ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور نما
لو تم(تونس)
در راستای کمپین مبارزه با فساد رئیس جمهوری تونس، برای نخستین بار دفتر مرکزی حزب النهضه مورد بازرسی قرار گرفت. همزمان «سمیر بطایب»، وزیر کشاورزی سابق نیز به ظن دخالت در فساد بازداشت شد و 95 نفر دیگر نیز تحت تعقیب پلیس هستند. منابع نزدیک به النهضه اعلام کردهاند سایت این حزب نیز از دسترس خارج شده است.
لیبراسیون(فرانسه)
در شرایطی که موج جدید کرونا در فرانسه مقامات این کشور را نگران کرده، افزایش استعفای کادر درمان و کمبود شدید نیروی متخصص در بیمارستانها نیز به معضل جدید این کشور بدل شده است. «الیور وران»، وزیر بهداشت با پیچیده خواندن اوضاع کشور اعلام کرد در حال حاضر 20 درصد تختهای بیمارستان بهدلیل کمبود نیرو خالی مانده است.
راینیش پست(آلمان)
«فرانک والتر اشتاینمایر»، رئیس جمهوری آلمان با اعطای حکمی به «آنگلا مرکل»، پایان 16 سال صدراعظمی قدرتمندترین زن جهان را رسماً اعلام کرد. اما همزمان با پایان کار «مرکل»، «باربل باس»، 53 ساله از حزب سوسیال دموکرات با کسب 576 رأی موافق، با آرای قاطع بوندستاگ، دومین پست عالیرتبه آلمان را از آن خود کرد و بر مسند ریاست پارلمان نشست.
آتش «عصای موسی» در خرمن تل آویو
یک گروه هکری اطلاعات صدها نظامی ارتش رژیم صهیونیستی را افشا کرد
بنفشه غلامی/ در جدیدترین حمله سایبری در سرزمینهای اشغالی فلسطین، گروه هکرهای موسوم به «عصای موسی» اقدام به انتشار مشخصات و اطلاعات شخصی صدها نظامی رژیم صهیونیستی کرد. این گروه ساعتی پیش از انتشار این اسناد، تصاویری از زندگی شخصی «بنی گانتس»، رئیس ارتش رژیم صهیونیستی را منتشر کرده بود تا اثبات کند، سران این رژیم زیر ذرهبین آنها هستند.
در آخرین ساعات سهشنبه شب، بخش آنلاین روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارنوت» که با نام «وای نت نیوز» فعالیت میکند، از حمله هکری به ارتش رژیم صهیونیستی خبر داد. بر اساس اطلاعاتی که «وای نت نیوز» منتشر کرده، اسنادی که گروه هکری «عصای موسی» در فضای تلگرام منتشر کرده، شامل جزئیات حساس کسانی میشود که در ارتش رژیم صهیونیستی فعالیت دارند. اطلاعاتی نظیر سوابق اجتماعی و روانی و شخصیتی این افراد و همچنین آدرس محل زندگی، آدرس ایمیل و حتی شماره تلفن شخصی آنان. اسناد فاش شده همچنین حاوی برخی اطلاعات بسیار جزئی درباره این نظامیان است. از جمله اینکه این افراد دقیقاً چه نقشی در ارتش رژیم صهیونیستی دارند و چه فعالیتهایی را دنبال میکردند و حتی اینکه چرا در برخی موارد نتوانستهاند در پستی که به آنها سپرده شده بوده، حاضر شوند. بخش دیگری از این اسناد نیز شامل نام و ریز اطلاعات نوجوانانی است که مایل به پیوستن به ارتش رژیم صهیونیستی هستند و برای حضور در آن ثبت نام کردهاند. در کنار اسامی این نوجوانان نیز اطلاعات درباره وضعیت روانی آنان و حتی وضعیت اقتصادی خانوادههای آنان مشاهده میشود.
این گروه هکری در یکی از پستهای خود نوشت: «ما از همه تصمیماتی که میگیرید، با خبر هستیم و در جایی که فکرش را نمیکنید، به شما ضربه خواهیم زد. ما اسناد محرمانه و سری، نقشههای نظامی وزارت دفاع و اطلاعات استقرار نیروهایتان را در دست داریم و پرده از جنایات شما در جهان برخواهیم داشت.» مطابق اطلاعاتی که این گزارش منتشر کرده است، گروه هکری «عصای موسی»، از رباتهای تلگرامی استفاده کرده و هشدارهایی مبنی بر اینکه «پایان شما نزدیک است»، منتشر کرده است.
واکنشها و وحشت در ارتش اسرائیل
دیروز در پی انتشار خبرهای مربوط به هک ارتش رژیم صهیونیستی اداره امنیت سایبری رژیم صهیونیستی با تأیید این حمله اعلام کرد که به تمامی ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی این رژیم هشدار داده تا نسبت به شناسایی ضعفهای احتمالی دستگاهها و سیستمهای اینترنتی خود اقدام کنند و با نصب جدیدترین بهروز رسانیهای مایکروسافت باگها و نواقص موجود در سیستمهای امنیت سایبری خود را برطرف کنند. با این حال تا عصر دیروز ارتش رژیم صهیونیستی و یا وزارت دفاع این رژیم نسبت به این درز اطلاعاتی واکنشی نشان ندادند. افشای این اطلاعات باعث رعب و وحشت بین نظامیان این رژیم شده است. به گزارش «وای نت نیوز»، یکی از نظامیان جوانی که مشخصاتش در این درز اطلاعاتی منتشر شده است، در گفتوگو با این سایت خبری گفته است: «تمامی مشخصات من اینجا منتشر شده. من واقعاً نمیدانم این جزئیات زندگیام چطور اینجا است. این اصلاً خوب نیست که نتوانستهاند از اطلاعات من محافظت کنند. واقعاً از این وضعیت متعجبم.»
یکی دیگر از آنان نیز گفته است: «این خیلی ترسناک است که ریز اطلاعات شما در دسترس همه باشد. اینکه همه بتوانند تمام اطلاعات تو را ببینند و احتمال اینکه از این اطلاعات سوءاستفاده شود، بسیار ترسناک است. این شرایط واقعاً باعث استرس میشود. امیدوارم یکی پیدا شود که بتواند مانع انتشار بیشتر چنین اطلاعاتی شود.»
سابقه حملات سایبری در رژیم صهیونیستی
این اولین بار نیست که رژیم صهیونیستی با چنین حملات سایبری در جهان مواجه میشود. تاکنون گروههای هکری بینالمللی بسیاری تلاش کردهاند به اطلاعات و اسناد این رژیم دسترسی پیدا کنند. در بین این گروهها میتوان به گروههای «سایه تاریک» (Black shadow) و همین طور «N3tw0rm» و «Pay2Key» اشاره کرد که شرکتهای بزرگ فعال در سرزمینهای اشغالی فلسطین نظیر شرکت بیمه «شیربیت»، «IAI»، «اینتل» و... را هدف قرار داده بودند. این حملات در شش ماه اخیر افزایشی قابل توجه داشته است. نزدیک به 4 ماه پیش در 19 جولای (28 تیرماه) به سایت بزرگترین بیمارستانهای سرزمینهای اشغالی فلسطین حمله سایبری شد و کمتر از یک ماه پس از آن در 10 اوت (19 مرداد) سازمانهای خصوصی و دولتی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفتند. در این حمله سایبری که گفته شد توسط هکرهای چینی انجام شده است، نهادهای نظامی رژیم صهیونیستی نیز هدف قرار گرفتند. 22 سپتامبر (31 شهریور) نیز یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات ارتباطی رژیم صهیونیستی با عنوان «وویسنتر» هدف حمله سایبری قرار گرفت. گروهی که این هک را انجام داد، «دئوس» نام دارد. این گروه مدعی شده بود که 15 ترابایت از دادههای «وویسنتر» را به دست آورده و قصد فروش آنها را دارد. این در حالی است که تلآویو که همواره تلاش میکند خود را نفوذناپذیر نشان دهد، بهطور معمول ایران را مسئول این حملات معرفی میکند اما تحقیقات بعدی نشان داده این ادعاها درست نبودهاند. از جمله دسامبر سال 2020 زمانی که به شرکت بیمه «شیربیت» حمله و اطلاعات و مشخصات بیمهشوندگان آن شامل افراد سرشناس و متنفذ رژیم صهیونیستی مثل قاضی ارشد دادگاه تلآویو منتشر شد، رسانههای این رژیم اخباری در خصوص حمله سایبری ایران به این شرکت منتشر کردند اما خیلی زود مشخص شد، این هک به دلیل بیتوجهی مسئولان این شرکت صورت گرفته و گروه هکری عامل حمله خواهان دریافت مبالغ کلان از این شرکت بوده است.
در آخرین ساعات سهشنبه شب، بخش آنلاین روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارنوت» که با نام «وای نت نیوز» فعالیت میکند، از حمله هکری به ارتش رژیم صهیونیستی خبر داد. بر اساس اطلاعاتی که «وای نت نیوز» منتشر کرده، اسنادی که گروه هکری «عصای موسی» در فضای تلگرام منتشر کرده، شامل جزئیات حساس کسانی میشود که در ارتش رژیم صهیونیستی فعالیت دارند. اطلاعاتی نظیر سوابق اجتماعی و روانی و شخصیتی این افراد و همچنین آدرس محل زندگی، آدرس ایمیل و حتی شماره تلفن شخصی آنان. اسناد فاش شده همچنین حاوی برخی اطلاعات بسیار جزئی درباره این نظامیان است. از جمله اینکه این افراد دقیقاً چه نقشی در ارتش رژیم صهیونیستی دارند و چه فعالیتهایی را دنبال میکردند و حتی اینکه چرا در برخی موارد نتوانستهاند در پستی که به آنها سپرده شده بوده، حاضر شوند. بخش دیگری از این اسناد نیز شامل نام و ریز اطلاعات نوجوانانی است که مایل به پیوستن به ارتش رژیم صهیونیستی هستند و برای حضور در آن ثبت نام کردهاند. در کنار اسامی این نوجوانان نیز اطلاعات درباره وضعیت روانی آنان و حتی وضعیت اقتصادی خانوادههای آنان مشاهده میشود.
این گروه هکری در یکی از پستهای خود نوشت: «ما از همه تصمیماتی که میگیرید، با خبر هستیم و در جایی که فکرش را نمیکنید، به شما ضربه خواهیم زد. ما اسناد محرمانه و سری، نقشههای نظامی وزارت دفاع و اطلاعات استقرار نیروهایتان را در دست داریم و پرده از جنایات شما در جهان برخواهیم داشت.» مطابق اطلاعاتی که این گزارش منتشر کرده است، گروه هکری «عصای موسی»، از رباتهای تلگرامی استفاده کرده و هشدارهایی مبنی بر اینکه «پایان شما نزدیک است»، منتشر کرده است.
واکنشها و وحشت در ارتش اسرائیل
دیروز در پی انتشار خبرهای مربوط به هک ارتش رژیم صهیونیستی اداره امنیت سایبری رژیم صهیونیستی با تأیید این حمله اعلام کرد که به تمامی ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی این رژیم هشدار داده تا نسبت به شناسایی ضعفهای احتمالی دستگاهها و سیستمهای اینترنتی خود اقدام کنند و با نصب جدیدترین بهروز رسانیهای مایکروسافت باگها و نواقص موجود در سیستمهای امنیت سایبری خود را برطرف کنند. با این حال تا عصر دیروز ارتش رژیم صهیونیستی و یا وزارت دفاع این رژیم نسبت به این درز اطلاعاتی واکنشی نشان ندادند. افشای این اطلاعات باعث رعب و وحشت بین نظامیان این رژیم شده است. به گزارش «وای نت نیوز»، یکی از نظامیان جوانی که مشخصاتش در این درز اطلاعاتی منتشر شده است، در گفتوگو با این سایت خبری گفته است: «تمامی مشخصات من اینجا منتشر شده. من واقعاً نمیدانم این جزئیات زندگیام چطور اینجا است. این اصلاً خوب نیست که نتوانستهاند از اطلاعات من محافظت کنند. واقعاً از این وضعیت متعجبم.»
یکی دیگر از آنان نیز گفته است: «این خیلی ترسناک است که ریز اطلاعات شما در دسترس همه باشد. اینکه همه بتوانند تمام اطلاعات تو را ببینند و احتمال اینکه از این اطلاعات سوءاستفاده شود، بسیار ترسناک است. این شرایط واقعاً باعث استرس میشود. امیدوارم یکی پیدا شود که بتواند مانع انتشار بیشتر چنین اطلاعاتی شود.»
سابقه حملات سایبری در رژیم صهیونیستی
این اولین بار نیست که رژیم صهیونیستی با چنین حملات سایبری در جهان مواجه میشود. تاکنون گروههای هکری بینالمللی بسیاری تلاش کردهاند به اطلاعات و اسناد این رژیم دسترسی پیدا کنند. در بین این گروهها میتوان به گروههای «سایه تاریک» (Black shadow) و همین طور «N3tw0rm» و «Pay2Key» اشاره کرد که شرکتهای بزرگ فعال در سرزمینهای اشغالی فلسطین نظیر شرکت بیمه «شیربیت»، «IAI»، «اینتل» و... را هدف قرار داده بودند. این حملات در شش ماه اخیر افزایشی قابل توجه داشته است. نزدیک به 4 ماه پیش در 19 جولای (28 تیرماه) به سایت بزرگترین بیمارستانهای سرزمینهای اشغالی فلسطین حمله سایبری شد و کمتر از یک ماه پس از آن در 10 اوت (19 مرداد) سازمانهای خصوصی و دولتی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفتند. در این حمله سایبری که گفته شد توسط هکرهای چینی انجام شده است، نهادهای نظامی رژیم صهیونیستی نیز هدف قرار گرفتند. 22 سپتامبر (31 شهریور) نیز یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات ارتباطی رژیم صهیونیستی با عنوان «وویسنتر» هدف حمله سایبری قرار گرفت. گروهی که این هک را انجام داد، «دئوس» نام دارد. این گروه مدعی شده بود که 15 ترابایت از دادههای «وویسنتر» را به دست آورده و قصد فروش آنها را دارد. این در حالی است که تلآویو که همواره تلاش میکند خود را نفوذناپذیر نشان دهد، بهطور معمول ایران را مسئول این حملات معرفی میکند اما تحقیقات بعدی نشان داده این ادعاها درست نبودهاند. از جمله دسامبر سال 2020 زمانی که به شرکت بیمه «شیربیت» حمله و اطلاعات و مشخصات بیمهشوندگان آن شامل افراد سرشناس و متنفذ رژیم صهیونیستی مثل قاضی ارشد دادگاه تلآویو منتشر شد، رسانههای این رژیم اخباری در خصوص حمله سایبری ایران به این شرکت منتشر کردند اما خیلی زود مشخص شد، این هک به دلیل بیتوجهی مسئولان این شرکت صورت گرفته و گروه هکری عامل حمله خواهان دریافت مبالغ کلان از این شرکت بوده است.
درخواست کنگره امریکا برای اصلاح روابط با ترکیه و هند
زهره صفاری/ کاخ سفید دیروز با دریافت دو نامه متفاوت از قانونگذاران امریکایی با سیاست دوگانهای برای فروش تسلیحات روبهرو شد؛ سیاستی که عرضه تسلیحات به ترکیه را ممنوع و تقبیح میکرد و اصرار بر فروش سلاح به هند برای گسترش روابط دوجانبه داشت.
به گزارش «رویترز»، یازده نماینده دموکرات و جمهوریخواه در نامهای به «جو بایدن» رئیس جمهوری و «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا با ابراز نگرانی از گزارشهای اخیر درباره فروش احتمالی 40 جنگنده جدید اف-16 لاکهید مارتین و 80 کیت مدرنسازی این جنگندهها، خواستار توقف آن شدند. در این نامه نمایندگان با تأکید بر اینکه ترکیه بیش از یک همپیمان، مانند رقیبی مقابل امریکا رفتار میکند، آمده است: «در پی بیانیه ماه سپتامبر «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه درباره افزایش میزان خرید سیستمهای موشکهای S-400 روسی، ما نمیتوانیم با ارسال تجهیزات هوایی امریکا به همپیمانی که بیشتر شبیه یک متخاصم عمل میکند، امنیت ملیمان را به مخاطره بیندازیم. بدون شک کنگره نیز برای مسدود کردن این مجوز فروش متحد است. بنابراین امریکا نمیتواند در برهه فعلی تجهیزات نظامی بیشتری به دولت ترکیه ارائه کند.» کاخ سفید هنوز واکنشی به این نامه نداشته و سخنگوی وزارت خارجه نیز اعلام کرد این وزارتخانه پاسخی برای درخواست کنگره ندارد.
این درخواست در حالی از سوی کنگره مطرح شده است که آنکارا پیشتر سفارش بیش از 100 جنگنده F-35 لاکهید مارتین نیز به واشنگتن داده بود اما امریکا با توجه به توافقات تسلیحاتی ترکیه با روسیه برای خرید S-400، این کشور را از لیست خریداران خود خارج کرد.
دعوت به همکاری با هند
گرچه هنوز مقامات دولت «بایدن» تصمیمی درباره فروش تسلیحات به ترکیه نگرفتهاند، دو سناتور امریکایی خواستار رفع تحریمهای تسلیحاتی صورت گرفته برای هند به دلیل خرید سیستم دفاع موشکی S-400 روسی شدند.
به نوشته «الجزیره»، هند با امضای توافق 5.5 میلیارد دلاری با روسیه در سال 2018 برای تأمین سیستمهای موشکی زمین به هوا برای حفاظت از مرزها در برابر تخاصم پاکستان و چین، مورد غضب امریکا قرار گرفت و به دلیل نقض قانون سال 2017 ایالات متحده برای ممنوعیت خرید سلاح از روسیه، تحریم شد.
«جان کورنین» جمهوریخواه و «مارک وارنر» دموکرات در این نامه به «جو بایدن» اعلام کردند: «باور ما این است که امنیت ملیمان در گرو برداشتن تحریمها است. چرا که نگرانی ما این است که سیستمهای روسی، تحریمهای امریکا را علیه هند بیاثر کنند.»
هند هزینه پایینی برای خرید سیستمهای S-400 داده است و طبق توافق قرار است تا اواخر امسال منبع تغذیههای این موشکها را نیز دریافت کند. دو سناتور امریکایی که میز هند را در سنا دراختیار دارند معتقدند: «نگرانیها بیش از هر چیز از روسیه است و اینکه اگر تحریمها برقرار بماند روابط امریکا و هند به کلی نابود خواهد شد.» هند در حالی قراردادهای تسلیحاتی با روسیه را دنبال میکند که میزان خرید تسلیحاتی این کشور در 5 سال اخیر نسبت به زمان مشابه آن در گذشته 53 درصد افت داشته است اما در همین زمان فروش تسلیحات امریکا به هند تا 3.4 میلیارد دلار افزایش را در سال 2020 نشان میدهد: «تحریم هند در برهه فعلی میتواند بر روابط دوجانبه امریکا و هند در هر زمینهای از واکسن گرفته تا همکاریهای دفاعی، انرژی یا تبادل فناوری اثرگذار باشد.»
به گزارش «رویترز»، یازده نماینده دموکرات و جمهوریخواه در نامهای به «جو بایدن» رئیس جمهوری و «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا با ابراز نگرانی از گزارشهای اخیر درباره فروش احتمالی 40 جنگنده جدید اف-16 لاکهید مارتین و 80 کیت مدرنسازی این جنگندهها، خواستار توقف آن شدند. در این نامه نمایندگان با تأکید بر اینکه ترکیه بیش از یک همپیمان، مانند رقیبی مقابل امریکا رفتار میکند، آمده است: «در پی بیانیه ماه سپتامبر «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه درباره افزایش میزان خرید سیستمهای موشکهای S-400 روسی، ما نمیتوانیم با ارسال تجهیزات هوایی امریکا به همپیمانی که بیشتر شبیه یک متخاصم عمل میکند، امنیت ملیمان را به مخاطره بیندازیم. بدون شک کنگره نیز برای مسدود کردن این مجوز فروش متحد است. بنابراین امریکا نمیتواند در برهه فعلی تجهیزات نظامی بیشتری به دولت ترکیه ارائه کند.» کاخ سفید هنوز واکنشی به این نامه نداشته و سخنگوی وزارت خارجه نیز اعلام کرد این وزارتخانه پاسخی برای درخواست کنگره ندارد.
