در میزگرد <ایران> با حضور کارشناسان شیعه و سنّی بررسی شد
نقشه ناشیانه دشمنان برای شکاف مذهبی در ایران
ادامه از صفحه 10
مسأله دیگر، تقویت مراکز فرهنگی اهل سنت، حوزههای علمیه و مساجد و مصلاهاست، ضمن احترام به استقلال آنها.
باقریان: تا قبل از این، پیگیری مسائل اقوام و اهل سنت، از وظایف مشاوران اهل سنت رئیس جمهوری بوده است. اما در دولت یازدهم، نهادی تحت عنوان دستیاری ویژه رئیس جمهوری تأسیس شد. شاید این نهاد به لحاظ اجرایی توانایی پاسخگویی به همه مطالبات را نداشته باشد که به تعریف ساختار این نهاد برمیگردد، اما اگر ساختار قویتر هم تعریف میشد، تا این دغدغهها به همه بخشهای دستگاههای اجرایی تسری نیابد، مشکلات حل نمیشد. اگر سازمانها و نهادهای ما به وظایف خود دقیقتر عمل میکردند، شاید نیازی به این ساختار و سازمان جدید هم نبود. از این رو، ایجاد دستیاری ویژه پاسخ به مسائلی است که حل نشده است. شکلگیری این ساختار، براساس دیدگاه آقای رئیس جمهوری پایهگذاری شده، این امر نشان میدهد نگاه رئیس جمهوری به مسأله اقوام و مذاهب، ملی و استراتژیک است. در درون این نهاد، نگاه جناب آقای یونسی به مسأله اهل سنت، وحدت و اقوام، نگاهی استراتژیک است و نه تاکتیکی. به این معنا که اقوام و اهل سنت برای دولت یا نظام، ابزار نیستند که فصل انتخابات به آنان توجه شود یا از دشمن نگرانی داشته باشیم و به همین دلیل دنبال وحدت باشیم. پذیرش تنوع قومی در جمهوری اسلامی و توسط رهبران جمهوری اسلامی، براساس آموزههای اسلامی، یک نگاه کاملاً استراتژیکی است و نه تاکتیکی. اما اینجا دو حوزه داریم؛ یک حوزه نظر و دیگری حوزه عمل. به لحاظ نظری و سیاستگذاری، نقیصهای مشاهده نمیشود و اگر در حوزه عمل درست پیش برویم، این سیاستها در بسیاری از اوقات میتواند راهگشای ما باشد. سیاستهای راهبردی برای مسائل قومی کشور و اهل سنت تعریف شده است و به لحاظ سیاستگذاری و قانونی خلأ چندانی نداریم. این سیاستهای راهبردی، در قوانین ما، معطوف به چند نکته اساسی است: یکی اینکه بر مدار وحدت ملی دور میزند و نگاهش به اقوام، فرصت محور است و نه تهدید محور، بر شایستهسالاری در اعطای پستهای دولتی تأکید میکند و نه خصلتهای مذهبی و نژادی و تأکیدش بر مؤلفههای مشترک وحدت ملی است، مانند اسلامیت و ایرانیت و به رسمیت شناختن همه قومیتها و مذاهبی که داخل کشور هستند.
من نکته آقای رحیمی مبنی بر اینکه به دلیل حضور اهل سنت در مرزها، در صورت بروز مشکل با چالشی مواجه میشویم را اصلاح میکنم. اتفاقاً معتقدم اهل سنت در صورت بروز مشکلات، در دایره جمهوری اسلامی و کنار جمهوری اسلامی قرار میگیرند، گذشته این را نشان داده و آینده هم آن را نشان خواهد داد. زیرا اکثریت جامعه اهل سنت و اقوام ما، به ایرانی بودن و همسو بودن با نظام سیاسی خود افتخار میکنند. اما اگر بتوانیم با همکاری و همدلی دوستان اهل سنت، این نوع نگاهها را گسترش دهیم و در درون دستگاههای اجرایی نیز نگاه فرصتمحور نسبت به اهل سنت را تقویت کنیم، بسیار موفقتر خواهیم بود.
ما نتوانستیم جریان مقابل را درست بشناسیم و جریان مقابل هم نتوانسته ما را بدرستی بشناسد.
دکتر رحیمی: اینکه گفتم اگر چالش مذهبی در خاورمیانه رو به گسترش برود، ما آسیبهایی خواهیم داشت، به این مفهوم نیست که قومیتها یا اهل سنت ما که در اطراف مرز مستقر هستند، بخواهند با گروههای مخالف نظام یا کشور، همگنی داشته باشند. منظور من این است که وقتی همگنیهایی در مرزهای خود دارید و پشت مرزهای شما، یک جنگ مذهبی در جریان باشد، ضریب امنیتی شما در داخل کاهش مییابد. این برداشت ناشی از نگاه رئالیستی به مسائل است و بخشی از دغدغههای دولتمردان ما در این زمینه ناشی از همین نگاه است. اما اگر به تاریخ نگاه کنیم، اهل سنت مانند همه اقوام و مذاهب صادقترین مدافعان این مرز و بوم بودند. آمار شهدای اهل سنت در جنگ تحمیلی بهترین گواه این مدعاست.
گرچه جریان تخریب نسبت به جریان تقریب در اقلیت است، اما چه باید کرد که تقریب، تقویت شود و برای این امر به چه برنامهها و تلاشهای فرهنگیای نیاز هست، با علم به مشکلاتی که در ساختار اجرایی کشور وجود دارد؟
خوجم لی: من در بعد مذهبی عرض میکنم. به نظر من مشکل در ناآگاهی از دیدگاههای یکدیگر است، بیشتر این ذهنیتها و دشمنیها به خاطر شناخت نداشتن از دیدگاه طرفین اتفاق میافتد و بهترین راه، فتح باب گفتوگو بین فریقین است. گفتوگو نیز باید با هدف آگاهییابی و روشن شدن مسائل باشد، اما متأسفانه طرفین اغلب به غلبه کردن بر دیگری فکر میکنند. اگر ثمره گفتوگو آگاهی از دیدگاه مقابل باشد، این باعث تعدیل ذهنیتها شده و شناخت حاصل میشود. ما در مراسم هفته وحدت فقط تعارف میکنیم، اما یکی از مسائلی که باید در این مراسم پیگیری کنند، این است که نسبت به یکدیگر ذهنیتزدایی کنیم.
دکتر رحیمی: وقتی صحبت از بعد فرهنگی است، باید دانست که راهکار فرهنگی نیاز به زمان دارد و شاید این کار، حاصل خود را سالها بعد نشان دهد، زیرا میزان آسیبهایی که ایجاد شده، ریشه تاریخی دارد و مربوط به یک قرن و دو قرن هم نیست. برادران اخوانی، در اساسنامه خود تأکید دارند که باید آنچه در آن مشترکیم را تقویت کنیم و در اختلافات خود به دیده اغماض بنگریم. این حرف درستی است. شیعه با اهل سنت و اهل سنت با شیعه فرق دارد و اگر ما بگوییم که فرق ندارد، نخستین اشتباه است و ادعای درستی نیست. اما اینکه این تفاوت، لاجرم به منازعه و چالش منتهی میشود، این حرف هم نادرست است. در بسیاری از فرق، ادیان و مذاهب اختلافات بسیاری وجود دارد، اما توانستهاند آن را مدیریت کنند. زیرا مسائل فرهنگی و اختلافات را از مسائل سیاسی و عملی جدا کردند و به ویژگیهای دینی، فرهنگی و تواناییهای یک فرد به دیده احترام نگریستند و آن را به حوزه حریم شخصی و خصوصی افراد واگذار کردند. گام اول در این زمینه، رفع این مشکل اساسی است، یعنی مسائل مذهبی و دیدگاههای مذهبی را در حوزه مسائل خصوصی افراد بپذیریم، نه در حوزه عمومی. اکنون اهل سنت در ایران بر سر برخی مسائل ذاتی و طبیعی مشکل دارد. نکته دوم اینکه ما مانند هفته وحدت، در ایران به هفته اقوام و مذاهب ایرانی نیاز داریم تا ویژگیهای فرهنگی، قومی و دینی ایران را معرفی و احیا کنیم. اهل سنت یا اقلیتهای دینی دیگر، خودشان میتوانند خودشان را معرفی کنند و دیدگاههای فرهنگی خود را بیان کنند و برای این امر، ما به رسانه غیردولتی مستقل نیاز داریم. در شرایط فعلی، شناخت درستی از هم نداریم. بسیاری از دوستان شیعه ما با تعجب از ما میپرسند مگر شما به حرم امام رضا(ع) هم میروید؟ مگر فرزندان شما اسم حسن و حسین دارند؟ وقتی تصور نادرست از اهل سنت تا این حد، حتی در نسل تحصیلکرده ما ریشه دوانده است، نباید فکر کنید که نگاه آنان نسبت به اهل سنت به سادگی اصلاح شود. برای اصلاح این نگرشهای نادرست نسبت به اهل سنت، باید حقوق سیاسی، عبادی و فرهنگی اهل سنت در قالب حقوق مبتنی بر دموکراسی پویا به آنان داده شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.