تعریف واژه مرمت در منشورهای بینالمللی
مهدیه مهدی آبادی
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی
ممکن است در طول روز یا هفته، تقریباً یکبار واژه مرمت را بشنویم. مانند مرمت فلان خانه تاریخی یا فلان بازار تاریخی یا فلان مسجد تاریخی. مرمت هم واژهای آشناست و از بعد دیگر هم ناآشناست. آشناست چون آن را میشنویم و تاحدودی با توجه به اقدامی که روی اثر تاریخی انجام داده شد آن را درک میکنیم اما ناآشناست چون نمیشود تعریف دقیقی از آن ارائه داد.
مرمت واژهای است که در قرن اخیر بهجای ترجمه واژه Restoration انگلیسی در ایران بهکار میرود. در فرهنگ لغت «ناظم الاطباء» معنای تعمیر و اصلاح هرچیز خلل یافته را میدهد. در لغت نامه دهخدا هم به معنای دریافت، دریافتن، تدارک، استدراک، به اصلاح آوردن خلل، نیکو کردن چیزی و ترمیم است. در فرهنگ لغات آکسفورد به معنی «عمل یا فرآیند برگرداندن یک چیز به حالت دست نخورده یا کامل آن» است.
کاربرد اصطلاحی، برای توصیف انواع فعالیتهای مربوط به حفاظت و مرمت با توجه به ویژگی تاریخی وجود دارد. این اصطلاحها هریک مجموعهای از رنگها و ته رنگهای منحصر بفرد، مانند نوسازی، احیاء، تجدید بنا، تعمیر، ساخت مجدد، وصالی و غیره هستند. (ویناس، 1396) در گذشته اصطلاحاتی باتوجه به نوع کاربرد آن در بین پیشه(شغل)ها در ایران وجود داشت که کم و بیش کار مرمتی انجام میدادند. مانند، وصله که برای لباس بهکار میرفت. پینه که برای چرم و کفش بهکار میرفت، بند زدن که برای چینیهای نفیس و قوری بهکار میرفت. رفو برای فرش و لباس نیز بهکار میرفت. کسانی که این امر را انجام میدادند به وصله گر و پینه دوز و چینی بند زن معروف بودند.
مفهوم مرمت اما در آثار تاریخی فراتر از معانی لغوی آن است. شاید بتوان گفت اولین مفهوم جهانی مرمت در منشور ونیز در سال 1964 آمده است:«مرمت فرآیندی بسیار تخصصی است و هدف آن آشکار ساختن ارزشهای زیبایی شناختی و تاریخی یادمانها است و بنای آن بر حفظ مواد و مصالح اصلی و مستندات اصیل است.» این مبنایی است که تقریباً اساس تمام منشورهای بعدی قرار گرفته است. فقط در برخی مواقع که مفهوم رسا نبوده یا مورد اختلاف قرار گرفته است مورد بررسی مجدد قرار گرفته است. از جمله این مفاهیم درک مفهوم «اصیل» است که تفاوت ماهوی بین اصالت از دیدگاه اندیشمندان مرمتی شرق و غرب وجود داشته که در سند «نارا» در سال 1994 به آن پرداخته است. «سند نارا» در مورد اصالت با توجه به منشور 1964 ونیز ساخته و پرداخته شده و برای پاسخگویی ملاحظات و منافع میراث فرهنگی در جهان معاصر، آن منشور(ونیز) را بسط میدهد.
