
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به دنبال بازارسازی برای صنایع دیجیتال داخلی هستیم
سوسن صادقی
خبرنگار
بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی مخابرات، فناوری اطلاعات (تلکام) و راهحلهای نوآورانه که بعد از دو سال وقفه بهعلت شیوع پاندمی کرونا و با شعار «تحول دیجیتال و توسعه پایدار» از دوم دی ماه در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران آغاز به کار کرده بود، دیروز (پنجم دی ماه) به کار خود پایان داد و در این نمایشگاه بر بازارسازی که ضرورت حمایت از تولید داخل است، تأکید شد.
ظرفیت خوب تولیدات ICT
بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی تلکام همزمان با سال تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها با هدف تعامل با بازیگران حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور و ارائه محصولات متنوع و سرویسهای مختلف ارتباطی اپراتورها در فضایی به وسعت تقریبی ۱۰ هزار مترمربع در سالنهای 7، 8 و 9 محل دائمی نمایشگاههای تهران و با حضور بیش از ۹۰ شرکت برتر در حوزه ICT و شرکتهای دانش بنیان برگزار شد. عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در بازدید از این نمایشگاه از ظرفیتهای خوب کشور در حوزه تولید تجهیزات صنعت مخابرات شامل تجهیزاتی از جمله مودم، لینکهای رادیویی، آنتن، روتر، سوئیچ و سرور و غیره ابراز رضایت کرد و به «ایران» گفت: با تخصص و تعهدی که در جوانان این کشور وجود دارد، آنها در خیلی از حوزهها محصولات بسیار باکیفیتی تولید کردهاند و امیدواریم با حمایت فعالان این بخش، شاهد رشد و شکوفایی باشیم.
زارعپور در پاسخ به سؤال «ایران» مبنی بر اینکه بهترین حمایت از تولید داخل در صنعت مخابرات را چه میدانید، گفت: بهترین حمایت از تولید داخل این است که بازارسازی و مزیتسازی برای محصولات داخلی صورت گیرد تا تولیدکنندگان بتوانند در داخل کشور محصولات خود را بفروشند.
زارعپور با اشاره به اینکه شرکتهای داخلی حوزه مخابرات باید محصولات خود را از لحاظ کیفی نیز ارتقا دهند تا قابلیت رقابت داشته باشد، افزود: وزارت ارتباطات در حال هماهنگی با اپراتورها و فعالان این حوزه است تا در صورت نیاز به تجهیزات، سیاستهای خود را به سمت حمایت از تولید داخل پیش ببرند.بهگفته وزیر ارتباطات و فناوري اطلاعات، ظرفیتهای خوبی در کشور در حوزه تولید تجهیزات از جمله مودم، لینکهای رادیویی، آنتن، روتر، سوئیچ و سرور وجود دارد.
وی درباره استفاده از برخی قطعات وارداتی در تجهیزات تولید داخل نیز گفت: ممکن است برخی از قطعات تجهیزات تولید داخل، تولید خارج و مونتاژ باشد ولی این مسأله طبیعی است و حتی کشورهای امریکایی نیز از تولیدات مونتاژ کشورهای آسیای جنوب شرقی استفاده میکنند.
تست سرعت 800 مگی 5G
به گفته فعالان حاضر در این دوره از نمایشگاه تأمین کنندگان بزرگ غایب بودند ولی با وجود غایبان چند نکته در این نمایشگاه قابل توجه است. یکی از نکات برجسته در این نمایشگاه بحث نمایش نسل پنجم ارتباطی یعنی 5G است. دو اپراتور اول و دوم دستاوردهای خود را در این زمینه به نمایش گذاشتند. سامانه آموزشی جراحی روباتیک سینا داخلی، روباتی که با نسل پنجم ارتباطی یعنی 5G قادر است که با اینترنت پرسرعت با تأخیر بسیار اندک با بیمارستان و مکانی که پزشک حضور دارد، ارتباط برقرار کرده و جراحی را انجام دهد. بهعبارتی یکی از اپراتورها زیرساخت این روبات را فراهم کرده است تا از شبکه پرسرعت این اپراتور استفاده کرده و مأموریت خود را انجام دهد. حتی وزیر ارتباطات نیز با حضور در غرفه اپراتور دوم، سرعت اینترنت 5G را تست کرد که سرعت آن ۸۰۰ مگ بود. وی بعد از مشاهده سرعت این فناوری نوین ابراز امیدواری کرد که نسل پنجم ارتباطی با سرمایهگذاری و بومیسازی محصولات در کشور توسعه یابد و مردم نیز بتوانند این سرعت را درک کنند.
یکی دیگر از موارد جالب توجه در این رویداد بحث استفاده از اینترنت اشیا در جاده بود. جاده هوشمند که پلتفرم آن نیز ایرانی است، قادر است سنسورهایی را که در جادهها کار گذاشته میشود آنالیز کرده و به تلفن همراه مخاطب ارسال کند تا رانندگان را از خطرات جادهای دور کند.
رفع موانع تولید داخل
در این رویداد شرکتها انواع محصولات مختلف تولید داخل خود از جمله، بیتیاس، روتر، مودم، تلفن همراه، دکل، سرور و... به نمایش گذاشتند و در گفتوگو با «ایران» خواهان حمایت دولت در خرید محصولات داخلی شدند.
امیرحسین استاد حسین یکی از حاضران در این رویداد، شرکت دانش بنیان ما وسایل ارتباطی و مخابراتی، سامانههای جهت یاب و بیتیاس، پایش ماهوارهای و حفاظت پیرامونی و ... تولید میکند و 90 درصد تجهیزات محصولات تولید شده ما بومی و تنها 10 درصد آن های تک و وارداتی است که آن هم بهدلیل مقرون به صرفه نبودن ساخت آن وارد میشود دقیقاً اتفاقی که در تمام دنیا در حال رخ دادن است.وی افزود: نیاز تولیدکنندگان داخلی این است که اپراتورها محصولات تولید شده داخلی را خریداری کرده و استفاده کنند که خوشبختانه محصولات بیتی اس تولید شده شرکت ما هم اکنون از سوی اپراتور اول تلفن همراه خریداری و استفاده میشود.بهگفته این فعال این درحالی است که پیشتر این اپراتور این تجهیزات را از خارج وارد میکرد.
به اعتقاد این فعال صنعت مخابرات، تولید داخل مزیتهای زیادی مانند صرفهجویی ارزی، قیمت پایینتر و اشتغال بیشتر و ارائه خدمات و گارانتی داخل کشور را در بردارد.
علی رضایی یکی دیگر از فعالانی است که محصولاتی مانند بیسیم دستی و دیجیتال و لینکهای ماکرویوی تولید خود را به نمایش گذاشته است، درباره مشکلات بخش تولید صنعت مخابرات گفت: مواد اولیه برخی از تولیدات ما در داخل وجود ندارد و امکان تولید آن نیز بهدلیل مقرون به صرفه نبودن وجود ندارد. بنابراین ما مجبور هستیم که آنها را وارد کنیم ولی به علت وجود تشابه اسمی محصولات به سختی میتوانیم کارشناسان را توجیه کرده و ثبت سفارش انجام دهیم از اینرو امیدواریم که دولت این دسته از مشکلات را رفع کند.
سیاوش کردانی دیگر فعالی که در تولید کافه outdoor مخابراتی برای انتقال دیتا به منازل فعال است نیز معتقد است که استاندارد مشخص و از قبل تعیین شده مکتوبی وجود ندارد و برای اینکه تأییدیه استاندارد بگیریم زمان طولانی صرف میشود و در این حین بهدلیل نوسانات ارزی متضرر میشویم.این تولیدکننده صنعت مخابرات گفت: برای پایان دادن به مشکل استاندارد بهتر است کتابچهای از استانداردها در تولیدات محصولات مخابرات مانند نظام مهندسی تهیه شود تا تولیدکننده بداند که چه استانداردهایی را باید رعایت کند تا تأییدیه بگیرد.
کیوان عباسی تولیدکننده شبکه روتر و سوئیچ نیز گفت: هم اکنون از 2 هزار دستگاه تولید شده ما استفاده میشود ولی امکان واردات برخی از قطعات که برخی کشورها در دنیا سازنده آن هستند، وجود ندارد از اینرو از دولت انتظار داریم این مسیر را برای تولیدکنندگان داخلی هموار کنند تا با وارد کردن این 10 درصد بتوانیم تجهیزات مورد نیاز کشور را در حوزه روتر، سوئیچ و... تولید کنیم.
خبرنگار
بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی مخابرات، فناوری اطلاعات (تلکام) و راهحلهای نوآورانه که بعد از دو سال وقفه بهعلت شیوع پاندمی کرونا و با شعار «تحول دیجیتال و توسعه پایدار» از دوم دی ماه در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران آغاز به کار کرده بود، دیروز (پنجم دی ماه) به کار خود پایان داد و در این نمایشگاه بر بازارسازی که ضرورت حمایت از تولید داخل است، تأکید شد.
ظرفیت خوب تولیدات ICT
بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی تلکام همزمان با سال تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها با هدف تعامل با بازیگران حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور و ارائه محصولات متنوع و سرویسهای مختلف ارتباطی اپراتورها در فضایی به وسعت تقریبی ۱۰ هزار مترمربع در سالنهای 7، 8 و 9 محل دائمی نمایشگاههای تهران و با حضور بیش از ۹۰ شرکت برتر در حوزه ICT و شرکتهای دانش بنیان برگزار شد. عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در بازدید از این نمایشگاه از ظرفیتهای خوب کشور در حوزه تولید تجهیزات صنعت مخابرات شامل تجهیزاتی از جمله مودم، لینکهای رادیویی، آنتن، روتر، سوئیچ و سرور و غیره ابراز رضایت کرد و به «ایران» گفت: با تخصص و تعهدی که در جوانان این کشور وجود دارد، آنها در خیلی از حوزهها محصولات بسیار باکیفیتی تولید کردهاند و امیدواریم با حمایت فعالان این بخش، شاهد رشد و شکوفایی باشیم.
زارعپور در پاسخ به سؤال «ایران» مبنی بر اینکه بهترین حمایت از تولید داخل در صنعت مخابرات را چه میدانید، گفت: بهترین حمایت از تولید داخل این است که بازارسازی و مزیتسازی برای محصولات داخلی صورت گیرد تا تولیدکنندگان بتوانند در داخل کشور محصولات خود را بفروشند.
زارعپور با اشاره به اینکه شرکتهای داخلی حوزه مخابرات باید محصولات خود را از لحاظ کیفی نیز ارتقا دهند تا قابلیت رقابت داشته باشد، افزود: وزارت ارتباطات در حال هماهنگی با اپراتورها و فعالان این حوزه است تا در صورت نیاز به تجهیزات، سیاستهای خود را به سمت حمایت از تولید داخل پیش ببرند.بهگفته وزیر ارتباطات و فناوري اطلاعات، ظرفیتهای خوبی در کشور در حوزه تولید تجهیزات از جمله مودم، لینکهای رادیویی، آنتن، روتر، سوئیچ و سرور وجود دارد.
وی درباره استفاده از برخی قطعات وارداتی در تجهیزات تولید داخل نیز گفت: ممکن است برخی از قطعات تجهیزات تولید داخل، تولید خارج و مونتاژ باشد ولی این مسأله طبیعی است و حتی کشورهای امریکایی نیز از تولیدات مونتاژ کشورهای آسیای جنوب شرقی استفاده میکنند.
تست سرعت 800 مگی 5G
به گفته فعالان حاضر در این دوره از نمایشگاه تأمین کنندگان بزرگ غایب بودند ولی با وجود غایبان چند نکته در این نمایشگاه قابل توجه است. یکی از نکات برجسته در این نمایشگاه بحث نمایش نسل پنجم ارتباطی یعنی 5G است. دو اپراتور اول و دوم دستاوردهای خود را در این زمینه به نمایش گذاشتند. سامانه آموزشی جراحی روباتیک سینا داخلی، روباتی که با نسل پنجم ارتباطی یعنی 5G قادر است که با اینترنت پرسرعت با تأخیر بسیار اندک با بیمارستان و مکانی که پزشک حضور دارد، ارتباط برقرار کرده و جراحی را انجام دهد. بهعبارتی یکی از اپراتورها زیرساخت این روبات را فراهم کرده است تا از شبکه پرسرعت این اپراتور استفاده کرده و مأموریت خود را انجام دهد. حتی وزیر ارتباطات نیز با حضور در غرفه اپراتور دوم، سرعت اینترنت 5G را تست کرد که سرعت آن ۸۰۰ مگ بود. وی بعد از مشاهده سرعت این فناوری نوین ابراز امیدواری کرد که نسل پنجم ارتباطی با سرمایهگذاری و بومیسازی محصولات در کشور توسعه یابد و مردم نیز بتوانند این سرعت را درک کنند.
یکی دیگر از موارد جالب توجه در این رویداد بحث استفاده از اینترنت اشیا در جاده بود. جاده هوشمند که پلتفرم آن نیز ایرانی است، قادر است سنسورهایی را که در جادهها کار گذاشته میشود آنالیز کرده و به تلفن همراه مخاطب ارسال کند تا رانندگان را از خطرات جادهای دور کند.
رفع موانع تولید داخل
در این رویداد شرکتها انواع محصولات مختلف تولید داخل خود از جمله، بیتیاس، روتر، مودم، تلفن همراه، دکل، سرور و... به نمایش گذاشتند و در گفتوگو با «ایران» خواهان حمایت دولت در خرید محصولات داخلی شدند.
امیرحسین استاد حسین یکی از حاضران در این رویداد، شرکت دانش بنیان ما وسایل ارتباطی و مخابراتی، سامانههای جهت یاب و بیتیاس، پایش ماهوارهای و حفاظت پیرامونی و ... تولید میکند و 90 درصد تجهیزات محصولات تولید شده ما بومی و تنها 10 درصد آن های تک و وارداتی است که آن هم بهدلیل مقرون به صرفه نبودن ساخت آن وارد میشود دقیقاً اتفاقی که در تمام دنیا در حال رخ دادن است.وی افزود: نیاز تولیدکنندگان داخلی این است که اپراتورها محصولات تولید شده داخلی را خریداری کرده و استفاده کنند که خوشبختانه محصولات بیتی اس تولید شده شرکت ما هم اکنون از سوی اپراتور اول تلفن همراه خریداری و استفاده میشود.بهگفته این فعال این درحالی است که پیشتر این اپراتور این تجهیزات را از خارج وارد میکرد.
به اعتقاد این فعال صنعت مخابرات، تولید داخل مزیتهای زیادی مانند صرفهجویی ارزی، قیمت پایینتر و اشتغال بیشتر و ارائه خدمات و گارانتی داخل کشور را در بردارد.
علی رضایی یکی دیگر از فعالانی است که محصولاتی مانند بیسیم دستی و دیجیتال و لینکهای ماکرویوی تولید خود را به نمایش گذاشته است، درباره مشکلات بخش تولید صنعت مخابرات گفت: مواد اولیه برخی از تولیدات ما در داخل وجود ندارد و امکان تولید آن نیز بهدلیل مقرون به صرفه نبودن وجود ندارد. بنابراین ما مجبور هستیم که آنها را وارد کنیم ولی به علت وجود تشابه اسمی محصولات به سختی میتوانیم کارشناسان را توجیه کرده و ثبت سفارش انجام دهیم از اینرو امیدواریم که دولت این دسته از مشکلات را رفع کند.
سیاوش کردانی دیگر فعالی که در تولید کافه outdoor مخابراتی برای انتقال دیتا به منازل فعال است نیز معتقد است که استاندارد مشخص و از قبل تعیین شده مکتوبی وجود ندارد و برای اینکه تأییدیه استاندارد بگیریم زمان طولانی صرف میشود و در این حین بهدلیل نوسانات ارزی متضرر میشویم.این تولیدکننده صنعت مخابرات گفت: برای پایان دادن به مشکل استاندارد بهتر است کتابچهای از استانداردها در تولیدات محصولات مخابرات مانند نظام مهندسی تهیه شود تا تولیدکننده بداند که چه استانداردهایی را باید رعایت کند تا تأییدیه بگیرد.
کیوان عباسی تولیدکننده شبکه روتر و سوئیچ نیز گفت: هم اکنون از 2 هزار دستگاه تولید شده ما استفاده میشود ولی امکان واردات برخی از قطعات که برخی کشورها در دنیا سازنده آن هستند، وجود ندارد از اینرو از دولت انتظار داریم این مسیر را برای تولیدکنندگان داخلی هموار کنند تا با وارد کردن این 10 درصد بتوانیم تجهیزات مورد نیاز کشور را در حوزه روتر، سوئیچ و... تولید کنیم.

عرضه اولیه سهام سرخابیها تا پایان بهمن
گروه ورزشی/ خصوصی بودن استقلال و پرسپولیس و قرار نداشتن آنها بین شرکتهای تجاری یکی مهمترین ایراداتی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا به این 2 باشگاه وارد کرده و باعث شده تا سرخابیها در آستانه حذف از لیگ قهرمانان قرار بگیرند. در این شرایط، رئیس کل سازمان خصوصیسازی در برنامه «تیتر امشب» که از شبکه خبر پخش شد، در خصوص واگذاری استقلال و پرسپولیس گفت: «با توجه به مشکلاتی که به وجود آمده، در حال رایزنی برای حل مشکل این 2 باشگاه و بهدنبال بهبود کیفیت اداره آنها از طریق واگذاری هستیم و تا پایان بهمن ماه هم حتماً عرضه سهام استقلال و پرسپولیس را در بورس خواهیم داشت. البته این لزوماً به معنای واگذاری کامل این 2 باشگاه نیست. چرا که تا به تضمین سودآوری یک شرکت یا باشگاه اطمینان پیدا نکردیم، حتماً باید در عرضه اولیه آن در بورس تأمل کنیم تا سودآوری مستمر آنها تضمین شود.»
حسین قربانزاده با اشاره به اینکه حق پخش تلویزیونی مهمترین منبع درآمدزایی باشگاهها محسوب میشود، ادامه داد: «تا زمانی که در کشور ما صدا و سیما، این دو باشگاه، وزارت ورزش و مجلس در این مقوله یعنی حق پخش تلویزیونی به حکم مشخصی نرسند که این حکم مشخص بهعنوان درآمد اصلی این دو باشگاه اجرایی شود در خصوص واگذاری آنها باید همیشه نگران باشیم.»
او همچنین عنوان کرد: «ارزشگذاری این دو باشگاه در فروردین سالجاری انجام شده که بر این اساس باشگاه پرسپولیس 1800 میلیارد تومان و باشگاه استقلال 1600 میلیارد تومان مطابق گزارشات کارشناس رسمی حسابداری ارزشگذاری شدهاند که البته بخش عمده آن مربوط برند باشگاهها است و مطابق آن برند پرسپولیس 1100 میلیارد تومان و برند استقلال 1000 میلیارد تومان ارزشگذاری شده است. در همین شرایط نامناسب بورس، شرکت پتروشیمی هلدینگ خلیج فارس که ارزش کلی آن 300 هزار میلیارد است، 18 درصد سهامش واگذار میشود که با توجه به قیمت پایین سرخابیها مطمئن باشید استقبال خوبی از آنها میشود.» معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی یادآور شد: «پیشنهاد این است که تا بهمن ماه امسال این دو باشگاه را در بورس پذیرهنویسی کنیم؛ یعنی افزایش سرمایه آنها را از محل صرف سهام داشته باشیم و پول حاصل از فروش 20 درصد سهم این باشگاهها در بورس به جای واریز به خزانه به داخل باشگاه برای اصلاح ساختار بیاید تا هم شرایط مالی باشگاه بهبود یابد و هم هوادار پولش را در باشگاه خرج کند. ضمن این که واگذاری بلوکی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم فعلاً در دستور کار نیست.»
قربانزاده در زمینه مشکل به وجود آمده برای استقلال و پرسپولیس برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا گفت: «یکی از مواردی که AFC روی آن تأکید دارد این است که هر شخص حقوقی که به نوعی درگیر مالکیت، مدیریت و کنترل و سرمایهگذاری در این باشگاه است نباید در باشگاه دیگر مستقیم یا غیرمستقیم در عملکرد، عزل و نصب و سهام آن تأثیر داشته باشد؛ برای همین ترکیب مجامع تغییر کند که در روزهای آینده این اتفاق خواهد افتاد و کرسیهای مجمع این باشگاهها بین وزرا تقسیم میشود.»
او با اشاره به این که صورتهای مالی جدید پرسپولیس و استقلال تا 15 دی قرار است به ما وعده داده شود، گفت: «آخرین صورت مالی دو باشگاه مربوط به سال 1399 است که بر اساس آن زیان انباشته باشگاه استقلال 200 میلیارد تومان و باشگاه پرسپولیس 150 میلیارد تومان است که این زیانها بهدلیل عدم درآمدزایی آنهاست. برای همین باید باید منتظر باشیم که صورتهای مالی آنها دریافت و موارد هیأت پذیرش بورس هم شفاف شود تا واگذاری استقلال و پرسپولیس در بورس اتفاق بیفتد. برای AFC هم باید تا 2 روز آینده مدارک تفکیک مدیریتی 2 باشگاه را به علاوه برنامه واگذاری آنها ارسال کنیم تا مشکلات حضور در لیگ قهرمانان رفع شود.»
حسین قربانزاده با اشاره به اینکه حق پخش تلویزیونی مهمترین منبع درآمدزایی باشگاهها محسوب میشود، ادامه داد: «تا زمانی که در کشور ما صدا و سیما، این دو باشگاه، وزارت ورزش و مجلس در این مقوله یعنی حق پخش تلویزیونی به حکم مشخصی نرسند که این حکم مشخص بهعنوان درآمد اصلی این دو باشگاه اجرایی شود در خصوص واگذاری آنها باید همیشه نگران باشیم.»
او همچنین عنوان کرد: «ارزشگذاری این دو باشگاه در فروردین سالجاری انجام شده که بر این اساس باشگاه پرسپولیس 1800 میلیارد تومان و باشگاه استقلال 1600 میلیارد تومان مطابق گزارشات کارشناس رسمی حسابداری ارزشگذاری شدهاند که البته بخش عمده آن مربوط برند باشگاهها است و مطابق آن برند پرسپولیس 1100 میلیارد تومان و برند استقلال 1000 میلیارد تومان ارزشگذاری شده است. در همین شرایط نامناسب بورس، شرکت پتروشیمی هلدینگ خلیج فارس که ارزش کلی آن 300 هزار میلیارد است، 18 درصد سهامش واگذار میشود که با توجه به قیمت پایین سرخابیها مطمئن باشید استقبال خوبی از آنها میشود.» معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی یادآور شد: «پیشنهاد این است که تا بهمن ماه امسال این دو باشگاه را در بورس پذیرهنویسی کنیم؛ یعنی افزایش سرمایه آنها را از محل صرف سهام داشته باشیم و پول حاصل از فروش 20 درصد سهم این باشگاهها در بورس به جای واریز به خزانه به داخل باشگاه برای اصلاح ساختار بیاید تا هم شرایط مالی باشگاه بهبود یابد و هم هوادار پولش را در باشگاه خرج کند. ضمن این که واگذاری بلوکی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم فعلاً در دستور کار نیست.»
قربانزاده در زمینه مشکل به وجود آمده برای استقلال و پرسپولیس برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا گفت: «یکی از مواردی که AFC روی آن تأکید دارد این است که هر شخص حقوقی که به نوعی درگیر مالکیت، مدیریت و کنترل و سرمایهگذاری در این باشگاه است نباید در باشگاه دیگر مستقیم یا غیرمستقیم در عملکرد، عزل و نصب و سهام آن تأثیر داشته باشد؛ برای همین ترکیب مجامع تغییر کند که در روزهای آینده این اتفاق خواهد افتاد و کرسیهای مجمع این باشگاهها بین وزرا تقسیم میشود.»
او با اشاره به این که صورتهای مالی جدید پرسپولیس و استقلال تا 15 دی قرار است به ما وعده داده شود، گفت: «آخرین صورت مالی دو باشگاه مربوط به سال 1399 است که بر اساس آن زیان انباشته باشگاه استقلال 200 میلیارد تومان و باشگاه پرسپولیس 150 میلیارد تومان است که این زیانها بهدلیل عدم درآمدزایی آنهاست. برای همین باید باید منتظر باشیم که صورتهای مالی آنها دریافت و موارد هیأت پذیرش بورس هم شفاف شود تا واگذاری استقلال و پرسپولیس در بورس اتفاق بیفتد. برای AFC هم باید تا 2 روز آینده مدارک تفکیک مدیریتی 2 باشگاه را به علاوه برنامه واگذاری آنها ارسال کنیم تا مشکلات حضور در لیگ قهرمانان رفع شود.»

ارز دولتیدارو حذف نمیشود
معاون اول رئیسجمهور گفت: آزادسازی ارز ترجیحی برای بخش دارو نه در کوتاه مدت و نه در بلندمدت به هیچ وجه در دولت مطرح نیست و انتظار میرود صنایع داروسازی با قیمتگذاری مناسب به رفع نیازمندیهای دارویی کشور کمک کنند.
بهگزارش ایسنا، محمد مخبر صبح روز یکشنبه در جلسهای با اعضای سندیکای داروی انسانی افزود: تأمین و تولید ۹۷ درصد از داروی مورد نیاز کشور توسط صنایع داروسازی مایه افتخار برای این بخش صنعت کشور است و انتظار داریم با حل مشکلات و همفکری و همکاری دولت و صنایع داروسازی ۳ درصد مابقی نیازهای کشور در زمینه دارو بویژه بیماران صعب العلاج در کشور تهیه و تولید شود. وی هرگونه هزینه برای تأمین سلامت و بهداشت مردم را وظیفه ذاتی دولت و یک سرمایهگذاری بلندمدت برای آینده کشور دانست و ادامه داد: سه رأس مثلث صنعت داروسازی، شرکتهای بیمه و وزارت بهداشت باید با همفکری، همکاری و هماهنگی یکدیگر در جهت کاهش مشکلات مردم و حمایت از آنها در حوزه تأمین دارو و حفظ سلامت جامعه حرکت کنند. مخبر با اشاره به برخی از مشکلات پیش آمده در روزهای گذشته برای تأمین داروی برخی از بیماران در کشور تصریح کرد: قابل قبول نیست که با وجود چنین صنعت داروسازی قوی و قدیمی در کشور مشکلات این چنینی برای برخی از بیماران بهوجود آید.
وی اظهارداشت: از صنعت داروسازی کشور انتظار داریم تا با مدیریت قیمتگذاری و همکاری وزارت بهداشت، وضعیت دارو در کشور به گونهای اداره شود که مردم برای تأمین دارو در داروخانهها دچار مشکل نشوند.
۲ پیشنهاد برای جلوگیری از افزایش قیمت دارو
مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو نیز در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به اینکه ارز ترجیحی باعث فساد میشود، گفت: پیشنهاد ما برای جلوگیری از افزایش قیمت دارو پوشش بیمهای یا صدور کارت سلامت است.
دکتر سیدحیدر محمدی افزود: برای اینکه با حذف ارز دولتی یک دفعه مصرفکنندگان را با افزایش قیمت مواجه نکنیم، راهکارهایی از قبیل پوشش مابهالتفاوت نرخ دارو توسط بیمه یا کارتهای سلامت قابل شارژ پیشنهاد شده است.
وی ادامه داد: ما در سازمان غذا و دارو نمیگوییم ارز دولتی حذف شود بلکه میگوییم یارانه آن باید جابهجا شود؛ چنانچه تفاوت قیمت ارز دولتی و آزاد چند برابر است و با حذف ارز دولتی قیمت دارو به طور طبیعی به همان نسبت افزایش پیدا میکند، پیشنهاد ما این بود به شرطی میگوییم که ارز ترجیحی حذف و تک نرخی شود که برای اقلام دارویی و تجهیزات پزشکی بودجه ثابت در نظر گرفته و مابهالتفاوت از طریق سازمانهای بیمهگر به بیماران تعلق بگیرد و آنها به نحوی پرداختی بیمار را ثابت نگه دارند و بیمار احساس نکند که دارو گران شده است، از طرفی پیشنهاد کارت هوشمند سلامت نیز ارائه شده که بهعنوان یارانه سلامت در اختیار خانوادهها قرار گیرد؛ ولی در هر حال تمام این پیشنهادها برای این است که این ارزی که در اختیار تولیدکننده در ابتدای زنجیره تعلق میگیرد و فسادهای بسیاری دارد حذف و مسیر اصلاح شود.
بهگزارش ایسنا، محمد مخبر صبح روز یکشنبه در جلسهای با اعضای سندیکای داروی انسانی افزود: تأمین و تولید ۹۷ درصد از داروی مورد نیاز کشور توسط صنایع داروسازی مایه افتخار برای این بخش صنعت کشور است و انتظار داریم با حل مشکلات و همفکری و همکاری دولت و صنایع داروسازی ۳ درصد مابقی نیازهای کشور در زمینه دارو بویژه بیماران صعب العلاج در کشور تهیه و تولید شود. وی هرگونه هزینه برای تأمین سلامت و بهداشت مردم را وظیفه ذاتی دولت و یک سرمایهگذاری بلندمدت برای آینده کشور دانست و ادامه داد: سه رأس مثلث صنعت داروسازی، شرکتهای بیمه و وزارت بهداشت باید با همفکری، همکاری و هماهنگی یکدیگر در جهت کاهش مشکلات مردم و حمایت از آنها در حوزه تأمین دارو و حفظ سلامت جامعه حرکت کنند. مخبر با اشاره به برخی از مشکلات پیش آمده در روزهای گذشته برای تأمین داروی برخی از بیماران در کشور تصریح کرد: قابل قبول نیست که با وجود چنین صنعت داروسازی قوی و قدیمی در کشور مشکلات این چنینی برای برخی از بیماران بهوجود آید.
وی اظهارداشت: از صنعت داروسازی کشور انتظار داریم تا با مدیریت قیمتگذاری و همکاری وزارت بهداشت، وضعیت دارو در کشور به گونهای اداره شود که مردم برای تأمین دارو در داروخانهها دچار مشکل نشوند.
۲ پیشنهاد برای جلوگیری از افزایش قیمت دارو
مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو نیز در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به اینکه ارز ترجیحی باعث فساد میشود، گفت: پیشنهاد ما برای جلوگیری از افزایش قیمت دارو پوشش بیمهای یا صدور کارت سلامت است.
دکتر سیدحیدر محمدی افزود: برای اینکه با حذف ارز دولتی یک دفعه مصرفکنندگان را با افزایش قیمت مواجه نکنیم، راهکارهایی از قبیل پوشش مابهالتفاوت نرخ دارو توسط بیمه یا کارتهای سلامت قابل شارژ پیشنهاد شده است.
وی ادامه داد: ما در سازمان غذا و دارو نمیگوییم ارز دولتی حذف شود بلکه میگوییم یارانه آن باید جابهجا شود؛ چنانچه تفاوت قیمت ارز دولتی و آزاد چند برابر است و با حذف ارز دولتی قیمت دارو به طور طبیعی به همان نسبت افزایش پیدا میکند، پیشنهاد ما این بود به شرطی میگوییم که ارز ترجیحی حذف و تک نرخی شود که برای اقلام دارویی و تجهیزات پزشکی بودجه ثابت در نظر گرفته و مابهالتفاوت از طریق سازمانهای بیمهگر به بیماران تعلق بگیرد و آنها به نحوی پرداختی بیمار را ثابت نگه دارند و بیمار احساس نکند که دارو گران شده است، از طرفی پیشنهاد کارت هوشمند سلامت نیز ارائه شده که بهعنوان یارانه سلامت در اختیار خانوادهها قرار گیرد؛ ولی در هر حال تمام این پیشنهادها برای این است که این ارزی که در اختیار تولیدکننده در ابتدای زنجیره تعلق میگیرد و فسادهای بسیاری دارد حذف و مسیر اصلاح شود.

پناهی برای خانه به دوشان
یوسف حیدری
گزارش نویس
کمکم سر و کله شان پیدا میشود. با چهره های آفتابسوخته و لباسهایی که رد گونی ضایعات روی شانه و پشتشان مشخص است. در آهنی بزرگ رو به حیاط کوچکی پر از درخت و سبزه باز میشود. تابلوی بزرگ حسینیه با چراغهای نئون بالای در از انتهای خیابان خیام پیدا است. یکدیگر را خوب میشناسند و هر کدام با ساکی پر از لباس کهنه و کارتنهای مچاله شده داخل میشوند. میگویند دنیای این طرف در آهنی با بیرون آن فرق دارد. برخی از آنها سالهاست درگیر اعتیادند. همه آنها را به کارتن خوابی میشناسند اما اینجا نام خانه به دوش دارند. تکیهگاه آقا مرتضی علی چند سالی است تکیه گاه کارتن خوابهای محله هرندی شده و هرجای تهران باشند غروب چهارشنبههای مهربانی برای حمام و گرفتن لباس نو و غذا اینجا میآیند.
آدرس حسینیه هیأت الرضا را ازهرکسی بپرسی پارک هرندی و خیابانی را که انتهای آن به تکیهگاه آقا مرتضی علی(ع)میرسد ، نشان میدهند؛ جایی که با همه حسینیههای تهران فرق میکند. در اینجا هر ساعت از شبانهروز باز است. گوشه تکیه گاه تنور نانوایی هیأت روشن است و شاطر نانهای داغ را روی پیشخوان میاندازد. چند زن و دختر خردسال که کنار پنجره فلزی ایستاده بودند چند قرص نان برمیدارند و میروند. شاطر لواش بند را محکم به دیوار تنور میچسباند و خمیر بعدی را آماده میکند. میگوید: «حاج رضا خواسته هر روز از ساعت 5 عصر تا 11 شب نان بپزیم و به مردم نیازمند بدهیم. باور کنید خانوادههایی اینجا زندگی میکنند که حتی توان خرید نان هم ندارند. نان داغ را روی میز میاندازیم و هر کسی به اندازهای که نیاز داشته باشد برمیدارد. اینجا خبازخانه امالبنین است و تنور آن هم همیشه روشن.» شاگرد نانوا دستهای خالکوبی شدهاش را داخل تنور میبرد و نانها را روی میز می اندازد. انگار به گرمای آتش تنور عادت دارد. میگوید برخی از خانوادهها غذایشان همین چند قرص نان است. برای اینکه به همه نان برسد سعی میکنیم به هر کسی دو قرص نان بدهیم.
چند نفر از بچههای هیأت در حیاط مشغول هستند. یکی آب گرم حمام را کنترل میکند و دیگری لباسهایی را که مردم اهدا کردهاند داخل حسینیه میبرد. در چوبی بزرگ باز میشود. داخل حسینیه چند نفر به نماز ایستادهاند. در گوشهای هم چند پسر نوجوان مشغول پر کردن فرم و پاسخ به سؤالات هستند. دو پسر جوان که لباس روحانیت به تن دارند فرمها را از بچهها میگیرند و راهنمایی میکنند. همه آنها میخواهند در کلاس آموزش مداحی شرکت کنند، اما قرار است امشب درس کرامت را در چهارشنبه مهربانی یاد بگیرند.
عباس از بچههای قدیم هیأت است. چشمان پفکردهاش نشان از خستگی میدهد. میگوید شب گذشته که یلدا بود با بچههای هیأت به 700 خانواده نیازمند منطقه هرندی آذوقه و آجیل و میوه دادهاند و حالا امشب نوبت حمام و توزیع لباس و غذا به کارتن خوابها است. «به جای کارتن خواب به آنها خانه به دوش میگوییم. مثل ما هستند و اعتیاد و طرد شدن از خانواده آنها را به این روز انداخته است. همه چیز از خیریه بهشت امام حسن(ع) شروع شد. شاخهای از این خیریه به نام «خیلی دور خیلی نزدیک» که بچههای گروه جهادی بودند برای سرکشی به خانوادههای نیازمند اطراف تهران میرفتند و بعد از یک مدت احساس کردیم وقتی درهمین پایتخت این همه خانواده نیازمند وجود دارد چرا باید از تهران خارج شویم. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم مکانی را برای این کار اختصاص بدهیم. سه سال قبل این حسینیه افتتاح شد و اینجا مأمنی شد برای کمک به خانه به دوشان محله هرندی. اینجا بدون کمک ارگانهای دولتی ساخته شد. روزهای اول به دیدن کارتنخوابها میرفتیم. حاج عبدالرضا هلالی بانی این حرکت شدند و با حمایتهای این مداح اهل بیت و جوانان هیأت امروز بسیاری از خانوادههای نیازمند این منطقه تحت پوشش این تکیه قرار دارند. نذر آتش یکی از کارهایی است که هنوز هم ادامه دارد. شبهای سرد با پیت حلبی و چوب به دیدن کارتن خوابهای اطراف میدان شوش و دروازه غار میرویم. کنارشان مینشینیم و آتش روشن میکنیم. غذای گرم میدهیم و دعوت میکنیم شبها به تکیهگاه آقا مرتضی علی بیایند تا ما میزبانشان باشیم. اینجا علاوه بر نانوایی، شفاخانه حضرت زهرا(س) با تجهیزات کامل دندانپزشکی داریم که پزشکان جهادی بیماری دهان و دندان خانوادههای بیبضاعت و خانه به دوشها را درمان میکنند. هر شب هم میزبان خانه به دوشها هستیم و سفره غذا برای آنها در این حسینیه برپاست، اما ماجرای روزهای چهارشنبه با همه ایام هفته فرق میکند. هرکسی هنری دارد، حرفهای بلد است و میتواند کمک کند امروز میآید. یکی موی آنها را کوتاه میکند و من و چند نفر دیگر از بچهها بعد از استحمام آنها لباس نو به تنشان میکنیم. شاید اگر چهره آنها را لحظه ورود به تکیه نبینی باور نمیکنی کسی که تمیز و مرتب لباس نو به تن میکند همان خانه به دوش است. این لباسها و کمکها را هم با فراخوانی که در صفحات مجازی هیأت و حاج رضا هلالی داده میشود برای ما میفرستند. تعدادی از هیأتهای عزاداری هم غذای نذریشان را برای ما میفرستند تا به این خانه به دوشها بدهیم. شب یلدا هم میزبان 300 نفر از آنها بودیم. نکته جالب اینکه آنها کاملاً عدالتخواه هستند و کسی غذای دیگری را برنمیدارد. شاید باور نکنید ولی تنها خواسته آنها گوش شنوایی است که بدون قضاوت حرف های شان را بشنود. آنها را در آغوش میگیریم. از صبح زود تا غروب راه میروند و ضایعات جمع میکنند. غروب هم با پای ورمکرده و خسته اینجا میآیند. بازگشت یک نفر از آنها به زندگی برای ما همان هدفی است که دنبال میکنیم. چند نفر از آنها خواستند تا کمک کنیم مواد مخدر را کنار بگذارند. آنها را به کمپ معرفی میکنیم و بعد از پاک شدن به خانوادهها برمیگردانیم. همین دو هفته قبل یکی از همین خانه به دوشها بعد از استحمام و پوشیدن لباس نو گفت میخواهم نزد خانوادهام برگردم. او را به در خانهاش بردیم و اعضای خانواده بعد از دوسال او را دوباره پذیرفتند.»
چند بار در آینه خودش را برانداز میکند. انگار این لباسها برای او دوخته شدهاند. نزدیک میشود. میگوید: داداش خوشتیپ شدم، باور نمیکنم او همان کسی است که نیم ساعت قبل با آن سر و وضع دیدم. یکی از بچههای حسینیه با صدای بلند میگوید همیشه خوشتیپ بودی. سرش را پایین میاندازد و کنار سفره مینشیند تا غذا بخورد. امیرعلی 4 سالی است خانه به دوش شده. میگوید اعتیاد زندگیاش را آتش زد. «4 سال قبل همسرم طلاق گرفت. من ماندم و دختر 5 سالهام. او را به خانه مادرم بردم و زدم بیرون. 4 سال است در خیابانها میخوابم. موتور داشتم و با آن کار میکردم اما چند ماه قبل موتورم سرقت شد و مجبور شدم ضایعات جمع کنم. روزی 15 ساعت راه میروم و از شمال تا جنوب تهران ضایعات جمع میکنم. ضایعات را کیلو 6 هزار تومان میفروشیم، البته اگر چیزهای با ارزش تو ضایعات پیدا کنیم آنها را به محله خلازیر میبریم و به قیمت میفروشیم. با پول آن مواد میخرم و بخشی از آن را هم به مادر و دخترم میدهم. یک ماه قبل با این حسینیه آشنا شدم. یک شب وقتی از اینجا رد میشدم یکی از بچههای هیأت گفت اگه شام نخوردی بیا تو میهمان ما باش. با این سر و وضع خجالت میکشیدم اما وقتی داخل حسینیه شدم احساس غربت نکردم. خیلی از کارتن خوابها نشسته بودند و با احترام غذا میخوردند. به ما گفتند هر شب برای غذا بیاییم و چهارشنبهها هم حمام و آرایشگاه داریم. امروز هم برای اصلاح و حمام آمدم. وقتی لباسهای نو به تن کردم احساس میکردم آدم دیگهای شدم. باور کن دلم میخواد مواد مخدر را ترک کنم و پاک بشوم. نگاه مردم به ما خوب نیست. اگر در یک جمعی چیزی گم شود ما اولین متهم هستیم. فکر میکنند چون معتادیم دزد هم هستیم.» «پاچه شلوار را بالا میزند تا پاهایش را نشان بدهد. قوزک پا ورم کرده و چند زخم بزرگ کف پا دهان بازکردهاند. همان لحظه یکی از پرستاران داوطلب صدایش میزند تا پاهایش را پانسمان کند.»
گوشه حیاط چمباتمه زده است. گره روسری رنگ و رو رفتهاش را محکم میکند و لیوان چای داغ را بالا میکشد. مریم 5 سالی است خانه به دوش شده است. 36 سال دارد و 18 سالگی وقتی ازدواج کرد وارد دنیای تاریک اعتیاد شد. «پول نداشتیم کرایه خانه بدهیم و صاحبخانه ما را بیرون انداخت. من و همسرم معتاد هستیم و جایی برای ماندن نداشتیم. روزها ضایعات جمع میکنیم و شب در پارک و گرمخانه میخوابیم. دختر 17 ساله دارم که پیش مادرشوهرم زندگی میکند. پدر و مادر وخواهرم در تصادف کشته شدند. چند بار برای دیدن دخترم رفتم ولی حاضر نشد مرا ببیند. سه سال قبل هم پسرم به دنیا آمد. 7 ماهه بود که به دنیا آمد. معتاد بودم و کارت شناسایی هم نداشتم. مسئولان بیمارستان پسرم را گرفتند و تحویل بهزیستی دادند. الان هم نمیدانم کجاست. از کارتنخوابهای دیگر شنیدم اینجا با کارتن خوابها مهربان هستند و علاوه بر غذای گرم ، حمام و لباس نو در اختیارشان قرار میدهند.»
یکییکی با حوله تن پوش از حمام بیرون میآیند. سعید بعد از پوشیدن لباس بیرون میآید و سیگاری روشن میکند. نگاهی به بقیه کارتنخوابها که در صف انتظار برای حمام و کوتاه کردن مو هستند میاندازد و میگوید روی دیوار دستشوییهای پارک مینویسند ورود معتاد ممنوع اما اینجا با مهربانی پذیرای ما هستند و دست نوازش به تن زخمی ما میکشند. انگار اینجا خدا خیلی نزدیک است.
گزارش نویس
کمکم سر و کله شان پیدا میشود. با چهره های آفتابسوخته و لباسهایی که رد گونی ضایعات روی شانه و پشتشان مشخص است. در آهنی بزرگ رو به حیاط کوچکی پر از درخت و سبزه باز میشود. تابلوی بزرگ حسینیه با چراغهای نئون بالای در از انتهای خیابان خیام پیدا است. یکدیگر را خوب میشناسند و هر کدام با ساکی پر از لباس کهنه و کارتنهای مچاله شده داخل میشوند. میگویند دنیای این طرف در آهنی با بیرون آن فرق دارد. برخی از آنها سالهاست درگیر اعتیادند. همه آنها را به کارتن خوابی میشناسند اما اینجا نام خانه به دوش دارند. تکیهگاه آقا مرتضی علی چند سالی است تکیه گاه کارتن خوابهای محله هرندی شده و هرجای تهران باشند غروب چهارشنبههای مهربانی برای حمام و گرفتن لباس نو و غذا اینجا میآیند.
آدرس حسینیه هیأت الرضا را ازهرکسی بپرسی پارک هرندی و خیابانی را که انتهای آن به تکیهگاه آقا مرتضی علی(ع)میرسد ، نشان میدهند؛ جایی که با همه حسینیههای تهران فرق میکند. در اینجا هر ساعت از شبانهروز باز است. گوشه تکیه گاه تنور نانوایی هیأت روشن است و شاطر نانهای داغ را روی پیشخوان میاندازد. چند زن و دختر خردسال که کنار پنجره فلزی ایستاده بودند چند قرص نان برمیدارند و میروند. شاطر لواش بند را محکم به دیوار تنور میچسباند و خمیر بعدی را آماده میکند. میگوید: «حاج رضا خواسته هر روز از ساعت 5 عصر تا 11 شب نان بپزیم و به مردم نیازمند بدهیم. باور کنید خانوادههایی اینجا زندگی میکنند که حتی توان خرید نان هم ندارند. نان داغ را روی میز میاندازیم و هر کسی به اندازهای که نیاز داشته باشد برمیدارد. اینجا خبازخانه امالبنین است و تنور آن هم همیشه روشن.» شاگرد نانوا دستهای خالکوبی شدهاش را داخل تنور میبرد و نانها را روی میز می اندازد. انگار به گرمای آتش تنور عادت دارد. میگوید برخی از خانوادهها غذایشان همین چند قرص نان است. برای اینکه به همه نان برسد سعی میکنیم به هر کسی دو قرص نان بدهیم.
چند نفر از بچههای هیأت در حیاط مشغول هستند. یکی آب گرم حمام را کنترل میکند و دیگری لباسهایی را که مردم اهدا کردهاند داخل حسینیه میبرد. در چوبی بزرگ باز میشود. داخل حسینیه چند نفر به نماز ایستادهاند. در گوشهای هم چند پسر نوجوان مشغول پر کردن فرم و پاسخ به سؤالات هستند. دو پسر جوان که لباس روحانیت به تن دارند فرمها را از بچهها میگیرند و راهنمایی میکنند. همه آنها میخواهند در کلاس آموزش مداحی شرکت کنند، اما قرار است امشب درس کرامت را در چهارشنبه مهربانی یاد بگیرند.
عباس از بچههای قدیم هیأت است. چشمان پفکردهاش نشان از خستگی میدهد. میگوید شب گذشته که یلدا بود با بچههای هیأت به 700 خانواده نیازمند منطقه هرندی آذوقه و آجیل و میوه دادهاند و حالا امشب نوبت حمام و توزیع لباس و غذا به کارتن خوابها است. «به جای کارتن خواب به آنها خانه به دوش میگوییم. مثل ما هستند و اعتیاد و طرد شدن از خانواده آنها را به این روز انداخته است. همه چیز از خیریه بهشت امام حسن(ع) شروع شد. شاخهای از این خیریه به نام «خیلی دور خیلی نزدیک» که بچههای گروه جهادی بودند برای سرکشی به خانوادههای نیازمند اطراف تهران میرفتند و بعد از یک مدت احساس کردیم وقتی درهمین پایتخت این همه خانواده نیازمند وجود دارد چرا باید از تهران خارج شویم. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم مکانی را برای این کار اختصاص بدهیم. سه سال قبل این حسینیه افتتاح شد و اینجا مأمنی شد برای کمک به خانه به دوشان محله هرندی. اینجا بدون کمک ارگانهای دولتی ساخته شد. روزهای اول به دیدن کارتنخوابها میرفتیم. حاج عبدالرضا هلالی بانی این حرکت شدند و با حمایتهای این مداح اهل بیت و جوانان هیأت امروز بسیاری از خانوادههای نیازمند این منطقه تحت پوشش این تکیه قرار دارند. نذر آتش یکی از کارهایی است که هنوز هم ادامه دارد. شبهای سرد با پیت حلبی و چوب به دیدن کارتن خوابهای اطراف میدان شوش و دروازه غار میرویم. کنارشان مینشینیم و آتش روشن میکنیم. غذای گرم میدهیم و دعوت میکنیم شبها به تکیهگاه آقا مرتضی علی بیایند تا ما میزبانشان باشیم. اینجا علاوه بر نانوایی، شفاخانه حضرت زهرا(س) با تجهیزات کامل دندانپزشکی داریم که پزشکان جهادی بیماری دهان و دندان خانوادههای بیبضاعت و خانه به دوشها را درمان میکنند. هر شب هم میزبان خانه به دوشها هستیم و سفره غذا برای آنها در این حسینیه برپاست، اما ماجرای روزهای چهارشنبه با همه ایام هفته فرق میکند. هرکسی هنری دارد، حرفهای بلد است و میتواند کمک کند امروز میآید. یکی موی آنها را کوتاه میکند و من و چند نفر دیگر از بچهها بعد از استحمام آنها لباس نو به تنشان میکنیم. شاید اگر چهره آنها را لحظه ورود به تکیه نبینی باور نمیکنی کسی که تمیز و مرتب لباس نو به تن میکند همان خانه به دوش است. این لباسها و کمکها را هم با فراخوانی که در صفحات مجازی هیأت و حاج رضا هلالی داده میشود برای ما میفرستند. تعدادی از هیأتهای عزاداری هم غذای نذریشان را برای ما میفرستند تا به این خانه به دوشها بدهیم. شب یلدا هم میزبان 300 نفر از آنها بودیم. نکته جالب اینکه آنها کاملاً عدالتخواه هستند و کسی غذای دیگری را برنمیدارد. شاید باور نکنید ولی تنها خواسته آنها گوش شنوایی است که بدون قضاوت حرف های شان را بشنود. آنها را در آغوش میگیریم. از صبح زود تا غروب راه میروند و ضایعات جمع میکنند. غروب هم با پای ورمکرده و خسته اینجا میآیند. بازگشت یک نفر از آنها به زندگی برای ما همان هدفی است که دنبال میکنیم. چند نفر از آنها خواستند تا کمک کنیم مواد مخدر را کنار بگذارند. آنها را به کمپ معرفی میکنیم و بعد از پاک شدن به خانوادهها برمیگردانیم. همین دو هفته قبل یکی از همین خانه به دوشها بعد از استحمام و پوشیدن لباس نو گفت میخواهم نزد خانوادهام برگردم. او را به در خانهاش بردیم و اعضای خانواده بعد از دوسال او را دوباره پذیرفتند.»
چند بار در آینه خودش را برانداز میکند. انگار این لباسها برای او دوخته شدهاند. نزدیک میشود. میگوید: داداش خوشتیپ شدم، باور نمیکنم او همان کسی است که نیم ساعت قبل با آن سر و وضع دیدم. یکی از بچههای حسینیه با صدای بلند میگوید همیشه خوشتیپ بودی. سرش را پایین میاندازد و کنار سفره مینشیند تا غذا بخورد. امیرعلی 4 سالی است خانه به دوش شده. میگوید اعتیاد زندگیاش را آتش زد. «4 سال قبل همسرم طلاق گرفت. من ماندم و دختر 5 سالهام. او را به خانه مادرم بردم و زدم بیرون. 4 سال است در خیابانها میخوابم. موتور داشتم و با آن کار میکردم اما چند ماه قبل موتورم سرقت شد و مجبور شدم ضایعات جمع کنم. روزی 15 ساعت راه میروم و از شمال تا جنوب تهران ضایعات جمع میکنم. ضایعات را کیلو 6 هزار تومان میفروشیم، البته اگر چیزهای با ارزش تو ضایعات پیدا کنیم آنها را به محله خلازیر میبریم و به قیمت میفروشیم. با پول آن مواد میخرم و بخشی از آن را هم به مادر و دخترم میدهم. یک ماه قبل با این حسینیه آشنا شدم. یک شب وقتی از اینجا رد میشدم یکی از بچههای هیأت گفت اگه شام نخوردی بیا تو میهمان ما باش. با این سر و وضع خجالت میکشیدم اما وقتی داخل حسینیه شدم احساس غربت نکردم. خیلی از کارتن خوابها نشسته بودند و با احترام غذا میخوردند. به ما گفتند هر شب برای غذا بیاییم و چهارشنبهها هم حمام و آرایشگاه داریم. امروز هم برای اصلاح و حمام آمدم. وقتی لباسهای نو به تن کردم احساس میکردم آدم دیگهای شدم. باور کن دلم میخواد مواد مخدر را ترک کنم و پاک بشوم. نگاه مردم به ما خوب نیست. اگر در یک جمعی چیزی گم شود ما اولین متهم هستیم. فکر میکنند چون معتادیم دزد هم هستیم.» «پاچه شلوار را بالا میزند تا پاهایش را نشان بدهد. قوزک پا ورم کرده و چند زخم بزرگ کف پا دهان بازکردهاند. همان لحظه یکی از پرستاران داوطلب صدایش میزند تا پاهایش را پانسمان کند.»
گوشه حیاط چمباتمه زده است. گره روسری رنگ و رو رفتهاش را محکم میکند و لیوان چای داغ را بالا میکشد. مریم 5 سالی است خانه به دوش شده است. 36 سال دارد و 18 سالگی وقتی ازدواج کرد وارد دنیای تاریک اعتیاد شد. «پول نداشتیم کرایه خانه بدهیم و صاحبخانه ما را بیرون انداخت. من و همسرم معتاد هستیم و جایی برای ماندن نداشتیم. روزها ضایعات جمع میکنیم و شب در پارک و گرمخانه میخوابیم. دختر 17 ساله دارم که پیش مادرشوهرم زندگی میکند. پدر و مادر وخواهرم در تصادف کشته شدند. چند بار برای دیدن دخترم رفتم ولی حاضر نشد مرا ببیند. سه سال قبل هم پسرم به دنیا آمد. 7 ماهه بود که به دنیا آمد. معتاد بودم و کارت شناسایی هم نداشتم. مسئولان بیمارستان پسرم را گرفتند و تحویل بهزیستی دادند. الان هم نمیدانم کجاست. از کارتنخوابهای دیگر شنیدم اینجا با کارتن خوابها مهربان هستند و علاوه بر غذای گرم ، حمام و لباس نو در اختیارشان قرار میدهند.»
یکییکی با حوله تن پوش از حمام بیرون میآیند. سعید بعد از پوشیدن لباس بیرون میآید و سیگاری روشن میکند. نگاهی به بقیه کارتنخوابها که در صف انتظار برای حمام و کوتاه کردن مو هستند میاندازد و میگوید روی دیوار دستشوییهای پارک مینویسند ورود معتاد ممنوع اما اینجا با مهربانی پذیرای ما هستند و دست نوازش به تن زخمی ما میکشند. انگار اینجا خدا خیلی نزدیک است.

ایستگاه هشتم دست برتر ایران در مذاکرات
غیبت دو روزه فرانسه در مذاکرات وین باعث پیشرفت پیشنویسها شد
مذاکرات به ایستگاه هشتم رسیده است. علی باقری کنی مذاکرهکننده ارشد جمهوری اسلامی ایران به همراه بقیه اعضای این هیأت، صبح امروز دوشنبه برای حضور در هشتمین دور مذاکرات هستهای وارد وین شدهاند تا در دور جدید گفتوگوهای رفع تحریم شرکت کنند.
قرار است هشتمین دور مذاکرات در سطح معاونان وزیران خارجه ایران و ۱+۴ آغاز شود و بر اساس پیشنویس مشترک بهدست آمده در دور هفتم به گفتوگو در این خصوص بپردازند. قطار مذاکرات در حالی بهروز ششم دیماه رسیده که فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده است.
شش دور مذاکرات ناکام در وین
مذاکرات وین یک تا شش در اواخر دولت دوازدهم پیگیری شد. اما روال بهشدت کند مذاکرات، پافشاری غرب بر موضوعات فرابرجامی از جمله مذاکرات موشکی و منطقهای، پیچیده شدن موضوع تحریمها و قرار گرفتن تحریمها تحت عناوین و برچسبهای جدید باعث شد تا این مذاکرات ناموفق باشد.
زیاده خواهی امریکا و غرب حتی اعتراض مذاکره کنندگان کشورمان را هم در پی داشت. کاظم غریب آبادی از اعضای هیأت مذاکره کننده وین در این خصوص میگوید: «امریکا و غربیها بهدنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند.
این بار، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعداز هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی کنند و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.»
باید به این موضوع نیز توجه داشت که دولتمردان سابق کشورمان معتقدند بودند بدعهدی امریکا در برجام بهدلیل شخصیت دونالد ترامپ بوده است.
محمد جواد ظریف در تحلیل این موضوع گفته بود: «کسانی که به برجام ایراد میگرفتند که چرا امریکا از برجام خارج شد باید به این واقعیت توجه میکردند که تقریباً چیزی نمانده بود که آقای ترامپ از آن خارج نشده باشد. یعنی از INF خارج شد، از پاریس خارج شد، از نفتا خارج شد، از TPP خارج شد، از یونسکو خارج شد، از شورای حقوق بشر هم خارج شد!» بههمین دلیل دولتمردان اعتقاد داشتند که رفتن وی از اتاق بیضی شکل کاخ سفید منجر به تحول در سیاستهای امریکا نسبت به ایران نیز خواهد شد و رئیسجمهور دموکرات امریکا که اتفاقاً معاون باراک اوباما بوده است با فرمان اجرایی یا یک «خط خط کردن» به توافق با ایران بازخواهد گشت. اما این مهم اتفاق نیفتاد. جوبایدن بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و در روزهای ابتدایی قدرت گرفتن خود دهها فرمان اجرایی صادر کرد و بسیاری از تصمیمات ترامپ را لغو کرد اما این در خصوص ایران اتفاق نیفتاد و او حتی در هفتههای ابتدایی قدرت گرفتن خود نامی از برجام نبرد!
این اتفاق مهر تأییدی بر این تحلیل شد که اساساً نقض عهدهای مکرر امریکا (مانند تحریم ویزا و آیسا) در دولت اوباما و خروج یکجانبه از برجام در زمان ترامپ یک تصمیم راهبردی و حاکمیتی در این کشور بوده که جوبایدن نیز خود را به آن پایبند میداند و تا زمانی که ایران واکنش مناسبی به آن نشان ندهد، امریکا رفتار خود را اصلاح نخواهد کرد.
پایان انفعال در مقابل دشمنی
ماجرا از جایی شروع شد که دولت ایران ترجیح داد تا در مقابل کارزار فشار حداکثری امریکا و خروج یکجانبه امریکا از برجام واکنش قاطعی نشان ندهد و اعلام کند با اروپا برجام را ادامه خواهد داد. این رخداد همچون اصل برجام با عدم خوشبینی رهبرانقلاب همراه بود که منجر به اعلام شروط رهبرانقلاب برای انجام چنین سیاستی شد. شروطی همچون اینکه «اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض عهد امریکا صادر کند، همچنین باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد و حتی صریحاً به مقابله با تحریمهای امریکا اقدام کرده و فروش نفت ایران و همکاری با بانکهای ایران را تضمین کند» اما دولتمردان وقت بدون توجه به این شروط همچنان به اجرای یکطرفه برجام ادامه میدادند. تغییر فضای سیاسی کشور باعث شد تا مجلس شورای اسلامی دولت را ملزم به کاهش تعهدات برجامی و پایان دادن به عقبنشینیها کند. این رخداد البته به صراحت با مخالفت رئیسجمهور و سایر مقامهای دولت دوازدهم روبهرو شد؛ اما پیشبینی مجازات برای مسئولینی که بیتوجهی به این مصوبه نشان دهند و یکصدایی مقامات کشورمان در نهایت منجر به این شد تا دولتی که عقب نشینیها را آغاز کرده بود به شروع مجدد فعالیتهای هستهای و غنیسازی رو آورد.
مذاکره از جایگاه بازیگر مقتدر
سرعت گرفتن غنیسازی کشور و محدود کردن نظارتهای برجامی و فراپادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی باعث شد تا کم کم مسأله متعهد بودن کشورها با تعهدات برجامی مهم ارزیابی شود و دولت بایدن را به فکر فروببرد. اما سابقه شکست شش دور مذاکرات وین نشان داد که دولتی مقتدر باید از این ابزارهای قدرت برای تأمین منافع کشورمان استفاده کند. دولت سیزدهم که حیات اقتصادی و سیاسی خود و کشور را به مذاکرات گره نزده است با فعال کردن دیپلماسی اقتصادی، افزایش همکاری با همسایگان و کشورهای شرقی عملاً این پیام را صادر کرد که احیای توافق 2015 مسأله اصلی کشور نیست بلکه تنها یکی از موضوعات مورد پیگیری دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود.
ایران به صراحت اعلام کرده است تنها توافقی را که رفع کامل تحریمها در آن اعلام شده باشد خواهد پذیرفت، همچنین ایران به هیچ عنوان مذاکرات فرابرجامی و محدودیتهایی بیشتر از آنچه در برجام آمده را نخواهد پذیرفت. بههمین دلیل در مذاکراتی که از هشتم آذرماه آغاز شد پیشنویسهای ایران روی میز قرار گرفت و توانست پیشنویس سابق را بهطور قابل ملاحظهای اصلاح کند. این موضوع باعث شد تا مقامات اروپایی نیز به پذیرش هشتاد درصدی پیشنویسهای ایران اذعان کنند و پایان دور هفتم مذاکرات با رسیدن به یک پیشنویس مشترک و متفاوت به پایان برسد. اکنون مذاکرات وارد مرحله جدیدتری شده است. در مذاکرات پیش رو باید علاوه بر پایبند شدن طرف غربی به رفع کامل تحریمها، تضامین لازم و راستی آزمایی نیز محقق شود تا یکی از مشکلات ساختاری برجام که منجر به باز شدن مسیر بدعهدی امریکا شده بود مسدود گردد.
یک منبع آگاه در گفتوگو با ایرنا:
غیبت دو روزه فرانسه در مذاکرات وین باعث پیشرفت پیشنویسها شد
یک منبع با اشاره به مانعتراشی تیم مذاکره کننده فرانسه در وین گفت: پیشنویس وین در زمانی که فرانسویها نبودند پیشرفت داشت، اما به محض بازگشت آنها، کند شدن روند گفتوگوها محسوس بود.
این منبع آگاه درباره عملکرد تیم فرانسوی در دور پیشین مذاکرات وین افزود: تیم مذاکره کننده فرانسه نقش سازندهای در مذاکرات ایفا نمیکرد و عمدتاً با سنگاندازیهای خود سرعت پیشرفت در گفتوگوها را تا حد قابل توجهی پایین آورده بود.
در همین حال، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان نیز روز پنجشنبه در کنفرانس خبری مشترک با همتای عراقی، در پاسخ به سؤال خبرنگار ایرنا درباره جدیدترین وضعیت گفتوگوهای وین گفت: در مذاکرات قبلی در مجموع رویکرد برخی کشورهای اروپایی به طور مشخص فرانسه را سازنده ندیدیم؛ انتظار ما این است که طرف فرانسوی در مذاکرات بر نقش سازنده تمرکز و کمک کند.
این فرد که نخواست نامش فاش شود، درباره علت غیبت فرانسویها اظهار داشت: حضور نمایندگان فرانسه در اجلاس وزرای خارجه گروه ۷ در لیورپول و غیبت دو روزه آنها حین کار روی پیشنویسها در دور قبلی مذاکرات، باعث شد که متنها پیشرفت زیادی داشته باشد؛ اما دوباره بعد از بازگشت آنها از لیورپول، مجدداً روند اخلالگری آغاز شد.
این منبع آگاه افزود: پیشنویسها تا حد قابل قبولی پیشرفت کرده بود ولی بعد از بازگشت نمایندگان فرانسه از کنفرانس لیورپول و مخالفت آنها با پیشنویسها، مسیر مذاکرات مختل شد؛ این امر باعث شد که در جلسه داخلی بین کشورهای ۱+۴، بحثهایی شکل بگیرد.
به گزارش ایرنا، البته این اولین بار نیست که فرانسه قصد برهم زدن مذاکرات و بازی در نقش پلیس بد را دارد. فرانسویها در مذاکرات هستهای قبل از ۲۰۱۵ نیز مواضع مشابهی را اتخاذ کرده و به طور خاص دیدگاههای رژیم صهیونیستی را در قبال برجام، مدنظر قرار داده بودند.
فرانسه سال گذشته نیز در یک موضعگیری عجیب خواستار حضور کشورهای منطقه، بویژه عربستان در مذاکرات شده بود. این گفتوگوها که از ۸ آذر شروع شده بود، تاکنون با دو وقفه همراه بوده است؛ بار اول کشورهای اروپایی که از دریافت پیشنهاد مکتوب و جدی ایران متعجب شده بودند، درخواست تنفس و مشورت با پایتختهای خود دادند. بار دوم هم بر اساس اجماع تیمهای مختلف، طرفها پس از رسیدن به دستور کار مشخص و مشترک به پایتختها رفتند تا اینکه پس از تعطیلات مربوط به سال نو میلادی در شهر وین گفتوگوها را ادامه دهند.
قرار است هشتمین دور مذاکرات در سطح معاونان وزیران خارجه ایران و ۱+۴ آغاز شود و بر اساس پیشنویس مشترک بهدست آمده در دور هفتم به گفتوگو در این خصوص بپردازند. قطار مذاکرات در حالی بهروز ششم دیماه رسیده که فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده است.
شش دور مذاکرات ناکام در وین
مذاکرات وین یک تا شش در اواخر دولت دوازدهم پیگیری شد. اما روال بهشدت کند مذاکرات، پافشاری غرب بر موضوعات فرابرجامی از جمله مذاکرات موشکی و منطقهای، پیچیده شدن موضوع تحریمها و قرار گرفتن تحریمها تحت عناوین و برچسبهای جدید باعث شد تا این مذاکرات ناموفق باشد.
زیاده خواهی امریکا و غرب حتی اعتراض مذاکره کنندگان کشورمان را هم در پی داشت. کاظم غریب آبادی از اعضای هیأت مذاکره کننده وین در این خصوص میگوید: «امریکا و غربیها بهدنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند.
این بار، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعداز هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی کنند و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.»
باید به این موضوع نیز توجه داشت که دولتمردان سابق کشورمان معتقدند بودند بدعهدی امریکا در برجام بهدلیل شخصیت دونالد ترامپ بوده است.
محمد جواد ظریف در تحلیل این موضوع گفته بود: «کسانی که به برجام ایراد میگرفتند که چرا امریکا از برجام خارج شد باید به این واقعیت توجه میکردند که تقریباً چیزی نمانده بود که آقای ترامپ از آن خارج نشده باشد. یعنی از INF خارج شد، از پاریس خارج شد، از نفتا خارج شد، از TPP خارج شد، از یونسکو خارج شد، از شورای حقوق بشر هم خارج شد!» بههمین دلیل دولتمردان اعتقاد داشتند که رفتن وی از اتاق بیضی شکل کاخ سفید منجر به تحول در سیاستهای امریکا نسبت به ایران نیز خواهد شد و رئیسجمهور دموکرات امریکا که اتفاقاً معاون باراک اوباما بوده است با فرمان اجرایی یا یک «خط خط کردن» به توافق با ایران بازخواهد گشت. اما این مهم اتفاق نیفتاد. جوبایدن بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و در روزهای ابتدایی قدرت گرفتن خود دهها فرمان اجرایی صادر کرد و بسیاری از تصمیمات ترامپ را لغو کرد اما این در خصوص ایران اتفاق نیفتاد و او حتی در هفتههای ابتدایی قدرت گرفتن خود نامی از برجام نبرد!
این اتفاق مهر تأییدی بر این تحلیل شد که اساساً نقض عهدهای مکرر امریکا (مانند تحریم ویزا و آیسا) در دولت اوباما و خروج یکجانبه از برجام در زمان ترامپ یک تصمیم راهبردی و حاکمیتی در این کشور بوده که جوبایدن نیز خود را به آن پایبند میداند و تا زمانی که ایران واکنش مناسبی به آن نشان ندهد، امریکا رفتار خود را اصلاح نخواهد کرد.
پایان انفعال در مقابل دشمنی
ماجرا از جایی شروع شد که دولت ایران ترجیح داد تا در مقابل کارزار فشار حداکثری امریکا و خروج یکجانبه امریکا از برجام واکنش قاطعی نشان ندهد و اعلام کند با اروپا برجام را ادامه خواهد داد. این رخداد همچون اصل برجام با عدم خوشبینی رهبرانقلاب همراه بود که منجر به اعلام شروط رهبرانقلاب برای انجام چنین سیاستی شد. شروطی همچون اینکه «اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض عهد امریکا صادر کند، همچنین باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد و حتی صریحاً به مقابله با تحریمهای امریکا اقدام کرده و فروش نفت ایران و همکاری با بانکهای ایران را تضمین کند» اما دولتمردان وقت بدون توجه به این شروط همچنان به اجرای یکطرفه برجام ادامه میدادند. تغییر فضای سیاسی کشور باعث شد تا مجلس شورای اسلامی دولت را ملزم به کاهش تعهدات برجامی و پایان دادن به عقبنشینیها کند. این رخداد البته به صراحت با مخالفت رئیسجمهور و سایر مقامهای دولت دوازدهم روبهرو شد؛ اما پیشبینی مجازات برای مسئولینی که بیتوجهی به این مصوبه نشان دهند و یکصدایی مقامات کشورمان در نهایت منجر به این شد تا دولتی که عقب نشینیها را آغاز کرده بود به شروع مجدد فعالیتهای هستهای و غنیسازی رو آورد.
مذاکره از جایگاه بازیگر مقتدر
سرعت گرفتن غنیسازی کشور و محدود کردن نظارتهای برجامی و فراپادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی باعث شد تا کم کم مسأله متعهد بودن کشورها با تعهدات برجامی مهم ارزیابی شود و دولت بایدن را به فکر فروببرد. اما سابقه شکست شش دور مذاکرات وین نشان داد که دولتی مقتدر باید از این ابزارهای قدرت برای تأمین منافع کشورمان استفاده کند. دولت سیزدهم که حیات اقتصادی و سیاسی خود و کشور را به مذاکرات گره نزده است با فعال کردن دیپلماسی اقتصادی، افزایش همکاری با همسایگان و کشورهای شرقی عملاً این پیام را صادر کرد که احیای توافق 2015 مسأله اصلی کشور نیست بلکه تنها یکی از موضوعات مورد پیگیری دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود.
ایران به صراحت اعلام کرده است تنها توافقی را که رفع کامل تحریمها در آن اعلام شده باشد خواهد پذیرفت، همچنین ایران به هیچ عنوان مذاکرات فرابرجامی و محدودیتهایی بیشتر از آنچه در برجام آمده را نخواهد پذیرفت. بههمین دلیل در مذاکراتی که از هشتم آذرماه آغاز شد پیشنویسهای ایران روی میز قرار گرفت و توانست پیشنویس سابق را بهطور قابل ملاحظهای اصلاح کند. این موضوع باعث شد تا مقامات اروپایی نیز به پذیرش هشتاد درصدی پیشنویسهای ایران اذعان کنند و پایان دور هفتم مذاکرات با رسیدن به یک پیشنویس مشترک و متفاوت به پایان برسد. اکنون مذاکرات وارد مرحله جدیدتری شده است. در مذاکرات پیش رو باید علاوه بر پایبند شدن طرف غربی به رفع کامل تحریمها، تضامین لازم و راستی آزمایی نیز محقق شود تا یکی از مشکلات ساختاری برجام که منجر به باز شدن مسیر بدعهدی امریکا شده بود مسدود گردد.
یک منبع آگاه در گفتوگو با ایرنا:
غیبت دو روزه فرانسه در مذاکرات وین باعث پیشرفت پیشنویسها شد
یک منبع با اشاره به مانعتراشی تیم مذاکره کننده فرانسه در وین گفت: پیشنویس وین در زمانی که فرانسویها نبودند پیشرفت داشت، اما به محض بازگشت آنها، کند شدن روند گفتوگوها محسوس بود.
این منبع آگاه درباره عملکرد تیم فرانسوی در دور پیشین مذاکرات وین افزود: تیم مذاکره کننده فرانسه نقش سازندهای در مذاکرات ایفا نمیکرد و عمدتاً با سنگاندازیهای خود سرعت پیشرفت در گفتوگوها را تا حد قابل توجهی پایین آورده بود.
در همین حال، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان نیز روز پنجشنبه در کنفرانس خبری مشترک با همتای عراقی، در پاسخ به سؤال خبرنگار ایرنا درباره جدیدترین وضعیت گفتوگوهای وین گفت: در مذاکرات قبلی در مجموع رویکرد برخی کشورهای اروپایی به طور مشخص فرانسه را سازنده ندیدیم؛ انتظار ما این است که طرف فرانسوی در مذاکرات بر نقش سازنده تمرکز و کمک کند.
این فرد که نخواست نامش فاش شود، درباره علت غیبت فرانسویها اظهار داشت: حضور نمایندگان فرانسه در اجلاس وزرای خارجه گروه ۷ در لیورپول و غیبت دو روزه آنها حین کار روی پیشنویسها در دور قبلی مذاکرات، باعث شد که متنها پیشرفت زیادی داشته باشد؛ اما دوباره بعد از بازگشت آنها از لیورپول، مجدداً روند اخلالگری آغاز شد.
این منبع آگاه افزود: پیشنویسها تا حد قابل قبولی پیشرفت کرده بود ولی بعد از بازگشت نمایندگان فرانسه از کنفرانس لیورپول و مخالفت آنها با پیشنویسها، مسیر مذاکرات مختل شد؛ این امر باعث شد که در جلسه داخلی بین کشورهای ۱+۴، بحثهایی شکل بگیرد.
به گزارش ایرنا، البته این اولین بار نیست که فرانسه قصد برهم زدن مذاکرات و بازی در نقش پلیس بد را دارد. فرانسویها در مذاکرات هستهای قبل از ۲۰۱۵ نیز مواضع مشابهی را اتخاذ کرده و به طور خاص دیدگاههای رژیم صهیونیستی را در قبال برجام، مدنظر قرار داده بودند.
فرانسه سال گذشته نیز در یک موضعگیری عجیب خواستار حضور کشورهای منطقه، بویژه عربستان در مذاکرات شده بود. این گفتوگوها که از ۸ آذر شروع شده بود، تاکنون با دو وقفه همراه بوده است؛ بار اول کشورهای اروپایی که از دریافت پیشنهاد مکتوب و جدی ایران متعجب شده بودند، درخواست تنفس و مشورت با پایتختهای خود دادند. بار دوم هم بر اساس اجماع تیمهای مختلف، طرفها پس از رسیدن به دستور کار مشخص و مشترک به پایتختها رفتند تا اینکه پس از تعطیلات مربوط به سال نو میلادی در شهر وین گفتوگوها را ادامه دهند.

نگرانی از درهای نیمه باز مدارس
حضوری شدن مدارس یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مقابله با ویروس کرونا است
گروه اجتماعی/ این روزها زمان امتحانات دانشآموزان دوره متوسطه رسیده و بهصورت حضوری در حال برگزاری است؛ نگرانیها از افت تحصیلی دانشآموزان ادامه دارد و از سوی دیگر با وجود تلاش و تأکید آموزش و پرورش طی یک ماه گذشته بر آموزش حضوری، اما ترس و نگرانی برخی خانوادهها از ابتلای کودکان به کرونا و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس و حتی عدم تمایل برخی معلمان به بازگشایی باعث شده تا همچنان فضای آموزش در ابهام میان حضوری و غیر حضوری جلو برود. هر چند روز گذشته وزیر آموزش و پرورش به صراحت درباره احتمال شیوع واریانت امیکرون و تصمیم برای غیرحضوری شدن کامل آموزشها گفت که این وزارتخانه در این باره تخصص ندارد و تابع نظر ستاد کرونا خواهد بود اما بیان کرد: تا جایی که اطلاع دارم امیکرون کشندگی کم ولی انتشار سریع دارد. ما دستورالعملهای متعددی برای بازگشایی مدارس داریم و معتقدیم بازگشایی مدارس باید جدی و منظم باشد چراکه مدرسه خط مقدم آموزشوپرورش است و باید اقتدار خودش را در نظم برنامه درسی نشان دهد. اما شاید برخی جاها مدارس هنوز به آن بلوغ لازم نرسیده باشند.
در کنار عدم بلوغ کافی برخی مدارس که حالا در سال تحصیلی جدید آموزش حضوری یا مجازی بودنش به شورای مدارس سپرده شده است، بحث جدیتر رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
جداول و نمودارهای وزارت بهداشت این روزها خبر میدهد که وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور نگران کننده است و کارشناسان میگویند اگر مردم رعایت نکنند انتظار دارند پیک ششم در بهمن ماه پیک غالب باشد. به جز روند نزولی استفاده از ماسک، بهداشت فردی، فاصلهگذاری و… ایسنا خبر میدهد که آمارهای وزارت بهداشت میگوید «کارگاهها و صنایع کوچک زیر ۲۵ نفر، نانواییها و مدارس رتبههای اول تا سوم دریافت اخطار و معرفی به مراجع قضایی را بهدلیل نقض شیوهنامههای بهداشتی در هفته گذشته، به خود اختصاص دادهاند.»
این تازه در شرایطی است که همچنان آموزش مجازی از آموزشهای حضوری پیشی دارد.
آمیتیس رمضانی دبیر انجمن علمی بیماریهای عفونی و گرمسیری در ارتباط با خطر امیکرون به ایلنا گفته است: بیش از همه نگران گروه زیر ۱۲ سال هستیم که واکسینه نیستند. بهتر است مدارسی که حضوری هستند، حداقل برای مدتی تا زمانی که به ثبات برسیم، بسته باشند تا این شرایط باعث نشود که کودکان زیر ۱۲ سال به این خاطر دچار مشکل شوند.
چالشهای مهم و پر خطر عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس به متناسب نبودن فضای کلاسها با تعداد دانشآموزان باز میگردد که البته عموم مدارس در شیوه حضوری کلاسها را تقسیمبندی کردهاند. اما عدم رعایت فاصلهگذاری مناسب بین دانشآموزان و عدم رعایت چیدمان صندلی بر اساس فاصله در کنار عدم رعایت استفاده از ماسک در بین دانشآموزان و کارکنان مدرسه شرایط را در مدارس سخت کرده است و در سال تحصیلی گذشته بهدلیل بسته بودن کامل درهای مدارس کمتر در این باره از سوی آموزش و پرورش برنامهریزی یا فرهنگسازی صورت گرفت. در کنار همه اینها با توجه به معماری بسیاری از مدارس و قرار گرفتن در فصل سرد فراهم نبودن شرایط مناسب برای تهویه وجریان هوا در کلاسها نیز مزید بر علت است و همچنین بهدلیل برگزاری کلاسها در تعداد ساعاتی خارج از استاندارد همیشگی این روزها در مدارسی که کلاسهای حضوری دارند شاهد تجمع والدین در مقابل ورودی و خروجی مقابل مدارس هستیم که خود بر عدم رعایت پروتکلها میافزاید.
در این میان اما برخی مراکز هم برای پایش پروتکلهای بهداشتی مدارس دست به کار شدهاند. مهر خبر داد که محمد رضا سهرابی، معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با اشاره به اینکه حضوری شدن مدارس یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مقابله با ویروس کرونا است به طراحی سامانهای اختصاصی تحت عنوان سامانه پایش سلامت دانشآموزی خبر داده و گفته است: چنانچه دانشآموزی با هر علامت یا نشانهای از بیماری در مدرسه حاضر شود فوراً گزارش بیماری توسط سامانه مذکور به معاونت امور بهداشتی دانشگاه ارجاع داده خواهد شد. به محض اعلام نشانههای بیماری، توسط اولیای مدرسه در سامانه مذکور، مراقبین سلامت در کمترین زمان ممکن در مدرسه برای بررسی وضعیت دانشآموز و انجام تستهای مربوطه حاضر میشوند. بعد از معاینات اولیه و آزمایش پی سی آر، رصد موارد مشکوک و در ادامه نیاز به قرنطینه کردن، اقدامات لازم برای پیشگیری از گسترش موارد و شیوع بیماری انجام میشود.
سهرابی با اشاره به اینکه این نرم افزار بهصورت آنلاین در دسترس مدیران مدارس تهران قرار خواهد گرفت تأکید کرد: بر اساس اعتبار سنجی که انجام میشود، کاربر مشخصات دانشآموز علامت دار را وارد سامانه میکند و توسط معاونت امور بهداشتی، این موارد به نزدیکترین مرکز خدمات جامع سلامت ارجاع داده میشود. نتیجه ثبت در این سامانه به سامانه سیب نیز اضافه خواهد شد ضمن اینکه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بهعنوان متولی، این سامانه را به تمام دانشگاههای علوم پزشکی تهران تسری خواهد داد.
معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خاتمه خطاب به والدین توصیه کرد: اگر خود یا فرزندتان علامتهای مشکوک به کرونا دارید ضمن اعلام به مسئولان مدارس، از حضور در مدرسه و اماکن عمومی خودداری کنید.
در کنار عدم بلوغ کافی برخی مدارس که حالا در سال تحصیلی جدید آموزش حضوری یا مجازی بودنش به شورای مدارس سپرده شده است، بحث جدیتر رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
جداول و نمودارهای وزارت بهداشت این روزها خبر میدهد که وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور نگران کننده است و کارشناسان میگویند اگر مردم رعایت نکنند انتظار دارند پیک ششم در بهمن ماه پیک غالب باشد. به جز روند نزولی استفاده از ماسک، بهداشت فردی، فاصلهگذاری و… ایسنا خبر میدهد که آمارهای وزارت بهداشت میگوید «کارگاهها و صنایع کوچک زیر ۲۵ نفر، نانواییها و مدارس رتبههای اول تا سوم دریافت اخطار و معرفی به مراجع قضایی را بهدلیل نقض شیوهنامههای بهداشتی در هفته گذشته، به خود اختصاص دادهاند.»
این تازه در شرایطی است که همچنان آموزش مجازی از آموزشهای حضوری پیشی دارد.
آمیتیس رمضانی دبیر انجمن علمی بیماریهای عفونی و گرمسیری در ارتباط با خطر امیکرون به ایلنا گفته است: بیش از همه نگران گروه زیر ۱۲ سال هستیم که واکسینه نیستند. بهتر است مدارسی که حضوری هستند، حداقل برای مدتی تا زمانی که به ثبات برسیم، بسته باشند تا این شرایط باعث نشود که کودکان زیر ۱۲ سال به این خاطر دچار مشکل شوند.
چالشهای مهم و پر خطر عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس به متناسب نبودن فضای کلاسها با تعداد دانشآموزان باز میگردد که البته عموم مدارس در شیوه حضوری کلاسها را تقسیمبندی کردهاند. اما عدم رعایت فاصلهگذاری مناسب بین دانشآموزان و عدم رعایت چیدمان صندلی بر اساس فاصله در کنار عدم رعایت استفاده از ماسک در بین دانشآموزان و کارکنان مدرسه شرایط را در مدارس سخت کرده است و در سال تحصیلی گذشته بهدلیل بسته بودن کامل درهای مدارس کمتر در این باره از سوی آموزش و پرورش برنامهریزی یا فرهنگسازی صورت گرفت. در کنار همه اینها با توجه به معماری بسیاری از مدارس و قرار گرفتن در فصل سرد فراهم نبودن شرایط مناسب برای تهویه وجریان هوا در کلاسها نیز مزید بر علت است و همچنین بهدلیل برگزاری کلاسها در تعداد ساعاتی خارج از استاندارد همیشگی این روزها در مدارسی که کلاسهای حضوری دارند شاهد تجمع والدین در مقابل ورودی و خروجی مقابل مدارس هستیم که خود بر عدم رعایت پروتکلها میافزاید.
در این میان اما برخی مراکز هم برای پایش پروتکلهای بهداشتی مدارس دست به کار شدهاند. مهر خبر داد که محمد رضا سهرابی، معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با اشاره به اینکه حضوری شدن مدارس یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مقابله با ویروس کرونا است به طراحی سامانهای اختصاصی تحت عنوان سامانه پایش سلامت دانشآموزی خبر داده و گفته است: چنانچه دانشآموزی با هر علامت یا نشانهای از بیماری در مدرسه حاضر شود فوراً گزارش بیماری توسط سامانه مذکور به معاونت امور بهداشتی دانشگاه ارجاع داده خواهد شد. به محض اعلام نشانههای بیماری، توسط اولیای مدرسه در سامانه مذکور، مراقبین سلامت در کمترین زمان ممکن در مدرسه برای بررسی وضعیت دانشآموز و انجام تستهای مربوطه حاضر میشوند. بعد از معاینات اولیه و آزمایش پی سی آر، رصد موارد مشکوک و در ادامه نیاز به قرنطینه کردن، اقدامات لازم برای پیشگیری از گسترش موارد و شیوع بیماری انجام میشود.
سهرابی با اشاره به اینکه این نرم افزار بهصورت آنلاین در دسترس مدیران مدارس تهران قرار خواهد گرفت تأکید کرد: بر اساس اعتبار سنجی که انجام میشود، کاربر مشخصات دانشآموز علامت دار را وارد سامانه میکند و توسط معاونت امور بهداشتی، این موارد به نزدیکترین مرکز خدمات جامع سلامت ارجاع داده میشود. نتیجه ثبت در این سامانه به سامانه سیب نیز اضافه خواهد شد ضمن اینکه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بهعنوان متولی، این سامانه را به تمام دانشگاههای علوم پزشکی تهران تسری خواهد داد.
معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خاتمه خطاب به والدین توصیه کرد: اگر خود یا فرزندتان علامتهای مشکوک به کرونا دارید ضمن اعلام به مسئولان مدارس، از حضور در مدرسه و اماکن عمومی خودداری کنید.

جوسازی رسانههای مخالف دولت علیه تجارت خارجی
درحالیکه ایران صادرات سیب زمینی به ترکمنستان ندارد برخی رسانه ها تیتر میزنند صادرات سیب زمینی ایران به ترکمنستان برگشت خورد!
گروه اقتصادی / در روزهای اخیر اخباری در مورد بازگشت محموله صادراتی سیب زمینی ایران از ترکمنستان در برخی رسانهها منتشر شده که در فضای مجازی نیز بازتاب گستردهای داشت؛ اما رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ترکمنستان میگوید ایران اصلاً صادرات سیبزمینی به ترکمنستان ندارد و این اخبار کذب است. بعد از مشکلی که برای فلفل دلمهای صادراتی ایران به روسیه بهوجود آمد هر روز خبرهایی در مورد مرجوع شدن محصولات کشاورزی ایران به کشورهای دیگر منتشر میشود که مسئولان آن را تأیید نمیکنند. استفاده از سموم غیراستاندارد علتی است که رسانهها و در فضای مجازی در مورد بازگشت بارهای صادراتی عنوان میشود اما مسئولان و متولیان بخش تولید و صادرات میگویند این مشکلات در روند صادرات و واردات کالا بخصوص کالاهای غذایی مرسوم است و ممکن است هر کشوری بنا بر پروتکلها یا استانداردهایی که دارد واردات محصولی را قطع یا آن را مرجوع کند. ایران نیز بارها محمولههای وارداتی را برگشت داده است. اما در مورد برگشت خوردن بار صادراتی سیبزمینی از ایران به ترکمنستان، موضوع این است که ایران اصلاً صادرات این محصول را به ترکمنستان ندارد. سیب زمینی ایران در حال حاضر به ازبکستان و روسیه صادر میشود. مجید محمدنژاد، رئیس اتاق بازرگانی مشترک بازرگانی ایران و ترکمنستان در این خصوص توضیح داده که «ما در ماههای اخیر اصلاً سیب زمینی به مقصد ترکمنستان صادر نکردیم که برگشت بخورد! سیب زمینیهای ما به مقاصد ازبکستان و روسیه صادر میشود و تنها یک کامیون در ۱۰ روز گذشته آن هم نه بهدلیل خواست طرفهای خارجی بلکه بهدلیل حساسیت سازمان قرنطینه کشور خودمان برگشت خورده است.» محمدنژاد به نود اقتصادی میافزاید: اینکه اعلام میکنند سیب زمینی برگشتی در داخل کشور خودمان توزیع شده هم صحت ندارد. ایران و کشورهای منطقه اوراسیا محصولات کشاورزی را طبق پروتکلهای رسمی مبادله میکنند و استانداردهای کشور مقصد حتماً مورد نظر صادرکنندگان ما قرار میگیرد. به نظر میرسد مشکلات مختلفی که برای صادرات محصولات بهوجود می آید که در روند تجارت میان کشورها مرسوم است، اما برخی رسانهها در داخل و همزمان برخی رسانههای خارجی قصد دارند این روند مرسوم در تجارت را در مورد کالاهای ایرانی به غیراستاندارد بودن این کالاها ربط دهند؛ مثلاً در آبان ماه هم محمولههای صادراتی سیبزمینی از ایران به عراق با وقفه مواجه شد؛ در این خصوص مدیر کل دفتر سبزی و صیفی وزارت جهاد کشاورزی گفت: مشکلاتی در گمرک عراق مبنی بر اعتصاب کامیون داران این کشور به وجود آمده بود که صادرات این محصول را با وقفه مواجه کرد اما مشکل برطرف شده و صادرات سیب زمینی به عراق از سرگرفته شده است. به گفته این مقام مسئول «همواره صادرات سیبزمینی به کشورهای همجوار در سالهای گذشته صورت پذیرفته و هیچگاه ممنوعیتی برای صادرت سیب زمینی وجود نداشته است.»
کارشناسان میگویند برخی رسانه ها برای بی اعتبار کردن کالاهای ایرانی دست به انتشار چنین اخبار دروغی میزنند. لذا انتشار چنین اخبار فیکی باعث خواهد شد تا کالاهای ایرانی بخصوص محصولات کشاورزی ایرانی که مشتریان بسیار زیادی هم در کشورهای اطراف دارند، از درجه اعتبار ساقط شده و مورد پذیرش کشورهای مقصد قرار نگیرند
گفتنی است مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین در واکنش به خبرسازی های اخیر در توئیتی نوشت: «پروژه بگیران مشغول جعل خبر هستند و نتیجه گیری جالبشان هم این است که ته خبر با هزار چسب قصه را به روابط ایران و چین ربط بدهند» این اظهارنظر او نشان میدهد، ماجرا از انتشار یک خبر عادی رسانه ای فراتر رفته است.
کارشناسان میگویند برخی رسانه ها برای بی اعتبار کردن کالاهای ایرانی دست به انتشار چنین اخبار دروغی میزنند. لذا انتشار چنین اخبار فیکی باعث خواهد شد تا کالاهای ایرانی بخصوص محصولات کشاورزی ایرانی که مشتریان بسیار زیادی هم در کشورهای اطراف دارند، از درجه اعتبار ساقط شده و مورد پذیرش کشورهای مقصد قرار نگیرند
گفتنی است مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین در واکنش به خبرسازی های اخیر در توئیتی نوشت: «پروژه بگیران مشغول جعل خبر هستند و نتیجه گیری جالبشان هم این است که ته خبر با هزار چسب قصه را به روابط ایران و چین ربط بدهند» این اظهارنظر او نشان میدهد، ماجرا از انتشار یک خبر عادی رسانه ای فراتر رفته است.

ساخت 6250 کیلومتر راه تا 1404
سهیلا یادگاری
خبرنگار
توسعه شبکه راههای کشور، با هدف رشد ترانزیت از ایران، اتصال راههای داخلی به محورهای مرزی، افزایش درآمدهای ارزی، افزایش سرعت انتقال بار و مسافر، کاهش زمان سیر، کاهش مصرف سوخت و حفظ محیط زیست در دستور کار دولت قرار گرفته است. خیرالله خادمی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل در گفتوگو با «ایران» با اشاره به برنامه های دولت در زمینه توسعه شبکه ریلی و جاده ای، از هدفگذاری برای ساخت بیش از 6 هزار کیلومتر راهآهن، آزادراه و بزرگراه تا 4 سال آینده خبر داد.
در بودجه سال 1401 منابع برای تأمین مالی طرحهای حملونقل ریلی و جادهای دیده شده است. در چه بخشهایی از شبکه راههای کشور احداث محور جدید مورد نظر است؟
ساخت کریدورها جزو برنامه توسعه زیرساختها در کشور محسوب میشود. به همین دلیل برای ساخت یا توسعه راهآهن و بزرگراه بودجهای مشخص میشود که در بودجه سال آینده در این دو بخش افزایش بودجه داریم و درصدی رشد دیده میشود. اما احداث آزادراهها با سرمایهگذاری بخش خصوصی یا مشارکت دولت و بخش خصوصی است به این علت در بودجه منابع آن افزایش ندارد اما امیدواریم برای توسعه شبکه آزادراهی هم بودجهای مشخص شود. سایر منابع توسعه شبکه راههای کشور قرار است از صندوق توسعه حملونقل تأمین شود که برای آن برنامهریزی شده است. در بودجه سال آینده تأمین منابع از این صندوق پیشبینی شده است. امیدواریم بتوانیم در برخی پروژهها که در اولویت قرار دارند یا پروژههایی که مصوبات سفرهای ریاست جمهوری هستند از منابع صندوق تأمین مالی کنیم تا به این ترتیب در تأمین منابع پروژههای اولویت دار ریلی، بزرگراهی و آزادراهی سرعت عمل داشته باشیم.
البته با توجه به اینکه تقریباً تمام بخش زیرساخت در طراحی، اجرا و تأمین مصالح بومی شده است از ظرفیت داخل کشور برای توسعه راهها استفاده میکنیم و حتی با ارتقای بخش زیرساخت همکاری با کشورهای دیگر برای انتقال تکنولوژی به آنها را هم در دستور کار داریم.
کدام بخش در اولویت برنامه توسعه شبکه ارتباطی کشور قرار دارد؟
یکی از نیازهای کشور متناسب با توسعه اقتصادی توسعه زیرساختهای کشور است. برای توسعه زیرساختها، برنامه توسعهای در بخش ریلی، آزادراهی و بزرگراهی در دستور کار داریم. در ابتدای دولت این برنامهها در کمیتههای مربوطه مطرح شد و اولویتبندی طرحهای زیرساختی در دست اجرا را انجام دادیم.
در بخش توسعه ریلی کشور 3367 کیلومتر مسیر ریلی جدید در حال اجرا است. امیدواریم تا پایان 1401 حداقل 550 کیلومتر از این مسیرهای ریلی را در قالب 5 پروژه بزرگ ریلی به اتمام برسانیم. برنامه این است که تا پایان 1404 حدود 1200 کیلومتر مسیر ریلی را که در اولویت مسیرهای ترانزیتی ما قرار دارد به بهرهبرداری برسانیم. این برنامهها، در قالب یک برنامه توسعه ریلی به وزیر ارائه شده است و برای تأمین مالی آن در حال برنامهریزی هستیم. اگر برنامه توسعه ریلی در 4 سال آینده به تحقق بپیوندد تقریباً تا 1404 سالانه 300 کیلومتر ریل به بهرهبرداری می رسد که دو برابر متوسط توسعه ریلی در سالهای گذشته است. مهمترین نیاز ما در توسعه زیرساختهای ریلی تأمین منابع است که امیدواریم با روشهای مختلفی بتوانیم منابع مالی طرحها را تأمین کنیم.
پروژههای ریلی در این بخش کدام است؟
5 پروژه ریلی سال آینده افتتاح میشود. مسیر ریلی همدان-سنندج که 150 کیلومتر است. مسیر میانه-بستانآباد- تبریز به طول 44 کیلومتر، راهآهن اردبیل، بخشی از مسیر ریلی چابهار-زاهدان حدفاصل خاش تا زاهدان به طول 150 کیلومتر که ریلگذاری شده است و مسیر دیگر هم رشت-کاسپین است.
یکی از خطوط ریلی اولویتدار راهآهن خواف-هرات بود که در ماههای گذشته به بهرهبرداری رسید. راهآهن یزد به اقلید پروژه دیگر اولویت دار است که در مراحل پایانی است.
راهآهن زاهدان-خاش نیز بهعنوان بخشی از کریدور شمال-جنوب بوده که در حال ریلگذاری است، مراحل تنظیم خط آن نیز در حال انجام بوده و به نظر میرسد که بهرهبرداری آن بزودی انجام شود. راهآهن بستانآباد-تبریز هم با پیشرفت حدود ۹۰ درصدی به طول ۴۴ کیلومتر آماده افتتاح خواهد بود.
راهآهن رشت-کاسپین بهعنوان بخش مهمی از کریدور شمال-جنوب به طول ۳۷ کیلومتر با پیشرفت حدود ۷۰ درصدی امکان بهرهبرداری دارد و از اولویتهای ریلی کشور محسوب میشود. همچنین خط ریلی همدان-سنندج به طول 150 کیلومتر همین وضعیت را دارد.
مسیر ریلی دیگری که بهرهبرداری از آن برنامهریزی شده، راهآهن میانه-اردبیل به طول ۱۷۵ کیلومتر است و زیرسازی آن حدود ۹۵ درصد پیشرفت داشته و روسازی و ریلگذاری حدود ۷۰ کیلومتر آن نیز انجام شده است.
مسیر مهم ریلی بهعنوان تکمیل کنده کریدور شمال- جنوب مسیر چابهار - زاهدان است. این مسیر چه وضعیتی دارد؟
چابهار تنها مسیر ریلی است که اعتبار آن از محل صندوق توسعه کشور تأمین میشود. 300 میلیون یورو اعتبار برای آن تصویب شده که تاکنون 200 میلیون یورو پرداخت شده است. با پیگیری وزیر و دستور رئیس جمهور، قرار شده در ماههای آینده 100 میلیون یورو اعتبار دیگر برای این مسیر تأمین شود. اگر این مبلغ هم پرداخت شود پروژه سرعت میگیرد. اعتباری نزدیک به 200 تا 250 میلیون یورو دیگر هم نیاز داریم تا مسیر تکمیل شود.
برخی مسیرهای ریلی در دست احداث نقش داخلی دارد اما برخی مسیرها مانند راهآهن چابهار- زاهدان نقش ترانزیتی دارد. از این مسیر بار از بندر اقیانوسی جابهجا میشود، ظرفیت بندری ایجاد شده است و ترانزیت به آسیای شرقی و آسیای میانه بهصورت عمده از چابهار صورت میگیرد. با بهرهبرداری از مسیر ریلی چابهار- زاهدان افزایش انتقال بار به منطقه شرق مانند سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی افزایش مییابد که از فواید داخلی این مسیر ترانزیتی است.
در بخش آزادراهی هم برنامه ساخت آزادراههای جدید در دستور کار قرار دارد؟ کدام پروژههای آزادراهی هم برای 4 سال آینده در اولویت است؟
کل آزادراه موجود در کشور 2700 کیلومتر است. نزدیک به 1050 کیلومتر آزادراه در حال اجرا داریم که بهصورت مشارکتی با بخش خصوصی، میسازیم. امیدواریم بتوانیم 5 پروژه آزادراهی را که در پیوست بودجه است تا پایان 1401 در قالب 400 کیلومتر آزادراه به بهرهبرداری برسانیم. تا 4 سال آینده برنامهریزی شده تا 1050 کیلومتر آزادراه را که در دست اجرا داریم به بهرهبرداری برسانیم که اگر محقق شود عملکرد مناسب در ساخت آزادراهها است. با توجه به اینکه متوسط ساخت آزادراه در کشور در سالهای گذشته، سالانه 80 کیلومتر بوده است اقدام خوب و پروژه بزرگی در بخش آزادراهی خواهد بود. اگر در 4سال 1000 کیلومتر آزادراه تحویل دهیم عدد بسیار بزرگ و قابل توجهی است. این برنامه تدوین شده و در حال تأمین سهم دولت در پروژههای آزادراهی هستیم. ساخت 1000 کیلومتر آزادراه برنامه بزرگی است و نیاز به تأمین مالی سنگینی دارد اما برنامهای است که تدوین شده است.
آزادراههایی که پیشرفت فیزیکی بالایی دارند و در اولویت بهرهبرداری قرار دارند یکی آزادراه اصفهان به شیراز است که طولانیترین آزادراه در حال ساخت در کشور است. تلاش ما این است این آزادراه را بهعنوان نخستین آزادراهی که ساخت آن در این دولت به پایان میرسد در ماههای آینده افتتاح کنیم. آزادراه بعدی، مسیر منجیل به رودبار است که 75 درصد پیشرفت فیزیکی دارد. بخشی از آزادراه حرم تا حرم حدفاصل گرمسار تا سمنان اولویت دیگر ما است. مسیر دیگر، آزادراه تبریز به سمت مرند است که تا سه راهی شبستر پیشرفت فیزیکی بالایی دارد و در ماههای آینده به بهرهبرداری میرسد.
یکی از مهمترین آزادراهها که سالها در دست ساخت است آزادراه تهران-شمال است. در حال حاضر 2 قطعه از 4 قطعه این آزادراهها تکمیل شده است. برای تکمیل دو قطعه دیگر چه برنامهای در دست اجرا دارید؟
منطقه 2 آزادراه تهران - شمال که ابر پروژه ملی است و توان مهندسی کشوررا به نمایش گذاشته است، سختی کار و تعدد سازههای سنگین، تونلها و پلهای ویژهای که در آزادراه و در منطقه 2 وجود دارد، پروژهای منحصر در کشور است. بر این اساس برنامه ریزی این است یک باند منطقه 2 تا پایان 1401 و کل منطقه 2 تا پایان دولت به بهرهبرداری میرسد. منطقه 2 حدود 2 هزار میلیارد تومان منابع برای اتمام نیاز دارد که دولت و بخش خصوصی باید آن را تأمین کنند.
به منظور بهرهبرداری هرچه سریعتر از آزادراه تهران- شمال عملیات اجرایی اولویتبندی شده است و تا پایان سال 1401 باند غربی منطقه دو و تا پایان دولت سیزدهم باند برگشت به طول 22 کیلومتر به بهرهبرداری میرسد و به این ترتیب تا سال آینده از تهران تا پل زنگوله در استان مازندران بخش عمده از گلوگاههای ترافیکی مسیر رفع میشود.
این منطقه از آزادراه تهران- شمال که از دوراهی شهرستانک تا انتهای پل زنگوله امتداد مییابد 22 کیلومتر است و بیش از 70 درصد مسیر از تونل تشکیل شده است که حفاری 90 درصد از تونلها بجز تونل البرز غربی به اتمام رسیده است. در حال حاضر 70 درصد از عملیات لاینینگ تونلها به اتمام رسیده و پیشرفت فیزیکی احداث پلهای مسیر باند غربی نیز به 30 درصد میرسد.
اولویت دوم تکمیل باند برگشت با پیشرفت فیزیکی 40 درصد و اولویت سوم نیز تکمیل عملیات اجرایی تونل غربی البرز است.
برای توسعه بخش بزرگراهی، اولویتها کدام است؟
در بخش بزرگراهی نیازمندی کشور در تمام استانها بیشتر از نیاز آزادراهی است. با توجه به اینکه ورود به داخل بزرگراهها بهصورت همسطح برای ساکنان همجوار امکانپذیر است، از بزرگراهها برای توسعه منطقهای میتوانیم بهره ببریم. در حال حاضر 20 هزار کیلومتر بزرگراه داریم، 6100 کیلومتر بزرگراه در حال ساخت است. برنامه برای بخش بزرگراهی، اتمام سالانه 1000 کیلومتر از آزادراههای در دست ساخت و تحویل به مردم است. اگر این برنامه محقق شود چون در تمام استانها ساخت بزرگراه جدید داریم، مناطق مختلف از مزایای بزرگراهها بهره میبرند. در پروژه بزرگراهها عموماً احداث باند دوم مدنظر است و کنار جاده فعلی که در دوخط مردم در حال تردد هستند دو خط رفت و برگشت دیگر هم اضافه میشود. بنابراین با توجه به این ویژگی، توسعه و ساخت بزرگراهها، یکی از عوامل اصلی در کاهش تصادفات جادهای، کاهش مصرف سوخت و کاهش راهبندانها و گرههای ترافیکی است. ساخت بزرگراهها در کاهش زمان سفر بسیار مؤثر است. مثلاً در محورهای منتهی به شمال کشور مانند محور هراز، مردم میخواهند در زمان پیک ترافیکی در زمان کمی به مقصد برسند اما ساعتها در ترافیک میمانند. اگر بتوانیم هراز را 4 خطه کنیم در کاهش زمان سفر، کاهش مصرف سوخت و کاهش تصادفات مؤثر است.
همچنین محور سمنان- فیروزکوه 60 کیلومتر است که 37 کیلومتر آن در استان سمنان واقع شده است که قطعه یک به طول 10 کیلومتر و قطعه دو 27 کیلومتر است. در سفر اخیر رئیس جمهور به استان سمنان بهرهبرداری از 10 کیلومتر و آغاز عملیات اجرایی 27 کیلومتر از محور سمنان- فیروزکوه آغاز شد. این محور موجب حذف نقاط حادثهخیز، کوتاه شدن زمان سفرو توسعه و رونق استان میشود.
هدف از احداث این بزرگراه بهبود کیفیت تردد و رفع گرههای ترافیکی راههای مواصلاتی سه استان سمنان، تهران و مازندران است. با توجه به حجم بالای مبادلات و حمل کالاهای اساسی بین استانهای شمالی کشور این محور نقش مهمی در تکمیل کریدور شمال- جنوب ایفا میکند.
همچنین در سفر رئیس جمهور به استان زنجان، باند دوم محور زنجان-بیجار به طول ۳۴ کیلومتر به بهرهبرداری رسید. احداث ۴۷۱ کیلومتر مسیر بزرگراهی در استان زنجان در برنامه کاری شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور قرار داشته است. نزدیک به ۱۲۴ کیلومتر در حال بهرهبرداری است، نزدیک به ۱۷۰ کیلومتر در حال اجراست و مابقی نیز منتظر تکمیل مطالعات و انتخاب پیمانکار است. یکی از محورهای مهم، محور زنجان به سمت بیجار و استان کردستان است که محوری با ترافیک بین دو استان محسوب میشود. در این استان ۳۵ کیلومتر از این محور مورد بهرهبرداری قرار گرفت. همچنین در محور سلطانیه به سمت کبودرآهنگ که محور مواصلاتی استان زنجان به سمت استان همدان است، ۱۲ کیلومتر آماده شده که مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
برای احداث این ۳۵ کیلومتر در سنوات مختلف نزدیک به ۱۱۰ میلیارد تومان از منابع اعتباری دولت هزینه کردیم که ارزش به روز پروژه نزدیک به ۳۶۰ میلیارد تومان است. امیدواریم با تکمیل بخش باقیمانده این محور تا بیجار کل محور چهارخطه شود.
با تکمیل خطوط، افزایش ظرفیت و چهارخطه کردن محور قطعاً ایمنی محور افزایش و تصادفات کاهش پیدا کرده و زمینه برای توسعه اقتصادی منطقه فراهم خواهد شد.
در سفر رئیس جمهور به استان یزد نیز بخشهایی از مسیرهای ارتباطی در این استان به بهرهبرداری رسید. اعتبار بودجه سال 1401برای پروژههای راه سازی استان یزد از 250 میلیارد تومان به 450 میلیارد تومان افزایش یافته بر همین اساس تسریع در عملیات اجرایی بزرگراههای استان یزد در دستور کار است. در استان یزد 820 کیلومتر مسیر بزرگراهی در برنامه اجرایی داریم که 350 کیلومتر از این بزرگراهها به بهرهبرداری رسیده و بهصورت 4 خطه در حال استفاده مردم است. حدود 300 کیلومتر بزرگراه در استان یزد در حال اجرا است که تا اواسط سال 1401 حداقل 100 کیلومتر از این 300 کیلومتر را که زیرسازی آنها به پایان رسیده تحویل مردم استان یزد خواهیم داد.
170 کیلومتر از طرحهای راه سازی استان یزد در حال مطالعه است و نیاز به تأمین اعتبار 2 هزار میلیاردی دارد که با تکمیل مطالعات و تخصیص اعتبار در سال آینده، تکمیل میشوند. بر همین اساس تسریع در عملیات اجرایی بزرگراههای استان به سمت طبس، شمال کشور و استان فارس و برخی محورهای داخل استان مانند کنار گذر شرقی میبد را در دستور کار داریم.
چه محورهای بزرگراهی ترانزیتی در دست ساخت داریم؟
البته محورهای بزرگراهی مهمترین محورهای اقتصادی کشور هم هستند. محورهای اقتصادی که به بنادر متصل هستند، محورهایی که به مرزها منتهی میشوند و برای تسهیل واردات و صادرات است در شبکه بزرگراهی هم قرار دارند و در اولویت افزایش ظرفیت ترافیکی هستند این محورها در برنامه احداث بزرگراههای ما هستند. از مهمترین راههای بزرگراهی که در دست احداث داریم یکی کریدورهای بزرگراهی جنوب است. کریدور جنوب که از شلمچه - چابهاربه گوادر در شرقیترین نقطه آب های جنوبی متصل میشود طول آن 1800 کیلومتر خواهد بود که در دست ساخت است.
کریدور بزرگراهی دیگر کریدور غرب کشور است که از بندر امام شروع و از 5 استان خوزستان، لرستان، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و بخش کوچکی از آن از آذربایجان شرقی عبور میکند و به مرز بازرگان متصل میشود. این کریدور ترانزیتی شمال به جنوب از غرب کشور است که در دست ساخت است. اینکه کریدور بزرگراهی غرب کشور بسترساز اجرای طرحهای سرمایهگذاری است، تکمیل بخشهای باقیمانده این گذرگاه بینالمللی افزون بر کاهش آمار تصادفات جادهای در محرومیتزدایی از جنوب استان تأثیرگذار است.
کریدور بزرگراهی شرق کشور نیز که در دست احداث است از سرخس شروع میشود و از خراسان رضوی و خراسان جنوبی رد میشود و بعد در استان سیستان و بلوچستان به چابهار متصل میشود. این 3 کریدور از کریدورهای بزرگراهی ترانزیتی مهمی هستند که در دست ساخت قرار دارد و در توسعه اقتصادی منطقهای و استانی بسیار مؤثر هستند.
برای تحقق برنامههایی که به آن اشاره کردید منابع مالی چگونه تأمین خواهد شد؟
بودجه برای این طرح ها از محل منابع داخلی تأمین میشود. استفاده از سایر منابع بجز منابع بودجه ای هم با پیگیری وزیر راه و شهرسازی در حال انجام است تا پروژههای بزرگ تکمیل یا احداث شود.
از سرمایه خارجی استفاده نمیشود؟
از سرمایه خارجی فعلاً استفاده نکردهایم، البته پیشنهادهایی شده و صحبتهایی با شرکتهای خارجی داشتهایم تا از فاینانس برای طرحهای ریلی استفاده کنیم اما روشهای جدید تأمین مالی که وزیر در نظر گرفته است مثلاً برای اشتغالزایی به نفع کشور است. استفاده از سرمایه و منابع داخلی هم از لحاظ قیمت، (پروژه با قیمت مناسب تری اجرا میشود) و هم اینکه اشتغال داخلی قابل توجهی ایجاد کند، استفاده از نیروی انسانی، تأمین مصالح و ادوات در تمام پروژهها از داخل، از مزایای دیگر استفاده از سرمایه داخلی در طرحهای زیرساختی است. بنابراین اگر از منابع داخلی یا سایر منابعی که وزیر پیشبینی کرده است استفاده کنیم رونق داخلی کارخانه ها و ایجاد اشتغال رخ میدهد. مثلاً تولیداتی را که در کارخانه ها داریم در پروژهها استفاده میشود. استفاده از فاینانس محدودیتهایی در زمینه استفاده از تجهیزات، مصالح و نیروی انسانی داخلی ایجاد میکند. در قرارداد فاینانس درصدی از اعتبار فاینانس باید به تأمین 50 درصد تجهیزات و نیازهای پروژه یا نیروی انسانی از کشور مبدأ اختصاص پیدا کند. اما اگر منابع داخلی باشد تمام تجهیزات در داخل تأمین میشود و نیروی انسانی مورد نیاز را هم در کشور داریم.
البته آنطور که وزیر راه و شهرسازی مدنظر دارد بهدنبال جذاب کردن پروژههای عمرانی برای بخش خصوصی هستیم. مثلاً آزادراهی که قرار است ۱۰ ساله و با روش BOT واگذار شود، برای آنکه جذابتر شود ۱۵ ساله به بخش خصوصی واگذار میکنیم. طرحهای عمرانی نیمه تمام زیادی داریم که اتمام آنها چه در بخش ریلی و چه جادهای مهم است. کشور ما از جایگاه ژئوپلیتیک برخوردار است که سبب شده اتمام طرحهای ریلی و جادهای نیمهتمام حائز اهمیت باشد.
بــــرش
در بخش توسعه ریلی کشور 3367 کیلومتر مسیر ریلی جدید در حال اجرا است. امیدواریم تا پایان 1401 حداقل 550 کیلومتر از این مسیرهای ریلی را در قالب 5پروژه بزرگ ریلی به اتمام برسانیم. برنامه این است که تا پایان 1404 حدود 1200 کیلومتر مسیر ریلی را که در اولویت مسیرهای ترانزیتی ما قرار دارد به بهرهبرداری برسانیم. برنامه برای بخش بزرگراهی، اتمام سالانه 1000 کیلومتر از آزادراههای در دست ساخت و تحویل به مردم است. اگر این برنامه محقق شود چون در تمام استانها ساخت بزرگراه جدید داریم، مناطق مختلف از مزایای بزرگراهها بهره میبرند
استفاده از سرمایه و منابع داخلی هم از لحاظ قیمت، (پروژه با قیمت مناسب تری ساخته میشود) و هم اینکه اشتغال داخلی زیادی ایجاد کند، استفاده از نیروی انسانی، تأمین مصالح و ادوات در تمام پروژهها از داخل، از مزایای دیگر استفاده از سرمایه داخلی در طرحهای زیرساختی است. بنابراین اگر از منابع داخلی یا سایر منابعی که وزیر پیشبینی کرده است استفاده کنیم رونق داخلی کارخانه ها و ایجاد اشتغال رخ می دهد.
3 محور بزرگراهی ترانزیتی در جنوب، شرق و غرب کشور در دست ساخت است که با اتمام آنها رونق منطقه ای و بین المللی در حمل بار در کشور خواهیم داشت. این 3 کریدور از کریدورهای بزرگراهی ترانزیتی مهمی هستند که نقش مهمی در توسعه حمل و نقلی در کشور دارند
اگر برنامه توسعه ریلی در 4 سال آینده به تحقق بپیوندد تا 1404 سالانه 300 کیلومتر ریل به بهره برداری میرسد که دو برابر متوسط توسعه ریلی در بعد از انقلاب است. برخی مسیرهای ریلی در دست احداث نقش داخلی دارد اما برخی مسیرها مانند راه آهن چابهار- زاهدان نقش ترانزیتی دارد
خبرنگار
توسعه شبکه راههای کشور، با هدف رشد ترانزیت از ایران، اتصال راههای داخلی به محورهای مرزی، افزایش درآمدهای ارزی، افزایش سرعت انتقال بار و مسافر، کاهش زمان سیر، کاهش مصرف سوخت و حفظ محیط زیست در دستور کار دولت قرار گرفته است. خیرالله خادمی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل در گفتوگو با «ایران» با اشاره به برنامه های دولت در زمینه توسعه شبکه ریلی و جاده ای، از هدفگذاری برای ساخت بیش از 6 هزار کیلومتر راهآهن، آزادراه و بزرگراه تا 4 سال آینده خبر داد.
در بودجه سال 1401 منابع برای تأمین مالی طرحهای حملونقل ریلی و جادهای دیده شده است. در چه بخشهایی از شبکه راههای کشور احداث محور جدید مورد نظر است؟
ساخت کریدورها جزو برنامه توسعه زیرساختها در کشور محسوب میشود. به همین دلیل برای ساخت یا توسعه راهآهن و بزرگراه بودجهای مشخص میشود که در بودجه سال آینده در این دو بخش افزایش بودجه داریم و درصدی رشد دیده میشود. اما احداث آزادراهها با سرمایهگذاری بخش خصوصی یا مشارکت دولت و بخش خصوصی است به این علت در بودجه منابع آن افزایش ندارد اما امیدواریم برای توسعه شبکه آزادراهی هم بودجهای مشخص شود. سایر منابع توسعه شبکه راههای کشور قرار است از صندوق توسعه حملونقل تأمین شود که برای آن برنامهریزی شده است. در بودجه سال آینده تأمین منابع از این صندوق پیشبینی شده است. امیدواریم بتوانیم در برخی پروژهها که در اولویت قرار دارند یا پروژههایی که مصوبات سفرهای ریاست جمهوری هستند از منابع صندوق تأمین مالی کنیم تا به این ترتیب در تأمین منابع پروژههای اولویت دار ریلی، بزرگراهی و آزادراهی سرعت عمل داشته باشیم.
البته با توجه به اینکه تقریباً تمام بخش زیرساخت در طراحی، اجرا و تأمین مصالح بومی شده است از ظرفیت داخل کشور برای توسعه راهها استفاده میکنیم و حتی با ارتقای بخش زیرساخت همکاری با کشورهای دیگر برای انتقال تکنولوژی به آنها را هم در دستور کار داریم.
کدام بخش در اولویت برنامه توسعه شبکه ارتباطی کشور قرار دارد؟
یکی از نیازهای کشور متناسب با توسعه اقتصادی توسعه زیرساختهای کشور است. برای توسعه زیرساختها، برنامه توسعهای در بخش ریلی، آزادراهی و بزرگراهی در دستور کار داریم. در ابتدای دولت این برنامهها در کمیتههای مربوطه مطرح شد و اولویتبندی طرحهای زیرساختی در دست اجرا را انجام دادیم.
در بخش توسعه ریلی کشور 3367 کیلومتر مسیر ریلی جدید در حال اجرا است. امیدواریم تا پایان 1401 حداقل 550 کیلومتر از این مسیرهای ریلی را در قالب 5 پروژه بزرگ ریلی به اتمام برسانیم. برنامه این است که تا پایان 1404 حدود 1200 کیلومتر مسیر ریلی را که در اولویت مسیرهای ترانزیتی ما قرار دارد به بهرهبرداری برسانیم. این برنامهها، در قالب یک برنامه توسعه ریلی به وزیر ارائه شده است و برای تأمین مالی آن در حال برنامهریزی هستیم. اگر برنامه توسعه ریلی در 4 سال آینده به تحقق بپیوندد تقریباً تا 1404 سالانه 300 کیلومتر ریل به بهرهبرداری می رسد که دو برابر متوسط توسعه ریلی در سالهای گذشته است. مهمترین نیاز ما در توسعه زیرساختهای ریلی تأمین منابع است که امیدواریم با روشهای مختلفی بتوانیم منابع مالی طرحها را تأمین کنیم.
پروژههای ریلی در این بخش کدام است؟
5 پروژه ریلی سال آینده افتتاح میشود. مسیر ریلی همدان-سنندج که 150 کیلومتر است. مسیر میانه-بستانآباد- تبریز به طول 44 کیلومتر، راهآهن اردبیل، بخشی از مسیر ریلی چابهار-زاهدان حدفاصل خاش تا زاهدان به طول 150 کیلومتر که ریلگذاری شده است و مسیر دیگر هم رشت-کاسپین است.
یکی از خطوط ریلی اولویتدار راهآهن خواف-هرات بود که در ماههای گذشته به بهرهبرداری رسید. راهآهن یزد به اقلید پروژه دیگر اولویت دار است که در مراحل پایانی است.
راهآهن زاهدان-خاش نیز بهعنوان بخشی از کریدور شمال-جنوب بوده که در حال ریلگذاری است، مراحل تنظیم خط آن نیز در حال انجام بوده و به نظر میرسد که بهرهبرداری آن بزودی انجام شود. راهآهن بستانآباد-تبریز هم با پیشرفت حدود ۹۰ درصدی به طول ۴۴ کیلومتر آماده افتتاح خواهد بود.
راهآهن رشت-کاسپین بهعنوان بخش مهمی از کریدور شمال-جنوب به طول ۳۷ کیلومتر با پیشرفت حدود ۷۰ درصدی امکان بهرهبرداری دارد و از اولویتهای ریلی کشور محسوب میشود. همچنین خط ریلی همدان-سنندج به طول 150 کیلومتر همین وضعیت را دارد.
مسیر ریلی دیگری که بهرهبرداری از آن برنامهریزی شده، راهآهن میانه-اردبیل به طول ۱۷۵ کیلومتر است و زیرسازی آن حدود ۹۵ درصد پیشرفت داشته و روسازی و ریلگذاری حدود ۷۰ کیلومتر آن نیز انجام شده است.
مسیر مهم ریلی بهعنوان تکمیل کنده کریدور شمال- جنوب مسیر چابهار - زاهدان است. این مسیر چه وضعیتی دارد؟
چابهار تنها مسیر ریلی است که اعتبار آن از محل صندوق توسعه کشور تأمین میشود. 300 میلیون یورو اعتبار برای آن تصویب شده که تاکنون 200 میلیون یورو پرداخت شده است. با پیگیری وزیر و دستور رئیس جمهور، قرار شده در ماههای آینده 100 میلیون یورو اعتبار دیگر برای این مسیر تأمین شود. اگر این مبلغ هم پرداخت شود پروژه سرعت میگیرد. اعتباری نزدیک به 200 تا 250 میلیون یورو دیگر هم نیاز داریم تا مسیر تکمیل شود.
برخی مسیرهای ریلی در دست احداث نقش داخلی دارد اما برخی مسیرها مانند راهآهن چابهار- زاهدان نقش ترانزیتی دارد. از این مسیر بار از بندر اقیانوسی جابهجا میشود، ظرفیت بندری ایجاد شده است و ترانزیت به آسیای شرقی و آسیای میانه بهصورت عمده از چابهار صورت میگیرد. با بهرهبرداری از مسیر ریلی چابهار- زاهدان افزایش انتقال بار به منطقه شرق مانند سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی افزایش مییابد که از فواید داخلی این مسیر ترانزیتی است.
در بخش آزادراهی هم برنامه ساخت آزادراههای جدید در دستور کار قرار دارد؟ کدام پروژههای آزادراهی هم برای 4 سال آینده در اولویت است؟
کل آزادراه موجود در کشور 2700 کیلومتر است. نزدیک به 1050 کیلومتر آزادراه در حال اجرا داریم که بهصورت مشارکتی با بخش خصوصی، میسازیم. امیدواریم بتوانیم 5 پروژه آزادراهی را که در پیوست بودجه است تا پایان 1401 در قالب 400 کیلومتر آزادراه به بهرهبرداری برسانیم. تا 4 سال آینده برنامهریزی شده تا 1050 کیلومتر آزادراه را که در دست اجرا داریم به بهرهبرداری برسانیم که اگر محقق شود عملکرد مناسب در ساخت آزادراهها است. با توجه به اینکه متوسط ساخت آزادراه در کشور در سالهای گذشته، سالانه 80 کیلومتر بوده است اقدام خوب و پروژه بزرگی در بخش آزادراهی خواهد بود. اگر در 4سال 1000 کیلومتر آزادراه تحویل دهیم عدد بسیار بزرگ و قابل توجهی است. این برنامه تدوین شده و در حال تأمین سهم دولت در پروژههای آزادراهی هستیم. ساخت 1000 کیلومتر آزادراه برنامه بزرگی است و نیاز به تأمین مالی سنگینی دارد اما برنامهای است که تدوین شده است.
آزادراههایی که پیشرفت فیزیکی بالایی دارند و در اولویت بهرهبرداری قرار دارند یکی آزادراه اصفهان به شیراز است که طولانیترین آزادراه در حال ساخت در کشور است. تلاش ما این است این آزادراه را بهعنوان نخستین آزادراهی که ساخت آن در این دولت به پایان میرسد در ماههای آینده افتتاح کنیم. آزادراه بعدی، مسیر منجیل به رودبار است که 75 درصد پیشرفت فیزیکی دارد. بخشی از آزادراه حرم تا حرم حدفاصل گرمسار تا سمنان اولویت دیگر ما است. مسیر دیگر، آزادراه تبریز به سمت مرند است که تا سه راهی شبستر پیشرفت فیزیکی بالایی دارد و در ماههای آینده به بهرهبرداری میرسد.
یکی از مهمترین آزادراهها که سالها در دست ساخت است آزادراه تهران-شمال است. در حال حاضر 2 قطعه از 4 قطعه این آزادراهها تکمیل شده است. برای تکمیل دو قطعه دیگر چه برنامهای در دست اجرا دارید؟
منطقه 2 آزادراه تهران - شمال که ابر پروژه ملی است و توان مهندسی کشوررا به نمایش گذاشته است، سختی کار و تعدد سازههای سنگین، تونلها و پلهای ویژهای که در آزادراه و در منطقه 2 وجود دارد، پروژهای منحصر در کشور است. بر این اساس برنامه ریزی این است یک باند منطقه 2 تا پایان 1401 و کل منطقه 2 تا پایان دولت به بهرهبرداری میرسد. منطقه 2 حدود 2 هزار میلیارد تومان منابع برای اتمام نیاز دارد که دولت و بخش خصوصی باید آن را تأمین کنند.
به منظور بهرهبرداری هرچه سریعتر از آزادراه تهران- شمال عملیات اجرایی اولویتبندی شده است و تا پایان سال 1401 باند غربی منطقه دو و تا پایان دولت سیزدهم باند برگشت به طول 22 کیلومتر به بهرهبرداری میرسد و به این ترتیب تا سال آینده از تهران تا پل زنگوله در استان مازندران بخش عمده از گلوگاههای ترافیکی مسیر رفع میشود.
این منطقه از آزادراه تهران- شمال که از دوراهی شهرستانک تا انتهای پل زنگوله امتداد مییابد 22 کیلومتر است و بیش از 70 درصد مسیر از تونل تشکیل شده است که حفاری 90 درصد از تونلها بجز تونل البرز غربی به اتمام رسیده است. در حال حاضر 70 درصد از عملیات لاینینگ تونلها به اتمام رسیده و پیشرفت فیزیکی احداث پلهای مسیر باند غربی نیز به 30 درصد میرسد.
اولویت دوم تکمیل باند برگشت با پیشرفت فیزیکی 40 درصد و اولویت سوم نیز تکمیل عملیات اجرایی تونل غربی البرز است.
برای توسعه بخش بزرگراهی، اولویتها کدام است؟
در بخش بزرگراهی نیازمندی کشور در تمام استانها بیشتر از نیاز آزادراهی است. با توجه به اینکه ورود به داخل بزرگراهها بهصورت همسطح برای ساکنان همجوار امکانپذیر است، از بزرگراهها برای توسعه منطقهای میتوانیم بهره ببریم. در حال حاضر 20 هزار کیلومتر بزرگراه داریم، 6100 کیلومتر بزرگراه در حال ساخت است. برنامه برای بخش بزرگراهی، اتمام سالانه 1000 کیلومتر از آزادراههای در دست ساخت و تحویل به مردم است. اگر این برنامه محقق شود چون در تمام استانها ساخت بزرگراه جدید داریم، مناطق مختلف از مزایای بزرگراهها بهره میبرند. در پروژه بزرگراهها عموماً احداث باند دوم مدنظر است و کنار جاده فعلی که در دوخط مردم در حال تردد هستند دو خط رفت و برگشت دیگر هم اضافه میشود. بنابراین با توجه به این ویژگی، توسعه و ساخت بزرگراهها، یکی از عوامل اصلی در کاهش تصادفات جادهای، کاهش مصرف سوخت و کاهش راهبندانها و گرههای ترافیکی است. ساخت بزرگراهها در کاهش زمان سفر بسیار مؤثر است. مثلاً در محورهای منتهی به شمال کشور مانند محور هراز، مردم میخواهند در زمان پیک ترافیکی در زمان کمی به مقصد برسند اما ساعتها در ترافیک میمانند. اگر بتوانیم هراز را 4 خطه کنیم در کاهش زمان سفر، کاهش مصرف سوخت و کاهش تصادفات مؤثر است.
همچنین محور سمنان- فیروزکوه 60 کیلومتر است که 37 کیلومتر آن در استان سمنان واقع شده است که قطعه یک به طول 10 کیلومتر و قطعه دو 27 کیلومتر است. در سفر اخیر رئیس جمهور به استان سمنان بهرهبرداری از 10 کیلومتر و آغاز عملیات اجرایی 27 کیلومتر از محور سمنان- فیروزکوه آغاز شد. این محور موجب حذف نقاط حادثهخیز، کوتاه شدن زمان سفرو توسعه و رونق استان میشود.
هدف از احداث این بزرگراه بهبود کیفیت تردد و رفع گرههای ترافیکی راههای مواصلاتی سه استان سمنان، تهران و مازندران است. با توجه به حجم بالای مبادلات و حمل کالاهای اساسی بین استانهای شمالی کشور این محور نقش مهمی در تکمیل کریدور شمال- جنوب ایفا میکند.
همچنین در سفر رئیس جمهور به استان زنجان، باند دوم محور زنجان-بیجار به طول ۳۴ کیلومتر به بهرهبرداری رسید. احداث ۴۷۱ کیلومتر مسیر بزرگراهی در استان زنجان در برنامه کاری شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور قرار داشته است. نزدیک به ۱۲۴ کیلومتر در حال بهرهبرداری است، نزدیک به ۱۷۰ کیلومتر در حال اجراست و مابقی نیز منتظر تکمیل مطالعات و انتخاب پیمانکار است. یکی از محورهای مهم، محور زنجان به سمت بیجار و استان کردستان است که محوری با ترافیک بین دو استان محسوب میشود. در این استان ۳۵ کیلومتر از این محور مورد بهرهبرداری قرار گرفت. همچنین در محور سلطانیه به سمت کبودرآهنگ که محور مواصلاتی استان زنجان به سمت استان همدان است، ۱۲ کیلومتر آماده شده که مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.
برای احداث این ۳۵ کیلومتر در سنوات مختلف نزدیک به ۱۱۰ میلیارد تومان از منابع اعتباری دولت هزینه کردیم که ارزش به روز پروژه نزدیک به ۳۶۰ میلیارد تومان است. امیدواریم با تکمیل بخش باقیمانده این محور تا بیجار کل محور چهارخطه شود.
با تکمیل خطوط، افزایش ظرفیت و چهارخطه کردن محور قطعاً ایمنی محور افزایش و تصادفات کاهش پیدا کرده و زمینه برای توسعه اقتصادی منطقه فراهم خواهد شد.
در سفر رئیس جمهور به استان یزد نیز بخشهایی از مسیرهای ارتباطی در این استان به بهرهبرداری رسید. اعتبار بودجه سال 1401برای پروژههای راه سازی استان یزد از 250 میلیارد تومان به 450 میلیارد تومان افزایش یافته بر همین اساس تسریع در عملیات اجرایی بزرگراههای استان یزد در دستور کار است. در استان یزد 820 کیلومتر مسیر بزرگراهی در برنامه اجرایی داریم که 350 کیلومتر از این بزرگراهها به بهرهبرداری رسیده و بهصورت 4 خطه در حال استفاده مردم است. حدود 300 کیلومتر بزرگراه در استان یزد در حال اجرا است که تا اواسط سال 1401 حداقل 100 کیلومتر از این 300 کیلومتر را که زیرسازی آنها به پایان رسیده تحویل مردم استان یزد خواهیم داد.
170 کیلومتر از طرحهای راه سازی استان یزد در حال مطالعه است و نیاز به تأمین اعتبار 2 هزار میلیاردی دارد که با تکمیل مطالعات و تخصیص اعتبار در سال آینده، تکمیل میشوند. بر همین اساس تسریع در عملیات اجرایی بزرگراههای استان به سمت طبس، شمال کشور و استان فارس و برخی محورهای داخل استان مانند کنار گذر شرقی میبد را در دستور کار داریم.
چه محورهای بزرگراهی ترانزیتی در دست ساخت داریم؟
البته محورهای بزرگراهی مهمترین محورهای اقتصادی کشور هم هستند. محورهای اقتصادی که به بنادر متصل هستند، محورهایی که به مرزها منتهی میشوند و برای تسهیل واردات و صادرات است در شبکه بزرگراهی هم قرار دارند و در اولویت افزایش ظرفیت ترافیکی هستند این محورها در برنامه احداث بزرگراههای ما هستند. از مهمترین راههای بزرگراهی که در دست احداث داریم یکی کریدورهای بزرگراهی جنوب است. کریدور جنوب که از شلمچه - چابهاربه گوادر در شرقیترین نقطه آب های جنوبی متصل میشود طول آن 1800 کیلومتر خواهد بود که در دست ساخت است.
کریدور بزرگراهی دیگر کریدور غرب کشور است که از بندر امام شروع و از 5 استان خوزستان، لرستان، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و بخش کوچکی از آن از آذربایجان شرقی عبور میکند و به مرز بازرگان متصل میشود. این کریدور ترانزیتی شمال به جنوب از غرب کشور است که در دست ساخت است. اینکه کریدور بزرگراهی غرب کشور بسترساز اجرای طرحهای سرمایهگذاری است، تکمیل بخشهای باقیمانده این گذرگاه بینالمللی افزون بر کاهش آمار تصادفات جادهای در محرومیتزدایی از جنوب استان تأثیرگذار است.
کریدور بزرگراهی شرق کشور نیز که در دست احداث است از سرخس شروع میشود و از خراسان رضوی و خراسان جنوبی رد میشود و بعد در استان سیستان و بلوچستان به چابهار متصل میشود. این 3 کریدور از کریدورهای بزرگراهی ترانزیتی مهمی هستند که در دست ساخت قرار دارد و در توسعه اقتصادی منطقهای و استانی بسیار مؤثر هستند.
برای تحقق برنامههایی که به آن اشاره کردید منابع مالی چگونه تأمین خواهد شد؟
بودجه برای این طرح ها از محل منابع داخلی تأمین میشود. استفاده از سایر منابع بجز منابع بودجه ای هم با پیگیری وزیر راه و شهرسازی در حال انجام است تا پروژههای بزرگ تکمیل یا احداث شود.
از سرمایه خارجی استفاده نمیشود؟
از سرمایه خارجی فعلاً استفاده نکردهایم، البته پیشنهادهایی شده و صحبتهایی با شرکتهای خارجی داشتهایم تا از فاینانس برای طرحهای ریلی استفاده کنیم اما روشهای جدید تأمین مالی که وزیر در نظر گرفته است مثلاً برای اشتغالزایی به نفع کشور است. استفاده از سرمایه و منابع داخلی هم از لحاظ قیمت، (پروژه با قیمت مناسب تری اجرا میشود) و هم اینکه اشتغال داخلی قابل توجهی ایجاد کند، استفاده از نیروی انسانی، تأمین مصالح و ادوات در تمام پروژهها از داخل، از مزایای دیگر استفاده از سرمایه داخلی در طرحهای زیرساختی است. بنابراین اگر از منابع داخلی یا سایر منابعی که وزیر پیشبینی کرده است استفاده کنیم رونق داخلی کارخانه ها و ایجاد اشتغال رخ میدهد. مثلاً تولیداتی را که در کارخانه ها داریم در پروژهها استفاده میشود. استفاده از فاینانس محدودیتهایی در زمینه استفاده از تجهیزات، مصالح و نیروی انسانی داخلی ایجاد میکند. در قرارداد فاینانس درصدی از اعتبار فاینانس باید به تأمین 50 درصد تجهیزات و نیازهای پروژه یا نیروی انسانی از کشور مبدأ اختصاص پیدا کند. اما اگر منابع داخلی باشد تمام تجهیزات در داخل تأمین میشود و نیروی انسانی مورد نیاز را هم در کشور داریم.
البته آنطور که وزیر راه و شهرسازی مدنظر دارد بهدنبال جذاب کردن پروژههای عمرانی برای بخش خصوصی هستیم. مثلاً آزادراهی که قرار است ۱۰ ساله و با روش BOT واگذار شود، برای آنکه جذابتر شود ۱۵ ساله به بخش خصوصی واگذار میکنیم. طرحهای عمرانی نیمه تمام زیادی داریم که اتمام آنها چه در بخش ریلی و چه جادهای مهم است. کشور ما از جایگاه ژئوپلیتیک برخوردار است که سبب شده اتمام طرحهای ریلی و جادهای نیمهتمام حائز اهمیت باشد.
بــــرش
در بخش توسعه ریلی کشور 3367 کیلومتر مسیر ریلی جدید در حال اجرا است. امیدواریم تا پایان 1401 حداقل 550 کیلومتر از این مسیرهای ریلی را در قالب 5پروژه بزرگ ریلی به اتمام برسانیم. برنامه این است که تا پایان 1404 حدود 1200 کیلومتر مسیر ریلی را که در اولویت مسیرهای ترانزیتی ما قرار دارد به بهرهبرداری برسانیم. برنامه برای بخش بزرگراهی، اتمام سالانه 1000 کیلومتر از آزادراههای در دست ساخت و تحویل به مردم است. اگر این برنامه محقق شود چون در تمام استانها ساخت بزرگراه جدید داریم، مناطق مختلف از مزایای بزرگراهها بهره میبرند
استفاده از سرمایه و منابع داخلی هم از لحاظ قیمت، (پروژه با قیمت مناسب تری ساخته میشود) و هم اینکه اشتغال داخلی زیادی ایجاد کند، استفاده از نیروی انسانی، تأمین مصالح و ادوات در تمام پروژهها از داخل، از مزایای دیگر استفاده از سرمایه داخلی در طرحهای زیرساختی است. بنابراین اگر از منابع داخلی یا سایر منابعی که وزیر پیشبینی کرده است استفاده کنیم رونق داخلی کارخانه ها و ایجاد اشتغال رخ می دهد.
3 محور بزرگراهی ترانزیتی در جنوب، شرق و غرب کشور در دست ساخت است که با اتمام آنها رونق منطقه ای و بین المللی در حمل بار در کشور خواهیم داشت. این 3 کریدور از کریدورهای بزرگراهی ترانزیتی مهمی هستند که نقش مهمی در توسعه حمل و نقلی در کشور دارند
اگر برنامه توسعه ریلی در 4 سال آینده به تحقق بپیوندد تا 1404 سالانه 300 کیلومتر ریل به بهره برداری میرسد که دو برابر متوسط توسعه ریلی در بعد از انقلاب است. برخی مسیرهای ریلی در دست احداث نقش داخلی دارد اما برخی مسیرها مانند راه آهن چابهار- زاهدان نقش ترانزیتی دارد

شهادت دو پاسدار در درگیری با اشرار
دو تن از رزمندگان قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شنبه شب در منطقه عمومی زاهدان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
به گزارش تسنیم از زاهدان، روابط عمومی قرارگاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد: شنبه شب در حین انجام مأموریت نیروهای قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، پاسداران «مهران شوریزاده و محسن کیخوایی» در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسیدند.
به گزارش تسنیم از زاهدان، روابط عمومی قرارگاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد: شنبه شب در حین انجام مأموریت نیروهای قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، پاسداران «مهران شوریزاده و محسن کیخوایی» در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسیدند.

هجوم خوش نشینان لوکس نشین به حریم تهران
حمیده امینی فرد
خبرنگار
کارشناسان هشدار میدهند که تا چند سال دیگر ممکن است 20 درصد جمعیت کشور یعنی جمعیتی در حدود 16 میلیون نفر درحریم پایتخت ساکن شوند. گرانی مسکن و افزایش بهای اجاره در پایتخت حالا خیلیها را به سمت حریم سوق داده است. برخی که حالا به نام حاشیه نشین در مناطقی همچون مرتضی گرد، صالح آباد و رسالت ساکن شدهاند؛ البته ماجرای حریم تنها به افراد بیبضاعت و محروم ختم نمیشود. حالا بخش عمدهای از متصرفان زمین در حریم تهران، خوش نشینان لوکس نشینی هستند که از دهکهای بالا و طبقات ثروتمند به این مناطق آمده و با پرداخت هزینههای میلیاردی مالک ویلاهای اعیانی لاکچری شدهاند که نرخ هایشان دود از سر طبقات معمولی بلند میکند. در نقاطی همین نزدیکی منطقه 5 تهران حتی کسی نمیداند دشتی به نام «نمه» وجود دارد که برای خرید ویلاهای معمولی اش باید چندین میلیارد تومان بپردازید. دشتی که در 10-12 سال گذشته شکل گرفته است، یا ویلای 30 میلیاردی که اواخر آذر ماه در روستای رندان تخریب شد. رقابت اصلی البته برای تصاحب اراضی کشاورزی، باغها و زمینهای بایر است. مافیایی که به حریم حمله میکند و با تقسیم اراضی کشاورزی و تغییر کاربری، واحدهای مسکونی کوچک مقیاس را با توجه به گرانی زمین و ولع ساخت و ساز به مردم میفروشد. برای رسیدن به حریم در تهران لازم نیست از شهر خارج شوید، کمی که مرزهای عادی مناطق را کنار بزنید در پشت خانههای ما در همین منطقه 5، 22، 19 و 18 ردپای تجاوز به حریم شهر تهران را میبینید.
بهگزارش «ایران»، براساس طرح ساماندهی سال 71، برای تهران هزار و 327 کیلومتر حریم تعیین شده که همان حریم شهر تهران است.علیرضا صادقی، مدیرکل حریم شهر تهران میگوید که تخلفاتی که در حریم رخ داده و خساراتی که از این نظر وارد شده آنقدر زیاد است که باید زودتر برای آن کاری کنیم. طبق سرشماری آمار سال 95، نزدیک به 12 میلیون نفر در 5 شهرستان تهران، شمیرانات، قدس، ری و اسلامشهر (حریم تهران) زندگی میکنند. طبق مصوبه سال 71 که هم اکنون شهرداری درحال اجرای آن است به جز تهران و ری، تنها بخشی از شمیرانات، اسلامشهر و قدس در حریم قرار گرفته است. در بخش شمالی حریم، درمنطقه دربند، روستای واریش، در منطقه 22، سنگان و در منطقه 5، جاده امامزاده داوود قرار دارد که در این مناطق گزارش ویلاسازیها بیشتر است. به گفته او، ساخت و سازها بهصورت غیرمجاز از 20 -15 سال گذشته شروع شده است، اما شهرداری تهران در طول سالهای گذشته هیچ مجوزی برای ساخت ویلا صادر نکرده و اگر هم ویلایی ساخته شده غیرمجاز بوده است. اما براساس آماری که در پنج ماهه اول امسال منتشر شده تعداد2 هزار و 243 برخورد قانونی و تخریب انجام شده که در نهایت به آزادسازی ۲۹۰ هکتار از اراضی منجر شده است. جالب اینکه برخی که در روستاهای داخل حریم ویلاسازی کردهاند ادعا میکنند که مجوز دارند. پس اگر شهرداری هیچ مجوزی برای ساخت و سازها صادر نکرده، ماجرای این مجوزها و تخریب های غیرمجاز چیست؟
جواب به توسعه طرح هادی در روستاها برمیگردد. بنیاد مسکن، بخشداری و فرمانداری با اجرای طرح هادی در روستاها به این ساخت و سازها شکل قانونی دادهاند. صادقی میگوید که هرچقدر طرح هادی توسعه یابد، ناخودآگاه از بخش حریم کم شده و ساخت و ساز داخل روستا میرود و شکل قانونی پیدا میکند و دیگر کسی نمیتواند آن را تخریب کند.الان در شمال تهران و اطراف تهران که خوش نشین هستند براحتی مجوز صادر میکنند. مثلاً روستای هاجر آباد که کوچک بوده، حالا تبدیل به یک روستای لاکچری نشین شده است.
او ادامه میدهد: «الان 71 روستا در حریم شهر تهران قرار دارد که دارای طرح هادی است که بنیاد مسکن آن را تصویب کرده است، ما بشدت با آنها مخالفیم و حتی نامه هم زدیم، اما به محض اینکه وارد طرح هادی میشود شکل قانونی پیدا میکنند چون در محدوده روستا میرود و بعد دهیاری و شورای روستا متولی آن میشوند.
5 منطقه مورد علاقه خوش نشین ها
روستاها عمدتاً در منطقه یک، 13، 4، 2، 5، 22 و 20 توسعه مییابند و جالب اینکه عمده ویلاسازیها هم در این مناطق است که خوش نشین هستند. در این شرایط مردم بومی هیچ منفعتی نمیبرند و تنها بافت روستا از حالت عادی خود خارج میشود. صادقی میگوید که با اجرای طرح توسعه، روستای هاجرآباد و همه سین درمنطقه 13 تبدیل به مناطق خوش نشین شدهاند که زمینهای آن چند برابر شده و خیلیها تلاش میکنند تا ویلاسازی کنند. منطقه یک روستای پس قلعه شمیرانات، روستای رندان سالقون، تالون، کیگای جاده امامزاده داوود، روستای سنگان پایین، وسط، بالا در منطقه 22 و روستای واریش و وردیج همه درگیر طرح هادی شدهاند که به حریم صدمه میزند. الان قیمت زمین در برخی از این مناطق به متری 15 – 20 میلیون تومان رسیده است».
مشتریهای ویلاهای چند میلیاردی حریم تهران چه کسانی هستند؟
صادقی میگوید: «افراد طبقه متوسط به بالا یعنی دهکهای درآمدی بالا و طبقه ثروتمند در این بافتها زندگی میکنند.هزینه خرید برخی از این ویلاها به 40-50 میلیارد تومان هم میرسد. البته تخریب ما سرجایش هست. ما از ابتدای امسال بیش از 290 هکتار آزادسازی داشتهایم، البته اصل بر پیشگیری است.» اگر قاعده بر پیشگیری است پس چه نیازی به تخریب است؟ صادقی میگوید که بهدلیل ابهامات قانونی، تداخلات مرزی که با دیگر دستگاه ها (فرمانداری) داریم بعضی از این خلأ سوءاستفاده میکنند و ساخت و ساز غیرقانونی میکنند و بعد زمانیکه ابهامات برطرف شد دستگاه متولی با آن برخورد میکند. مثلاً در منطقه 20 مرز تقسیمات کشوری یا مرزهای سیاسی شهرستان ری با حریم شهر تهران همخوانی ندارد، در نتیجه دادستان، فرمانداری، نیروی انتظامی و دستگاه قضا با ما در جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمجاز همکاری نمیکند. بنابراین وقتی ساخته شد، چند سال بعد تازه مجوز تخریب صادر میشود. اتفاق خوبی که الان افتاده این است که مدعی العموم و دادستان در شهرستانها خیلی پیگیر هستند و سریع دستور قضایی صادر میکنند.
هزینه تخریب با چه کسی است؟
صادقی این گونه پاسخ میدهد: هر سازمانی که مجوز تخریب میگیرد باید هزینه تخریب را هم بپردازد. ما تاکنون برای تخریبها حدوداً 3 تا 4 میلیارد هزینه کردهایم. بیشترین تخلفات و ساخت و سازهای غیرمجاز در حوزه حریم شهر تهران در مناطق 19، 18 و 20 رخ میدهد. چون گستردگی حریم در آن مناطق زیاد است و بخشی هم به تداخلات مرزی برمیگردد، مثلاً در منطقه 18 با فرمانداری شهرستان قدس تداخلات سرزمینی داریم. در اسلامشهر اطراف چهاردانگه و با ری هم تداخل مرزی کامل داریم و نمیتوانیم ورود کنیم.
وی ادامه میدهد: هزینه بالای اجاره خانه و مسکن در تهران البته پای طبقات ضعیف و محروم را هم به حریم باز کرده است که بیشتر در مناطق 19، 20 و 18 ساکن اند. برخی از این افراد در روستاهایی که شکل قانونی دارد مثل مرتضی گرد، صالح آباد و رسالت ساکن شدهاند که تخلف محسوب نمیشود، اما حاشیه نشینی در این مناطق رشد زیادی پیدا کرده است و عدهای هم در این میان بهدنبال ساخت آلونک رفتهاند؛ البته خیلی هایشان با قوانین شهرسازی آشنا نیستند و بخشی هم مهاجران پاکستانی و افغانستانی هستند که در کوره پزخانهها کار و زندگی میکنند. اما مسأله اصلی رشد آسیبهای اجتماعی در این مناطق است و البته استحکام بنا و ساخت و سازهای بشدت نازل که تنها با یک مجوز از دهیاری انجام میشود. اگر زلزله خفیفی مثلاً در مرتضی گرد بیاید، فاجعه انسانی رخ میدهد.
تلاش برای تخلف در حریم نسبت به گذشته رشد زیادی داشته است. برخی تلاش میکنند زمینهای زراعی، باغها و زمینهای بایر را خریده و ساخت و ساز کنند. صادقی میگوید: زمین خواران به حریم ورود کرده و تلاش میکنند زمینهای بزرگ کشاورزی را تفکیک کنند و در قالب مسکونی یا باغ ویلا به مردم بفروشند. درمنطقه 19 تخریب 30 هکتاری داشتیم که دقیقاً دنبال همین موضوع بودند.
جعفر شربیانی، عضو شورای شهر به «ایران» میگوید: قانون داریم اما بسته به اینکه چه کسی بر مسند قدرت مینشیند نحوه برخورد با متخلفان و متصرفان تغییر میکند. در زمستان سال گذشته، آیتالله رئیسی، رئیس وقت قوه قضائیه جلسهای با حضور شهردار، رئیس شورا و وزیر کشوروقت درباره حریم برگزار کردند و دستور دادند تا با محوریت شهرداری تهران گزارشی از وضعیت حریم تهیه شده و قوه قضائیه ورود کند. حریم تهران ذخیره این شهر است. نباید در آن ساخت وساز غیرمجازشود. مرتضی گرد را نگاه کنید؛ بافت آن بشدت ناپایدار است. چند طبقه روی یک تیرآهن ساخته شده. خب وقتی هزینه زندگی در 22 منطقه تهران بالا میرود مردم ناچار به سمت حریم کوچ میکنند. دهکهای پایین هم ضعیف ترند و با یک مجوز شروع به ساختن میکنند.
او میگوید: شهرداری درآمدی از حریم ندارد و میتواند صرف نظر کند. ما نباید دنبال علت و معلول و شاکی و متشاکی باشیم. الان که همه دستگاهها هماهنگ هستند باید برای حریم شهر تهران تصمیم ملی گرفته شود که قابل تفسیر رأی شخصی نباشد. متولی حریم باید یکبار بهصورت قاطعانه اعلام شود که کیست. باید کارگروهی تشکیل دهیم تا برای متر به متر حریم فکر شود. هر بخشی از حریم مثلاً ری یا شمیرانات معضلات و مختصات خاص خودش را دارد اما الان مسأله اصلی ساخت وساز غیرمجاز است که نظارتی بر آن وجود ندارد. در گلاب دره پشت بامها را هم میفروشند و هرکس هرجا که دستش رسیده ساخته است. اگر الان فکری برای حریم نکنیم اتفاق لواسان و باستی هیلز در اینجا هم تکرار میشود.
خبرنگار
کارشناسان هشدار میدهند که تا چند سال دیگر ممکن است 20 درصد جمعیت کشور یعنی جمعیتی در حدود 16 میلیون نفر درحریم پایتخت ساکن شوند. گرانی مسکن و افزایش بهای اجاره در پایتخت حالا خیلیها را به سمت حریم سوق داده است. برخی که حالا به نام حاشیه نشین در مناطقی همچون مرتضی گرد، صالح آباد و رسالت ساکن شدهاند؛ البته ماجرای حریم تنها به افراد بیبضاعت و محروم ختم نمیشود. حالا بخش عمدهای از متصرفان زمین در حریم تهران، خوش نشینان لوکس نشینی هستند که از دهکهای بالا و طبقات ثروتمند به این مناطق آمده و با پرداخت هزینههای میلیاردی مالک ویلاهای اعیانی لاکچری شدهاند که نرخ هایشان دود از سر طبقات معمولی بلند میکند. در نقاطی همین نزدیکی منطقه 5 تهران حتی کسی نمیداند دشتی به نام «نمه» وجود دارد که برای خرید ویلاهای معمولی اش باید چندین میلیارد تومان بپردازید. دشتی که در 10-12 سال گذشته شکل گرفته است، یا ویلای 30 میلیاردی که اواخر آذر ماه در روستای رندان تخریب شد. رقابت اصلی البته برای تصاحب اراضی کشاورزی، باغها و زمینهای بایر است. مافیایی که به حریم حمله میکند و با تقسیم اراضی کشاورزی و تغییر کاربری، واحدهای مسکونی کوچک مقیاس را با توجه به گرانی زمین و ولع ساخت و ساز به مردم میفروشد. برای رسیدن به حریم در تهران لازم نیست از شهر خارج شوید، کمی که مرزهای عادی مناطق را کنار بزنید در پشت خانههای ما در همین منطقه 5، 22، 19 و 18 ردپای تجاوز به حریم شهر تهران را میبینید.
بهگزارش «ایران»، براساس طرح ساماندهی سال 71، برای تهران هزار و 327 کیلومتر حریم تعیین شده که همان حریم شهر تهران است.علیرضا صادقی، مدیرکل حریم شهر تهران میگوید که تخلفاتی که در حریم رخ داده و خساراتی که از این نظر وارد شده آنقدر زیاد است که باید زودتر برای آن کاری کنیم. طبق سرشماری آمار سال 95، نزدیک به 12 میلیون نفر در 5 شهرستان تهران، شمیرانات، قدس، ری و اسلامشهر (حریم تهران) زندگی میکنند. طبق مصوبه سال 71 که هم اکنون شهرداری درحال اجرای آن است به جز تهران و ری، تنها بخشی از شمیرانات، اسلامشهر و قدس در حریم قرار گرفته است. در بخش شمالی حریم، درمنطقه دربند، روستای واریش، در منطقه 22، سنگان و در منطقه 5، جاده امامزاده داوود قرار دارد که در این مناطق گزارش ویلاسازیها بیشتر است. به گفته او، ساخت و سازها بهصورت غیرمجاز از 20 -15 سال گذشته شروع شده است، اما شهرداری تهران در طول سالهای گذشته هیچ مجوزی برای ساخت ویلا صادر نکرده و اگر هم ویلایی ساخته شده غیرمجاز بوده است. اما براساس آماری که در پنج ماهه اول امسال منتشر شده تعداد2 هزار و 243 برخورد قانونی و تخریب انجام شده که در نهایت به آزادسازی ۲۹۰ هکتار از اراضی منجر شده است. جالب اینکه برخی که در روستاهای داخل حریم ویلاسازی کردهاند ادعا میکنند که مجوز دارند. پس اگر شهرداری هیچ مجوزی برای ساخت و سازها صادر نکرده، ماجرای این مجوزها و تخریب های غیرمجاز چیست؟
جواب به توسعه طرح هادی در روستاها برمیگردد. بنیاد مسکن، بخشداری و فرمانداری با اجرای طرح هادی در روستاها به این ساخت و سازها شکل قانونی دادهاند. صادقی میگوید که هرچقدر طرح هادی توسعه یابد، ناخودآگاه از بخش حریم کم شده و ساخت و ساز داخل روستا میرود و شکل قانونی پیدا میکند و دیگر کسی نمیتواند آن را تخریب کند.الان در شمال تهران و اطراف تهران که خوش نشین هستند براحتی مجوز صادر میکنند. مثلاً روستای هاجر آباد که کوچک بوده، حالا تبدیل به یک روستای لاکچری نشین شده است.
او ادامه میدهد: «الان 71 روستا در حریم شهر تهران قرار دارد که دارای طرح هادی است که بنیاد مسکن آن را تصویب کرده است، ما بشدت با آنها مخالفیم و حتی نامه هم زدیم، اما به محض اینکه وارد طرح هادی میشود شکل قانونی پیدا میکنند چون در محدوده روستا میرود و بعد دهیاری و شورای روستا متولی آن میشوند.
5 منطقه مورد علاقه خوش نشین ها
روستاها عمدتاً در منطقه یک، 13، 4، 2، 5، 22 و 20 توسعه مییابند و جالب اینکه عمده ویلاسازیها هم در این مناطق است که خوش نشین هستند. در این شرایط مردم بومی هیچ منفعتی نمیبرند و تنها بافت روستا از حالت عادی خود خارج میشود. صادقی میگوید که با اجرای طرح توسعه، روستای هاجرآباد و همه سین درمنطقه 13 تبدیل به مناطق خوش نشین شدهاند که زمینهای آن چند برابر شده و خیلیها تلاش میکنند تا ویلاسازی کنند. منطقه یک روستای پس قلعه شمیرانات، روستای رندان سالقون، تالون، کیگای جاده امامزاده داوود، روستای سنگان پایین، وسط، بالا در منطقه 22 و روستای واریش و وردیج همه درگیر طرح هادی شدهاند که به حریم صدمه میزند. الان قیمت زمین در برخی از این مناطق به متری 15 – 20 میلیون تومان رسیده است».
مشتریهای ویلاهای چند میلیاردی حریم تهران چه کسانی هستند؟
صادقی میگوید: «افراد طبقه متوسط به بالا یعنی دهکهای درآمدی بالا و طبقه ثروتمند در این بافتها زندگی میکنند.هزینه خرید برخی از این ویلاها به 40-50 میلیارد تومان هم میرسد. البته تخریب ما سرجایش هست. ما از ابتدای امسال بیش از 290 هکتار آزادسازی داشتهایم، البته اصل بر پیشگیری است.» اگر قاعده بر پیشگیری است پس چه نیازی به تخریب است؟ صادقی میگوید که بهدلیل ابهامات قانونی، تداخلات مرزی که با دیگر دستگاه ها (فرمانداری) داریم بعضی از این خلأ سوءاستفاده میکنند و ساخت و ساز غیرقانونی میکنند و بعد زمانیکه ابهامات برطرف شد دستگاه متولی با آن برخورد میکند. مثلاً در منطقه 20 مرز تقسیمات کشوری یا مرزهای سیاسی شهرستان ری با حریم شهر تهران همخوانی ندارد، در نتیجه دادستان، فرمانداری، نیروی انتظامی و دستگاه قضا با ما در جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمجاز همکاری نمیکند. بنابراین وقتی ساخته شد، چند سال بعد تازه مجوز تخریب صادر میشود. اتفاق خوبی که الان افتاده این است که مدعی العموم و دادستان در شهرستانها خیلی پیگیر هستند و سریع دستور قضایی صادر میکنند.
هزینه تخریب با چه کسی است؟
صادقی این گونه پاسخ میدهد: هر سازمانی که مجوز تخریب میگیرد باید هزینه تخریب را هم بپردازد. ما تاکنون برای تخریبها حدوداً 3 تا 4 میلیارد هزینه کردهایم. بیشترین تخلفات و ساخت و سازهای غیرمجاز در حوزه حریم شهر تهران در مناطق 19، 18 و 20 رخ میدهد. چون گستردگی حریم در آن مناطق زیاد است و بخشی هم به تداخلات مرزی برمیگردد، مثلاً در منطقه 18 با فرمانداری شهرستان قدس تداخلات سرزمینی داریم. در اسلامشهر اطراف چهاردانگه و با ری هم تداخل مرزی کامل داریم و نمیتوانیم ورود کنیم.
وی ادامه میدهد: هزینه بالای اجاره خانه و مسکن در تهران البته پای طبقات ضعیف و محروم را هم به حریم باز کرده است که بیشتر در مناطق 19، 20 و 18 ساکن اند. برخی از این افراد در روستاهایی که شکل قانونی دارد مثل مرتضی گرد، صالح آباد و رسالت ساکن شدهاند که تخلف محسوب نمیشود، اما حاشیه نشینی در این مناطق رشد زیادی پیدا کرده است و عدهای هم در این میان بهدنبال ساخت آلونک رفتهاند؛ البته خیلی هایشان با قوانین شهرسازی آشنا نیستند و بخشی هم مهاجران پاکستانی و افغانستانی هستند که در کوره پزخانهها کار و زندگی میکنند. اما مسأله اصلی رشد آسیبهای اجتماعی در این مناطق است و البته استحکام بنا و ساخت و سازهای بشدت نازل که تنها با یک مجوز از دهیاری انجام میشود. اگر زلزله خفیفی مثلاً در مرتضی گرد بیاید، فاجعه انسانی رخ میدهد.
تلاش برای تخلف در حریم نسبت به گذشته رشد زیادی داشته است. برخی تلاش میکنند زمینهای زراعی، باغها و زمینهای بایر را خریده و ساخت و ساز کنند. صادقی میگوید: زمین خواران به حریم ورود کرده و تلاش میکنند زمینهای بزرگ کشاورزی را تفکیک کنند و در قالب مسکونی یا باغ ویلا به مردم بفروشند. درمنطقه 19 تخریب 30 هکتاری داشتیم که دقیقاً دنبال همین موضوع بودند.
جعفر شربیانی، عضو شورای شهر به «ایران» میگوید: قانون داریم اما بسته به اینکه چه کسی بر مسند قدرت مینشیند نحوه برخورد با متخلفان و متصرفان تغییر میکند. در زمستان سال گذشته، آیتالله رئیسی، رئیس وقت قوه قضائیه جلسهای با حضور شهردار، رئیس شورا و وزیر کشوروقت درباره حریم برگزار کردند و دستور دادند تا با محوریت شهرداری تهران گزارشی از وضعیت حریم تهیه شده و قوه قضائیه ورود کند. حریم تهران ذخیره این شهر است. نباید در آن ساخت وساز غیرمجازشود. مرتضی گرد را نگاه کنید؛ بافت آن بشدت ناپایدار است. چند طبقه روی یک تیرآهن ساخته شده. خب وقتی هزینه زندگی در 22 منطقه تهران بالا میرود مردم ناچار به سمت حریم کوچ میکنند. دهکهای پایین هم ضعیف ترند و با یک مجوز شروع به ساختن میکنند.
او میگوید: شهرداری درآمدی از حریم ندارد و میتواند صرف نظر کند. ما نباید دنبال علت و معلول و شاکی و متشاکی باشیم. الان که همه دستگاهها هماهنگ هستند باید برای حریم شهر تهران تصمیم ملی گرفته شود که قابل تفسیر رأی شخصی نباشد. متولی حریم باید یکبار بهصورت قاطعانه اعلام شود که کیست. باید کارگروهی تشکیل دهیم تا برای متر به متر حریم فکر شود. هر بخشی از حریم مثلاً ری یا شمیرانات معضلات و مختصات خاص خودش را دارد اما الان مسأله اصلی ساخت وساز غیرمجاز است که نظارتی بر آن وجود ندارد. در گلاب دره پشت بامها را هم میفروشند و هرکس هرجا که دستش رسیده ساخته است. اگر الان فکری برای حریم نکنیم اتفاق لواسان و باستی هیلز در اینجا هم تکرار میشود.

رژیم صهیونیستی و برجام؛ از امید تا ناامیدی
از ابتدای شکلگیری برجام، رژیم صهیونیستی رفتار بهظاهر متناقضی در قبال این توافق از خود نشان داده است. دامنه این رفتار شامل مخالفت و دشمنی با برجام تا حمایت از احیای آن بوده است. با در نظر گرفتن درهم تنیدگی سیاستها و منافع مشترک رژیم صهیونیستی با امریکا فاصله گرفتن این دو در خصوص برجام موضوعی است که توجهات را به خود جلب نموده و پاسخهایی هم به همراه داشته است. از جمله این پاسخها یافتن علت در تغییر رویکرد دولتها در رژیم صهیونیستی و امریکا بوده است. بهعبارتی گفته میشود که نحوه برخورد دولتهای متفاوت در رژیم صهیونیستی با برجام، متفاوت و حتی متناقض است! اگر تندروها با برجام مخالفند میانهروها از آن حمایت میکنند! حال اگر آنها متناظر خود در امریکا را در رأس قدرت بیابند بدون اختلاف و دودستگی با برجام مخالفت و یا از آن حمایت میکنند. هم اکنون نیز هم در امریکا و هم در رژیم صهیونیستی به اصطلاح میانه روها در قدرت هستند و لذا از احیای برجام حمایت میکنند! در نگاه اول هرچند این استدلال منطقی بهنظر میرسد، اما با یادآوری خصومت ذاتی، بنیادین و راهبردی رژیم نامشروع صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران، تقلیل موضوع تغییر رفتار این رژیم در قبال برجام بهعلت تغییر دولتها قدری ساده اندیشی است و نیازمند اصلاح و بازاندیشی.
در عمل آنچه به رژیم صهیونیستی هویت بخشیده، ادامه حیات این رژیم در بحران است. بهعبارتی این رژیم «بحرانزی»است و در هر آنچه در اطرافش میگذرد بهدنبال بحران و بحرانسازی است. اگر در جایی بهدنبال عادیسازی بوده نیز آن را زمینهای برای بحرانی دیگر و یا زمینهای برای تنفس یافته است. بر این اساس، رژیم صهیونیستی از برجام به میزانی که ظرفیت بحرانسازی داشته حمایت و یا با آن مخالفت کرده است. اگر به دامنه برخورد این رژیم از زمان شکلگیری برجام تا کنون توجه شود بخوبی پیداست که به محض مشاهده و کشف استعداد بحرانسازی در برجام، که مهمترین آن عدم در نظرگرفتن سازوکار مناسب و تضمین عدم خروج بوده، رژیم صهیونیستی از این توافق حمایت کرده و قطعاً در آینده نیز همین مسیر را دنبال خواهد نمود. در روند مذاکرات وین نیز رژیم صهیونیستی نه از احیای برجام بلکه از احیای استعداد بحرانسازی در برجام حمایت کرده و آن را بهطور جدی از امریکا مطالبه میکند. حال اگر به اظهارات وزیرخارجه رژیم صهیونیستی در خصوص مذاکرات توجه شود منظور واقعی رژیم صهیونیستی و حمایت مشروطش از برجام نمایان خواهد شد. وی میگوید: «ما با توافق مشکل نداریم. یک توافق خوب، چیز خوبی است. دومین گزینه خوب، این است که توافقی در کار نباشد، اما با تشدید تحریمها، اطمینان حاصل شود که ایران توانایی پیشروی ندارد و سومین و بدترین گزینه، یک توافق بد است.» در مقابل اما، تیم مذاکره کننده از سوی جمهوری اسلامی ایران به دقت و جدیت درصدد زدودن استعداد و ظرفیت برجام از هرگونه توان بحرانسازی است. جمهوری اسلامی هم اکنون بخوبی میداند که هر توافقی بهتر از عدم توافق نیست و لذا تنها توافقی را دنبال میکند که استعداد بحرانسازی در آینده نداشته باشد. توافق پایدار، با ثبات و آرامش بخش آن چیزی است که میتواند رفاه کشور و آرامش و ثبات در منطقه را بههمراه داشته باشد و این توافق در دستور کار دولت سیزدهم و تیم مذاکره کننده است. در این مسیر قطعاً خواب رژیم صهیونیستی دوباره تعبیر نخواهد شد.
در عمل آنچه به رژیم صهیونیستی هویت بخشیده، ادامه حیات این رژیم در بحران است. بهعبارتی این رژیم «بحرانزی»است و در هر آنچه در اطرافش میگذرد بهدنبال بحران و بحرانسازی است. اگر در جایی بهدنبال عادیسازی بوده نیز آن را زمینهای برای بحرانی دیگر و یا زمینهای برای تنفس یافته است. بر این اساس، رژیم صهیونیستی از برجام به میزانی که ظرفیت بحرانسازی داشته حمایت و یا با آن مخالفت کرده است. اگر به دامنه برخورد این رژیم از زمان شکلگیری برجام تا کنون توجه شود بخوبی پیداست که به محض مشاهده و کشف استعداد بحرانسازی در برجام، که مهمترین آن عدم در نظرگرفتن سازوکار مناسب و تضمین عدم خروج بوده، رژیم صهیونیستی از این توافق حمایت کرده و قطعاً در آینده نیز همین مسیر را دنبال خواهد نمود. در روند مذاکرات وین نیز رژیم صهیونیستی نه از احیای برجام بلکه از احیای استعداد بحرانسازی در برجام حمایت کرده و آن را بهطور جدی از امریکا مطالبه میکند. حال اگر به اظهارات وزیرخارجه رژیم صهیونیستی در خصوص مذاکرات توجه شود منظور واقعی رژیم صهیونیستی و حمایت مشروطش از برجام نمایان خواهد شد. وی میگوید: «ما با توافق مشکل نداریم. یک توافق خوب، چیز خوبی است. دومین گزینه خوب، این است که توافقی در کار نباشد، اما با تشدید تحریمها، اطمینان حاصل شود که ایران توانایی پیشروی ندارد و سومین و بدترین گزینه، یک توافق بد است.» در مقابل اما، تیم مذاکره کننده از سوی جمهوری اسلامی ایران به دقت و جدیت درصدد زدودن استعداد و ظرفیت برجام از هرگونه توان بحرانسازی است. جمهوری اسلامی هم اکنون بخوبی میداند که هر توافقی بهتر از عدم توافق نیست و لذا تنها توافقی را دنبال میکند که استعداد بحرانسازی در آینده نداشته باشد. توافق پایدار، با ثبات و آرامش بخش آن چیزی است که میتواند رفاه کشور و آرامش و ثبات در منطقه را بههمراه داشته باشد و این توافق در دستور کار دولت سیزدهم و تیم مذاکره کننده است. در این مسیر قطعاً خواب رژیم صهیونیستی دوباره تعبیر نخواهد شد.

دلایل کاهش تورم و پیشنهاداتی برای تداوم آن
جواد صلاحی
مدرس دانشگاه
تورمی که کشور در سالجاری تجربه کرد در نوع خود افزایش قابل توجهی داشت. هرچند که شیب تورم نقطه به نقطه در آذر ماه نزولی شد و قدری کاهش را تجربه کرد. اصولاً تورم دهههاست که یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور است، پس ضروری است ابتدا به تبیین چرایی بروز آن بپردازیم. در وهله نخست عمده دلیل تورم را میتوان در نسبت با کسری بودجه مطرح کرد که این موضوع خود منجر به استقراض از بانک مرکزی شده و رشد پایه پولی و نقدینگی را به دنبال دارد. گفته میشود برای جبران کسری بودجه باید مالیاتها افزایش یابد. آنچه در لایحه بودجه مطرح شده این است که از مالکان خودروها و خانههای گرانقیمت مالیات دریافت شود. اینجا باید مراقب بود که بازنشستگان و کارمندانی که به دلیل تورم داراییشان افزایش قیمت پیدا کرده است، نمیتوانند مشمول این قانون باشند. چرا که در تمام دنیا مالیات بر کل عایدی لحاظ میشود و بررسی موردی خلاف عدالت است.
از سوی دیگر همچنین نباید فراموش کرد که کاهش تولید، فروش کمتر و افزایش تورم میتواند از تبعات افزایش مالیات باشد. حال با این پرسش مواجه میشویم که با وجود کسری بودجه قابل توجه چه باید کرد؟ آنچه در کشورهای دیگر هم تجربه شده و میتواند برای ما هم مؤثر واقع شود انتشار اوراق بدهی است. مرداد و شهریور ماه سالجاری بود که این اوراق بهدرستی منتشر شد. به نظر میرسد کاهش تورمی را که دو سه ماهی است در حال تجربه آن هستیم میتوان از آثار همین اقدام درست دانست، چراکه انتشار اوراق آثار خود را با چند ماه تأخیر نشان میدهد. ذکر این نکته نیز ضروری است که نباید جو اوراقهراسی در کشور راه بیفتد. اگر چه در گذشته بیش از اندازه اوراق فروخته شده، اما نباید به یکباره فروش اوراق را متوقف کرد. آنچه هماکنون مشاهده میشود شکلگیری نوعی جو اوراق هراسی در کشور است و این موضوع اغلب از سوی افرادی مطرح میشود که با کارکرد این سیاست آشنا نیستند و بدون تحلیل، آن را به بازار سرمایه نسبت میدهند. در حالی که خریداران عمده اوراق، اغلب بیمهها هستند نه مردم عادی.
از دیگر پیشنهادات برای کنترل تورم حذف ارز 4200 تومانی است که وجودش بسیار گمراهکننده و آسیبزاست؛ اقدامی که مصداق رانت است و عدم شفافیت و فساد را در پی دارد. تعلق این ارز به برخی افراد ایجاد انحصار میکند که با رقابت و عدالت منافات دارد. پیشنهاد میشود دولت با حذف این سیاست، یارانه یکسان به همه پرداخت کند، نکتهای که دولت کنونی به آن واقف است و قرار است با اصلاح آن رانت و فساد ناشی از آن را متوقف کند. از دیگر عوامل بروز تورم، بانکها هستند که بدون رتبهسنجی اشخاص، تسهیلاتی پرداخت میکنند که بازگشتی ندارد، این اقدام باعث میشود نقدینگیای خلق شود که راهکاری برای امحای آن وجود ندارد و اغلب این نقدینگی وارد مناسبات سوداگرانه میشود. مدیریت این جنبه از فعالیتهای نظام بانکی قطعاً در کنترل تورم بسیار مؤثر واقع میشود. در نهایت نیز پیشنهاد میشود دولت برای حل مشکلات اقتصادی از نظر جمیع اقتصاددانها با گرایشات فکری متفاوت استفاده کند نه صرفاً نمایندگان گروه و طیفی خاص. چالشهای امروز اقتصاد کشور نیازمند اجماع نظر همه متخصصان است.
مدرس دانشگاه
تورمی که کشور در سالجاری تجربه کرد در نوع خود افزایش قابل توجهی داشت. هرچند که شیب تورم نقطه به نقطه در آذر ماه نزولی شد و قدری کاهش را تجربه کرد. اصولاً تورم دهههاست که یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور است، پس ضروری است ابتدا به تبیین چرایی بروز آن بپردازیم. در وهله نخست عمده دلیل تورم را میتوان در نسبت با کسری بودجه مطرح کرد که این موضوع خود منجر به استقراض از بانک مرکزی شده و رشد پایه پولی و نقدینگی را به دنبال دارد. گفته میشود برای جبران کسری بودجه باید مالیاتها افزایش یابد. آنچه در لایحه بودجه مطرح شده این است که از مالکان خودروها و خانههای گرانقیمت مالیات دریافت شود. اینجا باید مراقب بود که بازنشستگان و کارمندانی که به دلیل تورم داراییشان افزایش قیمت پیدا کرده است، نمیتوانند مشمول این قانون باشند. چرا که در تمام دنیا مالیات بر کل عایدی لحاظ میشود و بررسی موردی خلاف عدالت است.
از سوی دیگر همچنین نباید فراموش کرد که کاهش تولید، فروش کمتر و افزایش تورم میتواند از تبعات افزایش مالیات باشد. حال با این پرسش مواجه میشویم که با وجود کسری بودجه قابل توجه چه باید کرد؟ آنچه در کشورهای دیگر هم تجربه شده و میتواند برای ما هم مؤثر واقع شود انتشار اوراق بدهی است. مرداد و شهریور ماه سالجاری بود که این اوراق بهدرستی منتشر شد. به نظر میرسد کاهش تورمی را که دو سه ماهی است در حال تجربه آن هستیم میتوان از آثار همین اقدام درست دانست، چراکه انتشار اوراق آثار خود را با چند ماه تأخیر نشان میدهد. ذکر این نکته نیز ضروری است که نباید جو اوراقهراسی در کشور راه بیفتد. اگر چه در گذشته بیش از اندازه اوراق فروخته شده، اما نباید به یکباره فروش اوراق را متوقف کرد. آنچه هماکنون مشاهده میشود شکلگیری نوعی جو اوراق هراسی در کشور است و این موضوع اغلب از سوی افرادی مطرح میشود که با کارکرد این سیاست آشنا نیستند و بدون تحلیل، آن را به بازار سرمایه نسبت میدهند. در حالی که خریداران عمده اوراق، اغلب بیمهها هستند نه مردم عادی.
از دیگر پیشنهادات برای کنترل تورم حذف ارز 4200 تومانی است که وجودش بسیار گمراهکننده و آسیبزاست؛ اقدامی که مصداق رانت است و عدم شفافیت و فساد را در پی دارد. تعلق این ارز به برخی افراد ایجاد انحصار میکند که با رقابت و عدالت منافات دارد. پیشنهاد میشود دولت با حذف این سیاست، یارانه یکسان به همه پرداخت کند، نکتهای که دولت کنونی به آن واقف است و قرار است با اصلاح آن رانت و فساد ناشی از آن را متوقف کند. از دیگر عوامل بروز تورم، بانکها هستند که بدون رتبهسنجی اشخاص، تسهیلاتی پرداخت میکنند که بازگشتی ندارد، این اقدام باعث میشود نقدینگیای خلق شود که راهکاری برای امحای آن وجود ندارد و اغلب این نقدینگی وارد مناسبات سوداگرانه میشود. مدیریت این جنبه از فعالیتهای نظام بانکی قطعاً در کنترل تورم بسیار مؤثر واقع میشود. در نهایت نیز پیشنهاد میشود دولت برای حل مشکلات اقتصادی از نظر جمیع اقتصاددانها با گرایشات فکری متفاوت استفاده کند نه صرفاً نمایندگان گروه و طیفی خاص. چالشهای امروز اقتصاد کشور نیازمند اجماع نظر همه متخصصان است.

شکست «فشار حداکثری» و دست برتر ایران در مذاکرات
محمد کاظمی
پژوهشگر مسائل بین الملل
اوایل پاییز ۱۳۹۶، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت امریکا که کمتر از یک سال از به قدرت رسیدنش میگذشت، در قالب یک بیانیه پرسروصدا، با ادعای «تضمین ایمنی و امنیت مردم امریکا» در برابر «اقدامات خصومتآمیز رژیم ایران» و تضمین «عدم دسترسی ایران به سلاح هستهای»، بهطور رسمی راهبرد خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. وی در این بیانیه اتهاماتی نظیر «دیکتاتوری»، «حمایت حکومتی از تروریسم» و «پرخاشگریهای ادامهدار در غرب آسیا و سراسر جهان» را به ایران نسبت داد.
زمینههای شکلگیری سیاست فشار حداکثری
راهبرد اعلامی دونالد ترامپ بر پایه چهار اصل استوار بود: همکاری با همپیمانان برای مقابله با سیاستهای منطقهای ایران، اعمال تحریمهای بیشتر بر ایران با هدف انقطاع تأمین مالی تروریسم، رسیدگی به مسأله اشاعه موشک و تسلیحات در منطقه توسط ایران و مسدودسازی تمام مسیرهایی که ایران ممکن است از طریق آنها به سلاح هستهای دست پیدا کند.
با اینکه ترامپ در این تاریخ از توافق هستهای سال ۱۳۹۴ موسوم به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) خارج نشد، اما پیش از این، بارها از «نقایص» توافق برجام و ضررهای آن برای امریکا سخن گفته بود و سرانجام در تاریخ 18 اردیبهشت ۱۳۹۷، دولت امریکا رسماً از برجام خارج شد.
خروج امریکا از برجام، زمینه را برای اعمال رسمی مجدد همه تحریمهایی که قرار بود ذیل توافق برجام، متوقف شوند، فراهم کرد. ترامپ با اعلام اینکه «خروج امریکا از برجام نسبت به ماندن در این توافق، نتایج بهتری در پی خواهد داشت»، سیاست بسیار سختگیرانه و خصمانهای علیه ایران در پیش گرفت که به «سیاست فشار حداکثری» شهرت یافت.
رساندن فروش نفت ایران به صفر، مهار نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه، جلوگیری از تقویت توان نظامی-دفاعی ایران از جمله در حوزه پیشرفتهای موشکی و محدودسازی شدید دسترسیهای ایران به منابع مالی، ازجمله مؤلفههای اصلی سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بود. بجز تحقق نسبی مورد آخر، هیچکدام از دیگر ادعاهای امریکا به واقعیت حتی نزدیک هم نشد. به گزارش رسانههای غربی، صادرات نفت ایران که در ابتدای دوره فشار حداکثری با کاهش روبهرو شده بود، بهزودی احیا شد و در یک سال اخیر، میزان صادرات نفت ایران به بالاتر از یک میلیون بشکه نفت در روز رسیده است. در مسائل مربوط به نفوذ منطقهای و گسترش توان دفاعی و موشکی، به اذعان «مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی» (آی.آی.اس.اس)، جمهوری اسلامی در سالهای پس از برجام پیشرفتهای چشمگیری داشته است. بهعلاوه، طبق گزارشهای منتشر شده از صندوق بینالمللی پول، میزان دسترسیهای ایران به داراییهای خارجی خود در دو سال اخیر بهتر از گذشته شده است. ناتوانی سیاست فشار حداکثری در رسیدن به اهداف خود، در فضای کارشناسی-رسانهای داخل امریکا نیز بهشدت مشهود بود. به اذعان اکثریت قاطع محافل فکری، جمعهای کارشناسی و تحلیلگران برجسته امریکایی، سیاست فشار حداکثری اعمالی از سوی دولت امریکا در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ علیه جمهوری اسلامی ایران به اهداف مدنظر امریکا نرسید و با شکست روبهرو شد.
اندیشکده «شورای آتلانتیک»، یکی از فعالترین اندیشکدههای واشنگتن در حوزه سیاست خارجی، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ در یادداشتی با عنوان «پنج دلیل برای اینکه چرا سیاست فشار حداکثری علیه ایران معکوس عمل کرد» به قلم «باربارا اسلیوین»، شکست سیاست فشار حداکثری را اثبات کرده و اینگونه جمعبندی میکند که «بازندگان این راهبرد (سیاست فشار حداکثری) حاکمیت قانون و در نهایت، رهبری جهانی امریکا» هستند.
«رابرت مالی» نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران، در مصاحبه با تلویزیون «ام.اس.ان.بی.سی» گفت: «پویش فشار حداکثری که توسط رئیسجمهور سابق امریکا دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شد، بهطرز فاجعهباری شکست خورد و به منافع امریکا آسیب زد.»
نیویورکتایمز در یادداشتی به قلم مجموعهای از نویسندگان تحریریه خود نوشت: «واقعیت تلخ این است که تحریمهای ذیل سیاست فشار حداکثری ناپایدار هستند. این تحریمها نتوانستهاند رفتار ایران را به سمت بهتر شدن تغییر دهند. بلکه دقیقاً برعکس این رخ داده است.»
گروه بینالمللی بحران نیز در یادداشتی با عنوان «شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران»، شکست این سیاست را اثبات میکند. این یادداشت افزایش درصد غنیسازی اورانیوم، افزایش حجم ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران، افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم در ایران و کاهش دسترسیها و نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران را بهعنوان تعدادی از مصادیق سیاست فشار حداکثری در حوزه هستهای معرفی میکند.
لزوم نقد کردن امتیازات پیروزی ایران در کارزار فشار حداکثری
روی دیگر سکه شکست امریکا در سیاست فشار حداکثری، پیروزی ایران در تقابل با این سیاست است. مقاومت جمهوری اسلامی در برابر این حجم از فشارهای اقتصادی و امنیتی و ناکامسازی امریکا در رسیدن به خواستههای خود در دوره ترامپ، باعث تغییر جایگاه ایران در مناسبات بینالمللی و تغییر زمان نسبت به دوره پیش از این سیاست شد.موضوعی که باعث شده ایران دست بالا در مذاکرات را داشته باشد.
پژوهشگر مسائل بین الملل
اوایل پاییز ۱۳۹۶، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت امریکا که کمتر از یک سال از به قدرت رسیدنش میگذشت، در قالب یک بیانیه پرسروصدا، با ادعای «تضمین ایمنی و امنیت مردم امریکا» در برابر «اقدامات خصومتآمیز رژیم ایران» و تضمین «عدم دسترسی ایران به سلاح هستهای»، بهطور رسمی راهبرد خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. وی در این بیانیه اتهاماتی نظیر «دیکتاتوری»، «حمایت حکومتی از تروریسم» و «پرخاشگریهای ادامهدار در غرب آسیا و سراسر جهان» را به ایران نسبت داد.
زمینههای شکلگیری سیاست فشار حداکثری
راهبرد اعلامی دونالد ترامپ بر پایه چهار اصل استوار بود: همکاری با همپیمانان برای مقابله با سیاستهای منطقهای ایران، اعمال تحریمهای بیشتر بر ایران با هدف انقطاع تأمین مالی تروریسم، رسیدگی به مسأله اشاعه موشک و تسلیحات در منطقه توسط ایران و مسدودسازی تمام مسیرهایی که ایران ممکن است از طریق آنها به سلاح هستهای دست پیدا کند.
با اینکه ترامپ در این تاریخ از توافق هستهای سال ۱۳۹۴ موسوم به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) خارج نشد، اما پیش از این، بارها از «نقایص» توافق برجام و ضررهای آن برای امریکا سخن گفته بود و سرانجام در تاریخ 18 اردیبهشت ۱۳۹۷، دولت امریکا رسماً از برجام خارج شد.
خروج امریکا از برجام، زمینه را برای اعمال رسمی مجدد همه تحریمهایی که قرار بود ذیل توافق برجام، متوقف شوند، فراهم کرد. ترامپ با اعلام اینکه «خروج امریکا از برجام نسبت به ماندن در این توافق، نتایج بهتری در پی خواهد داشت»، سیاست بسیار سختگیرانه و خصمانهای علیه ایران در پیش گرفت که به «سیاست فشار حداکثری» شهرت یافت.
رساندن فروش نفت ایران به صفر، مهار نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه، جلوگیری از تقویت توان نظامی-دفاعی ایران از جمله در حوزه پیشرفتهای موشکی و محدودسازی شدید دسترسیهای ایران به منابع مالی، ازجمله مؤلفههای اصلی سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بود. بجز تحقق نسبی مورد آخر، هیچکدام از دیگر ادعاهای امریکا به واقعیت حتی نزدیک هم نشد. به گزارش رسانههای غربی، صادرات نفت ایران که در ابتدای دوره فشار حداکثری با کاهش روبهرو شده بود، بهزودی احیا شد و در یک سال اخیر، میزان صادرات نفت ایران به بالاتر از یک میلیون بشکه نفت در روز رسیده است. در مسائل مربوط به نفوذ منطقهای و گسترش توان دفاعی و موشکی، به اذعان «مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی» (آی.آی.اس.اس)، جمهوری اسلامی در سالهای پس از برجام پیشرفتهای چشمگیری داشته است. بهعلاوه، طبق گزارشهای منتشر شده از صندوق بینالمللی پول، میزان دسترسیهای ایران به داراییهای خارجی خود در دو سال اخیر بهتر از گذشته شده است. ناتوانی سیاست فشار حداکثری در رسیدن به اهداف خود، در فضای کارشناسی-رسانهای داخل امریکا نیز بهشدت مشهود بود. به اذعان اکثریت قاطع محافل فکری، جمعهای کارشناسی و تحلیلگران برجسته امریکایی، سیاست فشار حداکثری اعمالی از سوی دولت امریکا در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ علیه جمهوری اسلامی ایران به اهداف مدنظر امریکا نرسید و با شکست روبهرو شد.
اندیشکده «شورای آتلانتیک»، یکی از فعالترین اندیشکدههای واشنگتن در حوزه سیاست خارجی، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ در یادداشتی با عنوان «پنج دلیل برای اینکه چرا سیاست فشار حداکثری علیه ایران معکوس عمل کرد» به قلم «باربارا اسلیوین»، شکست سیاست فشار حداکثری را اثبات کرده و اینگونه جمعبندی میکند که «بازندگان این راهبرد (سیاست فشار حداکثری) حاکمیت قانون و در نهایت، رهبری جهانی امریکا» هستند.
«رابرت مالی» نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران، در مصاحبه با تلویزیون «ام.اس.ان.بی.سی» گفت: «پویش فشار حداکثری که توسط رئیسجمهور سابق امریکا دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شد، بهطرز فاجعهباری شکست خورد و به منافع امریکا آسیب زد.»
نیویورکتایمز در یادداشتی به قلم مجموعهای از نویسندگان تحریریه خود نوشت: «واقعیت تلخ این است که تحریمهای ذیل سیاست فشار حداکثری ناپایدار هستند. این تحریمها نتوانستهاند رفتار ایران را به سمت بهتر شدن تغییر دهند. بلکه دقیقاً برعکس این رخ داده است.»
گروه بینالمللی بحران نیز در یادداشتی با عنوان «شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران»، شکست این سیاست را اثبات میکند. این یادداشت افزایش درصد غنیسازی اورانیوم، افزایش حجم ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران، افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم در ایران و کاهش دسترسیها و نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران را بهعنوان تعدادی از مصادیق سیاست فشار حداکثری در حوزه هستهای معرفی میکند.
لزوم نقد کردن امتیازات پیروزی ایران در کارزار فشار حداکثری
روی دیگر سکه شکست امریکا در سیاست فشار حداکثری، پیروزی ایران در تقابل با این سیاست است. مقاومت جمهوری اسلامی در برابر این حجم از فشارهای اقتصادی و امنیتی و ناکامسازی امریکا در رسیدن به خواستههای خود در دوره ترامپ، باعث تغییر جایگاه ایران در مناسبات بینالمللی و تغییر زمان نسبت به دوره پیش از این سیاست شد.موضوعی که باعث شده ایران دست بالا در مذاکرات را داشته باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
به دنبال بازارسازی برای صنایع دیجیتال داخلی هستیم
-
عرضه اولیه سهام سرخابیها تا پایان بهمن
-
ارز دولتیدارو حذف نمیشود
-
پناهی برای خانه به دوشان
-
ایستگاه هشتم دست برتر ایران در مذاکرات
-
نگرانی از درهای نیمه باز مدارس
-
جوسازی رسانههای مخالف دولت علیه تجارت خارجی
-
ساخت 6250 کیلومتر راه تا 1404
-
شهادت دو پاسدار در درگیری با اشرار
-
هجوم خوش نشینان لوکس نشین به حریم تهران
-
رژیم صهیونیستی و برجام؛ از امید تا ناامیدی
-
دلایل کاهش تورم و پیشنهاداتی برای تداوم آن
-
شکست «فشار حداکثری» و دست برتر ایران در مذاکرات

اخبارایران آنلاین