نمایش اقتدار پلیس در ششمین مرحله از طرح کاشف
دستگیری 281 زور گیر سارق مسلح و قاتل
گروه حوادث- مرجان همایونی/ لبو فروشی که با هم تیمیهایش از خانههای پایتخت سرقت مسلحانه میکرد، اعضای باند سرقت 14 کیلویی طلا، کری خوانها، از جمله 281 متهمی بودند که در ششمین طرح کاشف دستگیر شدند.بهگزارش خبرنگار «ایران»، در این مرحله از طرح کاشف که توسط پلیس آگاهی تهران بزرگ با هدف دستگیری مجرمان حرفهای و باندی به اجرا درآمد، 281 نفر از مجرمان حرفهای و سابقهدار اعم از مالخران، زورگیران، سارقان مسلح و قاتلان بازداشت شدند. ضمن اینکه باند سه نفرهای که 14 کیلو طلا را بهسرقت برده بودند نیز در دام پلیس افتادند.
این سارقان افرادی را که حامل کیف طلا از بازار تهران بودند شناسایی کرده و طلاهای آنها را بهسرقت میبردند همچنین در این طرح باند 6 نفره سارقان مسلح که در مناطق شرقی تهران با استفاده از سلاح، اقدام به بستن دست و پای ساکنان منزل، ضرب و شتم و سرقت از آنها میکردند بازداشت شده و تاکنون به 10 فقره سرقت اعتراف کردند همچنین از این افراد دو قبضه سلاح کشف شده است.
سرقت کیف طلا
جرمت چیست؟ من گوشی قاپ هستم اما به خاطر مشکلات اقتصادی و بیکاری از گوشی قاپی به فکر کیف قاپی افتادم. این کیف را هم نمیدانستیم که داخلش طلا است. وقتی دزدیدم داخل کیف پر از شمشهای طلا بود. چون تا به حال طلای آب شده بهصورت شمش ندیده بودیم. بعد هم متوجه شدیم که طلا است، بین خودمان پخش کردیم.
چطوری سرقت کردی؟ دو نفر بودند، همدستم کیف را زد و مرد دیگری که با او بود، با همدستم درگیر شد. حتی کسی که با شاکی بود هم ظاهراً کلی طلا با خودش داشت. اگر ما میخواستیم طلا سرقت کنیم کیف فرد دوم را هم میزدیم.
هرکدام چقدر گیرتان آمد؟ نفری 2 و نیم کیلو بود. اما چون این پولها برای من خوردن نداشت؛ طلاها را نگه داشتم و دست به آن نزدم.
چند وقت است که سرقت میکنی؟ 4 سال.
سابقه داری؟ بله. 3 بار دستگیر شدهام.
چطوری سرقتها را انجام میدادید؟ معمولاً با دو موتور میرفتیم. گوشیهای گرانقیمت را سرقت نمیکردیم چون اگر گیر میافتادیم نمیتوانستیم رد مال بدهیم.
طلاهایی که سرقت کردی چند کیلو بود؟ 12 و نیم کیلو اما شاکی میگوید 14 کیلو.
تیراندازی برای کری خوانی
دو مرد، در حالی که یکی از آنها مسلح بود اقدام به تیراندازی و تخریب یکی از واحدهای صنفی در منطقه کن کرده بودند و به دنبال این تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت، مأموران پلیس امنیت وارد عمل میشوند. متهمان این پرونده بلافاصله در شهرستان پرند دستگیر شدند.
چه شد که دست به اسلحه شدی؟ یکی از دوستانم چند وقت قبل کشته شد و شاکی و دوستانش عکس مرا استوری اینستاگرامشان کرده بودند. ناراحت شدم و سر این موضوع با آنها دعوا کردم.
اما گفته میشود انگیزهتان کری خوانی بوده و تعمدی به محل شاکی آمدی تا به او ثابت کنی که حتی در محل آنها هم قلدری؟ متهم جوان سکوت میکند.
همیشه اسلحه با خودت حمل میکنی؟ نه مگه اینجا تگزاس است. تازه اسلحهای که همراهم بود خراب بود و دو تا تیر هم شلیک نمیکرد. اسلحه خراب هم با چوب دستی هیچ فرقی ندارد.
سابقه داری؟بله، 7 بار بهخاطر مشروب و شرارت زندان رفتهام.
لبو فروش مسلح
سرقتها را چطور انجام میدادید؟ما برای این کار دو تا شگرد داشتیم. سرقتهای بالا سری و سرقتهای خانه رویی.
