ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رونمایی از آلبومهای «آوای سرخ هامون» و «شهادتنامه عشاق»
گروهفرهنگی/ به مناسبت اربعین حسینی و در دیدار اعضای هیأت امنای انجمن موسیقی ایران با محمود سالاری معاون اموری هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آلبوم «آوای سرخ هامون» و نماهنگ اربعینی «با تو میمونیم» رونمایی و همچنین آلبوم «شهادتنامه عشاق» بازنشر شد.
بازنشر شهادتنامه عشاق
آنطور که در گزارش ایرنا آمده، امیرعباس ستایشگر، مدیرعامل انجمن موسیقی ضمن ارائه گزارشی از فعالیتهای صورت گرفته، به جزئیات تولید این آلبومها اشاره کرد و گفت: «شهادتنامه عشاق، آلبومی است که در اوایل دهه ۹۰ در انجمن موسیقی منتشر شد ولی با این حال ما در انجمن موسیقی بواسطه کیفیتهای آن دوره تصمیم گرفتیم آن را با یک پالایش کیفیت صوتی، به مناسبت این ایام بازنشر کنیم.»
او ادامه داد: «اجرای این آلبوم که به مناسبت اربعین حسینی منتشر شده، توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نادر مرتضیپور، دکلمه و شعرخوانی علی معلم دامغانی، خوانندگی محمد عبدالحسینی و آهنگسازی غلامرضا حقیقیفرد صورت گرفته است.»
مدیرعامل انجمن موسیقی ایران افزود: «آوای سرخ هامون، آلبوم تصویری دیگری است که آیینهای سوگ مناطق مختلف ایران را به تصویر میکشد. در این آلبوم ۵ اجرا از ۴ استان تهران، خوزستان، گیلان و گلستان آمده که طراحی آن سال گذشته توسط محمد اللهیاری صورت گرفت. همچنین نماهنگ اربعینی «با تو میمونیم» اولین تولید گروه سرود دفتر موسیقی است که منتشر شده است.»
ادای دین به سیدالشهدا(ع)
محمد اللهیاری، مدیرکل دفتر موسیقی نیز گفت: «با توجه به تأکیدی که وزارتخانه و معاون محترم امور هنری نسبت به این ایام داشتند و معتقد بودند که باید ادای دینی نسبت به این دریای بیکران عشق و علاقه مردم به سیدالشهدا(ع) شود، از ابتدای ماه محرم در انجمن موسیقی برنامههای مختلفی برنامهریزی شد. از میان برنامههایی که درنظر گرفته شد، در این مراسم شاهد رونمایی آلبومهای مذکور بودیم.»
محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با قدردانی از زحمات تولیدکنندگان این آثار گفت: «چه هنری بالاتر از اینکه یک مداح چندین ساعت یک مجلس را اداره میکند و در هر لحظه آن نیز یک نغمه میخواند. مداحی مانند استاد حاج علی انسانی، کدام غزل را خوانده که خارج از گامهای موسیقی و دستگاههای آوازی بوده است. امیدوارم سایه این استادان بر سر ما مستدام باشد و ما بتوانیم قدردان این بزرگان باشیم.»
از صدرنشینی سینمای کودک در فروش هفتگی تا حل مشکل اکران فیلم رضا عطاران
بدرقه آبرومند تابستانی برای سینمای ایران
نیلوفر ساسانی/ سینما در روزهای گذشته هم روزهای رکود را به خاطر تعطیلی چند روزه تجربه کرد، هم در فروش رکوردشکنی داشت. از یک سو خبر امیدوارکننده حل مشکل اکران یک فیلم منتشر شد و صاحبان آثار متوقف مانده در اکران را به حل شدن مشکل نمایش فیلمشان امیدوار کرد و از سوی دیگر خبرهایی از یک تصمیم خوشحالکننده برای سینماداران و در عینحال پرچالش برای صاحبان آثار هم منتشر شد. در رأس تمام خبرهای این حوزه اما امیدواریها به سینمای کودک با صدرنشینی انیمیشن «پسر دلفینی» در فروش هفتگی، قرار میگیرد.
مجوز اکران برای یکی از فیلمهای مشکلدار رضا عطاران
خروجی جلسه شورای پروانه نمایش عموماً زمانی علاوهبر صاحبان فیلمها، به طور جدی مورد توجه رسانهها قرار میگیرد که در لیست فیلمهای دریافت پروانه نمایش نام فیلمی دیده شود که با مشکل مجوز اکران رو به رو بوده است. روز گذشته یکی از همین روزها بود. روابط عمومی سازمان سینمایی از صدور مجوز نمایش برای سه فیلم خبر داد و در این میان فیلم «روشن» روحالله حجازی با بازی رضا عطاران در پیشانی این خبر بر خروجی قرار گرفت؛ فیلمی با بازی رضا عطاران که پیشبینی میشد در فهرست آثار بایگانی شده سینما قرار بگیرد اما همانطور که روحالله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم وعده داده بود مشکل نمایش این فیلم حل شد. حال باید منتظر ماند و دید آیا همانطور که سهرابی عهد کرده تکلیف تعداد دیگری از فیلمها که به دلایل مختلف اجازه اکران نداشتهاند، مشخص خواهد شد و دیگر فیلمهای حساسیت برانگیز یا متوقف مانده با سرنوشتی مشابه «روشن» راهی اکران خواهند شدیا نه. از جمله این آثار «شیشلیک»محمدحسین مهدویان دیگر فیلم این فهرست با بازی رضا عطاران است. «نبودن» به تهیهکنندگی و کارگردانی علی مصفا و «رؤیای کاغذی» به تهیهکنندگی و کارگردانی علی عطشانی دیگر آثاری هستند که شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی با صدور پروانه نمایش برای آنها موافقت کرده است.
سینمای کودک صدرنشین فروش هفتگی
پیشی گرفتن سینمای کودک از دو فیلم کمدی و درام از خبرهای امیدوارکننده این روزهای اکران است. گرچه سینماهای سراسر کشور به مناسبت اربعین حسینی در روزهای جمعه (از ساعت ۱۸) و شنبه (به طور کامل) تعطیل بودند اما انیمیشن «پسر دلفینی» توانست در هفته گذشته با فروش بیش از 3 میلیارد و 550 میلیون تومان یکی از فیلمهای نجاتدهنده سینما باشد و در صدر جدول فروش هفتگی قرار بگیرد. اکران انیمیشن «پسر دلفینی» (Dolphin Boy) با موضوع خانوادگی، ماجراجویانه و کمدی به کارگردانی محمد خیراندیش و تهیهکنندگی محمدامین همدانی از نهم شهریورماه آغاز شده و در این مدت بیش از 7 میلیارد و 600 میلیون تومان فروش داشته است. قصه این انیمیشن با سقوط یک هواپیما در دریا آغاز میشود. یک دلفین و مادرش، پسر دلفینی (نوزاد پسری) را که در دریا افتادهاست، نجات میدهند و از او مراقبت میکنند. پسر دلفینی پس از بزرگ شدن متوجه هویت خود میشود و برای پیداکردن مادرش از دریا خارج شده و راهی جزیره میشود....
فیلم اجتماعی «ابلق» نرگس آبیار با فروش 2 میلیارد و 353 میلیون تومان و کمدی «انفرادی» مسعود اطیابی با 2 میلیارد تومان، دو فیلم دیگر صدرنشین فروش هفتگی بودند. اما نیمبها شدن بلیت سینما در روز ملی سینما بار دیگر فرضیه گرانی بلیت سینما بهعنوان عامل مهم دوری مخاطبان از سینما را پررنگ کرد. طبق آمار و ارقامی که سازمان سینمایی به تازگی منتشر کرده رکورد مخاطبان سالنهای سینمایی در این روز شکسته شده و تا نیمه اول سال، روز ملی سینما بهعنوان روز پرمخاطب سال ۱۴۰۱ در سینما ثبت شده است. بر اساس این خبر، سینماهای کشور با جذب ۱۷۲,۰۷۴ تماشاگر به فروش ۳۳,۱۴۰,۹۱۰,۰۰۰ ریال دست یافتند و با این حساب سهشنبه با رشد ۱۷ درصدی تماشاگران نسبت به هفته گذشته پرمخاطبترین روز سال ۱۴۰۱ معرفی شد.
اما و اگرهای جام جهانی فوتبال در سینما
«اکران مسابقات فوتبال جام جهانی قطر در سینماهای سراسر کشور» خبری که رئیس انجمن سینماداران در گفتوگو با مهر اعلام کرده اگر چه خبری امیدوارکننده برای سینماداران و خوشحالکننده برای علاقهمندان فوتبال است اما صاحبان فیلمهای پشت خط اکران را هم با تردیدهایی نسبت به اقدام برای ثبت اکران فیلمهایشان مواجه کرده است. محمد قاصداشرفی از تلاشهای لازم سازمان سینمایی برای همکاری با نیروی انتظامی در این ایام خبر داده اما درباره توافق بین سینماداران و صاحبان فیلمهایی که در آن بازه زمانی فیلمهایشان نوبت اکران دارد، گفته: «درباره درصدی که میتوان به آنها پرداخت کرد، پیشنهادهایی به شورای صنفی نمایش داده شده و باید دید چه تصمیمی در این زمینه گرفته میشود.» طبق گفته محمد قاصداشرفی تمام مسابقات فوتبال ایران در گروه خود در سینماها نمایش داده میشود و این انجمن در تلاش است موافقت نمایش دیگر مسابقات پرطرفدار جامجهانی قطر را هم جلب کند. برای پیشبینی درباره چیدمان اکران فیلمها در این ایام کمی زود است و فعلاً «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی با حضور حامد بهداد و باران کوثری و «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس با نقشآفرینی پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا که از امیدهای گیشه به شمار میآیند، تازهترین فیلمهایی هستند که در آخرین جلسه شورای صنفی نمایش، قرارداد اکرانشان ثبت شده است.
مرجان اشرفیزاده از چالشهای تأیید صلاحیت کارگردانان فیلماولی از سوی فارابی به «ایران» گفت:
حواسمان به واقعیت عریان اکران هم باشد
احمدرضا معراجی/ اگرچه فیلم اولیها یا فیلمسازان تازه نفسی که بواسطه کسب موفقیتهایشان در جشنوارههای داخلی و جهانی هم توقعات را از خودشان بالا برده و هم اهمیت حضورشان را بواسطه دمیدن روح تازه در کالبد سینمای ایران بیش از گذشته به رخ کشیدهاند، تعدادشان کم نیست اما در عین حال سینمای ایران با موج فیلمسازان جوانی رودررو است که ورودشان به چرخه فیلمسازی صرفاً با تکیه بر سرمایه و اعتماد تهیهکننده بوده و نتیجه فعالیتشان در سینما انباشتگی حجم بالایی از فیلمهایی است که نه اعتماد سینمادار را برای اکران جلب میکند و نه انگیزه مخاطب را برای آمدن به سینما. با تغییر مدیریت در سازمان سینمایی، از جمله راهکارهای تازه و آزمودن مسیرهای نو، تغییر روند صدور مجوز کارگردانی برای فیلم اولیها بود تا ورود افراد بهعنوان کارگردان به سینما در چهارچوب ضوابط شفافتر شود و بهترینها و بااستعدادترینها مجوز حضور در سینمای ایران را پیدا کنند و فارغ از جریان سرمایه، زمینه مساعد برای همه استعدادها برای ورود به سینما فراهم شود. بر این اساس روند تأیید صلاحیت کارگردانهای فیلم اولی به بنیاد سینمایی فارابی سپرده شد و این بنیاد از آغاز تابستان امسال به همین منظور سامانهای را برای ثبتنام متقاضیان راهاندازی کرد. مرجان اشرفیزاده از جمله کارگردانانی است که البته پیش از اجرایی شدن این طرح، اولین تجربه کارگردانیاش را با حمایت فارابی تولید و روانه اکران کرد. این فیلم با عنوان «آبجی» به تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی و با حضور گلاب آدینه، معصومه قاسمیپور، پانتهآ پناهیها، حمیدرضا آذرنگ، بابک حمیدیان، شیرین یزدانبخش و... تابستان 1400 روی پرده سینماهای هنروتجربه رفت. این فیلمساز در گفتوگویی با «ایران» درباره تجربه این همکاری، تغییر روند تأیید صلاحیت فیلمسازان اول و چالشهای آن سخن گفته است که در ادامه میخوانید.
تجربه ساخت فیلم سینمایی «آبجی» با بنیاد سینمایی فارابی را داشتهاید که بهعنوان فیلم اول شما شناخته میشود. باتوجه به اینکه این بنیاد این روزها وظیفه حمایت و دادن مجوز به فیلمسازهای اول را برعهده دارد، درباره تجربه خود از این همکاری و نقاط قوت و ضعف آن بگویید؟
تجربه شخصی من در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به ساخت فیلم «آبجی» بازمیگردد، یعنی تقریباً 6 سال پیش، بعد از آن دیگر مستقیماً درگیر ساخت فیلم سینمایی نشدم. این حمایت از یک طرف برای من راهگشا و خوب بود؛ در آن مقطع زمانی بنیاد سینمایی فارابی، امکان و فرصت جذب تهیهکنندگان را در اختیار فیلمسازان قرار میداد یعنی باتوجه به رزومهای که داشتیم مورد اعتماد بنیاد سینمایی فارابی قرار میگرفتیم و این مسأله تهیهکنندگان را ترغیب میکرد که با وجود بودجه حمایتی فیلم، آن را تهیه کنند. جذب تهیهکننده برای فیلم اول در وهله اول بسیار اتفاق مثبتی است. نکتهای که در این میان مغفول مانده، این است که تهیهکنندهها بواسطه مبلغ حمایتیای که از بنیاد دریافت میکنند، حاشیه امنی خواهند داشت و خود را برای اکران فیلم چندان به زحمت نمیاندازند. بنیاد سینمایی فارابی نیز بهعنوان مرکزی دولتی این مسأله را به تهیهکننده محول میکند و چندان به بازگشت سرمایه اهمیتی نمیدهد، این مسأله در ادامه به حفرهای بزرگ تبدیل خواهد شد و فیلمسازان اول از آن اطلاعی ندارند. باید گفت چون تهیهکننده برای ساخت فیلم سرمایهاش را صرف نکرده و فیلم بواسطه سرمایه دولتی ساخته شده ، ممکن است به اندازه کافی برای پیگیری اکران فیلم دغدغه و دلسوزی شخصی نداشته باشد. من با تجربه فعلیام به این نتیجه رسیدهام که اگر در آن مقطع زمانی به دفتر تهیهکنندههای مختلف بیشتر سر میزدم، زمان بیشتری را برای تهیه فیلم ام صرف میکردم، با بازار سینما و واقعیت عریان اکران بیشتر آشنا میشدم، بهتر بود چراکه در حاشیه امنی فیلم اولم را ساختم ولی بعد از اتمام ساخت آن و برای اکران رها شدم. به قولی فیلمهای فرهنگی با نگاهی فرهنگی ساخته میشوند اما در چرخه اکران برای رقابت خوانده میشوند که امکانپذیر نیست.
یعنی با این مسأله که بنیاد سینمایی فارابی وظیفه حمایت از فیلمسازان اول را برعهده داشته باشد موافق نیستید؟
بسیار خوب است که فیلمسازان اول برای ساخت فیلمشان، نقطه امنی را احساس کنند اما خیلی مهم است که فیلمساز و آثار ساخته شده رها نشوند یعنی یا خود بنیاد سینمایی فارابی مسأله اکران فیلم و چرخه تولید فیلمساز را برعهده گیرد یا اهرمهایی را برای این کار داشته باشد چراکه قرار نیست فیلمسازان تنها یک فیلم بسازند و بعد در جایی رها شوند، ممکن است بخشی از این مسأله برعهده فیلمساز باشد اما بخش بزرگ دیگر به چرخه معیوب پیگیریهای انجام نشدهای بازمیگردد که تکلیف در آن مشخص نیست و نمیتوان امنیت کاری فیلمسازان را تأمین کرد. اگر این شرایط حل شود قطعاً اتفاقات بهتری برای فیلمسازان اول رخ خواهد داد.
نکته این است که شما هم بعد از «آبجی» به سمت ساخت فیلم سینمایی نرفتید، این مسأله به اتفاقات یاد شده و اکران پرحاشیه فیلم اولتان بازمیگردد؟
فیلم «آبجی» و اتفاقاتی که در جشنواره فیلم فجر رخ داد، ضربه سختی برای من بهعنوان فیلمساز بود که همزمان با تولد فرزند اولم رخ داد، 2 سال بعد صاحب فرزند دومم شدم یعنی در حقیقت دورهای را خواه ناخواه از سینما دور شدم، البته این مسائل کار را از من نگرفت و تمام مدت درگیر نوشتن و ساخت سریال بودم.درباره ساخت فیلم سینمایی؛ بخش زیادی منتظر اکران «آبجی» بودم، دوست داشتم که از مخاطبان بازخورد بگیرم و بدانم که در این حیطه چند چند هستم، البته شرایط پیش آمده، روحیهام را بشدت تضعیف کرد. درحال حاضر پیگیر ساخت فیلم سینمایی دومم هستم و امیدوارم که اتفاق درستی رخ دهد البته شرایط موجود سینما، شکل برخوردها و شرایط اخذ پروانه ساخت، مقداری ناامیدی بر فضا تزریق میکند اما حتماً و با اشتیاق به سراغ کار بعدیام خواهم رفت.
به نظر شما بنیاد سینمایی فارابی این وظیفه را دارد که فیلمساز را پس از ساخت فیلم اول نیز بار دیگر حمایت کند؟ حمایت فیلم اول توسط این بنیاد برای ساخت آثار بعدی اثربخش نیست؟
بنیاد سینمایی فارابی سکو و امکانی را برای فیلمساز فراهم میکند که قدم اولش را بردارد که بسیار مثبت است اما اگر با نگاهی درست و موشکافانه شده، نباشد دچار مسائل متعددی خواهیم شد. سینمای ما در دهه 60 بهصورت حمایتی پیش رفته و فیلمهای فرهنگی خوبی با نظارت، ممیزی و فیلترهای مورد نظر آن دوره ساخته شدهاند، نکته مورد نظر این است که این فیلمها در زمان اکران نیز حمایت میشدند اما متأسفانه در سالهای اخیر با نظارتهای شدید روبهرو هستیم و در زمان اکران نیز حمایت نمیشویم. اگر قرار است سینمای ما بهگونهای باشد که بعضی بایدها را ایجاد کند اما در زمان اکران و نمایش عمومی حمایت نشود، فایدهاش برای جامعه چیست؟ مثل این است که بخواهیم فیلمهایی ساخته شوند اما هیچ کمکی نمیکنیم که در این چرخه به حیاتشان ادامه دهند، توسط مردم دیده شوند، نقششان را ایفا کنند و فیلمسازشان نیز برای فیلمهای بعدی حمایت شود. اگر این سیاستها یکدست شوند برای فیلمساز اول نیز رعایت خواهند شد.
