چرا برنامههای تقابلی رژیم صهیونیستی علیه ایران شکست خورده است؟
موازنهسازی نامتوازن!
امیر فرشباف
خبرنگار
رصد تحولات سیاسی درون رژیم صهیونیستی و تحرکات دیپلماتیک این رژیم در مدیریت پرونده تقابلی علیه ایران، دلالتهای متعددی دارد که در این یادداشت به مهمترین این پیامها پرداخته میشود. اصلیترین پیامی که از درون سرزمینهای اشغالی میتوان دریافت کرد، عدم توفیق در پروژه ضدایرانی دولت بنت است که در ادامه مصادیق آن مورد بازخوانی و بررسی قرا میگیرد.
دولتمردان رژیم صهیونیستی به دنبال خروج امریکا از منطقه در پی ارتقای نقش خود و ایجاد موازنه قدرت در برابر ایران هستند و تکاپوی چند وقت اخیر مقامات این رژیم را ذیل همین جهت کلی باید تحلیل کرد. اما حقیقت این است که هم در کوتاه مدت و هم در برنامههای بلند مدت خود با چالشهای متعددی روبهرو شدهاند؛ چالشهایی که انتهای آنها چشیدن طعم شکست بوده است.
نمود اصلی این شکست را در برنامه بلندمدت و راهبردی این رژیم میتوان تشخیص داد؛ برنامهای که در پی خلع سلاح و تضعیف و نابودی توانمندی دفاعی ایران از یک سو و نابودی توان و دانش هستهای کشور از سوی دیگر بود اما ملاحظه میشود که هر دو پروژه با شکست قطعی مواجه شدهاند؛ چراکه برنامه دفاعی کشور از توانمندی موشکی گرفته تا قدرت پهپادی ایران نه تنها محدود و نابود نشده، بلکه ابعاد آنها به مناطق بیرون از مرزهای ایران و حتی مناطق پیرامونی رژیم صهیونیستی گسترش یافته است. در مورد دانش و توان هستهای جمهوری اسلامی نیز وضع به همین ترتیب است و با تمام خرابکاریها و ترورها و سنگاندازیها در مسیر مذاکرات، برنامه هستهای کشور مسیر پیشرفت را طی میکند.
اما در برنامهها و راهبردهای میان مدت و کوتاه مدت، وضع این رژیم بسیار وخیم و پیچیده شده است. نمونهها و نشانههای متعددی را برای این وخامت اوضاع میتوان برشمرد. اصلیترین نماد وخامت اوضاع دولت صهیونیستی بحران امنیت است. این رژیم علی رغم رجزخوانیها و گزافه گوییهای مقاماتش در برقراری امنیت درون مرزهای سرزمینهای اشغالی درمانده است. بنبست ژئوپلیتیک خفه کننده در کنار شدت و سرعت گرفتن روند قرمز شدن مناطق سبز امنیتی، معضلاتی هستند که کلاف وضعیت وخامت بار این رژیم را روز به روز پیچیدهتر میکنند. بحران امنیتی رژیم صهیونیستی شقوق مختلفی دارد که در این مجال مختصر صرفاً به مهمترین آنها اشاره میشود.
یکی از رخدادهای نمادین تازهای که مستقیماً بر عجز امنیتی و نظامی دولت صهیونیستی دلالت میکند، نفوذ پهپادهای حزبالله لبنان به درون سرزمینهای اشغالی و ناتوانی سامانههای پدافندی این رژیم در رهگیری آنها بود؛ رخدادی که به اعتراف پایگاه اطلاعرسانی تخصصی نظامی در رژیم صهیونیستی به نام «اسرائیل دیفنس»، حزبالله لبنان با ارسال این پهپادها موفق شد جبهه جدیدی را در مقابل اسرائیل بگشاید. رسانههای عبری زبان همچنین طی دو روز گذشته گزارش دادند که قیمت پهپادهای حزبالله در مقابل موشکهای شلیک شده برای سرنگونی آنها بسیار ناچیز است و صرف بهکارگیری همین حربه حتی بدون اصابت به اهداف هم خسارتهای زیادی میتواند، حداقل از لحاظ اقتصادی به ارتش اسرائیل وارد کند.
چالشهای پیشرو
سفر یائیر لاپید، نخست وزیر دولت پیشبرد امور رژیم صهیونیستی به فرانسه را نیز باید در راستای درخواست برای وساطت فرانسه برای قطع این روند ملاحظه کرد؛ چراکه فرانسه یکی از دولتهای استعمارگری است که به طور سنتی در لبنان دخالت و اعمال نفوذ میکند. روزنامه الشروق مصر گزارش داد که لاپید در جریان این سفر قصد دارد امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه را به اعمال فشار بر لبنان و مداخله در پرونده مناقشه مرزی میان رژیم صهیونیستی و لبنان و مذاکرات غیرمستقیم در این باره متقاعد کند. در مورد ابعاد رسانهای این سفر جا دارد به این نکته اشاره کنیم که درخواست وساطت فرانسه میان لبنان و رژیم صهیونیستی توسط لاپید، موضوعی بود که رسانههای عبری زبان مانند جروزالم پست و هاآرتص نیز به این ضعف و استیصال لاپید اعتراف کردند. درحالی که رسانههای فارسی زبان جریان ضدانقلاب روی رجزخوانیهای رسانهای نخست وزیر دولت پیشبرد امور مبنی بر «هشدار اسرائیل به حزبالله» متمرکز شدند و این عملیات روانی را از طریق القای کلید واژههایی همچون «فشار هماهنگ» و «فشار روی ایران و حزبالله» و «تهدید ایران» صورت دادند.
رخداد نمادین دیگری که وخامت اوضاع امنیتی درون سرزمینهای اشغالی را تأیید میکند، موضوع خودکشی سربازان ارتش صهیونیستی است. در همین زمینه، رسانههای صهیونیستی اعلام کردند، میزان خودکشی در میان نظامیان ارتش این رژیم در سال جاری میلادی (۲۰۲۲) افزایش داشته، به نحوی که از ابتدای امسال (در عرض شش ماه) ۱۱ نظامی خودکشی کردهاند. بر اساس این گزارش، این در حالی است که در تمام سال گذشته میلادی (۲۰۲۱) ۱۱ نظامی و در سال ۲۰۲۰، ۹ نظامی صهیونیست خودکشی کرده بودند. در پی افزایش این پدیده، مقامات ارتش رژیم صهیونیستی جلسهای اضطراری با مسئولان سلامت روان این رژیم برگزار کردهاند تا دلایل افزایش نگران کننده پدیده خودکشی در میان نظامیان صهیونیست را بررسی کنند. آمار رسمی مرکز تحقیقات «کنست» (پارلمان رژیم صهیونیستی) نشان میدهد که رژیم صهیونیستی در هر سال ۵۰۰ مورد خودکشی را ثبت میکند که ۱۰۰ مورد آن در میان نسل جوان این رژیم و در رده سنی ۱۵ تا ۲۴ سال است. بر اساس گزارش «فلسطین الیوم»، خودکشی همچنان دلیل اصلی مرگ نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی در شرایط غیرجنگی است و این پدیده در سالهای اخیر شدت داشته است.
بازتاب رسانهای
اعتراف رسانههای درون رژیم صهیونیستی ازجمله شبکه کان، جروزالم پست و هاآرتص مبنی بر هک سامانه متروی تلآویو در کنار اقداماتی که گروههای هکری مانند عصای موسی در دسترسی به شمارههای تلفن نظامیان صهیونیست و مانند آن، رخدادهای دیگری هستند که به لحاظ نرمافزاری، بیانگر وضعیت شکننده این رژیم در حوزه امنیت سایبری هستند؛ موضوعی که اظهارات لاپید مبنی بر «لزوم ایجاد بازدارندگی سایبری» نیز نشانه دیگری برای تأیید آن است.
اعتراضات ساکنان و کارمندان ادارات مختلف در مناطق اشغالی نیز بحران دیگر دولت صهیونیستی است. تجمعات اعتراضی بازنشستگان ارتش این دولت یکی از اتفاقات نمادین این روزها است که با اعتصاب رانندگان اتوبوس در مناطق اشغالی همزمان شده است؛ معضلی که گویی این طور نشان میدهد که نقشههای دولتمردان صهیونیست مبنی بر ایجاد آشوب در ایران به ضد خودش تبدیل شده و این دستگاه امنیت داخلی یهود (شاباک) است که باید فکر چارهای برای سرکوب و فرونشاندن آن باشد. موارد فوق در کنار فروپاشی دولت بنت که مدعی مقابله مستقیم با ایران براساس «دکترین اختاپوس» بود، مسائلی هستند که از یک سو، آرزوهایی همچون عادی سازی روابط با کشورهای جهان اسلام را به رؤیایی تعبیر ناشدنی و از سوی دیگر، ادعای موازنه سازی در برابر ایران را به رجزی پوچ تبدیل کردهاند مخصوصاً با توجه به ریلگذاری دولت جدید ایران در حوزه سیاست خارجی و پایان رویکرد انفعالی، به نظر میرسد صهیونیستها روزهای آرامی را در پیش نداشته باشند.
«ایران» از وضعیت شکننده سیاسی رژیم صهیونیستی گزارش میدهد
درگیری در سیاست ، نا امنی در اجتماع
فائزه سادات یوسفی
خبرنگار
رژیم صهیونیستی روزهای پرالتهابی را در داخل و خارج از مرزهای خود سپری میکند و شکست دولت ائتلافی بنت، انحلال پارلمان و انتخابات جدید نیز نمادی از این اوضاع بحرانی است. از طرفی، مقامات صهیونیستی هیچ راهبرد متقن و روشنی برای مقابله و برونرفت از شرایط ایجاد شده ندارند و دچار سردرگمی در تصمیمگیری شدهاند.
فروپاشی دولت
لاپید نخستوزیر دولت پیشبرد امور رژیم صهیونیستی که پس از فروپاشی دولت نفتالی بنت سرپرستی دولت را بهطور موقت به عهده گرفته است، برای پیدا کردن راه برونرفت از شرایط متزلزل در دولت و وضعیت عدم امنیت در فلسطین اشغالی راهی فرانسه شد.
ارسال اطلاعات از 3 پهپاد مقاومت لبنان از اهداف دریایی در منطقه گازی کاریش، امنیت رژیم صهیونیستی را از هر سو دچار مخاطره کرده است.
متوسل شدن به فرانسه که در لبنان به عنوان یک قدرت مداخلهگرمحسوب میشود، راهکار موجود باقی مانده و فشار از طرق سیاسی برای دفع حملات حزبالله است.
فروپاشی مجلس
انتخابات پیشرو در رژیم صهیونیستی پنجمین انتخابات در 4 سال گذشته است و نشان میدهد که انسجام و حاکمیت سیاسی در فلسطین اشغالی در بحرانی ممتد و غیرقابلحل فرورفته است. روندی که بعد از انتخابات و حتی شکلگیری دولت جدید به رهبری نتانیاهو نیز به بنبست سیاسی خواهد رسید. این موضوع حاکی از این است که تشدید منازعههای حزبی و شکاف در ساختار سیاسی و در سایه عدم ثبات اجتماعی و امنیتی، بستر لازم برای شکلگیری یک دولت استوار را دچار خدشه میکند. از این رو ساختار سیاسی در یک دور باطل گرفتار شده و با توجه به ثبات و بحرانی شدن اوضاع، راه خروجی برای آن موجود نیست و از این رو هیچ دولتی قادر به اجرای امور نخواهد بود.
اقتصاد رژیم صهیونیستی به دلیل جنگ اوکراین، رکود به دلیل کووید ۱۹و مشکلات متعدد دچار نابسامانی شده است. در سال گذشته، بانک مرکزی اسرائیل رشد تورم را گزارش کرده و در ادامه از کاهش ارزش شکیل در مقابل دلار خبر داده است. افزایش قیمت مسکن طبق گزارشهای داخلی اسرائیل، در سال اخیر افزایش داشته است چنانکه بهای خانه به بالاترین مقدار خود در 10 سال گذشته رسیده بود.
در هفته اخیر، موج افزایشی استعفاها در بین افسران پلیس و همچنین نیروهای گارد مرزی وضعیت بحرانی را برای اسرائیل به وجود آورده است.
علت این پدیده به افزایش مشکلات و سختیهای پلیس، بویژه در ماههای اخیر که سرتاسر کرانه باختری و قدس شاهد تنش و درگیری بوده و همچنین کاهش حقوق و سطح معیشت این نیروها بازمیگردد.
پیشتر نیز، اتحادیه کارگری رژیم صهیونیستی و اتحادیه رانندگان اتوبوس این رژیم در ساعات اوج ترافیکی، اعتصابی گسترده را برگزار کردند. علت اصلی این اعتصاب عدم موافقت با درخواست افزایش حقوق رانندگان و کارگران در اراضی اشغالی بود. همچنین شهرهای مختلف اراضی اشغالی شاهد تظاهرات معیشتی در اعتراض به افزایش شدید قیمت کالا، مسکن و اجارهبها بوده است.از دیگر مسائلی که حاکمیت رژیم را فشل کرده، حملات سایبری نیروهای مقاومت به تأسیسات حساس و زیرساختهای امنیتی و نظامی این رژیم است که خسارت زیادی نیز به آن وارد کرده است. این خسارت صرفه اقتصادی و اجتماعی ندارد و مهمترین رکنی که زیر سؤال برده امنیتی است که رژیم مدعی تأمین آن برای شهروندان خود است. افشای اطلاعات و دادههای افسران نظامی و عدم رهیابی و بازدارندگی در مقابل آن شکست اطلاعاتی و امنیتی را رقم زده و نگرانی و اضطراب را در مقامات سبب شده است.
بهطور کلی، امنیت رژیم در سایه عدم ثبات سیاسی و حملات متعدد سایبری و پهپادی به یک بحران اساسی و غیرقابل حل تبدیل شده و اسرائیل را در وضعیتی شکننده فرو برده است. مقامات رژیم این موضوع را دریافتند که توانایی مقابله با این دست حملات در پتانسیل وجودی این رژیم نیست و علیرغم ادعاها و لفاظیهای مکرر به نقطهای مخاطرهآمیز رسیدهاند.
شکست راهبردی
راهبرد دکترین اختاپوسی اسرائیل که با سروصدای زیاد تبلیغ شد راهی برای سرپوش گذاشتن به عدم توانایی در مقابل حملات گروههای مقاومت در غرب آسیا است. امروزه اسرائیل حتی توانایی دفع و مقابله با حملات سایبری و پهپادی و موشکی گروههای مختلف مقاومت در جوار خود را ندارد و آنچه که در مدل اختاپوسی ارائه میکند تنها یک بلوف است که با اقداماتی چون ترور و حملات پراکنده سعی در پررنگ کردن آن دارد.
رژیم سعی میکند با شعار صلح و آزادی ادیان، ورود اعراب در کنست و ایجاد حق شهروندی و ادعای همکاری با فلسطینیان آنها را با خود همراه کرده و خلع سلاح نماید. ولی در عمل موجودیت آنها در اقلیت ضعیف هم باعث شد راستگراهای افراطی آنها را برنتابند و این موضوع یکی از دلایل شکست دولت بنت بود. همچنین در نظرسنجی که برای حضور عربها درکابینه انجام گرفت ۵۹ درصد با حضور آنها مخالفت کردند. یعنی به واقع بدنه سیاسی اسرائیل پذیرای وجود آنها نیست و این تنها یک نمایش برای غلبه روانی بر فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی است.
اعتراض دانشجویان عرب زبان دانشگاه حیفا به شکل بیاعتنایی به پخش سرود رژیم صهیونیستی در مراسم جشن فارغالتحصیلی، به معنایی شکست این خدعه را نشان میدهد. آنچه مشهود است فلسطینیان همواره به عنوان قطب تقابل در خاک سرزمین اشغالی وجود دارند و یکی از چالشهای حلنشدنی آنها خواهد بود.
از طرفی رویکرد مبارزاتی جدید فلسطینیان در عملیات سیفالقدس و بخصوص سلسله عملیات و تحرکات مقاومت در دو ماهه اول سالجاری فلسطین اشغالی را بههم ریخت. عبور انبوه راکت و موشک گروههای مقاومت از گنبد آهنین، سپر پدافندی آن را ناتوان نشان داد و از سوی دیگر استفاده از این سامانه هزینه مادی سنگینی برای اسرائیل بر جای گذاشت.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در سال گذشته میلادی در گزارشی با اشاره به ناآرامیهای اراضی اشغالی، نسبت به آغاز جنگ داخلی هشدار داد که مقامات صهیونیستی خوشبین هستند و آتشسوزیهای خیابانهای اورشلیم را به عنوان «مبارزه صهیونیستهای مذهبی» تلقی میکنند و میگویند که این اتفاقات فقط درگیری های مختصری بود که در آن چند نفر زخمی شدند و نه موشکی شلیک شد و نه کسی جان باخت، درحالی که واقعیت چیز دیگری بود.
