حوالی فرهنگ
عکاس جنگ از مرگ نمیترسد
یزدان سلحشور
خبرنگار جنگی بودن کار خطرناکی است خیلی خطرناک؛ از همانهایی که حلوای تنتنانی، تا نخوری ندانی! عکاسی جنگ، از آن هم خطرناکتر است چون خبرنگار جنگی، لازم نیست همیشه خط یک باشد، میتواند خط دو هم باشد اما عکاس جنگ، گاهی از خط یک هم جلوتر میرود؛گاهی با یگانهای اطلاعات-عملیات جلو میرود تا از نزدیک نظارهگر خطوط دشمن باشد. در چنین حالتی، اگر کمین بخورند که مردهاند و اگر هم اسیر شوند چون نظامی نیست یا درجه نظامی ندارد، براحتی از فهرست اسرا خط میخورد و ناپدید میشود البته برای همیشه. این توصیفی که گفتم، توصیف جنگ هشت ساله خودمان نیست فقط، در هر جنگی، همین اوضاع و احوال هست و عکاس جنگ،اصلاً امنیت ندارد. مهرزاد ارشدی عکاسی که از همان روزهای ابتدای محاصره آبادان، در خط مقدم بوده در این باره میگوید:« یکی از چیزهایی که باید با آن کنار میآمدیم تا بتوانیم از جنگ عکس بگیریم، نترسیدن از مرگ بود. عکاسان موفق جنگ، کسانی هستند که بتوانند موضوع مرگ را برای خودشان حل کنند. من در عملیات کربلای 5 که یکی از سختترین عملیات هشت سال دفاع مقدس بود، موفق شدم از پاتکهای دشمن، عکسهای زیادی بگیرم.» متوجه که هستید؟! از پاتک دشمن عکس گرفتن، معنایش مشخص است! یعنی اگر لنز تله هم داشته باشی، گاهی که داری عکس میگیری، سربازانی از بغلات رد میشوند عرقریزان و گیج، که سربازان دشمناند و اصلاً فرصت این را ندارند که نگاه کنند که تو ایرانی هستی یا عراقی؟! مطلبی که ارشدی گفته، یعنی نترسیدن از مرگ، مطلبی اعتقادی- ایدئولوژیک نیست آموزش عملی عکاسی جنگ است یعنی اگر آخر عکاسی هم باشی و بترسی، بشمار سه،دخلات آمده!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.