مفهوم مرمت کم کم از توجه صرف به حوزههای ملموس اثر خارج شد و حوزههای ناملموس را نیز در برگرفت. اندیشمندان حفاظت آثار تاریخی هنگامی که در مواجهه با آثار تاریخی در چالش با فرهنگهای متنوع جهانی قرار گرفتند، مانند انجام اقدامات حفاظت و مرمت در مکانها یا بر اشیاء مقدس دریافتند که فقط مرمت بر اساس ارزشهای تاریخی یا زیبایی شناسی نمیتواند پایداری حفاظت و مرمت را تضمین کند. بههمین دلیل در صدد تصحیح تعاریف مرمت از جمله «منشور بورا» که در سال 1979 توسط ایکوموس استرالیا در شهر بورا تشکیل شد، برآمدند. این سند در بندهای 13 تا16 به مقوله مرمت میپردازد و در بند 14 اعلام میکند:«مرمت باید جنبههای فرهنگی قابل توجه مکان را از نو آشکار کند. مبنای آن تمامی شواهد فیزیکی، مستند و سایر شواهد است و جایی که حدس و گمان آغاز میشود مرمت باید پایان یابد».
مرمت بنا بر اساس توافقهای منشورهای بینالمللی دارای چند اصل بنیادین است:
1-اصل شناخت: به این معنی که پیشاز مرمت باید مستندسازی دقیق از اثر و آسیبها، انجام پذیرد. همچنین فنون، مصالح و شیوههای ساخت، بهکار رفته در اثر شناسایی شوند و گزارش آنها ارائه شود.
2- اصل برگشت پذیری: هرگونه دخل و تصرف در اثر باید قابل برگشت باشد، تا اگر در روند مرمت خطایی رخ داد یا اینکه شناخت جدیدی حاصل شد، امکان تصحیح وجود داشته باشد.
3- سهم و نقش معتبر تمامی دورهها در بنای یک یادمان باید محترم شمرده شود (به این معنی که دوره تاریخی خاص در یک محوطه به دوره تاریخی دیگری ارجحیت ندارد.) مثلاً دوره ساسانی ارجح بر دوره قاجار نیست.
4- اجزای جایگزین جدید که به جای بخشهای مفقود به کار میروند باید به صورتی هماهنگ با بنا ادغام شوند و در عین حال از بخشهای اصلی قابل تشخیص باشند به صورتی که انجام مرمت، مستندات هنری یا تاریخی را مخدوش یا تحریف نکرده باشد.
5- براساس منشور ونیز افزودن بخشهای جدید به بنا نباید مجاز شمرده شود. مگر در مواردی استثنایی و تا حدی که بخشهای گیرای بنا، جایگاه قرارگیری سنتی آن، توازن موجود در ترکیب آن و رابطه بنا و محیط اطرافش را بیمقدار نکند.
از 1980 به این سو که برخی از جمله «سالوادور م. ویناس» نویسنده کتاب نگره نگاهداشت معاصر، آن را دوره حفاظت و مرمت معاصر میدانند بحثهای فلسفی و اخلاقی جدیدی در مرمت پا گرفته است. این بحثها در شیوههای تصمیمگیری در روشهای حفاظتی و مرمتی معاصر مؤثر است و اندیشههای مرمت کلاسیک را نقد و تصحیح مینماید. از آن جمله حفاظت و مرمت ارزش محور، (به معنای توجه به ارزشهای ملموس و ناملموس آثار تاریخی است) حفاظت و مرمت نبوغ محور(در نظر گرفتن تصمیمات افراد فرهیخته بهعنوان تصمیم برتر برای حفاظت و مرمت) وتوجه به اخلاقیات در حفاظت و مرمت است. در واقع، حفاظت و مرمت وسیله است، نه هدف. روشی است برای تداوم و تقویت مفاهیم آثار تاریخی، حتی وسیلهای برای بیان قدردانی از مفاهیم نمادین اشیاء، یا بناها. اخلاقیات معاصر از تصمیم گیرندگان حوزه مرمت میخواهد تنها در مورد غلبه دادن برخی مفاهیم مانند مفاهیم تاریخی یا اعتقادی یا فرهنگی بر دیگر مفاهیم تصمیمگیری نکنند بلکه درباره ترکیبی از این مفاهیم که بتواند تعداد هرچه بیشتر دیدگاهها را راضی کند، تصمیمگیری کنند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی
ممکن است در طول روز یا هفته، تقریباً یکبار واژه مرمت را بشنویم. مانند مرمت فلان خانه تاریخی یا فلان بازار تاریخی یا فلان مسجد تاریخی. مرمت هم واژهای آشناست و از بعد دیگر هم ناآشناست. آشناست چون آن را میشنویم و تاحدودی با توجه به اقدامی که روی اثر تاریخی انجام داده شد آن را درک میکنیم اما ناآشناست چون نمیشود تعریف دقیقی از آن ارائه داد.
مرمت واژهای است که در قرن اخیر بهجای ترجمه واژه Restoration انگلیسی در ایران بهکار میرود. در فرهنگ لغت «ناظم الاطباء» معنای تعمیر و اصلاح هرچیز خلل یافته را میدهد. در لغت نامه دهخدا هم به معنای دریافت، دریافتن، تدارک، استدراک، به اصلاح آوردن خلل، نیکو کردن چیزی و ترمیم است. در فرهنگ لغات آکسفورد به معنی «عمل یا فرآیند برگرداندن یک چیز به حالت دست نخورده یا کامل آن» است.
کاربرد اصطلاحی، برای توصیف انواع فعالیتهای مربوط به حفاظت و مرمت با توجه به ویژگی تاریخی وجود دارد. این اصطلاحها هریک مجموعهای از رنگها و ته رنگهای منحصر بفرد، مانند نوسازی، احیاء، تجدید بنا، تعمیر، ساخت مجدد، وصالی و غیره هستند. (ویناس، 1396) در گذشته اصطلاحاتی باتوجه به نوع کاربرد آن در بین پیشه(شغل)ها در ایران وجود داشت که کم و بیش کار مرمتی انجام میدادند. مانند، وصله که برای لباس بهکار میرفت. پینه که برای چرم و کفش بهکار میرفت، بند زدن که برای چینیهای نفیس و قوری بهکار میرفت. رفو برای فرش و لباس نیز بهکار میرفت. کسانی که این امر را انجام میدادند به وصله گر و پینه دوز و چینی بند زن معروف بودند.
مفهوم مرمت اما در آثار تاریخی فراتر از معانی لغوی آن است. شاید بتوان گفت اولین مفهوم جهانی مرمت در منشور ونیز در سال 1964 آمده است:«مرمت فرآیندی بسیار تخصصی است و هدف آن آشکار ساختن ارزشهای زیبایی شناختی و تاریخی یادمانها است و بنای آن بر حفظ مواد و مصالح اصلی و مستندات اصیل است.» این مبنایی است که تقریباً اساس تمام منشورهای بعدی قرار گرفته است. فقط در برخی مواقع که مفهوم رسا نبوده یا مورد اختلاف قرار گرفته است مورد بررسی مجدد قرار گرفته است. از جمله این مفاهیم درک مفهوم «اصیل» است که تفاوت ماهوی بین اصالت از دیدگاه اندیشمندان مرمتی شرق و غرب وجود داشته که در سند «نارا» در سال 1994 به آن پرداخته است. «سند نارا» در مورد اصالت با توجه به منشور 1964 ونیز ساخته و پرداخته شده و برای پاسخگویی ملاحظات و منافع میراث فرهنگی در جهان معاصر، آن منشور(ونیز) را بسط میدهد.
