به بهانه انتشار چاپ سوم زندگینامه نرودا
کتابی شبیه به گالری اشباح
احمد پوری
مترجم و نویسنده
بخش عمدهای از ترجمههای احمدپوری در حوزه شعر است و به سرودههای چهرههای مشهور جهانی همچون «آنا آخماتووا»، «نزار قبانی» و «فدریکو گارسیالورکا» تعلق دارد؛ «پابلو نرودا» دیپلمات و شاعر شیلیایی هم از جمله افرادی ست که پوری به ترجمه آثار او توجه ویژهای دارد. ترجمه این نویسنده و مترجم کشورمان از «اعتراف به زندگی»، زندگینامه خودنوشت نرودا به تازگی به چاپ سوم رسیده که توضیحات بیشتر درباره آن را به بیان احمد پوری میخوانید.
«اعتراف به زندگی» را میتوان زندگینامه خودنوشت «پابلو نرودا» دانست؛ کتابی که با همکاری نشر چشمه به تازگی چاپ سوم آن در دسترس علاقهمندان قرار گرفته و اغراق نیست اگر آن را یکی از آثار مورد علاقهام بدانم. اما اهمیت این کتاب از چه بابت است؟ آنهایی که نرودا را میشناسند میدانند که زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته، اتفاقاتی که از جملهشان میتوان به جنگ جهانی دوم و حتی جنگهای داخلی اسپانیا اشاره کرد.
نرودا بیهیچ تردیدی از مشهورترین چهرههای ادبی قرن بیستم به شمار میآید، شاعری که کافی است جستوجویی درباره زندگی اش داشته باشید تا متوجه تفاوتهای او با دیگران شوید. او در شیلی هم به سبب فعالیتهای سیاسی تحت تعقیب بوده و حتی دستور مرگش از سوی حکومت وقت این کشور صادر شده بود. بگذارید به نکاتی هم درباره خود کتاب اشاره کنم، «اعتراف به زندگی» زندگینامهای متفاوت از سایر خودزندگینامه نوشتهایی است که خوانده اید. نرودا دست به تألیف ماجراهایی زده که خواننده را به طور مرتب با هرچه از کودکی بر او گذشته روبهرو نمیکند، خواننده ممکن است به یکباره در کتاب با زنی روبهرو شود که او آن را خواهرش میخواند، حتی شاید متوجه نشود که او یک مرتبه ازدواج کرده یا بیشتر! آنچنان که خودش هم گفته که در تألیف این کتاب دست به ساخت یک گالری مملو از اشباح زده است. برخلاف سایر زندگینامهها شما دراین کتاب با نثری ژورنالیستی روبهرو نیستید؛ برعکس نرودا برای تألیف این زندگینامه از همان قدرت بیان و قلم شاعرانهاش استفاده کرده آنچنان که اگر آشنایی چندانی با سرودههای او نداشته باشید برای مطالعه آنها تشویق میشوید. از همین رو هم ترجمه کتاب بیش از دو سال زمان برده چراکه تلاش کردم تا حد ممکن ترجمهای شبیه به نوشته نرودا پیش روی مخاطبان بگذارم.
نرودا در اعتراف به زندگی از نکات و بخشهای خاصی از زندگی اش گفته که در زمان تألیف کتاب هنوز به ذهن داشته است. همان طور که اشاره شد نرودا در دوره خاصی از تاریخ زیسته که تجربههای سیاسی متعددی را پشت سر گذاشته، بنابراین اغراق نیست اگر بگویم بیش از هشتاد درصد این کتاب دربردارنده وقایع سیاسی است. اما نکته جالب دیگر اینکه نرودا طی سالهای زندگی اش به نقاط مختلفی از جهان سفر کرده و با اغلب چهرههای ادبی و غیر ادبی روزگار خود دیدار داشته است. از چهرههای اثرگذار کشورهایی همچون شوروی سابق گرفته تا چین و هند. او با افرادی همچون فیدل کاسترو دیدار داشته، جواهرلعل نهرو را میشناخته، حتی جالب است بدانید که دو فصل این کتاب درباره لورکاست و حتی ماجرای کشته شدن او را هم نوشته است. با وجود آنکه همچنان تأکید دارم این کتاب بیش از زندگی نرودا دربردارنده وقایع سیاسی و آشنایی او با چهرهها و رهبران سیاسی روزگارش است اما نکات جالبی درباره زندگی خود او را هم دربرمی گیرد؛ از جمله ماجرای نام مستعاری که به اجبار شرایط خانواده انتخاب میکند. خانواده نرودا علاقهای به شعر و شاعری اش نداشتهاند از همین رو دست به انتخاب نام شاعری لهستانی به جای اسم مستعار خود میزند. خواندن این کتاب آنقدر مهم است که میتواند به کتاب بالینی شاعران و علاقه مندان به شعر تبدیل شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه