ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به برنامههای پیش رو عنوان کرد
تمام همت دولت، تغییر ریل فرهنگی کشور است
«سند مهندسی فرهنگی که مورد اهتمام شورای فرهنگ عمومی کشور در همه استانها قرار گرفته، برنامهای عملیاتی برای وزارت فرهنگ است.» این عبارات بخشی از صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اجلاسیه مسئولان دبیرخانههای شورای فرهنگ عمومی استانهای سراسر کشور است. محمدمهدی اسماعیلی در این آیین که روز پنجشنبه با هدف رونمایی از نقشه مهندسی فرهنگی خراسان رضوی در مشهد مقدس برگزار شد، از عزم دولت در پرداختن به ارزشهای انقلاب گفت و افزود: «نهادهای پشتیبان در پایتخت همه پیشبینیهای لازم را انجام دادهاند تا این طرح با قدرت پیش رود چرا که به تحول جدی در همه بخشهای فرهنگی اعتقاد داریم.»
رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور با تأکید بر اینکه باید فرهنگ در صدر همه فعالیتها قرار گیرد، گفت: «دولت انقلابی و برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی تمام همت خود در دوره جدید را صرف تغییر ریلگذاری فرهنگی در کشور کرده است.»
اسماعیلی به نخستین دیدار هیأت دولت مردمی با رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: «رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در این دیدار دستور به بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی دادند و فهم من بهعنوان مسئول این کار در دولت همان تغییر ریلگذاری فرهنگی است، البته ریلگذاریهای نامناسبی در حوزه فرهنگ رقم خورده که در دولت انقلابی بنا به اصلاح آن داریم و تغییر این ریلگذاری حتماً هزینه در پی خواهد داشت اما ما محکم ایستادهایم تا این ریلگذاری در بخشهای مختلف فرهنگی تغییر کند.»
وزیر فرهنگ با بیان اینکه اهداف فرهنگی روشنی برای فعالیتهایمان ترسیم کردهایم، گفت: «از نهضت بازگشت به مساجد و تحول جدی در حوزه مدیریت فرهنگی به نفع ارزشهای انقلاب اسلامی بهصورت روشن، شفاف، صریح و بدون لکنت صحبت و برای آن برنامه داریم. از ۳۷ سرفصل برنامه تحولی دولت، ۷ سرفصل آن تخصصی و مربوط به حوزه فرهنگ است. بنابراین وزارت فرهنگ موضوع تحول را بهعنوان یک برنامه کامل و جامع برای خود ترسیم و ابلاغ کرده است.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تحول جدی شورای فرهنگ عمومی اشاره کرد و گفت: «شورای فرهنگ عمومی کشور بر موضوعات مهمی همچون عفاف، حجاب و مد و لباس متمرکز شده است و درحال تعریف رویدادهای متعدد برای آن هستیم؛ برنامه کامل برای تغییر ریل در موضوعات فرهنگی پیشبینی شده است که در حال اجرای آنها هستیم و بخشی از آنها به اتمام رسیده است.»
تحول انقلابی برای بازسازی فرهنگی ضروری است
محمدمهدی اسماعیلی همچنین در این روز با حضور در هجدهمین نشست دبیران هماندیشی دانشگاههای کشور که در مجتمع شهدای سلامت مشهد برگزار شد، بر اهمیت تغییر ریلگذاری حوزههای مختلف فرهنگی تأکید کرد و گفت: «بر این باورم که باید برای اقدامات فرهنگی تغییر ریل صورت گیرد تا فضای فرهنگی در مسیر دستیابی به آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی قرار گیرد.»او در ادامه افزود: «داشتههای فرهنگی باید در راستا و حمایت از اهداف انقلاب اسلامی باشد نه آنکه در نقطه مقابل با این اهداف متعالی قرار گیرد، از سوی دیگر بازسازی فرهنگی به معنای ادغام مجموعههای فرهنگی در یکدیگر نیست بلکه باید در ساختارهای فرهنگی تحول انقلابی صورت بگیرد.»
ادای احترام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شهدای شهرستان رزن
محمدمهدی اسماعیلی صبح جمعه در راستای تحقق اهداف عدالت فرهنگی در دولت مردمی و در ادامه سفرهای استانی خود به شهرستان رزن از توابع استان همدان رفت و در ابتدای سفرش با حضور در گلزار شهدای شهرستان رزن به مقام شهدای این شهرستان ادای احترام کرد.بازدید از مجتمع فرهنگی و قرآنی شهرستان رزن، بازدید از مجتمع فرهنگی اندیشه و کتابخانه عمومی شهدای گمنام رزن، حضور و سخنرانی در شورای اداری شهرستان رزن، حضور در آیین عملیات اجرایی مجتمع فرهنگی و هنری شهرستان درگزین، آیین کلنگزنی سالن تخصصی کتابخانه شهر قروه از توابع درگزین و حضور در شورای اداری شهرستان درگزین از برنامههای سفر استانی یک روزه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان همدان بود.
رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور با تأکید بر اینکه باید فرهنگ در صدر همه فعالیتها قرار گیرد، گفت: «دولت انقلابی و برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی تمام همت خود در دوره جدید را صرف تغییر ریلگذاری فرهنگی در کشور کرده است.»
اسماعیلی به نخستین دیدار هیأت دولت مردمی با رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: «رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در این دیدار دستور به بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی دادند و فهم من بهعنوان مسئول این کار در دولت همان تغییر ریلگذاری فرهنگی است، البته ریلگذاریهای نامناسبی در حوزه فرهنگ رقم خورده که در دولت انقلابی بنا به اصلاح آن داریم و تغییر این ریلگذاری حتماً هزینه در پی خواهد داشت اما ما محکم ایستادهایم تا این ریلگذاری در بخشهای مختلف فرهنگی تغییر کند.»
وزیر فرهنگ با بیان اینکه اهداف فرهنگی روشنی برای فعالیتهایمان ترسیم کردهایم، گفت: «از نهضت بازگشت به مساجد و تحول جدی در حوزه مدیریت فرهنگی به نفع ارزشهای انقلاب اسلامی بهصورت روشن، شفاف، صریح و بدون لکنت صحبت و برای آن برنامه داریم. از ۳۷ سرفصل برنامه تحولی دولت، ۷ سرفصل آن تخصصی و مربوط به حوزه فرهنگ است. بنابراین وزارت فرهنگ موضوع تحول را بهعنوان یک برنامه کامل و جامع برای خود ترسیم و ابلاغ کرده است.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به تحول جدی شورای فرهنگ عمومی اشاره کرد و گفت: «شورای فرهنگ عمومی کشور بر موضوعات مهمی همچون عفاف، حجاب و مد و لباس متمرکز شده است و درحال تعریف رویدادهای متعدد برای آن هستیم؛ برنامه کامل برای تغییر ریل در موضوعات فرهنگی پیشبینی شده است که در حال اجرای آنها هستیم و بخشی از آنها به اتمام رسیده است.»
تحول انقلابی برای بازسازی فرهنگی ضروری است
محمدمهدی اسماعیلی همچنین در این روز با حضور در هجدهمین نشست دبیران هماندیشی دانشگاههای کشور که در مجتمع شهدای سلامت مشهد برگزار شد، بر اهمیت تغییر ریلگذاری حوزههای مختلف فرهنگی تأکید کرد و گفت: «بر این باورم که باید برای اقدامات فرهنگی تغییر ریل صورت گیرد تا فضای فرهنگی در مسیر دستیابی به آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی قرار گیرد.»او در ادامه افزود: «داشتههای فرهنگی باید در راستا و حمایت از اهداف انقلاب اسلامی باشد نه آنکه در نقطه مقابل با این اهداف متعالی قرار گیرد، از سوی دیگر بازسازی فرهنگی به معنای ادغام مجموعههای فرهنگی در یکدیگر نیست بلکه باید در ساختارهای فرهنگی تحول انقلابی صورت بگیرد.»
ادای احترام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به شهدای شهرستان رزن
محمدمهدی اسماعیلی صبح جمعه در راستای تحقق اهداف عدالت فرهنگی در دولت مردمی و در ادامه سفرهای استانی خود به شهرستان رزن از توابع استان همدان رفت و در ابتدای سفرش با حضور در گلزار شهدای شهرستان رزن به مقام شهدای این شهرستان ادای احترام کرد.بازدید از مجتمع فرهنگی و قرآنی شهرستان رزن، بازدید از مجتمع فرهنگی اندیشه و کتابخانه عمومی شهدای گمنام رزن، حضور و سخنرانی در شورای اداری شهرستان رزن، حضور در آیین عملیات اجرایی مجتمع فرهنگی و هنری شهرستان درگزین، آیین کلنگزنی سالن تخصصی کتابخانه شهر قروه از توابع درگزین و حضور در شورای اداری شهرستان درگزین از برنامههای سفر استانی یک روزه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان همدان بود.
تولید، فیلمسازان را به پول میرساندیا اکران؟
صف طویل اکران، آژیر قرمز سینمای ایران
فرهنگی/ «سود فیلمسازی در سینمای ایران در تولید است»؛ جملهای که چندسالی است برای توضیح معادلات سینمایی بین اهالی سینما رد و بدل میشود. فارغ از ادعاها درباره منشأ پولهایی که دهه 90 به سینما وارد شدهاند و به نظر میرسد که جریان سینما را هم در اختیار دارند، اتکای سینمای یک کشور بر تولید و نه اکران حتماً زنگ خطر به حساب میآید. صنعت سینما در دنیا، حتی اگر از سوی دولت مورد حمایت قرار میگیرد، اساساً در سازوکارهای اقتصادی بر اکران، حضور مخاطب در سالن سینما و فروش تکیه دارد. چرخهای که یکی از اساسیترین فرایندهای سینما به مثابه صنعت و به طور کلی حیات سینما در یک کشور محسوب میشود. مدتهاست که این چرخه در ایران معیوب است و به نظر میرسد در مسیر بهبود هم قرار ندارد. با ارزیابی کلی آمار و ارقام چند سال اخیر در تولید، اکران و فروش میشود به تحلیل درستی یا نادرستی این گزاره رسید.
سنگ بزرگ اکران پیش پای سازمان سینمایی
سال 99 بود که آمار فیلمهای آماده اکران، سروصدای زیادی به پا کرد؛ 300 فیلم پشت خط اکران! آماری که البته واکنش مدیران سینمایی وقت را بهدنبال داشت و اعلام شد که تعداد فیلمهای این فهرست 120 فیلم است. هرچند این تعداد فیلم در صف اکران هم، برای سینمایی در ابعاد سینمای ایران مشکل آفرین است اما با یک حساب و کتاب ساده میشود به آمار تقریبی از تعداد فیلمهای پشت خط اکران تا انتهای سال 1400 رسید.سال 98 و در روزهای منتهی به سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، تعداد فیلمهای متقاضی حضور در این رویداد 115 فیلم اعلام شد. با اضافه کردن این تعداد به حدود 20 فیلمی که تا انتهای همان سال هنوز روی پرده نرفته بودند، تعداد فیلمهای پشت اکران به 135 فیلم میرسد. سال بعد و در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر 110 فیلم فرم حضور در جشنواره را پر کرد. با این حساب تا پایان سال 99 به تعداد حدودی 245 فیلم اکران نشده میرسیم. چهلمین جشنواره فیلم فجر هم با 94 فیلم متقاضی حضور کارش را آغاز کرد که اضافه شدن این تعداد به 245 فیلم قبلی آمار را به 339 فیلم میرساند. با یک نسبت تقریبی اگر نیمی از این تعداد را آثار گروه هنر و تجربه یا دارای پروانه ساخت ویدیویی محسوب کنیم، به حدود 170 فیلم میرسیم. از این تعداد مجموعاً در سال 99 و 1400، 61 فیلم اکران شده که در نهایت ما را به حدود 110 فیلم پشت اکران تا پایان سال 1400 میرساند. عددی که در معادلات تولید و اکران سینمای ایران در دوسال کرونازده، نسبت به اواسط سال 1399 تغییر چندانی نکرده است و سازمان سینمایی همچنان معضل بزرگ فیلمهای پشت خط اکران را پیش رو دارد. با فاکتور گرفتن از برخی فیلمها که اعلام شد در دو دوره متقاضی حضور در جشنواره بودند این آمار بر اساس فیلمهای شرکتکننده در جشنواره فیلم فجر به دست آمده است اما در این سالها فیلمهایی نیز تولید شدهاند که فرم شرکت در جشنواره را پر نکردند و این هم به تعداد فیلمهای پشت اکران اضافه خواهد کرد.
بازار فروش کساد، بازار تولید سکه!
سینمای ایران در بدترین سال خود یعنی 1399، در مجموع کمی بیشتر از 9 میلیارد تومان فروش داشته است. رقمی تقریباً یک چهارم فروش فیلم مطرب و 33 برابر کمتر از فروش کل سینمای ایران در سال 1398! به همین نسبت مجموع مخاطبان سینما در سال 1399 فقط 600 هزار نفر بوده است در حالی که همین آمار در سال 1398 بیش از بیستوشش میلیون نفر بوده است. وضعیتی که لابد در حالت عادی و برقرار بودن چرخه سالم تولید و اکران باید یک فاجعه و ورشکستگی تمامعیار برای سینما به حساب بیاید. با وجود این اما سال بعد، حدود 95 فیلم، بر اساس آمار متقاضی چهلمین جشنواره فیلم فجر، کار تولید خود را به پایان رساندهاند. آماری که با وجود افت وحشتناک فروش در گیشه، از متوسط تولید در سینمای ایران، که حدود 90 فیلم در سال است، کمتر نشده است!
همین مقایسه ساده بین آمار دو سال کرونایی سینما در ایران کافی است تا دستکم به این نتیجه برسیم که چرخه تولید، توزیع و اکران بیمار است. اتفاق رخ داده در این مدت نشان میدهد که اساساً جریان تولید در سینما به فروش و مخاطب، چندان بستگی ندارد. به عبارت دیگر دست فیلمساز در جیب فیلم و مخاطب نیست. این اتفاق همزمان علت و معلول یک سیکل معیوب است، سیکلی که در آن فیلمساز سودش را در اکران نمیبیند. بنابراین برای مخاطب و آوردن او به سالن سینما فیلم نمیسازد. این موضوع هم کیفیت فیلم و در مجموع سینما در ایران را بهشدت نازل میکند وهمین جامعه محدود مخاطبین سینما را از سالنها دورتر میکند. در نهایت با یک چرخه بیمار روبهرو هستیم؛ سینمایی که به اکران و فروش وابستگی ندارد، کیفیت و پسند مخاطب در آن واجد اهمیت نیست، مخاطبی که به همین دلایل به سینما نمیآید و سالن، بهعنوان زیرساخت اصلی سینما، در آن بیکارکرد است.
جمال ساداتیان تهیهکننده سینما در این باره میگوید: «چون تهیه کنندگان سرمایه را از جایی غیر از سینما تأمین میکنند و در این فرایند تهیهکننده هم مستخدم سرمایه میشود، دغدغهای برای بازگشت سرمایه و اکران و موفقیت در گیشه ندارند. تهیهکنندهای که از خودش سرمایه بگذارد در درجه اول قطعاً به آب و آتش میزند که فیلم قابل قبولی بسازد که بر اساس ذائقه مخاطب باشد و بعد تمام تلاشش را میکند تا اکران موفقی داشته باشد. اگر فیلمی با این رویکرد اکران شود هم به شاکله سینما کمک میکند و هم به سینماداری. رویکرد فعلی ساخت فیلمها و تهیه سرمایه از بیرون سینما به سینماداری کشور هم لطمه زیادی وارد کرده است. دلیل وضعیت بسیار اسفناک سینماداری امروز ما، ساخت فیلمهایی با این فرایند است که برای سازندگانشان دیگر اکران و موفقیت در گیشه موضوعیتی ندارد.»
انگشت اتهام به سوی کیست؟
به وضوح پیداست که در فرایند فعلی، قوام سینمای ایران به مخاطب نیست. مسألهای که یکی از موانع بزرگ بدل شدن سینما به صنعت در کشور محسوب میشود. این اتفاق معلول راههایی است که این روزها سرمایه ساخته شدن فیلم را تأمین میکنند؛ نهادهای دولتی و سرمایهگذاران خارجی.
طبق اعلام رسمی سرمایهگذاران فیلمهای سینمایی در چهلمین جشنواره فیلم فجر 8 فیلم از 22 فیلم، در جشنواره سی و نهم که 16 فیلم در آن شرکت داشتند، 4 فیلم، در جشنواره سی و هشتم با 23 فیلم، 3 فیلم، و در جشنواره سی و هفتم از مجموع 33 فیلم 6 فیلم با مشارکت یا سرمایهگذاری نهادهایی با بودجه دولتی مثل سازمان هنری رسانهای اوج، حوزه هنری و بنیاد سینمایی فارابی ساخته شدهاند. در واقع به طور میانگین و طبق این آمار در این چهار دوره حدود 25 درصد فیلمها با مشارکت بودجه دولتی به تولید رسیدهاند. درصد مشارکتی که البته در دوسال اخیر رشد زیادی داشته است. بقیه فیلمها نیز طبعاً و بر اساس این آمار باید توسط سرمایهگذاران خصوصی ساخته شده باشد. فیلمهایی که اغلب یا اکران نشدهاند یا اکران ناموفقی را پشت سر گذاشتهاند.
در سال 98 که آخرین سال نرمال برای سینمای ایران به حساب میآید حدود 80 تا 85 فیلمها زیانده بودهاند! ادامه داشتن تولید با آمارهای فروش و اکران فعلی سؤال اساسیای در چرخه سینما به حساب میآید. سؤالی که سیدجمال ساداتیان در پاسخش میگوید: «مشکل اساسی سینمای ما این است که نهادها و دستگاه های رسمی و حاکمیتی خودشان را قیم سینما میدانند. در تمام دورهها دولت هم در سینما اعمال سلیقه کرده و هم برای حفظ چهارچوب و سیاستهایش تلاش کرده به سینما پول تزریق کند. این اتفاق توسط ارگانهای دولتی مختلف افتاده و حتی بعضاً تلاش کردند مالیاتشان را با تزریق پول به سینما پرداخت کنند. به همین دلیل سینما از چرخه ذاتی خودش جدا و متکی به پولهایی شد که از بیرون تزریق میشود.»تهیهکننده «متری شش و نیم» در ادامه میافزاید: «ما امروز بیش از 600 تهیه کننده داریم اما اغلب حاضر نیستند از سرمایه خودشان برای فیلمسازی هزینه کنند. بهدلیل بحرانهای اقتصادی فعلی کسی رغبتی به سرمایهگذاری ندارد مگر از راه گرفتن بودجه از ارگانهای دولتی یا صاحبان سرمایه که خارج از سینما هستند چون پول از جاهای مختلف تهیه میشود و به همین دلیل هم چندان به بازگشت پولها احتیاجی ندارند چرخه تولید و اکران دچار مشکل شده است. کسانی که قدرت، توانایی، منطق یا ارتباطات خوبی دارند و میتوانند از طرق مختلف سرمایه تهیه کنند میتوانند چند فیلم درسال بسازند که اکران هم نشده باشد یا حتی در گیشه موفق نباشد اما همچنان به فیلمسازی ادامه بدهند. این موضوع دال بر این است که سینما بهدلیل دخالتهایی که در آن میشود، مبتنی بر شاکله اصلیاش نیست و من معتقدم با این روند نمیتواند جایگاه اصلی خودش را پیدا کند.»سینما در ایران اگر قرار است راه صنعتی شدن را بپیماید باید از پس بایستههای یک صنعت برآید و بر ذائقه و نظر مخاطب حرفهای و عمومی مبتنی باشد. در درجه اول برای مخاطب احترام قائل باشد و آثار باکیفیت بسازد، سلیقه مخاطب را بشناسد و برای ادامه حیات به استقبال او نیازمند باشد. صنعت سینما در صورتی که فرایندی سالم و طبیعی داشته باشد، شبیه هرصنعت دیگری باید درصورت دوری مخاطب از سالن، به ورشستگی و رکود برسد و توانی برای ادامه تولید نداشته باشد و با پرشدن سالنها رونق بگیرد. حذف سالن از چرخه سینما، اتفاقی که این روزها افتاده است و بیاعتباری اکران برای سازندگان، همین سینمای نیمه جان را هم بهزودی از پا می اندازد. پا گرفتن تشکلهای صنفی واقعی، اتحادیهها و ساختارهایی برای نظارت بر راههای تأمین سرمایه و سرمایهگذاران سینمایی، کمرنگ شدن بودجههای دولتی در ساخت فیلم و رسیدن به مدل مطلوبی برای مدیریت سینمایی و دوری از مدیریتهای مقطعی و سوگیریهای سیاسی میتوانند سینما را از شرایط فعلی نجات دهند. آنچه در نهایت مهم است اینکه سینما با شرایط فعلی موجود معیوب و ناقص مینماید که حیاتی طبیعی ندارد و برای زنده ماندن و بازگشت مخاطب باید به روال طبیعی سینما در جهان برگردد. با وجود این باید دید کسی به صدای این آژیر خطر گوش خواهد داد؟
سنگ بزرگ اکران پیش پای سازمان سینمایی
سال 99 بود که آمار فیلمهای آماده اکران، سروصدای زیادی به پا کرد؛ 300 فیلم پشت خط اکران! آماری که البته واکنش مدیران سینمایی وقت را بهدنبال داشت و اعلام شد که تعداد فیلمهای این فهرست 120 فیلم است. هرچند این تعداد فیلم در صف اکران هم، برای سینمایی در ابعاد سینمای ایران مشکل آفرین است اما با یک حساب و کتاب ساده میشود به آمار تقریبی از تعداد فیلمهای پشت خط اکران تا انتهای سال 1400 رسید.سال 98 و در روزهای منتهی به سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، تعداد فیلمهای متقاضی حضور در این رویداد 115 فیلم اعلام شد. با اضافه کردن این تعداد به حدود 20 فیلمی که تا انتهای همان سال هنوز روی پرده نرفته بودند، تعداد فیلمهای پشت اکران به 135 فیلم میرسد. سال بعد و در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر 110 فیلم فرم حضور در جشنواره را پر کرد. با این حساب تا پایان سال 99 به تعداد حدودی 245 فیلم اکران نشده میرسیم. چهلمین جشنواره فیلم فجر هم با 94 فیلم متقاضی حضور کارش را آغاز کرد که اضافه شدن این تعداد به 245 فیلم قبلی آمار را به 339 فیلم میرساند. با یک نسبت تقریبی اگر نیمی از این تعداد را آثار گروه هنر و تجربه یا دارای پروانه ساخت ویدیویی محسوب کنیم، به حدود 170 فیلم میرسیم. از این تعداد مجموعاً در سال 99 و 1400، 61 فیلم اکران شده که در نهایت ما را به حدود 110 فیلم پشت اکران تا پایان سال 1400 میرساند. عددی که در معادلات تولید و اکران سینمای ایران در دوسال کرونازده، نسبت به اواسط سال 1399 تغییر چندانی نکرده است و سازمان سینمایی همچنان معضل بزرگ فیلمهای پشت خط اکران را پیش رو دارد. با فاکتور گرفتن از برخی فیلمها که اعلام شد در دو دوره متقاضی حضور در جشنواره بودند این آمار بر اساس فیلمهای شرکتکننده در جشنواره فیلم فجر به دست آمده است اما در این سالها فیلمهایی نیز تولید شدهاند که فرم شرکت در جشنواره را پر نکردند و این هم به تعداد فیلمهای پشت اکران اضافه خواهد کرد.
بازار فروش کساد، بازار تولید سکه!
سینمای ایران در بدترین سال خود یعنی 1399، در مجموع کمی بیشتر از 9 میلیارد تومان فروش داشته است. رقمی تقریباً یک چهارم فروش فیلم مطرب و 33 برابر کمتر از فروش کل سینمای ایران در سال 1398! به همین نسبت مجموع مخاطبان سینما در سال 1399 فقط 600 هزار نفر بوده است در حالی که همین آمار در سال 1398 بیش از بیستوشش میلیون نفر بوده است. وضعیتی که لابد در حالت عادی و برقرار بودن چرخه سالم تولید و اکران باید یک فاجعه و ورشکستگی تمامعیار برای سینما به حساب بیاید. با وجود این اما سال بعد، حدود 95 فیلم، بر اساس آمار متقاضی چهلمین جشنواره فیلم فجر، کار تولید خود را به پایان رساندهاند. آماری که با وجود افت وحشتناک فروش در گیشه، از متوسط تولید در سینمای ایران، که حدود 90 فیلم در سال است، کمتر نشده است!
همین مقایسه ساده بین آمار دو سال کرونایی سینما در ایران کافی است تا دستکم به این نتیجه برسیم که چرخه تولید، توزیع و اکران بیمار است. اتفاق رخ داده در این مدت نشان میدهد که اساساً جریان تولید در سینما به فروش و مخاطب، چندان بستگی ندارد. به عبارت دیگر دست فیلمساز در جیب فیلم و مخاطب نیست. این اتفاق همزمان علت و معلول یک سیکل معیوب است، سیکلی که در آن فیلمساز سودش را در اکران نمیبیند. بنابراین برای مخاطب و آوردن او به سالن سینما فیلم نمیسازد. این موضوع هم کیفیت فیلم و در مجموع سینما در ایران را بهشدت نازل میکند وهمین جامعه محدود مخاطبین سینما را از سالنها دورتر میکند. در نهایت با یک چرخه بیمار روبهرو هستیم؛ سینمایی که به اکران و فروش وابستگی ندارد، کیفیت و پسند مخاطب در آن واجد اهمیت نیست، مخاطبی که به همین دلایل به سینما نمیآید و سالن، بهعنوان زیرساخت اصلی سینما، در آن بیکارکرد است.
جمال ساداتیان تهیهکننده سینما در این باره میگوید: «چون تهیه کنندگان سرمایه را از جایی غیر از سینما تأمین میکنند و در این فرایند تهیهکننده هم مستخدم سرمایه میشود، دغدغهای برای بازگشت سرمایه و اکران و موفقیت در گیشه ندارند. تهیهکنندهای که از خودش سرمایه بگذارد در درجه اول قطعاً به آب و آتش میزند که فیلم قابل قبولی بسازد که بر اساس ذائقه مخاطب باشد و بعد تمام تلاشش را میکند تا اکران موفقی داشته باشد. اگر فیلمی با این رویکرد اکران شود هم به شاکله سینما کمک میکند و هم به سینماداری. رویکرد فعلی ساخت فیلمها و تهیه سرمایه از بیرون سینما به سینماداری کشور هم لطمه زیادی وارد کرده است. دلیل وضعیت بسیار اسفناک سینماداری امروز ما، ساخت فیلمهایی با این فرایند است که برای سازندگانشان دیگر اکران و موفقیت در گیشه موضوعیتی ندارد.»
انگشت اتهام به سوی کیست؟
به وضوح پیداست که در فرایند فعلی، قوام سینمای ایران به مخاطب نیست. مسألهای که یکی از موانع بزرگ بدل شدن سینما به صنعت در کشور محسوب میشود. این اتفاق معلول راههایی است که این روزها سرمایه ساخته شدن فیلم را تأمین میکنند؛ نهادهای دولتی و سرمایهگذاران خارجی.
طبق اعلام رسمی سرمایهگذاران فیلمهای سینمایی در چهلمین جشنواره فیلم فجر 8 فیلم از 22 فیلم، در جشنواره سی و نهم که 16 فیلم در آن شرکت داشتند، 4 فیلم، در جشنواره سی و هشتم با 23 فیلم، 3 فیلم، و در جشنواره سی و هفتم از مجموع 33 فیلم 6 فیلم با مشارکت یا سرمایهگذاری نهادهایی با بودجه دولتی مثل سازمان هنری رسانهای اوج، حوزه هنری و بنیاد سینمایی فارابی ساخته شدهاند. در واقع به طور میانگین و طبق این آمار در این چهار دوره حدود 25 درصد فیلمها با مشارکت بودجه دولتی به تولید رسیدهاند. درصد مشارکتی که البته در دوسال اخیر رشد زیادی داشته است. بقیه فیلمها نیز طبعاً و بر اساس این آمار باید توسط سرمایهگذاران خصوصی ساخته شده باشد. فیلمهایی که اغلب یا اکران نشدهاند یا اکران ناموفقی را پشت سر گذاشتهاند.
در سال 98 که آخرین سال نرمال برای سینمای ایران به حساب میآید حدود 80 تا 85 فیلمها زیانده بودهاند! ادامه داشتن تولید با آمارهای فروش و اکران فعلی سؤال اساسیای در چرخه سینما به حساب میآید. سؤالی که سیدجمال ساداتیان در پاسخش میگوید: «مشکل اساسی سینمای ما این است که نهادها و دستگاه های رسمی و حاکمیتی خودشان را قیم سینما میدانند. در تمام دورهها دولت هم در سینما اعمال سلیقه کرده و هم برای حفظ چهارچوب و سیاستهایش تلاش کرده به سینما پول تزریق کند. این اتفاق توسط ارگانهای دولتی مختلف افتاده و حتی بعضاً تلاش کردند مالیاتشان را با تزریق پول به سینما پرداخت کنند. به همین دلیل سینما از چرخه ذاتی خودش جدا و متکی به پولهایی شد که از بیرون تزریق میشود.»تهیهکننده «متری شش و نیم» در ادامه میافزاید: «ما امروز بیش از 600 تهیه کننده داریم اما اغلب حاضر نیستند از سرمایه خودشان برای فیلمسازی هزینه کنند. بهدلیل بحرانهای اقتصادی فعلی کسی رغبتی به سرمایهگذاری ندارد مگر از راه گرفتن بودجه از ارگانهای دولتی یا صاحبان سرمایه که خارج از سینما هستند چون پول از جاهای مختلف تهیه میشود و به همین دلیل هم چندان به بازگشت پولها احتیاجی ندارند چرخه تولید و اکران دچار مشکل شده است. کسانی که قدرت، توانایی، منطق یا ارتباطات خوبی دارند و میتوانند از طرق مختلف سرمایه تهیه کنند میتوانند چند فیلم درسال بسازند که اکران هم نشده باشد یا حتی در گیشه موفق نباشد اما همچنان به فیلمسازی ادامه بدهند. این موضوع دال بر این است که سینما بهدلیل دخالتهایی که در آن میشود، مبتنی بر شاکله اصلیاش نیست و من معتقدم با این روند نمیتواند جایگاه اصلی خودش را پیدا کند.»سینما در ایران اگر قرار است راه صنعتی شدن را بپیماید باید از پس بایستههای یک صنعت برآید و بر ذائقه و نظر مخاطب حرفهای و عمومی مبتنی باشد. در درجه اول برای مخاطب احترام قائل باشد و آثار باکیفیت بسازد، سلیقه مخاطب را بشناسد و برای ادامه حیات به استقبال او نیازمند باشد. صنعت سینما در صورتی که فرایندی سالم و طبیعی داشته باشد، شبیه هرصنعت دیگری باید درصورت دوری مخاطب از سالن، به ورشستگی و رکود برسد و توانی برای ادامه تولید نداشته باشد و با پرشدن سالنها رونق بگیرد. حذف سالن از چرخه سینما، اتفاقی که این روزها افتاده است و بیاعتباری اکران برای سازندگان، همین سینمای نیمه جان را هم بهزودی از پا می اندازد. پا گرفتن تشکلهای صنفی واقعی، اتحادیهها و ساختارهایی برای نظارت بر راههای تأمین سرمایه و سرمایهگذاران سینمایی، کمرنگ شدن بودجههای دولتی در ساخت فیلم و رسیدن به مدل مطلوبی برای مدیریت سینمایی و دوری از مدیریتهای مقطعی و سوگیریهای سیاسی میتوانند سینما را از شرایط فعلی نجات دهند. آنچه در نهایت مهم است اینکه سینما با شرایط فعلی موجود معیوب و ناقص مینماید که حیاتی طبیعی ندارد و برای زنده ماندن و بازگشت مخاطب باید به روال طبیعی سینما در جهان برگردد. با وجود این باید دید کسی به صدای این آژیر خطر گوش خواهد داد؟
نخستین شب کنسرت همایون شجریان برگزار شد
طنین نغمه های همایونی در پایتخت
نداسیجانی- همایون شجریان، نخستین اجرای کنسرت جدیدش را در شهر تهران برگزار کرد. کنسرتی با عنوان «رنگ صدا» با رهبری آرش گوران و با همراهی گروه موسیقی «سیاوش». گروهی به سرپرستی و خوانندگی همایون شجریان که چند سالی است اجراهای متعددی در ایران و خارج از ایران برگزار میکنند.
روزهای شلوغ خیابانهای منتهی به سالن وزارت کشور
اولین شب کنسرت، چهارشنبه یکم تیرماه بود. هرچه به ساعتهای اجرا نزدیکتر میشدیم، خیابانهای منتهی به سالن وزارت کشور که محل برگزاری این اجرا بود، با حجم ترافیک عجیبی روبهرو میشد. طبق اعلام مسئولان برنامه، این کنسرت قرار بود ساعت 18:30 برگزار شود، اما پرشدن تمامی صندلیهای سالن، ساعت اجرا را به 19 کشاند و سرانجام با تشویقهای پی در پی حاضران و مشتاقان، ابتدا گروه سیاوش و بعد از آن همایون شجریان و آرش گوران روی صحنه حاضر شدند. دیداری که بعد از مدتها تازه شد. همایون در ابتدای صحبتهایش، ضمن عرض سلام و خوشامدگویی در جملاتی کوتاه گفت: «بسیار خوشحالیم این سعادت به دست آمد و بار دیگر در خدمت شما مردم عزیز هستیم و اولین شب از 30 شب اجرا را با شما برگزار میکنیم.»اجرایی که همایون آن را به دو استاد بزرگ محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان تقدیم کرد و با تشویقهای حاضران در سالن روبهرو شد. بعد از فوت استاد شجریان این نخستین برنامهای است که همایون به یاد و نام پدر برگزار میکند تا با نواختن برخی از آواها و نواهای او، شبی خاطرهانگیز برای علاقهمندان موسیقی آوازی پدید آورد.
از خورشید آرزو تا مرغ سحر
اولین قطعه اجرایی تصنیف «خورشید آرزو» نام داشت، با شعری معروف از فریدون مشیری «بگذار سر به سینه من تا که بشنوی/ آهنگ اشتیاق دلی دردمند را...» به آهنگسازی سعید فرج پوری. اجرایی که مورد استقبال علاقهمندان قرارگرفت. بعد از آن نوبت به بداهه نوازی سازهای کوبهای رسید و هنرنمایی همایون نصیری، حسین رضایی نیا و همچنین آیین مشکاتیان که البته در ادامه این همنوازیها، سازهای سنتور، عود، تار و کمانچه هم به آن پیوستند تا پیش درآمدی باشد برای آغاز تصنیف «زلف بربادمده» با آهنگسازی سعید فرج پوری و شعر زیبای حضرت حافظ تا شاهد یک اجرای دیگر از ساز و آواز باشیم.اثر بعدی «آسمان ابری» نام داشت، با مطلع «نبودی و نشنیدی دلم به گریه نشسته میان خاطرههایت... موسیقی برای تیتراژ سریال «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی شهرام شاه حسینی، به آهنگسازی غلامرضا صادقی و شعری از حسین منزوی و غلامرضا طریقی که روایتگر یک اجرای ارکسترال زیبا با همراهی سازهای زهی بود.
«یک نفس آرزوی تو» به آهنگسازی سعید فرج پوری، تصنیف دیگری بود که به اجرا درآمد با شعری از کمال جعفری امامزاده
«ای که همه نگاه من خورده گره به روی تو / تا نرود نفس ز تن پا نکشم ز کوی تو...» این قطعه سال قبل برای سریال «میخواهم زنده بمانم» منتشر شد و دو قطعهای بود که برای اولین بار اجرا میشد.اجرای این تصانیف و سکوتی که در سالن حکمفرما بود، حاضران را آرام آرام، به شنیدن یک آواز اصیل دعوت میکرد تا در هجمه فراموشی این هنر زیبا و کهن، بار دیگر مخاطبان گوش جان به ساز و آواز بسپارند، آوازی در مایه دشتی با شعری از هوشنگ ابتهاج
«نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا اشارات نظر نامه رسان من و توست...» که در این بخش مهیار طریحی نوازنده سنتور همایون را همراهی کرد.
«اشک مهتاب» تصنیفی معروف در مایه دشتی، ساخته یوسف زمانی قطعه دیگراین کنسرت بود که به اجرا درآمد و با استقبال بسیار روبهرو شد. شعر این کار از سیاوش کسرایی است با مطلع «به من گفتی که دل دریا کن ای دوست / همه دریا از آن ما کن ای دوست / دلم دریا شد و دادم به دستت /مکش دریا به خون، پروا کن ای دوست...» اشک مهتاب اثری قدیمی است با آهنگسازی یوسف زمانی و تنظیم فرامرزپایور، که دیماه سال 1355 در پنجاه و هفتمین برنامه گلچین هفته، توسط ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی و آواز شجریان اجرا شد. «هوای زمزمههایت» به آهنگسازی غلامرضا صادقی که فروردین ماه سال گذشته منتشر شد، مانند دیگر قطعاتی که به تازگی منتشر شده بود، اولین اجرای خود را تجربه کرد. شعر این آهنگ از سرودههای حسین منزوی و هوشنگ ابتهاج انتخاب شده و در قطعه منتشر شده، سهتار این اثر را همایون شجریان نواخته است. «دلستان» یا شعرمعروف حضرت سعدی «ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود/ وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود... «قطعه دیگری بود که همایون شجریان اجرا کرد. اثری ارکسترال در مایه آواز بیات اصفهان که همایون سالها قبل آن را آهنگسازی کرده و با صدای علیرضا افتخاری اجرا و منتشر شد که البته در این کنسرت با تنظیمی متفاوت آن را روی صحنه برد.
اثر بعدی تصنیف ماندگار و خاطره انگیز «سروچمان» بود، تصنیفی زیبا در دستگاه ماهور به آهنگسازی محمدرضا شجریان که سال ۱۳۷۰ منتشر شد و این بار همایون فرزند خلف استاد، به نام پدر، این اثر زیبا را درمیان چشمان مشتاقی که به سوی او بود، زمزمه کرد.بخش آخر این کنسرت اختصاص داشت به چهار مضراب استاد پرویز مشکاتیان که با همنوازی زیبا و بسیار دلنشین عود، سنتور، تار و کمانچه همراه بود تا بار دیگر فضا را به سوی دیگر اثرمعروف و ماندگارو جاویدان مشکاتیان با نام «دود عود» هدایت کند.شعراین کار سروده حضرت مولاناست با مطلع «ای یوسف خوشنام ما، خوش میروی بر بام ما / ای درشکسته جام ما، ای بردریده دام ما ...» که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت و دقایقی به صورت ایستاده همایون شجریان را تشویق کردند. نکته قابل توجه و زیبا در اجرای این قطعه نمایش تصاویر مختلف و خاطرهانگیز از استادان محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان بود، تا بار دیگر یاد این دو استاد بزرگ موسیقی را که این کنسرت، با نامشان آغاز شد زنده کند. تصویرهایی که به صورت ویدئو مپینگ روی دکور صحنه نمایان شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
قطعه آخر «دیار عاشقیهایم» نام داشت: «به نام نامی ایران به نام نامی انسان به آیین وفاداران به راه و رسم بیداران...» ساخته غلامرضا صادقی، با شعری از: اسحاق انور و بهمن محمدزاده. که با اجرای تصاویری از ایران زیبا همراه بود که این اثر هم با تشویقهای پی در پی حاضران در سالن همراه شد؛ اما عاشقان و علاقهمندان همایون شجریان همچنان مشتاق شنیدن نغمهای ماندگار و فراموش نشدنی از همایون بودند تا آنکه سرانجام همایون در قطعه بیز (قطعه اى خارج از رپرتوار کنسرت) تصنیف جاویدان «مرغ سحر» را که با خانواده شجریان پیوند خورده است اجرا کند، اما این بار در نبود پدر بود و این اثر پایانی شد در شبی زیبا و همایونی که با کنسرت «رنگ صدا» آن را نواخت.آرمین قضاتی، بهار فلسفی، پدرام فریوسفی، دانیال جورابچی، علیرضا چهره قانی، فرشاد شیرانی، میثم مروستی، نیلوفر محبی (نوازندگان ساز ویلن)، مازیار ظهیرالدینی، پرهام میلانی، پیمان ابوالحسنی (نوازندگان ویلن آلتو)، آیین مشکاتیان (نوازنده سازهای تنبک کوزه کاخن)، امیر دارابی (نوازنده پیانو)، حسین رضایی نیا (نوازنده سازهای دف، طبل باس، بندیر شیکر)، مهدی عبدی (نوازنده ویلنسل)، مهرزاد اعظمی کیا (نوازنده کمانچه)، مهیار طریحی (نوازنده سنتور)، هادی اسماعیلی (نوازنده کنترباس)، همایون نصیری نوازنده سازهای (بندیرباس، کاخن، کوزه، اسنیر، درام، راید، های هت)، یاسمن کوزهگر (نوازنده ویولنسل) و آزاد میرزاپور (نوازنده تار و سه تار) اعضای این ارکستر را تشکیل میدادند. طراحی و کارگردانی این برنامه برعهده رضا موسوی بود.هومن سیدی، حامد بهداد، سحر دولتشاهی، هانا کامکار، فردین خلعتبری و یلدا رجبی از میهنانان شب نخست این کنسرت بودند.
تمام حواشی یک استقبال
آخرین اجرای همایون در تهران، مربوط به آبان سال 96 بود، کنسرتی با حضور برادران پورناظری در سالن وزارت کشور. بعد از این اجرا، اغلب کنسرتهای همایون در خارج از ایران بود تا آنکه کرونا آرام آرام فروکش کرد و بار دیگر خواننده شناخته شده و موفق ایران، توانست میزبان علاقهمندانش در پایتخت باشد.
اما نخستین کنسرت همایون شجریان، بعد از مدتها دوری بدون حاشیه نماند و از همان ساعات ابتدایی اعلام این برنامه، خبرهای بسیار و گاهی تعجب برانگیز درفضای مجازی دست به دست میچرخید. از اختصاص دادن صندلیهای VIP این کنسرت به صورت رایگان برای دانشجویان، تا حجم بسیار بالا و بی سابقه درخواست علاقهمندان برای خرید بلیت که نزدیک به 33 هزار تا فروش بوده، موجب شد، کنسرت «رنگ صدا» تقریباً اکثر شبهای تیر و مردادماه را به خود اختصاص بدهد. نکته دیگر اینکه این حجم بسیار بالای تعداد مخاطبان برای خرید موجب گردید چند ساعتی سایت فروش بلیت متوقف شود و علاوه برآن بازار سیاهی برای خرید آن ایجاد شد، تا آنجا که بلیتهای بالای یک میلیون تومان هم خریداری شده است.
روزهای شلوغ خیابانهای منتهی به سالن وزارت کشور
اولین شب کنسرت، چهارشنبه یکم تیرماه بود. هرچه به ساعتهای اجرا نزدیکتر میشدیم، خیابانهای منتهی به سالن وزارت کشور که محل برگزاری این اجرا بود، با حجم ترافیک عجیبی روبهرو میشد. طبق اعلام مسئولان برنامه، این کنسرت قرار بود ساعت 18:30 برگزار شود، اما پرشدن تمامی صندلیهای سالن، ساعت اجرا را به 19 کشاند و سرانجام با تشویقهای پی در پی حاضران و مشتاقان، ابتدا گروه سیاوش و بعد از آن همایون شجریان و آرش گوران روی صحنه حاضر شدند. دیداری که بعد از مدتها تازه شد. همایون در ابتدای صحبتهایش، ضمن عرض سلام و خوشامدگویی در جملاتی کوتاه گفت: «بسیار خوشحالیم این سعادت به دست آمد و بار دیگر در خدمت شما مردم عزیز هستیم و اولین شب از 30 شب اجرا را با شما برگزار میکنیم.»اجرایی که همایون آن را به دو استاد بزرگ محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان تقدیم کرد و با تشویقهای حاضران در سالن روبهرو شد. بعد از فوت استاد شجریان این نخستین برنامهای است که همایون به یاد و نام پدر برگزار میکند تا با نواختن برخی از آواها و نواهای او، شبی خاطرهانگیز برای علاقهمندان موسیقی آوازی پدید آورد.
از خورشید آرزو تا مرغ سحر
اولین قطعه اجرایی تصنیف «خورشید آرزو» نام داشت، با شعری معروف از فریدون مشیری «بگذار سر به سینه من تا که بشنوی/ آهنگ اشتیاق دلی دردمند را...» به آهنگسازی سعید فرج پوری. اجرایی که مورد استقبال علاقهمندان قرارگرفت. بعد از آن نوبت به بداهه نوازی سازهای کوبهای رسید و هنرنمایی همایون نصیری، حسین رضایی نیا و همچنین آیین مشکاتیان که البته در ادامه این همنوازیها، سازهای سنتور، عود، تار و کمانچه هم به آن پیوستند تا پیش درآمدی باشد برای آغاز تصنیف «زلف بربادمده» با آهنگسازی سعید فرج پوری و شعر زیبای حضرت حافظ تا شاهد یک اجرای دیگر از ساز و آواز باشیم.اثر بعدی «آسمان ابری» نام داشت، با مطلع «نبودی و نشنیدی دلم به گریه نشسته میان خاطرههایت... موسیقی برای تیتراژ سریال «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی شهرام شاه حسینی، به آهنگسازی غلامرضا صادقی و شعری از حسین منزوی و غلامرضا طریقی که روایتگر یک اجرای ارکسترال زیبا با همراهی سازهای زهی بود.
«یک نفس آرزوی تو» به آهنگسازی سعید فرج پوری، تصنیف دیگری بود که به اجرا درآمد با شعری از کمال جعفری امامزاده
«ای که همه نگاه من خورده گره به روی تو / تا نرود نفس ز تن پا نکشم ز کوی تو...» این قطعه سال قبل برای سریال «میخواهم زنده بمانم» منتشر شد و دو قطعهای بود که برای اولین بار اجرا میشد.اجرای این تصانیف و سکوتی که در سالن حکمفرما بود، حاضران را آرام آرام، به شنیدن یک آواز اصیل دعوت میکرد تا در هجمه فراموشی این هنر زیبا و کهن، بار دیگر مخاطبان گوش جان به ساز و آواز بسپارند، آوازی در مایه دشتی با شعری از هوشنگ ابتهاج
«نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا اشارات نظر نامه رسان من و توست...» که در این بخش مهیار طریحی نوازنده سنتور همایون را همراهی کرد.
«اشک مهتاب» تصنیفی معروف در مایه دشتی، ساخته یوسف زمانی قطعه دیگراین کنسرت بود که به اجرا درآمد و با استقبال بسیار روبهرو شد. شعر این کار از سیاوش کسرایی است با مطلع «به من گفتی که دل دریا کن ای دوست / همه دریا از آن ما کن ای دوست / دلم دریا شد و دادم به دستت /مکش دریا به خون، پروا کن ای دوست...» اشک مهتاب اثری قدیمی است با آهنگسازی یوسف زمانی و تنظیم فرامرزپایور، که دیماه سال 1355 در پنجاه و هفتمین برنامه گلچین هفته، توسط ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی و آواز شجریان اجرا شد. «هوای زمزمههایت» به آهنگسازی غلامرضا صادقی که فروردین ماه سال گذشته منتشر شد، مانند دیگر قطعاتی که به تازگی منتشر شده بود، اولین اجرای خود را تجربه کرد. شعر این آهنگ از سرودههای حسین منزوی و هوشنگ ابتهاج انتخاب شده و در قطعه منتشر شده، سهتار این اثر را همایون شجریان نواخته است. «دلستان» یا شعرمعروف حضرت سعدی «ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود/ وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود... «قطعه دیگری بود که همایون شجریان اجرا کرد. اثری ارکسترال در مایه آواز بیات اصفهان که همایون سالها قبل آن را آهنگسازی کرده و با صدای علیرضا افتخاری اجرا و منتشر شد که البته در این کنسرت با تنظیمی متفاوت آن را روی صحنه برد.
اثر بعدی تصنیف ماندگار و خاطره انگیز «سروچمان» بود، تصنیفی زیبا در دستگاه ماهور به آهنگسازی محمدرضا شجریان که سال ۱۳۷۰ منتشر شد و این بار همایون فرزند خلف استاد، به نام پدر، این اثر زیبا را درمیان چشمان مشتاقی که به سوی او بود، زمزمه کرد.بخش آخر این کنسرت اختصاص داشت به چهار مضراب استاد پرویز مشکاتیان که با همنوازی زیبا و بسیار دلنشین عود، سنتور، تار و کمانچه همراه بود تا بار دیگر فضا را به سوی دیگر اثرمعروف و ماندگارو جاویدان مشکاتیان با نام «دود عود» هدایت کند.شعراین کار سروده حضرت مولاناست با مطلع «ای یوسف خوشنام ما، خوش میروی بر بام ما / ای درشکسته جام ما، ای بردریده دام ما ...» که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت و دقایقی به صورت ایستاده همایون شجریان را تشویق کردند. نکته قابل توجه و زیبا در اجرای این قطعه نمایش تصاویر مختلف و خاطرهانگیز از استادان محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان بود، تا بار دیگر یاد این دو استاد بزرگ موسیقی را که این کنسرت، با نامشان آغاز شد زنده کند. تصویرهایی که به صورت ویدئو مپینگ روی دکور صحنه نمایان شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
قطعه آخر «دیار عاشقیهایم» نام داشت: «به نام نامی ایران به نام نامی انسان به آیین وفاداران به راه و رسم بیداران...» ساخته غلامرضا صادقی، با شعری از: اسحاق انور و بهمن محمدزاده. که با اجرای تصاویری از ایران زیبا همراه بود که این اثر هم با تشویقهای پی در پی حاضران در سالن همراه شد؛ اما عاشقان و علاقهمندان همایون شجریان همچنان مشتاق شنیدن نغمهای ماندگار و فراموش نشدنی از همایون بودند تا آنکه سرانجام همایون در قطعه بیز (قطعه اى خارج از رپرتوار کنسرت) تصنیف جاویدان «مرغ سحر» را که با خانواده شجریان پیوند خورده است اجرا کند، اما این بار در نبود پدر بود و این اثر پایانی شد در شبی زیبا و همایونی که با کنسرت «رنگ صدا» آن را نواخت.آرمین قضاتی، بهار فلسفی، پدرام فریوسفی، دانیال جورابچی، علیرضا چهره قانی، فرشاد شیرانی، میثم مروستی، نیلوفر محبی (نوازندگان ساز ویلن)، مازیار ظهیرالدینی، پرهام میلانی، پیمان ابوالحسنی (نوازندگان ویلن آلتو)، آیین مشکاتیان (نوازنده سازهای تنبک کوزه کاخن)، امیر دارابی (نوازنده پیانو)، حسین رضایی نیا (نوازنده سازهای دف، طبل باس، بندیر شیکر)، مهدی عبدی (نوازنده ویلنسل)، مهرزاد اعظمی کیا (نوازنده کمانچه)، مهیار طریحی (نوازنده سنتور)، هادی اسماعیلی (نوازنده کنترباس)، همایون نصیری نوازنده سازهای (بندیرباس، کاخن، کوزه، اسنیر، درام، راید، های هت)، یاسمن کوزهگر (نوازنده ویولنسل) و آزاد میرزاپور (نوازنده تار و سه تار) اعضای این ارکستر را تشکیل میدادند. طراحی و کارگردانی این برنامه برعهده رضا موسوی بود.هومن سیدی، حامد بهداد، سحر دولتشاهی، هانا کامکار، فردین خلعتبری و یلدا رجبی از میهنانان شب نخست این کنسرت بودند.
تمام حواشی یک استقبال
آخرین اجرای همایون در تهران، مربوط به آبان سال 96 بود، کنسرتی با حضور برادران پورناظری در سالن وزارت کشور. بعد از این اجرا، اغلب کنسرتهای همایون در خارج از ایران بود تا آنکه کرونا آرام آرام فروکش کرد و بار دیگر خواننده شناخته شده و موفق ایران، توانست میزبان علاقهمندانش در پایتخت باشد.
اما نخستین کنسرت همایون شجریان، بعد از مدتها دوری بدون حاشیه نماند و از همان ساعات ابتدایی اعلام این برنامه، خبرهای بسیار و گاهی تعجب برانگیز درفضای مجازی دست به دست میچرخید. از اختصاص دادن صندلیهای VIP این کنسرت به صورت رایگان برای دانشجویان، تا حجم بسیار بالا و بی سابقه درخواست علاقهمندان برای خرید بلیت که نزدیک به 33 هزار تا فروش بوده، موجب شد، کنسرت «رنگ صدا» تقریباً اکثر شبهای تیر و مردادماه را به خود اختصاص بدهد. نکته دیگر اینکه این حجم بسیار بالای تعداد مخاطبان برای خرید موجب گردید چند ساعتی سایت فروش بلیت متوقف شود و علاوه برآن بازار سیاهی برای خرید آن ایجاد شد، تا آنجا که بلیتهای بالای یک میلیون تومان هم خریداری شده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تمام همت دولت، تغییر ریل فرهنگی کشور است
-
صف طویل اکران، آژیر قرمز سینمای ایران
-
طنین نغمه های همایونی در پایتخت
اخبارایران آنلاین