ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
20 سال حبس، رد مال و شلاق برای حسین هدایتی
۲۰ سال حبس، انفصال دائم از خدمات دولتی، رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و تحمل ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی، حکم صادره برای حسین هدایتی است. سرمایه دار و مدیر دولتی که پیش از این به عنوان حامی مالی پرسپولیس و تیم ملی شناخته شده بود، در پرونده تخلفات مربوط به بانک سرمایه این حجم از محکومیت را پیش رو دارد؛ محکومیتی که طبق آییننامه دادگاههای ویژه اقتصادی احکام صادره در این دادگاهها به غیر از حکم اعدام قطعی است و قابل تجدید نظرخواهی نخواهد بود. سخنگوی قوه قضائیه در سومین نشست خبری خود، پس از بیان جزئیات حکم حسین هدایتی، احکام دیگر متهمان این پرونده را هم اعلام کرد. سیدمهدی موسوی نژاد به جرم اخلال در نظام اقتصادی به تحمل ۱۵ سال حبس و محرومیت دائم از مشاغل دولتی و استرداد ۹۳۰ میلیارد ریال در حق بانک سرمایه و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. همچنین علیاکبر یقینی به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به ۱۰ سال حبس و محرومیت دائم از مشاغل دولتی و مجتبی کیان پیشه به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به تحمل ۵ سال حبس محکوم شده است. در دادنامههای صادره دیگر، محمد محسنی آهویی به جرم اخلال در نظام ارزی به ۱۰ سال حبس، ضبط ارزهای مکشوفه و ۵۰۰ میلیون ریال جزای نقدی و محمدحسین عابدینی نژاد به جرم اختلاس به چهار سال حبس و انفصال دائم از مشاغل دولتی و استرداد یک هزار و ۳۷۴ میلیارد و ۶۴۰ میلیون تومان در حق صندوق دولت و آقای جهانگیر حجتی نجف آبادی به جرم اخلال در نظام اقتصادی به تحمل ۳ سال حبس و پرداخت جزای نقدی به مبلغ ۱۱ میلیارد و ۸۸ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال در حق ۳۱ نفر از شکات محکوم شدهاند. همچنین سید حمیدرضا رضوی به جرم اخلال در نظام اقتصادی از طریق خرید و فروش ارز بدون مجوز به تحمل ۳ سال حبس و ضبط ارزهای مکشوفه، سیدرضا میری به جرم اخلال در نظام ارزی به تحمل ۳ سال حبس و نوید محمدی فرزند غلامرضا به جرم اخلال در نظام ارزی کشور به تحمل ۳ سال حبس و ضبط ارزهای مکشوفه محکوم شدهاند.
به گزارش ایسنا، دیگر خبرهای مهم حوزه قضایی را که دیروز در نشست سخنگویی قوه قضائیه مطرح شد در ادامه بخوانید:
پروندههایی را در حوزه سرویسهای جاسوسی کشورهای مختلف در دستور کار داریم که اخیراً دو نفر از جواسیس وابسته به سرویس امریکا و عربستان، احکامشان صادر شده است.
دادسرا تحقیقات در مورد پرونده احمد عراقچی معاون ارزی سابق بانک مرکزی را تکمیل و به دادگاه ارجاع داد.
تخصیص ارز در حوزه واردات کاغذ به صورت ویژه بعد از اطلاع دادسرای عمومی و انقلاب تهران در دستور کار قرار گرفت و تا الان صرفاً در حوزه تخصیص ارز و واردات کاغذ ۵ پرونده در دادسرای تهران تشکیل شده که ۱۵ نفر در این ارتباط بازداشت هستند.
محدودیتهای [رئیس دولت اصلاحات]، محدودیتهای مصوب شورای عالی امنیت ملی کشور است. بنابراین تغییر در وضعیت باید از خود نهاد ذیربط انجام شود نه از سوی قوه قضائیه.
دوچرخهسواری برای بانوان به موجب قانون اگر با رعایت ضوابط شرعی باشد، منعی ندارد البته من فقیه نیستم و به فتوا نمیپردازم.
بازداشت و صدور حکم مبتنی بر اعمال مجرمانه بر افراد است و در این رابطه شغل و جنسیت برایمان مهم نیست. [مرضیه امیری خبرنگار روزنامه شرق] عمل مجرمانه در حوزه امنیت به او نسبت داده شده است و در این زمینه هر وکیلی نمیتواند وکالت کند.
حکم یاسین رامین صادر شده ولی غیرقطعی است. پرونده ولیالله سیف رئیس سابق بانک مرکزی به دادگاه رفته است.
در پرونده طلای شادی 3 هزار و 800 شاکی و در پرونده سکه ثامن ۳۰۱۰ شاکی داریم که اگر نهادهای متولی این حوزهها چشمشان باز بود و وظیفه نظارتی خود را انجام میدادند، با این مشکل روبهرو نبودیم. در هر دو پرونده اموالی که از متهمین شناسایی شده، کفاف بدهی آنها را نمیکند و دستور اخیری که در این مورد صادر شده این است که این پروندهها سریعاً جمع و جور شود و این میزان مالی که شناسایی شده در اسرع وقت بین مالباختگان توزیع شود.
هیأتهایی تشکیل شد تا درباره چند زندانی که ادعاهایی مبنی بر برخوردهای نامناسب وجود داشت بروند و ادعاها را بررسی کند و گزارشها در هیأت حفظ حقوق شهروندی بررسی میشود. غیر از مأموریت آن هیأت هم، دو مورد را که رسانهها به صورت خاص نام برده بودند، شخصاً ورود کردم و بعد از بررسیهای دقیق به این نتیجه رسیدم که ادعاها صحت ندارد.
گفتوگو با بهمن عسگری و طراوت خاکسار، 2 کاراته کای طلایی
تاریخ سازی با مدالهای مرغوب
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
دومین مرحله از لیگ جهانی کاراته وان 2019 به میزبانی استانبول برگزار و تیم ملی کاراته کشورمان با کسب 6 مدال طلا و 3 برنز قهرمان این دوره از مسابقات شد. تیم کاراته ایران در شرایطی موفق به کسب این نتیجه تاریخی از حیث مرغوبیت مدال شد که اسفند سال گذشته در مرحله نخست این رقابتها در اتریش، با کسب 2 طلا، 2 نقره و 2 برنز در مجموع مردان و بانوان عنوان نایب قهرمانی را به دست آورده بود. به همین بهانه خبرنگار «ایران» با بهمن عسگری و طراوت خاکسار، دو طلایی این مسابقات گفتوگویی انجام داد.
خاکسار: در شرایط بد اقتصادی به مردم هدیه میدهیم
طراوت خاکسار یکی از طلاییهای تیم ملی در ترکیه، گفت: «از سال 2015 که من در رنکینگ المپیکی در جایگاه 60 حضور داشتم، توانستم امتیازات لازم را کسب کنم و با این مدال طلا فکر میکنم جزو 15 نفر اول المپیک باشم. حالا هم تمام تلاشم ارتقای جایگاه المپیکی و کسب سهمیه المپیک توکیو است.»
کاراته کا وزن ۵۵- کیلوگرم با اشاره به این موضوع که در کاراته وان دوبی نتوانستم به مدال برسم و پنجم شدم، افزود: «بعد از دوبی در اتریش حضور یافتم و در جایگاه نخست قرار گرفتم. در مراکش هم سوم شدم و به مدال برنز دست یافتم و در استانبول هم طلا گرفتم. در کل تاکنون درسال 2019 با 2 طلا و یک برنز، سال بسیار خوبی برای من بوده است.» او بیان داشت: «تیم ملی کاراته با کسب 6 مدال طلا و 3 برنز در مجموع مردان و زنان، تاریخ سازی کرد و این تاریخ سازی در بخش بانوان هم صورت گرفت. در این دوره از مسابقات، من و حمیده عباسعلی طلا گرفتیم و برای نخستین بار بود که این اتفاق افتاد. آقایان بارها خودشان را با قهرمانیهای متعدد ثابت کرده اند و ما هم در کنار آقایان تلاش مان را میکنیم تا افتخارآفرین باشیم و به مدال المپیک دست یابیم.» خاکسار در پایان گفت: «حدود 6 مسابقه دیگر تا المپیک درپیش داریم و تلاش میکنیم که در بهترین جایگاه قرار بگیریم. برای این کار نیازمند حمایت فدراسیون هستیم، گرچه فدراسیون هم با یکسری مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی روبهروست و اعزامهای ما به سختی انجام میگیرد. با وجود شرایط بد اقتصادی تلاش میکنیم خوشرنگ ترین مدال را کسب کنیم و آن را به مردم هدیه بدهیم.»
عسگری: کاراته نیازبه حمایت بیشتر دارد
بهمن عسگری گفت:«ترکیه همیشه برای کاراته ما خوش یمن بوده و در زمان برگزاری مسابقات در این کشور بچههای ما چه در بخش بانوان و چه آقایان عملکرد خوبی داشتهاند. خودم هم با تمرکز و برنامه ریزی بیشتر نسبت به دوره گذشته توانستم به مدال طلا دست یابم. من در یک روز با 8 حریف مبارزه کردم و این دوره از مسابقات بسیار فشرده بود.» نماینده وزن ۷۵- کیلوگرم تیم ملی کاراته که پیش از این رقابتها در جایگاه چهارم رنکینگ المپیک حضور داشت، افزود: «با این مدال طلا، یک پله صعود کردم و در جایگاه سوم قرار گرفتم. تاریخ سازی کاراته ایران درحضور 1813 کاراته کا از 102 کشور اتفاق مهمی بود. کاراته سال سختی در پیش دارد و امسال باید برای کسب سهمیه المپیک 2020 تلاش کنیم. همه ما همدل هستیم تا بتوانیم بهترین نتیجه را در این مسابقات کسب کنیم. امیدوارم حمایتها از کاراته بیشتر شود تا موفقیتها و حماسه سازیها تداوم یابد و کاراته بتواند در المپیک توکیو مدالهای ارزشمندی کسب کند.» او در ادامه به مشکل تیم ملی تکواندو در مسابقات جهانی منچستر و کسب رتبه نازل دوازدهمی اشاره کرد و گفت: «خبر دارم که تیم ملی تکواندو پیش از اعزام با مشکلاتی روبهرو شد و عدم صدور ویزا برای برخی از تکواندوکاران به تیم ملی ضربه زد. البته کاراته هم در مسابقات جهانی 2014 چنین مشکلی داشت اما ما در آن مسابقات برای اولین بار قهرمان جهان شدیم. مسابقاتی که در آلمان برگزار شد و آلمانیها هم در خصوص ویزا مشکلاتی برای ما به وجود آوردند.»
خبرنگار
دومین مرحله از لیگ جهانی کاراته وان 2019 به میزبانی استانبول برگزار و تیم ملی کاراته کشورمان با کسب 6 مدال طلا و 3 برنز قهرمان این دوره از مسابقات شد. تیم کاراته ایران در شرایطی موفق به کسب این نتیجه تاریخی از حیث مرغوبیت مدال شد که اسفند سال گذشته در مرحله نخست این رقابتها در اتریش، با کسب 2 طلا، 2 نقره و 2 برنز در مجموع مردان و بانوان عنوان نایب قهرمانی را به دست آورده بود. به همین بهانه خبرنگار «ایران» با بهمن عسگری و طراوت خاکسار، دو طلایی این مسابقات گفتوگویی انجام داد.
خاکسار: در شرایط بد اقتصادی به مردم هدیه میدهیم
طراوت خاکسار یکی از طلاییهای تیم ملی در ترکیه، گفت: «از سال 2015 که من در رنکینگ المپیکی در جایگاه 60 حضور داشتم، توانستم امتیازات لازم را کسب کنم و با این مدال طلا فکر میکنم جزو 15 نفر اول المپیک باشم. حالا هم تمام تلاشم ارتقای جایگاه المپیکی و کسب سهمیه المپیک توکیو است.»
کاراته کا وزن ۵۵- کیلوگرم با اشاره به این موضوع که در کاراته وان دوبی نتوانستم به مدال برسم و پنجم شدم، افزود: «بعد از دوبی در اتریش حضور یافتم و در جایگاه نخست قرار گرفتم. در مراکش هم سوم شدم و به مدال برنز دست یافتم و در استانبول هم طلا گرفتم. در کل تاکنون درسال 2019 با 2 طلا و یک برنز، سال بسیار خوبی برای من بوده است.» او بیان داشت: «تیم ملی کاراته با کسب 6 مدال طلا و 3 برنز در مجموع مردان و زنان، تاریخ سازی کرد و این تاریخ سازی در بخش بانوان هم صورت گرفت. در این دوره از مسابقات، من و حمیده عباسعلی طلا گرفتیم و برای نخستین بار بود که این اتفاق افتاد. آقایان بارها خودشان را با قهرمانیهای متعدد ثابت کرده اند و ما هم در کنار آقایان تلاش مان را میکنیم تا افتخارآفرین باشیم و به مدال المپیک دست یابیم.» خاکسار در پایان گفت: «حدود 6 مسابقه دیگر تا المپیک درپیش داریم و تلاش میکنیم که در بهترین جایگاه قرار بگیریم. برای این کار نیازمند حمایت فدراسیون هستیم، گرچه فدراسیون هم با یکسری مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی روبهروست و اعزامهای ما به سختی انجام میگیرد. با وجود شرایط بد اقتصادی تلاش میکنیم خوشرنگ ترین مدال را کسب کنیم و آن را به مردم هدیه بدهیم.»
عسگری: کاراته نیازبه حمایت بیشتر دارد
بهمن عسگری گفت:«ترکیه همیشه برای کاراته ما خوش یمن بوده و در زمان برگزاری مسابقات در این کشور بچههای ما چه در بخش بانوان و چه آقایان عملکرد خوبی داشتهاند. خودم هم با تمرکز و برنامه ریزی بیشتر نسبت به دوره گذشته توانستم به مدال طلا دست یابم. من در یک روز با 8 حریف مبارزه کردم و این دوره از مسابقات بسیار فشرده بود.» نماینده وزن ۷۵- کیلوگرم تیم ملی کاراته که پیش از این رقابتها در جایگاه چهارم رنکینگ المپیک حضور داشت، افزود: «با این مدال طلا، یک پله صعود کردم و در جایگاه سوم قرار گرفتم. تاریخ سازی کاراته ایران درحضور 1813 کاراته کا از 102 کشور اتفاق مهمی بود. کاراته سال سختی در پیش دارد و امسال باید برای کسب سهمیه المپیک 2020 تلاش کنیم. همه ما همدل هستیم تا بتوانیم بهترین نتیجه را در این مسابقات کسب کنیم. امیدوارم حمایتها از کاراته بیشتر شود تا موفقیتها و حماسه سازیها تداوم یابد و کاراته بتواند در المپیک توکیو مدالهای ارزشمندی کسب کند.» او در ادامه به مشکل تیم ملی تکواندو در مسابقات جهانی منچستر و کسب رتبه نازل دوازدهمی اشاره کرد و گفت: «خبر دارم که تیم ملی تکواندو پیش از اعزام با مشکلاتی روبهرو شد و عدم صدور ویزا برای برخی از تکواندوکاران به تیم ملی ضربه زد. البته کاراته هم در مسابقات جهانی 2014 چنین مشکلی داشت اما ما در آن مسابقات برای اولین بار قهرمان جهان شدیم. مسابقاتی که در آلمان برگزار شد و آلمانیها هم در خصوص ویزا مشکلاتی برای ما به وجود آوردند.»
شب میرزا حسن رشدیه برگزار شد
سلوک در مسیر تجدد با چراغ آموزش
مهسا رمضانی
خبرنگار
میرزا حسن تبریزی (۱۳ تیر ۱۲۳۰ تبریز - ۱۸ آذر ۱۳۲۳ قم) مشهور به رُشدیه از پیشقدمان نهضت فرهنگی ایران در یک قرن پیش بود و نخستین مؤسس مدارس جدید در تبریز و دومین مدرسه در تهران (بعد از دارالفنون). به رشدیه لقب پدر فرهنگ جدید ایران را داده و از او به عنوان پیشگام اصلاح نظام تعلیم و تربیت در ایران یاد می کنند که بنیان نهادن دبستان به شیوه جدید از مهمترین یادگارهای او برای فرزندان امروز و دیروز ایران است. کتابهایی که رشدیه برای تدریس در دبستانهای خود تألیف کرده، گنجینهای باارزش از اطلاعات و مهارتهای آموزشی در قلمرو «کتاب درسینویسی» را پیش روی پژوهشگران قرار میدهد که بیشک در فرایند توسعه پایدار آموزش و پرورش ایران، بسیار مفید خواهد بود. عصر دیروز و به بهانه تجلیل، بزرگداشت و مرور فعالیتهای بنیادین این چهره فرهنگی نشست «شب رشدیه» در کانون زبان پارسی باغ موقوفات دکتر محمود افشار برگزار شد و چهرههایی چون مقصود فراستخواه، ناصر تکمیل همایون، محمد بقایی شیره جینی، بهدخت رشدیه، رحیم روحبخش و احمد عزتیپرور درباره نقش و جایگاه میرزا حسن رشدیه سخنرانی کردند.
در این مراسم سید مصطفی محقق داماد در ابتدای سخنرانی خود درباره میرزاحسن خان رشدیه گفت: مردم ایران باستان به پیروی از پیامبر خود زرتشت، اخلاق و مهارتهای سودمند را به فرزندان خود در آتشکدهها آموزش میدادند و موبدان به عنوان معلم، علوم دینی را به آنها تدریس میکردند اما گرایش به آموزش در ایران، با ورود اسلام شکوفا شد. چرا که پیامبر اکرم به آموزش، تأکید بسیاری داشتند. محقق داماد تأکید کرد پیامبر اکرم در جنگ بدر، آندسته از اسیران جنگی را که از سواد برخوردار بودند برای آموزش مسلمانان به کار گرفتند که در واقع این کار مزد آزادیشان بود. اواخر قرن پنجم یک مدرسه در بغداد تأسیس شد و همزمان در نیشابور نیز مدرسهای به نام نظامیه توسط خواجه نظام الملک تأسیس میشود که غزالی، خیام، انوری، عطار در آن تدریس میکردند. آنچه در این مراکز آموزش داده میشد آموزش عالی بود و نه ابتدایی و آموزش ابتدایی به همان مکتبخانههای قدیم واگذار شده بود. در واقع تا دوره قاجار مدرسه جدید وجود نداشت. محقق داماد در ادامه افزود: در دوره قاجار دو شخصیت بزرگ در آموزش و پرورش حق بسیاری بر گردن ایرانها داشتند. یکی امیرکبیر بود که بسیار دغدغه تعلیم و تربیت داشت و دردمند جهل مردم بود و دیگری میرزا حسن خان رشدیه بود. اولین کسی که بچهها را از مکتبخانه بیرون آورد میرزاحسن خان رشدیه بود که سال 1254 هجری در ارومیه نخستین مدرسه را تأسیس و سال بعد در تبریز هم مدرسه دیگری را بنیان نهاد اما جریان جهل مقدس علیه او قیام کرد و باعث شد تمام این مدارس ویران شوند. او به قم میآید و آیت الله عبدالکریم حایری یزدی پذیرای او میشود و مدرسهای در این شهر تأسیس میکند. امروز همچنان شاهد هستیم که در کشور ما، که دانشگاههای بسیاری را در خود جای داده و فارغالتحصیلهای بسیاری دارد، همچنان به نظام آموزش عالی اهمیت داده میشود تا آموزش و پرورش.
در بخش دیگری از این مراسم بهدخت رشدیه، نوه حسن رشدیه، که خود از پژوهشگران تاریخ اجتماعی ایران است، گفت: دغدغه من نه فقط رشدیه، که رشدیهها هستند. کسانی که ریشهها را ساختند اما ما از آنها غافل هستیم و عملاً آنها را نمیشناسیم. قصد من در این حوزه الگوسازی است. او در ادامه سخنرانی خود افزود: بسیاری از اسناد در خانهها نگهداری میشوند و پژوهشگران ما، معمولاً در پژوهشهای خود به کتابخانهها مراجعه میکنند و این در حالی است که کتابخانههای ما از بسیاری اسناد بیبهرهاند و همین باعث تکرار در پژوهشها میشوند. از این رو در تلاشی پانزده ساله کوشیدهام تا اسناد مربوط به میرزا حسن خان رشدیه را از خانهها و از میان مردم جمعآوری کنم و در این راستا به نکات شایان توجهی برخوردهام. نخست آنکه رشدیه علاوه بر آموزش، در آموزش دختران نیز تأکید داشت تا آنجا که دو دختر خود مهینبانو و شهناز را با لباس پسرانه، به مدرسه میفرستاد. به این دلیل که در آن دوران آموزش به دختران مرسوم نبود. همچنین اسنادی موجود است که نشان میدهد کسانی که نخستین مدارس دخترانه را تأسیس کردهاند با رشدیه رابطه نزدیکی داشتهاند و به نظر میرسد به تشویق او به این کار همت گماردهاند. او میکوشید تا آموزش را در سطح جامعه ایجاد کند و در این راستا، در مدارس مهارتها را آموزش میداد.
ناصر تکمیل همایون که به تازگی کتاب «مکتبخانهها در ایران» را منتشر کرده طی سخنرانی خود کوشید تا بر نقش رشدیه در تأسیس مدارس نوین در ایران، متمرکز شود. او گفت: در درس تاریخ فرهنگ ایران با رشدیه آشنا شدم. بعد از سقوط صفویه، و پس از درگذشت شاه عباس، نهاد آموزش و پرورش در ایران به زوال رفت و ما چیزی حدود صد سال نهادی به این نام نداشتیم. در دوره قاجاریه نیز به هیچ عنوان مدرنیزاسیون و مدرنیته در ایران نجوشید و تلاشها بیشتر بر ظواهر تأکید داشت. به همین دلیل علیرغم تلاشهای بسیاری همچون امیرکبیر که دارالفنون را تأسیس کرد عمیقاً به شکلگیری مدرنیته در آن دوران منجر نشد. وقتی رشدیه در ایروان مدرسه تأسیس کرده بود و توسط ناصرالدین شاه به ایران دعوت شد هم وقتی به ایران رسید پشت دروازه شهرها ماند. چرا که جهل مقدس پیوسته ناصرالدین شاه را نسبت به آگاهی مردم و آموزش به آنها بدبین کرده بود و همین باعث میشد رشدیه علیرغم تلاشهایش با ممانعتهای بسیار روبهرو شود.
گفت وگو با مینو محرز:
موج سوم ایدز قربانی می گیرد
پرستو رفیعی
خبرنگار
وضعیت جسمیاش هر روز بدتر میشد. نمیدانستیم چه بلایی بر سرش آمده، دکترها هم نمیتوانستند بیماریش را تشخیص دهند. اصلاً کارمان شده بود هر چند روز یکبار به بیمارستان مراجعه کنیم و بعد از مدتی بستری شدن در اورژانس و انجام انواع آزمایشها با یک کیسه دارو به خانه باز گردیم تا چند روز دیگر که دوباره روز از نو و روزی از نو. آخرین بار اما اسهال و استفراغ شدیدی گرفت. حسابی ترسیده بودم. حس غریبی داشتم انگار دیگر خوب شدنی در کار نبود. به بیمارستان رسیدیم و مثل همیشه راهی اورژانس بیمارستان شدیم. این بار اما با همیشه فرق میکرد حالش خیلی بد بود اما بدتر از آن، ویروسی بود که در میان برگههای آزمایش پیدا شد. HIV زندگی مان را زیر و رو کرد. تشخیص علت بیماری همسرم راه نجاتمان نبود بلکه مانند باتلاقی زیرپایمان را خالی کرد.
اینها را مینا میگوید، زنی که قربانی بیماری همسرش شده، آهی میکشد و ادامه میدهد: پزشکان گفتند که باید آزمایش بدهیم هم خودم و هم پسرانم. فقط خدا میداند چه بر ما گذشت. ازهمان لحظهای که نمونهگیری برای آزمایش انجام شد ترسی پرابهام وجودم را فرا گرفت مدام از خودم میپرسیدم، اگر مبتلا باشم چه؟ اگر فرزندانم هم مبتلا شده باشند چه باید بکنم؟ انگار ساعتها نمیگذشت و روزها کش میآمد تا اینکه نتیجه آزمایش مشخص شد.
نفس هایش به شماره میافتد. بغض که راه گلویش را تنگ میکند حال چشمانش بارانی میشود. اما با لبخندی تلخ خودش را جمع و جور میکند. به چشمانش اجازه باریدن نمیدهد صدایش را صاف میکند و ادامه میدهد: آلوده شده بودیم هم من و هم پسر دومم. همسرم را از کار در سازمانی دولتی و پرآوازه اخراج کردند، پسرم را هم از مدرسه. نمیدانستم چه باید بکنم همه طردمان کرده بودند زندگی مان از حرکت ایستاده بود. مدام از خودم میپرسیدم چرا من؟ چرا پسرم؟ این طفلی باید تاوان چه گناهی را پس بدهد؟ همسرم را سرزنش میکردم، هر روز و هرروز. دیگر دلم برایش نمیسوخت. حدود شش ماهی از این ماجرا گذشت تا توانستم خودم را جمع و جور کنم. دیگر همسرم را سرزنش نمیکردم و در تلاش بودم تا راهی برای ادامه زندگی بیابم. ما زنده بودیم و باید زندگی میکردیم. تازه به شرایط عادت کرده بودم که همسرم براثر بیماری جانش را از دست داد. من مانده بودم و زندگی و از همه مهمترآینده فرزندانم. اما بار دیگر زندگی روی بدش را به من نشان داد. خانواده همسرم از من شکایت کردند تا فرزند سالمم را از من جدا کنند.
مینا ادامه میدهد: بارها و بارها به جلسات دادگاه رفتم تا توانستم قاضی را متقاعد کنم که زندگی در کنار من برای فرزندم تهدیدی محسوب نمیشود. متأسفانه آگاهی افراد جامعه نسبت به این بیماری و راههای انتقال آن بسیار کم است.
برق زندگی در چشمانش دیده میشود. چشمانش میدرخشد. پسرم وکیل دادگستری شده، ازدواج کرده و زندگی موفقی دارد. خودم هم که در مرکزی که به بیماران مبتلا به HIV خدمات مشاورهای ارائه میدهد مشغول به کار شدهام.
از پسرش میپرسم همانی که قربانی بیماری و ناآگاهی پدر شده است، اما مینا دیگر نمیخندد، هنوز نتوانسته پسرش را به زندگی طبیعی بازگرداند. رفتار ناشایست مدیران مدرسه آتشی به جان پسرک انداخت که او برای همیشه تحصیل را کنار گذاشت. انگیزهای هم برای زندگی ندارد چرا که آینده، اشتغال و ازدواج خود را پر ابهام میبیند.
هیچ کس به ملاقاتم نمیآمد
بیژن اما مردی است که روی پلهها نشسته و چرت میزند. دست راستش خیلی حرفهای خالکوبی شده از مچ تا بالای آرنج. اما روی دست چپش جمله معروف رفیق بیکلک مادر کاملاً ناشیانه خالکوبی شده.
با صدای بلند سلام کردم. چرتش پاره شد چند دقیقهای طول کشید که به خودش بیاید. از بیمار یاش پرسیدم و دلیل بیمار شدنش. دستش را مقابلم گرفت. زندانی که شدم همه طردم کردند. زنم، پدرم، برادرانم و حتی خواهرم همه رهایم کردند. هیچ کس به ملاقاتم نمیآمد جز مادرم، عاشقش بودم و در زندان بیشتر از قبل دوستش داشتم. یک شب که داوود پنجه طلا دور ازچشم نگهبانان بدن بچهها را خالکوبی میکرد، من هم وسوسه شدم و خواستم به عشق مادرم این جمله را روی دستم خالکوبی کند. رفیق بیکلک مادر، اما سوزن آلوده، آتشی بود زیر خاکستر که جوانی و زندگیم را نابود کرد. چند سالی در زندان بودم بیخبر از آلوده شدن، وقتی آزاد شدم هم تا یکی دوسال خوب بودم اما کم کم بیماری خودش را نشان داد. در ابتدا مرضم را تشخیص نمیدادند. اما یک روز یکی از دکترها با دیدن خالکوبی روی دستانم به ایدز مشکوک شد و خواست آزمایشهای لازم را انجام دهم. همین که مشخص شد چه دردی گرفتهام، دوستان و آشنایانم فراری شدند. فقط مادرم کنارم ماند. البته تاوانش را هم داد، پدرم طلاقش داد و خواهر و برادرانم در خانه شان را بر روی او بستند. خواستم خودم را گم و گور کنم تا شاید مادر پیرم آخر عمری درست زندگی کند، یک بار هم تصمیم گرفتم خود کشی کنم اما مادرم با التماس مرا منصرف کرد، او میگفت داغی سختتر از مرگ اولاد نیست. امروز هم به خاطر او آمدهام برای درمان. تا شاید این آخر عمری نفس راحتی بکشد.
خوشحالم که همسرم آلوده نشده
فرهاد مردی است 47 ساله که ظاهرش به ورزشکاران بیشتر شبیه است تا یک بیمار آن هم با بیماریای که روزی کشندهترین بیماریها عنوان گرفته بود. میگوید: سال ها در خارج از کشور زندگی کردم همان جا ازدواج کردم و زندگی خوبی هم داشتم. تا اینکه بعد از سال ها برای دیدن وطنم و برخی از اقوام به ایران آمدم، برای ترمیم دندان هایم به دندان پزشکی رفتم. فکر میکردم با این کار در هزینههایم صرفهجویی خواهم کرد چون هزینه دندانپزشکی در ایران خیلی ارزانتر از کشوری است که در آن زندگی میکنم. مدتها پس از بازگشت علائم بیماری در من بروز کرد. از ترس اینکه کارم را از دست ندهم به ایران آمدم. من شغلی دارم که به مردم خدمت ارائه میدهم بیمار شدن من به منزله از دست دادن کارم بود از این رو برای انجام آزمایشها و درمان بیماریام به ایران بازگشتم. بررسیها و آزمایشها نشان داد به HIV مبتلا شده ام. از آن موقع تا امروز تحت درمان قرار گرفتهام و با پیگیریها و رعایت کامل دستورات پزشک این ویروس در بدنم به اندازهای ضعیف شده که دیگر احتمال انتقال آن به اطرافیان به صفر رسیده است.
او در حالی که دلیل بیماریاش را ضدعفونی نبودن وسایل دندانپزشکی عنوان میکند ادامه میدهد: بسیار خوشحالم که همسرم آلوده نشده است و میتوانم مانند یک انسان طبیعی زندگی کنم.
فکر میکردم ایدز مخصوص معتادان تزریقی است
یگانه دختری است 26 ساله. 26بهار از زندگیش گذشته اما بیشباهت به زنان میانسال نیست. خودش ویروسی را متهم میکند که به واسطه اشتباه جوانی و ناآگاهی، سلامتیاش را به یغما برده و آیندهاش را به ابهام کشیده است. یگانه میگوید: فکر میکردم ایدز مخصوص معتادان تزریقی است. همین که یکی از این افراد در میان اطرافیانت نباشد کافی است تا خودت را از آلوده شدن بیمه کنی. البته شنیده بودم که این بیماری از طریق لوازم دندانپزشکی یا تیغ آرایشگاهها هم منتقل میشود به همین خاطر سعی میکردم برای انجام این امور به جاهای تأیید شده و بالای شهری بروم. غافل از اینکه...
از تصمیمش برای دوری از حرفها و افکار منفی میگوید وادامه میدهد: داروهایی که مصرف میکنم این ویروس خانمانسوز را ضعیف میکند و اثر آن در بدنم را به حد صفر میرساند. یعنی من مانند افراد سالم هستم و میتوانم مانند بقیه شغل داشته باشم و با دوستانم رفت و آمد کنم اما کافی است یک نفر بفهمد که من به ایدز مبتلا هستم، چنان از من دوری میکند که انگار تا به حال مرا نمیشناخته. متأسفانه هنوز در جامعه ما این بیماری به درستی شناخته نشده است.
موج سوم ایدز در کشور قابل کنترل است
بیمار که میشوی دیگر فرقی نمیکند که متهم باشی یا قربانی. مهم نیست که تو مرتکب اشتباه شدهای یا دیگری در حقات جفا کرده. جواب آزمایش که مثبت میشود دیگر راه برگشتی نیست همه پلهای پشت سرت خراب میشود انگار. اما متخصصان معتقدند که باید این تفکر تغییر کند. باید آگاهی تک تک افراد جامعه بالا برود تا بتوانیم موج سوم ایدز در کشور را کنترل کنیم.
دکتر مینو محرز رئیس مرکز تحقیقات ایدز دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با «ایران» میگوید: ایدز یک بیماری است که توسط ویروس نقص ایمنی HIV ایجاد میشود و میتواند تا سال ها بدون علامت باقی بماند. بیعلامت بودن بیماری باعث میشود در حالی که خود فرد از بیماریاش بیخبر است این ویروس را به دیگران منتقل کند. متأسفانه گزارشها نشان میدهد در حال حاضر حدود 40 هزار بیمار مبتلا به ایدز درکشور وجود دارد اما آمار غیر رسمی از حقیقتی تلخ خبر میدهد و آن افزایش تعداد مبتلایان تا حدود دو تا سه برابر آماری است که امروز در دست ما قرار دارد.
این فوق تخصص بیماریهای عفونی تأکید میکند: بیماری ایدز در گذشته یک بیماری کشنده محسوب میشد اما خوشبختانه امروزه به مدد داروهای کشف شده به یک بیماری مزمن قابل کنترل تبدیل شده است. این داروها میتوانند ویروس را از بین ببرند و امکان انتقال آن را منتفی کنند. البته این به معنای بهبودی کامل نیست و تنها کنترل بیماری است. همه جهان برای درمان قاطع این بیماری در تلاش هستند.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه روند شیوع بیماری ایدز در کشور در حال افزایش است میگوید: افزایش میزان شیوع این بیماری ازشناخت ناکافی ایدز و ناآگاهی مردم جامعه از راههای انتقال آن نشأت میگیرد. امروزه الگوی ابتلا به بیماری تغییر یافته است و دیگر خون و فرآوردههای خونی عامل ابتلا به آن نیست. زمانی فاکتور 8 که از سایر کشورها وارد میشد عامل ابتلا به این بیماری محسوب میشد که با اقدامات انجام گرفته، بسرعت کنترل شد. از سوی دیگر استفاده سرنگهای چند بار مصرف در میان معتادان تزریقی نیز راه جدی انتقال این بیماری به حساب میآمد اما با توزیع سرنگ در میان معتادان تا حدود زیادی این راه انتقال بیماری نیز کنترل شد.
دکتر محرز با اشاره به موج سوم ایدز در کشور، میافزاید: موضوع نگران کننده در جامعه امروز انتقال بیماری از راه تماس جنسی حفاظت نشده است که به واسطه نبود آموزش صحیح در میان جوانان و حتی افرادی که در دهه ششم زندگی خود قرار دارند هم دیده میشود. جوانان امروز به دلیل عدم آگاهی و ناتوانی در خویشتنداری به این بیماری گرفتار میشوند. متأسفانه آموزش و پرورش در آگاهی بخشی به کودکان و نوجوانان بسیار ضعیف عمل کرده است.
رئیس مرکز تحقیقات ایدز با اشاره به راههای انتقال بیماری ایدز در سالهای اخیر میگوید: تماس جنسی با فرد آلوده به نخستین راه انتقال این بیماری در میان افراد جامعه تبدیل شده است. بهطوری که آمار نشان میدهد در دوسال اخیر 99 درصد از بیماران از طریق تماس جنسی مبتلا شدهاند. پس از آن انتقال بیماری از مادر آلوده به جنین و دست آخر استفاده از سرنگ آلوده و یا هر وسیلهای که خون آلوده را به بدن شخص منتقل کند، که عامل سوم در جامعه ما بسیار کم رنگ شده است.
وی اظهار میکند: هنگامی که راه انتقال این بیماری از طریق سرنگ آلوده بود تعداد مبتلایان مرد به مراتب بیشتر از زنان بود. به گونهای که آمارها نشان میداد مردان 96درصد تعداد مبتلایان و زنان حدود 4درصد را تشکیل میدادند اما در عرض دوسال اخیر به دلیل تغییر الگوی ابتلابه ایدز، تعداد زنان به حدود 35 درصد و مردان به 65 درصد رسیده است. متأسفانه حقیقت تلخ دیگر طیف سنی مبتلایان است. نوجوانان و جوانان و همچنین افراد مسن روز به روز به تعداد مبتلایان اضافه میشوند. یکی از مشکلاتی که معمولاً برای این طیف پیش میآید این است که معمولاً بیماری این افراد تا مرحله پیشرفته تشخیص داده نمیشود، چون پزشکان فکر نمیکنند آنها به ایدز مبتلا شده باشند.
دکتر محرز در مورد راههای انتقال ایدز در زندان میگوید: انتقال این بیماری در زندان بسیار کم شده است. اما بهطور معمول 3 راه برای انتقال این بیماری وجود دارد. نخست از طریق سرنگ آلوده که به دلیل توزیع رایگان متادون و سرنگ به روش اسکرین تعداد مبتلایان از این طریق کاهش یافته و مورد ابتلای جدید از این راه در زندانها بسیار کم شده است. دوم، تماس جنسی و سوم خالکوبی است. متأسفانه معمولاً یکی از زندانیان به صورت غیرقانونی و پنهانی خالکوبی میکند و به دلیل نداشتن امکان استریل کردن، این بیماری و همچنین هپاتیت B و C را به سایرین منتقل میکند.
این فوق تخصص بیماریهای عفونی درباره راههای پیشگیری از انتقال بیماری از راه تماس جنسی تأکید میکند: راه پیشگیری از تماس جنسی نیز به سه بخش تقسیم میشود. نخستین بخش خویشتنداری است که دستور دین ما است. در حالی که در دین اسلام بر خویشتنداری تأکید شده است اما آموزش و تقویت آن در مدارس خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. دومین مورد وفاداری است یعنی یک همسر داشتن، متأسفانه اخیراً با بیمارانی مواجه هستیم که حدود 60 تا 65 ساله هستند و فرزندان 25 ساله یا 30 ساله دارند. ازدواج موقت عامل ابتلای این بیماران بوده که متأسفانه همسر اول خود را هم آلوده میکنند.
استفاده از وسایل پیشگیری در روابط جنسی نیز یکی دیگر از راههای پیشگیری است که متأسفانه به دلیل گران شدن و کمیاب شدن کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. در خیلی ازکشورها این وسایل به صورت رایگان توزیع میشود. از این رو توانستهاند موج سوم بیماری ایدز را کنترل کنند.
رئیس مرکز تحقیقات ایدز تأکید میکند: تا به حال 4 استراتژی کشوری برای پیشگیری از ایدز نوشته شده است و توسط هیأت دولت مصوب شده یعنی دستور است که همه ارگانها باید همکاری کنند اما در عمل کسی همکاری نمیکند.
مورد بعدی این است که باید آنقدر آموزشها قوی شود که هر فردی حتی قبل از ازدواج خودش برای تست HIV مراجعه کند. البته مثبت بودن نتیجه آزمایش به معنای مجرد ماندن نیست این بیماران حق ازدواج دارند و بسیاری از بیماران HIV مثبت ازدواج کردهاند، اما موضوع مهم این است که باید همسر فرد مبتلا قبل از ازدواج از بیماری همسرش مطلع باشد.
وی میافزاید: در همه جای دنیا تأثیر تلویزیون، جراید و فضای مجازی درآموزش و پیشگیری بینظیر است. باید شفاف صحبت شود و باید بمباران آگاهی صورت بگیرد. باید در آموزش و پرورش برای تقویت توانمندسازی نوجوانان و جوانان تلاش شود. درست است که در دانشگاه به این بحث توجه شده اما مگر همه افراد جامعه دانشگاه میروند! پس باید از مدرسه شروع شود. در عرض سی و چند سالی که این بیماری در کشور ما دیده شده آموزش و پرورش هیچ کاری نکرده و صدا و سیما هم تنها دو سریال ساخته است.
وی به مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری اشاره میکند و میگوید: در ایران 200 مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری وجود دارد که به صورت رایگان ارائه خدمت میدهند و با مشخص شدن بیماری درمان را بسرعت آغاز میکنند.
دکتر محرز در خاتمه خاطرنشان میکند: داروهای این بیماری هم در داخل کشور تولید میشود و هم از هند وارد میشود و میتوان گفت برای تأمین آنها اصلاً جای نگرانی وجود ندارد و خوشبختانه حداقل تا یک سال آینده داروی مورد نیاز در کشور
وجود دارد.
یک هفته پس از گلایه از تناسب نداشتن مطالبات با اختیارات رئیس جمهوری
روحانی: به اختیارات ویژه نیاز داریم
گفتوگو با ابراهیم امینی، حقوقدان: اختیارات ریاست جمهوری کافی نیست
مهراوه خوارزمی
خبرنگار
ابراهیم امینی استاد حقوق دانشگاه شیراز و نایب رئیس شورای شهر تهران اگر چه معتقد است اختیارات رئیس جمهوری در قانون اساسی کافی نیست اما تاکید دارد که شرایط فعلی زمان مناسبی برای اصلاح قانون اساسی نیست. با این عضو هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی در دولت اصلاحات درباره سخنان اخیر حسن روحانی و گلایههای وی از متناسب نبودن انتظارات از دولت با اختیارات آن گفت و گو کردهایم.
رئیس جمهوری در نشست اخیر خود با فعالان سیاسی گفتند مطالبات از دولت باید در حد اختیاراتش باشد و بالاخره برخی راهحلهایی که برای مشکلات کشور وجود دارد در اختیار دولت نیست. ایشان قبلاً هم اشاراتی داشتند اما هیچگاه به این صراحت این نظر را اظهار نکرده بودند. شما به عنوان حقوقدانی که در سالهای قبل در موضوع نحوه اجرای اختیارات ریاست جمهوری نقش و نظر داشتید و بهعنوان عضو هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی ارزیابیتان از اظهارات اخیر آقای روحانی چیست؟ اینکه منتقدان دولت این سخنان را توجیه ناکارآمدیهای مدیریتی میدانند و میگویند اختیارات اصل ۱۱۳ قانون اساسی اختیارات مبسوطی است و رئیس جمهوری به اختیارات بیش از این نیاز ندارند تا چه حد درست است؟
جدیترین اقدامات برای اجرایی شدن اصل ۱۱۳ در دوران آقای خاتمی شکل گرفت. ایشان هیأتی را با عنوان هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی تشکیل دادند. اگر مواردی از نقض یا عدم اجرای قانون اساسی چه در قوه مجریه و چه در قوای دیگر مطرح میشد و به رئیس جمهور که طبق اصل مذکور مسئول اجرای قانون اساسی است منعکس میشد، ایشان کار را به این هیأت ارجاع میدادند و کار کارشناسی انجام میشد. اگر هیأت تأیید میکرد که قانون اساسی نقض شده یا اجرا نشده است، در صورتی که تخطی در درون قوه مجریه بود دستور رفع مسأله را میدادند. اگر در قوای دیگر بود بر اساس قانون حدود اختیارات ریاست جمهوری که حق تذکر و اخطار قانون اساسی به رؤسای قوای دیگر برای رئیس جمهوری پیشبینی شده است عمل میکردند. قانون حدود اختیارات ریاست جمهوری نیز در زمانی تصویب شده بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی، خود در جایگاه ریاست جمهوری قرار داشتند.
رئیس جمهوری در هرحال به عنوان عالیترین مقام اجرایی کشور پس از رهبری است. بر همین اساس صرفاً اختیاراتش محدود به قوه مجریه نیست. بعضیها وقتی بحث تفکیک قوا مطرح میشود فکر میکنند رئیس جمهور همتراز و در عرض رؤسای قوای دیگر است، اما قانون اساسی بر این برداشت خط بطلان کشیده است. اصل ۱۱۳ قانون اساسی همین مهم را تصریح میکند که پس از مقام رهبری، رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود برعهده او است. یعنی قانونگذار مسئولیت اجرای قانون اساسی را در عرض ریاست قوه مجریه و حتی مقدم بر آن به عنوان یکی از مسئولیتهای رئیس جمهوری شناخته است. منتهی متأسفانه رؤسای جمهور ما اغلب از این اختیار خیلی کم استفاده کردهاند. بهجز آقای خاتمی که از همان ابتدای ریاست جمهوری هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی را تشکیل داد و مشروح اقداماتش به صورت کتاب منتشر شد و بهصورت سالیانه همایشی در سالن اجلاس سران برگزار میشد بقیه رئیس جمهوریها از این ظرفیت استفاده نکردند یا اصلاً متوجه نشدند یا دیر و در دور دوم ریاست جمهوری و در سالهای آخر متوجه شدند، زیرا تا پیش از آن فکر میکردند میتوان با لابیگری و... مسائل را حل کرد. این در حالی است که قانون اساسی ابزارهایی را در اختیار رئیس جمهوری قرار داده که برای اجرای بدون تنازل آن سوگند میخورد. رئیس جمهوری مطابق با اصل ۱۲۱ قانون اساسی سوگند میخورد که حافظ و نگهبان مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشد. به همین اعتبار این مقام طبق اصل ۱۱۳ مسئولیت اجرای قانون اساسی را برعهده دارد. از این جهت رئیس جمهوری میتواند به حوزه عملکرد قوای دیگر نیز وارد شود. کما اینکه در زمان دولت اصلاحات، قوه قضائیه اقداماتی انجام داده بود و شکایاتی مطرح شد، هیأت تأیید کرد که نقض قانون اساسی است و به رئیس وقت قوه قضائیه اخطار قانون اساسی داده شد.
آنچه برخی حاضران به نقل از آقای روحانی مطرح کردند مانند اینکه مثلاً رئیس جمهور امریکا ۱۹ بار تماس گرفت و اختیار تصمیم گرفتن درباره پاسخ به این تماس وجود نداشت. شما این ماجرا را در چارچوب قانون اساسی و بر اساس احصای مسئولیتها و اختیارات رئیس جمهوری چگونه تفسیر میکنید؟
چنان که گفتم، رئیس جمهوری در آستانه انتخابات برنامهای را ارائه میکند و مردم هم بر اساس آن برنامهها به او رأی میدهند. اولاً برنامههای ارائه شده باید واقعگرایانه باشد و جنبه شعاری نداشته باشد، چون انتخابات یک قرارداد اجتماعی بین انتخاب شده و انتخاب کنندگان است. مردم برای تحقق برنامهها رأی میدهند. اگر این فرد و برنامه انتخاب شد هم باید نیروهایی را انتخاب کند که توان اجرا و تحقق برنامهها را داشته باشند و هم باید برنامههایی که ارائه میشود در حیطه اختیارات رئیس جمهوری و دولت باشد. اگر نیاز به هماهنگی با مراجع دیگری هم هست او باید توان ایجاد این هماهنگی را داشته باشد. در غیر این صورت اینکه ما برنامههایی را مطرح کنیم و بر اساس آنها رأی بگیریم و بعد پشت سر خودمان را هم نگاه نکنیم نوعی غش در قرارداد است. در کشورما متأسفانه به این مهم کمتر توجه میشود.
صحبت شما متین است و شاید بشود استدلال کرد که با این میزان از اختیارات قانونی که رئیس جمهوری دارد میتواند کارها را پیش ببرد یا دستکم لابی کند. اما وقتی این نوع اعتراض به کمبود اختیارات از سوی رؤسای جمهوری که به جریانهای سیاسی مختلف متصل بودهاند مطرح میشود، دیگر نمیتوان موضوع را به ناتوانی یک فرد خاص در لابی کردن یا استفاده از اختیارات موجود تقلیل داد. مشکل دقیقاً کجاست؟
خب این مشکل نهادینه شده است و مسأله فقدان روابط مبتنی بر حاکمیت قانون میان نهادهای مختلف است. اگر نهادهای مختلف حاکمیت بر اساس قانون اساسی در جایگاه خودشان قرار بگیرند و جایگاه دیگر نهادها را هم محترم بشناسند این مشکلات پیش نمیآید. منتها ما با اینکه بخواهیم روابطمان را نهادینه و قانونمند تنظیم کنیم و بر اساس آن کشور را اداره کنیم، فاصله داریم. ضمن اینکه هنوز برای خیلیها جمهوریت نظام و مردم سالاری حل نشده یا باطناً مورد قبولشان نیست که ما میگوییم مردم سالاری و انتخابات اصلاً فلسفهاش این است که برنامههای مورد قبول اکثریت که از طریق رأی به صندوق ریخته میشود به اجرا دربیاید.
منظورتان این است که انتخابات ریاست جمهوری نوعی رفراندوم و همهپرسی تلقی شود.
بله، یعنی وقتی اکثریت میآیند آقای روحانی را به عنوان رئیس جمهوری انتخاب میکنند به برنامههایش رأی میدهند. حتی آنهایی که به او رأی ندادهاند باید کمک کنند که برنامههای مورد قبول اکثریت محقق شود. این سبب خوشبینی و اعتماد شهروندان به نظام خواهد شد. آنها میبینند که برای نظام اجرای برنامههای مورد قبول اکثریت اهمیت دارد. منتها خیلیها این را اصلاً قبول ندارند و احساسشان این است که اکثریت جامعه درک درستی از نیازها و خواستههایشان ندارند. این بحث مردم سالاری اگر بخوبی برای همه جا بیفتد کمکم این مسأله نیز حل میشود.
آنچه اشاره کردید ایدهآلی تحقق نیافته است. ما با شرایطی مواجه هستیم که بین نیروهایی که اکثریت را دارند یا ندارند و نیروهایی که صاحب قدرت هستند نوعی اصطکاک فرساینده وجود دارد که آسیبهایش به کل جامعه میرسد. در این وضعیت طبیعتاً نمیشود دست روی دست گذاشت تا شاید زمانی مسأله حل شود. شما با پیشنهادهایی که در زمینه اصلاح ساختاری مطرح میشود تا چه حد موافقید؟ برخی پیشنهاد دادند که سمت رئیس جمهوری حذف و نظام پارلمانی شکل بگیرد.
نظام کنونی ما یک نظام نیمهریاستی و نیمه پارلمانی است. اگر بخواهیم نظاممان را پارلمانی کنیم، از مردم سالاری فاصله میگیریم. دلیلش این است که میتوان انتخابات مجلس را با ابزارهایی همچون نظارت استصوابی موجود تا حدودی مهندسی کرد. ممکن است افرادی در فهرست کاندیداهای حوزههای انتخابیه معرفی شوند که هیچکدام قائل به مردم سالاری نباشند. تصور کنید که همین افراد بخواهند رئیس دولت را انتخاب کنند. واضح است در دنیا اگر در جاهایی به این شیوه مملکتشان را اداره میکردند از شیوه پارلمانی گرایش پیدا کردند به شیوه ریاستی یا شیوه نیمهریاستی - نیمه پارلمانی که رئیس جمهوری با آرای مستقیم مردم انتخاب میشود. مثلاً سیستم انتخاباتی ترکیه تا چند دوره پیش پارلمانی بود اما دو دوره است که قانون را تغییر دادهاند و رئیس جمهوری با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. بنابراین تبدیل شدن به نظام پارلمانی در جامعه ما نوعی عقبگرد تلقی میشود. زیرا در میان کاندیداهای ریاست جمهوری افرادی پیدا میشوند که هم گرایش مردم سالارانه داشته باشند و هم مورد قبول حاکمیت باشند و رد صلاحیت نشوند. معمولاً در ادوار مختلف انتخابات چنین فردی در میان نامزدها بوده است. بنابراین رفتن به سمت نظام پارلمانی، بسته شدن این روزنهها است و برای اصل نظام هم خطرناک است. اگر قرار است اصلاحاتی انجام شود باید با توجه به نیازهای روز جامعه و فضایی که در آن به سر میبریم باشد. نباید برخلاف جریان آب شنا کرد.
اگر بخواهیم بحثمان را جمعبندی کنیم شما قانون اساسی فعلی و مراعات دقیق آن را در زمینه اختیارات ریاست جمهوری کافی میدانید؟
نه کافی نمیدانم، اما الان فضا را فضای مناسبی برای اینکه قرار باشد قانون در جهت مطالبات اکثریت شهروندان اصلاح شود، نمیدانم. ما ممکن است دلمان بخواهد با سرعت ۱۲۰ کیلومتر حرکت کنیم اما حتماً در پیچهای جاده هراز نمیشود با این سرعت حرکت کرد. در این فضا اگر قرار باشد این اتفاق بیفتد ممکن است دستاوردهای فعلی را هم که در حوزه مردم سالاری داشتهایم از دست بدهیم. منتها خیلیها این را اصلاً قبول ندارند و احساسشان این است که اکثریت جامعه درک درستی از نیازها و خواستههایشان ندارند. این بحث مردم سالاری اگر بخوبی برای همه جا بیفتد، کمکم این مسأله نیز حل میشود.
خبر
یک هفته پس از گلایه از تناسب نداشتن مطالبات با اختیارات رئیس جمهوری
روحانی: به اختیارات ویژه نیاز داریم
رئیس جمهوری عصر دوشنبه در دیدار با جمعی از علما و شخصیتهای حوزوی، مدیریت بهتر کشور در شرایط حاضر را نیازمند تمرکز قدرت و تصمیمگیری دانست و با یادآوری اینکه در دوران جنگ تحمیلی برای مقابله با مشکلات شورای عالی پشتیبانی جنگ به ریاست رئیس جمهوری وقت ایجاد شد که همه اختیارات لازم را در دست داشت، گفت: «امروز هم در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم. همان گونه که در جنگ 8 ساله اختیارات ویژهای را از امام راحل گرفته و توانستیم جنگ را اداره کنیم و حتی موفقیتهای بسیاری را به دست آوریم امروز هم به چنین اختیاراتی نیاز داریم.»حسن روحانی با بیان اینکه در هیچ دورهای در تبادلات بانکی و فروش نفت با مشکلات و شرایط امروزه مواجه نبودهایم و لذا نیازمند تمرکز و احساس شرایط جنگ اقتصادی از سوی همه هستیم، افزود: «خوشبختانه امروز اتفاق نظر داریم که باید در برابر امریکا و تحریم بایستیم و در این زمینه هیچ اختلاف نظری بین مردم و مقامات کشور وجود ندارد.»به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی در عین حال با اشاره به اینکه به عنوان یک فرد طرفدار مذاکره و دیپلماسی انجام مذاکره در شرایط کنونی را به هیچ عنوان قبول ندارد، گفت: «در مهرماه سال گذشته در جریان سفر به سازمان ملل، 5 نفر از رهبران معروف دنیا واسطه شدند که با رئیس جمهور امریکا مذاکره کنیم و سال پیش از آن نیز وزارت خارجه امریکا 8 بار درخواست مذاکره داد، اما شرایط امروز به هیچ عنوان شرایط مذاکره نیست و امروز شرایط ما شرایط مقاومت و ایستادگی است.»
سخنان رئیس جمهوری چه در مورد ضرورت تمرکز قدرت و تصمیم گیری برای مواجهه با شرایط جنگ اقتصادی و چه یادآوری درخواستهای مطرح شده از سوی دولتمردان امریکا به نحوی در ادامه اظهاراتی است که او هفته گذشته در نشست با فعالان سیاسی مطرح کرده بود. اینکه «مطالبات از دولت باید در حد اختیارات اش باشد» تنها بخش رسانهای شده از سخنان رئیس جمهوری در آن نشست بود. اما میهمانان در روایاتشان از جلسه به جزئیات بیشتری پرداختند که نشان دهنده نوع کاستیهایی بود که به باور روحانی در حدود اختیارات رئیس جمهوری و اجزای دولت وجود دارد. نظیر اینکه او نتوانسته است به عنوان منتخب دهها میلیون شهروند ایرانی حتی درباره پاسخ دادن به یک تماس تلفنی تصمیمگیری کند و شاید امروز آن فرصت را از دست رفته مییابد.
اشاره حسن روحانی به موضوع اختیارات، نخستین بار تنها یک سال پس از آغاز به کار دولت یازدهم و در حالی که به نظر میرسید کلید امید برای بازکردن همه قفلها کارایی ندارد و با ناسازگاری برخی نهادهای متداخل در تصمیمات مواجه است، مطرح شد. با یک جمله نه چندان اعتراضی در یک سخنرانی که «مردم رأی دادند که رئیسجمهور اول مجری قانون اساسی باشد. مسئولیت اجرای قانون اساسی در کشور برعهده رئیس جمهوری است.»بحث اختیارات ریاست جمهوری اگر چه موضوع تازهای نیست و در دولتهای گذشته نیز از هر گرایش سیاسی که بودهاند به عنوان یکی از موانع اساسی رؤسای جمهور در تحقق بخشیدن به وعدهها و شعارهایشان مطرح میشده اما اکنون در شرایطی مطرح میشود که شرایط خاص کشور نیازمند تصمیمگیریهای فوری و اجرای چابکتر تغییرات ضروری است. همچنان که سیاست خارجی کشور چه در سطح بینالمللی و چه در سطح منطقهای به تصمیمات راهبردی واحد نیازمند است.
خبرنگار
ابراهیم امینی استاد حقوق دانشگاه شیراز و نایب رئیس شورای شهر تهران اگر چه معتقد است اختیارات رئیس جمهوری در قانون اساسی کافی نیست اما تاکید دارد که شرایط فعلی زمان مناسبی برای اصلاح قانون اساسی نیست. با این عضو هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی در دولت اصلاحات درباره سخنان اخیر حسن روحانی و گلایههای وی از متناسب نبودن انتظارات از دولت با اختیارات آن گفت و گو کردهایم.
رئیس جمهوری در نشست اخیر خود با فعالان سیاسی گفتند مطالبات از دولت باید در حد اختیاراتش باشد و بالاخره برخی راهحلهایی که برای مشکلات کشور وجود دارد در اختیار دولت نیست. ایشان قبلاً هم اشاراتی داشتند اما هیچگاه به این صراحت این نظر را اظهار نکرده بودند. شما به عنوان حقوقدانی که در سالهای قبل در موضوع نحوه اجرای اختیارات ریاست جمهوری نقش و نظر داشتید و بهعنوان عضو هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی ارزیابیتان از اظهارات اخیر آقای روحانی چیست؟ اینکه منتقدان دولت این سخنان را توجیه ناکارآمدیهای مدیریتی میدانند و میگویند اختیارات اصل ۱۱۳ قانون اساسی اختیارات مبسوطی است و رئیس جمهوری به اختیارات بیش از این نیاز ندارند تا چه حد درست است؟
جدیترین اقدامات برای اجرایی شدن اصل ۱۱۳ در دوران آقای خاتمی شکل گرفت. ایشان هیأتی را با عنوان هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی تشکیل دادند. اگر مواردی از نقض یا عدم اجرای قانون اساسی چه در قوه مجریه و چه در قوای دیگر مطرح میشد و به رئیس جمهور که طبق اصل مذکور مسئول اجرای قانون اساسی است منعکس میشد، ایشان کار را به این هیأت ارجاع میدادند و کار کارشناسی انجام میشد. اگر هیأت تأیید میکرد که قانون اساسی نقض شده یا اجرا نشده است، در صورتی که تخطی در درون قوه مجریه بود دستور رفع مسأله را میدادند. اگر در قوای دیگر بود بر اساس قانون حدود اختیارات ریاست جمهوری که حق تذکر و اخطار قانون اساسی به رؤسای قوای دیگر برای رئیس جمهوری پیشبینی شده است عمل میکردند. قانون حدود اختیارات ریاست جمهوری نیز در زمانی تصویب شده بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی، خود در جایگاه ریاست جمهوری قرار داشتند.
رئیس جمهوری در هرحال به عنوان عالیترین مقام اجرایی کشور پس از رهبری است. بر همین اساس صرفاً اختیاراتش محدود به قوه مجریه نیست. بعضیها وقتی بحث تفکیک قوا مطرح میشود فکر میکنند رئیس جمهور همتراز و در عرض رؤسای قوای دیگر است، اما قانون اساسی بر این برداشت خط بطلان کشیده است. اصل ۱۱۳ قانون اساسی همین مهم را تصریح میکند که پس از مقام رهبری، رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود برعهده او است. یعنی قانونگذار مسئولیت اجرای قانون اساسی را در عرض ریاست قوه مجریه و حتی مقدم بر آن به عنوان یکی از مسئولیتهای رئیس جمهوری شناخته است. منتهی متأسفانه رؤسای جمهور ما اغلب از این اختیار خیلی کم استفاده کردهاند. بهجز آقای خاتمی که از همان ابتدای ریاست جمهوری هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی را تشکیل داد و مشروح اقداماتش به صورت کتاب منتشر شد و بهصورت سالیانه همایشی در سالن اجلاس سران برگزار میشد بقیه رئیس جمهوریها از این ظرفیت استفاده نکردند یا اصلاً متوجه نشدند یا دیر و در دور دوم ریاست جمهوری و در سالهای آخر متوجه شدند، زیرا تا پیش از آن فکر میکردند میتوان با لابیگری و... مسائل را حل کرد. این در حالی است که قانون اساسی ابزارهایی را در اختیار رئیس جمهوری قرار داده که برای اجرای بدون تنازل آن سوگند میخورد. رئیس جمهوری مطابق با اصل ۱۲۱ قانون اساسی سوگند میخورد که حافظ و نگهبان مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشد. به همین اعتبار این مقام طبق اصل ۱۱۳ مسئولیت اجرای قانون اساسی را برعهده دارد. از این جهت رئیس جمهوری میتواند به حوزه عملکرد قوای دیگر نیز وارد شود. کما اینکه در زمان دولت اصلاحات، قوه قضائیه اقداماتی انجام داده بود و شکایاتی مطرح شد، هیأت تأیید کرد که نقض قانون اساسی است و به رئیس وقت قوه قضائیه اخطار قانون اساسی داده شد.
آنچه برخی حاضران به نقل از آقای روحانی مطرح کردند مانند اینکه مثلاً رئیس جمهور امریکا ۱۹ بار تماس گرفت و اختیار تصمیم گرفتن درباره پاسخ به این تماس وجود نداشت. شما این ماجرا را در چارچوب قانون اساسی و بر اساس احصای مسئولیتها و اختیارات رئیس جمهوری چگونه تفسیر میکنید؟
چنان که گفتم، رئیس جمهوری در آستانه انتخابات برنامهای را ارائه میکند و مردم هم بر اساس آن برنامهها به او رأی میدهند. اولاً برنامههای ارائه شده باید واقعگرایانه باشد و جنبه شعاری نداشته باشد، چون انتخابات یک قرارداد اجتماعی بین انتخاب شده و انتخاب کنندگان است. مردم برای تحقق برنامهها رأی میدهند. اگر این فرد و برنامه انتخاب شد هم باید نیروهایی را انتخاب کند که توان اجرا و تحقق برنامهها را داشته باشند و هم باید برنامههایی که ارائه میشود در حیطه اختیارات رئیس جمهوری و دولت باشد. اگر نیاز به هماهنگی با مراجع دیگری هم هست او باید توان ایجاد این هماهنگی را داشته باشد. در غیر این صورت اینکه ما برنامههایی را مطرح کنیم و بر اساس آنها رأی بگیریم و بعد پشت سر خودمان را هم نگاه نکنیم نوعی غش در قرارداد است. در کشورما متأسفانه به این مهم کمتر توجه میشود.
صحبت شما متین است و شاید بشود استدلال کرد که با این میزان از اختیارات قانونی که رئیس جمهوری دارد میتواند کارها را پیش ببرد یا دستکم لابی کند. اما وقتی این نوع اعتراض به کمبود اختیارات از سوی رؤسای جمهوری که به جریانهای سیاسی مختلف متصل بودهاند مطرح میشود، دیگر نمیتوان موضوع را به ناتوانی یک فرد خاص در لابی کردن یا استفاده از اختیارات موجود تقلیل داد. مشکل دقیقاً کجاست؟
خب این مشکل نهادینه شده است و مسأله فقدان روابط مبتنی بر حاکمیت قانون میان نهادهای مختلف است. اگر نهادهای مختلف حاکمیت بر اساس قانون اساسی در جایگاه خودشان قرار بگیرند و جایگاه دیگر نهادها را هم محترم بشناسند این مشکلات پیش نمیآید. منتها ما با اینکه بخواهیم روابطمان را نهادینه و قانونمند تنظیم کنیم و بر اساس آن کشور را اداره کنیم، فاصله داریم. ضمن اینکه هنوز برای خیلیها جمهوریت نظام و مردم سالاری حل نشده یا باطناً مورد قبولشان نیست که ما میگوییم مردم سالاری و انتخابات اصلاً فلسفهاش این است که برنامههای مورد قبول اکثریت که از طریق رأی به صندوق ریخته میشود به اجرا دربیاید.
منظورتان این است که انتخابات ریاست جمهوری نوعی رفراندوم و همهپرسی تلقی شود.
بله، یعنی وقتی اکثریت میآیند آقای روحانی را به عنوان رئیس جمهوری انتخاب میکنند به برنامههایش رأی میدهند. حتی آنهایی که به او رأی ندادهاند باید کمک کنند که برنامههای مورد قبول اکثریت محقق شود. این سبب خوشبینی و اعتماد شهروندان به نظام خواهد شد. آنها میبینند که برای نظام اجرای برنامههای مورد قبول اکثریت اهمیت دارد. منتها خیلیها این را اصلاً قبول ندارند و احساسشان این است که اکثریت جامعه درک درستی از نیازها و خواستههایشان ندارند. این بحث مردم سالاری اگر بخوبی برای همه جا بیفتد کمکم این مسأله نیز حل میشود.
آنچه اشاره کردید ایدهآلی تحقق نیافته است. ما با شرایطی مواجه هستیم که بین نیروهایی که اکثریت را دارند یا ندارند و نیروهایی که صاحب قدرت هستند نوعی اصطکاک فرساینده وجود دارد که آسیبهایش به کل جامعه میرسد. در این وضعیت طبیعتاً نمیشود دست روی دست گذاشت تا شاید زمانی مسأله حل شود. شما با پیشنهادهایی که در زمینه اصلاح ساختاری مطرح میشود تا چه حد موافقید؟ برخی پیشنهاد دادند که سمت رئیس جمهوری حذف و نظام پارلمانی شکل بگیرد.
نظام کنونی ما یک نظام نیمهریاستی و نیمه پارلمانی است. اگر بخواهیم نظاممان را پارلمانی کنیم، از مردم سالاری فاصله میگیریم. دلیلش این است که میتوان انتخابات مجلس را با ابزارهایی همچون نظارت استصوابی موجود تا حدودی مهندسی کرد. ممکن است افرادی در فهرست کاندیداهای حوزههای انتخابیه معرفی شوند که هیچکدام قائل به مردم سالاری نباشند. تصور کنید که همین افراد بخواهند رئیس دولت را انتخاب کنند. واضح است در دنیا اگر در جاهایی به این شیوه مملکتشان را اداره میکردند از شیوه پارلمانی گرایش پیدا کردند به شیوه ریاستی یا شیوه نیمهریاستی - نیمه پارلمانی که رئیس جمهوری با آرای مستقیم مردم انتخاب میشود. مثلاً سیستم انتخاباتی ترکیه تا چند دوره پیش پارلمانی بود اما دو دوره است که قانون را تغییر دادهاند و رئیس جمهوری با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. بنابراین تبدیل شدن به نظام پارلمانی در جامعه ما نوعی عقبگرد تلقی میشود. زیرا در میان کاندیداهای ریاست جمهوری افرادی پیدا میشوند که هم گرایش مردم سالارانه داشته باشند و هم مورد قبول حاکمیت باشند و رد صلاحیت نشوند. معمولاً در ادوار مختلف انتخابات چنین فردی در میان نامزدها بوده است. بنابراین رفتن به سمت نظام پارلمانی، بسته شدن این روزنهها است و برای اصل نظام هم خطرناک است. اگر قرار است اصلاحاتی انجام شود باید با توجه به نیازهای روز جامعه و فضایی که در آن به سر میبریم باشد. نباید برخلاف جریان آب شنا کرد.
اگر بخواهیم بحثمان را جمعبندی کنیم شما قانون اساسی فعلی و مراعات دقیق آن را در زمینه اختیارات ریاست جمهوری کافی میدانید؟
نه کافی نمیدانم، اما الان فضا را فضای مناسبی برای اینکه قرار باشد قانون در جهت مطالبات اکثریت شهروندان اصلاح شود، نمیدانم. ما ممکن است دلمان بخواهد با سرعت ۱۲۰ کیلومتر حرکت کنیم اما حتماً در پیچهای جاده هراز نمیشود با این سرعت حرکت کرد. در این فضا اگر قرار باشد این اتفاق بیفتد ممکن است دستاوردهای فعلی را هم که در حوزه مردم سالاری داشتهایم از دست بدهیم. منتها خیلیها این را اصلاً قبول ندارند و احساسشان این است که اکثریت جامعه درک درستی از نیازها و خواستههایشان ندارند. این بحث مردم سالاری اگر بخوبی برای همه جا بیفتد، کمکم این مسأله نیز حل میشود.
خبر
یک هفته پس از گلایه از تناسب نداشتن مطالبات با اختیارات رئیس جمهوری
روحانی: به اختیارات ویژه نیاز داریم
رئیس جمهوری عصر دوشنبه در دیدار با جمعی از علما و شخصیتهای حوزوی، مدیریت بهتر کشور در شرایط حاضر را نیازمند تمرکز قدرت و تصمیمگیری دانست و با یادآوری اینکه در دوران جنگ تحمیلی برای مقابله با مشکلات شورای عالی پشتیبانی جنگ به ریاست رئیس جمهوری وقت ایجاد شد که همه اختیارات لازم را در دست داشت، گفت: «امروز هم در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم. همان گونه که در جنگ 8 ساله اختیارات ویژهای را از امام راحل گرفته و توانستیم جنگ را اداره کنیم و حتی موفقیتهای بسیاری را به دست آوریم امروز هم به چنین اختیاراتی نیاز داریم.»حسن روحانی با بیان اینکه در هیچ دورهای در تبادلات بانکی و فروش نفت با مشکلات و شرایط امروزه مواجه نبودهایم و لذا نیازمند تمرکز و احساس شرایط جنگ اقتصادی از سوی همه هستیم، افزود: «خوشبختانه امروز اتفاق نظر داریم که باید در برابر امریکا و تحریم بایستیم و در این زمینه هیچ اختلاف نظری بین مردم و مقامات کشور وجود ندارد.»به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی در عین حال با اشاره به اینکه به عنوان یک فرد طرفدار مذاکره و دیپلماسی انجام مذاکره در شرایط کنونی را به هیچ عنوان قبول ندارد، گفت: «در مهرماه سال گذشته در جریان سفر به سازمان ملل، 5 نفر از رهبران معروف دنیا واسطه شدند که با رئیس جمهور امریکا مذاکره کنیم و سال پیش از آن نیز وزارت خارجه امریکا 8 بار درخواست مذاکره داد، اما شرایط امروز به هیچ عنوان شرایط مذاکره نیست و امروز شرایط ما شرایط مقاومت و ایستادگی است.»
سخنان رئیس جمهوری چه در مورد ضرورت تمرکز قدرت و تصمیم گیری برای مواجهه با شرایط جنگ اقتصادی و چه یادآوری درخواستهای مطرح شده از سوی دولتمردان امریکا به نحوی در ادامه اظهاراتی است که او هفته گذشته در نشست با فعالان سیاسی مطرح کرده بود. اینکه «مطالبات از دولت باید در حد اختیارات اش باشد» تنها بخش رسانهای شده از سخنان رئیس جمهوری در آن نشست بود. اما میهمانان در روایاتشان از جلسه به جزئیات بیشتری پرداختند که نشان دهنده نوع کاستیهایی بود که به باور روحانی در حدود اختیارات رئیس جمهوری و اجزای دولت وجود دارد. نظیر اینکه او نتوانسته است به عنوان منتخب دهها میلیون شهروند ایرانی حتی درباره پاسخ دادن به یک تماس تلفنی تصمیمگیری کند و شاید امروز آن فرصت را از دست رفته مییابد.
اشاره حسن روحانی به موضوع اختیارات، نخستین بار تنها یک سال پس از آغاز به کار دولت یازدهم و در حالی که به نظر میرسید کلید امید برای بازکردن همه قفلها کارایی ندارد و با ناسازگاری برخی نهادهای متداخل در تصمیمات مواجه است، مطرح شد. با یک جمله نه چندان اعتراضی در یک سخنرانی که «مردم رأی دادند که رئیسجمهور اول مجری قانون اساسی باشد. مسئولیت اجرای قانون اساسی در کشور برعهده رئیس جمهوری است.»بحث اختیارات ریاست جمهوری اگر چه موضوع تازهای نیست و در دولتهای گذشته نیز از هر گرایش سیاسی که بودهاند به عنوان یکی از موانع اساسی رؤسای جمهور در تحقق بخشیدن به وعدهها و شعارهایشان مطرح میشده اما اکنون در شرایطی مطرح میشود که شرایط خاص کشور نیازمند تصمیمگیریهای فوری و اجرای چابکتر تغییرات ضروری است. همچنان که سیاست خارجی کشور چه در سطح بینالمللی و چه در سطح منطقهای به تصمیمات راهبردی واحد نیازمند است.
چند طرح زیربنایی و اقتصادی در آذربایجان غربی با حضور رئیس جمهوری بهرهبرداری شد
ساخت 62 سد تا پایان دولت
روز گذشته در سفر یک روزه رئیس جمهوری و برخی از اعضای دولت به شهرستان ماکو در آذربایجان غربی، چند طرح زیربنایی و اقتصادی در استان افتتاح شد که از جمله مهمترین آنها، سد مخزنی کرم آباد پلدشت بود. سد مخرنی و شبکه آبیاری و زهکشی کرم آباد در شهرستان پلدشت واقع شده است که از آن به عنوان یکی از طرحهای عظیم توسعه منابع آب و خاک وزارت نیرو در شمال غرب کشور نام برده می شود.
همچنین در مراسم بهره برداری از این طرح که با حضور رئیس جمهوری برگزار شد، به طور همزمان و از طریق ویدئو کنفرانس طرحهای توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی این استان نیز افتتاح شد.
سد انحرافی و شبکه آبیاری و زهکشی بویلاپوش شهرستان خوی، کانال انتقال آب و شبکه آبیاری جلدیان(سد سیلوه) پیرانشهر، ساختمان سد سردشت و تصفیه خانه آب سردشت چهار طرح مهم توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی استان آذربایجان غربی بود، که با دستور رئیس جمهوری به بهره برداری رسید.
طرح هایی که دیروز با حضور رئیس جمهوری افتتاح شد، بخشی از طرحهای عظیم و ملی توسعه منابع آب و خاک کشور است برای مهار آبهای روان و استفاده بهینه از آنها و جلوگیری از وقوع سیلابها. رئیس جمهوری 11 اردیبهشت ماه در سفر به کرمانشاه هم بخش مهمی از این طرحهای ملی را با عنوان «تنظیم و انتقال آبهای گرمسیری» افتتاح کرد که قطعه اول آن مجموعه سدهای هیروی، شهدای ازگله، جامیشان و شرفشاه، تونل نوسود و سامانه گرمسیری را شامل میشود. با آغاز فعالیت قطعه اول این طرح که طول آن 50 کیلومتر است، آب مورد نیاز 18 هزار و 500 هکتار از اراضی کرمانشاه تأمین میشود. در سفر روحانی به کرمانشاه سد شهدای ازگله و سدهای «جامیشان» در شهرستان سنقر و «شرفشاه» در شهر سومار استان کرمانشاه افتتاح شدند.
رئیس جمهوری در این مراسم توسعه امروز ایران را نتیجه اتحاد همه اقوام و اقلیتها دانست و تأکید کرد: افتتاح طرحهای بزرگ، پاسخ قاطع ما به کسانی است که خیال می کنند ملت ایران با فشار، سر خم می کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی با اشاره به شرایط امروز کشور و اینکه توطئه دشمنان مشکلاتی برای مردم ایجاد کرده و آنها را تحت فشار قرار داده است، گفت: اما این فشارها نمیتواند مردم را در هم بشکند و ملت ایران با وجود مشکلات فراوان هرگز سر تسلیم در برابر قلدرمآبان فرود نخواهد آورد.
وی با بیان اینکه قدرت ملت ایران به حدی است که دشمنان این ملت به محض تهدید ایران بزرگ، پشیمان شده و مجبورند اعلام کنند که به دنبال جنگ با ایران نیستند، اضافه کرد: هنگامی که کاخ سفید اعلام میکند مردم ایران باید از ما بترسند، تنها چند ساعت بعد با فشار پنتاگون، رئیس جمهور آمریکا مجبور به عذرخواهی شده و می گوید که قصد حمله به ایران را نداریم و این نشاندهنده قدرت ملت ما است.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه ملت غیور، متحد، یکپارچه و با ایمان ایران همواره در برابر دشمنان ایستادگی کرده است، از همه کسانی که با تلاش در زمینه آب و خاک موجب خوداتکایی، خودکفایی و ایجاد اشتغال در کشور شدهاند، قدردانی کرد و گفت: امروز دو سد و پروژههای مهمی در زمینه زهکشی و آبیاری افتتاح کردیم که میتواند نقش بسزایی در توسعه و آبادانی این استان داشته باشد.
وی با بیان اینکه از ابتدای دولت یازدهم تا امروز 40 سد ملی و 10 سد استانی، افتتاح کردهایم، گفت: برنامه این دولت افتتاح 62 سد ملی و استانی است.
روحانی افتتاح و بهرهبرداری از پروژههای مختلف را به معنای تلاش مردم و کارآمدی نظام دانست و گفت: بسیار خوشحالم که اجرای طرح سد مخزنی کرمآباد در این دولت با دستور من آغاز شد و امروز هم در این دولت افتتاح میشود و این به واسطه تلاشهایی است که از سوی خدمتگزاران مردم به انجام میرسد که دشمنان قادر به دیدن آن نیستند و متأسفانه زبان ما هم در بیان آنان صریح نبوده و رسانهها، روزنامهها و صدا و سیما در این راستا تلاش چندانی نمیکنند.
رئیس جمهوری با اشاره به فداکاریهای منطقه آذربایجان غربی در دفاع مقدس و سفرهای او به منطقه با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، اضافه کرد: امروز بسیار خوشحالم که از روزهای تثبیت امنیت به روزهای توسعه و افتتاح پروژههای بزرگ در آذربایجان غربی رسیدهایم.
وی ضمن ابراز خرسندی از اینکه پروژههای این استان از مناطق آذری نشین در ماکو تا مناطق کردزبان در سردشت و پیرانشهر به انجام رسیده، افزود: این نشاندهنده وحدت ایرانیان است و اینکه برای قومیتها، زبانها و گویشها آنچه حائز اهمیت است پیشرفت، استقلال و اقتدار این سرزمین است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه قدمهایی که امروز برای پیشرفت کشور برداشته میشود نسبت به سالهای گذشته معنای بهتری دارد، گفت: امروز در شرایط تحریم قرار داریم و آدمهای جدیدالورود در عالم سیاست فکر کردهاند که میتوانند عظمت ملت ایران را در هم بشکنند و حرکت در مسیر توسعه، پاسخ قاطع ما به کاخ سفید است که در روزهای تحریم نیز در مسیر آبادانی کشور گام برمیداریم.
روحانی تأکید کرد: رسانهها و صدا و سیما باید طرحهای بزرگ توسعهای کشور را که علیرغم فشار دشمنان افتتاح میشود برای مردم، تبیین کنند.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم و دوازدهم اشاره کرد و گفت: اگر دریاچه ارومیه احیا نشده بود، امروز آذربایجان شرقی و غربی و کشاورزی و باغداری و زندگی مردم در این مناطق با مشکلات فراوانی روبهرو بود، اما امروز حجم آب این دریاچه به حد چشمگیری افزایش یافته که میتواند موجب احیای زندگی برای مردم این نواحی شود.
روحانی با بیان اینکه بهرهبرداری از سد مخزنی کرمآباد 19 هزار هکتار از اراضی این منطقه را سیراب و آباد میکند، این امر را تحولی بزرگ برای کشاورزی و دامپروری در این منطقه دانست و خاطرنشان کرد: سال گذشته آب پشت سدهای کشور حدود 25 میلیارد مترمکعب بوده و امسال این میزان حدود 41 میلیارد مترمکعب است، این نشان میدهد که خداوند نعمت آب را به این کشور و مردم ارزانی داشته و باید در زمینه توسعه کشاورزی و معیشت مردم تلاش کنیم.
رئیس جمهوری با بیان اینکه از ابتدای دولت یازدهم تا کنون هر هفته 30 روستا به شبکه آبرسانی سالم، 8 روستا به برق و روزی 10 روستا به شبکه سراسری گاز کشور متصل شده و میشوند، گفت: اینکه توانستیم 4 سال پشت سر هم در گندم خودکفا شویم و امسال هم این گونه خواهد بود، نشاندهنده تلاشهایی است که صورت گرفته است. همچنین علیرغم خسارات سیل در خوزستان و از بین رفتن 150 هزار هکتار از اراضی گندم، برداشت این محصول امسال بیشتر از سال گذشته خواهد بود.
رئیس جمهوری با اشاره به ضرورت بیان آمار و ارقام خدمات دولت در بخشهای مختلف به مردم، گفت: دولت جزئی از مردم است و مسئولان رده بالای کشور نیز افتخارشان این است که خادم مردم هستند، البته این به معنای عدم وجود نقص و اشکال دولت و نبود مشکل در زندگی مردم نیست، اما علیرغم مشکلات، روحیه فداکاری، اتحاد و حمایت مردم برای همگان افتخارآفرین خواهد بود.
پیش از سخنان رئیس جمهوری، وزیر نیرو گزارشی از روند اقدامات و برنامههای این وزارتخانه در زمینه توسعه منابع آب و خاک کشور ارائه کرد.
همچنین در مراسم بهره برداری از این طرح که با حضور رئیس جمهوری برگزار شد، به طور همزمان و از طریق ویدئو کنفرانس طرحهای توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی این استان نیز افتتاح شد.
سد انحرافی و شبکه آبیاری و زهکشی بویلاپوش شهرستان خوی، کانال انتقال آب و شبکه آبیاری جلدیان(سد سیلوه) پیرانشهر، ساختمان سد سردشت و تصفیه خانه آب سردشت چهار طرح مهم توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی استان آذربایجان غربی بود، که با دستور رئیس جمهوری به بهره برداری رسید.