مفهوم مرمت کم کم از توجه صرف به حوزههای ملموس اثر خارج شد و حوزههای ناملموس را نیز در برگرفت. اندیشمندان حفاظت آثار تاریخی هنگامی که در مواجهه با آثار تاریخی در چالش با فرهنگهای متنوع جهانی قرار گرفتند، مانند انجام اقدامات حفاظت و مرمت در مکانها یا بر اشیاء مقدس دریافتند که فقط مرمت بر اساس ارزشهای تاریخی یا زیبایی شناسی نمیتواند پایداری حفاظت و مرمت را تضمین کند. بههمین دلیل در صدد تصحیح تعاریف مرمت از جمله «منشور بورا» که در سال 1979 توسط ایکوموس استرالیا در شهر بورا تشکیل شد، برآمدند. این سند در بندهای 13 تا16 به مقوله مرمت میپردازد و در بند 14 اعلام میکند:«مرمت باید جنبههای فرهنگی قابل توجه مکان را از نو آشکار کند. مبنای آن تمامی شواهد فیزیکی، مستند و سایر شواهد است و جایی که حدس و گمان آغاز میشود مرمت باید پایان یابد».
مرمت بنا بر اساس توافقهای منشورهای بینالمللی دارای چند اصل بنیادین است:
1-اصل شناخت: به این معنی که پیشاز مرمت باید مستندسازی دقیق از اثر و آسیبها، انجام پذیرد. همچنین فنون، مصالح و شیوههای ساخت، بهکار رفته در اثر شناسایی شوند و گزارش آنها ارائه شود.
2- اصل برگشت پذیری: هرگونه دخل و تصرف در اثر باید قابل برگشت باشد، تا اگر در روند مرمت خطایی رخ داد یا اینکه شناخت جدیدی حاصل شد، امکان تصحیح وجود داشته باشد.
3- سهم و نقش معتبر تمامی دورهها در بنای یک یادمان باید محترم شمرده شود (به این معنی که دوره تاریخی خاص در یک محوطه به دوره تاریخی دیگری ارجحیت ندارد.) مثلاً دوره ساسانی ارجح بر دوره قاجار نیست.
4- اجزای جایگزین جدید که به جای بخشهای مفقود به کار میروند باید به صورتی هماهنگ با بنا ادغام شوند و در عین حال از بخشهای اصلی قابل تشخیص باشند به صورتی که انجام مرمت، مستندات هنری یا تاریخی را مخدوش یا تحریف نکرده باشد.
5- براساس منشور ونیز افزودن بخشهای جدید به بنا نباید مجاز شمرده شود. مگر در مواردی استثنایی و تا حدی که بخشهای گیرای بنا، جایگاه قرارگیری سنتی آن، توازن موجود در ترکیب آن و رابطه بنا و محیط اطرافش را بیمقدار نکند.
از 1980 به این سو که برخی از جمله «سالوادور م. ویناس» نویسنده کتاب نگره نگاهداشت معاصر، آن را دوره حفاظت و مرمت معاصر میدانند بحثهای فلسفی و اخلاقی جدیدی در مرمت پا گرفته است. این بحثها در شیوههای تصمیمگیری در روشهای حفاظتی و مرمتی معاصر مؤثر است و اندیشههای مرمت کلاسیک را نقد و تصحیح مینماید. از آن جمله حفاظت و مرمت ارزش محور، (به معنای توجه به ارزشهای ملموس و ناملموس آثار تاریخی است) حفاظت و مرمت نبوغ محور(در نظر گرفتن تصمیمات افراد فرهیخته بهعنوان تصمیم برتر برای حفاظت و مرمت) وتوجه به اخلاقیات در حفاظت و مرمت است. در واقع، حفاظت و مرمت وسیله است، نه هدف. روشی است برای تداوم و تقویت مفاهیم آثار تاریخی، حتی وسیلهای برای بیان قدردانی از مفاهیم نمادین اشیاء، یا بناها. اخلاقیات معاصر از تصمیم گیرندگان حوزه مرمت میخواهد تنها در مورد غلبه دادن برخی مفاهیم مانند مفاهیم تاریخی یا اعتقادی یا فرهنگی بر دیگر مفاهیم تصمیمگیری نکنند بلکه درباره ترکیبی از این مفاهیم که بتواند تعداد هرچه بیشتر دیدگاهها را راضی کند، تصمیمگیری کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه