قرائتها روایتها رقابتها
چرا قرائت معتبر از امام مهم است؟
اگر بخواهیم سخنرانیهای رهبر انقلاب را در طول یک سال سطحبندی کنیم، بیتردید سخنان ابتدای سال رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی و نیز سخنرانی روز ۱۴ خرداد به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی رحمةالله علیه در بالاترین درجه از اهمیت قرار دارند. با مروری به این سخنرانیها در طول سالیان گذشته، مشاهده میکنیم که مهمترین مسائل روز داخلی و خارجی در این سخنرانیها مطرح میشود؛ بهطوریکه تحلیلگران سخنرانی ابتدای سال ایشان را برنامه جمهوری اسلامی برای یکسال پیشرو میدانند. اگرچه در سخنرانیهای ۱۴ خرداد وجه اندیشهای و مبنایی سخنرانیها به دلیل مباحث مربوط به اندیشه و شخصیت امام بیشتر است، اما باز هم مسائل مهم داخلی و خارجی مورد اشاره، تحلیل و تبیین رهبری قرار میگیرند. ۱۴ خرداد امسال اما در حالی که نزد افکار عمومی و رسانهها انتظار میرفت با توجه به رسیدن مذاکرات هستهای به مراحل حساس خود و نیز اوضاع نابسامان، پیچیده و چندلایه منطقه، حضرت آیتالله خامنهای مستقلاً در اینباره صحبت کنند اما ایشان اکثر وقت سخنرانی را به مسأله تبیین «اصول امام» و هشدار نسبت به «تحریف شخصیت امام» اختصاص دادند؛ چرا؟
در حالیکه به نظر میرسد مسیر آینده جمهوری اسلامی با توجه به «قرائت معتبر امام» روشن باشد اما برخی در نظر دارند در عرض ریل معتبر و اصلی انقلاب و اصول امام، ریلگذاری جدیدی بر مبنای سلایق شخصی خود ایجاد کنند تا بتوانند بیشترین نقش و تأثیر را در آینده مسیر انقلاب - بر طبق آنچه خود صلاح میدانند - داشته باشند.
پاسخ به چرایی این پرسش به تصمیمات بزرگی برمیگردد که جمهوری اسلامی ایران در آیندهای نزدیک باید در چگونگی پایان دادن به مناقشه هستهای، نحوه تعامل با نظام بینالملل و تعیین جایگاه و نقش منطقهای خود اتخاذ کند. البته این نکته بدان معنا نیست که لزوماً هدف این افراد برای قدرتطلبی و یا تضعیف انقلاب است بلکه حتی برخی از سر دلسوزی و اعتقاد بهدرستی مسیر خود تلاش میکنند، اما به هر حال امروز در برخی مسائل نظیر استکبارستیزی، نحوه تعامل با استکبار، شیوه حکومتداری و کشورداری، استقلال، نحوه زندگی و تعامل مدیران و کارگزاران نظام و... اختلاف دیدگاه با اصول اساسی امام خمینی دارند. به نظر میرسد این طیف بعد از رحلت امام و به مرور زمان به سمت عملگرایی صرف رفته و به دنبال انطباق هرچه بیشتر با نظام بینالملل در مسیر غربی هستند.
قرائتها، روایتها و رقابتها!
روزها و سالهای پیشرو (پیچ تاریخی) برای جمهوری اسلامی بسیار حیاتی است. نه تنها ایران بلکه همه قدرتهای بینالمللی و منطقهای سعی میکنند تا با استفاده از ظرفیتهای خود، از این آشفتهبازار جهانی و منطقهای بیشترین امتیاز ممکن را برای تعیین جایگاه خود در نظم جدید بینالمللی بهدست آورند. برای مثال، راهبرد «گردش به شرق» امریکا و تمرکز بیشتر در شرق جهان، ناشی از همین مسأله است. جمهوری اسلامی ایران نیز در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی با مسائل و موانعی روبهرو است و حل این مسائل بیش از هر زمان دیگری به آینده جمهوری اسلامی پیوند خورده است. از این رو نگاه تقلیلگرایانه و حتی سرزنشگرایانه نسبت به استکبارستیزی، بزک کردن امریکا و تعامل با او و نیز واکنشها نسبت به تحولات منطقه را نباید در سطح اختلاف دیدگاههای رایج و یا رقابتهای سیاسی دید. دغدغههای فوق، این طیف را بر آن داشته است تا هرچه بیشتر نظرات و تجویزات خود را برای ریلگذاری آینده انقلاب بیان کند.
جهتگیریها مهم است
در چند سال اخیر نیز این روایتها و قرائتها هرچه بیشتر شد تا جایی که رهبر انقلاب در تیرماه ۹۲ و در دیدار با کارگزاران نظام گفتند: «جهتگیریها مهم است. بنده در روز چهاردهم خرداد امسال در سالگرد رحلت امام بزرگوار رضوانالله تعالی علیه در مرقد مطهر ایشان، جهتگیریهای انقلاب را بر اساس قرائت امام - که برای ما معتبر و حجت است - شرح دادم. جهتگیری در سیاست داخلی، جهتگیری در سیاستخارجی، جهتگیری در عرصه فرهنگ، جهتگیری در عرصه اقتصاد را مفصلاً گفتم... گاهی تفسیر غلط از امام میشود، تفسیر غلط از جهتگیری موردنظر امام انجام میگیرد؛ که این هم چیز بدی است و خطرناک هم هست. خوشبختانه بینات امام جلوی چشم ما است؛ بیانات امام، صدای امام، نوشته امام، آثار امام، جلوی چشم ما است.»
با توجه به مطالب فوق، به نظر میرسد روایتها و قرائتهایی که بوی تحریف و انحراف از اصول امام را میدهند مسأله جمهوری اسلامی نیستند بلکه فرامسأله هستند. چراکه اصول امام به عنوان شاخص حرکت و عملکرد بهشمار میآید و حال اگر این میزان، تحریف و یا منحرف شود، تصمیمگیری و سنجش عملکرد در مسائلی نظیر مذاکرات هستهای، تحولات منطقهای و مسائل فراوان دیگر مرتبط با جمهوری اسلامی چگونه قابل ارزیابی هستند؟
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان ۱۴ خرداد گفتند: «ما اگر بخواهیم شخصیت امام را به معنای واقعی کلمه پیدا کنیم، این راه دارد؛ اگر ما این راه را رفتیم، مطلب حل خواهد شد والا امروز کسانی میآیند طبق میل خود و سلیقه خود یکجور امام را معرفی میکنند، ممکن است در فرداها کسان دیگری بیایند و بر طبق سلایق دیگری، بر طبق حوادث دیگری که در دنیا پیش میآید، مصلحت بدانند که امام را جور دیگری معرّفی کنند... آن راهی که میتواند مانع از این تحریف بشود، بازخوانی اصول امام است.»
فرامسأله جمهوری اسلامی، باید فرامسأله حلقه وفاداران به آن هم باشد. نباید با اصول امام شعاری برخورد کرد و سخنان رهبر انقلاب را در این زمینه طوطیوار تکرار کرد و بر سر این و آن کوبید. باید مکتب امام و اصول امام را فهمید و طبق آن رفتار کرد و با آن عملکرد دیگران را سنجید. ایشان در سخنرانی ۱۴ خرداد تذکر دادند: «هرکسی هر حرفی را که خودش میپسندد به امام نسبت ندهد. آنچه را به امام نسبت میدهیم، باید در منابع مربوط به امام موجود باشد، آن هم به شکل مکرر، به شکل مستمر، مثل همین موارد هفتگانهای که ما گفتیم؛ اینها از اول بیانات امام تا آخر، همینطور که انسان مراجعه میکند، در طول سالهای متمادی، همه این مطالب را انسان در بیانات امام میبیند، اینها میشوند اصول. دیگران هم بگردند با همین شیوه اصول را پیدا کنند.» بنابراین برای اینکه مقهور روایتهای منشوری نشویم، باید با روش صحیح به محکمات امام (بیانات امام، صدای امام، نوشته امام، آثار امام و وصیتنامه امام) مراجعه کنیم.
پینوشت:
۱. (کتاب واکاوی مدل رفتاری امریکا علیه جمهوری اسلامی، قاسم فولادی، آیندهپژوهی علوم و فناوریهای دفاعی؛ ۱۳۹۰)
بــرش
اما چرا امام؟
از یاد نبردهایم که برخی در زمان نه چندان دور به دنبال حذف امام و اصول ایشان از ذهن و محاسبات مردم ایران بودند و عقیده داشتند که امام را باید به موزهها سپرد. حتی بعد از اینکه این طراحی، اثرگذاری مورد نظر آنها را درپی نداشت، آنها روی بازنمایی اندیشه و رفتار امام در قالب شخصیتی خشن برنامهریزی کردند که این طرح نتوانست آنها را به مطلوب برساند. بنابراین باید پرسید که برای مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران، چرا امام مورد هدف قرار میگیرد؟ پاسخ آن است که در این راه، بهترین وسیله برای متقاعد کردن عموم مردم و نخبگان، استناد به اندیشه، شخصیت و رفتار امام خمینی رحمةالله علیه به عنوان نماد وحدت و حبلالمتین نظام جمهوری اسلامی و همچنین شاقول و شاخص انقلاب است. به همین جهت چند وقتی است که قرائتها و روایتهای مختلف و بعضاً شاذ از بنیانگذار جمهوری اسلامی از سوی برخی تریبونها و رسانهها مطرح میشود؛ از مطالبی درباره رابطه با امریکا که با محکمات امام خمینی منافات دارد تا حتی تردید در مفهوم استقلال سیاسی و خودکفایی. با بررسی این سخنان درمییابیم طیفی به دنبال بازنمایی لیبرالی و دموکراتیک و حتی انعطافپذیر در برابر اصولی از امام خمینی هستند که رهبر انقلاب در سخنان ۱۴ خرداد خود بدان اشاره کردند. البته بحث رقابت و جنگ روایتها مختص به ایران نیست بلکه امریکا نیز برای پیشبرد اهداف خود روی این مسأله سرمایهگذاری فراوانی کرده است. «از جمله مفاهیمی که توسط ارتش امریکا توسعه یافت، جنگ روایتها بود. جنگهای اخیر نشان دادهاند که جنگهای نوین فراتر از عناصر فیزیکی میدان جنگ هستند. رسانهها مهمترین عامل برای جنگ در جهت بردن و پیروزی در بیان روایت هستند.»۱
ادامه از صفحه 13
5 صفتی که شاید بیش از دیگر صفات امام(ره) زبانزد خاص و عام بود، نظم ایشان است. نمونههایی که از نظم رفتاری امام(ره) نقل شده، به تنهایی گواه این ادعاست که از آن جمله، برنامه تقریباً ثابت زندگی شبانهروزی امام(ره) است. معروف است که ایشان ثانیهها را نیز رعایت میکرد (همان، «خاطرات مرضیه حدیدچی دباغ»، ج 2، ص 141 و ص 333) و اطرافیانش ساعتهای خود را با رفتارهای روزانه وی تنظیم میکردند. (همان، جلد 2، خاطرات حمید روحانی، ص 333) یکی از افرادی که مدتی همراه امام(ره) بوده، در مورد نظم زندگی ایشان میگوید: ساعات شب و روز امام چنان تقسیمبندی شده بود که ما میتوانستیم بیآنکه امام را ببینیم، بگوییم مشغول چه کاری است.
6 اما در زندگی اجتماعی، مهمترین ویژگی امام(ره) خوشبینی وی به انسانهاست که نتیجه آن «مردمدوستی» و «مردمگرایی» است. بیشک تأکید امام(ره) بر رضایت مردم، حفظ حضور مردم و ضرورت رسیدگی به وضع آنان، گویای این مدعاست.
در این میان باید به صراحت امام(ره) در روابط اجتماعی نیز اشاره کرد. معروف بود که ایشان در بیان حق بویژه زمانی که احساس تکلیف میکرد، هیچگونه ملاحظه منفعتی، فامیلی، رودربایستی و عاطفی را رعایت نمیکرد. اگر فردی تقاضای نابجایی میکرد که اجابت آن مستلزم تضییع حقوق دیگران (و یا حتی امتیازی بدون استحقاق) بود، صریحاً به او یادآور میشد که چنین حقی ندارد.
7 حضرت امام(ره) در مقام شخصیت سیاسی، انسانی است صادق، شجاع، دارای اعتماد به نفس و عزت نفس استثنایی. «صداقت» مهمترین ویژگی زندگی سیاسی ایشان بود. عالیترین جلوه صداقت امام در عرصه سیاست، در رابطه ایشان با تودههای مردم نمود مییافت. او همواره به سیاستمداران تذکر میداد کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید.
شجاعت و بیباکی امام(ره) ویژگی دیگر سیره سیاسی وی بود. (همان، ج 4) واکنشهای ایشان به بسیاری از بحرانها نیز این گفته را تأیید میکرد. در واقع، شجاعت امام(ره) روی دیگر سکه اعتماد به نفس ایشان است. رهبر باید به این باور رسیده باشد که در او توانمندیهای فوقالعادهای (چه بهخودیخود و چه با اتکای به عوامل دیگر) وجود دارد و میتواند بسیاری از کارهای بهظاهر ناممکن را انجام دهد. امام(ره) به هنگام تبعید و در اوج خفقان رژیم شاه، به علما نوید پیروزی میداد و از آنان میخواست به بهانه معلوم نبودن نتایج قابل پیشبینی، دست از مبارزه و آگاهیبخشی برندارند.
8 سرانجام باید به عزتنفس امام(ره) در زندگی سیاسی ایشان اشاره کنیم. امام خمینی(ره) برای رعایت عزت نفس بویژه از سوی روحانیان، اهمیت بسیاری قائل بود و در برابر طلبهای که به خاطر نیاز مادی، خود را کوچک و مظلومنمایی میکرد، برمیآشفت. خود نیز در همه جنبههای زندگی این اصل را رعایت میکرد: از وجوه شرعی که مردم میپرداختند، برای مصارف شخصی زندگی خود هزینه نمیکرد؛ از پذیرش کمک دیگران بویژه آنانی که وابسته به حکومتها بودند و یا تصور میشد که صاحب قدرتاند، خودداری میکرد. (رجوع شود به: همان جلد اول) همچنین در جلساتی که مقامات دولتی حضور مییافتند، به آنان اعتنای ویژهای نمیکرد و این در حالی بود که در همان مجلس، طلبهای ساده را چه بسیار تکریم مینمود.
9 در مجموع جامعیت علمی و ویژگیهای خاص فردی، اجتماعی و سیاسی حضرت امام(ره)، از وی رهبری فرهمند ساخته بود که موفق شد با دم گرم و مسیحایی خود جهان اسلام را جانی دیگر بخشد. امام(ره) با احیای مجدد معنویت در جهان معاصر و تأکید بر ابعاد مختلف وجودی انسان و لزوم سامانیابی زندگی سیاسی و اجتماعی بر اساس نیازهای واقعی انسان، کوشید تا هویت انسانی را احیا کند و انسانها را با واقعیت وجود خویش آشنا سازد. در واقع همین اندیشهها و آرمانهای وی بود که سبب شد قلبها و روحهای بسیاری مجذوب او شوند.

<شأن اخلاق در سیاست> از منظر بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران
اخلاق سلیم سیاستمدار
دکتر سید سلمان صفوی
رئیس مرکز بینالمللی مطالعات صلح در لندن
«لا تَخُونُواالله وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتکم وَأَنتُمْ تَعلَمُونَ»(سوره انفال: آیه ۲۷)
با رویکرد تحلیل گفتمان به آثار امام خمینی(ره)، مبرهن است که ایشان بهعنوان یک حکیم، علاوه بر مباحث متافیزیکی به مباحث «اخلاق کاربردی» و «فلسفه اخلاق» به معنای عام و «اخلاق سیاسی» به معنی خاص نیز پرداختهاند. مبنای ایشان در سیاست مُـدُن این است که سیاست برای قبضه قدرت به مثابه قدرت نیست. قدرت ابزاری است برای ساختن جامعه توحیدی بر اساس عدل، شورا و اخلاق سلیم. لذا ایشان «اخلاق سلیم» را «فصل قریب» تمایز «جنس» سیاست اسلامی و سیاست طاغوتی، سیاست موسوی و سیاست فرعونی از انواع سیاست میدانند. (فصل قریب، فصلی است که موجب تمایز نوع از انواع مشارک در جنس قریب شود؛ مانند ناطق برای انسان)
از منظر ایشان، اخلاق صرفاً حوزه فردی را شامل نمیشود، بلکه تعاملات اجتماعی و کنشهای سیاسی را نیز مشتمل است. موضع ایشان در حوزه اخلاق سیاسی، از منظر «فقه اخلاق» و «حکمت عملی» است.
برخی مبانی امام خمینی(ره) در رابطه با اخلاق سیاسی بر اساس «صحیفه امام» بدین قرار است:
آزادی مسلمین در رأی به حاکم و تعیین سرنوشت: «عدالت» و «آزادی» دو قاعده طلایی در فلسفه سیاسی و فلسفه اخلاق امام خمینی(ره) است. در فلسفه امام خمینی(ره)، حوزه «اخلاق» و «سیاست» درهم تنیدهاند. لذا مباحث ایشان در حوزه سیاست مُـدُن مشتمل بر مباحث اخلاق کاربردی و سیاست عملی است؛ زیرا مبنای فعل آدمی را شأن و جایگاه «نفس» آدمی میدانند.
انسان الهی با «نفس سلیم»، رفتاری موسوی دارد و نفس جاهل یا نامهذب، اخلاقی فرعونی در سیاست اتخاذ میکند. «سه اصل حکومت اسلامی عبارتند از: 1. اصل لزوم عدالت در حاکم اسلامی، 2. اصل آزادی مسلمین در رأی به حاکم و تعیین سرنوشت خود و 3. اصل استقلال کشور اسلامی از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمین.» (صحیفه امام، ج 5، ص 236، سطر 5)
عدل و دموکراسی: عدل و دموکراسی شروط ذاتی «مردمسالاری دینی» و «اخلاق سیاسی الهی» هستند. «حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام.» (صحیفه امام، ج 5، ص 133، پاراگراف 4)
مشارکت اکثریت مردم: اصلاحات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اکثریت مردم ممکن میشود. بدون مشارکت اکثریت مردم، اصلاح جامعه ناممکن است. «اساس کار جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت و آزادی ملت ما و مبارزه با فساد و فحشا و تنظیم و تدوین قوانین است که در همه زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به معیارهای اسلامی، اصلاحات لازم را به عمل آورد. این اصلاحات با مشارکت کامل همه مردم خواهد بود.» (صحیفه امام، ج 5، ص 155، پاراگراف 4)
اصلاح شرایط زندگی مردم: هدف حکومت دینی، از بین بردن فقر و اصلاح شرایط زندگی مردم است؛ «هدف قبل از هر چیز از بین بردن فقر و اصلاح شرایط زندگی برای اکثریت قاطع مردم ماست که از همه جهت مورد ظلم واقع شدهاند.» (صحیفه امام، ج 5، ص 155، پاراگراف4)
تمکین اراده عمومی: آزادی در انتخابات و تمکین اراده عمومی، رکن اساسی گوهر «اخلاق سیاسی اسلامی» است؛ «یکی از مهمترین وظایف اولیه جمعی که پس از سقوط شاه مسئولیت امور را بهدست میگیرند، فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد است که به هیچوجه اعمال قدرت و نفوذ از هیچ طبقه و گروهی در انتخابات نباشد.» (صحیفه امام، ج 5، ص 382، پاراگراف 5)
6 مردمسالاری و آزادی: از منظر «فقه اخلاق» و «اخلاق حکمت عملی»، نظر مردم ملاک انتخابات سیاسی است؛ «میزان رأی ملت است». ما قیم مردم نیستیم. ما باید خادم مردم باشیم. مردم ولینعمت ما هستند. «آزادی مال مردم است. قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم.» (صحیفه امام، ج 3، ص 406، پاراگراف آخر)
7 رعایت حقوق مردم: «تعیین شکل و نوع حکومت از حقوق مردم است، لذا اخلاقاً تعرض به آن بدین خاطر که موافق برداشت ما از اسلام و سیاست نیست، غیراخلاقی است. حقوق مردم در انتخابات باید رعایت شود. «از حقوق اولیه هر ملت است که سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.» (صحیفه امام، ج 4، ص 367، پاراگراف آخر)
۸ عدالت؛ ضرورت کارکردی سیاست اسلامی: «عدالت» در عموم وجوه حکمت نظری و عملی اندیشه امام خمینی(ره) حضور جدی دارد. ملاک عدالت، تشخیص مصداق عدالت در حوزه سیاست عملی در افکار عمومی است؛ «اسلام؛ خدایش عادل است. پیغمبرش هم عادل است و معصوم. امامش هم عادل و معصوم است. قاضیاش هم معتبر است که عادل باشد. فقیهش هم معتبر است که عادل باشد. شاهد طلاقش هم معتبر است که عادل باشد. امام جماعتش هم معتبر است که عادل باشد. امام جمعه اش هم باید عادل باشد. - از ذات مقدس کبریا گرفته تا آن آخر. - زمامدار باید عادل باشد، ولات شان هم باید عادل باشند. این ولاتی که در اسلام میفرستادند، والیهایی که میفرستادند به این طرف و آن طرف، امام جماعتشان هم بود، باید عادل باشد. اگر عادل نباشد، اگر عدالت در بین زمامداران نباشد، این مفاسدی است که می بینید.» (صحیفه امام، ج 3، ص 304، پاراگراف آخر)
9 آزادی و حقوق بشر: آزادیهای سیاسی جزو ذاتی حقوق بشر است که هیچکس تحت لوای اسلام و قانون نمیتواند آنها را مختل کند. «آزادی» و «عدالت»؛ دو قاعده حاکم بر قوانین سیاسی است. هر قانونی که مخل قاعده طلایی آزادی و عدالت باشد، اسلامی نیست؛ «آزادی بیان، آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات، آزادی رادیو- تلویزیون و تبلیغات؛ از حقوق بشر و از ابتدایی ترین حقوق بشر است.» (صحیفه امام، ج 4، ص400)
فرجام سخن
بر اساس مبانی فوق؛ اخلاقاً، عقلاً و شرعاً، کارگزاران مملکت باید بهگونه ای آیین سیاست ورزی را بنگارند که با اصول و دیدگاه های کلان بنیانگذار جمهوری اسلامی در رابطه با آزادی، عدالت و شورا در تعارض و تهافت نباشد.
پینوشت:
مأخذ سخنان امام: صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(ره)، (بیانات، پیام ها، مصاحبهها، احکام، اجازات شرعی و نامهها)/ خمینی، روح الله، [قم] مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378، 22ج.