به مسأله رویارویی با چهره واقعی و عریان سینما اشاره کردید، فکر میکنید فارابی چگونه باید فیلمسازان اول را حمایت کند تا این مسأله را درک کنند؟
فیلمسازان همانگونه با فارابی کار کنند که با هر بنیاد فیلمسازی دیگری کار خواهند کرد؛ بنیاد سختگیریهای خودش را داشته باشد، مسأله بازارش را برای فیلمساز روشن کند و... یعنی آنها را با سینمای واقعی مواجه کنند، سینمایی که میگوید میتوانی با این بودجه، این فیلم را بسازی و این مقدار سرمایه را بازگردانی، حال فیلمسازی دوست دارد با آن بودجه فیلم تجربی بسازد، فیلمساز دیگری دوست دارد فیلم اجتماعی تولید کند و... هر کدام کاری را که دوست دارند با سیاستها و نظارتهایی انجام میدهند و درنهایت بسته به اینکه چقدر هوشمندانه عمل کرده باشند سکویی را برای فیلم دوم یا سومشان ایجاد میکنند. این برخورد کمکی است که هر کمپانی فیلمسازی میتواند با حمایت درست و درک بازاری که با آن مواجه میشود، به فیلمساز کمک کند تا آدمها یک بار مصرف نشوند. منظور من این نیست که همه آدمها را به یک سمت سوق دهیم و شخصیت و نگاهشان را از آنها بگیریم بلکه به هرکسی کمک شود که در کانال پیش رویش راه درست را برای تولید و عرضه فیلم پیدا کند یعنی به چرخه تولید به شکل کامل فکر شود و تنها بودجه را در اختیار فیلمساز قرار ندهیم. ضمن اینکه ما کانون کارگردانان سینمای ایران و انجمن فیلم کوتاه را داریم که فیلمسازها با آنها مرتبط هستند و میتوانند اعتبار مورد نظر را از سوی آنها دریافت کنند.
بهعنوان سؤال آخر؛ چه نصیحتی برای فیلمسازان اول دارید؟
نخواهید به هر قیمتی فیلم بسازید؛ تا زمانی که فیلم اول را نساختهاید هنوز این اتفاق رخ نداده است و این فرصت را دارید که انجامش دهید اما به محض اینکه فیلم اول را ساختید به فضای بزرگتری پرت میشوید که باید برای آن همه جوره آماده باشید. همچنین هرچقدر میتوانید روی فیلمنامه زمان بگذارید تا فیلمنامهای بینقص و درخشان بهوجود آید که از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گرفته باشد. میدانم که بازار مشخصی نداریم، وضعیت اکران و اقتصاد ملتهب است اما تا جایی که میتوانید مشورت بگیرید تا قدمهای مستحکمتری بردارید، البته در این راه فردیت و دغدغههای شخصیتان را فراموش نکنید یعنی گرفتن مشورت و دیدن جوانب مختلف باعث نشود فیلمی بسازید که شبیه به ایده شما نیست. در آخر سعی کنید در مدل خودتان و درک درستی از بازار و شرایط فیلم بسازید که شروعی باشد نه شروع و پایانی برای یک دوره فیلمسازی.
تجربه ساخت فیلم سینمایی «آبجی» با بنیاد سینمایی فارابی را داشتهاید که بهعنوان فیلم اول شما شناخته میشود. باتوجه به اینکه این بنیاد این روزها وظیفه حمایت و دادن مجوز به فیلمسازهای اول را برعهده دارد، درباره تجربه خود از این همکاری و نقاط قوت و ضعف آن بگویید؟
تجربه شخصی من در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به ساخت فیلم «آبجی» بازمیگردد، یعنی تقریباً 6 سال پیش، بعد از آن دیگر مستقیماً درگیر ساخت فیلم سینمایی نشدم. این حمایت از یک طرف برای من راهگشا و خوب بود؛ در آن مقطع زمانی بنیاد سینمایی فارابی، امکان و فرصت جذب تهیهکنندگان را در اختیار فیلمسازان قرار میداد یعنی باتوجه به رزومهای که داشتیم مورد اعتماد بنیاد سینمایی فارابی قرار میگرفتیم و این مسأله تهیهکنندگان را ترغیب میکرد که با وجود بودجه حمایتی فیلم، آن را تهیه کنند. جذب تهیهکننده برای فیلم اول در وهله اول بسیار اتفاق مثبتی است. نکتهای که در این میان مغفول مانده، این است که تهیهکنندهها بواسطه مبلغ حمایتیای که از بنیاد دریافت میکنند، حاشیه امنی خواهند داشت و خود را برای اکران فیلم چندان به زحمت نمیاندازند. بنیاد سینمایی فارابی نیز بهعنوان مرکزی دولتی این مسأله را به تهیهکننده محول میکند و چندان به بازگشت سرمایه اهمیتی نمیدهد، این مسأله در ادامه به حفرهای بزرگ تبدیل خواهد شد و فیلمسازان اول از آن اطلاعی ندارند. باید گفت چون تهیهکننده برای ساخت فیلم سرمایهاش را صرف نکرده و فیلم بواسطه سرمایه دولتی ساخته شده ، ممکن است به اندازه کافی برای پیگیری اکران فیلم دغدغه و دلسوزی شخصی نداشته باشد. من با تجربه فعلیام به این نتیجه رسیدهام که اگر در آن مقطع زمانی به دفتر تهیهکنندههای مختلف بیشتر سر میزدم، زمان بیشتری را برای تهیه فیلم ام صرف میکردم، با بازار سینما و واقعیت عریان اکران بیشتر آشنا میشدم، بهتر بود چراکه در حاشیه امنی فیلم اولم را ساختم ولی بعد از اتمام ساخت آن و برای اکران رها شدم. به قولی فیلمهای فرهنگی با نگاهی فرهنگی ساخته میشوند اما در چرخه اکران برای رقابت خوانده میشوند که امکانپذیر نیست.
یعنی با این مسأله که بنیاد سینمایی فارابی وظیفه حمایت از فیلمسازان اول را برعهده داشته باشد موافق نیستید؟
بسیار خوب است که فیلمسازان اول برای ساخت فیلمشان، نقطه امنی را احساس کنند اما خیلی مهم است که فیلمساز و آثار ساخته شده رها نشوند یعنی یا خود بنیاد سینمایی فارابی مسأله اکران فیلم و چرخه تولید فیلمساز را برعهده گیرد یا اهرمهایی را برای این کار داشته باشد چراکه قرار نیست فیلمسازان تنها یک فیلم بسازند و بعد در جایی رها شوند، ممکن است بخشی از این مسأله برعهده فیلمساز باشد اما بخش بزرگ دیگر به چرخه معیوب پیگیریهای انجام نشدهای بازمیگردد که تکلیف در آن مشخص نیست و نمیتوان امنیت کاری فیلمسازان را تأمین کرد. اگر این شرایط حل شود قطعاً اتفاقات بهتری برای فیلمسازان اول رخ خواهد داد.
نکته این است که شما هم بعد از «آبجی» به سمت ساخت فیلم سینمایی نرفتید، این مسأله به اتفاقات یاد شده و اکران پرحاشیه فیلم اولتان بازمیگردد؟
فیلم «آبجی» و اتفاقاتی که در جشنواره فیلم فجر رخ داد، ضربه سختی برای من بهعنوان فیلمساز بود که همزمان با تولد فرزند اولم رخ داد، 2 سال بعد صاحب فرزند دومم شدم یعنی در حقیقت دورهای را خواه ناخواه از سینما دور شدم، البته این مسائل کار را از من نگرفت و تمام مدت درگیر نوشتن و ساخت سریال بودم.درباره ساخت فیلم سینمایی؛ بخش زیادی منتظر اکران «آبجی» بودم، دوست داشتم که از مخاطبان بازخورد بگیرم و بدانم که در این حیطه چند چند هستم، البته شرایط پیش آمده، روحیهام را بشدت تضعیف کرد. درحال حاضر پیگیر ساخت فیلم سینمایی دومم هستم و امیدوارم که اتفاق درستی رخ دهد البته شرایط موجود سینما، شکل برخوردها و شرایط اخذ پروانه ساخت، مقداری ناامیدی بر فضا تزریق میکند اما حتماً و با اشتیاق به سراغ کار بعدیام خواهم رفت.
به نظر شما بنیاد سینمایی فارابی این وظیفه را دارد که فیلمساز را پس از ساخت فیلم اول نیز بار دیگر حمایت کند؟ حمایت فیلم اول توسط این بنیاد برای ساخت آثار بعدی اثربخش نیست؟
بنیاد سینمایی فارابی سکو و امکانی را برای فیلمساز فراهم میکند که قدم اولش را بردارد که بسیار مثبت است اما اگر با نگاهی درست و موشکافانه شده، نباشد دچار مسائل متعددی خواهیم شد. سینمای ما در دهه 60 بهصورت حمایتی پیش رفته و فیلمهای فرهنگی خوبی با نظارت، ممیزی و فیلترهای مورد نظر آن دوره ساخته شدهاند، نکته مورد نظر این است که این فیلمها در زمان اکران نیز حمایت میشدند اما متأسفانه در سالهای اخیر با نظارتهای شدید روبهرو هستیم و در زمان اکران نیز حمایت نمیشویم. اگر قرار است سینمای ما بهگونهای باشد که بعضی بایدها را ایجاد کند اما در زمان اکران و نمایش عمومی حمایت نشود، فایدهاش برای جامعه چیست؟ مثل این است که بخواهیم فیلمهایی ساخته شوند اما هیچ کمکی نمیکنیم که در این چرخه به حیاتشان ادامه دهند، توسط مردم دیده شوند، نقششان را ایفا کنند و فیلمسازشان نیز برای فیلمهای بعدی حمایت شود. اگر این سیاستها یکدست شوند برای فیلمساز اول نیز رعایت خواهند شد.
به مسأله رویارویی با چهره واقعی و عریان سینما اشاره کردید، فکر میکنید فارابی چگونه باید فیلمسازان اول را حمایت کند تا این مسأله را درک کنند؟
فیلمسازان همانگونه با فارابی کار کنند که با هر بنیاد فیلمسازی دیگری کار خواهند کرد؛ بنیاد سختگیریهای خودش را داشته باشد، مسأله بازارش را برای فیلمساز روشن کند و... یعنی آنها را با سینمای واقعی مواجه کنند، سینمایی که میگوید میتوانی با این بودجه، این فیلم را بسازی و این مقدار سرمایه را بازگردانی، حال فیلمسازی دوست دارد با آن بودجه فیلم تجربی بسازد، فیلمساز دیگری دوست دارد فیلم اجتماعی تولید کند و... هر کدام کاری را که دوست دارند با سیاستها و نظارتهایی انجام میدهند و درنهایت بسته به اینکه چقدر هوشمندانه عمل کرده باشند سکویی را برای فیلم دوم یا سومشان ایجاد میکنند. این برخورد کمکی است که هر کمپانی فیلمسازی میتواند با حمایت درست و درک بازاری که با آن مواجه میشود، به فیلمساز کمک کند تا آدمها یک بار مصرف نشوند. منظور من این نیست که همه آدمها را به یک سمت سوق دهیم و شخصیت و نگاهشان را از آنها بگیریم بلکه به هرکسی کمک شود که در کانال پیش رویش راه درست را برای تولید و عرضه فیلم پیدا کند یعنی به چرخه تولید به شکل کامل فکر شود و تنها بودجه را در اختیار فیلمساز قرار ندهیم. ضمن اینکه ما کانون کارگردانان سینمای ایران و انجمن فیلم کوتاه را داریم که فیلمسازها با آنها مرتبط هستند و میتوانند اعتبار مورد نظر را از سوی آنها دریافت کنند.
بهعنوان سؤال آخر؛ چه نصیحتی برای فیلمسازان اول دارید؟
نخواهید به هر قیمتی فیلم بسازید؛ تا زمانی که فیلم اول را نساختهاید هنوز این اتفاق رخ نداده است و این فرصت را دارید که انجامش دهید اما به محض اینکه فیلم اول را ساختید به فضای بزرگتری پرت میشوید که باید برای آن همه جوره آماده باشید. همچنین هرچقدر میتوانید روی فیلمنامه زمان بگذارید تا فیلمنامهای بینقص و درخشان بهوجود آید که از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گرفته باشد. میدانم که بازار مشخصی نداریم، وضعیت اکران و اقتصاد ملتهب است اما تا جایی که میتوانید مشورت بگیرید تا قدمهای مستحکمتری بردارید، البته در این راه فردیت و دغدغههای شخصیتان را فراموش نکنید یعنی گرفتن مشورت و دیدن جوانب مختلف باعث نشود فیلمی بسازید که شبیه به ایده شما نیست. در آخر سعی کنید در مدل خودتان و درک درستی از بازار و شرایط فیلم بسازید که شروعی باشد نه شروع و پایانی برای یک دوره فیلمسازی.
اخبار
شهریار نماد وحدت ملی است
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ششمین کنگره بینالمللی شعر و ادب فارسی و پاسداشت مقام استاد شهریار تأکید کرد که شعر شهریار زبانی روشن دارد که همه، اعم از خواصپسند و عامهفهم آن را میفهمند.
ششمین کنگره بینالمللی شعر و ادب فارسی و پاسداشت مقام استاد شهریار صبح روز گذشته با حضور جواد وندنوروز رئیس بنیاد فرهنگی مقبرة الشعرای استاد شهریار، غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، غلامرضا منتظری نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و جمعی از شاعران در سالن همایشهای بینالمللی برج میلاد برگزار شد.
محمود شالویی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این مراسم با بیان اینکه روز شعر و ادب فارسی مقارن با پاسداشت شهریار است گفت: «شهریار در هر دو عرصه غزلهای فارسی و ترکی پیشگام بوده و توانسته به قلههای این دو عرصه دست یابد. همچنین او توانسته به اوج درجه عرفانی نائل شود و در دوره معاصر عرفان را با شعر به پیوند برساند.»
