ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنـــما
شیکاگو تریبون (امریکا)
افزایش سرسام آور شمار مبتلاها به کووید 19 باعث شده تخت های بیمارستان ها دیگر گنجایش بیمار را نداشته باشد. از همین رو هر روز در امریکا شاهد تبدیل شدن ساختمان ها و بناهای متفاوت به بیمارستان های صحرایی هستیم.
ایندیپندنت (بریتانیا):
از ابتدای بحران کرونا شاهد حضور ارقام در زندگی خود بودیم. ارقامی مثل رعایت فاصله دو متری اما ارقام به همین جا ختم نمی شود و آمارهای جدیدی از کرونا هم داریم. آمار مبتلاها به بیش از یک میلیون و قربانیان به بیش از 55 هزار نفر رسیده است.
شانگهای دیلی (چین):
امروز روز عزای عمومی در سراسر چین به یادبود همه قربانیان کرونا است. از پزشکی که این ویروس را کشف کرد تا پیرمردها و پیرزن های جامعه. این روزی است که ما پرچم ها را نیمه افراشته می کنیم تا نشان دهیم همه ملت عزادار رفتگان خود هستند.
برزیل و ونزوئلا کانون های آتی کووید 19 خواهند بود
تب سوزان کرونا در پیکر جهان
ندا آکیش
خبرنگار
در چین، منشأ همه گیری ویروس کرونا، دیروز شنبه درحالی دولت مراسم ملی یادبود هزاران جانباخته کووید 19 را برگزار، سه دقیقه سکوت سراسری اعلام و پرچم ها را در سراسر این کشور نیمه افراشته کرد که در دیگر نقاط جهان شامل ایالات متحده امریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، اندونزی و ... دولتمردان همچنان با ناامیدی رشد صعودی ابتلاها و مرگ و میرها را نظاره می کنند و نمی دانند این همه گیری چه زمانی پایان خواهد یافت یا دست کم سیر نزولی پیدا خواهد کرد. در اروپا آمار مرگ و میر مبتلایان به ویروس کرونا به حدود 40 هزار نفر رسیده و در ایالات متحده امریکا شمار جانباختگان از رقم 7 هزار نفر گذشته است. در سطح جهان هم بنا بر گزارش دانشگاه جان هاپکینز، 1.1 میلیون نفر مبتلا هستند و بیش از 58 هزار مبتلا جان باخته اند.
به گزارش الجزیره، در نیویورک سیتی، بحرانی ترین شهر ایالات متحده امریکا، پس از آنکه شمار مبتلایان به ویروس کرونا از مرز 100 هزار نفر گذشت و حدود 3 هزار نفر جان باختند، اندرو کوئومو، فرماندار این شهر یک فرمان اجرایی امضا کرد که به موجب آن ایالت نیویورک اختیار استفاده از تجهیزات بیمارستان های خصوصی و دیگر ملزومات اولیه بهداشتی را بدون هیچ محدودیتی دارد. علاوه بر نیویورک در نیوجرسی، نیواورلئان و دیگر مناطق ایالات متحده امریکا هم شیوع ویروس کرونا همچنان ادامه دارد و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا روز جمعه صادرات هرگونه ماسک و دستکش از این کشور را ممنوع اعلام کرد. بنا بر گزارش دانشگاه جان هاپکینز، تا روز جمعه در ایالات متحده بیش از 275 هزار نفر به ویروس کرونا آلوده شده بودند.
در اروپا هم علاوه بر ایتالیا و اسپانیا که در شرایط بحرانی حاد قرار دارند، آلمان و فرانسه هم شاهد صعودی شدن نمودار ابتلاها هستند به طوری که روز جمعه، مرگبارترین روز برای فرانسوی ها بود و مقامات بیمارستانی این کشور از مرگ 588 فرانسوی مبتلا به کووید 19 در این روز خبر دادند. فرانسه تا روز جمعه 64 هزار و 338 ابتلا به ویروس کرونا را گزارش کرده بود. در انگلیس هم تعداد کل قربانیان مبتلا به ویروس کرونا با افزایش حدود ۲۵ درصدی تنها در یک روز، به ۳ هزار و ۶۰۵ نفر رسید. در آلمان هم روز جمعه شمار قربانیان ویروس کرونا از مرز 1000 نفر گذشت. بر اساس آمارهای روز جمعه، در آلمان 83 هزارو 459 نفر مبتلا به کرونا شده و 1048 نفر جان خود را از دست دادهاند. بنا بر آمار اندیشکده جان هاپکینز تنها در سه کشور اروپایی ایتالیا، اسپانیا و آلمان تا روز جمعه در مجموع بیش از 300 هزار نفر مبتلا به بیماری کووید 19 بودند.
در آسیا هم نگرانی های جدی از گسترش همه گیری در ژاپن وجود دارد. بنا بر گزارش سی ان ان، در آخرین روزهای ماه مارس در ژاپن آمار روزانه مبتلایان به ویروس کرونا 40 نفر بود اما در روز پنجشنبه این رقم به روزانه 97 مبتلا و در روز جمعه به روزانه 89 مبتلا رسید. اگر این روند ادامه یابد، چشم انداز همه گیری کرونا در ژاپن تیره خواهد بود. تا روز جمعه در ژاپن 3 هزارو 329 نفر به ویروس کرونا مبتلا شده و 74 نفر جان باخته بودند. البته در حال حاضر اندونزی از نظر آمار تلفات در بدترین و بحرانی ترین وضعیت قرار دارد زیرا نرخ تلفات این کشور تا روز جمعه ۹.۱ درصد بود درحالی که نرخ تلفات جهانی کرونا ۵.۲ درصد است. این کشور شرق آسیا اگرچه با داشتن حدود دو هزار مبتلا، نسبتاً مبتلایان کمی دارد اما بالا بودن نرخ تلفات در اندونزی نگران کننده است. وزارت بهداشت هند دیروز شنبه در بیانیه ای اعلام کرد که تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در این کشور به ۲ هزار و ۹۰۲ نفر رسیده و ۶۸ نفر بر اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست داده اند.
این در حالی است که به نظر می رسد در روزهای آتی باید منتظر بود امریکای لاتین تبدیل به کانون جدید کرونا در جهان شود. در حالی که در اکوادور جنازه قربانیان کرونا روی دست خانوادهها مانده است و نمی توانند اجساد عزیزان خود را که در خانه جان سپرده اند، به دلیل شرایط خاص منع عبور و مرور به خارج از خانه منتقل کنند، ناظران هشدار داده اند، برزیل و ونزوئلا می توانند بسرعت تبدیل به اسپانیا و ایتالیای امریکای لاتین شوند. در بین این دو کشور وضعیت ونزوئلا با توجه به تحریم هایی که بر آن اعمال می شود، دشوارتر است.
این اخبار نگران کننده درباره سیر صعودی همه گیری کووید 19 در جهان در حالی است که روز جمعه بانک جهانی نیز نسبت به «فروپاشی های اقتصادی هولناک» در جهان هشدار داد. به گزارش الجزیره، «دیوید مالپس»، رئیس بانک جهانی روز جمعه درباره اثرات همه گیری ویروس کرونا بر اقتصاد جهان گفت، وضعیت فوق العاده بهداشتی حاکم در جهان انتظار می رود منجر به بروز یک «رکود اقتصادی جهانی جدی» شود که این رکود بر کشورهای فقیر و آسیب پذیر شدیدترین صدمات را وارد خواهد کرد. روزنامه امریکایی نیویورک تایمز هم در گزارشی نوشت، جهان حالا دیگر تقریباً مطمئن است که در یک رکود اقتصادی هولناک گیر افتاده؛ رکودی که از آنچه تصور می شد طولانی تر خواهد بود و حتی از سال آینده میلادی هم فراتر خواهد رفت. کنت اس روگوف، اقتصاددان دانشگاه هاروارد و یکی از نویسندگان تاریخ بحران های اقتصادی درباره این رکود اقتصادی به نیویورک تایمز گفت: این رکود خیلی متفاوت تر از رکود اقتصادی 2008 است. این رکود اقتصادی جهانی در 100 سال اخیر بی سابقه است. همه چیز بستگی به این دارد که همه گیری ویروس کرونا تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. بی تردید این رکود تبدیل به مادر تمام رکودهای اقتصادی خواهد شد.
شرایط در کشورهای در حال توسعه به مراتب هولناک تر خواهد بود زیرا ارزش پول آنها سقوط خواهد کرد و افراد مجبور خواهند شد برای خرید اقلام خوراکی و سوختی وارداتی پول بیشتری بپردازند و و دولت ها دچار عجز و درماندگی خواهند شد. حتی اگر همه گیری ویروس کرونا تمام هم شد که البته هنوز هیچ کس نمی داند دقیقاً چه زمانی تمام خواهد شد، جهان با پیامدهای آن و چالش های احیای خود دچار مشکل خواهد بود. حجم گسترده افرادی که بیکار شده اند و ورشکستگی های گسترده به خودی خود هزینه های اجتماعی و صنعتی برای کشورها دارد.
در حال حاضر، امریکا بزرگترین اقتصاد جهان دچار رکود شده، اروپا هم همین طور، اقتصادهای مطرح جهان از جمله کانادا، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، برزیل، آرژانتین و مکزیک هم همین طور. بنا بر گزارش اندیشکده اقتصادی تی اس لومبارد، چین، دومین اقتصاد برتر جهان انتظار می رود در سال جاری میلادی تنها دو درصد رشد اقتصادی را تجربه کند.
با این حال وخامت شرایط زمانی که به مسأله تغذیه مردم می رسیم از این نیز خطیرتر به نظر می رسد و انتظار می رود تهیه غذای مردم برای تمامی کشورها دشوارتر از همیشه شود. هفته پیش نیز سازمان غذا و داروی سازمان ملل (فائو) هم هشدار داده بود که همه گیری ویروس کرونا ممکن است به بحران غذایی فزاینده در جهان منجر شود. این سازمان می گوید، اگرچه در حال حاضر بحران غذایی «حداقلی» است و «جایی برای نگرانی جهانی نیست» اما در هفته های آینده احتمال تحت تأثیر قرار گرفتن سیستم غذایی جهان به خاطر ادامه دار شدن همه گیری کرونا وجود دارد. در وب سایت فائو آمده است: ما با خطر بحران غذایی روبه رو هستیم مگر آنکه اقدامات مقتضی فوری انجام شود و زنجیره های تولید مواد غذایی حفظ شود. در گزارش فائو آمده است، همین حالا بسته شدن مرزها و فروپاشی تجارت جهانی منجر به مشکلاتی برای کشاورزان و شرکت های فرآوری محصولات کشاورزی بویژه بخش میوه و سبزیجات شده است. کمبود کودها و آفت کش های وارداتی در روزهای آینده می تواند تولید مواد غذایی را تحت تأثیر قرار دهد و تمام این عوامل می تواند به فروپاشی زنجیره های تولید غذا در ماه های آوریل و مه شود.
نقشه راه «الزرفی» برای تشکیل دولت
نخست وزیر مکلف عراق با وجود مخالفتها خواهان نشست رأی اعتماد است
بنفشه غلامی/ «از پست نخست وزیری منصرف نمی شوم». این را جمعه شب «عدنان الزرفی» نخست وزیر مکلف عراق در بیانیهای اعلام کرد و با تأکید بر اینکه طی روز شنبه برنامه دولت آینده را تقدیم مجلس میکنم، به رویارویی با مخالفان خود در پارلمان رفت و گفت با تقدیم این برنامه به رئیس پارلمان از وی خواهم خواست زمان جلسه پارلمان برای رأی اعتماد به دولت را برگزار کند.
نخست وزیر جدید عراق که در میان مخالفتهای اغلب احزاب شیعی مکلف به تشکیل دولت شده، طبق آنچه از بیانیه وی برمی آید، برنامه خود را بر سه محور افزایش همکاریهای بینالمللی، رعایت کامل ضوابط دولتی و حل بحران اقتصادی این کشور قرار داده است. با این حال باید دید آیا او میتواند از پس رأی اعتماد برآید یا نه. بویژه که شمار مخالفان او در پارلمان کم نیست. به گزارش سایت هفتهنامه «الاهرام» چاپ مصر، بزرگترین جناح مخالفی که «الزرفی» پیش روی خود دارد، ائتلاف فتح است که با 48 کرسی دومین حزب بزرگ پارلمان عراق است. چند روز پیش نیز «محمد سالم الغبان»، رئیس فراکسیون ائتلاف فتح درباره انتخاب «الزرفی» به عنوان نخست وزیر مکلف تأکید کرده بود که ساز و کار تعیین وی بر اساس قانون اساسی نبود. همین تک جمله کافی بود نشان دهد راه الزرفی در پارلمان راه همواری نیست و ممکن است به سرنوشتی مشابه سرنوشت «محمد توفیق علاوی» دچار شود. البته نباید از نظر دورداشت که تأکید ائتلاف فتح روی مسائل حقوقی و قانون اساسی است. این به آن معنا است که برخلاف آنچه برخی رسانهها و تحلیلگران درباره موضعگیریهای ائتلاف فتح بیان میکنند و مدعی میشوند، مخالفت این جناح با «الزرفی» ریشه در نزدیکی این فرد با امریکا دارد، دغدغه جناح فتح دغدغه قانون اساسی است. ضمن اینکه تنها مخالف نخست وزیر مکلف جدید عراق، حزب ائتلاف فتح نیست و سایر احزاب شیعی هم دلخوشی از انتصاب وی به این سمت ندارند.
اکنون دو سناریو پیش روی عراق است. یکی اینکه «الزرفی» با توجه به اینکه بیش از نیمی از پارلمان عراق مخالف او هستند، خود در همین مرحله استعفا کند. سناریوی دوم سناریوی تلاش «الزرفی» برای رسیدن به سازش با جناحهای مخالف خود است. او در این سناریو میتواند طوری پیش رود که بتواند نظر این مخالفان را به سمت خود جلب کند و در همان راستایی که آنها نیز به آن معتقدند، حرکت کند. بویژه که به نظر می رسد احزاب شیعه نیز با توجه به شیوع کرونا و پایین آمدن بهای نفت متوجه موقعیت خطیر عراق هستند و میدانند ممکن است با ادامه بنبست در تشکیل دولت، کل کشور متحمل خسارات جبران ناپذیر شود. نشستهای اخیر در خانه «عمار حکیم» هم نشانهای از چنین درکی است. هرچند که به باور بسیاری از ناظران حتی اگر این اتفاق هم روی دهد، باز هم هیچ تضمینی برای موفقیت «الزرفی» وجود ندارد. زیرا وی در گام بعد باید روی نوار باریک سهمیهبندیها حرکت کند. نظرات کردهای عراق و جناح سنی هم برای تشکیل دولت و ادامه کار آن همواره مهم بوده است. اهمیت نظرات آنها را میتوان در سرنوشت «محمد توفیق علاوی» مشاهده کرد که در نهایت موجب شدند وی عطای کرسی نخست وزیری را به لقای آن ببخشد و با استعفا خود را از این وضعیت دشوار برهاند.
به هر صورت به نظر میرسد، «الزرفی» با دلگرمی به نشستی که در منزل «عمار حکیم» برگزار شد، فعلاً سناریوی دوم را برگزیده و قصد دارد به هر ترتیبی که شده دولت خود را تشکیل دهد و بر همین اساس نیز خواهان برگزاری هرچه زودتر نشست پارلمان برای رأی اعتماد به دولت خود است. بنابراین اکنون باید در انتظار حرکتهای بعدی او و البته مخالفانش ماند.
امریکا و واگذاری پایگاهی دیگر به عراق
امریکا همان طور که هفته پیش نیز اعلام شد، در ادامه تحویل پایگاههای خود در عراق به دولت این کشور، دیروز پایگاه هوایی الحبانیه را به نیروهای عراقی تحویل داد. به گزارش «اسپوتنیک»، این پایگاه که بین الفلوجه و الرمادی در غرب عراق واقع است در اختیار نیروهای امریکایی و نیروهای ائتلاف امریکا بود و دارای یک فرودگاه و یک پایگاه است. خروج نیروهای امریکایی از پایگاه های مختلف عراق از هفته پیش شروع شده است. امریکا مدعی است قصد دارد شمار نیروهای خود در عراق را کاهش دهد و حدود 5 هزار نفر از نظامیان خود را در پایگاه هایی کوچک نگه دارد. این در حالی است که پیشتر مردم عراق در سلسله تظاهراتهایی خواهان خروج کامل نیروهای امریکایی از کشور خود شده بودند.
انتشار جزئیات توافق <بنی> و <بی بی>
گروه جهان/ جمعه شب «بنی گانتس» دو هفته بعد از سازش تاریخی خود به دیدار «بنیامین نتانیاهو» رفت و دو طرف در پایان این دیدار بیانیه مشترکی را منتشر کردند که حاکی از توافق آنها بر تشکیل کابینه ائتلافی است.
به گزارش روزنامه «هاآرتص»، دو طرف بعد از دیدار جمعه شب خود به تیمهای مذاکره کننده خود دستور دادند، هرچه زودتر توافقنامهای را تهیه کنند تا دولت جدید بتواند تشکیل شود. در بیانیه منتشر شده از سوی دو طرف آمده است: «این گفت و گو در یک فضای مثبت و عملی صورت گرفت و توافق برای تشکیل دولت به دست آمد. » این در حالی است که دو طرف نزدیک به یک سال در نبردی سخت رویاروی یکدیگر بودند و همین باعث شد بعد از سازش «گانتس» حامیان وی احساس سرخوردگی شدید کنند. با این حال «گانتس» روز جمعه بدون توجه به این احساسات در صفحه شخصی خود در فیسبوک درباره مذاکراتش با نتانیاهو نوشت: « میتوان گفت ما در بیشتر موارد به اجماع رسیدهایم و در درجه اول و بالاتر از همه هر دو به اجرا و حفظ قانون متعهد هستیم و آن را تضمین میکنیم.» او همچنین نوشت: «یک نفر در سراسر اسرائیل وجود نخواهد داشت که پس از این تغییر را احساس نکند. با این وجود درباره شماری از مسائل مهم و اساسی در حال بحث و بررسی هستیم.» توافقنامه ائتلاف بین لیکود و آبی و سفید پیش از هرچیز شامل مکانیزم انتصاب قضات است. علاوه بر این مشخص شده، نتانیاهو پست نخست وزیری را حفظ میکند و گانتس هم در سمت رئیس پارلمان قرار می گیرد. گفته می شود مطابق توافقنامه به دست آمده ، کمیته قضایی کنست به ریاست وزیر دادگستری تشکیل میشود که احتمالاً از حزب «آبی و سفید» خواهد بود. همچنین این کمیته شامل یک وزیر دیگر و دو قانونگذار از ائتلاف و مخالفان است. این به آن معنا است که لیکود میتواند دو مقام را در این کمیته داشته باشد.
دو خط خبــــر
■ الجزیره: ترامپ مایکل اتکینسون، بازرس کل جامعه اطلاعاتی امریکا را که کنگره را در جریان شکایت از این رئیس جمهور بر سر اقداماتش در قبال اوکراین قرار داده بود، اخراج کرده و گفته است که دیگر به او اعتماد ندارد.
■ اسپوتنیک: ونزوئلا واکنش اتحادیه اروپا به پیشنهاد امریکا برای ایجاد یک دولت انتقالی در این کشور امریکای لاتین را محکوم کرد.
■ المیادین: یک منبع آگاه کرد از نزدیکی اجرای توافقی برای تبادل اسیران میان نیروهای موسوم به نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) و ارتش ترکیه خبر داد.
■ یونهاپ: یک گروه پایش پرواز خبر داد، یک هواپیمای شناسایی امریکا احتمالاً در مأموریتی برای رصد اقدامات کره شمالی به دنبال آزمایشهای موشکی این کشور، بر فراز کره جنوبی به پرواز در آمده است.
واقعیات پشت پرده تهدیدات نظامی ترامپ
ادامــــه از صفحه اول
واقعیت دوم آن است که بعد از ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، معادلات در منطقه و به خصوص در عراق بیش از گذشته به ضرر امریکا تمام شده است؛ نفرت عمومی در عراق نسبت به امریکا با هیچ زمانی قابل مقایسه نیست و این کشور نمی تواند از تبعات ترور یکی از شخصیت های عالی رتبه عراق و مسئولین بالای حشد الشعبی در این کشور فرار کند. از این رو کاخ سفید باید همواره این دو واقعیت را در محاسبات خود لحاظ کند و بی جهت برای فرار از مسئولیت آدرس غلط ندهد که خود کرده را تدبیر نیست.
اما آنچه این روزها در عراق می گذرد زوایای دیگری نیز دارد. امریکا در عراق کاملاً شکست خورده است؛ از بسیاری از پایگاه ها خارج شده و سفارت خود را که بزرگ ترین سفارت در دنیا بوده تخلیه کرده و حتی در موصل و کرکوک و همچنین حقانیه و بسمایه عقب نشینی کرده است و تنها در دو مکان یکی در عین الاسد و دیگری حریر کردستان با روحیه بسیار پایین و ناامید باقی مانده است.
از این رو امریکا که علی رغم فشارهایی که به دولت و مردم عراق وارد کرده نتوانسته افکار عمومی را همراه خود کند، ناگزیر است برای روحیه دادن به عوامل و نیروهای خود در عراق به یک جنگ تبلیغاتی روی بیاورد. بنابراین می توان یکی از اهداف این کشور را جنگ تبلیغاتی ناشی از شکست در عراق به شمار آورد.
انتقال سامانه پاتریوت امریکا به عراق در همین چارچوب ارزیابی می شود. آقای عادل عبدالمهدی در نامه ای به وزیر دفاع امریکا خواسته بود این کشور از استقرار پاتریوت در شرایط حاضر خودداری کند زیرا این اقدام بسیار تحریک آمیز بوده و شرایط را در عراق پیچیده تر می کند که متأسفانه امریکا به آن توجهی نکرد.
از دیگر سو امریکا در پی تضعیف دولت عراق و تغییر ساختار آن کشور است؛ معرفی آقای عدنان الزرفی برای مسئولیت نخست وزیری که با مخالفت گسترده مجلس عراق رو به رو شده امریکا را بیش از گذشته از تحولات عراق ناامید کرده است. از منظر نمایندگان عراق اقدام برهم صالح برای معرفی فردی با تابعیت امریکایی خارج از فراکسیون اکثریت خلاف قانون اساسی می باشد و همین اقدام، رئیس جمهور عراق را در آستانه استیضاح قرار داده است. بنابراین آنچه امریکا این روزها در عراق انجام می دهد برای تحت فشار قرار دادن دولت عراق از زوایای مختلف و در عرصه های متفاوت است.
از طرف دیگر بلای فراگیر کرونا که جهان را درگیر کرده به پاشنه آشیلی برای کاخ سفید تبدیل شده است. امریکا که داعیه قدرت اول در همه زمینه ها را در دنیا داشت برای مقابله با این بیماری بیشتر از همه کشورها عاجز شده است. آقای ترامپ در روزهای اول با پنهان کاری با این موضوع بسیار مهم، بسیار ساده انگارانه برخورد کرد که همچنان مورد نقد محافل سیاسی رسانه ها و افکار عمومی امریکا قرار دارد. این کشور خود را در جایی دید که دست نیاز به سوی کشورهای اروپایی و چین دراز نمود. کاخ سفید نشان داد به رغم ادعاهای پرطمطراق خود در بحران های بزرگ فاقد مدیریت تدبیر و همراه سازی افکار عمومی است از این رو شاید یکی از احتمالاتی که دور از ذهن نیست آن است که امریکا برای فرار از ناتوانی در عرصه داخلی نیازمند به یک ماجراجویی بیرونی باشد که البته در جهان امروز و جریان شفاف اطلاعات خریداری ندارد.
عامل دیگری که نمی توان آن را از نظر دور داشت، ناامیدی ترامپ از وادار کردن ایران به مذاکره و گفت وگو است. دولت آقای ترامپ که به تدریج در آستانه انتخابات آتی ریاست جمهوری قرار می گیرد، در نظرسنجی ها عرصه را به آقای جو بایدن باخته و در تلاش است به طرق مختلف باب گفت گو و مذاکره با ایران را باز کند حتی در روزهای گذشته او اعلام کرد که فقط کافی است ایران با آنها تماس بگیرد. کاملاً مشخص است که رئیس جمهور امریکا از هر وسیله ای حتی ارعاب و تشویق برای رسیدن به هدف خود استفاده کند مقاومت ایران و ایستادگی بر اصول خود ترامپ را بیش از هر زمان ناامید کرده است.
کلام آخر که همچنان که سردار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد اتفاقات اخیر علیه پایگاه های امریکا در عراق ارتباطی به ایران ندارد و کوچک ترین سوءقصد به ایران با شدیدترین پاسخ مواجه می شود اکنون به عهده امریکاست که واقعیات را در عراق آنچنان که هست ببیند و بیش از این خود را در گردابی که خلاصی از آن میسر نیست، گرفتار نکند.
واقعیت دوم آن است که بعد از ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، معادلات در منطقه و به خصوص در عراق بیش از گذشته به ضرر امریکا تمام شده است؛ نفرت عمومی در عراق نسبت به امریکا با هیچ زمانی قابل مقایسه نیست و این کشور نمی تواند از تبعات ترور یکی از شخصیت های عالی رتبه عراق و مسئولین بالای حشد الشعبی در این کشور فرار کند. از این رو کاخ سفید باید همواره این دو واقعیت را در محاسبات خود لحاظ کند و بی جهت برای فرار از مسئولیت آدرس غلط ندهد که خود کرده را تدبیر نیست.
اما آنچه این روزها در عراق می گذرد زوایای دیگری نیز دارد. امریکا در عراق کاملاً شکست خورده است؛ از بسیاری از پایگاه ها خارج شده و سفارت خود را که بزرگ ترین سفارت در دنیا بوده تخلیه کرده و حتی در موصل و کرکوک و همچنین حقانیه و بسمایه عقب نشینی کرده است و تنها در دو مکان یکی در عین الاسد و دیگری حریر کردستان با روحیه بسیار پایین و ناامید باقی مانده است.
از این رو امریکا که علی رغم فشارهایی که به دولت و مردم عراق وارد کرده نتوانسته افکار عمومی را همراه خود کند، ناگزیر است برای روحیه دادن به عوامل و نیروهای خود در عراق به یک جنگ تبلیغاتی روی بیاورد. بنابراین می توان یکی از اهداف این کشور را جنگ تبلیغاتی ناشی از شکست در عراق به شمار آورد.
انتقال سامانه پاتریوت امریکا به عراق در همین چارچوب ارزیابی می شود. آقای عادل عبدالمهدی در نامه ای به وزیر دفاع امریکا خواسته بود این کشور از استقرار پاتریوت در شرایط حاضر خودداری کند زیرا این اقدام بسیار تحریک آمیز بوده و شرایط را در عراق پیچیده تر می کند که متأسفانه امریکا به آن توجهی نکرد.
از دیگر سو امریکا در پی تضعیف دولت عراق و تغییر ساختار آن کشور است؛ معرفی آقای عدنان الزرفی برای مسئولیت نخست وزیری که با مخالفت گسترده مجلس عراق رو به رو شده امریکا را بیش از گذشته از تحولات عراق ناامید کرده است. از منظر نمایندگان عراق اقدام برهم صالح برای معرفی فردی با تابعیت امریکایی خارج از فراکسیون اکثریت خلاف قانون اساسی می باشد و همین اقدام، رئیس جمهور عراق را در آستانه استیضاح قرار داده است. بنابراین آنچه امریکا این روزها در عراق انجام می دهد برای تحت فشار قرار دادن دولت عراق از زوایای مختلف و در عرصه های متفاوت است.
از طرف دیگر بلای فراگیر کرونا که جهان را درگیر کرده به پاشنه آشیلی برای کاخ سفید تبدیل شده است. امریکا که داعیه قدرت اول در همه زمینه ها را در دنیا داشت برای مقابله با این بیماری بیشتر از همه کشورها عاجز شده است. آقای ترامپ در روزهای اول با پنهان کاری با این موضوع بسیار مهم، بسیار ساده انگارانه برخورد کرد که همچنان مورد نقد محافل سیاسی رسانه ها و افکار عمومی امریکا قرار دارد. این کشور خود را در جایی دید که دست نیاز به سوی کشورهای اروپایی و چین دراز نمود. کاخ سفید نشان داد به رغم ادعاهای پرطمطراق خود در بحران های بزرگ فاقد مدیریت تدبیر و همراه سازی افکار عمومی است از این رو شاید یکی از احتمالاتی که دور از ذهن نیست آن است که امریکا برای فرار از ناتوانی در عرصه داخلی نیازمند به یک ماجراجویی بیرونی باشد که البته در جهان امروز و جریان شفاف اطلاعات خریداری ندارد.
عامل دیگری که نمی توان آن را از نظر دور داشت، ناامیدی ترامپ از وادار کردن ایران به مذاکره و گفت وگو است. دولت آقای ترامپ که به تدریج در آستانه انتخابات آتی ریاست جمهوری قرار می گیرد، در نظرسنجی ها عرصه را به آقای جو بایدن باخته و در تلاش است به طرق مختلف باب گفت گو و مذاکره با ایران را باز کند حتی در روزهای گذشته او اعلام کرد که فقط کافی است ایران با آنها تماس بگیرد. کاملاً مشخص است که رئیس جمهور امریکا از هر وسیله ای حتی ارعاب و تشویق برای رسیدن به هدف خود استفاده کند مقاومت ایران و ایستادگی بر اصول خود ترامپ را بیش از هر زمان ناامید کرده است.
کلام آخر که همچنان که سردار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد اتفاقات اخیر علیه پایگاه های امریکا در عراق ارتباطی به ایران ندارد و کوچک ترین سوءقصد به ایران با شدیدترین پاسخ مواجه می شود اکنون به عهده امریکاست که واقعیات را در عراق آنچنان که هست ببیند و بیش از این خود را در گردابی که خلاصی از آن میسر نیست، گرفتار نکند.
کرونا و مفهوم عدالت
ادامــــه ازصفحه اول
در این چارچوب نقطهای وجود دارد که اگر نابرابری از آن بیشتر شود، مجموعه جامعه ناکارکرد میشود و به ضد هدف تعیینشده خود منجر خواهد شد. اگر کسانی سرمایهدار باشند و حداکثر سود و بهرهکشی هدف آنان باشد، باز هم برای تحقق این هدف باید حدی از عدالت و توزیع درآمد و ثروت را رعایت کنند، درغیراین صورت جامعهای با فقرای فراوان، بیسوادی یا کمسوادی و بالا بودن درد و رنج و بیماری و طبعاً جرم و جنایت نمیتواند منشأ خیر و تولید ثروت باشد. بحران سال ۱۹۲۹ غرب در واقع از منظر کارکردی موجب شد که نگاه به حقوق کارگران و افراد پایین جامعه نیز تغییر کند. اینکه کارگران و طبقات پایین نیز باید حداقلی از رفاه را داشته باشند تا خط تولید و ثروت جامعه با حداکثر توان کار کند.
عدالت آموزشی و جنسیتی نیز دقیقاً به کمک رشد و توسعه جوامع میآید و در نتیجه به نفع همه است. فقیر بودن همسایه ما موجب ثروتمندی ما نمیشود. احتمالاً بیشتر به فقر ما میانجامد. البته ازاین گزاره نمیتوان نتیجه گرفت که برابری کامل اقتصادی نیز امری مطلوب است، زیرا این وضعیت نیز مشکلات خاص خود را ایجاد میکند که بازهم همگان زیان خواهند دید. این وضعیت را میتوان مشابه مالیات تصور کرد. افزایش شدید مالیات موجب توقف تولید و سرمایهگذاری میشود و همین امر در نهایت به ضرر مالیاتگیرنده یا دولت است. ولی صفر بودن آن نیز میتواند به زیان مالیاتدهنده باشد. زیرا از بسیاری خدمات حکومتی محروم میشود که برای تولید و توسعه فعالیت خودش به آن نیازمند است.
کرونا نشان داد که مبارزه با آن نیازمند تضمین تأمین حدی از زندگی برای همه آحاد مردم است. بهرهمند بودن مردم از حداقلی از آموزش و بهداشت، مسکن و غذا و حتی ارتباطات، لازمه هر گونه سیاستگذاری مؤثر برای مقابله با کرونا است. جامعهای که فاقد این تواناییها باشد نمیتواند از گزند کرونا در امان باشد. جامعهای که بخش مهمی از شاغلان آن نیازمند درآمدهای ناشی از فعالیت روزانه هستند و بدون بیمه و پسانداز معتبر زندگی میکنند، چگونه میتوانند منع رفت و آمد و مقررات فاصلهگذاری را رعایت کنند؟ اگر دیگران برای زنده ماندن باید خود را قرنطینه کنند، آنان برای زنده ماندن باید از خانه بیرون بیایند. در چنین جامعه نابرابری بقای عدهای منوط به شیوهای از زندگی است که برای دیگری خطرناک است. در حالی که در جامعه سالم بیماری آنان، بیماری ما است. تأمین حداقلی از معیشت، آموزش و بهداشت همه آحاد جامعه و رسیدن به حداقلی از برابری، لازمه ثبات و پایداری جامعه است و چنین امری مطلوب همه است بویژه برای طبقات مرفهتر و برخوردارتر اهمیت بیشتری باید داشته باشد. این کارکرد برابری نسبی نه فقط در کرونا در همه حوزهها هست، ولی در کرونا به صورت حادتری خود را نشان داده است. فهم و ضرورت آزادی و برابری را از حیث کارکرد آنها فراموش نکنیم.
در این چارچوب نقطهای وجود دارد که اگر نابرابری از آن بیشتر شود، مجموعه جامعه ناکارکرد میشود و به ضد هدف تعیینشده خود منجر خواهد شد. اگر کسانی سرمایهدار باشند و حداکثر سود و بهرهکشی هدف آنان باشد، باز هم برای تحقق این هدف باید حدی از عدالت و توزیع درآمد و ثروت را رعایت کنند، درغیراین صورت جامعهای با فقرای فراوان، بیسوادی یا کمسوادی و بالا بودن درد و رنج و بیماری و طبعاً جرم و جنایت نمیتواند منشأ خیر و تولید ثروت باشد. بحران سال ۱۹۲۹ غرب در واقع از منظر کارکردی موجب شد که نگاه به حقوق کارگران و افراد پایین جامعه نیز تغییر کند. اینکه کارگران و طبقات پایین نیز باید حداقلی از رفاه را داشته باشند تا خط تولید و ثروت جامعه با حداکثر توان کار کند.
عدالت آموزشی و جنسیتی نیز دقیقاً به کمک رشد و توسعه جوامع میآید و در نتیجه به نفع همه است. فقیر بودن همسایه ما موجب ثروتمندی ما نمیشود. احتمالاً بیشتر به فقر ما میانجامد. البته ازاین گزاره نمیتوان نتیجه گرفت که برابری کامل اقتصادی نیز امری مطلوب است، زیرا این وضعیت نیز مشکلات خاص خود را ایجاد میکند که بازهم همگان زیان خواهند دید. این وضعیت را میتوان مشابه مالیات تصور کرد. افزایش شدید مالیات موجب توقف تولید و سرمایهگذاری میشود و همین امر در نهایت به ضرر مالیاتگیرنده یا دولت است. ولی صفر بودن آن نیز میتواند به زیان مالیاتدهنده باشد. زیرا از بسیاری خدمات حکومتی محروم میشود که برای تولید و توسعه فعالیت خودش به آن نیازمند است.
کرونا نشان داد که مبارزه با آن نیازمند تضمین تأمین حدی از زندگی برای همه آحاد مردم است. بهرهمند بودن مردم از حداقلی از آموزش و بهداشت، مسکن و غذا و حتی ارتباطات، لازمه هر گونه سیاستگذاری مؤثر برای مقابله با کرونا است. جامعهای که فاقد این تواناییها باشد نمیتواند از گزند کرونا در امان باشد. جامعهای که بخش مهمی از شاغلان آن نیازمند درآمدهای ناشی از فعالیت روزانه هستند و بدون بیمه و پسانداز معتبر زندگی میکنند، چگونه میتوانند منع رفت و آمد و مقررات فاصلهگذاری را رعایت کنند؟ اگر دیگران برای زنده ماندن باید خود را قرنطینه کنند، آنان برای زنده ماندن باید از خانه بیرون بیایند. در چنین جامعه نابرابری بقای عدهای منوط به شیوهای از زندگی است که برای دیگری خطرناک است. در حالی که در جامعه سالم بیماری آنان، بیماری ما است. تأمین حداقلی از معیشت، آموزش و بهداشت همه آحاد جامعه و رسیدن به حداقلی از برابری، لازمه ثبات و پایداری جامعه است و چنین امری مطلوب همه است بویژه برای طبقات مرفهتر و برخوردارتر اهمیت بیشتری باید داشته باشد. این کارکرد برابری نسبی نه فقط در کرونا در همه حوزهها هست، ولی در کرونا به صورت حادتری خود را نشان داده است. فهم و ضرورت آزادی و برابری را از حیث کارکرد آنها فراموش نکنیم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنـــما
-
تب سوزان کرونا در پیکر جهان
-
نقشه راه «الزرفی» برای تشکیل دولت
-
انتشار جزئیات توافق <بنی> و <بی بی>
-
دو خط خبــــر
-
واقعیات پشت پرده تهدیدات نظامی ترامپ
-
کرونا و مفهوم عدالت
اخبارایران آنلاین