بحرانهای رژیم صهیونیستی عمیقتر از یک بحران حزبی است و به ساختار معیوب آن برمیگردد. با توجه به عدم بازساخت سیاسی در رژیم، هیچ مسیری برای برونرفت از وضعیت آن وجود ندارد و هیچ چشمانداز روشنی از آینده برای آن ترسیم نمیشود.
«ایران» ازپیامدهای دیدار تاریخی رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس دفتر حماس گزارش میدهد
اتحاد علیه اشغالگری
نادر الصفدی
خبرنگار
یکی از موضوعات اختلافی در فلسطین شکاف سیاسی بین دو گروه جنبش اسلامی حماس و جنبش فتح است. این دو جریان از زمان برگزاری انتخابات مجلس فلسطین در سال 2006 که با پیروزی حماس همراه بود، وارد شکاف سیاسی شدند؛ هرچند ریشه این شکاف در اتخاذ روند مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی از سوی جنبش حماس و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی توسط تشکیلات خودگردان و جنبش فتح است. انتخابات مجلس فلسطین در ۲۵ ژانویه ۲۰۰۶ برای تعیین نمایندگان دومین دوره مجلس قانونگذاری فلسطین برگزار شد. دوره پیشین انتخابات در ۱۹۹۶ برگزار شده بود و دورههای بعدی انتخابات بهدلیل ناآرامیهای ناشی از آغاز دور جدید درگیریهای اسرائیل و فلسطین به تعویق افتاده بود. فلسطینیهای ساکن نوار غزه، کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی واجد شرایط شرکت در این انتخابات بودند. بر پایه قانونی که در ژوئن ۲۰۰۵ به تصویب رسیده بود، تعداد اعضای این مجلس از ۸۸ به ۱۳۲ افزایش یافت و مقرر شده بود که نیمی از این کرسیها بر پایه درصد تجمعی آرای فهرست انتخاباتی هر حزب مشخص شود و نیم دیگر به صورت فرد برنده در هر حوزه انتخابیه. حماس که برای نخستین بار در این انتخابات شرکت کرده بود با کسب ۴۴٫۴۵ درصد رأی به فهرست انتخاباتی خود و ۴۱٫۷۳ درصد به کاندیداهای حوزههای انتخابیه با کسب ۷۴ کرسی حزب حاکم مجلس شد. جنبش فتح با ۴۱٫۴۳ درصد رأی به فهرست انتخاباتی و ۳۶٫۹۶ درصد در حوزههای انتخابیه اکثریت پیشین را از دست داد.
شکاف سیاسی
بعد از آن انتخابات، شکاف سیاسی بین دو جریان فلسطینی بیش از گذشته شد. اما اکنون بار دیگر با گذشت زمان و با بازگشت کشور الجزایر به عنوان یکی از قدرتهای اصیل جهان عرب و جهان اسلام، به نظر میرسد که با وساطت این کشور، اختلافات مابین حماس و فتح روی میز مذاکره و گفتوگو گذاشته خواهد شد و بعد از چند سال شکاف سیاسی به سمت روابط دوستانه و در آینده اتخاذ موضعی مشترک در مورد رژیم صهیونیستی خواهند رفت.
در 5 جولای سال جاری میلادی به دعوت رئیس جمهور الجزایر دو جریان فتح و حماس در دیدار تاریخی در پایتخت این کشور حضور پیدا کردند. پس از تبادل خنده و احوالپرسی در این دیدار تاریخی هیأت حماس به ریاست اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی آن، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان و عبدالمجید تبون رئیس جمهور الجزایر در حاشیه جشنهای استقلال الجزایر گرد هم آمدند. سالگرد استقلال الجزایر، امید برای دستیابی به آشتی داخلی فلسطین را بار دیگر نزدیکتر کرده است.
وساطت الجزایر
رئیس جمهور الجزایر که شخصاً بر برگزاری این نشست اصرار داشت، پیامهای مهم زیادی در مورد امکان غلبه بر پرونده دیرینه تقسیم داخلی فلسطین و امکان انتقال این پرونده پس از ناکامی بسیاری از پایتختهای عربی و اروپایی به الجزایر داشت و پس از ساعتی از انتشار تصاویر و جزییات این دیدار تاریخی، رسانهها و شبکههای اجتماعی با تمجید از نقش الجزایر و احتمال موفقیت آن در دستیابی به یک پیشرفت مهم در ایجاد شکاف در دیوار این پرونده، فضای رسانهای مناسبی ایجاد کردند. این دیدار دستاورد مهمی در ایجاد ناکامی برای رژیم صهیونیستی خواهد داشت بخصوص اگر این دو جنبش باهم متحد شوند. در رسانهها سؤالاتی در مورد اهمیت و امکانپذیری این نشست و احتمال اینکه رئیس جمهور الجزایر شخصاً بتواند دیدگاههای جناحهای فلسطینی (فتح-حماس) را نزدیکتر کند و دیوار ضخیم بیاعتمادی را در میان پروندههای ممانعتکننده بشکند، مطرح کردند در حالی که این وضعیت از سال 2006 تا این لحظه ادامه داشته است.
بر اساس اطلاعات و منابع خبری گزارش شده، الجزایر با برگزاری نشستهایی میان رهبران جنبشهای فتح و حماس در خاک خود موافقت کرده و جلسات و گفتوگوهای دوجانبه و جداگانه را در تلاش برای رسیدن دو جنبش به یک بیانیه سیاسی مشترک ادامه میدهد.
اگر رهبران فتح و حماس با برگزاری آن (نشستها) موافقت کنند، رئیس جمهور الجزایر شخصاً بر آن نظارت خواهد کرد. نقش الجزایر صرفاً یک ابتکار حسن نیت است و چیزی جز کمک به فلسطینیها برای غلبه بر بحرانهایشان نخواهد بود. به عنوان یک میانجی جدید حامی این پرونده به همراه مصر میتوانند بر شکاف سیاسی در فلسطین غلبه کنند.
بازتاب رسانهای
در گزارش روزنامه رأی الیوم آمده است؛ رئیس جمهور الجزایر سعی کرد از جشنهای استقلال کشورش برای برگزاری نشست مشترک هنیه و عباس استفاده کند و انتظار داشت در ساعات آینده شاهد تحرکات مهمی در پرونده آشتی داخلی فلسطین باشیم. دیروز، رئیس جمهور الجزایر جلسه ای برگزار کرد که در آن رئیس تشکیلات خودگردان محمود عباس و هیأتی از جنبش مقاومت اسلامی (حماس) به رهبری رئیس دفتر سیاسی آن، اسماعیل هنیه، گرد هم آمدند.
در این نشست علاوه بر عباس و هنیه، زیاد عمر معاون نخست وزیر فلسطین، ماجد فرج رئیس اطلاعات فلسطین، محمد الحبش رئیس دادگستری فلسطین و سامی ابوزهری یکی از رهبران حماس شرکت کردند.
تلویزیون الجزایر صحنههایی را پخش کرد که در آن محمود عباس و اسماعیل هنیه و بقیه رهبران در یک جلسه حضور داشتند و رئیس جمهور الجزایر در وسط آنها حضور داشتند.
جنبش حماس دیدار اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را «برادرانه» توصیف کرد. این جنبش اعلام کرد که دیدار هنیه و عباس در حاشیه جشن سالگرد استقلال الجزایر برگزار شد. از تابستان 2007، زمانی که دولت وحدت ملی فرو پاشید و حماس کنترل نوار غزه را به دست گرفت، با توجه به اختلافاتی که هنوز با جنبش آزادیبخش ملی فلسطین (فتح) به رهبری محمود عباس وجود دارد، یک دودستگی در فلسطین غالب شده است.
ماهها پیش، الجزایر تلاشهای میانجیگری را برای آشتی میان جناحهای مختلف فلسطینی، به منظور آمادهسازی برای کنفرانسی پیش از اجلاس سران کشورهای عربی که در نوامبر آینده در الجزایر برنامهریزی شده است، آغاز کرد.
عباس در دسامبر 2021 از الجزایر بازدید کرد و دو طرف در آن زمان توافق کردند تا الجزایر میزبان کنفرانسی برای آشتی فلسطینیها باشد که قبل از نشست سران عرب برگزار میشود. پس از سفر عباس، هیأتهایی از جناحهای فلسطینی برای گفتوگو در مورد پرونده آشتی دیدار کردند و مقامات الجزایری تأیید کردند که هدفشان شنیدن پیشنهادها و دیدگاههای هر یک از طرفین در مورد پرونده است. به نظر میرسد که در صورت ادامه نشستها و با توجه به وساطت کشور الجزایر دیدگاههای گروههای فلسطین بخصوص حماس و فتح بیش از گذشته نزدیکتر خواهد شد.