مروری کوتاه بر راهبرد دولت دوازدهم برای مهار بحرانها
دغدغه روحانی؛ حفظ جان و نان مردم
گروه سیاسی/ نگاهی به تاریخ تحولات سیاسی بویژه در دو دهه اخیر حکایت از آن دارد که رؤسای جمهوری در سال پایانی دومین دوره کاری خود روزهای سختی را سپری کردهاند. زیرا ناکامی آنها در به ثمر رساندن اهداف و برنامههایی که در دو انتخابات رأی اکثریت مردم را به خود اختصاص داده اگر چه اغلب ریشه در موانع ساختاری و محدود بودن اختیارات دولت و رئیس جمهوری در مواجهه با رأی و اثر دیگر نهادهای حاکمیتی داشته اما از سوی جامعه به مثابه عهد شکنی و از سوی رقبای سیاسی بهعنوان پاشنه آشیل و هدف حملات انتقادی قلمداد شده است.
چنین وضعیتی برای دولت دوازدهم و ریاست جمهوری حسن روحانی بنا بر عواملی پیدا و پنهان نه از دوازده ماه مانده به اتمام مسئولیت که تنها از شش ماه پس از آغاز دور دوم ریاست جمهوری با اعتراضات دی ماه 96 آغاز شد و به تناسب قطار رویدادهای واپسینی همچون خروج امریکا از برجام و تحریمهای بیسابقه اعمال شده از سوی دولت ترامپ تا آخرین آنها یعنی همهگیری گسترده بیماری کووید19 مشهور به کرونا روز به روز بر پیچیدگی وضعیت پیش روی دولت افزود و او و دولتش را سیبل سنگینترین انتقادات کرد. در فاصله دی ماه 96 تا به امروز فهرست بلند بالایی از مصایب؛ از رخ دادن حوادث غیر مترقبهای همچون زلزله و سیل تا مشکلات ناشی از تصمیمگیریها و رویدادهای ناگزیر سیاسی و اقتصادی چنان ردیف شده که برخی ناظران حسن روحانی را بهعنوان «بدشانسترین رئیس جمهوری» معرفی میکنند.
بر این اساس نوشتن از اینکه دولت دوازدهم، سومین سال فعالیت خود را چگونه گذرانده، خاصه اگر نخواهیم همچون دوستان دیروز و منتقدان امروز و مخالفان همیشگی نگاه خود را بر نیمه خالی لیوان متمرکز کنیم؛ به مثابه نوشتن لایحه دفاعیه برای کسی است که به دهها جرم کرده و ناکرده متهم است و در دادگاهی حاضر شده که قصد ندارد وقعی به دفاعیات متهم بدهد و از حکم به اشد مجازات کوتاه بیاید.
با این حال میشود نوشت که دولت روحانی در این دوران با چه مشکلاتی در زمین سیاست داخلی و خارجی مواجه بوده، در مقابل آنها چه کرده و بعد قضاوت را به مخاطب سپرد. تنها باید متذکر شد که قصد این گزارش کوتاه تکرار ناکامیها و انگشت گذاشتن بر تصمیمات نادرست و اثرات نامطلوبشان نیست که در مقام انتقاد نه فقط کم گفته و شنیده نشده، حتی به وفور تحت تأثیر سویههای سیاسی صرف بزرگنمایی هم شده است. چنانکه از عملکرد دولتی که در دوره اول خود فهرست موفقیتهایی همچون دستیابی به توافق برجام در مذاکره با قدرتهای بینالمللی، کاهش تورم و تک رقمی کردن آن و افزایش رشد اقتصادی تا12.5 درصد را داشت تصویری ساختند که گویی کمترین بهرهای از کارآمدی نبرده است. کاری که به نحو ناخواسته در همسویی با تلاش بیگانگان و تحریمکنندگان برای تحریف واقعیتهای موجود در ایران و ساختن طرحوارهای آشفته از حال و آینده آن قرار میگیرد.
