ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«ایران» رفتار متناقض فرانسه در برخورد با اغتشاشات ایران و اعتراضات پاریس را بررسی میکند
پلیس پاریس در اوج خشونت
گروه سیاسی/ «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه فکرش را نمیکرد که چند هفته پس از آنکه در حمایت تمامقد از اغتشاشگران در ایران شعار دفاع از حقوق بشر سر میداد، خود برای مواجهه با یک حمله خشونتبار از سوی گروهی کم تعداد در پاریس، فرمان تیراندازی و برخورد مرگبار با معترضان به این حادثه را صادر کند. پس از تیراندازی یک فرد مسلح به سمت مردم و قتل سه تبعه کرد فرانسوی طی جمعه گذشته، مردم این کشور با حضور در خیابانهای پاریس به کشته شدن قربانیان اعتراض کرده و با پلیس درگیر شدند.
این درگیری خشونتبار میان نیروهای پلیس فرانسه و کردهای معترض، در دو روز گذشته با واژگونی و به آتش کشیده شدن خودروها و پرتاب اشیا به سوی مأموران و شلیک متقابل گاز اشکآور در پاریس ادامه پیدا کرد. نکته عجیب در این حمله که طی آن، کردهای فرانسوی هدف قرار گرفتند، امتناع دولت از تروریستی اعلام کردن این حمله بود. آن هم در شرایطی که بروز اتفاقی مشابه دو سال قبل در حمله به کلیسای نوتردام بیمعطلی از سوی مقامهای محلی و ملی به عنوان یک حمله تروریستی شناخته شده بود.
برخورد خشونتبار در پاریس
اما ماجرای خونین چند روز پیش پاریس که سرآغاز اعتراض به نوع مواجهه تبعیضآمیز مقامهای الیزه در قبال این حمله بود، درست در بحبوحه ایامی رخ داده که فرانسه همه تمرکز خود در عرصه سیاست خارجی در قبال جمهوری اسلامی را معطوف آشوبهایی کرده که از چند هفته پیش در پی درگذشت مهسا امینی کلید خورده است. از میان مسئولان و رهبران غربی که به حمایت از اغتشاشگران پرداختند اما اقدامات «مکرون» بهطور ویژه و از زاویه متفاوتی مورد توجه قرار گرفت. این سیاستمدار ماجراجو که مدتهاست بهطور ویژهای در رابطه با تحولات داخلی ایران فعال شده و بسیاری، این فعالیتهای او را با گمانه تلاش برای در دست گرفتن رهبری سیاست خارجی اروپا در قامت یک مدافع حقوق بشر ارزیابی میکنند، اینک خود در مواجهه با اعتراضات داخلی، واکنشی تند و دور از انتظار مردم کشورش از خود نشان داده است؛ رفتاری که پیش از آن نیز در سرکوب جنبش «جلیقه زردها» که جنبشی اعتراضی به وضعیت بد اقتصادی، افزایش مالیات و افزایش سرسامآور قیمت انرژی ناشی از عواقب جنگ اوکراین بهشمار میرفت، دیده شده بود.
به این ترتیب «مکرون» که در هفتههای اخیر درباره برخورد دولت ایران با آشوبگرانی که رسماً از پروژه تجزیه سخن میگویند، به انتقاد پرداخته و حتی از فرصت دیدار با چهرههای اقلیت اپوزیسیون تجزیهطلب نیز برای تعرض به ایران بهره گرفته، خود کمترین چالش در داخل فرانسه را به برخوردی خشونتبار تبدیل میکند.
قربانی کردن حقیقت
حالا اگر ما این نوع موضعگیریهای رئیسجمهور فرانسه در قبال تحولات داخلی ایران زیر نقاب دفاع از حق و حقوق مردم ایران را جور دیگری تفسیر کنیم و به خیز بلندی که برای سرکوب معترضان فرانسوی در پیش گرفته است، معترض شویم، به باور او در اشتباهیم. این همان رفتاری است که «مکرون» خود از چند هفته پیش نسبت به جمهوری اسلامی در پیش گرفت. چنان که برای او اهمیت نداشت در داخل ایران چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، همانقدر که میتوانست ضربهای به ایران وارد کند، کافی بود تا از رهگذرش گردی بر عملکرد آن در سیاست خارجی بنشیند. از این رو خیلی عجیب نبود که در موضعگیریهای نمایشی درباره ناآرامیهای داخلی ایران، رویکرد متناقضی در پیش گیرد که از قبال آن بکوشد نهتنها جامعه بینالملل را سرگردان و به مسئولان جمهوری اسلامی بدبین کند، بلکه در این میان حقیقت و واقعیت را نیز قربانی نماید.
یک یادآوری
شاید از این رو باید این توصیه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه به دولت فرانسه را که ناظر به پیشینه سیاسی دولت فرانسه در اتخاذ سیاستهای تبعیضآمیز نسبت به اقلیتها و مهاجران و نیز برخوردهای خشونتآمیز با معترضان مطرح شده است، از یکسو نوعی یادآوری رویههای تاریخی تبعیضآمیز دولتهای غربی در تحولات داخلیشان تفسیر کرد و از سوی دیگر این حقیقت را به یاد سیاستمداران غربی آورد که هیچ دولتی در رویارویی با مخاطرات امنیت ملی خود مماشات نمیکند. منتهی در این روند تفاوتی که میتوان میان برخورد جمهوری اسلامی و کشورهای غربی در مواجهه با ناآرامیهای داخلی قائل شد، عزم قریب به اتفاق کشورهای غربی برای بهرهگیری از رویدادهای داخلی ایران و سازماندهی آنها برای در تنگنا قرار دادن کشورمان جهت تحقق زیادهطلبیهای یکجانبه در بازیهای سیاسی است.
جایی که مقامهای امریکایی به صراحت از خارج کردن دیپلماسی از دستور کار خود و توجه به اقدامات آشوبطلبان سخن میگویند و مقامهای فرانسوی در «الیزه» دست دوستی تجزیهطلبان و اقلیتهای برانداز را میفشارند.
با این حساب چگونه میشود که برخورد ایران با آشوبطلبانی که از حمایت همهجانبه بازیگران خارجی برخوردارند، بهزعم این کشورها «سرکوب اعتراضات» مشروع تلقی میشود اما واکنش شتابزده و خونین دولت فرانسه به جمعیتی کم شمار که از رفتاردوگانه دولت در برابر عاملان اقدامات تروریستی به ستوه آمدهاند، اقدامی برای برقراری «ثبات و امنیت ملی فرانسه» تفسیر میشود؟
به این ترتیب به نظر میرسد فرانسه و دیگر دولتهای غربی در قبال ناآرامیهای ایران نباید داستان را از آخر تعریف میکردند، بلکه باید به اول قصه برمیگشتند یعنی جایی که هدف فروپاشی و تجزیه سرزمینی ایران بزرگ را در دستور کار قرار دادند؛ روزهایی که اهداف حقوق بشردوستانه را به مسلخ بازیهای سیاسی بردند و تحریم پشت تحریم بر سر مردم ایران آوار کردند اما وقتی به خواسته خود نرسیدند، وجوه دیگر سناریوی خود یعنی اغتشاش و آشوب را به جریان انداختند و سپس برخورد جمهوری اسلامی با ایران جریانات را محکوم کردند.
اما زمان زیادی لازم نبود تا با کلید خوردن اعتراضاتی در پایتختهای غربی از جمله پاریس، این واقعیت در پیش روی سیاستمداران اروپایی قرار گیرد که مقابله با تهدیدات امنیتی و ملی چیزی نیست که دستاویز مداخلهجویی آنها در کشورهای دیگر قرار گیرد و حتی به ابزاری برای تحقق زیادهطلبی در عرصه سیاسی تبدیل شود.
این درگیری خشونتبار میان نیروهای پلیس فرانسه و کردهای معترض، در دو روز گذشته با واژگونی و به آتش کشیده شدن خودروها و پرتاب اشیا به سوی مأموران و شلیک متقابل گاز اشکآور در پاریس ادامه پیدا کرد. نکته عجیب در این حمله که طی آن، کردهای فرانسوی هدف قرار گرفتند، امتناع دولت از تروریستی اعلام کردن این حمله بود. آن هم در شرایطی که بروز اتفاقی مشابه دو سال قبل در حمله به کلیسای نوتردام بیمعطلی از سوی مقامهای محلی و ملی به عنوان یک حمله تروریستی شناخته شده بود.
برخورد خشونتبار در پاریس
اما ماجرای خونین چند روز پیش پاریس که سرآغاز اعتراض به نوع مواجهه تبعیضآمیز مقامهای الیزه در قبال این حمله بود، درست در بحبوحه ایامی رخ داده که فرانسه همه تمرکز خود در عرصه سیاست خارجی در قبال جمهوری اسلامی را معطوف آشوبهایی کرده که از چند هفته پیش در پی درگذشت مهسا امینی کلید خورده است. از میان مسئولان و رهبران غربی که به حمایت از اغتشاشگران پرداختند اما اقدامات «مکرون» بهطور ویژه و از زاویه متفاوتی مورد توجه قرار گرفت. این سیاستمدار ماجراجو که مدتهاست بهطور ویژهای در رابطه با تحولات داخلی ایران فعال شده و بسیاری، این فعالیتهای او را با گمانه تلاش برای در دست گرفتن رهبری سیاست خارجی اروپا در قامت یک مدافع حقوق بشر ارزیابی میکنند، اینک خود در مواجهه با اعتراضات داخلی، واکنشی تند و دور از انتظار مردم کشورش از خود نشان داده است؛ رفتاری که پیش از آن نیز در سرکوب جنبش «جلیقه زردها» که جنبشی اعتراضی به وضعیت بد اقتصادی، افزایش مالیات و افزایش سرسامآور قیمت انرژی ناشی از عواقب جنگ اوکراین بهشمار میرفت، دیده شده بود.
به این ترتیب «مکرون» که در هفتههای اخیر درباره برخورد دولت ایران با آشوبگرانی که رسماً از پروژه تجزیه سخن میگویند، به انتقاد پرداخته و حتی از فرصت دیدار با چهرههای اقلیت اپوزیسیون تجزیهطلب نیز برای تعرض به ایران بهره گرفته، خود کمترین چالش در داخل فرانسه را به برخوردی خشونتبار تبدیل میکند.
قربانی کردن حقیقت
حالا اگر ما این نوع موضعگیریهای رئیسجمهور فرانسه در قبال تحولات داخلی ایران زیر نقاب دفاع از حق و حقوق مردم ایران را جور دیگری تفسیر کنیم و به خیز بلندی که برای سرکوب معترضان فرانسوی در پیش گرفته است، معترض شویم، به باور او در اشتباهیم. این همان رفتاری است که «مکرون» خود از چند هفته پیش نسبت به جمهوری اسلامی در پیش گرفت. چنان که برای او اهمیت نداشت در داخل ایران چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، همانقدر که میتوانست ضربهای به ایران وارد کند، کافی بود تا از رهگذرش گردی بر عملکرد آن در سیاست خارجی بنشیند. از این رو خیلی عجیب نبود که در موضعگیریهای نمایشی درباره ناآرامیهای داخلی ایران، رویکرد متناقضی در پیش گیرد که از قبال آن بکوشد نهتنها جامعه بینالملل را سرگردان و به مسئولان جمهوری اسلامی بدبین کند، بلکه در این میان حقیقت و واقعیت را نیز قربانی نماید.
یک یادآوری
شاید از این رو باید این توصیه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه به دولت فرانسه را که ناظر به پیشینه سیاسی دولت فرانسه در اتخاذ سیاستهای تبعیضآمیز نسبت به اقلیتها و مهاجران و نیز برخوردهای خشونتآمیز با معترضان مطرح شده است، از یکسو نوعی یادآوری رویههای تاریخی تبعیضآمیز دولتهای غربی در تحولات داخلیشان تفسیر کرد و از سوی دیگر این حقیقت را به یاد سیاستمداران غربی آورد که هیچ دولتی در رویارویی با مخاطرات امنیت ملی خود مماشات نمیکند. منتهی در این روند تفاوتی که میتوان میان برخورد جمهوری اسلامی و کشورهای غربی در مواجهه با ناآرامیهای داخلی قائل شد، عزم قریب به اتفاق کشورهای غربی برای بهرهگیری از رویدادهای داخلی ایران و سازماندهی آنها برای در تنگنا قرار دادن کشورمان جهت تحقق زیادهطلبیهای یکجانبه در بازیهای سیاسی است.
جایی که مقامهای امریکایی به صراحت از خارج کردن دیپلماسی از دستور کار خود و توجه به اقدامات آشوبطلبان سخن میگویند و مقامهای فرانسوی در «الیزه» دست دوستی تجزیهطلبان و اقلیتهای برانداز را میفشارند.
با این حساب چگونه میشود که برخورد ایران با آشوبطلبانی که از حمایت همهجانبه بازیگران خارجی برخوردارند، بهزعم این کشورها «سرکوب اعتراضات» مشروع تلقی میشود اما واکنش شتابزده و خونین دولت فرانسه به جمعیتی کم شمار که از رفتاردوگانه دولت در برابر عاملان اقدامات تروریستی به ستوه آمدهاند، اقدامی برای برقراری «ثبات و امنیت ملی فرانسه» تفسیر میشود؟
به این ترتیب به نظر میرسد فرانسه و دیگر دولتهای غربی در قبال ناآرامیهای ایران نباید داستان را از آخر تعریف میکردند، بلکه باید به اول قصه برمیگشتند یعنی جایی که هدف فروپاشی و تجزیه سرزمینی ایران بزرگ را در دستور کار قرار دادند؛ روزهایی که اهداف حقوق بشردوستانه را به مسلخ بازیهای سیاسی بردند و تحریم پشت تحریم بر سر مردم ایران آوار کردند اما وقتی به خواسته خود نرسیدند، وجوه دیگر سناریوی خود یعنی اغتشاش و آشوب را به جریان انداختند و سپس برخورد جمهوری اسلامی با ایران جریانات را محکوم کردند.
اما زمان زیادی لازم نبود تا با کلید خوردن اعتراضاتی در پایتختهای غربی از جمله پاریس، این واقعیت در پیش روی سیاستمداران اروپایی قرار گیرد که مقابله با تهدیدات امنیتی و ملی چیزی نیست که دستاویز مداخلهجویی آنها در کشورهای دیگر قرار گیرد و حتی به ابزاری برای تحقق زیادهطلبی در عرصه سیاسی تبدیل شود.
مقامهای اطلاعاتی غربی مدعی شدند
روسیه دهها فروند جنگنده سوخو-35 به ایران میدهد
گروه سیاسی/ مدتی پس از اظهارات رسانهای برخی مقامهای امریکایی مبنی بر احتمال ارسال هواپیمای جنگنده سوخو-35 از روسیه به ایران، حالا رسانههای رژیم صهیونیستی به نقل از مقامهای اطلاعاتی غربی مدعی شدهاند که این معامله تسلیحاتی بین دو کشور در شرف وقوع است. بر این اساس، این بار کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از مقامهای اطلاعاتی غربی مدعی شد که روسیه در حال آمادهسازی ارائه جنگندههای سوخو سو-۳۵ به ایران در آینده نزدیک است. به گزارش فارس، به ادعای گزارش کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی «این قرارداد میتواند شامل ۲۴ جنگنده باشد که در ابتدا برای مصر در نظر گرفته شده بود؛ معاملهای که ایالات متحده آن را بینتیجه گذاشت.» طبق این ادعا، این امر باعث شد مسکو به دنبال خریدار بالقوه جدیدی باشد که بر اساس گزارشها، آن را در تهران یافت.
به نوشته روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، این گزارش پس از آن منتشر شده که رسانههای ایران در سپتامبر گفتند تهران در حال بررسی چنین خریدی است. در این گزارش بدون اشاره به جزئیات آمده که اطلاعات نشان داده خلبانان ایرانی پیشتر از این جنگندهها برای آموزش استفاده میکردند.
امریکا، نخستین مدعی خرید هواپیمای روسی
در همین زمینه «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید جمعه (نهم دسامبر) مدعی شده بود که مسکو پیشنهاد ارائه تسلیحات نظامی و جنگنده به ایران را داده است. به گزارش شبکه سی.بی.اس، کربی با استناد به ارزیابیهای اطلاعاتی امریکا مدعی شد که روسیه به ایران «سطح بیسابقهای از پشتیبانی نظامی و فنی را ارائه میدهد که روابط آنها را به یک مشارکت دفاعی تمامعیار تبدیل میکند.»
در ماههای اخیر مقامهای امریکایی بارها از تریبونهای مختلف با اتهامزنی تلاش کردند علیه روابط روسیه و ایران فضاسازی کنند. کربی در ادامه سخنانش با تکرار ادعاهای استفاده مسکو از پهپادهای ایران در جنگ اوکراین گفت که «روسیه و ایران در حال بررسی راهاندازی خط مونتاژ پهپاد در روسیه برای جنگ اوکراین هستند و این در حالی است که روسیه استفاده از جنگنده سوخو ۳۵ (Su-35) را به خلبانهای ایرانی آموزش میدهد و احتمالاً جمهوری اسلامی ایران در سالجاری میلادی این جنگنده را دریافت خواهد کرد.»
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید ادامه داد: «این جنگندهها به طرز چشمگیری (قدرت) نیروی هوایی ایران را در مقایسه با همسایگان منطقهای خود افزایش خواهد داد». کربی در ادامه مدعی شد که انتقال تسلیحات در تناقض با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل است و ایالات متحده «از ابزارهایی که در اختیار دارد برای افشا و مختل کردن این فعالیتها استفاده خواهد کرد». او همچنین ادعا کرد که دولت امریکا بر این باور است که جمهوری اسلامی ایران در حال بررسی مسأله ارائه صدها موشک بالستیک به روسیه است اما با این حال اذعان کرد که امریکا «نقطهنظر کاملی از تفکر ایران درباره دلیل انجام نشدن این توافق ندارد». دولت بایدن با تکرار ادعاهای کمک نظامی جمهوری اسلامی به روسیه تلاش کرده تا بهانهای جدید برای تحریمهای ضدایرانی خود پیدا کند و در همین راستا اخیراً تحریمهایی را علیه شرکتها و نهادهای ایرانی که امریکا مدعی است در انتقال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین مشارکت دارند، اعمال کرده است.
اهداف انتشار اخبار معامله تسلیحاتی ایران و روسیه
فارغ از درستی یا نادرستی ادعاهای مطروحه در سخنان این مقامهای غربی، محتوای این مواضع در هدف قرار دادن روند رو به رشد رابطه تهران و مسکو، گزارههای مناسبی را در اختیار میگذارد تا دلایل نگرانی غرب از تحولات جاری در مناسبات میان ایران و شرکای آسیاییاش مورد واکاوی قرار گیرد؛ مناسباتی که زیر سایه افول ایالات متحده توانسته است اقتضائات خاص خود را به صحنه بینالملل تحمیل کند؛ یعنی دورهای که دیگر امریکا در مواجهه با موضوعات بینالمللی مدنظر خود باید همچون دیگر بازیگران برای خود تکلیف و حق تعریف کند، در غیر این صورت با سطح جدیدی از مواجهه دیگر کشورها که مدتها است به استقبال نظم چندقطبی رفتهاند و با یکجانبهگرایی این کشور مقابله میکنند، روبهرو میشود. مناسبات میان جمهوری اسلامی با ایالات متحده بویژه در یک سال گذشته نمونه روشنی از به چالش کشیده شدن نقش ابرقدرتی این کشور در سطح بینالملل به شمار میآید. ابتکارعمل تهران در مواجهه تمامقد با سیاست فشار حداکثری و بیاثر شدن گزینههای روی میز این کشور که دیگر در فشار و اجماعسازی علیه ایران شکست خورده است، گویای این واقعیت است که چرا توجه واشنگتن به تحولات راهبردی میان ایران و دیگر بازیگران بزرگ آسیایی از جمله چین و روسیه جلب شده است.
به نوشته روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، این گزارش پس از آن منتشر شده که رسانههای ایران در سپتامبر گفتند تهران در حال بررسی چنین خریدی است. در این گزارش بدون اشاره به جزئیات آمده که اطلاعات نشان داده خلبانان ایرانی پیشتر از این جنگندهها برای آموزش استفاده میکردند.
امریکا، نخستین مدعی خرید هواپیمای روسی
در همین زمینه «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید جمعه (نهم دسامبر) مدعی شده بود که مسکو پیشنهاد ارائه تسلیحات نظامی و جنگنده به ایران را داده است. به گزارش شبکه سی.بی.اس، کربی با استناد به ارزیابیهای اطلاعاتی امریکا مدعی شد که روسیه به ایران «سطح بیسابقهای از پشتیبانی نظامی و فنی را ارائه میدهد که روابط آنها را به یک مشارکت دفاعی تمامعیار تبدیل میکند.»
در ماههای اخیر مقامهای امریکایی بارها از تریبونهای مختلف با اتهامزنی تلاش کردند علیه روابط روسیه و ایران فضاسازی کنند. کربی در ادامه سخنانش با تکرار ادعاهای استفاده مسکو از پهپادهای ایران در جنگ اوکراین گفت که «روسیه و ایران در حال بررسی راهاندازی خط مونتاژ پهپاد در روسیه برای جنگ اوکراین هستند و این در حالی است که روسیه استفاده از جنگنده سوخو ۳۵ (Su-35) را به خلبانهای ایرانی آموزش میدهد و احتمالاً جمهوری اسلامی ایران در سالجاری میلادی این جنگنده را دریافت خواهد کرد.»
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید ادامه داد: «این جنگندهها به طرز چشمگیری (قدرت) نیروی هوایی ایران را در مقایسه با همسایگان منطقهای خود افزایش خواهد داد». کربی در ادامه مدعی شد که انتقال تسلیحات در تناقض با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل است و ایالات متحده «از ابزارهایی که در اختیار دارد برای افشا و مختل کردن این فعالیتها استفاده خواهد کرد». او همچنین ادعا کرد که دولت امریکا بر این باور است که جمهوری اسلامی ایران در حال بررسی مسأله ارائه صدها موشک بالستیک به روسیه است اما با این حال اذعان کرد که امریکا «نقطهنظر کاملی از تفکر ایران درباره دلیل انجام نشدن این توافق ندارد». دولت بایدن با تکرار ادعاهای کمک نظامی جمهوری اسلامی به روسیه تلاش کرده تا بهانهای جدید برای تحریمهای ضدایرانی خود پیدا کند و در همین راستا اخیراً تحریمهایی را علیه شرکتها و نهادهای ایرانی که امریکا مدعی است در انتقال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین مشارکت دارند، اعمال کرده است.
اهداف انتشار اخبار معامله تسلیحاتی ایران و روسیه
فارغ از درستی یا نادرستی ادعاهای مطروحه در سخنان این مقامهای غربی، محتوای این مواضع در هدف قرار دادن روند رو به رشد رابطه تهران و مسکو، گزارههای مناسبی را در اختیار میگذارد تا دلایل نگرانی غرب از تحولات جاری در مناسبات میان ایران و شرکای آسیاییاش مورد واکاوی قرار گیرد؛ مناسباتی که زیر سایه افول ایالات متحده توانسته است اقتضائات خاص خود را به صحنه بینالملل تحمیل کند؛ یعنی دورهای که دیگر امریکا در مواجهه با موضوعات بینالمللی مدنظر خود باید همچون دیگر بازیگران برای خود تکلیف و حق تعریف کند، در غیر این صورت با سطح جدیدی از مواجهه دیگر کشورها که مدتها است به استقبال نظم چندقطبی رفتهاند و با یکجانبهگرایی این کشور مقابله میکنند، روبهرو میشود. مناسبات میان جمهوری اسلامی با ایالات متحده بویژه در یک سال گذشته نمونه روشنی از به چالش کشیده شدن نقش ابرقدرتی این کشور در سطح بینالملل به شمار میآید. ابتکارعمل تهران در مواجهه تمامقد با سیاست فشار حداکثری و بیاثر شدن گزینههای روی میز این کشور که دیگر در فشار و اجماعسازی علیه ایران شکست خورده است، گویای این واقعیت است که چرا توجه واشنگتن به تحولات راهبردی میان ایران و دیگر بازیگران بزرگ آسیایی از جمله چین و روسیه جلب شده است.
پس از ایجاد شبکه یکپارچه پهپادی صورت میگیرد
تشکیل «شبکه یکپارچه موشکی» جبهه مقاومت با محوریت ایران
ایران بعد از ایجاد شبکه یکپارچه پهپادی در جبهه مقاومت بهدنبال ایجاد شبکه یکپارچه موشکی رفته است؛ موضوعی که در صورت تحقق آن مهمترین منطقه جهان یعنی منطقه غرب آسیا زیر پوشش چتر این دو شبکه یکپارچه قرار خواهد گرفت.
به گزارش تسنیم، 11سال پس از شهادت شهید حسن طهرانی مقدم، اکنون جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن طیف متنوعی از موشکهای بالستیک نقطهزن به قدرت اول موشکی منطقه و یکی از برترین قدرتهای موشکی جهان بدل شده و علاوه بر تأمین نیازمندیهای خود، توانسته است گامهای مهمی در تأمین نیازمندی موشکی جبهه مقاومت نیز بردارد.
از سال 2006 و بعد از جنگ 33 روزه، توان موشکی جبهه مقاومت بروز و ظهور پیدا کرد و همزمان گمانهزنیها درباره همکاری ایران با نیروهای جبهه مقاومت در حوزه موشکی آغاز شد. از آن زمان تاکنون تصاویر متعددی از موشکهای در اختیار جبهه مقاومت منتشر شده است که بسیاری از آنها شباهتهایی به موشکهای بالستیک و کروز ایرانی دارند.
موشکهای ایرانی حزبالله علیه رژیم صهیونیستی
در جریان نبردهای مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی و استفاده از راکتهای فجر5 این گمانهزنی تقویت شد تا اینکه در سال 1393 شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزبالله لبنان بهصراحت اعلام کرد همه موشکهایی که در اختیار حزبالله لبنان قرار دارند ایرانی هستند و از سال 2006 این گروه موشکهای فاتح110 را در اختیار دارد.
در مرداد ماه سال 98 نیز حزبالله لبنان بعد از گذشت 13 سال از جنگ 33 روزه، تصویری از هدف قرار دادن ناوچه ساعر5 اسرائیلی در جنگ 33 روزه را منتشر کرد که بر اساس آن حزبالله در این عملیات از موشک کروز ضدکشتی مشابه نور ایرانی با برد 120 کیلومتر استفاده کرده است. اخیراً نیز حزبالله لبنان در جریان مناقشه مرزی با رژیم صهیونیستی بر سر میدان گازی کاریش تصویری از پرتابگر یک موشک کروز منتشر کرد که بسیار شبیه پرتابگر موشک کروز ضدکشتی ابومهدی ایرانی با برد 1000 کیلومتر است. به این ترتیب مشخص شد که حزبالله لبنان به موشکهای بالستیک و کروز مجهز شده و قادر است دورترین نقاط در سرزمینهای اشغالی را نیز هدف قرار دهد.
طراحی موشکهای جدید در یمن
چند سال بعد، تصاویری از آزمایش یک موشک از سوی ارتش سوریه با نام «تشرین» منتشر شد که نشان میداد این موشک بسیار شبیه موشک فاتح 110 ایرانی است.
اما در جریان تجاوز ائتلاف سعودی به یمن و در مقابل آن عملیاتهای متعدد یگانهای موشکی ارتش و کمیتههای مردمی یمن علیه عربستان و امارات و همچنین رژه اخیر نیروهای مسلح یمن، موشکهایی رونمایی و بهکارگیری شد که نمونههای مشابه آنها در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نیز وجود دارد؛ همین موضوع گمانهزنیها در رابطه با همکاری ایران و جبهه مقاومت در حوزه موشکی را تقویت کرد.
در سالهای ابتدایی جنگ، یمنیها از موشکهای بجا مانده از دوران حکومت قبلی استفاده میکردند. اما در گام بعدی سراغ بهینه سازی این موشکها رفتند و با تغییر کاربری برخی موشکهای پدافندی هوایی به موشکهای زمین به زمین، به موشکهای قاهر و قاهر M2 دست یافتند. در گام بعدی هم با ارتقای موشکهای اسکاد بهجامانده از دوران شوروی، به موشکهای سوخت مایع سری برکان با سرجنگی متفاوت و بسیار شبیه موشکهای قیام ایرانی دست یافتند.
اما رفته رفته یمنیها پا را از تغییر کاربری و ارتقای موشک فراتر گذاشته و وارد حوزه طراحی و تولید موشکهای جدید شدند. در این مسیر نیروهای مسلح و کمیتههای مردمی یمن موشکهای پیشرفتهای مانند موشکهای ذوالفقار، حاطم، قاصم، فلق و فالق را در حوزه سوخت مایع و جامد ساختند. در حوزه موشکهای کروز نیز به موشکهایی مانند موشکهای کروز تهاجم زمینی قدس و موشکهای کروز ضد کشتی مندب و روبیج دست یافتند.
هماهنگی در آتش موشکی
اما نکته قابل توجه در این حوزه آن است که نیروهای مقاومت چه در یمن و چه در لبنان امروز به موشکهای بالستیک زمین به زمین، بالستیک ضد کشتی و کروز مجهز شدهاند؛ موشکهایی که قادر هستند با دقت و قدرت تخریب مناسب انواع شناورها را در بردهای مختلف مورد اصابت قرار دهند و در صورت بهکارگیری تاکتیک مناسب، قادر به عبور از سامانههای دفاعی شناورهای رزمی نیز هستند. دستیابی نیروهای مقاومت به موشکهای کروز و بالستیک از آن جهت حائز اهمیت است که این موشکها بسیار شبیه یکدیگر و از سوی دیگر شبیه موشکهای ایرانی هستند. هرچند هنوز هیچ منبع رسمی در ایران، ارسال موشک به یمن و جبهه مقاومت را رسماً تأیید نکرده است، اما به نظر میرسد حالا گروههای مقاومت به فناوریهای بهکارگیری و بعضاً ساخت انواع موشک و راکت دست یافتهاند. این موضوع توانی را در اختیار جبهه مقاومت قرار داده است تا در صورت نیاز بتوانند با یک هماهنگی اهداف مد نظر را در تقاطعی از آتش موشکی قرار دهند و به این ترتیب فرصت عکسالعمل دشمن را بشدت کاهش دهند.
حال بهنظر میرسد ایران بعد از ایجاد شبکه یکپارچه پهپادی در جبهه مقاومت، به دنبال ایجاد شبکه یکپارچه موشکی در این جبهه نیز رفته است؛ موضوعی که در صورت تحقق آن مهمترین منطقه جهان یعنی منطقه غرب آسیا زیر پوشش چتر شبکه یکپارچه موشکی و پهپادی ایران و همپیمانانش قرار میگیرد و چالشی جدید برای امریکا و حامیان منطقهایاش بهوجود خواهد آمد.
به گزارش تسنیم، 11سال پس از شهادت شهید حسن طهرانی مقدم، اکنون جمهوری اسلامی ایران با در اختیار داشتن طیف متنوعی از موشکهای بالستیک نقطهزن به قدرت اول موشکی منطقه و یکی از برترین قدرتهای موشکی جهان بدل شده و علاوه بر تأمین نیازمندیهای خود، توانسته است گامهای مهمی در تأمین نیازمندی موشکی جبهه مقاومت نیز بردارد.
از سال 2006 و بعد از جنگ 33 روزه، توان موشکی جبهه مقاومت بروز و ظهور پیدا کرد و همزمان گمانهزنیها درباره همکاری ایران با نیروهای جبهه مقاومت در حوزه موشکی آغاز شد. از آن زمان تاکنون تصاویر متعددی از موشکهای در اختیار جبهه مقاومت منتشر شده است که بسیاری از آنها شباهتهایی به موشکهای بالستیک و کروز ایرانی دارند.
موشکهای ایرانی حزبالله علیه رژیم صهیونیستی
در جریان نبردهای مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی و استفاده از راکتهای فجر5 این گمانهزنی تقویت شد تا اینکه در سال 1393 شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزبالله لبنان بهصراحت اعلام کرد همه موشکهایی که در اختیار حزبالله لبنان قرار دارند ایرانی هستند و از سال 2006 این گروه موشکهای فاتح110 را در اختیار دارد.
در مرداد ماه سال 98 نیز حزبالله لبنان بعد از گذشت 13 سال از جنگ 33 روزه، تصویری از هدف قرار دادن ناوچه ساعر5 اسرائیلی در جنگ 33 روزه را منتشر کرد که بر اساس آن حزبالله در این عملیات از موشک کروز ضدکشتی مشابه نور ایرانی با برد 120 کیلومتر استفاده کرده است. اخیراً نیز حزبالله لبنان در جریان مناقشه مرزی با رژیم صهیونیستی بر سر میدان گازی کاریش تصویری از پرتابگر یک موشک کروز منتشر کرد که بسیار شبیه پرتابگر موشک کروز ضدکشتی ابومهدی ایرانی با برد 1000 کیلومتر است. به این ترتیب مشخص شد که حزبالله لبنان به موشکهای بالستیک و کروز مجهز شده و قادر است دورترین نقاط در سرزمینهای اشغالی را نیز هدف قرار دهد.
طراحی موشکهای جدید در یمن
چند سال بعد، تصاویری از آزمایش یک موشک از سوی ارتش سوریه با نام «تشرین» منتشر شد که نشان میداد این موشک بسیار شبیه موشک فاتح 110 ایرانی است.
اما در جریان تجاوز ائتلاف سعودی به یمن و در مقابل آن عملیاتهای متعدد یگانهای موشکی ارتش و کمیتههای مردمی یمن علیه عربستان و امارات و همچنین رژه اخیر نیروهای مسلح یمن، موشکهایی رونمایی و بهکارگیری شد که نمونههای مشابه آنها در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نیز وجود دارد؛ همین موضوع گمانهزنیها در رابطه با همکاری ایران و جبهه مقاومت در حوزه موشکی را تقویت کرد.
در سالهای ابتدایی جنگ، یمنیها از موشکهای بجا مانده از دوران حکومت قبلی استفاده میکردند. اما در گام بعدی سراغ بهینه سازی این موشکها رفتند و با تغییر کاربری برخی موشکهای پدافندی هوایی به موشکهای زمین به زمین، به موشکهای قاهر و قاهر M2 دست یافتند. در گام بعدی هم با ارتقای موشکهای اسکاد بهجامانده از دوران شوروی، به موشکهای سوخت مایع سری برکان با سرجنگی متفاوت و بسیار شبیه موشکهای قیام ایرانی دست یافتند.
اما رفته رفته یمنیها پا را از تغییر کاربری و ارتقای موشک فراتر گذاشته و وارد حوزه طراحی و تولید موشکهای جدید شدند. در این مسیر نیروهای مسلح و کمیتههای مردمی یمن موشکهای پیشرفتهای مانند موشکهای ذوالفقار، حاطم، قاصم، فلق و فالق را در حوزه سوخت مایع و جامد ساختند. در حوزه موشکهای کروز نیز به موشکهایی مانند موشکهای کروز تهاجم زمینی قدس و موشکهای کروز ضد کشتی مندب و روبیج دست یافتند.
هماهنگی در آتش موشکی
اما نکته قابل توجه در این حوزه آن است که نیروهای مقاومت چه در یمن و چه در لبنان امروز به موشکهای بالستیک زمین به زمین، بالستیک ضد کشتی و کروز مجهز شدهاند؛ موشکهایی که قادر هستند با دقت و قدرت تخریب مناسب انواع شناورها را در بردهای مختلف مورد اصابت قرار دهند و در صورت بهکارگیری تاکتیک مناسب، قادر به عبور از سامانههای دفاعی شناورهای رزمی نیز هستند. دستیابی نیروهای مقاومت به موشکهای کروز و بالستیک از آن جهت حائز اهمیت است که این موشکها بسیار شبیه یکدیگر و از سوی دیگر شبیه موشکهای ایرانی هستند. هرچند هنوز هیچ منبع رسمی در ایران، ارسال موشک به یمن و جبهه مقاومت را رسماً تأیید نکرده است، اما به نظر میرسد حالا گروههای مقاومت به فناوریهای بهکارگیری و بعضاً ساخت انواع موشک و راکت دست یافتهاند. این موضوع توانی را در اختیار جبهه مقاومت قرار داده است تا در صورت نیاز بتوانند با یک هماهنگی اهداف مد نظر را در تقاطعی از آتش موشکی قرار دهند و به این ترتیب فرصت عکسالعمل دشمن را بشدت کاهش دهند.
حال بهنظر میرسد ایران بعد از ایجاد شبکه یکپارچه پهپادی در جبهه مقاومت، به دنبال ایجاد شبکه یکپارچه موشکی در این جبهه نیز رفته است؛ موضوعی که در صورت تحقق آن مهمترین منطقه جهان یعنی منطقه غرب آسیا زیر پوشش چتر شبکه یکپارچه موشکی و پهپادی ایران و همپیمانانش قرار میگیرد و چالشی جدید برای امریکا و حامیان منطقهایاش بهوجود خواهد آمد.
دیگه چه خبر؟
پیام محرمانه بغداد به گروهکهای کُرد تجزیهطلب
خبر اول اینکه، «ترکی جدعان» عضو ارشد ائتلاف «دوله القانون» در عراق، از پیام هشدارآمیز دولت فدرال عراق به چند گروهک کُرد تجزیهطلب در منطقه کردستان خبر داد. عضو ارشد ائتلاف دوله القانون روز گذشته در گفتوگو با وبگاه «بغداد الیوم» اظهار داشت: «دولت بغداد با نگرانی تشدید مشکلاتی که این احزاب و جریانهای مسلح مستقر در منطقه کردستان باعث آن هستند، زیر نظر دارد؛ گروههایی که خاک عراق را به میدان جنگ مسلحانه با برخی از کشورهای همسایه مبدل کردهاند.» ترکی جدعان در ادامه با بیان اینکه «این احزاب و جریانها عملاً فرایندهای امنیتی عراق را تحت الشعاع قرار میدهند،» خبر داد: «بغداد پیامی محرمانه و غیرعلنی برای برخی از این احزاب فرستاده مبنی بر اینکه در قبال آنچه رخ میدهد ساکت نخواهد ماند و حق حفظ حاکمیت [خود را] خواهد داشت.»به گفته جدعان، در پیامی که دولت عراق برای این گروهها ارسال کرده است، از این گروهکها خواسته شده مقرهای خود را تخلیه کنند و فعالیتهای خود را به خارج از مرزهای عراق منتقل کنند. او در ادامه تأکید کرد: «فضا دادن به این احزاب ممکن است به هرج و مرج و ناامنی شدید منطقه کردستان منجر شود. افزون بر این، [نص] قانون اساسی عراق در جلوگیری از هرگونه جریان یا حزبی که امنیت کشورهای همسایه را تحت الشعاع قرار دهد، روشن است.» خلع سلاح گروهکهای تجزیهطلب از جمله مطالبات ایران در قبال عراق بود که با روی کار آمدن شیاعالسودانی در عراق، وی به مسأله ورود کرد و به آن جامه عمل پوشانید. دولت مرکزی عراق در توافقاتی با دولت فدرال اقلیم شمال نسبت به در دست گرفتن مرزهای مشترک با ایران نیز اقدام کرد. این توافق پس از آن حاصل شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مواضع گروهکهای تروریستی را مورد حمله قرار داد.
«رادیو فردا» پس از پخت آش نذری، کربلایی هم شد!
خبر دیگر اینکه،رسانه فارسیزبان رادیو فردا وابسته به سرویس جاسوسی امریکا CIA با انتشار ویدیویی از یک زن که در بینالحرمین کربلای معلی شعار «زن، زندگی، آزادی» را کف دستانش نوشته است، واکنشهای بسیاری را برانگیخت. نکته جالب توجه این ویدیو آنجا بود که این فرد در سخنان خود ادعا میکند که همه جامعه مذهبی خواهان سقوط جمهوری اسلامی هستند و سپس به صورت مخفیانه از نوشته دست خود فیلم میگیرد! کاربران فضای مجازی با تمسخر این اقدام رسانه ضدایرانی رادیو فردا که خبرنگاران آن عمدتاً لائیک یا سکولار هستند و آن را در صفحات مجازی خود به راحتی عنوان میکنند، ناکامی رسانههای معاند در آشوبهای اخیر را علت این رفتارهای مزورانه عنوان کردند. رادیو فردا از جمله رسانههایی است که در ایام اربعین حسینی به صورت مستمر اخبار منفی از این تجمع تاریخی را منتشر میکرد و به هیچ عنوان از خیل عظیم جمعیت میلیونی زائران خبری منتشر نکرده بود. این رسانه ضدانقلاب پیش از این نیز در پستی اینستاگرامی نوشته بود که یک برانداز در کرمانشاه برای سقوط جمهوری اسلامی «آش نذری» درست کرده است!
حمله سلطنتطلبها به مرکز اسلامی در بیرمنگام
شنیدیم که، جمعی از طرفداران رژیم پهلوی ضمن حمل پرچمهای شیر و خورشید، با هجمه به یک مرکز اسلامی متعلق به شیعیان که در حال برگزاری مراسم عزاداری ایام فاطمیه(س) بودند، با ایجاد سر و صدا و سر دادن شعارهای ضددینی به دنبال ایجاد اخلال در این مراسم برآمدند. شیعیان حاضر در این مراسم نه تنها ایرانی بلکه شهروندان بسیاری از کشورهای اسلامی بودهاند. در تصاویر منتشر شده از این حادثه، عزاداران با حضور در مقابل مرکز فرهنگی خود، نسبت به این اقدام دیکتاتورمآبانه ضدانقلاب با سر دادن شعارهای مذهبی واکنش نشان دادند. پلیس بیرمنگام نیز صرفاً مانع حمله سلطنتطلبان شد و نسبت به اخلال به وجود آمده از سوی آنها، ممانعتی به عمل نیاورد.
شهادت یک بسیجی طرح امنیت در سراوان
با خبر شدیم که، یک بسیجی طرح امنیت منطقه صفر مرزی سراوان چهارماه پس از مجروح شدن به فیض شهادت نائل شد. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق، بسیجی طرح امنیت ناصر شهرکی که در تاریخ سوم مرداد ماه سال جاری در منطقه صفر مرزی سراوان مجروح شده بود، بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والامقام ساعت ۱۴ امروز در گلزار شهدای جزینک شهرستان زابل تشییع خواهد شد. گفتنی است در آن حادثه نبی الله نوری از بسیجیان طرح امنیت نیز به شهادت رسیده بود.
رویکرد بیطرفانه شبکههای عربی
درباره حوادث ایران و اردن!
خبر رسیده که، تفاوت نحوه پوشش اعتراضات ایران و اردن در شبکههای عربی سوژه انتقاد یک طنزپرداز عراقی شد. او با نشان دادن تصاویری از تظاهرات مردم اردن به تفاوت بازتاب آن در شبکههای عربی از جمله شبکه عراقی «التغییر» با روایتی که این شبکه از رویدادهای ایران میدهد، پرداخت. تصاویری که نشان میداد این شبکهها که حوادث اخیر ایران را در خبرها و برنامههای تحلیلی متعدد وبا ادعای کشته شدن دهها غیر نظامی و سرکوب خشم معترضان اغتشاشات ایران گزارش میکنند درباره اردن یا سکوت کردهاند یا ملک عبدالله دوم را شجاع و اسطوره دیپلماسی توصیف کرده و میگویند با حضور او همه چالشها قابل حل است و درباره تظاهرات اردن و شهروندان کشته شده در آن میگویند اینها دنبالهرو مزدور ایراناند! نگاه دقیق این مجری برنامه طنز تلویزیون عراق نشان میدهد که چطور جنگ ترکیبی علیه ایران از سوی سلطه رسانهای غرب خود را حتی به رسانههای مدعی مردمی بودن در کشورهای همسایه تحمیل کرده است.
دستگیری ۴ لیدر اصلی اغتشاش در «میدان انقلاب»
دست آخر اینکه، عاملان و لیدرهای اصلی ناامنی و دعوت به اغتشاش در میدان انقلاب تهران دستگیر شدند. به گزارش تسنیم، سازمان اطلاعات پلیس تهران در اطلاعیهای با اشاره به اینکه «دشمنان و ضدانقلاب با توطئهچینی و آتشافروزی و همچنین هدف قرار دادن امنیت عمومی مردم بهدنبال ایجاد ناامنی و آشوب در کشور هستند که در همین راستا فراخوانهایی با مضامین اعتراضی و بهمنظور ایجاد اغتشاش در حال شکلگیری بوده است»، تصریح کرد: «شناسایی عناصر اصلی اغتشاش و اخلالگران نظم عمومی که با سوء استفاده و موجسواری بر اعتراضات مردم در فراخوان 28 آذرماه اقدام به تخریب و آتش زدن اموال و اماکن عمومی و دولتی و سر دادن شعارهای هنجارشکنانه کرده بودند، در دستور کار سربازان گمنام امام زمان(عج) در سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ قرار گرفت و با تلاش شبانهروزی و با اشراف اطلاعاتی مأموران جانبرکف مرکز عملیات سازمان اطلاعات فاتب، روز گذشته
4 نفر از لیدرها و عاملان اصلی اغتشاشات در میدان انقلاب تهران دستگیر شدند.»
خبر اول اینکه، «ترکی جدعان» عضو ارشد ائتلاف «دوله القانون» در عراق، از پیام هشدارآمیز دولت فدرال عراق به چند گروهک کُرد تجزیهطلب در منطقه کردستان خبر داد. عضو ارشد ائتلاف دوله القانون روز گذشته در گفتوگو با وبگاه «بغداد الیوم» اظهار داشت: «دولت بغداد با نگرانی تشدید مشکلاتی که این احزاب و جریانهای مسلح مستقر در منطقه کردستان باعث آن هستند، زیر نظر دارد؛ گروههایی که خاک عراق را به میدان جنگ مسلحانه با برخی از کشورهای همسایه مبدل کردهاند.» ترکی جدعان در ادامه با بیان اینکه «این احزاب و جریانها عملاً فرایندهای امنیتی عراق را تحت الشعاع قرار میدهند،» خبر داد: «بغداد پیامی محرمانه و غیرعلنی برای برخی از این احزاب فرستاده مبنی بر اینکه در قبال آنچه رخ میدهد ساکت نخواهد ماند و حق حفظ حاکمیت [خود را] خواهد داشت.»به گفته جدعان، در پیامی که دولت عراق برای این گروهها ارسال کرده است، از این گروهکها خواسته شده مقرهای خود را تخلیه کنند و فعالیتهای خود را به خارج از مرزهای عراق منتقل کنند. او در ادامه تأکید کرد: «فضا دادن به این احزاب ممکن است به هرج و مرج و ناامنی شدید منطقه کردستان منجر شود. افزون بر این، [نص] قانون اساسی عراق در جلوگیری از هرگونه جریان یا حزبی که امنیت کشورهای همسایه را تحت الشعاع قرار دهد، روشن است.» خلع سلاح گروهکهای تجزیهطلب از جمله مطالبات ایران در قبال عراق بود که با روی کار آمدن شیاعالسودانی در عراق، وی به مسأله ورود کرد و به آن جامه عمل پوشانید. دولت مرکزی عراق در توافقاتی با دولت فدرال اقلیم شمال نسبت به در دست گرفتن مرزهای مشترک با ایران نیز اقدام کرد. این توافق پس از آن حاصل شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مواضع گروهکهای تروریستی را مورد حمله قرار داد.
«رادیو فردا» پس از پخت آش نذری، کربلایی هم شد!
خبر دیگر اینکه،رسانه فارسیزبان رادیو فردا وابسته به سرویس جاسوسی امریکا CIA با انتشار ویدیویی از یک زن که در بینالحرمین کربلای معلی شعار «زن، زندگی، آزادی» را کف دستانش نوشته است، واکنشهای بسیاری را برانگیخت. نکته جالب توجه این ویدیو آنجا بود که این فرد در سخنان خود ادعا میکند که همه جامعه مذهبی خواهان سقوط جمهوری اسلامی هستند و سپس به صورت مخفیانه از نوشته دست خود فیلم میگیرد! کاربران فضای مجازی با تمسخر این اقدام رسانه ضدایرانی رادیو فردا که خبرنگاران آن عمدتاً لائیک یا سکولار هستند و آن را در صفحات مجازی خود به راحتی عنوان میکنند، ناکامی رسانههای معاند در آشوبهای اخیر را علت این رفتارهای مزورانه عنوان کردند. رادیو فردا از جمله رسانههایی است که در ایام اربعین حسینی به صورت مستمر اخبار منفی از این تجمع تاریخی را منتشر میکرد و به هیچ عنوان از خیل عظیم جمعیت میلیونی زائران خبری منتشر نکرده بود. این رسانه ضدانقلاب پیش از این نیز در پستی اینستاگرامی نوشته بود که یک برانداز در کرمانشاه برای سقوط جمهوری اسلامی «آش نذری» درست کرده است!
حمله سلطنتطلبها به مرکز اسلامی در بیرمنگام
شنیدیم که، جمعی از طرفداران رژیم پهلوی ضمن حمل پرچمهای شیر و خورشید، با هجمه به یک مرکز اسلامی متعلق به شیعیان که در حال برگزاری مراسم عزاداری ایام فاطمیه(س) بودند، با ایجاد سر و صدا و سر دادن شعارهای ضددینی به دنبال ایجاد اخلال در این مراسم برآمدند. شیعیان حاضر در این مراسم نه تنها ایرانی بلکه شهروندان بسیاری از کشورهای اسلامی بودهاند. در تصاویر منتشر شده از این حادثه، عزاداران با حضور در مقابل مرکز فرهنگی خود، نسبت به این اقدام دیکتاتورمآبانه ضدانقلاب با سر دادن شعارهای مذهبی واکنش نشان دادند. پلیس بیرمنگام نیز صرفاً مانع حمله سلطنتطلبان شد و نسبت به اخلال به وجود آمده از سوی آنها، ممانعتی به عمل نیاورد.
شهادت یک بسیجی طرح امنیت در سراوان
با خبر شدیم که، یک بسیجی طرح امنیت منطقه صفر مرزی سراوان چهارماه پس از مجروح شدن به فیض شهادت نائل شد. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق، بسیجی طرح امنیت ناصر شهرکی که در تاریخ سوم مرداد ماه سال جاری در منطقه صفر مرزی سراوان مجروح شده بود، بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والامقام ساعت ۱۴ امروز در گلزار شهدای جزینک شهرستان زابل تشییع خواهد شد. گفتنی است در آن حادثه نبی الله نوری از بسیجیان طرح امنیت نیز به شهادت رسیده بود.
رویکرد بیطرفانه شبکههای عربی
درباره حوادث ایران و اردن!
خبر رسیده که، تفاوت نحوه پوشش اعتراضات ایران و اردن در شبکههای عربی سوژه انتقاد یک طنزپرداز عراقی شد. او با نشان دادن تصاویری از تظاهرات مردم اردن به تفاوت بازتاب آن در شبکههای عربی از جمله شبکه عراقی «التغییر» با روایتی که این شبکه از رویدادهای ایران میدهد، پرداخت. تصاویری که نشان میداد این شبکهها که حوادث اخیر ایران را در خبرها و برنامههای تحلیلی متعدد وبا ادعای کشته شدن دهها غیر نظامی و سرکوب خشم معترضان اغتشاشات ایران گزارش میکنند درباره اردن یا سکوت کردهاند یا ملک عبدالله دوم را شجاع و اسطوره دیپلماسی توصیف کرده و میگویند با حضور او همه چالشها قابل حل است و درباره تظاهرات اردن و شهروندان کشته شده در آن میگویند اینها دنبالهرو مزدور ایراناند! نگاه دقیق این مجری برنامه طنز تلویزیون عراق نشان میدهد که چطور جنگ ترکیبی علیه ایران از سوی سلطه رسانهای غرب خود را حتی به رسانههای مدعی مردمی بودن در کشورهای همسایه تحمیل کرده است.
دستگیری ۴ لیدر اصلی اغتشاش در «میدان انقلاب»
دست آخر اینکه، عاملان و لیدرهای اصلی ناامنی و دعوت به اغتشاش در میدان انقلاب تهران دستگیر شدند. به گزارش تسنیم، سازمان اطلاعات پلیس تهران در اطلاعیهای با اشاره به اینکه «دشمنان و ضدانقلاب با توطئهچینی و آتشافروزی و همچنین هدف قرار دادن امنیت عمومی مردم بهدنبال ایجاد ناامنی و آشوب در کشور هستند که در همین راستا فراخوانهایی با مضامین اعتراضی و بهمنظور ایجاد اغتشاش در حال شکلگیری بوده است»، تصریح کرد: «شناسایی عناصر اصلی اغتشاش و اخلالگران نظم عمومی که با سوء استفاده و موجسواری بر اعتراضات مردم در فراخوان 28 آذرماه اقدام به تخریب و آتش زدن اموال و اماکن عمومی و دولتی و سر دادن شعارهای هنجارشکنانه کرده بودند، در دستور کار سربازان گمنام امام زمان(عج) در سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ قرار گرفت و با تلاش شبانهروزی و با اشراف اطلاعاتی مأموران جانبرکف مرکز عملیات سازمان اطلاعات فاتب، روز گذشته
4 نفر از لیدرها و عاملان اصلی اغتشاشات در میدان انقلاب تهران دستگیر شدند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
پلیس پاریس در اوج خشونت
-
روسیه دهها فروند جنگنده سوخو-35 به ایران میدهد
-
تشکیل «شبکه یکپارچه موشکی» جبهه مقاومت با محوریت ایران
-
دیگه چه خبر؟
اخبارایران آنلاین