«ایران» از تطهیر جنایتکاران آشوبهای اخیر از سوی رسانههای بیگانه و امتداد داخلی آنها گزارش میدهد
قاتلهایی که «زندانی سیاسی» خوانده شدند!
گروه سیاسی/ خونهای ریخته شده از نیروهای حافظ امنیت در کشور هیچگاه در رسانههای فارسیزبان بیگانه و همچنین در سخنان مقامات کشورهای غربی محکوم نشد. نیروهایی که خونشان برای تأمین امنیت مردم در غائله پس از فوت مرحومه مهسا امینی به ناحق روی زمین ریخته شد و حتی رسانههای یک جریان خاص سیاسی در داخل ایران نیز درخصوص آن ابراز نگرانی نکردند و با تیغ سانسور مواجهه با این اخبار را در دستور کار خود قرار دادند. حالا اما نه تنها همین رسانهها به وکیل مدافع شیطان تبدیل شدهاند که مقامات دست چندم کشورهای اروپایی نیز به دفاع از برخی قاتلان حوادث اخیر برآمدهاند. کلید واژه «کفالت سیاسی» جدیدترین عبارتی است که نمایندگان برخی از پارلمانهای غربی برای حمایت از عوامل جنایت و قتل شهدای اخیر استفاده کرده و تلاش دارند برای اجرای حکم قانونی آنها مانعتراشی کنند.
خون «روحالله» هدر نمیرود
«من دست چپم را روی شانه شهید انداختم و با یک سنگ به سرش ضربه زدم. سنگ وقتی به سرش خورد، خرد شد. بعد از اینکه سنگی به سر شهید زدم سه ضربه با مشت به سرش کوبیدم و دیدم که با چاقو و سنگ شهید را میزنند»؛ این قسمتی از دفاعیات محمدمهدی کرمی فرزند ماشاالله متهم ردیف اول پرونده قتل سیدروح الله عجمیان است که به عنوان اولین ضارب، حمله به شهید مظلوم کرجی را آغاز کرد. وی در زمان انسداد اتوبان تهران-کرج و رخ دادن این جنایت در محل حضور داشته است. با این حال برخی رسانههای اصلاحطلب در مصاحبه با پدر این متهم که طبیعتاً به دلیل وضعیت فرزندش و تبعات جنایت او نگران هستند مصاحبه کرده و هیچ اشارهای به جنایت صورت گرفته از سوی او و اعترافاتش درخصوص شهادت شهید عجمیان نکردهاند. این روایت احساساتی به سرعت توسط رسانههای بیگانه پوشش داده شد. این در حالی است که در همین رسانهها در زمان شهادت سید روحالله عجمیان، کارگرزادهای که خود هم با کارگری امرار معاش میکرد و تصاویر شوکهکننده از خانه و خانواده وی بعد از شهادتش مردم را بشدت متأثر کرد هیچ بازتابی نداشته است؛ گویی که سناریوی عوض شدن جای جلاد و شهید با قدرت در این دست رسانهها ادامه دارد.
کرمی در جریان دادگاه با اشاره به اینکه شخصی به نام سید محمد حسینی را هم با چشم خود دیده که سه ضربه چاقو به ناحیه شکم و پهلوی شهیدعجمیان وارد کرده بود، میگوید: «من بعد از مشاهده این صحنه، شهید را روی زمین کشیدم و بعد یک ضربه به سر و صورت شهید وارد کردم.»
اما سید محمد حسینی که به اعتراف خودش در دادگاه، سه ضربه از ناحیه پهلو به شهید عجمیان وارد کرده است نیز با حمایت هارالد تروخ، نماینده پارلمان اتریش همراه بوده است. این نماینده پارلمان این اقدام جنایتکارانه را به «اعتراض» تقلیل داده و عنوان داشته کفالت سیاسی وی را پذیرفته است. حسینی، متهم ردیف دوم پرونده در دفاعیاتش گفته بود: «به اندازه دو بند انگشت دو مرتبه چاقوی خود را به بدن شهید عجمیان فشار دادم و در مرتبه سوم کمی به داخل بدن وی وارد کردم.»
نماینده سوئد در دفاع از قاتل آرمان
میلاد آرمون نیز نامی است که در بین 5 نفر از متهمان اصلی شهادت طلبه بسیجی آرمان علیوردی دیده میشود. وی که در صحنه جرم حضور داشته و به همراهی با آشوبگران در زمان این جنایت اعتراف کرده با حمایت سیاسی مقامات غربی روبهرو شده است. یته گوتلاند، نماینده پارلمان سوئد نیز با ادبیات کفالت سیاسی از میلاد آرمون حمایت کرده و بدون اشاره به جنایت رخ داده علیه آرمان علیوردی، از متهمان با عنوان معترض نام برده است.
از چاقوکشی تا کشیدن کلت
ماهان صدارت که با ارعاب و ایجاد ناامنی در بیستم مهرماه در اغتشاشات تهران متهم به جرح عمدی و حمله به مردم با سلاح سرد و آتش زدن موتور شده بود از دیگر افرادی است که در این رسانهها به جرم او اشارهای نشده است.
همچنین سامان صیدی که با کشیدن کلت در خیابان و شلیک سه گلوله جنگی، متهم به اجتماع و تبانی علیه نظام و محاربه است در رسانههای بیگانه با عنوان یک خواننده معرفی شده تا بیگناه شناخته شده و حس همنوعی مردم را علیه محاکمه یک هنرمند بیگناه تحریک کند. سونیا شریفی که به اتهام لیدری اغتشاشات و ساخت و استفاده از کوکتل مولوتف دستگیر و بتازگی به قید وثیقه آزاد شده از قربانیان فضاسازی اخیر است؛ یک نماینده پارلمان آلمان از وی اعلام حمایت کرد و تعداد انگشتشماری نیز با دوره کردن او پس از آزادی تلاش داشتند تا با تشویق وی به اقدامات ضدامنیتی از او قهرمانسازی کنند. نمونههای مذکور بخوبی نشان میدهد جریان رسانهای شکل گرفته مأموریت جدیدی را برعهده گرفته است و اهدافی شومی را دنبال میکند که در ادامه به آن پرداخته میشود.
عصبانیت از فروکش کردن پروژه آشوب
یکم: پشتوانه غربی اغتشاشات با همکاری جریانهای رسانهای داخلی و خارجی تلاش دارند تا همزمان با فروکش کردن اغتشاشات، پرونده آشوبها فرسایشی شده و ادامهدار شود و همچنان به عنوان موضوع اصلی ایران آن را در تیتر یک رسانهها نگه دارند. این اقدام میتواند تصویری بیثبات از کشور به نمایش بگذارد که طبعاً تبعات اقتصادی آن در دوره فشار حداکثری غرب حائز اهمیت است.
دوم: این رسانهها تلاش دارند تا با متهم کردن حاکمیت به «اعدام سیاسی» و خشونت همچنان بستر واکنشهای ضدحقوق بشری را حفظ کرده و بر اساس آن اقدام به فضاسازی علیه ایران کنند. استفاده از واژه «معترض» برای افراد مجرم که بعضاً اقدام به ترور و قتل نیروهای حافظ امنیت کردند، استفاده از عناوین اجتماعی مانند پزشک، ورزشکار، هنرمند، سوءاستفاده از احساسات خانواده مجرمان و پوشش پررنگ احساسات پدرانه و مادرانه و همچنین انتشار تصاویر خصوصی از زندگی آنها برای نزدیک کردن حس همدردی با آنها و فراموش شدن جنایتهای شکل گرفته از جمله اقدامات رسانهای است که اکنون در حال انجام است.
چرا آشوب نباید تمام شود؟
سوم: جریان حامی آشوب تلاش دارد تا با زنده نگه داشتن بسترهای ناامنی و تحریک جامعه و وانمود کردن اینکه حاکمیت در ایران در حال برخورد با معترضان سیاسی است یکبار دیگر به روشن شدن آتش ناامنی و اغتشاش کمک کند. به بیان بهتر آشوب به عنوان پلنB امریکا برای فشار بر ایران جهت باجدهی در میز مذاکرات و عقبنشینی از مؤلفههای حیاتی کشور، آخرین امید امریکا و همپیمانان اروپایی آنهاست؛ خاموش شدن زودهنگام این مسأله و بازگشت آرامش به کشور در حالی که دولت سیزدهم مسیرهای کارآمدی برای خنثیسازی تحریمها به کار گرفته است شکست نهایی را بر برنامهریزی دشمن وارد میآورد.
سوءاستفاده از احساسات جوانانه
آخر؛ اعترافات منتشر شده از قاتلان شهدای اخیر در رسانهها نشان داده است که هزینه فضای احساسی را نه هزینهسازان ساکن لندن و واشنگتن بلکه افراد ناآگاهی میدهند که با ترور رسانهای دست به جنایات هولناک زدهاند. بهکارگیری احساسات نوجوانانه که علاقه دارند در سن پایین از خود تصویر قهرمان به جا بگذارند و کشاندن آنها به آیندهای مبهم از شگردهای به کار رفته در حوادث اخیر بوده است.
سخنان قاتل شهیدان حسین زینالزاده و دانیال رضازاده که در مشهد به شهادت رسیدند عمق هجمه رسانهای صورت گرفته و نیل دادن اعتراض به سمت خشونت را نشان میدهد. مجیدرضا رهنورد پیش از اعدام خطاب به سلبریتیهایی که زمینهساز جنایت او شدند، در ویدیویی گفت: «در فضای مجازی صفحات افرادی مثل علی کریمی و پرستو صالحی را دنبال میکردم. در صفحات مجازی پستهایی را که به وضعیت اقتصادی کشور مربوط بود و من از درستی و غلط بودن آن اطلاع نداشتم از روی سادگی باور میکردم. کم کم اینها من را سوار بر موج منفی کرد و دید من کلاً عوض شد. ذهن من مثل یک اتاق پر از گاز شده بود که یک جرقه کوچک می توانست آن را منفجر کند.»
وی در بخشی از این ویدیو خطاب به علی کریمی از سلبریتیهای حامی اغتشاشات، میگوید: «آقای کریمی شما انسان هستید یا نه؟ باید انسانیت داشته باشی؛ من کاری کردهام به دور از انسانیت. تحت شرایط و حالات روحی بد که خیلی مستقیم ناشی از فضای مسموم اینستاگرام بود دست به اقدامی زدم که دو هموطن؛ دو برادر را کشتهام، شما از چه چیزی حمایت میکنی؟ فکر کن این اقدام علیه خانواده خودت رخ داده بود؛ باز هم حمایت میکنی؟» رهنورد در پایان گفته بود: «این حرفها ته دل من بود و امیدوارم عدهای آگاه شوند و بدانند این راه و کار اشتباه بود و نکنند.»
ایران تصویب قطعنامه غیراجماعی حذف از کمیسیون مقام زن را محکوم کرد
سیاسی کاری علیه ایران با قطعنامه های شکننده
گروه سیاسی/ قطعنامه حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل که چهارشنبه گذشته با ۲۹ رأی موافق و 24 رأی مخالف و ممتنع به تصویب رسید، جدیدترین کنش تبلیغاتی غرب علیه ایران در راستای حمایت از ناامنیهای اخیر بود. این کمیسیون که مطابق مفاد فصل دهم منشور سازمان ملل متحد، مأموریت توجه و رسیدگی به امور اجتماعی و اقتصادی کشورهای عضو را در دستور کار دارد، حالا به عنوان ابزاری برای کشورهای ذینفوذ غربی در راستای تحقق اهداف سیاسی خود به خدمت گرفته شده است. اخراج ایران از این کمیسیون به بهانه دفاع از حقوق زنان ایرانی یکی از نمونههای روشن از این واقعیت است که امریکا و همپیمانش آن را در راستای پیشبرد جنگ نرم علیه کشورمان در دستور کار قرار دادند و با انجام آن به شادی و پایکوبی پرداختند. چنانکه «کاملا هریس»، معاون اول جو بایدن اخراج ایران از کمیسیون مقام زن را یک پیروزی برای معترضان توصیف کرد و «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه این رژیم نیز با این ادعا که ایران از حفظ ارزشها و مأموریت این کمیسیون کوتاهی میکند، حمایت امریکا از مردم ایران را دنبالهدار دانست. علاوه بر اینها «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی امریکا هم این رویداد را نشانه دیگری از اجماع فزاینده بینالمللی درباره ایران و مطالبات برای پاسخگویی عنوان کرد.
فاصله ادعا تا واقعیت
اما مطالباتی که «سالیوان» از آن سخن به میان آورده است با مفاهیم مورد نظر نهادهای ذیربط سازمان ملل متحد ازجمله کمیسیون مقام زن که فلسفه وجودی شکلگیری آن چندجانبهگرایی و مقابله با قربانی شدن کشورها در روند محقق کردن زیادهطلبی قدرتهای بزرگ میباشد، فرسنگها فاصله دارد. چنانچه ایران اکنون در کارزاری قرار گرفته است که مهمترین وجه آن اعمال تحریمهای ظالمانه برای تحمیل خواستههای خود در زمین مذاکرات هستهای است و از قبال این تحریمها نیز بهدنبال قرار دادن ایران در تنگنا جهت قبول خواستههای مضاعف خود است. در این میان، بروز اغتشاشات در ایران فرصت خوبی برای این کشورها فراهم کرد تا ابعاد عملیات روانی خود علیه ایران را گستردهتر کنند و به بهانه دفاع از اغتشاشگران و زنان، حتی نهادهای بینالمللی که قرار بود کارکردی سوای موضوعات سیاسی داشته باشند، به خدمت گیرند.
اولین بار نبود
لغو عضویت ایران از یکی از نهادهای سازمان ملل به بهانه زیر پا گذاشته شدن حق زنان ایرانی در حالی روی داده که جامعه بینالملل هنوز برای عهدشکنی امریکا در چهارچوب توافق 2015 که قرار بود منجر به رفع تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران شود، پاسخی نیافته است. توافقی که حاصل سالها مذاکرات چندجانبه بود و ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل مستحکم شده بود اما امریکا نه تنها آن را بهراحتی زیر پا گذاشت که حتی به بهانههای دیگر تصویب تحریمهای جدید اقتصادی علیه مردم ایران را در دستور کار قرار داد. حالا این کشور با همراهی شرکای خود، نهادهای سازمان ملل را مستمسکی برای به تمدید سیاست فشار خود علیه ایران قرار داده است. امری که به نظر میرسد با سکوت دبیر کل سازمان ملل در برابر چنین اقداماتی میتواند پایهگذار یک رویه پایانناپذیر سیاسیکاری در نهادهای بینالمللی باشد.
سرپوش تحریمهای چندین دهساله
این چنین بود که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تصویب قطعنامه غیراجماعی امریکا علیه ایران را فاقد وجاهت قانونی دانست و تأکید کرد که امریکا نمیتواند با سیاهنمایی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، بر نقض گسترده حقوق عامه ملت و خاصه زنان ایران از طریق تحمیل تحریمهای یکجانبه در چند دهه متمادی سرپوش بگذارد. رایزن نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل هم پایان دادن به عضویت کمیسیون مقام زن را نشانه آشکار دیگری از بازگشت یکجانبهگرایی و حمله آشکار ایالات متحده به بنیاد قانونمدار سیستم سازمان ملل و تمسخر چندجانبهگرایی دانست که منشور سازمان ملل متحد، ازجمله اصل برابری حاکمیتی کشورها در عضویت و مشارکت معنادار و برابر در همه مجامع چندجانبه را نقض کرده است. پرواضح است که ماهیت ماجراجویی سیاسی امریکا و همپیمانانش در بهرهگیری از سازمان ملل متحد و ارگانهای اصلی آن بر هیچ یک از کشورهای جامعه بینالملل پوشیده نمانده است. تصویب قطعنامه اخیر در کمیسیون مقام زن با آرای شکننده نشان میدهد که کشورها دیگر نسبت به پشت پرده آنچه در محافل بینالمللی در مسیر تحقق زیاده طلبیهای قدرتهای بزرگ میگذرد، ناآگاه نیستند. برای اشاره به اینکه امریکا و همپیمانانش تا چه اندازه شعارهای حقوق بشری را دستمایه پیگیری خواستههای سیاسی خود قرار دادهاند، مقایسه «گیلدا مورکت»، فعال امریکایی ضد جنگ درباره آمار برخی از حوزههای مرتبط با زنان در ایران و امریکا مثال خوبی بهشمار میآید. او در این رابطه چندین نمونه آماری از فعالیت و وضعیت زنان ایرانی و امریکایی را مورد توجه قرار داده و در اشاره سهم زنان زندانی در ایران را 3 درصد و در امریکا 10 درصد عنوان کرده است.
او همچنین سهم پزشکان زن ایرانی را 40 درصد و پزشکان زن امریکایی را 34 درصد اعلام کرده است.
ین تنها یکی از دهها موردی است که نشان میدهد کشورهای غربی با نادیدهانگاری واقعیات جاری درباره موقعیت رو به پیشرفت زنان ایرانی در جامعه امروز ایران تنها بهمنظور دستیابی به خواستههای سیاسی خود، سیاست وارونهنمایی را در دستور کار قرار داده و برای اجرای آن از دولتهایی همچون «پاناما»، «مونتهنگرو»، «گواتمالا»، «بنین» یا «لیبریا» که در جبهه کشورهای وابسته امریکا به شمار میآیند، بهره میبرند.
یک چهره امنیتی اسرائیل:
با تجزیهطلبهای ایران در ارتباطیم
خبر اول اینکه، مردخای کدار تحلیلگر امنیتی صهیونیست که اخیراً در اظهاراتی با اشاره به ناآرامیهای اخیر در ایران مدعی شده بود که این آشوبها باید منجر به تجزیه و از بین رفتن موجودیت کشوری به نام ایران شود، با حضور در برنامه شبکه ۱۳ اسرائیل اذعان کرد که من و برخی از مقامات اسرائیل با تجزیهطلبان ایران در فضای مجازی ارتباط داریم. وی همچنین در این مصاحبه گفت که وحدت اقوام در ایران زمینهساز یکپارچگی این کشور است که باید با از بین بردن آن زمینه استقلال مناطق مختلف را فراهم کرد. همچنین مجری این برنامه پرچم جعلی گروهک الاحوازیه را در حین اجرا بالا برد.
حمله منافقین به یک مسجد در خرمآباد
خبر دیگر اینکه، پنجشنبه شب گذشته تعدادی اغتشاشگر و مزدوران منافقین با کوکتل مولوتوف به مسجد امام هادی (ع) خرمآباد حملهور شده و ضمن به آتش کشاندن پارچهها و کتیبههای مجلس عزای حضرت زهرا(س)، خساراتی به ساختمان مسجد وارد کردند. مطابق اعلام مراجع امنیتی عوامل این اقدام هتاکانه تحت تعقیب قرار دارند.
ویدیوی پربازدید از سفر هیأت دولت به خراسان جنوبی
شنیدیم که، گفت و گوی پیرمرد معروف طبسی، این بار با وزیر رفاه دولت سیزدهم به ویدیوی پربازدید روز گذشته در شبکه های اجتماعی تبدیل شد. ماجرا از این قرار بود که در جریان سفر آیت الله رئیسی به خراسان جنوبی، وزیر رفاه به طبس سفر کرد و از پروژهها و طرحهای این شهرستان بازدید و با مردم و مسئولان دیدار کرد. در جریان این سفر سیدصولت مرتضوی، پیرمرد کشاورز و معروف طبسی، خود را نزد وزیر رفاه و هیأت همراه رساند. این کشاورز در جریان این گفت و گو از وزیر رفاه خواست که دولتمردان برای حل مشکلات کشور و افزایش ارزش پول ملی تلاش کنند.
آنچه مورد توجه واقع شد، درواقع واکنش وزیر رفاه به گلایهها و اظهارنظرهای این پیرمرد طبسی بود. مرتضوی در مواجهه با هر صحبت این کشاورز، با عبارتهایی مانند «به روی چشم» «چشم، حتماً» واکنش نشان داد که درنهایت این مکالمه با روبوسی دوطرف به پایان رسید. آنچه مورد توجه کاربران قرار گرفت این واقعیت بود که این کشاورز، همان پیرمردی است که سال 97، در جریان سفر حجتی، وزیر کشاورزی دولت گذشته، با وی دیدار کرده و پس از آنکه دغدغهها و نگرانیهای او، با سردی و بی توجهی وزیر دولت روحانی مواجه شد، آن عبارت معروف را به کار برد که «خودتان میدانید و ممکلتتان.» این بار اما اظهارنظرهای کشاورز طبسی، با همدلی و همراهی وزیر رفاه دولت سیزدهم مواجه شد.
حضور مجدد آشوبگران اجارهای در نماز جمعه زاهدان
دست آخر اینکه، نماز جمعه مسجد مکی زاهدان روز گذشته نیز شاهد حضور برخی آشوبگران اجارهای بود. در ویدیوهایی که رسانههای ضدانقلاب از راهپیمایی جمعی چند ده نفره با عنوان «زنان معترض بلوچ» منتشر کرده اند، این زنان بدون لهجه بلوچی و با گویش فارسی سلیس اقدام به سردادن شعارهای هنجارشکنانه میکنند. این درحالی است که گفته میشود حضور زنان اهل سنت در نماز جمعه مسجد مکی ممنوع بوده و این افراد با پوشیدن لباسهای محلی و ارسال آنی ویدیو به رسانههای بیگانه همچون ایراناینترنشنال، خود را زنان بلوچ معرفی میکنند.