ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اسلام(ص): خلق، نانخور خدایند؛ از این رو، محبوبترینِ خلق در نزد خدا کسی است که به نانخوران خدا سودی برساند و خانوادهای را شادمان کند.
الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۶
الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۶
علی نصیریان: جشنواره تئاتر استانها امکانی است برای نمایش استعدادهای جوان
در اواسط دهه 30 که اداره هنرهای دراماتیک تأسیس شد و ما در آنجا جمع شدیم رفته رفته به تئاتر جوان شهرستان توجه شد. برای اولینبار یکی دو نفر از ما را بهمنظور کمکهای فنی و هنری به شیراز و اصفهان اعزام کردند. آنچه ما دریافتیم کمبود امکانات مادی و مهمتر از آن کمبود فرهنگ و اطلاعات فنی تئاتری از بازیگری تا کارگردانی و نویسندگی و طراحی صحنه و غیره بود. نه کتابی وجود داشت و نه معلمی آزموده، جوانان مستعد و مشتاق با تکیه به استعداد خودجوش خود با اطلاعاتی که از گوشه و کنار به دست آورده بودند کار میکردند و گهگاه کارهای درخور توجهی هم اجرا میکردند. در نتیجه به این فکر افتادیم که اولین قدم کمک به آنها مسأله آشنایی با مبانی و اصول تئاتر است تصمیم گرفتیم که از فارغ التحصیلان دو دانشکده تئاتر که در آن زمان در تهران وجود داشت برای ایجاد مراکز آموزش تئاتر در شهرستانها استفاده کنیم. در گوشه و کنار ایران در هر زمینهای استعدادهای درخشانی وجود دارد که متأسفانه شناخته نمیشود و به رشد و بروز نمیرسد. جشنواره تئاتر شهرستان امکانی است برای ارائه و نمایش خلاقیتها و استعدادهای جوان شهرستانها. امیدورام در دوره آخر که سی و سومین دوره جشنواره تئاتر شهرستان بعد از انقلاب است با تلاشها و کوششهای جوانان ثمرات پرباری برای آینده تئاتر ایران داشته باشد.
بخشی از پیام نصیریان به سی و سومین جشنواره تئاتر استانهای کشور
بخشی از پیام نصیریان به سی و سومین جشنواره تئاتر استانهای کشور
ایران درودی نقاش پیشکسوت ایران درگذشت
نقاشی آخر؛ وداع با مادر نقاشیهای ایران
گروه فرهنگی: «پدرم از کودکی به من آموخت هویتم به عنوان ایرانی مهمترین مسأله است و تا ابد باید این هویت را حفظ کنم. او مرا ایران نامید و به من گفت معنای این نام آزادی و آزادگی است و تا لحظهای که زندهام با عشق به ایران و مردمان این سرزمین قلم خواهم زد...»
این بخشی از صحبتهای بانو «ایران درودی» نقاش معاصر ایران در مراسم کلنگزنی موزهاش بود، مراسمی که شهریور ماه 95 با سالروز تولد این هنرمند نقاش همزمان بود اما افسوس که آرزوی بازگشایی «موزه ایران درودی» برای او هیچگاه بهبار ننشست و سرانجام صبح روز گذشته (جمعه 7 آبان ماه) پس از چند ماه مبارزه با بیماری درگذشت.
ایران درودی متولد 11 شهریورماه 1315 زاده شهر مشهد بود و علاقهاش به نقاشی به دوران کودکیاش برمیگردد و این شوق و علاقه موجب شد از همان دوران مدرسه در کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی شرکت کند؛ اما این آغاز راه بود و نگاه جدیتر او به هنر نقاشی «ایران درودی» را برانگیخت تا مدتزمانی جلای وطن کند تا آنکه سال ۱۹۵۴ در دانشکده بوزار پاریس به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت و از آن زمان تا سال ۱۹۵۸ در آموزشگاهها و دانشکدههای گوناگون همچون مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار)، مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای)، انستیتوی آر.سی.آی نیویورک (رشته تهیه و کارگردانی برنامههای تلویزیون) فعالیت داشت و پس از پایان تحصیلات با دستی پر به ایران بازگشت و نخستین نمایشگاه نقاشیاش را اردیبهشت ۱۳۳۹ در تالار فرهنگ تهران برگزار کرد. او طی این سالها، نمایشگاههای بسیاری چه در ایران و چه در خارج از ایران برگزار کرد و در واقع در بیش از ۶۳ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان، آثار خود را به دید عموم گذاشت. او در برنامه تلویزیونی «شوکران» درخصوص مهاجرت برخی هنرمندان از ایران و مشقت بسیاری که در بازگشت آثارش به ایران داشته گفته بود: «عاشق این سرزمین هستم برای اینکه اسمم ایران است. برای اینکه برای خودم وظیفهای قائل هستم و خواهم بود که بتوانم بهعنوان یک زن ایرانی و یک زن آزاده ایرانی، برای فرهنگ و هنر نقاشی شخص مؤثری باشم. بلد نیستم بنشینم و به کسی نقاشی یاد بدهم ولی میتوانم حسم را منتقل کنم. نقاشی شبیهسازی نیست، نقاشی بروز حس است ولی بستگی دارد این حس چطور و از چه آبشخوری نشأت بگیرد. آن پایهها و ریشههایش است که مهم است و ریشههای من در این سرزمین است...»
در سوگ بانوی نور
در پی درگذشت این هنرمند پیشکسوت عرصه نقاشی، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخشی از پیام خود آورده : «زندهیاد ایران درودی نقاش صاحب سبک و کارگردانی که بیش از۶۰ سال درعرصه هنر معاصر ایران فعالیت داشت. ایشان از پیشگامان نقاشی بودند که هنر معاصر مدیون و مرهون زحمتها و تلاشهای بیوقفه اوست. «ایران درودی» مادر نورهای پنهان نقاشیها، با سر انگشت قلم موی خود بازی نورها و رنگها را در هنرش ترسیم میکرد. درگذشت این بانوی نقاش، کارگردان، نویسنده و استاد برجسته دانشگاه را به خیل دوستداران خانواده محترم و جامعه هنری کشور تسلیت میگویم. نقاشیهای ایران درودی هرگز از روح و جان پاک نمیشوند، یادشان چون نام و آثارشان جاوید باد.»
هادی مظفری، مدیرکل اداره هنرهای تجسمی هم در پیامی در سوگ درودی نوشته که در بخشی از آن آمده: «ایران درودی هنرمندی در سطح جهانی بوده و خواهد بود و تلاش و پشتکار و نگاه الهی او به زندگی و نقاشی که مدام در گفتهها و نوشتههایش به آن اشاره میکرد، سبک و مکتبی خاص را در نقاشی ایرانی رقم زد که منحصر به خود او بود.»
این بخشی از صحبتهای بانو «ایران درودی» نقاش معاصر ایران در مراسم کلنگزنی موزهاش بود، مراسمی که شهریور ماه 95 با سالروز تولد این هنرمند نقاش همزمان بود اما افسوس که آرزوی بازگشایی «موزه ایران درودی» برای او هیچگاه بهبار ننشست و سرانجام صبح روز گذشته (جمعه 7 آبان ماه) پس از چند ماه مبارزه با بیماری درگذشت.
ایران درودی متولد 11 شهریورماه 1315 زاده شهر مشهد بود و علاقهاش به نقاشی به دوران کودکیاش برمیگردد و این شوق و علاقه موجب شد از همان دوران مدرسه در کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی شرکت کند؛ اما این آغاز راه بود و نگاه جدیتر او به هنر نقاشی «ایران درودی» را برانگیخت تا مدتزمانی جلای وطن کند تا آنکه سال ۱۹۵۴ در دانشکده بوزار پاریس به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت و از آن زمان تا سال ۱۹۵۸ در آموزشگاهها و دانشکدههای گوناگون همچون مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار)، مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای)، انستیتوی آر.سی.آی نیویورک (رشته تهیه و کارگردانی برنامههای تلویزیون) فعالیت داشت و پس از پایان تحصیلات با دستی پر به ایران بازگشت و نخستین نمایشگاه نقاشیاش را اردیبهشت ۱۳۳۹ در تالار فرهنگ تهران برگزار کرد. او طی این سالها، نمایشگاههای بسیاری چه در ایران و چه در خارج از ایران برگزار کرد و در واقع در بیش از ۶۳ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان، آثار خود را به دید عموم گذاشت. او در برنامه تلویزیونی «شوکران» درخصوص مهاجرت برخی هنرمندان از ایران و مشقت بسیاری که در بازگشت آثارش به ایران داشته گفته بود: «عاشق این سرزمین هستم برای اینکه اسمم ایران است. برای اینکه برای خودم وظیفهای قائل هستم و خواهم بود که بتوانم بهعنوان یک زن ایرانی و یک زن آزاده ایرانی، برای فرهنگ و هنر نقاشی شخص مؤثری باشم. بلد نیستم بنشینم و به کسی نقاشی یاد بدهم ولی میتوانم حسم را منتقل کنم. نقاشی شبیهسازی نیست، نقاشی بروز حس است ولی بستگی دارد این حس چطور و از چه آبشخوری نشأت بگیرد. آن پایهها و ریشههایش است که مهم است و ریشههای من در این سرزمین است...»
در سوگ بانوی نور
در پی درگذشت این هنرمند پیشکسوت عرصه نقاشی، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخشی از پیام خود آورده : «زندهیاد ایران درودی نقاش صاحب سبک و کارگردانی که بیش از۶۰ سال درعرصه هنر معاصر ایران فعالیت داشت. ایشان از پیشگامان نقاشی بودند که هنر معاصر مدیون و مرهون زحمتها و تلاشهای بیوقفه اوست. «ایران درودی» مادر نورهای پنهان نقاشیها، با سر انگشت قلم موی خود بازی نورها و رنگها را در هنرش ترسیم میکرد. درگذشت این بانوی نقاش، کارگردان، نویسنده و استاد برجسته دانشگاه را به خیل دوستداران خانواده محترم و جامعه هنری کشور تسلیت میگویم. نقاشیهای ایران درودی هرگز از روح و جان پاک نمیشوند، یادشان چون نام و آثارشان جاوید باد.»
هادی مظفری، مدیرکل اداره هنرهای تجسمی هم در پیامی در سوگ درودی نوشته که در بخشی از آن آمده: «ایران درودی هنرمندی در سطح جهانی بوده و خواهد بود و تلاش و پشتکار و نگاه الهی او به زندگی و نقاشی که مدام در گفتهها و نوشتههایش به آن اشاره میکرد، سبک و مکتبی خاص را در نقاشی ایرانی رقم زد که منحصر به خود او بود.»
نگاهی به «حوض خون»، کتابی که مورد تحسین رهبر معظم انقلاب قرار گرفت
ادای دین به مجاهدتهای زنان اندیمشکی
«حوض خون» نوشته «فاطمه سادات میرعالی» روایتی است از مجاهدتهای زنان اندیمشکی، کتابی درباره جنگ تحمیلی که مورد تحسین رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته است.
تحسین مقام معظم رهبری
آن طور که در صفحه پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای آمده، رهبرانقلاب چندی قبل در دیدار با دستاندرکاران برگزاری کنگره شهدای استان زنجان با اشاره به کتاب «حوض خون»، بیان کرده بودند: «من اخیراً یک کتابی خواندم به نام حوض خون ؛البتّه من در اهواز دیده بودم، خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.» «حوض خون» روایتی از زنان اندیمشکی از رختشویی در دوران جنگ تحمیلی است که با تدوین و نگارش «فاطمه سادات میرعالی» بهتازگی توسط انتشارات «راهیار» منتشر شده است. نکته قابل توجه که این کتاب را از دیگر نوشتههای حوزه دفاع مقدس جدا میکند روایت ماجرا از دریچه نگاه افراد مختلف است، «حوض خون» خاطراتی است که از بیان 64 نفر از این زنان میخوانید.
فاطمهسادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی از جمله این زنان هستند که درباره فعالیتشان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع مقدس دست به روایت خاطرات و ماجراهایی میزنند. در بخشی از کتاب تصاویری از راویان این کتاب، فعالیتهای آنان در سالهای دفاع مقدس، شهدای منتسب به آنها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رختشویی البسه رزمندگان هم آمده است. همان طور که در بخشی از گفتوگوی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR با نویسنده این کتاب هم آمده، اندیمشک یکی از شهرهای مهم استان خوزستان در زمان جنگ تحمیلی است. در همان روزهای اول جنگ، دشمن خودش را به چند کیلومتری مرکز شهر رساند و قصدش این بود تا با تصرف اندیمشک که دروازه ورودی خوزستان است، به صورت کامل این استان را از ایران جدا کند و تحت کنترل درآورد هرچند که با مقاومت مردم، این تصمیم
ناکام ماند.
اثری خواندنی در تاریخ شفاهی
مردم اندیمشک از همان روزهای اول در کنار ارتش به دفاع از شهر پرداختند و با هر آنچه در اختیار داشتند مقاومت کردند. این رشادتها و مجاهدتهای مردم در هیچ جا ثبت و ضبط نشده و به نظر میرسد نقش اندیمشک در تاریخ دفاع مقدس بهصورت کامل بیان نشده است. آن گونه که نویسنده کتاب تأکید کرده وی در دوران دانشگاه به واسطه فعالیت در بسیج دانشجویی بارها با همراهی جمعی از دانشجویان به دیدارخانوادههای شهدا و ایثارگران اندیمشک رفته و پای صحبت آنان نشسته بوده، به گفته «میرعالی» اما آن زمان درباره بسیاری از رویدادهای زمان جنگ و افرادی که در آن زمان نقشهای مختلفی داشتند و برخی هنوز هم در بین ما هستند، خبر و اطلاعات دقیقی در دست نداشتهاند. نویسنده این کتاب از سال 93 وارد کارهای پژوهشی در حوزه انقلاب و دفاع مقدس میشود، همان سال طی برپایی دومین کنگره سرداران و یک هزار شهید شهرستان اندیمشک، کار اسکن و دیجیتال کردن اسناد را برعهده میگیرد و چندین ماه پی در پی سر و کار داشتن با این اسناد زمینهساز تألیف این کتاب میشود.
«حوض خون» سومین عنوان از مجموعه «پشتیبانی جنگ» و چهارمین عنوان مجموعه «زنان انقلاب» است که از سوی انتشارات «راهیار» منتشر شده؛ این کتاب برای عموم علاقهمندان به تاریخ شفاهی اثری خواندنی است.
تحسین مقام معظم رهبری
آن طور که در صفحه پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای آمده، رهبرانقلاب چندی قبل در دیدار با دستاندرکاران برگزاری کنگره شهدای استان زنجان با اشاره به کتاب «حوض خون»، بیان کرده بودند: «من اخیراً یک کتابی خواندم به نام حوض خون ؛البتّه من در اهواز دیده بودم، خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.» «حوض خون» روایتی از زنان اندیمشکی از رختشویی در دوران جنگ تحمیلی است که با تدوین و نگارش «فاطمه سادات میرعالی» بهتازگی توسط انتشارات «راهیار» منتشر شده است. نکته قابل توجه که این کتاب را از دیگر نوشتههای حوزه دفاع مقدس جدا میکند روایت ماجرا از دریچه نگاه افراد مختلف است، «حوض خون» خاطراتی است که از بیان 64 نفر از این زنان میخوانید.
فاطمهسادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی از جمله این زنان هستند که درباره فعالیتشان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع مقدس دست به روایت خاطرات و ماجراهایی میزنند. در بخشی از کتاب تصاویری از راویان این کتاب، فعالیتهای آنان در سالهای دفاع مقدس، شهدای منتسب به آنها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رختشویی البسه رزمندگان هم آمده است. همان طور که در بخشی از گفتوگوی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR با نویسنده این کتاب هم آمده، اندیمشک یکی از شهرهای مهم استان خوزستان در زمان جنگ تحمیلی است. در همان روزهای اول جنگ، دشمن خودش را به چند کیلومتری مرکز شهر رساند و قصدش این بود تا با تصرف اندیمشک که دروازه ورودی خوزستان است، به صورت کامل این استان را از ایران جدا کند و تحت کنترل درآورد هرچند که با مقاومت مردم، این تصمیم
ناکام ماند.
اثری خواندنی در تاریخ شفاهی
مردم اندیمشک از همان روزهای اول در کنار ارتش به دفاع از شهر پرداختند و با هر آنچه در اختیار داشتند مقاومت کردند. این رشادتها و مجاهدتهای مردم در هیچ جا ثبت و ضبط نشده و به نظر میرسد نقش اندیمشک در تاریخ دفاع مقدس بهصورت کامل بیان نشده است. آن گونه که نویسنده کتاب تأکید کرده وی در دوران دانشگاه به واسطه فعالیت در بسیج دانشجویی بارها با همراهی جمعی از دانشجویان به دیدارخانوادههای شهدا و ایثارگران اندیمشک رفته و پای صحبت آنان نشسته بوده، به گفته «میرعالی» اما آن زمان درباره بسیاری از رویدادهای زمان جنگ و افرادی که در آن زمان نقشهای مختلفی داشتند و برخی هنوز هم در بین ما هستند، خبر و اطلاعات دقیقی در دست نداشتهاند. نویسنده این کتاب از سال 93 وارد کارهای پژوهشی در حوزه انقلاب و دفاع مقدس میشود، همان سال طی برپایی دومین کنگره سرداران و یک هزار شهید شهرستان اندیمشک، کار اسکن و دیجیتال کردن اسناد را برعهده میگیرد و چندین ماه پی در پی سر و کار داشتن با این اسناد زمینهساز تألیف این کتاب میشود.
«حوض خون» سومین عنوان از مجموعه «پشتیبانی جنگ» و چهارمین عنوان مجموعه «زنان انقلاب» است که از سوی انتشارات «راهیار» منتشر شده؛ این کتاب برای عموم علاقهمندان به تاریخ شفاهی اثری خواندنی است.
شرقی و عارف مسلک
احمد خلیلیفرد نقاش و استاد دانشگاه
زندهیاد «ایران درودی» یک نقاش معمولی نبود، بیهیچ اغراقی گنجینه بود، گنجینهای گرانبها برای هنرهای تجسمی سرزمینمان که متأسفانه او را از دست دادیم. هرچند که مرگ اتفاقی گریزناپذیر و راهی است که خواه ناخواه همه ما در آن قدم میگذاریم. با این حال رفتن آدمها با یکدیگر تفاوت دارد؛ بسیاری از ما میآییم و میرویم بیآنکه هیچ اتفاقی رخ بدهد؛ اما برخی میآیند، تأثیر میگذارند، میسازند، ویران میکنند و از نو خلق میکنند. اینها چه از جهت آثاری که به یادگار میگذارند و چه از دریچه اخلاق، آمدن و رفتنی متفاوت از دیگر هنرمندان دارند.
ایران درودی هم یکی از همینها بود؛ شاید بیست سالی میشد که درگیر بیماری سرطان بود اما هرگز گلایه یا ناله نکرد. تنها یک مرتبه، در تمام این سالها شنیدم که به این بیست سال اشاره کرد، جملهاش را دقیق به خاطر ندارم اما مضمونش این میشد که بیست سال گذشته، درخشانترین دوران زندگی حرفهایاش در عرصه هنر بوده است. این چنین نگاهی به شرایط و دشواریهای زندگی از عهده یک عارف مسلک برمیآید. نگاه استاد درودی به زندگی و مرگ بههیچوجه سطحی نبود، او به معنای واقعی یک هنرمند با نگاهی برآمده از تفکرات شرقی بود. حدود هفده- هجده سال قبل، دوره دانشجویی خدمت ایشان رفتم، آن چند ساعت برای من در حکم یک سال تحصیل دانشگاهی بود. درباره زندهیاد درودی نمیتوان در این مجال اندک به نکات چندانی اشاره کرد، با این حال نگاهی به آثار به جای مانده از او گویای مسأله مهمی است؛ استاد به همان اندازه که در خلق آثارش به واقعیت توجه داشت از حقیقت هم غفلت نمیکرد. این در شرایطی است که آثار اغلب اهالی هنر تنها انعکاسی از واقعیت است و برای به تصویر کشیدن حقیقت به درکی فراتر از آنچه اغلب به آن دست پیدا میکنند نیاز است. دنیایی که در خلال آثار زندهیاد درودی پیش روی ما قرار گرفته درک ویژهای از حقیقت را شامل میشود. درباره این هنرمند نکته دیگری هم هست که نمیتوان از آن صرف نظر کرد؛ او بهرغم ابتلا به شرایط دشوار جسمانی و درگیری با بیماری نفسگیرش تا زمانی که قادر به قلم در دست گرفتن بود دست از کار نکشید. جالب اینجاست که اغلب هم کارهایی در حجم بزرگ را شروع میکرد و هراسی از میزان زحمتی که باید متقبل میشد نداشت. خود من، حالا که چند سالی است درگیر بیماری شدهام، گاهی که تصمیم به انجام کاری در قطع بزرگ میگیرم به خودم نهیب میزنم که «احمد! به خانم درودی فکر کن. سالها بیمار بود اما هرگز جسارت خود را از دست نداد.» این درس بزرگی برای همه ما اهالی هنر، و چه بسا که برای انسان امروز است؛ اینکه تحت هیچ شرایطی دست از زندگی و علاقهمندیها و حتی وظایف خود نکشیم. استاد درودی از منظر خصایل اخلاقی هم انسانی نمونه، برخوردار از تواضعی خاص و مثالزدنی بود. درگذشت این هنرمند پیشکسوت را به عموم جامعه نقاشان و اهالی هنرهای تجسمی تسلیت میگویم، امیدوارم روح ایشان در آرامشی ابدی آرام بگیرد.
هنرمندان در فضای مجازی
این روزها بخش مهمی از مطالب صفحات مجازی اهالی فرهنگ و هنر به اتفاقات تازه و خوبی تعلق دارند که با علاقهمندان به اشتراک میگذارند؛ از واکنشها به آغاز اکران فیلم سینمایی قهرمان گرفته تا اطلاع درباره مراحل ساخت فیلمهای شبکه نمایش خانگی و حتی تازههای نشر و آلبومهای موسیقی جدید.
تصویر ایران درودی، هنرمند نقاش که صبح روز گذشته (7 آبان) درگذشت به همراه دلنوشتههایی برای او، پست مشترک اغلب هنرمندان در فضای مجازی بود. بانوی نور به نور پیوست؛ تیتر مشترک و تابلوی «بودن یا نبودن» او تصویر بازنشر شده اغلب این یادداشتها بود. تینا پاکروان، کارگردان سینما در مطلبی با همین عنوان نوشت: «تکرار نشدنیها وقتی میروند تکهای از قلب ما را با خود میبرند، تکهای از هویت ما را، تکهای از اعتبار سرزمین ما را. شما بانوی نور بودین. نو را ثبت کردین و به نور مطلق پیوستین. شما همانطور که نگاهتان بود، تا لحظه آخر بودن، عاشقانه زندگی کردین و برای عشق و نور جنگیدین» هوشنگ گلمکانی منتقد قدیمی سینما از خاطره یک مصاحبه و زندگینامه خواندنی درودی نوشت: «زندگینامه غیرمتعارف و خواندنیاش، «در فاصله دو نقطه» حتی بیش از جادوی رنگ و نور و تابلوهایش شیفتهام کرده بود و در تماسها و دیدارهای گاه و بیگاه هم دریافتم که در عین شهرت و اعتبار هنری و به تعبیری توانگری، چه فروتنی و مناعت طبعی دارد و چه شوری برای زندگی، حتی در سالهای اخیر که چارهای جز استفاده از صندلی چرخدار نداشت.» هایده صفییاری تدوینگر شناخته شده با عبارت «همیشه الهام بخش» از او یاد کرد و با انتشار عکس فخرالدین فخرالدینی از ایران درودی، بخشی از گفتههای او در باره عشق را بازنشر کرد. «عاشق ایران بود و عاشق ایران ماند و با عشق ایران رفت.» این عبارات بخشی از نوشته اسدالله امرایی نویسنده و مترجم در باره درودی بود. لیلی گلستان مترجم و گالریدار هم با این صفات از او یاد کرد: «زن بزرگی بود. شجاع. هنرمند. مثبت. رک و راست». مونا زندی، ماهایا پطروسیان، شبنم مقدمی، پانتهآ بهرام، بهنوش طباطبایی، نیکی کریمی، سعید آقاخانی، عاطفه رضوی، گوهر خیراندیش، بهمن فرمانآرا، صبا علیزاده، کیهان کلهر، آوا مشکاتیان، تهمینه میلانی، و ... از جمله هنرمندانی هستند که در فضای مجازی درگذشت ایران درودی را تسلیت گفتند.
