فراتر ازیک نامه جعلی
ادامـــــه از صفحه اول
سوم اینکه فرض کنیم اطمینانی به صحت و سقم این خبر نباشد، چرا عدهای به خود جرأت میدهند که آن را بازنشر کنند و موجب ترس و نگرانی مردم شوند؟
واقعیت این است که مرجعیت رسانهای و اطلاعرسانی در جامعه ما اکنون حتی در خارج هم نیست. مدتهاست که این مرجعیت در اختیار منابع ناشناس، بیاعتبار و غیرمسئول است و چنین است که در حال بازی کردن با سرنوشت نظام اطلاعرسانی خودمان هستیم. در واقع اگر از یک نظام رسانهای سالم برخوردار باشیم، نیازی نیست که وزارت بهداشت چنین نامهای را تکذیب کند، بلکه این منابع انتشاردهنده آن هستند که باید مسئولیتپذیر باشند و از صحت خبر خود دفاع کنند و مردم به منابع ناشناس اهمیتی نخواهند داد.
ما از حیث تعریف کلی در حال نزدیک شدن یا در واقع داخل شدن به یک ساختار خودویرانگر رسانهای هستیم. باید پرسید که اگر بتوان چنین شایعاتی را در امور مهمتر و به صورت حرفهایتر جعل کرد، به نحوی که عوارض سریعی داشته باشد، چگونه نظام رسانهای کشور میتواند آن را تکذیب کند؟ تکذیب این نامه جعلی، پذیرفتنی بود. در واقع پذیرش آن در اصل اقدامی نابخردانه از سوی عدهای بود، چرا که به طور واضحی خلاف عقل سلیم بود، ولی آیا جامعه ما آمادگی مواجهه با جعلیات سازمانیافته و فوق حرفهای را خواهد داشت؟ جامعهای که در برابر چنین نامه پیش پا افتادهای به لحاظ تکنیک جعل، ضربهپذیر باشد، در برابر جعلهای سازمانهای اطلاعاتی چه کار خواهد کرد؟
سوم اینکه فرض کنیم اطمینانی به صحت و سقم این خبر نباشد، چرا عدهای به خود جرأت میدهند که آن را بازنشر کنند و موجب ترس و نگرانی مردم شوند؟
واقعیت این است که مرجعیت رسانهای و اطلاعرسانی در جامعه ما اکنون حتی در خارج هم نیست. مدتهاست که این مرجعیت در اختیار منابع ناشناس، بیاعتبار و غیرمسئول است و چنین است که در حال بازی کردن با سرنوشت نظام اطلاعرسانی خودمان هستیم. در واقع اگر از یک نظام رسانهای سالم برخوردار باشیم، نیازی نیست که وزارت بهداشت چنین نامهای را تکذیب کند، بلکه این منابع انتشاردهنده آن هستند که باید مسئولیتپذیر باشند و از صحت خبر خود دفاع کنند و مردم به منابع ناشناس اهمیتی نخواهند داد.
ما از حیث تعریف کلی در حال نزدیک شدن یا در واقع داخل شدن به یک ساختار خودویرانگر رسانهای هستیم. باید پرسید که اگر بتوان چنین شایعاتی را در امور مهمتر و به صورت حرفهایتر جعل کرد، به نحوی که عوارض سریعی داشته باشد، چگونه نظام رسانهای کشور میتواند آن را تکذیب کند؟ تکذیب این نامه جعلی، پذیرفتنی بود. در واقع پذیرش آن در اصل اقدامی نابخردانه از سوی عدهای بود، چرا که به طور واضحی خلاف عقل سلیم بود، ولی آیا جامعه ما آمادگی مواجهه با جعلیات سازمانیافته و فوق حرفهای را خواهد داشت؟ جامعهای که در برابر چنین نامه پیش پا افتادهای به لحاظ تکنیک جعل، ضربهپذیر باشد، در برابر جعلهای سازمانهای اطلاعاتی چه کار خواهد کرد؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه