شیوههای ابداعی بر خلاف قانون پذیرفته نیست
محمدرضا خباز
نماینده ادوار مجلس
پیش از هر اظهارنظری درباره جایگاه قانونی اصلاح آیین نامه مجلس برای ایجاد سازوکارهای جدید نظارت بر دستگاههای اجرایی، باید نیت طراحان این تغییر را بررسی کرد. باید ببینیم کسانی که دنبال این تغییر هستند، چه نیتی دارند و با چه هدفی بهدنبال محدود کردن دولت هستند. گاهی این تلاشها برای اصلاح امور صورت میگیرد که پذیرفتنی است، اما گاهی دیده شده است که تلاشهایی از این دست برای این دنبال شده است تا دولت را مشغول کارهای کم اهمیت کنند و از کارهای پراهمیت و رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم برحذر بدارند.
نماینده مجلس به جای اینکه این مسأله را در شورای برنامهریزی شهر خود دنبال کند، با طرح سؤال یا استیضاح، وزیر مربوطه را تحت فشار قرار میدهد که اگر فلان کار انجام نشود، از تو سؤال یا تو را استیضاح میکنم.
در دوره فعالیت من بهعنوان معاون تقنینی معاون امور مجلس رئیس جمهوری، چند نفراز نمایندگان مجلس نامه استیضاح وزیر آموزش و پرورش وقت را امضا کرده بودند. از یکی از امضاکنندگان طرح، علت امضا را جویا شدم. او روشن و صریح گفت که وزیر وقت، به خواست او که عضو هیأت علمی شدن همسر او بوده است، توجهی نکرده است. این درحالی بود که همسر این نماینده، دارای مدرک کارشناسی و دبیر یک دبیرستان بود که نشان میدهد این خواسته، بسیار سطحی است و امضای او برای استیضاح وزیر، ناشی از مسألهای خانوادگی بوده است. یا در مثالی دیگر، معاون امور مجلس یکی وزرای دولت یازدهم، 20 سؤال نمایندگان از وزیر مربوطه را به من نشان داد و نظر من را درباره سؤالات جویا شد. پس از بررسی سؤالات، به او گفتم که این سؤالات، نه شرعی است، نه عقلی، نه قانونی و نه منطقی و مشخص بود که پشت هر سؤال، یا خواسته شخصی است، یا منطقهای.
باتوجه به این مثالها میتوان نتیجه گرفت که نمایندگان برای از کار انداختن وزیران ابزار زیادی در اختیار دارند، ضمن اینکه از همین ابزارها میتوان برای چالاکی دولت و تلاش برای انجام بهتر وظایف هم استفاده کرد. به عبارت دیگر، سؤال، استیضاح، تذکر و تحقیق و تفحص تیغ دو لبه است که هم میتواند مشکلات کشور را رفع کند، هم ابزاری برای باج گرفتن از وزرا باشد. اما اینکه این ابزارها در چه مسیری استفاده شوند، به نیت نمایندگان بستگی دارد. از همینجا میتوان گفت که برای ارزیابی رویکرد جدید نظارتی مجلس نیز باید دید اساساً هدف از این امر چیست؟ آیا طراحان بهدنبال حل دردها و رنجهای مردم بودهاند یا حل مشکلات خود و منطقه شان.
باوجود همه اینها، از خاطر نباید برد که استیضاح وزرا راهکار خاص خود را دارد که در قانون اساسی تصریح شده است و هر شیوه ابداعی، از نظر قانون اساسی پذیرفته نیست. کما اینکه در مجلس هشتم آیین نامه این فرایند به این ترتیب اصلاح شد که اگر مجلس سه بار از پاسخ وزیر قانع نشود، خود به خود به منزله استیضاح تلقی میشود. اما شورای نگهبان این اصلاحیه را مغایر با قانون اساسی تشخیص داد و به مجلس بازگرداند و تأکید کرد که راه استیضاح در قانون اساسی مشخص است. با این تجربه که درمجلس هشتم رقم خورد، میتوان با تردید و تأمل به تصویب شدن این اصلاحیه نگریست.
نماینده ادوار مجلس
پیش از هر اظهارنظری درباره جایگاه قانونی اصلاح آیین نامه مجلس برای ایجاد سازوکارهای جدید نظارت بر دستگاههای اجرایی، باید نیت طراحان این تغییر را بررسی کرد. باید ببینیم کسانی که دنبال این تغییر هستند، چه نیتی دارند و با چه هدفی بهدنبال محدود کردن دولت هستند. گاهی این تلاشها برای اصلاح امور صورت میگیرد که پذیرفتنی است، اما گاهی دیده شده است که تلاشهایی از این دست برای این دنبال شده است تا دولت را مشغول کارهای کم اهمیت کنند و از کارهای پراهمیت و رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم برحذر بدارند.
نماینده مجلس به جای اینکه این مسأله را در شورای برنامهریزی شهر خود دنبال کند، با طرح سؤال یا استیضاح، وزیر مربوطه را تحت فشار قرار میدهد که اگر فلان کار انجام نشود، از تو سؤال یا تو را استیضاح میکنم.
در دوره فعالیت من بهعنوان معاون تقنینی معاون امور مجلس رئیس جمهوری، چند نفراز نمایندگان مجلس نامه استیضاح وزیر آموزش و پرورش وقت را امضا کرده بودند. از یکی از امضاکنندگان طرح، علت امضا را جویا شدم. او روشن و صریح گفت که وزیر وقت، به خواست او که عضو هیأت علمی شدن همسر او بوده است، توجهی نکرده است. این درحالی بود که همسر این نماینده، دارای مدرک کارشناسی و دبیر یک دبیرستان بود که نشان میدهد این خواسته، بسیار سطحی است و امضای او برای استیضاح وزیر، ناشی از مسألهای خانوادگی بوده است. یا در مثالی دیگر، معاون امور مجلس یکی وزرای دولت یازدهم، 20 سؤال نمایندگان از وزیر مربوطه را به من نشان داد و نظر من را درباره سؤالات جویا شد. پس از بررسی سؤالات، به او گفتم که این سؤالات، نه شرعی است، نه عقلی، نه قانونی و نه منطقی و مشخص بود که پشت هر سؤال، یا خواسته شخصی است، یا منطقهای.
باتوجه به این مثالها میتوان نتیجه گرفت که نمایندگان برای از کار انداختن وزیران ابزار زیادی در اختیار دارند، ضمن اینکه از همین ابزارها میتوان برای چالاکی دولت و تلاش برای انجام بهتر وظایف هم استفاده کرد. به عبارت دیگر، سؤال، استیضاح، تذکر و تحقیق و تفحص تیغ دو لبه است که هم میتواند مشکلات کشور را رفع کند، هم ابزاری برای باج گرفتن از وزرا باشد. اما اینکه این ابزارها در چه مسیری استفاده شوند، به نیت نمایندگان بستگی دارد. از همینجا میتوان گفت که برای ارزیابی رویکرد جدید نظارتی مجلس نیز باید دید اساساً هدف از این امر چیست؟ آیا طراحان بهدنبال حل دردها و رنجهای مردم بودهاند یا حل مشکلات خود و منطقه شان.
باوجود همه اینها، از خاطر نباید برد که استیضاح وزرا راهکار خاص خود را دارد که در قانون اساسی تصریح شده است و هر شیوه ابداعی، از نظر قانون اساسی پذیرفته نیست. کما اینکه در مجلس هشتم آیین نامه این فرایند به این ترتیب اصلاح شد که اگر مجلس سه بار از پاسخ وزیر قانع نشود، خود به خود به منزله استیضاح تلقی میشود. اما شورای نگهبان این اصلاحیه را مغایر با قانون اساسی تشخیص داد و به مجلس بازگرداند و تأکید کرد که راه استیضاح در قانون اساسی مشخص است. با این تجربه که درمجلس هشتم رقم خورد، میتوان با تردید و تأمل به تصویب شدن این اصلاحیه نگریست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه