شماری از کشورهای اروپایی پیشنهادهایی را برای تحریمهای جدید علیه ایران به ادعای نقض حقوق بشر ارائه کردند
خوش رقصی اروپا در فضاسازی علیه ایران!
گروه سیاسی/ روزهای گذشته فضای حاکم بر سیاست خارجی شاهد مواجهه رسانهای و سیاسی کشورهای اروپایی با یک رویداد داخلی در ایران بود. مجله آلمانی «اشپیگل» روز گذشته به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش داد آلمان، فرانسه، دانمارک، اسپانیا، ایتالیا و جمهوری چک پیشنهادهایی را برای اعمال تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران به ادعای نقض حقوق بشر ارائه کردهاند. «اشپیگل» با اعلام اینکه تحریمهای پیشنهادی 16 فرد، سازمان و نهاد ایرانی را هدف قرار میدهند، افزوده است: «کشورهایی که این تحریمها را پیشنهاد دادهاند، درصدد هستند این موضوع را در نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در 17 اکتبر (دوشنبه 25 مهر) به رأی بگذارند و احتمال میرود که این ایده تحریمی مورد موافقت اعضای این اتحادیه قرار گیرد.
مانور سیاسی به رهبری امریکا
این خبر در حالی منتشر شده است که شماری از پیشنهادکنندگان تحریمهای جدید در زمره کشورهایی هستند که در مقطع سرنوشتساز مذاکرات هستهای و تعلل امریکا برای تصمیمگیری پیرامون آن، به ناگاه نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران نگرانی سر دادهاند. این صفآرایی بسیاری از رویکردهای منفعلانه و منافعجویانه این کشورها را زنده میکند که هیچ گاه «نه خواستند» و «نه توانستند» نگرانی خود را از عواقب تحریمهای امریکایی و پیامدهای اقتصادی عهدشکنی این کشور در چهارچوب توافق 2015 بروز دهند. اکنون که این کشورها یک مانور سیاسی پرسرو صدا به راه انداخته که صدای آنها نیز از سوی رسانههای غربی- صهیونیستی منعکس میشود، میتوان چند پرسش و پاسخ را درباره این مسأله مطرح کرد: 1- نگرانی آنها بابت بروز یک موضوع داخلی در جمهوری اسلامی ناشی از چیست؟ 2- ابراز وجود این نگرانی با سلاح تحریم که خود مصداقی از جنایت علیه بشریت است، چگونه معنا میشود؟ 3- هدف نهایی آنها چیست؟ آنها میگویند که نگران وضعیت معترضان در داخل ایران هستند، حرکتشان آغشته به دغدغه همراهی با ملت ایران بوده و میخواهند دولت جمهوری اسلامی را بابت رویکردی که در مواجهه با اغتشاشات داخلیاش در پیش گرفته است، تحت فشار قرار دهند. ناآرامیهایی که اتفاقاً بخش اصلی آن از سوی جریانهای اپوزیسیون، گروهک منافقین، جریانهای برانداز و محافل صهیونیستی - امریکایی طراحی شده و به اجرا درآمده است.
موتور محرکه براندازان
ابتدا این امریکا بود که با بروز ناآرامیها در ایران که در پی مرگ مهسا امینی رخ داد، موتور محرکه حمایت از جریانهای معاند را روشن کرد. «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا با تأکید بر تلاش واشنگتن برای یافتن راههای حمایت از معترضان ایران مدعی شد: «ما فقط نظارهگر نخواهیم بود، بلکه اقدام میکنیم.» در پی این واکنش بود که وزارت خزانهداری امریکا به رغم تحریمهای این کشور علیه ایران، دستورالعملی را بهمنظور گسترش دامنه خدمات اینترنتی برای ایرانیان صادر و اعلام کرد که تحریمها شامل این خدمات نمیشود.
نکته جالب این اقدام امریکا، مستثنی کردن تحریمهایی است که اساساً به «سلامت» و «اقتصاد» که مستقیماً معاش مردم ایران را نشانه میرود، ارتباطی ندارد اما درصدد است با دور زدن تصمیم حاکمیت جمهوری اسلامی برای خاموش کردن آشوبهای داخلیاش، تکمیلکننده پازل طراحی شده دشمنان آن با هدف تخریب و فروپاشی باشد. چنان که نحوه آرایش و عملکرد واشنگتن و بهرهمندی از لجستیک رسانهای - سیاسی آن همگی دلالت بر این دارد که این کشور عمدتاً در پی جنجالآفرینی و خوشهچینی خود از رویداد داخلی در جمهوری اسلامی است.
برای اشاره به تلاش مقامهای امریکایی جهت بهرهبرداری از اغتشاشات مشکوک در ایران که ذیل منافع سودجویانه واشنگتن در جریان است، باید ماجرای قتل «جمال خاشقجی»، روزنامهنگار سعودی را به یاد آورد. «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا که در دوره رقابتهای انتخاباتی مدعی شده بود پس از حضور در کاخ سفید به تلافی این اتفاق، ریاض را با تحریم و کاهش قابل اعتنای سطح روابط مجازات میکند، وقتی در مدت کوتاهی پس از آغاز مسئولیتش با بحران انرژی روبهرو شد، با سفر شتابزده به عربستان نشان داد که شعارهای توخالی مبنی بر دفاع از حقوق بشر تا چه اندازه تحت تأثیر منافع و خواستههای سیاسی و اقتصادی امریکا قرار دارد.
رفتار عوامفریبانه دولت امریکا اینک در مواجهه با اغتشاشات هدایت شده در ایران نیز تابعی از منافع سیاسی این کشور ارزیابی میشود. جایی که تصمیمگیرندگان در کاخ سفید برای سرپوش گذاشتن بر شکست سیاست تحریمی خود علیه آحاد مردم، به بروز ناآرامیهایی دل خوش کردهاند که دست بر قضا سوخت آن نه از میان ملت ایران که از جریانهای تقابلی ضد جمهوری اسلامی در خارج از مرزها تأمین میشود.
بازیچه بیاثر
انتظار میرفت آن دسته از کشورهای اروپایی هم که تجربه رفتار منفعلانه آنها در پرونده اجرای توافق هستهای و مواجهه با اقدامات کارشکنانه امریکا بر کسی پوشیده نمانده است، به پیروی بی چون وچرا از رویکرد مداخلهآمیز امریکا در ایران روی بیاورند. اگرچه کشورهای عضو اتحادیه اروپا حقوق بشر را در ظاهر به عنوان یکی از مبانی خود تعریف و سعی کردهاند برای خود در پیریزی و طرح این مسأله در عرصه بینالملل نقشی سنتی تعریف کنند اما بهرهگیری آنها از حقوق بشر در روابط با جمهوری اسلامی بیشتر تابعی از منافع آنان به عنوان ابزاری در جهت فشار علیه ایران بوده است.
نمونه این فشار حقوق بشری اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی را میتوان تحریمهای همهجانبه ایران و ترور سردار سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی کشورمان با حمایت کشورهای اروپایی مطرح کرد؛ موضوعی که حتی در سال 2020 و در گزارش «اگنس کالامارد»، گزارشگر سازمان ملل متحد مورد انتقاد قرار گرفت. او گفت که یک مقام بلند پایه ایران هدف قرار گرفت در حالی که این اقدام بر اساس هیچ یک از موازین حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل قابل توجیه نبود و هرگز توسط اتحادیه اروپا محکوم نشد.
منطق این رفتار دوگانه اروپا همچون امریکا در روند پیگیری سیاست زور و تزویر علیه جمهوری اسلامی معنادار میشود. به این مفهوم که این کشورها درصدد هستند به واسطه اتهامزنیهای حقوق بشری و حمایت پیدا و پنهان از تروریسم، امکان تحقق حداکثری خواستههای نامشروع خود در موضوع هستهای و دیگر موضوعات ادعایی را فراهم کنند. رویکردی که در روند درهم تنیده اقداماتی همچون تروریسم، فشار از طریق مذاکرات هستهای و نقض حقوق بشر به جریان افتاده و در این سودای باطل اتحادیه اروپا نیز از آن پیروی میکند.
اما به رغم امیدواری مسئولان کشورهای منظومه غرب به این سیاستهای واهی، به نظر میرسد مجموع تحولات جاری از جمله سردرگمی ایالات متحده در روند مذاکرات وین، تبدیل شدن اروپا به یک نظارهگر بی اثر و روند رو به پیشرفت فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران در کنار پیگیری سیاست مقاومت فعال آن نشان میدهد که تلاش غرب برای بهرهبرداری از یک موضوع داخلی در جمهوری اسلامی ایران، این بار نیز تنها راهی جز شکست نخواهد یافت.
بــــرش
دستگاه سیاست خارجی از دولتهای میزبان رسانههای حامی آشوب و قتل انتقاد کرد
کارخانههای دروغسازی
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری روز گذشته از عملیات رسانهای جریانهای ضد جمهوری اسلامی و کشورهای میزبان این رسانهها انتقاد کرد. او در واکنش به اقدامات رسانههای فارسیزبان در انگلیس که اقدام به نشر اکاذیب میکنند، گفت: «متأسفانه در شرایط اخیر شاهد اقدامات خارج از عرف برخی از شبکههایی بودیم که مدعی اند رسانه هستند و وظیفه اطلاعرسانی را انجام میدهند. در کمال تأسف اینگونه رسانههای مدعی به کارخانه دروغسازی و اتاق عملیات، نه فقط عملیات رسانهای بلکه اتاق عملیات تحریکآمیز، تشویق خشونت، ترویج قتل، تحریک برای حمله به اماکن عمومی و مراکز آموزشی، درست کردن کوکتل مولوتف و نحوه هجوم به اماکن دولتی و ایجاد آشوب و بلوا و بیثباتی تبدیل شدهاند.»
کنعانی با بیان اینکه این اتاق عملیات و مرکز ترویج خشونت است و فعالیت چنین رسانههایی با هیچ معیاری قابل قبول نیست، ادامه داد: «جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به مسئولیت خود عمل خواهد کرد و هم به کشورهای پذیرنده تذکر جدی داده شده و هم از طریق کشورهای مرتبط و دوست تذکر جدی به آنهایی که از اینها حمایت مالی میکنند، داده شده و به صورت جدی و قاطع اعلام شده که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیتهای خود در چهارچوبهای مختلف اعم از حقوقی و سیاسی به صورت جدی استفاده خواهد کرد.»
«ایران» در گفتوگو با دانشجویان به بررسی حوادث رخ داده روز دهم مهر در دانشگاه شریف میپردازد
لکهدار کردن «شریف» با فحش و چاقو!
گروه سیاسی/ یکشنبه دهم مهرماه که دومین گروه از ورودیهای جدید دانشگاه برای حضور در روز ابتدایی در کلاسهای درس به دانشگاه شریف وارد شدند با حوادثی مواجه شدند که احتمالاً نمونه آن را در شهرها یا مدارس خود ندیده بودند؛ اتفاقی که تیتر بسیاری از رسانهها شده و اکنون جنگ روایتها بر سر آن شکل گرفته است. اتفاقات روز یکشنبه در رسانههای ضدایرانی به طرز وحشتناکی همراه با اخبار کذب از کشته شدن دانشجویان یا تیراندازی منتشر میشد که باعث شد خانوادههای بسیاری نگران شوند و خود را برای پیگیری وضعیت سلامت فرزندان خود به آنجا برسانند. اما مسأله به اینجا ختم نشد و یک پایگاه خبری اصلاحطلب، روز بعد با تیتر «روایتی عجیب از شب وحشتناک دانشگاه شریف» و بیبیسی فارسی دستگاه رسانهای دولت انگلیس تیتر «روایت شب سرکوب و وحشت» را برای این ماجرا برگزید. از همین رو خبرنگار روزنامه ایران در گفتوگو با دو دانشجوی دانشگاه شریف واقعیت این مسأله را جویا شد.
یک تجمع بهظاهر خودجوش اما سازماندهی شده
یک دانشجوی رشته برق این دانشگاه به خبرنگار«ایران» گفت: تجمع روز دهم مهرماه چهارمین تجمعی بود که در این دانشگاه صورت میگرفت. تجمعهای پیشین حتی بین تجمعاتی که در دیگر دانشگاهها انجام میشد حاشیه کمتری داشت. چون در دانشگاه شریف تجمع دانشجویان انقلابی بسیار چشمگیرتر از دیگر دانشجویان بود. اصل داستان به تجمع دوم که شعارهای تند و هنجارشکنانه داده شد، بازمیگردد. شب این تجمع نیروهای امنیتی حدود شش نفر را میگیرند و البته همان شب هم آزاد میکنند. علت این هم آن است که میگویند ما با لیدرها برخورد میکنیم و کاری به دانشجویان نداریم. چند روز بعد چهار نفر از اینها احضار میشوند تا به پرونده آنها رسیدگی شود. برخی دانشجویان در تجمع سوم میگفتند نباید به کلاسها برویم و اینها باید آزاد شوند.
این دانشجوی برق در پاسخ به این سؤال که چرا چهارمین تجمع خبرساز و حاشیهساز شد، گفت: فضای دانشگاه در حال حرکت به سمت گفتوگو و دیالوگ بود. در دانشگاه بین دو استاد دانشگاه از ساعت ده تا دوازده ظهر درخصوص قوانین پوشش مناظره برگزار شد و جمعیت بسیاری هم از فضای گفتمانی استقبال کردند. حتی رئیس دانشگاه هم بین دانشجویان آمد و با آنها صحبت کرد. از ساعت سه خبر یک تجمع بهظاهر خودجوش اما سازماندهی شده با حسابهای ناشناس توئیتری منتشر شد و این خبر در گروههای درسی قرار گرفت. مشخص نبود که اینجا با چه کسی طرف هستیم. شاید از زمان شروع این تجمع که حدود 200 نفر بودند ده دقیقه طول نکشید که شعارهای رکیک و توهینآمیز سر دادند. این حرکت باعث شد بچههای انقلابی و بسیجی وارد شوند و شعار حمایت از رهبری و نظام بدهند. با اینکه ما فحشهای زشت ناموسی هم خوردیم اما همه متفق بودیم که زد و خوردی صورت نگیرد. بعد از این، اینها رفتند به سمت درب انرژی تا خارج شوند. چون نیروهای امنیتی حضور داشتند تا لیدرها را بگیرند زدوخوردی شکل میگیرد، مأموران از تیر پینتبال استفاده کردند و تعدادی دستگیر شدند. بعد اینها به سمت پارکینگ رفتند که آنجا هم مأموران بودند و تصاویر آن منتشر شد و باز به داخل دانشگاه برمیگردند. اینجا رئیس دانشگاه بین دانشجویان حضور پیدا کرد و بعد هم وزیر به دانشگاه آمد. دانشجویان با وزیر صحبت کردند و 95 درصد از حاضران، از دانشگاه خارج شدند و با ون به خوابگاه رفتند و بقیه به خواست خود ماندند.
وی در خصوص جزئیات دیدار وزیر با دانشجویان هم گفت: وزیر گفته بود نمیشود که در قبال رفتار غیرقانونی انتظار داشته باشید برخورد قانونی صورت نگیرد. دانشجویان هم حرفشان این بود که کمیته انضباطی با لیدرها و هتاکان برخورد کند و از بیرون دخالت نشود.
هیچ نیروی انتظامی وارد دانشگاه نشد
این دانشجو درخصوص اینکه آیا نیروهای پلیس یا امنیتی در دانشگاه حضور داشتهاند، گفت: در دانشگاه نه درگیری بوده و نه لباس شخصی، اما مسیح علینژاد طوری خبر داد که انگار در دانشگاه جنگ شده است. خبر حمله به خوابگاهها یا تیراندازی در کتابخانه کذب بود و حتی فضا طوری پیش رفت که کانالهای تلگرامی معترضان در دانشگاه هم مینوشتند اینها شایعه است و به این حرفها توجه نکنید. اینها میخواستند ماجرای کوی دانشگاه تکرار شود و پیراهن بهظاهر خونین نشان دهند که این اتفاق هرگز صورت نگرفت. وی درخصوص اینکه چه تعداد دانشجو دستگیر شدهاند، گفت: در آن شب 35 نفر دستگیر شدند که 29 نفر آنها همان شب آزاد شدند، تنها چند لیدر بازداشت شدند.
استفاده از تیر ساچمهای کذب محض است
خبرنگار روزنامه ایران با دانشجوی دیگری نیز گفتوگو کرد و از وی جویا شد که آیا تیراندازی در این دانشگاه صورت گرفته است یا خیر که وی گفت: نیروهای انتظامی از تیر پینتبال برای دستگیری برخی لیدرهای هتاک و به انحراف کشاندن مطالبات دانشجویان استفاده کردهاند، اما استفاده از تیر ساچمهای یا جنگی کذب محض است. تنها گفته شده که یک تیر پینتبال هم از بیرون به داخل دانشگاه شلیک شده است اما اینگونه نبوده که از بیرون دانشگاه با درون دانشگاه درگیری مداوم رخ داده باشد.
وی ادامه داد: فضا به سمت خشونت برده شده است. در گروههای دانشگاهی عکس و مشخصات کامل دانشجویان مذهبی و انقلابی را منتشر میکنند. حتی شماره خانواده و اقوام آنها را میگذارند تا با آنها تماس گرفته شود و به خانوادهشان فحاشی صورت بگیرد. رسماً در این گروهها میگویند چادر از سر دانشجوهای چادری بکشید و حزباللهیها را کتک بزنید. این با رفتار دانشجوی دانشگاه شریف همخوانی ندارد. حتی زمانی که برخی از لیدرها دستگیر شدند از برخی از آنها چاقو کشف کردند. حتی چند نفر که دانشجوی شریف هم نبودند بین بازداشتیها وجود داشتند. این خشونت تا جایی پیش رفته و فضا را سنگین کرده که حتی دکتر زارچی از اساتیدی که حامی این تجمعات بوده، توئیت زده و خطاب به آنها اعتراض کرده است.
نامه بسیج دانشجویی
گفتنی است، بسیج دانشجویی نیز در ارتباط با اتفاقات دانشگاه شریف در بیانیهای ضمن انتقاد از حضور نیروهای امنیتی در اطراف دانشگاه نوشت: «رفتارهای پر از توحش و سر دادن شعارهایی رکیک که حتی کلمهای از آنها را نمیتوان بازگو کرد، تجمع گروهی از دانشجویان دانشگاه شریف در روز دهم مهرماه را تبدیل به صحنهای شرمآور کرد که هیچ رنگ و بویی از ادب و فرهنگ عموم اساتید و دانشجویان نداشت و لکه ننگی بر صفحه تاریخ دانشگاه صنعتی شریف شد. از شما درخواست میکنیم قاطعانه نسبت به رهگیری ریشههای این رفتارهای بیمنطق در دانشگاه صنعتی شریف اهتمام ورزید.» کلاسهای درس دانشگاه صنعتی شریف نیز از دیروز دوشنبه مورخ ۱۱مهرماه تا اطلاع ثانوی بهصورت مجازی برگزار میشود و تنها تردد دانشجویان دکتری و کارشناسیارشد امکانپذیر است.
پیکر شهید داود عبداللهی در سنندج تشییع شد
خبر اول اینکه، پیکر شهید سرهنگ دوم «داود عبداللهی» فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی مریوان که در جریان اغتشاشات اخیر به شهادت رسید، روز دوشنبه با حضور اقشار مختلف مردم سنندج تشییع شد. سرهنگ دوم داود عبداللهی فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی شهرستان مریوان که شنبه شب توسط اغتشاشگران مجروح شده بود عصر روز یکشنبه به دلیل شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شد. شهید عبداللهی متأهل، دارای دو فرزند پسر ۱۱ ساله و دختر ۱۹ ساله و اهل لرستان بود. پیکر این شهید بعد از تشییع در سنندج، به زادگاهش لرستان منتقل شد.
جادوگری جادوگر با روباتها
خبر دیگر اینکه، بررسیها و یافتههای کاربران شبکههای اجتماعی نشان میدهد نقش روباتها و لایکهای فیک در برجستهسازی و آگراندیسمان کنشهای غیرمعقول توئیتری علی کریمی فوتبالیست سابق تیم پرسپولیس به عنوان لیدر آشوبها و اغتشاشها قابل توجه بوده است. مطابق این یافتهها، توئیتهای ایلان ماسک، مالک شرکتهای تسلا و اسپیسایکس که یک چهره جهانی در حوزه فناوری و فضایی شناخته میشود، با ۱۰۰ میلیون فالوور، قریب به ۱۸۰ هزار لایک از کاربران شبکههای اجتماعی میگیرد؛ اما توئیتهای علی کریمی که فقط 700 هزار فالوور دارد و فقط برای ایرانیها شناخته شده است، نزدیک به 240 هزار لایک دریافت کرده است! این واقعیت در کنار اینکه افزایش لایکها، مربوط به روزهای اغتشاش است، نشان میدهد جادوگر سابق فوتبال ایران، در شبکههای اجتماعی هم از جادوی روباتها برای برجسته کردن و چهرهسازی خود به عنوان لیدر آشوبها استفاده میکند. این درحالی است که در همین روزها رقابت زیادی میان چهرههای بدنام ایرانی خارجنشین برای کسب عنوان لیدری اغتشاشها در جریان است.
وکیل خانواده مهسا امینی انجام جراحی او را تأیید کرد
شنیدیم که، محمدصالح نیکبخت وکیل خانواده مرحومه امینی، اینکه مهسا امینی سال ۱۳۸۶ یعنی حدود ۱۵ سال پیش و در ۷ سالگی عمل جراحی داشته است را تأیید کرد، اما گفت: این عمل هیچ گونه ارتباطی با مرگ او در بیمارستان کسری یا اینکه قبل از آن در جاهای دیگر حوادثی به وجود آمده، نداشته است. تأیید عمل جراحی مهسا توسط وکیل خانواده امینی در حالی است که پیشتر پدر مهسا امینی در گفتوگو با رسانهها از جمله خبرگزاری فارس بر اینکه دخترش تا پیش از این حادثه هیچ گونه سابقه بیماری نداشته است، تأکید داشت. به گزارش ایلنا، صالح نیکبخت با بیان اینکه جراحی مهسا امینی برای برداشتن غده بزرگی در بالای چشمش بوده اما پزشک معالج او صراحتاً قید کرده که مرگ او ناشی از آن عمل نبوده است، به ابتلای مهسا به بیماری رایج تیروئید هم اشاره کرده و با اشاره به حضور خود در جلسه پزشکی قانونی این عقیده را ابراز کرد که خواستار تأیید نظریه پزشکی قانونی از سوی پزشک معتمد و متخصص است.
مهناز افشار، آینهعبرت پشت کردن به وطن
با خبر شدیم که، رفتارهای توأم با خشونت جریانهای برانداز خارجنشین با مهناز افشار، بازیگر سابق سینما و تلویزیون در جریان تظاهرات ضدایرانی در آلمان، نشان داد پشت کردن سلبریتیها به وطن، خوشعاقبت نخواهد بود. درحالی که مهناز افشار در سالهای گذشته ضمن کشف حجاب و حضور در رسانههای ضدایرانی فارسیزبان، تلاش کرده بود چهره یک سلبریتی جدا شده از وطن و وابسته به اپوزیسیون را از خود به نمایش بگذارد، برخوردهای خشن با او به مایه عبرت سایر سلبریتیهایی تبدیل شد که سعی داشتند با نادیده گرفتن واقعیات، از فضای احساسی به وجود آمده به نفع خود بهرهبرداری کنند. این برخوردها نشان داد جریانهای برانداز برای سلبریتیهایی که به وطن خود پشت کردهاند، تاریخ مصرف قائل هستند و پس از پایان این تاریخ مصرف، آنها را دور خواهند انداخت.
مهاجرانی: تحلیل آیتالله خامنهای دقیق بود
خبر رسیده که، عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات که اکنون در خارج از کشور زندگی میکند، پس از واکنش رهبر انقلاب به حوادث اخیر در توئیتی نوشت:«تحلیل آیتالله خامنهاى جامع، دقیق، روشنگرانه و بهنگام بود. مفسر رادیو BBC فارسى که آخر عمرش را مىگذراند نگران غیبت آیتالله خامنهاى شده بود، از عدم حضور و صداى ضعیف ایشان غصه مىخورد! این سخنرانى را ایشان و همکاران و ایراناینترنشنال بشنوند و ببینند: «خشکید و کویر لوت شد دنیاشان!»
اوضاع آشفته کانالهای داخلی حامی آشوب
دست آخر اینکه، آشوبهای اخیر به سنگ محکی برای برخی کانالهای به اصطلاح خبری و رسانهای تبدیل شد و مشخص شد این کانالها در غیرحرفهای بودن و حرکت برخلاف منافع ملی حد و مرزی ندارند. در روزهایی که آشوبگران سعی در ناامن کردن شهرها و خیابانهای کشور داشتند، رسانههایی مانند اصلاحات نیوز، خبر فوری-مهم و ایرانتایمز نیز همان خط خبری و رویکرد رسانهای را دنبال میکردند که در بیبیسی یا اینترنشنال دیده میشد. این همراهی و همجهتی درحالی روی داد که این کانالها مدعی استقلال رسانهای و حرفهای بودند و معتقدند از خارج از مرزها خط نمیگیرند! فضاسازی برای آشوبگران و جهتدهی به اقدامات تخریبی و ضدملی آنها از دیگر واقعیتهایی است که میتوان در فعالیت این کانالهای به اصطلاح رسانهای یافت؛ امری که بررسی قضایی فعالیت این شبکهها را دوچندان میکند.