«کرونا 2020»، «چرنوبیل 1986» نیست
کلارا فرییرا مارکز
مترجم: وصال روحانی
خیلیها طی روزهای اخیر به قیاس فاجعه هستهای چرنوبیل و واقعه شیوع ویروس کرونا پرداخته و آنها را یکی دانستهاند. شاید مشابهتهایی بین آنها باشد اما نمی توان این دو را کاملاً مشابه با یکدیگر با نتایجی برابر دانست. ویروس کرونا و حادثه چرنوبیل، هر دو بر میلیونها آدم اثر منفی گذاشته و از مرزهای خودی فراتر رفته و باعث قرنطینه شدن ساکنان بخشهایی از کشور مبدا شدهاند. در هر دو رویداد نیز دولتهای مربوط، در ابتدای واقعه سرکوب رسانهای شدند. بااین حال شواهد به ما میگویند اثر نهایی کرونا حتی بهاندازه یکبیستم فاجعه چرنوبیل ویرانگر و مرگبار نخواهد بود.
در فاجعه 1986 اوکراین، عدهای اهمال در مدیریت راکتور چرنوبیل را عامل تسریعبخش فروپاشی اتحاد شوروی قلمداد میکنند. اما واقعیت این است که بیشتر این مخلوقهای کج و معوج میخاییل گورباچف یعنی گلاسنوست و پرسترویکا (که یکی باید شفافیت سیاسی را به دنبال میداشت و دیگری بازسازی اقتصادی را)، بودند که شوروی را به سوی اضمحلال سوق دادند تا فاجعه چرنوبیل. هرچند که باید پذیرفت، اجرای یک تست اتمی ساده در پایگاه چرنوبیل چنان پرخطا انجام شد که تشعشعات ناشی از انفجار حاصله، به ایالتها و حتی کشورهای اطراف کشیدهشد و بزرگترین خطای هستهای تاریخ را رقم زد. این رویداد باعث شد، غرب به این باور غیر واقعی برسد که شرق اروپاییها آدمهای بیمسئولیتی هستند و ارزش جان انسانها، حتی اتباع خودشان را نمیدانند.
دو واقعه برای دو کشور یک مشکل مشترک را به دنبال داشتهاست و هر دوی آنها با جهتگیری رسانهها علیه خود مواجه بودند. رسانههای عمدتاً غربی در هر دو رویداد، به رسوایی و موقعیت هولناکی پرداختند که شاید با اصل واقعه سنخیت زیادی نداشته باشد. امروز مشکل اصلی چینیها نه فقط مهار کرونا بلکه به اثبات رساندن این حقیقت است که این عارضه هرچقدر هم سخت باشد هرگز تبعات ماندگار یک انفجار اتمی را ندارد. اما بدتر از انتشار گسترده تشعشعات اتمی در «چرنوبیل 1986» و بسط بیرویه کرونا در «چین 2020»، این فروریختن دیوارهای اعتماد بین مردم و دولت کشورشان از یک سو و گارد گرفتن سایر کشورها نسبت به دولت خطاکار از جانب دیگر است که در آن زمان شوروی و اکنون چین را آزار دادهاست. با این حال پساز فرو خوابیدن غائله کرونا بهنظر میرسد که ضررهای وارده به چین آنقدرها هم عظیمتر از تبعات بروز ویروس «سارس» نباشد.
اما چین و ماجرای سوءمدیریتش در پخش شدن ویروس کرونا شباهت اندکی با فاجعه هستهای روسها دارد و «چین 2020» به هیچروی «شوروی 1986» نیست. اگر روسیه در سالهای پایانی دهه 1980 به سبب شکستهای مکرر دکترین گورباچف به سوی یک تغییر عظیم پرهیزناپذیر در ساختار سیاسیاش پیشمیرفت، امروز هیچچیز و ازجمله مرگهای تلخ مرتبط با کرونا، حاکمیت شیجین پینگ رئیسجمهوری یکهتاز چین را لرزان نکرده است، او آنقدر زرنگ است که حتی خودش را وارد بلوای جاری نکرده و مسئولیت مهار کرونا را به نخستوزیر چین یعنی لیکچیانگ سپرده است. اگر شوروی براثر ماجرای چرنوبیل همه اعتبار و قدرت عجین شده با رمز و رازش را آماج حملات بیرحمانه تبلیغاتی و کاخ غیر قابل ورود امپراطوریاش را ترک خورده دید، دولت پکن از خطراتی مشابه کاملاً مصون نشان میدهد. این به معنای کوچک شمردن اهمالهای مرتبط با کرونا نیست. اما بیماریهای انسانی حتی اگر از سوءمدیریت خورد و خوراکها و اغذیههای حیوانی برخیزد، هرگز همانی نیست که پخش تشعشعات اتمی شامل حالانسانها میکند.
منبع: بلومبرگ
مترجم: وصال روحانی
خیلیها طی روزهای اخیر به قیاس فاجعه هستهای چرنوبیل و واقعه شیوع ویروس کرونا پرداخته و آنها را یکی دانستهاند. شاید مشابهتهایی بین آنها باشد اما نمی توان این دو را کاملاً مشابه با یکدیگر با نتایجی برابر دانست. ویروس کرونا و حادثه چرنوبیل، هر دو بر میلیونها آدم اثر منفی گذاشته و از مرزهای خودی فراتر رفته و باعث قرنطینه شدن ساکنان بخشهایی از کشور مبدا شدهاند. در هر دو رویداد نیز دولتهای مربوط، در ابتدای واقعه سرکوب رسانهای شدند. بااین حال شواهد به ما میگویند اثر نهایی کرونا حتی بهاندازه یکبیستم فاجعه چرنوبیل ویرانگر و مرگبار نخواهد بود.
در فاجعه 1986 اوکراین، عدهای اهمال در مدیریت راکتور چرنوبیل را عامل تسریعبخش فروپاشی اتحاد شوروی قلمداد میکنند. اما واقعیت این است که بیشتر این مخلوقهای کج و معوج میخاییل گورباچف یعنی گلاسنوست و پرسترویکا (که یکی باید شفافیت سیاسی را به دنبال میداشت و دیگری بازسازی اقتصادی را)، بودند که شوروی را به سوی اضمحلال سوق دادند تا فاجعه چرنوبیل. هرچند که باید پذیرفت، اجرای یک تست اتمی ساده در پایگاه چرنوبیل چنان پرخطا انجام شد که تشعشعات ناشی از انفجار حاصله، به ایالتها و حتی کشورهای اطراف کشیدهشد و بزرگترین خطای هستهای تاریخ را رقم زد. این رویداد باعث شد، غرب به این باور غیر واقعی برسد که شرق اروپاییها آدمهای بیمسئولیتی هستند و ارزش جان انسانها، حتی اتباع خودشان را نمیدانند.
دو واقعه برای دو کشور یک مشکل مشترک را به دنبال داشتهاست و هر دوی آنها با جهتگیری رسانهها علیه خود مواجه بودند. رسانههای عمدتاً غربی در هر دو رویداد، به رسوایی و موقعیت هولناکی پرداختند که شاید با اصل واقعه سنخیت زیادی نداشته باشد. امروز مشکل اصلی چینیها نه فقط مهار کرونا بلکه به اثبات رساندن این حقیقت است که این عارضه هرچقدر هم سخت باشد هرگز تبعات ماندگار یک انفجار اتمی را ندارد. اما بدتر از انتشار گسترده تشعشعات اتمی در «چرنوبیل 1986» و بسط بیرویه کرونا در «چین 2020»، این فروریختن دیوارهای اعتماد بین مردم و دولت کشورشان از یک سو و گارد گرفتن سایر کشورها نسبت به دولت خطاکار از جانب دیگر است که در آن زمان شوروی و اکنون چین را آزار دادهاست. با این حال پساز فرو خوابیدن غائله کرونا بهنظر میرسد که ضررهای وارده به چین آنقدرها هم عظیمتر از تبعات بروز ویروس «سارس» نباشد.
اما چین و ماجرای سوءمدیریتش در پخش شدن ویروس کرونا شباهت اندکی با فاجعه هستهای روسها دارد و «چین 2020» به هیچروی «شوروی 1986» نیست. اگر روسیه در سالهای پایانی دهه 1980 به سبب شکستهای مکرر دکترین گورباچف به سوی یک تغییر عظیم پرهیزناپذیر در ساختار سیاسیاش پیشمیرفت، امروز هیچچیز و ازجمله مرگهای تلخ مرتبط با کرونا، حاکمیت شیجین پینگ رئیسجمهوری یکهتاز چین را لرزان نکرده است، او آنقدر زرنگ است که حتی خودش را وارد بلوای جاری نکرده و مسئولیت مهار کرونا را به نخستوزیر چین یعنی لیکچیانگ سپرده است. اگر شوروی براثر ماجرای چرنوبیل همه اعتبار و قدرت عجین شده با رمز و رازش را آماج حملات بیرحمانه تبلیغاتی و کاخ غیر قابل ورود امپراطوریاش را ترک خورده دید، دولت پکن از خطراتی مشابه کاملاً مصون نشان میدهد. این به معنای کوچک شمردن اهمالهای مرتبط با کرونا نیست. اما بیماریهای انسانی حتی اگر از سوءمدیریت خورد و خوراکها و اغذیههای حیوانی برخیزد، هرگز همانی نیست که پخش تشعشعات اتمی شامل حالانسانها میکند.
منبع: بلومبرگ
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه