زن سـارق بیماران را بی هوش می کرد
گروه حوادث/ زن جوان که با شگردی خاص از بیماران و همراهان آنها در بیمارستان سرقت میکرد هنگام بریدن النگوهای طلای دو خواهر به دام افتاد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران» اوایل امسال زن جوانی در تماس با پلیس از سرقت طلاهایش خبر داد و گفت: خواهرم در بیمارستانی در شمال تهران بستری بود و من همراهش بودم.
داخل حیاط بیمارستان نشسته بودم که زن جوانی که خودش را محبوبه معرفی کرد کنارم نشست و شروع به درد دل کرد. میگفت از شهرستان آمدهاند و مادرش بیمار است و اوضاع خوبی ندارد.
گرم صحبت بودیم که او آبمیوهای به من تعارف کرد اما بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم. به هوش که آمدم، متوجه شدم طلاهایم به سرقت رفته و از زن جوان هم خبری نبود.
با این شکایت تحقیقات برای دستگیری محبوبه آغاز شد و در ادامه بررسیها کارآگاهان با شکایتهای مشابه مواجه شدند. زن جوانی در بیمارستانهای شمال و غرب تهران خود را همراه بیمار معرفی کرده و با خوراندن آبمیوه مسموم به بیماران و همراهانشان اقدام به سرقت طلاهای آنها میکرد.
سرقت با لباس پرستاران
در حالی که تحقیقات ادامه داشت، کارآگاهان این بار با شکایتهای متفاوتی مواجه شدند. زن جوانی با پوشیدن لباس پرستاران که در رختکن بیمارستان آویزان کرده بودند به سراغ بیماران رفته و با آبمیوه مسموم آنها را بیهوش میکرد.
شگرد سرقتها و چهرهنگاریهای صورت گرفته از سوی مالباختگان حکایت از آن داشت که هر دو شیوه توسط یک نفر صورت گرفته است. آبمیوههای مسمومی که باعث شده بود یک بیمار و دو همراه بیمار به کما بروند و چند روزی با مرگ دست و پنجه نرم کنند.
دستگیری هنگام سرقت
چند روز قبل صدای فریاد و کمک خواهیهای زن میانسالی در حیاط بیمارستان، توجه مأموران حراست و افرادی که در بیمارستان بودند را به خود جلب کرد. او دست زنی را در دست گرفته بود و اجازه فرار به او نمیداد.
وقتی زن سارق دستگیر و به پلیس تحویل شد در بازرسی از کیف او سیم چین و مقداری طلای بریده شده کشف شد.
با این احتمال که زن جوان، همان محبوبه متهم فراری است، تصویر چهرهنگاری سارق با زن جوان تطبیق داده و مشخص شد که وی همان سارق اموال بیماران و همراهانشان است.پس از اعتراف متهم وی به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت، در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
چند سال قبل شوهرم فوت کرد و من با دو بچه تنها ماندم. برای کار خیلی جاها رفتم اما یا حقوقش خیلی کم بود یا توقعات دیگری از من داشتند. بهخاطر نیاز شدید مالی تصمیم به سرقت گرفتم.
این شگرد چطور به ذهنت رسید؟
یک روز که برای کار درمانی به بیمارستان رفته بودم خودم شاهد چنین سرقتی بودم. زن جوانی به همراه یک بیمار آبمیوه مسموم داد و بعد از 10 دقیقه برگشت و زمانی که زن جوان بیهوش شده بود، طلاهای او را سرقت کرد. با دیدن این صحنه شروع به داد و فریاد کردم اما سارق فرار کرد. بعد خودم تصمیم گرفتم با این شیوه سرقت کنم.
فکر نکردی اگر آنها با این داروی بیهوشی بمیرند قاتل میشوی؟
چرا فکر آن را هم کرده بودم دارو را اول روی خودم امتحان کردم. میزان داروی مصرفی، ساعت بیهوش شدن و به هوش آمدن را یادداشت میکردم تا اینکه فهمیدم چقدر دارو باید داخل آبمیوه بریزم که خطرناک نباشد.
چطور بازداشت شدی؟
دو خواهر روی صندلی بیمارستان نشسته بودند، من به سمت آنها رفتم و مثل همیشه سر صحبت را باز کردم و به آنها آبمیوه مسموم دادم. اما انگار یکی از خواهرها آبمیوه را کمتر خورده بود چون خیلی زود به هوش آمد.یعنی وقتی که داشتم النگوهای دستش را با سیمچین میبریدم مچم را گرفت و شروع به داد و فریاد کرد و توسط حراست بیمارستان بازداشت شدم.