این درخواست در حالی از سوی کنگره مطرح شده است که آنکارا پیشتر سفارش بیش از 100 جنگنده F-35 لاکهید مارتین نیز به واشنگتن داده بود اما امریکا با توجه به توافقات تسلیحاتی ترکیه با روسیه برای خرید S-400، این کشور را از لیست خریداران خود خارج کرد.
دعوت به همکاری با هند
گرچه هنوز مقامات دولت «بایدن» تصمیمی درباره فروش تسلیحات به ترکیه نگرفتهاند، دو سناتور امریکایی خواستار رفع تحریمهای تسلیحاتی صورت گرفته برای هند به دلیل خرید سیستم دفاع موشکی S-400 روسی شدند.
به نوشته «الجزیره»، هند با امضای توافق 5.5 میلیارد دلاری با روسیه در سال 2018 برای تأمین سیستمهای موشکی زمین به هوا برای حفاظت از مرزها در برابر تخاصم پاکستان و چین، مورد غضب امریکا قرار گرفت و به دلیل نقض قانون سال 2017 ایالات متحده برای ممنوعیت خرید سلاح از روسیه، تحریم شد.
«جان کورنین» جمهوریخواه و «مارک وارنر» دموکرات در این نامه به «جو بایدن» اعلام کردند: «باور ما این است که امنیت ملیمان در گرو برداشتن تحریمها است. چرا که نگرانی ما این است که سیستمهای روسی، تحریمهای امریکا را علیه هند بیاثر کنند.»
هند هزینه پایینی برای خرید سیستمهای S-400 داده است و طبق توافق قرار است تا اواخر امسال منبع تغذیههای این موشکها را نیز دریافت کند. دو سناتور امریکایی که میز هند را در سنا دراختیار دارند معتقدند: «نگرانیها بیش از هر چیز از روسیه است و اینکه اگر تحریمها برقرار بماند روابط امریکا و هند به کلی نابود خواهد شد.» هند در حالی قراردادهای تسلیحاتی با روسیه را دنبال میکند که میزان خرید تسلیحاتی این کشور در 5 سال اخیر نسبت به زمان مشابه آن در گذشته 53 درصد افت داشته است اما در همین زمان فروش تسلیحات امریکا به هند تا 3.4 میلیارد دلار افزایش را در سال 2020 نشان میدهد: «تحریم هند در برهه فعلی میتواند بر روابط دوجانبه امریکا و هند در هر زمینهای از واکسن گرفته تا همکاریهای دفاعی، انرژی یا تبادل فناوری اثرگذار باشد.»
اعلام جرم مخالفان «بولسونارو» علیه رئیس جمهوری
یک کمیته تحقیقات در مجلس سنای برزیل با ارائه گزارشی درباره سوءمدیریت «ژائر بولسونارو» در مقابله با شیوع کرونا، خواستار صدور کیفرخواستی با 9 مورد جرم برای رئیس جمهوری برزیل شد.
به گزارش ایسنا به نقل از«رویترز»، این گزارش 1300 صفحهای که در مدت 6 ماه زیرنظر مخالفان دولت بولسونارو تهیه شده است،
77 نفر و دو شرکت را نیز در این کیفرخواست مقصر میدانند. در پیش نویس این گزارش اعضای کمیته تحقیق خواستار تحت تعقیب قرار دادن بولسونارو برای نسل کشی و قتل شدند اما با توصیه سناتورها این اتهامها از کیفرخواست حذف شد. دفتر مطبوعاتی بولسونارو هنوز به این درخواست واکنشی نداشته است.
به گزارش ایسنا به نقل از«رویترز»، این گزارش 1300 صفحهای که در مدت 6 ماه زیرنظر مخالفان دولت بولسونارو تهیه شده است،
77 نفر و دو شرکت را نیز در این کیفرخواست مقصر میدانند. در پیش نویس این گزارش اعضای کمیته تحقیق خواستار تحت تعقیب قرار دادن بولسونارو برای نسل کشی و قتل شدند اما با توصیه سناتورها این اتهامها از کیفرخواست حذف شد. دفتر مطبوعاتی بولسونارو هنوز به این درخواست واکنشی نداشته است.
نگرانی پنتاگون از تهدید داعش و القاعده
معاون وزیر دفاع امریکا در امور سیاستگذاری در جریان جلسه استشهاد کمیته خدمات مسلح سنای امریکا مدعی شد داعش و القاعده میتوانند در آیندهای نه چندان دور، عملیات و حملات را به خارج از افغانستان بکشانند.
به گزارش ایسنا به نقل از«سی بی اس»، «کالین کال» گفت: «برآوردهای فعلی نشان میدهد داعش ظرف 6 تا 12 ماه آینده و القاعده تا یک یا دو سال دیگر میتوانند حملات برون مرزی را اجرایی کنند.» به گفته وی پنتاگون هر روز در حال جمعآوری اطلاعات، نظارت و شناسایی در افغانستان است و اطلاعات را با متحدانش به اشتراک میگذارد تا با ارزیابیهایی بهروز، به مقابله با چالشهای بعدی بروند.
به گزارش ایسنا به نقل از«سی بی اس»، «کالین کال» گفت: «برآوردهای فعلی نشان میدهد داعش ظرف 6 تا 12 ماه آینده و القاعده تا یک یا دو سال دیگر میتوانند حملات برون مرزی را اجرایی کنند.» به گفته وی پنتاگون هر روز در حال جمعآوری اطلاعات، نظارت و شناسایی در افغانستان است و اطلاعات را با متحدانش به اشتراک میگذارد تا با ارزیابیهایی بهروز، به مقابله با چالشهای بعدی بروند.
تعلیق فعالیت سودان در اتحادیه آفریقا
در پی نشست بی نتیجه شورای امنیت با محور کودتای سودان، «اتحادیه آفریقا» مشارکت این کشور در همه فعالیتهای این اتحادیه را به حالت تعلیق درآورد. به گزارش ایرنا به نقل از شبکه تلویزیونی «روسیا الیوم»، شورای امور سیاسی و صلح و امنیت اتحادیه آفریقا در بیانیه خود تأکید کرد: این تصمیم تا زمانی که فعالیت نهاد انتقالی سودان از جانب غیرنظامیان از سرگرفته نشود، اجرایی خواهد بود. این شورا در عین حال از اجازه نظامیان سودانی به «عبدالله حمدوک» نخست وزیر این کشور برای بازگشت به خانهاش، استقبال کرد و خواهان آزادی فوری سایر وزیران و مسئولان غیرنظامی بازداشتی شد. نخست وزیر سودان از روز دوشنبه با کودتای نظامیان در حبس خانگی قرار داشت.
بهرههای خروج نیروهای امریکایی از خاورمیانه
دولتهایی که روی پای خود میایستند
توماس ال فریدمن ، ستوننویس و ایدهپرداز سیاسی
مترجم: وصال روحانی
برخلاف آنچه برخی رسانه های امریکایی سعی در القای آن دارند، شاید خروج شتابزده نیروهای امریکایی از خاورمیانه، فرایندی سراسر منفی نباشد زیرا به این منطقه استراتژیک این فرصت را میبخشد که همه مشکلات خود را به شکلی بهتر از گذشته برای خودش بازسازی و ترمیم کند. البته شکل خروج سربازان امریکایی از کابل خفتبار بود ولی حالا 3 ماه است که دولتهای افغانستان و عراق و نظایر آنها فهمیده اند که اداره همه چیز در دست خودشان است و اگر قرار است به شرایط بهتری ارتقا یابند، این امر تنها تلاش و همکاری خود آنان با دیگران را میطلبد. اضافه بر این، عوارض طبیعی شامل خشکسالیها و کم شدن محصولات کشاورزی و کاهش چشمگیر فرآوردههای تولیدی که بی ارتباط با رواج کرونا نبوده نیز اینک پیش روی کشورهای منطقه خودنمایی میکند و نحوه برخورد این کشورها با این عوامل مشخص خواهد کرد که تا چه میزان برای عبور از این سدهای بلند آمادهاند.
بایدن در ترسیم نحوه خروج ارتش امریکا از افغانستان، اشتباهاتی نابخشودنی داشت اما او با انجام این کار دهها میلیون دلاری را که هر روز صرف ابقا و تغذیه غذایی و تقویت تسلیحاتی این حضور میشد، به حسابهای مالی کشورش بازگرداند.
رئیس جمهوری امریکا متوجه شد که اگرچه عربستان و امارات از خروج امریکاییها از منطقه متضرر و رژیمهای این کشورها در معرض تهاجمهای آشکارتر و مؤثرتری از سوی برخی کشورهای منطقه قرار میگیرند اما قیمت کلانی که امریکا باید بابت آن میپرداخت، هیچ دلیل و توجیهی نداشت و بهره بخصوصی را به کاخ سفید نمیرساند.
حضور قدرتمندانه ایران در منطقه و کارهای استراتژیک روسیه که از حمایت از سوریه غافل نمانده، به این معناست که دولتهای ریاض و دوبی و همچنین کویت هر چقدر هم که تقویت و از سوی امریکا تغذیه شوند، نمیتوانند جای پای نظامیان این کشور و محل استقرار کشتیهای جنگی امریکا را محکمتر و ایمنتر از آنی سازند که هیچ حملهای به سوی آنان امکانپذیر نباشد.
دولتهای عربستان و امارات حتی در سیاستهای چند سال اخیر خود تغییر آشکار داده و به تازگی به سوی دولتهایی گرویدهاند که چندین سال علیه آنها فعالیت میکردند و برقراری مذاکرات بین ریاض و قطر و کنار کشیدن امارات از مناقشههای داخلی چند سال اخیر لیبی، نشانههای روشن این تغییرهای استراتژیک است.
محکومکنندگان بایدن دائماً میگویند تقویت مجدد جایگاه بشار اسد در سوریه، محصول مستقیم سیاستهای ناکارآمد وی و اسلاف او یعنی دونالد ترامپ و باراک اوباما در قبال ناآرامیهای وسیع در این کشور غرب آسیایی است اما از یک سو امریکا از ادامه خرج کردن روی یک پروژه محکوم به شکست رهایی یافت و از جانب دیگر سوریه و اسد به جایگاهی رسیدهاند که مخالفان شدید سالهای اخیرشان از نو باب گفتوگو و روند معامله را با آنها گشودهاند.
مارتین ایندایک، نماینده ویژه و قدیمی امریکا در تحولات خاورمیانه میگوید: «حالا کشورهای منطقه میدانند که به سبب فقدان نیروهای مسلح غربی مجبورند فکری برای خودشان بکنند و اگر شخصاً وارد عرصه نشوند، لغزشهای بعدی برایشان بسیار زیانبارتر خواهد بود و به این ترتیب هم دولتهای منطقه خواه ناخواه قویتر و مستقلتر میشوند و هم امریکا در مسیر و پروسهای باقی نخواهد ماند که فقط برایش خسرانساز بود. این یک شروع مجدد برای کشورهای خاورمیانه است و مطمئناً بهرههای آن بیشتر از ضررهایش خواهد بود.»
منبع: New York Times
مترجم: وصال روحانی
برخلاف آنچه برخی رسانه های امریکایی سعی در القای آن دارند، شاید خروج شتابزده نیروهای امریکایی از خاورمیانه، فرایندی سراسر منفی نباشد زیرا به این منطقه استراتژیک این فرصت را میبخشد که همه مشکلات خود را به شکلی بهتر از گذشته برای خودش بازسازی و ترمیم کند. البته شکل خروج سربازان امریکایی از کابل خفتبار بود ولی حالا 3 ماه است که دولتهای افغانستان و عراق و نظایر آنها فهمیده اند که اداره همه چیز در دست خودشان است و اگر قرار است به شرایط بهتری ارتقا یابند، این امر تنها تلاش و همکاری خود آنان با دیگران را میطلبد. اضافه بر این، عوارض طبیعی شامل خشکسالیها و کم شدن محصولات کشاورزی و کاهش چشمگیر فرآوردههای تولیدی که بی ارتباط با رواج کرونا نبوده نیز اینک پیش روی کشورهای منطقه خودنمایی میکند و نحوه برخورد این کشورها با این عوامل مشخص خواهد کرد که تا چه میزان برای عبور از این سدهای بلند آمادهاند.
بایدن در ترسیم نحوه خروج ارتش امریکا از افغانستان، اشتباهاتی نابخشودنی داشت اما او با انجام این کار دهها میلیون دلاری را که هر روز صرف ابقا و تغذیه غذایی و تقویت تسلیحاتی این حضور میشد، به حسابهای مالی کشورش بازگرداند.
رئیس جمهوری امریکا متوجه شد که اگرچه عربستان و امارات از خروج امریکاییها از منطقه متضرر و رژیمهای این کشورها در معرض تهاجمهای آشکارتر و مؤثرتری از سوی برخی کشورهای منطقه قرار میگیرند اما قیمت کلانی که امریکا باید بابت آن میپرداخت، هیچ دلیل و توجیهی نداشت و بهره بخصوصی را به کاخ سفید نمیرساند.
حضور قدرتمندانه ایران در منطقه و کارهای استراتژیک روسیه که از حمایت از سوریه غافل نمانده، به این معناست که دولتهای ریاض و دوبی و همچنین کویت هر چقدر هم که تقویت و از سوی امریکا تغذیه شوند، نمیتوانند جای پای نظامیان این کشور و محل استقرار کشتیهای جنگی امریکا را محکمتر و ایمنتر از آنی سازند که هیچ حملهای به سوی آنان امکانپذیر نباشد.