بابک کریمی که علاوه بر تدوین و بازیگری، زیرنویس و دوبله فیلمهای ایرانی به زبان ایتالیایی را انجام میدهد، همزمان با اکران فیلم «قهرمان» از آماده شدن ترجمه ایتالیایی تازهترین ساخته اصغر فرهادی خبر داده است: «یکی از فعالیتهای سینمایی که از سال 1991 تا به امروز در کنار فعالیت تدوین و حالا بازیگری، با لذت انجام میدم، نوشتن دیالوگهای ایتالیایی فیلمهای ایرانی برای زیرنویس و یا دوبله هستش . زیر درختان زیتون، طعم گیلاس، جدایی نادر از سیمین، گذشته، فروشنده، فقط چند مثال هستند. خیلی وقتها جای بعضی از کاراکترها صداپیشگی کردم. دیروز ترجمه دیالوگهای فیلم «قهرمان» تمام شد و چند روز دیگه وارد مرحله ضبط خواهد شد. »
هاتف علیمردانی کارگردان سینما در تازهترین پست اینستاگرامیاش از شروع اکران فیلم «ستاره بازی» با حضور عوامل فیلم در سینماهای امریکا خبر داده است. در فیلم «ستاره بازی» که درباره بحرانهای پس از مهاجرت است مایکل مدسن، شبنم مقدمی، فرهاد اصلانی و ملیسا ذاکری ایفای نقش کردهاند. از این فیلم در سیونهمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.
غزل شاکری با انتشار عکسی از پشت صحنه «بابا عزیز» از مادرش زندهیاد فرشته طائرپور یاد کرده است. «بابا عزیز» محصول مشترک ایران، فرانسه و تونس بود و زنده یاد طائرپور مدیریت اجرایی این پروژه را بر عهده داشت.
دانش اقباشاوی کارگردان سینما که اغلب پیشنهادات فرهنگی در پستهای اینستاگرامیاش دارد تماشای فیلم سینمایی «جادوگر بلر» را توصیه کرده است. او در باره خاطره تماشای این فیلم نوشته است: « بیست سال پیش؛ با اینکه به ژانر وحشت علاقهای نداشتم، اما با خواندن مقالهای ، مشتاق شدم تا فیلم سینمایی «جادوگر بلر» را ببینم. آن موقع فیلم برایم، بسیار باور پذیر، جذاب و تأثیرگذار بود . بار دوم که فیلم را سال پیش دیدم ؛هنوز هم برایم باورپذیر و جذاب بود؛ البته این بار دریافتم که داستان فیلم لاغر است. اما دیدن این فیلم را پیشنهاد میدهم ؛ مخصوصاً برای آنان که میتوانند با سرمایه های کوچک و ایدههای جذاب، فیلمهای شجاعانه و جالب بسازند.»
سید احمد میرزاده، شاعر، خبر برگزیده شدن کتابش « کبوترها و آهوها» در اولین جشنواره کتاب سال دینی کودک و نوجوان را منتشر کرده است. مراسم اختتامیه اولین جشنواره کتاب سال دینی کودک و نوجوان عصر چهارشنبه ۵ آبان توسط انجمن ترویج زبان و ادب فارسی به صورت مجازی برگزار شد.
فرهاد حسن زاده نویسنده و شاعر، برنده دو دوره لوح سپاس جایزه هانس کریستین اندرسن و نامزد 4 دوره جایزه آسترید لیندگرن، با بازنشر پست اینستاگرامی هاله قربانی (تصویرگر) از آماده به چاپ شدن کتاب تازهاش خبر داده است. این اثر که هنوز عنوان آن رسانهای نشده است قرار است به زودی از نشر کتاب چ وارد بازار کتاب شود.
تصویر ایران درودی، هنرمند نقاش که صبح روز گذشته (7 آبان) درگذشت به همراه دلنوشتههایی برای او، پست مشترک اغلب هنرمندان در فضای مجازی بود. بانوی نور به نور پیوست؛ تیتر مشترک و تابلوی «بودن یا نبودن» او تصویر بازنشر شده اغلب این یادداشتها بود. تینا پاکروان، کارگردان سینما در مطلبی با همین عنوان نوشت: «تکرار نشدنیها وقتی میروند تکهای از قلب ما را با خود میبرند، تکهای از هویت ما را، تکهای از اعتبار سرزمین ما را. شما بانوی نور بودین. نو را ثبت کردین و به نور مطلق پیوستین. شما همانطور که نگاهتان بود، تا لحظه آخر بودن، عاشقانه زندگی کردین و برای عشق و نور جنگیدین» هوشنگ گلمکانی منتقد قدیمی سینما از خاطره یک مصاحبه و زندگینامه خواندنی درودی نوشت: «زندگینامه غیرمتعارف و خواندنیاش، «در فاصله دو نقطه» حتی بیش از جادوی رنگ و نور و تابلوهایش شیفتهام کرده بود و در تماسها و دیدارهای گاه و بیگاه هم دریافتم که در عین شهرت و اعتبار هنری و به تعبیری توانگری، چه فروتنی و مناعت طبعی دارد و چه شوری برای زندگی، حتی در سالهای اخیر که چارهای جز استفاده از صندلی چرخدار نداشت.» هایده صفییاری تدوینگر شناخته شده با عبارت «همیشه الهام بخش» از او یاد کرد و با انتشار عکس فخرالدین فخرالدینی از ایران درودی، بخشی از گفتههای او در باره عشق را بازنشر کرد. «عاشق ایران بود و عاشق ایران ماند و با عشق ایران رفت.» این عبارات بخشی از نوشته اسدالله امرایی نویسنده و مترجم در باره درودی بود. لیلی گلستان مترجم و گالریدار هم با این صفات از او یاد کرد: «زن بزرگی بود. شجاع. هنرمند. مثبت. رک و راست». مونا زندی، ماهایا پطروسیان، شبنم مقدمی، پانتهآ بهرام، بهنوش طباطبایی، نیکی کریمی، سعید آقاخانی، عاطفه رضوی، گوهر خیراندیش، بهمن فرمانآرا، صبا علیزاده، کیهان کلهر، آوا مشکاتیان، تهمینه میلانی، و ... از جمله هنرمندانی هستند که در فضای مجازی درگذشت ایران درودی را تسلیت گفتند.
