ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفتوگوی «ایران» با یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت آغاز هفته کتاب
نگاه حزبی و جناحی به حوزه کتاب نداریم
در همراهی با صنوف و مراجع قضایی دست قاچاقچیان و ناشرنماها را از صنعت نشر کوتاه میکنیم
مریم شهبازی
خبرنگار
دوره دیگری از هفته ملی کتاب شروع شده، آن هم به شکلی سراسری و در میان ساکنان سرزمینمان، از کلان شهرهایی همچون تهران، مشهد و تبریز گرفته تا دورافتادهترین روستاها و حتی نقاط کم برخوردار و محروم. این روزها افزون بر فراهم شدن بستری برای جلب توجه عموم به کتاب و صحبت درباره چرایی تأکیدی که بر کتابخوانی میشود، فرصتی هم برای فعالان صنعت نشرمان به منظور بیان مشکلات پیش روی آنان مهیا است. آنچنان که شاید بتوان این مسأله را از ویژگیهای مثبت برپایی رویدادهای مناسبتی اینچنینی دانست. در همین رابطه در روز «کتاب و کتابخوانی» به سراغ «یاسر احمدوند»، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم؛ مدیری که سابقه سالها فعالیت جدی در حوزه کتاب و رسانه در کارنامهاش ثبت شده است. برنامهریزی در خصوص طرحهای حمایتی وزارت ارشاد، تلاش متولیان فرهنگی و کشوری برای بازگشت تعادل به بازار کاغذ، نگاهی به اما و اگرهای ممیزی کتاب و همچنین چگونگی برگزاری دومین دوره نمایشگاه مجازی کتاب تهران از جمله مواردی هستند که در خلال گفتوگو با احمدوند از کم و کیف سیاستگذاری دربارهشان میخوانید. مدیری که تأکید دارد: «در انجام کار فرهنگی نباید تحت تأثیر شرایط موقت یا حتی نگاههای حزبی و جناحی قرار گرفت. این یک جایگاه حاکمیتی و رسمی است، به یک طیف فکری خاص تعلق ندارد.»
گفتوگو را با نمایشگاه کتاب تهران شروع کنیم؛ رویدادی که سال گذشته نخستین دوره برپایی آن را به شکل مجازی و در جهت رعایت محدودیتهای کرونایی تجربه کردیم. امسال هم شرایط برگزاری فیزیکی این نمایشگاه فراهم نشد و آنطور که پیشتر گفتهاید بزودی شاهد برگزاری دومین دورهاش خواهیم بود، نمایشگاهی که حتی در عرصه جهانی کتاب هم موارد مشابهی نداشته است. با توجه به تجربه سال گذشته و اطلاع ازبرخی کاستیها چه برنامهریزیهایی برای سالجاری دارید؟
بر اساس برنامهریزیها، بهمنماه شاهد برگزاری دومین دوره این رویداد عرصه نشر خواهیم بود. سال گذشته نخستین تجربه برپایی نمایشگاه کتاب تهران را به شکل مجازی پشت سر گذاشتیم. بنابراین مواجهه با برخی مشکلات در روزهای نخست آن اتفاق عجیبی نبود، البته آن حجم از استقبال مردم هم پیشبینی نشده بود که همین سبب بروز موقت برخی کاستیها شد. از حق نگذریم خدمات خوبی ارائه شد، آنچنان که رضایت نسبی ناشران و مردم جلب شد. آن حجم بالای هماهنگی با ناشران، اداره پست و دیگر بخشها کار بزرگ و قابل تقدیری بود. در برپایی نمایشگاه امسال بنا را بر گسترش این خدمات به جهات مختلفی گذاشتهایم؛ از دستهبندی بهتر کتابها گرفته تا تلاش برای ایجاد فضایی در راستای دسترسی سهلتر مردم به خدمات.
سال گذشته در برپایی نمایشگاه مجازی کتاب تهران با مسألهای جدی روبهرو شدیم که نحوه ارسال مرسولههای کتاب بود؛ خرید کتاب از چند ناشر، حتی در یک ساعت برابر با ارسال جداگانه آنها به اداره پست و خانه خریداران بود؛ اتفاقی که تأثیر زیادی بر افزایش هزینهها، ترافیک کاری باجههای پستی و حتی سردرگمی مردم در دریافت داشت. برای سروسامان بخشیدن بیشتر به این مسأله در تعامل با سازمان پست چارهای اندیشیدهاید؟
برای نمایشگاه کتاب پیش رو اتاقی متشکل از افراد دارای تجربه از دوره نخست و آنهایی که کاری از عهدهشان برمیآید دایر شده است. یکی از اهدافی که اعضای آن دنبال میکنند چارهاندیشی در این خصوص است؛ اینکه چه کنیم تا بهتر از سال گذشته خدمترسانی کنیم البته این مسأله پیچیدگیهای بسیاری دارد، یکطرف بحث چگونگی جمعآوری کتابها از ناشران در میان است و طرف دیگر وجود انبار متمرکزتری برای آثار و در مرحله آخر هم بحث نحوه ارسال آنها به خریداران مطرح میشود. مدلهای مختلفی ارائهشده که دوستان در حال بررسی آنها هستند. اگر شرایط، زمان و امکانات در زمان باقیمانده تا بهمنماه اجازه بدهد حتماً خدمات بهتری در این رابطه ارائه خواهیم کرد.
درباره پهنای باند اینترنت چطور؟ سال قبل طی یکی دو روز ابتدایی، سایت از دسترس بخش عمده مخاطبان خارجشده بود!
سال گذشته هم فقط در همان یکی دو روز که اشاره کردید با مشکل روبهرو شدیم، در نظر گرفتن ظرفیت بیشتر برای اینترنت مشکل را حل کرد. برای دوره دوم تمهیداتی در نظر گرفتهشده تا از همان ابتدا با آمادگی بیشتری اهالی نشر میزبان علاقهمندان کتاب بشوند.
اغلب نمایشگاههای بینالمللی کتاب دنیا، همچون نمایشگاه کتاب فرانکفورت از سوی بخش خصوصی و اتحادیه ناشران آنها برگزار میشود. در کشور خودمان هم چند سالی است که مسئولان وعده واسپاری مدیریت اجرایی نمایشگاه کتاب تهران به صنوف نشر را دادهاند که بتدریج کارهایی هم در این زمینه انجامشده، شما هم در معاونت فرهنگی دوره جدید بنای ادامه این روند را دارید؟
این اتفاقی است که باید صورت پذیرد؛ همراهی بخشهای مختلف صنعت نشر در برپایی نمایشگاه کتاب تهران اقدام مؤثری بهشمار میآید. دولت بهتنهایی قادر و موفق به انجام این کار نخواهد بود. نشر ما، جامعهای متعدد و متکثر از انجمنها و اتحادیههای مختلف است. در همین رابطه بهتازگی نخستین جلسه معاونت فرهنگی با انجمنها و تشکلهای نشر برگزار شد. در حوزه چاپ هم با صنوف و اتحادیههای متعددی روبهرو هستیم که باید متوجه ظرفیتهای آنها باشیم؛ در ارتباط با کتابفروشان و دیگر بخشهای نشر نیز این گونه است، تشکلها و صنوفی که در نهایت همه آنها در حوزه مأموریت معاونت فرهنگی مشغول فعالیت هستند.
پس این امر همچنان جایی جدی در برنامههای پیش روی شما در معاونت فرهنگی دارد؟
بله، هرچند فراموش نکنیم که تحقق واسپاری این مدیریت اجرایی در بالاترین سطح آن نیازمند قدرتمند شدن انجمنهای نشر است. همین برگزاری نمایشگاه کتاب فرانکفورت از سوی اتحادیه ناشران آلمان در شرایطی است که تشکیلات نشر آنها قادر به سرمایهگذاری برای برگزاری نمایشگاه هستند. خب ما هنوز به چنین وضعیتی در بخش خصوصی کشور خودمان دست نیافتهایم. اینطور نیست که فلان اتحادیه برای سال آینده به ما مراجعه کرده و بگوید که برگزاری نمایشگاه کتاب از جهت سرمایهگذاری و تأمین هزینههای لازم را خود به عهده میگیرد و از آن بهرهبرداری هم میکند. واسپاری کامل این مسئولیت در اوضاع فعلی و با توجه به هزینههای سنگین برگزاری نمایشگاه کتاب تهران فعلاً که مقدور نیست. از همین بابت دولت چارهای جز ورود به این عرصه و سرمایهگذاری ندارد. بااینحال تا جای ممکن اجرا را به دست بخشهای مختلف خواهیم سپرد، البته همین حالا در بخش توزیع و فروش کتاب، بار اصلی به عهده بخش خصوصی و خود مردم است. عملکرد موفقتری هم دارند و با توجه به اقتضای بازار کار میکنند. اینجا بحث ضرورتهای مالی درمیان است وگرنه دولت در حوزه کتاب در مقایسه با دیگر بخشهای فرهنگ و هنر ورود کمتری دارد، آنچنان که بیشترین تولید بازار نشر از سوی بخش خصوصی انجام میشود. اغلب کتابفروشیهای سطح کشور هم به خود مردم تعلق دارند. حتی شرکتهای توزیع کتاب هم در دست بخش خصوصی است. بهعبارتی این بخش خصوصی است که اداره صنعت نشر را به عهده دارد. امیدوار به قدرتمندتر شدن تدریجی تشکلهای نشر تا فراهم شدن امکان واسپاری برگزاری این نمایشگاه به آنها هستیم و آن را اتفاق بسیار مبارکی میدانیم.
اساس برپایی نمایشگاه مجازی کتاب در دوره قبل و ادامه برگزاری آن در سالجاری درنتیجه ملزومات محدودیتهای برآمده از شیوع کرونا شکل گرفت. این بیماری باوجود مشکلاتی که سبب شده، بخشهای مختلف ازجمله صنعت نشرمان را بهسوی بهرهمندی جدیتر از تکنولوژیهای نوین سوق داده. بعد از امکان برگزاری مجدد نمایشگاه فیزیکی کتاب به روال دهههای گذشته، باز همشکل مجازی آن را برپا خواهید کرد؟
برگزاری نمایشگاه کتاب برای همه ما ایرانیان یک اتفاق خوب و شیرین است. کمتر فرد یا خانوادهای است که به آن مراجعه نکرده باشد. برگزاری شکل فیزیکی نمایشگاه کتاب که بیتردید بعد از بهبود شرایط استمرار پیدا خواهد کرد، البته نیاز به بررسی بیشتر برای رفع نواقص آن و حمایت بیشتر در برگزاریاش وجود دارد. درعینحال برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب هم تجربه گرانبهایی برای صنعت نشرمان رقمزده که نمیتوان از آن صرف نظر کرد. بهطور حتم، بعد از بهبود و پایداری شرایط، شاهد برگزاری حداقل سالی یک نمایشگاه مجازی کتاب خواهیم بود.
در ادامه این مسیر به توزیع عادلانهتر خدمات فرهنگی در سراسر کشورمان هم میتوان امید بیشتری داشت؟
بسیاری از مردم کشورمان طی برگزاری نمایشگاه فیزیکی کتاب تهران امکان مراجعه به آن را ندارند، در چنین شرایطی برگزاری شکل مجازی آن میتواند مکملی در راستای تسهیل دسترسی عموم مردم به این امکانات شود. در نمایشگاه کتاب مجازی شاهد خرید علاقهمندان کتاب حتی از دوردستترین و نقاط محروم و کم برخوردار کشور بودیم. این مسأله بویژه درباره مناطقی که از وجود کتابفروشی محروم هستند اهمیت بیشتری پیدا میکند. در مواردی شاید تا چند صد کیلومتر محل سکونت برخی علاقهمندان هیچ فروشگاه کتابی نباشد، حتی گاهی کتابفروشی هست اما اوضاع سیستم توزیع بهگونهای نیست که دسترسی خوبی بهتازههای نشر داشته باشند. امیدوارم برنامهریزی و شرایط بهگونهای پیش برود که افزون بر برپایی دورههای بعدی نمایشگاه مجازی کتاب، بتوانیم دست به برگزاری نمایشگاههای منطقهای کتاب هم بزنیم، اما در راستای همین بحث دستیابی به عدالت فرهنگی در کشورمان بد نیست اشارهای هم به هفته کتاب شود. طی روزهای آینده و در برگزاری بیستونهمین دوره هفته کتاب شاهد برگزاری دوره دیگری از پاییزه کتاب هم هستیم. در این طرح تخفیف فصلی تلاش شده تا اعتبار کتابفروشیهای مناطق محروم و کمبرخوردار افزایش پیدا کند.
برای مخاطبان کتاب در این مناطق هم شرایطی در طرح پاییزه کتاب در نظر گرفتهشده؟
افزون بر بحث افزایش اعتبار یارانهای کتابفروشان آنها که ذکر شد، مدت بهرهمندی مردم این مناطق از پاییزه کتاب هم بیشتر خواهد بود، البته همه اینها با توجه به بودجهای است که در اختیار داریم.
تا از بحث نمایشگاههای کتاب دور نشدهایم به نمایشگاههای استانی هم بپردازیم. طی این سالها برگزاری این رویداد عرصه نشر از جهاتی سبب گلایه بخشهای مختلف شده، ازجمله کتابفروشان که اغلب از بروز آسیبی جدی بهکار خود میگویند. حتی برخی ناشران از عرضه آثار کتاب سازی شده و برخی کمتوجهیها در بحث نظارتی شکایت دارند. همچنان شاهد برگزاری این نمایشگاهها خواهیم بود؟
طــــی ایـــــــن ســــــــالهــــــا نمایشگاههای استانی کتاب، تجربه موفقی را رقم نزدهاند. بنابراین از این به بعد دیگر شاهد برپاییشان نخواهیم بود، البته منکر موفقیت آنها در برخی استانها نیستم اما وضعیت کلی رضایتبخش نبوده است. بهطور حتم دیگر با آن مدل و سبک گذشته ادامه نخواهند یافت. در همین رابطه نمایشگاه مجازی کتاب برگزار خواهد شد، از آن مهمتر برنامههایی نیز برای حمایت از کتاب فروشان استانی و شهرستانی بهعنوان گروهی که از این اقدام متضرر میشدند در دست داریم. در صورت رشد این کتابفروشیها، نیاز مردم در دسترسی به کتاب هم تأمین خواهد شد.
چیزی تا بهار سال آینده، زمان برگزاری همیشگی نمایشگاه فیزیکی کتاب تهران باقی نمانده، با تسریع در روند واکسیناسیون امکان برگزاری آن در دوره بعدی وجود دارد؟
قدرت پیشبینی را که کرونا در همه عرصهها گرفته، نمیدانم. باید صبر کنیم اما اگر همین روند در خصوص تمهیدات پیشگیرانه و بهداشتی ادامه پیدا کند در صورت امکان اولویت با برپایی شکل فیزیکی نمایشگاه کتاب تهران است.
در چند سال اخیر بیش از هر زمانی شاهد افزایش فعالیت برخی ناشرنماها هستیم؛ افرادی که دست به انتشار غیرقانونی کتابهای پرفروش دیگر ناشران زده و آثار خود را با تخفیفهای نامتعارف به فروش میرسانند. آنچنان که طی روزهای قبل حتی شاهد کشف انبار بزرگ دیگری در خصوص کتابهای قاچاق بودیم. برای مقابله با این قبیل تخلفات که آسیبی جدی برای زنجیره نشر به شمار میآیند چه برنامهای دارید؟
اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران در این زمینه کار خوبی را آغاز کرده، کارگروهی تحت عنوان صیانت تشکیل داده که مقابله با همین تخلف را دنبال میکند. من هم از روزی که مسئولیت معاونت فرهنگی را به عهده گرفتهام اولویت را بر مقابله جدی با تکثیرکنندگان آثار ناشران گذاشتهام. این موضوع ابعاد مختلفی دارد که از مهم ترینهای آن فرهنگسازی است.
اتفاقی که مصداقی از آن را در حوزه سینما برای جلوگیری از تکثیر غیرقانونی فیلمهای سینمایی با ساخت برنامههای تبلیغاتی مختلف شاهد بودیم!
البته با این تفاوت که از جامعه کتابخوان انتظاری بیشتر از سایر اقشار جامعه میرود، فردی که اهل کتاب است باید بداند که خرید از غیر کتاب فروشان و سایتهای غیر مجاز چه آسیبی را متوجه این بخش مهم فرهنگمان میسازد. توجه و رعایت این مسأله نقشی بسزا در حفظ حیات نشرمان و بازگشت سرمایه به پیکر آن دارد. وقتی خرید کتاب از محلی غیرقانونی انجام شود نفع آن به تولیدکنندگان اثر نمیرسد و بتدریج سبب تضعیف مشاغل زیرمجموعه صنعت نشرمان میشود. نباید اجازه سودجویی به افرادی بدهیم که هیچ زحمتی در ازای دریافت منافع مالی متحمل نمیشوند.
البته تلاش برای آگاهسازی نیازمند عزم جدی خود شما مسئولان است، وگرنه در بحث ضرورت استفاده از کمربند ایمنی خودرو، تا قبل از ساخت آن انیمیشنهای مشهور «سیا ساکتی» و... حتی در نظر گرفتن جریمه هم چندان مؤثر نبود! در این زمینه چه برنامهای دارید؟
بله، تحقق کامل این آگاهیسازی تنها از عهده بخش خصوصی ساخته نیست. اینجا گذشته از سرمایهگذاری دولتی برای اقداماتی مشابه نمونهای که شما گفتید رسانهها، بویژه صداوسیما هم باید بخشی از کار را به عهده بگیرند. حتی خود نویسندگان و مترجمان آثار هم میتوانند در تولید و انتشار پیامهایی در این رابطه همکاری کنند یا دست به اطلاعرسانی در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی بزنند. از طرفی در بحث مقابله با قاچاق کتاب هم افزون بر همراهی دولت، مراجع قضایی ذیربط نیز باید حداکثر تلاش و همکاری را به خرج بدهند تا قادر به کشف شبکههای قاچاق کتاب و از سویی مقابله با آنها بشویم. متأسفانه فعالیت این متخلفان شکل زنجیرهای و حتی نظاممند پیداکرده است. فعالیت اینها در کل کشور پراکندهشده و انبارهایی در نقاط شهرها و استانهای مختلف دارند.
در این رابطه با خلأهای قانونی جدی روبهرو هستیم، حتی بهصرف مجرم شناخته شدن فعالان عرصه قاچاق کتاب، خیالشان آسوده است که مجازات چندانی برای آنان در قانون لحاظ نشده!
بله، متأسفانه اغلب اینها میدانند که حتی دستگیر هم بشوند جریمه یا حبس کمی در انتظارشان هست. از همین رو معتقدم برچیدن فعالیت این افراد و گروههای متخلف نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن و از سویی چارهاندیشی است. به سبب همین شرایط در اغلب مواقع ناشران متضرر، انگیزه کافی برای شکایت و پیگیری آن را ندارند؛ در اوضاع فعلی صرف زمان و هزینه این پیگیریها نتیجه بازدارنده چندانی ندارد و حتی سبب جبران خسارت وارده هم نمیشود. اینها مواردی است که وزارت فرهنگ و ارشاد باید برای حلشان ورودی جدی پیدا کند. در همین رابطه کارگروهی با حضور خود اهالی نشر راهاندازی کردهایم، مقدمات موردنیاز آن در حال انجام و فراهم شدن است تا ضمن بررسی نیازهای حقوقی، برطرف کردن خلأهای قانونی و فرهنگسازی لازم این سنگینی را از بدنه نشر برداریم. تحقق اینها نیازمند صرف زمان است اما امیدواریم که با سرعت خوبی موفق به حذف پدیده قاچاق کتاب بشویم.
بخشی از این کتابها، بویژه در خصوص آثار کتابسازی شده از دریچه پلتفرمهای بزرگ فروش کالا و با تخفیفهای زیاد عرضه میشوند؛ ساماندهی اینها را چگونه انجام میدهید؟
اتفاقاً تا به امروز جلساتی با برخی از این فروشگاههای اینترنتی و بسترهای عرضه کالا و خدمات همچون «دیجیکالا»، «اسنپ» و «با سلام» گذاشتهایم؛ در برخی از اینها هم شاهد ارائه کتابهای اینچنینی هستیم. خود اینها هم قدرت تشخیص کتاب واقعی را از کتاب تقلبی ندارند. برای همکاری استقبال کردهاند، در حال فراهم آوردن زیرساختهای فنی لازم هستیم. قرار شده به بانک اطلاعات معاونت فرهنگی متصل شوند تا قبل از قبول فروش کتابها از مجوزدار بودن یا نبودن آنها با خبر شوند.
برای اینها الزام قانونی بازدارنده هم در نظرخواهید گرفت؟
قدم نخست فراهم کردن راه قانونی برای بررسی اینها از نظر مجاز بودن یا نبودن کتابها است. در مرحله بعد دیگر بحث الزام به میان میآید چرا که ارائه اثر تکثیر غیرقانونی یک جرم است و با آن برخورد میشود. منتهی مدیران این فروشگاهها الآن تأکید دارند که ما دسترسی به اطلاعات درست نداریم. بعد از فراهم کردن امکان دسترسی به این بانک اطلاعاتی، هر فروشگاه اینترنتی که دست به فروش کتابهای غیرقانونی بزند بهطورقطع مجازات خواهد شد.
شما از ضرورت تداوم همراهی اتحادیه ناشران برای کنار زدن شبکههای قاچاق گفتید؛ این در شرایطی است که متولیان اتحادیه ناشران و کتابفروشان بارها از این گفتهاند که برای امکان مقابله جدیتر با متخلفان یکی از راههای مهم افزایش قدرت این صنف است و اینکه قدرت نظارتی چندانی به آنها واسپاری نشده!
امکان واسپاری قدرت بیشتر که وجود ندارد، این را که هر بخشی چه وظیفهای دارد حدود قانونی مشخص میکند. البته همین حالا هم اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران از اختیارات خوبی ازجمله پلمب واحدهای متخلف برخوردار است. شاید اگر بموقع رفتارهای داخل صنف کنترل میشد شاهد اتفاقات امروز نبودیم، وزارت ارشاد هم قدری در برخورد با این مسأله تعلل کرده، هرچند شاید کسی پیشبینی این حجم از گسترش فعالیت تکثیرکنندگان را نداشته است. خوشبختانه در شرایط فعلی هم اتحادیه جدیت و فعالیت بیشتری در این زمینه دارد و هم مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد عزم خود را جزم کردهاند. هرچند بازهم تأکید میکنم که همراهی مردم در خرید کتاب از کتابفروشیها و فروشگاههای فیزیکی و مجازی قانونی یکی از مهمترین مسائلی است که موفقیت برچیده شدن اینها را بهدنبال خواهد داشت. درعینحال اهالی رسانه هم باید کاری کنند، گاهی در برخورد با دستفروشان کتاب برخی رسانهها طوری فضاسازی میکنند که انگار نباید با آنها مقابله کرد. درصورتیکه اغلب اینها کارشان از فروش کتابهای ممنوعه گذشته و حالا سراغ کتابهای تکثیر غیر قانونی آمدهاند. خود این دستفروشان هم باید بالاخره متوجه ضرری که با کار خود به صنعت نشرمان میزنند، بشوند.
یکی دیگر از بسترهای فروش این آثار، شبه نمایشگاههای فروش کتاب هستند که در ایستگاههای مترو، پارکها و حتی دانشگاهها برگزار میشوند؛ تا پیش از شیوع کرونا، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در همکاری با وزارت ارشاد و دیگر نهادهای مرتبط بهطورجدی پیگیر بود که برپاییشان تنها با مجوز اتحادیه ممکن شود و از طرفی امکان نظارت بر فعالیت آنها فراهم شود. هرچند که محدودیتهای کرونایی روند تحقق آن را کند کرد. برای نظاممند کردن برگزاری این نمایشگاههاچه تصمیمی دارید؟
من معتقدم که در صورت مقابله با شبکه انتشار غیرقانونی کتابها، امکان عرضه آنها هم مختل میشود. واقعیت این است که برگزاری شبه نمایشگاههای کتاب کار مفیدی نیست. متأسفانه این نگاه باب شده که هر نمایشگاهی تخفیفهای بیشتری ارائه بدهد نمایشگاه بهتری است، این تصوری است که حتی در برخی مراکز دولتی و نهادهای عمومی هم هست. هرچه تخفیف بیشتر باشد، مراکز یا سازمانها علاقهمندی بیشتری برای میزبانی از نمایشگاهها دارند. درصورتیکه با انتشار آثار به روش قانونی امکان در نظر گرفتن تخفیف زیادی وجود ندارد. ایکاش مردم بدانند که اگر جایی برای کتابها تخفیف نامتعارف در نظر گرفته بیشک کار مشکل دارد.
در بحث پیوستن به معاهده برن «قانون کپیرایت» با موانع متعددی روبهرو هستیم که در نتیجهاش شاید هنوز امکان قبول آن را نداشته باشیم، بااین حال ما حتی به آن شکلی که باید کپیرایت داخلی هم نداریم. درصورتیکه اگر نظارتی در این رابطه وجود داشت حداقل در بحث ترجمه با این حجم از کتابسازی روبهرو نبودیم! این بخش کی سروسامان پیدا میکند؟
در وهله نخست نیازمند تقویت توان نرمافزاری اداره کتاب (دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد) هستیم که این کار در مرحله انجام است و بهزودی عملی میشود. اداره کتاب باید قادر به بررسی فایل کتابها برای مشابهتیابیهای احتمالی باشد. از این طریق متوجه میشوند که فایل ارائهشده با کتاب دیگری همپوشانی دارد یا نه، حتی امکان سنجش میزان آنهم فراهم میشود. کاری که در ارائه سندهای علمی انجام میشود، بهمحض ارائه یک رساله علمی، نخستین اقدام مشابهتیابی آن از طریق سامانه در اختیار دانشگاهها است. هرچند که این به معنای رعایت مالکیت حقوق معنوی به شکل کامل نیست، برای در نظر گرفتن آن نیازمند اقدامات تکمیلی دیگری هستیم که از سوی واحد حقوقی دنبال میشود. البته در قانون خودمان هم موارد خوبی در نظر گرفتهشده ، در قانون «حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» تصویب سال 1348 و مصوبه اصلاحی«اهداف، سیاستها و ضوابط نشر کتاب» 1389 و نیز آیین نامه اجرایی ماده 21 قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان موادی در اعتبار مالکیت معنوی آثار آمده است و رعایت این حقوق محترم و ضروری شمرده شده است. عمده مشکل در بحثی که مطرح کردید در اجراست.
برگزاری نمایشگاه کتاب، چه در شکل فیزیکی و چه مجازی آن بر انتشار آثار متمرکز است که این نیازمند تهیه کاغذ است؛ آنهم در شرایطی که چند سالی است در واردات با مشکل روبهرو شدهایم. بهتازگی از ضرورت فعالیت کارخانههای کاغذ داخلی صحبت شده. در شرایط فعلی که کارخانههایی همچون «کارخانه کاغذ مازندران» امکان تحقق این مسأله را حداقل در کوتاهمدت ندارند، برای تأمین کاغذ مصرفی نشریات و کتاب چه برنامهای دارید؟
به نکته خوبی اشاره کردید، واقعیتی است که کارخانههای داخلی هماکنون وضعیت خوبی برای تولید کاغذ ندارند. اما آیا اینها امکان تولید کاغذ ندارند؟ نه. میتوانند. هرچند کار به سمتی هدایتشده که یا تولید ندارند یا حجم کمی کاغذ روانه بازار میکنند. اینها با مشکلاتی روبهرو هستند. در جلسهای که در همین رابطه با معاون اول رئیسجمهوری، وزارت صمت و کارخانهداران برگزار شد مشکلات و موانع پیش روی آنان را بررسی، دستهبندی و اولویتبندی کردهایم. من هم قبول دارم که غیر واقع نگرانه نمیتوانیم بگوییم باید بشود و بعد هم به مشکلاتی بربخوریم؛ در شرایط فعلی نیازمند بررسی و رفع مشکلات و ایجاد زمینه تولید هستیم، که اینها از اولویتهای پیگیری ما هستند. هم اکنون برخی از این کارخانهها توان تولید دارند اما با مشکلاتی روبهرو هستند یا تولید کاغذ برایشان اقتصادی نیست. با دستورات معاون اول بخشی از این موانع برطرف میشود؛ کارخانه کاغذ مازندران بهزودی در مدار تولید کاغذ قرار خواهد گرفت که همین حالا با رفع چند مشکل قادر به تولید سالی 90 هزار تن کاغذ هست. به این کارخانه اعلام کردهایم که نگران فروش تولیدات خود نباشند، وزارت ارشاد بازار مناسب فروش این کاغذ را تضمین میکند. دو کارخانه دیگر «پارس» و «دیبای شوشتر» در خوزستان همظرفیت تولید کاغذ دارند اما با مشکلاتی روبهرو هستند که البته قابلرفع است. کارخانه «زاگرس» در شیراز هم تا یکسال آینده قادر به تولید خواهد بود. تولید بخش قابلتوجهی از حجم کاغذ مصرفی کشور اتفاق عجیبی نیست اما همت و اهتمام جدی بخش خصوصی را طلب میکند. اما تا زمان تحقق این تولید نیازمند حمایت دولت از واردات کاغذ هستیم.
در بخش واردات کاغذ در این چند سال با اما و اگرهایی روبهرو بودهایم؛ آنهم در شرایطی که عدهای تأکید بر حذف ارز دولتی، ارز نیمایی و ضرورت واردات کاغذ از سوی بخش خصوص برای حذف بازار سیاه دارند و گروهی هم حمایت دولت در شرایط فعلی اقتصادی را گریزناپذیر میدانند. تا فراهم شدن امکان تولید داخلی کاغذ، برای به حداقل رساندن این کاستیها چه برنامهای دارید؟
من هم معتقدم که توزیع کاغذ دولتی مفاسد و رانتهایی را رقم میزند و نظام صحیح اقتصادی را دچار مشکل میکند. اما مسأله اینجاست که شرایط اقتصادی فعلی نشرمان اجازه حذف این حمایت را نمیدهد و اگر همین اندک حمایت دولتی هم متوجه کاغذ نشود ناشران با مشکلاتی بهمراتب وخیمتر روبهرو خواهند شد. اگر شرایط با ثبات اقتصادی داشته باشیم آنوقت میتوان این حمایت را حذف کرد و اجازه داد که بازار کاغذ بر اساس نیاز ناشران تنظیم شود.
خب در شرایط فعلی که چارهای جز انجام این حمایت نیست برای کاهش حاشیههای واردات کاغذ و بازار سیاهی که بهنوعی سبب میشود چه خواهید کرد؟
تخلفات قبلی پیگیری شده و کاغذ متعلق به ارشاد شناسایی شد و در حال انتقال به انبار در اختیار ما برای توزیع بین ناشران متقاضی است.
بحث پایانی را بر ممیزی بگذاریم؛ چندی پیش تأکید کردید که باید مسئولیت ناشر درزمینه مجوز آثار بیشتر شود. حدود هشت سال قبل، وزیر ارشاد وقت از تصمیم برای واسپاری کار ممیزی به ناشران علاقهمند گفت که با استقبال روبهرو نشد. اغلب ناشران حتی مخالفت کردند که این مسئولیت ضرر بیشتری متوجه سرمایهگذاریهای آنان خواهد کرد. با این پیشینه و نگاهی که از ناشران سراغ داریم چطور خواهان افزایش مسئولیت ناشران در مسیر ممیزی آثار هستید؟
مقصود من از گفتهام بههیچوجه مشابه نمونهای که از چندین سال قبل گفتید نیست؛ اعتقاد من این است که ناشران نباید به امید وجود ممیزی، نظارت نهایی و کامل بر کتابهایی که آماده میکنند نداشته باشند. باید احساس مسئولیت بیشتری درزمینه بررسی آثار وجود داشته باشد. وجود برخی موارد تعجب برانگیز است، ازجمله توهین به اقوام، مذاهب و... ناشر باید دقت کند کتابی که خواهان کسب مجوز نشر آن هست دچار چنین ایراداتی که میتوانند منشأ اختلافات ملی شوند نباشد. امیدوارم ناشران ممیزی را یکی از فرایندهای تولید و آمادهسازی اثر بدانند، در چنین مواردی بار مسئولیت اداره کتاب هم کمتر و روند کارها سریعتر انجام میشود.
طی تمام این سالها، اداره کتاب به جهت مسئولیتی که در ارتباط با ممیزی آثار مواجه است با گلایهها و انتقاداتی روبهرو بوده؛ معیار شما در این دوره برای کاهش مشکلات احتمالی بر چه اساسی است؟
در وهله نخست امیدوارم شاهد افزایش اعتماد میان اهالی نشر با مسئولان این بخش از معاونت فرهنگی باشیم. ممکن است که اداره کتاب اصلاحاتی را به ناشران اعلام کند. این را نباید به نگاه سلیقهای تعبیر کرد. باز بودن راه گفتوگو یکی از مهمترین راهکارها برای کاهش مشکلات مذکور و از سویی سرعت بخشیدن به روند کسب مجوز در مواردی است که کتابی با مشکل روبهرو شده باشد. اما نکته دیگر اینکه بپذیریم حجم کارهایی که برای مجوز به اداره کتاب میرسد بسیار زیاد است و دراینبین احتمال برخی کاستیها هم وجود دارد.
آقای احمدوند گفتوگو را با سؤالی درباره خودتان پایان بدهیم، پیش از انتصاب به این مسئولیت، سابقه سالها کار جدی در حوزه کتاب در کارنامه شما ثبتشده، اینکه فردی فرهنگی سکان این معاونت را به عهده گرفته سبب انتظار بیشتر اهالی کتاب میشود، از این بابت نگران نیستید؟ با توجه به همین سابقه در تعامل با اهالی کتاب بنا را بر چه گذاشتهاید؟
اتفاقاً در ارتباط با مسألهای که عنوان کردید نگرانی جدی دارم؛ بویژه که کشور ازنظر اقتصادی در شرایط خاصی قرار دارد و صنعت نشرمان هم با مشکلات متعددی دستبهگریبان است. برای من که دورهای این مسئولیت را پذیرفتهام برقراری یک تعامل حرفهای و درست با فعالان عرصه کتاب اهمیت بسیاری دارد؛ چراکه درنهایت به بهبود وضعیت این صنعت هم کمک میکند. تأکید دارم که در انجام کار فرهنگی نباید تحت تأثیر شرایط موقت یا حتی نگاههای حزبی و جناحی قرار گرفت. این یک جایگاه حاکمیتی و رسمی است، به یک طیف فکری خاص تعلق ندارد. باوجود آنکه خواهناخواه همه ما علایق و سلایق خاص خود را داریم در تلاش هستم تا در حد توانم خدمتی یکسان بههمه بخشهای نشر داشته باشم.
خبرنگار
دوره دیگری از هفته ملی کتاب شروع شده، آن هم به شکلی سراسری و در میان ساکنان سرزمینمان، از کلان شهرهایی همچون تهران، مشهد و تبریز گرفته تا دورافتادهترین روستاها و حتی نقاط کم برخوردار و محروم. این روزها افزون بر فراهم شدن بستری برای جلب توجه عموم به کتاب و صحبت درباره چرایی تأکیدی که بر کتابخوانی میشود، فرصتی هم برای فعالان صنعت نشرمان به منظور بیان مشکلات پیش روی آنان مهیا است. آنچنان که شاید بتوان این مسأله را از ویژگیهای مثبت برپایی رویدادهای مناسبتی اینچنینی دانست. در همین رابطه در روز «کتاب و کتابخوانی» به سراغ «یاسر احمدوند»، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم؛ مدیری که سابقه سالها فعالیت جدی در حوزه کتاب و رسانه در کارنامهاش ثبت شده است. برنامهریزی در خصوص طرحهای حمایتی وزارت ارشاد، تلاش متولیان فرهنگی و کشوری برای بازگشت تعادل به بازار کاغذ، نگاهی به اما و اگرهای ممیزی کتاب و همچنین چگونگی برگزاری دومین دوره نمایشگاه مجازی کتاب تهران از جمله مواردی هستند که در خلال گفتوگو با احمدوند از کم و کیف سیاستگذاری دربارهشان میخوانید. مدیری که تأکید دارد: «در انجام کار فرهنگی نباید تحت تأثیر شرایط موقت یا حتی نگاههای حزبی و جناحی قرار گرفت. این یک جایگاه حاکمیتی و رسمی است، به یک طیف فکری خاص تعلق ندارد.»
گفتوگو را با نمایشگاه کتاب تهران شروع کنیم؛ رویدادی که سال گذشته نخستین دوره برپایی آن را به شکل مجازی و در جهت رعایت محدودیتهای کرونایی تجربه کردیم. امسال هم شرایط برگزاری فیزیکی این نمایشگاه فراهم نشد و آنطور که پیشتر گفتهاید بزودی شاهد برگزاری دومین دورهاش خواهیم بود، نمایشگاهی که حتی در عرصه جهانی کتاب هم موارد مشابهی نداشته است. با توجه به تجربه سال گذشته و اطلاع ازبرخی کاستیها چه برنامهریزیهایی برای سالجاری دارید؟
بر اساس برنامهریزیها، بهمنماه شاهد برگزاری دومین دوره این رویداد عرصه نشر خواهیم بود. سال گذشته نخستین تجربه برپایی نمایشگاه کتاب تهران را به شکل مجازی پشت سر گذاشتیم. بنابراین مواجهه با برخی مشکلات در روزهای نخست آن اتفاق عجیبی نبود، البته آن حجم از استقبال مردم هم پیشبینی نشده بود که همین سبب بروز موقت برخی کاستیها شد. از حق نگذریم خدمات خوبی ارائه شد، آنچنان که رضایت نسبی ناشران و مردم جلب شد. آن حجم بالای هماهنگی با ناشران، اداره پست و دیگر بخشها کار بزرگ و قابل تقدیری بود. در برپایی نمایشگاه امسال بنا را بر گسترش این خدمات به جهات مختلفی گذاشتهایم؛ از دستهبندی بهتر کتابها گرفته تا تلاش برای ایجاد فضایی در راستای دسترسی سهلتر مردم به خدمات.
سال گذشته در برپایی نمایشگاه مجازی کتاب تهران با مسألهای جدی روبهرو شدیم که نحوه ارسال مرسولههای کتاب بود؛ خرید کتاب از چند ناشر، حتی در یک ساعت برابر با ارسال جداگانه آنها به اداره پست و خانه خریداران بود؛ اتفاقی که تأثیر زیادی بر افزایش هزینهها، ترافیک کاری باجههای پستی و حتی سردرگمی مردم در دریافت داشت. برای سروسامان بخشیدن بیشتر به این مسأله در تعامل با سازمان پست چارهای اندیشیدهاید؟
برای نمایشگاه کتاب پیش رو اتاقی متشکل از افراد دارای تجربه از دوره نخست و آنهایی که کاری از عهدهشان برمیآید دایر شده است. یکی از اهدافی که اعضای آن دنبال میکنند چارهاندیشی در این خصوص است؛ اینکه چه کنیم تا بهتر از سال گذشته خدمترسانی کنیم البته این مسأله پیچیدگیهای بسیاری دارد، یکطرف بحث چگونگی جمعآوری کتابها از ناشران در میان است و طرف دیگر وجود انبار متمرکزتری برای آثار و در مرحله آخر هم بحث نحوه ارسال آنها به خریداران مطرح میشود. مدلهای مختلفی ارائهشده که دوستان در حال بررسی آنها هستند. اگر شرایط، زمان و امکانات در زمان باقیمانده تا بهمنماه اجازه بدهد حتماً خدمات بهتری در این رابطه ارائه خواهیم کرد.
درباره پهنای باند اینترنت چطور؟ سال قبل طی یکی دو روز ابتدایی، سایت از دسترس بخش عمده مخاطبان خارجشده بود!
سال گذشته هم فقط در همان یکی دو روز که اشاره کردید با مشکل روبهرو شدیم، در نظر گرفتن ظرفیت بیشتر برای اینترنت مشکل را حل کرد. برای دوره دوم تمهیداتی در نظر گرفتهشده تا از همان ابتدا با آمادگی بیشتری اهالی نشر میزبان علاقهمندان کتاب بشوند.
اغلب نمایشگاههای بینالمللی کتاب دنیا، همچون نمایشگاه کتاب فرانکفورت از سوی بخش خصوصی و اتحادیه ناشران آنها برگزار میشود. در کشور خودمان هم چند سالی است که مسئولان وعده واسپاری مدیریت اجرایی نمایشگاه کتاب تهران به صنوف نشر را دادهاند که بتدریج کارهایی هم در این زمینه انجامشده، شما هم در معاونت فرهنگی دوره جدید بنای ادامه این روند را دارید؟
این اتفاقی است که باید صورت پذیرد؛ همراهی بخشهای مختلف صنعت نشر در برپایی نمایشگاه کتاب تهران اقدام مؤثری بهشمار میآید. دولت بهتنهایی قادر و موفق به انجام این کار نخواهد بود. نشر ما، جامعهای متعدد و متکثر از انجمنها و اتحادیههای مختلف است. در همین رابطه بهتازگی نخستین جلسه معاونت فرهنگی با انجمنها و تشکلهای نشر برگزار شد. در حوزه چاپ هم با صنوف و اتحادیههای متعددی روبهرو هستیم که باید متوجه ظرفیتهای آنها باشیم؛ در ارتباط با کتابفروشان و دیگر بخشهای نشر نیز این گونه است، تشکلها و صنوفی که در نهایت همه آنها در حوزه مأموریت معاونت فرهنگی مشغول فعالیت هستند.
پس این امر همچنان جایی جدی در برنامههای پیش روی شما در معاونت فرهنگی دارد؟
بله، هرچند فراموش نکنیم که تحقق واسپاری این مدیریت اجرایی در بالاترین سطح آن نیازمند قدرتمند شدن انجمنهای نشر است. همین برگزاری نمایشگاه کتاب فرانکفورت از سوی اتحادیه ناشران آلمان در شرایطی است که تشکیلات نشر آنها قادر به سرمایهگذاری برای برگزاری نمایشگاه هستند. خب ما هنوز به چنین وضعیتی در بخش خصوصی کشور خودمان دست نیافتهایم. اینطور نیست که فلان اتحادیه برای سال آینده به ما مراجعه کرده و بگوید که برگزاری نمایشگاه کتاب از جهت سرمایهگذاری و تأمین هزینههای لازم را خود به عهده میگیرد و از آن بهرهبرداری هم میکند. واسپاری کامل این مسئولیت در اوضاع فعلی و با توجه به هزینههای سنگین برگزاری نمایشگاه کتاب تهران فعلاً که مقدور نیست. از همین بابت دولت چارهای جز ورود به این عرصه و سرمایهگذاری ندارد. بااینحال تا جای ممکن اجرا را به دست بخشهای مختلف خواهیم سپرد، البته همین حالا در بخش توزیع و فروش کتاب، بار اصلی به عهده بخش خصوصی و خود مردم است. عملکرد موفقتری هم دارند و با توجه به اقتضای بازار کار میکنند. اینجا بحث ضرورتهای مالی درمیان است وگرنه دولت در حوزه کتاب در مقایسه با دیگر بخشهای فرهنگ و هنر ورود کمتری دارد، آنچنان که بیشترین تولید بازار نشر از سوی بخش خصوصی انجام میشود. اغلب کتابفروشیهای سطح کشور هم به خود مردم تعلق دارند. حتی شرکتهای توزیع کتاب هم در دست بخش خصوصی است. بهعبارتی این بخش خصوصی است که اداره صنعت نشر را به عهده دارد. امیدوار به قدرتمندتر شدن تدریجی تشکلهای نشر تا فراهم شدن امکان واسپاری برگزاری این نمایشگاه به آنها هستیم و آن را اتفاق بسیار مبارکی میدانیم.
اساس برپایی نمایشگاه مجازی کتاب در دوره قبل و ادامه برگزاری آن در سالجاری درنتیجه ملزومات محدودیتهای برآمده از شیوع کرونا شکل گرفت. این بیماری باوجود مشکلاتی که سبب شده، بخشهای مختلف ازجمله صنعت نشرمان را بهسوی بهرهمندی جدیتر از تکنولوژیهای نوین سوق داده. بعد از امکان برگزاری مجدد نمایشگاه فیزیکی کتاب به روال دهههای گذشته، باز همشکل مجازی آن را برپا خواهید کرد؟
برگزاری نمایشگاه کتاب برای همه ما ایرانیان یک اتفاق خوب و شیرین است. کمتر فرد یا خانوادهای است که به آن مراجعه نکرده باشد. برگزاری شکل فیزیکی نمایشگاه کتاب که بیتردید بعد از بهبود شرایط استمرار پیدا خواهد کرد، البته نیاز به بررسی بیشتر برای رفع نواقص آن و حمایت بیشتر در برگزاریاش وجود دارد. درعینحال برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب هم تجربه گرانبهایی برای صنعت نشرمان رقمزده که نمیتوان از آن صرف نظر کرد. بهطور حتم، بعد از بهبود و پایداری شرایط، شاهد برگزاری حداقل سالی یک نمایشگاه مجازی کتاب خواهیم بود.
در ادامه این مسیر به توزیع عادلانهتر خدمات فرهنگی در سراسر کشورمان هم میتوان امید بیشتری داشت؟
بسیاری از مردم کشورمان طی برگزاری نمایشگاه فیزیکی کتاب تهران امکان مراجعه به آن را ندارند، در چنین شرایطی برگزاری شکل مجازی آن میتواند مکملی در راستای تسهیل دسترسی عموم مردم به این امکانات شود. در نمایشگاه کتاب مجازی شاهد خرید علاقهمندان کتاب حتی از دوردستترین و نقاط محروم و کم برخوردار کشور بودیم. این مسأله بویژه درباره مناطقی که از وجود کتابفروشی محروم هستند اهمیت بیشتری پیدا میکند. در مواردی شاید تا چند صد کیلومتر محل سکونت برخی علاقهمندان هیچ فروشگاه کتابی نباشد، حتی گاهی کتابفروشی هست اما اوضاع سیستم توزیع بهگونهای نیست که دسترسی خوبی بهتازههای نشر داشته باشند. امیدوارم برنامهریزی و شرایط بهگونهای پیش برود که افزون بر برپایی دورههای بعدی نمایشگاه مجازی کتاب، بتوانیم دست به برگزاری نمایشگاههای منطقهای کتاب هم بزنیم، اما در راستای همین بحث دستیابی به عدالت فرهنگی در کشورمان بد نیست اشارهای هم به هفته کتاب شود. طی روزهای آینده و در برگزاری بیستونهمین دوره هفته کتاب شاهد برگزاری دوره دیگری از پاییزه کتاب هم هستیم. در این طرح تخفیف فصلی تلاش شده تا اعتبار کتابفروشیهای مناطق محروم و کمبرخوردار افزایش پیدا کند.
برای مخاطبان کتاب در این مناطق هم شرایطی در طرح پاییزه کتاب در نظر گرفتهشده؟
افزون بر بحث افزایش اعتبار یارانهای کتابفروشان آنها که ذکر شد، مدت بهرهمندی مردم این مناطق از پاییزه کتاب هم بیشتر خواهد بود، البته همه اینها با توجه به بودجهای است که در اختیار داریم.
تا از بحث نمایشگاههای کتاب دور نشدهایم به نمایشگاههای استانی هم بپردازیم. طی این سالها برگزاری این رویداد عرصه نشر از جهاتی سبب گلایه بخشهای مختلف شده، ازجمله کتابفروشان که اغلب از بروز آسیبی جدی بهکار خود میگویند. حتی برخی ناشران از عرضه آثار کتاب سازی شده و برخی کمتوجهیها در بحث نظارتی شکایت دارند. همچنان شاهد برگزاری این نمایشگاهها خواهیم بود؟
طــــی ایـــــــن ســــــــالهــــــا نمایشگاههای استانی کتاب، تجربه موفقی را رقم نزدهاند. بنابراین از این به بعد دیگر شاهد برپاییشان نخواهیم بود، البته منکر موفقیت آنها در برخی استانها نیستم اما وضعیت کلی رضایتبخش نبوده است. بهطور حتم دیگر با آن مدل و سبک گذشته ادامه نخواهند یافت. در همین رابطه نمایشگاه مجازی کتاب برگزار خواهد شد، از آن مهمتر برنامههایی نیز برای حمایت از کتاب فروشان استانی و شهرستانی بهعنوان گروهی که از این اقدام متضرر میشدند در دست داریم. در صورت رشد این کتابفروشیها، نیاز مردم در دسترسی به کتاب هم تأمین خواهد شد.
چیزی تا بهار سال آینده، زمان برگزاری همیشگی نمایشگاه فیزیکی کتاب تهران باقی نمانده، با تسریع در روند واکسیناسیون امکان برگزاری آن در دوره بعدی وجود دارد؟
قدرت پیشبینی را که کرونا در همه عرصهها گرفته، نمیدانم. باید صبر کنیم اما اگر همین روند در خصوص تمهیدات پیشگیرانه و بهداشتی ادامه پیدا کند در صورت امکان اولویت با برپایی شکل فیزیکی نمایشگاه کتاب تهران است.
در چند سال اخیر بیش از هر زمانی شاهد افزایش فعالیت برخی ناشرنماها هستیم؛ افرادی که دست به انتشار غیرقانونی کتابهای پرفروش دیگر ناشران زده و آثار خود را با تخفیفهای نامتعارف به فروش میرسانند. آنچنان که طی روزهای قبل حتی شاهد کشف انبار بزرگ دیگری در خصوص کتابهای قاچاق بودیم. برای مقابله با این قبیل تخلفات که آسیبی جدی برای زنجیره نشر به شمار میآیند چه برنامهای دارید؟
اتحادیه ناشران و کتاب فروشان تهران در این زمینه کار خوبی را آغاز کرده، کارگروهی تحت عنوان صیانت تشکیل داده که مقابله با همین تخلف را دنبال میکند. من هم از روزی که مسئولیت معاونت فرهنگی را به عهده گرفتهام اولویت را بر مقابله جدی با تکثیرکنندگان آثار ناشران گذاشتهام. این موضوع ابعاد مختلفی دارد که از مهم ترینهای آن فرهنگسازی است.
اتفاقی که مصداقی از آن را در حوزه سینما برای جلوگیری از تکثیر غیرقانونی فیلمهای سینمایی با ساخت برنامههای تبلیغاتی مختلف شاهد بودیم!
البته با این تفاوت که از جامعه کتابخوان انتظاری بیشتر از سایر اقشار جامعه میرود، فردی که اهل کتاب است باید بداند که خرید از غیر کتاب فروشان و سایتهای غیر مجاز چه آسیبی را متوجه این بخش مهم فرهنگمان میسازد. توجه و رعایت این مسأله نقشی بسزا در حفظ حیات نشرمان و بازگشت سرمایه به پیکر آن دارد. وقتی خرید کتاب از محلی غیرقانونی انجام شود نفع آن به تولیدکنندگان اثر نمیرسد و بتدریج سبب تضعیف مشاغل زیرمجموعه صنعت نشرمان میشود. نباید اجازه سودجویی به افرادی بدهیم که هیچ زحمتی در ازای دریافت منافع مالی متحمل نمیشوند.
البته تلاش برای آگاهسازی نیازمند عزم جدی خود شما مسئولان است، وگرنه در بحث ضرورت استفاده از کمربند ایمنی خودرو، تا قبل از ساخت آن انیمیشنهای مشهور «سیا ساکتی» و... حتی در نظر گرفتن جریمه هم چندان مؤثر نبود! در این زمینه چه برنامهای دارید؟
بله، تحقق کامل این آگاهیسازی تنها از عهده بخش خصوصی ساخته نیست. اینجا گذشته از سرمایهگذاری دولتی برای اقداماتی مشابه نمونهای که شما گفتید رسانهها، بویژه صداوسیما هم باید بخشی از کار را به عهده بگیرند. حتی خود نویسندگان و مترجمان آثار هم میتوانند در تولید و انتشار پیامهایی در این رابطه همکاری کنند یا دست به اطلاعرسانی در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی بزنند. از طرفی در بحث مقابله با قاچاق کتاب هم افزون بر همراهی دولت، مراجع قضایی ذیربط نیز باید حداکثر تلاش و همکاری را به خرج بدهند تا قادر به کشف شبکههای قاچاق کتاب و از سویی مقابله با آنها بشویم. متأسفانه فعالیت این متخلفان شکل زنجیرهای و حتی نظاممند پیداکرده است. فعالیت اینها در کل کشور پراکندهشده و انبارهایی در نقاط شهرها و استانهای مختلف دارند.
در این رابطه با خلأهای قانونی جدی روبهرو هستیم، حتی بهصرف مجرم شناخته شدن فعالان عرصه قاچاق کتاب، خیالشان آسوده است که مجازات چندانی برای آنان در قانون لحاظ نشده!
بله، متأسفانه اغلب اینها میدانند که حتی دستگیر هم بشوند جریمه یا حبس کمی در انتظارشان هست. از همین رو معتقدم برچیدن فعالیت این افراد و گروههای متخلف نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن و از سویی چارهاندیشی است. به سبب همین شرایط در اغلب مواقع ناشران متضرر، انگیزه کافی برای شکایت و پیگیری آن را ندارند؛ در اوضاع فعلی صرف زمان و هزینه این پیگیریها نتیجه بازدارنده چندانی ندارد و حتی سبب جبران خسارت وارده هم نمیشود. اینها مواردی است که وزارت فرهنگ و ارشاد باید برای حلشان ورودی جدی پیدا کند. در همین رابطه کارگروهی با حضور خود اهالی نشر راهاندازی کردهایم، مقدمات موردنیاز آن در حال انجام و فراهم شدن است تا ضمن بررسی نیازهای حقوقی، برطرف کردن خلأهای قانونی و فرهنگسازی لازم این سنگینی را از بدنه نشر برداریم. تحقق اینها نیازمند صرف زمان است اما امیدواریم که با سرعت خوبی موفق به حذف پدیده قاچاق کتاب بشویم.
بخشی از این کتابها، بویژه در خصوص آثار کتابسازی شده از دریچه پلتفرمهای بزرگ فروش کالا و با تخفیفهای زیاد عرضه میشوند؛ ساماندهی اینها را چگونه انجام میدهید؟
اتفاقاً تا به امروز جلساتی با برخی از این فروشگاههای اینترنتی و بسترهای عرضه کالا و خدمات همچون «دیجیکالا»، «اسنپ» و «با سلام» گذاشتهایم؛ در برخی از اینها هم شاهد ارائه کتابهای اینچنینی هستیم. خود اینها هم قدرت تشخیص کتاب واقعی را از کتاب تقلبی ندارند. برای همکاری استقبال کردهاند، در حال فراهم آوردن زیرساختهای فنی لازم هستیم. قرار شده به بانک اطلاعات معاونت فرهنگی متصل شوند تا قبل از قبول فروش کتابها از مجوزدار بودن یا نبودن آنها با خبر شوند.
برای اینها الزام قانونی بازدارنده هم در نظرخواهید گرفت؟
قدم نخست فراهم کردن راه قانونی برای بررسی اینها از نظر مجاز بودن یا نبودن کتابها است. در مرحله بعد دیگر بحث الزام به میان میآید چرا که ارائه اثر تکثیر غیرقانونی یک جرم است و با آن برخورد میشود. منتهی مدیران این فروشگاهها الآن تأکید دارند که ما دسترسی به اطلاعات درست نداریم. بعد از فراهم کردن امکان دسترسی به این بانک اطلاعاتی، هر فروشگاه اینترنتی که دست به فروش کتابهای غیرقانونی بزند بهطورقطع مجازات خواهد شد.
شما از ضرورت تداوم همراهی اتحادیه ناشران برای کنار زدن شبکههای قاچاق گفتید؛ این در شرایطی است که متولیان اتحادیه ناشران و کتابفروشان بارها از این گفتهاند که برای امکان مقابله جدیتر با متخلفان یکی از راههای مهم افزایش قدرت این صنف است و اینکه قدرت نظارتی چندانی به آنها واسپاری نشده!
امکان واسپاری قدرت بیشتر که وجود ندارد، این را که هر بخشی چه وظیفهای دارد حدود قانونی مشخص میکند. البته همین حالا هم اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران از اختیارات خوبی ازجمله پلمب واحدهای متخلف برخوردار است. شاید اگر بموقع رفتارهای داخل صنف کنترل میشد شاهد اتفاقات امروز نبودیم، وزارت ارشاد هم قدری در برخورد با این مسأله تعلل کرده، هرچند شاید کسی پیشبینی این حجم از گسترش فعالیت تکثیرکنندگان را نداشته است. خوشبختانه در شرایط فعلی هم اتحادیه جدیت و فعالیت بیشتری در این زمینه دارد و هم مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد عزم خود را جزم کردهاند. هرچند بازهم تأکید میکنم که همراهی مردم در خرید کتاب از کتابفروشیها و فروشگاههای فیزیکی و مجازی قانونی یکی از مهمترین مسائلی است که موفقیت برچیده شدن اینها را بهدنبال خواهد داشت. درعینحال اهالی رسانه هم باید کاری کنند، گاهی در برخورد با دستفروشان کتاب برخی رسانهها طوری فضاسازی میکنند که انگار نباید با آنها مقابله کرد. درصورتیکه اغلب اینها کارشان از فروش کتابهای ممنوعه گذشته و حالا سراغ کتابهای تکثیر غیر قانونی آمدهاند. خود این دستفروشان هم باید بالاخره متوجه ضرری که با کار خود به صنعت نشرمان میزنند، بشوند.
یکی دیگر از بسترهای فروش این آثار، شبه نمایشگاههای فروش کتاب هستند که در ایستگاههای مترو، پارکها و حتی دانشگاهها برگزار میشوند؛ تا پیش از شیوع کرونا، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در همکاری با وزارت ارشاد و دیگر نهادهای مرتبط بهطورجدی پیگیر بود که برپاییشان تنها با مجوز اتحادیه ممکن شود و از طرفی امکان نظارت بر فعالیت آنها فراهم شود. هرچند که محدودیتهای کرونایی روند تحقق آن را کند کرد. برای نظاممند کردن برگزاری این نمایشگاههاچه تصمیمی دارید؟
من معتقدم که در صورت مقابله با شبکه انتشار غیرقانونی کتابها، امکان عرضه آنها هم مختل میشود. واقعیت این است که برگزاری شبه نمایشگاههای کتاب کار مفیدی نیست. متأسفانه این نگاه باب شده که هر نمایشگاهی تخفیفهای بیشتری ارائه بدهد نمایشگاه بهتری است، این تصوری است که حتی در برخی مراکز دولتی و نهادهای عمومی هم هست. هرچه تخفیف بیشتر باشد، مراکز یا سازمانها علاقهمندی بیشتری برای میزبانی از نمایشگاهها دارند. درصورتیکه با انتشار آثار به روش قانونی امکان در نظر گرفتن تخفیف زیادی وجود ندارد. ایکاش مردم بدانند که اگر جایی برای کتابها تخفیف نامتعارف در نظر گرفته بیشک کار مشکل دارد.
در بحث پیوستن به معاهده برن «قانون کپیرایت» با موانع متعددی روبهرو هستیم که در نتیجهاش شاید هنوز امکان قبول آن را نداشته باشیم، بااین حال ما حتی به آن شکلی که باید کپیرایت داخلی هم نداریم. درصورتیکه اگر نظارتی در این رابطه وجود داشت حداقل در بحث ترجمه با این حجم از کتابسازی روبهرو نبودیم! این بخش کی سروسامان پیدا میکند؟
در وهله نخست نیازمند تقویت توان نرمافزاری اداره کتاب (دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد) هستیم که این کار در مرحله انجام است و بهزودی عملی میشود. اداره کتاب باید قادر به بررسی فایل کتابها برای مشابهتیابیهای احتمالی باشد. از این طریق متوجه میشوند که فایل ارائهشده با کتاب دیگری همپوشانی دارد یا نه، حتی امکان سنجش میزان آنهم فراهم میشود. کاری که در ارائه سندهای علمی انجام میشود، بهمحض ارائه یک رساله علمی، نخستین اقدام مشابهتیابی آن از طریق سامانه در اختیار دانشگاهها است. هرچند که این به معنای رعایت مالکیت حقوق معنوی به شکل کامل نیست، برای در نظر گرفتن آن نیازمند اقدامات تکمیلی دیگری هستیم که از سوی واحد حقوقی دنبال میشود. البته در قانون خودمان هم موارد خوبی در نظر گرفتهشده ، در قانون «حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» تصویب سال 1348 و مصوبه اصلاحی«اهداف، سیاستها و ضوابط نشر کتاب» 1389 و نیز آیین نامه اجرایی ماده 21 قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان موادی در اعتبار مالکیت معنوی آثار آمده است و رعایت این حقوق محترم و ضروری شمرده شده است. عمده مشکل در بحثی که مطرح کردید در اجراست.
برگزاری نمایشگاه کتاب، چه در شکل فیزیکی و چه مجازی آن بر انتشار آثار متمرکز است که این نیازمند تهیه کاغذ است؛ آنهم در شرایطی که چند سالی است در واردات با مشکل روبهرو شدهایم. بهتازگی از ضرورت فعالیت کارخانههای کاغذ داخلی صحبت شده. در شرایط فعلی که کارخانههایی همچون «کارخانه کاغذ مازندران» امکان تحقق این مسأله را حداقل در کوتاهمدت ندارند، برای تأمین کاغذ مصرفی نشریات و کتاب چه برنامهای دارید؟
به نکته خوبی اشاره کردید، واقعیتی است که کارخانههای داخلی هماکنون وضعیت خوبی برای تولید کاغذ ندارند. اما آیا اینها امکان تولید کاغذ ندارند؟ نه. میتوانند. هرچند کار به سمتی هدایتشده که یا تولید ندارند یا حجم کمی کاغذ روانه بازار میکنند. اینها با مشکلاتی روبهرو هستند. در جلسهای که در همین رابطه با معاون اول رئیسجمهوری، وزارت صمت و کارخانهداران برگزار شد مشکلات و موانع پیش روی آنان را بررسی، دستهبندی و اولویتبندی کردهایم. من هم قبول دارم که غیر واقع نگرانه نمیتوانیم بگوییم باید بشود و بعد هم به مشکلاتی بربخوریم؛ در شرایط فعلی نیازمند بررسی و رفع مشکلات و ایجاد زمینه تولید هستیم، که اینها از اولویتهای پیگیری ما هستند. هم اکنون برخی از این کارخانهها توان تولید دارند اما با مشکلاتی روبهرو هستند یا تولید کاغذ برایشان اقتصادی نیست. با دستورات معاون اول بخشی از این موانع برطرف میشود؛ کارخانه کاغذ مازندران بهزودی در مدار تولید کاغذ قرار خواهد گرفت که همین حالا با رفع چند مشکل قادر به تولید سالی 90 هزار تن کاغذ هست. به این کارخانه اعلام کردهایم که نگران فروش تولیدات خود نباشند، وزارت ارشاد بازار مناسب فروش این کاغذ را تضمین میکند. دو کارخانه دیگر «پارس» و «دیبای شوشتر» در خوزستان همظرفیت تولید کاغذ دارند اما با مشکلاتی روبهرو هستند که البته قابلرفع است. کارخانه «زاگرس» در شیراز هم تا یکسال آینده قادر به تولید خواهد بود. تولید بخش قابلتوجهی از حجم کاغذ مصرفی کشور اتفاق عجیبی نیست اما همت و اهتمام جدی بخش خصوصی را طلب میکند. اما تا زمان تحقق این تولید نیازمند حمایت دولت از واردات کاغذ هستیم.
در بخش واردات کاغذ در این چند سال با اما و اگرهایی روبهرو بودهایم؛ آنهم در شرایطی که عدهای تأکید بر حذف ارز دولتی، ارز نیمایی و ضرورت واردات کاغذ از سوی بخش خصوص برای حذف بازار سیاه دارند و گروهی هم حمایت دولت در شرایط فعلی اقتصادی را گریزناپذیر میدانند. تا فراهم شدن امکان تولید داخلی کاغذ، برای به حداقل رساندن این کاستیها چه برنامهای دارید؟
من هم معتقدم که توزیع کاغذ دولتی مفاسد و رانتهایی را رقم میزند و نظام صحیح اقتصادی را دچار مشکل میکند. اما مسأله اینجاست که شرایط اقتصادی فعلی نشرمان اجازه حذف این حمایت را نمیدهد و اگر همین اندک حمایت دولتی هم متوجه کاغذ نشود ناشران با مشکلاتی بهمراتب وخیمتر روبهرو خواهند شد. اگر شرایط با ثبات اقتصادی داشته باشیم آنوقت میتوان این حمایت را حذف کرد و اجازه داد که بازار کاغذ بر اساس نیاز ناشران تنظیم شود.
خب در شرایط فعلی که چارهای جز انجام این حمایت نیست برای کاهش حاشیههای واردات کاغذ و بازار سیاهی که بهنوعی سبب میشود چه خواهید کرد؟
تخلفات قبلی پیگیری شده و کاغذ متعلق به ارشاد شناسایی شد و در حال انتقال به انبار در اختیار ما برای توزیع بین ناشران متقاضی است.
بحث پایانی را بر ممیزی بگذاریم؛ چندی پیش تأکید کردید که باید مسئولیت ناشر درزمینه مجوز آثار بیشتر شود. حدود هشت سال قبل، وزیر ارشاد وقت از تصمیم برای واسپاری کار ممیزی به ناشران علاقهمند گفت که با استقبال روبهرو نشد. اغلب ناشران حتی مخالفت کردند که این مسئولیت ضرر بیشتری متوجه سرمایهگذاریهای آنان خواهد کرد. با این پیشینه و نگاهی که از ناشران سراغ داریم چطور خواهان افزایش مسئولیت ناشران در مسیر ممیزی آثار هستید؟
مقصود من از گفتهام بههیچوجه مشابه نمونهای که از چندین سال قبل گفتید نیست؛ اعتقاد من این است که ناشران نباید به امید وجود ممیزی، نظارت نهایی و کامل بر کتابهایی که آماده میکنند نداشته باشند. باید احساس مسئولیت بیشتری درزمینه بررسی آثار وجود داشته باشد. وجود برخی موارد تعجب برانگیز است، ازجمله توهین به اقوام، مذاهب و... ناشر باید دقت کند کتابی که خواهان کسب مجوز نشر آن هست دچار چنین ایراداتی که میتوانند منشأ اختلافات ملی شوند نباشد. امیدوارم ناشران ممیزی را یکی از فرایندهای تولید و آمادهسازی اثر بدانند، در چنین مواردی بار مسئولیت اداره کتاب هم کمتر و روند کارها سریعتر انجام میشود.
طی تمام این سالها، اداره کتاب به جهت مسئولیتی که در ارتباط با ممیزی آثار مواجه است با گلایهها و انتقاداتی روبهرو بوده؛ معیار شما در این دوره برای کاهش مشکلات احتمالی بر چه اساسی است؟
در وهله نخست امیدوارم شاهد افزایش اعتماد میان اهالی نشر با مسئولان این بخش از معاونت فرهنگی باشیم. ممکن است که اداره کتاب اصلاحاتی را به ناشران اعلام کند. این را نباید به نگاه سلیقهای تعبیر کرد. باز بودن راه گفتوگو یکی از مهمترین راهکارها برای کاهش مشکلات مذکور و از سویی سرعت بخشیدن به روند کسب مجوز در مواردی است که کتابی با مشکل روبهرو شده باشد. اما نکته دیگر اینکه بپذیریم حجم کارهایی که برای مجوز به اداره کتاب میرسد بسیار زیاد است و دراینبین احتمال برخی کاستیها هم وجود دارد.
آقای احمدوند گفتوگو را با سؤالی درباره خودتان پایان بدهیم، پیش از انتصاب به این مسئولیت، سابقه سالها کار جدی در حوزه کتاب در کارنامه شما ثبتشده، اینکه فردی فرهنگی سکان این معاونت را به عهده گرفته سبب انتظار بیشتر اهالی کتاب میشود، از این بابت نگران نیستید؟ با توجه به همین سابقه در تعامل با اهالی کتاب بنا را بر چه گذاشتهاید؟
اتفاقاً در ارتباط با مسألهای که عنوان کردید نگرانی جدی دارم؛ بویژه که کشور ازنظر اقتصادی در شرایط خاصی قرار دارد و صنعت نشرمان هم با مشکلات متعددی دستبهگریبان است. برای من که دورهای این مسئولیت را پذیرفتهام برقراری یک تعامل حرفهای و درست با فعالان عرصه کتاب اهمیت بسیاری دارد؛ چراکه درنهایت به بهبود وضعیت این صنعت هم کمک میکند. تأکید دارم که در انجام کار فرهنگی نباید تحت تأثیر شرایط موقت یا حتی نگاههای حزبی و جناحی قرار گرفت. این یک جایگاه حاکمیتی و رسمی است، به یک طیف فکری خاص تعلق ندارد. باوجود آنکه خواهناخواه همه ما علایق و سلایق خاص خود را داریم در تلاش هستم تا در حد توانم خدمتی یکسان بههمه بخشهای نشر داشته باشم.
برای کودکان سرزمینمان تلاش کنیم
محسن وظیفه
مربی کتابخانه سیار روستایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان پارسآباد
در این سالهایی که مربی کتابخانه سیار روستایی بوده و هستم کودکان و نوجوانان بسیاری را دیدهام که کتاب به بخشی از زندگیشان تبدیل شده، البته نه اینکه از ابتدا علاقهمند مطالعه بوده باشند؛ بلکه به مرور و با قدری برنامهریزی به این سمتوسو کشیده شدهاند. این روزها که شاهد برگزاری هفته کتاب دیگری در سطح کشورمان هستیم بهترین فرصت برای جلب توجه خانوادهها به کتابخوانی است. زمان بسیاری است که پوشش کتابخانهای حدود 20 روستا در شهرستان پارسآباد استان اردبیل را برعهده دارم. هرروز با کتابخانه سیاری که در اختیار دارم به دو مدرسه سرمیزنم و در هرکدام حدود دوساعتی را صرف دانشآموزان و تلاش برای علاقهمندی بیشتر آنها به کتابخوانی میکنم. حدود دو هفته یکمرتبه نوبت به هر روستا میرسد و شاید باور نکنید این بچهها بهمحض آنکه خودروی کتابخانه سیار از دور میبینند با اشتیاق بسیاری به سمت من میدوند. در میان کتابها جستوجو میکنند، حتی برخی خلاصهای را که از کتاب خود نوشتهاند نشانم میدهند. بعضی از آنها هم به این چیزها اکتفا نمیکنند و درباره کتاب خود کنفرانس میدهند. گاهی همینها سبب میشود که بچههای دیگر علاقهمند مطالعه کتاب همکلاسی خود شوند و بخواهند خودشان گفتههای دوستشان را در خلال ورق زدن صفحات کاغذی کتابها بخوانند. اینها را گفتم که بدانید بچههای مناطق محروم و کمبرخوردار، بهرغم آنکه والدین آنان اغلب فرصتی برای تشویق فرزندان خود به مطالعه ندارند، چقدر شیفته کتابخوانی هستند. برخلاف برخی افرادی که میگویند مناسبتهای تقویمی تأثیری در افزایش سرانه مطالعه ندارد من نظر دیگری دارم، به لطف همین هفته کتاب یا دیگر مناسبتهایی همچون هفته ملی کودک و... میتوان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگترهای آنان را متوجه این ضرورتها کرد. حالا بماند که کافی است بچهها بفهمند برنامهریزی برای برگزاری چنین هفتهای در راه است تا با اشتیاق زیادی خودشان هم دست به کار شوند. بسیاری از این روستاها از وجود کتابخانه برخوردار نیستند و اگر چنین اقدامات و برنامههایی نباشد شاید هرگز شرایط برای جلب توجه آنان به کارهای فرهنگی ازاین دست فراهم نشود. گذشته از اشاره مختصر به این شرایط، بگذارید قدری هم از برنامههایی بگویم که به همراه کودکان و نوجوانان این روستاها معمولاً برای هفته کتاب تدارک میبینیم؛ در اغلب مواقع تلاش میکنم کتابهایی را که مضمون آنها بهنوعی مرتبط با این روزها به شمار میآید، انتخاب کرده و مسابقههای مختلفی در ارتباط با آنها ترتیب بدهم؛ حتی گاهی بچهها را برای برپایی نمایشی از داستان کتابها تشویق میکنم و گروه تئاتر تشکیل میدهیم؛ تا جایی که فرصت داشته باشم کتابهایی که اثرگذاری بیشتری بر بچهها دارند و محتوای آنها را که برخاسته از بوم فرهنگی یا جغرافیایی خودشان هست ،معرفی میکنم. برای این بچهها این قبیل برنامهها و از سویی کتابخانههایی سیار نعمت بزرگی است؛ اینها از امکانات بچههایی که ساکن کلانشهرها هستند محرومند و حداقل از این طریق میتوان تا اندازهای در مسیر توزیع عادلانهتر خدمات فرهنگی در سطح کشورمان گام برداشت. ای کاش مسئولان فرهنگی، تشکلها و همه آنهایی که در این زمینه کاری از عهدهشان ساخته است برای تحقق بیشتر این مسأله تلاش کنند. من و دیگر همکارانم با توجه به امکانات محدود قادر به پوشش همه روستاها نیستیم، برای دسترسی همه فرزندان سرزمینمان به کتاب باید همتی ملی به خرج بدهیم.
مربی کتابخانه سیار روستایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان پارسآباد
در این سالهایی که مربی کتابخانه سیار روستایی بوده و هستم کودکان و نوجوانان بسیاری را دیدهام که کتاب به بخشی از زندگیشان تبدیل شده، البته نه اینکه از ابتدا علاقهمند مطالعه بوده باشند؛ بلکه به مرور و با قدری برنامهریزی به این سمتوسو کشیده شدهاند. این روزها که شاهد برگزاری هفته کتاب دیگری در سطح کشورمان هستیم بهترین فرصت برای جلب توجه خانوادهها به کتابخوانی است. زمان بسیاری است که پوشش کتابخانهای حدود 20 روستا در شهرستان پارسآباد استان اردبیل را برعهده دارم. هرروز با کتابخانه سیاری که در اختیار دارم به دو مدرسه سرمیزنم و در هرکدام حدود دوساعتی را صرف دانشآموزان و تلاش برای علاقهمندی بیشتر آنها به کتابخوانی میکنم. حدود دو هفته یکمرتبه نوبت به هر روستا میرسد و شاید باور نکنید این بچهها بهمحض آنکه خودروی کتابخانه سیار از دور میبینند با اشتیاق بسیاری به سمت من میدوند. در میان کتابها جستوجو میکنند، حتی برخی خلاصهای را که از کتاب خود نوشتهاند نشانم میدهند. بعضی از آنها هم به این چیزها اکتفا نمیکنند و درباره کتاب خود کنفرانس میدهند. گاهی همینها سبب میشود که بچههای دیگر علاقهمند مطالعه کتاب همکلاسی خود شوند و بخواهند خودشان گفتههای دوستشان را در خلال ورق زدن صفحات کاغذی کتابها بخوانند. اینها را گفتم که بدانید بچههای مناطق محروم و کمبرخوردار، بهرغم آنکه والدین آنان اغلب فرصتی برای تشویق فرزندان خود به مطالعه ندارند، چقدر شیفته کتابخوانی هستند. برخلاف برخی افرادی که میگویند مناسبتهای تقویمی تأثیری در افزایش سرانه مطالعه ندارد من نظر دیگری دارم، به لطف همین هفته کتاب یا دیگر مناسبتهایی همچون هفته ملی کودک و... میتوان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگترهای آنان را متوجه این ضرورتها کرد. حالا بماند که کافی است بچهها بفهمند برنامهریزی برای برگزاری چنین هفتهای در راه است تا با اشتیاق زیادی خودشان هم دست به کار شوند. بسیاری از این روستاها از وجود کتابخانه برخوردار نیستند و اگر چنین اقدامات و برنامههایی نباشد شاید هرگز شرایط برای جلب توجه آنان به کارهای فرهنگی ازاین دست فراهم نشود. گذشته از اشاره مختصر به این شرایط، بگذارید قدری هم از برنامههایی بگویم که به همراه کودکان و نوجوانان این روستاها معمولاً برای هفته کتاب تدارک میبینیم؛ در اغلب مواقع تلاش میکنم کتابهایی را که مضمون آنها بهنوعی مرتبط با این روزها به شمار میآید، انتخاب کرده و مسابقههای مختلفی در ارتباط با آنها ترتیب بدهم؛ حتی گاهی بچهها را برای برپایی نمایشی از داستان کتابها تشویق میکنم و گروه تئاتر تشکیل میدهیم؛ تا جایی که فرصت داشته باشم کتابهایی که اثرگذاری بیشتری بر بچهها دارند و محتوای آنها را که برخاسته از بوم فرهنگی یا جغرافیایی خودشان هست ،معرفی میکنم. برای این بچهها این قبیل برنامهها و از سویی کتابخانههایی سیار نعمت بزرگی است؛ اینها از امکانات بچههایی که ساکن کلانشهرها هستند محرومند و حداقل از این طریق میتوان تا اندازهای در مسیر توزیع عادلانهتر خدمات فرهنگی در سطح کشورمان گام برداشت. ای کاش مسئولان فرهنگی، تشکلها و همه آنهایی که در این زمینه کاری از عهدهشان ساخته است برای تحقق بیشتر این مسأله تلاش کنند. من و دیگر همکارانم با توجه به امکانات محدود قادر به پوشش همه روستاها نیستیم، برای دسترسی همه فرزندان سرزمینمان به کتاب باید همتی ملی به خرج بدهیم.