دولت روحانی سال کاری 99-98 را با مجموعهای از بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی و غیرطبیعی آغاز کرد و ادامه داد. 98 سالی بود که از فروردین با سیل خانمان برانداز در دست کم 8 استان و خسارت بیش از 35 هزار میلیارد تومانی آغاز شد، با زلزله و سیل ادامه یافت و در ماههای پایانی خود به بیماری همهگیری رسید که نه فقط نفس مبتلایانش را به شماره میانداخت بلکه بهدلیل الزام به رعایت پروتکلهای بهداشتی در اصناف مختلف و با به تعطیلی کشاندن ناگزیر طیف قابل توجهی از مشاغل حیات اقتصاد کشور را به مخاطره میکشاند. این همه در حالی بود که بحران بزرگتر یعنی تحریمهای اقتصادی بهعنوان رهاورد بدشگون روی کار آمدن دولت ترامپ طی دو سال گذشته خود را بر همه دیگر مسائل پیش رو و راه حلهای مواجهه با آنها تحمیل کرده بود. بنابر این اگر تنها بخواهیم به دو بحران تحریم و کرونا بپردازیم خواهیم دید که چگونه دولت روحانی سعی کرده است شرایط کشور را همچون بار بلوری در دست از گردنهای چنین ناهموار عبور دهد؛ که اگر چه گاه در مسیر با اتخاذ برخی تصمیمها و نیز بر اثر ناهمراهی گاه و بیگاه دیگر قوا و نهادها سکندری خورده اما از شکستن آن جلوگیری کرده است. برای این مهم دولت چند سیاست و راهبرد اساسی را مد نظر داشته و کما بیش بیتخلفی بر مدار آنها طی طریق کرده است.
اجتناب از دامن زدن به حاشیههای سیاسی
اوایل تیرماه بود که روحانی در نشست با استانداران سراسر کشور همانطور که آنها را به تبیین دستاوردها و اقدامات بزرگ اما مطرح نشده دولت در استانهای مختلف فراخواند؛ توصیه کرد مانع از به وجود آمدن هرگونه حاشیه برای دولت بشوند و در تعامل با نهادهای دیگر اعم از مجلس، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، ائمه جمعه، علما، حوزههای علمیه، احزاب و سمنها طریق سازش پیشه کنند و در پی ایجاد وحدت و اتحاد برای تحقق یک تحول بزرگ در ایران 1400 باشند.
این توصیه اگر چه جدید بهنظر میرسد اما نگاهی به رویکرد دولت طی یک سال گذشته نشان از آن دارد که دولت تحت ریاست حسن روحانی تا حد قابل توجهی از دامن زدن به اختلافات و حاشیههای سیاسی خودداری کرده است.
وجه بارز این رویکرد را شاید بتوان در نحوه تعامل دولت با مجلس یازدهم پیش و پس از تشکیل آن جستوجو کرد. وزارت کشور در حالی انتخابات دوم اسفند را برگزار کرد که بخش زیادی از نامزدهای جریانات نزدیک به دولت یا حامی آن چه در هیأتهای اجرایی (بواسطه ترکیب جدید اعضای حقوقی این هیأت ها) و چه در شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند. دولت اگر چه از ماهها پیش از انتخابات سعی داشت با مواضع توصیهای نهادهای مؤثر در انتخابات را به فراهم ساختن فضای رقابتی منجر به مشارکت سیاسی بالاتر فرا بخواند اما در مقام مجری در قامت یک رقیب انتخاباتی که نسبت به روند حاکم معترض است نایستاد. رویکردی که اجرای آن در عین تلاش برای دفاع از حقوق احزاب و جریانهای سیاسی مختلف آسان نبود.
بههر ترتیب مجلس یازدهم با ترکیبی شکل گرفت که اگر هشدار صریح مقامات عالی نظام در میان نبود منعی برای استیضاح رئیس جمهوری و ساقط کردن دولت در برابر خود نمیدید. با وجود قابل پیشبینی بودن این وضعیت، روحانی در افتتاحیه مجلس یازدهم نمایندگان را به تعامل و همکاری فراخواند. همکاری که به باور او به معنای ارائه لوایح کارگشا و خوب از سوی دولت و تصویب آنها در مجلس بود به نحوی که ترجیح منافع ملی بر منافع بخشی و جناحی اساس کار این همکاری قرار گیرد. فارغ از اینکه این خواست تا چه حد در هفتههای آغازین مجلس مورد توجه قرار گرفت یا نه؛ نگاهی به مجادلات مهم سیاسی که در ماههای گذشته به تیتر نخست رسانهها تبدیل شدهاند نشان از آن دارد که اغلب این مجادلات خارج از دولت و اتفاقاً در میان طیفهای منتقد یا مخالف آن جریان دارد و اگر چه دولت خود آماج تندترین حملات است قصدی برای ورود جدی به این جدالها که اغلب سری در سودای انتخابات ریاست جمهوری آینده دارند از خود نشان نداده است. برخلاف برخی که این وضعیت را حاصل بیتفاوتی سیاسی در دولتمردان و رئیس جمهوری ارزیابی میکنند بعید به نظر میرسد که جریان اعتدال گرای پیرامون روحانی نیم نگاهی به انتخابات آتی نداشته باشند با این حال به نظر میرسد مجموعه دولت و به طور مشخص شخص روحانی با ملاحظه وضعیت حاکم بر کشور که تاب تحمل دعواهای سیاسی درون حاکمیتی مسبوق به سابقه را ندارد از وارد شدن و دامن زدن به آنها اجتناب میکند و تمرکز خود را بر تأمین ضروریات معیشت مردم و چرخش اقتصاد کشور در حد مقدورات گذاشته است. در این راه البته ویژگی گفتمانی حاکم بر دولت را که فاصله گرفتن از دو سر حداکثری جناحهای اصلاحطلب و اصولگرا و تعامل با بخش میانه روتر این دو جناح است نباید بیتأثیر دانست.
ایستادگی بر شعار تعامل سازنده با جهان
تا آنجا که به دولت مربوط میشود شعار «اعتدال در سیاست داخلی» نیمه دیگری نیز داشت و آن چیزی جز«تعامل سازنده با جهان» نبود. دولت روحانی نیمه اول حضور خود در زمین سیاست را با بازی برد-برد و برجام تمام کرده بود. اتفاقی که به گفته رئیس جمهوری تنها در یک وهله پیشنهاد سرمایهگذاری مجموعاً 100میلیارد دلاری را از سوی سران دو کشور در پی داشت و اگر همه چیز مطابق عهد برجام و بدورازعهدشکنی امریکا پیش میرفت میتوانست در نیمه دوم، دولت روحانی را به یکی از موفقترین و توسعه بخشترین دولتهای ایران تبدیل کند. کار اما آن گونه پیش نرفت و شد آنچه نمیباید میشد. روندی که میتوانست برنامه تعامل سازنده با جهان را به برنامهای شکست خورده و سرخورده تبدیل کند.
کما اینکه دلواپسان بسیاری در داخل کشور برای این شکست روز شماری میکردند. دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم اما قصدی برای رخوت نداشت. حاصل تکاپوی سیاست خارجی دولت و بازی اش با مهرههای قدرتمند در صفحه شطرنج نظام بینالملل خود را اینگونه نشان داد که با وجود تعلیق گام به گام تعهدات برجامی از سوی ایران، طرفهای این توافق نتوانستهاند ایران را به نقض برجام متهم کنند و به فعالسازی مکانیسم ماشه مجاب شوند.
طرفهای اروپایی نه چندان وفادار به عهد، از رهگذر همین رویکرد است که همچنان برای حفظ برجام و پیدا کردن راه حلی برای مقابله با تحریمها تلاش میکنند. حمایت بیسابقه چین و روسیه از ایران در شورای امنیت سازمان ملل و اعلام اینکه خواست امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را وتو خواهند کرد و گام بزرگ ایران و چین برای انعقاد تفاهمنامه مشترک همکاری 25 ساله که یک اقدام معنادار در برابر تحریمهای امریکا تلقی میشود نیز حاصل تلاشهای دولت در سیاست خارجی است.اگر چه جریان مخالف خوان داخلی که با کارشکنی در موضوعاتی همچون لوایح مربوط به «افایتیاف» خود همراستای تحریم سازان عمل کرد از همین قرارداد 25 ساله ابزار حمله به دولت ساخت و آن را به مصداقی از مصادیق تحریف عملکرد دولت تبدیل کرد. زیرا برخی منتقدان داخلی دولت هم با داستانپردازی مخالفان خارجی نظام از تفاهم نهایی نشده و انتشار نیافته همداستان شدند و به جای تبیین ارزشهای چنین تفاهمی یا دست کم نقد منصفانه آن تلویحاً دولت را به زیر پا گذاشتن حاکمیت سرزمینی و فروش خاک ایران متهم کردند.
سیاست تعامل سازنده با جهان تا به امروز توانسته در دو قطبی نانوشته پدید آمده در عرصه بینالملل به قرار گرفتن ایران در کنار چین و روسیه و به وزنه قابل اعتنایی در معادلات آنها و امریکا بینجامد. علاوه بر اینکه بازی خوب دیپلماتهای ایرانی در مراودات بینالمللی مستمرشان در کنار مقاومت اقتصادی پیش روی تحریمها به دولتمردان امریکا اثبات کرده که مقابله با نظام جمهوری اسلامی با هدف براندازی تا چه حد دور از واقعیت است. تجربهای که واشنگتن را به برکناری یکی پس از دیگری جان بولتون و برایان هوک از سمت نمایندگی ویژه دولت امریکا در امور ایران ناچار کرد و این روزها زمزمههای تلاش را برای مجاب کردن ایران به مذاکره بدون پیش شرط از طریق میانجیگری اروپا بلند کرده است.
حرکت بر اساس استراتژی جان و نان
چنانکه پیشتر اشاره شد بروز همهگیری کرونا پس از تحریم دومین بحران مهمی بود که پیش روی دولت قرار گرفت. از یک سو سلامت و جان آحاد جامعه در خطر بود و از سوی دیگر کشور به دلایلی همچون تحریم شرایط لازم برای مواجهههایی از جنس قرنطینه کامل شهرها را که در بعضی کشورها برقرار شد نداشت. ستاد ملی مقابله با کرونا که با حضور اعضای متعدد کمیته علمی، 8 وزیر و عضو دولت و نمایندگانی از نهادهایی همچون ستاد کل نیروهای مسلح، دادستانی کل کشور، شورای نگهبان و حوزه علمیه و به ریاست روحانی از 4 اسفند 98 با تصمیم شورای عالی امنیت ملی آغاز به کار کرد سازوکاری بود که زمینه هماندیشی میان دولت و دیگر نهادهای ذی مدخل در امر مقابله با کرونا را فراهم آورد. از قبال همین تصمیمگیری شورایی بود که تصمیمهای مجادله برانگیزی مانند تعطیلی اماکن مذهبی بدون کمترین بحث و حاشیه گرفته و اجرایی شد.
با این حال ناگفته پیدا است که بهدلیل ریاست روحانی بر این ستاد و تعدد دولتمردان حاضر در آن سهم دولت از تصمیم گیریها پررنگتر از دیگر نهادها ارزیابی شود. تالی این مسأله این است که انتقادها به تصمیمهای این نهاد شورایی نیز بیش از هر چیز به دولت بازگردد و چه چیزی انتقاد برانگیزتراز تصمیمگیری برای مقابله با ویروسی که کشف ویژگیها و حقایق مربوط به الگوی همهگیریاش هفتهها و ماهها زمان برده است. علاوه بر آنکه شرایط خاص ایران ایجاب میکرد این ستاد ملی روی مرز باریکی بین اقدامات ضروری برای جلوگیری از افزایش آمار مبتلایان و متوفیان و برقرار نگه داشتن امکان فعالیت صاحبان مشاغل حرکت کند. اگرچه رسانههای مخالفان نظام بر اساس طبیعت خود و بخشی از جامعه بهدلیل نگرانی قابل درک اقدامات دولت را کافی ندانسته و خواست ناممکن توقف امور و قرنطینه کامل تا پایان همهگیری را بارها مطرح کردند.
راهبرد دولت اما چنانکه علی ربیعی در پاسخ به انتقادات تشریح کرد، استراتژی «جان و نان» بوده است یا همان حرکت بر مرز باریک حفظ سلامت مردم و محافظت از امکان تأمین معیشتشان و جلوگیری از بروز بیکاری فزاینده.
سخنگوی دولت در تشریح این استراتژی با یادآوری اینکه 34 درصد از جامعه آماری آخرین نظرسنجی ایسپا درباره تابآوری اقتصادی خانوادهها در پاسخ به این سؤال که اگر به خاطر کرونا تعطیلی شهر ادامه پیدا کند، تا چه زمانی از نظر اقتصادی مشکلی نخواهید داشت، پاسخ دادهاند «همین الان هم نمیتوانیم»، تأکید کرد: سیاستهای اتخاذ شده در ایران از جهت حفظ سلامت و جان مردم نسبت به سیاستهای جاری در جهان در مجموع کاستی نداشته است اما حفظ جان و تأمین نان برای اجتناب از مرگ و فقر کرونایی رویکرد اصلی دولت است.
ادامه کار در سختترین شرایط
نه تحریم و نه کرونا سبب نشده دولت کار خود را برای دستیابی به اهداف توسعهای پایان یافته ببیند. بنیان گذاشتن سنت پنجشنبههای افتتاح که به افتتاح طرحهای ملی اختصاص دارد نشان میدهد که دولت روحانی حتی به بهانه رو در رویی با بحرانهای جدی ناشی از تحریم و کرونا قصد بازنشستگی پیش از موعد ندارد. خاصه آنکه سرپا نگاه داشتن اقتصاد ایران منهای درآمدهای نفتی به «جهش تولید» در سایر صنایع و نیز در جریان نگاه داشتن پروژههای عمرانی نیازمند است.
دولت روحانی با پنجشنبههای افتتاح قصد دارد بر تعهد خود نسبت به کار تا آخرین روز و آماده کردن ایران برای ورود به قرن جدید تأکید کند. وزارت صنعت، معدن و تجارت گزارش داده است که در قالب این پویش ۲۰۰ طرح بزرگ و منتخب (پیشران) در سراسر کشور با اشتغال ۴۱ هزار نفر و سرمایهگذاری ۱۶۹ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ تکمیل و افتتاح خواهند شد؛ پویشی برای تداوم امید از مسیر تدبیر.دولت حسن روحانی همچنین با هدف جذب نقدینگی سرگردان و رونق دادن به تولید و تجارت اصل 44 را درباره بخش قابل توجهی از شرکتهای تابعه خود آغاز کرد. خصوصیسازی اقتصادی که در عرضه سهام شرکتهای سوددهی مانند مجموعه شستا نمود پیدا کرد و به رونق گرفتن بازار بورس ایران در ماههای اخیرانجامید. با این حال در صنعت تحریف این تلاشها سهمی از خبرها ندارند.
زمانه دعواهای سیاسی و رقابتهای زودهنگام انتخاباتی است که به مخربترین وجهی در جریاناند. بیآنکه کسی حواسش باشد جامعه پشت خاکریزهای مواجهه با جنگ اقتصادی تاب تحمل چنین حجمی از تنش را ندارد و بیآنکه کسی بداند ناامیدی از اصلاح امور و بهبود آینده زودتر از هر عامل خارجی میتواند یک ملت را به زانو درآورد. روحانی رئیس جمهوری خوش شانسی نبوده است اما دولتش همچنان برای بر پا نگاه داشتن خیمه امید کار میکند.