بابک کریمی که علاوه بر تدوین و بازیگری، زیرنویس و دوبله فیلمهای ایرانی به زبان ایتالیایی را انجام میدهد، همزمان با اکران فیلم «قهرمان» از آماده شدن ترجمه ایتالیایی تازهترین ساخته اصغر فرهادی خبر داده است: «یکی از فعالیتهای سینمایی که از سال 1991 تا به امروز در کنار فعالیت تدوین و حالا بازیگری، با لذت انجام میدم، نوشتن دیالوگهای ایتالیایی فیلمهای ایرانی برای زیرنویس و یا دوبله هستش . زیر درختان زیتون، طعم گیلاس، جدایی نادر از سیمین، گذشته، فروشنده، فقط چند مثال هستند. خیلی وقتها جای بعضی از کاراکترها صداپیشگی کردم. دیروز ترجمه دیالوگهای فیلم «قهرمان» تمام شد و چند روز دیگه وارد مرحله ضبط خواهد شد. »
هاتف علیمردانی کارگردان سینما در تازهترین پست اینستاگرامیاش از شروع اکران فیلم «ستاره بازی» با حضور عوامل فیلم در سینماهای امریکا خبر داده است. در فیلم «ستاره بازی» که درباره بحرانهای پس از مهاجرت است مایکل مدسن، شبنم مقدمی، فرهاد اصلانی و ملیسا ذاکری ایفای نقش کردهاند. از این فیلم در سیونهمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.
غزل شاکری با انتشار عکسی از پشت صحنه «بابا عزیز» از مادرش زندهیاد فرشته طائرپور یاد کرده است. «بابا عزیز» محصول مشترک ایران، فرانسه و تونس بود و زنده یاد طائرپور مدیریت اجرایی این پروژه را بر عهده داشت.
دانش اقباشاوی کارگردان سینما که اغلب پیشنهادات فرهنگی در پستهای اینستاگرامیاش دارد تماشای فیلم سینمایی «جادوگر بلر» را توصیه کرده است. او در باره خاطره تماشای این فیلم نوشته است: « بیست سال پیش؛ با اینکه به ژانر وحشت علاقهای نداشتم، اما با خواندن مقالهای ، مشتاق شدم تا فیلم سینمایی «جادوگر بلر» را ببینم. آن موقع فیلم برایم، بسیار باور پذیر، جذاب و تأثیرگذار بود . بار دوم که فیلم را سال پیش دیدم ؛هنوز هم برایم باورپذیر و جذاب بود؛ البته این بار دریافتم که داستان فیلم لاغر است. اما دیدن این فیلم را پیشنهاد میدهم ؛ مخصوصاً برای آنان که میتوانند با سرمایه های کوچک و ایدههای جذاب، فیلمهای شجاعانه و جالب بسازند.»
سید احمد میرزاده، شاعر، خبر برگزیده شدن کتابش « کبوترها و آهوها» در اولین جشنواره کتاب سال دینی کودک و نوجوان را منتشر کرده است. مراسم اختتامیه اولین جشنواره کتاب سال دینی کودک و نوجوان عصر چهارشنبه ۵ آبان توسط انجمن ترویج زبان و ادب فارسی به صورت مجازی برگزار شد.
فرهاد حسن زاده نویسنده و شاعر، برنده دو دوره لوح سپاس جایزه هانس کریستین اندرسن و نامزد 4 دوره جایزه آسترید لیندگرن، با بازنشر پست اینستاگرامی هاله قربانی (تصویرگر) از آماده به چاپ شدن کتاب تازهاش خبر داده است. این اثر که هنوز عنوان آن رسانهای نشده است قرار است به زودی از نشر کتاب چ وارد بازار کتاب شود.
هنرمندی منحصر به فرد
حسین محجوبی
نقاش و معمار معاصر ایرانی
خانم ایران درودی را از سالها قبل میشناختم، سالهای قبل از انقلاب بود؛ به یاد دارم اولین نمایشگاهی هم که برگزار کرد در همان برهه از زمان بود و آثارش را که تقریباً شامل سبکهای مختلف نقاشی بود در تالار فرهنگ تهران به منصه ظهور گذاشت. البته هنر او تنها به نقاشی خلاصه نمیشد و علاوه بر تبحر بسیار در هنر نقاشی، به حوزه شعر و ادبیات هم آشنا و مسلط بود و همچنین مقالههای بسیاری در مطبوعات از او به چاپ رسیده است. در واقع ارتباط شعر و نقاشی در ترسیم هنر زیبای او بیتأثیر نبوده و در اغلب تابلوهایش ردپای شعر و ادبیات دیده میشد و طی سالها فعالیتش در این عرصه عاشقانه در این مسیر قدم برداشت و توانست آثاری بزرگ خلق کند، آثاری که بیانگر نگاه و تفکرش به این هنر بود و البته به لحاظ فرهنگسازی هم هنرمند کمنظیری بود و توانست سبکی منحصر به فرد از خود برجای بگذارد.