فرصتی برای بازگشت کتاب به سبد خانوارها
علیالله سلیمی
نویسنده، روزنامه نگار و منتقد ادبی
کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش تعیینکنندهای در ارتقای فرهنگ عمومی دارد، از مدتها قبل در سبد خانوارهای ایرانی جای چندان مطلوبی ندارد و فعالان و کارشناسان امور فرهنگی در این مورد بارها هشدار داده و صدمات حذف کتاب از سبد خانوارهای ایرانی را گوشزد کردهاند. هرچند که طی سال معمولاً گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها و هشدارها وجود ندارد و تنها میتوان به اثرگذاری برخی مناسبتهای ملی در حوزه کتاب، از جمله «هفته کتاب» که هر سال در نیمه دوم آبان ماه برگزار میشود امیدوار بود. حالا با گذر از روزها و ماههای نسبتاً راکد در بخش برگزاری جلسات و نشستهای نقد و معرفی کتاب که بهدلیل فراگیری محدودیتهای کرونایی دامنگیر جامعه و فعالان حوزه کتاب شده بود، بیست و نهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» از راه رسیده و فرصتی فراهم کرده تا به برخی از خلأهای موجود در بخش کتاب و کتابخوانی در جامعه، آن هم در ابعاد گسترده و سطح ملی پرداخته شود. بدون شک، برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در سطح ملی میتواند ظرفیتهای مضاعفی را برای بسترسازی جهت پرداختن به ابعاد مختلف مسأله کتاب و کتابخوانی و کمبودها و خلأهای آن فراهم کند. اولین دستاورد این رویداد فرهنگی بزرگ میتواند زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان فرهنگی کشور باشد که در صورت تحقق آن، مشکلات و خلأهای صنعت نشر و حوزه کتاب در کشور شناسایی میشود تا در اولین فرصت نسبت به رفع موانع موجود اقدام شود. برگزاری جلسات و نشستهای مختلف با موضوعات مرتبط با کتاب، از جمله آسیبشناسی صنعت نشر و موانع و مشکلات کتابخوانی در جامعه در طول روزهای هفته کتاب از سوی مراکز فرهنگی، زمینهساز تحقق چنین اهدافی است. البته رسیدن به این نوع اهداف متعالی معمولاً نیاز به طراحی و اجرای ویژه برنامههای متعدد و مرتبط با ابعاد مختلف موضوع و منسجم از لحاظ زمانی دارد که بموقع و با پوشش خبری حداکثری برگزار و باعث جلب توجه مسئولان مربوطه به موضوع کتاب و کتابخوانی شود. رویکرد دیگری که لازم است همزمان با برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در دستور کار قرار گیرد، هماهنگی با اهالی رسانه و تهیه خوراک خبری برای فعالان مطبوعات و رسانههای صوتی و تصویری و همچنین ظرفیتهای بالقوه شبکههای اجتماعی در شرایط فعلی است که مخاطبان گستردهای در جامعه امروزی دارد. رسانههای مختلف در ایام هفته کتاب با تمرکز بر مسأله کتاب و کتابخوانی در جامعه و موانع و مشکلات آن در شرایط کنونی میتواند توجهها را به سمت این رویداد بزرگ فرهنگی جلب کنند و طبعاً در میان مخاطبان این رسانهها، علاوه بر مردم عادی و کتابخوانها، مسئولان هم حضور دارند که بخشی از دایره هدف محسوب میشوند. اگر دو هدف یاد شده، زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان و همراه ساختن فعالان رسانهها با رویدادهای هفته کتاب به شکل منسجم و همزمان تحقق یابد، آن وقت میتوان به تحقق هدف سوم و غایی که همانا ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه است به آسانی دست یافت. هر چند پیشاپیش میتوان حدس زد که چنین اهداف متعالی و آرمانی به تلاشهای گسترده فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی و برنامههای مدون و منسجم و مهمتر از همه مستمر و مداوم مراکز فرهنگی از جمله کتابخانههای عمومی و فرهنگسراها و خانههای فرهنگ و همکاری دلسوزانه مسئولان مربوطه نیاز دارد تا تلاشهای صورت گرفته بعد از مناسبتهای اغلب کوتاه مدت ملی مانند هفته کتاب به یکباره قطع نشود و در طول سال شاهد برگزاری ویژه برنامههای فرهنگی با موضوع کتاب و کتابخوانی باشیم. در صورت تحقق چنین پیشنیازهای چندگانه است که میشود امیدوار بود کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش اصلی آن فرهنگسازی در جامعه است، به جایگاه واقعی خود دست یابد و سرانه مطالعه در کشور ما از حالت نزولی فعلی که اصلاً برازنده کشور فرهنگدوست ما نیست، به حالت صعودی تغییر وضعیت دهد و مردم ایران بار دیگر با یار مهربان دیرینه آشتی کنند و کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی اثرگذار در حوزههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی جای ثابتی در سبد خرید خانوارهای ایرانی پیدا کند و آن روز، طبعاً روز خجسته و مبارکی در تقویم کشور ما خواهد بود.
نویسنده، روزنامه نگار و منتقد ادبی
کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش تعیینکنندهای در ارتقای فرهنگ عمومی دارد، از مدتها قبل در سبد خانوارهای ایرانی جای چندان مطلوبی ندارد و فعالان و کارشناسان امور فرهنگی در این مورد بارها هشدار داده و صدمات حذف کتاب از سبد خانوارهای ایرانی را گوشزد کردهاند. هرچند که طی سال معمولاً گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها و هشدارها وجود ندارد و تنها میتوان به اثرگذاری برخی مناسبتهای ملی در حوزه کتاب، از جمله «هفته کتاب» که هر سال در نیمه دوم آبان ماه برگزار میشود امیدوار بود. حالا با گذر از روزها و ماههای نسبتاً راکد در بخش برگزاری جلسات و نشستهای نقد و معرفی کتاب که بهدلیل فراگیری محدودیتهای کرونایی دامنگیر جامعه و فعالان حوزه کتاب شده بود، بیست و نهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» از راه رسیده و فرصتی فراهم کرده تا به برخی از خلأهای موجود در بخش کتاب و کتابخوانی در جامعه، آن هم در ابعاد گسترده و سطح ملی پرداخته شود. بدون شک، برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در سطح ملی میتواند ظرفیتهای مضاعفی را برای بسترسازی جهت پرداختن به ابعاد مختلف مسأله کتاب و کتابخوانی و کمبودها و خلأهای آن فراهم کند. اولین دستاورد این رویداد فرهنگی بزرگ میتواند زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان فرهنگی کشور باشد که در صورت تحقق آن، مشکلات و خلأهای صنعت نشر و حوزه کتاب در کشور شناسایی میشود تا در اولین فرصت نسبت به رفع موانع موجود اقدام شود. برگزاری جلسات و نشستهای مختلف با موضوعات مرتبط با کتاب، از جمله آسیبشناسی صنعت نشر و موانع و مشکلات کتابخوانی در جامعه در طول روزهای هفته کتاب از سوی مراکز فرهنگی، زمینهساز تحقق چنین اهدافی است. البته رسیدن به این نوع اهداف متعالی معمولاً نیاز به طراحی و اجرای ویژه برنامههای متعدد و مرتبط با ابعاد مختلف موضوع و منسجم از لحاظ زمانی دارد که بموقع و با پوشش خبری حداکثری برگزار و باعث جلب توجه مسئولان مربوطه به موضوع کتاب و کتابخوانی شود. رویکرد دیگری که لازم است همزمان با برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در دستور کار قرار گیرد، هماهنگی با اهالی رسانه و تهیه خوراک خبری برای فعالان مطبوعات و رسانههای صوتی و تصویری و همچنین ظرفیتهای بالقوه شبکههای اجتماعی در شرایط فعلی است که مخاطبان گستردهای در جامعه امروزی دارد. رسانههای مختلف در ایام هفته کتاب با تمرکز بر مسأله کتاب و کتابخوانی در جامعه و موانع و مشکلات آن در شرایط کنونی میتواند توجهها را به سمت این رویداد بزرگ فرهنگی جلب کنند و طبعاً در میان مخاطبان این رسانهها، علاوه بر مردم عادی و کتابخوانها، مسئولان هم حضور دارند که بخشی از دایره هدف محسوب میشوند. اگر دو هدف یاد شده، زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان و همراه ساختن فعالان رسانهها با رویدادهای هفته کتاب به شکل منسجم و همزمان تحقق یابد، آن وقت میتوان به تحقق هدف سوم و غایی که همانا ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه است به آسانی دست یافت. هر چند پیشاپیش میتوان حدس زد که چنین اهداف متعالی و آرمانی به تلاشهای گسترده فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی و برنامههای مدون و منسجم و مهمتر از همه مستمر و مداوم مراکز فرهنگی از جمله کتابخانههای عمومی و فرهنگسراها و خانههای فرهنگ و همکاری دلسوزانه مسئولان مربوطه نیاز دارد تا تلاشهای صورت گرفته بعد از مناسبتهای اغلب کوتاه مدت ملی مانند هفته کتاب به یکباره قطع نشود و در طول سال شاهد برگزاری ویژه برنامههای فرهنگی با موضوع کتاب و کتابخوانی باشیم. در صورت تحقق چنین پیشنیازهای چندگانه است که میشود امیدوار بود کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش اصلی آن فرهنگسازی در جامعه است، به جایگاه واقعی خود دست یابد و سرانه مطالعه در کشور ما از حالت نزولی فعلی که اصلاً برازنده کشور فرهنگدوست ما نیست، به حالت صعودی تغییر وضعیت دهد و مردم ایران بار دیگر با یار مهربان دیرینه آشتی کنند و کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی اثرگذار در حوزههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی جای ثابتی در سبد خرید خانوارهای ایرانی پیدا کند و آن روز، طبعاً روز خجسته و مبارکی در تقویم کشور ما خواهد بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
نگاه حزبی و جناحی به حوزه کتاب نداریم
-
برای کودکان سرزمینمان تلاش کنیم
-
فرصتی برای بازگشت کتاب به سبد خانوارها
اخبارایران آنلاین