فرصتی برای بازگشت کتاب به سبد خانوارها
علیالله سلیمی
نویسنده، روزنامه نگار و منتقد ادبی
کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش تعیینکنندهای در ارتقای فرهنگ عمومی دارد، از مدتها قبل در سبد خانوارهای ایرانی جای چندان مطلوبی ندارد و فعالان و کارشناسان امور فرهنگی در این مورد بارها هشدار داده و صدمات حذف کتاب از سبد خانوارهای ایرانی را گوشزد کردهاند. هرچند که طی سال معمولاً گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها و هشدارها وجود ندارد و تنها میتوان به اثرگذاری برخی مناسبتهای ملی در حوزه کتاب، از جمله «هفته کتاب» که هر سال در نیمه دوم آبان ماه برگزار میشود امیدوار بود. حالا با گذر از روزها و ماههای نسبتاً راکد در بخش برگزاری جلسات و نشستهای نقد و معرفی کتاب که بهدلیل فراگیری محدودیتهای کرونایی دامنگیر جامعه و فعالان حوزه کتاب شده بود، بیست و نهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» از راه رسیده و فرصتی فراهم کرده تا به برخی از خلأهای موجود در بخش کتاب و کتابخوانی در جامعه، آن هم در ابعاد گسترده و سطح ملی پرداخته شود. بدون شک، برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در سطح ملی میتواند ظرفیتهای مضاعفی را برای بسترسازی جهت پرداختن به ابعاد مختلف مسأله کتاب و کتابخوانی و کمبودها و خلأهای آن فراهم کند. اولین دستاورد این رویداد فرهنگی بزرگ میتواند زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان فرهنگی کشور باشد که در صورت تحقق آن، مشکلات و خلأهای صنعت نشر و حوزه کتاب در کشور شناسایی میشود تا در اولین فرصت نسبت به رفع موانع موجود اقدام شود. برگزاری جلسات و نشستهای مختلف با موضوعات مرتبط با کتاب، از جمله آسیبشناسی صنعت نشر و موانع و مشکلات کتابخوانی در جامعه در طول روزهای هفته کتاب از سوی مراکز فرهنگی، زمینهساز تحقق چنین اهدافی است. البته رسیدن به این نوع اهداف متعالی معمولاً نیاز به طراحی و اجرای ویژه برنامههای متعدد و مرتبط با ابعاد مختلف موضوع و منسجم از لحاظ زمانی دارد که بموقع و با پوشش خبری حداکثری برگزار و باعث جلب توجه مسئولان مربوطه به موضوع کتاب و کتابخوانی شود. رویکرد دیگری که لازم است همزمان با برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در دستور کار قرار گیرد، هماهنگی با اهالی رسانه و تهیه خوراک خبری برای فعالان مطبوعات و رسانههای صوتی و تصویری و همچنین ظرفیتهای بالقوه شبکههای اجتماعی در شرایط فعلی است که مخاطبان گستردهای در جامعه امروزی دارد. رسانههای مختلف در ایام هفته کتاب با تمرکز بر مسأله کتاب و کتابخوانی در جامعه و موانع و مشکلات آن در شرایط کنونی میتواند توجهها را به سمت این رویداد بزرگ فرهنگی جلب کنند و طبعاً در میان مخاطبان این رسانهها، علاوه بر مردم عادی و کتابخوانها، مسئولان هم حضور دارند که بخشی از دایره هدف محسوب میشوند. اگر دو هدف یاد شده، زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان و همراه ساختن فعالان رسانهها با رویدادهای هفته کتاب به شکل منسجم و همزمان تحقق یابد، آن وقت میتوان به تحقق هدف سوم و غایی که همانا ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه است به آسانی دست یافت. هر چند پیشاپیش میتوان حدس زد که چنین اهداف متعالی و آرمانی به تلاشهای گسترده فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی و برنامههای مدون و منسجم و مهمتر از همه مستمر و مداوم مراکز فرهنگی از جمله کتابخانههای عمومی و فرهنگسراها و خانههای فرهنگ و همکاری دلسوزانه مسئولان مربوطه نیاز دارد تا تلاشهای صورت گرفته بعد از مناسبتهای اغلب کوتاه مدت ملی مانند هفته کتاب به یکباره قطع نشود و در طول سال شاهد برگزاری ویژه برنامههای فرهنگی با موضوع کتاب و کتابخوانی باشیم. در صورت تحقق چنین پیشنیازهای چندگانه است که میشود امیدوار بود کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش اصلی آن فرهنگسازی در جامعه است، به جایگاه واقعی خود دست یابد و سرانه مطالعه در کشور ما از حالت نزولی فعلی که اصلاً برازنده کشور فرهنگدوست ما نیست، به حالت صعودی تغییر وضعیت دهد و مردم ایران بار دیگر با یار مهربان دیرینه آشتی کنند و کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی اثرگذار در حوزههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی جای ثابتی در سبد خرید خانوارهای ایرانی پیدا کند و آن روز، طبعاً روز خجسته و مبارکی در تقویم کشور ما خواهد بود.
نویسنده، روزنامه نگار و منتقد ادبی
کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش تعیینکنندهای در ارتقای فرهنگ عمومی دارد، از مدتها قبل در سبد خانوارهای ایرانی جای چندان مطلوبی ندارد و فعالان و کارشناسان امور فرهنگی در این مورد بارها هشدار داده و صدمات حذف کتاب از سبد خانوارهای ایرانی را گوشزد کردهاند. هرچند که طی سال معمولاً گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها و هشدارها وجود ندارد و تنها میتوان به اثرگذاری برخی مناسبتهای ملی در حوزه کتاب، از جمله «هفته کتاب» که هر سال در نیمه دوم آبان ماه برگزار میشود امیدوار بود. حالا با گذر از روزها و ماههای نسبتاً راکد در بخش برگزاری جلسات و نشستهای نقد و معرفی کتاب که بهدلیل فراگیری محدودیتهای کرونایی دامنگیر جامعه و فعالان حوزه کتاب شده بود، بیست و نهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» از راه رسیده و فرصتی فراهم کرده تا به برخی از خلأهای موجود در بخش کتاب و کتابخوانی در جامعه، آن هم در ابعاد گسترده و سطح ملی پرداخته شود. بدون شک، برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در سطح ملی میتواند ظرفیتهای مضاعفی را برای بسترسازی جهت پرداختن به ابعاد مختلف مسأله کتاب و کتابخوانی و کمبودها و خلأهای آن فراهم کند. اولین دستاورد این رویداد فرهنگی بزرگ میتواند زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان فرهنگی کشور باشد که در صورت تحقق آن، مشکلات و خلأهای صنعت نشر و حوزه کتاب در کشور شناسایی میشود تا در اولین فرصت نسبت به رفع موانع موجود اقدام شود. برگزاری جلسات و نشستهای مختلف با موضوعات مرتبط با کتاب، از جمله آسیبشناسی صنعت نشر و موانع و مشکلات کتابخوانی در جامعه در طول روزهای هفته کتاب از سوی مراکز فرهنگی، زمینهساز تحقق چنین اهدافی است. البته رسیدن به این نوع اهداف متعالی معمولاً نیاز به طراحی و اجرای ویژه برنامههای متعدد و مرتبط با ابعاد مختلف موضوع و منسجم از لحاظ زمانی دارد که بموقع و با پوشش خبری حداکثری برگزار و باعث جلب توجه مسئولان مربوطه به موضوع کتاب و کتابخوانی شود. رویکرد دیگری که لازم است همزمان با برگزاری ویژه برنامههای هفته کتاب در دستور کار قرار گیرد، هماهنگی با اهالی رسانه و تهیه خوراک خبری برای فعالان مطبوعات و رسانههای صوتی و تصویری و همچنین ظرفیتهای بالقوه شبکههای اجتماعی در شرایط فعلی است که مخاطبان گستردهای در جامعه امروزی دارد. رسانههای مختلف در ایام هفته کتاب با تمرکز بر مسأله کتاب و کتابخوانی در جامعه و موانع و مشکلات آن در شرایط کنونی میتواند توجهها را به سمت این رویداد بزرگ فرهنگی جلب کنند و طبعاً در میان مخاطبان این رسانهها، علاوه بر مردم عادی و کتابخوانها، مسئولان هم حضور دارند که بخشی از دایره هدف محسوب میشوند. اگر دو هدف یاد شده، زمینهسازی برای جلب توجه مسئولان و همراه ساختن فعالان رسانهها با رویدادهای هفته کتاب به شکل منسجم و همزمان تحقق یابد، آن وقت میتوان به تحقق هدف سوم و غایی که همانا ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه است به آسانی دست یافت. هر چند پیشاپیش میتوان حدس زد که چنین اهداف متعالی و آرمانی به تلاشهای گسترده فعالان حوزه کتاب و کتابخوانی و برنامههای مدون و منسجم و مهمتر از همه مستمر و مداوم مراکز فرهنگی از جمله کتابخانههای عمومی و فرهنگسراها و خانههای فرهنگ و همکاری دلسوزانه مسئولان مربوطه نیاز دارد تا تلاشهای صورت گرفته بعد از مناسبتهای اغلب کوتاه مدت ملی مانند هفته کتاب به یکباره قطع نشود و در طول سال شاهد برگزاری ویژه برنامههای فرهنگی با موضوع کتاب و کتابخوانی باشیم. در صورت تحقق چنین پیشنیازهای چندگانه است که میشود امیدوار بود کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی که نقش اصلی آن فرهنگسازی در جامعه است، به جایگاه واقعی خود دست یابد و سرانه مطالعه در کشور ما از حالت نزولی فعلی که اصلاً برازنده کشور فرهنگدوست ما نیست، به حالت صعودی تغییر وضعیت دهد و مردم ایران بار دیگر با یار مهربان دیرینه آشتی کنند و کتاب بهعنوان یک کالای فرهنگی اثرگذار در حوزههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی جای ثابتی در سبد خرید خانوارهای ایرانی پیدا کند و آن روز، طبعاً روز خجسته و مبارکی در تقویم کشور ما خواهد بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه