رهبری مجرمان زن را بخشیدند/ مجرمان زن با عفو مقام معظم رهبری به خانه‌هایشان برگشتند یا میزان محکومیت‌شان کم شد. سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که با موافقت مقام معظم رهبری با عفو 393 نفر زن ، این افراد آزاد شدند. حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای گفت:«در سال 94 به مناسبت‌های مختلف، اقداماتی برای عفو یا تخفیف مجازات مجرمین صورت گرفت که توسط ریاست قوه به مقام معظم رهبری پیشنهاد می‌شد که در این رابطه 393 نفر زن در سال 94 مشمول عفو شدند و رقمی بیش از این نیز مشمول تخفیف شدند.»




 خیابان‌ها به نام زنان شهید/ طبق آمار بیش از 4 هزار زن در دوران دفاع مقدس شهید شدند و قرار است خیابان‌هایی به نام آنها نامگذاری شود. این خبر را رئیس سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس اعلام کرد.مریم مجتهد زاده گفت:«پیشنهاد داده‌ایم برخی خیابان‌های شهر تهران به نام زنان شهیده نامگذاری شود و با پیگیری‌های صورت گرفته امیدواریم در هفته دفاع مقدس شاهد این اتفاق باشیم.»پیش از این پیشنهاد نامگذاری خیابان یا میدانی به نام زنان مقاوم خرمشهر به شورای شهر تهران داده شده بود اما هنوز درباره آن تصمیم‌گیری نشده است.




 چهره زنانه فقر/ با افزایش زنان سرپرست خانوار نگرانی‌ها بابت گسترش فقر بین زنان بیشتر شده است. تا جایی که رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) درباره زنانه شدن فقر در کشور هشدار داده است.سید پرویز فتاح گفته است:« یک میلیون نفر از افراد تحت پوشش این کمیته زنان سرپرست خانوار هستند و باید به مساله فقر زنان در کشور توجه جدی و اصولی شود.تدوین قوانینی همچون بیمه تامین اجتماعی اجباری در جهت پیشگیری از پیامدهای بعد از وقوع حوادث در مجلس ضروری است تا با وجود یک حادثه برای سرپرست خانواده، زندگی افراد دچار مشکل نشود.»



 کمک به ناباروران/ ناباروری یکی از علل عمده طلاق در سال‌های گذشته بوده و همین باعث شده دولت به فکر راهکارهایی برای حل این مشکل باشد. شهین دخت مولاوردی می‌گوید: «حدود20 درصد از زوج‌های جامعه نابارور و برای رفع مشکل ناباروری خود نیازمند حمایت هستند.حمایت از بیماران نابارور به شکل‌های گوناگون قابل انجام است.هزینه‌های درمان ناباروری گران است و دولت می‌تواند با همکاری وزارت بهداشت، سازمان تامین اجتماعی و سایر دستگاه‌های ذیربط به کمک زوج‌های نابارور بیاید و با تحت پوشش قرار دادن بیمه  بخشی از هزینه‌های درمان، این زوج‌ها را یاری کند.»


 

زن کیک را با دقت تقسیم کرد و مرد دست دراز کرد تا تکه‌ای بردارد. زن با لحنی تایید خواهانه گفت: «متوجه هستی چقدر خوشمزه است؟» و افزود: «موقع خوردن باید از نیروی خیال کمک بگیری، چشم‌ها را ببندی و طعمش را از روی بویش حس کنی. یک وقت فکر نکنی که این یک دستپخت معمولی است.» مرد گفت: «احتیاجی به این حرف‌ها نیست. واقعا نیست، چون خانه تو تنها جایی است که من متوجه تمام چیزهایی که می‌خورم هستم، در صورتی که هیچ جای دیگر این‌طور نیست. گمانم به این خاطر باشد که این همه وقت تک و تنها زندگی کرده‌ام و موقع غذا خوردن هم معمولا چیزی می‌خوانم ... یا به این خاطر که به غذا خوردن به عنوان غذا نگاه می‌کنم ... به عنوان چیزی که بعضی وقت‌ها هست ... برای اینکه بلعیده شود ... برای اینکه ... دیگر نباشد. خندید و پرسید: «یکه خوردی، نه؟»
«چه جور هم!»
«تازه این که چیزی نیست» فنجانش را کنار زد و تند و سریع شروع کرد به حرف زدن: «راستش، من هیچ جور زندگی بیرونی ندارم. مثلا نه اسم چیزها را بلدم- مثل اسم درخت‌ها و این جور چیزها- و نه هیچ وقت متوجه جاها یا اسباب و اثاثیه یا سر و وضع آدم‌ها می‌شوم. تمام اتاق‌ها به نظر من مثل همند، یک جایی هستند برای نشستن و کتاب خواندن یا حرف زدن ...» نگاهش در اتاق چرخی زد و روی زن ماند؛ بعد، خوشحال و شگفت‌زده خندید. به کسی می‌مانست که در قطار از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که هنوز هیچ نشده به پایان سفر رسیده است.
نام کتاب: آقای کبوتر و بانو/ نویسنده: کاترین منسفیلد/ مترجم: شیرین تعاونی (خالقی)/ناشر: چشمه


 

زنان پر از حس های لطیف و شاعرانه اند. چه مادر باشند، یا فرزند، خواهر باشند یا همسر.
مخاطبان، ایران بانو را شریک لحظه های دوست داشتنی تان کنید و ماندگارترین و تأثیرگذارترین خاطرات خود از نقش های زنانه تان را برای ما بفرستید. آثارتان را از طریق نشانی ایمیل iranbanoo@icpi.ir  بفرستید یا به نشانی تهران، خیابان خرمشهر، شماره 208،صندوق پستی 5388-15875، طبقه پنجم، ایران بانو، برای ما نامه بنویسید.  نظرات و پیشنهادهایتان را از طریق شماره تلفن 02184711145 با ما در میان بگذارید.

در میان مجتهدان ایران، نام چند زن می‌درخشد. یکی از آنها آمنه بیگم مجلسی است که هم به واسطه پدر و برادرش شهرت دارد و هم علم و اجتهاد خودش زبانزد بود.
آمنه خاتون یا آمنه بیگم مجلسی در حدود سال های 1033 تا1070 هجری قمری زندگی می‌کرد اما سال تولد و مرگش مشخص نیست. پدرش محمدتقی مجلسی و برادرش محمدباقر مجلسی، عالم شیعه در عصر صفویان بود. به واسطه همین خانواده عالم، آمنه بیگم هم تحصیل در علوم دینی و فقه شیعه را وقتی در خانه پدرش بود آغاز کرد و به سرعت پیش رفت و پس از آن تحصیلش را در خانه همسرش ادامه داد.محمدتقی مجلسی برای ازدواج آمنه، ملا محمدصالح مازندرانی را که از شاگردان خودش بود درنظر گرفت که مردی تهیدست ولی باتقوا و مورد احترام و علاقه و اعتماد پدر آمنه بیگم بود. وقتی آمنه بیگم از این پیشنهاد باخبر شد گفت: «فقر و تنگدستی عیب مردان نیست» و به این ترتیب موافقتش را با این ازدواج اعلام کرد.
آمنه بیگم به درجه اجتهاد رسید و همسرش با همه علم و فضلی که داشت در حل بعضی از مسائل علمی با او مباحثه و مذاکره می‌کرد.در اوقات فراغتش هم به دعاوی مردم می‌رسید و به پرسش‌ها و مشکلات دینی و اجتماعی آنان پاسخ می‌داد و گفته می‌شود که از محبوب‌ترین زنان دوران خودش بود.
از او به عنوان زنی پرهیزگار و مجتهد در تاریخ یاد شده و  آقا احمد بهبهانی او را «فاضله مقدسه مجتهده» نامیده و صاحب ریاض نیز درباره اش نوشته: «آمنه... فاضله عالمه صالحه متقیه است... شنیده‌ام همسرش با همه فضل و دانشی که دارد بعضی از مشکلات قواعد علامه حلی را از او استفسار می‌کند.»
آمنه بیگم و ملامحمد صالح مازندرانی 6 فرزند داشتند که آنها نیز در فقه شیعه تحصیل کرده و از عالمان دوران خودشان شدند. در واقع آمنه بیگم مادر فرزندان و مادربزرگ دهها مجتهد، مرجع تقلید و دانشمند بلندآوازه دینی است.مانند خاندان طباطبایی، بروجردی که مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی  از این خاندان است و خاندان شهرستانی (آل شهرستانی).
آمنه بیگم در اصفهان درگذشت و در مسجد جامع اصفهان نزدیک مدفن پدر و پدربزرگش دفن شد. البته بعضی ها به اشتباه نوشته اند که مدفن او در تخت فولاد اصفهان است اما  سید مصلح الدین مهدوی نوشته: «در تخت فولاد، قبر صاحب عنوان (آمنه بیگم) معروف نیست بلکه مظنون آن است که قبر مشارٌ‌الیها و خواهران‌شان در بقعه، یا حوالی مجلسی در جنب مسجد جامع اصفهان است