
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران است
در سالروز تشکیل بسیج مستضعفان، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی بسیج را ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران خواندند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که سردار سرتیپ بسیجی محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا آن را در ارتباط ویدئوکنفرانس با بسیج مراکز استانها و اقشار بسیج قرائت کرد، به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسیج یادگار بزرگ و درخشان امام راحل و مظهر اقتدار ملی و نمایشگاه صفا و اخلاص و بصیرت و مجاهدت است. در دفاع از کشور و استقلال و ثبات آن، در خدمات حیاتی با مقیاس گستره کشوری، در فعالیتهای پیشرو علمی و فناوریهای نوین، در رویکردهای ارزشی و ایجاد فضای معنوی، همه جا نام بسیج برده میشود و حضور بسیج جلوه میکند. ایمان و عزم و احساس مسئولیت و اعتماد به نفس، پایههای اصلی این تواناییها و گرهگشاییها است و اینها خود نعمتها و موهبتهای خداوند است که باید با شکر الهی و مراقبت دائمی، آنها را حفظ کرد و بر آن افزود. بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران است. دشمنان این ملت، اکنون و همیشه در این اندیشه بودهاند و خواهند بود که آن را نابود یا بیاثر کنند. مسئولان سازمانی و یکایک بسیجیان عزیز خود را موظف به ابطال کید دشمن بدانند و با توکل و اخلاص و برنامهریزی به پیش روند. موفق باشید انشاءالله.
سیّد علی خامنهای / ۵ آذر ۱۳۹۹
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسیج یادگار بزرگ و درخشان امام راحل و مظهر اقتدار ملی و نمایشگاه صفا و اخلاص و بصیرت و مجاهدت است. در دفاع از کشور و استقلال و ثبات آن، در خدمات حیاتی با مقیاس گستره کشوری، در فعالیتهای پیشرو علمی و فناوریهای نوین، در رویکردهای ارزشی و ایجاد فضای معنوی، همه جا نام بسیج برده میشود و حضور بسیج جلوه میکند. ایمان و عزم و احساس مسئولیت و اعتماد به نفس، پایههای اصلی این تواناییها و گرهگشاییها است و اینها خود نعمتها و موهبتهای خداوند است که باید با شکر الهی و مراقبت دائمی، آنها را حفظ کرد و بر آن افزود. بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران است. دشمنان این ملت، اکنون و همیشه در این اندیشه بودهاند و خواهند بود که آن را نابود یا بیاثر کنند. مسئولان سازمانی و یکایک بسیجیان عزیز خود را موظف به ابطال کید دشمن بدانند و با توکل و اخلاص و برنامهریزی به پیش روند. موفق باشید انشاءالله.
سیّد علی خامنهای / ۵ آذر ۱۳۹۹

عشق به ایران را از پدرم دارم
نرگس عاشوری
خبرنگار
ششم آذرماه جمشید مشایخی 86 ساله میشود. بازیگری که بیش از 50 سال مقابل دوربین سینما و تلویزیون بود و سالها روی صحنه تئاتر رفت و در این حضور مستمر نقشهای جاودانه کمالالملک، خان دایی در «قیصر»، شازده در «شازده احتجاب»، رضا خوشنویس در «هزاردستان» و… را برای سینمای ایران ثبت کرد. در دومین سال نبود او سراغ پسرش نادر مشایخی رفتهایم و او که سالروز تولدش یک روز با پدر فرق دارد از این روز خاص در خانواده برایمان گفته است.
میگفت حواستان به تولد نادر باشد
پدر خیلی در قید و بند آیین و مراسم برای روز تولدش نبود. مادر اما کاملاً پایبند بود و سعی میکرد به شیوه طرفهای این روز را خاص کند. از قبل برنامهریزی میکرد تا ششم آذر، روز خاصی برای همهمان باشد. تولد من یک روز قبل از سالروز تولد پدر بود و او همیشه میگفت حواستان به تولد نادر باشد. ضرورتی ندارد برای من تولد بگیرید. برای او انگار مسائل خودش خیلی جدی نبود یا لااقل مسائل آدمهای دیگر برایش مهمتر بود.
بهترین هدیه تولد
میدانست علاقهمند به موسیقیام و خبر داشت که برنامهام برای آینده تمرکز روی حوزه موسیقی است. با وجود این انگار این خاطره بود که باعث شد نسبت به علاقهمندی من به موسیقی اطمینان پیدا کند. روی میز تحریرم تصویر شستی پیانو را به شکل سیاه و سفید کشیده بودم و روی آن تمرین میکردم. پدر خبر نداشت. یک روز به همراه عمه که مشوق جدی من بود به اتاقم آمد و وقتی این صحنه را دید، خندید و گفت «اینطور نمیشود، دیگر وقتش شده برایت پیانو بخریم.» برای تولدم پیانو خرید. بهترین هدیه عمرم بود. این هدیه باعث شد زندگیام تغییر کند.
اخلاق را با رفتارش به ما یاد داد
هیچ وقت از خودش تعریف نمیکرد از بچههایش هم تعریف نمیکرد. همیشه میگفت من دوست دارم شما همانطوری با دیگران رفتار کنید که دوست دارید با خودتان رفتار شود بنابراین من هم با شما همان طوری رفتار میکنم که دوست دارم با من رفتار کنید. اخلاق را با رفتارش به ما یاد داد. به خاطر ندارم در بدترین حالت هم دشنامی از او شنیده باشم. میگفت با این کار فقط الفاظ بدی که در وجودداری را بیرون میریزی، اگر حس میکنی در حقات اجحاف شده یا مورد تبعیض قرار گرفتهای خودت کاری بکن.
زبانی که اشعار حافظ بر آن نشسته را خراب نکن
باورش این بود که فارسی، زبانی است که اشعار حافظ و سعدی و فردوسی به آن سروده شده و آنقدر حرمت دارد که آن را کثیف نکنیم. میگفت این همه الفاظ زیبا در این زبان هست که میتوانید تمام مسائل عاطفی و حسیتان را به بهترین نحو با آن بیان کنید پس بیخود از کلماتی که در مدرسه از دوستانتان یاد میگیرید استفاده نکنید. کلاس پنجم بودم، کلمه بیربطی به زبان آوردم که حتی معنایش را نمیدانستم. خندهاش گرفته بود که بچهای در این سن و سال آن را کجا شنیده. خندهاش را کنترل کرد و گفت این کلمه را نمیتوانی بیان کنی حیف است که از زبان تو چنین کلمهای بیرون بیاید، زبانی که اشعار حافظ بر آن نشسته را خراب نکن. چندی پیش کتابخانهاش را که تمیز میکردیم چندین جلد حافظ پیدا کردیم که در آنها حاشیهنویسی هم کرده بود مثلاً این شعر در فلان نسخه طور دیگری است و کدام به نسخه اصلی نزدیکتر است. دلباخته ادبیات ایران بود.
این گفته او در گوشم خیلی صدا کرد
تعریف دیگری از هنرمند داشت. هنر را یک کار تکنیکال صرف نمیدانست. این که به لحاظ تکنیکی خوب پیانو بنوازی اما با آن مفهومی از زندگی انتقال ندهی، از نگاه او هنر نبود. «موسیقی فقط زیبایی نیست، باید الهام بخش باشد، نگاه تازهای ایجاد کند، اندیشهای پشت آن باشد. اگر هدف فقط سرگرمی باشد که دیگر هنر نیست.» این گفته او در گوشم خیلی صدا کرد. من هم از موسیقی که گوشنواز باشد و الهام بخش نباشد لذت نمیبرم. اینها تعلیماتی بود که پدر به ما یاد میداد و ما را اینگونه بار آورد.
ایرانی بودن ویژگی خاص است
آموزه و میراث اخلاقی او آنقدر زیاد است که انتخاب بهترین آن، نیاز به فکر کردن دارد. یک باور خیلی مهم در ما ایجاد کرد که اتفاقاً استاد حسین علیزاده هم به آن اشاره داشتند. گفتند شما آدمی وطن پرست هستید و این ویژگی را از پدرتان دارید او شما را اینگونه تربیت کرده است. ایران برایش جایگاه ویژهای داشت. این را واقعاً به ما یاد داد. من ایرانی بودن و عشق به ایران را از پدرم گرفتم. نشانم داد که مملکت چه ارزشی باید برایم داشته باشد. در اتریش همه اینها را فراموش کرده بودم. هر 6 ماه یک مرتبه کتابی از ایران برایم میرسید، که در آن نوشته بود اینها را بخوان. ایرانی بودن را در اتریش یاد گرفتم. در همان دورهای که نمیخواستم در ایران باشم. یادم هست به مادرم تأکید کرده بودم که برای همیشه ایران را ترک میکنم. مادرم اما میگفت تو حتماً برمیگردی. بعد از 20 سال به ایران که برمیگشتم یاد گرفته بودم که یک ایرانی هستم و ارزشها و فرهنگی که دارم برایم مهم است. این را مدیون پدرم هستم. به من نشان داد که ایرانی بودن یک ویژگی بخصوص است و بهعنوان یک ویژگی خاص ارزش دارد. من هم سعی کردم این ویژگی را سنگین کنم و به شاگردانم هم یاد بدهم که بهعنوان یک ایرانی ارزش داری. گوهری در وجودت داری. این را خودت باید کشف کنی. برای کشف آن هم نیاز به ابزار داری. ابزار آن شناخت و تمرین است.
خبرنگار
ششم آذرماه جمشید مشایخی 86 ساله میشود. بازیگری که بیش از 50 سال مقابل دوربین سینما و تلویزیون بود و سالها روی صحنه تئاتر رفت و در این حضور مستمر نقشهای جاودانه کمالالملک، خان دایی در «قیصر»، شازده در «شازده احتجاب»، رضا خوشنویس در «هزاردستان» و… را برای سینمای ایران ثبت کرد. در دومین سال نبود او سراغ پسرش نادر مشایخی رفتهایم و او که سالروز تولدش یک روز با پدر فرق دارد از این روز خاص در خانواده برایمان گفته است.
میگفت حواستان به تولد نادر باشد
پدر خیلی در قید و بند آیین و مراسم برای روز تولدش نبود. مادر اما کاملاً پایبند بود و سعی میکرد به شیوه طرفهای این روز را خاص کند. از قبل برنامهریزی میکرد تا ششم آذر، روز خاصی برای همهمان باشد. تولد من یک روز قبل از سالروز تولد پدر بود و او همیشه میگفت حواستان به تولد نادر باشد. ضرورتی ندارد برای من تولد بگیرید. برای او انگار مسائل خودش خیلی جدی نبود یا لااقل مسائل آدمهای دیگر برایش مهمتر بود.
بهترین هدیه تولد
میدانست علاقهمند به موسیقیام و خبر داشت که برنامهام برای آینده تمرکز روی حوزه موسیقی است. با وجود این انگار این خاطره بود که باعث شد نسبت به علاقهمندی من به موسیقی اطمینان پیدا کند. روی میز تحریرم تصویر شستی پیانو را به شکل سیاه و سفید کشیده بودم و روی آن تمرین میکردم. پدر خبر نداشت. یک روز به همراه عمه که مشوق جدی من بود به اتاقم آمد و وقتی این صحنه را دید، خندید و گفت «اینطور نمیشود، دیگر وقتش شده برایت پیانو بخریم.» برای تولدم پیانو خرید. بهترین هدیه عمرم بود. این هدیه باعث شد زندگیام تغییر کند.
اخلاق را با رفتارش به ما یاد داد
هیچ وقت از خودش تعریف نمیکرد از بچههایش هم تعریف نمیکرد. همیشه میگفت من دوست دارم شما همانطوری با دیگران رفتار کنید که دوست دارید با خودتان رفتار شود بنابراین من هم با شما همان طوری رفتار میکنم که دوست دارم با من رفتار کنید. اخلاق را با رفتارش به ما یاد داد. به خاطر ندارم در بدترین حالت هم دشنامی از او شنیده باشم. میگفت با این کار فقط الفاظ بدی که در وجودداری را بیرون میریزی، اگر حس میکنی در حقات اجحاف شده یا مورد تبعیض قرار گرفتهای خودت کاری بکن.
زبانی که اشعار حافظ بر آن نشسته را خراب نکن
باورش این بود که فارسی، زبانی است که اشعار حافظ و سعدی و فردوسی به آن سروده شده و آنقدر حرمت دارد که آن را کثیف نکنیم. میگفت این همه الفاظ زیبا در این زبان هست که میتوانید تمام مسائل عاطفی و حسیتان را به بهترین نحو با آن بیان کنید پس بیخود از کلماتی که در مدرسه از دوستانتان یاد میگیرید استفاده نکنید. کلاس پنجم بودم، کلمه بیربطی به زبان آوردم که حتی معنایش را نمیدانستم. خندهاش گرفته بود که بچهای در این سن و سال آن را کجا شنیده. خندهاش را کنترل کرد و گفت این کلمه را نمیتوانی بیان کنی حیف است که از زبان تو چنین کلمهای بیرون بیاید، زبانی که اشعار حافظ بر آن نشسته را خراب نکن. چندی پیش کتابخانهاش را که تمیز میکردیم چندین جلد حافظ پیدا کردیم که در آنها حاشیهنویسی هم کرده بود مثلاً این شعر در فلان نسخه طور دیگری است و کدام به نسخه اصلی نزدیکتر است. دلباخته ادبیات ایران بود.
این گفته او در گوشم خیلی صدا کرد
تعریف دیگری از هنرمند داشت. هنر را یک کار تکنیکال صرف نمیدانست. این که به لحاظ تکنیکی خوب پیانو بنوازی اما با آن مفهومی از زندگی انتقال ندهی، از نگاه او هنر نبود. «موسیقی فقط زیبایی نیست، باید الهام بخش باشد، نگاه تازهای ایجاد کند، اندیشهای پشت آن باشد. اگر هدف فقط سرگرمی باشد که دیگر هنر نیست.» این گفته او در گوشم خیلی صدا کرد. من هم از موسیقی که گوشنواز باشد و الهام بخش نباشد لذت نمیبرم. اینها تعلیماتی بود که پدر به ما یاد میداد و ما را اینگونه بار آورد.
ایرانی بودن ویژگی خاص است
آموزه و میراث اخلاقی او آنقدر زیاد است که انتخاب بهترین آن، نیاز به فکر کردن دارد. یک باور خیلی مهم در ما ایجاد کرد که اتفاقاً استاد حسین علیزاده هم به آن اشاره داشتند. گفتند شما آدمی وطن پرست هستید و این ویژگی را از پدرتان دارید او شما را اینگونه تربیت کرده است. ایران برایش جایگاه ویژهای داشت. این را واقعاً به ما یاد داد. من ایرانی بودن و عشق به ایران را از پدرم گرفتم. نشانم داد که مملکت چه ارزشی باید برایم داشته باشد. در اتریش همه اینها را فراموش کرده بودم. هر 6 ماه یک مرتبه کتابی از ایران برایم میرسید، که در آن نوشته بود اینها را بخوان. ایرانی بودن را در اتریش یاد گرفتم. در همان دورهای که نمیخواستم در ایران باشم. یادم هست به مادرم تأکید کرده بودم که برای همیشه ایران را ترک میکنم. مادرم اما میگفت تو حتماً برمیگردی. بعد از 20 سال به ایران که برمیگشتم یاد گرفته بودم که یک ایرانی هستم و ارزشها و فرهنگی که دارم برایم مهم است. این را مدیون پدرم هستم. به من نشان داد که ایرانی بودن یک ویژگی بخصوص است و بهعنوان یک ویژگی خاص ارزش دارد. من هم سعی کردم این ویژگی را سنگین کنم و به شاگردانم هم یاد بدهم که بهعنوان یک ایرانی ارزش داری. گوهری در وجودت داری. این را خودت باید کشف کنی. برای کشف آن هم نیاز به ابزار داری. ابزار آن شناخت و تمرین است.

راهحل بزرگ تغییر شرایط ایران و امریکا
- اگر تصمیمات ترامپ لغو شود ایران و امریکا هر دو میتوانند اعلام کنند که به شرایط 20ژانویه 2017 برمیگردند
- دولت آینده امریکا با صراحت سیاستهای ترامپ و همچنین اقدامات ضد حقوق بشری و تروریستی او را محکوم کند
- دولت آینده سیاستهای نادرستی را که دولت قبلی امریکا در طول 4 سال اعمال کرده است، جبران کند
- سیاست تهران، تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام است
- برنامههای دولت بر این مبنا نیست که فردا چگونه خواهد بود، بلکه براساس شرایط سخت تدوین شده است
گروه سیاسی/ «تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام». اینها محورهای سیاست جمهوری اسلامی ایران است که رئیس جمهوری با اشاره به آنها خطاب به دولت آینده امریکا یادآور شد اگر چنین ارادهای در حاکمان آینده امریکا وجود داشته باشد، حل مسأله بسیار آسان است.
مسأله مورد اشاره حجتالاسلام حسن روحانی هم توافق هستهای برجام است که دونالد ترامپ رئیس جمهوری فعلی امریکا با خروج از آن و اعمال تحریمهای سنگین علیه کشورمان، فرجام آن را در هالهای از ابهام برده و حالا با انتخاب جو بایدن دموکرات انتظار میرود دولتمردان جدید بعد از استقرار در کاخ سفید سیاست جدیدی را در پیش بگیرند.
رئیسجمهوری دیروز و در جلسه هیأت دولت با قدردانی از مقاومت ملت ایران در جنگ اقتصادی سه ساله در برابر ترامپیان، تصریح کرد: یکی از مظاهر بزرگ پیروزی ملت ایران و شکست حتمی و قطعی دشمن در این جنگ اقتصادی، پایان دوران ترامپیسم است.
وی گفت: در تاریخ ایران 2 دفاع مقدس داشتیم یک دفاع مقدس 8 ساله در برابر صدامیان و یک دفاع مقدس در برابر جنگ اقتصادی ترامپیان و بحمدالله ملت ما در هر دو جنگ موفق و پیروز شد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به حمایت تقریباً شرق و غرب در جنگ 8 ساله از رژیم متجاوز صدام اظهارداشت: در این جنگ 3 ساله هم تقریباً تنها بودیم و کسی ما را یاری و کمک نکرد اما این کارگران، کشاورزان، صادرکنندگان و تلاشگران تولید بهعنوان سربازان خط مقدم جبهه اقتصاد و مردم عزیز ما بودند که مقاومت و ایستادگی کردند و تا امروز ما را به پیروزی رساندند. روحانی با اشاره به شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا افزود: این آدم اقدامات ضدانسانی، تروریستی و سبعانهای نسبت به ملت ایران حتی در دوران کرونا انجام داد و هر روز به فشارهای خود علیه کشورمان افزود تا جایی که گروه حاکم بر کاخ سفید با اقدام صندوق بینالمللی پول که قصد داشت 5 میلیارد دلار برای مسائل پزشکی و مقابله با کرونا اختصاص دهد، مخالفت کرد. روحانی تصریح کرد: عوامل شکست این فرد، سیاستهای غلط خارجی، بهداشتی، اقدام نژادپرستانه و غیرقابل اعتماد بودن وی بود. او مسیر عوامفریبانه و پوپولیستی خود را ادامه داد و خدا را شکر که این شر از سر مردم امریکا و مردم منطقه پاک شد.
دولت آینده امریکا جبران کند
رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه دولت آتی امریکا باید اقدامات بزرگی انجام دهد تا بتواند اشتباهات گذشته و آن همه اقداماتی که چهره امریکا را تخریب کرده، جبران کند، اظهارداشت: امیدواریم دولت آینده امریکا در اولین قدمهای خود با صراحت سیاستهای ترامپ را نسبت به ایران و همچنین اقدامات ضد حقوق بشری و تروریستی او را محکوم و سیاستهای نادرستی را که دولت قبلی در طول 4 سال اعمال کرده است، جبران کند.
روحانی با تأکید بر اینکه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران کاملاً روشن است، تصریح کرد: سیاست جمهوری اسلامی ایران همانطور که بارها تأکید کرده، تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام و تعهدات بینالمللی در برابر تعهدات بینالمللی است. اگر چنین ارادهای در حاکمان آینده امریکا وجود داشته باشد، به نظر من حل مسأله بسیار آسان است.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: ایران و امریکا هر دو میتوانند تصمیم بگیرند و اعلام کنند که به شرایط 20 ژانویه 2017 برمیگردند. این میتواند راهحل بزرگی برای بسیاری از مسائل و مشکلات باشد و مسیر و شرایط را کاملاً تغییر دهد و سپس میتوان مراحل بعدی را در بخشهای مختلف ادامه داد.
برنامه دولت بر مبنای شرایط سخت آماده شده
روحانی با بیان اینکه برنامههای دولت بر این مبنا نیست که فردا چگونه خواهد بود، بلکه براساس شرایط سخت تدوین شده است، گفت: دولت برنامه 9 ماههای را بر مبنای شرایط سخت تدوین کرده است اما در عین حال همواره این چنین بوده که اگر مشکلی برای مردم در زندگی پیش آمده بهخاطر فشارهای ناحق و غیرانسانی کاخ سفید بوده و هر زمانی که آنها به تعهدات بینالمللی برگردند، آن شرایط عوض خواهد شد.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: در شرایط قبل از سال 1397 با تلاش مردم و همه دستاندرکاران در دولت و قوای دیگر میتوان آمار و ارقام شاخصهای اقتصادی و دستاوردها را با دوران بلندمدت تاریخ ایران مقایسه کرد.روحانی اضافه کرد: سال 94 الی 96 و قبل از شروع جنگ اقتصادی را میتوان با شرایط اقتصادی ایران در 41 سال قبل مقایسه کرد و در این 3 سال در بسیاری از شاخصهای مهم اقتصادی شاهد پیشرفت ملموس هستیم.
وی افزود: رشد تولید ناخالص ملی در متوسط 41 سال، 1.5 درصد است و رشد اقتصادی و رشد اقتصادی در 3 سال 94 الی 96، 4.7 درصد است. یعنی بیش از 3 برابر رشد افزایش داشته است. میزان اشتغال خالص هم در 41 سال به طور متوسط 261 هزار است و در این 3 سال به طور متوسط 684 هزار نفر است. روحانی اضافه کرد: میزان صادرات غیرنفتی در 41 سال به طور متوسط 10 میلیارد دلار بوده و در این 3 سال به طور متوسط بیش از 30 میلیارد دلار بوده است. تورم هم متوسط 41 سال 19.5 درصد است در این 3 سال تورم به طور متوسط 10.2 است.
رئیسجمهوری ادامه داد: همه شاخصهای اقتصادی نشان میدهد که دولت جمهوری اسلامی ایران در طول 3، 4 سال قبل از جنگ اقتصادی دارای سیاست و عملکرد درست و قابل مقایسه و قابل ارائه در دوره بلندمدت تاریخ اقتصادی ایران بوده است. روحانی گفت: در 3 سال گذشته نیز که در جنگ تمام عیار اقتصادی بودیم و با وجود مواجهه با کرونا، شاهد اقدامات بزرگی در عرصه تولید هستیم و تولید صنعتی در مهرماه امسال نسبت به شهریور ماه امسال از رشد 75 درصدی برخوردار بوده است و این بدان معناست که مردم در سختترین شرایط بهترین عملکرد را داشتهاند، لذا ملت ایران امروز پیروز است و فردا هم پیروز خواهد بود.
مردم بیش از 90 درصد دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کردند
رئیسجمهـــوری در بخـــــــــــــش دیگری از سخنان خود با قدردانی از ملت ایران بهخاطر رعایت دستورالعملهای پزشکی بویژه در 2 هفته اخیر، اظهار داشت: در 2 هفتهای که بسیاری از شهرها شرایط قرمز، نارنجی و زرد اعلام شده بر اساس آمار قرارگاه مردم بیش از 90 درصد دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کردند و این اقدام افتخارآمیزی است و مردم در این زمینه کار بزرگ و حماسی انجام دادند و به فضل الهی در پایان 2 هفته شرایط بهتری را شاهد خواهیم بود.
روحانی در ادامه با اشاره به جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی با رهبر معظم انقلاب، گفت: رهبر معظم انقلاب در این جلسه دستورات مهمی در رابطه با جهش تولید کسر بودجه و مسائل مربوط به نظام بانکی و حمایت از قشر کمدرآمد صادر فرمودند که به همه وزرا و مسئولان تأکید شده که این موارد را پیگیری کنند.
وی با اشاره به مشکلات و نقاط ضعف موجود در خصوص تراکم جمعیتی در حوزه حملونقل بویژه در اتوبوس و مترو در برخی از ساعات روز، گفت: در جلسه رؤسای کمیتههای تخصصی کرونا این موضوع مورد توجه قرار گرفته، لذا تصمیم گرفتیم از هفته آینده وزرا و مدیران دستگاههای اجرایی به حداقل ضروری حضور کارمندان در ادارات اکتفا کنند و بخشهایی را که حضور آنها ضرورتی ندارد تعطیل کنند تا شاهد خلوتتر شدن اتوبوسها و مترو باشیم و شرایط بهتری برای سلامتی مردم جامعه فراهم شود.
روحانــــی در بخــــــش دیگری از سخنان خود با تبریک میلاد باسعادت امام حسن عسگری(ع)، ایشان را آموزگار زندگی در سختترین شرایط توصیف کرد و گفت: این امام بزرگوار در سختترین شرایط و محدودیت پادگانی زندگی میکردند و در اطراف ایشان پادگانهای نظامی وجود داشت تا مردم نتوانند از رهنمودهای ایشان استفاده کنند و این امام بزرگوار با هوشمندی توانستند، آموزههای لازم را به مردم منتقل کنند.
رئیسجمهوری همچــــــنین با تبریک روز بسیج، گفت: فرمان امام راحل در پنجم آذر سال 58 در رابطه با تشکیل بسیج بسیار حائزاهمیت بود و بسیج در مقاطع مختلف از جمله در دوران دفاع مقدس و حتی در رابطه با مقابله با کرونا نقش بسیار ارزندهای دارد و این از یادگارهای مهم امام راحل است که میتوانیم از آن برای حفظ استقلال کشور، منافع ملی و رشد و توسعه کشور و حمایت از مردم استفاده کنیم.
مسأله مورد اشاره حجتالاسلام حسن روحانی هم توافق هستهای برجام است که دونالد ترامپ رئیس جمهوری فعلی امریکا با خروج از آن و اعمال تحریمهای سنگین علیه کشورمان، فرجام آن را در هالهای از ابهام برده و حالا با انتخاب جو بایدن دموکرات انتظار میرود دولتمردان جدید بعد از استقرار در کاخ سفید سیاست جدیدی را در پیش بگیرند.
رئیسجمهوری دیروز و در جلسه هیأت دولت با قدردانی از مقاومت ملت ایران در جنگ اقتصادی سه ساله در برابر ترامپیان، تصریح کرد: یکی از مظاهر بزرگ پیروزی ملت ایران و شکست حتمی و قطعی دشمن در این جنگ اقتصادی، پایان دوران ترامپیسم است.
وی گفت: در تاریخ ایران 2 دفاع مقدس داشتیم یک دفاع مقدس 8 ساله در برابر صدامیان و یک دفاع مقدس در برابر جنگ اقتصادی ترامپیان و بحمدالله ملت ما در هر دو جنگ موفق و پیروز شد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به حمایت تقریباً شرق و غرب در جنگ 8 ساله از رژیم متجاوز صدام اظهارداشت: در این جنگ 3 ساله هم تقریباً تنها بودیم و کسی ما را یاری و کمک نکرد اما این کارگران، کشاورزان، صادرکنندگان و تلاشگران تولید بهعنوان سربازان خط مقدم جبهه اقتصاد و مردم عزیز ما بودند که مقاومت و ایستادگی کردند و تا امروز ما را به پیروزی رساندند. روحانی با اشاره به شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا افزود: این آدم اقدامات ضدانسانی، تروریستی و سبعانهای نسبت به ملت ایران حتی در دوران کرونا انجام داد و هر روز به فشارهای خود علیه کشورمان افزود تا جایی که گروه حاکم بر کاخ سفید با اقدام صندوق بینالمللی پول که قصد داشت 5 میلیارد دلار برای مسائل پزشکی و مقابله با کرونا اختصاص دهد، مخالفت کرد. روحانی تصریح کرد: عوامل شکست این فرد، سیاستهای غلط خارجی، بهداشتی، اقدام نژادپرستانه و غیرقابل اعتماد بودن وی بود. او مسیر عوامفریبانه و پوپولیستی خود را ادامه داد و خدا را شکر که این شر از سر مردم امریکا و مردم منطقه پاک شد.
دولت آینده امریکا جبران کند
رئیسجمهوری با تأکید بر اینکه دولت آتی امریکا باید اقدامات بزرگی انجام دهد تا بتواند اشتباهات گذشته و آن همه اقداماتی که چهره امریکا را تخریب کرده، جبران کند، اظهارداشت: امیدواریم دولت آینده امریکا در اولین قدمهای خود با صراحت سیاستهای ترامپ را نسبت به ایران و همچنین اقدامات ضد حقوق بشری و تروریستی او را محکوم و سیاستهای نادرستی را که دولت قبلی در طول 4 سال اعمال کرده است، جبران کند.
روحانی با تأکید بر اینکه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران کاملاً روشن است، تصریح کرد: سیاست جمهوری اسلامی ایران همانطور که بارها تأکید کرده، تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام، کاهش تنش در برابر کاهش تنش، احترام در برابر احترام و تعهدات بینالمللی در برابر تعهدات بینالمللی است. اگر چنین ارادهای در حاکمان آینده امریکا وجود داشته باشد، به نظر من حل مسأله بسیار آسان است.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: ایران و امریکا هر دو میتوانند تصمیم بگیرند و اعلام کنند که به شرایط 20 ژانویه 2017 برمیگردند. این میتواند راهحل بزرگی برای بسیاری از مسائل و مشکلات باشد و مسیر و شرایط را کاملاً تغییر دهد و سپس میتوان مراحل بعدی را در بخشهای مختلف ادامه داد.
برنامه دولت بر مبنای شرایط سخت آماده شده
روحانی با بیان اینکه برنامههای دولت بر این مبنا نیست که فردا چگونه خواهد بود، بلکه براساس شرایط سخت تدوین شده است، گفت: دولت برنامه 9 ماههای را بر مبنای شرایط سخت تدوین کرده است اما در عین حال همواره این چنین بوده که اگر مشکلی برای مردم در زندگی پیش آمده بهخاطر فشارهای ناحق و غیرانسانی کاخ سفید بوده و هر زمانی که آنها به تعهدات بینالمللی برگردند، آن شرایط عوض خواهد شد.
رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: در شرایط قبل از سال 1397 با تلاش مردم و همه دستاندرکاران در دولت و قوای دیگر میتوان آمار و ارقام شاخصهای اقتصادی و دستاوردها را با دوران بلندمدت تاریخ ایران مقایسه کرد.روحانی اضافه کرد: سال 94 الی 96 و قبل از شروع جنگ اقتصادی را میتوان با شرایط اقتصادی ایران در 41 سال قبل مقایسه کرد و در این 3 سال در بسیاری از شاخصهای مهم اقتصادی شاهد پیشرفت ملموس هستیم.
وی افزود: رشد تولید ناخالص ملی در متوسط 41 سال، 1.5 درصد است و رشد اقتصادی و رشد اقتصادی در 3 سال 94 الی 96، 4.7 درصد است. یعنی بیش از 3 برابر رشد افزایش داشته است. میزان اشتغال خالص هم در 41 سال به طور متوسط 261 هزار است و در این 3 سال به طور متوسط 684 هزار نفر است. روحانی اضافه کرد: میزان صادرات غیرنفتی در 41 سال به طور متوسط 10 میلیارد دلار بوده و در این 3 سال به طور متوسط بیش از 30 میلیارد دلار بوده است. تورم هم متوسط 41 سال 19.5 درصد است در این 3 سال تورم به طور متوسط 10.2 است.
رئیسجمهوری ادامه داد: همه شاخصهای اقتصادی نشان میدهد که دولت جمهوری اسلامی ایران در طول 3، 4 سال قبل از جنگ اقتصادی دارای سیاست و عملکرد درست و قابل مقایسه و قابل ارائه در دوره بلندمدت تاریخ اقتصادی ایران بوده است. روحانی گفت: در 3 سال گذشته نیز که در جنگ تمام عیار اقتصادی بودیم و با وجود مواجهه با کرونا، شاهد اقدامات بزرگی در عرصه تولید هستیم و تولید صنعتی در مهرماه امسال نسبت به شهریور ماه امسال از رشد 75 درصدی برخوردار بوده است و این بدان معناست که مردم در سختترین شرایط بهترین عملکرد را داشتهاند، لذا ملت ایران امروز پیروز است و فردا هم پیروز خواهد بود.
مردم بیش از 90 درصد دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کردند
رئیسجمهـــوری در بخـــــــــــــش دیگری از سخنان خود با قدردانی از ملت ایران بهخاطر رعایت دستورالعملهای پزشکی بویژه در 2 هفته اخیر، اظهار داشت: در 2 هفتهای که بسیاری از شهرها شرایط قرمز، نارنجی و زرد اعلام شده بر اساس آمار قرارگاه مردم بیش از 90 درصد دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کردند و این اقدام افتخارآمیزی است و مردم در این زمینه کار بزرگ و حماسی انجام دادند و به فضل الهی در پایان 2 هفته شرایط بهتری را شاهد خواهیم بود.
روحانی در ادامه با اشاره به جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی با رهبر معظم انقلاب، گفت: رهبر معظم انقلاب در این جلسه دستورات مهمی در رابطه با جهش تولید کسر بودجه و مسائل مربوط به نظام بانکی و حمایت از قشر کمدرآمد صادر فرمودند که به همه وزرا و مسئولان تأکید شده که این موارد را پیگیری کنند.
وی با اشاره به مشکلات و نقاط ضعف موجود در خصوص تراکم جمعیتی در حوزه حملونقل بویژه در اتوبوس و مترو در برخی از ساعات روز، گفت: در جلسه رؤسای کمیتههای تخصصی کرونا این موضوع مورد توجه قرار گرفته، لذا تصمیم گرفتیم از هفته آینده وزرا و مدیران دستگاههای اجرایی به حداقل ضروری حضور کارمندان در ادارات اکتفا کنند و بخشهایی را که حضور آنها ضرورتی ندارد تعطیل کنند تا شاهد خلوتتر شدن اتوبوسها و مترو باشیم و شرایط بهتری برای سلامتی مردم جامعه فراهم شود.
روحانــــی در بخــــــش دیگری از سخنان خود با تبریک میلاد باسعادت امام حسن عسگری(ع)، ایشان را آموزگار زندگی در سختترین شرایط توصیف کرد و گفت: این امام بزرگوار در سختترین شرایط و محدودیت پادگانی زندگی میکردند و در اطراف ایشان پادگانهای نظامی وجود داشت تا مردم نتوانند از رهنمودهای ایشان استفاده کنند و این امام بزرگوار با هوشمندی توانستند، آموزههای لازم را به مردم منتقل کنند.
رئیسجمهوری همچــــــنین با تبریک روز بسیج، گفت: فرمان امام راحل در پنجم آذر سال 58 در رابطه با تشکیل بسیج بسیار حائزاهمیت بود و بسیج در مقاطع مختلف از جمله در دوران دفاع مقدس و حتی در رابطه با مقابله با کرونا نقش بسیار ارزندهای دارد و این از یادگارهای مهم امام راحل است که میتوانیم از آن برای حفظ استقلال کشور، منافع ملی و رشد و توسعه کشور و حمایت از مردم استفاده کنیم.

آبهای جهان زیر پرچم ایران
ایران جزو 8 کشوری در دنیاست که توانایی ساخت زیر دریایی دارند
مرتضی گل پور
خبرنگار
7 آذرماه که روز نیروی دریایی نامیده شد، یادآور روزهای 6 و 7 آذر، سالروز اجرای عملیات بسیار موفق مروارید نیروی دریایی جمهوری اسلامی در خلال جنگ تحمیلی است که طی آن پایانههای نفتی البکر و الامیه عراق، منهدم شدند. در این عملیات که نزدیک به دو ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی انجام شد، نیروی دریایی ارتش توانست نیروی دریایی رژیم بعث را برای همیشه نابود کند، تا جایی که دولت بعث تا پایان جنگ نتوانست در رزم دریا تحرکی از خود نشان دهد، هرچند ناوچه پیکان به رغم استقامت تا آخرین گلوله و موشک، در نهایت در آبهای خلیج فارس غرق شد. از سال 59 تا امروز در سال 1399، نیروی دریایی ارتش بدون کمکی از کشورهای دیگر، توانسته است با تکیه بر توان داخلی، در آبهای بینالمللی هم حضور داشته باشد. درباره آنچه بر این نیرو گذشت، دستاوردها، توان، مأموریتها و راهبرد آن با دریادار دوم محمدرضا عزیزی، معاون طرح و برنامه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفتوگو کردهایم که میخوانید.
٭٭٭
نیروی دریایی در دوران جنگ تحمیلی توانست ضربات سختی به نیروی دریایی رژیم بعث وارد کند و در همان ماههای نخست، این نیروی دشمن را کاملاً نابود کرد. اما در سالهای بعد این نیرو درپی حملات ارتش امریکا آسیبهای جدی دید. در این سالها، علیرغم تحریمها - که نه به ما ناو میفروختند و نه اژدر یا موشک - نیروی دریایی توانست با تکیه بر توان داخلی خود را نیرومند کند و امروز در آبهای بینالمللی حضوری قوی دارد. این امر، به رغم آن تحریمها چطور ممکن شد؟
نیروی دریایی در زمان رژیم سابق تشکیل شد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی هرج و مرجهای خاصی در نظام اداری کشور بهوجود آمده بود و از جمله ارتش را هم تحت تأثیر قرار داده بود که نیروی دریایی هم مستثنی نبود. اما تقریباً یک سال پس از پیروزی انقلاب که جنگ به ما تحمیل شد، همه نیروهای نظامی کشور پای دفاع از کشور ایستادند که در این میان نیروی دریایی ارتش بسیار خوش درخشید. بهرغم نابسامانیهایی که در آن دوران بود، نیروی دریایی خیلی زود توانست خود را منسجم کرده و چند عملیات انجام دهد که یکی از مؤثرترین آنها عملیات مروارید بود. در این عملیات که 7 آذر 59، یعنی نزدیک به 70 روز پس از آغاز جنگ اجرا شد، نیروی دریایی ارتش توانست نیروی دریایی رژیم بعثی را به طور کامل از پهنه دریا حذف کند. این عملیات بسیار موفق در دنیا هم بسیار برجسته شد. اما پس از آن، در طول 40 سالی که از عمر انقلاب گذشته است، توانستیم 90 درصد تجهیزاتی را که از رژیم گذشته باقی مانده بود ، نگه داریم. در طول جنگ یا پس از آن، شاید یک یا دو مورد از واحدها را از دست داده باشیم که یا عمر خدمت آنها تمام شده بود یا در عملیاتی آسیب دیدند. امروز از لحاظ تعمیر، نگهداری و بهینهسازی به حدی از بلوغ رسیدیم که این واحدهای باقی مانده از گذشته را نگهداری و حفظ کنیم و هنوز هم از آنان در دریانوردیهای درازمدت استفاده میکنیم. از سوی دیگر، میدانیم که یک شناور دریایی، عمر مشخصی دارد و پس از مدتی بسیاری از تجهیزات آن دچار فرسودگی شده و باید از چرخه عملیاتی خارج شود. به این دلیل نیروی دریایی به ساخت ناوشکن روی آورد. حضرت آقا فرمودند که شما میتوانید و به ما این قوت قلب را دادند. اولین ناوشکن ساخت داخل، «جماران» بود که طراحی و ساخت آن 10 سال طول کشید، ساخت این ناوشکن موجب غرور ما بود که خود حضرت آقا به مراسم بهرهبرداری و الحاق این شناور به نیروی دریایی تشریف آوردند. بعد از آن ما به خودباوری رسیدیم و توانستیم با سهولت بیشتری وارد عرصه ساخت شناورهای بزرگ شویم. چندین فروند شناور دیگر بعد از جماران ساخته شده و امروز فناوری ساخت ناوهای دیگری مانند «فریگیت» هم در کشور وجود دارد. میدانید که مسأله طراحی یک شناور نظامی، فقط بدنه آهنی آن نیست، بلکه سلاح، تجهیزات راداری و مخابراتی و فناوریهای بسیار دیگری هم مطرح است. شاید یکی از مهمترین بخشهای ساخت یک شناور سیستم موتور، گیربکس و پروانه باشد که به فناوری بسیار بالایی نیاز دارد، به این معنی که هر کشوری نمیتواند «شافت» را به گونهای بسازد که از بدنه کشتی به پروانه متصل شود اما آب دریا در آن نفوذ نکند. متخصصان کشور، جوانان نیروی دریایی و متخصصان وزارت دفاع، با هم و با بهرهگیری از صنایع داخلی و امکانات دانشگاهی توانستند به این فناوریها دست پیدا کنند و ما امروز در زمینه ساخت شناور دریایی کاملاً خودکفا شدیم.
برخی میگویند ناوچه فریگیت که به آن اشاره کردید، محصول نظامی دهه 60 کشور انگلستان است. باوجود این بفرمایید معنای راهبردی دستیابی ایران به توانایی ساخت شناورهای رزمی دریایی چیست؟
طبیعی است که ما تلاش کردیم تجهیزات قدیمی را نگه داریم. زیرا این تجهیزات بسیار گران هستند و حتی امروز هم برای خرید یک فریگیت یا ناوشکن باید میلیاردها دلار صرف شود. بنابراین نمیتوان به صرف اینکه یک فریگیت مربوط به سالهای 1960 یا فلان کشور بوده است، به سادگی از رده خارج کنیم. ضمن اینکه در نظام دریایی، امری به نام بازطراحی وجود دارد که مطابق آن میتوانید تغییرات اساسی روی تجهیزات ایجاد کرده و مطابق نیازهای روز از آن استفاده کنید. پس از انقلاب و زمان تحریم توانستیم به این توانمندی برسیم که خودمان روی اینها تغییرات مثبت انجام دهیم و به همین دلیل از لحاظ سیستم رانش، سیستم راداری و سیستمهای سلاح، این تجهیزات به روز شدند. بنابراین این شناور بهسازی شده میتواند همه مأموریتهای ما را کاملاً مثبت و بدون دغدغه انجام دهد. همراه با این، تجهیزات دیگری نیز داریم که کاملاً نو هستند و آنها را با بهرهگیری از دانشهایی که طی این سالها کسب کردیم، میسازیم و تأمین قطعات و فناوری تعمیر آنها در داخل کشور موجود است و هر مشکل احتمالی کاملاً قابل رفع است. از نظر راهبردی، وقتی یک نیروی بیگانه اخبار این تواناییها را میبیند یا میشنود، در مییابد که نه تنها تحریم روی ما اثر نگذاشته، بلکه باعث شده امروز روی پای خودمان بایستیم. در رژیم سابق، حتی در مواردی تعمیر هم انجام نمیشد، بلکه صرفاً تجهیزات تعویض میشدند. زیرا قطعات نو را به ما میدادند و ما بدون کار خاصی این تجهیزات را جابهجا میکردیم. اما امروز خودمان این تجهیزات را میسازیم و ماهیت کاری آن را هم میدانیم. اینها باعث شد کشور ما در سایه تحریم به خودباوری رسیده و نیازی به کشورهای بیگانه و مستشاران خارجی نداشته باشیم.
در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که هم زیردریایی در اختیار دارد و هم توانایی ساخت زیردریایی دارد. چرا ایران به این سمت رفت؟
در رزم دریایی زیردریایی یک سلاح کاملاً استراتژیک محسوب میشود. زیرا مأموریتهای زیردریایی به صورت مخفی و در زیر آب و از دید و کشف دشمن پنهان است. ابتدا ما این زیردریاییها را از کشور خارجی دریافت کردیم. لازم است بدانید که اساساً فرهنگ داشتن زیردریایی و استفاده از آن، یک فرهنگ خاص است که در طول 25 سال گذشته توانستیم طی کار با این زیردریاییها با این فرهنگ آشنا شویم. امروز هم این زیردریاییها در چرخه عملیاتی هستند، اما به رغم تهیه زیردریایی از کشور دیگری، ممکن است هنوز وابستگیهایی داشته باشید. در این زمینه هم توانستیم زیردریاییهای «کلاس کیلو» را که امروز در اختیار نیروی دریایی است، به صورت کامل تعمیر کنیم و قطعات یدکی آن را خودمان ساخته و تعویض میکنیم. بنابراین به کشور فروشنده زیردریاییها نیاز داریم. اما تصمیم گرفتیم به سمت ساخت محصولی حرکت کنیم که کاملاً بومی باشد. هرچند این فناوری در نیروی دریایی وجود داشت، اما با به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با وزارت دفاع توانستیم به توانایی ساخت زیردریایی متوسط «کلاس فاتح» دست پیدا کنیم که از نظر سلاح یا سیستمهای کنترلی یک زیردریایی بسیار پیشرفته محسوب میشود.
چند کشور در دنیا میتوانند زیردریایی بسازند؟
7 یا 8 کشور هستند که توانایی ساخت زیردریایی را دارند. زیرا این فناوری به قدری پیچیده و بالا است که هر کشوری وارد این عرصه نمیشود، اما ما این جرأت را به خرج دادیم و به جواب هم رسیدیم.
به توانایی شلیک موشک از زیردریایی هم دست پیدا کردیم که یک موفقیت راهبردی نظامی محسوب میشود.
عموماً سلاح رزمی زیردریاییها اژدر است. اینکه توانستیم به این فناوری و توانایی نظامی دست یابیم که از زیر دریا و از جایی که دیده نمیشود، ناگهان موشکی شلیک شود و به واحد دشمن فرضی اصابت کند، یک موفقیت و سلاح راهبردی و ویژه است که ما هم توانستیم به این موفقیت دست یابیم.
آیا امروز همه شناورهای ما به موشکهای تولید داخل مجهز هستند یا از کشورهای غربی یا شرقی هم موشکها را خریداری میکنیم؟
امروز ما به صنایع موشکی خارج از کشور وابسته نیستیم. صفر تا صد موشکهای ما که از نظر برد و دقت در آنها روز به روز در حال پیشرفت هستیم، در صنایع دفاعی کشور ساخته میشوند و هیچگونه وابستگی به خارج نداریم.
چرا در نیروی دریایی بر ساخت و تجهیز به موشک کروز تأکید میشود؟
ردیابی موشکهای کروز بسیار دشوار است. موشکها معمولاً دو نوع پیمایش دارند. موشک بالستیک، یک مسیر منحنی را طی میکند، وقتی از مبدأ شلیک میشود، از جو خارج شده و سپس به سمت هدف میرود که باعث میشود ماهوارهها و سیستمهای ردیابی بتوانند علاوه بر ردیابی موشک، نقطه اصابت آن را هم پیشبینی کنند. اما موشک کروز دریایی، پس از شلیک اولیه، روی سطح آب که برجستگی خاصی مانند کوه و تپه ندارد؛ در یک فاصله 7 یا 10 متر از سطح آب حرکت میکند و تا زمان نزدیک شدن به هدف در این وضعیت میماند که به همین دلیل، قابل شناسایی و کشف نیست و دشمن را غافلگیر میکند.
اینکه امروز نیروی دریایی امریکا در دریای عمان، در فاصله حدوداً 600 کیلومتری از آبهای سرزمینی ما مستقر شده، به خاطر توانایی نظامی و برد موشکهای ما است یا اینکه علت دیگری دارد؟
نوع تصمیمگیری یگانهای بیگانه فرامنطقهای که در منطقه حضور نامشروع دارند، میتواند عوامل مختلفی داشته باشد. اما آنچه مسلم است، اقتدار و پیشرفتهای ما را رصد میکنند و دستیابی ما به سلاحهای جدید و با قدرت و برد بالا را میبینند. طبعاً اینها نوعی واهمه ایجاد کرده و تلاش میکنند فاصله ایستگاهی خود را بیشتر کنند و با مراقبت بیشتری در منطقه حضور داشته باشند.
تفکیکی میان مأموریتهای نیروهای مسلح در دریا ما وجود دارد درباره علت این تفکیک چه میتوان گفت؟
این تصمیم در سطوح بالای کشور گرفته شده، اما فارغ از این، در یک رویکرد عملیاتی، شاید بتوان دلیل این تفکیک را نوع تجهیزات و نوع عملکرد این دو نیروی دریایی دانست. به این معنی که با توجه به اینکه سپاه پاسداران واحدهای کوچک تری هستند، اساساً برای اقیانوسپیمایی ساخته نشدند و در دریای محدودتر خلیج فارس فعالیت میکنند، اما چون نیروی دریایی ارتش تجهیزات و واحدهای سنگینتری دارد که میتواند مقابل موجهای سنگین و آبهای دوردست تابآوری بیشتری داشته باشند، عرصه دریای عمان و شمال اقیانوس هند به نیروی دریایی ارتش سپرده شده است. اما هدف ما یعنی برقراری امنیت، میان این دو نیرو یکی است؛ یعنی دفاع از منافع حاکمیتی و منافع نظام در عرصه دریا. ضمن اینکه هرچند در ظاهر دو نیروی تفکیک شده هستیم، اما در تعامل مستقیم با هم بوده، همافزایی و تبادل اطلاعات دائمی داریم و رزمایش مشترک برگزار میکنیم.
در دریای عمان، عمدتاً با چه مسائلی مواجه هستید یا اساساً مأموریت شما در دریای عمان چیست؟
یکی از اصلیترین مأموریتهای ما حفظ و برقراری امنیت کشتیرانی است. در شرایط فعلی که مخاصماتی روی خطوط کشتیرانی ما انجام میشود، یکی از وظایف اصلی سپرده شده به ما، برقراری امنیت خطوط کشتیرانی تجاری ماست.
تا کجا؟
تا هرجا که صلاح باشد. من اصلاً محدوده خاصی را تعیین نمیکنم. یک مأموریت ویژه دیگر ما، نشان دادن حضور و اقتدار و برقراری امنیت و تأمین منافع خود است که در این زمینه، از سال 86 نزدیک به 70 ناوگروه را به دریا اعزام کردیم که مجموعه گشتزنی این واحدها در وسعت حدود 2 میلیون کیلومتر مربعی، در شمال اقیانوس هند تا مدار 10 درجه بوده است. دائماً در شمال اقیانوس هند، در خلیج عدن و دریای سرخ حضور داریم و اگر نیاز باشد، توانایی آن را داریم که در مناطق دوردستتر هم حضور داشته باشیم. بنابراین از آنجا که مأموریتهای ما مربوط به مناطق دور دستتر است، به نیروهای دریایی ارتش این مأموریت سپرده شده در مرزهای شرق مستقر باشد.
منطقه چهارم دریایی نیروی دریایی در بندر انزلی در دریای خزر واقع شده است. امروز وضعیت دریای خزر از نظر نظامی چگونه است؟
دریای خزر دارای یک وضعیت و یک رژیم خاص است؛ پنج کشور همسایه دارد که باید اصول و احترامهای متقابل سیاسی و امنیتی را برای هم قائل شوند. بنابراین، این دریا با دریای دیگری مانند خلیج فارس کاملاً متفاوت است. اما آنچه به ما سپرده شده است، حفاظت و پاسداری از منافع وامنیت ما در محدوده آبهای سرزمینی است. البته نیروی دریایی سپاه هم حضور دارد که باز هم مانند جنوب، مأموریتهای ما متفاوت است.
از گذشتههای دور روسیه در خزر حضور نظامی داشته است، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر نیروی دریایی جمهوری آذربایجان هم از سوی یک رژیم خاص در منطقه تجهیز شده است. این تحرکات در رصد ما هستند؟
کاملاً در رصد ما هستند. منطقه چهارم نیروی دریایی در بندر انزلی یک پایگاه کاملاً عملیاتی است. شعبهای از این پایگاه در منطقه غرب خزر ایجاد شد که البته زیر نظر پایگاه انزلی فعالیت میکند. همه تحرکات دو همسایه همجوار ما، یعنی کشورهای جمهوری آذربایجان و ترکمنستان که با ما مرز خشکی و دریایی دارند، تحت نظر است. البته امروز امنیت و احترام کامل در دریای خزر برقرار است و ما توافقهای چندجانبهای در رابطه با برقراری امنیت در این دریای خاص داریم. همچنین اخیراً با کشور روسیه یک تمرین نظامی مشترک انجام دادیم که مفید و مؤثر بود و جنبه تمرینی، آموزشی و تعاملی داشت.
امروز غیر از کشورهای منطقه، چه نیروهای دیگری در خلیج فارس یا دریای عمان حضور دارند؟
عمده این نیروها امریکاییها هستند که به بهانه برقراری امنیت در منطقه حضور دارند. البته ما شدیداً با این امر مخالفیم و معتقدیم امنیت منطقه باید از سوی کشورهای منطقه تأمین شود و کشور دیگری نباید در این زمینه دخالت کند. اما علی رغم این، اکنون اروپا به سرکردگی فرانسه ائتلافی را تشکیل داده که البته ائتلاف ضعیفی است و تحت رهبری فرانسه در منطقه حضور دارد تا به زعم خود، امنیت تجارتی خود را تأمین کند.
یکی از مقامهای نظامی خاطرهای نقل کرده بود از تدابیر مقام معظم رهبری، فرمانده کل قوا که وقتی زیردریاییهای روسی «کلاس کیلو» به تعمیر نیاز پیدا کرد و روسها یا خلف وعده کردند یا اینکه خواستند زیردریایی به کشور خودشان منتقل شود، ایشان تأکید کردند این زیردریایی در داخل و از سوی متخصصان داخلی تعمیر شود. درباره تدابیر و هدایتهای ایشان در فرماندهی عالی و راهبردی نیروی دریایی بفرمایید.
وقتی مطرح شد که برای تعمیرات اساسی باید به کشور سازنده عودت داده شود، ایشان وارد شدند و گفتند نیازی نیست این کار شود و باید در داخل کشور تعمیر شود. این درحالی است که کشور هندوستان که از همین نوع زیردریایی خریداری کرده است، برای تعمیرات زیردریایی خود را بهصورت کامل به کشور سازنده میفرستاد و بعد از تعمیر به هند بازمی گشت. اما ما حتی در فروند اول هم این کار را نکردیم. در تعمیرات فروند دوم، وابستگی کاملاً قطع شد. این تدبیر ایشان بود که باعث شد ما به این خودباوری برسیم که شناور پیچیدهای مانند زیردریایی که بیش از 9 هزار قطعه دارد، همه این قطعات را تفکیک، تعمیر و بهسازی کنیم. گذشته از حوزه ساخت، یکی از برجستهترین گوشزدهای ایشان، تأکید و سفارش به اهمیت دریا برای ما بود. ایشان معتقد بودند در رژیم گذشته ما را از دریا دور کردند و نگذاشتند در عرصه دریا فعالیت کنیم، درصورتی که کشور ما از گذشتههای بسیار دور صاحب نیروی دریایی قدرتمندی بود، اما در یک مقطع زمانی به خاطر شرایط استکباری ما را در خشکی محدود کردند، آن هم درحالی که ما یک کشور دریایی هستیم و کشور دریایی از مزیتهای زیادی برخوردار است و به تجارت بینالمللی راه دارد. ما از ساحل طولانی 2 هزار کیلومتری خود در جنوب هیچ استفادهای نمیکردیم. این تدابیر حکیمانه ایشان بود که همگان را توجه دادند که در سواحل جنوب شرق کشور گنجهای گرانقیمتی وجود دارد. شاید یکی از دلایل سوق یافتن حوزه مأموریت نیروی دریایی به جنوب شرق کشور این بود که ایشان اعتقاد داشت با ورود نیروی دریایی و با حضور یک سیستم امنیتی و توسعه پایگاههای آن، این امر باعث میشود که منطقه مکران و سواحل جنوب شرق کشور رونق پیدا کند که عملاً هم این اتفاق افتاده است. و دیدیم از زمان فرماندهی امیر دریادار سیاری که این حکم ابلاغ شد و نیروی دریایی به سواحل جنوب شرق نقل مکان کرد، این مناطق روز به روز درحال پیشرفت است و دولتمردان کشور هم از این تدابیر استفاده کرده و به سواحل مکران روی آوردند. همه اینها ناشی از تدابیر فرمانده معظم کل قوا است که نباید از این گنج غافل شوید و باید از آن استفاده کنید.
خبرنگار
7 آذرماه که روز نیروی دریایی نامیده شد، یادآور روزهای 6 و 7 آذر، سالروز اجرای عملیات بسیار موفق مروارید نیروی دریایی جمهوری اسلامی در خلال جنگ تحمیلی است که طی آن پایانههای نفتی البکر و الامیه عراق، منهدم شدند. در این عملیات که نزدیک به دو ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی انجام شد، نیروی دریایی ارتش توانست نیروی دریایی رژیم بعث را برای همیشه نابود کند، تا جایی که دولت بعث تا پایان جنگ نتوانست در رزم دریا تحرکی از خود نشان دهد، هرچند ناوچه پیکان به رغم استقامت تا آخرین گلوله و موشک، در نهایت در آبهای خلیج فارس غرق شد. از سال 59 تا امروز در سال 1399، نیروی دریایی ارتش بدون کمکی از کشورهای دیگر، توانسته است با تکیه بر توان داخلی، در آبهای بینالمللی هم حضور داشته باشد. درباره آنچه بر این نیرو گذشت، دستاوردها، توان، مأموریتها و راهبرد آن با دریادار دوم محمدرضا عزیزی، معاون طرح و برنامه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفتوگو کردهایم که میخوانید.
٭٭٭
نیروی دریایی در دوران جنگ تحمیلی توانست ضربات سختی به نیروی دریایی رژیم بعث وارد کند و در همان ماههای نخست، این نیروی دشمن را کاملاً نابود کرد. اما در سالهای بعد این نیرو درپی حملات ارتش امریکا آسیبهای جدی دید. در این سالها، علیرغم تحریمها - که نه به ما ناو میفروختند و نه اژدر یا موشک - نیروی دریایی توانست با تکیه بر توان داخلی خود را نیرومند کند و امروز در آبهای بینالمللی حضوری قوی دارد. این امر، به رغم آن تحریمها چطور ممکن شد؟
نیروی دریایی در زمان رژیم سابق تشکیل شد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی هرج و مرجهای خاصی در نظام اداری کشور بهوجود آمده بود و از جمله ارتش را هم تحت تأثیر قرار داده بود که نیروی دریایی هم مستثنی نبود. اما تقریباً یک سال پس از پیروزی انقلاب که جنگ به ما تحمیل شد، همه نیروهای نظامی کشور پای دفاع از کشور ایستادند که در این میان نیروی دریایی ارتش بسیار خوش درخشید. بهرغم نابسامانیهایی که در آن دوران بود، نیروی دریایی خیلی زود توانست خود را منسجم کرده و چند عملیات انجام دهد که یکی از مؤثرترین آنها عملیات مروارید بود. در این عملیات که 7 آذر 59، یعنی نزدیک به 70 روز پس از آغاز جنگ اجرا شد، نیروی دریایی ارتش توانست نیروی دریایی رژیم بعثی را به طور کامل از پهنه دریا حذف کند. این عملیات بسیار موفق در دنیا هم بسیار برجسته شد. اما پس از آن، در طول 40 سالی که از عمر انقلاب گذشته است، توانستیم 90 درصد تجهیزاتی را که از رژیم گذشته باقی مانده بود ، نگه داریم. در طول جنگ یا پس از آن، شاید یک یا دو مورد از واحدها را از دست داده باشیم که یا عمر خدمت آنها تمام شده بود یا در عملیاتی آسیب دیدند. امروز از لحاظ تعمیر، نگهداری و بهینهسازی به حدی از بلوغ رسیدیم که این واحدهای باقی مانده از گذشته را نگهداری و حفظ کنیم و هنوز هم از آنان در دریانوردیهای درازمدت استفاده میکنیم. از سوی دیگر، میدانیم که یک شناور دریایی، عمر مشخصی دارد و پس از مدتی بسیاری از تجهیزات آن دچار فرسودگی شده و باید از چرخه عملیاتی خارج شود. به این دلیل نیروی دریایی به ساخت ناوشکن روی آورد. حضرت آقا فرمودند که شما میتوانید و به ما این قوت قلب را دادند. اولین ناوشکن ساخت داخل، «جماران» بود که طراحی و ساخت آن 10 سال طول کشید، ساخت این ناوشکن موجب غرور ما بود که خود حضرت آقا به مراسم بهرهبرداری و الحاق این شناور به نیروی دریایی تشریف آوردند. بعد از آن ما به خودباوری رسیدیم و توانستیم با سهولت بیشتری وارد عرصه ساخت شناورهای بزرگ شویم. چندین فروند شناور دیگر بعد از جماران ساخته شده و امروز فناوری ساخت ناوهای دیگری مانند «فریگیت» هم در کشور وجود دارد. میدانید که مسأله طراحی یک شناور نظامی، فقط بدنه آهنی آن نیست، بلکه سلاح، تجهیزات راداری و مخابراتی و فناوریهای بسیار دیگری هم مطرح است. شاید یکی از مهمترین بخشهای ساخت یک شناور سیستم موتور، گیربکس و پروانه باشد که به فناوری بسیار بالایی نیاز دارد، به این معنی که هر کشوری نمیتواند «شافت» را به گونهای بسازد که از بدنه کشتی به پروانه متصل شود اما آب دریا در آن نفوذ نکند. متخصصان کشور، جوانان نیروی دریایی و متخصصان وزارت دفاع، با هم و با بهرهگیری از صنایع داخلی و امکانات دانشگاهی توانستند به این فناوریها دست پیدا کنند و ما امروز در زمینه ساخت شناور دریایی کاملاً خودکفا شدیم.
برخی میگویند ناوچه فریگیت که به آن اشاره کردید، محصول نظامی دهه 60 کشور انگلستان است. باوجود این بفرمایید معنای راهبردی دستیابی ایران به توانایی ساخت شناورهای رزمی دریایی چیست؟
طبیعی است که ما تلاش کردیم تجهیزات قدیمی را نگه داریم. زیرا این تجهیزات بسیار گران هستند و حتی امروز هم برای خرید یک فریگیت یا ناوشکن باید میلیاردها دلار صرف شود. بنابراین نمیتوان به صرف اینکه یک فریگیت مربوط به سالهای 1960 یا فلان کشور بوده است، به سادگی از رده خارج کنیم. ضمن اینکه در نظام دریایی، امری به نام بازطراحی وجود دارد که مطابق آن میتوانید تغییرات اساسی روی تجهیزات ایجاد کرده و مطابق نیازهای روز از آن استفاده کنید. پس از انقلاب و زمان تحریم توانستیم به این توانمندی برسیم که خودمان روی اینها تغییرات مثبت انجام دهیم و به همین دلیل از لحاظ سیستم رانش، سیستم راداری و سیستمهای سلاح، این تجهیزات به روز شدند. بنابراین این شناور بهسازی شده میتواند همه مأموریتهای ما را کاملاً مثبت و بدون دغدغه انجام دهد. همراه با این، تجهیزات دیگری نیز داریم که کاملاً نو هستند و آنها را با بهرهگیری از دانشهایی که طی این سالها کسب کردیم، میسازیم و تأمین قطعات و فناوری تعمیر آنها در داخل کشور موجود است و هر مشکل احتمالی کاملاً قابل رفع است. از نظر راهبردی، وقتی یک نیروی بیگانه اخبار این تواناییها را میبیند یا میشنود، در مییابد که نه تنها تحریم روی ما اثر نگذاشته، بلکه باعث شده امروز روی پای خودمان بایستیم. در رژیم سابق، حتی در مواردی تعمیر هم انجام نمیشد، بلکه صرفاً تجهیزات تعویض میشدند. زیرا قطعات نو را به ما میدادند و ما بدون کار خاصی این تجهیزات را جابهجا میکردیم. اما امروز خودمان این تجهیزات را میسازیم و ماهیت کاری آن را هم میدانیم. اینها باعث شد کشور ما در سایه تحریم به خودباوری رسیده و نیازی به کشورهای بیگانه و مستشاران خارجی نداشته باشیم.
در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که هم زیردریایی در اختیار دارد و هم توانایی ساخت زیردریایی دارد. چرا ایران به این سمت رفت؟
در رزم دریایی زیردریایی یک سلاح کاملاً استراتژیک محسوب میشود. زیرا مأموریتهای زیردریایی به صورت مخفی و در زیر آب و از دید و کشف دشمن پنهان است. ابتدا ما این زیردریاییها را از کشور خارجی دریافت کردیم. لازم است بدانید که اساساً فرهنگ داشتن زیردریایی و استفاده از آن، یک فرهنگ خاص است که در طول 25 سال گذشته توانستیم طی کار با این زیردریاییها با این فرهنگ آشنا شویم. امروز هم این زیردریاییها در چرخه عملیاتی هستند، اما به رغم تهیه زیردریایی از کشور دیگری، ممکن است هنوز وابستگیهایی داشته باشید. در این زمینه هم توانستیم زیردریاییهای «کلاس کیلو» را که امروز در اختیار نیروی دریایی است، به صورت کامل تعمیر کنیم و قطعات یدکی آن را خودمان ساخته و تعویض میکنیم. بنابراین به کشور فروشنده زیردریاییها نیاز داریم. اما تصمیم گرفتیم به سمت ساخت محصولی حرکت کنیم که کاملاً بومی باشد. هرچند این فناوری در نیروی دریایی وجود داشت، اما با به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با وزارت دفاع توانستیم به توانایی ساخت زیردریایی متوسط «کلاس فاتح» دست پیدا کنیم که از نظر سلاح یا سیستمهای کنترلی یک زیردریایی بسیار پیشرفته محسوب میشود.
چند کشور در دنیا میتوانند زیردریایی بسازند؟
7 یا 8 کشور هستند که توانایی ساخت زیردریایی را دارند. زیرا این فناوری به قدری پیچیده و بالا است که هر کشوری وارد این عرصه نمیشود، اما ما این جرأت را به خرج دادیم و به جواب هم رسیدیم.
به توانایی شلیک موشک از زیردریایی هم دست پیدا کردیم که یک موفقیت راهبردی نظامی محسوب میشود.
عموماً سلاح رزمی زیردریاییها اژدر است. اینکه توانستیم به این فناوری و توانایی نظامی دست یابیم که از زیر دریا و از جایی که دیده نمیشود، ناگهان موشکی شلیک شود و به واحد دشمن فرضی اصابت کند، یک موفقیت و سلاح راهبردی و ویژه است که ما هم توانستیم به این موفقیت دست یابیم.
آیا امروز همه شناورهای ما به موشکهای تولید داخل مجهز هستند یا از کشورهای غربی یا شرقی هم موشکها را خریداری میکنیم؟
امروز ما به صنایع موشکی خارج از کشور وابسته نیستیم. صفر تا صد موشکهای ما که از نظر برد و دقت در آنها روز به روز در حال پیشرفت هستیم، در صنایع دفاعی کشور ساخته میشوند و هیچگونه وابستگی به خارج نداریم.
چرا در نیروی دریایی بر ساخت و تجهیز به موشک کروز تأکید میشود؟
ردیابی موشکهای کروز بسیار دشوار است. موشکها معمولاً دو نوع پیمایش دارند. موشک بالستیک، یک مسیر منحنی را طی میکند، وقتی از مبدأ شلیک میشود، از جو خارج شده و سپس به سمت هدف میرود که باعث میشود ماهوارهها و سیستمهای ردیابی بتوانند علاوه بر ردیابی موشک، نقطه اصابت آن را هم پیشبینی کنند. اما موشک کروز دریایی، پس از شلیک اولیه، روی سطح آب که برجستگی خاصی مانند کوه و تپه ندارد؛ در یک فاصله 7 یا 10 متر از سطح آب حرکت میکند و تا زمان نزدیک شدن به هدف در این وضعیت میماند که به همین دلیل، قابل شناسایی و کشف نیست و دشمن را غافلگیر میکند.
اینکه امروز نیروی دریایی امریکا در دریای عمان، در فاصله حدوداً 600 کیلومتری از آبهای سرزمینی ما مستقر شده، به خاطر توانایی نظامی و برد موشکهای ما است یا اینکه علت دیگری دارد؟
نوع تصمیمگیری یگانهای بیگانه فرامنطقهای که در منطقه حضور نامشروع دارند، میتواند عوامل مختلفی داشته باشد. اما آنچه مسلم است، اقتدار و پیشرفتهای ما را رصد میکنند و دستیابی ما به سلاحهای جدید و با قدرت و برد بالا را میبینند. طبعاً اینها نوعی واهمه ایجاد کرده و تلاش میکنند فاصله ایستگاهی خود را بیشتر کنند و با مراقبت بیشتری در منطقه حضور داشته باشند.
تفکیکی میان مأموریتهای نیروهای مسلح در دریا ما وجود دارد درباره علت این تفکیک چه میتوان گفت؟
این تصمیم در سطوح بالای کشور گرفته شده، اما فارغ از این، در یک رویکرد عملیاتی، شاید بتوان دلیل این تفکیک را نوع تجهیزات و نوع عملکرد این دو نیروی دریایی دانست. به این معنی که با توجه به اینکه سپاه پاسداران واحدهای کوچک تری هستند، اساساً برای اقیانوسپیمایی ساخته نشدند و در دریای محدودتر خلیج فارس فعالیت میکنند، اما چون نیروی دریایی ارتش تجهیزات و واحدهای سنگینتری دارد که میتواند مقابل موجهای سنگین و آبهای دوردست تابآوری بیشتری داشته باشند، عرصه دریای عمان و شمال اقیانوس هند به نیروی دریایی ارتش سپرده شده است. اما هدف ما یعنی برقراری امنیت، میان این دو نیرو یکی است؛ یعنی دفاع از منافع حاکمیتی و منافع نظام در عرصه دریا. ضمن اینکه هرچند در ظاهر دو نیروی تفکیک شده هستیم، اما در تعامل مستقیم با هم بوده، همافزایی و تبادل اطلاعات دائمی داریم و رزمایش مشترک برگزار میکنیم.
در دریای عمان، عمدتاً با چه مسائلی مواجه هستید یا اساساً مأموریت شما در دریای عمان چیست؟
یکی از اصلیترین مأموریتهای ما حفظ و برقراری امنیت کشتیرانی است. در شرایط فعلی که مخاصماتی روی خطوط کشتیرانی ما انجام میشود، یکی از وظایف اصلی سپرده شده به ما، برقراری امنیت خطوط کشتیرانی تجاری ماست.
تا کجا؟
تا هرجا که صلاح باشد. من اصلاً محدوده خاصی را تعیین نمیکنم. یک مأموریت ویژه دیگر ما، نشان دادن حضور و اقتدار و برقراری امنیت و تأمین منافع خود است که در این زمینه، از سال 86 نزدیک به 70 ناوگروه را به دریا اعزام کردیم که مجموعه گشتزنی این واحدها در وسعت حدود 2 میلیون کیلومتر مربعی، در شمال اقیانوس هند تا مدار 10 درجه بوده است. دائماً در شمال اقیانوس هند، در خلیج عدن و دریای سرخ حضور داریم و اگر نیاز باشد، توانایی آن را داریم که در مناطق دوردستتر هم حضور داشته باشیم. بنابراین از آنجا که مأموریتهای ما مربوط به مناطق دور دستتر است، به نیروهای دریایی ارتش این مأموریت سپرده شده در مرزهای شرق مستقر باشد.
منطقه چهارم دریایی نیروی دریایی در بندر انزلی در دریای خزر واقع شده است. امروز وضعیت دریای خزر از نظر نظامی چگونه است؟
دریای خزر دارای یک وضعیت و یک رژیم خاص است؛ پنج کشور همسایه دارد که باید اصول و احترامهای متقابل سیاسی و امنیتی را برای هم قائل شوند. بنابراین، این دریا با دریای دیگری مانند خلیج فارس کاملاً متفاوت است. اما آنچه به ما سپرده شده است، حفاظت و پاسداری از منافع وامنیت ما در محدوده آبهای سرزمینی است. البته نیروی دریایی سپاه هم حضور دارد که باز هم مانند جنوب، مأموریتهای ما متفاوت است.
از گذشتههای دور روسیه در خزر حضور نظامی داشته است، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر نیروی دریایی جمهوری آذربایجان هم از سوی یک رژیم خاص در منطقه تجهیز شده است. این تحرکات در رصد ما هستند؟
کاملاً در رصد ما هستند. منطقه چهارم نیروی دریایی در بندر انزلی یک پایگاه کاملاً عملیاتی است. شعبهای از این پایگاه در منطقه غرب خزر ایجاد شد که البته زیر نظر پایگاه انزلی فعالیت میکند. همه تحرکات دو همسایه همجوار ما، یعنی کشورهای جمهوری آذربایجان و ترکمنستان که با ما مرز خشکی و دریایی دارند، تحت نظر است. البته امروز امنیت و احترام کامل در دریای خزر برقرار است و ما توافقهای چندجانبهای در رابطه با برقراری امنیت در این دریای خاص داریم. همچنین اخیراً با کشور روسیه یک تمرین نظامی مشترک انجام دادیم که مفید و مؤثر بود و جنبه تمرینی، آموزشی و تعاملی داشت.
امروز غیر از کشورهای منطقه، چه نیروهای دیگری در خلیج فارس یا دریای عمان حضور دارند؟
عمده این نیروها امریکاییها هستند که به بهانه برقراری امنیت در منطقه حضور دارند. البته ما شدیداً با این امر مخالفیم و معتقدیم امنیت منطقه باید از سوی کشورهای منطقه تأمین شود و کشور دیگری نباید در این زمینه دخالت کند. اما علی رغم این، اکنون اروپا به سرکردگی فرانسه ائتلافی را تشکیل داده که البته ائتلاف ضعیفی است و تحت رهبری فرانسه در منطقه حضور دارد تا به زعم خود، امنیت تجارتی خود را تأمین کند.
یکی از مقامهای نظامی خاطرهای نقل کرده بود از تدابیر مقام معظم رهبری، فرمانده کل قوا که وقتی زیردریاییهای روسی «کلاس کیلو» به تعمیر نیاز پیدا کرد و روسها یا خلف وعده کردند یا اینکه خواستند زیردریایی به کشور خودشان منتقل شود، ایشان تأکید کردند این زیردریایی در داخل و از سوی متخصصان داخلی تعمیر شود. درباره تدابیر و هدایتهای ایشان در فرماندهی عالی و راهبردی نیروی دریایی بفرمایید.
وقتی مطرح شد که برای تعمیرات اساسی باید به کشور سازنده عودت داده شود، ایشان وارد شدند و گفتند نیازی نیست این کار شود و باید در داخل کشور تعمیر شود. این درحالی است که کشور هندوستان که از همین نوع زیردریایی خریداری کرده است، برای تعمیرات زیردریایی خود را بهصورت کامل به کشور سازنده میفرستاد و بعد از تعمیر به هند بازمی گشت. اما ما حتی در فروند اول هم این کار را نکردیم. در تعمیرات فروند دوم، وابستگی کاملاً قطع شد. این تدبیر ایشان بود که باعث شد ما به این خودباوری برسیم که شناور پیچیدهای مانند زیردریایی که بیش از 9 هزار قطعه دارد، همه این قطعات را تفکیک، تعمیر و بهسازی کنیم. گذشته از حوزه ساخت، یکی از برجستهترین گوشزدهای ایشان، تأکید و سفارش به اهمیت دریا برای ما بود. ایشان معتقد بودند در رژیم گذشته ما را از دریا دور کردند و نگذاشتند در عرصه دریا فعالیت کنیم، درصورتی که کشور ما از گذشتههای بسیار دور صاحب نیروی دریایی قدرتمندی بود، اما در یک مقطع زمانی به خاطر شرایط استکباری ما را در خشکی محدود کردند، آن هم درحالی که ما یک کشور دریایی هستیم و کشور دریایی از مزیتهای زیادی برخوردار است و به تجارت بینالمللی راه دارد. ما از ساحل طولانی 2 هزار کیلومتری خود در جنوب هیچ استفادهای نمیکردیم. این تدابیر حکیمانه ایشان بود که همگان را توجه دادند که در سواحل جنوب شرق کشور گنجهای گرانقیمتی وجود دارد. شاید یکی از دلایل سوق یافتن حوزه مأموریت نیروی دریایی به جنوب شرق کشور این بود که ایشان اعتقاد داشت با ورود نیروی دریایی و با حضور یک سیستم امنیتی و توسعه پایگاههای آن، این امر باعث میشود که منطقه مکران و سواحل جنوب شرق کشور رونق پیدا کند که عملاً هم این اتفاق افتاده است. و دیدیم از زمان فرماندهی امیر دریادار سیاری که این حکم ابلاغ شد و نیروی دریایی به سواحل جنوب شرق نقل مکان کرد، این مناطق روز به روز درحال پیشرفت است و دولتمردان کشور هم از این تدابیر استفاده کرده و به سواحل مکران روی آوردند. همه اینها ناشی از تدابیر فرمانده معظم کل قوا است که نباید از این گنج غافل شوید و باید از آن استفاده کنید.

برای ۲۱میلیوننفر واکسن کرونا میخریم
از هفته آینده، آزمایش واکسن ایرانی روی انسان آغاز می شود
وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی گفت: یکی از شرکتها مجوز آزمایش واکسن روی انسان گرفته و از هفته آینده آزمایش روی انسان را آغاز خواهیم کرد و امیدوارم در چند ماه آینده مژده ساخت واکسن کرونا را به استحضار مردم شریف برسانم.به گزارش خبرگزاری صداوسیما دکتر سعیدنمکی ، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تبریک هفته بسیج و درود به روح همه بسیجیان افزود: امروز در کنار ما در طرح مزین بهنام با عظمت شهید قاسم سلیمانی برای مدیریت بیماری، بسیجیان در حال تلاش هستند.وی ادامه داد: ما در این طرح حرکت گستردهای را در کشور شروع کردهایم، در زمینه آموزش، بیماریابی و افزایش آزمایش و درمان زودرس و سرپایی و مدیریت بیماری قبل از رسیدن به بیمارستان و این طرح، طرحی محله محور و خانواده محور است که با کمک سفیران سلامت در کشور شروع شده است.
نمکی افزود: امیدوارم مردم عزیز در این طرح همکاری کامل داشته باشند و ما در پایان این طرح دستاورد بزرگی را به جهان ارائه خواهیم کرد، در خصوص کاهش موارد بیماری و مرگ و میر نتایج خوبی خواهیم داشت.
اوبا تشکر از مردم در خصوص همراهی در چند روز گذشته افزود: رعایت شیوه نامهها در خیلی از جاها بالای ۹۰ درصد، نشان از همراهی مردم با خدمتگزاران خود در نظام سلامت است.وی ادامه داد: سه مورد باعث نگرانی بود که به رئیسجمهوری عرض شد، یکی ترافیک صبحگاهی بهدلیل حضور شرکتهای خصوصی و ادارات دولتی بود که بیشاز آن چیزی که فکر میکردیم در ترافیک صبحگاهی مترو و اتوبوس تأثیرگذار بود که رئیسجمهوری دستور دادند که از شنبه ادارات باز هم به حداقل برسند یعنی در حد تعطیل باشند و از شرکتهای خصوصی تقاضا میکنیم به نحو مقتضی همراهی بفرمایند، چون در مصوبه ستاد ، شرکتهای خصوصی را مشمول طرح کردیم در غیر این صورت همکاران من در قرارگاه وزارت کشور مجبور به تعطیلی شرکتهای خصوصی خواهند بود.وی درخصوص تأمین واکسن کرونا گفت: واکسن را از سه طریق برای مردم دنبال میکنیم یکی از طریق خرید واکسن از مجموعه کواکس است که ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز از طریق کواکس وارد میکنیم که حدود ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را پوشش میدهد.
نمکی ادامه داد: خرید حدود ۵ و نیم میلیون دوز را از طریق یکی از شرکتهای مطرح پیگیری میکنیم و حدود ۲۰ میلیون دوز دیگر را از طریق یک شرکت دیگر در حال خرید هستیم و در کل حدود 42 میلیون دوز واکسن را برای ۲۱ تا ۲۲ میلیون نفر فراهم میکنیم که در دو دوز تزریق خواهد شد.
نمکی افزود: امیدوارم مردم عزیز در این طرح همکاری کامل داشته باشند و ما در پایان این طرح دستاورد بزرگی را به جهان ارائه خواهیم کرد، در خصوص کاهش موارد بیماری و مرگ و میر نتایج خوبی خواهیم داشت.
اوبا تشکر از مردم در خصوص همراهی در چند روز گذشته افزود: رعایت شیوه نامهها در خیلی از جاها بالای ۹۰ درصد، نشان از همراهی مردم با خدمتگزاران خود در نظام سلامت است.وی ادامه داد: سه مورد باعث نگرانی بود که به رئیسجمهوری عرض شد، یکی ترافیک صبحگاهی بهدلیل حضور شرکتهای خصوصی و ادارات دولتی بود که بیشاز آن چیزی که فکر میکردیم در ترافیک صبحگاهی مترو و اتوبوس تأثیرگذار بود که رئیسجمهوری دستور دادند که از شنبه ادارات باز هم به حداقل برسند یعنی در حد تعطیل باشند و از شرکتهای خصوصی تقاضا میکنیم به نحو مقتضی همراهی بفرمایند، چون در مصوبه ستاد ، شرکتهای خصوصی را مشمول طرح کردیم در غیر این صورت همکاران من در قرارگاه وزارت کشور مجبور به تعطیلی شرکتهای خصوصی خواهند بود.وی درخصوص تأمین واکسن کرونا گفت: واکسن را از سه طریق برای مردم دنبال میکنیم یکی از طریق خرید واکسن از مجموعه کواکس است که ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز از طریق کواکس وارد میکنیم که حدود ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را پوشش میدهد.
نمکی ادامه داد: خرید حدود ۵ و نیم میلیون دوز را از طریق یکی از شرکتهای مطرح پیگیری میکنیم و حدود ۲۰ میلیون دوز دیگر را از طریق یک شرکت دیگر در حال خرید هستیم و در کل حدود 42 میلیون دوز واکسن را برای ۲۱ تا ۲۲ میلیون نفر فراهم میکنیم که در دو دوز تزریق خواهد شد.

خداحافظی با چکهای حامل
گروه اقتصادی / با اجرای کامل قانون جدید، اعتبار دوباره به چک بازمیگردد. قرار است با ورود و همهگیری چکهای الکترونیکی و مواردی که در قانون جدید صدور چک پیشبینی شده است، تمام مشکلاتی که چک را بهعنوان ارزانترین سند مدت دار اقتصادی دچار مشکلات زیادی کرده بود و اعتبار آن را تاحد زیادی کاهش داده بود، برطرف شود. طبق قانون از انتهای آذرماه جاری، صدور و دریافت چک تنها با ثبت اطلاعات دقیق در سامانه صیاد امکانپذیر میشود، ولی با توجه به این که فرآیند تغییر اساسی چک نیاز به فرهنگسازی و زمان مناسب دارد، بانک مرکزی در روز چهارم آذرماه اعلام کرد که کارسازی چک تا اطلاع ثانوی براساس روال قبل انجام میشود.
درواقع این قانون تاحد بسیار زیادی صدور چکهای بیمحل، کلاهبرداری و پولشویی را از بین میبرد، چرا که با ورود چک به بستر سامانههای یکپارچه و نرم افزارهای مختلف، پیش از دریافت کننده چک، این بانک مرکزی است که اعتبار صادرکننده چک را اعتبارسنجی میکند.
با توجه به اهمیت بالای چک در مبادلات کشور، از سالیان گذشته، قانونگذاران و مجریان بهدنبال برطرف کردن خلأهای قانونی این برگه بهادار بودند به طوری که هفت مرتبه اصلاح و بازنگری قانون چک در مقاطع زمانی مختلف را در پی داشته است و سرانجام « اصلاح قانون صدور چک» توسط نمایندگان مجلس در تاریخ 13 آبان 1397 اصلاح و بازنگری شد. حال پس از گذشت تقریبی دو سال از زمان تصویب(مدت زمان اختصاص داده شده مطابق قانون)، بانک مرکزی بهعنوان نهاد هدایت کننده و ناظر بر فعالیتهای بانکی کشور، زیرساختهای لازم برای اجرای قانون جدید را فراهم کرده است.
آمار و دادههای سامانه چکاوک که برای پردازش دادههای بین بانکی راهاندازی شده است نشان میدهد که در طول سال، حدود 110 میلیون فقره چک بین بانکی با مبلغ مجموعاً بالغ بر 3 هزار و 500 میلیارد تومان (مجموع چکهای عادی و رمزدار) صادر میشود که عمدتاً مورد استفاده تجار و بازرگانان است. دو برابر این تعداد نیز چک درون بانکی در طول سال صادر میشود. این ارقام نشان میدهد که چک ابزار مبادله بسیار پرکاربردی است و طبیعتاً هرگونه تغییر ناگهانی و بدون تدبیر در این زمینه، باعث برهم زدن چرخه تجاری کشور خواهد شد.
هرچند هنوز قانون جدید چک بهصورت کامل اجرایی نشده است، اما با راهاندازی سامانههایی مانند صیاد (صدور یکپارچه الکترونیکی دستهچک)، چکاوک (سیستم انتقال تصویر چک) و پیچک (سامانه پیگیری مبادلات چک)، پیش از اجرای کامل قانون نخستین آثار خداحافظی با چکهای سنتی نمایان شد. بر اساس آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی، در پایان سال 1396، یعنی سال ماقبل تصویب قانون چک، نسبت تعداد چکهای برگشتی به مبادلهای 15.4 درصد بود که به 9.2 درصد در پایان شهریور ماه 1399 رسیده است. این یعنی 6.2 واحد درصد کاهش. از طرفی نسبت مبلغ چکهای برگشتی به مبادلهای با 11.4 واحد درصد کاهش، از 21.5 درصد در پایان سال 1396 به 10.1درصد در پایان شهریور ماه 1399 رسید.
کارسازی چکها تا اطلاع ثانوی به شکل گذشته تداوم مییابد
همانگونه که اشاره شد، برای بسترسازی کامل اجرای قانون جدید، بانک مرکزی دراطلاعیه اول خود درباره چک اعلام کرد که کارسازی چک تا اطلاع ثانوی به روال سابق همچنان ادامه دارد.
براساس این اطلاعیه، بانک مرکزی و شبکه بانکی کشور در راستای اجرای ماده 21 مکرر قانون «اصلاح قانون صدور چک»، نسبت به آمادهسازی زیرساختها و درگاههای ارتباطی به منظور اجرای تکالیف قانونی برعهده نظام بانکی کشور اقدام و امکانات لازم برای ایجاد دسترسی صادرکنندگان و دریافتکنندگان چک را به سامانه صیاد فراهم کرده است.
باتوجه به این که به موجب مفاد ماده یادشده صدور و انتقال هر برگه چک مستلزم ثبت در «سامانه صیاد» است، از تاریخ 22 آذرماه جاری، صادرکنندگان و دریافتکنندگان چک باید نسبت به ثبت اطلاعات در سامانه صیاد اقدام کنند.
بر اساس تبصره یک ماده فوق، از تاریخ 22 آذر ماه 1399 ضروری است تمام چکها در وجه ذینفع مشخص صادر شود. همچنین ثبت انتقال چک در سامانه صیاد جایگزین پشتنویسی چک خواهد بود.
بدین ترتیب تمام دارندگان دسته چک موظفند پس از صدور چک، اطلاعات چک صادر شده را به همراه اطلاعات دریافت کننده آن شامل شناسهملی، کدملی ذینفع، مبلغ و تاریخ سررسید در «سامانه صیاد» ثبت کنند. بدین منظور صادرکننده چک میتواند از طریق درگاههای نوین بانک افتتاحکننده و نگهدارنده حساب جاری وی (شامل اینترنت بانک و همراه بانک) یا برنامکهای موبایلی فعال در حوزه پرداخت کشور به سامانه یاد شده دسترسی داشته و نسبت به ثبت چک اقدام کند.
نحوه احراز هویت در برنامههای موبایلی
طبق اطلاعیه بانک مرکزی، شناسایی صادرکننده چک و حصول اطمینان از ثبت اطلاعات چک توسط وی مستلزم انجام فرآیند احراز هویت توسط بانک یا برنامک موبایلی است که احراز هویت در برنامکهای موبایلی به دو صورت انجام میشود. نخست، انطباق شماره تلفن صادرکننده چک با کد ملی وی و دوم استفاده از یکی از کارتهای بانکی صادرکننده چک.
به عبارت دیگر صادرکننده چک میتواند با به کارگیری یکی از کارتهای بانکی خود که توسط بانک صادرکننده چک در اختیار وی قرار گرفته و با استفاده از سیمکارت ثبت شده بهنام وی، اقدام به ثبت اطلاعات چک در «سامانه صیاد» کند.
دریافت کننده اطلاعات چک را تأیید میکند
به منظور بررسی صحت اطلاعات چک ثبت شده، دریافتکننده چک امکان اخذ استعلام از «سامانه صیاد» را داشته و پس از حصول اطمینان از تطبیق اطلاعات ثبت شده با اطلاعات مندرج در برگه چک نسبت به تأیید اطلاعات چک دریافتی اقدام میکند. همچنین چنانچه دریافتکننده چک پس از تأیید اطلاعات آن، متمایل به انتقال چک به شخص دیگری باشد، این امکان در سامانه یاد شده با ثبت مشخصات ذینفع جدید (ثبت شناسه وکد ملی وی) برای او فراهم است.
همچنین شناسایی دریافتکننده چک و حصول اطمینان از تأیید اطلاعات چک توسط وی مستلزم انجام فرآیند احراز هویت توسط بانک یا برنامک موبایلی است، که احراز هویت در برنامکهای موبایلی بهصورت انطباق شماره تلفن دریافتکننده چک با کد ملی وی و استفاده از یکی از کارتهای بانکی دریافتکننده چک انجام میشود.
به عبارت دیگر دریافتکننده چک میتواند با به کارگیری یکی از کارتهای بانکی متعلق به خود و با استفاده از سیمکارتی که بهنام وی ثبت شده است، اقدام به تأیید اطلاعات چک یا انتقال آن به شخص دیگر در سامانه صیاد کند.
با توجه به اهمیت چک در مبادلات تجاری کشور بهعنوان یکی از ابزارهای پرداخت غیرنقدی و مهم در نظام پرداخت کشور، نظرداشت معضلات و مشکلات اقتصادی ناشی از بیماری کرونا برای برخی از کسب وکارها و همچنین در راستای فرهنگسازی و ایجاد فرصت مناسب به منظور برقراری ارتباط عموم مردم با سامانه صیاد، ضمن تأکید بر ضرورت ثبت اطلاعات چک توسط صادرکنندگان آن در سامانه ذکر شده براساس روال اجرایی تمهید شده به شرح فوق، بانک مرکزی و شبکه بانکی کشور حداکثر تعامل و همکاری لازم را با عموم مردم به منظور پیشگیری از بروز هرگونه چالشهای احتمالی ناشی از اجرای فرآیند ثبت و نقل و انتقال چک را به عمل میآورد و کارسازی چکها تا اطلاع ثانوی همانند گذشته تداوم مییابد.
چک کاغذی همچنان در گردش
براساس برنامهریزیهای صورت گرفته، چک الکترونیک جایگزین چک کاغذی نخواهد شد. به عبارت دیگر، چک کاغذی هنوز در گردش خواهد ماند. روال کار با چک الکترونیک به نحوی خواهد بود که به راحتی و سادگی، چک الکترونیک توسط بانکها صادر میشود و دیگر نیازی به چک کاغذی نخواهد بود. مشتریان بانکی میتوانند از طریق کارتابلی که در اختیار ایشان قرار گرفته، اقدام به صدور چک کنند. گیرنده نیز از طریق کارتابل خود میتواند چک را مشاهده و از بانک وصول مبلغ آن را درخواست کند یا اینکه در صورت لزوم، چک الکترونیک دریافت شده را به دیگری انتقال دهد. با وجود این از آنجا که چک الکترونیکی بدون امضای الکترونیک اجرایی نمیشود، عدم فراگیری امضای الکترونیک میان عموم مردم اصلیترین مشکلات ما در راهاندازی چک الکترونیک به شمار میرود.
کسانی که تلفن هوشمند ندارند
برای گسترش و تسهیل رابطهای کاربری و سادهتر کردن تعاملات مردم با این سامانه، علاوه بر درگاههای بانکی، کانالهای ارتباطی دیگر همچون اپلیکیشنهای پرداخت نیز مدنظر قرارگرفته است. همچنین کسانی که از ابزارهای مدرن نظیر تلفنهای همراه هوشمند استفاده نمیکنند نیز در فرآیند اجرای قانون جدید چک لحاظ شدهاند و از روشهایی نظیر تجهیز دستگاههای خودپرداز، تلفنبانکها، پیامک و کدهای دستوری USSD بهصورت گام به گام استفاده خواهد شد.
مسدودسازی حسابهای بانکی صادرکننده چک بیمحل
طبق ماده 5 مکرر اصلاح قانون صدور چک، در صورت برگشت خوردن چک، گیرنده چک میتواند بلافاصله حسابهای شخص را در شبکه بانکی مسدود کند. اجرایی شدن این ماده مستلزم استعلامات قضایی و تسهیل تبادل اطلاعات میان بانک مرکزی و قوه قضائیه است که در حال انجام است.
درواقع این قانون تاحد بسیار زیادی صدور چکهای بیمحل، کلاهبرداری و پولشویی را از بین میبرد، چرا که با ورود چک به بستر سامانههای یکپارچه و نرم افزارهای مختلف، پیش از دریافت کننده چک، این بانک مرکزی است که اعتبار صادرکننده چک را اعتبارسنجی میکند.
با توجه به اهمیت بالای چک در مبادلات کشور، از سالیان گذشته، قانونگذاران و مجریان بهدنبال برطرف کردن خلأهای قانونی این برگه بهادار بودند به طوری که هفت مرتبه اصلاح و بازنگری قانون چک در مقاطع زمانی مختلف را در پی داشته است و سرانجام « اصلاح قانون صدور چک» توسط نمایندگان مجلس در تاریخ 13 آبان 1397 اصلاح و بازنگری شد. حال پس از گذشت تقریبی دو سال از زمان تصویب(مدت زمان اختصاص داده شده مطابق قانون)، بانک مرکزی بهعنوان نهاد هدایت کننده و ناظر بر فعالیتهای بانکی کشور، زیرساختهای لازم برای اجرای قانون جدید را فراهم کرده است.
آمار و دادههای سامانه چکاوک که برای پردازش دادههای بین بانکی راهاندازی شده است نشان میدهد که در طول سال، حدود 110 میلیون فقره چک بین بانکی با مبلغ مجموعاً بالغ بر 3 هزار و 500 میلیارد تومان (مجموع چکهای عادی و رمزدار) صادر میشود که عمدتاً مورد استفاده تجار و بازرگانان است. دو برابر این تعداد نیز چک درون بانکی در طول سال صادر میشود. این ارقام نشان میدهد که چک ابزار مبادله بسیار پرکاربردی است و طبیعتاً هرگونه تغییر ناگهانی و بدون تدبیر در این زمینه، باعث برهم زدن چرخه تجاری کشور خواهد شد.
هرچند هنوز قانون جدید چک بهصورت کامل اجرایی نشده است، اما با راهاندازی سامانههایی مانند صیاد (صدور یکپارچه الکترونیکی دستهچک)، چکاوک (سیستم انتقال تصویر چک) و پیچک (سامانه پیگیری مبادلات چک)، پیش از اجرای کامل قانون نخستین آثار خداحافظی با چکهای سنتی نمایان شد. بر اساس آمار منتشر شده توسط بانک مرکزی، در پایان سال 1396، یعنی سال ماقبل تصویب قانون چک، نسبت تعداد چکهای برگشتی به مبادلهای 15.4 درصد بود که به 9.2 درصد در پایان شهریور ماه 1399 رسیده است. این یعنی 6.2 واحد درصد کاهش. از طرفی نسبت مبلغ چکهای برگشتی به مبادلهای با 11.4 واحد درصد کاهش، از 21.5 درصد در پایان سال 1396 به 10.1درصد در پایان شهریور ماه 1399 رسید.
کارسازی چکها تا اطلاع ثانوی به شکل گذشته تداوم مییابد
همانگونه که اشاره شد، برای بسترسازی کامل اجرای قانون جدید، بانک مرکزی دراطلاعیه اول خود درباره چک اعلام کرد که کارسازی چک تا اطلاع ثانوی به روال سابق همچنان ادامه دارد.
براساس این اطلاعیه، بانک مرکزی و شبکه بانکی کشور در راستای اجرای ماده 21 مکرر قانون «اصلاح قانون صدور چک»، نسبت به آمادهسازی زیرساختها و درگاههای ارتباطی به منظور اجرای تکالیف قانونی برعهده نظام بانکی کشور اقدام و امکانات لازم برای ایجاد دسترسی صادرکنندگان و دریافتکنندگان چک را به سامانه صیاد فراهم کرده است.
باتوجه به این که به موجب مفاد ماده یادشده صدور و انتقال هر برگه چک مستلزم ثبت در «سامانه صیاد» است، از تاریخ 22 آذرماه جاری، صادرکنندگان و دریافتکنندگان چک باید نسبت به ثبت اطلاعات در سامانه صیاد اقدام کنند.
بر اساس تبصره یک ماده فوق، از تاریخ 22 آذر ماه 1399 ضروری است تمام چکها در وجه ذینفع مشخص صادر شود. همچنین ثبت انتقال چک در سامانه صیاد جایگزین پشتنویسی چک خواهد بود.
بدین ترتیب تمام دارندگان دسته چک موظفند پس از صدور چک، اطلاعات چک صادر شده را به همراه اطلاعات دریافت کننده آن شامل شناسهملی، کدملی ذینفع، مبلغ و تاریخ سررسید در «سامانه صیاد» ثبت کنند. بدین منظور صادرکننده چک میتواند از طریق درگاههای نوین بانک افتتاحکننده و نگهدارنده حساب جاری وی (شامل اینترنت بانک و همراه بانک) یا برنامکهای موبایلی فعال در حوزه پرداخت کشور به سامانه یاد شده دسترسی داشته و نسبت به ثبت چک اقدام کند.
نحوه احراز هویت در برنامههای موبایلی
طبق اطلاعیه بانک مرکزی، شناسایی صادرکننده چک و حصول اطمینان از ثبت اطلاعات چک توسط وی مستلزم انجام فرآیند احراز هویت توسط بانک یا برنامک موبایلی است که احراز هویت در برنامکهای موبایلی به دو صورت انجام میشود. نخست، انطباق شماره تلفن صادرکننده چک با کد ملی وی و دوم استفاده از یکی از کارتهای بانکی صادرکننده چک.
به عبارت دیگر صادرکننده چک میتواند با به کارگیری یکی از کارتهای بانکی خود که توسط بانک صادرکننده چک در اختیار وی قرار گرفته و با استفاده از سیمکارت ثبت شده بهنام وی، اقدام به ثبت اطلاعات چک در «سامانه صیاد» کند.
دریافت کننده اطلاعات چک را تأیید میکند
به منظور بررسی صحت اطلاعات چک ثبت شده، دریافتکننده چک امکان اخذ استعلام از «سامانه صیاد» را داشته و پس از حصول اطمینان از تطبیق اطلاعات ثبت شده با اطلاعات مندرج در برگه چک نسبت به تأیید اطلاعات چک دریافتی اقدام میکند. همچنین چنانچه دریافتکننده چک پس از تأیید اطلاعات آن، متمایل به انتقال چک به شخص دیگری باشد، این امکان در سامانه یاد شده با ثبت مشخصات ذینفع جدید (ثبت شناسه وکد ملی وی) برای او فراهم است.
همچنین شناسایی دریافتکننده چک و حصول اطمینان از تأیید اطلاعات چک توسط وی مستلزم انجام فرآیند احراز هویت توسط بانک یا برنامک موبایلی است، که احراز هویت در برنامکهای موبایلی بهصورت انطباق شماره تلفن دریافتکننده چک با کد ملی وی و استفاده از یکی از کارتهای بانکی دریافتکننده چک انجام میشود.
به عبارت دیگر دریافتکننده چک میتواند با به کارگیری یکی از کارتهای بانکی متعلق به خود و با استفاده از سیمکارتی که بهنام وی ثبت شده است، اقدام به تأیید اطلاعات چک یا انتقال آن به شخص دیگر در سامانه صیاد کند.
با توجه به اهمیت چک در مبادلات تجاری کشور بهعنوان یکی از ابزارهای پرداخت غیرنقدی و مهم در نظام پرداخت کشور، نظرداشت معضلات و مشکلات اقتصادی ناشی از بیماری کرونا برای برخی از کسب وکارها و همچنین در راستای فرهنگسازی و ایجاد فرصت مناسب به منظور برقراری ارتباط عموم مردم با سامانه صیاد، ضمن تأکید بر ضرورت ثبت اطلاعات چک توسط صادرکنندگان آن در سامانه ذکر شده براساس روال اجرایی تمهید شده به شرح فوق، بانک مرکزی و شبکه بانکی کشور حداکثر تعامل و همکاری لازم را با عموم مردم به منظور پیشگیری از بروز هرگونه چالشهای احتمالی ناشی از اجرای فرآیند ثبت و نقل و انتقال چک را به عمل میآورد و کارسازی چکها تا اطلاع ثانوی همانند گذشته تداوم مییابد.
چک کاغذی همچنان در گردش
براساس برنامهریزیهای صورت گرفته، چک الکترونیک جایگزین چک کاغذی نخواهد شد. به عبارت دیگر، چک کاغذی هنوز در گردش خواهد ماند. روال کار با چک الکترونیک به نحوی خواهد بود که به راحتی و سادگی، چک الکترونیک توسط بانکها صادر میشود و دیگر نیازی به چک کاغذی نخواهد بود. مشتریان بانکی میتوانند از طریق کارتابلی که در اختیار ایشان قرار گرفته، اقدام به صدور چک کنند. گیرنده نیز از طریق کارتابل خود میتواند چک را مشاهده و از بانک وصول مبلغ آن را درخواست کند یا اینکه در صورت لزوم، چک الکترونیک دریافت شده را به دیگری انتقال دهد. با وجود این از آنجا که چک الکترونیکی بدون امضای الکترونیک اجرایی نمیشود، عدم فراگیری امضای الکترونیک میان عموم مردم اصلیترین مشکلات ما در راهاندازی چک الکترونیک به شمار میرود.
کسانی که تلفن هوشمند ندارند
برای گسترش و تسهیل رابطهای کاربری و سادهتر کردن تعاملات مردم با این سامانه، علاوه بر درگاههای بانکی، کانالهای ارتباطی دیگر همچون اپلیکیشنهای پرداخت نیز مدنظر قرارگرفته است. همچنین کسانی که از ابزارهای مدرن نظیر تلفنهای همراه هوشمند استفاده نمیکنند نیز در فرآیند اجرای قانون جدید چک لحاظ شدهاند و از روشهایی نظیر تجهیز دستگاههای خودپرداز، تلفنبانکها، پیامک و کدهای دستوری USSD بهصورت گام به گام استفاده خواهد شد.
مسدودسازی حسابهای بانکی صادرکننده چک بیمحل
طبق ماده 5 مکرر اصلاح قانون صدور چک، در صورت برگشت خوردن چک، گیرنده چک میتواند بلافاصله حسابهای شخص را در شبکه بانکی مسدود کند. اجرایی شدن این ماده مستلزم استعلامات قضایی و تسهیل تبادل اطلاعات میان بانک مرکزی و قوه قضائیه است که در حال انجام است.

تصحیح سیاستها و رعایت انصاف کسبه
تشکیل ستاد ویژه در وزارت جهاد کشاورزی برای حل مشکل گرانی مرغ
7 و 9

چگونه دموکراسی را از فناوری نجات دهیم
فرانسیس فوکویاما باراک ریچمن آشیش جوئل
مترجم: بنفشه غلامی
هفته پیش مدیران عامل دو شرکت فناوری فیسبوک و توئیتر به کنگره امریکا احضار شدند تا به اتهامات جمهوریخواهان درباره اینکه این دو شرکت با حمایت خود زمینه پیروزی بایدن را فراهم آوردند، پاسخگو باشند. به همین بهانه فرانسیس فوکویاما و دو تن از همکاران او در دانشگاه استنفورد که کارگروهی درباره بسترهای نرمافزاری، دموکراسی و اینترنت را تشکیل دادهاند، در مقالهای مفصل در فارنافرز به چالشهایی که فضای مجازی میتواند برای دموکراسی ایجاد کند و راهکارهای جلوگیری از صدمات و آسیبهای این امر پرداختهاند که در اینجا خلاصهای از این مقاله را میخوانید.
٭ ٭ ٭
در میان بسیاری از تحولات رخ داده در اقتصاد امریکا، هیچکدام برجستهتر از رشد پلتفرمهای اینترنتی نیست. غولهای فناوریای مثل اپل، گوگل، توئیتر و فیسبوک که پیش از کووید 19 هم قدرتمند بودند، بهواسطه کرونا و حرکت سبک زندگی روزمره به سمت آنلاین، قدرتی بیشتر نیز یافتهاند. اما ظهور این کمپانیهای فناوری، به همان اندازه که زندگی را برای انسان آسان کردهاند، میتوانند بهواسطه تواناییشان در به راه انداختن بسیجهای سیاسی، زنگ خطری برای دموکراسی باشند.
درحالی که اتحادیه اروپا تلاش کرده است، قوانین ضدانحصاری علیه این پلتفرمها اعمال کند، امریکا همچنان خونسردتر عمل کرده است. اما همه چیز در حال تغییر است. طی دو سال گذشته دادستانی امریکا و کمیسیون فدرال ارتباطات، تحقیقات درباره سوءاستفادههای احتمالی غولهای فناوری را آغاز کردهاند. از جمله در ماه اکتبر (مهر ماه) دادستانی امریکا شکایتی علیه گوگل تنظیم کرد. در همین حال جمع رو به افزایشی از حقوقدانان نیز در تلاش هستند قوانینی را به نگارش درآورند که با سلطه این پلتفرمها مبارزه کنند.
هرچند درمورد تهدیدی که این شرکتهای تکنولوژی متوجه دموکراسی میکنند، اتفاق نظر وجود دارد، اما در مورد چگونگی پاسخگویی به آن اختلافنظرهای زیادی هست. برخی معتقدند دولت باید فیسبوک و گوگل را محدود کند. برخی خواهان تدوین مقرراتی برای محدود کردن بهرهبرداری این شرکتهای اینترنتی از دادههایی که در اختیار دارند، هستند. تعداد کمی هم معتقدند، آسیبهای سیاسی این پلتفرمها بسیار بیش از آسیبهای اقتصادی آنها است. راهی که تعداد کمی از افراد به عنوان یک راهحل عملی پیشنهاد دادهاند، گرفتن قدرت پلتفرمها به عنوان دروازه بانهای محتواها است. این راه حل مستلزم آن است که از گروه جدیدی از شرکتهای میانافزار دعوت شود تا نحوه دسترسی به اطلاعات افراد و ارائه آنها را انتخاب کنند.
قدرت پلتفرم
ریشه قانون مبارزه با انحصارگراییها در اقتصاد به دهه 1970 برمیگردد. زمانی که تجارت آزاد به رشد غیرقابل کنترلی در اقتصاد جهان رسید. در آن زمان یک وکیل دادستانی امریکا به اسم «رابرت بورک»، معتقد بود، قوانین ضدانحصارطلبی باید فقط و فقط یک هدف داشته باشند: به حداکثر رساندن رفاه مشتریان. تلاشهای او مکتب شیکاگو را رقم زد؛ مکتبی که تا دههها بر وکلا و قضات جوان و تازهکار تأثیری شگرف داشت. این مکتب بویژه در دوره ریگان بسیار مورد استقبال بود. اما از آن زمان به بعد مبارزه با انحصارگرایی رویکردی ملایم یافت.
اکنون نیز با ظهور غولهای فناوری، یک «مدرسه پساشیکاگو» در حال شکلگیری است که خواهان همان مبارزه با انحصارگراییها در فضای مجازی است زیرا بازارهای غیرقانونی شامل این قوانین نمیشوند. این حلقه جدید بر آن است که نواقص مکتب شیکاگو را برطرف کند. در این بین پلتفرمهای دیجیتال، از آنجا که نه فقط از قدرت سیاسی که از قدرت ارتباطاتی و اجتماعی هم برخوردار هستند، تبدیل به یک هدف این حلقه شدهاند.
فضای بازارهای دیجیتال به گونهای است که آنها را از همتایان معمولی خود جدا میکند. مثلاً وقتی شرکتی مانند آمازون و یا گوگل، اطلاعات صدها میلیون کاربر را جمعآوری میکند، میتواند بهراحتی به بازارهای جدیدی برود و شرکتهای آن بازارها که اطلاعات آنها را ندارد، شکست بدهد. چنین شرکتهایی از اثرات جانبی شرکت خود سود زیادی میبرند. یک شرکت اینترنتی هرقدر بزرگتر شود، از نظر کاربر مفیدتر به نظر میرسد و این باعث بازخورد مثبت آن و افتادن کنترل بازار به دست آن میشود. برخلاف بازارهای سنتی که جا برای رقابت بین افراد باقی میماند، در فضای دیجیتال، «اولینها» میتوانند جای خود را محکم کرده و رقابت را برای دیگران غیرممکن کنند و حتی رقبای بالقوه خود را ببلعند. همان طورکه فیسبوک با خرید اینستاگرام و واتساپ این کار را کرد.
هرچند مهار قدرت اقتصادی این غولها کمی پیچیده است. اما مهار سیاسی آنها که میتواند مخرب دموکراسی باشد، امری ممکن است.
انحصارطلبان اطلاعات
تأثیرات منفی فضای مجازی بر دموکراسی از سال 2016 آشکار شد، یعنی از زمانی که مشخص شد، اخبار و اطلاعات جعلی چگونه در فضای مجازی میپیچد و موج ایحاد میکند. دراین زمان بود که نگرانیها درباره تأثیر فضای مجازی بر انتخابات آغاز شد و بهطور مشخص تقاضاها از توئیتر برای مهر زدن بر توئیتهای گمراهکننده «دونالد ترامپ» و اتهامزنیها به فیسبوک برای اینکه محتواهای سیاسی را تعدیل نمیکند، افزایش یافت. اغلب منتقدان خواهان آن بودند که غولهای فناوری نیز همانند رسانهها رفتار کرده و محتواهای سیاسی خود را دقیق کنند.اما تحت فشار قرار دادن این پلتفرمها راه حل نهایی و کاملی نیست. امروز اغلب محافظهکاران از وجود تعصبات سیاسی در بسترهای اینترنتی شکایت دارند. آنها معتقدند افرادی که غولهای فناوری را هدایت میکنند، کسانی هستند همانند جف بزوس در آمازون، مارک زاکربرگ در فیسبوک، سوندار پیچای درگوگل و جک دورسی در توئیتر، که همگی جدا از سود اقتصادی حاصل از کمپانیهایشان، سود اجتماعی نیز میبرند. حالا فرض کنید یکی از این غولهای فناوری را روپرت مرداک مدیر کنونی فاکس نیوز دردست بگیرد. دراین صورت تأثیرات او بر این پلتفرمها کاملاً آشکار خواهد بود. اگر «مرداک» به جای فاکس نیوز، صاحب گوگل بود، انتظار میرفت، الگوریتمهای جست وجو به شکل نامحسوسی در جهتی که او میخواهد، تغییر کند و بر دیدگاههای سیاسی جامعه تأثیر بگذارد. آن هم بدون اینکه این افراد خود بخواهند یا رضایتی از اینکه اطلاعات و دادههایشان اینگونه مورد استفاده قرار بگیرد، داشته باشند. بویژه که باید در نظر داشته باشید که برخی از این پلتفرمها خصوصاً آمازون، فیسبوک و گوگل اطلاعات بسیار جامعی از کاربران خود دارند. از خصوصیترین جزئیات زندگی آنها گرفته تا درآمدها، داراییها و خانوادههای آنان.
قدرت اقتصادی و سیاسی غولهای فناوری و پلتفرمهایشان، مانند سلاحی است که روی میز است. در حال حاضر مدیرانی که پشت این میز نشستهاند، نمیخواهند اسلحه را بردارند و شلیک کنند. اما آیا تضمینی هست مدیران بعدی که با نیتی متفاوت صاحب این میز می شوند و قدرت به دست آنها می افتد، سراغ کشیدن اسلحه روی آن نروند؟
مبارزه
بهترین روش برای کنترل این قدرت، قوانین دولتی است. این اقدامی است که چند سالی است در اروپا در حال پیگیری آن هستند. برای مثال در آلمان قانونی تصویب شده که انتشار اخبار جعلی را جرم میداند. این کار در کشورهایی که صاحب دموکراسی بالایی هستند، براحتی امکانپذیر است. اما بعید به نظر میرسد در کشوری مثل امریکا که قطببندی عمیقی دارد، راحت به دست آید. با این حال مسأله این است که نه اروپا و نه امریکا نمیتوانند به آن راحتی که تصورمی شود، انحصارطلبی این غولها را بشکنند. اروپا از سال 2018 قانون حریم خصوصی را به اجرا درآورده است اما همچنان موانع زیادی را در راه رویارویی با غولهای فناوری و حجم اطلاعاتی که از اشخاص در اختیار دارند، پیش روی خود دارد. برای مثال اتکا به قانون حفظ حریم خصوصی میتواند رفاه کاربران را کاهش دهد. برای مثال گوگل، از طریق زیرمجموعههای خود مثل جیمیل، گوگل کروم و گوگل مپ اطلاعات زیادی از کاربران خود دارد. اما به همان نسبت رفاهی را برای کاربران ایجاد میکند تا براحتی بتوانند اطلاعات خود را بین این زیرمجموعهها به اشتراک بگذارند. بنابراین محدود کردن این غولها از دسترسی داشتن به اطلاعات کاربران، کار سادهای نخواهد بود.
راه حل میانافزارها
اما چه باید کرد؟ یکی از بهترین راه حلهایی که توجه چندانی به آن نشده است، میانافزارها هستند. میانافزارها نرمافزارهایی هستند که روی پلتفرم موجود سوار میشوند و میتوانند دادههای اساسی را مدیریت کنند. این میانافزارها به کاربر امکان میدهد، نحوه تنظیم اطلاعاتش و فیلتر کردن برخی از آنها را خود به دست بگیرد. این میانافزارها میتوانند صحت و مدیریت محتواهای سیاسی را تعیین کنند. این میانافزارها وظیفه دروازهبانی اطلاعات را بر دوش دارند. همین میانافزارها هستند که در توئیتر میتوانند روی توئیتهای مختلف برچسب اخبار جعلی یا گمراهکننده بزنند تا دیگر کاربران با هوشیاری آنها را مد نظر قرار دهند. البته گاهی یک پلتفرم میتواند خود با الگوریتمهایی که دارد، به این دروازهبانی و نیز تدوین و یا رتبهبندی محتوا دست بزند. دراین پلتفرمها، میانافزارها نقش مکمل را پیدا میکنند.
اما خود این روش هم معایبی دارد که مهمترین آن از بین رفتن ارتباط مستقیم بین پلتفرم اول و مصرفکننده است. پس احتمالاً بهترین روش، چیزی میانه این دو است. یعنی هم پلتفرم بتواند قدرت خود را حفظ کند و هم میانافزار توانایی فیلتر کردن داشته باشد. اما اینکه خط مابین آنها در کجا باید کشیده شود، چیزی است که مداخله دولت را میطلبد. بر همین اساس در کشورامریکا، کنگره است که میتواند قانونی را تصویب کند که پلتفرمها مجبور به استفاده از میانافزارها شوند. همینطور با قوانینی میانافزارها را مجبور کند حداقل استانداردهای لازم را در نظر بگیرند و شفافیت کامل داشته باشند.
در این بین سود اقتصادی آن فضای مجازی نیز باید از نظر دور نماند. برای مثال وقتی کسی در گوگل سرچ میدهد، نه فقط گوگل که آن میانافزار هم باید سهمی از تبلیغات دیده شده داشته باشند. بنابراین در این بخش احتمالاً باید توافقنامههایی تحت نظر دولت نوشته شود.
یکی دیگر از جزئیاتی که باید مورد بررسی قرار گیرد، چارچوبی است که باید برای تنوع محصولات میانافزارها در نظر گرفت. باید به میانافزار اجازه داد، حداقل سه نوع محتوا را بررسی کند: محتوای عمومی با دسترسی گسترده مانند اخبار و توئیتهای چهرههای مختلف، محتوای تولید شده توسط کاربران مانند آنچه در یوتیوب و توئیتهای افراد معمولی دیده میشود و محتوای خصوصی مانند پیامهای واتساپ و پستهای فیسبوک.
شاید برخی منتقد این روند باشند، اما واقعیت این است که برخی گروههای توطئهگر میتوانند بهگونهای مخرب عمل کنند که سیاست امریکا را از هم بپاشند و مردم را ترغیب کنند که چیزی را بگویند که آنها میگویند. شاید این راه حلها نواقص خود را داشته باشند، اما میتوانند از برخی رخدادها جلوگیری کنند. برای مثال پیروان کیوانان که یک نظریه راست افراطی است که همه چیز را از دریچه توطئه علیه راستگرایان میبیند، پساز اینکه در فیسبوک و توئیتر محدود شدند، این پلتفرمهای معروف را رها کرده و به پلتفرمهای ناشناخته روی آوردند و هرچند هنوز هم میتوانند از طریق برخی پیامرسانهای دیگر در ارتباط باشند اما محدود شدهاند. این گروهها براحتی میتوانند دموکراسی را به خطر اندازند. زیرا شاید یک پلتفرم آنها را محدود کند، اما پلتفرم بعدی این کار را نکند.
بههر صورت افراد جامعه باید نگران بسترهای اینترنتی باشند. دولتها، چه در اروپا و چه درامریکا، رسیدگی به اقدامات انحصاری غولهای فناوری را آغاز کردهاند، اما همچنان شاید بهترین راه، استفاده از میانافزارها باشد.
مترجم: بنفشه غلامی
هفته پیش مدیران عامل دو شرکت فناوری فیسبوک و توئیتر به کنگره امریکا احضار شدند تا به اتهامات جمهوریخواهان درباره اینکه این دو شرکت با حمایت خود زمینه پیروزی بایدن را فراهم آوردند، پاسخگو باشند. به همین بهانه فرانسیس فوکویاما و دو تن از همکاران او در دانشگاه استنفورد که کارگروهی درباره بسترهای نرمافزاری، دموکراسی و اینترنت را تشکیل دادهاند، در مقالهای مفصل در فارنافرز به چالشهایی که فضای مجازی میتواند برای دموکراسی ایجاد کند و راهکارهای جلوگیری از صدمات و آسیبهای این امر پرداختهاند که در اینجا خلاصهای از این مقاله را میخوانید.
٭ ٭ ٭
در میان بسیاری از تحولات رخ داده در اقتصاد امریکا، هیچکدام برجستهتر از رشد پلتفرمهای اینترنتی نیست. غولهای فناوریای مثل اپل، گوگل، توئیتر و فیسبوک که پیش از کووید 19 هم قدرتمند بودند، بهواسطه کرونا و حرکت سبک زندگی روزمره به سمت آنلاین، قدرتی بیشتر نیز یافتهاند. اما ظهور این کمپانیهای فناوری، به همان اندازه که زندگی را برای انسان آسان کردهاند، میتوانند بهواسطه تواناییشان در به راه انداختن بسیجهای سیاسی، زنگ خطری برای دموکراسی باشند.
درحالی که اتحادیه اروپا تلاش کرده است، قوانین ضدانحصاری علیه این پلتفرمها اعمال کند، امریکا همچنان خونسردتر عمل کرده است. اما همه چیز در حال تغییر است. طی دو سال گذشته دادستانی امریکا و کمیسیون فدرال ارتباطات، تحقیقات درباره سوءاستفادههای احتمالی غولهای فناوری را آغاز کردهاند. از جمله در ماه اکتبر (مهر ماه) دادستانی امریکا شکایتی علیه گوگل تنظیم کرد. در همین حال جمع رو به افزایشی از حقوقدانان نیز در تلاش هستند قوانینی را به نگارش درآورند که با سلطه این پلتفرمها مبارزه کنند.
هرچند درمورد تهدیدی که این شرکتهای تکنولوژی متوجه دموکراسی میکنند، اتفاق نظر وجود دارد، اما در مورد چگونگی پاسخگویی به آن اختلافنظرهای زیادی هست. برخی معتقدند دولت باید فیسبوک و گوگل را محدود کند. برخی خواهان تدوین مقرراتی برای محدود کردن بهرهبرداری این شرکتهای اینترنتی از دادههایی که در اختیار دارند، هستند. تعداد کمی هم معتقدند، آسیبهای سیاسی این پلتفرمها بسیار بیش از آسیبهای اقتصادی آنها است. راهی که تعداد کمی از افراد به عنوان یک راهحل عملی پیشنهاد دادهاند، گرفتن قدرت پلتفرمها به عنوان دروازه بانهای محتواها است. این راه حل مستلزم آن است که از گروه جدیدی از شرکتهای میانافزار دعوت شود تا نحوه دسترسی به اطلاعات افراد و ارائه آنها را انتخاب کنند.
قدرت پلتفرم
ریشه قانون مبارزه با انحصارگراییها در اقتصاد به دهه 1970 برمیگردد. زمانی که تجارت آزاد به رشد غیرقابل کنترلی در اقتصاد جهان رسید. در آن زمان یک وکیل دادستانی امریکا به اسم «رابرت بورک»، معتقد بود، قوانین ضدانحصارطلبی باید فقط و فقط یک هدف داشته باشند: به حداکثر رساندن رفاه مشتریان. تلاشهای او مکتب شیکاگو را رقم زد؛ مکتبی که تا دههها بر وکلا و قضات جوان و تازهکار تأثیری شگرف داشت. این مکتب بویژه در دوره ریگان بسیار مورد استقبال بود. اما از آن زمان به بعد مبارزه با انحصارگرایی رویکردی ملایم یافت.
اکنون نیز با ظهور غولهای فناوری، یک «مدرسه پساشیکاگو» در حال شکلگیری است که خواهان همان مبارزه با انحصارگراییها در فضای مجازی است زیرا بازارهای غیرقانونی شامل این قوانین نمیشوند. این حلقه جدید بر آن است که نواقص مکتب شیکاگو را برطرف کند. در این بین پلتفرمهای دیجیتال، از آنجا که نه فقط از قدرت سیاسی که از قدرت ارتباطاتی و اجتماعی هم برخوردار هستند، تبدیل به یک هدف این حلقه شدهاند.
فضای بازارهای دیجیتال به گونهای است که آنها را از همتایان معمولی خود جدا میکند. مثلاً وقتی شرکتی مانند آمازون و یا گوگل، اطلاعات صدها میلیون کاربر را جمعآوری میکند، میتواند بهراحتی به بازارهای جدیدی برود و شرکتهای آن بازارها که اطلاعات آنها را ندارد، شکست بدهد. چنین شرکتهایی از اثرات جانبی شرکت خود سود زیادی میبرند. یک شرکت اینترنتی هرقدر بزرگتر شود، از نظر کاربر مفیدتر به نظر میرسد و این باعث بازخورد مثبت آن و افتادن کنترل بازار به دست آن میشود. برخلاف بازارهای سنتی که جا برای رقابت بین افراد باقی میماند، در فضای دیجیتال، «اولینها» میتوانند جای خود را محکم کرده و رقابت را برای دیگران غیرممکن کنند و حتی رقبای بالقوه خود را ببلعند. همان طورکه فیسبوک با خرید اینستاگرام و واتساپ این کار را کرد.
هرچند مهار قدرت اقتصادی این غولها کمی پیچیده است. اما مهار سیاسی آنها که میتواند مخرب دموکراسی باشد، امری ممکن است.
انحصارطلبان اطلاعات
تأثیرات منفی فضای مجازی بر دموکراسی از سال 2016 آشکار شد، یعنی از زمانی که مشخص شد، اخبار و اطلاعات جعلی چگونه در فضای مجازی میپیچد و موج ایحاد میکند. دراین زمان بود که نگرانیها درباره تأثیر فضای مجازی بر انتخابات آغاز شد و بهطور مشخص تقاضاها از توئیتر برای مهر زدن بر توئیتهای گمراهکننده «دونالد ترامپ» و اتهامزنیها به فیسبوک برای اینکه محتواهای سیاسی را تعدیل نمیکند، افزایش یافت. اغلب منتقدان خواهان آن بودند که غولهای فناوری نیز همانند رسانهها رفتار کرده و محتواهای سیاسی خود را دقیق کنند.اما تحت فشار قرار دادن این پلتفرمها راه حل نهایی و کاملی نیست. امروز اغلب محافظهکاران از وجود تعصبات سیاسی در بسترهای اینترنتی شکایت دارند. آنها معتقدند افرادی که غولهای فناوری را هدایت میکنند، کسانی هستند همانند جف بزوس در آمازون، مارک زاکربرگ در فیسبوک، سوندار پیچای درگوگل و جک دورسی در توئیتر، که همگی جدا از سود اقتصادی حاصل از کمپانیهایشان، سود اجتماعی نیز میبرند. حالا فرض کنید یکی از این غولهای فناوری را روپرت مرداک مدیر کنونی فاکس نیوز دردست بگیرد. دراین صورت تأثیرات او بر این پلتفرمها کاملاً آشکار خواهد بود. اگر «مرداک» به جای فاکس نیوز، صاحب گوگل بود، انتظار میرفت، الگوریتمهای جست وجو به شکل نامحسوسی در جهتی که او میخواهد، تغییر کند و بر دیدگاههای سیاسی جامعه تأثیر بگذارد. آن هم بدون اینکه این افراد خود بخواهند یا رضایتی از اینکه اطلاعات و دادههایشان اینگونه مورد استفاده قرار بگیرد، داشته باشند. بویژه که باید در نظر داشته باشید که برخی از این پلتفرمها خصوصاً آمازون، فیسبوک و گوگل اطلاعات بسیار جامعی از کاربران خود دارند. از خصوصیترین جزئیات زندگی آنها گرفته تا درآمدها، داراییها و خانوادههای آنان.
قدرت اقتصادی و سیاسی غولهای فناوری و پلتفرمهایشان، مانند سلاحی است که روی میز است. در حال حاضر مدیرانی که پشت این میز نشستهاند، نمیخواهند اسلحه را بردارند و شلیک کنند. اما آیا تضمینی هست مدیران بعدی که با نیتی متفاوت صاحب این میز می شوند و قدرت به دست آنها می افتد، سراغ کشیدن اسلحه روی آن نروند؟
مبارزه
بهترین روش برای کنترل این قدرت، قوانین دولتی است. این اقدامی است که چند سالی است در اروپا در حال پیگیری آن هستند. برای مثال در آلمان قانونی تصویب شده که انتشار اخبار جعلی را جرم میداند. این کار در کشورهایی که صاحب دموکراسی بالایی هستند، براحتی امکانپذیر است. اما بعید به نظر میرسد در کشوری مثل امریکا که قطببندی عمیقی دارد، راحت به دست آید. با این حال مسأله این است که نه اروپا و نه امریکا نمیتوانند به آن راحتی که تصورمی شود، انحصارطلبی این غولها را بشکنند. اروپا از سال 2018 قانون حریم خصوصی را به اجرا درآورده است اما همچنان موانع زیادی را در راه رویارویی با غولهای فناوری و حجم اطلاعاتی که از اشخاص در اختیار دارند، پیش روی خود دارد. برای مثال اتکا به قانون حفظ حریم خصوصی میتواند رفاه کاربران را کاهش دهد. برای مثال گوگل، از طریق زیرمجموعههای خود مثل جیمیل، گوگل کروم و گوگل مپ اطلاعات زیادی از کاربران خود دارد. اما به همان نسبت رفاهی را برای کاربران ایجاد میکند تا براحتی بتوانند اطلاعات خود را بین این زیرمجموعهها به اشتراک بگذارند. بنابراین محدود کردن این غولها از دسترسی داشتن به اطلاعات کاربران، کار سادهای نخواهد بود.
راه حل میانافزارها
اما چه باید کرد؟ یکی از بهترین راه حلهایی که توجه چندانی به آن نشده است، میانافزارها هستند. میانافزارها نرمافزارهایی هستند که روی پلتفرم موجود سوار میشوند و میتوانند دادههای اساسی را مدیریت کنند. این میانافزارها به کاربر امکان میدهد، نحوه تنظیم اطلاعاتش و فیلتر کردن برخی از آنها را خود به دست بگیرد. این میانافزارها میتوانند صحت و مدیریت محتواهای سیاسی را تعیین کنند. این میانافزارها وظیفه دروازهبانی اطلاعات را بر دوش دارند. همین میانافزارها هستند که در توئیتر میتوانند روی توئیتهای مختلف برچسب اخبار جعلی یا گمراهکننده بزنند تا دیگر کاربران با هوشیاری آنها را مد نظر قرار دهند. البته گاهی یک پلتفرم میتواند خود با الگوریتمهایی که دارد، به این دروازهبانی و نیز تدوین و یا رتبهبندی محتوا دست بزند. دراین پلتفرمها، میانافزارها نقش مکمل را پیدا میکنند.
اما خود این روش هم معایبی دارد که مهمترین آن از بین رفتن ارتباط مستقیم بین پلتفرم اول و مصرفکننده است. پس احتمالاً بهترین روش، چیزی میانه این دو است. یعنی هم پلتفرم بتواند قدرت خود را حفظ کند و هم میانافزار توانایی فیلتر کردن داشته باشد. اما اینکه خط مابین آنها در کجا باید کشیده شود، چیزی است که مداخله دولت را میطلبد. بر همین اساس در کشورامریکا، کنگره است که میتواند قانونی را تصویب کند که پلتفرمها مجبور به استفاده از میانافزارها شوند. همینطور با قوانینی میانافزارها را مجبور کند حداقل استانداردهای لازم را در نظر بگیرند و شفافیت کامل داشته باشند.
در این بین سود اقتصادی آن فضای مجازی نیز باید از نظر دور نماند. برای مثال وقتی کسی در گوگل سرچ میدهد، نه فقط گوگل که آن میانافزار هم باید سهمی از تبلیغات دیده شده داشته باشند. بنابراین در این بخش احتمالاً باید توافقنامههایی تحت نظر دولت نوشته شود.
یکی دیگر از جزئیاتی که باید مورد بررسی قرار گیرد، چارچوبی است که باید برای تنوع محصولات میانافزارها در نظر گرفت. باید به میانافزار اجازه داد، حداقل سه نوع محتوا را بررسی کند: محتوای عمومی با دسترسی گسترده مانند اخبار و توئیتهای چهرههای مختلف، محتوای تولید شده توسط کاربران مانند آنچه در یوتیوب و توئیتهای افراد معمولی دیده میشود و محتوای خصوصی مانند پیامهای واتساپ و پستهای فیسبوک.
شاید برخی منتقد این روند باشند، اما واقعیت این است که برخی گروههای توطئهگر میتوانند بهگونهای مخرب عمل کنند که سیاست امریکا را از هم بپاشند و مردم را ترغیب کنند که چیزی را بگویند که آنها میگویند. شاید این راه حلها نواقص خود را داشته باشند، اما میتوانند از برخی رخدادها جلوگیری کنند. برای مثال پیروان کیوانان که یک نظریه راست افراطی است که همه چیز را از دریچه توطئه علیه راستگرایان میبیند، پساز اینکه در فیسبوک و توئیتر محدود شدند، این پلتفرمهای معروف را رها کرده و به پلتفرمهای ناشناخته روی آوردند و هرچند هنوز هم میتوانند از طریق برخی پیامرسانهای دیگر در ارتباط باشند اما محدود شدهاند. این گروهها براحتی میتوانند دموکراسی را به خطر اندازند. زیرا شاید یک پلتفرم آنها را محدود کند، اما پلتفرم بعدی این کار را نکند.
بههر صورت افراد جامعه باید نگران بسترهای اینترنتی باشند. دولتها، چه در اروپا و چه درامریکا، رسیدگی به اقدامات انحصاری غولهای فناوری را آغاز کردهاند، اما همچنان شاید بهترین راه، استفاده از میانافزارها باشد.

مظنه صداگیر اتوبان و درپوش فاضلاب چند؟
یوسف حیدری
گزارش نویس
«قرنطینه دو هفتهای تهران علاوه بر پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا برای ما آسایش و راحتی اعصاب و روان هم بههمراه دارد. باور کنید 9 شب به بعد آسایش نداریم. از چند سال قبل وقتی شهرداری این صداگیرها را کنار اتوبان نصب کرد سر و صدای ماشین و موتور کم شد اما از عید پارسال این صدا گیرها یکی یکی سرقت میشوند و دیگر چیزی از آنها باقی نمانده است.»
این ها راسعید می گوید که یکی از ساکنان شهرک مرزداران است. خانهاش 50قدمی اتوبان؛ او یکی از طرفداران قرنطینه است و اضافه می کند، ای کاش منع تردد شبانه در تهران همیشگی باشد تا ما هم کمی آسایش داشته باشیم.
سرقت صداگیر اتوبان، تابلوهای راهنمایی و رانندگی و درپوشهای فاضلاب از سرقتهایی هستند که میتواند آسیب زیادی به بخشی از جامعه وارد کند؛ از آلودگی صوتی و خطر تصادف و سردرگمی رانندهها بگیرید تا افتادن در چاه فاضلاب. سعید خودش را یکی از قربانیان این سرقتها میداند و میگوید یک دزد میتواند آسایش را از دهها نفر ساکن یک ساختمان بگیرد: «سه سال قبل با کلی پسانداز و قرض این آپارتمان را خریدم. محله خوبی است و اغلب اهالی کوچه کوهسار و کوچههای اطراف فرهنگی هستند. چند ماه بعد دخترم به دنیا آمد. با وجود اینکه خانه ما در چند قدمی اتوبان حکیم است اما از وقتی شهرداری صداگیرها را کنار اتوبان نصب کرد سروصدای کمتری وارد خانه میشد و برای ما که بچه کوچک داریم خوشحال کننده بود، اما از پارسال سروکله سارقان پیدا شد و هفتهای نیست که چند تا از این پنلها سرقت نشود. قسمت پایین این صداگیرها از جنس آلومینیوم است و شبها سارقان معتاد که از شکل و ظاهرشان پیدا است کارتن خواب هستند با میله آنها را درمیآورند و آلومینیومش را جدا میکنند و میبرند. یکی دوبار گشت کلانتری دستگیرشان کرد اما فایدهای نداشت و دوباره سروکلهشان پیدا شد. حالا صدای خودروها براحتی وارد خانه میشود؛ انگار توی خیابان زندگی میکنیم، بخصوص از 9 شب به بعد که اتوبان محل کورس گذاشتن ماشین و موتور است. از سروصدای ماشینها نمیتوانیم راحت بخوابیم. الان چند وقت است هر شب قرص خواب میخورم. متأسفانه شهرداری هم کاری برای ترمیمشان نمیکند. این طور که پیش میرود، تا چند ماه دیگر اثری از یک صداگیر هم باقی نمیماند.»
سرقت صداگیرهای حاشیه اتوبان مشکل بسیاری از ساکنان خانههای کنار اتوبانهای تهران است. مرتضی یکی از ساکنان شهرک امید دژبان است و خانهاش در حاشیه اتوبان همت غرب. میگوید بعضی از رانندهها با دستکاری اگزوز خودرو و موتورسیکلت صداهای وحشتناکی تولید میکنند: «باور کنید از وقتی صداگیرهای کنار اتوبان سرقت شده صدای اگزوز ماشین و موتور روی اعصاب و روان همه ساکنان ساختمان است. خانههای زیادی کنار اتوبان هستند و ساکنان آنها با این مشکل دست به گریبانند. کوچههای بنبست که فقط به اتوبان راه دارند بهترین کمینگاه برای سارقان است. بعد از سرقت براحتی سوار ماشین یا موتور از مسیر اتوبان فرار میکنند. چند بار از پنجره دیدم که سارق راحت نشسته و مشغول بریدن آلومینیوم پنل صداگیر است. جوانهایی هم که اهل کورس بازی هستند شبها اینجا میآیند و آلودگی صوتی وحشتناکی درست میکنند.»
رضا یکی دیگر از ساکنان بلوک این شهرک میگوید شبها از آلودگی صوتی نمیتوانیم چشم روی هم بگذاریم: «از چند ماه قبل هر روز بخشی از این صداگیرها ناپدید میشوند و سارقان با خیالی آسوده و سر فرصت آنها را میدزدند. آلودگی صوتی روی طبقات پایین مجتمع اثر بیشتری دارد و ساکنانی که سالخورده هستند با مشکلات اعصاب و روان مواجه میشوند. تا قبل از منع تردد شبانه اینجا از ساعت 7 شب با ترافیک سنگینی مواجه میشدیم و سرو صدا و آلودگی هم سهم ما از این ترافیک است. البته تا امروز سرقت صداگیرهای حاشیه اتوبان را به پلیس یا شهرداری اطلاع ندادهایم چون به هرحال گشت پلیس یا شهرداری اگر یک بار از اینجا عبور کند متوجه سرقت و کم شدن پنلها میشود.»
خیابان قفل شده است و هیچکدام از رانندهها حاضر نیستند دنده عقب بگیرند و به ماشین روبهرویی راه بدهند. هرکدام هم معتقدند طرف مقابل ورود ممنوع آمده ولی از تابلوی ورود ممنوع خبری نیست. محمدرضا یکی از ساکنان خیابان، سرقت تابلوی ورود ممنوع را عامل اصلی ترافیک میداند و میگوید دزد بیوجدان با سرقت تابلوی ورود ممنوع این بساط را برای ما درست کرده: «این اولین بار نیست که تابلوی راهنمایی و رانندگی سرقت میشود و برای ساکنان خیابان دردسر درست میشود. تابلوهای راهنمایی و رانندگی خیابانهای اصلی تهرانپارس قدیمی هستند و جنس خیلی از آنها هم آلومینیوم است. شبها سارقان که اکثر آنها معتاد هستند و برای پول مواد سرقت میکنند با اره تابلوها را میبرند و صبح با صدای بوق ماشینها و دعوای رانندهها متوجه سرقت تابلو میشویم. خوشبختانه مدتی است که شهرداری تابلوهایی از جنس گالوانیزه یا آهنهای کم ارزش جایگزین تابلوهای سرقت رفته میکند. شنیدهام سرقت علائم راهنمایی و رانندگی در جادهها بیشتر است و حتی باعث مرگ رانندهها هم میشود. وقتی در جاده تابلوی محدودیت سرعت، سرقت میشود راننده بدون اطلاع با سرعت حرکت میکند و در پیچ جاده ماشین واژگون میشود. متأسفانه برای سرقت چند کیلو آلومینیوم جان چند انسان به خطر میافتد.»
وظیفه نگهداری از پنلهای صداگیر حاشیه اتوبان و مرمت آنها برعهده شهرداری است اما تا زمانی که مردم کمک نکنند و نسبت به سرقت آنها بیاهمیت باشند کاری از پیش نمیرود. وحید سرلک سرپرست معاونت فنی و مهندسی سازمان حملونقل ترافیک شهرداری تهران با اشاره به این موضوع میگوید از دوماه آینده مرمت صداگیرهای حاشیه اتوبان آغاز خواهد شد: «متأسفانه چند سالی است که صداگیرهای حاشیه اتوبان به سرقت میرود و سارقان قسمتهای پایین این پنل را که آلومینیوم است، جدا میکنند و میبرند. آنها در فرصت مناسب این کار را انجام میدهند و چون قسمت بالا از پلی کربنات است و ارزشی ندارد با آن کاری ندارند. ولی از آنجایی که همه اینها با ریل به هم متصل هستند وقتی قسمت پایین پنل سرقت میشود بخش بالایی هم جدا میشود و میشکند. از مدتی قبل با دستور معاون حمل و نقل و ترافیک، مرمت و ضدسرقت کردن این صداگیرها در دستور کار ما قرار گرفته است و از دو ماه آینده این کار انجام خواهد شد. برای مرمت و نصب پنلها هم دیگر از آلومینیوم استفاده نمیکنیم و گالوانیزه که جذابیتی برای سرقت ندارد جایگزین میشود. در این طرح سعی میکنیم علاوه بر پیشگیری از سرقت پنلهای صداگیر و علائم راهنمایی و رانندگی در ساخت آنها از موادی استفاده کنیم که جذابیتی برای سرقت نداشته باشند.»
تنها سارقان و معتادان نیستند که برای تأمین پول مواد سراغ پنلهای صداگیر میروند. برخی از ساکنان حاشیه اتوبان برای اینکه وارد اتوبان شوند حاضر نیستند مسیر دورتری را طی کنند و چه راهی بهتر از باز کردن پنلهای صداگیر و فرعی زدن وسط اتوبان؟ سرلک با اشاره به اینکه بازکردن یکی از این پنلها کارایی همه آنها را از بین میبرد، میگوید: «متأسفانه در اتوبان حکیم و کردستان برخی از اهالی حاشیه اتوبان که حاضر نبودند برای رفتن به آن طرف بزرگراه چند کوچه پایینتر بروند پنل را باز کردهاند تا مسیرشان نزدیکتر شود. واقعیت این است که ما برای نگهداری از پنلها و تابلوهای راهنمایی و رانندگی که در برخی از معابر نقش حیاتی دارند نیاز به کمک مردم و نیروی انتظامیداریم. وظیفه نگهداری برعهده ماست اما مردم هم باید مسئولیت پذیر باشند. مدتی قبل در اتوبان چمران چند نفر برای گرم کردن خودشان یکی از پنلهای صداگیر را آتش زده بودند. ما باید همگی خودمان را مسئول بدانیم و بهعنوان یک شهروند مسئولیت پذیر اجازه تخریب اموال عمومی را ندهیم.»
سرپرست معاونت فنی و مهندسی سازمان حملونقل ترافیک به راههای پیشگیری از سرقت تابلوهای راهنمایی و رانندگی و درپوشهای فاضلاب هم اشاره میکند و میگوید: «تابلوهایی که از جنس آلومینیوم هستند جذابیت سرقت دارند که اکثرشان هم قدیمی هستند. البته از دوسال قبل تابلوهایی که نصب میشوند دیگر گالوانیزه هستند. متأسفانه بودجه کافی برای تعویض همه تابلوهای راهنمایی و رانندگی تهران نداریم. درپوشهای فاضلاب هم که چدن هستند همیشه مورد توجه سارقان بوده و همکاران من در حوزه فنی و عمران از مدت ها قبل با جمعآوری این درپوشها، دارند جنس کامپوزیت را که ارزش سرقت ندارد جایگزین میکنند.
گزارش نویس
«قرنطینه دو هفتهای تهران علاوه بر پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا برای ما آسایش و راحتی اعصاب و روان هم بههمراه دارد. باور کنید 9 شب به بعد آسایش نداریم. از چند سال قبل وقتی شهرداری این صداگیرها را کنار اتوبان نصب کرد سر و صدای ماشین و موتور کم شد اما از عید پارسال این صدا گیرها یکی یکی سرقت میشوند و دیگر چیزی از آنها باقی نمانده است.»
این ها راسعید می گوید که یکی از ساکنان شهرک مرزداران است. خانهاش 50قدمی اتوبان؛ او یکی از طرفداران قرنطینه است و اضافه می کند، ای کاش منع تردد شبانه در تهران همیشگی باشد تا ما هم کمی آسایش داشته باشیم.
سرقت صداگیر اتوبان، تابلوهای راهنمایی و رانندگی و درپوشهای فاضلاب از سرقتهایی هستند که میتواند آسیب زیادی به بخشی از جامعه وارد کند؛ از آلودگی صوتی و خطر تصادف و سردرگمی رانندهها بگیرید تا افتادن در چاه فاضلاب. سعید خودش را یکی از قربانیان این سرقتها میداند و میگوید یک دزد میتواند آسایش را از دهها نفر ساکن یک ساختمان بگیرد: «سه سال قبل با کلی پسانداز و قرض این آپارتمان را خریدم. محله خوبی است و اغلب اهالی کوچه کوهسار و کوچههای اطراف فرهنگی هستند. چند ماه بعد دخترم به دنیا آمد. با وجود اینکه خانه ما در چند قدمی اتوبان حکیم است اما از وقتی شهرداری صداگیرها را کنار اتوبان نصب کرد سروصدای کمتری وارد خانه میشد و برای ما که بچه کوچک داریم خوشحال کننده بود، اما از پارسال سروکله سارقان پیدا شد و هفتهای نیست که چند تا از این پنلها سرقت نشود. قسمت پایین این صداگیرها از جنس آلومینیوم است و شبها سارقان معتاد که از شکل و ظاهرشان پیدا است کارتن خواب هستند با میله آنها را درمیآورند و آلومینیومش را جدا میکنند و میبرند. یکی دوبار گشت کلانتری دستگیرشان کرد اما فایدهای نداشت و دوباره سروکلهشان پیدا شد. حالا صدای خودروها براحتی وارد خانه میشود؛ انگار توی خیابان زندگی میکنیم، بخصوص از 9 شب به بعد که اتوبان محل کورس گذاشتن ماشین و موتور است. از سروصدای ماشینها نمیتوانیم راحت بخوابیم. الان چند وقت است هر شب قرص خواب میخورم. متأسفانه شهرداری هم کاری برای ترمیمشان نمیکند. این طور که پیش میرود، تا چند ماه دیگر اثری از یک صداگیر هم باقی نمیماند.»
سرقت صداگیرهای حاشیه اتوبان مشکل بسیاری از ساکنان خانههای کنار اتوبانهای تهران است. مرتضی یکی از ساکنان شهرک امید دژبان است و خانهاش در حاشیه اتوبان همت غرب. میگوید بعضی از رانندهها با دستکاری اگزوز خودرو و موتورسیکلت صداهای وحشتناکی تولید میکنند: «باور کنید از وقتی صداگیرهای کنار اتوبان سرقت شده صدای اگزوز ماشین و موتور روی اعصاب و روان همه ساکنان ساختمان است. خانههای زیادی کنار اتوبان هستند و ساکنان آنها با این مشکل دست به گریبانند. کوچههای بنبست که فقط به اتوبان راه دارند بهترین کمینگاه برای سارقان است. بعد از سرقت براحتی سوار ماشین یا موتور از مسیر اتوبان فرار میکنند. چند بار از پنجره دیدم که سارق راحت نشسته و مشغول بریدن آلومینیوم پنل صداگیر است. جوانهایی هم که اهل کورس بازی هستند شبها اینجا میآیند و آلودگی صوتی وحشتناکی درست میکنند.»
رضا یکی دیگر از ساکنان بلوک این شهرک میگوید شبها از آلودگی صوتی نمیتوانیم چشم روی هم بگذاریم: «از چند ماه قبل هر روز بخشی از این صداگیرها ناپدید میشوند و سارقان با خیالی آسوده و سر فرصت آنها را میدزدند. آلودگی صوتی روی طبقات پایین مجتمع اثر بیشتری دارد و ساکنانی که سالخورده هستند با مشکلات اعصاب و روان مواجه میشوند. تا قبل از منع تردد شبانه اینجا از ساعت 7 شب با ترافیک سنگینی مواجه میشدیم و سرو صدا و آلودگی هم سهم ما از این ترافیک است. البته تا امروز سرقت صداگیرهای حاشیه اتوبان را به پلیس یا شهرداری اطلاع ندادهایم چون به هرحال گشت پلیس یا شهرداری اگر یک بار از اینجا عبور کند متوجه سرقت و کم شدن پنلها میشود.»
خیابان قفل شده است و هیچکدام از رانندهها حاضر نیستند دنده عقب بگیرند و به ماشین روبهرویی راه بدهند. هرکدام هم معتقدند طرف مقابل ورود ممنوع آمده ولی از تابلوی ورود ممنوع خبری نیست. محمدرضا یکی از ساکنان خیابان، سرقت تابلوی ورود ممنوع را عامل اصلی ترافیک میداند و میگوید دزد بیوجدان با سرقت تابلوی ورود ممنوع این بساط را برای ما درست کرده: «این اولین بار نیست که تابلوی راهنمایی و رانندگی سرقت میشود و برای ساکنان خیابان دردسر درست میشود. تابلوهای راهنمایی و رانندگی خیابانهای اصلی تهرانپارس قدیمی هستند و جنس خیلی از آنها هم آلومینیوم است. شبها سارقان که اکثر آنها معتاد هستند و برای پول مواد سرقت میکنند با اره تابلوها را میبرند و صبح با صدای بوق ماشینها و دعوای رانندهها متوجه سرقت تابلو میشویم. خوشبختانه مدتی است که شهرداری تابلوهایی از جنس گالوانیزه یا آهنهای کم ارزش جایگزین تابلوهای سرقت رفته میکند. شنیدهام سرقت علائم راهنمایی و رانندگی در جادهها بیشتر است و حتی باعث مرگ رانندهها هم میشود. وقتی در جاده تابلوی محدودیت سرعت، سرقت میشود راننده بدون اطلاع با سرعت حرکت میکند و در پیچ جاده ماشین واژگون میشود. متأسفانه برای سرقت چند کیلو آلومینیوم جان چند انسان به خطر میافتد.»
وظیفه نگهداری از پنلهای صداگیر حاشیه اتوبان و مرمت آنها برعهده شهرداری است اما تا زمانی که مردم کمک نکنند و نسبت به سرقت آنها بیاهمیت باشند کاری از پیش نمیرود. وحید سرلک سرپرست معاونت فنی و مهندسی سازمان حملونقل ترافیک شهرداری تهران با اشاره به این موضوع میگوید از دوماه آینده مرمت صداگیرهای حاشیه اتوبان آغاز خواهد شد: «متأسفانه چند سالی است که صداگیرهای حاشیه اتوبان به سرقت میرود و سارقان قسمتهای پایین این پنل را که آلومینیوم است، جدا میکنند و میبرند. آنها در فرصت مناسب این کار را انجام میدهند و چون قسمت بالا از پلی کربنات است و ارزشی ندارد با آن کاری ندارند. ولی از آنجایی که همه اینها با ریل به هم متصل هستند وقتی قسمت پایین پنل سرقت میشود بخش بالایی هم جدا میشود و میشکند. از مدتی قبل با دستور معاون حمل و نقل و ترافیک، مرمت و ضدسرقت کردن این صداگیرها در دستور کار ما قرار گرفته است و از دو ماه آینده این کار انجام خواهد شد. برای مرمت و نصب پنلها هم دیگر از آلومینیوم استفاده نمیکنیم و گالوانیزه که جذابیتی برای سرقت ندارد جایگزین میشود. در این طرح سعی میکنیم علاوه بر پیشگیری از سرقت پنلهای صداگیر و علائم راهنمایی و رانندگی در ساخت آنها از موادی استفاده کنیم که جذابیتی برای سرقت نداشته باشند.»
تنها سارقان و معتادان نیستند که برای تأمین پول مواد سراغ پنلهای صداگیر میروند. برخی از ساکنان حاشیه اتوبان برای اینکه وارد اتوبان شوند حاضر نیستند مسیر دورتری را طی کنند و چه راهی بهتر از باز کردن پنلهای صداگیر و فرعی زدن وسط اتوبان؟ سرلک با اشاره به اینکه بازکردن یکی از این پنلها کارایی همه آنها را از بین میبرد، میگوید: «متأسفانه در اتوبان حکیم و کردستان برخی از اهالی حاشیه اتوبان که حاضر نبودند برای رفتن به آن طرف بزرگراه چند کوچه پایینتر بروند پنل را باز کردهاند تا مسیرشان نزدیکتر شود. واقعیت این است که ما برای نگهداری از پنلها و تابلوهای راهنمایی و رانندگی که در برخی از معابر نقش حیاتی دارند نیاز به کمک مردم و نیروی انتظامیداریم. وظیفه نگهداری برعهده ماست اما مردم هم باید مسئولیت پذیر باشند. مدتی قبل در اتوبان چمران چند نفر برای گرم کردن خودشان یکی از پنلهای صداگیر را آتش زده بودند. ما باید همگی خودمان را مسئول بدانیم و بهعنوان یک شهروند مسئولیت پذیر اجازه تخریب اموال عمومی را ندهیم.»
سرپرست معاونت فنی و مهندسی سازمان حملونقل ترافیک به راههای پیشگیری از سرقت تابلوهای راهنمایی و رانندگی و درپوشهای فاضلاب هم اشاره میکند و میگوید: «تابلوهایی که از جنس آلومینیوم هستند جذابیت سرقت دارند که اکثرشان هم قدیمی هستند. البته از دوسال قبل تابلوهایی که نصب میشوند دیگر گالوانیزه هستند. متأسفانه بودجه کافی برای تعویض همه تابلوهای راهنمایی و رانندگی تهران نداریم. درپوشهای فاضلاب هم که چدن هستند همیشه مورد توجه سارقان بوده و همکاران من در حوزه فنی و عمران از مدت ها قبل با جمعآوری این درپوشها، دارند جنس کامپوزیت را که ارزش سرقت ندارد جایگزین میکنند.

میلیچ؛ فرشته نجات فکری
گروه ورزشی/ هفته سوم لیگ برتر دیروز با انجام 4 دیدار آغاز شد. در یکی از آنها استقلال و ماشینسازی از ساعت 16:15 در ورزشگاه آزادی تهران به مصاف هم رفتند. در این مسابقه، محمود فکری تغییراتی نسبت به بازی با فولاد در ترکیب آبیپوشان ایجاد کرد و برای اولینبار از محمد رشید مظاهری درون دروازه به جای سیدحسین حسینی استفاده کرد. همچنین محمد نادری مدافع فصل گذشته پرسپولیس هم اولین حضور خود در ترکیب استقلال را تجربه کرد و جلوتر از هرویه میلیچ در پست هافبک چپ به میدان رفت. سیداحمد موسوی هم در دفاع راست به میدان رفت تا وریا غفوری یک خط جلوتر برود ولی از شیخ دیاباته که در بازی با فولاد با فکری دچار مشکل شده بود در ترکیب اصلی خبری نبود. در دقایق اول بازی توپ و میدان در اختیار آبیپوشان پایتخت بود و این تیم سعی داشت با مدیریت بازی، موقعیتهایی روی دروازه حریف ایجاد کند که با ایجاد چند فرصت نصف و نیمه راه به جایی نبرد. در ادامه دو تیم سعی داشتند توپ را به میانه زمین یکدیگر منتقل کنند اما فشردگی و دوندگی بازیکنان دو تیم موجب شد فرصتی در اختیار ماشینسازی و استقلال قرار نگیرد. دقیقه ۳۲ ارسال میلیچ از سمت چپ با ضربه سر امیر ارسلان مطهری همراه شد که توپ از بالای دروازه حریف به بیرون رفت. در پایان تلاش دو تیم نتیجهای نداشت تا نیمه اول با تساوی بدون گل پایان یابد. استقلال نیمه دوم را هجومیتر آغاز کرد تا به گل برسد. اتفاقی که دقیقه 57 افتاد و میلیچ با یک ضربه ایستگاهی دقیق و تماشایی از فاصله حدوداً 30 متری دروازه حریف را باز کرد تا استقلال توسط این مدافع کروات پیش بیفتد. فکری، دیاباته را دقیقه 59 به جای موسوی به میدان فرستاد تا با 3 مهاجم کار تیمش را دنبال کند. دقیقه 68 سانتر قائدی از سمت چپ با ضربه سر دیاباته در آستانه ورود به دروازه توسط مدافع ماشینسازی دفع شد و در ادامه شوت آرش رضاوند هم به بیرون رفت. دقیقه 71 ماشینسازی این فرصت را داشت که بازی را مساوی کند ولی ضربه چرخشی پیمان بابایی که دقیقه 61 به میدان آمده بود به محل تلاقی تیر افقی و عمودی استقلال خورد. دقیقه 74 داریوش شجاعیان به جای مطهری به میدان آمد تا پس از 400 روز برای استقلال بازی کند. او در این دقیقه پاس عمقی خوبی را برای قائدی فرستاد که ضربه او برگشت داده شد و در ادامه ضربه دیاباته را هم مدافعان ماشینسازی دفع کردند. دقیقه 84 متین کریمزاده به جای رضاوند و مهدی مهدیپور هم به جای میلیچ وارد زمین شدند. دقیقه 91 ضربه سر مهدی رستمی در آستانه ورود به دروازه استقلال بود که مظاهری با شیرجهای دیدنی توپ را به کرنر فرستاد. فرصت پایانی بازی هم نصیب شیخ دیاباته شد اما تعلل او در زدن ضربه اجازه نداد آبیها به گل دوم برسند. بازی با همان تک گل میلیچ خاتمه یافت تا محمود فکری پس از چند روز پرتنش و همراه با حاشیه، نفس راحتی بکشد و دومین برد فصل جاری را جشن بگیرد.
گلزنی دوباره منشا و پیروزی سایپا
در سایر دیدارها، بازی گل گهر و فولاد با تساوی 1-1 به پایان رسید. گادوین منشا (8) برای سیرجانیها گلزنی کرد تا 4 گله شود و جایگاه خود را در صدرجدول گلزنان بهبود بخشد. محمد قاسمی نژاد (41) هم بازی را برای فولاد به تساوی کشاند. شاگردان جواد نکونام میتوانستند برنده این بازی باشند ولی ساسان انصاری (93) ضربه پنالتی خود را از دست داد. سایپا هم 1-0 با گل محسن مسلمان (65) نساجی را برد تا شاگردان ابراهیم صادقی اولین برد خود را کسب و قائمشهریها هم اولین باخت خود را تجربه کنند. بازی تیمهای تازه لیگ برتری شده آلومینیوم و مس رفسنجان هم با تساوی بدون گل به پایان رسید.

«چین» پرشتاب ترین کشور جهان در توسعه اقتصاد دیجیتال
میترا جلیلی
خبرنگار
امسال هفتمین دوره کنفرانس جهانی اینترنت چین(WIC 2020) چهره دیگری بهخود گرفت و درحالی برگزار شد که پاندمی کرونا بر روند برپایی این رویداد تأثیرگذار بود. بسیاری از میهمانان ترجیح دادند از راه دور و بهصورت آنلاین در این کنفرانس شرکت کنند و بیشتر بخشهای این رویداد نیز به نوعی با کرونا مرتبط بود. در این کنفرانس که 23 و 24 نوامبر برگزار شد، علاوه بر تأکید بر لزوم دیجیتالی شدن جهان، چین بهعنوان یک نمونه موفق در زمینه توسعه اقتصاد دیجیتال در دنیا معرفی شد چرا که ارزش اقتصاد دیجیتال این کشور به بیش از 5 تریلیون دلار رسیده و به این ترتیب لقب پرشتابترین کشور جهان در زمینه توسعه اقتصاد دیجیتال را از آن خود کرده و صدرنشین شده است.
آینده مشترک جهان
کنفرانس جهانی اینترنت 2020 چین در شهر آبی Wuzhen در شرق چین و در محل دائمی برگزاری این رویداد برپا شد و باوجود پاندمی کرونا، بیش از 530 میهمان از 20 کشور و منطقه جهان بهصورت حضوری در این رویداد حاضر شدند و بقیه نیز بهصورت مجازی در نشستهای مختلف این رویداد شرکت کردند. این رویداد یکی از بالاترین سطوح اجلاسهای فناوری جهان است که از سال 2014 تاکنون هرسال با هدف افزایش و توسعه ارتباطات مجازی و تأکید بر امنیت سایبری برگزار میشود. درحالی که شعار سال گذشته این کنفرانس «ارتباط هوشمندانه برای همکاری: ایجاد جامعهای با آینده مشترک در فضای مجازی» بود، هفتمین دوره این کنفرانس با شعار «توانمندسازی دیجیتال برای آینده بهتر: ایجاد جامعهای با آینده مشترک در فضای مجازی» برگزار شد. این رویداد شامل دو مجمع اصلی، 5 نشست فرعی و یک نمایشگاه برای ارائه آخرین دستاوردهای کمپانیهای بزرگ فناوری بود و فعالیتهایی نیز بهصورت آنلاین و آفلاین برگزار شد. نشستهای اصلی با تمرکز بر روندهای جدید در توسعه فضای مجازی از جمله اقدامات علمی علیه کووید19 برپا شد در حالی که در نشستهای فرعی، هنجارهای بینالمللی در فضای مجازی، اینترنت صنعتی و هوش مصنوعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.یکی از مهمترین نشستهای این رویداد نیز نشست توسعه اینترنت بود.
در این کنفرانس که هم بهصورت آنلاین و حضوری برپا شد، «شی جین پینگ» رئیسجمهوری چین در پیامی ویدئویی و تصویری خاطرنشان کرد: امروزه اینترنت نقشی حیاتی در ارتقا و بهبود اقتصاد جهان بهدنبال شیوع کووید19 دارد و باوجود اپلیکیشنهای پرتعداد، پزشکی از راه دور(تله مدیسن) و آموزش آنلاین و دورکاری میتوان با وجود مشکلات ناشی از کرونا، بازهم شاهد رشد اقتصادی بود. در دنیای امروز شاهد دور جدیدی از انقلاب تکنولوژی و تحول دیجیتال هستیم و اقتصاد کشورهای جهان نیز باید به سوی دیجیتالی شدن سوق داده شود. وی تأکید کرد که چین فرصتهای تاریخی انقلاب اطلاعاتی را غنیمت شمرده و میخواهد طی همکاری با سایر کشورها، محرکهای جدید توسعه، تقویت همکاری دیجیتال و امنیت سایبری، جامعهای از آینده مشترک در فضای مجازی را توسعه دهد.
سیگنال مثبت چین برای جهان
معاون وزیر فضای مجازی چین نیز در رویداد کنفرانس اینترنت 2020 گفت: هفتمین دوره کنفرانس جهانی اینترنت چین(WIC 2020) درحالی برگزار شد که کروناویروس بیشتر مردم جهان را وادار کرده تا فعالیتهای بیرون از خانه خود را محدود کنند و بیشتر جنبههای زندگی خود را بهصورت دیجیتال بگذرانند. Zhao Zeliang افزود: ازآنجا که همه فعالیتهای مجازی به اینترنت نیاز دارد، شاید هرگز نتوان زمانی بهتر از اکنون را برای توسعه دیجیتالی شدن پیدا کرد. چین پیامی بزرگ به همه جهان ارسال میکند و آن هم تعهد این کشور نسبت به جهانی شدن از طریق دیجیتالی شدن است. ما همه تلاش خود را به کار میگیریم تا در جهان، استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی در اولویت قرار بگیرد. وی افزود: ما سیگنال مثبت چین را برای تمام جهان میفرستیم و میخواهیم همکاریهای گستردهای در جهان آغاز شود چراکه نیاز است فضای مجازی جهان فراگیرتر و متوازنتر شود و همه جهان این توسعه را به چشم بازی برد- برد ببینند. دولت چین با سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال از اقتصاد دیجیتال حمایت کرده است. چین بیش از 700میلیون کاربر دارد که بیش از هر کشور دیگری حتی هندوستان با جمعیتی تقریباً مشابه است و بههمین دلیل هم از نظر تأمین امنیت سایبری تلاش بسیاری داشته و حاضر است این اطلاعات را از طریق پلهایی همچون کنفرانس سالانه اینترنت چین که از سال 2014 تاکنون برگزار میشود، در اختیار دیگر کشورهای جهان نیز قرار دهد.
کمپانیهای برتر تکنولوژی که در این رویداد حاضر بودند ازجمله علی بابا، تنسنت، کوالکوم، سیسکو و... هریک دغدغههایشان را در دنیای تکنولوژی عنوان کردند که شاید گفتههای «دانیل ژانگ» مدیرعامل کمپانی«علی بابا» جالبتر از بقیه باشد. وی که از رفتار امریکا در ممانعت از استفاده هوآوی از سیستم عامل گوگل بسیار عصبانی بود خواستار تغییر برخی قوانین شد و گفت: ما باید با آینده مواجه شویم یعنی فقط با استفاده از تکنولوژی مشکلاتمان را حل کنیم. وی ادامه داد: اقدام چین برای پیشنویس قوانینی با هدف جلوگیری از رفتار انحصاری توسط سیستمهای عامل اینترنتی، بموقع و ضروری است. شرکتهای اینترنتی چینی با کمک سیاستهای دولت به خط مقدم صنعت جهانی منتقل شدهاند اما مقررات باید پیشرفت کنند.
اقتصاد دیجیتال 5 تریلیون دلاری
یکی از بخشهای جالب توجه در کنفرانس امسال چین، ارائه گزارشی توسط آکادمی مطالعات فضای مجازی چین درباره وضعیت اقتصاد دیجیتال چین بود؛ گزارشی که نشان میدهد اقتصاد دیجیتال چین در سال 2019 ارزشی 35.8 تریلیون یوآن معادل 5.45 تریلیون دلار داشته که این رقم برابر با 36.2 درصد از کل تولید ناخالص داخلی(GDP) این کشور میشود. بیماری همه گیر کرونا اهمیت اینترنت را بیش از پیش برجسته کرده و اقتصاد دیجیتال به یک نیروی مهم در کاهش تأثیر ویروس، تغییر شکل اقتصاد و بهبود توانایی حکومت تبدیل شده است.
در ادامه این گزارش برخی آمار و ارقام درباره موفقیتهای تکنولوژیک چین و تلاش ها برای اتصال پایدار مردم به اینترنت ارائه شده و آمده است: تا پایان ماه مه 2020، شبکه فیبر نوری چین توانست تمام مناطق شهری و روستایی را تحت پوشش قرار دهد، بهطوری که تعداد مشترکین فیبر نوری، 93.1 درصد از کاربران پهن باند ثابت این کشور را تشکیل میدهند و این رقم، بالاترین میزان در جهان است. همچنین در سال 2019، حدود 5.44 میلیون ایستگاه و آنتن اینترنت نسل چهارم(4G) در چین وجود داشت و میزان مصرف ترافیک دادههای تلفن همراه نیزبه 122 میلیارد گیگابایت رسید و به این ترتیب موفق شد رتبه اول را در جهان به خود اختصاص دهد. از سپتامبر سالجاری نیز چین بیش از 480 هزار ایستگاه و آنتن اینترنت نسل پنجم(5G) ساخته است. همچنین در این گزارش آمده است میزان تراکنشهای معاملات تجارت الکترونیک چین در سال گذشته به 34.81 تریلیون یوان رسیده است که 6.7 درصد افزایش نسبت به سال قبلتر نشان میدهد. دیجیتالی شدن و انقلاب دیجیتال از ابتدای قرن بیست و یکم بسیار مورد توجه قرار گرفت و حالا که در دهه دوم آن قرار داریم میتوان تأثیر آی سی تی را بر زندگی فردی و عمومی مشاهده کرد و موضوع مهمتر این است که این فرآیند، اقتصاد جهان را نیز تغییر داده و چین یکی از موفق ترینها در این زمینه بوده است.اندازه اقتصاد دیجیتال چین در سال 2017 به 33 درصد اقتصاد این کشور رسید درحالی که در سال 2008 تنها 15 درصد بود و تنها دلیل این موفقیت نیز یکپارچه شدن آی سی تی با بخشهای سنتی بود.در این کنفرانس، گزارش صندوق بینالمللی پول(IMF) نیز قرائت شد که در آن عنوان شده بود سرعت دیجیتالی شدن چین در بین 62 کشور مورد مطالعه بالاترین بوده است. چین از نظر تجارت الکترونیک، فین تک، سیستمهای پرداخت آنلاین، سیستم محاسبات ابری و تعداد صادرکنندگان آیسی تی، در جهان پیشگام است. بهعنوان مثال چین حدود 40 درصد تراکنشهای جهانی تجارت الکترونیک را در اختیار دارد و در زمینه پرداختهای آنلاین نیز Alipay و Wechat برای توریستهای چینی در 28 کشور جهان فعال هستند. چین همچنین 32 درصد از صادرات جهانی تجهیزات مرتبط با آی سی تی را در اختیار دارد.
نمایشگاه جنبی کنفرانس
در کنفرانس جهانی اینترنت امسال از میان 300 کاندیدا از کشورهای چین، امریکا، روسیه، آلمان، فرانسه، سوئد، کانادا وبلژیک 15 مورد از برجستهترین دستاوردهای علمی و فناوری اینترنت جهان انتخاب و از آنها رونمایی شد. این دستاوردها که توسط گروهی متشکل از 40 متخصص از سراسر جهان مورد قضاوت قرار گرفتند بیشتر به موضوعهای پاسخ جهانی به مشکلات عمومی جهان ازجمله کرونا، زندگی مبتنی بر هوش مصنوعی و سیستمهای ابری مربوط میشدند.این دستاوردهای بزرگ در نمایشگاه Light of Internet در کنار سایر دستاوردهای تکنولوژی کمپانیهای مختلف ارائه شدند. این نمایشگاه از یک روز قبل از آغاز کنفرانس اینترنت برپا شد و برترین دستاوردهای تکنولوژی از 130 کمپانی و مؤسسه چین و جهان در آن به نمایش گذاشته شد که در بین آنها نام علی بابا، هوآوی، تنسنت، بایدو، اپسون و Infosys دیده میشود. بهعنوان مثال غرفه تنسنت گردشگری را در کانون توجه خود قرار داده بود و بازدیدکنندگان از ابزارهای مبتنی بر سیستمهای ابری این کمپانی با نام Digital Ark این غول چینی دنیای فناوری بازدید کردند. در یکی دیگر از غرفهها کمپانی China Unicom با توجه به نیاز امروز جهان وسایل هوشمند آموزش از راه دور مبتنی بر اینترنت نسل پنجم(5G) را به نمایش گذاشت. روباتها، خودروی خودران Appollo و جادههای هوشمند از کمپانی بایدو، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، کامپیوترهای پیشرفته و... حضور داشتند. همچنین بیش از 100مؤسسه و کمپانی فعال در زمینه اقتصاد دیجیتال و فعالان حوزه ساخت واکسن کرونا نیز در این نمایشگاه جنبی حضور داشتند.

فراموشی میراث دریانوردی ایرانی در تنگنای معیشت
زهره توکلی
خبرنگار
با یک نگاه به آب میفهمند که در کجای خلیج فارس و دریای عمان اند. امروز موج میآید یا نه، از کدام مسیر و کجا کالا ارزانتر و مسیر کوتاهتر است و... گویی دریا رازی برای آنها ندارد. دانش و تجربههای دریا نوردان و ملوانان گناوه و بوشهر در هیچ دانشکده علوم دریایی و دریا نوردی به دست نیامده است، نسل در نسل و از زمانی که چشم گشودهاند افق باز دریا آنها را به سوی خویش خوانده است. در مناطق بندری استان بوشهر از کارخانه، صنایع پتروشیمی یا حتی زمینهای حاصلخیز کشاورزی، دامپروری و... خبری نیست . تمامی حرفههای فعال در بنادر این استان به طور مستقیم و غیرمستقیم زیرمجموعه و وابسته به دریا و دریانوردی است. این وابستگی اقتصادی در این روزها که مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و افزایش نرخ ارز به همراه کرونا و محدود شدن ارتباطات تجاری فراگیر شده است به وضعیت اقتصادی مردم منطقه آسیب زیادی زده است.
رئیس هیأت مدیره اتحادیه لنج داران و حملونقل دریایی استان بوشهر در گفتوگو با «ایران» در این باره میگوید: طی سالهای پس از انقلاب اسلامی در استان بوشهر که استانی زرخیر و آرمیده بر بستر نفت و گاز است و نیز بخش قابل توجهی از صادرات نفتی و گازی از این استان صورت میگیرد، هیچ جایگزینی برای شغل دریانوردی برای مردم این مناطق استان در نظر گرفته نشده است و تا 90 درصد معیشت مردم به دریا و تجارت دریایی با لنجهای سنتی گره خورده است.
سیدعلی موسوی گمارانی میافزاید: مردم در بنادر این استان با اندک سرمایههای شخصی خود و بدون استفاده از تسهیلات دولتی، لنجهای سنتی را بهصورت فردی یا مشارکتی برای امرار معاش ساختهاند که حکم کارگاههای زود بازده را دارند.
وی با بیان اینکه در مجموع در استان بوشهر حدود 5هزار لنج سنتی وجود دارد که حدود 70هزار نفر را بهصورت مستقیم مشغول به کار کرده است، تصریح میکند: در بندری نظیر بندر گناوه، بیش از یکهزار شناور سنتی فعال است که این تعداد ناوگان سنتی در هیچ کدام از دیگر بنادر ایران و حتی بنادر حاشیه خلیج فارس دیده نمیشود اما هیچ زیرساختی برای آنها ایجاد نشده است و به جای آن مصوباتی بدون همفکری و نظرخواهی از قشر ملوان، اتحادیه و نمایندگانشان برای آنها در نظر گرفته شده که در برخی حتی قابلیت اجرایی هم ندارند.
وی اضافه میکند: مصوبه اخیر درخصوص کالاهای ته لنجی موجب شده سفرهای سالی 6مرتبه لنج داران سنتی به 2 سفر کاهش یابد. در این مصوبه نام 100 قلم کالا برده شده اما بسیاری از اقلامی که واحدهای صنفی آنها در این بندر فعال است، جزو این مصوبه نیست بهخاطر همین بسیاری از واحدهای صنفی و مغازهها در این بنادر مجبور به تعطیلی شدند.
فروش گازوئیل با قیمت بنزین هواپیما به لنجداران
موسوی گمارانی با اشاره به سردرگمی مردم جنوب در بخش حملونقل دریایی و لنج داران سنتی میگوید: به طور مثال کفش و پوشاک در اقلام کالاهای مصوب نیست اما گمرک میگوید این اقلام را بیاورید، لنج داران هم میآورند ولی در مسیر برگشت، گشتهای دریابانی آنها را متوقف میکنند و این کالاهای ته لنجی را بهعنوان قاچاق حساب میکنند، از طرف دیگر اقلام دیگری نظیر میوه خشک در این مصوبه آمده که از قبل نیز معاملاتی برای آنها در این بنادر انجام نمیشد و کاربرد و استفادهای در این بندر نداشته است.
وی، گران بودن سوخت را از دیگر مشکل عمده لنج داران سنتی عنوان میکند و میافزاید: هم اکنون سوخت گازوئیل برای لنج داران سنتی، لیتری حدود 8هزار تومان است که گویی بنزین هواپیما میخرند. سوخت مصرفی این قشر آزاد و بهصورت بانکرینگ است یعنی مطابق با قیمتی که صاحبان کشتیهای کشورهای خارجی، از ایران میخرند.
رئیس هیأت مدیره اتحادیه لنج داران و حملونقل دریایی استان بوشهر با مقایسه درباره حجم کالاهای حملونقل شده دراین بنادر میگوید: حجم کالاهای ملوانی و ته لنجیهایی که بهصورت سالانه و حتی با انجام 6 سفر وارد میشود به اندازه واردات کالاهای یک روز گمرکات بزرگ کشور نیست.
موسوی گمارانی میافزاید: افزایش قیمت ارز و بهدنبال آن افزایش قیمت سوخت مصرفی آنها، شیوع ویروس کرونا آنها را زمینگیر کرده و محدودیت برای آوردن برخی کالاها، آنها را با مشکل مواجه کرده است. وضعیت بازار بسیار نابسامان شده به طوری که 7هزار واحد صنفی با پروانه و حدود 4هزار واحد صنفی بدون پروانه که در گناوه معاملات سنتی دارند، امروز دچار مشکل شدهاند و این مشکلات منجر به تعطیلی اغلب مغازهها شده است.
وی به اهمیت موضوع دریابانی این لنج داران اشاره میکند و میگوید: لنجی که طبق مانیفست بار را قانونی حملونقل میکند نباید متوقف شود چون وقتی لنجی متوقف میشود باید به مبدأ برود و آنجا شاید ماهها طول میکشد که برگشت داده شود لذا ممکن است کالا از بین برود و این مشکل بزرگی است که لنج داران سنتی با آن روبه رو هستند.
قدر تجربههای سنتی ملوانان را بدانیم
رئیس هیأت مدیره اتحادیه لنج داران و حملونقل دریایی استان بوشهر با اشاره به مشکلات کمبود امکانات فرهنگی و شهری در این بنادر میگوید: ما به این مرزنشینان و ملوانان با تجربه نیاز داریم چون ناخداها و ملوانانی در این بنادر هستند که فقط با نگاه کردن به آب خلیج فارس و بدون استفاده از هیچ گونه دستگاه پیشرفته و... میتوانند بگویند در چه نقطه جغرافیایی قرار دارند، عمق آن قسمت از دریا چند متر است و حتی وضعیت صخرههای زیر آب را هم میتوانند حدس بزنند پس باید از این افراد باتجربه استفاده و آنها را یاری کرد.
وی اضافه میکند: این مرزنشینان و ساحل نشینان از شغل اجدادی و از درآمد محدود امرار معاشی که دارند، راضی هستند هم اکنون منتظر نگاه پدرانه مسئولان هستند و باید دولتمردان به آنها توجه ویژهای کنند چون اگر حرفه آنها متوقف شود نخستین و کوچکترین مشکلی که ایجاد میشود این است که این مرزها و سواحل از سکنه، خالی میشود.
موسوی گمارانی اظهار میدارد: در شرایطی قرار داریم که یا تحریم شدهایم یا در حال تحریمهای جدید هستیم اما این افراد بدون واسطه و رابطه با لنجهای سنتی وارد کشورهای حاشیه خلیج فارس میشوند و مواد اولیه کارخانههای کشور را تهیه میکنند بنابراین باید همفکری کرد که از این ناوگان سنتی که بدون رابطه و ضابطه، تحریمها را دور میزند بهره برد و نیازمندیهای کشور نظیر نیازهای دارویی و... را که تولید ملی آن در کشور وجود ندارد، از طریق آنها فراهم کنیم.
نیم نگاه
رئیس هیأت مدیره اتحادیه لنج داران و حمل و نقل دریایی استان بوشهر: در بندری نظیر بندر گناوه، بیش از یکهزار شناور سنتی فعال است که این تعداد ناوگان سنتی در هیچ کدام از دیگر بنادر ایران و حتی بنادر حاشیه خلیج فارس دیده نمی شود اما هیچ زیرساختی برای آنها ایجاد نشده است و به جای آن مصوباتی بدون همفکری و نظرخواهی از قشر ملوان، اتحادیه و نمایندگانشان برای آنها در نظر گرفته شده که در برخی حتی قابلیت اجرایی هم ندارند

سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
محاسبه به روزکمک هزینه ازدواج/ یعقوب ابراهیمزاده از ارومیه: فرزند من در سال 74 ازدواج کرده و تا به حال کمک هزینه آن را دریافت نکرده است. این کمک هزینه در سال 74 معادل یک سکه بهار آزادی بود. الان که میخواهیم آن را دریافت کنیم با محاسبه سال 74 آن را پرداخت میکنند که مبلغ ناچیزی است. در حال حاضر که سکه حدود 15 تا 16 میلیون تومان است. از مسئولان درخواست دارم کمک هزینه ازدواج را با محاسبه زمان حال پرداخت کنند.
نایاب بودن داروی انسولین/ آقای جهانبخش: مسئولان اعلام کردهاند که داروی انسولین و لوتوس به مقدار کافی وجود دارد در صورتی که ما هرچه در سطح شهر بهدنبال تهیه این دارو بودیم آن را پیدا نکردیم. انتشار چنین اخباری برای بیماران دارو نمیشود.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
محاسبه به روزکمک هزینه ازدواج/ یعقوب ابراهیمزاده از ارومیه: فرزند من در سال 74 ازدواج کرده و تا به حال کمک هزینه آن را دریافت نکرده است. این کمک هزینه در سال 74 معادل یک سکه بهار آزادی بود. الان که میخواهیم آن را دریافت کنیم با محاسبه سال 74 آن را پرداخت میکنند که مبلغ ناچیزی است. در حال حاضر که سکه حدود 15 تا 16 میلیون تومان است. از مسئولان درخواست دارم کمک هزینه ازدواج را با محاسبه زمان حال پرداخت کنند.
نایاب بودن داروی انسولین/ آقای جهانبخش: مسئولان اعلام کردهاند که داروی انسولین و لوتوس به مقدار کافی وجود دارد در صورتی که ما هرچه در سطح شهر بهدنبال تهیه این دارو بودیم آن را پیدا نکردیم. انتشار چنین اخباری برای بیماران دارو نمیشود.

تقلای نافرجام محور اسرائیلی- سعودی علیه ایران
امیر موسوی
کارشناس ارشد مسائل استراتژیک
پیروزی «جو بایدن»، کـــــانــدیــدای حـــزب دموکرات امریکا در صــــحنه انتخــــابات ریاست جمهوری این کشور بیش از همه برای متحدان عربی دولت امریکا گران تمام شده است. دولت دموکرات امریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما که در آن زمان «بایدن» به عنوان معاون، او را همراهی میکرد، برخلاف خواسته رژیم صهیونیستی و عربستان به توافق هستهای با ایران دست یافت. توافقی که در آن نگرانیهای اسرائیل و ریاض لحاظ نشده بود. نباید فراموش کرد که عربستان تا آخرین لحظات دستیابی به توافق هستهای برای جلوگیری از این رویداد تلاش کرد. چنانکه سعود فیصل، وزیر خارجه پیشین عربستان با هواپیمای خود راهی وین شد و با جان کری، وزیر خارجه وقت امریکا در داخل هواپیما دیدار کرد و کوشید این کشور را از توافق با ایران منصرف کند. این تلاشها در حالی بود که دولت اوباما خواستههای آنها را مد نظر قرار نداد و اینچنین بود که با حضور ترامپ در کاخ سفید، اسرائیل و عربستان به دولت امریکا کمک کردند تا همه دستاوردهای دولت اوباما بویژه درباره ایران را از میان ببرد که برجام یکی از مهمترین آنها بود. دولت ترامپ روابط گستردهای با عربستان سعودی برقرار کرد که بخش عمدهای از آن به خاطر حمایت این کشور از کمپین فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران بود.به نظر میرسد که حضور بایدن بار دیگر صهیونیستها و سعودیها را به نقطه اول برگرداند. به عنوان مثال در حالی که ترامپ از شهرکسازی در کرانه غربی حمایت میکرد، دولت دموکرات دیدگاه دیگری خواهد داشت و تشکیل دو دولت در اسرائیل را دنبال خواهد کرد.
دولت آقای بایدن در مهمترین اقدام، احیای برجام و باز کردن باب گفتوگو درباره سایر مسائل با ایران را دنبال خواهد کرد و این همان اقدامی است که بیش از پیش، اسرائیل و سعودیها را آشفته خواهد کرد. بسیار محتمل خواهد بود که دولت بایدن و رهبران دموکرات کنگره در روابط امریکا با کشورهای عربی از جمله عربستان بازنگری کنند. دموکراتها بویژه به دلیل نقض حقوق بشر از سوی کشورهایی مانند ریاض با آنها همذاتپنداری نمیکنند. دولت بایدن درباره عربستان دو مسأله دارد که حتماً پیگیری خواهد کرد؛ یکی موضوع جنگ یمن خواهد بود و دیگری بحث نقض حقوق بشر از سوی سعودیهاست که بویژه در ماجرای قتل جمال خاشقجی بازتاب زیادی پیدا کرد. اتفاقی که عملاً با حمایت ترامپ از خاندان سعود همراه شد. مسأله دیگری که به تازگی فاش شده، این است که دموکراتها متوجه شدهاند حکومت سعودی و شخص محمد بن سلمان درخلال رقابتهای انتخاباتی کمکهای مالی زیادی برای پیروزی ترامپ انجام دادهاند و بدترین اتفاق ممکن برای احزاب امریکایی است که یک کشور خارجی به یک حزب در رقابتهای انتخاباتی کمک کند. این مسألهای است که حتماً در رویکرد منطقهای دولت منتخب امریکا لحاظ خواهد شد. در چنین شرایطی حضور بایدن باعث نگرانی اسرائیل و عربستان شده و سران دو رژیم در تلاش برای نزدیکتر شدن به یکدیگر هستند و ممکن است عربستان تا پای اعلام عادی سازی روابط با تلآویو هم برود اما به نظر نمیرسد که این اتحاد چندان قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد. زیرا خود اسرائیل دریافتکننده کمک از امریکاست و توان چندانی برای کمک به ریاض ندارد و شاید محور همکاری دو طرف از همکاریهای تکنولوژیک، امنیتی و مخابراتی فراتر نرود. بنابراین اقدام سران اسرائیل و ریاض برای نزدیک شدن به یکدیگر صرفاً فضاسازی برای نمایش قدرت در برابر ایران و ارسال سیگنال به دولت آینده امریکا جهت همراهی با آنهاست و بیشتر از این نتیجهای نخواهد داشت. با در نظر گرفتن تحولات جاری میتوان اینطور نتیجه گرفت که اینک شرایط خوبی برای محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران فراهم شده است و کشورهایی مانند عربستان و امارات راهی ندارند جز اینکه به پیشنهادات ابتکاری مقامهای دولت جمهوری اسلامی که با هدف انجام گفت وگوهای منطقهای و تأمین امنیت دستهجمعی به وسیله خود کشورهای منطقه مطرح شده است، لبیک بگویند و از این طریق هم منابع مادی خود را نگه دارند و هم آرامش را برای منطقه پرآشوب خاورمیانه فراهم کنند.
کارشناس ارشد مسائل استراتژیک
پیروزی «جو بایدن»، کـــــانــدیــدای حـــزب دموکرات امریکا در صــــحنه انتخــــابات ریاست جمهوری این کشور بیش از همه برای متحدان عربی دولت امریکا گران تمام شده است. دولت دموکرات امریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما که در آن زمان «بایدن» به عنوان معاون، او را همراهی میکرد، برخلاف خواسته رژیم صهیونیستی و عربستان به توافق هستهای با ایران دست یافت. توافقی که در آن نگرانیهای اسرائیل و ریاض لحاظ نشده بود. نباید فراموش کرد که عربستان تا آخرین لحظات دستیابی به توافق هستهای برای جلوگیری از این رویداد تلاش کرد. چنانکه سعود فیصل، وزیر خارجه پیشین عربستان با هواپیمای خود راهی وین شد و با جان کری، وزیر خارجه وقت امریکا در داخل هواپیما دیدار کرد و کوشید این کشور را از توافق با ایران منصرف کند. این تلاشها در حالی بود که دولت اوباما خواستههای آنها را مد نظر قرار نداد و اینچنین بود که با حضور ترامپ در کاخ سفید، اسرائیل و عربستان به دولت امریکا کمک کردند تا همه دستاوردهای دولت اوباما بویژه درباره ایران را از میان ببرد که برجام یکی از مهمترین آنها بود. دولت ترامپ روابط گستردهای با عربستان سعودی برقرار کرد که بخش عمدهای از آن به خاطر حمایت این کشور از کمپین فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران بود.به نظر میرسد که حضور بایدن بار دیگر صهیونیستها و سعودیها را به نقطه اول برگرداند. به عنوان مثال در حالی که ترامپ از شهرکسازی در کرانه غربی حمایت میکرد، دولت دموکرات دیدگاه دیگری خواهد داشت و تشکیل دو دولت در اسرائیل را دنبال خواهد کرد.
دولت آقای بایدن در مهمترین اقدام، احیای برجام و باز کردن باب گفتوگو درباره سایر مسائل با ایران را دنبال خواهد کرد و این همان اقدامی است که بیش از پیش، اسرائیل و سعودیها را آشفته خواهد کرد. بسیار محتمل خواهد بود که دولت بایدن و رهبران دموکرات کنگره در روابط امریکا با کشورهای عربی از جمله عربستان بازنگری کنند. دموکراتها بویژه به دلیل نقض حقوق بشر از سوی کشورهایی مانند ریاض با آنها همذاتپنداری نمیکنند. دولت بایدن درباره عربستان دو مسأله دارد که حتماً پیگیری خواهد کرد؛ یکی موضوع جنگ یمن خواهد بود و دیگری بحث نقض حقوق بشر از سوی سعودیهاست که بویژه در ماجرای قتل جمال خاشقجی بازتاب زیادی پیدا کرد. اتفاقی که عملاً با حمایت ترامپ از خاندان سعود همراه شد. مسأله دیگری که به تازگی فاش شده، این است که دموکراتها متوجه شدهاند حکومت سعودی و شخص محمد بن سلمان درخلال رقابتهای انتخاباتی کمکهای مالی زیادی برای پیروزی ترامپ انجام دادهاند و بدترین اتفاق ممکن برای احزاب امریکایی است که یک کشور خارجی به یک حزب در رقابتهای انتخاباتی کمک کند. این مسألهای است که حتماً در رویکرد منطقهای دولت منتخب امریکا لحاظ خواهد شد. در چنین شرایطی حضور بایدن باعث نگرانی اسرائیل و عربستان شده و سران دو رژیم در تلاش برای نزدیکتر شدن به یکدیگر هستند و ممکن است عربستان تا پای اعلام عادی سازی روابط با تلآویو هم برود اما به نظر نمیرسد که این اتحاد چندان قابلیت عملیاتی شدن داشته باشد. زیرا خود اسرائیل دریافتکننده کمک از امریکاست و توان چندانی برای کمک به ریاض ندارد و شاید محور همکاری دو طرف از همکاریهای تکنولوژیک، امنیتی و مخابراتی فراتر نرود. بنابراین اقدام سران اسرائیل و ریاض برای نزدیک شدن به یکدیگر صرفاً فضاسازی برای نمایش قدرت در برابر ایران و ارسال سیگنال به دولت آینده امریکا جهت همراهی با آنهاست و بیشتر از این نتیجهای نخواهد داشت. با در نظر گرفتن تحولات جاری میتوان اینطور نتیجه گرفت که اینک شرایط خوبی برای محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران فراهم شده است و کشورهایی مانند عربستان و امارات راهی ندارند جز اینکه به پیشنهادات ابتکاری مقامهای دولت جمهوری اسلامی که با هدف انجام گفت وگوهای منطقهای و تأمین امنیت دستهجمعی به وسیله خود کشورهای منطقه مطرح شده است، لبیک بگویند و از این طریق هم منابع مادی خود را نگه دارند و هم آرامش را برای منطقه پرآشوب خاورمیانه فراهم کنند.

ایران و اجلاس 180 اوپک
مرتضی بهروزی فر
کارشناس انرژی
یکصد و هشتادمین اجلاس سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) و دوازدهمین نشست اوپک پلاس (اوپک و متحدان غیراوپکی نظیر روسیه) هفته آتی در حالی برگزار میشود که بازار در شرایطی خاص نسبت به نشستهای دو دور قبل قرار دارد. پس از چند ماه ناامیدی و ضعف ناشی از شیوع ویروس کرونا، در دو هفته اخیر با انتشار اخبار کشف واکسن، موجی از امیدواری نسبت به احیای تقاضای جهانی نفت در بازار شکل گرفته و احتمال داده میشود که بزودی محدودیتهای تردد کمتر شود. مسألهای که در روزهای گذشته روی قیمت نفت خام نیز مؤثر بوده و در آخرین جلسه معاملات آتی نفت خام، قیمت هر بشکه را به بیش از 48 دلار یعنی بالاترین میزان 9 ماه اخیر رسانده است.
اما مثبت شدن چشمانداز تقاضا از یک سو و لبریز شدن صبر برخی از کشورهای عضو در برابر توافق کاهش تولید تاریخی اوپک پلاس و تغییر در سطح تولید کشورهایی نظیر لیبی میتواند جلسه 180 اوپک را که در 30 نوامبر برگزار میشود، تحت تأثیر بگذارد. در این میان بازار نیز از اوپک پلاس انتظار دارد که برای حفظ قیمتها در سطح کنونی، دست به تمدید توافق کاهش تولید در سطح کنونی بزند و فراتر از مثبت شدن چشم اندازها عمل کند.
اوپک در 60 سال عمر فعالیت خود نشان داده که میتواند سازمانی برای تعیین کف قیمتهای نفت باشد و اکنون نیز چنین است. هر زمانی که شرایط بازار بد باشد، اوپک توانسته به یک توافق بر سر میزان عرضه دست یابد و به این ترتیب مانع از ریزش قیمتها شود. چراکه اعضای آن از عربستان و امارات تا ونزوئلا به درآمدهای نفتی وابسته هستند. اخیراً روسیه و چند کشور نفتی دیگر نیز بهعنوان یک کشور نفتی غیرعضو با توجه به نیازی که به درآمدهای نفتی دارند، در کنار این سازمان قرار گرفتهاند.
اما زمانی که قیمت نفت بالا میرود، این کشورها دیگر نیازی به همکاری بیشتر ندارند و در برخی از مواقع نیز تصمیم به قطع همکاریها و ترک سازمان میگیرند. لذا اگر قرار باشد که تغییری در ساختار اوپک رخ دهد، در دوران اوج قیمت نفت خواهد بود. ضمن آنکه میدانیم بهترین شرایط برای اثرگذاری برخی از کشورها مانند عربستان سعودی، کویت و امارات متحده بر بازار حضور در اوپک و همراه کردن سایر اعضا با تصمیمات خود است و حداقل برای شرایط بحرانی میخواهند که کشورهای دیگر را با خود همراه داشته باشند که کسری منابع بودجهای خود را به حداقل برسانند.
اما مسأله دیگری که میتواند در اجلاس 180 مورد بررسی قرار گیرد، ایران و قوت گرفتن احتمال لغو تحریمهای نفتی آن با اظهارات رئیس جمهوری جدید امریکاست، اما از آنجایی که فعلاً اتفاق جدیدی در میزان صادرات نفت ایران و درآمدهای نفتی کشور رخ نداده است، به نظر میرسد که ایران باید در این اجلاس تنها بر اهمیت حیات اوپک برای شرایط دشوار بازار تأکید داشته باشد و به موضوعاتی که هنوز تغییری در آن دیده نمیشود، پرداخته نشود.
ضمن آنکه نیاز به طرح این مسأله نیز وجود ندارد و همه کشورهای عضو میدانند که اگر روزی تحریمهای ایران برداشته شود و نفت ایران بخواهد وارد بازار شود و توافق کاهش تولیدی برقرار باشد، در چنین شرایطی اگر همکاری لازم را نداشته باشند، متضرر اصلی خودشان هستند، چراکه بعید به نظر میرسد که ایران بیش از این متضرر شود و شرایط کنونی صادرات و درآمد نفتی ایران نمیتواند از وضع کنونی وخیمتر شود.
لذا همه کشورها میدانند که در صورت بازگشت نفت ایران به بازار تنها راه برای حفظ ثبات، همراه کردن ایران با سایر کشورهاست و هر نوع جنگ قیمتی به ضرر خودشان تمام میشود. کشورهای عربی، روسیه و امریکا همگی به نفت در قیمتهای بالای 50 دلار در بشکه نیاز دارند و بههمین خاطر اگر روزی تحریمهای ایران برداشته شود، به احتمال قوی با ایران همکاریهای لازم را انجام میدهند. البته نباید تاریخ را فراموش کرد و باید به ذهن سپرد که زمان برجام و بازگشت ایران به بازار سعودیها ناراحتترین اعضای بازار بودند و ممکن است که الان نیز هر اقدامی انجام دهند تا تحریمهای ایران برداشته نشود یا اگر قرار است اتفاقی رخ دهد، این موضوع تا جای ممکن با تأخیر انجام شود.
به هر حال، با اهمیت مسائل عراق، لیبی و امارات و خبر کشف واکسن بعید است که ایران موضوع اصلی اجلاس 180 اوپک و دوازدهمین نشست اوپک پلاس باشد، اما کشور باید با هوشیاری کامل در این نشست حاضر شود و بهعنوان یک ظرفیت بالقوه در سازمان، اعضا را متحد کند. اکنون قیمتها در حد مطلوبی قرار دارد و این احتمال میرود که اوپک پلاس به تمدید توافق کاهش تولید در سطح 7.6 میلیون بشکه در روز برای ماههای آتی رأی دهد تا در روزهای آخر 2020 بخشی از کمبود منابع خود را جبران کند.
کارشناس انرژی
یکصد و هشتادمین اجلاس سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) و دوازدهمین نشست اوپک پلاس (اوپک و متحدان غیراوپکی نظیر روسیه) هفته آتی در حالی برگزار میشود که بازار در شرایطی خاص نسبت به نشستهای دو دور قبل قرار دارد. پس از چند ماه ناامیدی و ضعف ناشی از شیوع ویروس کرونا، در دو هفته اخیر با انتشار اخبار کشف واکسن، موجی از امیدواری نسبت به احیای تقاضای جهانی نفت در بازار شکل گرفته و احتمال داده میشود که بزودی محدودیتهای تردد کمتر شود. مسألهای که در روزهای گذشته روی قیمت نفت خام نیز مؤثر بوده و در آخرین جلسه معاملات آتی نفت خام، قیمت هر بشکه را به بیش از 48 دلار یعنی بالاترین میزان 9 ماه اخیر رسانده است.
اما مثبت شدن چشمانداز تقاضا از یک سو و لبریز شدن صبر برخی از کشورهای عضو در برابر توافق کاهش تولید تاریخی اوپک پلاس و تغییر در سطح تولید کشورهایی نظیر لیبی میتواند جلسه 180 اوپک را که در 30 نوامبر برگزار میشود، تحت تأثیر بگذارد. در این میان بازار نیز از اوپک پلاس انتظار دارد که برای حفظ قیمتها در سطح کنونی، دست به تمدید توافق کاهش تولید در سطح کنونی بزند و فراتر از مثبت شدن چشم اندازها عمل کند.
اوپک در 60 سال عمر فعالیت خود نشان داده که میتواند سازمانی برای تعیین کف قیمتهای نفت باشد و اکنون نیز چنین است. هر زمانی که شرایط بازار بد باشد، اوپک توانسته به یک توافق بر سر میزان عرضه دست یابد و به این ترتیب مانع از ریزش قیمتها شود. چراکه اعضای آن از عربستان و امارات تا ونزوئلا به درآمدهای نفتی وابسته هستند. اخیراً روسیه و چند کشور نفتی دیگر نیز بهعنوان یک کشور نفتی غیرعضو با توجه به نیازی که به درآمدهای نفتی دارند، در کنار این سازمان قرار گرفتهاند.
اما زمانی که قیمت نفت بالا میرود، این کشورها دیگر نیازی به همکاری بیشتر ندارند و در برخی از مواقع نیز تصمیم به قطع همکاریها و ترک سازمان میگیرند. لذا اگر قرار باشد که تغییری در ساختار اوپک رخ دهد، در دوران اوج قیمت نفت خواهد بود. ضمن آنکه میدانیم بهترین شرایط برای اثرگذاری برخی از کشورها مانند عربستان سعودی، کویت و امارات متحده بر بازار حضور در اوپک و همراه کردن سایر اعضا با تصمیمات خود است و حداقل برای شرایط بحرانی میخواهند که کشورهای دیگر را با خود همراه داشته باشند که کسری منابع بودجهای خود را به حداقل برسانند.
اما مسأله دیگری که میتواند در اجلاس 180 مورد بررسی قرار گیرد، ایران و قوت گرفتن احتمال لغو تحریمهای نفتی آن با اظهارات رئیس جمهوری جدید امریکاست، اما از آنجایی که فعلاً اتفاق جدیدی در میزان صادرات نفت ایران و درآمدهای نفتی کشور رخ نداده است، به نظر میرسد که ایران باید در این اجلاس تنها بر اهمیت حیات اوپک برای شرایط دشوار بازار تأکید داشته باشد و به موضوعاتی که هنوز تغییری در آن دیده نمیشود، پرداخته نشود.
ضمن آنکه نیاز به طرح این مسأله نیز وجود ندارد و همه کشورهای عضو میدانند که اگر روزی تحریمهای ایران برداشته شود و نفت ایران بخواهد وارد بازار شود و توافق کاهش تولیدی برقرار باشد، در چنین شرایطی اگر همکاری لازم را نداشته باشند، متضرر اصلی خودشان هستند، چراکه بعید به نظر میرسد که ایران بیش از این متضرر شود و شرایط کنونی صادرات و درآمد نفتی ایران نمیتواند از وضع کنونی وخیمتر شود.
لذا همه کشورها میدانند که در صورت بازگشت نفت ایران به بازار تنها راه برای حفظ ثبات، همراه کردن ایران با سایر کشورهاست و هر نوع جنگ قیمتی به ضرر خودشان تمام میشود. کشورهای عربی، روسیه و امریکا همگی به نفت در قیمتهای بالای 50 دلار در بشکه نیاز دارند و بههمین خاطر اگر روزی تحریمهای ایران برداشته شود، به احتمال قوی با ایران همکاریهای لازم را انجام میدهند. البته نباید تاریخ را فراموش کرد و باید به ذهن سپرد که زمان برجام و بازگشت ایران به بازار سعودیها ناراحتترین اعضای بازار بودند و ممکن است که الان نیز هر اقدامی انجام دهند تا تحریمهای ایران برداشته نشود یا اگر قرار است اتفاقی رخ دهد، این موضوع تا جای ممکن با تأخیر انجام شود.
به هر حال، با اهمیت مسائل عراق، لیبی و امارات و خبر کشف واکسن بعید است که ایران موضوع اصلی اجلاس 180 اوپک و دوازدهمین نشست اوپک پلاس باشد، اما کشور باید با هوشیاری کامل در این نشست حاضر شود و بهعنوان یک ظرفیت بالقوه در سازمان، اعضا را متحد کند. اکنون قیمتها در حد مطلوبی قرار دارد و این احتمال میرود که اوپک پلاس به تمدید توافق کاهش تولید در سطح 7.6 میلیون بشکه در روز برای ماههای آتی رأی دهد تا در روزهای آخر 2020 بخشی از کمبود منابع خود را جبران کند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سالروز وفات حضرت معصومه (س) را تسلیت می گوییم
-
بسیج، ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران است
-
عشق به ایران را از پدرم دارم
-
راهحل بزرگ تغییر شرایط ایران و امریکا
-
آبهای جهان زیر پرچم ایران
-
برای ۲۱میلیوننفر واکسن کرونا میخریم
-
خداحافظی با چکهای حامل
-
تصحیح سیاستها و رعایت انصاف کسبه
-
چگونه دموکراسی را از فناوری نجات دهیم
-
مظنه صداگیر اتوبان و درپوش فاضلاب چند؟
-
میلیچ؛ فرشته نجات فکری
-
«چین» پرشتاب ترین کشور جهان در توسعه اقتصاد دیجیتال
-
فراموشی میراث دریانوردی ایرانی در تنگنای معیشت
-
سلام ایران
-
تقلای نافرجام محور اسرائیلی- سعودی علیه ایران
-
ایران و اجلاس 180 اوپک

اخبارایران آنلاین