ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به بهانه حضور جواد عزتی در «مرد بازنده»
شکارچی سیمرغ
محدثه واعظیپور/ جواد عزتی در پنج سال گذشته یکی از مهمترین بازیگران سینمای ایران بوده، گیریم نام و حضورش هر بار زیر سایه بازیگری دیگر قرار گرفته، اما تنها بازیگری است که همزمان در سینمای تجاری و آثاری نازل (هزارپا) و فیلمهایی متعلق به جریان متفاوت سینما (آتابای) حضور داشته و درخشیده است. حضور و کیفیت بازیاش ربط چندانی به فیلمسازان نداشته، این گوهر سینمای ایران که از تئاتر آمده و سالها در تلویزیون نقشهای کوتاه و گاه کماهمیت بازی کرده است، در همه این آزمون و خطاها خود را و استعداد بازیگریاش را جلا داده است. جواد عزتی بازیگری بزرگ است که هنر و استعدادش را به رخ نمیکشد، صمیمی و خودمانی به نظر میرسد و این برای تماشاگرِ هنرِ او لذتبخش است.
بازیگری که در سالهای اخیر سه بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده، در هر سه بار «ماجرای نیمروز» (محمد حسین مهدویان)، «رد خون» (محمدحسین مهدویان) و «آتابای» (نیکی کریمی) شایسته بود که جایزه را دریافت کند، اما بداقبال بود. او برای «خورشید» (مجید مجیدی)، «تنگه ابوقریب» (بهرام توکلی) و «شنای پروانه» (محمد کارت) هم شایسته نامزدی و سزاوار دریافت سیمرغ بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر بود. اما در نهایت در کارنامه این بازیگر درخشان، جای سیمرغ بلورین خالی است. در پنج سال گذشته، در ایام جشنواره، هر بار درباره بهترین بازیگران آن دوره صحبت شده، عزتی گزینهای جدی بوده است. نمیشود بر بازیهای او که متنوع و دور از هم هستند، چشم بست. اگرچه داوران به راحتی این کار را کردهاند.
جواد عزتی امسال با فیلم «مرد بازنده» به چهلمین جشنواره فیلم فجر آمده، در نبود امیر جدیدی و نوید محمدزاده که بازیگران بسیار مهم ادوار اخیر جشنواره فجر و پای نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد بودهاند، بخت عزتی برای دریافت سیمرغ بیشتر از همیشه است و تنها میتوان هوتن شکیبا را رقیب اصلی او برای دریافت این جایزه دانست. عزتی در همکاری تازه با مهدویان، پس از سریال «زخم کاری» با گریمی متفاوت، نقش یک بازرس قتل را که مسنتر از خودش است بازی کرده، چالشی که برای هر بازیگر حرفهای جذاب بوده و میتوان آن را نقطه عطفی تازه در کارنامه بازیگری دانست که در یک دهه اخیر، انبوهی نقش متفاوت و دور از هم بازی کرده است. حالا او با یک شاهنقش با یک فیلم خوب به جشنوارهای آمده که تعداد آثار جذاب و شاخصش دست کم روی کاغذ، چندان بالا نیست. این عوامل میتواند به دیده شدن ستاره سینمای ایران بینجامد. مهدویان، فیلمسازی جوان و جسور است که با انتخاب عزتی در «ماجرای نیمروز» او را در قالبی تازه دید و نتیجه اعتمادش بازی درخشان عزتی در نقش صادق بود. اهدای سیمرغ بلورین به عزتی برای بازی در «مرد بازنده»، پاسخی شایسته به اعتماد مهدویان است. نکته مهم دیگر حضور شهاب حسینی در ترکیب داوران است. حسینی و عزتی سالها پیش در فیلم «آفریقا» (هومن سیدی) همبازی بودند و به نظر میرسد روابط این دو ستاره با هم، بد نیست. از این منظر، عزتی میتواند در میان داوران یک حامی هم داشته باشد. جواد عزتی 40 ساله، این روزها در اوج دوران حرفهای خود است. برای این موفقیت و محبوبیت جوان است و راهی دراز برای ادامه درخشش در سینمای ایران پیش روی اوست. او در دهه نود، جهشی بلند برای تبدیل شدن به یکی از بهترینهای سینمای ایران داشته و این روزها ثمره این تلاش، پشتکار و تنوع نقش و انعطاف در بازیگری را میبیند. نام او در هر پروژهای، میتواند به یک عنصر جذاب و کنجکاویبرانگیز تبدیل شود و حضورش در بسیاری فیلمها، به یادماندنی و تأثیرگذار است. شاید عدد 40 برای این ستاره، خوشیمن باشد و امسال در آیین اختتامیه چهلمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین روی دستان او آرام بگیرد.
بازیگری که در سالهای اخیر سه بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده، در هر سه بار «ماجرای نیمروز» (محمد حسین مهدویان)، «رد خون» (محمدحسین مهدویان) و «آتابای» (نیکی کریمی) شایسته بود که جایزه را دریافت کند، اما بداقبال بود. او برای «خورشید» (مجید مجیدی)، «تنگه ابوقریب» (بهرام توکلی) و «شنای پروانه» (محمد کارت) هم شایسته نامزدی و سزاوار دریافت سیمرغ بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر بود. اما در نهایت در کارنامه این بازیگر درخشان، جای سیمرغ بلورین خالی است. در پنج سال گذشته، در ایام جشنواره، هر بار درباره بهترین بازیگران آن دوره صحبت شده، عزتی گزینهای جدی بوده است. نمیشود بر بازیهای او که متنوع و دور از هم هستند، چشم بست. اگرچه داوران به راحتی این کار را کردهاند.
جواد عزتی امسال با فیلم «مرد بازنده» به چهلمین جشنواره فیلم فجر آمده، در نبود امیر جدیدی و نوید محمدزاده که بازیگران بسیار مهم ادوار اخیر جشنواره فجر و پای نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد بودهاند، بخت عزتی برای دریافت سیمرغ بیشتر از همیشه است و تنها میتوان هوتن شکیبا را رقیب اصلی او برای دریافت این جایزه دانست. عزتی در همکاری تازه با مهدویان، پس از سریال «زخم کاری» با گریمی متفاوت، نقش یک بازرس قتل را که مسنتر از خودش است بازی کرده، چالشی که برای هر بازیگر حرفهای جذاب بوده و میتوان آن را نقطه عطفی تازه در کارنامه بازیگری دانست که در یک دهه اخیر، انبوهی نقش متفاوت و دور از هم بازی کرده است. حالا او با یک شاهنقش با یک فیلم خوب به جشنوارهای آمده که تعداد آثار جذاب و شاخصش دست کم روی کاغذ، چندان بالا نیست. این عوامل میتواند به دیده شدن ستاره سینمای ایران بینجامد. مهدویان، فیلمسازی جوان و جسور است که با انتخاب عزتی در «ماجرای نیمروز» او را در قالبی تازه دید و نتیجه اعتمادش بازی درخشان عزتی در نقش صادق بود. اهدای سیمرغ بلورین به عزتی برای بازی در «مرد بازنده»، پاسخی شایسته به اعتماد مهدویان است. نکته مهم دیگر حضور شهاب حسینی در ترکیب داوران است. حسینی و عزتی سالها پیش در فیلم «آفریقا» (هومن سیدی) همبازی بودند و به نظر میرسد روابط این دو ستاره با هم، بد نیست. از این منظر، عزتی میتواند در میان داوران یک حامی هم داشته باشد. جواد عزتی 40 ساله، این روزها در اوج دوران حرفهای خود است. برای این موفقیت و محبوبیت جوان است و راهی دراز برای ادامه درخشش در سینمای ایران پیش روی اوست. او در دهه نود، جهشی بلند برای تبدیل شدن به یکی از بهترینهای سینمای ایران داشته و این روزها ثمره این تلاش، پشتکار و تنوع نقش و انعطاف در بازیگری را میبیند. نام او در هر پروژهای، میتواند به یک عنصر جذاب و کنجکاویبرانگیز تبدیل شود و حضورش در بسیاری فیلمها، به یادماندنی و تأثیرگذار است. شاید عدد 40 برای این ستاره، خوشیمن باشد و امسال در آیین اختتامیه چهلمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین روی دستان او آرام بگیرد.
طلیعهای برای آیندهسازان سینمای ایران
مهسا رضوی
کارگردان فیلم کوتاه «آهو»
طرح اولیه فیلم «آهو» را سه سال پیش بر اساس تجربههای شخصی و همچنین مشاهدهام از زندگی زنان مهاجر و دانشجوهای خارجی در تورنتو نوشتم؛ آنهایی که سعی میکنند به رغم تمام مشکلات، زندگیشان را در کشوری تازه از نو بسازند. بِدباگ یا ساس که آفت بعضی از آپارتمانهای قدیمی - و اکثراً مهاجرنشین - تورنتو است، به سرعت تکثیر میشود و به سختی و با سمپاشیهای مکرر و همکاری همه اهالی ساختمان از بین میرود. اینجا بود که ایده «آهو» شکل گرفت؛ دختر دانشجوی مهاجری که علاوه بر مشکلات شخصی مثل بی پولی، حساسیت شدید به ساس، بی خوابی و پایاننامهای که باید تا آخر ماه تمام شود، باید اهالی ساختمان رو به زوال را به سمپاشی و پاک کردنش از ساس و نمودهای انسانیاش وادارد، و انگار حل هر مشکل در گرو دیگری است. این تلاش، آهو را ناخواسته درگیر زندگی زن همسایه و شریک آزارگرش میکند. در واقع فیلمنامه اصلی داستان زندگی این دو زن همسایه بود که موازی هم پیش میرفت اما برای نسخه فیلم کوتاه داستان را روی شخصیت آهو متمرکز کردم.
از نوشتن فیلمنامه و تأمین سرمایه تا فیلمبرداری «آهو» حدود سه سال و نیم طول کشید. بر اساس تجربه شخصی من فیلمسازی مستقل در کانادا؛ به این معنی که مانند فیلم «آهو» فیلمساز شخصاً مسئول تهیه سرمایه و پیدا کردن عوامل و مسائل اجرایی فیلم باشد مشکلات خودش را دارد و این مشکلات در روزگار کرونا خیلی بیشتر شده است. مقررات کار کردن از نظر تعداد عوامل، مکان و زمان و مدت فیلمبرداری و هزینهها تغییر کرده و این مسائل روی تولید «آهو» هم تأثیر زیادی گذاشت. چندین بار زمان فیلمبرداری را عقب انداختیم و هر بار باید بعضی از عوامل و لوکیشنها را جایگزین می کردیم. بر اساس مقررات اتحادیه بازیگران تمرینات باید به صورت مجازی انجام میشد و زمان مجاز برای گرفتن نماهای بیرونی در فضاهای عمومی بسیار محدود شده بود. خیلی خوشحالم که فیلم «آهو» در جشنواره فجر نمایش داده میشود. بسیاری از فیلمهای خوب سینمای ایران در این جشنواره دیده و تحسین شد. به همین دلیل متعلق به تک تک فیلمسازان ایرانی است و چه خوب میشود که این جشنواره ملی همه را دربر بگیرد. در نهایت، آینده سینمای ایران از دل همین فیلمهای کوتاه شکل میگیرد و به همین دلیل فیلم کوتاه جایگاهی مهم در جشنواره فجر دارد.
کارگردان فیلم کوتاه «آهو»
طرح اولیه فیلم «آهو» را سه سال پیش بر اساس تجربههای شخصی و همچنین مشاهدهام از زندگی زنان مهاجر و دانشجوهای خارجی در تورنتو نوشتم؛ آنهایی که سعی میکنند به رغم تمام مشکلات، زندگیشان را در کشوری تازه از نو بسازند. بِدباگ یا ساس که آفت بعضی از آپارتمانهای قدیمی - و اکثراً مهاجرنشین - تورنتو است، به سرعت تکثیر میشود و به سختی و با سمپاشیهای مکرر و همکاری همه اهالی ساختمان از بین میرود. اینجا بود که ایده «آهو» شکل گرفت؛ دختر دانشجوی مهاجری که علاوه بر مشکلات شخصی مثل بی پولی، حساسیت شدید به ساس، بی خوابی و پایاننامهای که باید تا آخر ماه تمام شود، باید اهالی ساختمان رو به زوال را به سمپاشی و پاک کردنش از ساس و نمودهای انسانیاش وادارد، و انگار حل هر مشکل در گرو دیگری است. این تلاش، آهو را ناخواسته درگیر زندگی زن همسایه و شریک آزارگرش میکند. در واقع فیلمنامه اصلی داستان زندگی این دو زن همسایه بود که موازی هم پیش میرفت اما برای نسخه فیلم کوتاه داستان را روی شخصیت آهو متمرکز کردم.
از نوشتن فیلمنامه و تأمین سرمایه تا فیلمبرداری «آهو» حدود سه سال و نیم طول کشید. بر اساس تجربه شخصی من فیلمسازی مستقل در کانادا؛ به این معنی که مانند فیلم «آهو» فیلمساز شخصاً مسئول تهیه سرمایه و پیدا کردن عوامل و مسائل اجرایی فیلم باشد مشکلات خودش را دارد و این مشکلات در روزگار کرونا خیلی بیشتر شده است. مقررات کار کردن از نظر تعداد عوامل، مکان و زمان و مدت فیلمبرداری و هزینهها تغییر کرده و این مسائل روی تولید «آهو» هم تأثیر زیادی گذاشت. چندین بار زمان فیلمبرداری را عقب انداختیم و هر بار باید بعضی از عوامل و لوکیشنها را جایگزین می کردیم. بر اساس مقررات اتحادیه بازیگران تمرینات باید به صورت مجازی انجام میشد و زمان مجاز برای گرفتن نماهای بیرونی در فضاهای عمومی بسیار محدود شده بود. خیلی خوشحالم که فیلم «آهو» در جشنواره فجر نمایش داده میشود. بسیاری از فیلمهای خوب سینمای ایران در این جشنواره دیده و تحسین شد. به همین دلیل متعلق به تک تک فیلمسازان ایرانی است و چه خوب میشود که این جشنواره ملی همه را دربر بگیرد. در نهایت، آینده سینمای ایران از دل همین فیلمهای کوتاه شکل میگیرد و به همین دلیل فیلم کوتاه جایگاهی مهم در جشنواره فجر دارد.
گاهشمار جشنواره
دومین دوره بهمن1362
نهال تازه جشنواره فیلم فجر که دیگر به بخش ثابتی از جشنهای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شده بود، به دوسالگی خود رسید. در میانه بهمن ماه 1362 دومین دوره جشنواره فیلم فجر برگزار شد. در این دوره خبری از حضور فیلمهای خارجی نبود اما بخشهای اصلی جشنواره را کماکان بخشهای آماتور و حرفهای تشکیل میدادند.
اعضای هیأت داوران را افراد مشهوری چون «سید محمد بهشتی»، «محمدعلی نجفی»، «مهدی کلهر»، «مهدی حجت»، «اکبر عالمی»، «منوچهر عسگری نسب» و «سینا واحد» تشکیل میدادند. برگزیدگان با لوح زرین مورد تقدیر قرار گرفتند اما هیأت داوران هیچ اثری را شایسته دریافت عنوان بهترین فیلم ندانست! شاید این رویداد به این جهت بود که آن دسته فیلمها و فیلمسازانی که در سالهای بعد در دورههای آینده جشنواره فیلم فجر مقرر بود تا با درخشش خود در سینمای ایران استعداد خود را عیان کنند، هنوز در سطحی متوسط و مشابه هم و نه چندان رشد یافته ارزیابی میشدند. استعدادهای سینمای پس از انقلاب اسلامی به همراه آثارشان مانند «محسن مخملباف» (استعاذه، توبه نصوح و دو چشم بیسو)، «رسول صدرعاملی» (رهایی)، «محمدعلی سجادی» (بازجویی)، «محمدرضا اعلامی» (نقطه ضعف)، «حسن هدایت» (پیک جنگل) و «خسرو سینایی» (هیولای درون) که در نبود آثاری از سوی فیلمسازان حرفهای و کهنهکار پیش از انقلاب، در کنار فیلمسازان شناخته شده و مجربی مانند «علیرضا داوود نژاد»، «رضا میرلوحی» و «مسعود اسدالهی» عیار و ارزش استعداد خود را عیان میکردند.
در این دوره لوح زرین و جایزه مخصوص هیأت داوران به فیلم بلند «دیار عاشقان» ساخته «حسن کاربخش» اهدا شد، در حالی که «پرویز پرستویی» جوان به خاطر بازی در این فیلم عنوان «بهترین بازیگر نقش دوم مرد» را از آن خود کرده بود. همچنین در بخش فیلم کوتاه، ضمن تقدیر از «کیومرث پوراحمد» به خاطر فیلم باران و مسعود جعفری جوزانی به خاطر فیلم تصویر شکسته، فیلم «همسرایان» اثر «عباس کیارستمی» توانست لوح زرین بهترین فیلم کوتاه این دوره از جشنواره را از آن خود کند.
اعضای هیأت داوران را افراد مشهوری چون «سید محمد بهشتی»، «محمدعلی نجفی»، «مهدی کلهر»، «مهدی حجت»، «اکبر عالمی»، «منوچهر عسگری نسب» و «سینا واحد» تشکیل میدادند. برگزیدگان با لوح زرین مورد تقدیر قرار گرفتند اما هیأت داوران هیچ اثری را شایسته دریافت عنوان بهترین فیلم ندانست! شاید این رویداد به این جهت بود که آن دسته فیلمها و فیلمسازانی که در سالهای بعد در دورههای آینده جشنواره فیلم فجر مقرر بود تا با درخشش خود در سینمای ایران استعداد خود را عیان کنند، هنوز در سطحی متوسط و مشابه هم و نه چندان رشد یافته ارزیابی میشدند. استعدادهای سینمای پس از انقلاب اسلامی به همراه آثارشان مانند «محسن مخملباف» (استعاذه، توبه نصوح و دو چشم بیسو)، «رسول صدرعاملی» (رهایی)، «محمدعلی سجادی» (بازجویی)، «محمدرضا اعلامی» (نقطه ضعف)، «حسن هدایت» (پیک جنگل) و «خسرو سینایی» (هیولای درون) که در نبود آثاری از سوی فیلمسازان حرفهای و کهنهکار پیش از انقلاب، در کنار فیلمسازان شناخته شده و مجربی مانند «علیرضا داوود نژاد»، «رضا میرلوحی» و «مسعود اسدالهی» عیار و ارزش استعداد خود را عیان میکردند.
در این دوره لوح زرین و جایزه مخصوص هیأت داوران به فیلم بلند «دیار عاشقان» ساخته «حسن کاربخش» اهدا شد، در حالی که «پرویز پرستویی» جوان به خاطر بازی در این فیلم عنوان «بهترین بازیگر نقش دوم مرد» را از آن خود کرده بود. همچنین در بخش فیلم کوتاه، ضمن تقدیر از «کیومرث پوراحمد» به خاطر فیلم باران و مسعود جعفری جوزانی به خاطر فیلم تصویر شکسته، فیلم «همسرایان» اثر «عباس کیارستمی» توانست لوح زرین بهترین فیلم کوتاه این دوره از جشنواره را از آن خود کند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
شکارچی سیمرغ
-
طلیعهای برای آیندهسازان سینمای ایران
-
گاهشمار جشنواره
اخبارایران آنلاین