ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
میزگرد «ایران» با حضور محمد اللهیاری، شاهین فرهت و رضا مهدوی درباره افت و خیزهای جشنواره موسیقی فجر
تغییر لازمه پیشرفت است
ندا سیجانی
سی و چهار سال از برگزاری جشنواره موسیقی فجرمی گذرد، جشنوارهای که مزین به نام پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز بهکار آن سال 1364 است اما درهمان روزها و روزگار با وجود ممنوعیت و محدودیتهای بسیارموسیقی، این جشنواره با عنوان «جشنواره سرود و آهنگهای انقلابی» فعالیتهای خود را از سرگرفت و بالطبع آثاری هم که تولید و ارائه شد با مضمون و حال و هوای آن دوره بود، اما آرام آرام و جسته گریخته، نهال تازه روییده انقلاب تنومند شد و محمل و عرصه ای را برای هنرمندان ژانرهای مختلف موسیقی چون سنتی، کلاسیک، پاپ، بانوان، بینالملل و... فراهم کرد و بعدها بخشهای دیگری چون کودک و نوجوان، تلفیقی، نسلی دیگر و... نیز افزوده شدند. اما با مرور کارنامه جشنواره موسیقی فجر خواهید دید، جشنواره ای که در دهههای هفتاد و اوایل هشتاد پربار تر بود، با آنچه که امروز شاهد آن هستیم تفاوتهای بسیاری پیدا کرد و تقریباً میتوان گفت کیفیت ازتمامی بخشهای آن کاسته شد، نه از حضورهنرمندان بنام و پیشکسوت موسیقی در جشنواره خبری است و دیگر اینکه ایجاد فضاهای سیاسی موجب شد در بخش موسیقی بینالملل هم حضور پررنگی نداشته باشیم.در بخش موسیقی پاپ هم که تازه نفسها هر آنچه را علاقهمند باشند میخوانند و روی صحنه میبرند اما با وجود این هنوزهم جای امیدواری است چرا که جشنواره موسیقی فجر با تمام کم و کاستیهای خود توانسته بستری را برای حضور گروههای جوان موسیقی که تا به امروز فرصتی برای ارائه هنر خود نداشته فراهم کند و نکته مهمتر اینکه با وجود حساسیتهای بالا بر هنر مهجور و مظلوم موسیقی هر آنچه صدای ساز و آواز شنیده شود باز هم کم است.اما جشنواره امسال ، حال و هوای دیگری دارد، افزوده شدن بخش جایزه ترانه که قطعاً خانه تکانی اساسی در بخش موسیقی پاپ خواهد بود و همچنین جایزه رسانه و موسیقی که میتواند مایه دلگرمی فضای رسانهها باشد سبب شده امسال شاهد برنامههای اندک متفاوتی باشیم. نکته دیگر تدوین آیین نامه جشنواره موسیقی فجر است که جشنواره پیش رو برای دومین سال تابع ضوابط و قوانین شده است، هرچند مسئولان برگزارکننده براین نظرند آیین نامه نیازمند اصلاحات و بازنگریهایی است. محمد اللهیاری فومنی رئیس دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر، شاهین فرهت آهنگساز و دبیر جشنواره و رضا مهدوی عضو هیأت انتخاب این دوره از جشنواره در میزگردی به فراز و فرودهای جشنواره موسیقی فجر و هدف از آن و نیز اصلاح و بازنگری آیین نامه جشنواره پرداخته اند که در ادامه میخوانید:
بیش از سه دهه از برگزاری جشنواره موسیقی فجر میگذرد، از نگاه شما طی این سالها جشنواره موسیقی فجر چه فراز و نشیبهایی داشته است؟
فرهت: با گذشت سیوچهار سال از برگزاری جشنواره موسیقی فجر، همواره این جشنواره تلاش کرده انواع موسیقیها چون پاپ، کلاسیک غربی، ایرانی و دیگر ژانرهای مختلف را به بهترین شکل به مخاطبان ارائه دهد، حال ممکن است طی این سالها یک ژانر از موسیقی کمتر یا بیشتر شنیده و اجرا شده باشد. اما درمورد پیشرفت یا تحولات جشنواره موسیقی فجر باید بگویم برگزارکنندگان این جشنواره بزرگ تا به امروز سعی براین داشتهاند قدمی به عقب برندارند و به نظر من این مسیر را بدرستی پیمودهاند. همچنین از تجربه حضورم در بخشهای مختلف جشنواره این استنباط را دارم که جشنواره موسیقی فجردردهه نخست فعالیتش، تلاش کرده ژانرهای مختلف موسیقی را به مردم معرفی کند چرا که درآن برهه زمانی موسیقی زیر ذرهبین نگاههای مختلف بود ومانع از فعالیت آن بودند، اما به مرور زمان موسیقی بیشتر مورد توجه قرارگرفت و پیشرفتهای چشمگیری هم دیده شد. یکی از دلایل این موفقیت، جوانان ایرانی بودند که بهلحاظ تکنیکی قویتر ظاهر شدند و آهنگسازی در ایران مرسوم و حتی علمیتر شد بنابراین پیشرفتهای تکنیکی و هنری در روند رو به جلوی جشنواره بسیار اهمیت داشت. همچنین دعوت ازهنرمندان بینالمللی از یک سو و از سوی دیگر آمادگی هنرمندان داخلی برای حضور و شرکت دراین جشنواره موجب شد جشنواره موسیقی فجر رونق بهتری داشته باشد. بنابراین به باور من طی این سالها هیچ پسرفتی در جشنواره موسیقی فجروجود نداشته است.
کدام بخشها پیشرفت چشمگیرتری داشته است؟
فرهت: علاقه من موسیقی کلاسیک و آثارآهنگسازان ایرانی است و به نظر من دراین بخش شاهد پیشرفتهای خوبی بودهایم، بخصوص که تم سال گذشته جشنواره هم بر مبنای اجرای آثارآهنگسازان ایرانی بود و امسال نیز براین نظر بودیم که تم جشنواره اجرای تصانیف ایرانی چون آثار شیدا وعارف قزوینی و آثار دیگر آهنگسازان ایرانی باشد که متأسفانه انتظارم برآورده نشد و از این موضوع صرفنظر کردم و امیدوارم درسالهای آینده به آثار آهنگسازان ایرانی درجشنوارههای موسیقی فجر بیشترو بهتر توجه شود.
اللهیاری: اساساً برگزاری هرجشنواره نشان ازانجام یک کار نُمادین است اما مهمترین خاصیت جشنوارهها شبکهسازی است، بدین معنا که طی 6 یا 7 روز هنرمندان مختلف با گونههای موسیقی متفاوت از داخل یا خارج از کشور گرد هم میآیند و آثار و اجراهای خود را به بهترین شکل ارائه میکنند؛ هنرمندانی که کمتر یا هیچ گاه فرصت تعامل با یکدیگر را نداشتند و شاید، تنها با نام و آثار هم آشنا بودند. درواقع این افراد علاوه برآشنایی و بهرهمندی از آخرین اجراها و برنامههای یکدیگر، از نقاط قوت و ضعف هم نیز آگاه میشوند و به اصلاح میپردازند و تلاش میکنند این تعامل و دوستی تداوم یابد و درطول سال و درکنار هم کارهای بیشتری انجام بدهند و این نکته بسیار مهمی برای جشنواره خواهد بود. نکته دیگر این است که تلاقی حضور تعدادی هنرمند داخلی و خارجی عملاً فرصتی برای شکلگیری و بها دادن به موضوع دیپلماسی موسیقی است، درواقع جشنواره موسیقی فجرمی تواند صدای موسیقی ایران را درهر ژانری بهگوش دنیا برساند چرا که حضور هنرمندان خارجی توجه رسانهها را به خود جلب خواهد کرد و دیگراینکه سفیر موسیقی، سفیر صلح و دوستی هستند و پیام هنر ایران را به مملکت خودشان خواهند برد. لازم به ذکر است تقویت دیپلماسی موسیقی و هنر از زیرشاخههای دیپلماسی کشور محسوب میشود خصوصاً در شرایط امروز این اتفاق میتواند راهگشای مهمی در فضای فرهنگ و هنر درتعامل و ارتباط ملتها با کشور ما باشد. نکته دیگر اینکه ممکن است هر دوره ازجشنواره نقاط قوت و ضعفی داشته باشد اما باید معدل کلی را در نظر گرفت و بهصورت نقطهای امتیازنداد، به همین سبب ایدههای مسئولان گذشته جشنواره را مبنای عقلانی در نظرمی گیرم و جشنوارهها را در امتداد یکدیگر میدانیم تا هرجشنواره بتواند یک پله ما را به سمت هدف نزدیکتر کند.
مهدوی: آغازبه کار جشنواره موسیقی فجر به سال 64 برمیگردد و با عنوان جشنواره سرود و آهنگهای انقلابی فعالیت خود را شروع کرد و تا سال 68 مضامین آن مربوط به جنگ بود و ژانرهای مختلفی که ارائه میشد، معرف مفهوم و مضمون بعد از انقلاب بود. از سال 68 به بعد جریان موسیقی کمی متفاوت گردید و سال 70 بخش موسیقی بینالملل به جشنواره افزوده شد، ناگفته نماند تا امروز هم تعریف درستی از بخش بینالملل در جشنواره موسیقی فجر وجود نداشته و به نظرمن باید این موضوع بررسی شود. آن دوره بخش بینالملل معطوف به حوزه جهان اسلام بود وهنرمندانی چون بسماللهخان ازموسیقیدانان بزرگ و مشهورهند به ایران آمدند وعلاوه برآن هنرمندانی از پاکستان، افغانستان و همچنین کشورهای آزاد شده شوروی سابق چون تاجیکستان و آذربایجان نیز در جشنواره حضور داشتند، مانند کمانچه نواز برجسته جمهوری آذربایجان «هابیل علیاف» که حضورشان در جشنواره بسیار مورد توجه رسانههای خارجی قرارگرفت. ازسال 75 به بعد شرایط جامعه تغییر کرد و گروه موسیقی بانوان هم به جشنواره اضافه شد، اتفاقی که پیش از این وجود نداشت.البته بعدها این شاخه هنری از جشنواره جدا گردید و بهعنوان جشنواره «یاس» بانوان برای بانوان اجرای برنامه داشتند که سالهای گذشته متوقف و از جشنواره 34 حذف گردید. البته میتواند همچنان تداوم داشته باشد.
اما در مورد گروههای شرکتکننده در جشنواره باید بگویم همانطورکه آقای اللهیاری اشاره داشتند ازسال 64 تا به امروز، تلاش برگزارکنندگان جشنواره موسیقی فجر، دعوت، شرکت و حمایت از تمامی طیفهای موسیقی کشورمان بوده و در این سالها حمایتهای لازم کم وبیش انجام گرفته اما عدم بودجه مناسب و کافی سبب شده عده اندکی علاقهمند به شرکت درجشنواره باشند و تعدادی دیگرعطایش را به لقایش ببخشند و عدهای دیگرهم چون نگاه جشنوارهای ندارند، علاقهمندند اجراهای خود را طی سال به شکل دیگری برگزار کنند و آن تعداد که علاقهمند به حضور و شرکت در جشنوارهاند اغلب ازطیف جوانان هستند و این جشنواره را صحنه بزرگی برای معرفی خود میدانند چرا که جشنواره موسیقی فجر یک رخداد هنری بسیار مهم است و قطعاً درکنار سیاستگذاریهای آتی خود ممکن است معایب و مزایایی هم داشته باشد و البته در این باره نگاه متولیان امر از جمله کمیسیون فرهنگی مجلس و بودجه ای که برای جشنواره تعیین میشود نیز بسیار حائز اهمیت است. اما اینکه کسانی در تمامی جشنواره حضور و اجرا داشته باشند و از جشنواره به نیکی یاد کنند و سال بعد به هردلیلی شرکت نکنند، اینها گلایه هایی است که در تمام جشنوارههای دنیا شکل میگیرد و نمیتوان اینگونه استنباط کرد و گفت دردنیا جشنوارهای وجود دارد که از یک روند سیستماتیک تبعیت میکند و مورد رضایت همگان است. جشنواره موسیقی فجر طی 34 دوره از برگزاری اش به تازگی دارای یک شیوه نامه مشخص شده که در آن هیأت داوران، رئیس، دبیراجرایی و دبیرعلمی تعریف شدهاند وهمچنین دارای شاخههای مختلفی است. بهعنوان مثال سال 78 پیشنهاد کردم دانشجویان نیزدرجشنواره شرکت داشته باشند که مورد قبول مدیران جشنواره نبود اما به لطف استاد داوود گنجهای گروه ما (دانشجویان دانشگاه سوره) توانست دراختتامیه جشنواره روی صحنه برود و این موضوع سبب شد از سالهای بعد دانشجویان هم درجشنواره شرکت داشته باشند و این حرکت و اعتماد بیانکننده این موضوع بود که بدانیم دانشجویان آیندگان موسیقی کشور هستند. با این تفاسیر بهطور کلی حاصل جمع، نقاط قوت و ضعف این جشنواره طی این سالها تبدیل شدن جشنواره موسیقی فجر به دو شاخه اصلی بود. نخست برگزاری جشن انقلاب و دیگربا خط سیری که طی این دوران ایجاد شد نشان داد چه موسیقیهایی به شرط سلامت بودن مقبول جامعه هستند تا در سالهای بعد مورد حمایت و نظارت متولیان دستگاههای مختلف موسیقی کشور قراربگیرد.
آقای اللهیاری اشاره داشتند جشنوارههای موسیقی فجردر امتداد یکدیگر و با یک هدف برگزار شده اما آنچه از آن برآورد می شود این است که تغییر دبیران و مدیران جشنواره طی این سالها موجب شده جشنواره موسیقی فجر قائم به فرد باشد و اعمال سلیقههای مختلف، جشنواره موسیقی فجر را از مسیر اصلی خود خارج کرده است. ارزیابی شما دراین باره چیست؟ آیا این جشنواره تا به امروز توانسته هدفمند باشد؟
مهدوی: انتخاب یک دبیرطی 35 سال، جشنواره را به یک روند مشخص تبدیل میکند اما اگر هر چند سال یک بار تغییراتی در انتخاب دبیر انجام بگیرد طبیعتاً آن دبیرمی تواند سلایق خود را درجشنواره مطرح نماید. بهعنوان مثال سال گذشته دکتر فرهت، تم آثار آهنگسازان ایرانی را براساس موسیقی بینالملل و موسیقی کلاسیک عنوان و اجرا کرد و امسال نیز براین نظر بودند از تصانیف یکصد سال اخیر و دوره معاصراستفاده کند و طبیعتاً اگرسال بعد هم آقای فرهت درجشنواره حضور داشته باشد نگاه این چنینی به این حوزه خواهند داشت یا اگر فرد دیگری بهعنوان دبیرانتخاب شود قطعاً بخش دیگری را به جشنواره تحمیل میکند و براین نظرند جشنواره دارای تنوع باشد. البته طرح این مسأله هیچ اشکالی ندارد و به نظرم زیبایی کار است و درهمه جای دنیا هم این اتفاق رخ میدهد. بهعنوان مثال اگر قرار باشد جشنواره موسیقی کلاسیک در وین برگزار شود قطعاً تنها آثار بتهوون، موتزارت یا باخ اجرا نمیشد و حتماً گونههای مختلف موسیقی کلاسیک، از دوران باروک تا به امروز هم بررسی میشود.
بنابراین نگاه متفاوت به جشنواره بیانگر آن است که یک جامعه با اندیشههای آزاد وجود دارد که اجازه میدهد طی یک سال تفکرات مختلف کارشناسی شده را درحوزه هنر به منصه ظهور بگذارند.
اللهیاری: من براین نظرم که این تغییرات لازمه کاراست وگریزی ازآن نیست. وقتی یک مسئول یا دبیر یک بخش به مدت دو یا چند سال عهده دار یک مسئولیت باشد براین تصمیم است که ایدهها و افکار خود را مطرح واجرا کند و درمقابل انجام این کارنیاز است تفکر و گروه جدیدی شکل بگیرد. اما بخشی دیگر از این تغییرات، مربوط به تغییر و تحولات دولتی است که ازعهده ما خارج بوده و طبیعی است هر دولتی که برسرکار آید تلاش میکند بهصورت کلی سلایق و سیاستهای خود حاکم شود و طبعاً آن سیاستها در انتخاب مسئولان حوزههای تخصصی جشنواره و در انتخاب دبیر و مسئولان جشنوارهها مؤثراست. اما درکنارتغییرات دولتها، دبیران و مسئولان برگزار کننده، نهایتاً این جشنوارهها برگزارمی شوند و گروههای موسیقی با همراهی مجموعهای که دست اندرکارآن هستند به گونه از موسیقی توجه بیشتری میکنند و در بازه زمانی دیگری با همراهی مسئولان دیگر گروههای دیگر یا هنرمندان دیگرمورد توجه قرار میگیرند. بنابراین طی سیوچهار دوره این فرصت فراهم بوده تا عموم سلیقههای مختلف حوزه موسیقی در چارچوب ضوابط قانونی کشورانجام بگیرد و تا به امروز هم رشد و نمود پیدا کرده، حال ممکن است یک سال کیفیت صدا خوب نباشد یا پشتیبانی ضعیفترعمل کند یا دریک دوره تشریفات خوبی انجام نگیرد، دستمزدها کمتر باشد یا در یک دوره به گونه ای از موسیقی کمتر توجه شود و در دوره ای به تعدادی هنرمندان خاص و نزدیک به دبیر یا رئیس جشنواره نگاه بیشتری وجود داشته باشد، همه این اتفاقات ممکن است رخ بدهد وگریزی هم نیست اما معدل کار، فرصتی است که برای موسیقی کشورمان ایجاد میشود تا خود را عرضه کند و بهظهور بگذارد ومردم بشنوند و هنرمندان با آثار یکدیگرآشنا شوند. بنابراین این اتفاق موجب رشد و پیشرفت موسیقی ایران و طی کردن پلههای ترقی است و من نیز براین نظرم جشنوارههای موسیقی فجر ، حرکتی روبهجلو دارند.
فرهت: جشنواره موسیقی فجر یک جشنواره هدفمند است و هدفش ارائه موسیقی است و تغییر رؤسا و دبیران آن میدان دادن به سلیقههای مختلف است که باید وجود داشته باشد و به عقیده من این کارسبب هیجان بیشتر درجشنواره خواهد بود. بهعنوان مثال جشنواره موسیقی فجر در دورههای گذشته بهصورت رقابتی برگزار میشد و بسیار هیجانانگیز بود؛ حتی رسالههای آهنگسازی دانشجویان موسیقی نیز بهصورت رقابتی به جشنواره وارد شدند و بعد از بررسی به فینال راه پیدا کردند و حائز رتبه و مقام شدند، اما ضعف آن این بود که متأسفانه فضایی برای اجرا وجود نداشت درحالی که اگر کارهای ارکسترال یا گروهی این دانشجویان عرضه میشد قطعاً هیجانانگیزتر بود.
با این تفاصیل آیا طی این سالها توانستهایم به دیپلماسی فرهنگی یا موسیقی دست یابیم؟
فرهت: به لحاظ ارائه موسیقی باید بگویم خیر، چرا که نتوانستهایم صددرصد بهترین باشیم. موسیقی هنری است که میتواند بهتر و بهتر ارائه شود و شاید تنها به جهت دعوت و حضور هنرمندان بزرگ موسیقی دنیا توانسته باشیم به این دیپلماسی دست یابیم البته این خاصیت هر جشنوارهای است که در دنیا برگزار می شود. بهطورمثال جشنواره رقابتی شوپن یا چایکوفسکی که برای رقابت جوانان است، بعد از پایان این برنامه همین جوانان آثارشان را در کمپانیهای بزرگ دنیا منتشر و معرفی میکنند بنابراین تمام کسانی که طی این سالها در جشنواره بهمنماه شرکت داشتهاند، موفق بودهاند.
اللهیاری: من براین نظرم اگر طی این سالها توفیقی هم حاصل شده بهصورت نظاممند نبوده و پیشتر دیپلماسی موسیقی یا فرهنگی از سوی هنرمندان موسیقی شکل گرفته است، این هنرمندان در طول سال به جشنوارههای خارج از کشور دعوت میشوند و اجراهای هنری خود را روی صحنه میبرند و طبیعی است که درآنجا زبان، شعر فارسی و موسیقی ایرانی به شنوندههای خارج از ایران ارائه میگردد و در کنار آن نیز با منش و شخصیت هنرمند ایرانی آشنا میشوند و در این ارتباط با هنرمندان و مردم خارج از ایران وارد گفتوگو و تعامل میشوند و درمقابل یک حس و انرژی خوبی شکل میگیرد که همه اینها میتواند بخشی از دیپلماسی مردم با مردم باشد؛ دیپلماسیای که از طریق هنر اتفاق میافتد و حامل پیام فرهنگی به مردم بوده و صدایی رساتر و بلندتر از دیپلماسیهای رسمی دارد که بین سیاستمداران و تصمیمگیران کلان کشورها صورت میگیرد. اما اتفاقی که در چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی رخ داده، بیشتر بهصورت غیرسیستماتیک انجام گرفته و از طریق ارتباطات هنرمندان وحضور آنها در جشنوارههای مختلف بوده یا دعوتهایی که انجام گرفته میتواند در جشنواره موسیقی فجر بسیار پررنگتر دیده شود و همان گونه که پیش تر اشاره کردم این هنرمندان سفیران فرهنگی ایران هستند و میتوانند صدای موسیقی کشورمان را به گوش دنیا برسانند بنابراین لازم است برای بخش بینالملل جشنواره اندیشهای دقیق تر صورت بگیرد.
اما همانطور که میدانید آییننامه جشنواره موسیقی فجر تا به امروز هم عنوان بینالمللی نداشته و این موضوع به سلیقه دبیر یا برگزارکنندگان جشنواره بستگی دارد تا بنا بر اقتضائات مالی خود و سیاستهای آن دوره، از هنرمندان خارجی برای اجرای کارهای هنریشان دعوت به عمل آورند. بنابراین موضوع شبکهسازی بین هنرمندان داخلی که در حال رخ دادن است باید برای هنرمندان داخل و خارج از کشورهم انجام بگیرد تا از طریق این ارتباط و عقد تفاهمنامه با جشنوارههای معتبر دنیا، زمینه تبادل و رفت و آمد با جشنوارههای مختلف فراهم شود. حال آن زمان میتوانیم ادعا کنیم برای برخی از اتفاقاتی که در دیپلماسی حوزه موسیقی وجود دارد توانستهایم گام برداریم.
مهدوی: دیپلماسی فرهنگی از هنر نشات می گیرد، بنابراین هنر مقدم بر فرهنگ است،چرا که هنر میتواند فرهنگ سازی کند اما فرهنگ نمی تواند هنر تولید کند . بهعنوان مثال هراستاد یا هنرمندی درهرشاخه هنری - که در کشور ما بسیار به چشم میخورد- با تکتک آثارشان منشأ خیری برای یک فرهنگسازی هستند. حالا ارائه کارهای بد یا خوب بستگی به سلیقه خودشان دارد مانند برخی موسیقیهایی که امروزه در قالب پاپ به گوش ما میرسد و هویت ندارد و تنها ایجاد هوایی مسموم دراین فضا است که نمیدانیم از کجا آمده آیا بار فرهنگی دارد یا خیر! اما میدانیم موسیقی کلاسیک مغرب زمین یا موسیقی کلاسیک ایران زمین دارای چه ریشههایی است. حالا همین گونههای مختلف قرار است به جشنوارهای بیایند که متعلق به همه بوده و بیانکننده اتفاقات بعد از انقلاب است و بالطبع باید همه این گونهها حضور داشته باشند، از بهترینها تا گونههایی که هنوز نامی بر آنها در فرهنگستان هنر اطلاق نشده است. در این گروههای بینام و هویت تنها شعرایرانی به گوش میرسد و مشخص نیست با ساز ایرانی ملودی غربی مینوازند یا بالعکس با ساز غربی ملودی ایرانی مینوازند! و متأسفانه باید بگویم خوانندههای پاپ ما از موسیقیهای به قول معروف آن سوی آب و کشورهای مختلف گرتهبرداری کردهاند و دقیقاً میتوان گفت این اثر کاور یا کپیبرداری از موسیقی کدام کشور است. نکته دیگر اینکه امروزه با وجود شرایط خاص فرهنگی- سیاسی عموماً با هنرمندان موسیقی رفتار خوبی صورت نمیگیرد. بهعنوان مثال گلایه مندیهای هنرمندان دهه 60 یا نشان ندادن تصویر ساز از تلویزیون یا اینکه دانشکدههای ما کلونی افراد خاص شده است و همه نمیتوانند به آن ورود پیدا کنند و قطعاً یک سری نارضایتیهایی وجود دارد. نکته دیگر اینکه ادارات مختلف موسیقی در کشورما بهصورت متحدالشکل عمل نمیکنند و تا به امروز یک شورای مشترک تشکیل نشده و هر کدام رویه خود را پی گرفتهاند، که درست یا غلط باید بررسی شود و اصطلاحاً هر بخشی را در یک جای مشخص تحت پوشش قرار دهند. البته از این جهت خوب است چرا که این فراوانی تقسیم میشود اما اگر بودجه یک جا باشد شاید معطوف به یک گروه شود. اما جشنواره فجر نشان داده است که فارغ از این کلونیها، گنگها و سلیقههای شخصی، طی این 35 سال به همه شاخههای موسیقی میدان عمل داده حال اگر عدهای به هر دلیلی استقبال نکردهاند بحث آن جداست، اما آنهایی که آمدند و شرکت کردند بیانکننده فرهنگهای مختلف موسیقی کشور ما با قد و قواره مختلف بودند و این نشان میدهد که دیپلماسی نظام هنری و فرهنگی با توجه به محدودیتهایی که در موسیقی وجود دارد؛ چون نگاه فقهی یا سیاسی، توانسته این سدها را بشکند و به مرور زمان رو به جلو حرکت کند و از موسیقیهای مختلف حمایت داشته باشد. حالا به نظر من وقت آن رسیده که موسیقیدانان، مدیران و جشنواره موسیقی فجر را حمایت کنند منتهی شاید این موضوع کمی زمان بر باشد.
اما ممکن است این سؤال مطرح شود آیا بعداز 35 سال هنوز نیازمند زمان هستیم! باید بگویم بله، ما در گام دوم انقلاب قرار داریم و تازه متوجه خطای گذشته بودهایم حالا باید هر کسی درعرصه مدیریتی خود آن را اصلاح کند. طبیعتاً موسیقیدانان که بخش مهمی از شاخههای هنری ایران بودهاند و هستند بهلحاظ روحی، مادی و معنوی بیشترین لطمات را خوردهاند و انتظار دارند توجه ویژهای به آنها شود و مسئولان موسیقی و فرهنگ و هنربه آنها نگاه مناسبتی و جشنوارهای نداشته باشند.
فارغ ازبحث حمایت ازهنرمندان موسیقی، بهنظر شما آیا نیاز است در جشنواره موسیقی فجر نوآوری و خلاقیت هم شکل بگیرد؟ البته همانطور که اشاره داشتید جشنواره موسیقی فجر یا بهطور کلی موسیقی ایران بعد از گذشت بیش از سه دهه توانسته نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کند و قطعاً قابل قیاس با جشنوارههای بزرگ دنیا نیست.
مهدوی: باید بگویم جشنواره موسیقی فجر در دنیا نمونهای ندارد و کم نظیراست، تنها جشنواره اوینیون است که 51 سال از برگزاری آن میگذرد، جشنوارهای هنری که بهصورت سالانه در کشور فرانسه برگزار میشود و تمام پدیدههای هنری به این جشنواره دعوت میشوند و سال 71 هم چند گروه موسیقی از سوی وزارت ارشاد در این جشنواره شرکت داشت. یا دیگر جشنوارههای مختلف دنیا که تنها به بررسی آثار موسیقی میپردازد. بهطور مثال اتفاقی که امسال رخ داد و آقای کیهان کلهر در جایزه اکسپوی جهانی برگزیده شدند که به عقیده من انتخاب بسیار درستی است و البته درسالهای گذشته هم شاهد چنین رویدادهایی بودهایم. بنابراین وقتی جشنوارهای در نوع خودش کم نظیراست طبیعتاً رفتارش هم میتواند منحصربه جغرافیا و فلات ایران باشد و براین اساس تلاش میکند گونههای مختلف موسیقی را براساس جغرافیا و اقوام ایران معرفی کند و همانطور که در این سالها شاهد بودیم، اجرای همه ژانرهای موسیقی درآن دیده شده است، البته طی این سالها عدهای اعتراض داشتند چرا بخش موسیقی پاپ یا موسیقی نواحی از جشنواره جدا نمیشود که این اتفاق افتاد. بهطور مثال خود بنده حاصل جشنواره هشتم موسیقی فجر در بخش سنتورنوازان هستم. در آن دوره تعداد شرکتکنندگان به 100 نفر هم نمیرسید و در سه شاخه مکتب جدید، مکتب قدیم- سنتی و تلفیقی در مقابل هفت نفر از بزرگان سنتورنواز ایران در تالار رودکی به رقابت پرداختیم و برگزیده شدم و این انتخاب سبب شد انگیزه بیشتری پیدا کنم و فعالیتم درموسیقی پررنگتر شود و بعد آن هر سال رقابت در یک ساز بود تا آنکه تغییراتی در این مسابقه ایجاد شد و ژانرهای دیگری به آن افزوده شد و در نهایت از دوره سیام تا سیوسوم آقای نوربخش دبیر جشنواره آن دوره، جایزه باربد را به جشنواره اضافه کردند؛ جایزهای که در کنار نکات خوب آن انتقادات بسیاری به نوع برخورد با اثر وارد بود که بایستی اصلاح میشد. حالا شاید سال بعد جشنواره رقابتی شود و نگاه دیگری وجود داشته باشد. این ها موضوعاتی است که می تواند در آیین نامه گنجانده شود. فراموش نشود آیین نامه نمیتواند چگونگی برنامه را به دبیر ملزم کند بلکه بسته به سلیقه دبیر و هیأت انتخاب است، هیأت انتخابی که از گروههای مختلف موسیقی تشکیل شده و نظراتشان بسیار مهمتر از شورای سیاستگذاری است و با این حساب بنابراین باندبازی هم اتفاق نمیافتد و هرکدام از گروهها نمرهای دارند که با بررسی رئیس جشنواره به یک برآیند درست دست مییابند و به عقیده من عادلانهترین شیوهای است که میتواند در جشنواره لحاظ شود و امسال رخ داد.
الهیاری: حضورگروههای مختلف موسیقی نشان دهنده آن است که برگزارکنندگان جشنواره بهدنبال کمالگرایی هستند و میخواهند بهترین اجراهای هنری را درمعرض عموم قرار بدهند لذا اگرجشنواره حتی بهصورت غیر رقابتی هم برگزار شود، دعوت از گروهها از طریق فراخوان انجام میگیرد و گروههایی که تقاضای شرکت دارند تلاش میکنند بهترین آثارخود را برای هیأت انتخاب ارسال کنند؛هیأت انتخابی که متشکل از افراد شناخته شده است و تک تک این افراد اعتبارهنری خود را برای جشنواره گذاشتهاند و تلاششان انتخاب و معرفی بهترین گروهها به جشنواره است، بنابراین این اتفاقات در کنار هم موجب میشود آثار با کیفیت همراه با خلاقیت و نوآوری به جشنواره عرضه شود. اما نکته دیگر این است که جشنواره محل تلاقی افراد مختلف چون جوانترها و پیشکسوتان است بنابراین نسل نو با عنصر خلاقیت و نوآوری خود تلاش میکنند استعدادهای خود را به پیشکسوتان معرفی کنند و آنچه را که آموختهاند یک گام بهجلو میدانند و با این حساب کمتر پیش میآید گروهی در جشنواره از روی تکرار یا عادت، کاری را انجام بدهد. اما من نیز از آن دسته افرادی هستم که موافقتم را به رقابتی بودن جشنواره اعلام میکنم و براین نظرم بخشهایی از جشنواره موسیقی فجر باید بهصورت رقابتی برگزار شود چرا که با انجام این کار روح خلاقیت بیشتر دمیده میشود و این نگاه قطعاً موجب بیشتر دیدن گروههای موسیقی خواهد بود. امیدوارم با ارزیابی و جمعبندی دبیر جشنواره و هیأت انتخاب بتوانیم ضمن رفع اشکالات بخش رقابتی در دورههای گذشته، با کمترین آسیب این بخش را به جشنواره اضافه کنیم.
مهدوی: اگراشتباه نکنم منظور شما از خلاقیت و نوآوری قیاس با جشنواره فیلم فجر است، جشنوارهای که در دنیا معتبر و شناخته شده است، بنابراین اگر اینگونه باشد باید بگویم پیش از آنکه جشنواره فیلم فجر بخواهد این خلاقیت و نوآوری را ایجاد کند پیشتر این کارگردانان و تهیهکنندگان بودند که بدون سفارش با موضوع خود به جشنواره آمدند و به آن هویت دادند. در جشنواره موسیقی فجرگروههایی که انتخاب میشوند از طریق فراخوان به جشنواره وارد شدهاند و با ارائه نوع اثرشان هویت بهتری به جشنواره میبخشند و مایه سربلندی خودشان هستند.
فرهت: موضوع نوآوری در هنر بویژه در ایران، مسأله بسیار حساس و به نوعی درست است. من براین باورم جشنواره موسیقی فجر نوآوری هم داشته است بهعنوان مثال با نگاه به آثارمختلف اجرا شده طی سالهای برگزاری جشنواره، خواهید دید تم و آثار اجرا شده، نوآوربوده بهطوری که در سال بعد مورد جنجال و انتقاد قرار گرفت. اما اگر منظور شما قیاس جشنواره موسیقی فجر با فیلم فجر باشد باید بگویم آگاهی مردم ایران به موسیقی و به موسیقی زمان بسیار کمتر از فیلم است.
تحصیلات، تجربه و تبحر شما در موسیقی کلاسیک غربی است اما از نگاه مخاطبان اینگونه برآورد میشود که با آثار موسیقی ایرانی چندان آشنایی ندارید؟
فرهت: خیر من حاضرم در ساخت موسیقی ایرانی امتحان بدهم و با اطمینان کامل میگویم با تمام رپرتوارهای برنامه گلها و گوشههای موسیقی آن دوران آشنا هستم و از حفظم اما آن عده که چنین ادعایی دارند حتی هارمونی هم نمیدانند.
مهدوی: آقای فرهت از کودکی با موسیقی ایرانی آشنا بودند و درواقع بهتر است بگویم شاکله موسیقی گلها در منزل پدری ایشان بوده است. پدر آقای فرهت از قضات بزرگ آن زمان بودند و اندیشه شکلگیری برنامه گلها و حضور مرحوم پیرنیا با ایده پدرشان بوده است.
فرهت: دبیر جشنواره میتواند موزیسین نباشد اگر من عاشق موسیقی هستم قطعاً به لطف خداوند بوده است. بسیاری از موسیقیدانان ایرانی حتی حوصله شنیدن موسیقی را ندارند و فقط حرف میزنند.
توجه به معیار و محتوا و اعتلای هنر موسیقی از نکاتی است که در آیین نامه جشنواره لحاظ شده است. بهنظر شما این موارد چقدر به سلیقه شنیداری مخاطب نزدیک است؟
الهیاری: وقتی صحبت از جشنواره به میان میآید همواره این دغدغه وجود دارد که حوزه موسیقی به لحاظ اهمیت و توجه نسبت به دیگر حوزههای هنری چون نمایش، فیلم، تجسمی در داخل کشور یک مقدارعقبتر حرکت کرده است و بههمان نسبت طی این سالها مشکلاتی هم شکل گرفت؛ بهطور مثال گلایههای هنرمندان یا وجود برخی مسائل که هنوز هم در پیوند موسیقی با حوزه دین یا نظام سیاسی به چشم میخورد البته دراین باره حلقههای فکری ایجاد شد و گفتوگوهایی انجام گرفت اما همچنان هم صورت مسأله دقیق و شفافی برای آن مشخص نشده است. لذا حوزه موسیقی قدری نسبت به دیگرحوزههای فرهنگ وهنر چون سینما، تجسمی، تئاتر، کتاب شرایط متفاوت تری در کشور دارد و طبیعی است که همین تغییر نگاه اثرات خود را درجشنواره موسیقی میگذارد. یعنی ضمن اینکه معتقدم این 34 دوره، دورههای تکاملی و درامتداد یکدیگربودهاند اما سؤالی که ممکن است برای همه به وجود آید این است که هویت واقعی جشنواره موسیقی فجر چیست؟ با این تفاسیر به گفته بسیاری از دوستانی که جشنوارههای مختلف دنیا را دیدهاند و حضور داشته اند جشنواره موسیقی فجر به لحاظ حجم برگزاری و تعداد اجراها و مخاطبان، در جشنواره بزرگ و کم نظیر در دنیا است که البته ممکن است متناسب با مسائل عرفی و اقتضائات کشورمان مشکلاتی هم وجود داشته باشد و دراین باره تعدادی از صاحبنظران کشورمان بر این عقیدهاند که جشنواره باید بههمین شکل پایهگذاری شود. اما طبق آییننامه آن که دو سال گذشته نوشته شده، جشنواره محل حضور سلایق مختلف هنری است و این بخش از ارزشهای کلیدی است که در آییننامه به آن اشاره شده است؛ لازم به ذکر است ازنگاه برخی از کارشناسان مفاد آیین نامه خوب است اما کافی نیست و باید فضای رقابتی هم ایجاد گردد تا انگیزه بیشتری برای جوانان به وجود آید. من نیز براین نظرم در حوزه موسیقی باید تریبونها و استیجهایی برپا شود تا جوانهایمان روی صحنه بیایند و هنر خود را به عرصه رقابت بگذارند البته بدون موازی کاری و همراه با سیاستهای درست. بنابراین اگر این چارچوبها رعایت شود نگاه به خارج از کشور و عطش جوایز بینالمللی تا حدودی کنترل خواهد شد. لذا از این جهت آیین نامه نیاز به اصلاحاتی دارد. امسال نیز شورای ارزشیابی جشنواره همزمان با هیأت انتخاب در نخستین روزهای جشنواره تشکیل جلسه دادند و بعد از آن نیز جلسات متعدد و مفصلی برگزار شد تا آییننامه مورد بررسی قرار بگیرد و پیشنهادها و اصلاحات آن به معاونت هنری اعلام خواهد شد.
فرهت: مخاطبی که مورد تأیید من است تعدادشان در دنیا به نسبت موسیقی پاپ خیلی کمتر است بنابراین هیچ گاه سلیقه شخصی خود را تحمیل نخواهم کرد و به عقیده من آیین نامه جشنواره دست و پاگیر نیست و خوب یا بد بودن آن در زمان اجرا مشخص خواهد شد و براین نظرم اظهارنظر و قضاوت درمورد آن نیاز به زمان دارد و در حال حاضر هیچ مغایرتی با سلیقه عموم مردم ایران ندارد و تأکید میکنم باید قدری تأمل کرد.
مهدوی: در بررسی آثار و برگزاری جلسات مستمرکه بسیارهم مثمر بود این بحث مطرح بود که چه گروههایی با حفظ کیفیت بالای جشنواره میتوانند نظر مردم را به خود جلب کنند! یا گروههایی که شرایط خاص و ویژه داشتند- نه به لحاظ کیفی و علمی- میتوانند بهلحاظ عاطفی، اخلاقی، معنوی مردم را به سمت خود بکشانند هم مدنظر قرار بگیرند و این نشان دهنده آن است که خرد جمعی در جشنواره میتواند نتیجه خوبی داشته باشد و طیفهای مختلف جامعه را پوشش میدهد و به عبارتی جشنواره را به سمتی میبرد که همه گروههای موسیقی را در بر بگیرد.
آیا تشکیل اتاق فکر برای جشنواره ضرورت دارد؟
مهدوی: به نظرمن اتاق فکرهیأت انتخاب هستند که کار شورای سیاستگذاری جشنواره را هم انجام میدهند و حتی شاید نیاز نباشد در آییننامه شورای سیاستگذاری اضافه گردد چرا که قرارگیری افراد مختلف درکنار هم و بیان دیدگاههای مختلف در اصل نشان از سیاستگذاری و انتخاب است و این همان خرد جمعی یا همان اتاق فکر است.
الهیاری: یکی از نکات مثبت آیین نامه تشکیل شورای ارزیابی جشنواره است که همپای فعالیتهای آیین نامه ایجاد شده است. نکته دیگر این است که طبق همین آیین نامه، جشنواره موسیقی فجر موظف است بعد از برگزاری جلساتی، دستاوردهای خود را به اطلاع عموم برساند. اما در مورد تشکیل اتاق فکر باید بگویم در همین دوره وظیفه هیأت انتخاب صرفاً محدود به انتخاب گروههای موسیقی نبوده بلکه در همین جلسات، کمیت و کیفیت جشنواره هم مورد بررسی قرار گرفت و این موضوع کمک شایانی در سیاستگذاری جشنواره داشت و عملاً توانستند نقیصه نبود شورای سیاستگذاری در آییننامه را پوشش بدهند.
فرهت: از نگاه من تشکیل اتاق فکر بسیار ضرورت دارد و اتفاق خوبی است به این دلیل که اجرای برنامهها در ایران با نظم و سرعت بیشتری انجام بگیرد وایدهها در طول سال با آرامش بیشتری برنامهریزی شود.
آیا نیاز است آییننامه جشنواره بازنگری شود؟ در این باره پیشنهادی دارید؟
مهدوی: بله آییننامه جشنواره بایست بازنگری شود و باید بندبند آن را خواند و روی آن بحث کرد، چرا که بهعنوان اولین نمونه بوده و نیاز به کامل شدن دارد و قطعاً با یک بار دیگر مطالعه و بررسی زوایای مختلف آن با هیأت انتخاب خوب و مورد اطمینان، این آیین نامه برای همیشه ماندگار خواهد شد. نکته پایانی این است که جشنواره موسیقی فجر محل ارائه انواع موسیقیها برای توده مردم است و نمیتواند محدود و تخصصی دیده شود. جشنوارههای تخصصی در طول سال وجود دارد و البته لازم است جشنواره ویژه موسیقی پاپ هم به وجود آید چرا که میبینیم بار مالی هرساله به نوعی بر دوش اجراهای هنرمندان پاپ است. شاید هم حاکمیت نمیخواهد رسمیت ببخشد ولی در حقیقت وجود دارد و نمیشود بهراحتی از کنارش گذشت. جشنواره اختصاصی رقابتی پاپ باعث خواهد شد که نمونهسازی و الگوآفرینی درستی برای آینده به وجود آید.
الهیاری: جشنواره موسیقی فجر توانسته دارای آیین نامه باشد و تابع سلایق برگزار نمیشود و این اتفاق بسیار مهم و ارزشمندی است. در تدوین این آییننامه هم زحمات بسیاری کشیده شده و قطعاً ماحصل تجربه چندین سال عمر جشنواره بررسی شده است. لذا امسال هم همین آیین نامه مدرک عمل ما بوده و اگر قرار است آییننامه تغییر کند به دو حال امکان پذیر خواهد بود؛نخست به ضرورت و دوم به تشخیص شورای ارزشیابی جشنواره و اعلام آن به معاونت هنری وزارت ارشاد است. در گزارش ارزیابی دوره 34 جشنواره موسیقی فجر ضرورت اصلاح و بازنگری در آییننامه پیشبینی شده و لازم است بندهایی به آن اضافه شود تا قوت بهتری پیدا کند. لذا همانطور که اشاره شد شورای ارزیابی مکاتبهای با معاونت هنری خواهد داشت و پیشنهاد بازنگری در آییننامه مطرح میشود تا با تشکیل شورایی متشکل از هنرمندان و اهالی موسیقی و صنوف موسیقی آییننامه برای دورههای بعدی تکامل یافتهتر شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