طرح هایی که دیروز با حضور رئیس جمهوری افتتاح شد، بخشی از طرحهای عظیم و ملی توسعه منابع آب و خاک کشور است برای مهار آبهای روان و استفاده بهینه از آنها و جلوگیری از وقوع سیلابها. رئیس جمهوری 11 اردیبهشت ماه در سفر به کرمانشاه هم بخش مهمی از این طرحهای ملی را با عنوان «تنظیم و انتقال آبهای گرمسیری» افتتاح کرد که قطعه اول آن مجموعه سدهای هیروی، شهدای ازگله، جامیشان و شرفشاه، تونل نوسود و سامانه گرمسیری را شامل میشود. با آغاز فعالیت قطعه اول این طرح که طول آن 50 کیلومتر است، آب مورد نیاز 18 هزار و 500 هکتار از اراضی کرمانشاه تأمین میشود. در سفر روحانی به کرمانشاه سد شهدای ازگله و سدهای «جامیشان» در شهرستان سنقر و «شرفشاه» در شهر سومار استان کرمانشاه افتتاح شدند.
رئیس جمهوری در این مراسم توسعه امروز ایران را نتیجه اتحاد همه اقوام و اقلیتها دانست و تأکید کرد: افتتاح طرحهای بزرگ، پاسخ قاطع ما به کسانی است که خیال می کنند ملت ایران با فشار، سر خم می کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی با اشاره به شرایط امروز کشور و اینکه توطئه دشمنان مشکلاتی برای مردم ایجاد کرده و آنها را تحت فشار قرار داده است، گفت: اما این فشارها نمیتواند مردم را در هم بشکند و ملت ایران با وجود مشکلات فراوان هرگز سر تسلیم در برابر قلدرمآبان فرود نخواهد آورد.
وی با بیان اینکه قدرت ملت ایران به حدی است که دشمنان این ملت به محض تهدید ایران بزرگ، پشیمان شده و مجبورند اعلام کنند که به دنبال جنگ با ایران نیستند، اضافه کرد: هنگامی که کاخ سفید اعلام میکند مردم ایران باید از ما بترسند، تنها چند ساعت بعد با فشار پنتاگون، رئیس جمهور آمریکا مجبور به عذرخواهی شده و می گوید که قصد حمله به ایران را نداریم و این نشاندهنده قدرت ملت ما است.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه ملت غیور، متحد، یکپارچه و با ایمان ایران همواره در برابر دشمنان ایستادگی کرده است، از همه کسانی که با تلاش در زمینه آب و خاک موجب خوداتکایی، خودکفایی و ایجاد اشتغال در کشور شدهاند، قدردانی کرد و گفت: امروز دو سد و پروژههای مهمی در زمینه زهکشی و آبیاری افتتاح کردیم که میتواند نقش بسزایی در توسعه و آبادانی این استان داشته باشد.
وی با بیان اینکه از ابتدای دولت یازدهم تا امروز 40 سد ملی و 10 سد استانی، افتتاح کردهایم، گفت: برنامه این دولت افتتاح 62 سد ملی و استانی است.
روحانی افتتاح و بهرهبرداری از پروژههای مختلف را به معنای تلاش مردم و کارآمدی نظام دانست و گفت: بسیار خوشحالم که اجرای طرح سد مخزنی کرمآباد در این دولت با دستور من آغاز شد و امروز هم در این دولت افتتاح میشود و این به واسطه تلاشهایی است که از سوی خدمتگزاران مردم به انجام میرسد که دشمنان قادر به دیدن آن نیستند و متأسفانه زبان ما هم در بیان آنان صریح نبوده و رسانهها، روزنامهها و صدا و سیما در این راستا تلاش چندانی نمیکنند.
رئیس جمهوری با اشاره به فداکاریهای منطقه آذربایجان غربی در دفاع مقدس و سفرهای او به منطقه با مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، اضافه کرد: امروز بسیار خوشحالم که از روزهای تثبیت امنیت به روزهای توسعه و افتتاح پروژههای بزرگ در آذربایجان غربی رسیدهایم.
وی ضمن ابراز خرسندی از اینکه پروژههای این استان از مناطق آذری نشین در ماکو تا مناطق کردزبان در سردشت و پیرانشهر به انجام رسیده، افزود: این نشاندهنده وحدت ایرانیان است و اینکه برای قومیتها، زبانها و گویشها آنچه حائز اهمیت است پیشرفت، استقلال و اقتدار این سرزمین است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه قدمهایی که امروز برای پیشرفت کشور برداشته میشود نسبت به سالهای گذشته معنای بهتری دارد، گفت: امروز در شرایط تحریم قرار داریم و آدمهای جدیدالورود در عالم سیاست فکر کردهاند که میتوانند عظمت ملت ایران را در هم بشکنند و حرکت در مسیر توسعه، پاسخ قاطع ما به کاخ سفید است که در روزهای تحریم نیز در مسیر آبادانی کشور گام برمیداریم.
روحانی تأکید کرد: رسانهها و صدا و سیما باید طرحهای بزرگ توسعهای کشور را که علیرغم فشار دشمنان افتتاح میشود برای مردم، تبیین کنند.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم و دوازدهم اشاره کرد و گفت: اگر دریاچه ارومیه احیا نشده بود، امروز آذربایجان شرقی و غربی و کشاورزی و باغداری و زندگی مردم در این مناطق با مشکلات فراوانی روبهرو بود، اما امروز حجم آب این دریاچه به حد چشمگیری افزایش یافته که میتواند موجب احیای زندگی برای مردم این نواحی شود.
روحانی با بیان اینکه بهرهبرداری از سد مخزنی کرمآباد 19 هزار هکتار از اراضی این منطقه را سیراب و آباد میکند، این امر را تحولی بزرگ برای کشاورزی و دامپروری در این منطقه دانست و خاطرنشان کرد: سال گذشته آب پشت سدهای کشور حدود 25 میلیارد مترمکعب بوده و امسال این میزان حدود 41 میلیارد مترمکعب است، این نشان میدهد که خداوند نعمت آب را به این کشور و مردم ارزانی داشته و باید در زمینه توسعه کشاورزی و معیشت مردم تلاش کنیم.
رئیس جمهوری با بیان اینکه از ابتدای دولت یازدهم تا کنون هر هفته 30 روستا به شبکه آبرسانی سالم، 8 روستا به برق و روزی 10 روستا به شبکه سراسری گاز کشور متصل شده و میشوند، گفت: اینکه توانستیم 4 سال پشت سر هم در گندم خودکفا شویم و امسال هم این گونه خواهد بود، نشاندهنده تلاشهایی است که صورت گرفته است. همچنین علیرغم خسارات سیل در خوزستان و از بین رفتن 150 هزار هکتار از اراضی گندم، برداشت این محصول امسال بیشتر از سال گذشته خواهد بود.
رئیس جمهوری با اشاره به ضرورت بیان آمار و ارقام خدمات دولت در بخشهای مختلف به مردم، گفت: دولت جزئی از مردم است و مسئولان رده بالای کشور نیز افتخارشان این است که خادم مردم هستند، البته این به معنای عدم وجود نقص و اشکال دولت و نبود مشکل در زندگی مردم نیست، اما علیرغم مشکلات، روحیه فداکاری، اتحاد و حمایت مردم برای همگان افتخارآفرین خواهد بود.
پیش از سخنان رئیس جمهوری، وزیر نیرو گزارشی از روند اقدامات و برنامههای این وزارتخانه در زمینه توسعه منابع آب و خاک کشور ارائه کرد.
یک فوریت لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی تصویب شد
نگرانی از پولشویی به بهانه دور زدن تحریم ها
نمایندگان مجلس یک فوریت لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۶ قانون مبارزه با پولشویی را تصویب کردند.به گزارش ایسنا، در جلسه علنی صبح دیروز سهشنبه مجلس دو فوریت لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۶ قانون مبارزه با پولشویی مطرح شد که بعد از توضیحات لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهوری و اظهارات دو نماینده موافق و دو نماینده مخالف با فوریت این لایحه، نمایندگان با ۱۳۱ رأی موافق، ۷۰ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۷ نماینده حاضر در مجلس با دو فوریت این لایحه مخالفت کردند.
رئیس مجلس یک فوریت این لایحه را به رأی گذاشت که نمایندگان با ۱۴۷ رأی موافق، ۵۳ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۷ نماینده حاضر در مجلس با یک فوریت این لایحه موافقت کردند. در مقدمه این لایحه آمده است: در اجرای دقیق قوانین و مقررات ناظر بر پیشگیری و مقابله با پولشویی، بیتردید نظارت بر عملکرد اشخاص مشمول قانون مبارزه با پولشویی، نقش مؤثری ایفا میکند. به همین دلیل در راستای رفع ابهامات مربوط به نظارت بر عملکرد اشخاص مشمول در قانون مبارزه با پولشویی و اصلاحات بعدی آن، این لایحه جهت طی تشریفات قانونی تقدیم مجلس شده است. طبق این لایحه نهادها و دستگاههای اجرایی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بیمه مرکزی، سازمان بورس و اوراق بهادار، وزارت صنعت ،معدن و تجارت، وزارت کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی، کانون وکلای دادگستری، سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام مهندسی، کانون کارشناسان رسمی دادگستری و مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه که مطابق قوانین و مقررات بر عملکرد اشخاص مشمول نظارت میکنند، مکلفند علاوه بر انجام تکالیف اجرایی مقرر در این قانون، قانون تأمین مالی تروریسم و مقررات مربوط به آن، تکلیف نظارتی خود را نسبت به عملکرد این اشخاص در چارچوب قوانین و مقررات مذکور به نحو مؤثر معمول دارند. همچنین نهادها و دستگاههای یاد شده موظفند در صورت شناسایی تخلف یا جرم حسب مورد نسبت به برخورد یا اعلام آن به مراجع قضایی و غیر قضایی صالح اقدام کنند.
دلیل دولت برای ارسال لایحه
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهوری در توضیح دلیل دولت برای تقاضای بررسی لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۶ قانون مبارزه با پولشویی با قید دو فوریت گفت: دو قانون مبارزه با پولشویی و مبارزه با تأمین مالی تروریسم ضرورتی برای بهبود نظام مالی کشور است.
در مواد ۵ و ۶ قانون مبارزه با پولشویی تکالیفی آورده شد که علاوه بر بانکها برای بیمهها، صندوق بازنشستگی، وکلا و خیلی از دستگاههای دیگر تکالیفی جهت مبارزه با پولشویی لحاظ شود، اما دستگاههای ناظر بر آنها مشخص نشده بود. ما در این لایحه بانک مرکزی، بیمه مرکزی و بورس را به عنوان ناظر در اجرای این قانون لحاظ کردیم.
وی ادامه داد: با توجه به شرایط فعلی کشور پولشویی به مشکلات دامن میزند کما این که کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی هم در نامههای متعددی از پولشوییها با عنوان «دور زدن تحریمها» ابراز نگرانی کردهاند.به گفته معاون حقوقی رئیس جمهوری ما در اجرای تعهدات بینالمللی باید این موضوع را در چارچوب قوانین داخلی رفع کنیم.
مخالفان و موافقان چه میگویند
علیرضا سلیمی، نماینده محلات به عنوان اولین مخالف دو فوریت این لایحه، گفت: اخیراً مجلس شورای اسلامی قانون مبارزه با پولشویی را تصویب کرد که هنوز مرکب ابلاغ این قانون برای اجرا به دولت خشک نشده است، ولی دولت به دنبال اصلاح آن است. قطعاً این نوع قانونگذاری با حکمت آن سازگاری ندارد. از طرف دیگر ما مسائل مهمتری داریم که انتظار میرود دولت به دنبال آن باشد. محمد حسین قربانی، نماینده آستانه اشرفیه به عنوان اولین موافق دو فوریت این لایحه، خاطرنشان کرد: ما نمیتوانیم منکر پولشویی شویم چون همین نابسامانیهای ارزی کشور باعث ایجاد سلطانها و رانتها شد. باید با قطعیت با پولشویی برخورد شود و ضرورتی بالاتر از آن هم وجود ندارد.
به گفته وی این لایحه بعد نظارتی را پر رنگتر کرده است و وضعیت متخلفان را برای معرفی به دستگاه قضایی و برخورد با آن روشن میکند.
احمد امیرآبادی، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی به عنوان دومین و آخرین مخالف دو فوریت این لایحه، بیان کرد: در حال حاضر حدود ۳۰ طرح دو فوریتی نمایندگان آن هم با موضوعات مهمتری همچون بهبود وضعیت معیشت مردم و رونق تولید در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار دارد که مجلس شورای اسلامی وقتی برای رسیدگی به آن ندارد. باید به حال دولت تأسف خورد که هر دو ماه یک بار یاد چیزی میافتد و برای آن لایحه دو فوریتی میدهد.
وی در عین حال یادآور شد: در طول دو سال گذشته دولت سه بار قانون مبارزه با پولشویی را اصلاح کرده است. آن هم لایحهای که ماهیت قضایی دارد و باید قبل از آن قوه قضائیه به آن نظر دهد. از نمایندگان میخواهم که به دو فوریت این لایحه رأی ندهند تا وضعیت پالرمو مجدداً تکرار نشود.
مصطفی کواکبیان، نماینده تهران به عنوان دومین و آخرین موافق دو فوریت این لایحه، گفت: چیزی فوریتر، مهمتر و اساسیتر از مقابله با رانت خواری، فساد و پولشویی در کشور وجود ندارد.
در حال حاضر شرایط طوری شده است که مردم میگویند تحریمها به اندازه فساد در اقتصاد اثر نداشته است. در این لایحه یکسری دستگاهها به عنوان ناظر انتخاب شدند تا مبارزه با پولشویی قاطعتر باشد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: با توجه به شرایط کشور نباید شاهد پولشویی باشیم. دو فوریت این لایحه از باب جلوگیری و مقابله با فساد و پولشویی است.
برش
نهادها و دستگاههای اجرایی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بیمه مرکزی، سازمان بورس و اوراق بهادار، وزارت صنعت ،معدن و تجارت، وزارت کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی، کانون وکلای دادگستری، سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام مهندسی ،کانون کارشناسان رسمی دادگستری و مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه که مطابق قوانین و مقررات بر عملکرد اشخاص مشمول نظارت میکنند، مکلفند علاوه بر انجام تکالیف اجرایی مقرر در این قانون، قانون تأمین مالی تروریسم و مقررات مربوط به آن، تکلیف نظارتی خود را نسبت به عملکرد این اشخاص در چارچوب قوانین و مقررات مذکور به نحو مؤثر معمول دارند
همچنین نهادها و دستگاههای یاد شده موظفند در صورت شناسایی تخلف یا جرم حسب مورد نسبت به برخورد یا اعلام آن به مراجع قضایی و غیر قضایی صالح اقدام کنند
رئیس مجلس یک فوریت این لایحه را به رأی گذاشت که نمایندگان با ۱۴۷ رأی موافق، ۵۳ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۷ نماینده حاضر در مجلس با یک فوریت این لایحه موافقت کردند. در مقدمه این لایحه آمده است: در اجرای دقیق قوانین و مقررات ناظر بر پیشگیری و مقابله با پولشویی، بیتردید نظارت بر عملکرد اشخاص مشمول قانون مبارزه با پولشویی، نقش مؤثری ایفا میکند. به همین دلیل در راستای رفع ابهامات مربوط به نظارت بر عملکرد اشخاص مشمول در قانون مبارزه با پولشویی و اصلاحات بعدی آن، این لایحه جهت طی تشریفات قانونی تقدیم مجلس شده است. طبق این لایحه نهادها و دستگاههای اجرایی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بیمه مرکزی، سازمان بورس و اوراق بهادار، وزارت صنعت ،معدن و تجارت، وزارت کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی، کانون وکلای دادگستری، سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام مهندسی، کانون کارشناسان رسمی دادگستری و مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه که مطابق قوانین و مقررات بر عملکرد اشخاص مشمول نظارت میکنند، مکلفند علاوه بر انجام تکالیف اجرایی مقرر در این قانون، قانون تأمین مالی تروریسم و مقررات مربوط به آن، تکلیف نظارتی خود را نسبت به عملکرد این اشخاص در چارچوب قوانین و مقررات مذکور به نحو مؤثر معمول دارند. همچنین نهادها و دستگاههای یاد شده موظفند در صورت شناسایی تخلف یا جرم حسب مورد نسبت به برخورد یا اعلام آن به مراجع قضایی و غیر قضایی صالح اقدام کنند.
دلیل دولت برای ارسال لایحه
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهوری در توضیح دلیل دولت برای تقاضای بررسی لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۶ قانون مبارزه با پولشویی با قید دو فوریت گفت: دو قانون مبارزه با پولشویی و مبارزه با تأمین مالی تروریسم ضرورتی برای بهبود نظام مالی کشور است.
در مواد ۵ و ۶ قانون مبارزه با پولشویی تکالیفی آورده شد که علاوه بر بانکها برای بیمهها، صندوق بازنشستگی، وکلا و خیلی از دستگاههای دیگر تکالیفی جهت مبارزه با پولشویی لحاظ شود، اما دستگاههای ناظر بر آنها مشخص نشده بود. ما در این لایحه بانک مرکزی، بیمه مرکزی و بورس را به عنوان ناظر در اجرای این قانون لحاظ کردیم.
وی ادامه داد: با توجه به شرایط فعلی کشور پولشویی به مشکلات دامن میزند کما این که کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی هم در نامههای متعددی از پولشوییها با عنوان «دور زدن تحریمها» ابراز نگرانی کردهاند.به گفته معاون حقوقی رئیس جمهوری ما در اجرای تعهدات بینالمللی باید این موضوع را در چارچوب قوانین داخلی رفع کنیم.
مخالفان و موافقان چه میگویند
علیرضا سلیمی، نماینده محلات به عنوان اولین مخالف دو فوریت این لایحه، گفت: اخیراً مجلس شورای اسلامی قانون مبارزه با پولشویی را تصویب کرد که هنوز مرکب ابلاغ این قانون برای اجرا به دولت خشک نشده است، ولی دولت به دنبال اصلاح آن است. قطعاً این نوع قانونگذاری با حکمت آن سازگاری ندارد. از طرف دیگر ما مسائل مهمتری داریم که انتظار میرود دولت به دنبال آن باشد. محمد حسین قربانی، نماینده آستانه اشرفیه به عنوان اولین موافق دو فوریت این لایحه، خاطرنشان کرد: ما نمیتوانیم منکر پولشویی شویم چون همین نابسامانیهای ارزی کشور باعث ایجاد سلطانها و رانتها شد. باید با قطعیت با پولشویی برخورد شود و ضرورتی بالاتر از آن هم وجود ندارد.
به گفته وی این لایحه بعد نظارتی را پر رنگتر کرده است و وضعیت متخلفان را برای معرفی به دستگاه قضایی و برخورد با آن روشن میکند.
احمد امیرآبادی، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی به عنوان دومین و آخرین مخالف دو فوریت این لایحه، بیان کرد: در حال حاضر حدود ۳۰ طرح دو فوریتی نمایندگان آن هم با موضوعات مهمتری همچون بهبود وضعیت معیشت مردم و رونق تولید در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار دارد که مجلس شورای اسلامی وقتی برای رسیدگی به آن ندارد. باید به حال دولت تأسف خورد که هر دو ماه یک بار یاد چیزی میافتد و برای آن لایحه دو فوریتی میدهد.
وی در عین حال یادآور شد: در طول دو سال گذشته دولت سه بار قانون مبارزه با پولشویی را اصلاح کرده است. آن هم لایحهای که ماهیت قضایی دارد و باید قبل از آن قوه قضائیه به آن نظر دهد. از نمایندگان میخواهم که به دو فوریت این لایحه رأی ندهند تا وضعیت پالرمو مجدداً تکرار نشود.
مصطفی کواکبیان، نماینده تهران به عنوان دومین و آخرین موافق دو فوریت این لایحه، گفت: چیزی فوریتر، مهمتر و اساسیتر از مقابله با رانت خواری، فساد و پولشویی در کشور وجود ندارد.
در حال حاضر شرایط طوری شده است که مردم میگویند تحریمها به اندازه فساد در اقتصاد اثر نداشته است. در این لایحه یکسری دستگاهها به عنوان ناظر انتخاب شدند تا مبارزه با پولشویی قاطعتر باشد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: با توجه به شرایط کشور نباید شاهد پولشویی باشیم. دو فوریت این لایحه از باب جلوگیری و مقابله با فساد و پولشویی است.
برش
نهادها و دستگاههای اجرایی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بیمه مرکزی، سازمان بورس و اوراق بهادار، وزارت صنعت ،معدن و تجارت، وزارت کشور، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی، کانون وکلای دادگستری، سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام مهندسی ،کانون کارشناسان رسمی دادگستری و مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه که مطابق قوانین و مقررات بر عملکرد اشخاص مشمول نظارت میکنند، مکلفند علاوه بر انجام تکالیف اجرایی مقرر در این قانون، قانون تأمین مالی تروریسم و مقررات مربوط به آن، تکلیف نظارتی خود را نسبت به عملکرد این اشخاص در چارچوب قوانین و مقررات مذکور به نحو مؤثر معمول دارند
همچنین نهادها و دستگاههای یاد شده موظفند در صورت شناسایی تخلف یا جرم حسب مورد نسبت به برخورد یا اعلام آن به مراجع قضایی و غیر قضایی صالح اقدام کنند
رئیس سازمان اداری و استخدامی کشوراعلام کرد
موافقت دولت با تشکیل وزارت بازرگانی
رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور با بیان اینکه دولت با پیشنهاد نمایندگان مجلس برای تشکیل وزارت بازرگانی موافق است، گفت: هزینههایی که تفکیک وزارت صنعت، معدن و تجارت ممکن است داشته باشد در مقایسه با فوایدی که برای کشور دارد، هزینه بالایی به حساب نمیآید. جمشید انصاری معاون رئیس جمهوری درباره طرح تشکیل وزارت بازرگانی، افزود: ادغام وزارتخانهها در دولت دهم از پیشینه مطالعاتی و دلایل کارشناسی مشخص و قابل دفاعی برخوردار نبود. وی درباره اینکه ایجاد وزارت بازرگانی به گسترش دولت منجر میشود، اذعان داشت: باید بگوییم مشکلات ناشی از بزرگبودن دولت، در این بخشها نیست.ما نزدیک به 2 میلیون و 300 هزار نفر کارمند دولت داریم که مجموع کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت حدود هشت هزار نفر است و به لحاظ تعداد نیروی انسانی دستگاه بزرگی نیست. وی گفت: گسترش حوزه عمل و افزایش حجم فعالیتهای وزارتخانه صنعت در پی ادغام از جمله چالشهای جدی بهوجودآمده در این زمینه بود. / پایگاه اطلاعرسانی دولت
رفع مشکل کاغذ؛ آزمونی برای رونق تولید
مهدی شفیعی
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی «ایران»
هیچ فردی خواهان برقراری یا تشدید تحریم تجاری و بروز اختلال در مبادلات خارجی کشور نیست، چرا که این رویکرد زمینه ایجاد تنگناهای اقتصادی و کندی در روند رشد و توسعه اقتصادی کشور را فراهم میکند.
به نظر میرسد که تحریم دو سویه دارد؛ اول پوسته و لایه بیرونی که همان ایجاد تهدیدات اقتصادی است و دیگر، پوسته درونی که ظاهراً ناپیداست، اما به مثابه فرصت باعث افزایش تابآوری اقتصادها و اتکا به منابع داخلی (به معنای عام) و در نهایت برون رفت از تهدیدات و بحرانها میشود. به همین علت هنگامی که کشورها با تحریم مواجه میشوند، تازه فرصتی پیدا میکنند که حداقل به دلیل اجبار هم که شده، برای تولید داخلی فکری کنند. به این میگویند توفیق اجباری!! اما ظاهراً ما حتی در این شرایط هم حاضر نیستیم از موقعیت توفیق اجباری به وجود آمده، بهرهبرداری کنیم.
مسأله امروز کشور، افزایش اتکا به توان تولید داخل است که همه ارکان نظام براساس سال رونق تولید بر آن تأکید دارند، ولی در عمل، به نظر میرسد که گامی رو به جلو برداشته نمیشود. تازهترین مورد آن، رهنمودهای مقام معظم رهبری در دیدار هفته گذشته با مسئولان و کارگزاران نظام بوده است که معظم له تأکیدات مجددی روی رونق تولید داخل و بهرهگیری از ظرفیتهای صنعتی کشور داشتند. با وجود تمام عینیتهایی که درخصوص استفاده از فرصت تحریم برای استفاده ظرفیتهای اقتصاد ملی وجود دارد، اما به نظر میرسد که هنوز عزم فراگیر در این باره شکل نگرفته است و اختیارات لازم تفویض نشده است. اینک پیششرط تبدیل تهدیدِ تحریم به فرصت از دل تحریم، عدم تلقی آن به عنوان یک پدیده زودگذر است. بنابراین باید:
اولاً، در اجرای اتخاذ «تصمیمات مهم» و حتی اصلاحات ساختاری بر زمینمانده تعجیل کرد (اصلاحاتی که اجرای آنها در شرایط غیرتحریمی ضرورت داشته است و در شرایط تحریمی الزام توجه به آن دوچندان شده است).
ثانیاً، اقداماتی انجام شود که حتیالامکان بخشهای تحت تحریم از محدوده تحریمپذیری خارج شوند، نظیر اقدامی که در مورد تولید بنزین در ایران صورت گرفت.
از این منظر، میتوان به طور مشخص به موضوع کمبود تولید و بحران کاغذ در کشور نگاه کرد و در شرایط تحریمی آن را مدیریت کرد. با توجه به چالشهای اقتصادی در شرایط کنونی نمیتوان نقش روزنامههای کشور در مدیریت افکار عمومی و خنثیسازی عملیات روانی علیه کشور را انکار کرد، اما متأسفانه همین تأخیر در عدم استفاده بهنگام از فرصتِ تحریم، مطبوعات کشور را با کمبود کاغذ مواجه کرده است.
جالب اینکه کاغذ روزنامه مصرفکنندگان خاص و محدود دارد و حتی تعداد بنگاههای مصرفکننده و میزان مصرف آن هم مشخص است، حتی مبلغ ارزی که برای واردات کاغذ اختصاص داده شده، مشخص است.
از سوی دیگر، دلایل بروز بحران کاغذ هم مربوط به امروز و دیروز نیست و از رانت اطلاعات تا گرانی ارز، عدم واردات و موارد دیگر هم کاملاً مبرهن است که اینک قصد تشریح آن را نداریم. اما باید اشاره کرد که کارخانه کاغذسازی در ایران وجود دارد، گرچه کیفیت محصولات آن در مقایسه با نمونه خارجی کمتر است، ولی دستاندرکاران مطبوعات کشور انتشار روزنامه روی کاغذ داخلی را در مقایسه با کاغذ خارجی که اسیر روابط ناصحیح دلالی و رانت خواری شده، ترجیح میدهند.
موضوع تولید کاغذ، رفع بحران و مشکلات واحدهای تولید داخل میتواند در شرایط امروز مصداق یا آزمون بارزی برای رفع موانع تولید و حمایت از تولیدکنندگان داخلی باشد.
یکی از مهمترین فرصتها، طراحی ساز و کار لازم برای تولید کاغذ داخل و افزایش شمار تولیدکنندگان به منظور جلوگیری از خروج ارز از کشور و تأمین نیاز مطبوعات است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی و بسترساز و سیاستگذار عرصه رسانهای و فرهنگی، اینک میتواند پیشقدم باشد و در کنار وزارت صنعت و بانک مرکزی، تصمیم اضطراری و خارج از روال و فرایند اداری بگیرند و مشکلات صنایع کاغذسازی داخل را مرتفع کند.
این گام میتواند قدم مناسبی برای حل مشکل همیشگی کاغذ تولیدی و همانند خودکفایی بنزین در کشور باشد. بنابراین اکنون فرصت مناسبی است که همه دستگاههای مسئول و حتی با دستور مشخص رئیس جمهوری پیشقدم شده و حل مشکلات کارخانههای تولید کاغذ در داخل را در اولویت قرار دهند تا هم نمونهای باشد برای تصمیمگیری مناسب و دقیق در شرایط تحریمی و هم گامی مهم در رونق تولید.
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی «ایران»
هیچ فردی خواهان برقراری یا تشدید تحریم تجاری و بروز اختلال در مبادلات خارجی کشور نیست، چرا که این رویکرد زمینه ایجاد تنگناهای اقتصادی و کندی در روند رشد و توسعه اقتصادی کشور را فراهم میکند.
به نظر میرسد که تحریم دو سویه دارد؛ اول پوسته و لایه بیرونی که همان ایجاد تهدیدات اقتصادی است و دیگر، پوسته درونی که ظاهراً ناپیداست، اما به مثابه فرصت باعث افزایش تابآوری اقتصادها و اتکا به منابع داخلی (به معنای عام) و در نهایت برون رفت از تهدیدات و بحرانها میشود. به همین علت هنگامی که کشورها با تحریم مواجه میشوند، تازه فرصتی پیدا میکنند که حداقل به دلیل اجبار هم که شده، برای تولید داخلی فکری کنند. به این میگویند توفیق اجباری!! اما ظاهراً ما حتی در این شرایط هم حاضر نیستیم از موقعیت توفیق اجباری به وجود آمده، بهرهبرداری کنیم.
مسأله امروز کشور، افزایش اتکا به توان تولید داخل است که همه ارکان نظام براساس سال رونق تولید بر آن تأکید دارند، ولی در عمل، به نظر میرسد که گامی رو به جلو برداشته نمیشود. تازهترین مورد آن، رهنمودهای مقام معظم رهبری در دیدار هفته گذشته با مسئولان و کارگزاران نظام بوده است که معظم له تأکیدات مجددی روی رونق تولید داخل و بهرهگیری از ظرفیتهای صنعتی کشور داشتند. با وجود تمام عینیتهایی که درخصوص استفاده از فرصت تحریم برای استفاده ظرفیتهای اقتصاد ملی وجود دارد، اما به نظر میرسد که هنوز عزم فراگیر در این باره شکل نگرفته است و اختیارات لازم تفویض نشده است. اینک پیششرط تبدیل تهدیدِ تحریم به فرصت از دل تحریم، عدم تلقی آن به عنوان یک پدیده زودگذر است. بنابراین باید:
اولاً، در اجرای اتخاذ «تصمیمات مهم» و حتی اصلاحات ساختاری بر زمینمانده تعجیل کرد (اصلاحاتی که اجرای آنها در شرایط غیرتحریمی ضرورت داشته است و در شرایط تحریمی الزام توجه به آن دوچندان شده است).
ثانیاً، اقداماتی انجام شود که حتیالامکان بخشهای تحت تحریم از محدوده تحریمپذیری خارج شوند، نظیر اقدامی که در مورد تولید بنزین در ایران صورت گرفت.
از این منظر، میتوان به طور مشخص به موضوع کمبود تولید و بحران کاغذ در کشور نگاه کرد و در شرایط تحریمی آن را مدیریت کرد. با توجه به چالشهای اقتصادی در شرایط کنونی نمیتوان نقش روزنامههای کشور در مدیریت افکار عمومی و خنثیسازی عملیات روانی علیه کشور را انکار کرد، اما متأسفانه همین تأخیر در عدم استفاده بهنگام از فرصتِ تحریم، مطبوعات کشور را با کمبود کاغذ مواجه کرده است.
جالب اینکه کاغذ روزنامه مصرفکنندگان خاص و محدود دارد و حتی تعداد بنگاههای مصرفکننده و میزان مصرف آن هم مشخص است، حتی مبلغ ارزی که برای واردات کاغذ اختصاص داده شده، مشخص است.
از سوی دیگر، دلایل بروز بحران کاغذ هم مربوط به امروز و دیروز نیست و از رانت اطلاعات تا گرانی ارز، عدم واردات و موارد دیگر هم کاملاً مبرهن است که اینک قصد تشریح آن را نداریم. اما باید اشاره کرد که کارخانه کاغذسازی در ایران وجود دارد، گرچه کیفیت محصولات آن در مقایسه با نمونه خارجی کمتر است، ولی دستاندرکاران مطبوعات کشور انتشار روزنامه روی کاغذ داخلی را در مقایسه با کاغذ خارجی که اسیر روابط ناصحیح دلالی و رانت خواری شده، ترجیح میدهند.
موضوع تولید کاغذ، رفع بحران و مشکلات واحدهای تولید داخل میتواند در شرایط امروز مصداق یا آزمون بارزی برای رفع موانع تولید و حمایت از تولیدکنندگان داخلی باشد.
یکی از مهمترین فرصتها، طراحی ساز و کار لازم برای تولید کاغذ داخل و افزایش شمار تولیدکنندگان به منظور جلوگیری از خروج ارز از کشور و تأمین نیاز مطبوعات است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی و بسترساز و سیاستگذار عرصه رسانهای و فرهنگی، اینک میتواند پیشقدم باشد و در کنار وزارت صنعت و بانک مرکزی، تصمیم اضطراری و خارج از روال و فرایند اداری بگیرند و مشکلات صنایع کاغذسازی داخل را مرتفع کند.