محاکمه مأمور کلانتری به اتهام شلیک مرگبـــــار
گروه حوادث / مأمور کلانتری که در جریان تعقیب و گریز با شلیک گلوله پسر جوانی را به قتل رسانده بود، در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، پاییز سال ۹۸ گزارش یک درگیری خونین در خیابان فلسطین به پلیس اعلام شد و وقتی مأموران کلانتری به محل اعزام شدند دو جوان حدوداً 30 ساله را در حال درگیری دیدند که یکی از آنها با دیدن مأموران کلانتری متواری شد و مأموران هم او را تعقیب کردند و چند بار دستور ایست دادند اما در نهایت مأمور پلیس با شلیک یک گلوله وی را متوقف کرد. پسر مجروح بلافاصله توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان منتقل شد، اما ساعاتی بعد به علت اصابت گلوله به قلبش و شدت خونریزی تسلیم مرگ شد.
با مرگ پسر جوان، مأمور شلیککننده به اتهام قتل عمد بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی با تشریح ماجرا در روز حادثه گفت: قصدم کشتن او نبود و فقط میخواستم او را متوقف کنم. در حالی که دست او را نشانه گرفته بودم گلوله کمانه کرد و به قلبش خورد.پس از اظهارات مأمور پلیس و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم به جایگاه رفت و ضمن درخواست قصاص برای متهم عنوان کرد: چرا باید پسر مرا با گلوله بکشند مگر چه جرمی مرتکب شده بود. پسرم فقط دعوا کرده بود و سزای او مرگ نبود. من فقط قصاص میخواهم و مصالحه هم نمیکنم.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه پس از اعلام گزارش درگیری به سرعت به محل اعزام شدیم اما یکی از پسرها تا ما را دید پا به فرار گذاشت و من به دنبال او دویدم، در ابتدا دستور ایست دادم که توجهی نکرد بعد با استفاده از قانون بهکارگیری اسلحه 2 تیر هوایی شلیک کردم اما او بازهم به مسیرش ادامه داد که بازوی او را نشانه گرفتم و از شانس بدم گلوله پس از برخورد به بازویش کمانه کرد و از پهلوی او به قلبش خورد. قصدی برای کشتن او نداشتم و اتهام قتل عمد را قبول ندارم. از مادرش هم میخواهم مرا ببخشد.
بعد از متهم، وکیل وی به جایگاه رفت و اظهار کرد: موکلم در زمان شلیک گلوله از قانون بهکارگیری اسلحه استفاده کرده، ضمن اینکه در آن لحظه موکلم مأمور پلیس بوده است و فرد متواری، متهم. بنابراین از قضات میخواهم موکلم را از اتهام قتل عمد تبرئه کنند.
پس از پایان اظهارات وکیل متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
عامل قتل زن بازنشسته پای میز محــــاکمه می رود
گروه حوادث / مرد معتاد که به خاطر 2 میلیون تومان، زن سالمندی را به قتل رسانده بود، بزودی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بهمن سال گذشته زنی در تماس با پلیس از بوی تعفنی که از خانه همسایهشان در ده ونک به مشام میرسید خبر داد. وقتی مأموران با مجوز قضایی وارد خانه موردنظر شدند با جسد زنی سالمند در حالی روبهرو شدند که سر وی را بریده و خودروی پژو 206 و اموالش را سرقت کرده بودند.
در ادامه مأموران برای تحقیقات بیشتر به سراغ همسایهها رفتند. یکی از آنها به مأموران گفت: صاحبخانه زنی بازنشسته بود که سالها بهتنهایی زندگی میکرد و فقط مردی حدوداً 45 ساله به خانهاش رفت و آمد میکرد و کارهای او را انجام میداد. البته در چند روز گذشته او را دیدم که مقداری از وسایل خانه را با خود میبرد. وقتی سراغ زن سالخورده را از او گرفتم گفت خوب است.
با این اطلاعات مأموران موفق شدند مرد مظنون را که ساکن کرج بود شناسایی کنند. استعلام سوابق متهم نیز حاکی از آن بود که وی چندین بار به اتهام سرقت و مواد مخدر دستگیر شده و سابقه کیفری دارد. در حالی که مأموران برای بازداشت او به منزلش رفته بودند با خودروی 206 مقتول مواجه شدند و در نهایت وی دستگیر شد.
وی پس از انتقال به اداره آگاهی لب به اعتراف گشود و گفت: مقتول زنی 72 ساله و یکی از همسایههای قدیمی پدرم بود و از آنجایی که از کودکی مرا میشناخت به من اعتماد داشت. من همیشه کارهایش را انجام میدادم و او هم در مقابلش به من پول میداد.
یک روز پیش از حادثه خودروی او را برای تعمیر بردم پس از آنکه درست شد وی از من خواست برای گرفتن پول تعمیر و مبلغی به عنوان دستمزد به آپارتمانش بروم. وقتی وارد خانهاش شدم یک دسته تراول چک دیدم که ناگهان وسوسهام کرد.
از پشت با یک پتو او را گرفتم و خفه کردم. بهسرعت به سراغ تراولها رفتم اما بعد از شمارش آنها متوجه شدم که 2 میلیون تومان بیشتر نیست. چون کار از کار گذشته بود. جسد را به داخل دستشویی بردم و سرش را جدا کردم و داخل کیسهای گذاشتم و در باغچه چند کوچه پایینتر دفن کردم.
بعد کلید خانهاش را برداشتم و با پول سرقتی مواد خریدم و نزدیک به یک هفته خوش بودم. وقتی پولم تمام شد فکر کردم که کسی در خانه نیست و میتوانم با سرقت وسایل خانه پولی به دست بیاورم به همین خاطر 3- 4 بار دیگر به خانهاش رفتم و هربار بخشی از لوازم خانهاش مثل جاروبرقی، فرش، تلویزیون و قابلمههایش را خارج کردم. اما چون اعتیاد داشتم کسی آنها را از من نمیخرید و بهناچار وسایل را به خانه پدرم بردم و در نهایت به یک خریدار ضایعاتی کل اجناس سرقتی را 3 میلیون تومان فروختم. آخرین باری که به آنجا رفتم بوی تعفن جسد خیلی زیاد شده بود و چون حس کردم همسایهها به من مشکوک شدند دیگر به آن خانه نرفتم. وقتی ماشین را به خانه بردم به خانوادهام گفتم که ماشین را قسطی خریدم و خودرو هم بیشتر دست پسرم بود.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و مرد معتاد بزودی محاکمه خواهد شد.
گفتنی است تا چند هفته پیش به علت آنکه از خانواده مقتول کسی برای پیگیری پرونده مراجعه نکرده بود رئیس قوه قضائیه خواستار حکم قصاص متهم شده بود اما چند هفته پیش خواهر مقتول با مراجعه به دادگاه به عنوان ولی دم خواستار اشد مجازات برای عامل قتل شده است.
یک هفته پس از آتش گرفتن خودروی کارگران سردخانه بهار
5 زن کارگر جان باختند
گروه حوادث / همزمان با فوت دو کارگر سردخانه بهار بروجن که در حادثه آتشسوزی مینیبوس دچار سوختگی شده بودند، شمار قربانیان این حادثه به پنج نفر رسید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ساعت ۶:۳۰ صبح روز ۲۱ آذر ماه، وقتی خودروی ون حامل زنان کارگر سردخانه بهار در محور نقنه به سمت دهاقان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری در حرکت بود، ناگهان گاز پیک نیک که برای تولید گرما داخل ون روشن بود، دچار آتشسوزی شد. همزمان دو کارگر (یک زن و مرد) قبل از قفل شدن در خودرو موفق شدند خود را از خودرو خارج کنند اما سایر کارگران با گسترده شدن آتش امکان فرار پیدا نکرده و در بخش انتهایی خودرو محبوس شدند.
در این حادثه یک کارگر زن به نام «مقدس میرخانی» ۳۵ساله که حدود ۳۵ درصد سوختگی داشت همان روز در بیمارستان جان باخت و ۷ کارگر دیگر به نامهای «میترا بخشیزاده» ۴۰ ساله، «خاطره رضایی» ۱۹ ساله، «مریم بخشیپور»، «زهرا چراغی»، «شهلا فرهادی» و خانم میرزاخانی و راننده خودرو که مصدوم شده بودند با وضعیت وخیم به بیمارستان امام موسی کاظم(ع) اصفهان؛ منتقل شدند اما خانمها «میترا بخشیزاده» و «خاطره رضایی» که مادر و دختر هستند بهترتیب در فاصله یک روز در روزهای پنجشنبه و جمعه ۲۴ و ۲۵ آذر هفته گذشته با حدود ۷۰ درصد سوختگی فوت کردند.به گفته منابع کارگری، دو نفر دیگر از این مصدومان به اسامی «شهلا فرهادی» ۴۰ساله و «زهرا چراغی» حدوداً ۳۰ ساله تقریباً یک هفته بعد از حادثه یعنی روز یکشنبه ۲۷ آذر با سوختگی بالای ۷۰ درصد فوت کردند و شمار کارگران فوتی به پنج نفر رسید.
یکی از کارگران که در محل حادثه حضور داشت، گفت: خودروی ون دارای ۱۱ سرنشین بود که دو نفرشان مرد بودند. صبح روز حادثه راننده سرویس مشغول سوار کردن کارگران در شهر نقنه بود که ناگهان گاز پیکنیک آتش گرفت. در خودرو که هیدرولیک برقی بود بر اثر حرارت قفل شده و کارگران محبوس در خودرو امکان باز کردن آن را نداشتند. البته در همین زمان دو کارگری که توانسته بودند در همان لحظات اولیه از خودرو خارج شوند برای نجات همکاران خود تلاش میکردند.
این کارگر با بیان اینکه فاصله ساختمان آتشنشانی تا محل حادثه حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ متر و دو کوچه است، افزود: آتشنشانان زمانی به محل حادثه رسیدند که اهالی نقنه با آب و سایر تجهیزات اقدام به خاموش کردن آتش کرده بودند و بجز دو نفر، مابقی مصدومان از خودرو خارج شده بودند.این کارگر با بیان اینکه شاید اگر به مصدومان بموقع امدادرسانی شده بود، میزان تلفات و آسیبدیدگی در آنها کمتر بود، افزود: اکثر کارگران شاغل در سردخانه بهار، خویشاوند سببی و نسبی و زنان سرپرست خانوارهستند. آنها به صورت روزمزدی در این واحد با حداقل حقوق، بدون بیمه و سایر مزایا مشغول کار هستند. کار زنان در سردخانه، دستهبندی و کار مردان بستهبندی محصول سیب با کارتن و بار زدن آن است.
تبرئه از اتهام قتل با اعترافات دختر فراری
گروه حوادث/ دختر جوان که از خانه فرار کرده بود وقتی فهمید پسر جوانی را به اتهام قتل او دستگیر کردهاند به پلیس رفت و راز ناپدید شدن چند ماههاش را برملا کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند ماه قبل زوج میانسالی از شهرستان به دادسرای جنایی تهران رفته و مدعی بودند که دختر 25 ساله شان ناپدید شده اما سرنخهایی بهدست آوردهاند که نشان میدهد، او به پایتخت آمده است.
مادر المیرا در تحقیقات گفت: ساکن یکی از شهرستانهای شمال غربی کشور هستیم و یکی از روزهای دی سال گذشته دخترم برای شرکت در جشن تولد دوستش خانه را ترک کرد. زمانی که در جشن تولد بود به من پیام داد که حالش خوب است و چند ساعت دیگر به خانه برمیگردد. اما بعد از آن دخترم ناپدید شد به هر جا که فکر کنید رفتم اما بیفایده بود تا اینکه بستهای به نام المیرا به خانه مان ارسال شد که داخل آن کتابهای رمان بود. بسته از تهران ارسال شده بود و احتمال میدهیم که فرستنده بسته از سرنوشت دخترم مطلع باشد.
با شکایت زوج میانسال به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران، فرستنده بسته که در کتابفروشی کار میکرد شناسایی و دستگیر شد. وی در تحقیقات اولیه گفت: چند روز قبل دختری برای خرید کتاب به مغازهام مراجعه کرد و سفارش چند کتاب رمان داد. از آنجایی که کتابها آماده نبود قرار شد برایش ارسال کنم و چون قبلاً هم اینترنتی سفارش داده و آدرس او را در شهرستان داشتم من کتابها را به شهرستان ارسال کردم. من اصلاً نمیدانستم او از خانه فرار کرده است.
لکههای خون
در بازرسی از خانه وی دو مدرک بهدست آمد که فرضیه قتل دختر جوان پررنگ و پسر جوان بازداشت شد. اولین مدرک کارت عابر بانک المیرا بود و مدرک دوم آثار خون در انباری خانه پسرجوان که وی به مأموران گفت: روزی که برای خرید کتاب به مغازه آمده بود کارتش را جا گذاشت من هم بعداً متوجه شدم و آن را برداشتم و برای اینکه کارت گم نشود آن را به خانه آوردم.
