ادامه جدال مکتوب وحید جلیلی و منتقدان
کار نامهنگاریهای وحید جلیلی، فعال فرهنگی اصولگرا به ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشید. او دیروز در سومین نامه پیاپی خود خطاب به حجتالاسلام صدیقی رئیس این ستاد اعلام کرد که تمایل دارد با علی عسکری، رئیس صدا و سیما و حسین محمدی، عضو دفتر رهبر معظم انقلاب در موضوع سریال «بوی باران» مناظره کند. او همچنین از این ستاد خواسته تا «علل عدم تحقق مطلوب راهبردها و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در صدا و سیما را به جد پیگیری کند.»
ماجرای نامههای وحید جلیلی که حالا قدری هم خبرساز شده از دو نامه قبلی او در روزهای گذشته به بهانه سریال «بوی باران» بر میگردد که جلیلی آن را اثری «سادیسمیک» خوانده است. جلیلی ابتدا در یک سخنرانی روز 25 مرداد اولین حمله را به این سریال انجام میدهد. او آنجا گفته بود که «آقای رسانه ملی که داری دولت را نقد میکنی که نفوذ تا کجایت رسیده، بوی باران را ببین تا بفهمی جریان نفود تا کجای خودت رسوخ کرده است» و «همه اینها را با حمایت آهنین مدیریت صدا و سیما و پشتیبانان رفیق باز و انحصارطلبی که در بعضی جاهای مهم نظام دارند و کم کم بعد از
20 سال وقت نهی کردن علنیشان از منکر رسیده است، انجام میدهند و اینها باید بدانند که سکوت در برابر باندبازیهای مفسده انگیزشان حدی خواهد داشت و قطعاً مصلحت آنها به مصلحت انقلاب ترجیح داده نخواهد شد.»
او در نامهای که روز چهارشنبه با عنوان «این گروه خشن» منتشر کرد این سؤال را پیش کشید که «مشکل امروز رسانه ملی چیست؟ فلان نویسنده قالتاق یا تهیه کننده کاسب یا کارگردان مریض؟» جلیلی در پاسخ به سؤال خود نوشته است: «پاسخ روشن نخواهد شد مگر آنکه 26 سال به عقب برگردیم و چهره این شیفتگان خدمت را که آن روز هنوز این قدر ملیح و جو گندمی نشده بودند در نظر آوریم. تیمی که نزدیک به سه دهه مناصب صدا و سیما را بین خود دست به دست کردهاند و به طور کاملاً اتفاقی! همگی بچههای دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاهاند.» او همچنین نوشته که «ملیجکهای قسطنطنیه که برای نشاندن لبخند بر لب باندهای قدرت، منتقدان حسین محمدی و مرتضی میرباقری و عزت ضرغامی و علی عسگری را با ابن ملجم برابر میکنند و برایشان شیشکی میکشند، به جمهور مردم که میرسند «میرغضب» میشوند و ابایی ندارند که مدتها، ملت بیپناه را در اوج تحریمها و فشارهای اقتصادی با سادیسم پنهان و آشکار خود بچزانند و از همان اصحاب قدرت جایزه بگیرند.»
اولین پاسخ به این نامه توسط احسان محمد حسنی، رئیس سازمان اوج داده شد که در نامهای به جلیلی نوشت: «دیشب یادداشتت را خواندم: «این گروه خشن». برای من جدید نبود، چرا که بارها در جلسات متعدد بویژه در «دفتر»، شاهد فریادهای بدون لکنت و فرو باریدن نقدهای صریح و بدون تعارفت بر حضرات ساکن در «سیمایِ جام جم» و همچنین «دفتر»! بودهام. این بار همان حرفها را با قلمت علنی کردهای.» او به جلیلی میگوید: « من که سالهاست دست به قلم نبردهام، در غلاف محبوسش کردهام و زبان به کام گرفتهام و به جای نقد و فریاد، در جبهه تولید و کار ایجابی، آرایش هجومی گرفتهام به شما برادرانه توصیه میکنم که «این گروه خشن» را مظلوم نکن! قدری صبوری کن... به حول و قوه الهی و به فرموده سیدنا القائد و سکاندارِ جانباز سفینه عاشورایی انقلاب، جناح مؤمنِ انقلابی و یاران جوانِ تازه نفس برخاستهاند.»
اما در طرف دیگر ماجرا نامه جلیلی واکنشهای منفی فراوانی هم به دنبال داشت. از جمله حسین صفارهرندی در یادداشتی با تیتر «من شهادت میدهم که...» در دفاع از حاج حسین محمدی و در نقد نامه وحید جلیلی نوشت: «بینی و بینالله در مقام مقایسه، مدعیان محترم آقای حسین محمدی، حتی کسری از مجموع فضیلتهای متنوع او را دارا نیستند.» همچنین مهدی محمدی تحلیلگر اصولگرا نیز حمله به حسین محمدی و علی اصغر حجازی در دفتر رهبر معظم انقلاب را «افتادن در برنامه دشمن علیه امناء رهبری» خواند و تذکر داد که وقتی به « دفتر میرسیم ادب نقد متفاوت میشود.» یاسر جبرائیلی، فعال اصولگرا نیز دیگر چهرهای بود که به این موضوع واکنش نشان داد و نوشت: «اهمیت کار حاج حسین را باید در اهمیتی دید که رهبر انقلاب به کار کارشناسی میدهند. زحمت بخش قابل توجهی از گزارشهای کارشناسی از عملکرد دستگاهها گرفته تا بررسیهای موضوعی که خدمت رهبر انقلاب ارائه میشود، با ایشان است. بسیاری از گزارشها و نامههایی که خدمت رهبری تقدیم میشود، برای بررسی و پیگیری به ایشان ارجاع میشود.» اما از همه اینها برجستهتر شاید سرمقاله دیروز روزنامه جوان بود. جایی که این روزنامه با اشاره به نقد جلیلی به حسین محمدی یادآور شد که «اعضای دفتر منهای مسئول مربوط فاقد هرگونه هویت حقوقی هستند و معنا و وظیفه مستقل ندارند» و « وظیفه اعضای دفتر صرفاً تسهیلکنندگی اجرای فرامین و دیدگاهها و سیاستهای مسئول است و حق هیچگونه دخل و تصرف و اجتهاد در آن ندارند.» این روزنامه تأکید کرد: «چطور نقادان حزباللهی (نه غیریت) فهمیدهاند که فلان عضو دفتر اقداماتی را انجام میدهد که مدنظر یا مورد تأیید رهبر نیست؟ آیا با رهبری چک کردهاند؟ آیا نمیتوان گفت غیرمستقیم تصویری مخدوش از رهبری به افکار عمومی منتقل میکنند، اما آدرس انحرافی میدهند؟»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه