه برای خانوادههایی که عزیزان خود را از دست دادهاند، غیر قابل جبران به شمار میرود.
به گفته این پژوهشگر اجتماعی، انتظاری که از شهروندان میرود، این است که به توصیههای بهداشتی در محیط کار و در محیط خانه عمل کنند. ویروس کرونا از طریق قطرات تنفسی و تماس نزدیک سرایت میکند و رعایت فاصله فیزیکی، زدن ماسک و شستن دستها باید رعایت شود. بخشی از این رفتارهای بهداشتی نیاز به پیش زمینه فرهنگی و آموزشی دارد، متأسفانه در کشور ما به طور منظم این مسائل جدی گرفته نشده بود و در طول زمان خیلی از کودکان در مدرسه یا خانواده و حتی از طریق رسانهها با رفتارهای بهداشتی آشنا نبودند و نمیدانستند که چگونه باید بهداشت را رعایت کنند. پدری که به بهداشت عمل نمیکند و در محیطهای بیرون زباله میاندازد، نمیتواند به کودک خود هم موارد بهداشتی را آموزش دهد.
زمانی در ادامه اضافه میکند: فرهنگ بهداشت باید گسترش داده شود تا شهروندان از بیماریها به دور باشند. انتظار دیگری که از شهروندان میرود، این است که به محدودیتهای کاری و رفت و آمد درخصوص تعاملات اجتماعی آنگونه که از سمت نهادهای مسئول درخواست میشود، توجه کنند؛ مسافرتها، میهمانیها، جشنها و عزاها باید با کمترین تعداد و رعایت فاصلهگذاری برگزار شود. مراسم آنلاین هم در این روزها میتواند کمککننده باشد. گاهی اوقات به دلایل مختلف، خود نهادهای مسئول، همایشهایی را برگزار میکنند، در چنین مواردی وقتی مردم تناقضات را میبینند، نسبت به اجرای محدودیتها تردید میکنند و نمیدانند باید همه موارد را رعایت کرد یا خیر. در مورد ویروس کووید19 باید تکتک افراد جامعه تمامی موارد بهداشتی را رعایت کنند. در مرحله بعدی نیز همه شهروندان باید به کمک یکدیگر بیایند، همه ما درخصوص کمکهای نقدی یا جنسی یا با کمک خیریهها میتوانیم در سلامت یکدیگر مؤثر باشیم. البته در خصوص نهادهای غیردولتی، برخی از این نهادها با محدودیتهایی مواجه هستند و افرادی که میخواهند کارهای داوطلبانه و خیریه انجام دهند، آنچنان نظاممند و مطابق اصول علمی نمیتوانند کار خود را به پیش ببرند و بسیاری از کارهای خیریهای و اهدای مالی در این زمینه به بیراهه رفته و به هدر میرود. او معتقد است: به نظر میرسد همه مردم و نهادها باید به اصول اولیه تشکیل جامعه برگردند. اصول اولیه این است که هر فردی حقوقی دارد و دسترسی همه به امکانات بهداشتی باید یکسان باشد، در مقابل هم تمامی افرادی که از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده میکنند، باید شهروندی مسئول در قبال دولت و یکدیگر باشند.
زیست فضای کرونایی؛ از ترس تا مسئولیت اجتماعی
حسین میرزایی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم درباره شاخصههای فرد مسئولیتپذیر و واکنشهای مختلف شهروندان در دوران پاندمی کرونا به «ایران» میگوید: غلبه هولناک فضای مجازی بر زندگی، افزایش بیماریهای روحی و بالارفتن اضطراب و نگرانی ناشی از وضعیت کرونایی، زیست در فضای محدود، احتمال افزایش اختلافات خانوادگی و کم شدن بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، کاهش تماسهای عاطفی (در آغوش کشیدن، بوسیدن)، تعطیلی مراکز اقتصادی (مغازهها، پاساژها و...)، مذهبی(حرمهای مقدس، مساجد و حسینیهها) ، فرهنگی (تئاتر و سینما) ،ورزشی (ورزشگاهها و سالنهای ورزشی)، کاهش سفرها، آسیب جدی به بسیاری از مشاغل، برجسته شدن فقر و بیکاری در جامعه و... را میتوان از جمله اثرات بیماری همهگیر کرونا در جامعه قلمداد کرد که در بدو شیوع باعث ایجاد نوعی ترس اجتماعی شد.
به گفته او، اصولاً ترس و اضطراب جمعی در دوران همهگیری بیش از پیش خود را نشان میدهد. این واکنشها، پایه و ریشه بسیاری از رفتارهایی است که ما در وضعیت کرونایی از خود بروز میدهیم. یکی از راههای غلبه بر این هیجانها، بهرهگیری از ارتباطات اجتماعی است اما از بد حادثه، این ارتباط برای کمک به کنترل ترس و اضطراب، در شرایط کرونایی نیز دچار محدودیتهایی شده است. بنابراین اشکال دیگر ارتباطی مانند شبکههای اجتماعی مجازی، جای خود را به ارتباطات اجتماعی فیزیکی میدهد.
به گفته این جامعهشناس، با گذشت یکسال از آغاز شیوع بیماری در جهان، ترس آرام آرام جای خود را به نوعی همزیستی با کرونا داده است به نحوی که افراد دو موضع در برابر آن اتخاذ کردهاند: اطاعت یا مقاومت. واکنش رفتاری اشخاص در برابر رعایت دستورالعملهای بهداشتی متفاوت است، برخی تصمیم میگیرند از قوانین پیروی کنند و برخی دیگر تا جای ممکن آنها را انکار میکنند. در اینجا دو عامل اصلی وجود دارد: اطاعت و انطباق. با عامل دوم، از مردم خواسته میشود تا به شواهد علمی پایبند باشند؛ شواهدی که نشان میدهد با محصور کردن خود، محدود کردن جابهجاییها (سفرهای غیرضروری) و شستن دستها بهطور مرتب، میتوان زندگی خود و اطرافیان را از خطر ابتلا تا جای ممکن مصون داشت. با وجود این، برخی از مردم در برابر رعایت پروتکلها مقاومت میکنند و حتی از ابراز علنی عدم رعایت پروتکلها
ابایی ندارند.
میرزایی در ادامه میافزاید: از نظر اجتماعی، سه دسته افراد این پروتکلها را رعایت نمیکنند: دسته اول، کسانی که برای امرار معاش، بهطور روزانه نیاز به خروج از منزل دارند، نقش دولت در تأمین نیازهای اولیه این افراد قابل تأمل است. دوم، کسانی که برای تفریح یا سفرهای غیرضروری از منزل خارج میشوند و عمدتاً انتقال ویروس و تبعات آن را کم اهمیت، نادیده یا حتی دروغ میپندارند و دسته سوم، کسانی که با نگاه تقدیرگرایی، برای ماندن در منزل مقاومت میکنند. از دیدگاه فردی، جنبههای رفتاری خاصی میتواند این عدم تمکین به دستورالعملها را توضیح دهد. به عنوان مثال، شخصیت فردگرا و ردکننده اقتدار ممکن است در دوران کودکی به دست آمده و در طول زمان تقویت شده باشد. بنابراین پیوستن چنین افرادی به پویایی جمعی و پیروی از این حرکت پیشگیرانه بسیار دشوار خواهد بود، اما مسئولیت اجتماعی افراد در این بین چه خواهد شد؟ آیا جز این است که وضعیت قرمز کرونایی این روزهای ما نتیجه مراعات نکردن همین افراد است؟ آیا مرگ نزدیک به ۵۰۰ نفر در روز برایمان در حال عادی شدن نیست؟ رقمی که بیش از میانگین روزانه تعداد شهدای ما در جنگ ایران و عراق است!!!
به گفته این جامعهشناس، تکتک ما شهروندان در برابر این بیماری مسئولیت داریم که نقشی در شیوع آن برعهده نداشته باشیم. علاوه بر جان خود، جان اطرافیانمان به رفتارهای پیشگیرانه و مسئولانه ما بستگی دارد، بنابراین آنجا که حاکمیت نمیتواند مانع رفتارهای ضد اجتماعی افراد غیرمسئول شود، این وظیفه و مسئولیت اجتماعی ماست که دربرابر چنین افرادی و کنشهای آنها از قبیل ماسک نزدن، عدم رعایت فاصله تا سفرهای تفریحی و نظایر آنها بیتفاوت نمانیم.میرزایی در پایان خاطرنشان می کند: اگر همه ما در برابر این بیماری حس مسئولیت شهروندی و انسانی خود را داشته باشیم، قطعاً به زودی زود این بیماری ریشهکن خواهد شد؛ در غیر این صورت، تعداد مبتلایان و متوفیان ناشی از این بیماری هر روز بالاتر خواهد رفت و جان ما و نزدیکانمان را بیش از پیش تهدید خواهد کرد.
لزوم افزایش تعامل هنرمندان و اساتید دانشگاه با مردم در دوران کرونا
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز با اشاره به اینکه اولین ویژگی شهروند مسئول در برابر کرونا، افزایش آگاهی و شناخت نسبت به دستورالعملهای بهداشتی است، به «ایران» توضیح میدهد: افراد نباید نسبت به آنچه به عنوان پروتکل یا دستورالعملهای بهداشتی ابلاغ میشود، بیتفاوت باشند.
به گفته او، ویژگی دوم عامل بودن به رعایت پروتکلهای بهداشتی در زمینه پیشگیری و رعایت مواردی است که در این خصوص مطرح میشود، به عنوان مثال استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و شستوشوی دستها و هر آنچه ماهیت پیشگیری از ابتلا به بیماری را دارد، از قبیل مسافرت رفتن مورد نظر است، در این میان فقط شناخت، کافی نیست؛ اگر من به عنوان یک شهروند، اطلاعات خود را در این حوزه افزایش دهم اما خودم عامل بر آنها نباشم، نشان میدهد مسئولیتپذیری به معنای واقعی وجود ندارد.
موسوی چلک در ادامه اضافه میکند: ویژگی بعدی رعایت مواردی است که اگر فرد، مبتلا به کرونا شد، چه کارهایی را باید انجام دهد تا احتمال ابتلا به دیگران و اطرافیان را کم کند.
این موضوع امری است که نشانگر یک شهروند مسئول در شرایط کروناست، برخی گلایههایی که مسئولان دارند، این است که افراد متوجه میشوند که مبتلا به ویروس کرونا شده اند اما به هر دلیلی از جمله دلایل اقتصادی یا دلایل شخصی، دیگران را از ابتلای بیماری خود آگاه نمیکنند و بیمار شدن خود را بازگو نمیکنند و با پنهانکاری آنها را هم در معرض ویروس قرار میدهند.
این قضیه عین مسئولیتپذیر نبودن در قبال جامعه و شهروندان است و میتواند هم درون خانه وجود داشته باشد و هم در محیط بیرون از خانه به یک مسأله بغرنج تبدیل شود. شهروند مسئول از نگاهی دیگر کسی است که چنانچه مبتلا شد و دوره بیماری را گذراند، میتواند آنتی بادی دراختیار بیماران مبتلا به کرونا در وضعیت حاد قرار دهد. چنانچه من به هر دلیلی مبتلا شدم و دوره گذار را سپری کردم، حالا میتوانم با این کار به دیگران هم کمک کنم؛ در اینجا میبینیم که مسئولیتپذیری، فقط رعایت موارد بهداشتی و پیشگیری نیست. موضوع کمک و همدلی هم به عنوان بخش سوم در این مقوله گنجانده میشود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه به نکته چهارم اشاره کرده و بیان میدارد: بیتفاوت بودن نسبت به دیگران در این مقوله از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه فردی نیازمند وجود دارد و میتوانیم به او کمک کنیم، نباید نسبت به خانواده یا فرد نیازمند بیتفاوت باشیم. اگر افراد مهارتی دارند یا توانی دارند که میتوانند در همیاری و کمک به سایر افراد جامعه به کار گیرند نباید دریغ کنند. یک شهروند مسئول، میتواند به کادر درمان کمک کند، دیگری میتواند در قالب مسئولیت اجتماعی بنگاهها از افراد درگیر و نیازمند، دستگیری کند. این موضوع هم میتواند نشاندهنده یک شهروند مسئول در قبال کرونا باشد. این روزها برخی اقشار نیازمند که مستأجر هم هستند، شاید توان پرداخت اجاره خانه خود را ندارند، اگر صاحبخانهها در صورت نیازمند نبودن و تمکن بالای مالی، اجارهها را در این شرایط سخت دریافت نکنند یا اجاره کمتری بگیرند، میتوانند بار مشکلات افرادی را که تحت فشارهای اقتصادی شدید هستند کاهش دهند.
او درباره مشخصه دیگر شهروند مسئولیتپذیر بویژه در این روزهای کرونایی اظهار میکند: اگر بتوان برای مراقبت از مردم و شاد کردن روحیه مردم به هر شکلی کمک کرد، نباید آن را از سایرین دریغ کرد، به عنوان مثال صحبت کردن هنرمندان با مردم یا اجرای موسیقی یا در حوزه شعر و ادب، شهروندان توانمند، خوب است که ارتباطات خود را با سایر مردم افزایش دهند، همچنین اساتید دانشگاه نیز در این بازه زمانی میتوانند بسیار مفید و کارآمد باشند. در حوزه کودک هم هنرمندان میتوانند برای روحیه دهی به کودکان ورود کرده و در این امر یاری رسان باشند.
موسوی چلک با بیان اینکه تشویق اطرافیان و افراد به رعایت دستورالعملها و پروتکلها، موضوعی است که نباید به فراموشی سپرده شود، ادامه میدهد: تشویق کردن دیگران به رعایت موارد بهداشتی که از سوی ستاد کرونا ابلاغ میشود، خود شاخصه شهروندی است که نسبت به سایرین بیتفاوت نیست. افراد باید با تشویق کردن، تذکر دادن، ترغیب کردن و اطلاعات درست در اختیار دیگران قرار دادن، میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط سایر شهروندان را تا اندازه قابلتوجهی
افزایش دهند.
نیم نگاه
سیامک زند رضوی: یادمان باشد که شهروند مسئول در برابر یک دولت مسئول وجود دارد و شهروند توانا و مسئولیتشناس که میتواند انتخابهای درستی برای سلامت خود و همشهریانش داشته باشد به همان نسبت هم از دولت انتظار دارد که همه توان خود را از ابتدا در مسیر خیر همگانی بگذارد و پردهپوشی را راهنمای خود قرارندهد. قبل از عید دیدیم که طبقه متوسط جامعه، پویش «در خانه بمانید» را راه انداخت و این اتفاق خوب در مقیاس بزرگ افتاد و حتی افرادی هم که نمیتوانستند به دلایل شغلی یا دلایل دیگر در خانه بمانند، سعی کردند کمکهایی فراهم کنند تا شرایط برای دستههای آسیبپذیر آسانتر شود
امید زمانی: شهروند بودن، همیشه حقوقی برای انسانها فراهم کرده و مسئولیتهایی را در کنارش به همراه میآورد. زندگی اجتماعی مسئولیتهایی دارد و حقوقی باید برایش فراهم شود. هم در حقوق بشر و هم در قانون اساسی به حوزه بهداشت توجه ویژه شده و جزو حقوق اولیه انسانها این است که زندگی سالم و به دور از بیماری داشته باشند. برخی ساختارها، مستقیماً وظیفه تأمین سلامت را به عهده دارند و برخی به صورت غیرمستقیم هستند. چنانچه ساختارها و سازمانهای متولی تأمین سلامت مردم، مسئولیتهای خود را بدرستی انجام دهند، در برابر میتوانند انتظار داشته باشند که مردم هم مسئولیتپذیر باشند
نیم نگاه
حسین میرزایی: غلبه هولناک فضای مجازی بر زندگی، افزایش بیماریهای روحی و بالارفتن اضطراب و نگرانی ناشی از وضعیت کرونایی، زیست در فضای محدود، احتمال افزایش اختلافات خانوادگی و کم شدن بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، کاهش تماسهای عاطفی (در آغوش کشیدن، بوسیدن)، تعطیلی مراکز اقتصادی (مغازهها، پاساژها و...)، مذهبی(حرمهای مقدس، مساجد و حسینیهها)، فرهنگی (تئاتر و سینما) ،ورزشی (ورزشگاهها و سالنهای ورزشی)، کاهش سفرها، آسیب جدی به بسیاری از مشاغل، برجسته شدن فقر و بیکاری در جامعه و... را میتوان از جمله اثرات بیماری همهگیر کرونا در جامعه قلمداد کرد که در بدو شیوع باعث ایجاد نوعی ترس اجتماعی شد
سید حسن موسوی چلک: برخی گلایههایی که مسئولان دارند، این است که افراد متوجه میشوند که مبتلا به ویروس کرونا شده اند اما به هر دلیلی از جمله دلایل اقتصادی یا دلایل شخصی، دیگران را از ابتلای بیماری خود آگاه نمیکنند و کلاً بیمار شدن خود را بازگو نمیکنند و با پنهانکاری آنها را هم در معرض ویروس قرار میدهند. این قضیه عین مسئولیتپذیر نبودن در قبال جامعه و شهروندان است و میتواند هم درون خانه وجود داشته باشد و هم در محیط بیرون از خانه به یک مسأله بغرنج تبدیل شود
خبرنگار
با شیوع ویروس کرونا، مهم ترین مسألهای که بعد از وظایف دولتها مطرح شده، مسئولیتپذیری شهروندان در قبال این بیماری است. آگاهی از شاخصههای شهروند مسئولیتپذیر میتواند به جوامع کمک کند تا هریک با انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود در این بازه زمانی به یاری خود و دیگران شتابند، در عین حال این امر جز با همدلی دولتها و شهروندان میسر نمیشود. بحران کووید 19، بحرانی جهانی است که در کل دنیا همهگیر شده و با شروع بیماری، مسئولیتهای متقابلی را برای شهروندان به همراه آورده است؛ تنها راه خروج از بحران و بازگشت به زندگی طبیعی پیش از شیوع کرونا ویروس، این است که تک تک افراد جامعه و در کنار آن دولتها به وظایف خود واقف باشند. نمیتوان در هر مخاطرهای که در جامعه پیش میآید، دیگری را مقصر دانست و مسئولیت را از گردن خود سلب کرد، چون در این مسأله پای جان و زندگی همه شهروندان به میان آمده و باید با آگاهی و ارتقای مسئولیتپذیری از این بحران قرن عبور کنیم.
سیامک زندرضوی، جامعهشناس درباره نقش و مسئولیتپذیری شهروندان در پاندمی کرونا به «ایران» میگوید: سیاستی که دولت بهکار برده راهبردی تعاملی بوده و آنگونه که باید به این مسأله بهداشتی – اجتماعی نگاه نشده، اولین رویکرد باید در عین شفافیت، کمک گرفتن از گروههای مرتبط باشد، غیر از اینکه در ستاد کرونا پزشکان باید حضور داشته باشند، جامعهشناسان مستقل شناخته شده و نمایندگان انجمنهای علمی نیز باید حضور داشته باشند. برای اینکه شیوع و همهگیری بیماری کرونا، مسألهای فقط پزشکی نیست، بلکه در درجه اول مسألهای اجتماعی است. اهمیت توجه به وظایف شهروند مسئول، به صورت آشکار در این قضیه وجود دارد. یادمان باشد که شهروند مسئول در برابر یک دولت مسئول وجود دارد و شهروند توانا و مسئولیتشناس که میتواند انتخابهای درستی برای سلامت خود و همشهریانش داشته باشد به همان نسبت هم از دولت انتظار دارد که همه توان خود را از ابتدا در مسیر خیر همگانی بگذارد.
او در ادامه میافزاید: در ایام نوروز دیدیم که طبقه متوسط جامعه، پویش «در خانه بمانید» را راه انداخت و این اتفاق خوب در مقیاس بزرگ افتاد و حتی افرادی هم که نمیتوانستند به دلایل شغلی یا دلایل دیگر در خانه بمانند، سعی کردند کمکهایی فراهم کنند تا شرایط برای دستههای آسیبپذیر آسانتر شود، به عنوان مثال جوان ترها تلاش کردند برای سالمندان و ناتوانان، ارزاق تهیه کرده و دراختیار این قشر قرار دهند، بدینترتیب دیدیم که این جنبش شکل گرفت و مسئولیت شهروندی، خود را نشان داد اما در مقابل یکسری از شهروندان بلافاصله که تعطیلات به پایان رسید، همه چیز را فراموش کردند، این دسته از شهروندان به خیال اینکه حرف برخی متخصصان یا مقامات درست است و بیماری در حال اتمام است، شروع کردند به مسافرت رفتن و شاهد بودیم که چقدر جادهها شلوغ شدند. چگونه یک مسئول بهداشت عمومی اعلام پایان وضعیت اضطراری را میکند و از آن طرف انتظار دارد که شهروندان رفتار خود را در حالت قرنطینه ادامه بدهند؟ شاید آنچنان که باید و شاید پراکندگی بیماری در نقاط مختلف کشور در ماههای اول تشریح نشد و در نهایت آمار مبتلایان و فوتیها به طرز وحشتناکی افزایشی شد.
به گفته این جامعهشناس، نکته مهمی که باید به آن اشاره شود، این است که در ستاد کرونا کسانی به عنوان عضو این ستاداعلام میکنند که تعداد مرگ و میر سه برابر میزانی است که گفته میشود. چرا تعداد فوتیها بهطور شفاف اعلام نمیشود تا مردم به عمق بحران پی ببرند؟ تقسیم کار نکردن و نقش چندگانه و متناقض ایفا کردن، درمیان مقامات مسئول به نوعی نشاندهنده ناتوانی است و مردم هم سردرگم میشوند و هر کدام از گروههای اجتماعی، ساز خود را خواهند زد. باید یک مرجع و یک نفر سخنگوی رسمی باشد که انتشار اخبار را برعهده بگیرد، نکته دیگری که باید بیشتر به آن توجه شود این است که باید از انجمنهای علمی مرتبط با مسائل اجتماعی مثل انجمن جامعهشناسی ایران، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و دیگر انجمنهای مرتبط با این مسأله دعوت بشود و بهطور شفاف بیانیه رئیس جمهوری با جزئیات به بحث گذاشته شود، آنها استدلالات خود را بگویند و با فرصت کافی اجازه دهند جامعهشناسان هم استدلالهای خود را بگویند و در یک معنا جامعه نسبت به این وضعیت بحرانی که در آن قرار داریم، حساس شود.
زند رضوی با اشاره به وظایف نمایندگان انجمنهای صنفی در ارتقای نقش مسئولیتپذیری مردم در دوران کرونا، توضیح میدهد: نمایندگان انجمنهای تخصصی و حرفهای پزشکان، پرستاران و خدمات بیمارستانی که در حال حاضر بیشترین بار را تحمل میکنند هم باید به میدان آمده و وضعیت خود را بهطور کامل توضیح دهند و از کل جامعه استمداد بطلبند. ادامه وضعیت موجود فرسایشی است که خطر ویرانی سیستم بهداشتی درمانی از یک طرف و پرپر شدن شهروندان بیشتر و بیشتری را به دنبال
خواهد داشت.
حقی که در دوران کرونا به گردن داریم
امید زمانی، مدیر گروه جامعهشناسی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران، درباره شهروند مسئول در برابر کرونا به «ایران» میگوید: شهروند بودن، همیشه حقوقی برای انسانها فراهم کرده و مسئولیتهایی را در کنارش به همراه میآورد. زندگی اجتماعی مسئولیتهایی دارد و حقوقی باید برایش فراهم شود. هم در حقوق بشر و هم در قانون اساسی به حوزه بهداشت توجه ویژه شده و جزو حقوق اولیه انسانها این است که زندگی سالم و به دور از بیماری داشته باشند. برخی ساختارها، مستقیماً وظیفه تأمین سلامت را به عهده دارند و برخی به صورت غیرمستقیم هستند. چنانچه ساختارها و سازمانهای متولی تأمین سلامت مردم، مسئولیتهای خود را بدرستی انجام دهند، در برابر میتوانند انتظار داشته باشند که مردم هم مسئولیتپذیر باشند. بخشی از این حقوق دوجانبه گاهی اوقات کمرنگ دیده میشود و چه از طرف مسئولان و چه از طرف مردم کوتاهیهایی میشود. در پاندمی کرونا ویروس هم دچار مشکلات و عوارضی هستیم که بشدت دردناک هستند و بویژه برای خانوادههایی که عزیزان خود را از دست دادهاند، غیر قابل جبران به شمار میرود.
به گفته این پژوهشگر اجتماعی، انتظاری که از شهروندان میرود، این است که به توصیههای بهداشتی در محیط کار و در محیط خانه عمل کنند. ویروس کرونا از طریق قطرات تنفسی و تماس نزدیک سرایت میکند و رعایت فاصله فیزیکی، زدن ماسک و شستن دستها باید رعایت شود. بخشی از این رفتارهای بهداشتی نیاز به پیش زمینه فرهنگی و آموزشی دارد، متأسفانه در کشور ما به طور منظم این مسائل جدی گرفته نشده بود و در طول زمان خیلی از کودکان در مدرسه یا خانواده و حتی از طریق رسانهها با رفتارهای بهداشتی آشنا نبودند و نمیدانستند که چگونه باید بهداشت را رعایت کنند. پدری که به بهداشت عمل نمیکند و در محیطهای بیرون زباله میاندازد، نمیتواند به کودک خود هم موارد بهداشتی را آموزش دهد.
زمانی در ادامه اضافه میکند: فرهنگ بهداشت باید گسترش داده شود تا شهروندان از بیماریها به دور باشند. انتظار دیگری که از شهروندان میرود، این است که به محدودیتهای کاری و رفت و آمد درخصوص تعاملات اجتماعی آنگونه که از سمت نهادهای مسئول درخواست میشود، توجه کنند؛ مسافرتها، میهمانیها، جشنها و عزاها باید با کمترین تعداد و رعایت فاصلهگذاری برگزار شود. مراسم آنلاین هم در این روزها میتواند کمککننده باشد. گاهی اوقات به دلایل مختلف، خود نهادهای مسئول، همایشهایی را برگزار میکنند، در چنین مواردی وقتی مردم تناقضات را میبینند، نسبت به اجرای محدودیتها تردید میکنند و نمیدانند باید همه موارد را رعایت کرد یا خیر. در مورد ویروس کووید19 باید تکتک افراد جامعه تمامی موارد بهداشتی را رعایت کنند. در مرحله بعدی نیز همه شهروندان باید به کمک یکدیگر بیایند، همه ما درخصوص کمکهای نقدی یا جنسی یا با کمک خیریهها میتوانیم در سلامت یکدیگر مؤثر باشیم. البته در خصوص نهادهای غیردولتی، برخی از این نهادها با محدودیتهایی مواجه هستند و افرادی که میخواهند کارهای داوطلبانه و خیریه انجام دهند، آنچنان نظاممند و مطابق اصول علمی نمیتوانند کار خود را به پیش ببرند و بسیاری از کارهای خیریهای و اهدای مالی در این زمینه به بیراهه رفته و به هدر میرود. او معتقد است: به نظر میرسد همه مردم و نهادها باید به اصول اولیه تشکیل جامعه برگردند. اصول اولیه این است که هر فردی حقوقی دارد و دسترسی همه به امکانات بهداشتی باید یکسان باشد، در مقابل هم تمامی افرادی که از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده میکنند، باید شهروندی مسئول در قبال دولت و یکدیگر باشند.
زیست فضای کرونایی؛ از ترس تا مسئولیت اجتماعی
حسین میرزایی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم درباره شاخصههای فرد مسئولیتپذیر و واکنشهای مختلف شهروندان در دوران پاندمی کرونا به «ایران» میگوید: غلبه هولناک فضای مجازی بر زندگی، افزایش بیماریهای روحی و بالارفتن اضطراب و نگرانی ناشی از وضعیت کرونایی، زیست در فضای محدود، احتمال افزایش اختلافات خانوادگی و کم شدن بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، کاهش تماسهای عاطفی (در آغوش کشیدن، بوسیدن)، تعطیلی مراکز اقتصادی (مغازهها، پاساژها و...)، مذهبی(حرمهای مقدس، مساجد و حسینیهها) ، فرهنگی (تئاتر و سینما) ،ورزشی (ورزشگاهها و سالنهای ورزشی)، کاهش سفرها، آسیب جدی به بسیاری از مشاغل، برجسته شدن فقر و بیکاری در جامعه و... را میتوان از جمله اثرات بیماری همهگیر کرونا در جامعه قلمداد کرد که در بدو شیوع باعث ایجاد نوعی ترس اجتماعی شد.
به گفته او، اصولاً ترس و اضطراب جمعی در دوران همهگیری بیش از پیش خود را نشان میدهد. این واکنشها، پایه و ریشه بسیاری از رفتارهایی است که ما در وضعیت کرونایی از خود بروز میدهیم. یکی از راههای غلبه بر این هیجانها، بهرهگیری از ارتباطات اجتماعی است اما از بد حادثه، این ارتباط برای کمک به کنترل ترس و اضطراب، در شرایط کرونایی نیز دچار محدودیتهایی شده است. بنابراین اشکال دیگر ارتباطی مانند شبکههای اجتماعی مجازی، جای خود را به ارتباطات اجتماعی فیزیکی میدهد.
به گفته این جامعهشناس، با گذشت یکسال از آغاز شیوع بیماری در جهان، ترس آرام آرام جای خود را به نوعی همزیستی با کرونا داده است به نحوی که افراد دو موضع در برابر آن اتخاذ کردهاند: اطاعت یا مقاومت. واکنش رفتاری اشخاص در برابر رعایت دستورالعملهای بهداشتی متفاوت است، برخی تصمیم میگیرند از قوانین پیروی کنند و برخی دیگر تا جای ممکن آنها را انکار میکنند. در اینجا دو عامل اصلی وجود دارد: اطاعت و انطباق. با عامل دوم، از مردم خواسته میشود تا به شواهد علمی پایبند باشند؛ شواهدی که نشان میدهد با محصور کردن خود، محدود کردن جابهجاییها (سفرهای غیرضروری) و شستن دستها بهطور مرتب، میتوان زندگی خود و اطرافیان را از خطر ابتلا تا جای ممکن مصون داشت. با وجود این، برخی از مردم در برابر رعایت پروتکلها مقاومت میکنند و حتی از ابراز علنی عدم رعایت پروتکلها
ابایی ندارند.
میرزایی در ادامه میافزاید: از نظر اجتماعی، سه دسته افراد این پروتکلها را رعایت نمیکنند: دسته اول، کسانی که برای امرار معاش، بهطور روزانه نیاز به خروج از منزل دارند، نقش دولت در تأمین نیازهای اولیه این افراد قابل تأمل است. دوم، کسانی که برای تفریح یا سفرهای غیرضروری از منزل خارج میشوند و عمدتاً انتقال ویروس و تبعات آن را کم اهمیت، نادیده یا حتی دروغ میپندارند و دسته سوم، کسانی که با نگاه تقدیرگرایی، برای ماندن در منزل مقاومت میکنند. از دیدگاه فردی، جنبههای رفتاری خاصی میتواند این عدم تمکین به دستورالعملها را توضیح دهد. به عنوان مثال، شخصیت فردگرا و ردکننده اقتدار ممکن است در دوران کودکی به دست آمده و در طول زمان تقویت شده باشد. بنابراین پیوستن چنین افرادی به پویایی جمعی و پیروی از این حرکت پیشگیرانه بسیار دشوار خواهد بود، اما مسئولیت اجتماعی افراد در این بین چه خواهد شد؟ آیا جز این است که وضعیت قرمز کرونایی این روزهای ما نتیجه مراعات نکردن همین افراد است؟ آیا مرگ نزدیک به ۵۰۰ نفر در روز برایمان در حال عادی شدن نیست؟ رقمی که بیش از میانگین روزانه تعداد شهدای ما در جنگ ایران و عراق است!!!
به گفته این جامعهشناس، تکتک ما شهروندان در برابر این بیماری مسئولیت داریم که نقشی در شیوع آن برعهده نداشته باشیم. علاوه بر جان خود، جان اطرافیانمان به رفتارهای پیشگیرانه و مسئولانه ما بستگی دارد، بنابراین آنجا که حاکمیت نمیتواند مانع رفتارهای ضد اجتماعی افراد غیرمسئول شود، این وظیفه و مسئولیت اجتماعی ماست که دربرابر چنین افرادی و کنشهای آنها از قبیل ماسک نزدن، عدم رعایت فاصله تا سفرهای تفریحی و نظایر آنها بیتفاوت نمانیم.میرزایی در پایان خاطرنشان می کند: اگر همه ما در برابر این بیماری حس مسئولیت شهروندی و انسانی خود را داشته باشیم، قطعاً به زودی زود این بیماری ریشهکن خواهد شد؛ در غیر این صورت، تعداد مبتلایان و متوفیان ناشی از این بیماری هر روز بالاتر خواهد رفت و جان ما و نزدیکانمان را بیش از پیش تهدید خواهد کرد.
لزوم افزایش تعامل هنرمندان و اساتید دانشگاه با مردم در دوران کرونا
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز با اشاره به اینکه اولین ویژگی شهروند مسئول در برابر کرونا، افزایش آگاهی و شناخت نسبت به دستورالعملهای بهداشتی است، به «ایران» توضیح میدهد: افراد نباید نسبت به آنچه به عنوان پروتکل یا دستورالعملهای بهداشتی ابلاغ میشود، بیتفاوت باشند.
به گفته او، ویژگی دوم عامل بودن به رعایت پروتکلهای بهداشتی در زمینه پیشگیری و رعایت مواردی است که در این خصوص مطرح میشود، به عنوان مثال استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و شستوشوی دستها و هر آنچه ماهیت پیشگیری از ابتلا به بیماری را دارد، از قبیل مسافرت رفتن مورد نظر است، در این میان فقط شناخت، کافی نیست؛ اگر من به عنوان یک شهروند، اطلاعات خود را در این حوزه افزایش دهم اما خودم عامل بر آنها نباشم، نشان میدهد مسئولیتپذیری به معنای واقعی وجود ندارد.
موسوی چلک در ادامه اضافه میکند: ویژگی بعدی رعایت مواردی است که اگر فرد، مبتلا به کرونا شد، چه کارهایی را باید انجام دهد تا احتمال ابتلا به دیگران و اطرافیان را کم کند.
این موضوع امری است که نشانگر یک شهروند مسئول در شرایط کروناست، برخی گلایههایی که مسئولان دارند، این است که افراد متوجه میشوند که مبتلا به ویروس کرونا شده اند اما به هر دلیلی از جمله دلایل اقتصادی یا دلایل شخصی، دیگران را از ابتلای بیماری خود آگاه نمیکنند و بیمار شدن خود را بازگو نمیکنند و با پنهانکاری آنها را هم در معرض ویروس قرار میدهند.
این قضیه عین مسئولیتپذیر نبودن در قبال جامعه و شهروندان است و میتواند هم درون خانه وجود داشته باشد و هم در محیط بیرون از خانه به یک مسأله بغرنج تبدیل شود. شهروند مسئول از نگاهی دیگر کسی است که چنانچه مبتلا شد و دوره بیماری را گذراند، میتواند آنتی بادی دراختیار بیماران مبتلا به کرونا در وضعیت حاد قرار دهد. چنانچه من به هر دلیلی مبتلا شدم و دوره گذار را سپری کردم، حالا میتوانم با این کار به دیگران هم کمک کنم؛ در اینجا میبینیم که مسئولیتپذیری، فقط رعایت موارد بهداشتی و پیشگیری نیست. موضوع کمک و همدلی هم به عنوان بخش سوم در این مقوله گنجانده میشود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه به نکته چهارم اشاره کرده و بیان میدارد: بیتفاوت بودن نسبت به دیگران در این مقوله از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه فردی نیازمند وجود دارد و میتوانیم به او کمک کنیم، نباید نسبت به خانواده یا فرد نیازمند بیتفاوت باشیم. اگر افراد مهارتی دارند یا توانی دارند که میتوانند در همیاری و کمک به سایر افراد جامعه به کار گیرند نباید دریغ کنند. یک شهروند مسئول، میتواند به کادر درمان کمک کند، دیگری میتواند در قالب مسئولیت اجتماعی بنگاهها از افراد درگیر و نیازمند، دستگیری کند. این موضوع هم میتواند نشاندهنده یک شهروند مسئول در قبال کرونا باشد. این روزها برخی اقشار نیازمند که مستأجر هم هستند، شاید توان پرداخت اجاره خانه خود را ندارند، اگر صاحبخانهها در صورت نیازمند نبودن و تمکن بالای مالی، اجارهها را در این شرایط سخت دریافت نکنند یا اجاره کمتری بگیرند، میتوانند بار مشکلات افرادی را که تحت فشارهای اقتصادی شدید هستند کاهش دهند.
او درباره مشخصه دیگر شهروند مسئولیتپذیر بویژه در این روزهای کرونایی اظهار میکند: اگر بتوان برای مراقبت از مردم و شاد کردن روحیه مردم به هر شکلی کمک کرد، نباید آن را از سایرین دریغ کرد، به عنوان مثال صحبت کردن هنرمندان با مردم یا اجرای موسیقی یا در حوزه شعر و ادب، شهروندان توانمند، خوب است که ارتباطات خود را با سایر مردم افزایش دهند، همچنین اساتید دانشگاه نیز در این بازه زمانی میتوانند بسیار مفید و کارآمد باشند. در حوزه کودک هم هنرمندان میتوانند برای روحیه دهی به کودکان ورود کرده و در این امر یاری رسان باشند.
موسوی چلک با بیان اینکه تشویق اطرافیان و افراد به رعایت دستورالعملها و پروتکلها، موضوعی است که نباید به فراموشی سپرده شود، ادامه میدهد: تشویق کردن دیگران به رعایت موارد بهداشتی که از سوی ستاد کرونا ابلاغ میشود، خود شاخصه شهروندی است که نسبت به سایرین بیتفاوت نیست. افراد باید با تشویق کردن، تذکر دادن، ترغیب کردن و اطلاعات درست در اختیار دیگران قرار دادن، میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط سایر شهروندان را تا اندازه قابلتوجهی
افزایش دهند.
نیم نگاه
سیامک زند رضوی: یادمان باشد که شهروند مسئول در برابر یک دولت مسئول وجود دارد و شهروند توانا و مسئولیتشناس که میتواند انتخابهای درستی برای سلامت خود و همشهریانش داشته باشد به همان نسبت هم از دولت انتظار دارد که همه توان خود را از ابتدا در مسیر خیر همگانی بگذارد و پردهپوشی را راهنمای خود قرارندهد. قبل از عید دیدیم که طبقه متوسط جامعه، پویش «در خانه بمانید» را راه انداخت و این اتفاق خوب در مقیاس بزرگ افتاد و حتی افرادی هم که نمیتوانستند به دلایل شغلی یا دلایل دیگر در خانه بمانند، سعی کردند کمکهایی فراهم کنند تا شرایط برای دستههای آسیبپذیر آسانتر شود
امید زمانی: شهروند بودن، همیشه حقوقی برای انسانها فراهم کرده و مسئولیتهایی را در کنارش به همراه میآورد. زندگی اجتماعی مسئولیتهایی دارد و حقوقی باید برایش فراهم شود. هم در حقوق بشر و هم در قانون اساسی به حوزه بهداشت توجه ویژه شده و جزو حقوق اولیه انسانها این است که زندگی سالم و به دور از بیماری داشته باشند. برخی ساختارها، مستقیماً وظیفه تأمین سلامت را به عهده دارند و برخی به صورت غیرمستقیم هستند. چنانچه ساختارها و سازمانهای متولی تأمین سلامت مردم، مسئولیتهای خود را بدرستی انجام دهند، در برابر میتوانند انتظار داشته باشند که مردم هم مسئولیتپذیر باشند
نیم نگاه
حسین میرزایی: غلبه هولناک فضای مجازی بر زندگی، افزایش بیماریهای روحی و بالارفتن اضطراب و نگرانی ناشی از وضعیت کرونایی، زیست در فضای محدود، احتمال افزایش اختلافات خانوادگی و کم شدن بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، کاهش تماسهای عاطفی (در آغوش کشیدن، بوسیدن)، تعطیلی مراکز اقتصادی (مغازهها، پاساژها و...)، مذهبی(حرمهای مقدس، مساجد و حسینیهها)، فرهنگی (تئاتر و سینما) ،ورزشی (ورزشگاهها و سالنهای ورزشی)، کاهش سفرها، آسیب جدی به بسیاری از مشاغل، برجسته شدن فقر و بیکاری در جامعه و... را میتوان از جمله اثرات بیماری همهگیر کرونا در جامعه قلمداد کرد که در بدو شیوع باعث ایجاد نوعی ترس اجتماعی شد
سید حسن موسوی چلک: برخی گلایههایی که مسئولان دارند، این است که افراد متوجه میشوند که مبتلا به ویروس کرونا شده اند اما به هر دلیلی از جمله دلایل اقتصادی یا دلایل شخصی، دیگران را از ابتلای بیماری خود آگاه نمیکنند و کلاً بیمار شدن خود را بازگو نمیکنند و با پنهانکاری آنها را هم در معرض ویروس قرار میدهند. این قضیه عین مسئولیتپذیر نبودن در قبال جامعه و شهروندان است و میتواند هم درون خانه وجود داشته باشد و هم در محیط بیرون از خانه به یک مسأله بغرنج تبدیل شود
وزیر خارجه جدید سوریه در گفتوگو با «ایران» و الوفاق:
تنها راه نتیجهبخش مذاکرات آستانه بود
در جنگ علیه تروریسم صهیونیستی موفق میشویم
مختــار حـداد
در اولین سفرش بعد از انتخاب به عنوان وزیر خارجه سوریه پس از درگذشت ولید المعلم، ایران را به عنوان ایستگاه آغازین سفرهای بینالمللیاش برگزید. فیصل مقداد در این سفر ضمن دیدار با مسئولان بلندپایه کشورمان، روابط تهران و دمشق را عمیق و راهبردی برشمرد. وزیر خارجه جدید سوریه در اولین گفتوگوی رسانهای پس از انتخاب به این مسئولیت با روزنامههای ایران و الوفاق درباره روابط دو کشور و تحولات سوریه به گفتوگو نشست.
پس از انتخاب به عنوان وزیر امور خارجه سوریه، اولین سفر شما به ایران بود، اهداف این سفر و ارزیابیتان از روابط دو کشور که راهبردی توصیف میشود، چیست؟
از شما متشکرم و خوشوقتم که این گفتوگو را انجام میدهم، هدف از این سفر که اولین سفر بینالمللیام بعد از انتخاب به عنوان وزیر خارجه سوریه بود، دیدار با برادرانم در جمهوری اسلامی ایران بود تا درباره مهمترین امور مورد اهتمام دو کشور دوست و برادر و توسعه روابط دوجانبه سخن بگوییم.
در این زمینه با برادر و دوست دیرینهام آقای دکتر محمدجواد ظریف و دیگر مسئولان بلندپایه ایران ملاقات کردم که این دیدارها همه امور روابط و بخصوص مهمترین تحولات منطقهای و بینالمللی را پوشش میداد.همچنین سلامهای آقای بشار اسد رئیسجمهوری سوریه را به رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهوری آقای حسن روحانی و برادران مسئول در جمهوری اسلامی ایران ابلاغ کردم.سوریه روابط گستردهای با جمهوری اسلامی ایران در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد و علاقهمند هستیم این روابط در بهترین سطح ادامه یابد.همچنین باید بار دیگر تسلیت خود را به جمهوری اسلامی ایران به مناسبت شهادت فرمانده بزرگ شهید حاج قاسم سلیمانی تقدیم میکردیم چون ما هم ایشان را از دست دادیم و همچنین تسلیت عرض کنیم به مناسبت شهادت دانشمند بزرگ شهید محسن فخریزاده که خون ایشان هنوز خشک نشده است و ما بار دیگر خدمت مسئولان ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی به این مناسبت تسلیت عرض میکنیم.رفتن این بزرگان ضایعهای است بزرگ. معتقدیم که بزرگمردانی را از دست دادیم و این رفتار تروریستی و مجرمانه امریکا و رژیم نژادپرست صهیونیستی را محکوم میکنیم و در سختیها کنار ملت ایران میایستیم و مطمئن هستیم ملتی که چنین بزرگمردانی را تقدیم کرده است قطعاً دهها فرمانده و دانشمند را به جای این بزرگان ارائه خواهد کرد.
درباره نقش شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی سخن گفتید و ما اکنون در آستانه اولین سالگرد شهادت ایشان هستیم، نقش این فرمانده بزرگ محور مقاومت در نجات منطقه از تروریسم را چگونه توصیف میکنید؟
ما تأکید میکنیم که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرماندهی بزرگ بود و نقش ایشان در مبارزه با تروریسم را فراموش نمیکنیم. ایشان نقش اساسی در تقویت مبارزه علیه تروریسم داشتند؛ چه این تروریسم غربی امریکایی باشد یا تروریسم صهیونیستی. ایشان مبارزه ضدتروریسم صهیونیستی را تقویت کرد چون که صهیونیستها به دنبال ترساندن مردم منطقه بودند و اینکه ملت فلسطین به حقوقش نرسد و مردم سوریه نتوانند جولان اشغالی را بازگردانند و مردم لبنان نیز مناطق باقیمانده در جنوب لبنان را نتوانند از صهیونیستها پس بگیرند.
ما به شهید بزرگ درود میفرستیم و ملتی که چنین بزرگانی را به دنیا آوردهاند قطعاً بزرگانی را خواهند آورد که در مقابل توطئههای غربی که به دنبال تثبیت رژیم صهیونیستی در منطقه هستند، خواهند ایستاد. مطمئنیم که پاسخ به جنایتهای امریکا و صهیونیستها قطعی خواهد بود حتی اگر هم زمان آن طولانی شود، چون ملتها شهدایشان را فراموش نخواهند کرد.
هدف صهیونیستها از هدف قراردادن برخی مناطق در سوریه چیست؟ آیا میتوان آن را در راستای حمایت از گروههای تروریستی برشمرد؟
حتماً همینطور است، وقتی اسرائیل در جنگ علیه سوریه شکست میخورد دست به این اقدامات میزند، چون آنها به دنبال از هم پاشیدن و تقسیم و تضعیف سوریه توسط تروریستها بوده و هستند، برای همین فرماندهان ارتش سوریه را هدف قرار میدهند یا به حزبالله حمله و علیهاش فضاسازی میکنند. ما مطمئنیم در این نبرد علیه تروریسم که توسط صهیونیست ها و با حمایت غربیها صورت میگیرد موفق خواهیم بود، به این توهمهای اسرائیل پایان خواهیم داد و تمامی حقوقمان را بازمیگردانیم و صهیونیستها نخواهند توانست کاری کنند که ما قدس، فلسطین و جولان را فراموش کنیم. ما اکنون با اسرائیل از طریق مبارزه با نوکرانش در منطقه میجنگیم و سوریه این راه را ادامه خواهد داد و نمیگذارد حقوق مردم سوریه پایمال شود.
در موضوع شمال سوریه و ادامه حضور تروریستها در ادلب و همچنین حضور غیرقانونی امریکا در سوریه شاهد تحول جدیدی خواهیم بود؟
امریکاییها و ابزارهایش بعد از اینکه نتوانستند موفقیتی رقم بزنند دست به این اقدامات میزنند و امروز مردم سوریه برای به شکست کشاندن نقشههای امریکا و نقشه جداییطلبانه که یکی است، مبارزه میکنند. هر موفقیتی که نیروی مقاومت مردمی محقق میکنند موفقیتی برای همه مردم سوریه است و ما معتقدیم تا زمانی که استعمار و پایمال کردن حقوق و تلاشهای جداییطلبانه وجود دارد مقاومت نیز در مقابل این اقدامات بیشتر خواهد شد و محور مقاومت آماده است تا مبارزهاش را تا محقق کردن مأموریتهای اساسیاش که شکست توطئهای امپریالیستی است ادامه دهد و توطئههای جداییطلبی و دیگر توطئهها را نیز به شکست بکشاند.
ادلب بخشی از خاک سوریه است مانند دیگر مناطق سوریه مثل سویداء و لاذقیه و حمص و حماه و دیرالزور و... مبارزه علیه هر تلاشی برای توطئههای غربی و جداییطلبی و تقسیم سوریه ادامه دارد و میبینیم که الان چه رفتاری از سوی توطئهگران برای نقش ندادن به مردم کشورمان در شمال شرق سوریه و ادلب صورت میگیرد و یا اینکه تلاش میکنند دولت سوریه را با حضور غیرقانونی نیروهای امریکایی در کشورمان تضعیف کنند، لذا وقتی حضور غیرقانونی نظامی در خاک سوریه وجود دارد مقاومت بیشتر خواهد شد و باید منتظر هرچیزی در این زمینه باشند.
گفتوگوهای آستانه را تاکنون چگونه میبینید؟
تنها راهی که اثبات کرد نتیجهبخش بود روند آستانه بود و ما از موفقیتهای این روند استقبال میکنیم، البته اقدامات ترکیه برای مختل کردن این روند و تلاش برای عدم تحقق تصمیمات آستانه را زیر نظر داریم و دنبال میکنیم. بر این اساس معتقدیم که باید از این روند حمایت کنیم و بخصوص اینکه دوستان روس و برادران ایرانی با اهمیت ویژهای راهحل را دنبال میکنند و برای همین معتقدیم هرنتیجه مثبتی که محقق شد بهخاطر تلاشهای صورت گرفته در روند آستانه بود و این بهرغم تلاشهای ترکیه برای شکست تلاشهای صورت گرفته در روند آستانه بود، لذا ما این راه را ادامه خواهیم داد و موفقیتهای بیشتری را در این روند رقم خواهیم زد.
ما شاهد همکاری ایران و سوریه و روسیه در حوزه مبارزه با تروریسم در سوریه بودیم،این همکاری در حوزههای دیگر ادامه خواهد داشت؟
این همکاری در همه زمینهها خواهد بود و باید آن را تقویت کرد بخصوص در حوزه اقتصادی، چون امروز تحریمهای یکجانبه را علیه مردم سوریه و گسترش آن به سمت ایران و روسیه و حتی چین شاهد هستیم و ما این تحریمهای یکجانبه را محکوم میکنیم و باید متوقف شود. امریکاییها مدعی هستند که طرفدار مردم هستند و این در حالی است که تحریم، مردم را در سوریه، ایران و کوبا هدف قرار داده است.
در اولین سفرش بعد از انتخاب به عنوان وزیر خارجه سوریه پس از درگذشت ولید المعلم، ایران را به عنوان ایستگاه آغازین سفرهای بینالمللیاش برگزید. فیصل مقداد در این سفر ضمن دیدار با مسئولان بلندپایه کشورمان، روابط تهران و دمشق را عمیق و راهبردی برشمرد. وزیر خارجه جدید سوریه در اولین گفتوگوی رسانهای پس از انتخاب به این مسئولیت با روزنامههای ایران و الوفاق درباره روابط دو کشور و تحولات سوریه به گفتوگو نشست.
پس از انتخاب به عنوان وزیر امور خارجه سوریه، اولین سفر شما به ایران بود، اهداف این سفر و ارزیابیتان از روابط دو کشور که راهبردی توصیف میشود، چیست؟
از شما متشکرم و خوشوقتم که این گفتوگو را انجام میدهم، هدف از این سفر که اولین سفر بینالمللیام بعد از انتخاب به عنوان وزیر خارجه سوریه بود، دیدار با برادرانم در جمهوری اسلامی ایران بود تا درباره مهمترین امور مورد اهتمام دو کشور دوست و برادر و توسعه روابط دوجانبه سخن بگوییم.
در این زمینه با برادر و دوست دیرینهام آقای دکتر محمدجواد ظریف و دیگر مسئولان بلندپایه ایران ملاقات کردم که این دیدارها همه امور روابط و بخصوص مهمترین تحولات منطقهای و بینالمللی را پوشش میداد.همچنین سلامهای آقای بشار اسد رئیسجمهوری سوریه را به رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهوری آقای حسن روحانی و برادران مسئول در جمهوری اسلامی ایران ابلاغ کردم.سوریه روابط گستردهای با جمهوری اسلامی ایران در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد و علاقهمند هستیم این روابط در بهترین سطح ادامه یابد.همچنین باید بار دیگر تسلیت خود را به جمهوری اسلامی ایران به مناسبت شهادت فرمانده بزرگ شهید حاج قاسم سلیمانی تقدیم میکردیم چون ما هم ایشان را از دست دادیم و همچنین تسلیت عرض کنیم به مناسبت شهادت دانشمند بزرگ شهید محسن فخریزاده که خون ایشان هنوز خشک نشده است و ما بار دیگر خدمت مسئولان ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی به این مناسبت تسلیت عرض میکنیم.رفتن این بزرگان ضایعهای است بزرگ. معتقدیم که بزرگمردانی را از دست دادیم و این رفتار تروریستی و مجرمانه امریکا و رژیم نژادپرست صهیونیستی را محکوم میکنیم و در سختیها کنار ملت ایران میایستیم و مطمئن هستیم ملتی که چنین بزرگمردانی را تقدیم کرده است قطعاً دهها فرمانده و دانشمند را به جای این بزرگان ارائه خواهد کرد.
درباره نقش شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی سخن گفتید و ما اکنون در آستانه اولین سالگرد شهادت ایشان هستیم، نقش این فرمانده بزرگ محور مقاومت در نجات منطقه از تروریسم را چگونه توصیف میکنید؟
ما تأکید میکنیم که شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرماندهی بزرگ بود و نقش ایشان در مبارزه با تروریسم را فراموش نمیکنیم. ایشان نقش اساسی در تقویت مبارزه علیه تروریسم داشتند؛ چه این تروریسم غربی امریکایی باشد یا تروریسم صهیونیستی. ایشان مبارزه ضدتروریسم صهیونیستی را تقویت کرد چون که صهیونیستها به دنبال ترساندن مردم منطقه بودند و اینکه ملت فلسطین به حقوقش نرسد و مردم سوریه نتوانند جولان اشغالی را بازگردانند و مردم لبنان نیز مناطق باقیمانده در جنوب لبنان را نتوانند از صهیونیستها پس بگیرند.
ما به شهید بزرگ درود میفرستیم و ملتی که چنین بزرگانی را به دنیا آوردهاند قطعاً بزرگانی را خواهند آورد که در مقابل توطئههای غربی که به دنبال تثبیت رژیم صهیونیستی در منطقه هستند، خواهند ایستاد. مطمئنیم که پاسخ به جنایتهای امریکا و صهیونیستها قطعی خواهد بود حتی اگر هم زمان آن طولانی شود، چون ملتها شهدایشان را فراموش نخواهند کرد.
هدف صهیونیستها از هدف قراردادن برخی مناطق در سوریه چیست؟ آیا میتوان آن را در راستای حمایت از گروههای تروریستی برشمرد؟
حتماً همینطور است، وقتی اسرائیل در جنگ علیه سوریه شکست میخورد دست به این اقدامات میزند، چون آنها به دنبال از هم پاشیدن و تقسیم و تضعیف سوریه توسط تروریستها بوده و هستند، برای همین فرماندهان ارتش سوریه را هدف قرار میدهند یا به حزبالله حمله و علیهاش فضاسازی میکنند. ما مطمئنیم در این نبرد علیه تروریسم که توسط صهیونیست ها و با حمایت غربیها صورت میگیرد موفق خواهیم بود، به این توهمهای اسرائیل پایان خواهیم داد و تمامی حقوقمان را بازمیگردانیم و صهیونیستها نخواهند توانست کاری کنند که ما قدس، فلسطین و جولان را فراموش کنیم. ما اکنون با اسرائیل از طریق مبارزه با نوکرانش در منطقه میجنگیم و سوریه این راه را ادامه خواهد داد و نمیگذارد حقوق مردم سوریه پایمال شود.
در موضوع شمال سوریه و ادامه حضور تروریستها در ادلب و همچنین حضور غیرقانونی امریکا در سوریه شاهد تحول جدیدی خواهیم بود؟
امریکاییها و ابزارهایش بعد از اینکه نتوانستند موفقیتی رقم بزنند دست به این اقدامات میزنند و امروز مردم سوریه برای به شکست کشاندن نقشههای امریکا و نقشه جداییطلبانه که یکی است، مبارزه میکنند. هر موفقیتی که نیروی مقاومت مردمی محقق میکنند موفقیتی برای همه مردم سوریه است و ما معتقدیم تا زمانی که استعمار و پایمال کردن حقوق و تلاشهای جداییطلبانه وجود دارد مقاومت نیز در مقابل این اقدامات بیشتر خواهد شد و محور مقاومت آماده است تا مبارزهاش را تا محقق کردن مأموریتهای اساسیاش که شکست توطئهای امپریالیستی است ادامه دهد و توطئههای جداییطلبی و دیگر توطئهها را نیز به شکست بکشاند.
ادلب بخشی از خاک سوریه است مانند دیگر مناطق سوریه مثل سویداء و لاذقیه و حمص و حماه و دیرالزور و... مبارزه علیه هر تلاشی برای توطئههای غربی و جداییطلبی و تقسیم سوریه ادامه دارد و میبینیم که الان چه رفتاری از سوی توطئهگران برای نقش ندادن به مردم کشورمان در شمال شرق سوریه و ادلب صورت میگیرد و یا اینکه تلاش میکنند دولت سوریه را با حضور غیرقانونی نیروهای امریکایی در کشورمان تضعیف کنند، لذا وقتی حضور غیرقانونی نظامی در خاک سوریه وجود دارد مقاومت بیشتر خواهد شد و باید منتظر هرچیزی در این زمینه باشند.
گفتوگوهای آستانه را تاکنون چگونه میبینید؟
تنها راهی که اثبات کرد نتیجهبخش بود روند آستانه بود و ما از موفقیتهای این روند استقبال میکنیم، البته اقدامات ترکیه برای مختل کردن این روند و تلاش برای عدم تحقق تصمیمات آستانه را زیر نظر داریم و دنبال میکنیم. بر این اساس معتقدیم که باید از این روند حمایت کنیم و بخصوص اینکه دوستان روس و برادران ایرانی با اهمیت ویژهای راهحل را دنبال میکنند و برای همین معتقدیم هرنتیجه مثبتی که محقق شد بهخاطر تلاشهای صورت گرفته در روند آستانه بود و این بهرغم تلاشهای ترکیه برای شکست تلاشهای صورت گرفته در روند آستانه بود، لذا ما این راه را ادامه خواهیم داد و موفقیتهای بیشتری را در این روند رقم خواهیم زد.
ما شاهد همکاری ایران و سوریه و روسیه در حوزه مبارزه با تروریسم در سوریه بودیم،این همکاری در حوزههای دیگر ادامه خواهد داشت؟
این همکاری در همه زمینهها خواهد بود و باید آن را تقویت کرد بخصوص در حوزه اقتصادی، چون امروز تحریمهای یکجانبه را علیه مردم سوریه و گسترش آن به سمت ایران و روسیه و حتی چین شاهد هستیم و ما این تحریمهای یکجانبه را محکوم میکنیم و باید متوقف شود. امریکاییها مدعی هستند که طرفدار مردم هستند و این در حالی است که تحریم، مردم را در سوریه، ایران و کوبا هدف قرار داده است.
مشاور امور زنان و توانمندسازی اجتماعی سازمان فناوری اطلاعات در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
اجرای عدالت آموزشی با طرح شبکه هوشمند مدارس «دانا»
سوسن صادقی
خبرنگار
یکی از ابزارهای آموزش، ابزار ICT (ارتباطات و فناوری اطلاعات) است؛ ابزاری که با آن آموزش الکترونیکی میسر میشود و با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس بود که نیاز به آموزش الکترونیکی دوچندان احساس شد. هوشمندسازی مدارس نیز در راستای استفاده از ابزار ICT است که محقق می شود. با اتصال شهرها و بالای 90 درصد روستاها به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات در دولت یازدهم و دوازدهم، مدارس نیز با راهاندازی شبکه هوشمند مدارس «دانا» به شبکه ملی اطلاعات متصل شدهاند. با «مشکات اسدی» مشاور امور زنان و توانمندسازی اجتماعی سازمان فناوری اطلاعات و یکی از اعضای تیم اجرایی راهاندازی شبکه هوشمند مدارس دانا گفتوگو کردهایم که میخوانید.
چرا سازمان فناوری اطلاعات در بحث آموزش ورود کرده است؟
سازمان فناوری اطلاعات تلاش کرده با رویکرد توانمندسازی به موضوع آموزش نگاه کند از اینرو یکی از رویکردهایش استفاده از ICT ، ابزاری برای آموزش الکترونیکی در کشور است. به عبارتی این سازمان سعی دارد از آموزش با استفاده از ابزارهای ICT و پتانسیلهای آموزشهای الکترونیکی کشور حمایت کند بخصوص که با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس این روزها استفاده از ابزارهای آموزشی ICT اهمیت بسیار بیشتری پیدا کرده بههمین دلیل با استفاده از این ابزار و همکاری آموزش و پرورش شبکه هوشمند مدارس«دانا» را راهاندازی کرده است.
چرا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بر استفاده از ابزارهای ICT برای عرصه آموزش الکترونیکی تأکید میکند؟
دولت بهدنبال عدالت اجتماعی و آموزشی است. بنابراین در زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم یکی از مهمترین ابزارها برای عدالت اجتماعی و آموزشی و حتی توانمندسازی در عرصههای مختلف، استفاده از ابزار ICT است. در این راستا، برنامه ششم توسعه هم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را موظف کرده تا با همکاری وزارت آموزش و پرورش و با استفاده از ابزار ICT مدارس را هوشمندسازی کرده و به شبکه ملی اطلاعات متصل کند. به همین دلیل طرح «شبکه هوشمند مدارس دانا» (https://edtech.ito.gov.ir) گامی در جهت اجرای عدالت آموزشی است.
شبکه هوشمند مدارس «دانا» چگونه شبکهای است؟
شبکهای است که در آن مدارس به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات متصل شده و در کنار آن، کاربرانش که همانا دانشآموزان، مربیان و والدین هستند از خدمات اکوسیستم استارتاپی در زمینه آموزش الکترونیکی و دیگر حوزهها بهرهمند میشوند.
وزارت ارتباطات در راهاندازی این شبکه چه نقشی ایفا میکند؟
همانطور که میدانید شبکه ملی اطلاعات دارای سه لایه زیرساخت، خدمات و محتواست در همین راستا، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رویکرد و فعالیتهای خود را در دو لایه یعنی زیرساخت و خدمات تقسیمبندی کرده است. در لایه زیرساخت، نه تنها شهرها بلکه بالای 90 درصد روستاهای بالای 20 خانوار به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات بلکه مدارس این مناطق هم با فراهم شدن این زیرساخت به شبکه ملی اطلاعات متصل شدهاند. به عبارتی باید گفت بیش از 76 هزار مدرسه از 80 هزار مدرسه در کل کشور در مراسمی که با حضور رئیس جمهوری در نیمه مهرماه سالجاری برگزار شد، از طریق شبکه هوشمند مدارس دانا به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات متصل شدند. فراهم کردن لایه خدمات نیز بر عهده سازمان فناوری اطلاعات و آموزش و پرورش بوده ولی لایه محتوا کلاً بر عهده وزارت آموزش و پرورش است.
هدف از ارائه خدمات در شبکه هوشمند مدارس دانا چیست؟
در لایه خدمات هدف ما حمایت کردن از تقویت اکوسیستم آموزش الکترونیکی در کشور با استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی است تا این بخش را برای کمک به لایه خدمات در حوزه آموزش درگیر کنیم. امروزه جامعه به آموزش الکترونیکی نیاز دارد ولی این روزها با شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مدارس و موسسات آموزشی در کشور نیاز به آموزش الکترونیکی دوچندان شده است. همین موضوعها باعث شده تا ما بهدنبال استفاده از ظرفیت حداکثری بخش خصوصی در لایه خدمات باشیم در همین راستا، سازمان فناوری اطلاعات بهعنوان متولی حمایت از اکوسیستم استارتاپی کشور وظیفه دارد تا از شرکتهای فعال در حوزه آموزش الکترونیکی حمایت کند.
در این شبکه استارتاپها در چه حوزههایی به مدارس و دانشآموزان خدمات ارائه میدهند؟
طبق مطالعات تطبیقی که از بازارهای دنیا در حوزه آموزش الکترونیکی انجام دادیم، 22 حوزه را شناسایی کردیم که استارتاپها میتوانند در این حوزهها فعالیت کنند. شرکتهایی که تا امروز شناسایی کردیم و شرکتهایی که بعداً به ما میپیوندند بر اساس این 22 حوزه تقسیمبندی شدند. البته شرکتهای فعال در این حوزهها قرار است در سه سطح به دانشآموزان خدمات ارائه دهند. بهطوری که در سطح اول آنها به 3 هزار کاربر، در سطح دو به 3 تا 5 هزار کاربر و در سطح سه به 5 تا 10 هزار کاربر و بالاتر خدمات ارائه خواهند داد. استارتاپهای فعال در تمام سطوح باید یکسری پروتکلها را که سازمان فناوری اطلاعات در سه حوزه فنی، حریم خصوصی و امنیتی آماده کرده، رعایت کنند ولی شرکتهایی که در حوزه لایه محتوا فعال هستند باید مجوزهای لازم را از وزارت آموزش و پرورش و دیگر نهادهای متولی دریافت کرده و پروتکلهای آنها را رعایت کنند.
22 حوزه شامل چه نوع خدماتی است؟
22 حوزه خدمات آموزش الکترونیکی شامل محتوای ایستا (کتابهای دیجیتال، محتواهای آموزش الکترونیکی برای اولیا و مربیان و...)، خدمات ایمیل دانشآموز، مدیریت (نرم افزار سیستم مدیریت یادگیری و آزمایشگاهها، داشبورد مدیریتی برای والدین، مربیان، مدیران مدارس و...)، رسانه پویا (تولید محتواهای آموزشی چندرسانهای ویدیو انیمیشن، بازیهای آموزشی، پیام رسان دانشآموزی، آزمون تحصیلی، مسابقات الکترونیکی و...) و بهبود مستمر مربیان (ابزارهای کمک آموزشی معلمان، ابزارهای فناوری اطلاعات کاربردی برای شناسایی و ایجاد امکان ظرفیتهای موجود و...) است و تاکنون بیش از 200 استارتاپ فعال در این حوزهها شناسایی شدهاند.
بحث هوشمندسازی مدارس سال هاست مطرح بوده چرا این شبکه امسال راهاندازی شد؟
بله درست است ولی در دولت یازدهم و دوازدهم، قبل از شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی، هوشمندسازی مدارس مطرح بود و ما در حال انجام اقدامهای لازم در این زمینه بودیم، چرا که در دولت تدبیر و امید ماده 69 قانون برنامه ششم توسعه وزارت ارتباطات را مکلف کرده تا با همکاری وزارت آموزش و پرورش هوشمندسازی مدارس را پیادهسازی کند بنابراین نقشه راهی برای اجرایی کردن این طرح تدوین کرده بودیم. به عبارتی رویکرد ما در طرح شبکه هوشمند مدارس دانا رویکرد مدرسه محور، توانمندسازی مدارس و رویکردی پایدار است بههمین دلیل از مدتها قبل اتصال مدارس به اینترنت و هوشمندسازی و حمایت از شرکتهای زیست بوم آموزش الکترونیکی بر اساس نیاز مدارس و دانشآموزان و والدین در دستور کار بود و حتی با همکاری اپراتورها مودم در اختیار مدارس قرار گرفت ولی شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مدارس باعث شد تا کارها سرعت بیشتری بگیرد.
راهاندازی شبکه هوشمند مدارس دانا چقدر توانسته در شرایط کرونایی مؤثر واقع شود؟
بههرحال اگر لایه زیرساخت اینترنت و شبکه ملی اطلاعات در کشور راهاندازی نشده بود، امروز هوشمندسازی مدارس نیز وجود نداشت بواسطه همین اتصال 90 درصدی کشور به شبکه ملی اطلاعات است که اساساً امروز ما میتوانیم در لایه خدمات و محتوای آموزش الکترونیکی بحث کنیم. قبول داریم که هنوز در این مسیر نواقصی وجود دارد ولی به مرور رفع و کیفیتها نیز ارتقا خواهد یافت.
وقتی از معلمان درباره شبکه دانا یا برخی فعالان سؤال میکنیم آن را نمیشناسند علت چیست؟
چون فعلاً مدارس بهلحاظ زیرساختی به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات متصل شدهاند و هنوز اتصال خدمات هم مکانی و معرفی کسب و کارهای حوزه آموزش الکترونیکی به بخش کاربران که همانا معلمان، دانشآموزان و والدین هستند، عملیاتی نشده و کاربران هنوز درگیر این بخش نشدهاند. حال که زیرساخت فراهم است ما در حال تلاش هستیم تا در لایه خدمات از اکوسیستم آموزش الکترونیکی حمایت کنیم. جامعه مخاطب ما نیز دانشآموزان، معلمان و مدارس هستند تا آنها با تنوعی از بازیگران در این حوزه آشنا شوند. بعد از آن وزارت آموزش و پرورش است که تصمیم میگیرد این بازیگران در کنار شبکه شاد فعالیت کنند یا خیر. خدمات شناسایی شده را آموزش و پرورش باید به مخاطبان برساند.
خبرنگار
یکی از ابزارهای آموزش، ابزار ICT (ارتباطات و فناوری اطلاعات) است؛ ابزاری که با آن آموزش الکترونیکی میسر میشود و با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس بود که نیاز به آموزش الکترونیکی دوچندان احساس شد. هوشمندسازی مدارس نیز در راستای استفاده از ابزار ICT است که محقق می شود. با اتصال شهرها و بالای 90 درصد روستاها به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات در دولت یازدهم و دوازدهم، مدارس نیز با راهاندازی شبکه هوشمند مدارس «دانا» به شبکه ملی اطلاعات متصل شدهاند. با «مشکات اسدی» مشاور امور زنان و توانمندسازی اجتماعی سازمان فناوری اطلاعات و یکی از اعضای تیم اجرایی راهاندازی شبکه هوشمند مدارس دانا گفتوگو کردهایم که میخوانید.
چرا سازمان فناوری اطلاعات در بحث آموزش ورود کرده است؟
سازمان فناوری اطلاعات تلاش کرده با رویکرد توانمندسازی به موضوع آموزش نگاه کند از اینرو یکی از رویکردهایش استفاده از ICT ، ابزاری برای آموزش الکترونیکی در کشور است. به عبارتی این سازمان سعی دارد از آموزش با استفاده از ابزارهای ICT و پتانسیلهای آموزشهای الکترونیکی کشور حمایت کند بخصوص که با شیوع کرونا و تعطیلی مدارس این روزها استفاده از ابزارهای آموزشی ICT اهمیت بسیار بیشتری پیدا کرده بههمین دلیل با استفاده از این ابزار و همکاری آموزش و پرورش شبکه هوشمند مدارس«دانا» را راهاندازی کرده است.
چرا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بر استفاده از ابزارهای ICT برای عرصه آموزش الکترونیکی تأکید میکند؟
دولت بهدنبال عدالت اجتماعی و آموزشی است. بنابراین در زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم یکی از مهمترین ابزارها برای عدالت اجتماعی و آموزشی و حتی توانمندسازی در عرصههای مختلف، استفاده از ابزار ICT است. در این راستا، برنامه ششم توسعه هم وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را موظف کرده تا با همکاری وزارت آموزش و پرورش و با استفاده از ابزار ICT مدارس را هوشمندسازی کرده و به شبکه ملی اطلاعات متصل کند. به همین دلیل طرح «شبکه هوشمند مدارس دانا» (https://edtech.ito.gov.ir) گامی در جهت اجرای عدالت آموزشی است.
شبکه هوشمند مدارس «دانا» چگونه شبکهای است؟
شبکهای است که در آن مدارس به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات متصل شده و در کنار آن، کاربرانش که همانا دانشآموزان، مربیان و والدین هستند از خدمات اکوسیستم استارتاپی در زمینه آموزش الکترونیکی و دیگر حوزهها بهرهمند میشوند.
وزارت ارتباطات در راهاندازی این شبکه چه نقشی ایفا میکند؟
همانطور که میدانید شبکه ملی اطلاعات دارای سه لایه زیرساخت، خدمات و محتواست در همین راستا، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رویکرد و فعالیتهای خود را در دو لایه یعنی زیرساخت و خدمات تقسیمبندی کرده است. در لایه زیرساخت، نه تنها شهرها بلکه بالای 90 درصد روستاهای بالای 20 خانوار به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات بلکه مدارس این مناطق هم با فراهم شدن این زیرساخت به شبکه ملی اطلاعات متصل شدهاند. به عبارتی باید گفت بیش از 76 هزار مدرسه از 80 هزار مدرسه در کل کشور در مراسمی که با حضور رئیس جمهوری در نیمه مهرماه سالجاری برگزار شد، از طریق شبکه هوشمند مدارس دانا به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات متصل شدند. فراهم کردن لایه خدمات نیز بر عهده سازمان فناوری اطلاعات و آموزش و پرورش بوده ولی لایه محتوا کلاً بر عهده وزارت آموزش و پرورش است.
هدف از ارائه خدمات در شبکه هوشمند مدارس دانا چیست؟
در لایه خدمات هدف ما حمایت کردن از تقویت اکوسیستم آموزش الکترونیکی در کشور با استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی است تا این بخش را برای کمک به لایه خدمات در حوزه آموزش درگیر کنیم. امروزه جامعه به آموزش الکترونیکی نیاز دارد ولی این روزها با شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مدارس و موسسات آموزشی در کشور نیاز به آموزش الکترونیکی دوچندان شده است. همین موضوعها باعث شده تا ما بهدنبال استفاده از ظرفیت حداکثری بخش خصوصی در لایه خدمات باشیم در همین راستا، سازمان فناوری اطلاعات بهعنوان متولی حمایت از اکوسیستم استارتاپی کشور وظیفه دارد تا از شرکتهای فعال در حوزه آموزش الکترونیکی حمایت کند.
در این شبکه استارتاپها در چه حوزههایی به مدارس و دانشآموزان خدمات ارائه میدهند؟
طبق مطالعات تطبیقی که از بازارهای دنیا در حوزه آموزش الکترونیکی انجام دادیم، 22 حوزه را شناسایی کردیم که استارتاپها میتوانند در این حوزهها فعالیت کنند. شرکتهایی که تا امروز شناسایی کردیم و شرکتهایی که بعداً به ما میپیوندند بر اساس این 22 حوزه تقسیمبندی شدند. البته شرکتهای فعال در این حوزهها قرار است در سه سطح به دانشآموزان خدمات ارائه دهند. بهطوری که در سطح اول آنها به 3 هزار کاربر، در سطح دو به 3 تا 5 هزار کاربر و در سطح سه به 5 تا 10 هزار کاربر و بالاتر خدمات ارائه خواهند داد. استارتاپهای فعال در تمام سطوح باید یکسری پروتکلها را که سازمان فناوری اطلاعات در سه حوزه فنی، حریم خصوصی و امنیتی آماده کرده، رعایت کنند ولی شرکتهایی که در حوزه لایه محتوا فعال هستند باید مجوزهای لازم را از وزارت آموزش و پرورش و دیگر نهادهای متولی دریافت کرده و پروتکلهای آنها را رعایت کنند.
22 حوزه شامل چه نوع خدماتی است؟
22 حوزه خدمات آموزش الکترونیکی شامل محتوای ایستا (کتابهای دیجیتال، محتواهای آموزش الکترونیکی برای اولیا و مربیان و...)، خدمات ایمیل دانشآموز، مدیریت (نرم افزار سیستم مدیریت یادگیری و آزمایشگاهها، داشبورد مدیریتی برای والدین، مربیان، مدیران مدارس و...)، رسانه پویا (تولید محتواهای آموزشی چندرسانهای ویدیو انیمیشن، بازیهای آموزشی، پیام رسان دانشآموزی، آزمون تحصیلی، مسابقات الکترونیکی و...) و بهبود مستمر مربیان (ابزارهای کمک آموزشی معلمان، ابزارهای فناوری اطلاعات کاربردی برای شناسایی و ایجاد امکان ظرفیتهای موجود و...) است و تاکنون بیش از 200 استارتاپ فعال در این حوزهها شناسایی شدهاند.
بحث هوشمندسازی مدارس سال هاست مطرح بوده چرا این شبکه امسال راهاندازی شد؟
بله درست است ولی در دولت یازدهم و دوازدهم، قبل از شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی، هوشمندسازی مدارس مطرح بود و ما در حال انجام اقدامهای لازم در این زمینه بودیم، چرا که در دولت تدبیر و امید ماده 69 قانون برنامه ششم توسعه وزارت ارتباطات را مکلف کرده تا با همکاری وزارت آموزش و پرورش هوشمندسازی مدارس را پیادهسازی کند بنابراین نقشه راهی برای اجرایی کردن این طرح تدوین کرده بودیم. به عبارتی رویکرد ما در طرح شبکه هوشمند مدارس دانا رویکرد مدرسه محور، توانمندسازی مدارس و رویکردی پایدار است بههمین دلیل از مدتها قبل اتصال مدارس به اینترنت و هوشمندسازی و حمایت از شرکتهای زیست بوم آموزش الکترونیکی بر اساس نیاز مدارس و دانشآموزان و والدین در دستور کار بود و حتی با همکاری اپراتورها مودم در اختیار مدارس قرار گرفت ولی شیوع بیماری کرونا و تعطیلی مدارس باعث شد تا کارها سرعت بیشتری بگیرد.
راهاندازی شبکه هوشمند مدارس دانا چقدر توانسته در شرایط کرونایی مؤثر واقع شود؟
بههرحال اگر لایه زیرساخت اینترنت و شبکه ملی اطلاعات در کشور راهاندازی نشده بود، امروز هوشمندسازی مدارس نیز وجود نداشت بواسطه همین اتصال 90 درصدی کشور به شبکه ملی اطلاعات است که اساساً امروز ما میتوانیم در لایه خدمات و محتوای آموزش الکترونیکی بحث کنیم. قبول داریم که هنوز در این مسیر نواقصی وجود دارد ولی به مرور رفع و کیفیتها نیز ارتقا خواهد یافت.
وقتی از معلمان درباره شبکه دانا یا برخی فعالان سؤال میکنیم آن را نمیشناسند علت چیست؟
چون فعلاً مدارس بهلحاظ زیرساختی به اینترنت و شبکه ملی اطلاعات متصل شدهاند و هنوز اتصال خدمات هم مکانی و معرفی کسب و کارهای حوزه آموزش الکترونیکی به بخش کاربران که همانا معلمان، دانشآموزان و والدین هستند، عملیاتی نشده و کاربران هنوز درگیر این بخش نشدهاند. حال که زیرساخت فراهم است ما در حال تلاش هستیم تا در لایه خدمات از اکوسیستم آموزش الکترونیکی حمایت کنیم. جامعه مخاطب ما نیز دانشآموزان، معلمان و مدارس هستند تا آنها با تنوعی از بازیگران در این حوزه آشنا شوند. بعد از آن وزارت آموزش و پرورش است که تصمیم میگیرد این بازیگران در کنار شبکه شاد فعالیت کنند یا خیر. خدمات شناسایی شده را آموزش و پرورش باید به مخاطبان برساند.
دمای 13 استان زیر صفر میرود
19 استان تحت تأثیر حوادث جوی
گروه ایران زمین - در حالی که امدادرسانی به سیلزدگان استانهای جنوبی کشور و ارزیابی و رسیدگی به خسارتها همچنان ادامه دارد، هشدارهای هواشناسی درخصوص حاکم شدن موج سرمای زیر صفر تا 10 درجه منفی در شرق و جنوب شرقی کشور، خطر سرمازدگی محصولات کشاورزی بر زمین مانده در مناطق جنوب شرق را افزایش داده است. از سوی دیگر خبرها از استانهای شمال غربی حاکی از مسدود شدن جادههای دهها روستا بهخاطر بارش برف و بوران است. حوادث جوی اکنون 19 استان کشور را تحت تأثیر قرار داده است بهطوری که رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر از امدادرسانی به ۴هزار و ۸۵۷ نفر در سوانح جوی سه روز گذشته خبر داد.
مهدی ولیپور با تشریح گزارش عملیات امداد در ۴۸ ساعت گذشته گفت: ۱۹ استان آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اصفهان، بوشهر، تهران، خراسانجنوبی، زنجان، سیستانوبلوچستان، فارس، قزوین، قم، کرمان، گلستان، هرمزگان، گیلان، مازندران، مرکزی، همدان و یزد متأثر از سوانح جوی بودهاند. وی ادامه داد: مناطق امدادرسانی شده شامل ٩٣ شهر، روستا، مناطق عشایرنشین و ۲۹ محور کوهستانی بوده است. یک کارشناس سازمان هواشناسی با پیشبینی کاهش دمای ۵ تا ۱۰ درجهای در شرق و جنوب شرق کشور؛ از کاهش دمای ۱۳ مرکز استان به زیر صفر درجه خبر داد. مرتضی ضرابی با بیان اینکه بامداد دیروز سردترین مرکز استان هم شهر اردبیل با ۱۵ درجه زیر صفر بود، گفت: سردترین شهر هم ورزقان در آذربایجان شرقی با ۱۵ درجه زیر صفر گزارش شده است. وی افزود: تا پایان هفته روند کاهش ۵تا ۱۰ درجهای هوا را در جنوب شرق کشور پیشرو داریم و سایر نقاط کشور نیز هوای سرد همچنان تا پایان هفته ماندگار خواهد بود.
روایت رئیس سازمان بازرسی کل کشور از وضعیت اسفبار شبکه فاضلاب استان خوزستان
رئیس سازمان بازرسی کل کشور که در پی آبگرفتگیهای شهرهای استان خوزستان با دستور رئیس قوه قضائیه به این استان سفر کرد با اشاره به اینکه مشکل آبگرفتگی و سیل در استان خوزستان با استانهای دیگر متفاوت است، گفت: وضعیت شبکه فاضلاب استان بسیار اسفبار است. طبق گزارش مسئولان استانی طرح اصلاح فاضلاب اهواز و کارون از سال ۸۵ کلید خورده ولی متأسفانه تا امروز تنها ۴۰ درصد پیشرفت کار داشتهایم.
به گزارش سازمان بازرسی کل کشور، حجتالاسلام والمسلمین حسن درویشیان در دیدار با حجتالاسلام والمسلمین موسویفرد، امام جمعه اهواز با اشاره به حادثه سیل در استان گفت: بهخاطر سیل و آبگرفتگی که سال گذشته اتفاق افتاد به تمام بازرسیهای کل کشور و بویژه بازرسی کل استان خوزستان مأموریت دادهایم که درباره این موضوع ورود کنند و گزارش مفصل آن به همراه پیشنهادهای سازمان جهت رفع این مشکل برای مسئولان ذیربط ارسال شده است. وی درباره بودجه اختصاص یافته به طرح فاضلاب اهواز گفت: دستور مقام معظم رهبری مبنی بر اختصاص ۱۰۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی به طرح اصلاح فاضلاب اهواز نشاندهنده اهمیت این موضوع است. قرار بود ۵۰ میلیون یورو امسال و ۵۰ میلیون یورو سال آینده تخصیص داده شود که البته بخش زیادی از این بودجه تخصیص داده نشده است. البته طبق بررسی ما این مبلغ هم کفاف رفع مشکلات فاضلاب اهواز و کارون را نمیدهد.
حجتالاسلام والمسلمین درویشیان تصریح کرد: یک مشکل فاضلاب اهواز در حوضه آبهای سطحی است که شهرداری مسئول آن است که البته بین شهرداری و آب و فاضلاب در این خصوص اختلاف است. فارغ از این اختلافنظر سازمان بازرسی معتقد است که باید دو اقدام صورت بگیرد؛ یکی در کوتاهمدت است که اگر مجدد بارندگی اتفاق افتاد پیشبینیهای لازم صورت بگیرد و ستاد بحران استان سریع فعال شود. در ساختار ستاد بحران نیز اشکالاتی وجود دارد و متأسفانه هنوز پیوست استانی قانون مدیریت بحران تصویب نشده که سازمان این موضوع را دنبال میکند که چرا این کار انجام نشده است. اینها آمادگی و راهکار موقتی است که با توجه به پیشبینیها درباره احتمال ادامه بارندگیها این موضوعات حائز اهمیت است. وی در تشریح راهکار بلندمدت برای حل مشکل استان خوزستان گفت: اقدامات بلندمدت هم رفع مشکل اصلی یعنی اعتبارات است. سازمان بازرسی این موضوع را از دو منشأ قانونی که حق مردم و استان است، دنبال میکند که یکی اختصاص ۳ درصد از درآمد نفتی به استان است که بخش زیادی پرداخت نشده است. وی افزود: موضوع دیگر بحث عوارض آلایندگی واحدهای نفت و گاز در استان است که تا سال ۹۶ به میزان ۲۰ هزار میلیارد تومان پرداخت نشده که باید بررسی کنیم از سال ۹۶ تا امروز چقدر است و چرا پرداخت نشده است. ما معتقدیم اگر حتی ۲۰ درصد این اعتبارات پرداخت شده بود، شاید امروز اهواز با این مشکلات مواجه نبود.
6 نجات یافته و یک جانباخته بر اثر باران در سیریک
مدیرعامل جمعیت هلال احمر هرمزگان گفت: در بارندگی و متعاقب آن سیلاب شهرستان سیریک در استان هرمزگان ۶ نفر از محاصره سیلاب نجات یافته و یک نفر نیز جان خود را از دست داد. به گزارش ایرنا، مختار سلحشور با اشاره به بارش ۹۰ میلیمتر باران روز گذشته در شهرستان سیریک اظهار داشت: این میزان بارش در بخش مرکزی موجب آبگرفتگی شدید شهر سیریک و تعدادی از روستاها شد. وی یادآور شد: ۶ نفر سوار بر خودرو در بخش مرکزی سیریک در رودخانه گز محاصره شده بودند که با اعزام تیمی از شهرستان و تیم دیگری به عنوان پشتیبان از شهرستان میناب و با کمک مردم محلی نجات یافته و به منطقه امن منتقل شدند. وی ادامه داد: یک راکب موتورسیکلت در رودخانه روستای شمعجو سیریک گرفتار سیلاب شده و در محاصره آب قرار گرفته بود که با وجود تلاشهای صورت گرفته برای نجاتش جان خود را از دست داد.
خسارت سیلاب ۳۸ میلیارد تومانی به راههای استان بوشهر
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جادهای استان بوشهر گفت: براساس برآورد اولیه سیلاب ۱۶ آذر ماه جاری ۳۸ میلیارد تومان به بخش راه این استان خسارت وارد کرده است. سید حمیدرضا علم افزود: بیشترین سهم خسارتها معادل ۲۶ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان با توجه به شدت بارندگیها مربوط به شهرستان دشتستان است.
مهدی ولیپور با تشریح گزارش عملیات امداد در ۴۸ ساعت گذشته گفت: ۱۹ استان آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اصفهان، بوشهر، تهران، خراسانجنوبی، زنجان، سیستانوبلوچستان، فارس، قزوین، قم، کرمان، گلستان، هرمزگان، گیلان، مازندران، مرکزی، همدان و یزد متأثر از سوانح جوی بودهاند. وی ادامه داد: مناطق امدادرسانی شده شامل ٩٣ شهر، روستا، مناطق عشایرنشین و ۲۹ محور کوهستانی بوده است. یک کارشناس سازمان هواشناسی با پیشبینی کاهش دمای ۵ تا ۱۰ درجهای در شرق و جنوب شرق کشور؛ از کاهش دمای ۱۳ مرکز استان به زیر صفر درجه خبر داد. مرتضی ضرابی با بیان اینکه بامداد دیروز سردترین مرکز استان هم شهر اردبیل با ۱۵ درجه زیر صفر بود، گفت: سردترین شهر هم ورزقان در آذربایجان شرقی با ۱۵ درجه زیر صفر گزارش شده است. وی افزود: تا پایان هفته روند کاهش ۵تا ۱۰ درجهای هوا را در جنوب شرق کشور پیشرو داریم و سایر نقاط کشور نیز هوای سرد همچنان تا پایان هفته ماندگار خواهد بود.
روایت رئیس سازمان بازرسی کل کشور از وضعیت اسفبار شبکه فاضلاب استان خوزستان
رئیس سازمان بازرسی کل کشور که در پی آبگرفتگیهای شهرهای استان خوزستان با دستور رئیس قوه قضائیه به این استان سفر کرد با اشاره به اینکه مشکل آبگرفتگی و سیل در استان خوزستان با استانهای دیگر متفاوت است، گفت: وضعیت شبکه فاضلاب استان بسیار اسفبار است. طبق گزارش مسئولان استانی طرح اصلاح فاضلاب اهواز و کارون از سال ۸۵ کلید خورده ولی متأسفانه تا امروز تنها ۴۰ درصد پیشرفت کار داشتهایم.
به گزارش سازمان بازرسی کل کشور، حجتالاسلام والمسلمین حسن درویشیان در دیدار با حجتالاسلام والمسلمین موسویفرد، امام جمعه اهواز با اشاره به حادثه سیل در استان گفت: بهخاطر سیل و آبگرفتگی که سال گذشته اتفاق افتاد به تمام بازرسیهای کل کشور و بویژه بازرسی کل استان خوزستان مأموریت دادهایم که درباره این موضوع ورود کنند و گزارش مفصل آن به همراه پیشنهادهای سازمان جهت رفع این مشکل برای مسئولان ذیربط ارسال شده است. وی درباره بودجه اختصاص یافته به طرح فاضلاب اهواز گفت: دستور مقام معظم رهبری مبنی بر اختصاص ۱۰۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی به طرح اصلاح فاضلاب اهواز نشاندهنده اهمیت این موضوع است. قرار بود ۵۰ میلیون یورو امسال و ۵۰ میلیون یورو سال آینده تخصیص داده شود که البته بخش زیادی از این بودجه تخصیص داده نشده است. البته طبق بررسی ما این مبلغ هم کفاف رفع مشکلات فاضلاب اهواز و کارون را نمیدهد.
حجتالاسلام والمسلمین درویشیان تصریح کرد: یک مشکل فاضلاب اهواز در حوضه آبهای سطحی است که شهرداری مسئول آن است که البته بین شهرداری و آب و فاضلاب در این خصوص اختلاف است. فارغ از این اختلافنظر سازمان بازرسی معتقد است که باید دو اقدام صورت بگیرد؛ یکی در کوتاهمدت است که اگر مجدد بارندگی اتفاق افتاد پیشبینیهای لازم صورت بگیرد و ستاد بحران استان سریع فعال شود. در ساختار ستاد بحران نیز اشکالاتی وجود دارد و متأسفانه هنوز پیوست استانی قانون مدیریت بحران تصویب نشده که سازمان این موضوع را دنبال میکند که چرا این کار انجام نشده است. اینها آمادگی و راهکار موقتی است که با توجه به پیشبینیها درباره احتمال ادامه بارندگیها این موضوعات حائز اهمیت است. وی در تشریح راهکار بلندمدت برای حل مشکل استان خوزستان گفت: اقدامات بلندمدت هم رفع مشکل اصلی یعنی اعتبارات است. سازمان بازرسی این موضوع را از دو منشأ قانونی که حق مردم و استان است، دنبال میکند که یکی اختصاص ۳ درصد از درآمد نفتی به استان است که بخش زیادی پرداخت نشده است. وی افزود: موضوع دیگر بحث عوارض آلایندگی واحدهای نفت و گاز در استان است که تا سال ۹۶ به میزان ۲۰ هزار میلیارد تومان پرداخت نشده که باید بررسی کنیم از سال ۹۶ تا امروز چقدر است و چرا پرداخت نشده است. ما معتقدیم اگر حتی ۲۰ درصد این اعتبارات پرداخت شده بود، شاید امروز اهواز با این مشکلات مواجه نبود.
6 نجات یافته و یک جانباخته بر اثر باران در سیریک
مدیرعامل جمعیت هلال احمر هرمزگان گفت: در بارندگی و متعاقب آن سیلاب شهرستان سیریک در استان هرمزگان ۶ نفر از محاصره سیلاب نجات یافته و یک نفر نیز جان خود را از دست داد. به گزارش ایرنا، مختار سلحشور با اشاره به بارش ۹۰ میلیمتر باران روز گذشته در شهرستان سیریک اظهار داشت: این میزان بارش در بخش مرکزی موجب آبگرفتگی شدید شهر سیریک و تعدادی از روستاها شد. وی یادآور شد: ۶ نفر سوار بر خودرو در بخش مرکزی سیریک در رودخانه گز محاصره شده بودند که با اعزام تیمی از شهرستان و تیم دیگری به عنوان پشتیبان از شهرستان میناب و با کمک مردم محلی نجات یافته و به منطقه امن منتقل شدند. وی ادامه داد: یک راکب موتورسیکلت در رودخانه روستای شمعجو سیریک گرفتار سیلاب شده و در محاصره آب قرار گرفته بود که با وجود تلاشهای صورت گرفته برای نجاتش جان خود را از دست داد.
خسارت سیلاب ۳۸ میلیارد تومانی به راههای استان بوشهر
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جادهای استان بوشهر گفت: براساس برآورد اولیه سیلاب ۱۶ آذر ماه جاری ۳۸ میلیارد تومان به بخش راه این استان خسارت وارد کرده است. سید حمیدرضا علم افزود: بیشترین سهم خسارتها معادل ۲۶ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان با توجه به شدت بارندگیها مربوط به شهرستان دشتستان است.
بایدن با اقتصاد امریکا چه می کند؟
فرصتسازی در بحران
جیسون فورمن
رئیس شورای مشاوران اقتصادی اوباما
مترجم: زهره صفاری
بیستم ژانویه، «جو بایدن»، در بدو ورود به کاخ سفید به عنوان رئیس جمهور با چالش اقتصادی به مراتب بزرگتر از آنچه 12 سال پیش در جایگاه معاونت تجربه کرد، روبهرو خواهد بود.
بررسی مقایسهای اقتصاد امروز و 12 سال قبل تفاوتها و شباهتهایی را نشان میدهد که میتواند در ارتقای عملکرد بایدن بسیار مؤثر باشد. در سال 2009؛ بدترین رکود اقتصادی در راه بود؛ اما امروز گرچه مشکلات اقتصادی امریکا بزرگ و چالشبرانگیز است اما کسانی به دنبال بدتر کردن آن نیستند. بنابراین مهمترین و ضروریترین وظیفه «بایدن» کنترل شیوع کرونا، تسریع در روند بهبودیها، ایجاد رفاه برای خانوارها و رشد اقتصادی در چارچوب برنامه بهداشتی و درمانی است که با وجود تأیید کنگره همچنان ناتمام مانده است. اما در شرایط امروز امتیاز مهم بایدن در سال 2021 نسبت به گذشته فضای گسترده مانور مالی او است. همچنین در بحران اقتصادی سال 2008 جهان، امریکا به اندازه دیگر کشورها مقصر شناخته میشد اما شیوع کرونا به امریکا بازنمیگردد و به همین دلیل این کشور این دوره ضربه اقتصادی به مراتب سبکتری نسبت به کشورهای هدف در این بحران دیده است. بنابراین خبر خوب برای دولت جدید امریکا این است که آنها میتوانند از این فرصت برای بهبود همکاریها با قدرتهای اقتصادی جهان بهره ببرند؛ پروسههای مشترکی برای تغییرات آب و هوایی و کنترل بحرانهای آتی که همه کره خاکی را تهدید کرده و تنها راهکار حل آن تعامل جمعی است.
با ظهور «کووید-19» اقتصاد جهانی شوکی بزرگ را تجربه کرد. قرنطینههای همزمان در نیمه اول 2020، کاهش سریع و پیوسته فعالیتهای اقتصادی را در دنیای مدرن رقم زد. این شرایط بر هزینه و تقاضا اثر گذاشت و افراد زیادی شغل خود را از دست دادند. همزمان بسیاری از کشورهای جهان با تزریق نقدینگی و کمک به مشاغل فردی به این بحران واکنش نشان دادند و بانکهای مرکزی نیز با کاهش سودها سیاستهای جدیدی را در پیش گرفتند. امریکا نیز با تخصیص 13 درصد تولید خالص مانند آلمان، بیشترین بودجه را به رفع این بحران اختصاص داد. به این ترتیب با تزریق افزایش بیمه بیکاری، در حالی که شمار زیادی شغلشان را از دست دادند اما بسیاری نیز توانستند با حمایت دولت ارتقا یابند. نرخ بیکاری برای کوتاهمدت بالا رفت اما هرگز به رکورد سالهای 1970 یا 2008 نرسید. اما بحران هنوز تمام نشده است. شمار مبتلایان به کرونا رو به افزایش است و مهمترین سیاست اقتصادی امروز تخصیص بودجه برای ریشه کن کردن آن است. به عبارت دیگر با زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی، ارتقای روند درمان و در نهایت توزیع گسترده واکسن در این مسیر قرار میگیریم. بنابراین هر میزان هزینهای که دولت در این راه صرف کند، نتیجهای دوسویه در سلامت و اقتصاد خواهد داشت. «بایدن» و کنگره باید تهییج اقتصادی و ارتقای رفاه خانوارها را در اولویت قرار دهند. اما در این راه باید از تجربههای گذشته بهره برد و راهکارهای بلندمدت را پیش گرفت. چراکه هیچکس نمیتواند گستردگی یا پایان بحران را پیشبینی کند. یکی از راهها افزایش زمان و میزان بیمه بیکاری است. چرا که شرایط پیشرو ممکن است 10 میلیون نفر دیگر را تا ژانویه بیکار کند پس باید این سیاست در دستور کار دولت بایدن باشد. همچنین پرداخت پول به خانوارهای کمدرآمد هم باید لحاظ شود و دستآخر نیز همکاری با ایالتها و مقامات محلی است. این شرایط میتواند به صورت اتوماتیک وار کمکها را افزایش داده و روند نزولی را متوقف یا کُند، کند. همچنین تغییر در چیدمان نیروی کار نیز میتواند بسیاری از بخشهای اقتصادی را احیا کند. امریکا در شرایطی با شیوع کرونا روبهرو شد که هنوز از تبعات بحران اقتصادی 2008 خلاصی نیافته و به همین خاطر همچنان چالش کارگران بیکار را بهطور کامل پشتسر نگذاشته است. اما راهکار این مشکل ایجاد مشاغل جدید در صنایع جدید است. برقراری سیستم بیمهای اوباما گرچه میتواند مردم امریکا را از شر یکسری هزینهها در بحران بیماری خلاص کند اما همچنان شامل ساکنان همه ایالتها نمیشود. از طرفی با توجه به تضاد عقاید جمهوریخواهان و دموکراتها در بعد سلامت، دولت بایدن باید به راهکاری جامع مانند همکاری با بیمههای خصوصی برسد.
اما اگر امریکا به تنهایی بتواند در برابر کرونا ایمن شود، تبعات اقتصادی جهانی میتواند اقتصاد آن را تحتالشعاع قرار دهد و در این میان خطر بروز مشاغل کاذب نیز زیاد است. از طرفی جهان نیازمند رهبری اقتصادی امریکا است و این گام مهم نیازمند تعامل بیشتر امریکا با جهان در همه زمینههاست. کشورها تاکنون برای حل بحران کرونا بر مشکلات داخلی متمرکز بودهاند اما تجربه نشان داده است که اقدامات مشترک نتیجه به مراتب بهتری خواهد داشت.
چالش اقتصادی پیش روی بایدن، آسانترین بخش مبارزه او با کووید-19 است و بخش دشوار آن تقابل سیاسی بویژه با سنای جمهوریخواه است. بایدن باید با استفاده از تجربیات سناتوری و معاونتش، راه مصالحه را پیش گیرد و به عبارتی باید راهکار بلندمدت را برای تغییر سیاست در دستور کار قرار دهد و این تنها تفاوت مهم دوران کاری حال و گذشته او است. اگر او بر شعارهایش پایبند بماند، ارتقای شرایط دور نیست. چرخه تجاری و امید به اثرگذاری واکسن میتواند در این مسیر به او کمک کند. این شرایط بایدن را در جایگاهی قرار میدهد که میتواند به پشتوانه جایگاه سیاسیاش ساختار را نیز تغییر دهد. شاید زمان برای او مناسب باشد اما برای یک ریاست جمهوری موفق برنامه خوب نیز ضروری است. / منبع: فارن افرز
رئیس شورای مشاوران اقتصادی اوباما
مترجم: زهره صفاری
بیستم ژانویه، «جو بایدن»، در بدو ورود به کاخ سفید به عنوان رئیس جمهور با چالش اقتصادی به مراتب بزرگتر از آنچه 12 سال پیش در جایگاه معاونت تجربه کرد، روبهرو خواهد بود.
بررسی مقایسهای اقتصاد امروز و 12 سال قبل تفاوتها و شباهتهایی را نشان میدهد که میتواند در ارتقای عملکرد بایدن بسیار مؤثر باشد. در سال 2009؛ بدترین رکود اقتصادی در راه بود؛ اما امروز گرچه مشکلات اقتصادی امریکا بزرگ و چالشبرانگیز است اما کسانی به دنبال بدتر کردن آن نیستند. بنابراین مهمترین و ضروریترین وظیفه «بایدن» کنترل شیوع کرونا، تسریع در روند بهبودیها، ایجاد رفاه برای خانوارها و رشد اقتصادی در چارچوب برنامه بهداشتی و درمانی است که با وجود تأیید کنگره همچنان ناتمام مانده است. اما در شرایط امروز امتیاز مهم بایدن در سال 2021 نسبت به گذشته فضای گسترده مانور مالی او است. همچنین در بحران اقتصادی سال 2008 جهان، امریکا به اندازه دیگر کشورها مقصر شناخته میشد اما شیوع کرونا به امریکا بازنمیگردد و به همین دلیل این کشور این دوره ضربه اقتصادی به مراتب سبکتری نسبت به کشورهای هدف در این بحران دیده است. بنابراین خبر خوب برای دولت جدید امریکا این است که آنها میتوانند از این فرصت برای بهبود همکاریها با قدرتهای اقتصادی جهان بهره ببرند؛ پروسههای مشترکی برای تغییرات آب و هوایی و کنترل بحرانهای آتی که همه کره خاکی را تهدید کرده و تنها راهکار حل آن تعامل جمعی است.
با ظهور «کووید-19» اقتصاد جهانی شوکی بزرگ را تجربه کرد. قرنطینههای همزمان در نیمه اول 2020، کاهش سریع و پیوسته فعالیتهای اقتصادی را در دنیای مدرن رقم زد. این شرایط بر هزینه و تقاضا اثر گذاشت و افراد زیادی شغل خود را از دست دادند. همزمان بسیاری از کشورهای جهان با تزریق نقدینگی و کمک به مشاغل فردی به این بحران واکنش نشان دادند و بانکهای مرکزی نیز با کاهش سودها سیاستهای جدیدی را در پیش گرفتند. امریکا نیز با تخصیص 13 درصد تولید خالص مانند آلمان، بیشترین بودجه را به رفع این بحران اختصاص داد. به این ترتیب با تزریق افزایش بیمه بیکاری، در حالی که شمار زیادی شغلشان را از دست دادند اما بسیاری نیز توانستند با حمایت دولت ارتقا یابند. نرخ بیکاری برای کوتاهمدت بالا رفت اما هرگز به رکورد سالهای 1970 یا 2008 نرسید. اما بحران هنوز تمام نشده است. شمار مبتلایان به کرونا رو به افزایش است و مهمترین سیاست اقتصادی امروز تخصیص بودجه برای ریشه کن کردن آن است. به عبارت دیگر با زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی، ارتقای روند درمان و در نهایت توزیع گسترده واکسن در این مسیر قرار میگیریم. بنابراین هر میزان هزینهای که دولت در این راه صرف کند، نتیجهای دوسویه در سلامت و اقتصاد خواهد داشت. «بایدن» و کنگره باید تهییج اقتصادی و ارتقای رفاه خانوارها را در اولویت قرار دهند. اما در این راه باید از تجربههای گذشته بهره برد و راهکارهای بلندمدت را پیش گرفت. چراکه هیچکس نمیتواند گستردگی یا پایان بحران را پیشبینی کند. یکی از راهها افزایش زمان و میزان بیمه بیکاری است. چرا که شرایط پیشرو ممکن است 10 میلیون نفر دیگر را تا ژانویه بیکار کند پس باید این سیاست در دستور کار دولت بایدن باشد. همچنین پرداخت پول به خانوارهای کمدرآمد هم باید لحاظ شود و دستآخر نیز همکاری با ایالتها و مقامات محلی است. این شرایط میتواند به صورت اتوماتیک وار کمکها را افزایش داده و روند نزولی را متوقف یا کُند، کند. همچنین تغییر در چیدمان نیروی کار نیز میتواند بسیاری از بخشهای اقتصادی را احیا کند. امریکا در شرایطی با شیوع کرونا روبهرو شد که هنوز از تبعات بحران اقتصادی 2008 خلاصی نیافته و به همین خاطر همچنان چالش کارگران بیکار را بهطور کامل پشتسر نگذاشته است. اما راهکار این مشکل ایجاد مشاغل جدید در صنایع جدید است. برقراری سیستم بیمهای اوباما گرچه میتواند مردم امریکا را از شر یکسری هزینهها در بحران بیماری خلاص کند اما همچنان شامل ساکنان همه ایالتها نمیشود. از طرفی با توجه به تضاد عقاید جمهوریخواهان و دموکراتها در بعد سلامت، دولت بایدن باید به راهکاری جامع مانند همکاری با بیمههای خصوصی برسد.
اما اگر امریکا به تنهایی بتواند در برابر کرونا ایمن شود، تبعات اقتصادی جهانی میتواند اقتصاد آن را تحتالشعاع قرار دهد و در این میان خطر بروز مشاغل کاذب نیز زیاد است. از طرفی جهان نیازمند رهبری اقتصادی امریکا است و این گام مهم نیازمند تعامل بیشتر امریکا با جهان در همه زمینههاست. کشورها تاکنون برای حل بحران کرونا بر مشکلات داخلی متمرکز بودهاند اما تجربه نشان داده است که اقدامات مشترک نتیجه به مراتب بهتری خواهد داشت.
چالش اقتصادی پیش روی بایدن، آسانترین بخش مبارزه او با کووید-19 است و بخش دشوار آن تقابل سیاسی بویژه با سنای جمهوریخواه است. بایدن باید با استفاده از تجربیات سناتوری و معاونتش، راه مصالحه را پیش گیرد و به عبارتی باید راهکار بلندمدت را برای تغییر سیاست در دستور کار قرار دهد و این تنها تفاوت مهم دوران کاری حال و گذشته او است. اگر او بر شعارهایش پایبند بماند، ارتقای شرایط دور نیست. چرخه تجاری و امید به اثرگذاری واکسن میتواند در این مسیر به او کمک کند. این شرایط بایدن را در جایگاهی قرار میدهد که میتواند به پشتوانه جایگاه سیاسیاش ساختار را نیز تغییر دهد. شاید زمان برای او مناسب باشد اما برای یک ریاست جمهوری موفق برنامه خوب نیز ضروری است. / منبع: فارن افرز
قربانیان خشونت پس از حادثه چه دردهایی را تجربه میکنند؟
زخم زبان، آتش نگاه
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
زن صدایش را نازک میکند و با لحنی پر از درد و رنج، آه از نهاد برمیآورد: «بمیرم برایت تو که همه زندگیت نابود شده. حالا میتوانی ازدواج کنی با این قیافه؟»
آن یکی با حیرت و تعجب چند دقیقهای بهصورت مرد زل میزند و بعد نچنچ گویان جوری که انگار بدجوری ترسیده دست دخترش را میگیرد و تا جایی که میتواند از او فاصله میگیرد. زن دیگر بهصورت دخترک نگاهی میاندازد و بعد با صدای بلند خدا را شکر میکند و بارها میگوید سلامتی بهترین نعمت است.
اینها فقط چند نمونه از برخوردهای مردم با کسانی است که در اثر یک حادثه صورتشان تغییر شکل داده. این حادثه میتواند یک حادثه خشونت بار مثل حمله اسید پاشی باشد یا سوختن در آتش یا حتی تصادف. اما هرچه هست قربانیان این حوادث میگویند که تا پایان عمر خشونت و سختی دیگری را هم باید تحمل کنند؛ خشونتی که حاصل زخم زبانها و نگاههای مردم است. گاهی نگاهها و حرفها حتی از سر بدجنسی نیست اما چنان حالشان را بد میکند که نگو و نپرس.
الهام سلطانی 30 ساله یک سالونیم پیش قربانی اسیدپاشی همسر سابقش شد. دختری مستقل و زیبا که بعد از جدایی از شوهرش هم یک روز زمین ننشست و دست از تلاش نکشید. بهقول دور و بریهایش واقعاً برای دوباره ساختن زندگی جنگید تا به بهترین شکل از پسرش مراقبت کند. صبح زود از خواب بیدار میشد، کار میکرد، رانندگی میکرد و داشت زندگیاش را از نو میساخت که آن حادثه تلخ رخ داد و همسر سابقش رویش اسید پاشید. الهام نیمی از صورتش سوخت و بینایی یکی از چشمانش از دست رفت. او همانطور که بعد از جدایی از پا ننشست بعد از اسید پاشی و آن همه دوا و دکتر و درمان و جراحی هم دوباره این روزها خودش را پیدا کرده اما همه اینها نمیتواند مانع شود تا نگاههای بیرحم دیگران را نبیند: «آه از نگاه مردم، آه... بعد از این ماجرا بهجایی میرسی که واقعاً برخی رفتارها برایت قابل درک نیست و تازه میفهمی که مردم چقدر ظاهر بینند و چقدر ظاهر آدمها برایشان مهم است. بعد از جدایی، من همه کارهایم را خودم انجام میدادم. تعمیرگاه میرفتم، معامله میکردم، مشاور املاکی میرفتم یعنی هرکاری که یک مرد انجام میداد، انجام میدادم. اما بعد از اسیدپاشی تفاوت برخورد و نگاه مردم را بهوضوح حس میکنم. تحویل نمیگیرند و طوری رفتار میکنند که انگار یک موجود به درد نخوری هستی. گاهی آنقدر معطلت میکنند تا آخرین نفر کارت را راه بیندازند. شاید بههمین خاطر است که از پا ننشستم؛ مثلاً این روزها مدلینگ کار میکنم و طراحی میکنم تا بگویم من همان آدم قبلیام حتی با تواناییهای بیشتر. گاهی به این نتیجه میرسم که چقدر جامعه ما قدرت یک آدم را به ظاهرش داده.»
البته الهام خیلی زود اضافه میکند که او آدمی نیست که در برابر این رفتارها ضعف نشان دهد یا اعتماد به نفسش را از دست بدهد اما خیلیها با این برخوردها اعتماد به نفسشان را از دست میدهند: «میدانی قوی بودن در برابر همه این رفتارها خیلی سخت است. همین برخوردها و نگاههاست که در نهایت موجب گوشه نشینی، انزوا و خانه نشینی افراد میشود. میدانی تا کسی این چیزها را از نزدیک لمس نکرده باشد تا زمانی که چنین اتفاقی برایش نیفتاده باشد نمیفهمد من چه میگویم.»
الهام خیلی وقتها که درگیر کار و زندگی است اصلاً یادش میرود چنین حادثهای برای صورت و بدنش اتفاق افتاده اما همین برخوردهای مردم است که او را دوباره یاد این موضوع میاندازد: «گاهی آنقدر غرق کار و زندگی میشوم، مثل زمانی که درحال رانندگی هستم یا زمانی که مشغول خریدم، توی مترو یا جاهای شلوغ هستم که متوجه دور و برم نمیشوم ولی یک دفعه یک نگاه پر از پرسش من را برمیگرداند به خودم. یک مرتبه دوباره یادم میافتد که من یک فرقی با بقیه دارم. یک چیزی هست که آنها دارند و من ندارم. ایکاش که...»
آرزو هاشمینژاد 17 ساله در کودکی به همراه مادرش قربانی اسید پاشی زن داییاش شد. در این حادثه صورت آرزو سوخت. او بهعنوان یک دختر جوان تجربههای کاملاً متفاوتی را در زندگی از سر گذرانده: «وقتی توی خیابان راه میروم یک مرتبه یکی برمیگردد و با نگاه و نچنچ میگوید خدایا شکرت. قبلاً بچهها توی پارک بویژه پسر بچهها مسخرهام میکردند. توی خیابان یک مرتبه که عقب را نگاه میکنم میبینم یکی دارد ادای سکته در میآورد که بگوید از من ترسیده یا میگویند حالا چه جوری میخواهی ازدواج کنی یا با ترحم شدید با من حرف میزنند. راستش را بخواهی قبلاً تکتک این حرفها برایم خیلی مهم بود، خیلی اذیت میشدم. اما الان دیگر کمتر اهمیت میدهم.»
محسن مرتضوی، قربانی اسید پاشی و عضو هیأت مدیره انجمن حمایت از قربانیان اسید پاشی هم در این باره حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ حرفهایی که ماحصل تجربیات چند سالهشان در کار با آدمهایی است که از نظر فیزیکی تغییر شکل دادهاند و حالا زندگیشان هم زیر و رو شده: «ما بعد از اسیدپاشی مشکلات ثانویهای هم داریم؛ مشکل اول مشکل سوختگی، جراحیها و رفتوآمد و بیمارستان است اما بعد از اینها مشکل نگاه مردم شروع میشود. ما مثل قبل بهخاطر این نگاهها نمیتوانیم درس بخوانیم، شغل قبلیمان را نمیتوانیم داشته باشیم یا آنجور که قبلاً در معابر شهر تردد میکردیم نمیتوانیم عبور و مرور داشته باشیم، دوستانی که قبلاً داشتیم میروند و ما دوستان جدیدی در یک فضای جدید مثل انجمن خودمان پیدا میکنیم. اینکه بچهها بهخاطر نگاه مردم از خیلی امکانات مثل سینما و تئاتر نمیتوانند استفاده کنند، میترسند یا خجالت میکشند از خانه بیرون بروند و... همه اینها باعث میشود بچهها از ازدواج هم محروم شوند و گاهی هرگز به آن فکر نکنند.»
محسن نکاتی را میگوید که نه تنها برای برخورد با کسی که با اسید سوخته و تغییر شکل داده مفید است، که درباره برخورد با هرکسی که حادثهای برایش رخ داده و شکل فیزیکیاش عوض شده ، راهگشاست: «دلسوزی و ترحم نداشته باشیم. ترحم احساس ضعف و بیمصرف بودن به طرف میدهد. به شرایط قربانی توجه کنیم. گاهی حتی کمکهای بیمورد هم به آدم احساس ضعف میدهد. بنابراین با اجازه و سؤال از قربانی کمکش کنیم. مثلاً بپرسیم میتوانم کمکت کنم؟
نگاههای خودمان را کنترل کنیم؛ نگاههایی پر از ترحم، تعجب، کنجکاوی و دلسوزی، نوعی ورود به حریم خصوصی ماست که رنجش و آزردگی میدهد و اعتماد به نفس قربانی را پایین میآورد. من با تعداد زیادی از قربانیها در ارتباطم. آنها میگویند از نگاههای دلسوزانه مردم در خیابان معذب میشوند. برخی با نگاهشان میگویند که از ما میترسند. جوری ما را نگاه میکنند گویی از کره دیگری آمدهایم و انگار تا به حال کسی را ندیدهاند که تغییر فیزیکی در صورت و بدنش رخ داده باشد.»
محسن تأکید میکند: «هنگام صحبت از اصوات غم انگیز استفاده نکنیم، خیلیها حین صحبت با ما لحنشان را غم انگیز میکنند. صدای آه و نچنچ دیگران فقط اضطراب بیشتری به ما میدهد. بهتر است هنگام صحبت با قربانیها محکم و با احترام حرف بزنیم. برخی جوری با بچههایی که نابینا شدهاند یا سوختگی شدید دارند حرف میزنند گویی با یک بچه صحبت می کنند. در صورتی که قربانی هم یک انسان بالغ و کامل است که احساس دارد.»
او تأکید میکند از عکاسی از کسانی که سوختهاند هم خودداری کنید این هم موردی است که بارها برای خودش اتفاق افتاده: «چندین بار در مترو، خیابان و پارک و حتی پاساژها سوژه عکاسی مردم شدم و خیلی غمگین شدهام. این خیلی مهم است که بدانیم هرکسی با هر فرم صورت، شأنی دارد و باید شأن و حرمت انسانیاش حفظ شود.»
با حرفها و کارهای خواسته و ناخواستهمان زخمی دیگر به آنهایی که به هردلیلی آسیب دیده یا دچار ضایعه شدهاند، نزنیم. شاید خودمان ندانیم که اثر برخی از کلمات و نگاههایمان حتی از اسید و آتش ماندگارتر است.
دو روی سکه سیل خوزستان
غلامرضاشریعتی
استاندار خوزستان
بارشهای سیلآسا در خـــــــوزســــتان و آبگرفتگـــی مشــکل امروز و دیروز استان نیســـت و در واقـــع چالشـــی اســـت که همــواره خوزســـتان با آن روبــهرو بـوده است. اگر به بررسی سیلهای خوزستان در ادوار گذشته بپردازیم، میبینیم که در سالهای اخیر میزان خسارت ناشی از سیلها و آبگرفتگیها به دلیل ساخت سدها کمتر شده است. البته شکی نیست که مشکل آبگرفتگی معابر و شهرها، بویژه ورود آب به منازل مردم نجیب خوزستان باید هرچه سریعتر حل شود و این مسألهای است که شخص رئیسجمهوری و دیگر اعضای هیأت دولت هم پس از سیل اخیر خوزستان بر آن تأکید داشتند و من امیدوارم با همت بلند دولت این مشکل خوزستان برای همیشه حل شود، البته رفع این مشکل کمی زمانبر خواهد بود. اگر واقعبین باشیم، باید بدانیم که مشکل خوزستان هم بحث دفع فاضلاب و هم بحث جمعآوری و هدایت آبهای سطحی است که خوشبختانه با عنایت مقام معظم رهبری کار توسعه شبکه فاضلاب روی روال خود افتاده است. امسال ۵۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی برای شبکه فاضلاب اهواز اختصاص پیدا کرده است و امیدواریم در بودجه سال ۱۴۰۰ هم ۵۰ میلیون یورو دیگر هم اختصاص پیدا کند و همچنین تصفیهخانه فاضلاب غرب اهواز هم با فاینانس ۴۰ میلیون یورویی چین قطعی شده و روی مدار عملیاتی افتاده است. با قولهای مساعدی که آقای جهانگیری برای تخصیص بموقع این اعتبارات دادهاند، قطعاً ظرف 2 تا 3 سال آینده مشکل شبکه فاضلاب حل خواهد شد. از سوی دیگر بنا شده طرح جمعآوری آبهای سطحی اهواز که در سال 85 مطالعه شده بود مورد بازنگری قرار بگیرد و مجدد برآورد هزینه بشود. هر چند معمولاً دولت چنین هزینههایی را که در واقع وظیفه شهرداریها بویژه در کلانشهرهاست تقبل نمیکند اما با توجه به مشکلاتی که برای مردم پیش آمده بود، دولت قول مساعدی برای تأمین بخشی از این اعتبار را داده است.
به نظر میرسد ایجاد یک شبکه جامع برای جمعآوری آبهای سطحی در اهواز حدود 10 هزار میلیارد تومان اعتبار لازم داشته باشد که بدون شک از عهده شهرداری برنمیآید و کمک دولت میتواند نویدبخش حل این مشکل باشد. اگر این اتفاق بیفتد، مردم اهواز میتوانند امیدوار باشند طرح جامع جمعآوری آبهای سطحی هم همگام با توسعه شبکه فاضلاب پیش برود. اهواز شهری واقع در دشت است و مانند مشهد و شیراز و تبریز نیست، لذا برای هدایت آبهای سطحی نیازمند سرمایهگذاری بیشتری است. از سوی دیگر در اهواز اقدامات ضربتی که از سال گذشته انجام شده تاحدی جواب داده ولی قطعاً این راهکارها کوتاهمدت است و ما باید مشکل را اساسی حل کنیم. در سیلاب اخیر از 57 نقطه اهواز که در سیلاب سال گذشته دچار آبگرفتگی شد تنها در یک منطقه ورود آب به منازل را داشتیم. امیدواریم با مصوبه هیأت دولت بتوانیم طی هفته آینده کمک بلاعوض و تسهیلات خسارتدیدگان را به دستشان برسانیم. نکته دیگر آنکه در این بارشها باید روی دیگر سکه را که رونق کشاورزی و نویددهنده کشت پربازده در سال آینده هست را هم ببینیم. به عنوان مثال در سالهای قبل سطح زیرکشت آبی تابستانه در استان خوزستان 100 هزار هکتار بود اما امسال به خاطر بارشهای خوب سال گذشته، سطح کشت آبی تابستانه به 450 هزار هکتار رسید. در پایان باید از صبوری مردم خوزستان تشکر کنم و بگویم دولت تا رفع این مشکل در کنارشان خواهد بود.
رشد ۳۰ درصدی بودجه سازمان سینمایی در سال ۱۴۰۰
رمضانعلی حیدری خلیلی
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی
مقایسه وضعیت بودجه سینما در سالهای ۹۸ و ۹۹ نشان میدهد که برخلاف روند کاهشی بودجه سال ۹۹ سازمان سینمایی نسبت به سال ۹۸، افزایش ۳۰ درصدی بودجه سازمان در لایحه بودجه ۱۴۰۰ تا اندازهای امیدوارکننده است. با وجود این رشد، باز هم تناسب درستی میان بودجه و هزینه موجود در سینما برقرار نمیشود. هرچند بودجه سازمان سینمایی به لحاظ کمی و با افزایش ۳۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ به رقم ۲۷۵ میلیارد تومان رسیده است ولی این افزایش تناسبی با افزایش هزینه فعالیتهای سینمایی در عرصههای تولید، عرضه، نمایش و توسعه زیرساختهای سینمایی ندارد.
افزایش حداقل سه برابری هزینه تولید فیلم و احداث سالن سینما در کنار افزایش قیمت ارز برای تأمین نیازهای وارداتی سینمای ایران در حوزه فناوری، تجهیزات تولید و نمایش فیلم و استودیویی در یک سو و از سوی دیگر نبود امکان افزایش حمایت مالی از فعالیتهای سینمایی بهدلیل کمبود بودجه، باعث کاهش سهم اعتبارات حمایتی سازمان در انجام فعالیتهای سینمایی شده است و این خود در سنوات اخیر کاهش اتکای سینما به بودجه دولتی را نشان میدهد.
درباره شیوه هزینهکرد این بودجه افزایش یافته هم باید گفت که این افزایش بودجه، در اصل پشتیبان افزایش کمی اغلب هزینههای ناخالص برنامهها و فعالیتهای سینمایی و همچنین افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارکنان و سایر هزینههای پشتیبانی و اداری و نیز سربار فعالیتهای مذکور خواهد داد. علاوه بر آن باعث میشود تا سهم فعالیتهای اصلی سینمایی از بودجه به نسبت سال قبل تثبیت و تا اندازهای افزایش یابد. علاوه بر اینها با این بودجه میتوان با قدرت بیشتری اولویتهای سازمان را در جهت توسعه زیرساختهای سینمایی و حمایت از تولید محتوا و توسعه بازار محصولات سینمایی دنبال کرد و نیز توجه بیشتری به توسعه سینما در استانها داشت.
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی
مقایسه وضعیت بودجه سینما در سالهای ۹۸ و ۹۹ نشان میدهد که برخلاف روند کاهشی بودجه سال ۹۹ سازمان سینمایی نسبت به سال ۹۸، افزایش ۳۰ درصدی بودجه سازمان در لایحه بودجه ۱۴۰۰ تا اندازهای امیدوارکننده است. با وجود این رشد، باز هم تناسب درستی میان بودجه و هزینه موجود در سینما برقرار نمیشود. هرچند بودجه سازمان سینمایی به لحاظ کمی و با افزایش ۳۰ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ به رقم ۲۷۵ میلیارد تومان رسیده است ولی این افزایش تناسبی با افزایش هزینه فعالیتهای سینمایی در عرصههای تولید، عرضه، نمایش و توسعه زیرساختهای سینمایی ندارد.
افزایش حداقل سه برابری هزینه تولید فیلم و احداث سالن سینما در کنار افزایش قیمت ارز برای تأمین نیازهای وارداتی سینمای ایران در حوزه فناوری، تجهیزات تولید و نمایش فیلم و استودیویی در یک سو و از سوی دیگر نبود امکان افزایش حمایت مالی از فعالیتهای سینمایی بهدلیل کمبود بودجه، باعث کاهش سهم اعتبارات حمایتی سازمان در انجام فعالیتهای سینمایی شده است و این خود در سنوات اخیر کاهش اتکای سینما به بودجه دولتی را نشان میدهد.
درباره شیوه هزینهکرد این بودجه افزایش یافته هم باید گفت که این افزایش بودجه، در اصل پشتیبان افزایش کمی اغلب هزینههای ناخالص برنامهها و فعالیتهای سینمایی و همچنین افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارکنان و سایر هزینههای پشتیبانی و اداری و نیز سربار فعالیتهای مذکور خواهد داد. علاوه بر آن باعث میشود تا سهم فعالیتهای اصلی سینمایی از بودجه به نسبت سال قبل تثبیت و تا اندازهای افزایش یابد. علاوه بر اینها با این بودجه میتوان با قدرت بیشتری اولویتهای سازمان را در جهت توسعه زیرساختهای سینمایی و حمایت از تولید محتوا و توسعه بازار محصولات سینمایی دنبال کرد و نیز توجه بیشتری به توسعه سینما در استانها داشت.
کسب رتبه نخست خبرنگار «ایران » در جشنواره تلویزیونی مستند
چهارمین جشنواره تلویزیونی مستند روز گذشته با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد و مرجان همایونی خبرنگار گروه حوادث روزنامه ایران با گزارش «چشم در چشم تا بدرقه خاموش» موفق به کسب عنوان بهترین اثر مستندنگاری مکتوب با موضوع بحران کرونا شد.
چراغ سبز مشتریان آسیایی برای روزهای بدون تحریم
تابو شکنی از نفت ایران
عطیه لباف
خبرنگار
بزرگترین واردکنندگان نفت آسیا در حال آزمایش آبها هستند؛ به این امید که دولت جدید ایالات متحده در دوره رئیس جمهوری جو بایدن، زمینه را برای ازسرگیری صادرات نفت خام از ایران و ونزوئلا فراهم کند. به عبارت دیگر، همه منتظر لحن نرمتری از بایدن هستند و به همین سبب مدتی است که مشغول سنجش شرایط هستند که اگر خرید نفت از ایران و ونزوئلا را افزایش دهند و یا از سر بگیرند، آیا شرکتهای آنها تحریم میشوند یا خیر؟ و چگونه این اتفاق رقم خواهد خورد. به این مسأله در عرف تجارت جهانی «آزمایش آبها» گفته میشود که معمولاً با خرید تکمحمولهها آغاز و در نهایت به قراردادهای مدتدار (ترم) منجر خواهد شد. اکنون به نظر میرسد که خریداران آرامش بیشتری دارند و احتمال میدهند که بایدن شرایط را ملایم کند تا حداقل بتوانند ایران را به لیست تأمینکنندگان انرژی خود بازگردانند. آنها حتی این موضوع را طی روزهای اخیر به زبان آوردهاند. دارمندرا پرادان، وزیر نفت هند، هفته گذشته گفت که این کشور مایل است از تولیدکنندگان بیشتری نفت بخرد. پرادان در حالی این جمله را به زبان آورد که از او سؤال شد: آیا مایل است تحریمهای کاخ سفید علیه ایران و ونزوئلا را در سیاستهای تأمین انرژی کشورش کمرنگ کند؟ خریداران چینی نیز چنین شرایطی دارند. آنها بویژه به نفت خام فوق سنگین ونزوئلا نیاز دارند و از همین حالا ابراز علاقه کردهاند؛ نفتی متمایل به قیر. به این ترتیب بخشی از بازار از همین حالا منتظر بازگشت نفت ایران و ونزوئلاست و این موضوع نوید دهنده این است که با وجود کاهش تقاضا برای انرژی در نتیجه شیوع ویروس کرونا و مازاد عرضه، بازار تمایل دارد که با روی کار آمدن بایدن و کاهش شدت فشارهای امریکا، برای نفت ایران و ونزوئلا جا باز کند. به این معنی که بازگشت به بازار اگرچه سخت اما ممکن است.
پایان ترامپهراسی
در زمان رئیس جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده سیاست خارجی تهاجمی را دنبال کرد. تحریمها علیه ایران را بویژه در دو بخش روابط بانکی و صنعت نفت، در سال 2018 بازگرداند و سپس اقداماتی را برای محدود کردن صادرات نفت خام ونزوئلا در سال بعد انجام داد. ترامپ و تیم او، پالایشگاههای آسیایی را مجبور کردند تا به دنبال گزینههای نفت خام ترش متوسط و سنگین برای جایگزین نفت این دو کشور باشند. حالا روزهای آخری است که ترامپ در کاخ سفید است. البته در شرایطی که او در حال تشدید تحریمهای خارجی است، امید در بین خریداران آسیایی به کنار رفتن این تحریمها زیاد شده و این مشتریان نفتی انتظار دارند که بایدن توافق هستهای با ایران را احیا کند و همچنین با روی کار آمدن او در ماه آینده، فشارها روی ونزوئلا هم کمتر شود. در این رابطه رویترز مینویسد: «مجلس ایران قانونی را ایجاد کرده است که اگر به تصویب نهایی برسد، به نظر میرسد کار بایدن در رسیدن به توافق با ایران را سختتر میکند و این مسأله کمی نگرانکننده است. چرا که این قانون، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران را مجبور به پایان دادن به بازرسیهای هستهای بینالمللی میکند. کار بایدن دشوارتر شده است، مگر اینکه امریکا تحریمهای اساسی را تا فوریه لغو کند. این فقط چند هفته به تیم بایدن فرصت میدهد تا به موفقیت دیپلماتیک دست یابد.»
کشورها آماده پیشخرید از ایران و ونزوئلا هستند
گزارشهایی از بازارهای بینالمللی و منابع آگاه به گوش میرسد که میگویند از همین حالا کشورهایی نظیر هند مذاکرات برای پیش خرید نفت از ایران را شروع کردهاند. البته از سوی ایران نیز ابراز تمایلها و مذاکرات در جریان است و در روزهای اخیر حتی حسن روحانی، رئیس جمهوری از آمادگی وزارت نفت برای احیای 3 ماهه ظرفیت تولید نفت کشور به منظور افزایش صادرات خبر داد. البته به نظر میرسد که اولین افزایش عرضه نفت ایران به بازار از ذخایر موجود باشد. حالا وزیر نفت هند نیز گفته است: «به عنوان یک خریدار، دوست دارم خریدهای متنوعی داشته باشم و هند حتی قصد دارد برای افزایش اندازه ذخایر استراتژیک نفت خود اقدام کند.» هند از سال 2019 معافیتهای ایالات متحده برای واردات نفت از ایران را از دست داد. در حالی که قبلاً سومین تأمینکننده بزرگ نفت این کشور، ایران بود. این کشور در 10 ماه نخست امسال حدود 3 میلیون تن نفت ایران معادل 72 هزار بشکه در روز را خریداری کرده که 77 درصد کمتر از مدت مشابه سال 2019 است و حالا امیدوار است که با آمدن بایدن این حجم بیشتر شود.
نگرانی بازارربایان از بازگشت احتمالی ایران و ونزوئلا
اما کار سختی پیش روی بایدن و مقامات دو کشور ایران و ونزئلاست. چرا که کشورهای رباینده بازار ایران و ونزوئلا هر کاری میکنند تا مانع از بازگشت نفت این دو کشور شوند و حداقل آن را به تأخیر بیندازند. از همین حالا شنیده میشود که با قوت گرفتن احتمال بازگشت نفت ایران و ونزوئلا به بازار، تولیدکنندگان از عربستان تا کانادا دست به کار شدهاند. به گفته تاجران آسیایی، محبوبیت نمرات با کیفیت مشابه از کانادا و عراق ممکن است بزودی کاهش یابد. ضمن آنکه اوپک پلاس باید خود را برای شرایط جدید به مناسبت بازگشت این دو کشور مؤسس اوپک آماده کند. با این حال اکنون این ظرفیت برای کاهش تحریمهای امریکا به دست آمده و اگر ایران در میان مدت بهطور کامل به بازار بازگردد، میتواند سهمی از کاهش تولید اوپک پلاس را متقبل شود و به جمع کاهندههای تولید این گروه بپیوندد.
یادداشت
سرعت بازگشت نفت ایران به بازار
مرتضی بهروزی فر
کارشناس انرژی
بازار جهانی نفت خام، اکنون بیش از هر زمانی طی 2 سال گذشته به بازگشت نفت ایران امیدوار است. ایرانی که تجربه افزایش سریع صادرات را در دوران پس از برجام داشت و ظرف 6 ماه تولیدش را دو برابر کرد و اکنون نیز بر اساس این تجربه میتواند موفق عمل کند.
در این مدت، فعالان صنعت نفت کشور با وجود تمام مشکلات از تأمین منابع مالی گرفته تا تأمین قطعات و تجهیزات سعی کردهاند که صنعت نفت را روی پا نگه دارند و طرحهای نگهداشت و توسعه را مطابق برنامه جلو ببرند. کاری که با توجه به تحریمها و کاهش درآمدهای صنعت از محل سهم 14.5 درصدی از منابع حاصل از صادرات آسان نبوده است. سهمی که به جرأت میتوان گفت بیشتر کفاف هزینههای جاری را میداده تا نگهداشت و توسعه. اما فعالان این عرصه با همه مشکلات در حد توان این ظرفیت تولید را نگه داشتند و به نظر میرسد که اگر تحریمها لغو شود، ظرف کمتر از 6 ماه میتوانیم تولید را به گونهای افزایش دهیم که صادرات به یک الی 1.5 میلیون بشکه در روز برسد.
سیگنالهای دریافتی از واردکنندگان و مشتریان نیز مثبت ارزیابی میشود و برای خریداران هم این مسأله منطقی است که هر چه سریعتر ایران را به جمع تأمینکنندگان انرژی خود اضافه کنند. آنها همه به دنبال متنوع کردن مبادی واردات انرژی خود هستند. چرا که هرچه تنوع مبادی بیشتر شود امنیت عرضه انرژی آنها افزوده خواهد شد.
اکنون بازار به این گشایش بسیار امیدوار است. به اینکه جو بایدن لحن ملایمتری نسبت به دونالد ترامپ داشته باشد و تحریمها را که اغلب دستورات اجرایی رئیس جمهور امریکا بود، کاهش دهد. تحریمهایی که در مجلس سنا به تصویب نرسیده است. حالا با وجود تلاشهای ترامپ در این روزهای آخر برای سختتر کردن کار برای بایدن و قرار دادن دموکراتها در فشار، به نظر میرسد که دولت بعدی ایالت متحده میتواند این دستورات اجرایی را در مدت کوتاهی لغو کند.
البته اگر تحریمها برداشته شود؛ مسأله اف ای تی اف FATF نیز برای ایران مهم است. لازم است که روی این موضوع تمرکز بیشتری داشته باشیم تا منابع حاصل از صادرات نفت - در صورت سست شدن بنیانهای تحریم- به کشور بازگردد.
و در آخر؛ در صورت هر نوع گشایش و کاهش شدت تحریم نباید منتظر دستیابی به رکوردهای تولید و صادرات دوران برجام باشیم. حداقل طی 6 ماه آینده همچنان بیماری کرونا، تقاضا برای نفت را تحت تأثیر قرار میدهد و رسیدن به سطح تقاضای 2019 دور از ذهن است. ضمن آنکه پس از بازگشت تولید و صادرات نفت ایران به سطح قابل قبول، اوپک پلاس انتظار دارد که ایران نیز به جمع 20 کشور کاهنده تولید بپیوندد و مفهوم آن این است که تا سال 2022 حتی در صورت لغو تحریمها، ایران نمیتواند 2.5 میلیون بشکه در روز -سطح دوره برجام- صادرات داشته باشد. با این حال چشمانداز مثبتی پیش روی این صنعت قرار گرفته و باید از فرصتها استفاده کرد.
خبرنگار
بزرگترین واردکنندگان نفت آسیا در حال آزمایش آبها هستند؛ به این امید که دولت جدید ایالات متحده در دوره رئیس جمهوری جو بایدن، زمینه را برای ازسرگیری صادرات نفت خام از ایران و ونزوئلا فراهم کند. به عبارت دیگر، همه منتظر لحن نرمتری از بایدن هستند و به همین سبب مدتی است که مشغول سنجش شرایط هستند که اگر خرید نفت از ایران و ونزوئلا را افزایش دهند و یا از سر بگیرند، آیا شرکتهای آنها تحریم میشوند یا خیر؟ و چگونه این اتفاق رقم خواهد خورد. به این مسأله در عرف تجارت جهانی «آزمایش آبها» گفته میشود که معمولاً با خرید تکمحمولهها آغاز و در نهایت به قراردادهای مدتدار (ترم) منجر خواهد شد. اکنون به نظر میرسد که خریداران آرامش بیشتری دارند و احتمال میدهند که بایدن شرایط را ملایم کند تا حداقل بتوانند ایران را به لیست تأمینکنندگان انرژی خود بازگردانند. آنها حتی این موضوع را طی روزهای اخیر به زبان آوردهاند. دارمندرا پرادان، وزیر نفت هند، هفته گذشته گفت که این کشور مایل است از تولیدکنندگان بیشتری نفت بخرد. پرادان در حالی این جمله را به زبان آورد که از او سؤال شد: آیا مایل است تحریمهای کاخ سفید علیه ایران و ونزوئلا را در سیاستهای تأمین انرژی کشورش کمرنگ کند؟ خریداران چینی نیز چنین شرایطی دارند. آنها بویژه به نفت خام فوق سنگین ونزوئلا نیاز دارند و از همین حالا ابراز علاقه کردهاند؛ نفتی متمایل به قیر. به این ترتیب بخشی از بازار از همین حالا منتظر بازگشت نفت ایران و ونزوئلاست و این موضوع نوید دهنده این است که با وجود کاهش تقاضا برای انرژی در نتیجه شیوع ویروس کرونا و مازاد عرضه، بازار تمایل دارد که با روی کار آمدن بایدن و کاهش شدت فشارهای امریکا، برای نفت ایران و ونزوئلا جا باز کند. به این معنی که بازگشت به بازار اگرچه سخت اما ممکن است.
پایان ترامپهراسی
در زمان رئیس جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده سیاست خارجی تهاجمی را دنبال کرد. تحریمها علیه ایران را بویژه در دو بخش روابط بانکی و صنعت نفت، در سال 2018 بازگرداند و سپس اقداماتی را برای محدود کردن صادرات نفت خام ونزوئلا در سال بعد انجام داد. ترامپ و تیم او، پالایشگاههای آسیایی را مجبور کردند تا به دنبال گزینههای نفت خام ترش متوسط و سنگین برای جایگزین نفت این دو کشور باشند. حالا روزهای آخری است که ترامپ در کاخ سفید است. البته در شرایطی که او در حال تشدید تحریمهای خارجی است، امید در بین خریداران آسیایی به کنار رفتن این تحریمها زیاد شده و این مشتریان نفتی انتظار دارند که بایدن توافق هستهای با ایران را احیا کند و همچنین با روی کار آمدن او در ماه آینده، فشارها روی ونزوئلا هم کمتر شود. در این رابطه رویترز مینویسد: «مجلس ایران قانونی را ایجاد کرده است که اگر به تصویب نهایی برسد، به نظر میرسد کار بایدن در رسیدن به توافق با ایران را سختتر میکند و این مسأله کمی نگرانکننده است. چرا که این قانون، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران را مجبور به پایان دادن به بازرسیهای هستهای بینالمللی میکند. کار بایدن دشوارتر شده است، مگر اینکه امریکا تحریمهای اساسی را تا فوریه لغو کند. این فقط چند هفته به تیم بایدن فرصت میدهد تا به موفقیت دیپلماتیک دست یابد.»
کشورها آماده پیشخرید از ایران و ونزوئلا هستند
گزارشهایی از بازارهای بینالمللی و منابع آگاه به گوش میرسد که میگویند از همین حالا کشورهایی نظیر هند مذاکرات برای پیش خرید نفت از ایران را شروع کردهاند. البته از سوی ایران نیز ابراز تمایلها و مذاکرات در جریان است و در روزهای اخیر حتی حسن روحانی، رئیس جمهوری از آمادگی وزارت نفت برای احیای 3 ماهه ظرفیت تولید نفت کشور به منظور افزایش صادرات خبر داد. البته به نظر میرسد که اولین افزایش عرضه نفت ایران به بازار از ذخایر موجود باشد. حالا وزیر نفت هند نیز گفته است: «به عنوان یک خریدار، دوست دارم خریدهای متنوعی داشته باشم و هند حتی قصد دارد برای افزایش اندازه ذخایر استراتژیک نفت خود اقدام کند.» هند از سال 2019 معافیتهای ایالات متحده برای واردات نفت از ایران را از دست داد. در حالی که قبلاً سومین تأمینکننده بزرگ نفت این کشور، ایران بود. این کشور در 10 ماه نخست امسال حدود 3 میلیون تن نفت ایران معادل 72 هزار بشکه در روز را خریداری کرده که 77 درصد کمتر از مدت مشابه سال 2019 است و حالا امیدوار است که با آمدن بایدن این حجم بیشتر شود.
نگرانی بازارربایان از بازگشت احتمالی ایران و ونزوئلا
اما کار سختی پیش روی بایدن و مقامات دو کشور ایران و ونزئلاست. چرا که کشورهای رباینده بازار ایران و ونزوئلا هر کاری میکنند تا مانع از بازگشت نفت این دو کشور شوند و حداقل آن را به تأخیر بیندازند. از همین حالا شنیده میشود که با قوت گرفتن احتمال بازگشت نفت ایران و ونزوئلا به بازار، تولیدکنندگان از عربستان تا کانادا دست به کار شدهاند. به گفته تاجران آسیایی، محبوبیت نمرات با کیفیت مشابه از کانادا و عراق ممکن است بزودی کاهش یابد. ضمن آنکه اوپک پلاس باید خود را برای شرایط جدید به مناسبت بازگشت این دو کشور مؤسس اوپک آماده کند. با این حال اکنون این ظرفیت برای کاهش تحریمهای امریکا به دست آمده و اگر ایران در میان مدت بهطور کامل به بازار بازگردد، میتواند سهمی از کاهش تولید اوپک پلاس را متقبل شود و به جمع کاهندههای تولید این گروه بپیوندد.
یادداشت
سرعت بازگشت نفت ایران به بازار
مرتضی بهروزی فر
کارشناس انرژی
بازار جهانی نفت خام، اکنون بیش از هر زمانی طی 2 سال گذشته به بازگشت نفت ایران امیدوار است. ایرانی که تجربه افزایش سریع صادرات را در دوران پس از برجام داشت و ظرف 6 ماه تولیدش را دو برابر کرد و اکنون نیز بر اساس این تجربه میتواند موفق عمل کند.
در این مدت، فعالان صنعت نفت کشور با وجود تمام مشکلات از تأمین منابع مالی گرفته تا تأمین قطعات و تجهیزات سعی کردهاند که صنعت نفت را روی پا نگه دارند و طرحهای نگهداشت و توسعه را مطابق برنامه جلو ببرند. کاری که با توجه به تحریمها و کاهش درآمدهای صنعت از محل سهم 14.5 درصدی از منابع حاصل از صادرات آسان نبوده است. سهمی که به جرأت میتوان گفت بیشتر کفاف هزینههای جاری را میداده تا نگهداشت و توسعه. اما فعالان این عرصه با همه مشکلات در حد توان این ظرفیت تولید را نگه داشتند و به نظر میرسد که اگر تحریمها لغو شود، ظرف کمتر از 6 ماه میتوانیم تولید را به گونهای افزایش دهیم که صادرات به یک الی 1.5 میلیون بشکه در روز برسد.
سیگنالهای دریافتی از واردکنندگان و مشتریان نیز مثبت ارزیابی میشود و برای خریداران هم این مسأله منطقی است که هر چه سریعتر ایران را به جمع تأمینکنندگان انرژی خود اضافه کنند. آنها همه به دنبال متنوع کردن مبادی واردات انرژی خود هستند. چرا که هرچه تنوع مبادی بیشتر شود امنیت عرضه انرژی آنها افزوده خواهد شد.
اکنون بازار به این گشایش بسیار امیدوار است. به اینکه جو بایدن لحن ملایمتری نسبت به دونالد ترامپ داشته باشد و تحریمها را که اغلب دستورات اجرایی رئیس جمهور امریکا بود، کاهش دهد. تحریمهایی که در مجلس سنا به تصویب نرسیده است. حالا با وجود تلاشهای ترامپ در این روزهای آخر برای سختتر کردن کار برای بایدن و قرار دادن دموکراتها در فشار، به نظر میرسد که دولت بعدی ایالت متحده میتواند این دستورات اجرایی را در مدت کوتاهی لغو کند.
البته اگر تحریمها برداشته شود؛ مسأله اف ای تی اف FATF نیز برای ایران مهم است. لازم است که روی این موضوع تمرکز بیشتری داشته باشیم تا منابع حاصل از صادرات نفت - در صورت سست شدن بنیانهای تحریم- به کشور بازگردد.
و در آخر؛ در صورت هر نوع گشایش و کاهش شدت تحریم نباید منتظر دستیابی به رکوردهای تولید و صادرات دوران برجام باشیم. حداقل طی 6 ماه آینده همچنان بیماری کرونا، تقاضا برای نفت را تحت تأثیر قرار میدهد و رسیدن به سطح تقاضای 2019 دور از ذهن است. ضمن آنکه پس از بازگشت تولید و صادرات نفت ایران به سطح قابل قبول، اوپک پلاس انتظار دارد که ایران نیز به جمع 20 کشور کاهنده تولید بپیوندد و مفهوم آن این است که تا سال 2022 حتی در صورت لغو تحریمها، ایران نمیتواند 2.5 میلیون بشکه در روز -سطح دوره برجام- صادرات داشته باشد. با این حال چشمانداز مثبتی پیش روی این صنعت قرار گرفته و باید از فرصتها استفاده کرد.
گزارش «ایران» از ضرورت استفاده از دوچرخه در پاندمی کووید 19
مهار کرونا زیر چرخهای دوچرخهسواران
حمیده امینیفرد
خبرنگار
با شروع کرونا، بسیاری از کشورها، حمل و نقل عمومی را به علت شیوع ویروس محدود کردند و طرحهای محدودیتزای ترافیکی با شدت بیشتری به اجرا درآمد، اما در تهران برعکس این اتفاق افتاد. طرح ترافیک برای تشویق مردم به استفاده از خودروی شخصی بهجای عمومی برداشته شد و حتی زمانی که برگشت هم با کاهش ساعت کاری، فرصت بیشتری به شخصیسوارها داد تا در خیابانها جولان دهند. در نتیجه جای پارک بشدت کمیاب شد و چرخهزدنهای پیدرپی در خیابانها و معابر فرعی، منجر به ترافیک ناخواسته و البته افزایش آلودگی هوا شد. اصرار شهرداری تهران به اجرای طرح ترافیک همچون سابق و البته وزیر بهداشت برخلاف او در همان ابتدا، دو دیدگاه متفاوت را روبهروی هم قرار داد تا بالاخره پس از کشوقوسها این «کاهش ساعت ورود به طرح» باشد که به عنوان راهحل میانی مطرح میشود. اگرچه بحث درآمدزایی شهرداری از اجرای طرحهای ترافیکی هم بهانهای شده بود تا روی دیگر ماجرا دیده نشود! با اینهمه زمستان دوباره نگرانیها را از افزایش آلودگی هوا در شرایط وارونگی بالا برده است. کارشناسان میگویند اگر باران و برف از کلانشهرها گرفته شود، چگونه میتوان از سد آلودگی هوا که اتفاقاً کرونا را هم تشدید میکند، گذشت؟ مثل دیروز که کاهش تندی باد و آغاز تردد خودروها، غلظت ذرات معلق در تهران را بالا برد و اتفاقاً بعد از پایان محدودیتها، طی یک هفته اخیر ترافیک در معابر اصلی و بزرگراهی بشدت افزایش یافته است.
افزایش 2 برابری دوچرخهسواران در سالجاری
یعقوب آزادهدل، مدیر واحد توسعه سیستمهای حمل و نقل پاک سازمان حمل و نقل و ترافیک از یک راهحل مؤثر در شرایط پاندمی نام میبرد، «دوچرخه»! مدی که اتفاقاً در کشورهای دیگر این روزها بشدت مورد توجه قرار گفته است چرا که به گفته او، حمل و نقل عمومی محدود شده و تأکید بر فاصله اجتماعی خیلیها را تشویق کرده تا به سمت دوچرخهسواری بروند. برای همین آمارها در بسیاری از کشورها افزایش یافته است اما این کانادا، امریکای شمالی و تا حدودی اروپا بودند که از دیگر کشورها جلو زدند تا آمار استفاده از دوچرخه در انحصار آنها باشد. آزادهدل میگوید: «آمار ثبت سفارش خرید دوچرخه کشورهای اروپایی و امریکایی از چین در شرایط پاندمی 22 برابر افزایش یافت، تاجایی که شرکتهای چینی بهخاطر افزایش درخواستها دیگر جوابگوی شرکتهای ایرانی با تقاضای محدود نبودند.» (این آمار خرداد ماه امسال ثبت شده است.)
جالب اینکه در ایران، بسیاری از شهرداریها به سمت جمعآوری دوچرخهها به علت شیوع آلودگی رفتند و مردم از ترس ابتلا به کرونا به خودروهای شخصی روی آوردند! البته به گفته آزادهدل، این اتفاق در تهران نیفتاد و اتفاقاً شهرداری تهران با اعطای 6 هزار کارت اشتراک رایگان در موج اول، قصد داشت که شهروندان را به این سمت سوق دهد، اما به علت تبلیغات محدود فقط یک هزار کارت فعال شد.
با این توضیحات شاید فکر کنید که آمار دوچرخه سواری در تهران کاهش یافته است، اما برخلاف تصور، تعداد دوچرخهسواران امسال، نسبت به سال گذشته دوبرابر افزایش یافته و از 4 دهم درصد به 8 دهم درصد رسیده است. هماکنون تعداد کاربران دوچرخه اشتراکی بیش از 40 هزار نفر اعلام میشود، اما آیا این عدد راضیکننده است؟! باتوجه به سند توسعه دوچرخهسواری در تهران که سهم دوچرخهسواری را برای سال 1400، یک و نیم درصد پیشبینی کرده و امسال هم باید تا پایان سال به 9 دهم درصد برسد، جواب قطعاً مثبت است! شاید بپرسید پا به رکاب شدن پیروز حناچی، شهردار تهران در سهشنبههای بدون خودرو تا چه اندازه در پررنگ شدن سهم دوچرخهسواری در پایتخت تأثیر داشته است؟ : «ایشان هنوز هم در روزهای سهشنبه با دوچرخه به محل کار خود میروند. به عدد نمیتوانم اشاره کنم، اما قطعاً در تغییر رویکرد، اختصاص اعتبار و توسعه فرهنگ دوچرخه سواری بویژه درمیان سایر مسئولان تأثیر زیادی داشته است.»
«شیب» و «ترافیک» تهران همواره دو معضلی بودند که خیلیها را از دوچرخهسواری در پایتخت پشیمان میکرد. خیلیهایی که البته تصوری از دوچرخهسواری نداشته و بیشتر براساس شنیدهها قضاوت میکردند. آزادهدل که هر روز یک مسیر 30 کیلومتری از جنوب تهران تا خیابان طالقانی (رفت و برگشت) را رکاب میزند به شهروندان اطمینان میدهد که به این شنیدهها توجه نکنند، اگرچه قطعاً به آموزش دوچرخهسواری در خیابانهای اصلی، تجربه و مهارت کافی هم نیاز است.
البته این حرف به معنای استاندارد بودن خیابانهای تهران برای دوچرخهسواری نیست. ضمن آنکه هیچ محدودیتی هم برای استفاده بانوان از دوچرخه در تهران وجود ندارد اما نمیتوان ادعا کرد که رکاب زدن در مسیر دوچرخهسواری برای خانمها با آقایان یکسان است. تجربه برخی بانوان از ایجاد مزاحمت، متلکپراکنی و بیاحترامیهای برخی از خودروسوارها نشان میدهد که در این زمینه هنوز فرهنگسازیهای لازم نشده است. با اینهمه باید پرسید سهم بانوان در دوچرخهسواریهای هر روز تهرانیها چقدر است؟ آزادهدل میگوید: «حدود 10 درصد!» آمار استفاده در کشورهای دیگر، اما 50-50 است که بیشتر سفرهای خرید و آموزشی است. در تهران هم عمده سفرها با دوچرخه از طریق شخصیهاست و نمیتوان تنها به آمار محدود دوچرخههای اشتراکی بسنده کرد. بیشتر دوچرخه سواریها در پایتخت با لباسهای غیرورزشی و اتفاقاً در ساعات پیک صبح و عصر انجام گرفته و شغلی و آموزشی بوده است. یکی از محدودیتهای اصلی دوچرخهسواری در تهران، اما نه شیب و نه حتی سربالاییهای تندوتیز خیابانها ،که موتورسواران هستند؛ رقبای جدی که اگر قانونمند شوند، قطعاً جایشان را به دوچرخهسواران میدهند.
با اینهمه نکته مهم اینجاست در توصیهها و پروتکلهای بهداشتی ستاد ملی مقابله با کرونا، تأکید بر دوچرخهسواری چه سهمی داشته است؟ این سهم قطعاً منفی است. آزادهدل میگوید: «شهرداری اقداماتی را انجام داد، اما نهتنها دیده نشد، که استفاده از خودرو هم پررنگتر شد. اگرچه محدودیت تردد شبانه به کمک تهران آمد، اما در ستاد هم با وجود ازدحام در حمل و نقل عمومی و البته ترافیک شدید اشارهای به ترغیب مردم برای استفاده از دوچرخه در خیابانها نشد.»
2500 دوچرخه اشتراکی برای جمعیت چند میلیونی تهران!
سید آرش حسینی میلانی، رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران البته معتقد است: «مد دوچرخه در شرایط حاضر به تنهایی نمیتواند بار ترافیکی تهران را به دوش بکشد.» چرایش هم روشن است: «زیرساختهای کافی برای تشویق مردم به دوچرخهسواری و استفاده از آن وجود ندارد. 147 ایستگاه اشتراکی و بیش از 2 هزار و 500 دستگاه دوچرخه برای جمعیت چند میلیونی تهران کافی نیست.» اما آیا شهرداری و شورای شهر برای توسعه مسیرهای دوچرخهسواری اقدامی انجام ندادهاند؟
«اتفاقاً بودجه توسعه مسیرهای ایمن امسال از سوی شورا را به 300 میلیارد تومان افزایش داده و تا پایان سال هم طول مسیرهای ایمن به 500 کیلومتر افزایش مییابد اما حمایت از دوچرخهسواری نیاز به یارانه دولتی هم دارد. در شرایطی که دولت هنوز کمکی برای توسعه حمل و نقل عمومی نکرده است و فقط عدد و رقم ناچیزی در لایحه بودجه امسال و سال ۱۴۰۰ در این باره دیده شده، نمیتوان انتظار داشت که این موضوع در اولویت قرار بگیرد.» به گفته این عضو هیأت رئیسه شورا، جابهجایی با دوچرخه در کلانشهرهای بزرگ دنیا هم سهم ناچیز حدوداً 5 درصدی در حمل و نقل دارد و به همین علت انتظارمان از دوچرخهسواری در پایتخت هم باید منطقی باشد. در سطح شهر تهران هماکنون 221 کیلومتر مسیر ایمن دوچرخه سواری (بوستانها و شبکه معابر) وجود دارد.
حالا کمپینی به نام «من دوچرخهسوارم» هم آمده تا به کمک فرهنگ توسعه دوچرخهسواری بیاید؛ کمپینی که میخواهد از برنامههای آموزشی کمک گرفته و بستر فرهنگی لازم برای استفاده از دوچرخه به عنوان یک وسیله حملونقل عمومی و البته ایمن را فراهم کند. دوچرخهسواران با استفاده از این اپلیکیشن میتوانند به امکاناتی مانند مسیریابی و به اشتراکگذاری دادههای خود با دیگران دسترسی پیدا کنند. پیشبینیها البته نشان میدهد که آینده دوچرخهسواری در تهران روشن است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
ساخت واکسن با کمک دانشمندان ایرانی و خرید آن از خارج از کشور در دستور کار است
-
آرزوی بنا؛ قهرمانی پرسپولیس با مربی ایرانی
-
سهم من در مقابله با کرونا
-
تنها راه نتیجهبخش مذاکرات آستانه بود
-
اجرای عدالت آموزشی با طرح شبکه هوشمند مدارس «دانا»
-
19 استان تحت تأثیر حوادث جوی
-
فرصتسازی در بحران
-
زخم زبان، آتش نگاه
-
دو روی سکه سیل خوزستان
-
رشد ۳۰ درصدی بودجه سازمان سینمایی در سال ۱۴۰۰
-
کسب رتبه نخست خبرنگار «ایران » در جشنواره تلویزیونی مستند
-
تابو شکنی از نفت ایران
-
مهار کرونا زیر چرخهای دوچرخهسواران
اخبارایران آنلاین