ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سعید راد: مردم با پرهیز از میهمانیهای شب یلدا مانع گسترش این ویروس خطرناک شوند
مشکلات معیشتی مردم کشورم را درک میکنم اما باید بین مدل فعالیت و کار خود با کرونا توازن برقرار کنیم تا خدای ناکرده باعث فوت هیچ فردی نباشیم.
همه ما علاقهمندیم جشن یلدا را در کنار خانواده و بزرگترها با دورهمی برگزار کنیم؛ اما شرایط کرونایی کشور الزام میکند با همه خستگی و دلتنگی این جشن را هم بدون میهمانی بگذرانیم. امیدوارم مردم در جشن یلدا رعایت کنند و با پرهیز از میهمانیهای شب یلدا مانع گسترش این ویروس خطرناک شوند. به نظر میرسد باید با کرونا تا مدت زیادی کنار بیاییم و خودمان رعایت کنیم چون مهمترین و مؤثرترین راهکار جلوگیری از این ویروس خود مراقبتی است.
بخشی از صحبتهای این بازیگر با ایرنا
همه ما علاقهمندیم جشن یلدا را در کنار خانواده و بزرگترها با دورهمی برگزار کنیم؛ اما شرایط کرونایی کشور الزام میکند با همه خستگی و دلتنگی این جشن را هم بدون میهمانی بگذرانیم. امیدوارم مردم در جشن یلدا رعایت کنند و با پرهیز از میهمانیهای شب یلدا مانع گسترش این ویروس خطرناک شوند. به نظر میرسد باید با کرونا تا مدت زیادی کنار بیاییم و خودمان رعایت کنیم چون مهمترین و مؤثرترین راهکار جلوگیری از این ویروس خود مراقبتی است.
بخشی از صحبتهای این بازیگر با ایرنا
نقش پژوهش در دوران بیتئاتری
سهیلا نجم
پژوهشگر و مدرس تئاتر
پژوهش بهطور کلی تلاشی روشمند و برنامهریزیشده برای دستیابی و کشف حقیقت درموضوعی معین مانند تئاتر است. دستهبندی اولویتهای پژوهشی تئاتر البته کاری دشوار و مستلزم بحثی گسترده است؛ اما در حال حاضر و در جامعه در حال تعلیق ما یکی از بنیادیترین و مهمترین پژوهشهایی که باید درحوزه تئاتر انجام شود در خصوص آیینهای نمایشی و مناسب زمان شدن آنهاست. اگر چه بدترین شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعهای در حال تعلیق است اما از نظر پژوهش در آیینهای نمایشی و برای شخص پژوهشگر عالی است، چون میتواند به بازماندهای از آیینها و روشهای دیرین دسترسی یابد و نشانههایی از تکوین شکلهای آینده را ثبت کند، اما پژوهشهای تئاتری بویژه پژوهشهای کاربردی نیازمند برنامهریزی منسجم و با تداوم و حمایتگرانه است.
کمبودهای پژوهشی ما بیشتر پژوهشهای کاربردی وبنیادینی است که به حمایتهای دولتی و بخشهای خصوصی هر دو نیاز دارد. جوانان مستعد ما باید از همان کودکی و در مدارس با ذهنیت پژوهشی و فرهنگ سؤال و جواب رشد کنند و با مبانی اولیه اصول و روش تحقیق آشنا باشند و ایجاد سؤال و روبهرو شدن با ابهام و یافتن پاسخ همراه با روحیه زیباییشناسی در آنها نهادینه شود و بتوانند بدون دغدغههای ذهنی و نگرانیهای مالی گرایشهای پژوهشیشان را پیش ببرند؛ پژوهشگران ما بویژه جوانان به برنامهریزیهای منسجم و مستمر نیاز دارند. بهعنوان مثال یکی از انگیزههای مهم من در دهها سال تحقیق مستمر و نگارش کتاب هنر نقالی در ایران نمایاندن زایندگی موجود در ذات این هنر و قابلیتهای موجود در اشکال متنوع نقالی و مناسب زمان شدن آنهاست. نقالی ضمن تأثیرپذیری از اشکال گذشته در پیدایش اشکال آینده نیز تأثیر خواهد گذاشت. من با این ذهنیت تحقیقاتم را در این زمینه از دوره دانشجویی در ایران آغاز کردم و با داشتن بچه و زندگی خانوادگی ادامه دادم. من اصلاً اهل هیچ یک از مناطقی که پیرامونش تحقیق کردم نیستم وهیچوقت قهوهخانهنشین هم نبودهام منتها از آن دوران میدیدم که اغلب دارند به شکلی که گاه تکراری است درباره تعزیه کارهایی میکنند اما کسی سراغ یکی از سرچشمههای اصلی تعزیه یعنی نقالی مذهبی و حماسی را نمیگیرد؛ در حالی که تأثیرات آن در تعزیه به وضوح مشهود است؛ از موضوعات گرفته تا قراردادها و نحوه اجرا و بازی شبیهها... اما کسی سراغ نقالی که مادر تمام این هنرها است، نمیرود. تعزیه مقدار زیادی از آبشخورش، نقالی است. شگردها و تکنیکهای اجرایی آن، متأثر از نقالی حماسی برای مخالفخوانها و نقالی مذهبی، برای موافق خوانهاست و منابع تعزیهنامهها هم از منابع نقالی مذهبی گرفته شده است. پس در ایران اول باید نقالی را بشناسیم. البته در جهان هم همینطور است و یکی از منشأهای داستانی نمایش در جهان، روایت بوده است. همه اینها به پژوهش نیاز دارد و مگر میتوان تئاتری داشت که پشتاش به پژوهشهای بسیار و البته درست و استاندارد گرم نباشد؟
پژوهشگر و مدرس تئاتر
پژوهش بهطور کلی تلاشی روشمند و برنامهریزیشده برای دستیابی و کشف حقیقت درموضوعی معین مانند تئاتر است. دستهبندی اولویتهای پژوهشی تئاتر البته کاری دشوار و مستلزم بحثی گسترده است؛ اما در حال حاضر و در جامعه در حال تعلیق ما یکی از بنیادیترین و مهمترین پژوهشهایی که باید درحوزه تئاتر انجام شود در خصوص آیینهای نمایشی و مناسب زمان شدن آنهاست. اگر چه بدترین شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعهای در حال تعلیق است اما از نظر پژوهش در آیینهای نمایشی و برای شخص پژوهشگر عالی است، چون میتواند به بازماندهای از آیینها و روشهای دیرین دسترسی یابد و نشانههایی از تکوین شکلهای آینده را ثبت کند، اما پژوهشهای تئاتری بویژه پژوهشهای کاربردی نیازمند برنامهریزی منسجم و با تداوم و حمایتگرانه است.
کمبودهای پژوهشی ما بیشتر پژوهشهای کاربردی وبنیادینی است که به حمایتهای دولتی و بخشهای خصوصی هر دو نیاز دارد. جوانان مستعد ما باید از همان کودکی و در مدارس با ذهنیت پژوهشی و فرهنگ سؤال و جواب رشد کنند و با مبانی اولیه اصول و روش تحقیق آشنا باشند و ایجاد سؤال و روبهرو شدن با ابهام و یافتن پاسخ همراه با روحیه زیباییشناسی در آنها نهادینه شود و بتوانند بدون دغدغههای ذهنی و نگرانیهای مالی گرایشهای پژوهشیشان را پیش ببرند؛ پژوهشگران ما بویژه جوانان به برنامهریزیهای منسجم و مستمر نیاز دارند. بهعنوان مثال یکی از انگیزههای مهم من در دهها سال تحقیق مستمر و نگارش کتاب هنر نقالی در ایران نمایاندن زایندگی موجود در ذات این هنر و قابلیتهای موجود در اشکال متنوع نقالی و مناسب زمان شدن آنهاست. نقالی ضمن تأثیرپذیری از اشکال گذشته در پیدایش اشکال آینده نیز تأثیر خواهد گذاشت. من با این ذهنیت تحقیقاتم را در این زمینه از دوره دانشجویی در ایران آغاز کردم و با داشتن بچه و زندگی خانوادگی ادامه دادم. من اصلاً اهل هیچ یک از مناطقی که پیرامونش تحقیق کردم نیستم وهیچوقت قهوهخانهنشین هم نبودهام منتها از آن دوران میدیدم که اغلب دارند به شکلی که گاه تکراری است درباره تعزیه کارهایی میکنند اما کسی سراغ یکی از سرچشمههای اصلی تعزیه یعنی نقالی مذهبی و حماسی را نمیگیرد؛ در حالی که تأثیرات آن در تعزیه به وضوح مشهود است؛ از موضوعات گرفته تا قراردادها و نحوه اجرا و بازی شبیهها... اما کسی سراغ نقالی که مادر تمام این هنرها است، نمیرود. تعزیه مقدار زیادی از آبشخورش، نقالی است. شگردها و تکنیکهای اجرایی آن، متأثر از نقالی حماسی برای مخالفخوانها و نقالی مذهبی، برای موافق خوانهاست و منابع تعزیهنامهها هم از منابع نقالی مذهبی گرفته شده است. پس در ایران اول باید نقالی را بشناسیم. البته در جهان هم همینطور است و یکی از منشأهای داستانی نمایش در جهان، روایت بوده است. همه اینها به پژوهش نیاز دارد و مگر میتوان تئاتری داشت که پشتاش به پژوهشهای بسیار و البته درست و استاندارد گرم نباشد؟
فراموشی و دیگر هیچ!
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
ما مردم فراموشکاری هستیم، نه فقط درباره رویدادهای بزرگ سیاسی، اجتماعی و تاریخی که درباره همه آنچه زندگی جمعی و آیندهمان را شکل میدهد. مردمی احساساتی که معمولاً منطق را در تصمیم گیریهایمان دخالت نمیدهیم. از آنچه با خود و سرنوشتمان کردهایم درس نمیگیریم و بعد از وقایع تلخ و رویدادهایی که ما را به عقب میراند، توجیه میکنیم و تقصیر را گردن دیگران میاندازیم. این سنت ماست، سنت جامعهای که درس نمیگیرد و فراموشی پیشه میکند تا در خوشیهای لحظهای غرق شود.
با نزدیک شدن به شب یلدا و آخرین شب از پاییز سالی که همه اش مخاطره و ترس از کرونا بوده، گروهی از مردم بدون اینکه متوجه شرایط باشند برای دورهمیهای خانوادگی آماده میشوند، گویی مراسم زیبای شب چله باستانی، در برابر کرونا ایمنی ایجاد میکند. بیتوجه به اینکه کادر درمان نزدیک به یک سال است در جبههای میجنگد که علاوه بر در خطر بودن جان دیگران، جان خودشان را هم به خطر انداخته اند. ما فراموش کردهایم بسیاری از مردم بر اثر آلوده شدن به ویروس کرونا جان باختهاند، فراموش کردهایم جمعیت قابل توجهی شغل شان را از دست دادهاند و کسب و کارها از رونق افتاده است. از یاد بردهایم که از کرونا میترسیدیم و قرار بوده با ماندن در خانه و رعایت پروتکلهای بهداشتی، زنجیره شیوع بیماری را قطع کنیم.
برای از یاد بردن آنچه کرونا بر سر ما و زندگی فردی و اجتماعیمان آورده، خیلی زود است. برای فراموش کردن تعداد پزشکان و پرستاران متخصصی که در این راه جان باختند، برای از یاد بردن هنرمندان و چهرههای علمی و ادبی که این شب یلدا را در خاک خفتهاند. پس شما را به خدا، برای جمع شدن دور هم و مبتلا کردن دیگرانی که حفظ جان خود و بقیه برایشان مهم است دنبال بهانه تازه نگردید. جمعهای خانوادگی که در ماه های اخیر یکی از مهمترین دلایل شیوع ویروس کرونا بوده به همان اندازه خطرناکند که رفت و آمد با وسایل نقلیه عمومی یا بدون ماسک بودن در محیط کار. تعطیلی ادارهها و مدارس اگرچه به مذاق بسیاری از کارمندان، معلمان و دانشآموزان گرامی خوش آمده اما توجیهی برای برگزاری میهمانی و دورهمی نیست. بهانه هر چه باشد، نباید کادر درمان و دیگران را در خطر افزایش شیوع کرونا قرار داد.
شوخی با کرونا، شبیه دیگر شوخیهایی نیست که ما ایرانیان با آیندهمان میکنیم. از جنس دیگر بیمبالاتیها و بیمسئولیتیهایی نیست که محصول خودخواهی و خودمحوری است و در اغلب ما به وضوح دیده میشود. این شوخی تلخ، قربانی میگیرد. قربانیانی که بعضی از آنها بیگناهند و با بیاحتیاطی دیگران زندگی شان نابود شده است. دورهمی شب یلدای امسال میتواند در خلوتی خودخواسته به احترام آنانی بگذرد که داغدار و عزادارند، به احترام پزشکان و پرستارانی که ماههای طولانی مبارزه کردهاند و بیش از همه ما خستهاند. این شب یلدا را میتوان پای تلویزیون نشست، در پلتفرمها فیلم دید. انبوهی فیلم و سریال وجود دارد که شب یلدای طولانی را قابل تحمل میکنند. و تماسهای تصویری که در پیام رسانهای مختلف وجود دارد ما را به عزیزانمان وصل میکند. شب یلدای امسال را دور از هم اما همراه تکنولوژی بگذرانیم و بیش از خود و خانوادهمان، به دیگران بیندیشیم. به بحرانی که هر روز عمیقتر میشود و جز برخورد خردمندانه با آن، راه کنترل ندارد.
روزنامهنگار
ما مردم فراموشکاری هستیم، نه فقط درباره رویدادهای بزرگ سیاسی، اجتماعی و تاریخی که درباره همه آنچه زندگی جمعی و آیندهمان را شکل میدهد. مردمی احساساتی که معمولاً منطق را در تصمیم گیریهایمان دخالت نمیدهیم. از آنچه با خود و سرنوشتمان کردهایم درس نمیگیریم و بعد از وقایع تلخ و رویدادهایی که ما را به عقب میراند، توجیه میکنیم و تقصیر را گردن دیگران میاندازیم. این سنت ماست، سنت جامعهای که درس نمیگیرد و فراموشی پیشه میکند تا در خوشیهای لحظهای غرق شود.
با نزدیک شدن به شب یلدا و آخرین شب از پاییز سالی که همه اش مخاطره و ترس از کرونا بوده، گروهی از مردم بدون اینکه متوجه شرایط باشند برای دورهمیهای خانوادگی آماده میشوند، گویی مراسم زیبای شب چله باستانی، در برابر کرونا ایمنی ایجاد میکند. بیتوجه به اینکه کادر درمان نزدیک به یک سال است در جبههای میجنگد که علاوه بر در خطر بودن جان دیگران، جان خودشان را هم به خطر انداخته اند. ما فراموش کردهایم بسیاری از مردم بر اثر آلوده شدن به ویروس کرونا جان باختهاند، فراموش کردهایم جمعیت قابل توجهی شغل شان را از دست دادهاند و کسب و کارها از رونق افتاده است. از یاد بردهایم که از کرونا میترسیدیم و قرار بوده با ماندن در خانه و رعایت پروتکلهای بهداشتی، زنجیره شیوع بیماری را قطع کنیم.
برای از یاد بردن آنچه کرونا بر سر ما و زندگی فردی و اجتماعیمان آورده، خیلی زود است. برای فراموش کردن تعداد پزشکان و پرستاران متخصصی که در این راه جان باختند، برای از یاد بردن هنرمندان و چهرههای علمی و ادبی که این شب یلدا را در خاک خفتهاند. پس شما را به خدا، برای جمع شدن دور هم و مبتلا کردن دیگرانی که حفظ جان خود و بقیه برایشان مهم است دنبال بهانه تازه نگردید. جمعهای خانوادگی که در ماه های اخیر یکی از مهمترین دلایل شیوع ویروس کرونا بوده به همان اندازه خطرناکند که رفت و آمد با وسایل نقلیه عمومی یا بدون ماسک بودن در محیط کار. تعطیلی ادارهها و مدارس اگرچه به مذاق بسیاری از کارمندان، معلمان و دانشآموزان گرامی خوش آمده اما توجیهی برای برگزاری میهمانی و دورهمی نیست. بهانه هر چه باشد، نباید کادر درمان و دیگران را در خطر افزایش شیوع کرونا قرار داد.
شوخی با کرونا، شبیه دیگر شوخیهایی نیست که ما ایرانیان با آیندهمان میکنیم. از جنس دیگر بیمبالاتیها و بیمسئولیتیهایی نیست که محصول خودخواهی و خودمحوری است و در اغلب ما به وضوح دیده میشود. این شوخی تلخ، قربانی میگیرد. قربانیانی که بعضی از آنها بیگناهند و با بیاحتیاطی دیگران زندگی شان نابود شده است. دورهمی شب یلدای امسال میتواند در خلوتی خودخواسته به احترام آنانی بگذرد که داغدار و عزادارند، به احترام پزشکان و پرستارانی که ماههای طولانی مبارزه کردهاند و بیش از همه ما خستهاند. این شب یلدا را میتوان پای تلویزیون نشست، در پلتفرمها فیلم دید. انبوهی فیلم و سریال وجود دارد که شب یلدای طولانی را قابل تحمل میکنند. و تماسهای تصویری که در پیام رسانهای مختلف وجود دارد ما را به عزیزانمان وصل میکند. شب یلدای امسال را دور از هم اما همراه تکنولوژی بگذرانیم و بیش از خود و خانوادهمان، به دیگران بیندیشیم. به بحرانی که هر روز عمیقتر میشود و جز برخورد خردمندانه با آن، راه کنترل ندارد.
درسگفتارهایی در جامعهشناسی دینداری
محمد فکری
پژوهشگر
جدیدترین کتاب دکتر امیر نیکپی با عنوان «جامعهشناسی دینداری؛ سرگذشت اعتقاداتی بهنام دین در دنیای امروز» در ۴۱۰ صفحه توسط انتشارات نگاه معاصر به تازگی منتشر شد. این کتاب مجموعهای از دو مقاله، ده درسگفتار، سه سخنرانی، سه مصاحبه و چهار ترجمه با محوریت موضوع جامعه شناسی دینداری است.
امیر نیکپی کارشناسی تا دکترای جامعهشناسی را در مدرسه عالی علوم اجتماعی پاریس خوانده ولی عضو هیأت علمی گروه حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی است و بیشتر فعالیت دانشگاهی و تدریسش معطوف به جامعهشناسی حقوق است و همین نبودش در دانشکده علوم اجتماعی موجب شده در میان جامعهشناسان ایران آنگونه که باید شناخته نشود.
نیکپی پیش از این کتابهای هویت انسانی و اخلاق ادگار مورن، انسانشناسی حقوقی نوریر رولان، دین در دموکراسی و حقوق بشر مارسل گشه و دفتر عاشق و معشوق ریمون لول را از فرانسه به فارسی ترجمه کرده و کتاب «بیست ساله بودن در شهر آیتاللهها» را با همکاری فرهاد خسروخاور و کتاب «دین و سیاست در ایران معاصر» را به زبان فرانسه و «تبیین جامعهشناختی ایدئولوژی و توسعه سیاسی در ایران معاصر» را مشترک با فرح ترکمان به زبان فارسی نوشته است.
نخستین بخش کتاب جامعهشناسی دینداری یعنی مقاله «ایدئولوژی، دین و انقلاب ایران» برگرفته از رساله دکترای نیکپی است.
درسگفتارهای این کتاب همگی مباحث نظری مرتبط با دینداری و سکولاریسم و لائیسیته هستند و تحلیل دین و دینداری با ارجاع به ایران در میان آنها دیده نمیشود اما در بخش سخنرانیها و مصاحبههای کتاب جامعه معاصر ایران هم موضوع تحلیلها است. چهار ترجمه پایانی کتاب هم شامل دو مقاله از دانیل هرویو-لژه و دو مقاله دیگر از پیتر برگر و الیویه چانن است. از میان این چهار مقاله دو مقاله ترجمه مشترک امیر نیکپی و سارا شریعتی در دورانی است که هر دو در فرانسه ایام دانشجویی را میگذراندند.
جامعهشناسی دینداری؛ سرگذشت اعتقاداتی بهنام دین در دنیای امروز
امیر نیکپی
انتشارات نگاه معاصر
به نام تاریخ
25 آذر
تولدها
25 آذر را روز پژوهش نامگذاری کردهاند. حال در روز پژوهش نگاهی داریم به هنرمندانی که به دنیا آمدهاند یا این دنیا را ترک کردهاند.
کیومرث پوراحمد: کارگردان ایرانی سال 1328 در چنین روزی به دنیا آمد. کیومرث پوراحمد کارش را سال 1353 بهعنوان دستیار در سریال تلویزیونی «آتش بدون دود» بهصورت حرفهای آغاز کرد. «قصه خیابان دراز» نخستین فیلمی بود که با فیلمنامهای از او در سال 1357 ساخته شد و سه سال بعد فیلم «تابستان سال آینده» را ساخت. «باران»، «تاتوره»، «بی بیچلچله»، «آلبوم تمبر»، «شکوه زندگی»، «گاویار»، «لنگرگاه» و «شکار خاموش» هم فیلمهای بعدی او بودند. اما آنچه که باعث شهرت پوراحمد شد سریال «قصههای مجید» بود که سالهای 1369 و 1370 ساخته و پخش شد. پس از آن پوراحمد فیلمهای «شرم»، «صبح روز بعد»، «سفرنامه شیراز» و «نان و شعر» را هم براساس همان «قصههای مجید» ساخت. «به خاطر هانیه» و «خواهران غریب» فیلمهای مطرح او بودند که برای خواهران غریب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را از جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره فیلم پنانگ گرفت. «شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «گل یخ»، «نوک برج»، «50 قدم آخر»، «کفشهایم کو»، «تیغ و ترمه» و سریالهای «سرنخ» و «پرانتز باز» دیگر آثار پوراحمد در این سالها بودهاند.
بهرام شاه محمدلو: آقای حکایتی امروز 70 ساله میشود. بهرام شاه محمدلو کارش را با تئاتر آغاز کرد و از سال 1347 در تله تئاترهای «داش آکل»، «زورق سرگردان» «مرگ پیشه ور»، «خانهام ابری است» و «شهر کوچک ما» بازی کرد. او یکی از تشکیلدهندگان اولین گروه مرکز حرفهای تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1350 بود و نمایشهای «خورشید خانوم آفتاب کن»، «شاپرک خانوم» و «حادثه در شهر عروسک ها»، «گالیگولا» و «آریا داکاپو» با کارگردانی او روی صحنه رفتند. «زیر گنبد کبود» که باعث شد شاه محمدلو بهعنوان آقای حکایتی شناخته شود سال 1366 برای برنامه کودک شبکه یک ساخته شد و او تهیه کننده، کارگردان و مجری این برنامه بود. سریالهای «عطر گل یاس»، «آرایشگاه زیبا»، «آپارتمان»، «محله به محله»، «داستانهای نوروز»، «معصومیت از دست رفته»، «مختارنامه» و «کتاب فروشی هدهد» و نمایشهای «افرا»، «آخرین گودو»، «هملت شازده کوچولوی دانمارک» و «دو لیتر در دو لیتر صلح» از دیگر آثار او بهعنوان بازیگر هستند.
محمد صالح علا: شاعر و نویسنده و مجری محبوب ایران سال 1331 در چنین روزی به دنیا آمد. او کارش را از سال 1347 با قصهنویسی و قصه خوانی در رادیو آغار کرد و پس از آن نویسنده متنهای برنامهها و نمایشنامه شد. از او مجموعه شعرهای «اجازه میفرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟»، «کاپوچینو، کیک پنیر»، «پارچه فروش عاشق»، «حیف! حوصلهام پیر شده» و مجموعه داستان «لایف ایز شورت» منتشر شده است. او در فیلمهای «تیغ و ابریشم»، «پنجره»، «دستمزد»، «گرگهای گرسنه»، «دادستان»، «پادزهر»، «عقرب»، «شوکران»، «مثلث آبی» و «دوستان» هم بهعنوان بازیگر حضور داشته است.