دولتهای عربستان و امارات حتی در سیاستهای چند سال اخیر خود تغییر آشکار داده و به تازگی به سوی دولتهایی گرویدهاند که چندین سال علیه آنها فعالیت میکردند و برقراری مذاکرات بین ریاض و قطر و کنار کشیدن امارات از مناقشههای داخلی چند سال اخیر لیبی، نشانههای روشن این تغییرهای استراتژیک است.
محکومکنندگان بایدن دائماً میگویند تقویت مجدد جایگاه بشار اسد در سوریه، محصول مستقیم سیاستهای ناکارآمد وی و اسلاف او یعنی دونالد ترامپ و باراک اوباما در قبال ناآرامیهای وسیع در این کشور غرب آسیایی است اما از یک سو امریکا از ادامه خرج کردن روی یک پروژه محکوم به شکست رهایی یافت و از جانب دیگر سوریه و اسد به جایگاهی رسیدهاند که مخالفان شدید سالهای اخیرشان از نو باب گفتوگو و روند معامله را با آنها گشودهاند.
مارتین ایندایک، نماینده ویژه و قدیمی امریکا در تحولات خاورمیانه میگوید: «حالا کشورهای منطقه میدانند که به سبب فقدان نیروهای مسلح غربی مجبورند فکری برای خودشان بکنند و اگر شخصاً وارد عرصه نشوند، لغزشهای بعدی برایشان بسیار زیانبارتر خواهد بود و به این ترتیب هم دولتهای منطقه خواه ناخواه قویتر و مستقلتر میشوند و هم امریکا در مسیر و پروسهای باقی نخواهد ماند که فقط برایش خسرانساز بود. این یک شروع مجدد برای کشورهای خاورمیانه است و مطمئناً بهرههای آن بیشتر از ضررهایش خواهد بود.»
منبع: New York Times
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
فصل سیزدهم:
غافلگیری اسلو
دنیس راس در ۱۱ ژوئیه ۱۹۹۳ در دفترم در دمشق با من دیدار و اعلام کرد نامهای از بیل کلینتون رئیسجمهوری امریکا خطاب به رئیسجمهوری اسد به همراه دارد. تلفنی موضوع را به رئیسجمهوری در لاذقیه اطلاع دادم و فردای آن روز برای دیدار با اسد به لاذقیه رفتیم. راس پیام کلینتون را تقدیم رئیسجمهوری کرد و در گفتوگوی کوتاه و خصوصی دو دقیقهای که در پایان ملاقات با اسد داشت این راز را به او گفت که رابین در صورت پاسخگویی سوریه به نیازهای امنیتی ضروری مورد نظر اسرائیل، با عقبنشینی کامل از جولان موافق است. رئیسجمهوری پس از رفتن راس، محتوای حرف او را به من گفت و اینکه درخواست کرده این راز میان آن دو نفر بماند. این پیام شفاهی، نخستین پردهبرداری از موضعی بود که بعدها «امانت - یا پیمان - رابین» نام گرفت. رازگویی، سبب ساز جلب اعتماد رئیسجمهوری نسبت به رأس شد، اعتمادی که بسادگی دست یافتنی نبود، بویژه از سوی افرادی که اسد از آنها شناخت محدودی داشت. از روش راس در سخن گفتن دو نفره با رئیسجمهوری خشنود نشدم، اما بعدتر دانستم که دانستن اعتراف پنهانی رابین نسبت به عقب نشینی کامل از جولان در آن زمان برای بیش از دو نفر مجاز نبود! از سوی دیگر محتوای این پیام با فرض حسن نیت رابین، منبع خشنودی برای من و رئیسجمهوری بود. ضمن اینکه صرفنظر از نیت رابین هم، این اعتراف اسرائیل - بواسطه امریکاییها - برای نخستین بار از هنگام جنگ ژوئن ۱۹۶۷ بود که اتفاق میافتاد.
تهاجم ۱۹۹۳ به لبنان
زمانی از ابلاغ پیام کلینتون از سوی راس و موفقیت نسبی او در مأموریت سریاش نگذشته بود که تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان در پاسخ به عملیات مقاومت ملی و اسلامی لبنان اوج گرفت. عملیاتهایی که بر کمربند امنیتی جنوب لبنان متمرکز بود. اوجگیری تهاجم و ویرانی، با تشویق آشکار نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل چندین روز ادامه یافت. همان زمان به صراحت اعلام کردم این تهاجم میتواند «همه روند صلح را نابود کند و ما آماده ادامه مذاکرات زیر تهدید آتش توپخانه اسرائیل نیستیم». این پیام روشنی بود که بازگشت به مذاکرات به روش پیشین، ناممکن شده است. تهاجم اسرائیل، مناطق گستردهای از لبنان را در جنوب، بقاع و مناطق پیرامونی بیروت دربرگرفت و خسارتهای سنگینی به این کشور وارد کرد. همچنین موجب آوارگی حداقل ۳۰۰ هزار لبنانی شد. اینها همه البته در میانه نبردهایی سخت روی داد که خسارتهایی دور از انتظار به سربازان اسرائیلی تحمیل کرد. شاید شمار کشته شدگان اسرائیلی در نگاه نخست زیاد نبود، اما در اندازه اسرائیل زیاد به حساب میآمد. ضمن اینکه هزینه سنگین اشغال را برای اسرائیلیها نمایان میساخت و اینکه جایگزین بازی تأخیری در روند صلح، تداوم مقاومت علیه آنها است.
وارن کریستوفر همیشه و در پی هر عملیات مقاومت در جنوب لبنان، با من تماس میگرفت و با اعلام اینکه کلینتون پافشارانه میخواهد این عملیاتها متوقف شود، از ما درخواست میکرد با ورود به موضوع نگذاریم روند مذاکرات صلح با مشکل روبهرو شود. من نیز همواره پاسخ از پیش آماده شدهای را به او میدادم که از زیادی گفتن آن در گوشهای او، پاسخی تکراری به حساب میآمد: اسرائیل تا هنگامی که جنوب لبنان را در اشغال دارد طرف مهاجم این درگیریها است، اما ما همه تلاش خود را برای آرامسازی وضعیت به کار میگیریم، در مقابل انتظار داریم از رئیسجمهوری کلینتون بخواهید با اسرائیلیها برای توقف تهاجماتشان گفتوگو کند. این بار اما کریستوفر با اشاره دوباره به تأثیر منفی تنش ایجاد شده بر روند صلح، خواهان یک توافق «جنتلمن» مآبانه برای آرام کردن وضعیت بود. تماسهای کریستوفر با من و اسرائیلیها منجر به توافقی شفاهی شد که چکیدهاش این بود: سوریه منتهای تلاش خود را نزد مقاومت و ایران به کار گیرد تا افزایش درگیریها در جنوب لبنان متوقف شود و در مقابل ایالات متحده نیز منتهای کوشش خود را نزد اسرائیل بکار گرفته تا روستاهای جنوب لبنان بمباران نشود. این تفاهم بویژه از آن رو اهمیت داشت که موجب توقف بمبارانهای اسرائیل و بازگشت مهاجران به روستاهایشان میشد.
دیدارهای مقدماتی
این تحولات باعث شد کریستوفر دیدارهای بیشتری از دمشق و تل آویو و گاه قاهره داشته باشد. کریستوفر در ۴ اوت ۱۹۹۳ به دمشق آمد و با رئیسجمهوری اسد و من ملاقات کرد. او این بار ضمن تأکید دوباره بر پیام منتقل شده توسط راس به رئیسجمهوری اسد در لاذقیه، مبنی بر نیت جدی رابین در از سرگیری مذاکرات و پیشبرد روند صلح، این پرسش رابین از خود را نیز منتقل کرد که اگر رئیسجمهوری اسد چیزی را که میخواهد بگیرد، آیا میتواند بهصورت واقعی به سوی الزامات روند صلح روی آورد؟ رئیسجمهوری اسد برای اطلاع از گفتوگوهای میان کریستوفر و مبارک درباره این موضوع، مرا در ۱۴ اوت ۱۹۹۳ با پیامی خطاب به رئیسجمهوری مصر درباره نتایج نشست میان خود و وزیر خارجه امریکا و ایدههایی که کریستوفر و ما در زمینه از سرگیری مذاکرات صلح مطرح کردهایم، عازم قاهره کرد. اسرائیلیها اطلاعاتی را درباره جریان دیدارهای جدید کریستوفر، به رسانهها درز داده بودند که برخی درست و برخی دیگر پیشگوییهایی به نام تحلیل و برداشت بود. روزنامهنگاران از من درباره میزان بررسی عناصر صلح از سوی کریستوفر در ملاقات با اسد و ملاقات قبلیاش با مبارک و میزان تطابق گفتههای او در این ملاقاتها پرسیدند که پاسخ دادم: «هنوز نمیتوانیم از التزام اسرائیل به عقبنشینی کامل سخن بگوییم، اما با این حال جدی بودن سوریه نسبت به پیگیری روند صلح را به کریستوفر اعلام کردهایم».
سند اصول مذاکرات
ما هیأت مذاکرهکننده خود را در واشنگتن برای دور جدیدی از مذاکرات آماده کردیم که بر اساس ارزیابیهای موجود، این بار تا حدودی جدی بود. مهمترین نتیجه آمد و رفتهای جدید کریستوفر میان رابین و اسد، پذیرفتن عقبنشینی کامل از جولان از سوی رابین بود، اگر چه او پیش از آن میخواست میزان پذیرش نیازهای امنیتی اسرائیل را از سوی سوریه بداند. به این ترتیب توپ به نوعی در زمین ما افتاده بود. از اینرو از موفق العلاف خواستم در پرتو نتایج دورههای پیشین و نشانههای جدی بودن دور جدید و احتمالی مذاکرات، راهنمای کاری برای هیأت سوریه براساس برداشت ما از سناریوهای ممکن تنظیم و تکمیل کند.
علاف نیز یادداشت بلندی در چندین صفحه با عنوان «فرمولهای پیشنهادی مذاکراتی درباره اجرای عقبنشینی کامل در برابر صلح کامل» آماده کرد. در این برنامه، سناریوها یا مسألههایی که پیشبینی میشد در مذاکرات مطرح شود، با همه جزئیات آن بررسی شده بود تا پاسخ از پیش آماده شدهای برای هر طرح احتمالی طرف مقابل داشته باشیم. همه این سناریوها بر پاسخهای ما به پافشاری اسرائیل متمرکز بود که پس از انتقال موضع رابین درباره عقبنشینی کامل از جولان توسط کریستوفر، مایل بود زودتر از چیستی «روابط عادی» آگاه شود که ما ترجیح میدادیم آن را به جای «روابط دیپلماتیک» برای توصیف روابط سوریه و اسرائیل پس از توافق صلح بکار ببریم.
مترجم: حسین جابری انصاری
فصل سیزدهم:
غافلگیری اسلو
دنیس راس در ۱۱ ژوئیه ۱۹۹۳ در دفترم در دمشق با من دیدار و اعلام کرد نامهای از بیل کلینتون رئیسجمهوری امریکا خطاب به رئیسجمهوری اسد به همراه دارد. تلفنی موضوع را به رئیسجمهوری در لاذقیه اطلاع دادم و فردای آن روز برای دیدار با اسد به لاذقیه رفتیم. راس پیام کلینتون را تقدیم رئیسجمهوری کرد و در گفتوگوی کوتاه و خصوصی دو دقیقهای که در پایان ملاقات با اسد داشت این راز را به او گفت که رابین در صورت پاسخگویی سوریه به نیازهای امنیتی ضروری مورد نظر اسرائیل، با عقبنشینی کامل از جولان موافق است. رئیسجمهوری پس از رفتن راس، محتوای حرف او را به من گفت و اینکه درخواست کرده این راز میان آن دو نفر بماند. این پیام شفاهی، نخستین پردهبرداری از موضعی بود که بعدها «امانت - یا پیمان - رابین» نام گرفت. رازگویی، سبب ساز جلب اعتماد رئیسجمهوری نسبت به رأس شد، اعتمادی که بسادگی دست یافتنی نبود، بویژه از سوی افرادی که اسد از آنها شناخت محدودی داشت. از روش راس در سخن گفتن دو نفره با رئیسجمهوری خشنود نشدم، اما بعدتر دانستم که دانستن اعتراف پنهانی رابین نسبت به عقب نشینی کامل از جولان در آن زمان برای بیش از دو نفر مجاز نبود! از سوی دیگر محتوای این پیام با فرض حسن نیت رابین، منبع خشنودی برای من و رئیسجمهوری بود. ضمن اینکه صرفنظر از نیت رابین هم، این اعتراف اسرائیل - بواسطه امریکاییها - برای نخستین بار از هنگام جنگ ژوئن ۱۹۶۷ بود که اتفاق میافتاد.
تهاجم ۱۹۹۳ به لبنان
زمانی از ابلاغ پیام کلینتون از سوی راس و موفقیت نسبی او در مأموریت سریاش نگذشته بود که تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان در پاسخ به عملیات مقاومت ملی و اسلامی لبنان اوج گرفت. عملیاتهایی که بر کمربند امنیتی جنوب لبنان متمرکز بود. اوجگیری تهاجم و ویرانی، با تشویق آشکار نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل چندین روز ادامه یافت. همان زمان به صراحت اعلام کردم این تهاجم میتواند «همه روند صلح را نابود کند و ما آماده ادامه مذاکرات زیر تهدید آتش توپخانه اسرائیل نیستیم». این پیام روشنی بود که بازگشت به مذاکرات به روش پیشین، ناممکن شده است. تهاجم اسرائیل، مناطق گستردهای از لبنان را در جنوب، بقاع و مناطق پیرامونی بیروت دربرگرفت و خسارتهای سنگینی به این کشور وارد کرد. همچنین موجب آوارگی حداقل ۳۰۰ هزار لبنانی شد. اینها همه البته در میانه نبردهایی سخت روی داد که خسارتهایی دور از انتظار به سربازان اسرائیلی تحمیل کرد. شاید شمار کشته شدگان اسرائیلی در نگاه نخست زیاد نبود، اما در اندازه اسرائیل زیاد به حساب میآمد. ضمن اینکه هزینه سنگین اشغال را برای اسرائیلیها نمایان میساخت و اینکه جایگزین بازی تأخیری در روند صلح، تداوم مقاومت علیه آنها است.
وارن کریستوفر همیشه و در پی هر عملیات مقاومت در جنوب لبنان، با من تماس میگرفت و با اعلام اینکه کلینتون پافشارانه میخواهد این عملیاتها متوقف شود، از ما درخواست میکرد با ورود به موضوع نگذاریم روند مذاکرات صلح با مشکل روبهرو شود. من نیز همواره پاسخ از پیش آماده شدهای را به او میدادم که از زیادی گفتن آن در گوشهای او، پاسخی تکراری به حساب میآمد: اسرائیل تا هنگامی که جنوب لبنان را در اشغال دارد طرف مهاجم این درگیریها است، اما ما همه تلاش خود را برای آرامسازی وضعیت به کار میگیریم، در مقابل انتظار داریم از رئیسجمهوری کلینتون بخواهید با اسرائیلیها برای توقف تهاجماتشان گفتوگو کند. این بار اما کریستوفر با اشاره دوباره به تأثیر منفی تنش ایجاد شده بر روند صلح، خواهان یک توافق «جنتلمن» مآبانه برای آرام کردن وضعیت بود. تماسهای کریستوفر با من و اسرائیلیها منجر به توافقی شفاهی شد که چکیدهاش این بود: سوریه منتهای تلاش خود را نزد مقاومت و ایران به کار گیرد تا افزایش درگیریها در جنوب لبنان متوقف شود و در مقابل ایالات متحده نیز منتهای کوشش خود را نزد اسرائیل بکار گرفته تا روستاهای جنوب لبنان بمباران نشود. این تفاهم بویژه از آن رو اهمیت داشت که موجب توقف بمبارانهای اسرائیل و بازگشت مهاجران به روستاهایشان میشد.
دیدارهای مقدماتی
این تحولات باعث شد کریستوفر دیدارهای بیشتری از دمشق و تل آویو و گاه قاهره داشته باشد. کریستوفر در ۴ اوت ۱۹۹۳ به دمشق آمد و با رئیسجمهوری اسد و من ملاقات کرد. او این بار ضمن تأکید دوباره بر پیام منتقل شده توسط راس به رئیسجمهوری اسد در لاذقیه، مبنی بر نیت جدی رابین در از سرگیری مذاکرات و پیشبرد روند صلح، این پرسش رابین از خود را نیز منتقل کرد که اگر رئیسجمهوری اسد چیزی را که میخواهد بگیرد، آیا میتواند بهصورت واقعی به سوی الزامات روند صلح روی آورد؟ رئیسجمهوری اسد برای اطلاع از گفتوگوهای میان کریستوفر و مبارک درباره این موضوع، مرا در ۱۴ اوت ۱۹۹۳ با پیامی خطاب به رئیسجمهوری مصر درباره نتایج نشست میان خود و وزیر خارجه امریکا و ایدههایی که کریستوفر و ما در زمینه از سرگیری مذاکرات صلح مطرح کردهایم، عازم قاهره کرد. اسرائیلیها اطلاعاتی را درباره جریان دیدارهای جدید کریستوفر، به رسانهها درز داده بودند که برخی درست و برخی دیگر پیشگوییهایی به نام تحلیل و برداشت بود. روزنامهنگاران از من درباره میزان بررسی عناصر صلح از سوی کریستوفر در ملاقات با اسد و ملاقات قبلیاش با مبارک و میزان تطابق گفتههای او در این ملاقاتها پرسیدند که پاسخ دادم: «هنوز نمیتوانیم از التزام اسرائیل به عقبنشینی کامل سخن بگوییم، اما با این حال جدی بودن سوریه نسبت به پیگیری روند صلح را به کریستوفر اعلام کردهایم».
سند اصول مذاکرات
ما هیأت مذاکرهکننده خود را در واشنگتن برای دور جدیدی از مذاکرات آماده کردیم که بر اساس ارزیابیهای موجود، این بار تا حدودی جدی بود. مهمترین نتیجه آمد و رفتهای جدید کریستوفر میان رابین و اسد، پذیرفتن عقبنشینی کامل از جولان از سوی رابین بود، اگر چه او پیش از آن میخواست میزان پذیرش نیازهای امنیتی اسرائیل را از سوی سوریه بداند. به این ترتیب توپ به نوعی در زمین ما افتاده بود. از اینرو از موفق العلاف خواستم در پرتو نتایج دورههای پیشین و نشانههای جدی بودن دور جدید و احتمالی مذاکرات، راهنمای کاری برای هیأت سوریه براساس برداشت ما از سناریوهای ممکن تنظیم و تکمیل کند.
علاف نیز یادداشت بلندی در چندین صفحه با عنوان «فرمولهای پیشنهادی مذاکراتی درباره اجرای عقبنشینی کامل در برابر صلح کامل» آماده کرد. در این برنامه، سناریوها یا مسألههایی که پیشبینی میشد در مذاکرات مطرح شود، با همه جزئیات آن بررسی شده بود تا پاسخ از پیش آماده شدهای برای هر طرح احتمالی طرف مقابل داشته باشیم. همه این سناریوها بر پاسخهای ما به پافشاری اسرائیل متمرکز بود که پس از انتقال موضع رابین درباره عقبنشینی کامل از جولان توسط کریستوفر، مایل بود زودتر از چیستی «روابط عادی» آگاه شود که ما ترجیح میدادیم آن را به جای «روابط دیپلماتیک» برای توصیف روابط سوریه و اسرائیل پس از توافق صلح بکار ببریم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دور نما
-
آتش «عصای موسی» در خرمن تل آویو
-
درخواست کنگره امریکا برای اصلاح روابط با ترکیه و هند
-
اعلام جرم مخالفان «بولسونارو» علیه رئیس جمهوری
-
نگرانی پنتاگون از تهدید داعش و القاعده
-
تعلیق فعالیت سودان در اتحادیه آفریقا
-
دولتهایی که روی پای خود میایستند
-
روایت گمشده
اخبارایران آنلاین