این گام میتواند قدم مناسبی برای حل مشکل همیشگی کاغذ تولیدی و همانند خودکفایی بنزین در کشور باشد. بنابراین اکنون فرصت مناسبی است که همه دستگاههای مسئول و حتی با دستور مشخص رئیس جمهوری پیشقدم شده و حل مشکلات کارخانههای تولید کاغذ در داخل را در اولویت قرار دهند تا هم نمونهای باشد برای تصمیمگیری مناسب و دقیق در شرایط تحریمی و هم گامی مهم در رونق تولید.
روحانی: ما هزاران سال قبل از امریکا بودهایم
رئیس جمهوری عصر دیروز در جلسه شورای اداری آذربایجان غربی گفت: جنگ امریکا با دولت ایران نیست بلکه جنگ امریکا با یک ملت بزرگ و 82 میلیون نفر است. حسن روحانی افزود: در سفر مهرماه سال گذشته به نیویورک یکی از رهبران معروف به من گفت که دیروز با رئیس جمهور امریکا ملاقات داشتم و به من گفت که شما 3 ماه دیگر به ما مهلت دهید و به ایران کمک نکنید و در برابر تحریم ما نایستید و بعد از 3 ماه دیگر نظام جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. در همان ملاقات به او گفتم اگر آن آقا را دوباره ملاقات کردید، به او بگو که ایران از هر زمان دیگر مستحکمتر است. وی ادامه داد: تو، امثال تو و حکومت کاخ سفیدتان بارها دورانشان سپری میشود اما نظام اسلامی ایران و ملت ایران جاودانه تاریخ خواهد بود. ما هزاران سال قبل از شما بودیم، شما که عمر کشورتان 500 سال است و خیلی زیاد نیست و عمر کشور ما بیش از 10 هزار سال است. روحانی گفت: اقدام امروز آمریکا با یک جنگ و تحریم متفاوت است چراکه کشوری که جلوی خرید دارو و مواد غذایی ما را میگیرد و از سفر یک بیمار برای معالجه ممانعت بوجود میآورد، جنایت علیه بشریت می کند. رئیس جمهور با تاکید براینکه آمریکاییها میتوانستند راه دیگری را انتخاب کنند تا در تاریخ رسوا نشوند، افزود: میتوانستند اعلام کنند مواد غذایی، دارو و نیازمندیهای مردم آزاد است اما در بخش صنعت پیشرفته و های تک میخواهیم جلوی ایران را بگیریم.
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از شاعران و استادان زبان و ادب پارسی:
نگران زبان فارسی هستم
از صداوسیما گله مندم، زبان بی هویت را ترویج می کند
دوشنبه شب و در شب ولادت با سعادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) جمعی از استادان زبان و ادب پارسی و شاعران جوان و پیشکسوت با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتررهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، حرکت و پیشرفت جریان شعر انقلاب را امیدوارکننده دانستند و گفتند: البته جریانهای شعری دیگری نیز وجود دارد اما این جریان شعر انقلاب است که از لحاظ مضمون، نوآوری در مضامین و صیقلیافتگیِ الفاظ پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است.
رهبر انقلاب اسلامی، بیان و پدیده شعر را از معجزات آفرینش خواندند و افزودند: شعر از جنبه جمال و زیبایی برخوردار است و این امتیاز، شعر را به یک رسانه اثرگذار و مسئولیتآور تبدیل میکند که باید این تعهد را در خدمت جریان روشنگری و هدایت قرار داد. ایشان با اشاره به یک مغالطه ناشیانه که شعر را به «شعر هنری» و «شعر متعهد» تقسیم میکند و میکوشد با شعار قلمداد کردن شعر متعهد، از آن ارزشزدایی کند، خاطرنشان کردند: اشعار بزرگان و قلههای شعر فارسی همچون حافظ، سعدی، فردوسی و مولوی آکنده از اخلاق، تعلیم، تعهد، حکمت، عرفان، معنویت و اسلام ناب است، بنابراین تفکیک جنبه هنری و زیباشناختی شعر از جنبه رسالت و تعهد آن، مغالطهای واضح و ناشی از غفلت یا کمسوادی است. حضرت آیتالله خامنهای قرار دادن شعر در خدمت معارف توحیدی، فضائل اهلبیت علیهمالسلام، انقلاب و حوادث مهم کشور و مسائل گوناگون دنیای اسلام را موجب اعتلای شعر دانستند و افزودند: در اشعار خود زیباییهای رفتاری ملت همانند حماسه زیبا و پرشکوه حضور فداکارانه مردم در کمکرسانی به سیلزدگان را به تصویر بکشید، زیرا این کار، شعر شما را به پرچم هویت ملت تبدیل میکند. ایشان تأکید کردند: حفظ هویت ملت بسیار مهم است، چرا که ملتی که هویت خود را گم کند، در مشت بیگانگان آب میشود و از بین میرود.
حــــــــــضرت آیت الله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان، درخصوص زبان فارسی ابراز نگرانی کردند و گفتند: من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من از صدا و سیما گلهمندم، به دلیل اینکه به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضرّ میشود. ایشان با تقبیح استفاده فراوان از لغات بیگانه در رسانهها، خطاب به مسئولان تأکید کردند: نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود. حضرت آیتالله خامنهای همچنین از ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانهها و پخش آنها از صدا و سیما در سریالها نیز انتقاد کردند و گفتند: زبان فارسی قرنهای متمادی است که عمدتاً به وسیله شاعران بزرگ حفظ شده و این گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بیمبالاتی آن را به دست فلان ترانهسرای بیهنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیتالمال در صدا و سیما و دستگاههای دولتی و غیردولتی پخش شود.
در این دیدار ۲۹ نفر از شاعران جوان و پیشکسوت اشعار خود را در حضور رهبر انقلاب اسلامی قرائت کردند. پیش از نماز مغرب و عشاء نیز تعدادی از شاعران از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتوگو و آثار خود را به ایشان تقدیم کردند.
رهبر انقلاب اسلامی، بیان و پدیده شعر را از معجزات آفرینش خواندند و افزودند: شعر از جنبه جمال و زیبایی برخوردار است و این امتیاز، شعر را به یک رسانه اثرگذار و مسئولیتآور تبدیل میکند که باید این تعهد را در خدمت جریان روشنگری و هدایت قرار داد. ایشان با اشاره به یک مغالطه ناشیانه که شعر را به «شعر هنری» و «شعر متعهد» تقسیم میکند و میکوشد با شعار قلمداد کردن شعر متعهد، از آن ارزشزدایی کند، خاطرنشان کردند: اشعار بزرگان و قلههای شعر فارسی همچون حافظ، سعدی، فردوسی و مولوی آکنده از اخلاق، تعلیم، تعهد، حکمت، عرفان، معنویت و اسلام ناب است، بنابراین تفکیک جنبه هنری و زیباشناختی شعر از جنبه رسالت و تعهد آن، مغالطهای واضح و ناشی از غفلت یا کمسوادی است. حضرت آیتالله خامنهای قرار دادن شعر در خدمت معارف توحیدی، فضائل اهلبیت علیهمالسلام، انقلاب و حوادث مهم کشور و مسائل گوناگون دنیای اسلام را موجب اعتلای شعر دانستند و افزودند: در اشعار خود زیباییهای رفتاری ملت همانند حماسه زیبا و پرشکوه حضور فداکارانه مردم در کمکرسانی به سیلزدگان را به تصویر بکشید، زیرا این کار، شعر شما را به پرچم هویت ملت تبدیل میکند. ایشان تأکید کردند: حفظ هویت ملت بسیار مهم است، چرا که ملتی که هویت خود را گم کند، در مشت بیگانگان آب میشود و از بین میرود.
حــــــــــضرت آیت الله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان، درخصوص زبان فارسی ابراز نگرانی کردند و گفتند: من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من از صدا و سیما گلهمندم، به دلیل اینکه به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضرّ میشود. ایشان با تقبیح استفاده فراوان از لغات بیگانه در رسانهها، خطاب به مسئولان تأکید کردند: نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود. حضرت آیتالله خامنهای همچنین از ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانهها و پخش آنها از صدا و سیما در سریالها نیز انتقاد کردند و گفتند: زبان فارسی قرنهای متمادی است که عمدتاً به وسیله شاعران بزرگ حفظ شده و این گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بیمبالاتی آن را به دست فلان ترانهسرای بیهنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیتالمال در صدا و سیما و دستگاههای دولتی و غیردولتی پخش شود.
در این دیدار ۲۹ نفر از شاعران جوان و پیشکسوت اشعار خود را در حضور رهبر انقلاب اسلامی قرائت کردند. پیش از نماز مغرب و عشاء نیز تعدادی از شاعران از نزدیک با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتوگو و آثار خود را به ایشان تقدیم کردند.
گزارش «ایران» از ترانههای نازل پخش شده از رسانه ملی
صدای تخریب زبان فارسی از <سیما> شنیده میشود
ندا سیجانی
خبرنگار
پخش آثار سخیف موسیقایی و ترانههایی که اشعارشان-عمدتاً- معنا و مفهوم چندانی ندارند، یکی از عمده نقدهای کارشناسان و ناظران فرهنگی به عملکرد صدا و سیما در این بخش است؛ صدا و سیمایی که بهعنوان رسانه ملی، میبایست بیانگر فکر، اندیشه، فرهنگ و هنر متعالی جامعه ایرانی باشد. نابسامانی در تهیه ترانه و سرود در صدا و سیما تا آنجا پیش رفت که حتی انتقاد رهبر معظم انقلاب را نیز دراین باره در پی داشته است. اینکه «ترانههای تولید شده در صدا وسیما از چه خصوصیاتی باید برخوردار باشند و چه موانعی پیش روی تولیدات فاخر در این زمینه وجود دارد؟» موضوع گزارش پیش روست که با برخی شاعران و ترانه سرایان در میان گذاشتهایم.
انتقادات رهبری کاملا بجا و درست است
محمد علی بهمنی شاعر و غزلسرای مطرح در این باره به «ایران» گفت: «بیتردید صداوسیما علاقهمند به پخش این نوع ترانهها نیست بلکه شرایط کار به گونهای شده است که متأسفانه اکثر تهیهکنندهها حاکم بلامنازع کارهای تولیدی هستند و عملاً میبینیم که این نوع کارها هم پخش میشود. ناگفته نماند اغلب این موسیقیها و ترانهها تولیدات صداوسیما نیست، چرا که مدتهاست رسانه ملی بودجهای برای پرداختن به این بخشها و موضوعات ندارد. البته این به معنای سلب مسئولیت رسانه ملی نیست اما درهرحال شرایط مالی در صدا و سیما سبب کاهش تولید آثار فاخر و ترانههای با محتوا شده است.»
به گفته بهمنی اغلب کارهایی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأیید و تصویب می شود در شورای نظارت و ارزشیابی صدا و سیما هم بازبینی میشود و حتی شاید بعضی از آنها قابل پخش در صداوسیما نباشد اما در نهایت آنچه پخش میشود و به گوش مردم میرسد، کارهای رد شده است. او میگوید، امیدوارم با تغییراتی که در مدیریت جدید دفتر موسیقی و سرود سازمان صداوسیما انجام گرفته شاهد اتفاقات خوبی در این زمینه باشیم. این غزلسرا در ادامه بیان کرد: «متأسفانه واژههایی خلق و در ترانهها بهکار گرفته میشود که حتی شنیدن آن واژهها در کنار خانواده هم صحیح نیست.» بهمنی تأکید میکند: صداوسیما تولید محتوا ندارد و اگر هم باشد تنها به موضوعات خاصی میپردازد که آنها هم برای مردم اندک شمار است. مردم هم علاقهمند هستند مانند گذشته به موسیقیهایی گوش بدهند که نشاطآور باشد. صحبتها و انتقادات رهبری کاملاً بجا بوده است.
کار روحوضی برای جذب مخاطب
عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرا نیز دراین باره گفت: «به نظرمن صداوسیما افت مخاطب پیدا کرده و برای آنکه بتواند از ریزش مداوم مخاطب خود جلوگیری کند، دست به هر کاری میزند، جزکارهای اساسی و اصولی. کار درست این است که فرهنگ و هنر اصیل مردم را ترویج و تبلیغ کند اما متأسفانه به ترانههای کافهای، لالهزاری و روحوضی روی آورده است؛ آن هم در حدی که صرفاً توان جذب عوام را دارد. البته این فقط سیاست صداوسیما نیست و متأسفانه سیاست فرهنگی ما نیز این گونه شده است.»
کاکایی افزود: وقتی از نخبگان ناامید میشویم، رو به عوام میآوریم و برای جذب آنان مجبور میشویم خوش رقصی کنیم و هرکاری انجام بدهیم تا دست کم عامه مردم همراه ما باشند. اما وقتی نخبگان خانه نشین و گوشهگیر شدند و از مراکز فرهنگی فاصله گرفتند ناگزیریم با حجم جمعیت عامه برنامههای خود را پر کنیم و اقتدار خود را نشان بدهیم.این اقتدار در خیابانها به یک شکل خود را نشان میدهد و در تلویزیون به شکلی دیگر. در واقع جمعیتها جایگزین حرف حق و اصالتها میشوند. به گفته کاکایی، ایرادی نیست ربنای آقای شجریان پخش نشود یا موسیقی اصیل ایرانی به گوش مردم نرسد یا هنرمندان اصیل موسیقی ایرانی در صدا و سیما حضور نداشته باشند همین که چندین اپلیکیشن راهاندازی کنند و مردم تماس بگیرند و اسم بدهند برایشان کفایت میکند و این رونق کار صدا و سیما است.
این شاعر در ادامه افزود: «متأسفانه شرایط امروز ما مانند دهه 50 شده یعنی جذب مخاطب، سرگرم کردن مردم و انتشار آثار تصنعی و سرگرمی به بهانه اینکه مردم میخواهند شاد باشند. این وضعیت شامل سیاستهای فرهنگی کلان ما هم میشود که بخشی از آن در صدا و سیما نمود پیدا کرده است؛ حالا چون صدا و سیما رسانهای تحت مراقبت است به آن هشدار داده میشود اما بحث این است که غالباً نظام فرهنگی ما با موضوع فرهنگ و هنر بدرستی برخورد نمیکند و در فکر توسعه هنرعوامانه هستند. البته ناگفته نماند هنر جدی میتواند مسائل اجتماعی را به چالش بکشد اما اجازه بروز و ظهور ندارد. وقتی مانع از ظهور هنر خوب شوند زمینه رشد فیلمفارسیهای دهه پنجاه فراهم میشود. امروز بسیاری از ترانهسرایان ما این ترانههای سخیف را میگویند و با آن ارتزاق میکنند چرا که مارکت آن ایجاد شده است و باید دید چرا به این سمت گرایش پیدا کردهاند.»
رهبر معظم انقلاب: حقیقتاً نگران زبان فارسی هستم
در شب ولادت باسعادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام جمعی از استادان زبان و ادب پارسی و شاعران جوان و پیشکسوت با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. ایشان در بخشی از سخنان خود درخصوص زبان فارسی ابراز نگرانی کردند و گفتند: «من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است.» رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من از صداوسیما گلهمندم، بهدلیل اینکه بهجای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضر میشود. ایشان با تقبیح استفاده فراوان از لغات بیگانه در رسانهها، خطاب به مسئولان تأکید کردند: «نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود.» حضرت آیتالله خامنهای همچنین از ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانهها و پخش آنها از صداوسیما در سریالها نیز انتقاد کردند و گفتند: «زبان فارسی قرنهای متمادی است که عمدتاً بهوسیله شاعران بزرگ حفظ شده و اینگونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بیمبالاتی آن را به دست فلان ترانهسرای بیهنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیتالمال در صداوسیما و دستگاههای دولتی و غیردولتی پخش شود.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
20 سال حبس، رد مال و شلاق برای حسین هدایتی
-
تاریخ سازی با مدالهای مرغوب
-
سلوک در مسیر تجدد با چراغ آموزش
-
موج سوم ایدز قربانی می گیرد
-
روحانی: به اختیارات ویژه نیاز داریم
-
ساخت 62 سد تا پایان دولت
-
نگرانی از پولشویی به بهانه دور زدن تحریم ها
-
موافقت دولت با تشکیل وزارت بازرگانی
-
رفع مشکل کاغذ؛ آزمونی برای رونق تولید
-
روحانی: ما هزاران سال قبل از امریکا بودهایم
-
نگران زبان فارسی هستم
-
صدای تخریب زبان فارسی از <سیما> شنیده میشود
اخبارایران آنلاین