وی درباره آثار خون نیز گفت: داخل انباری کتابها را جا به جا میکردم که دستم با میخ داخل قفسه برید و خونریزی کرد.
در حالی که پسر جوان بازداشت بود و تحقیقات ادامه داشت اتفاق جدیدی رخ داد. چند روز بعد دختر جوانی به پلیس رفت و خودش را المیرا معرفی کرده و گفت: من از خانه فرار کردم چون مدتهاست با خانوادهام مشکل دارم؛ هر کاری میخواهم بکنم اجازه نمیدهند. مجبورم که دروغ بگویم. شب تولد دوستم به پیشنهاد او از خانه فرار کردم. در تمام این مدت از طریق دوستم در جریان وضعیت خانوادهام بودم و زمانی که متوجه شدم پسر جوانی را بیگناه به اتهام قتل من بازداشت کردهاند عذاب وجدان به سراغم آمد و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.
بهدنبال اعترافات دختر جوان، به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی پایتخت پسر جوان آزاد و المیرا تحویل خانوادهاش شد.
پنجمین جلسه دادگاه سقوط هواپیمای اوکراینی برگزار شد
گروه حوادث/ پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده سقوط هواپیمای 752 اوکراینی صبح دوشنبه با حضور متهمان، وکلای متهمان، شاکیها، خانواده جانباختگان، وکلای خانواده جانباختگان و نماینده دادستان به ریاست قاضی ابراهیم مهرانفر در دادگاه نظامی استان تهران، برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری میزان، در جلسه صبح دوشنبه ۲۸ آذر قاضی مهرانفر با بیان اینکه دادگاه بهعنوان یک مرجع بیطرف در حال طی مراحل دادرسی است خطاب به وکلا و خانواده جانباختگان عنوان کرد: برای کشف حقیقت با هیچکس تعارف نداریم و هرکجا لازم باشد از فرد و یا مسئولی سؤال شود این کار را خواهیم کرد.
قاضی مهرانفر با اشاره به اظهارات متهم ردیف اول در جلسه چهارم دادگاه گفت: اظهارات متهم در جلسه گذشته در حد توضیحات اولیه بوده و سؤالات بسیاری باقی مانده است که باید از سایر متهمان پرسیده شود و آنها نیز باید پاسخگو باشند.
بنابر این گزارش، در پنجمین جلسه دادگاه، یکی از وکلای جانباختگان با دعوت قاضی در جایگاه قرار گرفت و نظرات و نکات خود در مورد پرونده را بیان کرد. همچنین ۸ نفر از اولیای دم جانباختگان با حضور در جایگاه اظهارات خود را مطرح کردند.
گفتنی است، پنجمین جلسه دادگاه حدود ۴ ساعت به طول انجامید و قاضی مهرانفر با اعلام اینکه زمان جلسه بعدی دادگاه به خانواده جانباختگان و وکلای آنها ابلاغ میشود، ختم جلسه را اعلام کرد.
آتش زدن پسر 20 ساله در خودرو
گروه حوادث/ عاملان قتل پسر 20 ساله در روستای قزلجهکند قروه در کمتر از 24 ساعت پس از جنایت دستگیر شدند.
سرهنگ «علیرضا صفری» فرمانده انتظامی قروه در بیان جزئیات این خبر، بیان داشت: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی110 مبنی بر واژگونی و آتشسوزی یک دستگاه سواری پراید در محور فرعی روستای قزلجهکند، مأموران در محل حاضر و مشاهده کردند جوانی 20 ساله داخل خودرو به قتل رسیده و خودرو به آتش کشیده شده، که بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران پلیس آگاهی و انتظامی بخش دلبران این شهرستان قرار گرفت. کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان از همان لحظات با هماهنگی مراجع قضایی، تحقیقات خود را آغاز و با اقدامات فنی و تخصصی موفق شدند در این زمینه 2 نفر را شناسایی و دستگیر کنند.
فرمانده انتظامی شهرستان قروه با بیان اینکه در تحقیقات به عمل آمده، متهمان به قتل جوان20 ساله با مشارکت همدیگر اعتراف کردند، گفت: قاتلان روز حادثه با مقتول در محور فرعی روستای قزلجهکند درگیر شده و وی را به قتل رسانده سپس او را در خودرو خودش گذاشته و اقدام به آتش زدن خودرو کرده بودند.
سرهنگ «صفری» در ادامه افزود: متهمان به همراه پرونده در اختیار مراجع قضایی قرار گرفتند.