الکساندر گوستاو ایفل معمار برج ایفل، ناهید مسلمی بازیگر، شهرام خدایی کارگردان، محسن شاهابراهیمی طراح صحنه و لباس، لیو اولمان بازیگر و کارگردان نروژی، ماکس لندر کمدین فرانسوی، مزدک پنجهای شاعر، غلامرضا بروسان شاعر، بکتاش آبتین شاعر، فیروزه خلیلی یزدی داستان نویس، بهزاد خواجات شاعر، رسول رخشا شاعر، شهلا رستاخیز شاعر، بهزاد زرینپور شاعر، محمدحسن شایانی داستاننویس، مهناز یوسفی شاعر، آدام برودی بازیگر امریکایی و میشله داکری بازیگر انگلیسی هم متولد امروز هستند.
درگذشت ها
نصرالله زرینپنجه: نوازنده تار و آهنگساز مطرح ایران سال 1360 در چنین روزی درگذشت. نصرالله زرین پنجه متولد 1285 بود و از 13 سالگی نواختن تار را از برادر درویش خان یاد گرفت. او با تشویقهای روحالله خالقی با تدریس تار در هنرستان موسیقی ملی و نوشتن کتابهای مقدمانی تار و سه تار نقش مهمی در آموزش این ساز داشت. زرین پنجه سالها با رادیو همکاری میکرد و آهنگهای بسیاری ساخت که توسط خوانندگان مختلف و مطرح آن زمان اجرا شدند. از نصرالله زرین پنجه 50 آهنگ به جا مانده و تمرینهای ابوعطا، بیات ترک، چهارگاه و بیات اصفهان او در کتاب سوم تار و سه تار هنرستان توسط حسین علیزاده منتشر شدهاند.
جون فونتین: بازیگر امریکایی که با بازی در فیلمهایی مانند «ربه کا» و «جین ایر» شناخته میشود سال 2013 در چنین روزی درگذشت. جون فونتین متولد 1917 و خواهر اولیوا دی هاویلند بود که با نقش ملانی در فیلم «برباد رفته» به شهرت رسید. خودش در اوایل دهه 40 میلادی با بازی در فیلم «ربه کا» آلفرد هیچکاک مشهور و برایش نامزد اسکار شد و این جایزه را یک سال بعد با بازی در «سوءظن» اثر آلفرد هیچکاک به دست آورد. «دختر وفادار»، «جین ایر»، «ماجرای سپتامبر»، «آیوانهو» و «جزیرهای در خورشید» دیگر فیلمهای مطرح فونتین بودند.
والت دیزنی کارتونیست مشهور امریکایی، بلیک ادواردز کارگردان امریکایی و پرویز منصوری مدرس موسیقی هم در چنین روزی درگذشتند.
عکس نوشت
در پاسخ به شعرخوانی رئیسجمهوری ترکیه ویدئو مپینگ اتحاد و همبستگی ملت ایران شامگاه 23 آذرماه در برج آزادی اجرا شد. این رویداد هنری که با پیامی به زبان آذری از رهبر معظم انقلاب همراه بود از سوی شهرداری تهران و بنیاد رودکی اجرا شد و شهردار تهران هم هنگام اجرای آن حضور داشت.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#کادر_درمان
عکسی از دیدار یکی از پرستاران بخش آیسییو اورژانس بیمارستان رازی اهواز با فرزندش در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد. گفته میشود این عکس زمانی گرفته شده که فرزند راضیه طاهری دلتنگ او شده بوده و او با رعایت فاصله فرزندش را دیده است. با انتشار این عکس کاربران زیادی از کادر درمان و مدافعان سلامت تشکر میکنند و به بهانه آن یادآوری میکنند که با رعایت پروتکلها به کادر درمان کمک کنیم: «فقط من مادر میدونم تو این لحظه قلب چطوری مچاله میشه»، «شب یلدا خواستین مهمونی برید و مهمونی بدید یه بار به این عکس نگاه کنید»، «لحظه دیدار پرستار بخش بیماران کرونایی بیمارستان رازی شهر اهواز با فرزندش پس از مدتها دوری. عکس قرن!»، «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «این شاید غریبانهترین تصویر از ایام کروناست. وقتی که پرستار بیمارستان رازی اهواز سعی میکند با نگاهی پرمهر، دلتنگی کودکش را تسکین دهد. چه پدران و مادرانی که به علت کار در بخشهای کرونا، روزها و ماهها فرزندانشان را بغل نکرده اند. کرونا خواهد رفت و آنچه میماند همین فداکاریهاست»، «چرا بعضیها این صحنهها رو میبینند ولی دلشون نمیسوزه.»، «ما حاضریم شما امسال آهنگ تو شب یلدای منی رو بذاری ولی توی خونه بشینی و مهمونی نگیری. روز پرستار نزدیکه، از چهره خسته پرستارها خجالت بکشیم»، «قهرمان اصلی شما هستید»، «راضیه طاهری پرستار بیمارستان رازی اهواز و دخترش اینطوری همدیگه رو میبینن و الان یه سری از مردم دنبال خرید دورهمی شب یلدا هستن»، «نهایت ایثار و بزرگی! هم دلمان میسوزد، هم افتخار میکنیم به اینها.»، «مهر مادر فرزندی، در برابر مرزهای کرونای لعنتی»، «در این روزها عده زیادی در حال فداکاری هستند، ما هم سهم کوچک خودمون رو بپردازیم»، «فداکاری شما یادمان خواهد ماند».
هوای خاکستری و آلوده
افزایش آلودگی هوا در شهرهای صنعتی باعث شد مثل هرسال بحث درباره این موضوع در شبکههای اجتماعی مطرح شود. امسال به همزمانی کرونا و آلودگی هوا اشاره میکردند و مثل هر سال سؤال میکردند که چرا فکری برای حل این مشکل نمیشود؟ نه فقط کاربران ساکن تهران که اهالی شهرهایی مانند اصفهان هم از آلودگی هوا و مشکلاتشان مینوشتند: «وقتشه شورای شهر، یه خیابان تو بالای شهر رو به اسم «شهدای آلودگی هوا» نامگذاری کنه»، «تهران زیبا، شهری شده پر از جعبههای سیمانی و آسمانی پر از دود. شهری خاکستری که نفس کشیدن هم در آن تاوان دارد.»، «توی این وضع آلودگی هوا خود کرونا هم ماسک زده، بعد یه عده بازم ماسک نمیزنن»، «اعلام کردن چهارشنبه آلودگی هوای اصفهان به حد بحران میرسه، آقا الان هوا رسماً مه شده از آلودگی. دیگه بدتر چی؟»، «حالا این همه بگیر و ببند شد به اسم کرونا، ترددی از ۹ تا ۴ صبح نیست، آیا آلودگی هوا نباید کمتر میشد؟»، «با این سطح از آلودگی هوا چطور به زندگی عادیتون ادامه میدین؟ من کم خونی دارم، ۲ سال پیش چون دانشگاههارو با وجود آلودگی تعطیل نکرده بودن سر جلسه امتحان مریض شده بودم یه درس رو افتادم کلاً»، «گمونم این مدل آلودگی هوا بیسابقه است توی تهران.»، «بیایم مثبت نگاه کنیم؛ شاید اگه این ماسکی که بهخاطر کرونا روی صورت میزنیم نبود الان از آلودگی هوا مرده بودیم..»، «ترکیب ویروسی که ریه رو به فنا میده با آلودگی هوا، ترکیب برنده به حساب میاد.»، «مدارس که تعطیل هستن، ادارات هم 50 درصد هستن از ساعت 9 به بعد هم منع عبور و مرور داریم. این یه چیز رو به من میگه علت آلودگی هوا حتی در سالهای قبل هم خودروهای مردم و خود مردم نبودن. مسئولان تو تهران چکار میکنید دقیقاً؟»، «در ایران ما برای مقابله با آلودگی هوا بیشتر بر مدیریت باد تکیه داریم.»، «ما از آلودگی هوا همراه کرونا به خاطر زحماتشان در شهر اصفهان کمال تشکر و سپاس را داریم.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
سعید راد: مردم با پرهیز از میهمانیهای شب یلدا مانع گسترش این ویروس خطرناک شوند
-
نقش پژوهش در دوران بیتئاتری
-
فراموشی و دیگر هیچ!
-
درسگفتارهایی در جامعهشناسی دینداری
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
-
شهروند مجـــازی
اخبارایران آنلاین