وصال روحانی
خبرنگار
مارول، کمپانی بزرگی که بسیاری از داستان‌های کمیک‌استریپی را متداول یا حمایت کرد و سپس با ساختن فیلم‌هایی سینمایی و به غایت پرفروش از روی این قصه‌ها به یک غول تجاری بزرگتر و سودسازتر تبدیل شد، برای ادامه سال 2021 و سال‌های 2022 و 2023 نیز طرح‌هایی تازه و فیلم‌هایی دیگر را در دست ساخت دارد. درست است که جولان بدخیم کرونا به کارهای این کمپانی بزرگ انتشاراتی و سینمایی هم لطماتی عظیم وارد کرده و پخش شماری از فیلم‌های آنان را دچار تأخیرهای مکرر ساخته اما مارول از پای درنیامده و همچنان مشغول تدوین رؤیاهای تازه و ارائه آنها در مدرن‌ترین قالب‌های تصویری و در گستره‌هایی از فن و اعجاز است. بر این اساس لازم است نگاهی به برنامه پخش فیلم‌های تازه این شرکت طلایی که اکثر کارهایش با شراکت کمپانی سونی پیکچرز تهیه شده، بیندازیم و آنها را تا حدودی معرفی کنیم. هرچه باشد، از 27 فیلم بلند اکران شده مارول با مضامین کمیک بوکی که ابرقهرمانان خیالی این کمپانی بر آنها حکم می‌رانند و هربار با درهم کوبیدن اشرار بزرگ، جهان هستی را حفظ و تیره‌بختان را خوشبخت می‌کنند، دست‌کم 20 فیلم از مرز 800 میلیون دلار فروش گذشته و 11 تای آنها یک میلیارد دلار را رد کرده و هفت فیلم از 1.6 میلیارد هم عبور کرده‌اند و یکی از آنها («اونجرز4») با گیشه‌ای 2.82 میلیاردی به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ تبدیل شده است.

«دکتر استرنج در جهان چندوجهی جنون»

پخش این فیلم برای اواخر ماه مارس 2022 (اوایل فروردین 1401) درنظر گرفته شده و گفته می‌شود حیطه داستان‌گویی را در گستره مارول چنان وسعت خواهد بخشید که پیشتر هرگز مشابه آن دیده نشده بود. قرار بود اسکات دیکرسون این فیلم را بسازد اما او به سبب اختلاف سلیقه‌اش با سران مارول راجع به چند و چون فیلم و راه‌های پردازش آن از پروژه کنار کشید و سم رایمی مشهورتر و معتبرتر جای او را گرفته که با ساخت تریلوژی اول اسپایدرمن در پنح شش سال نخست دهه 2000 استادی‌اش را در تهیه فیلم‌های کمیک‌بوکی از هر جهت به اثبات رسانده است. اضافه بر دکتر استرنج که بنه‌دیکت کامبرباچ بریتانیایی در دو فیلم مستقل قبلی ساخته شده پیرامون وی ایفاگر رل او بوده، الیزابت اولسن هم در این ورسیون تازه در قالب اسکارلت ویچ ظاهر می‌شود و ماجراهای فیلم به گونه‌ای به رویدادهای نسخه جدید اسپایدرمن هم مرتبط می‌شود که هنوز اکران عمومی نشده است. این نکته نیز بر سر زبان‌ها است که جریکو درام و به روایت دیگر وودو در این نسخه جدید دکتر استرنج به جمع کاراکترهای این سری فیلم‌ها می‌پیوندد و این هم می‌تواند از وجوه جالب و تازه این اثر سینمایی باشد.