نقاش و معمار معاصر ایرانی
خانم ایران درودی را از سالها قبل میشناختم، سالهای قبل از انقلاب بود؛ به یاد دارم اولین نمایشگاهی هم که برگزار کرد در همان برهه از زمان بود و آثارش را که تقریباً شامل سبکهای مختلف نقاشی بود در تالار فرهنگ تهران به منصه ظهور گذاشت. البته هنر او تنها به نقاشی خلاصه نمیشد و علاوه بر تبحر بسیار در هنر نقاشی، به حوزه شعر و ادبیات هم آشنا و مسلط بود و همچنین مقالههای بسیاری در مطبوعات از او به چاپ رسیده است. در واقع ارتباط شعر و نقاشی در ترسیم هنر زیبای او بیتأثیر نبوده و در اغلب تابلوهایش ردپای شعر و ادبیات دیده میشد و طی سالها فعالیتش در این عرصه عاشقانه در این مسیر قدم برداشت و توانست آثاری بزرگ خلق کند، آثاری که بیانگر نگاه و تفکرش به این هنر بود و البته به لحاظ فرهنگسازی هم هنرمند کمنظیری بود و توانست سبکی منحصر به فرد از خود برجای بگذارد.
قلب ایران خانم برای ایران میتپید
پوران درخشنده
فیلمساز
فارغ از هنرمند نقاشی که جایگاه درخور توجهی در میان نقاشان دنیا دارد، با درگذشت ایران درودی انسانی ارزشمند را از دست دادیم. کسی که عاشق مردم کشورش بود. مردم ایران را میراثدار تمام سرمایههایش میدانست. خواستهاش این بود که تمام آثار هنریاش برای مردم باشد و به همین منظور برای تأسیس بنیاد ایران درودی تلاش کرد. نمیخواست آثارش را به فروش بگذارد. آنها را به خاطر مردم خلق کرده بود و باورش این بود که صاحبان این آثار مردم هستند. درک و شناخت درستی از مردم داشت و عشقاش به ایران واقعی بود. با وجود پیشنهادهای بسیاری که برای زندگی و کار در خارج از کشور داشت، در ایران ماند. میگفت من ایران و همین مردمانش را دوست دارم. از عشق او به ایران ساعتها میشود سخن گفت و حق مطلب را ادا نکرد. ویژگیهای اخلاقی و تعهد او در وصف نمیگنجد. عاشق زندگی بود و همه چیز زندگی برایش جدی بود. با عشق کار میکرد و خستگیناپذیر در پی تغییر و رسیدن به شرایط مطلوب زندگی بود. از دست دادن چنین هنرمندی جبرانناپذیر و مایه دریغ و افسوس است. هنر معاصر ایران برای همیشه مدیون ایران دروی خواهد بود؛ مدیون هنرمندی که از جنس نور بود و به نور پیوست.
فیلمساز
فارغ از هنرمند نقاشی که جایگاه درخور توجهی در میان نقاشان دنیا دارد، با درگذشت ایران درودی انسانی ارزشمند را از دست دادیم. کسی که عاشق مردم کشورش بود. مردم ایران را میراثدار تمام سرمایههایش میدانست. خواستهاش این بود که تمام آثار هنریاش برای مردم باشد و به همین منظور برای تأسیس بنیاد ایران درودی تلاش کرد. نمیخواست آثارش را به فروش بگذارد. آنها را به خاطر مردم خلق کرده بود و باورش این بود که صاحبان این آثار مردم هستند. درک و شناخت درستی از مردم داشت و عشقاش به ایران واقعی بود. با وجود پیشنهادهای بسیاری که برای زندگی و کار در خارج از کشور داشت، در ایران ماند. میگفت من ایران و همین مردمانش را دوست دارم. از عشق او به ایران ساعتها میشود سخن گفت و حق مطلب را ادا نکرد. ویژگیهای اخلاقی و تعهد او در وصف نمیگنجد. عاشق زندگی بود و همه چیز زندگی برایش جدی بود. با عشق کار میکرد و خستگیناپذیر در پی تغییر و رسیدن به شرایط مطلوب زندگی بود. از دست دادن چنین هنرمندی جبرانناپذیر و مایه دریغ و افسوس است. هنر معاصر ایران برای همیشه مدیون ایران دروی خواهد بود؛ مدیون هنرمندی که از جنس نور بود و به نور پیوست.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
علی نصیریان: جشنواره تئاتر استانها امکانی است برای نمایش استعدادهای جوان
-
نقاشی آخر؛ وداع با مادر نقاشیهای ایران
-
ادای دین به مجاهدتهای زنان اندیمشکی
-
شرقی و عارف مسلک
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
-
هنرمندی منحصر به فرد
-
قلب ایران خانم برای ایران میتپید
اخبارایران آنلاین