افزایش درخواست سرمایهگذاری خارجی در ایران
خبر اول اینکه، رئیس انجمن سرمایهگذاریهای مشترک ایرانی و خارجی گفت: در جلسه اخیر بررسی سرمایهگذاریهای خارجی درخواست یک و نیم میلیارد سرمایه خارجی در ایران در بخشهای مختلف صنعتی و معدنی مورد بررسی قرار گرفت. به گزارش فارس، حسین سلیمی در مورد وضعیت سرمایهگذاریهای خارجی و صدور مجوز برای سرمایهگذاری خارجی، گفت: جلسات سرمایهگذاری خارجی به علت شیوع ویروس کرونا مدتی برگزار نشد اما دو هفته قبل با حضور اعضا این جلسه برگزار و درخواست سرمایهگذاریهای خارجی هیأتهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. خوشبختانه با درخواستهای خوبی برای سرمایهگذاری از کشورهای مختلف آسیایی و حتی چند کشور اروپایی مواجه شدیم. وی با اشاره به اینکه درخواستهای هیأتهای سرمایهگذاری خارجی در زمینه طرحهای صنعتی، کشاورزی، معدنی و تولید مواد غذایی بود بیان داشت: در جلسه اخیر درخواست حدود یک و نیم میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی مورد بررسی قرار گرفت که برای حدود یک میلیارد دلار آن مجوز صادر شد.
واشنگتن پست: دولت ترامپ تحقیر شد
خبر دیگر اینکه، روزنامه واشنگتن پست در گزارشی درباره رخدادهای اخیر سیاست خارجی دولت امریکا نوشت: روز پنجشنبه دولت ترامپ مسرور بود. رئیس جمهور ترامپ در کاخ سفید از توافقی «تاریخی» میان اسرائیل و امارات متحده عربی استقبال کرد که احتمالاً با این اقدام مسیر همسایگان عرب برای دنبالهروی از این خطمشی هموارتر میشد. به گزارش ایسنا، واشنگتن پست ادامه داد: سپس روز جمعه دولت ترامپ تحقیر شد. شورای امنیت سازمان ملل در یک رأیگیری پیشنویس قطعنامه امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را که در ماه اکتبر تاریخش به پایان خواهد رسید، رد کرد. یک دلیل اصلی این مخالفت اقدامات پیشین دونالد ترامپ (رئیس جمهور امریکا) علیه ایران و یا حداقل خروج یکجانبهاش از توافق هستهای و اعمال دوباره تحریمهای اقتصادی علیه ایران بود. در ادامه این تحلیل آمده است: اکنون مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا که روز یکشنبه به جمهوری دومینیکن سفر کرد و تقریباً به رأی این کشور در شورای امنیت سازمان ملل محتاج بود چیز زیادی برای عرضه در مقابل ماهها تلاش در راستای جلب حمایت بینالمللی برای کارزار ضدایرانی امریکا نداشت.
بازداشت 23 اخلالگر ارزی درشیراز
شنیدیم که، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس از بازداشت ۲۳ اخلالگر ارزی با گردش مالی ۳ هزار میلیارد تومانی در شیراز خبر داد. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حیدر آسیابی گفت: طی اقدامات گسترده و شبانهروزی سربازان گمنام امام زمان(عج) در اداره کل اطلاعات استان فارس که با محوریت و نظارت مستقیم دادستانی مرکز استان فارس صورت پذیرفت، ۲۳ نفر از اخلالگران بازار ارز که به نحو حرفهای مبادرت به خرید، فروش و قاچاق ارزهای خارجی کردند شناسایی و بازداشت شدند. دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس با بیان اینکه در بازرسی از مخفیگاههای متهمین مقادیر قابل توجهی ارز خارجی نیز کشف شد افزود: حجم گردش مالی آنان در چند سال اخیر حدود سه هزار میلیارد تومان بوده است.
واکنش دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس به مواضع روحانی
دست آخر اینکه، نایف فلاح مبارک الحجرف، دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس در واکنش به سخنان رئیسجمهوری و برخی مسئولان کشورمان آنچه آن را تهدیدات حسن روحانی، رئیس جمهور ایران و برخی دیگر از مسئولان ایرانی علیه امارات میخواند در تضاد با عرف دیپلماسی عنوان کرده است. به گزارش ایسنا، وی در درخواستی زیادهخواهانه گفت: از تهران میخواهیم که به اصول و قوانین منشور سازمان ملل و قوانین بینالمللی که بر پایه احترام به حاکمیت کشورها است، احترام بگذارد. الحجرف همچنین گفت که از ایران میخواهیم که مشکلات را از طریق راهحل مسالمتآمیز حل کند و از آنچه بهکارگیری زور و تهدید میخواند، اجتناب کند. پیش از این وزارت خارجه امارات در اعتراض به سخنان حسن روحانی در رابطه با عادیسازی روابط ابوظبی با رژیم صهیونیستی، کاردار جمهوری اسلامی ایران در ابوظبی را احضار و یادداشت اعتراضی به او تحویل داد. وزارت امور خارجه امارات مدعی شده است که اظهارات رئیس جمهوری ایران «تحریکآمیز است و پیامدهای خطرناکی بر امنیت و ثبات منطقه دارد.»
فداحسین مالکی
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس
سرنوشت پیشنویس قطعنامهای که امریکاییها برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه کشورمان ارائه کرده بودند، از قبل معلوم بود که نمیتواند رأی لازم اعضای شورای امنیت را کسب کند. تنها دو کشور موافق این پیشنویس بودند و با رأی مخالف چین و روسیه و آرای ممتنع سایر اعضای شورا، امریکا برای دومین بار در چند ماه گذشته شکست سختی خورد.
اقدام دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا در ارائه این پیشنویس به این معنا بود که یک بازنگری در شرایط آرای خود در انتخابات پیشرو داشته باشد اما این حرکت نه تنها راه به جایی نبرد بلکه موضعگیری دوستان اروپایی را هم در بیاعتبار نشان دادن این پیشنویس حتی قبل از زمان طرح آن در شورای امنیت برملا کرد. امریکا برای تصویب این پیشنویس دست به هر کاری زد. حتی مفاد قطعنامه طولانی خود را به ۴ پاراگراف کاهش داد اما باز هم نتوانست رأی موافق کشوری غیر از دومینیکن را کسب کند. شکست سنگینی که امریکاییها متحمل شدند که بیشتر هم از ناحیه دوستان خود بوده، نشان از واقعیت دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نسبت به مسائل کلان دارد. تلاش ایران برای اثبات حقانیت خود در طول این سالها، سبب شد که علاوه بر اروپاییها که با رأی ممتنع خود پاسخ امریکا را دادند، خیلی از کشورهای دیگر دنیا هم به نوعی با جمهوری اسلامی همجهت شوند. این اتفاق را باید هم جهتی اجماع بینالمللی با ایران تلقی کنیم.
اما اینکه آیا این اجماع علیه امریکا میتواند کمک حال ایران در مورد موضوع برجام هم باشد، خیلی به واقعیت نزدیک نیست. چرا که برجام بدعهدی امریکاییها بوده و آنها اعلام کردهاند از ابزارهای دیگری میخواهند استفاده کنند که البته آنها هم هیچ تأثیری برای ما نخواهد داشت. به این دلیل که تاکنون از همه گزینههای خود استفاده کردهاند و نتیجهای حاصل نشد.
نکته قابل ذکر این است که با رد پیشنویس قطعنامه امریکا، نمیتوانیم از عملکردهای خوب دولت چشمپوشی کنیم. قطعاً تلاش و رایزنیهای تیم دیپلماسی کشور ما و در کلیت آن عملکرد دولت بوده که نتیجهاش این شده است. ما در معادلات بینالمللی بخصوص در حوزه عراق و سوریه، بهعنوان قدرت برتر منطقه شناخته شدهایم. همچنین فرماندهی بینظیر سردار سلیمانی در موضوعیت و حتی تثبیت دیپلماسی ما در بسیاری از مسائل تأثیرگذار بوده است. همه این موضوعات دست به دست هم دادند تا حقانیت جمهوری اسلامی ایران مشخص شود. اگر در رد پیشنویس قطعنامه امریکا نقطه مثبتی وجود دارد، پیروزی آن برای همه مسئولان کشور و بخصوص مردم ایران است؛ مردمی که سنگینی تحریمهای پیدرپی امریکا را در طول این سالها تحمل کردهاند، با اجماع بسیاری از کشورها با ایران که نشان از عملکرد بد امریکاییها دارد، به اثبات حقانیت خود رسیدهاند.