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه وجود شهریار نماد وحدت ملی و خنثیکننده نقشههای شوم بیگانگان برای تفرقهافکنی است، عنوان کرد: «بیگانگان به هر بهانهای دنبال تفرقهافکنی و دوگانهسازیهای موهوم هستند اما شهریار نشان میدهد که مردم ایران فراتر از اختلاف زبان و فرهنگ یک کلیت یگانهاند و در ایران تمامی اقلیتها اعم از ترک، فارس، عرب، عجم، لر، بلوچ و... کنار هم حضور دارند و این تنوعها مانند تارهای یک پر طاووس زیباست که کثرت آنها در کنار هم یک وحدت زیبا و دلنشین به نام ایران ایجاد کرده و شهریار وجودش بیانگر این وحدت است.»/ ایبنا
آغاز ساخت فیلم سینمایی«استاد» تا چندی دیگر
فیلم سینمایی «استاد» به کارگردانی سیدعماد حسینی بهزودی کلید میخورد.«استاد» اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند سیدعماد حسینی است که بهروز افخمی تهیهکنندگی آن را برعهده دارد و محمدرضا اصلانی و محمدحسین مهدویان، مشاور کارگردان این پروژه هستند. فیلمنامه این اثر را پیام لاریان و عماد حسینی نوشتهاند و برداشت آزادی از نمایشنامه «اولئانا» اثر دیوید ممت است.سیدعماد حسینی عضو هیأت علمی دانشگاه است و تاکنون در جشنوارههای سینمایی متعددی حضور داشته است. یکی از شاخصترین آثار او «تهران، خانی آباد، 1366» نام دارد که در جشنوارههای سینمای پنهان نیویورک، اکشن آن فیلم کالیفرنیا، جشنواره فیلم ایرانیان لندن، جشنواره آنکارا، جشن سینمای ایران، جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره فیلمهای بیکلام و... به نمایش درآمده و جوایزی کسب کرده است./روابط عمومی فیلم استاد
سومین جشنواره فیلم نوستالژیا در ایستگاه پایانی
سومین جشنواره فیلم نوستالژیا به دبیری امیرحسین کاوه، شامگاه شنبه 26 شهریورماه با معرفی برگزیدگان در بخشهای مختلف در میلان ایتالیا به کار خود پایان داد.سومین دوره این جشنواره شامل 3بخش فیلم بلند، فیلم کوتاه و مستند بود، در همین زمینه ۳۰۹ اثر شامل فیلم بلند داستانی، فیلم کوتاه و مستند به دبیرخانه ارسال شد که از بین آنها، ۴ فیلم بلند سینمایی، ۵ فیلم مستند و ۶ فیلم کوتاه انتخاب شدند.گفتنی است که برگزیدگان در 3بخش فیلم کوتاه معرفی شدند. جایزه بهترین فیلم کوتاه به فیلم کوتاه «برنده» به کارگردانی مهدی مهایی اهدا شد. همچنین جایزه بهترین فیلم مستند به فیلم مستند «نان مقدس» به کارگردانی رحیم ذبیحی رسید. افزون بر این جایزه بهترین فیلم بلند داستانی هم به فیلم سینمایی «روز سیب» به کارگردانی محمود غفاری تعلق گرفت.جایزه ویژه دبیر جشنواره نوستالژیا نیز به تهیهکننده فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی و تهیهکنندگی سعید بشیری اهدا شد.گفتنی است که جشنواره فیلم نوستالژیا، اولین جشنواره فیلمهای ایرانی در ایتالیا است. /روابط عمومی جشنواره فیلم نوستالژیا
انتشار گزیدهای از شعرهای فرانسوی
گزیده شعرهای فرانسوی با نام «هیچ چیزی جز زندگی گذرا نیست» با ترجمه بهروز عارفی و با تصویرگری بهزاد خورشیدی از سوی انتشارات دامون منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.در این مجموعه، شعرهایی از ویکتور هوگو، پل ورلن، آرتور رَمبو، لویی آراگون، گیوم آپولینر، بوریس ویان و ژاک پرِوِر و نیز ترانههایی از ژانلو دابادی، ژو داسَن، ژاک برل و پلُ الوآر گردآوری شده است.آنطور که در مقدمه کتاب «هیچ چیزی جز زندگی گذرا نیست» آمده مترجم در این کتاب کوشیده بخشی از سرودههای شاعران شهیر فرانسوی را که پیشتردر اختیار علاقهمندان ادبیات قرار نگرفتهاند به خوانندگان فارسی زبان معرفی کند، وی در همین خصوص گفته که تلاش کرده تا حد ممکن زبان شاعرانه سرودههای مذکور را با حفظ مفهوم آنها به زبان مقصد منتقل کند.گفتنی است که همراه با ترجمه هر شعر، لینک اجرای آن نیز درج شده تا از این طریق خوانندگان بتوانند به آن اجرایی که از سوی هنرمندان بلژیکی و فرانسوی ضبط شده است هم گوش دهند./ روابط عمومی انتشارات دامون
بازگشت جنگیر نفرین شده پس از ۱۷ سال
«کیانو چارلز ریوز» که سال ۲۰۰۵ با ایفای نقش در فیلم «کنستانتین» آن را به فروش ۲۳۱ میلیون دلاری رساند، پس از ۱۷ سال در نقش جنگیر نفرین شده بازی میکند.
این هنرپیشه، تهیهکننده و موسیقیدان کانادایی که بیشتر برای بازی در نقش نئو در سهگانه ماتریکس، فیلم سرعت، نقطه شکست، دراکولای برام استوکر، نقش تد لوگان در ماجراجویی بسیار عالی بیل و تد، وکیلمدافع شیطان، جانی سیلور هند در بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ و جان ویک شناخته شده، پس از ۱۷ سال با کارگردانی کنستانتین برای ایفای نقش در دنبالهای از این اثر فراطبیعی و ترسناک بازمیگردد.
ریوز پیشتر گفته بود کنستانتین شخصیتی است که دوست دارد به او بازگردد، او سال گذشته به استیون تایرون کلبر کمدین امریکایی گفت دوست دارد دوباره جان کنستانتین باشد و سعی اش را کرده است./ایرنا
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
رونمایی از آلبومهای «آوای سرخ هامون» و «شهادتنامه عشاق»
-
بدرقه آبرومند تابستانی برای سینمای ایران
-
حواسمان به واقعیت عریان اکران هم باشد
-
اخبار
اخبارایران آنلاین