«عقاب و سرباز زمستانی»

این فیلم نیز به سبب مشکلات کرونایی از زمان اولیه اکرانش که فروردین 1400 بود، به ماه شهریور این سال انتقال یافته اما منفک از تغییراتی از این دست به اتفاقاتی می‌پردازد که پس از پایان‌بندی قسمت چهارم اونجرز روی می‌دهد و روی دو کاراکتر عقاب و سرباز زمستانی متمرکز است. عقاب که سم ویلسون هم نامیده می‌شود و ایفای نقش او با آنتونی مک‌کی است و سرباز زمستانی که اسم واقعی‌اش باکی بارتز است و سباستین استن رل او را بازی می‌کند، دست در دست یکدیگر می‌گذارند و نسبت به وقایعی واکنش نشان می‌دهند که جهان هستی را چندپاره می‌کند و کره خاکی را به سوی ناآرامی‌های شدید سوق داده و هر موجودی را به سوی خطر انقراض می‌راند. از آنجا که در مسیر داستان این فیلم سرنوشت برخی دیگر از قهرمانان یا آدم بدهای کمیک‌بوکی هم تشریح می‌شود، «عقاب و سرباز زمستانی» اهمیتی فزون‌تر می‌یابد و یکی از این چهره‌ها «زمو» است که او را پیشتر با بازی دانیل برول یکی از ارکان فیلم «کاپیتان آمه‌ریکا: جنگ داخلی» دیده بودیم. در همین راستا امیلی وان کمپ هم نقش خود را به‌عنوان شارون کارتر تکرار می‌کند و وایت راسل در نخستین مرتبه ورودش به دنیای مارول تبدیل به جان واکر می‌شود که هواداران داستان‌های مارول وی را نیک می‌شناسند و از پاهای ثابت مبارزه با تبهکاران بوده است.

«اسپایدرمن: به درون فرهنگ عنکبوت 2»

این از معدود پروژه‌هایی است که مارول و سونی روی آن اختلاف‌ نظر دارند و به همین سبب اطلاعات رو شده درباره آن اندک و تکلیف برخی مسائل حقوقی و مالی این فیلم نامشخص است. با این حال توفیق ورسیون قبلی اسپایدرمن و قسمت اول «به درون فرهنگ عنکبوت» بقدری زیاد بود که بهترین نیروها و همان چهره‌های آشنا از نو به کار گرفته شده‌اند تا حاصل کار همانی باشد که استودیوهای سازنده این آثار سینمایی می‌خواهند. انتخاب‌های قطعی و مسائل حتمی، استفاده از دیوید کالاهام برای نگارش سناریوی فیلم و بهره‌گیری از یواخیم دوس سانتوز برای کارگردانی فیلم است و اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود و استودیوهای مارول و سونی به هماهنگی لازم برسند و عفریت کرونا بلاهای تازه‌ای را نازل نکند، این فیلم در 20 مهرماه 1401 اکران عمومی خواهد شد.

«پلنگ سیاه 2»

پس از توفیق عظیم «پلنگ سیاه یک» و اختصاص یافتن دو جایزه اسکار فنی و جنبی به آن در سال 2018 کاملاً بدیهی بود که مارول و والت‌دیسنی دو کمپانی تولید‌کننده آن فیلم قسمت دوم‌اش را هم بسازند ولی این هم طبیعی است که این‌بار خبری از چادویک بوسمن نباشد که نقش پلنگ سیاه را در فیلم نخست ایفا کرد و سال پیش در 43 سالگی درگذشت. هنوز مشخص نشده که جانشین بوسمن و بواقع ایفا‌کننده جدید رل پلنگ سیاه در دومین قسمت این فیلم کیست اما رایان کوگلر کارگردان موفق قسمت اول کارش را در فیلم دوم نیز ادامه خواهد داد و یک‌بار دیگر سررشته امور در دست‌های پرتوان وی خواهد بود. فیلم در 27 مرداد 1401 در سطح جهان به نمایش درخواهد آمد و بر‌اساس شرایط مثبت یا منفی کرونا در آن ایام می‌توان میزان استقبال از آن را کم و بیش حدس زد اما بعید است با مشکلات عظیم کنونی فروش عظیم و 1.5 میلیارد دلاری فیلم اول برای قسمت دوم نیز تکرار شود.

«موربیوس»

موربیوس که یکی از اسپین‌اف‌ها و بهتر بگوییم فیلم‌های تبعی برخاسته از آثار اسپایدرمن است، از جمله کارهایی است که مارول و سونی پیکچرز روی آن حسابی ویژه باز کرده‌اند و داستان خاص این فیلم شاید نشانگر دلایل این توجه ویژه و جایگاه بالا باشد. فیلم، کاراکتر دکتر موربیوس را در شرایطی روبه‌روی ما قرار می‌دهد که مبتلا به یک بیماری نادر خونی شده ولی به همین سبب مصمم است پادزهر و راه درمانی را بیابد که هم خود او وهم دیگران را از چنین وضعیت و فرجامی رهایی بخشد. با این حال تباهی‌های مستتر در ذات و درون موربیوس سبب می‌شود راه‌حل نجات‌آمیز او برای این بیماری و مبتلایان به آن تبدیل به یک شاهراه مرگ و نیستی شود و هرکسی که به این واکسن و راه مبارزه روی می‌آورد، محو گردد. دانی‌یل اسپینوزا که سابقه کارگردانی فیلم ترسناک «خانه امن» را دارد، این فیلم را بر‌اساس سناریویی از مت‌سازاما، برک شارپ‌لس و آرت مارکوم ساخته و ایفای نقش اصلی یعنی موربیوس که مردی همچون خون‌آشام‌ها است، بر‌عهده جارد لتو گذاشته شده که از غیر‌متعارف‌ترین هنرپیشه‌های 15 سال اخیر دنیا است و در دنیای
کمیک بوک‌ها هم حشر و نشر زیادی داشته و از باتجربه‌های این قلمرو شده است. سایر بازیگران قابل ذکر این فیلم، تیرس گیبسون، ال‌مادریگال، ادریا اریونا و مت‌اسمیت هستند.

«چه می‌شد اگر...»

این اولین سری داستان‌های کمیک بوکی است که کمپانی مارول آن را سال‌ها پیش،رو کرد و اگر دیرتر از سایر قصه‌هایش به سراغ ساخت فیلمی سینمایی با بازیگران زنده از روی این داستان رفته، به این سبب است که تصور می‌کرده قصه‌های دیگرش ظرفیت و امکان توفیق سریع‌تری را در قیاس با این داستان دارند و این البته تصور بی‌پایه‌ای نبوده است. هرچه هست، در این داستان‌های ترکیبی تعداد قابل‌ توجهی از قهرمانان کمیک‌بوکی حضور دارند و همین‌طور صداپیشه‌های معروفی که به جای این کاراکترها صحبت و جذابیت کار را بیشتر می‌کنند. در این فیلم آخرین مرتبه حضور چادویک بوسمن فقید را در قالب تی‌چالا می‌بینیم و همین‌طور بازگشت هیلی‌ات ول را به‌عنوان مأموری به‌نام پگی کارتر. از روی این داستان‌ها و اتفاقات یک نسخه کارتونی جدید هم تهیه شده که از شبکه دیسنی پلاس در حال پخش است و در هر دو مورد این سؤال مطرح می‌شود که اگر در دنیای مارول اتفاقات دیگری رخ می‌داد، کار به کجا می‌کشید و کاراکترها به کدام‌ سو می‌رفتند و بر سر این قهرمانان کمیک‌بوکی چه می‌آمد. تاریخ اکران این فیلم در امریکای شمالی و اروپا اواخر شهریور ماه 1400 است.

«ثور: عشق و رعد»

جدیدترین فیلم از سری کارهای «ثور» که کریس همزوورس با ایفای رل او به شهرتی عالمگیر رسیده، با کارگردانی تایکا وای‌تیتی آماده نمایش شده ولی قرار است نه در آینده نزدیک بلکه در اواخر مردادماه 1401 اکران گردد و وای‌تیتی همانی است که روش کار پرهیجان و ریتم و ضرب قصه‌گویی‌اش به قسمت قبلی فرانچیز «ثور» (با نام جنبی «راگ ناروک») روال و شتاب دلچسبی را بخشید و باعث توفیق چشمگیر آن فیلم در گیشه‌ها شد. وای‌تیتی نوشتن سناریو را هم عهده‌دار بوده و به تصمیم وی نه تنها ناتالی پورتمن اسکاری به جمع بازیگران این فیلم اضافه شده، کریستین بیل بهترین ایفاگر رل مشهور بت‌من در قرن بیست و یکم هم در «عشق و رعد» حضور خواهد داشت و نقش «گور» را عهده‌دار شده که وی را «سلطان قصاب‌ها» نیز می‌نامند. از ماجراهای این فیلم و تم رویدادها چیز خاص و زیادی رو نشده ولی مشخص است  طبق روال معمول سری فیلم‌های «ثور» او باید با اهریمن‌هایی بستیزد که تشخیص‌شان از چهره‌های خوب و سایر سپید صورتانی که سیرتی سیاه دارند، بسیار سخت است
 و برخی از آنها دنیایی از قدرت‌اند.

«خانم مارول»

در این سری فیلم‌ها با یک دختر نوجوان پاکستانی‌تبار ساکن شهر جرسی امریکا به‌نام کامالاخان آشنا می‌شویم که به‌شدت رؤیاپرور و دوستدار داستان‌های کمیک‌بوکی است و علاقه ویژه‌ای به کاپیتان مارول دارد و به همین سبب در زندگی طبیعی‌اش و در کنار آمدن با سایر اعضای خانواده‌اش و دوستان و همکلاسی‌های خود دچار مشکل است، زیرا آنها آدم‌های طبیعی و واقعی‌اند و نمی‌توانند نماد و مصداق رؤیاهای افراطی و خواسته‌های بزرگ او باشند. تا اینکه کامالا روزی صاحب همان توان خارق‌العاده‌ای می‌شود که ابرقهرمانان محبوب وی همواره و طبق داستان‌های کمیک‌بوکی از آن برخوردار بوده‌اند و از این لحظه به بعد احساس راحتی و امنیت و خوشی بیشتری می‌کند. توان کامالا به‌حدی می‌رسد که همچون کاپیتان مارول که پیوسته الگوی او بوده، می‌تواند قوی‌ترین‌ها را نیز درهم بکوبد و به این ترتیب وی را از آن‌پس نه کاپیتان مارول بلکه طبعاً خانم مارول و به عبارت دیگر «خانم فوق‌العاده» می‌نامند و هر فرد دردسرسازی باید مراقب او باشد، زیرا اگر کج برود، با مشت آهنین این دختر 16 ساله مواجه و تأدیب خواهد شد. نقش خانم مارول را ایمان ولانی بازی می‌کند و آرامیس نایت، ساگار شیخ، ریش‌شا، زنوبیا شروف، موهان کاپور، مت لینتز، لیت ناکی، آذر عثمان و تراوینا اسپرینگر دیگر بازیگران قابل‌ذکر این فیلم هستند. اولین فیلم از این مجموعه در دسامبر 2021 (آذر 1400) در سطح جهان به نمایش عمومی درمی‌آید و کارگردانی قسمت‌های مختلف توسط عادل‌العربی، میرا منون و شارمین عبید چینوی که ریشه و تبار پاکستانی - هندی یا عربی دارند، صورت گرفته است.

«چشم عقابی»

در این فیلم که اوایل پاییز امسال به نمایش درمی‌آید،
جره‌می رنر به‌عنوان کاراکتر کلینت بارتون به صحنه بر‌می‌گردد تا کیت بیشاپ (با بازی هیلی استاین فلد) را به گونه‌ای آموزش بدهد که بتواند در غیاب او جای «چشم عقابی» را پرکند و در واقع به جای او انجام وظیفه کند. «هاوک ای» بر‌اساس داستان‌هایی ساخته شده که مت فرکشن و دیوید آجا آن را نوشته‌اند و یکی از چهره‌های بارز آن پیتزا داگ است که در میان حیوانات و چهارپایان به تصویر کشیده شده در دنیای کمیک‌های مارول یکی از محبوب‌ترین‌ها است. اضافه بر آنها ورا فارمیگا در رل النور بیشاپ، فرافی در نقش کازیمرز کازی میرژاک، تونی دالتون در قالب جک دوکسنه و فلورانس پیو هم به‌عنوان یله‌نا بیلووا حضوری بارز در این فیلم دارند و همین‌طور الاکووا کاکس به‌عنوان مایا اکو لوپز، با توجه به طول مدت تهیه این فیلم و تعویق افتادن در پخش آن که به خاطر مشکلات کرونایی بوده و انتظار طولانی هواداران این کاراکتر کمیک‌استریپی برای دیدن نخستین نسخه سینمایی آن، با فیلمی روبه‌رو هستیم که به‌رغم کمبودهای برخاسته از این بیماری مهلک تماشاگران زیادی را به سالن‌های محل پخش خود خواهد کشید و البته بینندگان فراوان‌تری روی
نسخه‌های ویدیویی خود خواهد داشت.

«لوکی»

این هم یک فیلم مشتق شده از «اونجرز4» و بیرون آمده از دل وقایع پایانی آن اثر پرطرفدار سینمایی است و در آن تام هیدلستون رل خود را به‌عنوان کاراکتر لوکی تکرار می‌کند. این‌بار لوکی از زیر سایه برادرش خارج می‌شود ولی به جای رسیدن به آرامش و امنیت بیشتر به ورطه‌ای پامی‌گذارد که انواع خشونت‌ها و ناملایمات در آن وجود دارد و هرچیز عجیب ممکنی ظهور می‌کند. یکی از آنها بازگشت کاراکتر هیمدال است و دیگری به میدان آمدن دوباره کاراکترهایی که آنان را «آسگار دیان» می‌نامند و دیگر رویداد از این قبیل ظهور اوون ویلسون در قالب شخصیتی است که بی‌شباهت به یک کاراکتر پرطرفدار دنیای کمیک‌های مارول نیست. لوکی در مسیر داستان این فیلم مجبور به سرقت و حضور در عملیاتی می‌شود که نظم زمان و مکان و فضا را به هم می‌ریزد و حتی به‌دنبال پست ریاست جمهوری امریکا هم می‌رود زیرا می‌داند هرچقدر هم در این زمینه بی‌تجربه باشد، قطعاً ضعیف‌تر از دونالد ترامپ عمل نخواهد کرد. پخش جهانی این فیلم برای اوایل پاییز امسال درنظر گرفته شده است.

«واندا ویژن»

این فیلم که پخش آن از ماه فوریه 2021 به ماه سپتامبر این سال (شهریور 1400) منتقل و موکول شده، سرنوشت کاراکتر واندا را توضیح می‌دهد که در اواخر ماجراهای فیلم «اونجرز4» (یا «اونجرز: بازی پایانی») تبدیل به یک جادوگر سرخ‌رنگ شد. در همین راستا توضیح داده می‌شود که واندا بعد از مرگ ویژن به شمایلی از افسوس و غم تغییر وضعیت داد و سپس به حیطه‌ها و صحنه‌های مبارزاتی‌ای وارد شد که فقط در دنیای مارول و البته در قلمرو کمیک بوک‌های دی‌سی می‌توان نظایر آن را یافت. در این فیلم الیزابت اولسن رل واندا ماکسیموف را ایفا کرده و پل بتانی هم «ویژن» است با این تفاوت نسبت به اونجرز که ویژن به‌رغم مرگ در آن فیلم، در عرصه این فیلم تازه دوباره به حیات و زندگی می‌رسد و هر دوی آنها کشف می‌کنند زندگی لزوماً و فقط همانی نیست که پیش‌رویشان جلب‌نظر می‌کند و پشت‌ سر هر چیز ساده‌ای موجودی پیچیده آرمیده است. اضافه بر دو بازیگر اصلی که نام‌شان آمد، کاترین هان در نقش اگنس، تیونا پاریس در قالب مونیکا رامبو، کت دنینگز در رل دارسی و رندال پارک هم در نقش جیمی وو ظاهر می‌شوند تا فیلم تبدیل به یک دنیای ویژه و غیر‌قابل تخمین مارولی شود، بخصوص که این کاراکترها پیشتر در حیطه کارهایی کمیک‌استریپی چون «تور» و «دستیاران شیلد»
 هم رؤیت شده و هنرنمایی کرده بودند.