زن کینــه تــوز سرکرده باند سرقت را لو داد
گروه حوادث/ زن جوان که عضو یک باند سرقت از طلافروشی بود وقتی به دستور سرکرده باند اخراج شد کینه او را به دل گرفت و زن سارق را به پلیس لو داد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 18 شهریور سال گذشته مرد طلافروشی در شرق تهران با پلیس تماس گرفت و از سرقت یک رشته زنجیر و پلاک طلا از مغازهاش خبر داد: ساعت حدود 8 شب بود که دو زن وارد مغازهام شدند و به بهانه خرید هدیه تولد، از من خواستند طلاهای مغازه را به آنها نشان دهم. دقایقی در مغازه بودند و بعد هم بدون خرید طلا مغازه را ترک کردند. اما بعد از رفتن آنها متوجه سرقت شدم.
با شکایت مرد طلافروش تحقیقات به دستور بازپرس مرتضی رسولی آغاز شد و کارآگاهان اداره آگاهی به بازبینی دوربینهای مداربسته مغازه پرداختند. تصاویر نشان میداد دو زن جوان به همراه مرد جوانی به مغازه طلافروشی نزدیک شدند. مرد جوان مقابل مغازه طلافروشی ایستاد و دو زن وارد شدند و پس از اینکه حواس مرد طلافروش را پرت کردند هریک از زنان اقدام به کش رفتن زنجیر و پلاک کرد. در حالی که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان ادامه داشت کارآگاهان با سرقت مشابه دیگری مواجه شدند. در دومین سرقت سه زن اقدام به کشروزنی گردنبند 35 میلیون تومانی کرده بودند و در این سرقت هم مرد جوانی بهعنوان زاغزن مقابل طلافروشی ایستاده بود.
تماس مرموز
با این احتمال که سارقان سابقه کیفری داشته باشند به سراغ آلبوم متهمان سابقهدار اداره آگاهی رفتند. در بررسی تصاویر متهمان، آنها دریافتند سهیلا و میترا، دو نفر از زنانی هستند که در این سرقتها دست دارند. این دو زن از سارقان سابقهدار بوده و یکی از آنها 7 بار به همین اتهام زندانی شده است. با بهدست آمدن هویت دو نفر از سارقان، مأموران راهی مخفیگاههای متهمان شده اما از آنها اثری بهدست نیامد. در حالی که بررسیها برای دستگیری سارقان ادامه داشت، زن جوانی با پلیس تماس گرفت و مخفیگاه یکی از متهمان را لو داد: سهیلا، مدتی است اقدام به سرقت از طلافروشیها میکند. او پس از چندین سرقت تهران را ترک کرده تا شناسایی نشود و در حال حاضر در یکی از شهرستانهای شمالی کشور زندگی میکند. مشخصاتی که زن ناشناس در اختیار مأموران قرار داد، با مشخصات سهیلا سارق طلافروشیها یکی بود و بدین ترتیب مأموران با نیابت قضایی راهی شهر مورد نظر شده و سهیلا را بازداشت کردند.زن جوان در تحقیقات اولیه منکر سرقتها بود اما زمانی که تصاویر ثبت شدهاش در دوربین مداربسته طلافروشیها هنگام سرقت به او نشان داده شد، لب به اعتراف گشود. با اعتراف زن جوان، تحقیقات برای دستگیری همدستان او به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت ادامه دارد.
گفتوگو با زن سارق
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
من سابقهدار هستم و میترا هم مثل من در کار کش رفتن طلا و جیببری بود و از این طریق او را میشناختم. آخرین باری که به زندان افتادم، میترا هم سلولیام بود و دوستی ما آنجا شکل گرفت. در زندان که بودیم قرار شد بعد از آزادی با هم باند تشکیل بدهیم و سرقت کنیم.
مرد جوانی را که همدستتان بود چطور میشناختید؟
او شوهر میترا بود و نقش زاغزن را داشت. من و میترا به بهانه خرید هدیه وارد طلافروشی شده و پس از اینکه سر طلافروش را گرم میکردیم و حواسش پرت میشد، اقدام به کشروزنی میکردیم. کار و کاسبی ما خوب بود تا اینکه سر و کله بهنوش پیدا شد. بهنوش فامیل میترا بود و او را وارد تیم کرد. بزرگترین اشتباه ما همین بود که چنین آدمی وارد گروهمان شد.
چرا اشتباه کردید؟
بهنوش ضریب هوشی پایینی داشت و اصلاً هم عرضه سرقت و کشروزنی را نداشت. او نه تنها جرأت و جسارت سرقت نداشت بلکه کارهایی میکرد که هر لحظه امکان داشت لو برویم. از طرفی هر چی از سرقت گیرمان میآمد باید تقسیم بر چهار میکردیم. این برای من که همه کارهای سرقت را انجام میدادم قابل قبول نبود. به همین دلیل خواستم که از گروه بیرون برود. اگر بهنوش در گروه میماند همه ما دستگیر میشدیم.
میدانی چطور لو رفتید؟
بهنوش مرا لو داد. وقتی پایم را در یک کفش کردم و گفتم باید او از گروه برود کینه من را به دل گرفت. تنها کسانی که میدانستند من کجا زندگی میکنم بهنوش و میترا بودند.
چرا به شمال رفتی؟
ما سرقتهای زیادی را به این شیوه انجام دادیم و چون تعداد سرقتها زیاد شده بود میدانستیم که خیلی زود دستگیر میشویم. به همین دلیل برای مدتی سرقتها را تعطیل کردیم تا کمی اوضاع آرام شود و بعد مجدد به سراغ کشروزنی برویم. با پولی که از این کار بهدست آوردم خانهای اجاره کردم و زندگی بیسر و صدایی تشکیل دادم تا بعد از مدتی دوباره سرقتها را شروع کنم.
جزئیات شایعه بمب گذاری در هواپیمای تهران - چین
گروه حوادث: هواپیمایی ماهان جزئیات گزارش بمبگذاری در هواپیمای مسافربری ایرانی به مقصد چین را تشریح کرد.
روابط عمومی شرکت هواپیمایی ماهان در خصوص خبر رسانه هندی درباره درخواست خلبان پرواز
تهران - گوانجو هواپیمایی ماهان برای فرود اضطراری در فرودگاه هند، اعلام کرد: در پی انتشار ادعایی مبنی بر «تهدید به بمبگذاری در پرواز شرکت هواپیمایی ماهان بر فراز هند و درخواست فرود اضطراری» به اطلاع میرساند هواپیمای مسافری ایرباس ۳۴۰ این شرکت از مبدأ تهران به مقصد گوانجو در کشور چین در حرکت بوده است و خلبان به محض اطلاع از احتمال بمبگذاری در پرواز مراتب را با مرکز مراقبت در میان گذاشته و به تشخیص مرکز کنترل عملیات ماهان مبنی بر ساختگی بودن این ماجرا و امنیت کامل پرواز به مسیر خود ادامه میدهد.
در این اطلاعیه آمده است: به نظر میرسد طرح چنین گزارش هایی در شرایط کنونی بینالمللی و داخلی بهمنظور برهم زدن امنیت و آرامش روانی مطرح شده است. شایان ذکر است این پرواز در زمان مقرر در سلامت کامل به زمین نشسته است. به گزارش ایرنا، صبح دوشنبه رسانههای هندی به نقل از مقامات هواپیمایی این کشور اعلام کردند یک هواپیمای خطوط هواپیمایی ماهان ایران وارد آسمان این کشور شد و به علت «تهدید به بمبگذاری» خواستار فرود اضطراری در فرودگاه دهلینو شده است و بعد از مخالفت هند برای فرود اضطراری، به سمت گوانجو در چین حرکت کرد.
کلاهبرداری با اسکناس های جعلی
گروه حوادث/ دو جاعل حرفهای که با شگرد خرید اجناس با اسکناسهای جعلی از مردم کلاهبرداری میکردند دستگیر شدند. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، از چندی قبل پلیس با شکایت کلاهبرداریهای متعدد از شهروندان رو به رو شد. شاکیها مدعی بودند افرادی با شیوه و شگرد خرید اجناس با اسکناسهای جعلی از آنها کلاهبرداری کردهاند. بدین ترتیب موضوع رسیدگی به این پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی قرار گرفت.تحقیقات ابتدایی کارآگاهان مشخص کرد، ۲ کلاهبردار حرفهای با شناسایی مالباختگان در سایتهای خرید و فروش اینترنتی به خانه آنها مراجعه و با پول جعلی اجناس را خریداری کرده و متواری شدهاند. سرهنگ کارآگاه «علی ولیپور گودرزی» رئیس پلیس آگاهی تهران عنوان کرد: با توجه به کلاهبرداریهای متعدد با این شگرد، کارآگاهان بهصورت ویژه وارد عمل شدند و با تحقیقات میدانی هویت و مخفیگاه ۲ کلاهبردار حرفهای را در مرکز تهران شناسایی کردند که پس از هماهنگیهای لازم قضایی راهی مخفیگاه متهمان شدند و آنها را در یک عملیات منسجم دستگیر و به پایگاه هشتم پلیس آگاهی منتقل کردند. رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان اینکه از مخفیگاه متهمان آلات و ادوات جعل اسکناس کشف شد، گفت: متهمان در تحقیقات ابتدایی به جرم کلاهبرداری با شیوه و شگرد شناسایی شاکیها در سایتهای خرید و فروش اینترنتی و پرداخت پول جعلی به مالباختگان اعتراف کردند.
سرهنگ کارآگاه ولیپور گودرزی با بیان اینکه امنیت مردم خط قرمز پلیس است، عنوان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان برای کشف جرایم احتمالی و شناسایی سایر شکات در اختیار کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
درگیری خونین قصاب ها به خاطر 10 میلیون تومان
گروه حوادث / رسیدگی به پرونده قتل 2 مرد افغانستانی که بر سر اختلاف 10 میلیون تومانی و در یک نزاع خانوادگی به قتل رسیده بودند، در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 22 اردیبهشت سال گذشته با گزارش یک نزاع دستهجمعی در منطقه شرق تهران آغاز شد. در ادامه مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد درگیری میان چند نفر از اتباع افغانستانی رخ داده که باهم نسبت فامیلی دارند و در این میان 6 نفر با چاقوی قصابی مجروح شدهاند.
ساعتی پس از انتقال مجروحان به بیمارستان تلاش برای درمان آنها آغاز شد اما 2 نفر از مصدومان پرونده به علت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باختند. با اعلام این خبر مأموران شناسایی عاملان درگیری را در دستور کار قرار دادند و 4 نفر از متهمان پرونده شناسایی و بازداشت شدند.
پس از دستگیری متهمان و اعتراف آنها به درگیری و همینطور تکمیل گزارش پزشکی قانونی و پلیس، پرونده با صدور کیفرخواست متهمان به اتهام مشارکت در نزاع منجر به قتل و اقامت غیرمجاز در خاک ایران برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه نخست اولیای دم درخواست قصاص کردند و سپس متهمان یک به یک به جایگاه رفتند.
متهم ردیف اول در دفاع از خودش گفت: ما همگی با هم فامیل هستیم و به شغل قصابی و خرید و فروش دام مشغول بودیم اما اختلافمان به خاطر 10 میلیون تومان پول بود. در این حادثه برادرم حفیظ و برادر همسرم به نام سبحان نیز به قتل رسیدند. من قبول دارم که در نزاع شرکت کردم و با چاقو ضربهای به سبحان زدم اما عمدی در کارم نبود، تنها میخواستم از خودم دفاع کنم. زمان درگیری هوا تاریک بود به همین خاطر وقتی میخواستم برای دفاع از خودم چاقو را به کتف سبحان بزنم چاقو در گردنش فرو رفت. البته او هم میخواست با چاقو ضربهای به پهلو و کلیهام بزند که دستم را مانع کردم و ساعدم از مچ تا آرنج شکافت.
وی که در این پرونده هم متهم بود و هم بهعنوان اولیای دم برادرش محسوب میشد در پاسخ به قاضی که از او پرسید چه خواستهای برای متهمان قتل برادرت داری گفت: من قاتل برادرم را نمیبخشم و قصاص میخواهم.
در ادامه متهم ردیف دوم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل عمد عنوان کرد: وقتی وارد درگیری شدم دیدم برادرم روی زمین افتاده و برای دفاع از خود و برادرم با چاقو یک ضربه به حفیظ زدم. متهم ردیف سوم هم که مردی 76 ساله و پدر متهم ردیف دوم بود نیز گفت: من اصلاً در این درگیری حضور نداشتم و ضربهای هم نزدم.
من فقط قصدم وساطت بود تا دعوا خاتمه پیدا کند. ما همه فامیل هستیم و با شاکی پرونده دوستی 40 ساله داریم. بعد از آن هم متهم ردیف چهارم که با قید وثیقه آزاد بود به جایگاه رفت و گفت: من در این درگیری حضور داشتم و از چند ناحیه هم مجروح شدم. با اینکه چاقو در آستینم داشتم اما از آن استفاده نکردم و به هیچ کسی هم ضربهای نزدم.
در ادامه وکلای هر دوطرف به دفاع از موکلانشان پرداختند.
با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.