ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رغبتی به ساخت فیلم اکشن وجود ندارد
جمشید هاشمپور: در شرایط کنونی به دلایل فراوان آنچنان رغبتی نسبت به ساخت فیلم اکشن وجود ندارد و بسیاری از فیلمسازان این حوزه از فضای ساخت فیلمهای این چنینی دور شدهاند چون این فیلمها نیاز به تهیهکنندههای خاص و سرمایهگذاری بالا دارند که از عهده هرکسی برنمیآید. با این حال من از کارنامه کاریام راضی هستم و امروز در جایگاهی هستم که اگر نقش، مناسب من باشد حتما قبول میکنم و اگر آن را خوب تشخیص ندهم عذرخواهی میکنم. شاید کمکاریام به همین دلیل باشد. در پذیرفتن یک نقش ابتدا باید فیلمنامه را بخوانم و خودم را راضی کنم؛ عوامل و تهیهکننده یک پروژه اگر درست باشند کار خوب خواهد شد اما ضعف عوامل و موضوعات مالی بالطبع باعث ضعف کار میشود و این ضعف به بازیگران هم سرایت خواهد کرد و خروجی، کار ضعیفی خواهد بود. به همین دلیل عمدتاً تلاش میکنم پروژههای خوب و بهاصطلاح رو به بالا را قبول و کار کنم.
بخشی از صحبتهای این بازیگر در گفتوگو با ایرنا
بخشی از صحبتهای این بازیگر در گفتوگو با ایرنا
به مناسبت شهادت جانسوز ششمین خورشید فروزان امامت امام جعفر صادق(ع)
هدایت در دشوارترین شرایط
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
عمر خلافت امویان که مشروعیت دینی، سیاسی، و اجتماعی خود را از دست داده و جزایجاد ترس ورعب تکیه گاه دیگری برای ادامه نداشت، سرانجام با موج سواری عباسیان و همراهی مؤثر تودههای مردم بویژه ایرانیان و ترکانغز به پایان رسید و منطق شمشیر در برابر اراده و خواست امت شکست خورد. انتظار از جو بهوجود آمده آن بود؛ حال که امویان برکنار شدهاند، چه بهتر که حق به حقدار رسیده و فرزندان بلافصل رسول خدا(ص) بهجای بنی اعمام آنان – عباسیان- برسرکار آیند. این بود که تعدادی از رهبران قیام عمومی علیه ظلم وخشونت بنی امیه از جمله ابومسلم خراسانی برای بیعت به امام صادق(ع) مراجعه نمودند. امام صادق(ع) اما با رصد کامل حوادث و شناخت دقیق ابعاد جنبش به فراست میدانست عباسیان بهگونهای صحنه آرایی کردهاند که سرانجام میوه جنبش ضد اموی در دامان آنان قرار گیرد و هرگونه تلاش برای تغییر مسیر طراحی شده توسط آنان بینتیجه خواهد بود. این بود که یاران را از مخاطرات همراهی با عباسیان برحذر میداشت. با روی کار آمدن عباسیان -132 ه.ق ریا یکی از ارکان خلافت محسوب شده وبا شیوههای ریاکارانه رقیبان یکی بعد از دیگری حذف شدند.
عباسیان، ابتدا کوفه را مرکز قدرت خود قرار دادند، تا تداعی کنند که ادامه خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) و دارای گرایش علوی هستند. اما با روی کار آمدن منصور دوانیقی مرکز خلافت عباسیان به بغداد که ثقل مقابله و ضدیت با امویها محسوب میشد انتقال یافت و برخلاف دستگاه خلافت بنی امیه، غیر اعراب نیز در دستگاه دیوانسالاری عباسیان صاحب جاه و مقام شده ومفهوم امت جلوه دیگری یافت. اما چیزی نگذشت تا آنکه معلوم شد این همه بر اساس ریا و سالوس بنیان نهاده شده و زمینهای برای تثبیت قدرت عباسیان و استقرار خلافت بلامنازع آنان با حذف کلیه رقیبان بالقوه و بالفعل است. لذا ابتدا داعیه دارانی همچون ابومسلم خراسانی را با حیله گری به بغداد کشیده و جملگی آنان را از سرراه برداشتند.
در این شرایط امام صادق(ع) با اغتنام فرصت به نشر حقایق دین پرداخته و به تربیت اندیشمندانی که حامل اصول مکتب بودند اهتمام ورزید، تا آیین محمدی(ص) درکشاکش تحریفها و اغتشاش فکری گم نشوند. زیرا آن حضرت نیک میدانست از آنجا که عباسیان کار هدایت جنبش ضد اموی را رهبری و هدایت کردهاند بخوبی به عناصر محرک تودهها واقف بوده و فرصت به کارگیری مجدد آنها را نخواهند داد. همین هم شد چرا که عباسیان بلافاصله پس از روی کار آمدن در ژستی آزاد اندیشانه زمینه ترویج همه فرقههای دینی وغیر دینی را فراهم آورده و بیثباتی اعتقادی بیسابقهای را رواج دادند. در آن شرایط با توجه به گستره پهناور سرزمینهای اسلامی و اکثریت داشتن نومسلمانانی که خاطرهای از مسائل و حوادث صدر اسلام نداشتند امری پر مخاطره به شمار میآمد.
در دوران منصور که عباسیان با خشکاندن ریشههای اموی و از سرراه برداشتن مدعیانی همچون ابومسلم خراسانی فراغت بال یافته بودند متوجه نهاد امامت شده وبا ایجاد محدودیتها ابتدا سعی کردند تا دسترسیها وارتباطات امام را محدود و بتدریج طرح حذف فیزیکی آن حضرت را عملی کنند. این بود که پس از آزار و اذیتهای بسیار امام صادق(ع) را مسموم و به شهادت رساندند تا بر دوام خلافت عباسی بیفزایند.
از ابن فضال نقل است که با شنیدن خبررحلت امام نزد ام حمیده رفتم تا تسلیت دهم. او گریست، من هم به گریه او گریستم. بعد گفت؛ اگر ابو عبدالله را میدیدی چیزی شگفتانگیز مشاهده میکردی. وی در بستر مرگ چشم گشود و فرمود: هرکس را با ما خویشاوندی دارد گرد آورید، همه را گرد آوردیم. بدانها نگریست و گفت: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد نخواهد رسید. سپس فرمود هرکس هرچه خدا به او داده قناعت کند بینیاز خواهد بود وآنکه دیده به مال دیگری دوزد مستمند میمیرد.
دبیر گروه پایداری
عمر خلافت امویان که مشروعیت دینی، سیاسی، و اجتماعی خود را از دست داده و جزایجاد ترس ورعب تکیه گاه دیگری برای ادامه نداشت، سرانجام با موج سواری عباسیان و همراهی مؤثر تودههای مردم بویژه ایرانیان و ترکانغز به پایان رسید و منطق شمشیر در برابر اراده و خواست امت شکست خورد. انتظار از جو بهوجود آمده آن بود؛ حال که امویان برکنار شدهاند، چه بهتر که حق به حقدار رسیده و فرزندان بلافصل رسول خدا(ص) بهجای بنی اعمام آنان – عباسیان- برسرکار آیند. این بود که تعدادی از رهبران قیام عمومی علیه ظلم وخشونت بنی امیه از جمله ابومسلم خراسانی برای بیعت به امام صادق(ع) مراجعه نمودند. امام صادق(ع) اما با رصد کامل حوادث و شناخت دقیق ابعاد جنبش به فراست میدانست عباسیان بهگونهای صحنه آرایی کردهاند که سرانجام میوه جنبش ضد اموی در دامان آنان قرار گیرد و هرگونه تلاش برای تغییر مسیر طراحی شده توسط آنان بینتیجه خواهد بود. این بود که یاران را از مخاطرات همراهی با عباسیان برحذر میداشت. با روی کار آمدن عباسیان -132 ه.ق ریا یکی از ارکان خلافت محسوب شده وبا شیوههای ریاکارانه رقیبان یکی بعد از دیگری حذف شدند.
عباسیان، ابتدا کوفه را مرکز قدرت خود قرار دادند، تا تداعی کنند که ادامه خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) و دارای گرایش علوی هستند. اما با روی کار آمدن منصور دوانیقی مرکز خلافت عباسیان به بغداد که ثقل مقابله و ضدیت با امویها محسوب میشد انتقال یافت و برخلاف دستگاه خلافت بنی امیه، غیر اعراب نیز در دستگاه دیوانسالاری عباسیان صاحب جاه و مقام شده ومفهوم امت جلوه دیگری یافت. اما چیزی نگذشت تا آنکه معلوم شد این همه بر اساس ریا و سالوس بنیان نهاده شده و زمینهای برای تثبیت قدرت عباسیان و استقرار خلافت بلامنازع آنان با حذف کلیه رقیبان بالقوه و بالفعل است. لذا ابتدا داعیه دارانی همچون ابومسلم خراسانی را با حیله گری به بغداد کشیده و جملگی آنان را از سرراه برداشتند.
در این شرایط امام صادق(ع) با اغتنام فرصت به نشر حقایق دین پرداخته و به تربیت اندیشمندانی که حامل اصول مکتب بودند اهتمام ورزید، تا آیین محمدی(ص) درکشاکش تحریفها و اغتشاش فکری گم نشوند. زیرا آن حضرت نیک میدانست از آنجا که عباسیان کار هدایت جنبش ضد اموی را رهبری و هدایت کردهاند بخوبی به عناصر محرک تودهها واقف بوده و فرصت به کارگیری مجدد آنها را نخواهند داد. همین هم شد چرا که عباسیان بلافاصله پس از روی کار آمدن در ژستی آزاد اندیشانه زمینه ترویج همه فرقههای دینی وغیر دینی را فراهم آورده و بیثباتی اعتقادی بیسابقهای را رواج دادند. در آن شرایط با توجه به گستره پهناور سرزمینهای اسلامی و اکثریت داشتن نومسلمانانی که خاطرهای از مسائل و حوادث صدر اسلام نداشتند امری پر مخاطره به شمار میآمد.
در دوران منصور که عباسیان با خشکاندن ریشههای اموی و از سرراه برداشتن مدعیانی همچون ابومسلم خراسانی فراغت بال یافته بودند متوجه نهاد امامت شده وبا ایجاد محدودیتها ابتدا سعی کردند تا دسترسیها وارتباطات امام را محدود و بتدریج طرح حذف فیزیکی آن حضرت را عملی کنند. این بود که پس از آزار و اذیتهای بسیار امام صادق(ع) را مسموم و به شهادت رساندند تا بر دوام خلافت عباسی بیفزایند.
از ابن فضال نقل است که با شنیدن خبررحلت امام نزد ام حمیده رفتم تا تسلیت دهم. او گریست، من هم به گریه او گریستم. بعد گفت؛ اگر ابو عبدالله را میدیدی چیزی شگفتانگیز مشاهده میکردی. وی در بستر مرگ چشم گشود و فرمود: هرکس را با ما خویشاوندی دارد گرد آورید، همه را گرد آوردیم. بدانها نگریست و گفت: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد نخواهد رسید. سپس فرمود هرکس هرچه خدا به او داده قناعت کند بینیاز خواهد بود وآنکه دیده به مال دیگری دوزد مستمند میمیرد.
«سلام فرمانده» مضمون دعای عهد را دارد
سیده مریم سادات گوشه
خبرنگار
نیمه شعبان بود که سرود «سلام فرمانده» با نوای ابوذر روحی در لنگرود اجرا شد. نماهنگ این سرود که در صحن و سرای جمکران ساخته شده بود بهسرعت در فضای مجازی مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. اگر چه مخاطب این سرود کودکان دهه نودی هستند، همانهایی که «سیدعلی» آنها را فراخوانده اما پدر و مادرها هم با فرزندانشان همراهی کردند و در اجتماعات بزرگی این سرود را باشکوه اجرا کردند. از تهران گرفته تا مشهد. هنوز هم مداحانی همچون حسین طاهری و سایر بزرگان در صفحات مجازی خود مردم را به مناسبتهای مختلف دعوت میکنند تا بیایند و سلام فرمانده را در اجتماعات بزرگی بخوانند تا شاید به برکت دعای کودکانمان روزی مهدی موعود بیاید و پاسخ سلاممان را در حضورمان بدهد. بعد از استقبال این سرود، نشست مجازی «سرود مردم» به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی شهر قم عصرروز سهشنبه سوم خرداد ماه با هدف بررسی علل اقبال اجتماعی به سرود «سلام فرمانده» با حضور کارشناسان برگزار شد. در این نشست متن سرود سلام فرمانده متنی با لحن و مضمون ساده و دلنشین تحلیل شد که به خاطر استفاده از نماد سلام نظامی مورد اقبال دهه نودیها و مردم قرار گرفته است. دهه نودیهایی که همیشه مورد هجوم انیمیشنها و آهنگهای نامتعارف تفسیر میشدند، حالا خود را به گونهای به دنیا نشان دادند که با اقتدار در کنار رهبر انقلاب ایستادهاند و به گونهای میخواهند جزو سربازان امام زمان(عج) باشند.
حجتالاسلام حسین حجامی که خود مجری سرود سلام فرمانده است دراین نشست میگوید: «سرود سلام فرمانده مضمون دعای عهد را دارد. به همین خاطر مورد توجه قرار گرفته است. در این سرود با سلام به امام معصوم یعنی امام عصر (عج) آغاز میشود و قطعاً آقا جواب میدهند، اما گوش ما توان شنیدن جواب سلام آقا را ندارد. همانطور که در زیارت امام رضا(ع) هم به آقا سلام میدهیم و جواب میدهند اما ما قادر به شنیدن پاسخ امام نیستیم.» او درباره تأثیرگذاری این سرود بر جامعه میگوید: «در این سرود چون از احساس و حماسه توأمان استفاده شده، تأثیرگذاری بسیاری دارد. همین مسأله تلفیق حماسه و احساس باعث شده خیلیها به این سرود رو بیاورند.»
نقش دستگاه نظام فرهنگی کشور در موفقیت سرود سلام فرمانده
سجاد صفارهرندی دیگر کارشناس این برنامه نقش نظام فرهنگی کشور را در موفقیت سرود سلام فرمانده مؤثر دانست و با بیان اینکه اگر چنین حمایتی نبود، این موج ایجاد نمیشد، گفت: اتفاقی که برای سرود سلام فرمانده افتاده برای برخی از کارها که با بودجههای کلان هم ساخته شدهاند، نیفتاده است؛ بنابراین نمیتوان گفت که اگر از هر سرود دیگری حمایت شود، آن سرود موفق خواهد بود.
او ادامه می دهد: رسانه بستر گسترش سرود سلام فرمانده بوده، اما باید درک کنیم که پتانسیل و نیرویی در درون این سرود وجود داشته است و این امکان را داده که چنین موجی پیرامون آن ایجاد شود که این موج را نمیشود با بازی و سرخط کردن قوا ایجاد کرد.
مدیر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری با طرح این سؤال که چرا سرود سلام فرمانده مورد توجه و اقبال عمومی فراتر از انتظارها قرار گرفته است، به بررسی جنبه محتوایی این سرود پرداخت و اظهار داشت: بخشی از موفقیت «سلام فرمانده» این است که بر خلاف روندها و ترندهای موجود فضای فرهنگی و رسانهای کشور عمل کرده است.
وی خاطرنشان کرد: «سلام فرمانده» بر خلاف توصیههای رایج حوزه فرهنگ عمل کرده و اینگونه نبوده است که محاسبهگرانه برای خود دایره مخاطبانی را تعریف کند که فراتر از تیپ تعریف شده هستند و آنها را با گذاشتن نشانهشناسی خاصی جلب و جذب کند.
خبرنگار
نیمه شعبان بود که سرود «سلام فرمانده» با نوای ابوذر روحی در لنگرود اجرا شد. نماهنگ این سرود که در صحن و سرای جمکران ساخته شده بود بهسرعت در فضای مجازی مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. اگر چه مخاطب این سرود کودکان دهه نودی هستند، همانهایی که «سیدعلی» آنها را فراخوانده اما پدر و مادرها هم با فرزندانشان همراهی کردند و در اجتماعات بزرگی این سرود را باشکوه اجرا کردند. از تهران گرفته تا مشهد. هنوز هم مداحانی همچون حسین طاهری و سایر بزرگان در صفحات مجازی خود مردم را به مناسبتهای مختلف دعوت میکنند تا بیایند و سلام فرمانده را در اجتماعات بزرگی بخوانند تا شاید به برکت دعای کودکانمان روزی مهدی موعود بیاید و پاسخ سلاممان را در حضورمان بدهد. بعد از استقبال این سرود، نشست مجازی «سرود مردم» به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی شهر قم عصرروز سهشنبه سوم خرداد ماه با هدف بررسی علل اقبال اجتماعی به سرود «سلام فرمانده» با حضور کارشناسان برگزار شد. در این نشست متن سرود سلام فرمانده متنی با لحن و مضمون ساده و دلنشین تحلیل شد که به خاطر استفاده از نماد سلام نظامی مورد اقبال دهه نودیها و مردم قرار گرفته است. دهه نودیهایی که همیشه مورد هجوم انیمیشنها و آهنگهای نامتعارف تفسیر میشدند، حالا خود را به گونهای به دنیا نشان دادند که با اقتدار در کنار رهبر انقلاب ایستادهاند و به گونهای میخواهند جزو سربازان امام زمان(عج) باشند.
حجتالاسلام حسین حجامی که خود مجری سرود سلام فرمانده است دراین نشست میگوید: «سرود سلام فرمانده مضمون دعای عهد را دارد. به همین خاطر مورد توجه قرار گرفته است. در این سرود با سلام به امام معصوم یعنی امام عصر (عج) آغاز میشود و قطعاً آقا جواب میدهند، اما گوش ما توان شنیدن جواب سلام آقا را ندارد. همانطور که در زیارت امام رضا(ع) هم به آقا سلام میدهیم و جواب میدهند اما ما قادر به شنیدن پاسخ امام نیستیم.» او درباره تأثیرگذاری این سرود بر جامعه میگوید: «در این سرود چون از احساس و حماسه توأمان استفاده شده، تأثیرگذاری بسیاری دارد. همین مسأله تلفیق حماسه و احساس باعث شده خیلیها به این سرود رو بیاورند.»
نقش دستگاه نظام فرهنگی کشور در موفقیت سرود سلام فرمانده
سجاد صفارهرندی دیگر کارشناس این برنامه نقش نظام فرهنگی کشور را در موفقیت سرود سلام فرمانده مؤثر دانست و با بیان اینکه اگر چنین حمایتی نبود، این موج ایجاد نمیشد، گفت: اتفاقی که برای سرود سلام فرمانده افتاده برای برخی از کارها که با بودجههای کلان هم ساخته شدهاند، نیفتاده است؛ بنابراین نمیتوان گفت که اگر از هر سرود دیگری حمایت شود، آن سرود موفق خواهد بود.
او ادامه می دهد: رسانه بستر گسترش سرود سلام فرمانده بوده، اما باید درک کنیم که پتانسیل و نیرویی در درون این سرود وجود داشته است و این امکان را داده که چنین موجی پیرامون آن ایجاد شود که این موج را نمیشود با بازی و سرخط کردن قوا ایجاد کرد.
مدیر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری با طرح این سؤال که چرا سرود سلام فرمانده مورد توجه و اقبال عمومی فراتر از انتظارها قرار گرفته است، به بررسی جنبه محتوایی این سرود پرداخت و اظهار داشت: بخشی از موفقیت «سلام فرمانده» این است که بر خلاف روندها و ترندهای موجود فضای فرهنگی و رسانهای کشور عمل کرده است.
وی خاطرنشان کرد: «سلام فرمانده» بر خلاف توصیههای رایج حوزه فرهنگ عمل کرده و اینگونه نبوده است که محاسبهگرانه برای خود دایره مخاطبانی را تعریف کند که فراتر از تیپ تعریف شده هستند و آنها را با گذاشتن نشانهشناسی خاصی جلب و جذب کند.
درباره فیلم «گربهای خیابانی به نام باب»
یک داستان واقعی در خیابانهای لندن
فیلم «گربهای خیابانی به نام باب» براساس یک داستان واقعی ساخته شده و قصهای سرراست دارد. از آن قصههایی است که اولش با خودتان میگویید معلوم است چه میشود و حدسهای آخر کاری میزنید، اما اینطور نیست. آنچه این قصه سرراست را جذاب میکند روایتی کاملاً انسانی و باورپذیر است از ناکامی، شکست و درنهایت امیدی که میتواند هر کسی را دوباره به زندگی بازگرداند. خلاصهاش کنم در یک جمله که «فیلم از آن فیلمهای حال خوب کن است.» حداقل من در مورد من اینطور بود که وقتی به آخر فیلم رسیدم حس کردم رؤیاها آنقدر هم دور از دسترس نیستند و آدم میتواند هر طوری و در هر شرایطی که شده باز هم به رؤیاهایش فکر کند.
این مهمترین آورده فیلم برای مخاطبش است. روایتی انسانی با قصهای باورپذیر که گاهی حتی حس دلسوزی و ترحم آدم را نسبت به شخصیت اصلی داستان برمیانگیزاند. در کنار همه اینها نباید از بازی درجه یک لوک تردئوی در نقش جیمز و باب در نقش باب صرفنظر کرد. یک گربه که بهخوبی یک انسان در نقش خود فرو رفته و بهترین بازیاش را ارائه میکند. باب با کارهای عجیب و غریبش یکی از نقاط قوت فیلم است و به همین دلیل اگر گربهدوست باشید حتماً تا انتها فیلم را با علاقه زیاد دنبال میکنید.
«گربهای خیابانی به نام باب» را راجر اسپاتیسوود سال 2016 براساس کتابی به همین نام نوشته جیمز بوئن ساخت و هنوز هم بعد از گذشت چند سال این فیلم باز هم دیدن دارد. داستان در لندن میگذرد و شما علاوهبر داستان فیلم میتوانید جاذبههای گردشگری لندن از قبیل اتوبوسهای دو طبقه قرمز و کیوسکهای تلفن و... را ببینید و البته چهرهای واقعی از آنچه بهعنوان آسیبهایی اجتماعی کف خیابانهای لندن بهصورت چشمگیری وجود دارند و این واقعیت شهری است که ما شاید فقط درباره زیباییهایش شنیدهایم.
کارگردان: راجر اسپاتیسوود
نویسنده: تیم جان، ماریا نیشن
براساس رمانی از جیمز بوئن
این مهمترین آورده فیلم برای مخاطبش است. روایتی انسانی با قصهای باورپذیر که گاهی حتی حس دلسوزی و ترحم آدم را نسبت به شخصیت اصلی داستان برمیانگیزاند. در کنار همه اینها نباید از بازی درجه یک لوک تردئوی در نقش جیمز و باب در نقش باب صرفنظر کرد. یک گربه که بهخوبی یک انسان در نقش خود فرو رفته و بهترین بازیاش را ارائه میکند. باب با کارهای عجیب و غریبش یکی از نقاط قوت فیلم است و به همین دلیل اگر گربهدوست باشید حتماً تا انتها فیلم را با علاقه زیاد دنبال میکنید.
«گربهای خیابانی به نام باب» را راجر اسپاتیسوود سال 2016 براساس کتابی به همین نام نوشته جیمز بوئن ساخت و هنوز هم بعد از گذشت چند سال این فیلم باز هم دیدن دارد. داستان در لندن میگذرد و شما علاوهبر داستان فیلم میتوانید جاذبههای گردشگری لندن از قبیل اتوبوسهای دو طبقه قرمز و کیوسکهای تلفن و... را ببینید و البته چهرهای واقعی از آنچه بهعنوان آسیبهایی اجتماعی کف خیابانهای لندن بهصورت چشمگیری وجود دارند و این واقعیت شهری است که ما شاید فقط درباره زیباییهایش شنیدهایم.
کارگردان: راجر اسپاتیسوود
نویسنده: تیم جان، ماریا نیشن
براساس رمانی از جیمز بوئن
بحثی در ضرورت تماشای تئاتر در سالن های کوچک و محدود
تالارهای کوچک، چشم انتظار حمایت مخاطبان
در هر مجموعه ای از تالارهای نمایشی، یک یا دو تالار کوچک هم هستند که نیازمند توجه مخاطبان خود خواهند بود.
به هر تقدیر تئاتر تئاتر است و چه در تالارهای بزرگ و چه در تالارهای متوسط و کوچک باید که جاذبهای برای دیدن داشته باشند و همین خود یک نکته مشترک است که دیدن و رفتن به این نوع تالارهای کوچکتر را بر ما واجب میسازد و شاید مهمترین دلیلش زحمت یک گروه باشد که با ماهها وقت و تلاش آمدهاند خودی نشان دهند. این هم انگیزه مهمی است که کارشان باری به هر جهت نباشد.
بیایید کمی روشن تر و مصداقی تر منظورمان را بررسی کنیم و به دنبال یک نتیجه روشن تر از این بررسی باشیم. اگر بر حسب تصادف هم این نوع تالارها را انتخاب کنید، حتماً برایتان به مرور نتیجهبخش خواهد بود چون در این تالارهای کوچک اغلب گروههای تازه کار و دانشجو یا گروههای تجربی حضور خواهند داشت. شاید مهمترین دلیلش هم بالا رفتن اجاره تالارهای نمایشی باشد که به ناچار این گروههای بدون حمایت و درآمد را به سوی تالارهای کوچکتر برای ارائه آثارشان خواهند برد. به هر تقدیر، همین حضور هم دال بر این نکته حیاتی خواهد بود که اینها هم آمدهاند که دیده شوند و این دیدن زمانی ممکن خواهد شد که گروهی از مخاطبان علاقه مندی خود را با وقت گذاشتن به منظور دیدن چنین کارهایی اعلام کنند. این اعلام حضور با رفتن به تالارهای کوچک که اتفاقاً از قیمت بلیت ارزانتری هم برخوردارند چنین منظوری را به تدریج محقق خواهد کرد.
کافی است این روزها سری به کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر بزنید؛ در آن نمایش تجربههای اخیر اقتباسی از امیررضا کوهستانی با کارگردانی حسین کاشفی اجرا می شود. تجربه زیستن 4 نسل از دختران و مادران یک خانواده که چگونه در عشق و فراق زمان را بر خود سپری کردهاند، این خود می تواند یک نمونه بارز اثری با انگیزههای تجربی باشد چون حسین کاشفی و گروهش هنرمندان شناخته شدهاند اما مدل متن و اجرا نوع دیگری است که با اجراهای حرفه ای نمی تواند همخوانی داشته باشد. پس این مواجهه یک تجربه متفاوت است. دیدن این نمایش نه تنها بیهوده نیست که اتفاقاً بسیار هم مفید خواهد بود. آشنا شدن با مدل های کوچکتری از اجرا که اتفاقاً به دلیل برخورداری از خلاقیت و نوآوری و ارائه اندیشه های نوین بستر یک مواجهه جدی تر را فراهم ساخته است.
مخاطبان در تئاتر به دنبال دیدن هستند و این یعنی در ژرفای هر شکل و محتوایی بتوانند نفوذ کنند و اگر چنین نباشد ما برخوردار از تئاتری در خور تأمل نخواهیم بود.
چندی پیش هم در تالار کوچک مولوی یک نمایش به نام «چند تکه لغزان» از پژمان دادخواه دیدم. او دکترای فلسفه هنر دارد و گویا با جمعی از دانشجویانش این کار را بسته بود. باز هم می توانست از منظر منطق و فلسفه به ناچاری یک گروه از روزنامه نگارانی که در شرایط سیاسی به دنبال خروج از وطن هستند، ما را دقیق کند. هر چند که می توانستیم با بستر کلی این موقعیت مخالفت کنیم؛ دست کم نگارنده که خود سی سال تجربه روزنامه نگاری دارد میداند که روزنامه نگاران خودخواسته به دنبال توقیف روزنامههایشان نبوده اند و قاعده چنین است اما حالا اگر استثنایی هم باشد این دیگر از مدار حدس و گمان هم بیرون نیست و دیگر جای مجادلهای نیست اما روزنامهنگاران در کل با توقیف به هر دلیلی مخالفند هر چند عده ای از ین فرصت برای خروج از کشور بهره مند شده باشند.
نتیجه آنکه در این تالارهای به ظاهر کوچک، در باطن می شود کارهای دقیق تر و ظریف تر و متفکرانه تری را یافت که نگاه به تئاتر را در ما تقویت خواهد کرد. چنانکه نمایش های مهمی چون یک دقیقه سکوت کار آیدا کیخایی، روبان سیاه است کار محمد مساوات، تقاطع 2002 کار محمودرضا رحیمی، تجربه های اخیر کار امیررضا کوهستانی، کرگدن کار وحید رهبانی، آقالیلا کار مهرداد کورش نیا و... در همین تالارهای کوچک خوشنام و ماندگار شدهاند.
به هر تقدیر تئاتر تئاتر است و چه در تالارهای بزرگ و چه در تالارهای متوسط و کوچک باید که جاذبهای برای دیدن داشته باشند و همین خود یک نکته مشترک است که دیدن و رفتن به این نوع تالارهای کوچکتر را بر ما واجب میسازد و شاید مهمترین دلیلش زحمت یک گروه باشد که با ماهها وقت و تلاش آمدهاند خودی نشان دهند. این هم انگیزه مهمی است که کارشان باری به هر جهت نباشد.
بیایید کمی روشن تر و مصداقی تر منظورمان را بررسی کنیم و به دنبال یک نتیجه روشن تر از این بررسی باشیم. اگر بر حسب تصادف هم این نوع تالارها را انتخاب کنید، حتماً برایتان به مرور نتیجهبخش خواهد بود چون در این تالارهای کوچک اغلب گروههای تازه کار و دانشجو یا گروههای تجربی حضور خواهند داشت. شاید مهمترین دلیلش هم بالا رفتن اجاره تالارهای نمایشی باشد که به ناچار این گروههای بدون حمایت و درآمد را به سوی تالارهای کوچکتر برای ارائه آثارشان خواهند برد. به هر تقدیر، همین حضور هم دال بر این نکته حیاتی خواهد بود که اینها هم آمدهاند که دیده شوند و این دیدن زمانی ممکن خواهد شد که گروهی از مخاطبان علاقه مندی خود را با وقت گذاشتن به منظور دیدن چنین کارهایی اعلام کنند. این اعلام حضور با رفتن به تالارهای کوچک که اتفاقاً از قیمت بلیت ارزانتری هم برخوردارند چنین منظوری را به تدریج محقق خواهد کرد.
کافی است این روزها سری به کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر بزنید؛ در آن نمایش تجربههای اخیر اقتباسی از امیررضا کوهستانی با کارگردانی حسین کاشفی اجرا می شود. تجربه زیستن 4 نسل از دختران و مادران یک خانواده که چگونه در عشق و فراق زمان را بر خود سپری کردهاند، این خود می تواند یک نمونه بارز اثری با انگیزههای تجربی باشد چون حسین کاشفی و گروهش هنرمندان شناخته شدهاند اما مدل متن و اجرا نوع دیگری است که با اجراهای حرفه ای نمی تواند همخوانی داشته باشد. پس این مواجهه یک تجربه متفاوت است. دیدن این نمایش نه تنها بیهوده نیست که اتفاقاً بسیار هم مفید خواهد بود. آشنا شدن با مدل های کوچکتری از اجرا که اتفاقاً به دلیل برخورداری از خلاقیت و نوآوری و ارائه اندیشه های نوین بستر یک مواجهه جدی تر را فراهم ساخته است.
مخاطبان در تئاتر به دنبال دیدن هستند و این یعنی در ژرفای هر شکل و محتوایی بتوانند نفوذ کنند و اگر چنین نباشد ما برخوردار از تئاتری در خور تأمل نخواهیم بود.
چندی پیش هم در تالار کوچک مولوی یک نمایش به نام «چند تکه لغزان» از پژمان دادخواه دیدم. او دکترای فلسفه هنر دارد و گویا با جمعی از دانشجویانش این کار را بسته بود. باز هم می توانست از منظر منطق و فلسفه به ناچاری یک گروه از روزنامه نگارانی که در شرایط سیاسی به دنبال خروج از وطن هستند، ما را دقیق کند. هر چند که می توانستیم با بستر کلی این موقعیت مخالفت کنیم؛ دست کم نگارنده که خود سی سال تجربه روزنامه نگاری دارد میداند که روزنامه نگاران خودخواسته به دنبال توقیف روزنامههایشان نبوده اند و قاعده چنین است اما حالا اگر استثنایی هم باشد این دیگر از مدار حدس و گمان هم بیرون نیست و دیگر جای مجادلهای نیست اما روزنامهنگاران در کل با توقیف به هر دلیلی مخالفند هر چند عده ای از ین فرصت برای خروج از کشور بهره مند شده باشند.
نتیجه آنکه در این تالارهای به ظاهر کوچک، در باطن می شود کارهای دقیق تر و ظریف تر و متفکرانه تری را یافت که نگاه به تئاتر را در ما تقویت خواهد کرد. چنانکه نمایش های مهمی چون یک دقیقه سکوت کار آیدا کیخایی، روبان سیاه است کار محمد مساوات، تقاطع 2002 کار محمودرضا رحیمی، تجربه های اخیر کار امیررضا کوهستانی، کرگدن کار وحید رهبانی، آقالیلا کار مهرداد کورش نیا و... در همین تالارهای کوچک خوشنام و ماندگار شدهاند.
وزیر ارشاد: فقدان مریمکاظمزاده داغی بس عمیق است
مریم کاظم زاده همسر شهید اصغر وصالی فرمانده «دستمال سرخها» در زمان دفاع مقدس وعکاس باسابقه سالهای انقلاب و جنگ تحمیلی درگذشت. کاظم زاده اولین عکاس زن جنگ بود که مهر سال ۵۹ به مناطق جنگی رفت و خاطرات بسیاری از حضور رزمندگان و فرماندهان در مناطق جنگی ثبت کرد. حضور او در کردستان و همراهی با شهید مصطفی چمران، عکس های زیادی از آن دوران به یادگار گذاشته که بخشی از آنها در کتاب «عکاسان جنگ » توسط بنیاد روایت فتح به چاپ رسیده است. پس از انتشار خبر درگذشت این بانوی هنرمند وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت این بانوی عکاس جنگ تحمیلی و همسر شهید علیاصغر وصالی را تسلیت گفت. در متن پیام محمدمهدی اسماعیلی آمده است: «در روزهای یادآور فتح و ظفر آزادسازی خرمشهر قهرمان و زمانهای که شمیم روحبخش شهادت با عروج خونین شهید پاسدار صیاد خدایی در جامعه و شهر و دیارمان طنینانداز است، ارتحال بانوی هنرمند مرحومه مریم کاظمزاده، عکاس جنگ و همسر شهید والامقام علیاصغر وصالی بار دیگر دلهایمان را با روزهای حماسه و دفاع جانانه مردم ایران اسلامی در برابر جبهه کفر و استکبار عجین کرد. مرحومه کاظمزاده که حضورش در کردستان و همراهی با شهید مصطفی چمران و ثبت رشادت سربازان مکتب خمینی کبیر رضوانالله تعالی علیه - که تنها بخشی از آن با ثبت در کتاب «عکاسان جنگ» به دست نسل امروز و فردا رسیده است - نامش را در سپهر فرهنگ و هنر کشور تثبیت کرد، در پرتو مرام و مسلک شهیدان بویژه شهید وصالی، فرمانده نیروهای موسوم به «دستمال سرخها» تا لحظه آخر از حیات پر برکت خود در خط انقلاب و ولی امر مسلمین جهان ماند و فقدانش برای جامعه هنری و دوستداران انقلاب، داغی بس عمیق است.»
همچنین محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در پیامی درگذشت مریم کاظم زاده نخستین عکاس زن در دوران دفاع مقدس را تسلیت گفت و نوشت: خبر درگذشت زندهیاد«مریم کاظم زاده»، عکاس ولایتمدار، پیشکسوت، روایتگر توانمند و صاحب سبکِ ایام دفاع مقدس که با هنر خود متواضعانه همگام با رزمندگان اسلام، لحظه لحظه دفاع مردم ایران در مقابل هجوم دشمن را به جهان مخابره کرد تا حقانیت مردم مظلوم ایران هیچگاه از یاد تاریخ نرود، موجب تأثر و تألم شد. مریم کاظم زاده با اذن بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال ۵۹ بعنوان اولین بانوی عکاس، راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و با روحیه انقلابی و اخلاق اسلامی بعنوان اسوه ای از یک بانوی رزمنده و هنرمند با تلاش فراوان و خستگی ناپذیر عکس های زیادی از آن دوران به یادگار گذاشته است.»
برنامه تعطیلی سالنهای نمایش به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) اعلام شد. مطابق اعلام شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش، تمام اجراهای صحنهای و سالنهای تئاتر سراسر کشور از اذان مغرب روز پنجشنبه 5 خرداد تا پایان روز جمعه 6 خرداد به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) اجرا نخواهند داشت./ ایرنا
مرکز موسیقی مأوا در آستانه اجتماع بزرگ خانوادگی «سلام فرمانده» نماهنگ جدیدی از جشن بزرگ «عزیزم حسین» با حضور رضا هلالی و محمدحسین پویانفر را منتشر کرد. به گزارش خبرنگار مهر، نماهنگ «سلام فرمانده» باصدای رضا هلالی، محمدحسین پویانفر و همخوانی کودکان و نوجوانان که چندی پیش توسط مرکز موسیقی مأوا در جشن بزرگ «عزیزم حسین (ع)» اجرا شده بود، در آستانه اجتماع بزرگ خانوادگی «سلام فرمانده» در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. اجتماع بزرگ خانوادگی «سلام فرمانده» امروز در تهران و در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی، برگزار میشود. این مراسم خانوادگی با حضور خانوادهها و دهه هشتادیها و نودیها و همراه با اجرای سرود «سلام فرمانده» با حضور ابوذر روحی خواننده اثر برگزار خواهد شد. / مهر
همچنین محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در پیامی درگذشت مریم کاظم زاده نخستین عکاس زن در دوران دفاع مقدس را تسلیت گفت و نوشت: خبر درگذشت زندهیاد«مریم کاظم زاده»، عکاس ولایتمدار، پیشکسوت، روایتگر توانمند و صاحب سبکِ ایام دفاع مقدس که با هنر خود متواضعانه همگام با رزمندگان اسلام، لحظه لحظه دفاع مردم ایران در مقابل هجوم دشمن را به جهان مخابره کرد تا حقانیت مردم مظلوم ایران هیچگاه از یاد تاریخ نرود، موجب تأثر و تألم شد. مریم کاظم زاده با اذن بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال ۵۹ بعنوان اولین بانوی عکاس، راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و با روحیه انقلابی و اخلاق اسلامی بعنوان اسوه ای از یک بانوی رزمنده و هنرمند با تلاش فراوان و خستگی ناپذیر عکس های زیادی از آن دوران به یادگار گذاشته است.»
برنامه تعطیلی سالنهای نمایش به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) اعلام شد. مطابق اعلام شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش، تمام اجراهای صحنهای و سالنهای تئاتر سراسر کشور از اذان مغرب روز پنجشنبه 5 خرداد تا پایان روز جمعه 6 خرداد به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) اجرا نخواهند داشت./ ایرنا
مرکز موسیقی مأوا در آستانه اجتماع بزرگ خانوادگی «سلام فرمانده» نماهنگ جدیدی از جشن بزرگ «عزیزم حسین» با حضور رضا هلالی و محمدحسین پویانفر را منتشر کرد. به گزارش خبرنگار مهر، نماهنگ «سلام فرمانده» باصدای رضا هلالی، محمدحسین پویانفر و همخوانی کودکان و نوجوانان که چندی پیش توسط مرکز موسیقی مأوا در جشن بزرگ «عزیزم حسین (ع)» اجرا شده بود، در آستانه اجتماع بزرگ خانوادگی «سلام فرمانده» در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. اجتماع بزرگ خانوادگی «سلام فرمانده» امروز در تهران و در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی، برگزار میشود. این مراسم خانوادگی با حضور خانوادهها و دهه هشتادیها و نودیها و همراه با اجرای سرود «سلام فرمانده» با حضور ابوذر روحی خواننده اثر برگزار خواهد شد. / مهر
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
رغبتی به ساخت فیلم اکشن وجود ندارد
-
هدایت در دشوارترین شرایط
-
«سلام فرمانده» مضمون دعای عهد را دارد
-
یک داستان واقعی در خیابانهای لندن
-
تالارهای کوچک، چشم انتظار حمایت مخاطبان
-
وزیر ارشاد: فقدان مریمکاظمزاده داغی بس عمیق است
اخبارایران آنلاین