
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

لیست ابر بدهکاران در سامانه کدال منتشر میشود
برخورد با بدهکاران بانکی در کنار ایجاد شفافیت و ساماندهی عرضه تسهیلات در ماههای گذشته در دستور کار دولت سیزدهم بوده و 5 فرمان رئیسجمهور به بانکها برای برخورد با بدهکاران بانکی نقطه عطفی در این رویکرد تلقی میشود.
به دنبال صدور دستور صریح رئیسجمهور برای سختگیری بر بدحسابها و انتشاراسامی بدهکاران بانکی، علی صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد: لیست بدهکاران عمده بانکها در صورتهای مالی بانکها در سامانه کدال منتشر میشود.
وی در حاشیه مراسم هفتمین همایش مالی اسلامی همچنین با اشاره به فرمان رئیسجمهور درباره تسهیل پرداخت وام به مردم و اعتبارسنجی در تسهیلات خرد به مردم به جای وثیقه و ضامن گفت: اعتبارسنجی موضوع مهمی است و چنانچه افراد حائز رتبه اعتباری مناسب باشند، بانک میتواند با وثایق سهل تسهیلات خرد را پرداخت کند. وی افزود: باید دسترسی آحاد مردم به سیستم بانکی تسهیل شود بویژه در وامهای خرد و مردم انتظار دارند بانک مرکزی مقررات را اصلاح کند و در این زمینه نیز امکان ارائه وثایق سهل را فراهم کردهایم.
رئیس کل بانک مرکزی گفت: الزام بانکها به رعایت شرایط را بیشتر خواهیم کرد تا تسهیلات خرد را پرداخت کنند و در آیندهای نزدیک مجموعهای از شرایط را به شبکه بانکی ابلاغ خواهیم کرد تا در چهارچوب مورد نظر فعالیت کنند.
صالح آبادی درباره جلسه دیروز خود با رئیسجمهور در این مورد هم گفت: در این جلسه، هدایت تسهیلات به بخش مولد در حوزه اقتصادی، بهبود وجهه نظام بانکی، تسهیل دسترسی مردم به تسهیلات، تحول در فرایندها، نگاه تحولی به نظام بانکی، بهبود ارتباط بانکها با مشتریان و سایر ذینفعان، اصلاح ناترازی سیستم بانکی و به طور کلی اصلاح سیستم بانکی، تعیین تکلیف واحدهای اقتصادی بدهکار به سیستم بانکی و تقویت و توسعه جریان قرضالحسنه جزو محورهای مورد نظر رئیس جمهور بود.
وی در پاسخ به اختلاف قیمت ارز سامانه نیما و آزاد و تأثیر آن بر بازار سرمایه گفت: معاملات در سامانه نیما براساس عرضه و تقاضا است و بانک مرکزی دخالتی در این امر ندارد اما اختلاف جزئی بین سامانه نیما و بازار متشکل طبیعی است زیرا در سامانه نیما حوالجات معامله میشود و معاملات عمده است و در بازار متشکل معاملات خرد است.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین توضیح داد: سه درصد از منابع سپرده بانکها باید به خرید اوراق مالی اسلامی که از نقدشوندگی بالایی برخوردار است اختصاص یابد و این بهدلیل مدیریت نقدینگی است تا چنانچه بانکها ناترازی نقدینگی داشته باشند این اوراق را در بازار بفروشند و برای مدیریت نقدینگی است. مسأله بدهکاران و ابربدهکاران بانکی و از سوی دیگر وثایق دشوار و عدم اعتبارسنجی برای پرداخت تسهیلات خرد از جمله معضلاتی بوده که در سالهای اخیر لاینحل مانده بود اما دولت سیزدهم در ماههای اخیر عزم خود را در غلبه بر این معضل نشان داده است. در آبان ماه گذشته هم وزیر امور اقتصادی و دارایی از بانک مرکزی خواسته بود بانکها هر سه ماه اسامی بدهکاران بانکی را منتشر کنند.
سیداحسان خاندوزی بانکها و مؤسسات اعتباری را مکلف کرده بود برای اطلاع عموم مشخصات تسهیلات گیرنده، توجیه بانک برای تخصیص منابع، مبلغ تسهیلات، میزان پرداخت، مانده بدهی، نرخ سود و نوع تضامین را اعلام کنند.
بــــــرش
<رمز پول> ملی راهاندازی میشود
رئیس کل بانک مرکزی گفت: هفته گذشته رمزپول ملی در شورای پول و اعتبار تصویب و چهارچوب آن مشخص شد و بزودی در کشور راهاندازی میشود. به گزارش ایرنا، علی صالح آبادی دیروز در حاشیه مراسم هفتمین همایش مالی اسلامی اعلام کرد: مقررات رمز ریال ملی در شورای پول و اعتبار تصویب شده و در آینده عملیاتی میشود و درخصوص دیگر رمز داراییها در دولت و کمیسیونهای مربوطه در حال بررسی است. مهدی محرمیان، معاون فناوری نوین بانک مرکزی هم در این مورد گفت: رمز پول بانک مرکزی با نام رمز ریال بهصورت آزمایشی بهزودی اجرا میشود. وی افزود: موضوع رمز ارز در کشور ذینفعان و متولیان متعددی دارد، هم اکنون این موضوع به معاونت اقتصادی رئیس جمهور سپرده شده و جلسات متعددی در این خصوص برگزار و پیشرفت خوبی هم داشته است و امیدوارم در هفتههای آینده خبرهای خوبی را بشنویم. وی گفت: فتوای رهبر معظم انقلاب در خصوص رمز ارز راهگشا و دقیق بود و موضوع را به مباحث قانونی واگذار کردند و مواد قانونی نیز در حال پیشرفت است و همگرایی خوبی بین قوای مختلف انجام میشود. معاون فناوری بانک مرکزی گفت: در مسائل شرعی با توجه به اعتماد خوب رهبری به متخصصان بزودی راهگشاییهایی خواهیم داشت و اگرچه علما نظرات متعدد و متفاوتی دارند، اما مبنا بر اساس نظر رهبری راهگشاتر است.
به دنبال صدور دستور صریح رئیسجمهور برای سختگیری بر بدحسابها و انتشاراسامی بدهکاران بانکی، علی صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد: لیست بدهکاران عمده بانکها در صورتهای مالی بانکها در سامانه کدال منتشر میشود.
وی در حاشیه مراسم هفتمین همایش مالی اسلامی همچنین با اشاره به فرمان رئیسجمهور درباره تسهیل پرداخت وام به مردم و اعتبارسنجی در تسهیلات خرد به مردم به جای وثیقه و ضامن گفت: اعتبارسنجی موضوع مهمی است و چنانچه افراد حائز رتبه اعتباری مناسب باشند، بانک میتواند با وثایق سهل تسهیلات خرد را پرداخت کند. وی افزود: باید دسترسی آحاد مردم به سیستم بانکی تسهیل شود بویژه در وامهای خرد و مردم انتظار دارند بانک مرکزی مقررات را اصلاح کند و در این زمینه نیز امکان ارائه وثایق سهل را فراهم کردهایم.
رئیس کل بانک مرکزی گفت: الزام بانکها به رعایت شرایط را بیشتر خواهیم کرد تا تسهیلات خرد را پرداخت کنند و در آیندهای نزدیک مجموعهای از شرایط را به شبکه بانکی ابلاغ خواهیم کرد تا در چهارچوب مورد نظر فعالیت کنند.
صالح آبادی درباره جلسه دیروز خود با رئیسجمهور در این مورد هم گفت: در این جلسه، هدایت تسهیلات به بخش مولد در حوزه اقتصادی، بهبود وجهه نظام بانکی، تسهیل دسترسی مردم به تسهیلات، تحول در فرایندها، نگاه تحولی به نظام بانکی، بهبود ارتباط بانکها با مشتریان و سایر ذینفعان، اصلاح ناترازی سیستم بانکی و به طور کلی اصلاح سیستم بانکی، تعیین تکلیف واحدهای اقتصادی بدهکار به سیستم بانکی و تقویت و توسعه جریان قرضالحسنه جزو محورهای مورد نظر رئیس جمهور بود.
وی در پاسخ به اختلاف قیمت ارز سامانه نیما و آزاد و تأثیر آن بر بازار سرمایه گفت: معاملات در سامانه نیما براساس عرضه و تقاضا است و بانک مرکزی دخالتی در این امر ندارد اما اختلاف جزئی بین سامانه نیما و بازار متشکل طبیعی است زیرا در سامانه نیما حوالجات معامله میشود و معاملات عمده است و در بازار متشکل معاملات خرد است.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین توضیح داد: سه درصد از منابع سپرده بانکها باید به خرید اوراق مالی اسلامی که از نقدشوندگی بالایی برخوردار است اختصاص یابد و این بهدلیل مدیریت نقدینگی است تا چنانچه بانکها ناترازی نقدینگی داشته باشند این اوراق را در بازار بفروشند و برای مدیریت نقدینگی است. مسأله بدهکاران و ابربدهکاران بانکی و از سوی دیگر وثایق دشوار و عدم اعتبارسنجی برای پرداخت تسهیلات خرد از جمله معضلاتی بوده که در سالهای اخیر لاینحل مانده بود اما دولت سیزدهم در ماههای اخیر عزم خود را در غلبه بر این معضل نشان داده است. در آبان ماه گذشته هم وزیر امور اقتصادی و دارایی از بانک مرکزی خواسته بود بانکها هر سه ماه اسامی بدهکاران بانکی را منتشر کنند.
سیداحسان خاندوزی بانکها و مؤسسات اعتباری را مکلف کرده بود برای اطلاع عموم مشخصات تسهیلات گیرنده، توجیه بانک برای تخصیص منابع، مبلغ تسهیلات، میزان پرداخت، مانده بدهی، نرخ سود و نوع تضامین را اعلام کنند.
بــــــرش
<رمز پول> ملی راهاندازی میشود
رئیس کل بانک مرکزی گفت: هفته گذشته رمزپول ملی در شورای پول و اعتبار تصویب و چهارچوب آن مشخص شد و بزودی در کشور راهاندازی میشود. به گزارش ایرنا، علی صالح آبادی دیروز در حاشیه مراسم هفتمین همایش مالی اسلامی اعلام کرد: مقررات رمز ریال ملی در شورای پول و اعتبار تصویب شده و در آینده عملیاتی میشود و درخصوص دیگر رمز داراییها در دولت و کمیسیونهای مربوطه در حال بررسی است. مهدی محرمیان، معاون فناوری نوین بانک مرکزی هم در این مورد گفت: رمز پول بانک مرکزی با نام رمز ریال بهصورت آزمایشی بهزودی اجرا میشود. وی افزود: موضوع رمز ارز در کشور ذینفعان و متولیان متعددی دارد، هم اکنون این موضوع به معاونت اقتصادی رئیس جمهور سپرده شده و جلسات متعددی در این خصوص برگزار و پیشرفت خوبی هم داشته است و امیدوارم در هفتههای آینده خبرهای خوبی را بشنویم. وی گفت: فتوای رهبر معظم انقلاب در خصوص رمز ارز راهگشا و دقیق بود و موضوع را به مباحث قانونی واگذار کردند و مواد قانونی نیز در حال پیشرفت است و همگرایی خوبی بین قوای مختلف انجام میشود. معاون فناوری بانک مرکزی گفت: در مسائل شرعی با توجه به اعتماد خوب رهبری به متخصصان بزودی راهگشاییهایی خواهیم داشت و اگرچه علما نظرات متعدد و متفاوتی دارند، اما مبنا بر اساس نظر رهبری راهگشاتر است.

هنر بدون پشتوانه ادبی هیچ است
مریم شهبازی
خبرنگار
زندگی حرفهای برخی تنها به یک حوزه محدود نمیشود، نمونهاش رسول نجفیان. بازیگر سینما و تلویزیون و البته تئاتر که هم کارگردانی کرده و هم نویسندگی برخی مجموعههای تلویزیونی ماندگار نظیر «آرایشگاه زیبا». شاعر هم هست و ترانههای اغلب آلبومهایی را که روانه بازار کرده خودش سروده، کارهایی که بعضی از آنها همچون شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» در زمره آثار ماندگار هستند. شاید نجفیان را بیش از فعالیتهای ادبی به کارهایش در زمینه رادیو و تلویزیون بشناسیم، اما او سالهاست قدم در این وادی گذاشته، نقالی و شاهنامهخوانی کرده و برای پژوهش در زمینه فرهنگ عامه به روستاهای بسیاری سفر کرده. تأکید دارد اگر قرار باشد خود را در یکی از زمینههای کاریاش معرفی کند، قطعاً آن نویسندگی و شاعری است. در زادروز هفتاد سالگی رسول نجفیان گفتوگویی درباره ادبیات با او داشتیم، خواننده، نویسنده، شاعر و بازیگری که آرزو دارد چرخ روزگار فرصت به روی کاغذ آوردن دو رمانش را بدهد.
زندگی حرفهای شما طی چند دهه در بخشهای مختلفی از هنر نمود پیدا کرده، از سینما و تئاتر گرفته تا حتی خوانندگی و نویسندگی. با این حال از همان ابتدا هرگز ادبیات را رها نکردهاید، آنچنان که به نظر میرسد دیگر فعالیتهای خود را تحت تأثیر آن پیش بردهاید. قبل از هر سؤالی از چرایی اهمیتی که برای ادبیات قائل هستید بگویید.
ریشه این علاقهمندی به سالهای دور کودکیام بازمیگردد، به روزها و شبهایی که با قصهها و داستانهای مادربزرگ و پدرم به سر میآمدند. سواد خواندن و نوشتن نداشتند اما بسیار آگاه و فرهنگدوست بودند. ناگفته نماند که پدرم صدای بسیار خوبی داشت که همین اثرگذاری داستان شنیدنها را دوصد چندان میکرد.
پدرتان شاگرد عارف قزوینی بوده؟
بیشتر بحث آشنایی درمیان بوده تا شاگرد و استادی. با این حال همه شعرهای عارف قزوینی را حفظ بود. آنقدر که وقتی برای یادگیری موسیقی خدمت استاد اسماعیل مهرتاش رفتم متعجب شد که چطور همه اشعار عارف قزوینی در حافظهام ثبت شده است.پدرم یک ارتباطی هم با میرزاده عشقی همدانی داشت. خب بخشی از کودکیام با همین اشعار عجین شده بود. ادبیات چنان از همان کودکی در روح و جانم رسوخ کرد که در دوره دبیرستان نشد رشتهای جز ادبیات بخوانم. حتی مدتی ریاضی خواندم اما عین آن دو سال را رد شدم و در نهایت سراغ رشته ادبیات رفتم.
از همین دوره ادبیات را جدی دنبال کردید؟
نه. قبلتر از دبیرستان بود. 11-10 ساله بودم که صبحها، پیش از شروع کلاسها به قهوهخانهای نزدیک مدرسهمان میرفتم، درست کنار تکیهدولت بود که حالا خراب شده است. دو مرشد داشت که بشدت تحت تأثیرشاهنامهخوانیشان بودم. البته ناگفته نماند که شاهنامهخوانی به مناسبتهای مختلف در طایفه آبا و اجدادیام اهمیت زیادی داشته، نیاکان من از طایفه گمار، ایل بختیاری هستند. اما بگذارید اشارهای هم به خانه کودکیام کنم، همان که بهانهای برای خلق شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» شد. از آن خانههای قدیمی بزرگ که دورتادورشان اتاقهای متعددی است و هرکدام هم میزبان یک خانواده. آنجا 10 خانوار زندگی میکردند که ما یکی از آنها بودیم. شاید باورتان نشود اما انگار تلفیقی از فرهنگها و ادیان مختلف کنار هم جمع شده بودیم؛ از مسیحی گرفته تا زرتشتی و جالبتر اینکه در بین اینها هم خانواده ارمنی بود و هم آشوری. دو خانواده هم مسلمان بودیم. آنان در مراسم آیینی و دینی ما شرکت میکردند، از مراسم عید و شبچله گرفته تا حتی عزاداریها. ما هم در رسوم و آیینهای آنان شرکت میکردیم. این یکی از خوششانسیهای زندگیام بود که در آن سالها فرصتی برای آشنایی و زیست با فرهنگ اقوام و ادیان مختلف پیدا کردم. شاید همین فضا بود که در نهایت به علاقهمندیام برای جستوجو میان ساکنان روستاهای مختلف کشورمان انجامید.
این سفرها را به چه نیتی آغاز کردید؟ جمعآوری فرهنگ شفاهی؟
بیشتر به فکر جمعآوری شعرها و آهنگهای مناطق روستایی در مناسبتهای آیینی مختلف بودم. بخشی از این کار را در دورهای که مشغول تحصیل در رشته ادبی شدم آغاز کردم و مابقی آن در دوره دانشگاه ادامه یافت.
علاقهمندیتان به فرهنگ برخاسته از کوچه و بازار به همان سالهایی که پای نقالی و گفتههای مرشدها مینشستید بازمیگردد؟
ارتباط گرفتن با مردم کوچه و بازار برای من با آن پیشینهای که اشاره کردم خیلی دلپذیر بود، آنقدر که تأثیرش در وجوه مختلف کاریام دیده میشود.
بازگردیم به چند سؤال قبل. آنجا که از تأثیر آن دو مرشد گفتید! فقط بحث این نقالیها بود یا مراوداتی که آنجا شکل گرفت؟
هر دو اینها مؤثر بودند. در آن قهوهخانه کوچک که متعلق به«مشاسماعیل» بود، مراوده با آدمهای مختلف تجربیات جالبی را برای من رقم زد. محمد صالحعلا هم آنجا میآمد. تقریباً همسن و سال بودیم. آنجا با فرد عجیبی آشنا شدم، آقامهدی. مردی که در انباری خانه خرابهای نزدیک مدرسهمان زندگی میکرد. گذران زندگیاش با آهنآلاتی همچون حلبیهایی بود که در بین زبالههای هر کوچه پیدا میکرد و در بازار «سداسمال» میفروخت. چیزی بیشتر از دوازدهزار و دهشاهی خرج ماهانهاش هم نمیخواست. اغلب سر و شکلی دودگرفته داشت، از آن آدمهای هپلی. یکی از روزها مشغول بحث بر سر اشعار فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی بودیم که آقامهدی زبالهجمع کن هم حضور داشت. گوشهای از قهوهخانه به چایی خوردن مینشست و با کسی هم حرف نمیزد، البته به خاطر لباسهای مندرسی که به تن داشت کسی هم سراغش نمیرفت. هرچند که صاحبقهوهخانه و شاگردش احترام زیادی برای او قائل بودند. در اوج بحث، آقامهدی شعری متناسب با بحثمان از حافظ خواند. متعجب بود که چرا دعوا میکنیم و گوشزد کرد که هر یک از اینها جایگاه ادبی خاص خود را دارند.راستش همهمان شوکه شده بودیم.
این مکالمه و مراوده ادامه پیدا کرد؟
بله، من تازه متوجه این مرد و اطلاعات ادبیاش شده بودم. به سالهای آخر دبیرستان رسیده بودم. همه دیوان حافظ را از حفظ بود! حتی اشعار عطار و برخی دیگر از شاعران ادبیات کهنمان را کلمه به کلمه میخواند. آن مرد ژندهپوشی که روزگارش در ویرانهها سپری میشد به پیر و مراد من تبدیل شد. بعد از آشنایی با آقامهدی بود که تازه متوجه شدم حافظ کیست! مثنوی چه اثری است و حتی به درک بهتری از قرآن دست پیدا کردم.
هیچ وقت پرسیدید که چطور به آن سطح از دانش ادبی دست یافته بوده؟
اتفاقاً کنجکاو بودم که بدانم. گفت ماجرای علاقهمندیاش به ادبیات برای دورانی است که در سرخس کارگر معدن بوده. گذشتهاش هم مانند خودش عجیب بود. گویا در آن معدن با پیرمردی آشنا میشود که برای کارگران شبنشینی به صرف اشعار ادبیات کهن فارسی برپا میکرده. آنقدر شعر میشنود که در نهایت همه در ذهنش حک میشوند.
با این حساب او هم در ایجاد این علاقهمندی سهم بسزایی داشته!
بعد از مادربزرگ و پدرم علاقهمندیام به ادبیات را مدیون آقامهدی هستم. آنقدر که حتی از او یک فیلم ساختم. گفتم خودت نقش زندگیات را بازی کن. قبول نکرد و خودم در همان خرابهای که زندگی میکرد نقش آقامهدی را بازی کردم.حتی نپذیرفت در ازای فیلمی که از زندگیاش ساختم پولی بگیرد.
همان فیلمی که در دوره دبیرستان کارگردانی کردید؟
بله. البته پیش از انقلاب از آن برداشت سیاسی کردند و فرصت پخش پیدا نکرد. آشنایی با آقامهدی حاصل همان قهوهخانه رفتنهای هر صبح بود، هرچند که دردسرهایی هم داشت. یک روز مدیر مدرسهمان گفت چرا صبحها، آن هم ساعت پنج به آن قهوهخانه میروم. انتقاد کرد که مگر لات و بیسرپایی که چنین جاهایی رفتوآمد میکنی! برای اثبات اشتباه مدیر، از معلم ادبیات مدرسهمان خواستم که یک روز همراهیام کند. رفتیم. با آقامهدی که آشنا شد باورش نمیشد و گفت که من تازه متوجه شدم چیزی از رشته ادبیات سرم نمیشود. بعدها حتی وقتی دانشجوی رشته روانشناسی شدم هم این علاقهمندی مرا رها نکرد، به دنیای بازیگری هم به پشتوانه همان یافتهها قدم نهادم. چند سال بعد آقامهدی مرد و پشتم خالی شد اما ادبیات و فرهنگ شفاهی را رها نکردم. بهعنوان بازیگر به هر روستایی برای فیلمبرداری میرفتم؛ فرصتی را هم به جستوجوی ادبیات و فرهنگ شفاهی آن اختصاص میدادم. از مرشد روستاها سراغ میگرفتم. پای نقالیها مینشستم. بخشی از حاصل این تفحصها را حدود 30 سال بعد، در قالب یک مجموعه مشتمل بر نوحهنواهای عاشورایی، دوبیتیخوانی، شاهنامهخوانیها و... نوشته و منتشر کردم.
جستوجو میان لایههای مختلف فرهنگ شفاهی و ادبیات جاری بر زندگی ساکنان روستاها چه تأثیری بر روند زندگی خودتان داشته؟
مشهودترین اثر آن گفتن همین شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» است. ساخت این قطعه موسیقایی خیلی اتفاقی و برای یک برنامه زنده تلویزیونی شکل گرفت. تا قبل از آن کسی نمیدانست من هم اهل ادبیات هستم و هم موسیقی کار میکنم. آن موقعها حسین پناهی متن تلهتئاترها را مینوشت و من هم کارگردانیشان را انجام میدادم. بعد از این شعر تازه فهمیدند که رسول نجفیان فقط بازیگر نیست و در حیطه موسیقی و شعر هم کار میکند. در حالی که از دوره دبیرستان خدمت استاد مهرتاش میرفتم، البته فقط من شاگرد ایشان نبودم. همان روزها با برخی چهرههای شاخص موسیقی امروزمان از محضر استاد مهرتاش بهرهمند میشدیم؛ از جمله آنها زندهیاد شجریان بود که از مشهد میآمد و بعدتر بهنام سیاوش خوانندگی را شروع کرد.
تلاش برای جستوجو و ثبت فرهنگ شفاهی را از دوره دبیرستان شروع کردید. پیشتر معدود افرادی همچون انجوی شیرازی متوجه اهمیت چنین کاری بودند، حتی در زمان حاضر هم با کمتر افرادی نظیر حسن ذوالفقاری مواجه هستیم که ضرورت این قبیل پژوهشها را درک کرده باشند. چطور شد که در آن سن کم سراغ چنین پژوهشی رفتید؟
اتفاقاً در این کار بسیار تحت تأثیر برنامه رادیویی زندهیاد انجوی شیرازی بودم. هرچند که متأسفانه بیشتر از دومرتبه او را ندیدم، البته حتی در این حیطه هم نمیتوانم تأثیر مادربزرگم را نادیده بگیرم. آنقدر ضربالمثلهای مختلف برای ما بچهها میگفت که مرا هم به آن سمت کشید. با خودم فکر میکردم وقتی این ضربالمثلها قادرند کاربری زیادی در زندگی روزمرهمان داشته باشند چرا از ظرفیتهای فرهنگی آنها بهره نگیریم؟همین فرهنگ شفاهی که از آن با عنوانهایی همچون فرهنگ عامه یاد میشود با وجود ظاهری ساده، در حکم ثروت و گنج عجیبی است که در مناطق روستایی ما در حال فراموشی است.
در فراخوان زندهیاد «انجوی شیرازی» در برنامه رادیویی «فرهنگ مردم» هم شرکت داشتید؟
نه، اما از همان سن نوجوانی، در پی شرایط فرهنگی حاکم بر خانواده و از سویی برنامه رادیویی اثرگذاری همچون «فرهنگ مردم» به این عرصه علاقهمند شدم. در دوران کودکیام هم از وجود نشریات خوبی مانند کیهانبچهها هم بهرهمند بودم. کیهانبچهها پنج ریال بود.پسر فراش مدرسهمان، شمارههای منتشر شده در یک سال را جمعآوری کرده و به یک قران اجاره میداد. خوششانسی من این بود که اگر زودتر مجلهها را تحویل میدادم کرایه کمتری میگرفت. این را گفتم که مخاطبان کمسن و سال بدانند حتی در خانوادههای اهل فرهنگ هم اینطور نبود که بچههای آن دوره بتوانند هر کتاب یا مجلهای را براحتی بخرند. بسیاری از خانوادهها اوضاع مالی مرفهی نداشتند. بعدتر که عاشق نوشتههای داستایوفسکی شدم با جدیت بیشتری در مقایسه با قبل ادبیات را دنبال کردم.
ادبیات روسی، آن هم داستایوفسکی برای سن و سال نوجوانی قدری سنگین نبود؟
بله، بویژه که دسترسی به کتاب از بابت هزینه خرید آن برای من کار چندان راحتی نبود. اول از همه هم سراغ «جنایات و مکافات» رفتم.
کتابی با زمینههای پررنگ روانشناختی و جامعهشناختی. با این تفاسیر عجیب نیست که بعدتر سراغ رشته روانشناسی رفتید!
به نکته خوبی اشاره کردید، اتفاقاً همین نویسنده روس و آثارش سبب شد که به رشته روانشناسی علاقهمند شوم. ورودم به دنیای کتابخوانی جدی با آثار چخوف و داستایوفسکی بود، آن هم در حدود پانزده سالگیام. کتاب «جنایات و مکافات» را اجاره کردم، آن را در حالی کرایه کردم که کل قیمت کتاب آنچنان نبود، شاید 3 تومن! اما امکان خرید آن را نداشتم. اجاره کتاب اینطور بود که باید سه – چهار روزه تمام میشد وگرنه صاحب کتاب مبلغ بیشتری میخواست. برای همین کتاب شبانهروز دست من بود تا سر وقت تمام شود. حتی سرکلاس! آن موقع نیمکت های چوبی داشتیم که در آنها جا میزی برای وسایلمان تعبیه شده بود. کتاب را در جامیزی میگذاشتم و تا حواس معلم نبود چند خطی را میخواندم. یک معلم شیمی و ریاضی داشتیم. بسیار جدی و بداخلاق بود اما بخشی از مسیر امروز زندگیام را مدیون او هستم. مشغول مطالعه همین نوشته داستایوفسکی بودم که متوجه شد. با صدای بلند گفت: «نجفیان چکار میکنی؟» اگر کتاب را میگرفت بیچاره میشدم. باید سه- چهار تومان خسارت میدادم. رسید بالای سرم. کتاب را دید و گفت: «پسر داری سر کلاس من کتاب میخوانی؟» خواهش کردم که کتاب را پاره نکند. گفتم اجارهای است و عذرخواهی کردم. یکدفعه دست معلم بالا رفت. فکر کردم قصد کتک زدنم را دارد اما نوازشم کرد و گفت: «با این همه علاقه به ادبیات چرا سراغ ریاضی آمدی؟ کتاب را باید کی تحویل بدهی؟» گفتم عصر امروز. زمانبندی مدارس در آن سالها اینگونه بود که در دو نوبت باید سر کلاس حاضر میشدیم، بین کلاسها رفتم و کتاب را تحویل دادم. بعدازظهر که به مدرسه برگشتم به دفتر احضار شدم. نگران بودم که قرار است با چه تنبیهی روبهرو شوم. به دفتر که رفتم دیدم معلم مان در آن زمان کم رفته کتاب را خریده. حتم دارم مبلغ کتاب برای او هم زیاد بوده. من هنوز هم آن کتاب را دارم، با اینکه صفحاتش کهنه شدهاند. همین شد که ادامه دبیرستان را ادبیات خواندم.
در پاسخ چند سؤال قبلتر، از این گفتید که «رسم زمونه» برآیندی از همان سفرهای روستایی است. هرچند که جایی به نقل از شما خواندهام که این شعر برآمده از خانه کودکیهای شما است! ماجرای سرایش این شعری که بخشی از شهرتتان به آن گره خورده چیست؟
ریتمی که برای قطعه موسیقاییاش انتخاب کرده بودم برآمده از همان سفرها و تحت تأثیر آهنگهای روستایی بوده اما خود شعر نه، آن را خودم گفتهام. همانطور که شما هم اشاره کردید ماجرای این شعر به خانه کودکیام باز میگردد. ما که از آن خانه رفتیم، باقی همسایهها هم کمکم رفتند. مالک خانه شازده بیوارثی بود، برای همین سالها بدون سکنه به حال خود رها و ویرانه شده بود. چیزی در آن خانه بود که هرازگاهی من را به آنجا میکشاند. از دیوار بالارفته و گوشهای از حیاط به تماشای اتاقهای فرو ریخته مینشستم. این روند از بعد دبیرستان، پیش از انقلاب شروع شد و تا اوایل دهه هفتاد هم ادامه داشت. در این حین برای شرکت در جشنوارهای به دانمارک دعوت شدم، سفری حدوداً یک ماه و نیمه. نیمه شب به ایران بازگشتم. از همان فرودگاه به همسرم گفتم دلم هوای آن خانه را کرده. هرچقدر گفت حالا وقت رفتن نیست! مگر دیوانه شدهای و... بیفایده بود. رفتم اما هیچ اثری از آن خانه و دیوارها نبود. ساختمان دیگری جای آن بنا شده بود.
تحت تأثیر این اتفاق بود که شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» را گفتید؟
راستش آن موقع چنان غم بزرگی بر دلم آوار شد که انگار عزیزترین فرد زندگیام را از دست دادهام. همان جا بود که بخشی از این شعر بر ذهنم جاری شد که«بوته یاس بابا جون هنوز/ گوشه باغچه توی گلدونه/ عطرش پیچیده تا هفتا خونه/ خودش کجاهاست خدا میدونه». مابقیاش هم بعدتر تکمیل شد. آن را برای خودم میخواندم و اشک میریختم. بعدتر آن را برای خانواده هم میخواندم، مادرم میگفت رسول این شعر ماندگاری میشود. من هم میخندیدم که چطور بماند وقتی کسی آن را نمیشنود.
ماجرا به چه سالی بازمیگردد؟
اواخر دهه شصت، شاید هم اوایل دهه هفتاد بود.
اما چطور همه گیر شد؟
اولین پخشهای شبکه پنج به حدود سال 75 باز میگردد. من و زندهیاد حسین اسکندری در همین شبکه مجری برنامهای پخش زنده در جمعه شبها بودیم. از داوود رشیدی برای حضور در برنامهمان دعوت کردیم. آن زمان برای پخش زنده سختگیریهای زیادی به خرج میدادند. آنقدر که پخش زنده جرأت زیادی میخواست. اینکه گفته اشتباهی یا خط قرمزی را به زبان نیاوری و... کمی مانده به زمان اجرا که گفتند آقای رشیدی زنگ زده با تو صحبت کند. آن موقعها خبری از گوشی موبایل نبود. بدو بدو خودم را به تلفن رساندم. گفتم کجایی؟ گفت «نمیآم! برنامه زنده است. نکنه یکدفعه حرفی بزنم و دردسر شود.» از حضور در برنامه ترسیده بود، فقط نیم ساعت مانده بود که روی آنتن برویم. همه نگران بودند آن نیم ساعتی که قرار بود در خدمت میهمان باشیم را چطور پرکنیم. پیشنهاد دادم که با شعر و نوازندگی آن را پر کنیم. دیوان به دست گرفتم، ساز زدم و رسم زمونه را خواندم. چند روز بعد تماس گرفتند که فلانی بلند شو بیا شبکه که چندین هزار نامه و فکس درباره برنامهات رسیده. ترسیدم نکند حرفی زدم یا کاری کردم که باعث اعتراض شده! رفتم تلویزیون. همه گفتند این چی بود که خواندی؟ کلی بازخورد خوب داشته. آنقدر که کمی بعد استودیو دارینوش هم برای ضبط حرفهای آن سراغم آمد و بعد هم نوار «بیبی جان» روانه مغازهها شد. حالا حدود 30 سال گذشته اما هنوز هم مردم به این آلبوم لطف دارند. شاید باورتان نشود اما به روستاهایی رفتهام که فلان ستاره مشهورسینما را نمیشناختند اما شعر «رسم زمونه» را شنیده بودند.
خودتان دلیل اقبال عمومی این شعر را در چه میدانید؟
خب پشت این شعر داستان یک زندگی است، ماجرای آدمهایی که دیگر نیستند. شاید از این بابت است که اغلب شنوندگان «رسم زمونه» میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. بطن آن چیزی که در این شعر نهفته برای اغلب ما یادآور خاطرات و آدمهایی است. از طرف دیگر پیامی در لابه لای کلمات آن جاخوش کرده که آدمی را به زیست بهتر و دلبسته نبودن به دنیا دعوت میکند. هنوز هم شعری که برخاسته از زندگی باشد و حرفی برای امروز و فردا داشته باشد مخاطب دارد. شما به قرنها قبل، وقتی که شعر بزرگانی همچون حافظ مخاطب داشته توجه کنید. اکثر مردم بیسواد بودهاند، شاید بیش از 95 درصد آنان. اما در دورهمیها گفتههای یک پیر، ادیب یا روحانی برای دعوت آنان به انسانیت مؤثر بوده است. شعر هم چنین کارکردی داشته. سرودههای شاعران بخشی از ضرورت زندگی مردم بوده. چرا آثار اغلب شاعران امروز ماندگار نمیشود؟ از این بابت که برخی شاعران ضرورتهای امروز را نشناخته یا به آنها توجهی ندارند وگرنه ادبیاتی که حرفی برای گفتن داشته باشد برقرار میماند. درباره دیگر بخشهای فرهنگ و هنر نیز اینچنین است.
چطور میتوان کارکرد آموزشی ادبیات را به زندگی مردم بازگرداند؟
بگذارید پرسش شما را با مثالی توضیح بدهم. زمان حضور حمیدرضا شاهآبادی در رادیو، او از من برای همکاری دعوت کرد و گفت که فلانی بیا شاهنامه و حافظ خوانی انجام بده، موسیقیاش هم با نوازندگی خودت. بحث رادیو پیام در میان بود، حدود دو سال قبل. شهرام ملازاده آن زمان مدیر شبکه پیام بود. قرار شد هر جمعه برای چهار ساعت، از 10 صبح تا ساعت 14 به نوعی سنت قصهگویی رادیو را ادامه بدهم. همزمان با شیوع کرونا، درباره مضامین مختلف، همچون حسادت یا حتی ضرورتهای محیط زیست، مصداقهایی از ادبیات خودمان و حتی جهان را بازگو میکردم. از آثار بزرگانی همچون حافظ و مولانا گرفته تا بکت و داستایوفسکی را به بهانههای مختلف برای مردم میخواندم. شاید باورتان نشود اما در همین زمانهای که عدهای تأکید دارند دوره شعر و شاعری گذشته نامهها و پیامهای مختلفی از نقاط مختلف کشورمان به دست من رسید که هنوز هم آنها را دارم، از افرادی که پای این اشعار و داستانهایم مینشستند، از کشاورز و چوپان گرفته تا راننده تاکسی و اسنپ و... از آن جالبتر اینکه در اغلب این پیامها مردم گفتهاند که به کمک ادبیات و آن برنامه جمعهها، امید دوبارهای به آینده پیدا کردهاند. حرف من این است که وقتی میتوان چنین نتایجی از ادبیات گرفت چرا از آن استفاده نکنیم! در پاسخ پرسش شما باید بگویم که اگر بخواهیم میشود، البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که با تفسیرهای دانشگاهی و پیچیده از آثار ادبی نمیتوان مردم را به آنها علاقهمند کرد. بزرگان ادبی ما، بویژه در دوران کهن دست به بازگویی ضرورتهای زندگی زدهاند که میتوان دوباره به سراغ آنها رفت. ناخودآگاه همه ما تشنه چنین مفاهیمی هستیم. منتها باید کسی آن را به سادگی برای ما تفسیر کند. علاقهمندی خود من هم از این طریق بود، آن نقال و مرشدی که برای عادیترین اقشار جامعه شعرخوانی میکرد و پیامهای نهفته در این آثار را به سادگی تمام تفسیر میکرد از نخستین افراد اثرگذار بر خود من بود.
سالها کار فرهنگی و انس با ادبیات چه آوردهای برای خود شما داشته؟
در شرایط جهان امروز که ظاهرپرستی بهطور عجیبی به زندگیمان رسوخ کرده ادبیات در حکم یک راهنماست. میتوان به آن تکیه کرد و از بنمایه هستیبخش آن را برای تعالی همه بخشهای هنرمان گرفت. وقتی فرهنگ اوج بگیرد خود به خود اثرگذاری بیشتری بر زندگیمان خواهد داشت. این آموزهای است که بر زندگی شخصی و حرفهای خودم هم اثر گذاشته. اغلب کارهایی که در عرصه هنر کردهام تحت تأثیر ادبیات بوده. تئاتر و سینما بدون پشتوانه ادبی هیچاند. درباره دیگر بخشهای هنر هم چنین است.
در آخر بگویید که این روزها چه میکنید؟
این روزها روی طرحی مشترک با خانم «فلورا سام» کار میکنم. از سوی دیگر آن برنامه رادیویی جمعهها را که در خلال گفتوگو هم اشاره شد بزودی در تلویزیون پخش خواهیم کرد. با همان سبک، منتها در قالب برنامه نمایشی و با تأکید بر ادبیات کهن فارسی. با اینکه طی چند دهه، کار جدی در حوزههای مختلف را تجربه کردهام اما همچنان ادبیات برای من جایگاه متفاوتی دارد و به هیچوجه از عمری که بر سر آن صرف کردهام پشیمان نیستم. بخش عمدهای از آنچه در عرصه فرهنگ داریم برخاسته از ادبیات است و چه خوب که قدر دانستههایمان را بدانیم. به عنوان فردی که از فرهنگ عوام برخاسته و هیچ ادعای دیگری ندارد مردم عزیزمان را به بیتی از حضرت حافظ دعوت میکنم، آنجا که میگوید: «نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر/ نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش» این دنیا و متعلقات آن را خیلی جدی نگیریم و دل نبندیم.
بـــــــرش
فرهنگ شفاهی به رغم ظاهر ساده، در حکم ثروت و گنج عجیبی است که در مناطق روستایی ما در حال فراموشی است.
برخی شاعران ضرورتهای امروز را نشناخته یا به آنها توجهی ندارند وگرنه ادبیاتی که حرفی برای گفتن داشته باشد برقرار میماند.
بزرگان ادبیات کهن دست به بازگویی ضرورتهای زندگی زدهاند که میتوان دوباره به سراغ آنها رفت منتها باید کسی آن را به سادگی برای ما تفسیر کند.
در شرایط جهان امروز ادبیات در حکم یک راهنماست. میتوان به آن تکیه کرد و از بنمایه هستی بخش آن را برای تعالی و بهبود همه بخشهای زندگی مان گرفت.
فرهنگ که اوج بگیرد خود به خود اثرگذاری بیشتری بر زندگیمان خواهد داشت.
بخش عمدهای از آنچه در عرصه فرهنگ داریم برخاسته از ادبیات است و چه خوب که قدر دانستههای مان را بدانیم.
خبرنگار
زندگی حرفهای برخی تنها به یک حوزه محدود نمیشود، نمونهاش رسول نجفیان. بازیگر سینما و تلویزیون و البته تئاتر که هم کارگردانی کرده و هم نویسندگی برخی مجموعههای تلویزیونی ماندگار نظیر «آرایشگاه زیبا». شاعر هم هست و ترانههای اغلب آلبومهایی را که روانه بازار کرده خودش سروده، کارهایی که بعضی از آنها همچون شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» در زمره آثار ماندگار هستند. شاید نجفیان را بیش از فعالیتهای ادبی به کارهایش در زمینه رادیو و تلویزیون بشناسیم، اما او سالهاست قدم در این وادی گذاشته، نقالی و شاهنامهخوانی کرده و برای پژوهش در زمینه فرهنگ عامه به روستاهای بسیاری سفر کرده. تأکید دارد اگر قرار باشد خود را در یکی از زمینههای کاریاش معرفی کند، قطعاً آن نویسندگی و شاعری است. در زادروز هفتاد سالگی رسول نجفیان گفتوگویی درباره ادبیات با او داشتیم، خواننده، نویسنده، شاعر و بازیگری که آرزو دارد چرخ روزگار فرصت به روی کاغذ آوردن دو رمانش را بدهد.
زندگی حرفهای شما طی چند دهه در بخشهای مختلفی از هنر نمود پیدا کرده، از سینما و تئاتر گرفته تا حتی خوانندگی و نویسندگی. با این حال از همان ابتدا هرگز ادبیات را رها نکردهاید، آنچنان که به نظر میرسد دیگر فعالیتهای خود را تحت تأثیر آن پیش بردهاید. قبل از هر سؤالی از چرایی اهمیتی که برای ادبیات قائل هستید بگویید.
ریشه این علاقهمندی به سالهای دور کودکیام بازمیگردد، به روزها و شبهایی که با قصهها و داستانهای مادربزرگ و پدرم به سر میآمدند. سواد خواندن و نوشتن نداشتند اما بسیار آگاه و فرهنگدوست بودند. ناگفته نماند که پدرم صدای بسیار خوبی داشت که همین اثرگذاری داستان شنیدنها را دوصد چندان میکرد.
پدرتان شاگرد عارف قزوینی بوده؟
بیشتر بحث آشنایی درمیان بوده تا شاگرد و استادی. با این حال همه شعرهای عارف قزوینی را حفظ بود. آنقدر که وقتی برای یادگیری موسیقی خدمت استاد اسماعیل مهرتاش رفتم متعجب شد که چطور همه اشعار عارف قزوینی در حافظهام ثبت شده است.پدرم یک ارتباطی هم با میرزاده عشقی همدانی داشت. خب بخشی از کودکیام با همین اشعار عجین شده بود. ادبیات چنان از همان کودکی در روح و جانم رسوخ کرد که در دوره دبیرستان نشد رشتهای جز ادبیات بخوانم. حتی مدتی ریاضی خواندم اما عین آن دو سال را رد شدم و در نهایت سراغ رشته ادبیات رفتم.
از همین دوره ادبیات را جدی دنبال کردید؟
نه. قبلتر از دبیرستان بود. 11-10 ساله بودم که صبحها، پیش از شروع کلاسها به قهوهخانهای نزدیک مدرسهمان میرفتم، درست کنار تکیهدولت بود که حالا خراب شده است. دو مرشد داشت که بشدت تحت تأثیرشاهنامهخوانیشان بودم. البته ناگفته نماند که شاهنامهخوانی به مناسبتهای مختلف در طایفه آبا و اجدادیام اهمیت زیادی داشته، نیاکان من از طایفه گمار، ایل بختیاری هستند. اما بگذارید اشارهای هم به خانه کودکیام کنم، همان که بهانهای برای خلق شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» شد. از آن خانههای قدیمی بزرگ که دورتادورشان اتاقهای متعددی است و هرکدام هم میزبان یک خانواده. آنجا 10 خانوار زندگی میکردند که ما یکی از آنها بودیم. شاید باورتان نشود اما انگار تلفیقی از فرهنگها و ادیان مختلف کنار هم جمع شده بودیم؛ از مسیحی گرفته تا زرتشتی و جالبتر اینکه در بین اینها هم خانواده ارمنی بود و هم آشوری. دو خانواده هم مسلمان بودیم. آنان در مراسم آیینی و دینی ما شرکت میکردند، از مراسم عید و شبچله گرفته تا حتی عزاداریها. ما هم در رسوم و آیینهای آنان شرکت میکردیم. این یکی از خوششانسیهای زندگیام بود که در آن سالها فرصتی برای آشنایی و زیست با فرهنگ اقوام و ادیان مختلف پیدا کردم. شاید همین فضا بود که در نهایت به علاقهمندیام برای جستوجو میان ساکنان روستاهای مختلف کشورمان انجامید.
این سفرها را به چه نیتی آغاز کردید؟ جمعآوری فرهنگ شفاهی؟
بیشتر به فکر جمعآوری شعرها و آهنگهای مناطق روستایی در مناسبتهای آیینی مختلف بودم. بخشی از این کار را در دورهای که مشغول تحصیل در رشته ادبی شدم آغاز کردم و مابقی آن در دوره دانشگاه ادامه یافت.
علاقهمندیتان به فرهنگ برخاسته از کوچه و بازار به همان سالهایی که پای نقالی و گفتههای مرشدها مینشستید بازمیگردد؟
ارتباط گرفتن با مردم کوچه و بازار برای من با آن پیشینهای که اشاره کردم خیلی دلپذیر بود، آنقدر که تأثیرش در وجوه مختلف کاریام دیده میشود.
بازگردیم به چند سؤال قبل. آنجا که از تأثیر آن دو مرشد گفتید! فقط بحث این نقالیها بود یا مراوداتی که آنجا شکل گرفت؟
هر دو اینها مؤثر بودند. در آن قهوهخانه کوچک که متعلق به«مشاسماعیل» بود، مراوده با آدمهای مختلف تجربیات جالبی را برای من رقم زد. محمد صالحعلا هم آنجا میآمد. تقریباً همسن و سال بودیم. آنجا با فرد عجیبی آشنا شدم، آقامهدی. مردی که در انباری خانه خرابهای نزدیک مدرسهمان زندگی میکرد. گذران زندگیاش با آهنآلاتی همچون حلبیهایی بود که در بین زبالههای هر کوچه پیدا میکرد و در بازار «سداسمال» میفروخت. چیزی بیشتر از دوازدهزار و دهشاهی خرج ماهانهاش هم نمیخواست. اغلب سر و شکلی دودگرفته داشت، از آن آدمهای هپلی. یکی از روزها مشغول بحث بر سر اشعار فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی بودیم که آقامهدی زبالهجمع کن هم حضور داشت. گوشهای از قهوهخانه به چایی خوردن مینشست و با کسی هم حرف نمیزد، البته به خاطر لباسهای مندرسی که به تن داشت کسی هم سراغش نمیرفت. هرچند که صاحبقهوهخانه و شاگردش احترام زیادی برای او قائل بودند. در اوج بحث، آقامهدی شعری متناسب با بحثمان از حافظ خواند. متعجب بود که چرا دعوا میکنیم و گوشزد کرد که هر یک از اینها جایگاه ادبی خاص خود را دارند.راستش همهمان شوکه شده بودیم.
این مکالمه و مراوده ادامه پیدا کرد؟
بله، من تازه متوجه این مرد و اطلاعات ادبیاش شده بودم. به سالهای آخر دبیرستان رسیده بودم. همه دیوان حافظ را از حفظ بود! حتی اشعار عطار و برخی دیگر از شاعران ادبیات کهنمان را کلمه به کلمه میخواند. آن مرد ژندهپوشی که روزگارش در ویرانهها سپری میشد به پیر و مراد من تبدیل شد. بعد از آشنایی با آقامهدی بود که تازه متوجه شدم حافظ کیست! مثنوی چه اثری است و حتی به درک بهتری از قرآن دست پیدا کردم.
هیچ وقت پرسیدید که چطور به آن سطح از دانش ادبی دست یافته بوده؟
اتفاقاً کنجکاو بودم که بدانم. گفت ماجرای علاقهمندیاش به ادبیات برای دورانی است که در سرخس کارگر معدن بوده. گذشتهاش هم مانند خودش عجیب بود. گویا در آن معدن با پیرمردی آشنا میشود که برای کارگران شبنشینی به صرف اشعار ادبیات کهن فارسی برپا میکرده. آنقدر شعر میشنود که در نهایت همه در ذهنش حک میشوند.
با این حساب او هم در ایجاد این علاقهمندی سهم بسزایی داشته!
بعد از مادربزرگ و پدرم علاقهمندیام به ادبیات را مدیون آقامهدی هستم. آنقدر که حتی از او یک فیلم ساختم. گفتم خودت نقش زندگیات را بازی کن. قبول نکرد و خودم در همان خرابهای که زندگی میکرد نقش آقامهدی را بازی کردم.حتی نپذیرفت در ازای فیلمی که از زندگیاش ساختم پولی بگیرد.
همان فیلمی که در دوره دبیرستان کارگردانی کردید؟
بله. البته پیش از انقلاب از آن برداشت سیاسی کردند و فرصت پخش پیدا نکرد. آشنایی با آقامهدی حاصل همان قهوهخانه رفتنهای هر صبح بود، هرچند که دردسرهایی هم داشت. یک روز مدیر مدرسهمان گفت چرا صبحها، آن هم ساعت پنج به آن قهوهخانه میروم. انتقاد کرد که مگر لات و بیسرپایی که چنین جاهایی رفتوآمد میکنی! برای اثبات اشتباه مدیر، از معلم ادبیات مدرسهمان خواستم که یک روز همراهیام کند. رفتیم. با آقامهدی که آشنا شد باورش نمیشد و گفت که من تازه متوجه شدم چیزی از رشته ادبیات سرم نمیشود. بعدها حتی وقتی دانشجوی رشته روانشناسی شدم هم این علاقهمندی مرا رها نکرد، به دنیای بازیگری هم به پشتوانه همان یافتهها قدم نهادم. چند سال بعد آقامهدی مرد و پشتم خالی شد اما ادبیات و فرهنگ شفاهی را رها نکردم. بهعنوان بازیگر به هر روستایی برای فیلمبرداری میرفتم؛ فرصتی را هم به جستوجوی ادبیات و فرهنگ شفاهی آن اختصاص میدادم. از مرشد روستاها سراغ میگرفتم. پای نقالیها مینشستم. بخشی از حاصل این تفحصها را حدود 30 سال بعد، در قالب یک مجموعه مشتمل بر نوحهنواهای عاشورایی، دوبیتیخوانی، شاهنامهخوانیها و... نوشته و منتشر کردم.
جستوجو میان لایههای مختلف فرهنگ شفاهی و ادبیات جاری بر زندگی ساکنان روستاها چه تأثیری بر روند زندگی خودتان داشته؟
مشهودترین اثر آن گفتن همین شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» است. ساخت این قطعه موسیقایی خیلی اتفاقی و برای یک برنامه زنده تلویزیونی شکل گرفت. تا قبل از آن کسی نمیدانست من هم اهل ادبیات هستم و هم موسیقی کار میکنم. آن موقعها حسین پناهی متن تلهتئاترها را مینوشت و من هم کارگردانیشان را انجام میدادم. بعد از این شعر تازه فهمیدند که رسول نجفیان فقط بازیگر نیست و در حیطه موسیقی و شعر هم کار میکند. در حالی که از دوره دبیرستان خدمت استاد مهرتاش میرفتم، البته فقط من شاگرد ایشان نبودم. همان روزها با برخی چهرههای شاخص موسیقی امروزمان از محضر استاد مهرتاش بهرهمند میشدیم؛ از جمله آنها زندهیاد شجریان بود که از مشهد میآمد و بعدتر بهنام سیاوش خوانندگی را شروع کرد.
تلاش برای جستوجو و ثبت فرهنگ شفاهی را از دوره دبیرستان شروع کردید. پیشتر معدود افرادی همچون انجوی شیرازی متوجه اهمیت چنین کاری بودند، حتی در زمان حاضر هم با کمتر افرادی نظیر حسن ذوالفقاری مواجه هستیم که ضرورت این قبیل پژوهشها را درک کرده باشند. چطور شد که در آن سن کم سراغ چنین پژوهشی رفتید؟
اتفاقاً در این کار بسیار تحت تأثیر برنامه رادیویی زندهیاد انجوی شیرازی بودم. هرچند که متأسفانه بیشتر از دومرتبه او را ندیدم، البته حتی در این حیطه هم نمیتوانم تأثیر مادربزرگم را نادیده بگیرم. آنقدر ضربالمثلهای مختلف برای ما بچهها میگفت که مرا هم به آن سمت کشید. با خودم فکر میکردم وقتی این ضربالمثلها قادرند کاربری زیادی در زندگی روزمرهمان داشته باشند چرا از ظرفیتهای فرهنگی آنها بهره نگیریم؟همین فرهنگ شفاهی که از آن با عنوانهایی همچون فرهنگ عامه یاد میشود با وجود ظاهری ساده، در حکم ثروت و گنج عجیبی است که در مناطق روستایی ما در حال فراموشی است.
در فراخوان زندهیاد «انجوی شیرازی» در برنامه رادیویی «فرهنگ مردم» هم شرکت داشتید؟
نه، اما از همان سن نوجوانی، در پی شرایط فرهنگی حاکم بر خانواده و از سویی برنامه رادیویی اثرگذاری همچون «فرهنگ مردم» به این عرصه علاقهمند شدم. در دوران کودکیام هم از وجود نشریات خوبی مانند کیهانبچهها هم بهرهمند بودم. کیهانبچهها پنج ریال بود.پسر فراش مدرسهمان، شمارههای منتشر شده در یک سال را جمعآوری کرده و به یک قران اجاره میداد. خوششانسی من این بود که اگر زودتر مجلهها را تحویل میدادم کرایه کمتری میگرفت. این را گفتم که مخاطبان کمسن و سال بدانند حتی در خانوادههای اهل فرهنگ هم اینطور نبود که بچههای آن دوره بتوانند هر کتاب یا مجلهای را براحتی بخرند. بسیاری از خانوادهها اوضاع مالی مرفهی نداشتند. بعدتر که عاشق نوشتههای داستایوفسکی شدم با جدیت بیشتری در مقایسه با قبل ادبیات را دنبال کردم.
ادبیات روسی، آن هم داستایوفسکی برای سن و سال نوجوانی قدری سنگین نبود؟
بله، بویژه که دسترسی به کتاب از بابت هزینه خرید آن برای من کار چندان راحتی نبود. اول از همه هم سراغ «جنایات و مکافات» رفتم.
کتابی با زمینههای پررنگ روانشناختی و جامعهشناختی. با این تفاسیر عجیب نیست که بعدتر سراغ رشته روانشناسی رفتید!
به نکته خوبی اشاره کردید، اتفاقاً همین نویسنده روس و آثارش سبب شد که به رشته روانشناسی علاقهمند شوم. ورودم به دنیای کتابخوانی جدی با آثار چخوف و داستایوفسکی بود، آن هم در حدود پانزده سالگیام. کتاب «جنایات و مکافات» را اجاره کردم، آن را در حالی کرایه کردم که کل قیمت کتاب آنچنان نبود، شاید 3 تومن! اما امکان خرید آن را نداشتم. اجاره کتاب اینطور بود که باید سه – چهار روزه تمام میشد وگرنه صاحب کتاب مبلغ بیشتری میخواست. برای همین کتاب شبانهروز دست من بود تا سر وقت تمام شود. حتی سرکلاس! آن موقع نیمکت های چوبی داشتیم که در آنها جا میزی برای وسایلمان تعبیه شده بود. کتاب را در جامیزی میگذاشتم و تا حواس معلم نبود چند خطی را میخواندم. یک معلم شیمی و ریاضی داشتیم. بسیار جدی و بداخلاق بود اما بخشی از مسیر امروز زندگیام را مدیون او هستم. مشغول مطالعه همین نوشته داستایوفسکی بودم که متوجه شد. با صدای بلند گفت: «نجفیان چکار میکنی؟» اگر کتاب را میگرفت بیچاره میشدم. باید سه- چهار تومان خسارت میدادم. رسید بالای سرم. کتاب را دید و گفت: «پسر داری سر کلاس من کتاب میخوانی؟» خواهش کردم که کتاب را پاره نکند. گفتم اجارهای است و عذرخواهی کردم. یکدفعه دست معلم بالا رفت. فکر کردم قصد کتک زدنم را دارد اما نوازشم کرد و گفت: «با این همه علاقه به ادبیات چرا سراغ ریاضی آمدی؟ کتاب را باید کی تحویل بدهی؟» گفتم عصر امروز. زمانبندی مدارس در آن سالها اینگونه بود که در دو نوبت باید سر کلاس حاضر میشدیم، بین کلاسها رفتم و کتاب را تحویل دادم. بعدازظهر که به مدرسه برگشتم به دفتر احضار شدم. نگران بودم که قرار است با چه تنبیهی روبهرو شوم. به دفتر که رفتم دیدم معلم مان در آن زمان کم رفته کتاب را خریده. حتم دارم مبلغ کتاب برای او هم زیاد بوده. من هنوز هم آن کتاب را دارم، با اینکه صفحاتش کهنه شدهاند. همین شد که ادامه دبیرستان را ادبیات خواندم.
در پاسخ چند سؤال قبلتر، از این گفتید که «رسم زمونه» برآیندی از همان سفرهای روستایی است. هرچند که جایی به نقل از شما خواندهام که این شعر برآمده از خانه کودکیهای شما است! ماجرای سرایش این شعری که بخشی از شهرتتان به آن گره خورده چیست؟
ریتمی که برای قطعه موسیقاییاش انتخاب کرده بودم برآمده از همان سفرها و تحت تأثیر آهنگهای روستایی بوده اما خود شعر نه، آن را خودم گفتهام. همانطور که شما هم اشاره کردید ماجرای این شعر به خانه کودکیام باز میگردد. ما که از آن خانه رفتیم، باقی همسایهها هم کمکم رفتند. مالک خانه شازده بیوارثی بود، برای همین سالها بدون سکنه به حال خود رها و ویرانه شده بود. چیزی در آن خانه بود که هرازگاهی من را به آنجا میکشاند. از دیوار بالارفته و گوشهای از حیاط به تماشای اتاقهای فرو ریخته مینشستم. این روند از بعد دبیرستان، پیش از انقلاب شروع شد و تا اوایل دهه هفتاد هم ادامه داشت. در این حین برای شرکت در جشنوارهای به دانمارک دعوت شدم، سفری حدوداً یک ماه و نیمه. نیمه شب به ایران بازگشتم. از همان فرودگاه به همسرم گفتم دلم هوای آن خانه را کرده. هرچقدر گفت حالا وقت رفتن نیست! مگر دیوانه شدهای و... بیفایده بود. رفتم اما هیچ اثری از آن خانه و دیوارها نبود. ساختمان دیگری جای آن بنا شده بود.
تحت تأثیر این اتفاق بود که شعر «عجب رسمیه رسم زمونه» را گفتید؟
راستش آن موقع چنان غم بزرگی بر دلم آوار شد که انگار عزیزترین فرد زندگیام را از دست دادهام. همان جا بود که بخشی از این شعر بر ذهنم جاری شد که«بوته یاس بابا جون هنوز/ گوشه باغچه توی گلدونه/ عطرش پیچیده تا هفتا خونه/ خودش کجاهاست خدا میدونه». مابقیاش هم بعدتر تکمیل شد. آن را برای خودم میخواندم و اشک میریختم. بعدتر آن را برای خانواده هم میخواندم، مادرم میگفت رسول این شعر ماندگاری میشود. من هم میخندیدم که چطور بماند وقتی کسی آن را نمیشنود.
ماجرا به چه سالی بازمیگردد؟
اواخر دهه شصت، شاید هم اوایل دهه هفتاد بود.
اما چطور همه گیر شد؟
اولین پخشهای شبکه پنج به حدود سال 75 باز میگردد. من و زندهیاد حسین اسکندری در همین شبکه مجری برنامهای پخش زنده در جمعه شبها بودیم. از داوود رشیدی برای حضور در برنامهمان دعوت کردیم. آن زمان برای پخش زنده سختگیریهای زیادی به خرج میدادند. آنقدر که پخش زنده جرأت زیادی میخواست. اینکه گفته اشتباهی یا خط قرمزی را به زبان نیاوری و... کمی مانده به زمان اجرا که گفتند آقای رشیدی زنگ زده با تو صحبت کند. آن موقعها خبری از گوشی موبایل نبود. بدو بدو خودم را به تلفن رساندم. گفتم کجایی؟ گفت «نمیآم! برنامه زنده است. نکنه یکدفعه حرفی بزنم و دردسر شود.» از حضور در برنامه ترسیده بود، فقط نیم ساعت مانده بود که روی آنتن برویم. همه نگران بودند آن نیم ساعتی که قرار بود در خدمت میهمان باشیم را چطور پرکنیم. پیشنهاد دادم که با شعر و نوازندگی آن را پر کنیم. دیوان به دست گرفتم، ساز زدم و رسم زمونه را خواندم. چند روز بعد تماس گرفتند که فلانی بلند شو بیا شبکه که چندین هزار نامه و فکس درباره برنامهات رسیده. ترسیدم نکند حرفی زدم یا کاری کردم که باعث اعتراض شده! رفتم تلویزیون. همه گفتند این چی بود که خواندی؟ کلی بازخورد خوب داشته. آنقدر که کمی بعد استودیو دارینوش هم برای ضبط حرفهای آن سراغم آمد و بعد هم نوار «بیبی جان» روانه مغازهها شد. حالا حدود 30 سال گذشته اما هنوز هم مردم به این آلبوم لطف دارند. شاید باورتان نشود اما به روستاهایی رفتهام که فلان ستاره مشهورسینما را نمیشناختند اما شعر «رسم زمونه» را شنیده بودند.
خودتان دلیل اقبال عمومی این شعر را در چه میدانید؟
خب پشت این شعر داستان یک زندگی است، ماجرای آدمهایی که دیگر نیستند. شاید از این بابت است که اغلب شنوندگان «رسم زمونه» میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. بطن آن چیزی که در این شعر نهفته برای اغلب ما یادآور خاطرات و آدمهایی است. از طرف دیگر پیامی در لابه لای کلمات آن جاخوش کرده که آدمی را به زیست بهتر و دلبسته نبودن به دنیا دعوت میکند. هنوز هم شعری که برخاسته از زندگی باشد و حرفی برای امروز و فردا داشته باشد مخاطب دارد. شما به قرنها قبل، وقتی که شعر بزرگانی همچون حافظ مخاطب داشته توجه کنید. اکثر مردم بیسواد بودهاند، شاید بیش از 95 درصد آنان. اما در دورهمیها گفتههای یک پیر، ادیب یا روحانی برای دعوت آنان به انسانیت مؤثر بوده است. شعر هم چنین کارکردی داشته. سرودههای شاعران بخشی از ضرورت زندگی مردم بوده. چرا آثار اغلب شاعران امروز ماندگار نمیشود؟ از این بابت که برخی شاعران ضرورتهای امروز را نشناخته یا به آنها توجهی ندارند وگرنه ادبیاتی که حرفی برای گفتن داشته باشد برقرار میماند. درباره دیگر بخشهای فرهنگ و هنر نیز اینچنین است.
چطور میتوان کارکرد آموزشی ادبیات را به زندگی مردم بازگرداند؟
بگذارید پرسش شما را با مثالی توضیح بدهم. زمان حضور حمیدرضا شاهآبادی در رادیو، او از من برای همکاری دعوت کرد و گفت که فلانی بیا شاهنامه و حافظ خوانی انجام بده، موسیقیاش هم با نوازندگی خودت. بحث رادیو پیام در میان بود، حدود دو سال قبل. شهرام ملازاده آن زمان مدیر شبکه پیام بود. قرار شد هر جمعه برای چهار ساعت، از 10 صبح تا ساعت 14 به نوعی سنت قصهگویی رادیو را ادامه بدهم. همزمان با شیوع کرونا، درباره مضامین مختلف، همچون حسادت یا حتی ضرورتهای محیط زیست، مصداقهایی از ادبیات خودمان و حتی جهان را بازگو میکردم. از آثار بزرگانی همچون حافظ و مولانا گرفته تا بکت و داستایوفسکی را به بهانههای مختلف برای مردم میخواندم. شاید باورتان نشود اما در همین زمانهای که عدهای تأکید دارند دوره شعر و شاعری گذشته نامهها و پیامهای مختلفی از نقاط مختلف کشورمان به دست من رسید که هنوز هم آنها را دارم، از افرادی که پای این اشعار و داستانهایم مینشستند، از کشاورز و چوپان گرفته تا راننده تاکسی و اسنپ و... از آن جالبتر اینکه در اغلب این پیامها مردم گفتهاند که به کمک ادبیات و آن برنامه جمعهها، امید دوبارهای به آینده پیدا کردهاند. حرف من این است که وقتی میتوان چنین نتایجی از ادبیات گرفت چرا از آن استفاده نکنیم! در پاسخ پرسش شما باید بگویم که اگر بخواهیم میشود، البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که با تفسیرهای دانشگاهی و پیچیده از آثار ادبی نمیتوان مردم را به آنها علاقهمند کرد. بزرگان ادبی ما، بویژه در دوران کهن دست به بازگویی ضرورتهای زندگی زدهاند که میتوان دوباره به سراغ آنها رفت. ناخودآگاه همه ما تشنه چنین مفاهیمی هستیم. منتها باید کسی آن را به سادگی برای ما تفسیر کند. علاقهمندی خود من هم از این طریق بود، آن نقال و مرشدی که برای عادیترین اقشار جامعه شعرخوانی میکرد و پیامهای نهفته در این آثار را به سادگی تمام تفسیر میکرد از نخستین افراد اثرگذار بر خود من بود.
سالها کار فرهنگی و انس با ادبیات چه آوردهای برای خود شما داشته؟
در شرایط جهان امروز که ظاهرپرستی بهطور عجیبی به زندگیمان رسوخ کرده ادبیات در حکم یک راهنماست. میتوان به آن تکیه کرد و از بنمایه هستیبخش آن را برای تعالی همه بخشهای هنرمان گرفت. وقتی فرهنگ اوج بگیرد خود به خود اثرگذاری بیشتری بر زندگیمان خواهد داشت. این آموزهای است که بر زندگی شخصی و حرفهای خودم هم اثر گذاشته. اغلب کارهایی که در عرصه هنر کردهام تحت تأثیر ادبیات بوده. تئاتر و سینما بدون پشتوانه ادبی هیچاند. درباره دیگر بخشهای هنر هم چنین است.
در آخر بگویید که این روزها چه میکنید؟
این روزها روی طرحی مشترک با خانم «فلورا سام» کار میکنم. از سوی دیگر آن برنامه رادیویی جمعهها را که در خلال گفتوگو هم اشاره شد بزودی در تلویزیون پخش خواهیم کرد. با همان سبک، منتها در قالب برنامه نمایشی و با تأکید بر ادبیات کهن فارسی. با اینکه طی چند دهه، کار جدی در حوزههای مختلف را تجربه کردهام اما همچنان ادبیات برای من جایگاه متفاوتی دارد و به هیچوجه از عمری که بر سر آن صرف کردهام پشیمان نیستم. بخش عمدهای از آنچه در عرصه فرهنگ داریم برخاسته از ادبیات است و چه خوب که قدر دانستههایمان را بدانیم. به عنوان فردی که از فرهنگ عوام برخاسته و هیچ ادعای دیگری ندارد مردم عزیزمان را به بیتی از حضرت حافظ دعوت میکنم، آنجا که میگوید: «نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر/ نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش» این دنیا و متعلقات آن را خیلی جدی نگیریم و دل نبندیم.
بـــــــرش
فرهنگ شفاهی به رغم ظاهر ساده، در حکم ثروت و گنج عجیبی است که در مناطق روستایی ما در حال فراموشی است.
برخی شاعران ضرورتهای امروز را نشناخته یا به آنها توجهی ندارند وگرنه ادبیاتی که حرفی برای گفتن داشته باشد برقرار میماند.
بزرگان ادبیات کهن دست به بازگویی ضرورتهای زندگی زدهاند که میتوان دوباره به سراغ آنها رفت منتها باید کسی آن را به سادگی برای ما تفسیر کند.
در شرایط جهان امروز ادبیات در حکم یک راهنماست. میتوان به آن تکیه کرد و از بنمایه هستی بخش آن را برای تعالی و بهبود همه بخشهای زندگی مان گرفت.
فرهنگ که اوج بگیرد خود به خود اثرگذاری بیشتری بر زندگیمان خواهد داشت.
بخش عمدهای از آنچه در عرصه فرهنگ داریم برخاسته از ادبیات است و چه خوب که قدر دانستههای مان را بدانیم.

اصلاح نظام بانکی به نفع مردم
به بدهکاران بدحساب میدان ندهید؛ اسامی آنها را منتشر کنید
در تسهیلات خرد به مردم به جای وثیقه و ضامن، اعتبارسنجی کنید
بنگاههای تولیدی توسط بانکها راهاندازی یا واگذار شوند
بانکها سود مازاد دریافتی از نرخ اعلامی بانکمرکزی را پس بدهند
بانکمرکزی در نظامات و مقررات بانکی بازنگری کند
گروه سیاسی/ جلسه دو ساعته روز گذشته آیتالله رئیسی با مدیران عامل بانکها را میتوان این طور خلاصه کرد: دستورکارهای عملی یا آنچه فرمانهای رئیس جمهور برای اصلاح نظام بانکی در کشور خوانده میشود. در جلسه روز گذشته، صرفاً به بیان و طرح مشکلات نظام بانکی، دغدغههای مردم، تولیدکنندگان و در نهایت انتظارات دولت از نظام بانکی بسنده نشد، بلکه با تأکید رئیس جمهور مبنی بر تعیین یک کارگروه برای شناسایی و رفع مشکلات درونی نظام بانکی، آن هم تا پایان سال جاری، عملاً این فرایند چارهای جز قرار گرفتن در یک مسیر اصلاحی و عملیاتی قابل مشاهده و ملموس ندارد. هر چند تأکیدات و انتظارات رئیس جمهور از نظام بانکی را میتوان در عبارت کلی «ایجاد تحول در نظام بانکی» خلاصه کرد، اما واقعیت این است که این انتظارات اصلاحی، بخشهای متنوع و گاه جزئی و ملموسی دارد. علاوه بر تأکید آیتالله رئیسی بر تشکیل کارگروهی برای شناسایی و رفع مشکلات درونی نظام بانکی تا پایان سال، خودمراقبتی و مقابله با فساد، بازنگری در مقررات بانکی با هدف تطبیق کامل با احکام اسلامی، توسعه زیرساختها و خدمات الکترونیک در بانکها، توسعه جریان قرضالحسنه در نظام بانکی، دریافت سود مشارکت از تسهیلات بانکی بر اساس مقررات مصوب و ابلاغی بانک مرکزی، اصلاح مسأله تملک واحدهای تولیدی یا اداره آنها و در نهایت هدایت نقدینگی به سوی نظام تولید از جمله مهمترین این محورها بوده است. این محورها بیانگر این است که برخلاف شعارگراییها و گفتاردرمانیهای دولت در ادوار گذشته، اکنون نظام بانکی با یک نقشه عملیاتی اصلاحی مواجه است، نقشهای که باید خود را با آن تطبیق دهد تا بتواند نقش چه بسا مضر خود در اقتصاد کشور را اصلاح کرده و جایگاه واقعی خود را بیابد.
تحول اقتصادی در گرو تحول در نظام بانکی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی در این جلسه، با بیان اینکه به نتیجه رسیدن تحول اقتصادی در گرو موفقیت در ایجاد تحول در نظام بانکی است، اظهار کرد: وضع موجود نظام بانکی باید بر مبنای عدالت و به نفع مردم متحول شود.
رئیس جمهور با بیان اینکه دولت سیزدهم اصلیترین وظیفه خود را ایجاد تحول در عرصههای مختلف و بویژه تحول در وضع موجود نظام بانکی به سطح مطلوب میداند، گفت: عدالت به عنوان مسیر و مقصد حرکت، مبنای عمل دولت در ایجاد تحول در نظام بانکی است.
آیتالله رئیسی افزود: اگر مجموعه نظام بانکی نتواند این مشکلات را مرتفع کرده و عملکرد صحیحی داشته باشد، بالطبع عدالت را نیز نقض کرده است.
تشکیل کارگروه تا پایان سال
رئیسی ادامه داد: خود بانکها با همکاری بانک مرکزی، تا پیش از پایان سال کارگروهی برای شناسایی و رفع مشکلات درونی نظام بانکی تشکیل دهند تا با بازنگری مقررات بانکی به رفع تعارضها، ایجاد شفافیت و تسهیل مسیر فعالیتهای بانکی در زمینه ارتباط مردم و تولیدکنندگان با بانکها اقدام کنند.
رئیس جمهور تصریح کرد: بزرگ ترین سرمایه بانکها آبرو و اعتبار نظام بانکداری کشور نزد مردم است که این سرمایه با امانتداری صحیح بانکها از پول مردم به دست آمده و حفظ خواهد شد. آفت این اعتبار فساد در عملکرد نظام بانکی است و لذا نظام بانکی با «خودمراقبتی» پیش و بیش از هر کس مانع مخدوش شدن حیثیت و اعتبارش شود.
ضرورت بازنگری در مقررات بانکی
آیتالله رئیسی، بازنگری در عملکردها را در کنار بازنگری در مقررات بانکی مورد تأکید قرار داد و افزود: هدف تحول و بازنگری در نظام بانکی تطبیق کامل مراودات بانکی در کشور با احکام اسلامی است.
رئیس جمهور گفت: تجربه و دانش مدیران بانکی سرمایهای ارزشمند است که به ایجاد تحول واقعی در نظام بانکی کمک میکند. در عین حال مدیران بانکها بدانند که شرط موفقیت در ایجاد تحول در نظام بانکی آن است که همه اجزا و کارکنان نظام بانکی به تحول مورد نظر مقید و متعهد باشند.
ریسک پذیری و مسئولیت پذیری مدیران
آیتالله رئیسی افزود: مدیران بانکی همچنین باید ریسکپذیر و مسئولیتپذیر باشند و مدیری که شجاعت نداشته باشد، نمیتواند مجری خوبی برای سیاستهای تحولی باشد. وی، از مدیران بانکی خواست با حساسیت و دقت و در عین حال شجاعت در چهارچوب مقررات الزامآور، برای ایجاد تحول در نظام بانکی تلاش کنند.
توسعه جریان قرضالحسنه در نظام بانکی
رئیس جمهور همچنین توسعه زیرساختها و خدمات الکترونیک در بانکها را باعث ارتقای شفافیت و تسهیل نظارت بر عملکرد بانکها دانست. آیتالله رئیسی بر ضرورت توسعه جریان قرضالحسنه در نظام بانکی تأکید کرد و گفت: بانکها تلاش کنند کارمزد و سود تسهیلات اعطایی را تا حد ممکن کاهش دهند. همچنین در پرداخت تسهیلات خرد به مردم اعتبارسنجی جایگزین اخذ وثیقه شود؛ بانکها به مردم تسهیلات بدهند نه تضییقات.
سهلگیری با مردم، سختگیری با بدحسابان
رئیس جمهور در ادامه اظهار کرد: مقررات بانکها در اعطای تسهیلات به مردم باید سهل و آسان و در اعطای تسهیلات به افراد بدحساب سختگیرانه باشد. بدهکاران بدحساب بانکی شناسایی، دسترسی آنان به اعتبارات بانکی قطع و در صورت لزوم معرفی شوند. بعضی بدحسابها با بانکهای متعدد در ارتباط هستند، لذا این هماهنگی بین بانکها وجود داشته باشد که از ارتباط چنین افرادی با بانکهای مختلف و متعدد جلوگیری شود.
دریافت سود مشارکت بر اساس مقررات
رئیسی با تأکید بر اینکه دریافت سود مشارکت از تسهیلات بانکی دقیقاً بر اساس مقررات مصوب و ابلاغی بانک مرکزی انجام شود، گفت: اخذ هرگونه وجه دیگری تحت هر عنوان از تسهیلات گیرنده مجاز نیست و باعث ایجاد نگاه منفی در مردم نسبت به نظام بانکی خواهد شد. چنانچه بانکی مبالغی غیر از نرخ سود مشارکت مصوب از افراد اخذ کرده این مبالغ را به آنها بازگردانید.
خودداری از تملیک واحدهای تولیدی
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش، اظهار کرد: بانکها تا آنجا که ممکن است از تملیک واحدهای تولیدی خودداری کنند، اما چنانچه ناچار به این کار شدند، در کوتاهترین زمان ممکن یا آن واحد تولیدی را مجدداً راهاندازی یا واگذار کنند تا تولید دچار وقفه نشود و کارگران بیکار نشوند.
آیتالله رئیسی بر ضرورت هدایت نقدینگی به سوی نظام تولید تأکید و تصریح کرد: اگر نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، مشکلی ایجاد نخواهد کرد، اما اگر نقدینگی به سوی تولید نرود، مانند سیل در جامعه به راه افتاده و به هر جا برسد، خرابی به بار میآورد. رئیسی سرمایهگذاری و ایجاد بنگاههای اقتصادی از سوی بانکها را امری مفید، اما بنگاهداری را مضر عنوان کرد و گفت: ایجاد بنگاه آری اما بنگاهداری هرگز؛ این باید اساس کار بانکها باشد.
در این جلسه که بیش از ۲ ساعت به طول انجامید، علاوه بر مدیران عامل بانکهای کشور، معاون اول رئیس جمهور، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر امور اقتصادی و دارایی، معاون اقتصادی رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی نیز در سخنانی به تشریح برنامه دولت برای ایجاد تحول در نظام بانکی کشور پرداختند.
ارائه بسته پیشنهادی وزارت صمت
همچنین در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که یکشنبه شب برگزار شد، وزارت صنعت، معدن و تجارت گزارشی شامل پیشنهادهای مدون ۲۸ مادهای برای رفع موانع تولید ارائه کرد. محورهای اصلی این پیشنهادها که حاصل هماندیشی و تعامل با ذینفعان و دستاندرکاران بخش تولید است، در پنج حوزه تأمین مالی، مالیات، تأمین اجتماعی، زیرساختهای تولید و کسب و کار تدوین شده که در جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آیتالله رئیسی در این جلسه بر اهمیت رصد مستمر تمام ابعاد اقتصاد کلان همراه با تحلیل وضع موجود تأکید و خواستار اتخاذ سیاستهای متناسب همراه با برنامهریزی و اجرای هماهنگ و سریع در بخشهای مختلف شد.رئیس جمهور با تأکید بر اهتمام جدی دولت برای تحقق عملی دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه مانعزدایی از تولید و پشتیبانیها، اظهارکرد: بسته پیشنهادی وزارت صنعت، معدن و تجارت در این زمینه باید بسرعت تصویب و اجرایی شود. در این جلسه همچنین گزارشی از روند افزایش فروش و صادرات نفت در دولت سیزدهم ارائه شد.
بــــرش
دستور رئیس جمهور برای پرداخت وامهای زیر 100 میلیون تومان بدون ضامن
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در حاشیه بازدید خود از خبرگزاری فارس طی گفتوگویی با اشاره به جلسه رئیس جمهور با مدیران عامل بانکها، اظهار داشت: یکی از خبرهای خوش این است که با دستور رئیس جمهور احتمالاً نوع وثیقهگذاری وامهای زیر 100 میلیون تومان تغییر میکند و کلید واژهای که رئیس جمهور استفاده کردند این بود که «تسهیلات، تضییقات (سختگیری) نشود» تا مردم بتوانند تسهیلات خرد را آسان دریافت کنند. سخنگوی دولت گفت: رئیس جمهور دستور اکید دادند و وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی مسئول گزارش دهی شدند تا این موضوع در سالجاری محقق شود. وی در مورد شیوه اعتبارسنجی متقاضیان تسهیلاتدهی بیان داشت: کسی که کارمند یا حقوق بگیر ثابت دولت است طبیعتاً میتواند حقوق خود را وثیقه و اعتبار وامش کند.
آخرین وضعیت اصلاح ارز ترجیحی
بهادری جهرمی در پاسخ به این سؤال که آخرین وضعیت اصلاح ارز ترجیحی به کجا رسید، تصریح کرد: مطابق بودجه سال 1400 سقف منابع تمام شده و دولت از مجلس استمهال خواست که منابع بیشتری در اختیار بگذارد که مهلت بخرد اما مجلس موافقت نکرد و اکنون با ابزارهای قانونی دیگر کار پیش میرود تا تدبیر مشترکی برای شیوه جایگزین کردن ارز ترجیحی طراحی شود تا اصابت به هدف آن مطمئنتر باشد و سر سفره مردم نمود عینی داشته باشد. سخنگوی دولت در پاسخ به این سؤال که منظور از ابزار قانونی همان مجوز برداشت از صندوق توسعه ملی است، گفت: الزاماً برداشت از صندوق توسعه ملی نیست اما با تصمیم سران قوا انجام میشود.
تغییر به نفع مردم
سخنگوی دولت، با توجه به محتوا و آنچه در جلسه روز گذشته رئیس جمهور با مدیران عامل بانکها گذشت، از آن به «تغییر به نفع مردم» تعبیر کرد و گفت که باید منتظر خبرهای خوب بود. علی بهادری جهرمی در توئیتر نوشت: «تغییر به نفع مردم محور جلسه امروز رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت با مدیرانعامل کلیه بانکهای دولتی و خصوصی است. منتظر خبرهای خوب باشید.»
تحول اقتصادی در گرو تحول در نظام بانکی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی در این جلسه، با بیان اینکه به نتیجه رسیدن تحول اقتصادی در گرو موفقیت در ایجاد تحول در نظام بانکی است، اظهار کرد: وضع موجود نظام بانکی باید بر مبنای عدالت و به نفع مردم متحول شود.
رئیس جمهور با بیان اینکه دولت سیزدهم اصلیترین وظیفه خود را ایجاد تحول در عرصههای مختلف و بویژه تحول در وضع موجود نظام بانکی به سطح مطلوب میداند، گفت: عدالت به عنوان مسیر و مقصد حرکت، مبنای عمل دولت در ایجاد تحول در نظام بانکی است.
آیتالله رئیسی افزود: اگر مجموعه نظام بانکی نتواند این مشکلات را مرتفع کرده و عملکرد صحیحی داشته باشد، بالطبع عدالت را نیز نقض کرده است.
تشکیل کارگروه تا پایان سال
رئیسی ادامه داد: خود بانکها با همکاری بانک مرکزی، تا پیش از پایان سال کارگروهی برای شناسایی و رفع مشکلات درونی نظام بانکی تشکیل دهند تا با بازنگری مقررات بانکی به رفع تعارضها، ایجاد شفافیت و تسهیل مسیر فعالیتهای بانکی در زمینه ارتباط مردم و تولیدکنندگان با بانکها اقدام کنند.
رئیس جمهور تصریح کرد: بزرگ ترین سرمایه بانکها آبرو و اعتبار نظام بانکداری کشور نزد مردم است که این سرمایه با امانتداری صحیح بانکها از پول مردم به دست آمده و حفظ خواهد شد. آفت این اعتبار فساد در عملکرد نظام بانکی است و لذا نظام بانکی با «خودمراقبتی» پیش و بیش از هر کس مانع مخدوش شدن حیثیت و اعتبارش شود.
ضرورت بازنگری در مقررات بانکی
آیتالله رئیسی، بازنگری در عملکردها را در کنار بازنگری در مقررات بانکی مورد تأکید قرار داد و افزود: هدف تحول و بازنگری در نظام بانکی تطبیق کامل مراودات بانکی در کشور با احکام اسلامی است.
رئیس جمهور گفت: تجربه و دانش مدیران بانکی سرمایهای ارزشمند است که به ایجاد تحول واقعی در نظام بانکی کمک میکند. در عین حال مدیران بانکها بدانند که شرط موفقیت در ایجاد تحول در نظام بانکی آن است که همه اجزا و کارکنان نظام بانکی به تحول مورد نظر مقید و متعهد باشند.
ریسک پذیری و مسئولیت پذیری مدیران
آیتالله رئیسی افزود: مدیران بانکی همچنین باید ریسکپذیر و مسئولیتپذیر باشند و مدیری که شجاعت نداشته باشد، نمیتواند مجری خوبی برای سیاستهای تحولی باشد. وی، از مدیران بانکی خواست با حساسیت و دقت و در عین حال شجاعت در چهارچوب مقررات الزامآور، برای ایجاد تحول در نظام بانکی تلاش کنند.
توسعه جریان قرضالحسنه در نظام بانکی
رئیس جمهور همچنین توسعه زیرساختها و خدمات الکترونیک در بانکها را باعث ارتقای شفافیت و تسهیل نظارت بر عملکرد بانکها دانست. آیتالله رئیسی بر ضرورت توسعه جریان قرضالحسنه در نظام بانکی تأکید کرد و گفت: بانکها تلاش کنند کارمزد و سود تسهیلات اعطایی را تا حد ممکن کاهش دهند. همچنین در پرداخت تسهیلات خرد به مردم اعتبارسنجی جایگزین اخذ وثیقه شود؛ بانکها به مردم تسهیلات بدهند نه تضییقات.
سهلگیری با مردم، سختگیری با بدحسابان
رئیس جمهور در ادامه اظهار کرد: مقررات بانکها در اعطای تسهیلات به مردم باید سهل و آسان و در اعطای تسهیلات به افراد بدحساب سختگیرانه باشد. بدهکاران بدحساب بانکی شناسایی، دسترسی آنان به اعتبارات بانکی قطع و در صورت لزوم معرفی شوند. بعضی بدحسابها با بانکهای متعدد در ارتباط هستند، لذا این هماهنگی بین بانکها وجود داشته باشد که از ارتباط چنین افرادی با بانکهای مختلف و متعدد جلوگیری شود.
دریافت سود مشارکت بر اساس مقررات
رئیسی با تأکید بر اینکه دریافت سود مشارکت از تسهیلات بانکی دقیقاً بر اساس مقررات مصوب و ابلاغی بانک مرکزی انجام شود، گفت: اخذ هرگونه وجه دیگری تحت هر عنوان از تسهیلات گیرنده مجاز نیست و باعث ایجاد نگاه منفی در مردم نسبت به نظام بانکی خواهد شد. چنانچه بانکی مبالغی غیر از نرخ سود مشارکت مصوب از افراد اخذ کرده این مبالغ را به آنها بازگردانید.
خودداری از تملیک واحدهای تولیدی
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش، اظهار کرد: بانکها تا آنجا که ممکن است از تملیک واحدهای تولیدی خودداری کنند، اما چنانچه ناچار به این کار شدند، در کوتاهترین زمان ممکن یا آن واحد تولیدی را مجدداً راهاندازی یا واگذار کنند تا تولید دچار وقفه نشود و کارگران بیکار نشوند.
آیتالله رئیسی بر ضرورت هدایت نقدینگی به سوی نظام تولید تأکید و تصریح کرد: اگر نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، مشکلی ایجاد نخواهد کرد، اما اگر نقدینگی به سوی تولید نرود، مانند سیل در جامعه به راه افتاده و به هر جا برسد، خرابی به بار میآورد. رئیسی سرمایهگذاری و ایجاد بنگاههای اقتصادی از سوی بانکها را امری مفید، اما بنگاهداری را مضر عنوان کرد و گفت: ایجاد بنگاه آری اما بنگاهداری هرگز؛ این باید اساس کار بانکها باشد.
در این جلسه که بیش از ۲ ساعت به طول انجامید، علاوه بر مدیران عامل بانکهای کشور، معاون اول رئیس جمهور، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر امور اقتصادی و دارایی، معاون اقتصادی رئیس جمهور و رئیس کل بانک مرکزی نیز در سخنانی به تشریح برنامه دولت برای ایجاد تحول در نظام بانکی کشور پرداختند.
ارائه بسته پیشنهادی وزارت صمت
همچنین در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که یکشنبه شب برگزار شد، وزارت صنعت، معدن و تجارت گزارشی شامل پیشنهادهای مدون ۲۸ مادهای برای رفع موانع تولید ارائه کرد. محورهای اصلی این پیشنهادها که حاصل هماندیشی و تعامل با ذینفعان و دستاندرکاران بخش تولید است، در پنج حوزه تأمین مالی، مالیات، تأمین اجتماعی، زیرساختهای تولید و کسب و کار تدوین شده که در جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آیتالله رئیسی در این جلسه بر اهمیت رصد مستمر تمام ابعاد اقتصاد کلان همراه با تحلیل وضع موجود تأکید و خواستار اتخاذ سیاستهای متناسب همراه با برنامهریزی و اجرای هماهنگ و سریع در بخشهای مختلف شد.رئیس جمهور با تأکید بر اهتمام جدی دولت برای تحقق عملی دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه مانعزدایی از تولید و پشتیبانیها، اظهارکرد: بسته پیشنهادی وزارت صنعت، معدن و تجارت در این زمینه باید بسرعت تصویب و اجرایی شود. در این جلسه همچنین گزارشی از روند افزایش فروش و صادرات نفت در دولت سیزدهم ارائه شد.
بــــرش
دستور رئیس جمهور برای پرداخت وامهای زیر 100 میلیون تومان بدون ضامن
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در حاشیه بازدید خود از خبرگزاری فارس طی گفتوگویی با اشاره به جلسه رئیس جمهور با مدیران عامل بانکها، اظهار داشت: یکی از خبرهای خوش این است که با دستور رئیس جمهور احتمالاً نوع وثیقهگذاری وامهای زیر 100 میلیون تومان تغییر میکند و کلید واژهای که رئیس جمهور استفاده کردند این بود که «تسهیلات، تضییقات (سختگیری) نشود» تا مردم بتوانند تسهیلات خرد را آسان دریافت کنند. سخنگوی دولت گفت: رئیس جمهور دستور اکید دادند و وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی مسئول گزارش دهی شدند تا این موضوع در سالجاری محقق شود. وی در مورد شیوه اعتبارسنجی متقاضیان تسهیلاتدهی بیان داشت: کسی که کارمند یا حقوق بگیر ثابت دولت است طبیعتاً میتواند حقوق خود را وثیقه و اعتبار وامش کند.
آخرین وضعیت اصلاح ارز ترجیحی
بهادری جهرمی در پاسخ به این سؤال که آخرین وضعیت اصلاح ارز ترجیحی به کجا رسید، تصریح کرد: مطابق بودجه سال 1400 سقف منابع تمام شده و دولت از مجلس استمهال خواست که منابع بیشتری در اختیار بگذارد که مهلت بخرد اما مجلس موافقت نکرد و اکنون با ابزارهای قانونی دیگر کار پیش میرود تا تدبیر مشترکی برای شیوه جایگزین کردن ارز ترجیحی طراحی شود تا اصابت به هدف آن مطمئنتر باشد و سر سفره مردم نمود عینی داشته باشد. سخنگوی دولت در پاسخ به این سؤال که منظور از ابزار قانونی همان مجوز برداشت از صندوق توسعه ملی است، گفت: الزاماً برداشت از صندوق توسعه ملی نیست اما با تصمیم سران قوا انجام میشود.
تغییر به نفع مردم
سخنگوی دولت، با توجه به محتوا و آنچه در جلسه روز گذشته رئیس جمهور با مدیران عامل بانکها گذشت، از آن به «تغییر به نفع مردم» تعبیر کرد و گفت که باید منتظر خبرهای خوب بود. علی بهادری جهرمی در توئیتر نوشت: «تغییر به نفع مردم محور جلسه امروز رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت با مدیرانعامل کلیه بانکهای دولتی و خصوصی است. منتظر خبرهای خوب باشید.»

سبقت صادراتی از برجام
صادرات 9 ماهه سال 96 ( قبل از خروج امریکا از برجام) حدود 31 میلیارد دلار بود، اما در 9 ماهه 1400 به بیش از 35 میلیارد دلار رسید
مرتضی عبدالحسینی
خبرنگار
جدیدترین آمار تجارت خارجی عنوان میکند که میزان مبادلات کشور به حدود 122 میلیون تن کالا به ارزش 72میلیارد و 100 میلیون دلار در نه ماهه ابتدایی سال 1400 رسیده است. در این بین میزان صادرات کالاهای غیرنفتی بالغ بر 92 میلیون تن به ارزش 35 میلیارد و 100 میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل صعود 8درصدی در وزن و 40درصدی در ارزش دلاری داشته است. بررسی وضعیت صادرات نه ماهه سالهای 1394 تا 1400 نشان میدهد که رشد 8 درصدی در وزن و 40 درصدی در ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی در نه ماهه اخیر بهترین عملکرد صادراتی از سال 1395 به بعد هم در بعد وزنی و هم در بعد ارزشی است. با وجود این و با توجه به افزایش قیمتهای جهانی کامودیتیها در سال 2021 این سؤال پیش میآید که جهش صادراتی تنها به افزایش ارزش دلاری کالاها برمیگردد؟ به اعتقاد رئیس کل قبلی بانک مرکزی، عبدالناصر همتی که در صفحه شخصی خودش اعلام نمود، این جهش صادراتی تنها به رشد قیمت فرآوردههای نفتی برمیگردد، اما بررسیها نشان میدهد که این همه ماجرا نیست. براساس آمارهای تفکیکی 5 گروه کالایی «چدن، آهن و فولاد»، «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن»، «محصولات شیمیایی آلی»، «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» بیشترین سهم را در ارزش صادرات کشور و رشد آن داشتهاند. بیش از 7 میلیارد دلار از افزایش 10 میلیارد دلاری صادرات کشور در نه ماهه ابتدایی سال به این گروهها اختصاص دارند که 3 مورد آنها با افزایش وزنی صادرات و دو مورد با کاهش رو به رو بودهاند. بنابراین در کالاهایی که عمده ارزش صادرات ما را نشان میدهند علاوه بر افزایش قیمت دلاری کالاها با افزایش صادرات وزنی نیز همراه بودهایم که نکته امیدوارکنندهای است. گمرک ایران اعلام کرده است که «انتظار داریم تا پایان سال صادرات به 47 میلیارد دلار برسد.» ارزیابیها نشان میدهد که رقم اعلام شده از سوی گمرک ایران برای صادرات تا پایان سال (با احتساب میانگین صادرات در 9 ماهه امسال) محقق خواهد شد.
رشد 40 درصدی صادرات
براساس اعلام گمرک ایران، در آخرین ماه از پاییز سال 1400، رشد تجارت خارجی همچنان ادامه داشته و در نه ماهه سالجاری بالغ بر 122 میلیون تن کالا به ارزش 72 میلیارد و 100 میلیون دلار بین ایران و کشورهای جهان مبادله شده است. مقایسه آمار تجارت خارجی کشور در این مدت با زمان مشابه سال 99 حاکی از رشد 11 درصد در وزن و 38 درصد در ارزش مجموع کالاهای مبادله شده بین کشورمان با سایر شرکای تجاری است. همچنین از کل 122میلیون و 500 هزار تن کالاهای صادراتی و وارداتی در مدت مذکور، 92 میلیون و 300 هزار تن به ارزش 35 میلیارد و 100 میلیون دلار به صادرات اختصاص داشته که نسبت بهمدت مشابه سال قبل از حیث وزن 8 درصد و از لحاظ ارزش 40 درصد رشد نشان میدهد. طی نه ماهه امسال 30 میلیون و 100 هزار تن کالا به ارزش 37 میلیارد دلار نیز به واردات اختصاص داشته که در مقایسه با مدت مشابه سال 99 از نظر وزنی 20 درصد و از لحاظ ارزش 37 درصد است. براساس آمارهای گمرک ایران، پنج مقصد مهم صادرات کالاهای ایرانی در نه ماهه نخست امسال، شامل چین با 21 میلیون و 300 هزار تن کالا به ارزش ده میلیارد و 200 میلیون دلار، عراق با 23 میلیون و 500 هزار تن به ارزش شش میلیارد و 800 میلیون دلار، ترکیه با 12 میلیون تن به ارزش چهار میلیارد و 100 میلیون دلار، امارات با 8 میلیون و 300 هزار تن به ارزش سه میلیارد و 400 میلیون دلار و افغانستان با سه میلیون و 300 هزار تن به ارزش یک میلیارد و 400 میلیون دلار بودند. همچنین پنج کشور مبدأ واردات کالا به مقصد ایران را امارات با 8 میلیون و 900 هزار تن به ارزش یازده میلیارد و 500 میلیون دلار، چین با دو میلیون و 500 هزار تن به ارزش 8 میلیارد و 400 میلیون دلار، ترکیه با دو میلیون و 900 هزار تن به ارزش سه میلیارد و 700 میلیون دلار، آلمان با 593 هزار تن به ارزش یک میلیارد و400 میلیون دلار و سوئیس با یک میلیون و 600 هزار تن به ارزش یک میلیارد و 300 میلیون دلار تشکیل دادهاند.
صادرات 1400 در صدر
در نه ماهه سال1400، میزان صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی کشور (به استثنای نفت خام، نفت کوره، نفت سفید و همچنین بدون صادرات از محل تجارت چمدانی) بالغ بر 92 میلیون تن به ارزش 35 میلیارد و 100 میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل صعود 8 درصدی در وزن و 40 درصدی در ارزش دلاری داشته است. نگاهی به آمارهای گمرک ایران نشان میدهد صادرات 35 میلیارد و 100 میلیون دلاری نه ماهه ابتدایی امسال رقم بسیار حیاتی است؛ چراکه بررسی وضعیت صادرات نه ماهه سالهای 1394 تا 1400 نشان میدهد رقم صادرات نه ماهه ابتدایی امسال بالاترین رقم از سال 1395 به بعد است. آنطور که در نمودار آمده، رقم صادرات ایران در نه ماهه ابتدایی سال 1394 و 1395 و 1396 که هنوز تحریمهای جدید امریکا علیه کشورمان کاملاً اعمال نشده بود و اتفاقاً تجارت در وضعیت امیدواریهابه برجام به سر میبرد، روند پر افت و خیزی داشته و در ابتدا از 42 میلیارد دلار به 44 میلیارد دلار در سال 95 رسیده و در سال 96 به یکباره به 31 میلیارد دلار کاهش پیدا میکند. پس از آن نیز در سالهای 97 و 98 تحت تأثیر تحریمهای ظالمانه امریکا، صادرات کشور در سه فصل نخست سال به ترتیب به 33 و 32 میلیارد دلار افت پیدا می کند که این میزان با تأثیر مضاعف کرونا در سال 99 تا 25 میلیارد دلار نیز پایین میآید. رشد 8 درصدی در وزن و 40 درصدی در ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی در نه ماهه اخیر بهترین عملکرد صادراتی از سال 1395 به بعد هم در بعد وزنی و هم در بعد ارزشی است. متوسط ارزش هر تن کالای صادراتی کشور نیز در نه ماهه ابتدایی امسال 382 دلار بوده که که بالاترین رقم از سال 1395 به بعد است. با وجود این رشد نسبی در سالجاری اما همچنان پایین بودن صادرات کشور در مقایسه با سال 1392 و همچنین بالا بودن ارزش هر تن کالاهای وارداتی (که نشاندهنده صادرات مواد خام در مقابل واردات کالاهایی نهایی مصرفی یا سرمایهای است) نشان میدهد که در زمینه تجارت خارجی همچنان به گذر از تحریمها و فائق آمدن بر شوکهای کرونایی نیازمندیم.
50 درصد صادرات در اختیار 5گروه کالا
بررسی دقیق آمار تجارت خارجی کشور نشان میدهد، در میان گروه کالاهای عمده صادراتی ایران طی مدت مذکور، فصل «چدن، آهن و فولاد» بیشترین سهم از ارزش صادرات کالای غیرنفتی را با رقم حدود 15 درصد به خود اختصاص داده است. طی این مدت حدود 9 میلیون تن از کالاهای این فصل به ارزش حدود 5.4 میلیارد دلار صادر شده است. فصول «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن» و «محصولات شیمیایی آلی» نیز به ترتیب پس از «چدن، آهن و فولاد» با سهم 13 (4.6 میلیارد دلار) و 9 درصدی (3.3 میلیارد دلار) بیشترین سهم از صادرات را به خود اختصاص دادهاند. گروه کالاهای «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» نیز براساس جدول در رتبههای چهارم و پنجم قرار دارند. در مجموع چیزی در حدود 50 درصد از کل ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی کشور به این 5 گروه کالایی تعلق داشته است.
آمارها گول می زنند؟
پس از اعلام آمارهای تجارت کشور در سه فصل نخست سال 1400 و اعلام رشد صادراتی، این ابهام به وجود آمد که چنین رشدی با تکیه بر افزایش تعدد صادرات کشور بوده یا اینکه تحت تأثیر افزایش قیمتهای جهانی با آمار مثبت و گولزنندهای رو به رو هستم. در همین مورد عبدالناصرهمتی رئیس سابق بانک مرکزی نیز با واکنش به این موضوع در صفحه شخصی خود اعلام کرد که: «نکته مهم این است که در سال 2020 و 2021 قیمت جهانی نفت و فرآوردههای نفتی چیزی بیش از 60 درصد رشد داشته و اگر ما هیچ تلاشی هم نمیکردیم، قاعدتاً با همان صادراتی که در سال قبل داشتهایم، میتوانستیم در سالجاری با همان میزان 60 درصد رشد درآمد داشته باشیم. بنابراین سؤال مهم بنده این است که سهم تلاش دولت سیزدهم در خنثیسازی تحریم چه میزان بوده است». برای بررسی این ابهام که جهش صادراتی تا چه میزان به قیمتهای جهانی و تا چه حد به عملکرد موفق صادرات غیرنفتی مرتبط بوده مجبور به بررسی آمار جزئیتر از کالاهای صادراتی ایران و قیمتهای جهانی این کالاها هستیم.
راز جهش صادراتی
همانطور که در قسمتهای قبلی گفته شد 5 گروه کالایی؛ «چدن، آهن و فولاد»، «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن»، «محصولات شیمیایی آلی»، «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» بیش از 50 درصد ارزش دلاری صادرات کشور را به خود اختصاص دادهاند. پس اگر این گروههای کالایی تنها بهدلیل افزایش قیمتهای جهانیشان با افزایش ارزش صادراتی روبهرو بوده باشند، یعنی برعکس آمارها اتفاق مثبتی در واقعیت نداشتهایم. بررسیهای تفکیکی نشان میدهد که 5 گروه مورد نظر بیش از 50 درصد از ارزش دلاری صادرات در سالجاری و از همه مهمتر 70 درصد از رشد صادراتی را توضیح میدهند. در واقع 7 میلیارد دلار از رشد 10 میلیارد دلاری صادرات کشور در سالجاری بهدلیل عملکرد این 5 گروه بوده است. بهصورت جزئیتر گروه «چدن، آهن و فولاد» سهم 28 درصدی در افزایش صادرات در نه ماه نخست سال داشته و گروه «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن» نیز سهم 29 درصدی از رشد صادرات را به خود اختصاص دادهاند. گروه «محصولات شیمیایی آلی»، «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» نیز به ترتیب سهم 5، 4 و 7 درصدی را از رشد صادراتی کشور داشتهاند. بررسیهای این گزارش نشان میدهد که از بین این 5 گروه کالا 3 گروه با افزایش وزنی در نه ماه سالجاری در مقایسه با سال گذشته همراه بودهاند و 2 گروه با افت صادرات وزنی رو به رو بودهاند. «چدن، آهن و فولاد»، «محصولات شیمیایی آلی» و «مس و مصنوعات مسی» به ترتیب هر کدام 30، 150 و 40 درصد رشد وزنی داشتهاند و افزایش صادرات آنها را تنها نمیتوان به افزایش قیمتهای جهانی بست. بررسی قیمتهای جهانی این کالاها نیز نشان میدهد که قیمت آهن در نه ماهه سالجاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشد 30 درصدی و قیمت جهانی فولاد نیز به طور میانگین در همین مدت رشد 45 درصد داشته است، این در حالی است که رشد ارزش صادراتی گروه کالایی «چدن، آهن و فولاد» در مدت مذکور 110 درصد بوده است. بنابراین مشخص است که جهش صادراتی تنها با یک تحلیل ساده به افزایش قیمتهای جهانی مربوط نبوده و لااقل بخشی از این جهش را افزایش وزنی صادرات نشان میدهد.
خبرنگار
جدیدترین آمار تجارت خارجی عنوان میکند که میزان مبادلات کشور به حدود 122 میلیون تن کالا به ارزش 72میلیارد و 100 میلیون دلار در نه ماهه ابتدایی سال 1400 رسیده است. در این بین میزان صادرات کالاهای غیرنفتی بالغ بر 92 میلیون تن به ارزش 35 میلیارد و 100 میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل صعود 8درصدی در وزن و 40درصدی در ارزش دلاری داشته است. بررسی وضعیت صادرات نه ماهه سالهای 1394 تا 1400 نشان میدهد که رشد 8 درصدی در وزن و 40 درصدی در ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی در نه ماهه اخیر بهترین عملکرد صادراتی از سال 1395 به بعد هم در بعد وزنی و هم در بعد ارزشی است. با وجود این و با توجه به افزایش قیمتهای جهانی کامودیتیها در سال 2021 این سؤال پیش میآید که جهش صادراتی تنها به افزایش ارزش دلاری کالاها برمیگردد؟ به اعتقاد رئیس کل قبلی بانک مرکزی، عبدالناصر همتی که در صفحه شخصی خودش اعلام نمود، این جهش صادراتی تنها به رشد قیمت فرآوردههای نفتی برمیگردد، اما بررسیها نشان میدهد که این همه ماجرا نیست. براساس آمارهای تفکیکی 5 گروه کالایی «چدن، آهن و فولاد»، «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن»، «محصولات شیمیایی آلی»، «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» بیشترین سهم را در ارزش صادرات کشور و رشد آن داشتهاند. بیش از 7 میلیارد دلار از افزایش 10 میلیارد دلاری صادرات کشور در نه ماهه ابتدایی سال به این گروهها اختصاص دارند که 3 مورد آنها با افزایش وزنی صادرات و دو مورد با کاهش رو به رو بودهاند. بنابراین در کالاهایی که عمده ارزش صادرات ما را نشان میدهند علاوه بر افزایش قیمت دلاری کالاها با افزایش صادرات وزنی نیز همراه بودهایم که نکته امیدوارکنندهای است. گمرک ایران اعلام کرده است که «انتظار داریم تا پایان سال صادرات به 47 میلیارد دلار برسد.» ارزیابیها نشان میدهد که رقم اعلام شده از سوی گمرک ایران برای صادرات تا پایان سال (با احتساب میانگین صادرات در 9 ماهه امسال) محقق خواهد شد.
رشد 40 درصدی صادرات
براساس اعلام گمرک ایران، در آخرین ماه از پاییز سال 1400، رشد تجارت خارجی همچنان ادامه داشته و در نه ماهه سالجاری بالغ بر 122 میلیون تن کالا به ارزش 72 میلیارد و 100 میلیون دلار بین ایران و کشورهای جهان مبادله شده است. مقایسه آمار تجارت خارجی کشور در این مدت با زمان مشابه سال 99 حاکی از رشد 11 درصد در وزن و 38 درصد در ارزش مجموع کالاهای مبادله شده بین کشورمان با سایر شرکای تجاری است. همچنین از کل 122میلیون و 500 هزار تن کالاهای صادراتی و وارداتی در مدت مذکور، 92 میلیون و 300 هزار تن به ارزش 35 میلیارد و 100 میلیون دلار به صادرات اختصاص داشته که نسبت بهمدت مشابه سال قبل از حیث وزن 8 درصد و از لحاظ ارزش 40 درصد رشد نشان میدهد. طی نه ماهه امسال 30 میلیون و 100 هزار تن کالا به ارزش 37 میلیارد دلار نیز به واردات اختصاص داشته که در مقایسه با مدت مشابه سال 99 از نظر وزنی 20 درصد و از لحاظ ارزش 37 درصد است. براساس آمارهای گمرک ایران، پنج مقصد مهم صادرات کالاهای ایرانی در نه ماهه نخست امسال، شامل چین با 21 میلیون و 300 هزار تن کالا به ارزش ده میلیارد و 200 میلیون دلار، عراق با 23 میلیون و 500 هزار تن به ارزش شش میلیارد و 800 میلیون دلار، ترکیه با 12 میلیون تن به ارزش چهار میلیارد و 100 میلیون دلار، امارات با 8 میلیون و 300 هزار تن به ارزش سه میلیارد و 400 میلیون دلار و افغانستان با سه میلیون و 300 هزار تن به ارزش یک میلیارد و 400 میلیون دلار بودند. همچنین پنج کشور مبدأ واردات کالا به مقصد ایران را امارات با 8 میلیون و 900 هزار تن به ارزش یازده میلیارد و 500 میلیون دلار، چین با دو میلیون و 500 هزار تن به ارزش 8 میلیارد و 400 میلیون دلار، ترکیه با دو میلیون و 900 هزار تن به ارزش سه میلیارد و 700 میلیون دلار، آلمان با 593 هزار تن به ارزش یک میلیارد و400 میلیون دلار و سوئیس با یک میلیون و 600 هزار تن به ارزش یک میلیارد و 300 میلیون دلار تشکیل دادهاند.
صادرات 1400 در صدر
در نه ماهه سال1400، میزان صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی کشور (به استثنای نفت خام، نفت کوره، نفت سفید و همچنین بدون صادرات از محل تجارت چمدانی) بالغ بر 92 میلیون تن به ارزش 35 میلیارد و 100 میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل صعود 8 درصدی در وزن و 40 درصدی در ارزش دلاری داشته است. نگاهی به آمارهای گمرک ایران نشان میدهد صادرات 35 میلیارد و 100 میلیون دلاری نه ماهه ابتدایی امسال رقم بسیار حیاتی است؛ چراکه بررسی وضعیت صادرات نه ماهه سالهای 1394 تا 1400 نشان میدهد رقم صادرات نه ماهه ابتدایی امسال بالاترین رقم از سال 1395 به بعد است. آنطور که در نمودار آمده، رقم صادرات ایران در نه ماهه ابتدایی سال 1394 و 1395 و 1396 که هنوز تحریمهای جدید امریکا علیه کشورمان کاملاً اعمال نشده بود و اتفاقاً تجارت در وضعیت امیدواریهابه برجام به سر میبرد، روند پر افت و خیزی داشته و در ابتدا از 42 میلیارد دلار به 44 میلیارد دلار در سال 95 رسیده و در سال 96 به یکباره به 31 میلیارد دلار کاهش پیدا میکند. پس از آن نیز در سالهای 97 و 98 تحت تأثیر تحریمهای ظالمانه امریکا، صادرات کشور در سه فصل نخست سال به ترتیب به 33 و 32 میلیارد دلار افت پیدا می کند که این میزان با تأثیر مضاعف کرونا در سال 99 تا 25 میلیارد دلار نیز پایین میآید. رشد 8 درصدی در وزن و 40 درصدی در ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی در نه ماهه اخیر بهترین عملکرد صادراتی از سال 1395 به بعد هم در بعد وزنی و هم در بعد ارزشی است. متوسط ارزش هر تن کالای صادراتی کشور نیز در نه ماهه ابتدایی امسال 382 دلار بوده که که بالاترین رقم از سال 1395 به بعد است. با وجود این رشد نسبی در سالجاری اما همچنان پایین بودن صادرات کشور در مقایسه با سال 1392 و همچنین بالا بودن ارزش هر تن کالاهای وارداتی (که نشاندهنده صادرات مواد خام در مقابل واردات کالاهایی نهایی مصرفی یا سرمایهای است) نشان میدهد که در زمینه تجارت خارجی همچنان به گذر از تحریمها و فائق آمدن بر شوکهای کرونایی نیازمندیم.
50 درصد صادرات در اختیار 5گروه کالا
بررسی دقیق آمار تجارت خارجی کشور نشان میدهد، در میان گروه کالاهای عمده صادراتی ایران طی مدت مذکور، فصل «چدن، آهن و فولاد» بیشترین سهم از ارزش صادرات کالای غیرنفتی را با رقم حدود 15 درصد به خود اختصاص داده است. طی این مدت حدود 9 میلیون تن از کالاهای این فصل به ارزش حدود 5.4 میلیارد دلار صادر شده است. فصول «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن» و «محصولات شیمیایی آلی» نیز به ترتیب پس از «چدن، آهن و فولاد» با سهم 13 (4.6 میلیارد دلار) و 9 درصدی (3.3 میلیارد دلار) بیشترین سهم از صادرات را به خود اختصاص دادهاند. گروه کالاهای «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» نیز براساس جدول در رتبههای چهارم و پنجم قرار دارند. در مجموع چیزی در حدود 50 درصد از کل ارزش صادرات کالاهای غیرنفتی کشور به این 5 گروه کالایی تعلق داشته است.
آمارها گول می زنند؟
پس از اعلام آمارهای تجارت کشور در سه فصل نخست سال 1400 و اعلام رشد صادراتی، این ابهام به وجود آمد که چنین رشدی با تکیه بر افزایش تعدد صادرات کشور بوده یا اینکه تحت تأثیر افزایش قیمتهای جهانی با آمار مثبت و گولزنندهای رو به رو هستم. در همین مورد عبدالناصرهمتی رئیس سابق بانک مرکزی نیز با واکنش به این موضوع در صفحه شخصی خود اعلام کرد که: «نکته مهم این است که در سال 2020 و 2021 قیمت جهانی نفت و فرآوردههای نفتی چیزی بیش از 60 درصد رشد داشته و اگر ما هیچ تلاشی هم نمیکردیم، قاعدتاً با همان صادراتی که در سال قبل داشتهایم، میتوانستیم در سالجاری با همان میزان 60 درصد رشد درآمد داشته باشیم. بنابراین سؤال مهم بنده این است که سهم تلاش دولت سیزدهم در خنثیسازی تحریم چه میزان بوده است». برای بررسی این ابهام که جهش صادراتی تا چه میزان به قیمتهای جهانی و تا چه حد به عملکرد موفق صادرات غیرنفتی مرتبط بوده مجبور به بررسی آمار جزئیتر از کالاهای صادراتی ایران و قیمتهای جهانی این کالاها هستیم.
راز جهش صادراتی
همانطور که در قسمتهای قبلی گفته شد 5 گروه کالایی؛ «چدن، آهن و فولاد»، «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن»، «محصولات شیمیایی آلی»، «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» بیش از 50 درصد ارزش دلاری صادرات کشور را به خود اختصاص دادهاند. پس اگر این گروههای کالایی تنها بهدلیل افزایش قیمتهای جهانیشان با افزایش ارزش صادراتی روبهرو بوده باشند، یعنی برعکس آمارها اتفاق مثبتی در واقعیت نداشتهایم. بررسیهای تفکیکی نشان میدهد که 5 گروه مورد نظر بیش از 50 درصد از ارزش دلاری صادرات در سالجاری و از همه مهمتر 70 درصد از رشد صادراتی را توضیح میدهند. در واقع 7 میلیارد دلار از رشد 10 میلیارد دلاری صادرات کشور در سالجاری بهدلیل عملکرد این 5 گروه بوده است. بهصورت جزئیتر گروه «چدن، آهن و فولاد» سهم 28 درصدی در افزایش صادرات در نه ماه نخست سال داشته و گروه «مواد پلاستیکی و اشیای ساخته شده از آن» نیز سهم 29 درصدی از رشد صادرات را به خود اختصاص دادهاند. گروه «محصولات شیمیایی آلی»، «میوههای خوراکی و پوست مرکبات» و «مس و مصنوعات مسی» نیز به ترتیب سهم 5، 4 و 7 درصدی را از رشد صادراتی کشور داشتهاند. بررسیهای این گزارش نشان میدهد که از بین این 5 گروه کالا 3 گروه با افزایش وزنی در نه ماه سالجاری در مقایسه با سال گذشته همراه بودهاند و 2 گروه با افت صادرات وزنی رو به رو بودهاند. «چدن، آهن و فولاد»، «محصولات شیمیایی آلی» و «مس و مصنوعات مسی» به ترتیب هر کدام 30، 150 و 40 درصد رشد وزنی داشتهاند و افزایش صادرات آنها را تنها نمیتوان به افزایش قیمتهای جهانی بست. بررسی قیمتهای جهانی این کالاها نیز نشان میدهد که قیمت آهن در نه ماهه سالجاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشد 30 درصدی و قیمت جهانی فولاد نیز به طور میانگین در همین مدت رشد 45 درصد داشته است، این در حالی است که رشد ارزش صادراتی گروه کالایی «چدن، آهن و فولاد» در مدت مذکور 110 درصد بوده است. بنابراین مشخص است که جهش صادراتی تنها با یک تحلیل ساده به افزایش قیمتهای جهانی مربوط نبوده و لااقل بخشی از این جهش را افزایش وزنی صادرات نشان میدهد.

افزایش دقت موشکها و جنگافزارهای ایرانی
گروه سیاسی/ مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی انگلیس در تحلیلی به بررسی رزمایش اخیر پیامبر اکرم(ص) پرداخته و یادآور شده که این رزمایش این واقعیت را نشان داد که تجهیزات موشکی و عملیاتهای نظامی ایران به طور چشمگیری ارتقا پیدا کرده است. به گزارش «ایران»، در این یادداشت آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دسامبر 2021، یک رزمایش نظامی پنج روزه را با نام پیامبر اعظم 17 برگزار کرد. روز چهارم این رزمایش شامل شلیک مهمات حمله مستقیم، راکتهای هدایت شونده و موشکهای بالستیک کوتاه و میانبرد (SRBM/MRBM) بود که از دو نقطه علیه یک هدف پرتاب میشد. ظاهراً این مانور نشان میدهد که ایران و همپیمانان غیردولتیاش حزبالله و انصارالله یا دارای سلاحهای مقابله با برد دقیق هستند یا ممکن است به آنها دسترسی پیدا کند.»
این مؤسسه در ادامه میگوید: «تصاویر ویدئویی این رزمایش، انجام پنج حمله مستقیم از سایت آزمایش موشکی قم را نشان میدهد. فرماندهی مرکزی ایالات متحده شواهدی را منتشر کرده است که نشان میدهد انصارالله یمن در حمله 29 ژوئیه 2021 به نفتکش MV Mercer از موشکهایی استفاده کرده که در حملات دیگر به عربستان سعودی از مدل مشابه آن استفاده کرده بود. سپاه همچنین 8 فروند موشک بالستیک «ذوالفقار» دارای قابلیت سوخت جامد را نزدیک به نقطه هدف پرتاب کرد. موشک «ذوالفقار» که در حمله ژانویه 2020 به پایگاه هوایی عینالاسد در عراق مورد استفاده قرار گرفت، تقریباً 700 کیلومتر برد دارد، در حالی که موشک دزفول دارای برد ادعایی هزار کیلومتر است که اسماً میتوان آن را موشک بالستیک MRBM دانست.»
در ادامه تحلیل آمده است: «سپاه همچنین 7 فروند موشک MRBM دوربردتر از جمله موشک سوخت جامد «سجاد» و «قدر» و «عماد» با سوخت مایع را برای پرتاب وارد صحنه رزمایش کرد. ایران تاکنون هیچ تصویری از اصابت این موشکها به اهداف خود منتشر نکرده و مشخص نشده چه تعداد از این موشکها پرتاب شدهاند. علاوه بر این، سپاه پاسداران از مکان دوم، 4 موشک توپخانهای را که موسوم به «زلزال 2» بوده و مجهز به کیتهای هدایت دقیق است، پرتاب کرد. این موشکهای آزمایشی به یک هدف شبیه سازی شده در شرق کشور اصابت کرد. حزبالله لبنان دارای زرادخانه بزرگی از راکتهای هدایت نشده «زلزال 2» است که گفته شده تعداد آنها به 14 هزار فروند میرسد. گزارشها حاکی از آن است که ایران چندین سال است که کیتهای هدایت شده را با هدف ارتقای این موشکها برای حزبالله فرستاده است.»
مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی انگلیس در ادامه این تحلیل که به قلم یک محقق مسائل استراتژیک نگاشته شده است، اظهار داشت: «هدف یکی از ماکتهای آزمایشی در رزمایش پیامبر اکرم سایت رآکتور هستهای اسرائیل در «دیمونا» بود که احتمالاً واکنشی به گزارشهای اخیر مبنی بر آمادهسازی اسرائیل برای حمله احتمالی به تأسیسات هستهای ایران بود. فیلمهای ویدئویی این رزمایش نشان میدهد که در 5 حمله مستقیم، 8 موشک بالستیک و 4 موشک به هدف اصابت شده است. موشکهای بالستیک تقریباً 625 کیلومتر را طی میکردند تا به هدف برسند، در حالی که موشکهای هدایتشونده دقیق چیزی بیش از 200 کیلومتر را طی کردند.»
این مقاله در انتها مدعی شد: «گرچه رزمایش پیامبر اکرم برنامهریزی شده بود و موشکهای «ذوالفقار» و «دزفول» برد کافی برای حمله به اسرائیل از خاک ایران را ندارند اما این عملیات نشان داد که تجهیزات موشکی ایران از دقت بسیار بیشتری برخوردار شده و همچنین توانایی ایران برای انجام یک عملیات هماهنگ و برنامهریزی شده افزایش یافته است. با این حال، نکته قابل توجه در این رزمایش عدم وجود موشکهای کروز (LACM) در تصاویر و فیلمهای منتشر شده بود. تهران احتمالاً حداقل دو فروند موشکهای کروز (LACM ) را که یکی از اعضای خانواده موشک کروز «سومار» است، در فهرست موجودی خود دارد و نیروی قدس یک نمونه از آن را در اختیار انصارالله یمن قرار داده است.»
این مؤسسه در ادامه میگوید: «تصاویر ویدئویی این رزمایش، انجام پنج حمله مستقیم از سایت آزمایش موشکی قم را نشان میدهد. فرماندهی مرکزی ایالات متحده شواهدی را منتشر کرده است که نشان میدهد انصارالله یمن در حمله 29 ژوئیه 2021 به نفتکش MV Mercer از موشکهایی استفاده کرده که در حملات دیگر به عربستان سعودی از مدل مشابه آن استفاده کرده بود. سپاه همچنین 8 فروند موشک بالستیک «ذوالفقار» دارای قابلیت سوخت جامد را نزدیک به نقطه هدف پرتاب کرد. موشک «ذوالفقار» که در حمله ژانویه 2020 به پایگاه هوایی عینالاسد در عراق مورد استفاده قرار گرفت، تقریباً 700 کیلومتر برد دارد، در حالی که موشک دزفول دارای برد ادعایی هزار کیلومتر است که اسماً میتوان آن را موشک بالستیک MRBM دانست.»
در ادامه تحلیل آمده است: «سپاه همچنین 7 فروند موشک MRBM دوربردتر از جمله موشک سوخت جامد «سجاد» و «قدر» و «عماد» با سوخت مایع را برای پرتاب وارد صحنه رزمایش کرد. ایران تاکنون هیچ تصویری از اصابت این موشکها به اهداف خود منتشر نکرده و مشخص نشده چه تعداد از این موشکها پرتاب شدهاند. علاوه بر این، سپاه پاسداران از مکان دوم، 4 موشک توپخانهای را که موسوم به «زلزال 2» بوده و مجهز به کیتهای هدایت دقیق است، پرتاب کرد. این موشکهای آزمایشی به یک هدف شبیه سازی شده در شرق کشور اصابت کرد. حزبالله لبنان دارای زرادخانه بزرگی از راکتهای هدایت نشده «زلزال 2» است که گفته شده تعداد آنها به 14 هزار فروند میرسد. گزارشها حاکی از آن است که ایران چندین سال است که کیتهای هدایت شده را با هدف ارتقای این موشکها برای حزبالله فرستاده است.»
مؤسسه بینالمللی مطالعات راهبردی انگلیس در ادامه این تحلیل که به قلم یک محقق مسائل استراتژیک نگاشته شده است، اظهار داشت: «هدف یکی از ماکتهای آزمایشی در رزمایش پیامبر اکرم سایت رآکتور هستهای اسرائیل در «دیمونا» بود که احتمالاً واکنشی به گزارشهای اخیر مبنی بر آمادهسازی اسرائیل برای حمله احتمالی به تأسیسات هستهای ایران بود. فیلمهای ویدئویی این رزمایش نشان میدهد که در 5 حمله مستقیم، 8 موشک بالستیک و 4 موشک به هدف اصابت شده است. موشکهای بالستیک تقریباً 625 کیلومتر را طی میکردند تا به هدف برسند، در حالی که موشکهای هدایتشونده دقیق چیزی بیش از 200 کیلومتر را طی کردند.»
این مقاله در انتها مدعی شد: «گرچه رزمایش پیامبر اکرم برنامهریزی شده بود و موشکهای «ذوالفقار» و «دزفول» برد کافی برای حمله به اسرائیل از خاک ایران را ندارند اما این عملیات نشان داد که تجهیزات موشکی ایران از دقت بسیار بیشتری برخوردار شده و همچنین توانایی ایران برای انجام یک عملیات هماهنگ و برنامهریزی شده افزایش یافته است. با این حال، نکته قابل توجه در این رزمایش عدم وجود موشکهای کروز (LACM) در تصاویر و فیلمهای منتشر شده بود. تهران احتمالاً حداقل دو فروند موشکهای کروز (LACM ) را که یکی از اعضای خانواده موشک کروز «سومار» است، در فهرست موجودی خود دارد و نیروی قدس یک نمونه از آن را در اختیار انصارالله یمن قرار داده است.»

ضربه شوکه کننده !
زهره صفاری/ انصارالله یمن با پذیرش مسئولیت حمله همه جانبه پهپادی و موشکی به مواضع امارات در عمق خاک این کشور به ابوظبی هشدار داد از اقدامات بیهوده خود دست بردارد. این در شرایطی است که همزمان با تشدید حملات ائتلاف متجاوز عربستان در استانهای مأرب و شبوه، منابع خبری از مداخله مستقیم نیروهای امریکایی در این حملات پرده برداشته اند.
به گزارش «المیادین»، منابع اماراتی از انفجار سه تانکر سوخت در منطقه مصفح همزمان با آتشسوزی در فرودگاه بینالمللی ابوظبی گزارش دادند و با تأیید پرواز پرندههای کوچک لحظاتی پیش از انفجار در منطقه، علت این آتش سوزیها را حمله پهپادی اعلام کردند. همزمان با این گزارش «یحیی سریع»، سخنگوی ارتش یمن وابسته به انصارالله در توییتی تلویحی حمله به مواضع امارات را تأیید کرد و منابع آگاه نیز به بهرهگیری از 20 پهپاد و 10 موشک بالستیک یمنی در این حملات صحه گذاشتند.
به گزارش پلیس ابوظبی بررسیهای اولیه نشان میدهد در حملات صبح دیروز در امارات یک پاکستانی و دو هندی کشته شدند و 6 تن نیز با جراحات جزئی به بیمارستان انتقال یافتهاند. ساعاتی پس از این گزارش رسانههای سعودی از انهدام سه پهپاد در مناطق جنوبی عربستان خبر دادند. به نوشته «فارس»، «محمد عبدالسلام» سخنگوی انصارالله و رئیس هیأت مذاکره کننده صنعا در پیامی توئیتری با اشاره به هدف قرار گرفتن مواضع امارات در خاک این کشور گفت: «کشور کوچکی در منطقه که در راه خدمت به امریکا و اسرائیل جانفشانی میکند، مدعی شده که از یمن فاصله گرفته اما اخیراً خلاف آن ثابت شده است. ما به ابوظبی هشدار میدهیم یا از اقدامات بیهوده خود در یمن دست بردارد یا با قدرت خدا چیزی به سراغش میآید که دست آن و غیر از آن را قطع خواهد کرد.» در همین حال گزارشها حاکی از آن است که صبح دیروز یک جنگنده اماراتی در فرودگاه شبوه در جنوب شرقی یمن هدف قرار گرفته است که در پی آن پروازهای منطقه دچار اختلال شدند. همزمان «سبا نت» گزارش داد حملات به عمق مواضع عربستان و حامیان او در ائتلاف متجاوز سعودی به یمن در شرایطی رخ داده است که جنگندههای عربستانی در 24 ساعت گذشته 131 بار با نقض آتشبس در حدیده، این بندر یمنی را زیر آتش گرفتهاند.
مداخله آشکار امریکا برای نجات عربستان
گزارشها حاکی از آن است امریکا که از چندین ماه پیش شعار صلح و برقراری آتشبس دائمی در یمن را فریاد میزد، پس از شکست در پیشبرد مذاکرات صلح و متقاعد کردن حامیانش به عقب نشینی بی نتیجه از این جنگ ویرانگر، خود به عرصه نبرد وارد شده و نظامیان این کشور در مأرب دیده شدهاند. گرچه به باور تحلیلگران الاخبار، مداخله آشکار نظامی امریکا که خود یکی از محرکههای اصلی جنگ یمن بوده است، موضوع جدید و قابل بحثی به شمار نمیرود و در واقع این جنگ یکی از اهداف ایالات متحده بود اما اینکه کانال امریکایی «الحره» به نقل از یکی از مقامات ارشد پنتاگون مشارکت نیروهای ویژه امریکا در نبردهای فعلی در یمن برای پشتیبانی از ائتلاف سعودی را اعلام کرده، موضوع تأمل برانگیزی است که میتواند اثباتی بر به مخاطره افتادن منافع عربستان و مداخله امریکا برای رهایی ریاض از فروپاشی سریع باشد. از سوی دیگر امریکا دیگر نمیتواند موضع و عملکرد خود را با ادعای میانجیگری پوشش داده یا خود را داعی صلح نشان دهد. چراکه از نظر آنها ارتش و کمیتههای مردمی یمن در مأرب تمام خطوط قرمز غرب و در راس آنها امریکا را زیر پا گذاشتهاند. کارشناسان معتقدند ایالات متحده از مداخله نظامی در جبهه مأرب، هدف دیگری را نیز دنبال میکند و آن تغییر توازن قدرت در منافع نیروهای متجاوز است تا دستور کار امریکا در میز مذاکره کامل اجرا شود.

پای ایران به بازار خدمات انرژی اروپا باز شد
گروه اقتصادی / دولت سیزدهم با وجود همه محدودیتهای ناشی از تحریمهای ظالمانه، فعال کردن دیپلماسی انرژی را یکی از مهمترین اولویتهای خود قرار داده و گامهای محکمی برای گشودن راههای بسته شده و روزنههای جدید برای ارتباطات بینالمللی مبتنی بر مزیت مهم اقتصادی کشور، یعنی انرژی و بخصوص نفت و گاز برداشته است.
چنانکه وزارت نفت در دولت سیزدهم توانست با فعال کردن ظرفیتهای دیپلماسی انرژی، تنها 3 ماه پس از استقرار دولت اولین گام مهم را در باز کردن مسیرهای مسدود شده بردارد و قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از مسیر ایران را که 5 سال پیش بهدلیل بعضی بیتدبیریها مسدود شده بود، احیا کرد.
این قرارداد که در جریان سفر سیدابراهیم رئیسی به ترکمنستان و با حضور رئیس جمهور آذربایجان منعقد شد، به اذعان کارشناسان گام نخست در مسیر طولانی تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه است و بجز باز کردن مسیرهای مسدود شده، کشور هم از منافع کوتاه مدت و بلندمدت آن بهره خواهد برد.
از سوی دیگر رئیس جمهور به تازگی از رشد 40 درصدی میزان صادرات نفت در دولت سیزدهم خبر داده است. افزایش صادرات نفت در شرایط تحریمهای ظالمانه و سختگیرانه و در شرایطی که دولتمردان سابق در نامهنگاریهای متعدد از غیرممکن بودن صادرات نفت خبر میدادند، نشانه دیگری از دیپلماسی فعال انرژی در دولت سیزدهم است.
چنانکه محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت نیز از بازگشت به بازارهای قدیمی نفت ایران و همچنین یافتن بازارهای جدید برای صادرات نفت خبر داده است. این بازاریابیهای جدید در کنار افزایش قیمت نفت، به گفته جواد اوجی وزیر نفت باعث چند برابر شدن درآمدهای نفتی کشور نسبت به سال گذشته شده است. علاوهبر این، اوجی به تازگی بر افزایش وصولی درآمدهای نفتی کشور تأکید کرده است که این امر نیز مؤید دیپلماسی فعال انرژی در وزارت نفت دولت سیزدهم است. امری که صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی نیز در چند نوبت بر آن مهر تأیید زده است.
اما در تازهترین گام دیپلماسی انرژی، وزارت نفت به سراغ بازارهای جدید برای صدور خدمات فنی مهندسی در حوزه انرژی رفته است. چنانکه برای نخستین بار در تاریخ صنعت نفت، ایران وارد بازار خدمات انرژی در اروپا میشود.
بر این اساس، برای اولین بار، ایران در زمینه انجام خدمات مهندسی و احداث خطوط انتقال گاز، تأسیسات تقویت فشار گاز و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز در کشور رومانی همکاری خواهد کرد.
به موجب یادداشت تفاهمی که بین رضا نوشادی، مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران و میهای تاناسسکو از شرکت gaz vest رومانی امضا شد، مقرر گردید شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران در زمینه انجام خدمات مهندسی و احداث خطوط انتقال گاز، تأسیسات تقویت فشار گاز و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز در کشور رومانی، همکاریهای لازم را با این شرکت انجام دهد.
نوشادی در گفتوگوی اختصاصی با «ایران»، با اشاره به مذاکرات دوجانبه بین طرفین که با حضور نماینده مدیریت امور بینالملل شرکت ملی گاز ایران انجام شد، هدف از امضای این تفاهمنامه را بررسی فرصتهای سرمایهگذاری مشترک و تعامل در زمینههای مختلف نظیر امکان سنجی احداث پالایشگاه، نیروگاه و خطوط لوله گاز عنوان کرد و اظهار داشت: این تفاهمنامه به منظور تبادل دانش، تخصص و تجربیات طرفین در حوزههای مشترک کاری و ایجاد کارگروهی با حضور نمایندگان طرفهای ایرانی و رومانیایی به امضا رسید.
وی افزود: همانطور که پیشتر و در مراسم امضای تنفیذ قرارداد میدان شوریجه D عنوان شد، شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران، فتح قلههای رفیع را هدفگذاری کرده است و امروز این شرکت پس از کسب موفقیت در توسعه شبکه توزیع و انتقال گاز کشور، عزم این را دارد که تواناییها و ارتباطات خود را فراتر از مرزهای کشور گسترش دهد.
مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران ادامه داد: مطلع هستیم که مسیری پرپیچ و خم و طولانی در پیش داریم و موانع بسیاری فراروی ما قرار خواهند داشت اما نباید از مواجهه با مشکلات هراسید و با پایمردی و ثبات قدم در پیمودن مسیر، به مدد الهی به اهداف مدنظر دست خواهیم یافت.
نوشادی ابراز امیدواری کرد، با جدیت در پیگیری و عملیاتیسازی مفاد تفاهمنامه، راه برای تعمیق و گسترش مناسبات در مراحل بعدی باز شده و از مسیر این همکاریها، ثمرات پرباری برای مردم و کشور حاصل شود.
نــگاه
ارزش افزوده صادرات خدمات فنی - مهندسی
مرتضی بهروزیفر
عضو مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی
ایران با هزاران کیلومتر خطوط انتقال گاز و تأسیسات گازی، یکی از کشورهای پرتجربه در این زمینه است. توان ساخت داخل برای اغلب اقلام مورد نیاز و همین طور اجرای پروژههای گازرسانی در ایران وجود دارد و در بسیاری از زمینههای مرتبط با احداث خطوط انتقال گاز، تأسیسات تقویت فشار گاز و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز تولیدکنندگان و متخصصان ایرانی حرفی برای گفتن دارند. به واسطه این ظرفیت، ایران میتواند در کشورهای دیگر نیز فعالیتهایی از مشاوره تا ساخت انجام دهد.
شنیده میشود که در همین راستا میان ایران و رومانی تفاهمی شکل گرفته تا فراتر از مرزهای کشور همکاریهایی در حوزه انرژی بویژه صادرات خدمات فنی و مهندسی صورت بگیرد. این اتفاق مثبتی در زمینه فعالیتهای اقتصادی، همکاریهای بینالمللی و در نهایت ایجاد ارزش افزوده است. به طور کلی هر نوع همکاری و ارتباط با کشورهای دیگر اعم از مشاوره تا صادرات کالا و خدمات میتواند از دو جهت برای ایران حائز اهمیت باشد؛ نخست، ایجاد ارزش افزوده و دوم؛ بهبود و گسترش روابط بینالمللی. ایران میتواند از توان داخلی و تجربه خود برای گسترش این همکاریها استفاده کند و مهم تر آنکه شکلگیری این همکاریها توان فنی ایران را نیز افزایش خواهد داد.
چنانکه وزارت نفت در دولت سیزدهم توانست با فعال کردن ظرفیتهای دیپلماسی انرژی، تنها 3 ماه پس از استقرار دولت اولین گام مهم را در باز کردن مسیرهای مسدود شده بردارد و قرارداد سوآپ گاز ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از مسیر ایران را که 5 سال پیش بهدلیل بعضی بیتدبیریها مسدود شده بود، احیا کرد.
این قرارداد که در جریان سفر سیدابراهیم رئیسی به ترکمنستان و با حضور رئیس جمهور آذربایجان منعقد شد، به اذعان کارشناسان گام نخست در مسیر طولانی تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه است و بجز باز کردن مسیرهای مسدود شده، کشور هم از منافع کوتاه مدت و بلندمدت آن بهره خواهد برد.
از سوی دیگر رئیس جمهور به تازگی از رشد 40 درصدی میزان صادرات نفت در دولت سیزدهم خبر داده است. افزایش صادرات نفت در شرایط تحریمهای ظالمانه و سختگیرانه و در شرایطی که دولتمردان سابق در نامهنگاریهای متعدد از غیرممکن بودن صادرات نفت خبر میدادند، نشانه دیگری از دیپلماسی فعال انرژی در دولت سیزدهم است.
چنانکه محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت نیز از بازگشت به بازارهای قدیمی نفت ایران و همچنین یافتن بازارهای جدید برای صادرات نفت خبر داده است. این بازاریابیهای جدید در کنار افزایش قیمت نفت، به گفته جواد اوجی وزیر نفت باعث چند برابر شدن درآمدهای نفتی کشور نسبت به سال گذشته شده است. علاوهبر این، اوجی به تازگی بر افزایش وصولی درآمدهای نفتی کشور تأکید کرده است که این امر نیز مؤید دیپلماسی فعال انرژی در وزارت نفت دولت سیزدهم است. امری که صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی نیز در چند نوبت بر آن مهر تأیید زده است.
اما در تازهترین گام دیپلماسی انرژی، وزارت نفت به سراغ بازارهای جدید برای صدور خدمات فنی مهندسی در حوزه انرژی رفته است. چنانکه برای نخستین بار در تاریخ صنعت نفت، ایران وارد بازار خدمات انرژی در اروپا میشود.
بر این اساس، برای اولین بار، ایران در زمینه انجام خدمات مهندسی و احداث خطوط انتقال گاز، تأسیسات تقویت فشار گاز و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز در کشور رومانی همکاری خواهد کرد.
به موجب یادداشت تفاهمی که بین رضا نوشادی، مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران و میهای تاناسسکو از شرکت gaz vest رومانی امضا شد، مقرر گردید شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران در زمینه انجام خدمات مهندسی و احداث خطوط انتقال گاز، تأسیسات تقویت فشار گاز و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز در کشور رومانی، همکاریهای لازم را با این شرکت انجام دهد.
نوشادی در گفتوگوی اختصاصی با «ایران»، با اشاره به مذاکرات دوجانبه بین طرفین که با حضور نماینده مدیریت امور بینالملل شرکت ملی گاز ایران انجام شد، هدف از امضای این تفاهمنامه را بررسی فرصتهای سرمایهگذاری مشترک و تعامل در زمینههای مختلف نظیر امکان سنجی احداث پالایشگاه، نیروگاه و خطوط لوله گاز عنوان کرد و اظهار داشت: این تفاهمنامه به منظور تبادل دانش، تخصص و تجربیات طرفین در حوزههای مشترک کاری و ایجاد کارگروهی با حضور نمایندگان طرفهای ایرانی و رومانیایی به امضا رسید.
وی افزود: همانطور که پیشتر و در مراسم امضای تنفیذ قرارداد میدان شوریجه D عنوان شد، شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران، فتح قلههای رفیع را هدفگذاری کرده است و امروز این شرکت پس از کسب موفقیت در توسعه شبکه توزیع و انتقال گاز کشور، عزم این را دارد که تواناییها و ارتباطات خود را فراتر از مرزهای کشور گسترش دهد.
مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران ادامه داد: مطلع هستیم که مسیری پرپیچ و خم و طولانی در پیش داریم و موانع بسیاری فراروی ما قرار خواهند داشت اما نباید از مواجهه با مشکلات هراسید و با پایمردی و ثبات قدم در پیمودن مسیر، به مدد الهی به اهداف مدنظر دست خواهیم یافت.
نوشادی ابراز امیدواری کرد، با جدیت در پیگیری و عملیاتیسازی مفاد تفاهمنامه، راه برای تعمیق و گسترش مناسبات در مراحل بعدی باز شده و از مسیر این همکاریها، ثمرات پرباری برای مردم و کشور حاصل شود.
نــگاه
ارزش افزوده صادرات خدمات فنی - مهندسی
مرتضی بهروزیفر
عضو مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی
ایران با هزاران کیلومتر خطوط انتقال گاز و تأسیسات گازی، یکی از کشورهای پرتجربه در این زمینه است. توان ساخت داخل برای اغلب اقلام مورد نیاز و همین طور اجرای پروژههای گازرسانی در ایران وجود دارد و در بسیاری از زمینههای مرتبط با احداث خطوط انتقال گاز، تأسیسات تقویت فشار گاز و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز تولیدکنندگان و متخصصان ایرانی حرفی برای گفتن دارند. به واسطه این ظرفیت، ایران میتواند در کشورهای دیگر نیز فعالیتهایی از مشاوره تا ساخت انجام دهد.
شنیده میشود که در همین راستا میان ایران و رومانی تفاهمی شکل گرفته تا فراتر از مرزهای کشور همکاریهایی در حوزه انرژی بویژه صادرات خدمات فنی و مهندسی صورت بگیرد. این اتفاق مثبتی در زمینه فعالیتهای اقتصادی، همکاریهای بینالمللی و در نهایت ایجاد ارزش افزوده است. به طور کلی هر نوع همکاری و ارتباط با کشورهای دیگر اعم از مشاوره تا صادرات کالا و خدمات میتواند از دو جهت برای ایران حائز اهمیت باشد؛ نخست، ایجاد ارزش افزوده و دوم؛ بهبود و گسترش روابط بینالمللی. ایران میتواند از توان داخلی و تجربه خود برای گسترش این همکاریها استفاده کند و مهم تر آنکه شکلگیری این همکاریها توان فنی ایران را نیز افزایش خواهد داد.

تداوم سیلاب و بارش برف در جنوب و غرب ایران
ایران زمین – روزهای پر باران و برف در استانهای جنوبی، شرقی و غرب و شمال غربی کشور همچنان ادامه دارد. روزهایی با دغدغه و دلهره سیل و آبگرفتگی و برف و یخزدگی و همراه با امید برای رفع دلهره و نگرانی خشکسالی. بارشها در استانهای جنوبی و جنوب شرقی باز هم سیلابی شد و استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان را دربرگرفت. بارشها که درشمال غرب بیشتر به شکل برف بود مشکلاتی را برای استانهای سردسیر فراهم کرد و موجب به زیر برف رفتن صدها راه روستایی شد. براساس گزارشها تاکنون سه نفر در سیلابهای جنوب و شرق کرمان مفقود شدهاند که جستوجوها برای یافتن آنان ادامه دارد. سه روستا در میناب با کمک نیروهای جهادی و بسیجی تخلیه شده تا از وقوع حوادث تلخ جانی در این روستاهای در معرض خطر جلوگیری شود.
«کبری رفیعی» کارشناس سازمان هواشناسی گفت: دیروز (دوشنبه) به غیر از پنج استان بقیه استانها گرفتار سیلاب، آبگرفتگی معابر و بارش برف و باران بودند. وی افزود: امروز (سهشنبه) شدت بارشها روی استانهای جنوبی در شرق هرمزگان و جنوب کرمان، گیلان، غرب مازندران، نیمه جنوبی اردبیل، زنجان، کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام و ارتفاعات شمال خوزستان است و ضروری است مدیران استانی اقدامات پیشگیرانه برای کنترل سیلاب احتمالی را انجام دهند.
تخلیه ۳ روستای پایین دست سد استقلال میناب
«مهرداد حسنزاده» مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان به ایرنا گفت: شدت بارشها به حدی بود که سیلاب دیروز موجب قطع برق ۳۰ روستا در استان شد، همچنین بارشهای سیل آسا موجب انسداد مسیر ۲۶ روستا و قطع آب ۶ روستا شد. به گفته وی، روز گذشته سیلاب وارد تعدادی واحد مسکونی در میناب و بندرعباس شد. وی تأکید کرد: امروز سهشنبه استان ما یکی از استانهایی است که کماکان با فعالیت شدید این سامانه درگیر خواهد بود و ضروری است مردم و مسئولان آمادگی آن را داشته باشند تا مشکلی به وجود نیاید. «مجید سلحشور» فرمانده ویژه میناب هم گفت: در پی بازگشایی اضطراری دریچههای سد استقلال این شهرستان، دیروز تخلیه فوری سه روستای پایین دست سد شامل مازغ بالا، مازغ پایین و تنبک انجام شد.
وی تأکید کرد: این روستاها بیش از یک هزار نفر جمعیت دارند واهالی این روستاها با کمک نیروهای قرارگاه مدینه منوره سپاه پاسداران به شهرک صنعتی تیاب و مدارس روستاهای دُهو، حکمی و تیاب انتقال پیدا کردند. وی ادامه داد: با توجه به افزایش ورودی آب به دریاچه سد میناب، افزون بر ۱۰ روستا در مسیر روان آب خروجی سد استقلال میناب قرار دارند که لازم شود سریعتر تخلیه شوند. اطلاعرسانی لازم به اهالی این روستاها انجام شده و جمعیت هلال احمر و سایر ارگانهای خدماترسان در منطقه حضور فعال دارند.
سیستان و بلوچستان در آمادهباش سیل
سیلاب دیروز همچنین نیروهای امدادی سیستان و بلوچستان را به حالت آمادهباش درآورد و برخی رودخانههای استان طغیان کردند.
«علیرضا شهرکی» مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان گفت: روز دوشنبه محور دلگان به زهکلوت بهدلیل سیلاب بسته شد. وی تصریح کرد: از شامگاه شنبه که حجم بارندگیهای استان کرمان افزایش پیدا کرد مسیرهای منتهی به این استان همچون دلگان - زهکلوت به جهت طغیان رودخانهها بسته شده است. وی با بیان اینکه سه روستا در مسیر دلگان - زهکلوت بهدلیل حجم بارندگیها و سیلاب مناطق بالادست در استان کرمان دچار خاموشی برق شدند، خاطرنشان کرد: برق مسیر روستای چاهکیچی و هودیان قطع شده است که تیمهای امدادی منتظر فروکش و کم شدن آب رودخانهها هستند تا تیرهای برقی که افتاده و دچار مشکل شدند را رفع ایراد کنند. به گفته وی، روز گذشته ارتباط تلفنی در مسیر دلگان به جلگه چاههاشم برای ساعاتی قطع شد.
مفقودی ۲ کودک، انسداد ۴۵ راه و قطع برق ۳۰ روستای ریگان کرمان
هواشناسی کرمان هفته گذشته هشدار نارنجی صادر کرده بود اما روز یکشنبه سطح و رنگ هشدار را به قرمز تغییر داد و خواستار افزایش اقدامات پیشگیرانه و مراقبتها شد.
این هشدار درحالی است که در سیل چند روز پیش در جنوب استان شاهد خسارتهای به نسبت زیادی به زیرساختهای مختلف بودیم و میزان خسارتها افزون بر ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان اعلام شده بود. «امین باقری» فرماندار ریگان در شرق استان کرمان گفت: بهدنبال بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب در مناطق کوهستانی این شهرستان ۲کودک مفقود شدند که دیروز دوشنبه تلاش امدادگران برای یافتن آنان ادامه داشت. جاری شدن سیلاب راه ۴۵روستای این شهرستان را نیز مسدود و برق 30 روستا را قطع کرد.سیل در جنوب کرمان نیز یک مفقودی داشته است.
«ابراهیم ماندگاری» رئیس جمعیت هلالاحمر قلعهگنج در جنوب استان کرمان نیز گفت: روز گذشته طغیان رودخانه و سیل موجب مفقودی یک نفر در این شهرستان شده است و تلاش امدادگران برای یافتن وی ادامه دارد. به گفته وی، با وجود هشدارهای قبلی و مسدود بودن راههای روستایی یک دستگاه خودرو پژو پارس با ۲ سرنشین در روستای شریک آباد از توابع دهستان سرخ قلعه شهرستان قلعه گنج که قصد عبور از رودخانه را داشتند در جریان آب واژگون شده است. یک نفر از سرنشینان نجات پیدا کرده و توسط اورژانس ۱۱۵ به مراکز درمانی اعزام شد اما یک نفر از سرنشینان سواری را آب رودخانه با خود برده است و تلاش برای یافتن او ادامه دارد.
بارش سنگین برف در اردبیل
در این میان بارش سنگین برف نیز در برخی استانها ادامه داشت، در اردبیل ارتفاع برف به بیش از 50 سانتیمتر رسید و راه روستایی صدها روستا مسدود شد.
برف همچنین برای سومین روز متوالی مدارس را به تعطیلی کشاند.
«کلیمالله وثوقی» مدیرکل راهداری و حملونقل جادهای استان اردبیل از برفروبی راه ۸۰۰ روستای این استان خبر داد. سرهنگ سیدحجت فتاحی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی استان اردبیل هم از مردم این استان خواست با توجه به بارش سنگین برف و لغزنده بودن جادهها از تردد غیرضروری در معابر شهری و جادهای خودداری کنند. مهدی خدمتی مدیرکل مدیریت بحران استان اردبیل نیز اعلام کرد که جلسه ویژه شورای مدیریت بحران استان اردبیل تشکیل شده و تمامی دستگاههای امدادرسان، فرمانداریها و بخشداریها در آمادهباش کامل هستند.
قطع راه ارتباطی ۳۷۴ روستا در آذربایجان غربی
در آذربایجان غربی نیز بارش برف ادامه داشت و به گفته ارسلان شکری روز گذشته مسیر ارتباطی ۳۷۴ روستای این استان در شهرستانهای مختلف شمالی، مرکزی و جنوبی بر اثر بارش برف و کولاک مسدود بود. وی تأکید کرد: مسافران فقط در صورت لزوم وارد جاده شوند و در این صورت نیز تمام موارد ایمنی را رعایت کرده و زنجیر چرخ، جیره خشک و لباس گرم همراه داشته باشند. اردلان محمدپور مسئول اداره هواشناسی مهاباد هم گفت: ارتفاع برف در این شهرستان طی ۲۴ ساعت یکشنبه تا دوشنبه به ۴۲سانتیمتر رسیده بود که در طی ۱۰سال اخیر بیسابقه بوده است.
ارتفاع برف در پاوه کرمانشاه به ۲ متر میرسد
«ابراهیم شهریاری» رئیس اداره راهداری و حملونقل جادهای شهرستان پاوه گفت: دیروز ارتفاع برف در گردنه شمشیر و سریاس به بیش از یک متر و در سه راهی شهدا (ملندو) این شهرستان به ۲ متر رسیده بود.
«کرم محمدی» فرماندار دالاهو هم گفت: بارش سنگین برف در این شهرستان باعث قطعی برق بخشهایی از این شهرستان از جمله تعدادی از روستاهای زرده، محلات زرده و شوا در شهر کرند و تعدادی از روستاهای گهواره شد.
تنها یک راه اصلی کردستان باز بود
بارش سنگین برف در کردستان نیز موجب شد «سرهنگ حمید عبدالملکی» جانشین رئیس پلیس راه کردستان روز گذشته اعلام کند: روز دوشنبه تنها مسیر قروه-دهگلان-سنندج باز و سایر مسیرها عملاً مسدود بود.
«رامبد نوذری» معاون راهداری اداره کل راهداری و حملونقل جادهای کردستان نیز گفت: بهدلیل بارش برف و کولاک راه ارتباطی ۵۵۰ روستای استان دیروز بسته شده بود.
تأکید معاون اول رئیسجمهور بر رسیدگی به آسیبدیدگان سیل
کرمان - معاون اول رئیسجمهور در تماس تلفنی با استاندار کرمان گزارش وضعیت مناطق سیلزده این استان را جویا شد و ضمن مثبت خواندن اقدامات انجام شده بر بسیج امکانات برای اهالی درگیر آبگرفتگی تأکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی استانداری کرمان، محمد مخبر ضمن مثبت خواندن اقدامات انجام شده در مناطق سیلزده کرمان و با توجه به گزارش استاندار کرمان بر رسیدگی به خانوادههایی که منازلشان دچار آبگرفتگی شده و بسیج امکانات در این حوزه تأکید کرد.
براساس این گزارش علی زینیوند استاندار کرمان نیز در گزارش خود به تشکیل ستاد مدیریت بحران در روز گذشته و انجام اقدامات پیشگیرانه در مناطق مختلف استان کرمان در راستای کاهش خسارات ناشی از بارندگیها اشاره کرد.
وی از تداوم آماده باش فرمانداران و مدیران، فراخوان تمام دستگاههای دولتی و خصوصی و حضور نیروهای امدادی و خدماتی در مناطق سیلزده استان کرمان خبر داد.
اجازه آیتالله صافیگلپایگانی برای صرف نصف سهم امام جهت کمک به سیلزدگان اخیر
قم - آیتالله صافیگلپایگانی مرجع تقلید شیعیان صرف نصف سهم مبارک امام زمان(عج) برای کمک به سیلزدگان اخیر را جایز دانست.
به گزارش تسنیم، دفتر آیتالله صافیگلپایگانی مرجع تقلید شیعیان در اطلاعیهای اعلام کرد که این مرجع تقلید اجازه صرف نصف سهم مبارک امام زمان(عج) برای کمک به سیلزدگان اخیر را دادند. متن این اطلاعیه به این شرح است: ضمن اظهار همدردی با مردم شریف و عزیز آسیب دیده از سیل اخیر، به اطلاع میرساند: مرجع عالیقدر حضرت آیتالله صافی گلپایگانی، اجازه فرمودند، مؤمنین از نصف سهم مبارک امام زمان(عج) جهت کمک به آسیبدیدگان سیل اخیر، پرداخت نمایند. ان شاءالله تعالی با عنایات حضرت ولی عصر (عج) ، مشکلات و نگرانیهای مردم شریف مناطق سیلزده و سایر بلاد برطرف گردد.
«کبری رفیعی» کارشناس سازمان هواشناسی گفت: دیروز (دوشنبه) به غیر از پنج استان بقیه استانها گرفتار سیلاب، آبگرفتگی معابر و بارش برف و باران بودند. وی افزود: امروز (سهشنبه) شدت بارشها روی استانهای جنوبی در شرق هرمزگان و جنوب کرمان، گیلان، غرب مازندران، نیمه جنوبی اردبیل، زنجان، کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام و ارتفاعات شمال خوزستان است و ضروری است مدیران استانی اقدامات پیشگیرانه برای کنترل سیلاب احتمالی را انجام دهند.
تخلیه ۳ روستای پایین دست سد استقلال میناب
«مهرداد حسنزاده» مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان به ایرنا گفت: شدت بارشها به حدی بود که سیلاب دیروز موجب قطع برق ۳۰ روستا در استان شد، همچنین بارشهای سیل آسا موجب انسداد مسیر ۲۶ روستا و قطع آب ۶ روستا شد. به گفته وی، روز گذشته سیلاب وارد تعدادی واحد مسکونی در میناب و بندرعباس شد. وی تأکید کرد: امروز سهشنبه استان ما یکی از استانهایی است که کماکان با فعالیت شدید این سامانه درگیر خواهد بود و ضروری است مردم و مسئولان آمادگی آن را داشته باشند تا مشکلی به وجود نیاید. «مجید سلحشور» فرمانده ویژه میناب هم گفت: در پی بازگشایی اضطراری دریچههای سد استقلال این شهرستان، دیروز تخلیه فوری سه روستای پایین دست سد شامل مازغ بالا، مازغ پایین و تنبک انجام شد.
وی تأکید کرد: این روستاها بیش از یک هزار نفر جمعیت دارند واهالی این روستاها با کمک نیروهای قرارگاه مدینه منوره سپاه پاسداران به شهرک صنعتی تیاب و مدارس روستاهای دُهو، حکمی و تیاب انتقال پیدا کردند. وی ادامه داد: با توجه به افزایش ورودی آب به دریاچه سد میناب، افزون بر ۱۰ روستا در مسیر روان آب خروجی سد استقلال میناب قرار دارند که لازم شود سریعتر تخلیه شوند. اطلاعرسانی لازم به اهالی این روستاها انجام شده و جمعیت هلال احمر و سایر ارگانهای خدماترسان در منطقه حضور فعال دارند.
سیستان و بلوچستان در آمادهباش سیل
سیلاب دیروز همچنین نیروهای امدادی سیستان و بلوچستان را به حالت آمادهباش درآورد و برخی رودخانههای استان طغیان کردند.
«علیرضا شهرکی» مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان گفت: روز دوشنبه محور دلگان به زهکلوت بهدلیل سیلاب بسته شد. وی تصریح کرد: از شامگاه شنبه که حجم بارندگیهای استان کرمان افزایش پیدا کرد مسیرهای منتهی به این استان همچون دلگان - زهکلوت به جهت طغیان رودخانهها بسته شده است. وی با بیان اینکه سه روستا در مسیر دلگان - زهکلوت بهدلیل حجم بارندگیها و سیلاب مناطق بالادست در استان کرمان دچار خاموشی برق شدند، خاطرنشان کرد: برق مسیر روستای چاهکیچی و هودیان قطع شده است که تیمهای امدادی منتظر فروکش و کم شدن آب رودخانهها هستند تا تیرهای برقی که افتاده و دچار مشکل شدند را رفع ایراد کنند. به گفته وی، روز گذشته ارتباط تلفنی در مسیر دلگان به جلگه چاههاشم برای ساعاتی قطع شد.
مفقودی ۲ کودک، انسداد ۴۵ راه و قطع برق ۳۰ روستای ریگان کرمان
هواشناسی کرمان هفته گذشته هشدار نارنجی صادر کرده بود اما روز یکشنبه سطح و رنگ هشدار را به قرمز تغییر داد و خواستار افزایش اقدامات پیشگیرانه و مراقبتها شد.
این هشدار درحالی است که در سیل چند روز پیش در جنوب استان شاهد خسارتهای به نسبت زیادی به زیرساختهای مختلف بودیم و میزان خسارتها افزون بر ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان اعلام شده بود. «امین باقری» فرماندار ریگان در شرق استان کرمان گفت: بهدنبال بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب در مناطق کوهستانی این شهرستان ۲کودک مفقود شدند که دیروز دوشنبه تلاش امدادگران برای یافتن آنان ادامه داشت. جاری شدن سیلاب راه ۴۵روستای این شهرستان را نیز مسدود و برق 30 روستا را قطع کرد.سیل در جنوب کرمان نیز یک مفقودی داشته است.
«ابراهیم ماندگاری» رئیس جمعیت هلالاحمر قلعهگنج در جنوب استان کرمان نیز گفت: روز گذشته طغیان رودخانه و سیل موجب مفقودی یک نفر در این شهرستان شده است و تلاش امدادگران برای یافتن وی ادامه دارد. به گفته وی، با وجود هشدارهای قبلی و مسدود بودن راههای روستایی یک دستگاه خودرو پژو پارس با ۲ سرنشین در روستای شریک آباد از توابع دهستان سرخ قلعه شهرستان قلعه گنج که قصد عبور از رودخانه را داشتند در جریان آب واژگون شده است. یک نفر از سرنشینان نجات پیدا کرده و توسط اورژانس ۱۱۵ به مراکز درمانی اعزام شد اما یک نفر از سرنشینان سواری را آب رودخانه با خود برده است و تلاش برای یافتن او ادامه دارد.
بارش سنگین برف در اردبیل
در این میان بارش سنگین برف نیز در برخی استانها ادامه داشت، در اردبیل ارتفاع برف به بیش از 50 سانتیمتر رسید و راه روستایی صدها روستا مسدود شد.
برف همچنین برای سومین روز متوالی مدارس را به تعطیلی کشاند.
«کلیمالله وثوقی» مدیرکل راهداری و حملونقل جادهای استان اردبیل از برفروبی راه ۸۰۰ روستای این استان خبر داد. سرهنگ سیدحجت فتاحی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی استان اردبیل هم از مردم این استان خواست با توجه به بارش سنگین برف و لغزنده بودن جادهها از تردد غیرضروری در معابر شهری و جادهای خودداری کنند. مهدی خدمتی مدیرکل مدیریت بحران استان اردبیل نیز اعلام کرد که جلسه ویژه شورای مدیریت بحران استان اردبیل تشکیل شده و تمامی دستگاههای امدادرسان، فرمانداریها و بخشداریها در آمادهباش کامل هستند.
قطع راه ارتباطی ۳۷۴ روستا در آذربایجان غربی
در آذربایجان غربی نیز بارش برف ادامه داشت و به گفته ارسلان شکری روز گذشته مسیر ارتباطی ۳۷۴ روستای این استان در شهرستانهای مختلف شمالی، مرکزی و جنوبی بر اثر بارش برف و کولاک مسدود بود. وی تأکید کرد: مسافران فقط در صورت لزوم وارد جاده شوند و در این صورت نیز تمام موارد ایمنی را رعایت کرده و زنجیر چرخ، جیره خشک و لباس گرم همراه داشته باشند. اردلان محمدپور مسئول اداره هواشناسی مهاباد هم گفت: ارتفاع برف در این شهرستان طی ۲۴ ساعت یکشنبه تا دوشنبه به ۴۲سانتیمتر رسیده بود که در طی ۱۰سال اخیر بیسابقه بوده است.
ارتفاع برف در پاوه کرمانشاه به ۲ متر میرسد
«ابراهیم شهریاری» رئیس اداره راهداری و حملونقل جادهای شهرستان پاوه گفت: دیروز ارتفاع برف در گردنه شمشیر و سریاس به بیش از یک متر و در سه راهی شهدا (ملندو) این شهرستان به ۲ متر رسیده بود.
«کرم محمدی» فرماندار دالاهو هم گفت: بارش سنگین برف در این شهرستان باعث قطعی برق بخشهایی از این شهرستان از جمله تعدادی از روستاهای زرده، محلات زرده و شوا در شهر کرند و تعدادی از روستاهای گهواره شد.
تنها یک راه اصلی کردستان باز بود
بارش سنگین برف در کردستان نیز موجب شد «سرهنگ حمید عبدالملکی» جانشین رئیس پلیس راه کردستان روز گذشته اعلام کند: روز دوشنبه تنها مسیر قروه-دهگلان-سنندج باز و سایر مسیرها عملاً مسدود بود.
«رامبد نوذری» معاون راهداری اداره کل راهداری و حملونقل جادهای کردستان نیز گفت: بهدلیل بارش برف و کولاک راه ارتباطی ۵۵۰ روستای استان دیروز بسته شده بود.
تأکید معاون اول رئیسجمهور بر رسیدگی به آسیبدیدگان سیل
کرمان - معاون اول رئیسجمهور در تماس تلفنی با استاندار کرمان گزارش وضعیت مناطق سیلزده این استان را جویا شد و ضمن مثبت خواندن اقدامات انجام شده بر بسیج امکانات برای اهالی درگیر آبگرفتگی تأکید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی استانداری کرمان، محمد مخبر ضمن مثبت خواندن اقدامات انجام شده در مناطق سیلزده کرمان و با توجه به گزارش استاندار کرمان بر رسیدگی به خانوادههایی که منازلشان دچار آبگرفتگی شده و بسیج امکانات در این حوزه تأکید کرد.
براساس این گزارش علی زینیوند استاندار کرمان نیز در گزارش خود به تشکیل ستاد مدیریت بحران در روز گذشته و انجام اقدامات پیشگیرانه در مناطق مختلف استان کرمان در راستای کاهش خسارات ناشی از بارندگیها اشاره کرد.
وی از تداوم آماده باش فرمانداران و مدیران، فراخوان تمام دستگاههای دولتی و خصوصی و حضور نیروهای امدادی و خدماتی در مناطق سیلزده استان کرمان خبر داد.
اجازه آیتالله صافیگلپایگانی برای صرف نصف سهم امام جهت کمک به سیلزدگان اخیر
قم - آیتالله صافیگلپایگانی مرجع تقلید شیعیان صرف نصف سهم مبارک امام زمان(عج) برای کمک به سیلزدگان اخیر را جایز دانست.
به گزارش تسنیم، دفتر آیتالله صافیگلپایگانی مرجع تقلید شیعیان در اطلاعیهای اعلام کرد که این مرجع تقلید اجازه صرف نصف سهم مبارک امام زمان(عج) برای کمک به سیلزدگان اخیر را دادند. متن این اطلاعیه به این شرح است: ضمن اظهار همدردی با مردم شریف و عزیز آسیب دیده از سیل اخیر، به اطلاع میرساند: مرجع عالیقدر حضرت آیتالله صافی گلپایگانی، اجازه فرمودند، مؤمنین از نصف سهم مبارک امام زمان(عج) جهت کمک به آسیبدیدگان سیل اخیر، پرداخت نمایند. ان شاءالله تعالی با عنایات حضرت ولی عصر (عج) ، مشکلات و نگرانیهای مردم شریف مناطق سیلزده و سایر بلاد برطرف گردد.

چشمت ستاره شباهنگ
محمد مطلق
گزارش نویس
«آی کاکای کشاورز! شخمت دلخواه و بذرت رازیانه و خرمنت پربرکت/ برادرم، کاکای من! راهم کوهستانی است، میروم بوکان/ همان جا که گلستان ایران است/ کاکای کشاورز! شخم را رها کن، میهمان از راه میرسد خسته/ بیا برویم سمت خانه، من که راه را بلد نیستم/ تا همین جا هم مردم ایرانم راه را نشانم دادند.»
صبح نخستین روز زمستان به هوای مزار حسن زیرک، خواننده و ترانه سرای نابغه کرد، ارومیه را ترک میکنم و راهی بوکان در جنوب آذربایجان غربی میشوم. به قول کردها هنرمند نَمِر یا نامیرا. خبری از چغندرکاران اطراف میاندوآب و مهاباد نیست اما ترانه آی کاکای کشاورز او یکسره به ذهنم میآید. زیرک رنگ زندگی در این حوالی است. میشود ترانههایش را شنید و همین دور و بر دنبال آدرسشان گشت. مثل ترانه «نال شکینی» یا نعل شکنش که همین حالا راهی آنجا هستم؛ محلهای به نام کوه نعل شکن که مزار زیرک است: «به نال شکینه میروم، رو به روی میاندوآب، به نال شکینه میروم روبهروی سابلاغ (مهاباد) رو به روی باغ خاتون/ یار من آهوی زیبا چشمی است که از من میرمد»
بوکان با نمنم باران در سرمای نخستین صبح زمستانی از خواب بیدار میشود اما بوستان کوچک نال شکینی و مزار زیرک، هیچ ساعتی خالی از علاقهمندان به او نیست. سید حاتمی و همسرش هم تازه از کرمانشاه رسیدهاند. میگوید راستش را بخواهید کار را بهانه کردم وگرنه هدف اصلیام از سفر، مزار حسن زیرک بود: «40 سال بود که آرزو داشتم بیایم نال شکینی که بالاخره امروز به آرزویم رسیدم. تا دنیا دنیاست دیگر هنرمندی مثل زیرک پا به عرصه نمیگذارد.» اینها را میگوید و میزند زیر آواز: «به نال شکینه میروم رو به روی باغ خاتون...»
کاک کمال افروشه نگهبان بوستان و مزار حسن زیرک میگوید روزهای جمعه اینجا خیلی شلوغ میشود: «از روستاهای دوروبر بوکان گرفته تا کرمانشاه و سنندج و سقز و چهارمحال و بختیاری مسافر داریم.» میپرسم واقعاً از چهارمحال و بختیاری هم به نال شکینه میآیند؟ میگوید بله بله از تبریز، تهران، همه جا. همین چند وقت پیش بود که چند نفر از چهارمحال و بختیاری آمده بودند.
کاک حسن میرآوایی خواننده بوکانی هم صبح اول وقت با دوستش به بوستان آمده و گوشهای نشسته و به گفتوگوی من و کمال گوش میدهد. میپرسم از اقوام حسن زیرک کسی را در بوکان میشناسید؟ میگوید: «برادرش حاجی حسین تازگیها به رحمت خدا رفت. دخترهایش مهتاب و مهناز هم که تهران زندگی میکنند گاهی میآیند اینجا. رابعه خانم، همسر دوم مرحوم زیرک هم که سقز هستند، خیلی میآیند. رابعه خانم باید حدود 75 ساله باشد.» میپرسم کدام ترانه زیرک را دوست داری؟ میگوید والله همه ترانههایش دلنشین است. میپرسم کدام را بیشتر زمزمه میکنی؟ با آواز بلند و صدایی گیرا میخواند: «هر که منع دلداری کند، آی روسری کج! بال و پرش مثل درخت هرس کرده بریزد/ آی روسری خاقانی! دنیا از حال من و تو خبردار شد»
زیرک، آذر 1300 در محله قلعه سردار بوکان به دنیا آمد و خیلی زود پدرش را از دست داد. مادر، به دلیل فقر خانواده مجبور به ازدواج شد و حسن ماند و روزگار تلخ و رنج آلود او و دو خواهر و دو برادر دیگرش. هیچ یک از بچهها از جمله حسن، نتوانستند درس بخوانند که هیچ، برای امرارمعاش نیز میبایست سخت کار میکردند. حسن دست به هرکاری زد؛ شاگردی شربت فروشی، کار در چاپخانه، کارگری و چوپانی و شاگرد شوفری. اما وقتی شاگرد شوفر خط سقز- بوکان بود، اتفاق تلخ دیگری برایش افتاد؛ روزی که راننده بیمار بود، پشت فرمان نشست و تصادف بدی کرد. یکی از همشهریهایش در این تصادف کشته شد و حسن جوان از ترس خود را مخفی کرد تا اینکه مدتی بعد تسلیم و راهی زندان شد. حسن زیرک پس از آزادی، زمانی که روی ماندن در بوکان را نداشت، ناامیدانه در جست و جوی کار به عراق رفت و در هتل «شمال» بغداد به عنوان نظافتچی استخدام شد. همان هتلی که درهای بخت را به روی او باز کرد.
مرحوم مام جلال طالبانی رئیس جمهور فقید عراق سال 2000 میلادی با انتشار عکسی قدیمی از خود و فرد دیگری که شبیه حسن زیرک بود نوشت؛ در سال 1954 در هتل شمال اقامت داشته و مرحوم زیرک را درحال نظافت و آواز خواندن دیده و از صدای او شگفتزده شده است. خاطرهای که خانواده زیرک نیز آن را تأیید کردند. مام جلال همان روز زیرک را به رادیو کردی بغداد معرفی میکند و بلافاصله استخدام میشود. حالا حسن، نظافتچی هتل، هنرمندی است که صدایش هر روز در شهرهای کردنشین از جمله بوکان شنیده میشود و روز به روز به جمعیت طرفدارانش افزوده میشود.
فراز و فرودهای زندگی زیرک تمامی ندارد. او در سال 1337 تصمیم به بازگشت به ایران میگیرد و بلافاصله در رادیو کردی تهران استخدام میشود. یعنی همان سال که پادشاهی عراق سقوط کرد و هنرمندان نظام پیشین از جمله زیرک تحت تعقیب قرار گرفتند. بویژه اینکه او در تاجگذاری ملک فیصل هم ترانهای سروده و اجرا کرده بود. زیرک در تهران با هنرمندان سرشناسی مثل حسین یاحقی، حسن کسایی، جلیل شهناز، جهانگیر ملک و احمد عبادی کار کرد تا اینکه رادیو کردی تهران برای پوشش برون مرزی به کرمانشاه منتقل شد. شهرام ناظری در وصف کار زیرک در رادیو کرمانشاه گفته است: «زیرک یک انسان نابغه به معنای واقعی بود؛ او سواد نداشت اما همان لحظه که وارد ارکستر رادیو میشد و به اتاق ضبط میرفت، در آن واحد، هم شعر میسرود هم آهنگ میساخت و هم میخواند. چنین موردی در موسیقی بسیار کم سابقه بوده است.»
زیرک حدود 2 هزار و 800 ترانه دارد که بخشی از آنها بازخوانی ترانههای قدیمی کردی است و به گواه بسیاری اگر او نبود اغلب آنها از بین رفته بودند. بماند که این نابغه بوکانی ترانههایی به زبان فارسی، ترکی آذربایجانی، لری و ارمنی نیز خوانده است. محمد اکرمی دانشجوی کمبریج انگلستان که چند قدم دورتر از قبر زیرک نشسته میگوید: «برای من که بچه همین محله هستم، زیرک و مقبره او جنبه سمبلیک دارد. هویت شهر ما و هویت این محله است. زیرک از یاد رفتنی نیست. من دوستان زیادی از شهرهای مختلف ایران دارم که همه زیرک را دوست دارند، حتی دوستان خارج از ایران هم وقتی صدای زیرک را میشنوند عاشقش میشوند. یادم هست برای دوستی نروژی یکی از ترانههایش را ترجمه کردم، چنان شگفتزده شده بود که حد نداشت.»
یونس جوانی و دو دوست دیگرش از سقز به نال شکینه آمدهاند و مشغول عکس گرفتن بر سر مزار زیرکند. یونس میگوید: «من عاشق زیرک هستم. نمیتوانم بگویم کدام ترانهاش را بیشتر دوست دارم چون همه ترانههایش روحنواز است. رزگار سلیمی دوست یونس میگوید: «من هربار از بوکان رد میشوم سری هم به مزار حسن زیرک و قادر عبدالله زاده میزنم.» عبدالله زاده نوازنده شمشال که نوعی نی سنتی در کردستان است، سال 88 درگذشت و در کنار مقبره حسن زیرک به خاک سپرده شد. او یکی از بزرگترین نوازندگان مقامی ایران و برنده جایزه اصولیترین نوع نی نوازی آلمان در سال 1993 بود.
زیرک زندگی خود را سرود و زندگی خود را خواند. او حتی وقتی در سن 51 سالگی در بیمارستان بوکان با مرگ دست به گریبان بود، ترانهای به یاد دوستان قدیم خواند و از آنها نام برد. هوا چنان سرد است که طاقت ماندن در بوستان نعل شکن را ندارم. به اتومبیل برمیگردم و ترانه ایران ایران زیرک را زمزمه میکنم: «ایران ایران ایران/ تو شدی مسکن شیران/ چشمت ستاره شباهنگ/ سرگردان تو هستم/ پریشان بالای بلندت»
گزارش نویس
«آی کاکای کشاورز! شخمت دلخواه و بذرت رازیانه و خرمنت پربرکت/ برادرم، کاکای من! راهم کوهستانی است، میروم بوکان/ همان جا که گلستان ایران است/ کاکای کشاورز! شخم را رها کن، میهمان از راه میرسد خسته/ بیا برویم سمت خانه، من که راه را بلد نیستم/ تا همین جا هم مردم ایرانم راه را نشانم دادند.»
صبح نخستین روز زمستان به هوای مزار حسن زیرک، خواننده و ترانه سرای نابغه کرد، ارومیه را ترک میکنم و راهی بوکان در جنوب آذربایجان غربی میشوم. به قول کردها هنرمند نَمِر یا نامیرا. خبری از چغندرکاران اطراف میاندوآب و مهاباد نیست اما ترانه آی کاکای کشاورز او یکسره به ذهنم میآید. زیرک رنگ زندگی در این حوالی است. میشود ترانههایش را شنید و همین دور و بر دنبال آدرسشان گشت. مثل ترانه «نال شکینی» یا نعل شکنش که همین حالا راهی آنجا هستم؛ محلهای به نام کوه نعل شکن که مزار زیرک است: «به نال شکینه میروم، رو به روی میاندوآب، به نال شکینه میروم روبهروی سابلاغ (مهاباد) رو به روی باغ خاتون/ یار من آهوی زیبا چشمی است که از من میرمد»
بوکان با نمنم باران در سرمای نخستین صبح زمستانی از خواب بیدار میشود اما بوستان کوچک نال شکینی و مزار زیرک، هیچ ساعتی خالی از علاقهمندان به او نیست. سید حاتمی و همسرش هم تازه از کرمانشاه رسیدهاند. میگوید راستش را بخواهید کار را بهانه کردم وگرنه هدف اصلیام از سفر، مزار حسن زیرک بود: «40 سال بود که آرزو داشتم بیایم نال شکینی که بالاخره امروز به آرزویم رسیدم. تا دنیا دنیاست دیگر هنرمندی مثل زیرک پا به عرصه نمیگذارد.» اینها را میگوید و میزند زیر آواز: «به نال شکینه میروم رو به روی باغ خاتون...»
کاک کمال افروشه نگهبان بوستان و مزار حسن زیرک میگوید روزهای جمعه اینجا خیلی شلوغ میشود: «از روستاهای دوروبر بوکان گرفته تا کرمانشاه و سنندج و سقز و چهارمحال و بختیاری مسافر داریم.» میپرسم واقعاً از چهارمحال و بختیاری هم به نال شکینه میآیند؟ میگوید بله بله از تبریز، تهران، همه جا. همین چند وقت پیش بود که چند نفر از چهارمحال و بختیاری آمده بودند.
کاک حسن میرآوایی خواننده بوکانی هم صبح اول وقت با دوستش به بوستان آمده و گوشهای نشسته و به گفتوگوی من و کمال گوش میدهد. میپرسم از اقوام حسن زیرک کسی را در بوکان میشناسید؟ میگوید: «برادرش حاجی حسین تازگیها به رحمت خدا رفت. دخترهایش مهتاب و مهناز هم که تهران زندگی میکنند گاهی میآیند اینجا. رابعه خانم، همسر دوم مرحوم زیرک هم که سقز هستند، خیلی میآیند. رابعه خانم باید حدود 75 ساله باشد.» میپرسم کدام ترانه زیرک را دوست داری؟ میگوید والله همه ترانههایش دلنشین است. میپرسم کدام را بیشتر زمزمه میکنی؟ با آواز بلند و صدایی گیرا میخواند: «هر که منع دلداری کند، آی روسری کج! بال و پرش مثل درخت هرس کرده بریزد/ آی روسری خاقانی! دنیا از حال من و تو خبردار شد»
زیرک، آذر 1300 در محله قلعه سردار بوکان به دنیا آمد و خیلی زود پدرش را از دست داد. مادر، به دلیل فقر خانواده مجبور به ازدواج شد و حسن ماند و روزگار تلخ و رنج آلود او و دو خواهر و دو برادر دیگرش. هیچ یک از بچهها از جمله حسن، نتوانستند درس بخوانند که هیچ، برای امرارمعاش نیز میبایست سخت کار میکردند. حسن دست به هرکاری زد؛ شاگردی شربت فروشی، کار در چاپخانه، کارگری و چوپانی و شاگرد شوفری. اما وقتی شاگرد شوفر خط سقز- بوکان بود، اتفاق تلخ دیگری برایش افتاد؛ روزی که راننده بیمار بود، پشت فرمان نشست و تصادف بدی کرد. یکی از همشهریهایش در این تصادف کشته شد و حسن جوان از ترس خود را مخفی کرد تا اینکه مدتی بعد تسلیم و راهی زندان شد. حسن زیرک پس از آزادی، زمانی که روی ماندن در بوکان را نداشت، ناامیدانه در جست و جوی کار به عراق رفت و در هتل «شمال» بغداد به عنوان نظافتچی استخدام شد. همان هتلی که درهای بخت را به روی او باز کرد.
مرحوم مام جلال طالبانی رئیس جمهور فقید عراق سال 2000 میلادی با انتشار عکسی قدیمی از خود و فرد دیگری که شبیه حسن زیرک بود نوشت؛ در سال 1954 در هتل شمال اقامت داشته و مرحوم زیرک را درحال نظافت و آواز خواندن دیده و از صدای او شگفتزده شده است. خاطرهای که خانواده زیرک نیز آن را تأیید کردند. مام جلال همان روز زیرک را به رادیو کردی بغداد معرفی میکند و بلافاصله استخدام میشود. حالا حسن، نظافتچی هتل، هنرمندی است که صدایش هر روز در شهرهای کردنشین از جمله بوکان شنیده میشود و روز به روز به جمعیت طرفدارانش افزوده میشود.
فراز و فرودهای زندگی زیرک تمامی ندارد. او در سال 1337 تصمیم به بازگشت به ایران میگیرد و بلافاصله در رادیو کردی تهران استخدام میشود. یعنی همان سال که پادشاهی عراق سقوط کرد و هنرمندان نظام پیشین از جمله زیرک تحت تعقیب قرار گرفتند. بویژه اینکه او در تاجگذاری ملک فیصل هم ترانهای سروده و اجرا کرده بود. زیرک در تهران با هنرمندان سرشناسی مثل حسین یاحقی، حسن کسایی، جلیل شهناز، جهانگیر ملک و احمد عبادی کار کرد تا اینکه رادیو کردی تهران برای پوشش برون مرزی به کرمانشاه منتقل شد. شهرام ناظری در وصف کار زیرک در رادیو کرمانشاه گفته است: «زیرک یک انسان نابغه به معنای واقعی بود؛ او سواد نداشت اما همان لحظه که وارد ارکستر رادیو میشد و به اتاق ضبط میرفت، در آن واحد، هم شعر میسرود هم آهنگ میساخت و هم میخواند. چنین موردی در موسیقی بسیار کم سابقه بوده است.»
زیرک حدود 2 هزار و 800 ترانه دارد که بخشی از آنها بازخوانی ترانههای قدیمی کردی است و به گواه بسیاری اگر او نبود اغلب آنها از بین رفته بودند. بماند که این نابغه بوکانی ترانههایی به زبان فارسی، ترکی آذربایجانی، لری و ارمنی نیز خوانده است. محمد اکرمی دانشجوی کمبریج انگلستان که چند قدم دورتر از قبر زیرک نشسته میگوید: «برای من که بچه همین محله هستم، زیرک و مقبره او جنبه سمبلیک دارد. هویت شهر ما و هویت این محله است. زیرک از یاد رفتنی نیست. من دوستان زیادی از شهرهای مختلف ایران دارم که همه زیرک را دوست دارند، حتی دوستان خارج از ایران هم وقتی صدای زیرک را میشنوند عاشقش میشوند. یادم هست برای دوستی نروژی یکی از ترانههایش را ترجمه کردم، چنان شگفتزده شده بود که حد نداشت.»
یونس جوانی و دو دوست دیگرش از سقز به نال شکینه آمدهاند و مشغول عکس گرفتن بر سر مزار زیرکند. یونس میگوید: «من عاشق زیرک هستم. نمیتوانم بگویم کدام ترانهاش را بیشتر دوست دارم چون همه ترانههایش روحنواز است. رزگار سلیمی دوست یونس میگوید: «من هربار از بوکان رد میشوم سری هم به مزار حسن زیرک و قادر عبدالله زاده میزنم.» عبدالله زاده نوازنده شمشال که نوعی نی سنتی در کردستان است، سال 88 درگذشت و در کنار مقبره حسن زیرک به خاک سپرده شد. او یکی از بزرگترین نوازندگان مقامی ایران و برنده جایزه اصولیترین نوع نی نوازی آلمان در سال 1993 بود.
زیرک زندگی خود را سرود و زندگی خود را خواند. او حتی وقتی در سن 51 سالگی در بیمارستان بوکان با مرگ دست به گریبان بود، ترانهای به یاد دوستان قدیم خواند و از آنها نام برد. هوا چنان سرد است که طاقت ماندن در بوستان نعل شکن را ندارم. به اتومبیل برمیگردم و ترانه ایران ایران زیرک را زمزمه میکنم: «ایران ایران ایران/ تو شدی مسکن شیران/ چشمت ستاره شباهنگ/ سرگردان تو هستم/ پریشان بالای بلندت»

ویژهنامه 68 صفحهای «ایران» بررسی روابط اقتصادی - سیاسی ایران و روسیه
■ هدفگذاری 10 میلیارد دلاری صادرات به روسیه/ علیرضا پیمان پاک
■ حمله گسترده به تحکیم روابط ایران با روسیه/ گفتوگو با کاظم جلالی
■ پیش بهسوی بازار 240 میلیارد دلاری/ میزگرد با جلالیفر و فرهاد پرند
■ تجارت با روسیه آسان است، اگر دولت کمک کند/ گفتوگو با یکتای قرابائی
■ چرا روسیه از نظر اقتصادی برای ما مهم است؟ / حسین سلاحورزی
■ معضلی به نام کمبود کامیون یخچالدار / هادی تیزهوش تابان
■ تجارت ایران و روسیه زیر فشار امریکا/ احسان قمری
■ تجارت با روسها را بلد نیستیم/ گفتوگو با ارسلان قاسمی
■ کشاورزی فراسرزمینی در روسیه آیندهدار است/ گفتوگو با رضوانی زاده
■ چگونه با شرکتهای روس همکاری کنیم؟/ گفتوگو با کامبیز میرکریمی
■ مسیر جدید تجارت ایران از اوراسیا میگذرد
دیپلماسی فردی برای منافع ملی
■ شریک راهبردی / عماد هلالات
■ ایران از اتحاد خود با روسیه و چین بهدنبال چیست؟ / نشریه نشنال نیوز
■ علیه منافع ملی / امیر فرشباف
■ تقلیل مسأله ملی به نزاع رسانهای / ایلیا داودی
■ منافع ملی مهمترین مؤلفه ایران و روسیه در روابط دوجانبه / مهرداد نجفی
■ اولویتها در روابط ایران و روسیه کدامند؟ / سید محمد مهدی قادری
■ سیاست آسیامحوری، انتخاب راهبردی است / گفتوگو با دهقانی فیروزآبادی
■ روسها موانع عضویت ایران در شانگهای را برداشتند / علیرضا کوهکن
■ نقش فناوری در سند راهبردی تهران- مسکو / امیر خداداد همدانی
■ پیشرانها و موانع گسترش روابط ایران و روسیه در غرب آسیا / احمد بروایه
■ ایران از دیدگاه نخبگان روسیه / زهرا قیاسی
■ فراز و فرود تعاملات نظامی ایرانیها و روسها
■ حمله گسترده به تحکیم روابط ایران با روسیه/ گفتوگو با کاظم جلالی
■ پیش بهسوی بازار 240 میلیارد دلاری/ میزگرد با جلالیفر و فرهاد پرند
■ تجارت با روسیه آسان است، اگر دولت کمک کند/ گفتوگو با یکتای قرابائی
■ چرا روسیه از نظر اقتصادی برای ما مهم است؟ / حسین سلاحورزی
■ معضلی به نام کمبود کامیون یخچالدار / هادی تیزهوش تابان
■ تجارت ایران و روسیه زیر فشار امریکا/ احسان قمری
■ تجارت با روسها را بلد نیستیم/ گفتوگو با ارسلان قاسمی
■ کشاورزی فراسرزمینی در روسیه آیندهدار است/ گفتوگو با رضوانی زاده
■ چگونه با شرکتهای روس همکاری کنیم؟/ گفتوگو با کامبیز میرکریمی
■ مسیر جدید تجارت ایران از اوراسیا میگذرد
دیپلماسی فردی برای منافع ملی
■ شریک راهبردی / عماد هلالات
■ ایران از اتحاد خود با روسیه و چین بهدنبال چیست؟ / نشریه نشنال نیوز
■ علیه منافع ملی / امیر فرشباف
■ تقلیل مسأله ملی به نزاع رسانهای / ایلیا داودی
■ منافع ملی مهمترین مؤلفه ایران و روسیه در روابط دوجانبه / مهرداد نجفی
■ اولویتها در روابط ایران و روسیه کدامند؟ / سید محمد مهدی قادری
■ سیاست آسیامحوری، انتخاب راهبردی است / گفتوگو با دهقانی فیروزآبادی
■ روسها موانع عضویت ایران در شانگهای را برداشتند / علیرضا کوهکن
■ نقش فناوری در سند راهبردی تهران- مسکو / امیر خداداد همدانی
■ پیشرانها و موانع گسترش روابط ایران و روسیه در غرب آسیا / احمد بروایه
■ ایران از دیدگاه نخبگان روسیه / زهرا قیاسی
■ فراز و فرود تعاملات نظامی ایرانیها و روسها

بیم و امیدهای سفرهای استانی
سینا کلهر
معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان
چه نجیب مردمانی داریم ما، با امید حل کردن مسأله، یا کندن یک مو از خرس دولت به سراغت میآیند و وقتی ناتوانی یا بدن بیموی دولت را میبینند، به رویشان نمیآورند که «دولت هیبتی داشت، ابهتی داشت، قدرتی داشت، هرگاه کار به دولت میرسید، نشد نداشت، اگر بودجه باشد، وفق مقررات، در صورت فلان و بهمان نداشت. دولت را به این خاطر تأسیس کردند که نشدها، بشود.»
مهربانانه لبخندی میزنند از سر شفقت و دلرحمی، وقتی همه خواستههایشان دو دست لباس ورزشی برای تیم روستایشان است و انتظار دارند نماینده دولت دستش را دراز کند و از کنار میزش به جای دو دست چهار دست لباس بدهد، اما به جایش تنها دستور «از محل منابع سفر استانی اقدام شود» را تحویل میگیرد. تازه این دستور محکمی است که امید دارد هفته یا هفتههای آینده اجرایی شود. همین که نشستی و به عنوان نماینده دولت سخنش را شنیدی، همین که سعی کردن و نتوانستنات را به عنوان دولت از یکقدمی دیده و از همه مهمتر حس «حضور چهره به چهره» با دولت را تجربه کرده است. تو را که دولتی و تا دیروز به خاطر فاصله زیاد، دشمناش میدانست، اگر دوست نپندارد حداقل انگیزههای مخالفتش کم میشود.
امروز با بیش از ۴۰ نفر از مردمی که به امید حل شدن مشکلات یا خواستههایشان به اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان آمده بودند، گفتوگو کردم و درخواستهای بیش از ۷۰ نفر دیگر را هم به عنوان نماینده وزارت بررسی کردم.
اول اینکه از ماهیت درخواستهای مردم تعجب کردم. بر خلاف انتظار، بیشتر درخواستها به جای «خواستههای شخصی، درخواستهای عمومی» بود. بیش از ۷۰ درصد تقاضای احداث فضای ورزشی برای عموم مردم در شهرها و روستاها. این اتفاق میمون و مبارکی برای جامعه است. مخصوصاً وقتی از جانب روستاییان باشد.
نکته شگفتآور دیگر «انگیزههای مشارکت مردمی» بود. تقریباً همه جا حتی در محرومترین روستاها هم پاسخ مردم به مشارکت ۵۰ درصدی در پروژهها مثبت بود. چه ظرفیت عظیمی و چه اتفاق خوبی!
سوم آنکه حضور دولت در استان خونی تازه در رگهای دستگاه اداری و دیوانسالار فرتوت، تنبل و ناکارآمد استانی است. هم مشاهده نحوه کار مدیران مرکزنشین (اگر کارآمد باشند) و هم ترس ناشی از نظارت مقامات بالاتر. این امیدها اما بیم بزرگی هم دارد؛ بیم اجرا نشدن دستورها، حل نشدن مسألهها و اثرات ویرانگر ناشی از آن. اگر میخواهیم سفرهای استانی و دیدارهای مردمی نتیجه بخش باشد و ثمر داشته باشد، حتی به بهای اتلاف بخشی از منابع، باید برای «اجرا شدن فوری، قطعی و کوتاه مدت» درخواستهای مردمی، برنامه عملیاتی، اعتباری و نظارتی ویژه داشته باشیم.
معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان
چه نجیب مردمانی داریم ما، با امید حل کردن مسأله، یا کندن یک مو از خرس دولت به سراغت میآیند و وقتی ناتوانی یا بدن بیموی دولت را میبینند، به رویشان نمیآورند که «دولت هیبتی داشت، ابهتی داشت، قدرتی داشت، هرگاه کار به دولت میرسید، نشد نداشت، اگر بودجه باشد، وفق مقررات، در صورت فلان و بهمان نداشت. دولت را به این خاطر تأسیس کردند که نشدها، بشود.»
مهربانانه لبخندی میزنند از سر شفقت و دلرحمی، وقتی همه خواستههایشان دو دست لباس ورزشی برای تیم روستایشان است و انتظار دارند نماینده دولت دستش را دراز کند و از کنار میزش به جای دو دست چهار دست لباس بدهد، اما به جایش تنها دستور «از محل منابع سفر استانی اقدام شود» را تحویل میگیرد. تازه این دستور محکمی است که امید دارد هفته یا هفتههای آینده اجرایی شود. همین که نشستی و به عنوان نماینده دولت سخنش را شنیدی، همین که سعی کردن و نتوانستنات را به عنوان دولت از یکقدمی دیده و از همه مهمتر حس «حضور چهره به چهره» با دولت را تجربه کرده است. تو را که دولتی و تا دیروز به خاطر فاصله زیاد، دشمناش میدانست، اگر دوست نپندارد حداقل انگیزههای مخالفتش کم میشود.
امروز با بیش از ۴۰ نفر از مردمی که به امید حل شدن مشکلات یا خواستههایشان به اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان آمده بودند، گفتوگو کردم و درخواستهای بیش از ۷۰ نفر دیگر را هم به عنوان نماینده وزارت بررسی کردم.
اول اینکه از ماهیت درخواستهای مردم تعجب کردم. بر خلاف انتظار، بیشتر درخواستها به جای «خواستههای شخصی، درخواستهای عمومی» بود. بیش از ۷۰ درصد تقاضای احداث فضای ورزشی برای عموم مردم در شهرها و روستاها. این اتفاق میمون و مبارکی برای جامعه است. مخصوصاً وقتی از جانب روستاییان باشد.
نکته شگفتآور دیگر «انگیزههای مشارکت مردمی» بود. تقریباً همه جا حتی در محرومترین روستاها هم پاسخ مردم به مشارکت ۵۰ درصدی در پروژهها مثبت بود. چه ظرفیت عظیمی و چه اتفاق خوبی!
سوم آنکه حضور دولت در استان خونی تازه در رگهای دستگاه اداری و دیوانسالار فرتوت، تنبل و ناکارآمد استانی است. هم مشاهده نحوه کار مدیران مرکزنشین (اگر کارآمد باشند) و هم ترس ناشی از نظارت مقامات بالاتر. این امیدها اما بیم بزرگی هم دارد؛ بیم اجرا نشدن دستورها، حل نشدن مسألهها و اثرات ویرانگر ناشی از آن. اگر میخواهیم سفرهای استانی و دیدارهای مردمی نتیجه بخش باشد و ثمر داشته باشد، حتی به بهای اتلاف بخشی از منابع، باید برای «اجرا شدن فوری، قطعی و کوتاه مدت» درخواستهای مردمی، برنامه عملیاتی، اعتباری و نظارتی ویژه داشته باشیم.

اعتبارسنجی بود، اما اراده نبود
دکتر محمد جلیلی
استاد دانشگاه
5 فرمان رئیسجمهور به بانکها درباره بدهکاران بانکی و همچنین اعتبارسنجی برای تسهیلات خرد، بسیار خوشحالکننده است، چرا که وقتی در سطح رئیسجمهور به موضوعی که مسأله عموم مردم است، ورود و برای آن چارهاندیشی میشود میتوان به گرهگشایی و اجرایی شدن تمهیدات امیدوار بود.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۰ بود که رئیس کل بانک مرکزی وقت درباره وام ازدواج گفته بود مگر میشود بدون وثیقه تسهیلات داد، در حالی که همیشه موضوع وثیقه و ضامن برای متقاضیان تسهیلات خرد یک دغدغه بوده و این تغییر نگاه در دولتمردان بسیار ارزشمند است.
زمانی که برای تسهیلات خرد به مردم میگویند ضامن و وثیقه بیاور از دو وجه دچار اشکال است؛ اول اینکه به لحاظ فرهنگی یعنی اعتبار خود فرد برای بازپرداخت تسهیلات کافی نیست و باید فرد دیگری این اعتبار را تأمین کند و دیگر اینکه فرد با بوروکراسی و قواعد دست و پاگیری درگیر میشود که وقت و انرژی بسیاری از او میگیرد.
اما اعتبارسنجی چیست که میتواند معجزه کند و منطق سختگیری در وامهای خرد را زیر سؤال ببرد و در عین حال از افزایش مطالبات بانکها جلوگیری کند؟ شناسنامه اعتباری الکترونیک برای شهروندان، تجربهای موفق در تمام دنیاست که ما هم در ایران داریم اما درباره آن اطلاعرسانی نشده است. در سامانه اعتبارسنجی برای هر کدام از افراد یک فایل الکترونیک باز است و تمام وضعیت اعتبار ما در ۱۰ سال گذشته ثبت شده و بموقع نمره مثبت و منفی از آن گرفتهایم، بنابراین برای تحقق این فرمان رئیسجمهور زیرساخت لازم وجود دارد و به هر فرد نمره یا رتبه اعتباری میدهند که بر مبنای استانداردهای تعیین شده در دنیاست و بر اساس بازپرداخت تسهیلات، وصول چکها و همچنین ضمانتها تعیین میشود و برای اعطای تسهیلات خرد کاملاً قابل پیادهسازی است.
البته نباید این سوءتفاهم پیش بیاید که افراد بعد از این به دو دسته خوشحسابها و بدحسابها تقسیم میشوند و افرادی که در دایره خوشحسابها هستند میتوانند تسهیلات بگیرند و بدحسابها برای همیشه محروم میمانند. حتی افرادی که نمره و اعتبار منفی دریافت کردهاند هم میتوانند با اصلاح رویه خود، مشمول نمرههای مثبت و این قاعده شوند و پس از این، رفتار خود مردم در تسهیلات جای وثایق و ضامن را میگیرد.
اعتبارسنجی برای تسهیلات خرد به جای وثیقه و ضامن یعنی فرمان دوم رئیسجمهور، در واقع فرمان اول ایشان را هم محقق میکند که از بانک خواسته است به بدحسابها سخت بگیرید و این دو فرمان مکمل یکدیگرند.
از سوی دیگر نظام بانکی برای ایجاد سامانه اعتبارسنجی سرمایهگذاری کرده ولی تا به حال به دلیل نبود اراده مدیریتی از آن استفاده نشده است ولی حالا که این اراده مدیریتی وجود دارد و علاوه بر رئیسجمهور، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی بارها بر این مسأله تأکید کردهاند، اراده استفاده از این امکان ایجاد شده و زمینه اجرایی شدن آن مهیاست.
البته قاعدتاً هر تصمیمی نیاز به یک پیوستگی رسانهای و فرهنگی دارد و مردم نباید تصور کنند که بعد از این دستور بلافاصله از فردا میتوانند تسهیلات بدون وثیقه و ضامن بگیرند، قطعاً در مرحله اول همه مشمول دریافت این تسهیلات نمیشوند و صرفاً خوشحسابها مشمول خواهند شد و در گامهای بعدی و با وجود اعتبارسنجی، طیف بیشتری جزو مشمولان خواهند شد.
استاد دانشگاه
5 فرمان رئیسجمهور به بانکها درباره بدهکاران بانکی و همچنین اعتبارسنجی برای تسهیلات خرد، بسیار خوشحالکننده است، چرا که وقتی در سطح رئیسجمهور به موضوعی که مسأله عموم مردم است، ورود و برای آن چارهاندیشی میشود میتوان به گرهگشایی و اجرایی شدن تمهیدات امیدوار بود.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۰ بود که رئیس کل بانک مرکزی وقت درباره وام ازدواج گفته بود مگر میشود بدون وثیقه تسهیلات داد، در حالی که همیشه موضوع وثیقه و ضامن برای متقاضیان تسهیلات خرد یک دغدغه بوده و این تغییر نگاه در دولتمردان بسیار ارزشمند است.
زمانی که برای تسهیلات خرد به مردم میگویند ضامن و وثیقه بیاور از دو وجه دچار اشکال است؛ اول اینکه به لحاظ فرهنگی یعنی اعتبار خود فرد برای بازپرداخت تسهیلات کافی نیست و باید فرد دیگری این اعتبار را تأمین کند و دیگر اینکه فرد با بوروکراسی و قواعد دست و پاگیری درگیر میشود که وقت و انرژی بسیاری از او میگیرد.
اما اعتبارسنجی چیست که میتواند معجزه کند و منطق سختگیری در وامهای خرد را زیر سؤال ببرد و در عین حال از افزایش مطالبات بانکها جلوگیری کند؟ شناسنامه اعتباری الکترونیک برای شهروندان، تجربهای موفق در تمام دنیاست که ما هم در ایران داریم اما درباره آن اطلاعرسانی نشده است. در سامانه اعتبارسنجی برای هر کدام از افراد یک فایل الکترونیک باز است و تمام وضعیت اعتبار ما در ۱۰ سال گذشته ثبت شده و بموقع نمره مثبت و منفی از آن گرفتهایم، بنابراین برای تحقق این فرمان رئیسجمهور زیرساخت لازم وجود دارد و به هر فرد نمره یا رتبه اعتباری میدهند که بر مبنای استانداردهای تعیین شده در دنیاست و بر اساس بازپرداخت تسهیلات، وصول چکها و همچنین ضمانتها تعیین میشود و برای اعطای تسهیلات خرد کاملاً قابل پیادهسازی است.
البته نباید این سوءتفاهم پیش بیاید که افراد بعد از این به دو دسته خوشحسابها و بدحسابها تقسیم میشوند و افرادی که در دایره خوشحسابها هستند میتوانند تسهیلات بگیرند و بدحسابها برای همیشه محروم میمانند. حتی افرادی که نمره و اعتبار منفی دریافت کردهاند هم میتوانند با اصلاح رویه خود، مشمول نمرههای مثبت و این قاعده شوند و پس از این، رفتار خود مردم در تسهیلات جای وثایق و ضامن را میگیرد.
اعتبارسنجی برای تسهیلات خرد به جای وثیقه و ضامن یعنی فرمان دوم رئیسجمهور، در واقع فرمان اول ایشان را هم محقق میکند که از بانک خواسته است به بدحسابها سخت بگیرید و این دو فرمان مکمل یکدیگرند.
از سوی دیگر نظام بانکی برای ایجاد سامانه اعتبارسنجی سرمایهگذاری کرده ولی تا به حال به دلیل نبود اراده مدیریتی از آن استفاده نشده است ولی حالا که این اراده مدیریتی وجود دارد و علاوه بر رئیسجمهور، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی بارها بر این مسأله تأکید کردهاند، اراده استفاده از این امکان ایجاد شده و زمینه اجرایی شدن آن مهیاست.
البته قاعدتاً هر تصمیمی نیاز به یک پیوستگی رسانهای و فرهنگی دارد و مردم نباید تصور کنند که بعد از این دستور بلافاصله از فردا میتوانند تسهیلات بدون وثیقه و ضامن بگیرند، قطعاً در مرحله اول همه مشمول دریافت این تسهیلات نمیشوند و صرفاً خوشحسابها مشمول خواهند شد و در گامهای بعدی و با وجود اعتبارسنجی، طیف بیشتری جزو مشمولان خواهند شد.

سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش نرخ عوارض شهرداری/ آقای امینی: علت افزایش نرخ عوارض شهرداری در شهر تهران چیست؟
کاهش فاصله زمانی بین قطارهای مترو/ آقای امیدوار: کاهش فاصله زمانی بین قطارهای مترو تهران در این ایام کرونایی امری ضروری است. لطفاً مسئولان ذیربط رسیدگی ویژهای به این موضوع داشته باشند.
نبود پله برقی در پل هوایی پاکدشت/ آقای روشنایی: در شهر پاکدشت پله برقی برای یک طرف پل هوایی واقع در ایستگاه مامازند تعبیه شده که این امر باعث رنجش افراد سالخورده و معلول میشود. لطفاً این مشکل را به گوش مسئولان برسانید.
نبود روشنایی در موسی آباد اسلامشهر/ آقای فلاح: تقریباً تمام کوچههای موسی آباد در اسلامشهر فاقد لامپ و روشنایی لازم است که این مشکل باعث افزایش سرقت در این منطقه شده است. پس از پیگیری از اداره برق منطقه متأسفانه جواب درستی دریافت نشد.
ترافیک سنگین خودروهای باری در جاده فیروزکوه/ آقای شکوریان: ترافیک سنگین خودروهای باری در جاده فیروزکوه باعث تصادف میشود. جادارد پلیس راه به این موضوع رسیدگی کند.
خط کشی عابر پیاده میدان ماه فرخی اصفهان/ خانم کاظمی: محل عبور عابر پیاده میدان فرخی اصفهان نیازمند به خط کشی است.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش نرخ عوارض شهرداری/ آقای امینی: علت افزایش نرخ عوارض شهرداری در شهر تهران چیست؟
کاهش فاصله زمانی بین قطارهای مترو/ آقای امیدوار: کاهش فاصله زمانی بین قطارهای مترو تهران در این ایام کرونایی امری ضروری است. لطفاً مسئولان ذیربط رسیدگی ویژهای به این موضوع داشته باشند.
نبود پله برقی در پل هوایی پاکدشت/ آقای روشنایی: در شهر پاکدشت پله برقی برای یک طرف پل هوایی واقع در ایستگاه مامازند تعبیه شده که این امر باعث رنجش افراد سالخورده و معلول میشود. لطفاً این مشکل را به گوش مسئولان برسانید.
نبود روشنایی در موسی آباد اسلامشهر/ آقای فلاح: تقریباً تمام کوچههای موسی آباد در اسلامشهر فاقد لامپ و روشنایی لازم است که این مشکل باعث افزایش سرقت در این منطقه شده است. پس از پیگیری از اداره برق منطقه متأسفانه جواب درستی دریافت نشد.
ترافیک سنگین خودروهای باری در جاده فیروزکوه/ آقای شکوریان: ترافیک سنگین خودروهای باری در جاده فیروزکوه باعث تصادف میشود. جادارد پلیس راه به این موضوع رسیدگی کند.
خط کشی عابر پیاده میدان ماه فرخی اصفهان/ خانم کاظمی: محل عبور عابر پیاده میدان فرخی اصفهان نیازمند به خط کشی است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
لیست ابر بدهکاران در سامانه کدال منتشر میشود
-
هنر بدون پشتوانه ادبی هیچ است
-
اصلاح نظام بانکی به نفع مردم
-
سبقت صادراتی از برجام
-
افزایش دقت موشکها و جنگافزارهای ایرانی
-
ضربه شوکه کننده !
-
پای ایران به بازار خدمات انرژی اروپا باز شد
-
تداوم سیلاب و بارش برف در جنوب و غرب ایران
-
چشمت ستاره شباهنگ
-
ویژهنامه 68 صفحهای «ایران» بررسی روابط اقتصادی - سیاسی ایران و روسیه
-
بیم و امیدهای سفرهای استانی
-
اعتبارسنجی بود، اما اراده نبود
-
سلام ایران

اخبارایران آنلاین