بیشتر توضیح میدهی؟سرقتهای بالا سری، یعنی میدانیم که صاحب خانه هست و با این علم و مسلحانه وارد خانهها شده و سرقتمان را انجام میدادیم. سرقتهای خانه رویی، از اسمش مشخص است. زنگ خانهها را میزدیم و اگر کسی در را باز نمیکرد، وارد خانهها شده و سرقت را انجام میدادیم.
چرا اسلحه استفاده میکردید؟ برای اینکه گیر نیفتیم. در این سرقت آخر هم با خودمان برده بودیم، استفاده هم نکردیم فقط برای ترساندن صاحبخانه ها می بردیم.
سوژههای سرقت مسلحانهتان را چطور شناسایی میکردید؟ یکی از آنها دایی دوستم بود. به ما گفت که داییاش در این مدت هر چه پول گیرش آمده طلا خریده و آمار سرقت از خانه را به ما داد. میگفت با دایی اش اختلاف دارد و میخواهد حال او را بگیرد. فکر نمیکردیم کسی داخل خانه که واقع در خیابان پیروزی بود، باشد، وارد که شدیم یک نفر داخل خانه بود که با بستن دست و پاهایش از خانه سرقت کردیم. در این سرقت اسلحه کلت و وینچستر با خودمان برده بودیم.
با اعضای باند چطور آشنا شدید؟ حدود چهار ماه قبل بود که از روی نداری و فقر دوستم که اسلحه خریده بود پیشنهاد سرقت داد. من لبو فروش هستم و شبها دوستانم میآمدند سر بساط و از کارهایشان تعریف میکردند. اینکه چه پول خوبی در این سرقتها گیرشان میآید و وضع زندگیشان از اینرو به آن رو شده است. من هم که همسرم پا به ماه بود و وضع مالی خوبی نداشتم وسوسه شدم که با آنها همراه شوم. بعد از آن سوار خودروی پرایدی که برای دوستم بود و پلاکش را پوشانده بودیم میشدیم و پس از شناسایی سوژهها، نقشه سرقت را اجرا میکردیم.
سابقه داری؟ من سابقه درگیری و مواد دارم، اما نمیدانم چطوری گیر افتادم.
در این سرقت چقدر گیرت آمد؟ من نقش راننده این سرقتها بودم که 85 میلیون تومان گیرم آمد.
سردار حسین رحیمی در حاشیه برگزاری این طرح درباره جزئیات بازداشت قاتلی بهنام بهلول که دختری بهنام شیما صباگردی را به قتل رسانده بود، نیز گفت: این قاتل پس از تعرض به مقتول، جسدش را در حیاط منزل خود مخفی کرده بود و حدود یک سال همکارانم روی این پرونده کار کردند، متهم پرونده نیز تاکنون چند بار بازداشت و آزاد شده بود دهها مکان را بهعنوان محل دفن دختر جوان معرفی کرده بود ، اما در نهایت محل اصلی دفن جسد را به مأموران معرفی کرد.
انهدام باند سارقان زورگیر پایتخت
بازداشت دومین متهم پرونده مرگ زن مسافر
گروه حوادث/ دومین عضو باندی که با سوار کردن زنان و دختران از آنها سرقت کرده و در یکی از پروندههایشان پس از بیرون انداختن سوژه از خودرو، مرگش را رقم زده بودند، بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از ساعت ۶:۳۰ چهارشنبه ۱۲ شهریور، پس از تماس مرد رهگذری با پلیس که عنوان کرده بود شاهد پرتشدن زنی توسط سرنشینان یک خودروی عبوری بوده، آغاز شد. باتوجه به وخامت حال زن میانسال به نام فتانه وی توسط نیروهای اورژانس در حال انتقال به بیمارستان بود که در میانه راه تسلیم مرگ شد.
تنها شاهد این ماجرا که همان فرد گزارشکننده موضوع به پلیس بود به مأموران گفت پس از آنکه زن میانسال از خودرو به بیرون پرت شد ماجرا را اینگونه برایم تعریف کرد: در حوالی پل مدیریت منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی با سه سرنشین مقابل پایم توقف کرد. فکر کردم مسافرکش است و افراد داخل خودرو هم مسافر هستند. به همین خاطر سوار شدم. اما پس از طی مسافتی آنها از من خواستند که پول نقد و وسایل باارزشم را در اختیارشان قرار دهم. تازه آن زمان بود که متوجه شدم، زورگیر هستند و وقتی مقاومت مرا دیدند کتکم زدند و پول و طلاهایم را گرفتند و من را از ماشین به بیرون پرت کردند و متواری شدند. با اعلام خبر مرگ زن میانسال تحقیقات به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت برای شناسایی زورگیران در دستور کار قرار گرفت و جسد برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد و متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را سکته قلبی ناشی از شوک سرقت و پرت شدن از خودرو اعلام کردند. در حالی که تحقیقات برای شناسایی سه متهم زورگیر ادامه داشت، گزارشهای مختلفی از دختران و زنان جوان به پلیس اعلام شد که تحت عنوان مسافر سوار بر خودروهای عبوری شده و از سوی سرنشینان این خودروها مورد آزار و اذیت و سرقت قرار گرفتهاند. این در حالی بود که گزارشات به صورت جداگانه بود و این احتمال مطرح شد که متهمان پرونده مرگ زن میانسال، با متهمان زورگیری از زنان و دختران پایتخت یکی باشند.
سرقت خودروی پراید
با گذشت چند هفته از این حادثه، مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب گزارش سرقت خودروی پرایدی را دریافت کردند. راننده که بشدت آسیب دیده بود؛ مدعی شد که 3 پسر جوان به عنوان مسافر سوار خودرواش شده و بعد از دقایقی با ضرب و شتم و تهدید او را از خودرو بیرون انداخته و پرایدش را به سرقت بردهاند. با این گزارش سرقت، مأموران شماره پلاک خودروی سرقتی را به واحدهای پلیس اعلام کردند و سه روز بعد، عوامل تجسس کلانتری حین گشتزنی به خودروی پرایدی مظنون شدند که پس از استعلام مشخص شد که خودروی پراید همان خودروی سرقتی است و سارقان یک زن میانسال را به عنوان طعمه سوار خودروشان کرده بودند. سرنشینان خودرو با دیدن گشت پلیس اقدام به فرار کردند و در حین فرار با خودروی لکسوسی تصادف کرده و در نهایت با تلاش مأموران پلیس، یکی از متهمان دستگیر شد. با تحقیقات مأموران از این متهم 17 ساله مشخص شد که او یکی از اعضای باندی بوده که موجب مرگ زن میانسال شده است و در اظهاراتش به سرقت، آزار و اذیت دختران و زنان نیز اعتراف کرد.
با اعترافات او، دو همدست دیگرش نیز شناسایی شدند و تلاش برای دستگیری آنها ادامه داشت، تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند دومین عضو این باند را هم دستگیر کنند.
او در خصوص مرگ فتانه نیز گفت: آن روز هم زن میانسال را به عنوان مسافر سوار کردیم، کمی مقاومت کرد و ما هم با او درگیر شدیم و پس از سرقت وسایلش او را از خودرو به بیرون پرت کردیم. با اعتراف متهم 18 ساله و به دستور بازپرس رحیم دشتبان او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت تا تحقیقات تکمیلی از او صورت گیرد.
محاکمه متهم فراری پس از 5 سال
گروه حوادث/ مرد جوانی که متهم است پنج سال قبل با ضربه چاقو چشم همکارش را نابینا کرده و به مدت 5 سال متواری شده بود صبح روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این در حالی است که متهم مدتی پس از حادثه در شعبه 2 دادگاه کیفری محاکمه شده و به پرداخت دیه محکوم شده بود اما این حکم با اعتراض شاکی همراه شد و پس از سیر مراحل قانونی و ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور پرونده متهم بعد از 5 سال به شعبه یک دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
رسیدگی به این پرونده از 5 سال پیش با گزارش یک نزاع در داخل یک رستوران آغاز شد و مأموران پس از حضور در محل فردی به نام قاسم را بهعنوان متهم دستگیر کردند و حسین هم که از ناحیه چشم مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد.
پس از بهبودی نسبی حسین، او از قاسم شکایت کرد و پرونده آنها به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، شاکی درخواست قصاص کرد و گفت: من و قاسم در یک رستوران کار میکردیم. روز حادثه قاسم بدون هیچ دلیلی با من دعوا کرد و من هم برای دفاع از خودم با او مقابله کردم حتی در میان درگیری چندبار از او پرسیدم که چرا دعوا میکنی ولی او توجهی به حرفهایم نمیکرد و بعد از لحظاتی هم چاقویی از جیبش درآورد و ضربهای به چشمم زد و باعث شد نابینا شوم. حالا هم تنها درخواستم قصاص متهم است.
قضات شعبه 2 پس از بررسی مدارک و اظهارات مطرح شده و همینطور نظریه پزشکی قانونی رأی بر پرداخت دیه صادر کردند که این حکم با اعتراض شاکی همراه شد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت.
در ادامه قاسم با وثیقه آزاد شد و دیوان عالی کشور هم با این موضوع که پرونده باید در دادگاه کیفری یک مورد بررسی قرار گیرد و در صلاحیت این دادگاه است، حکم صادره را نقض کرد و مقرر شد تا متهم بار دیگر محاکمه شود. اما قاسم پس از آن متواری شد و پلیس بعد از 5 سال توانست محل اختفای او را شناسایی و دستگیرش کند.
بعد از آنکه متهم بازداشت شد صبح روز گذشته محاکمه شد. در ابتدای این جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: من چشمم را از دست دادم و دیگر نمیتوانم مثل سابق کار کنم. زندگیام با مشکلات زیادی مواجه شده است و زندگی شخصیام بهطور کلی تحت تأثیر قرار گرفته است.
حالا هم روی خواستهام هستم و گذشتی هم ندارم و از قضات میخواهم که متهم مجازات شود. ضمن اینکه امروز شاهدی را هم به دادگاه آوردهام که راجع به درگیری آن روز توضیح دهد.
در ادامه وکیل شاکی به جایگاه رفت و گفت: موکل من صدمه شدیدی دیده است و من هم درخواست دارم تا خواستهاش پذیرفته شود. پزشکی قانونی اعلام کرده است که امکان قصاص چشم وجود ندارد. ما درخواست قصاص چشم کرده بودیم اما اگر امکانش وجود ندارد درخواست اشد مجازات برای متهم و مطالبه کلیه حقوق حقه قانونی موکلم را دارم.
سپس متهم به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: من اتهامم را قبول ندارم در دادگاه قبلی هم گفتم. من این کار را نکردم و شاکی به دروغ مدعی شده من درگیری را شروع کردم در حالی که او داشت زمین را جارو میزد و به من فحش داد و ما درگیر شدیم. بعد هم در حال زدن من بود که یکی از همسایههای ما به حمایت از من وسط آمد و او را زد. پس از آن حسین چاقو کشید و دست مرد همسایه را زخمی کرد و چند ضربه هم به من زد در همین حین پلیس وارد ماجرا شد و من را بازداشت کرد.
قاضی از متهم پرسید چه کسی بهصورت شاکی چاقو زده و باعث کوری چشمش شده که متهم پاسخ داد: من نمیدانم چه اتفاقی افتاد من چاقو نداشتم خود شاکی چاقو داشت. چون دعوا بود متوجه نشدم که چه کسی چاقو را به چشم حسین زده است.
قاضی سؤال کرد: درگیری بهچه دلیل بود؟ متهم گفت: درگیری اصلاً با من نبود درگیری بین حسین با شخص دیگری بود که حالا آن شخص را بهعنوان شاهد به دادگاه آورده است. من در آن زمان بابت ضرباتی که از حسین خورده بودم شکایتی نکردم اما حالا از او شکایت دارم.
در این هنگام متهم ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: سعید از سالها قبل دچار ناراحتی چشم بود و کم بینایی داشت هردو چشم او دچار کم بینایی است شاید به خاطر همین مشکلش بوده که چشمش را تخلیه کردهاند و موضوع اصلاً به من ربطی ندارد.در این هنگام قاضی گفت: مدارک پزشکی و نظریه پزشکی قانونی تأیید کرده که چشم شاکی به خاطر ضربه چاقو نابینا شده است.قاضی از متهم پرسید شما که مدعی هستی کاری نکردی چرا 5 سال فرار کردی که متهم گفت: من کاری نکرده بودم که فرار کنم فقط داشتم در جایی زندگی میکردم و چون نشانی ای از من نداشتند فکر کردند فرار کردهام.
پس از اظهارات شاکی و متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
قمـــار 20 میلیونی پسر از حساب پدر
گروه حوادث/ پسر ۱۷ سالهای که با سوءاستفاده از حساب بانکی پدرش اقدام به برداشت 20 میلیون تومان پول برای فعالیت در سایتهای غیرقانونی قمار و شرطبندی کرده بود، توسط پلیس فتای استان همدان شناسایی شد.
چندی پیش یکی از شهروندان با مراجعه به پلیس فتا مدعی شد در پی مراجعه به بانک متوجه برداشت 20 میلیونی از حسابش طی چند فقره برداشت غیرمجاز شده است. با درخواست و طرح شکایت این شهروند، موضوع در دستور کار کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت که پس از بررسیهای تخصصی مشخص شد پسر شاکی با سوءاستفاده از حساب پدرش اقدام به فعالیت در سایتهای غیرقانونی قمار و شرطبندی کرده و در مجموع 20 میلیون تومان باخته است.
سرهنگ فیروز سرخوش نهاد، رئیس پلیس فتای استان همدان در این باره گفت: البته اغلب گردانندگان این سایتها در خارج از کشور سکونت دارند اما با تلاش کارشناسان پلیس فتا فردی که با راهاندازی کانال تلگرامی اقدام به تبلیغ و جذب عضو برای سایتهای شرطبندی میکرد، شناسایی و دستگیر شد.