شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#فرزانه_فصیحی
فرزانه فصیحی دونده ایرانی که به دختر باد معروف است در کاپ بینالمللی استانبول و در مسابقات دوی 60 متر رکورد 25/7 ثانیه را ثبت کرد و رکورد قبلی خودش را شکست. حالا و با این رکوردشکنی فصیحی را یکی از مدعیان قهرمانی جهان میدانند. با انتشار این خبر هشتگ فرزانه فصیحی را در شبکههای اجتماعی میدیدیم و با آن بسیاری از ایرانیها به او تبریک میگفتند و از رکوردی که ثبت کرده تعریف میکردند. خیلیها به مشکلاتی که فصیحی در جریان تمرینها و اعزامش به مسابقات داشته مینوشتند. فیلمی از لحظات پایانی این مسابقه مدام در شبکههای اجتماعی بازنشر میشد: «تبریک تبریک! فرزانه فصیحی در مسابقات استانبول رکورد دو ۶۰ متر ایران را دوباره شکست. ۷ ثانیه و ۲۵ صدم. حالا او مدعی مدال قهرمانی جهان است.»، «به احترام همتت، تمام قد میایستم و کلاه از سر بر میدارم....»، «یعنی قشنگ یک سطح از بقیه بهتر بود؛ فاصله نفر دوم تا هفتم تو مایههای دهسانت بود. بعد فرزانه فصیحی (نفر اول) با نفر دوم بیش از یک متر تو شصتمتر دویدن بود»، «اگه فرزانه فصیحی بره یه کشور دیگه تعجب نمیکنم آنقدر که ایشون رو اذیت کردن و با این همه افتخارآفرینی اونم با هزینه شخصی غیر از شهر خودش اصفهان هیچ جا ازش تقدیر نکردن. شمایی که دلتون برای کیمیا علیزاده کباب شده بود کی برای این ورزشکار مظلوم شهرستانی چیزی نوشتید. هیچ وقت...»، «تبریک به شیر زن ایرانی، فرزانه فصیحی. فرزانه فصیحی عالی بود دختر، با تموم محدودیتهایی که داشتی گل کاشتی»، «دویدن فرزانه فصیحی رو که دیدم، دلم گرفت. براش خوشحالم. اینجوریه که اعزام ورزشکاری که رکوردش خوبه با هزینه شخصی رو قبول نمیکنن، ولی لحظه آخر یکی رو حتی تو رکوردگیری شرکت نکرده و آخرین رکوردش مال 10 سال قبله و سی نمره زیر حداقل رکورد میزنه خودشون به تیم اضافه میکنن.»، «این فرزانه فصیحی شاهکاره شاهکااار.کیف کردم ازین سرعت و اعتماد به نفس. آفرین دختر»، «فرزانه فصیحی دختر شایسته ایران»، «این وسط فرزانه فصیحی رو هم یادمون نره که داره هی رکورد دو صد متر ایران رو نزدیک به گرفتن مدال جهانی میکنه...»، «فرزانه فصیحی خیلی ممنونم؛ ای کاش از سرعت و زحمتی که کشیدی درس بگیرم.»، «اسم فرزانه فصیحی رو گوگل کنید، ۷ ثانیه و ۲۵ صدم..»، «عاشق دخترهای شجاع و با ارادهایم که قوانین دنیا را به نفع خودشون خم میکنند وگرنه آدمهای قربانی که تقصیر را گردن زمین و زمان میندازن زیاد داریم»، «فرزانه فصیحی نامی که با سرعت و غیرت آمیخته شده و انشاءالله با همین فرمان میره که علاوه بر تاریخسازی، نماد دختران این سرزمین شود. دمت گرم دلاور»، «فرزانه فصیحی با هزینه شخصی اردوی صربستان و مسابقههای استانبول رو رفته و فدراسیون یک ریال هم کمکش نکرده.»، «هر وقت یکی از زنان دونده رو میبینم یاد اون مصاحبه با یکی از ملی پوشان که اگه اشتباه نکنم مریم طوسی بود میافتم. برای ترسیم شرایط سختی شون میگفت وزن کل لباسای حریف اندازه مقنعه ماست»، «البته اینکه فکرکنیم صدم زدن خیلی راحته اشتباهه. مثلاً تو۶ماه یهو نمیشه تو ۶۰ متر دو ثانیه ارتقا رکورد داشت ولی انشاءالله روند خوبش ادامه داشته باشه. مثلاً دوره قبل با 97/6 مدال طلا گرفتن وخیلی سخته مثلاً تا مسابقات ۲۰صدم بری بالا. تو یه سال بولت هم باشی نمیشه ۱۰ بار رکورد ارتقا داد.».
زندگی با صدای جنگندهها
دیروز ویدئویی در توئیتر منتشر شد که هم تلخ بود هم سرشار از زندگی. کاربری که این ویدئو را از یک پدر و دختر سوریهای بازنشر کرد دربارهاش نوشت: «پدر برای آرامش دادن به دخترش در زمان حمله جنگندهها به شهر ادلب بهش میگه وقتی صداشونو شنیدی باید بخندی.» دختر کوچک با حرف پدرش و با شنیدن صدای جنگندهها میخندد. این ویدئو و این واکنش دختر خیلیها را در توئیتر احساساتی کرد و دربارهاش نوشتند: «من رو بیاد فیلم ایتالیایی «زندگی زیباست» میاندازه. وقتی که آلمانها میخواستند یک پدر یهودی رو بکشند، که پدرش تا آخرین لحظه به پسرش وانمود کرد که این فقط یک بازی است.»، «من بچه غرب کشورم و ۸ سال جنگ رو با تمام وجودم حس کردم. وقتی هواپیماها میومدن و صدای وحشتناکشون رو میشنیدیم تنها کاری که میکردیم پناه بردن به سوراخی بود و در اون لحظه خندیدن آخرین چیزی بود که به ذهنمون میرسید»، «انگار اندیشه برای صلح، خواب و خیالست»، «چه غمی توی این فیلمه، دلم گرفت .لعنت به جنگ. فکر اینکه الان کجان و چه بلایی سرشون آمده حالمو بد کرده. آهای دولتمردان جهان، بدانید آه تمام مردم رنج کشیده که برای بازیهای سیاسی شما غرق در درد، غم، ترس و ماتماند گریبان شما را خواهد گرفت.»، «یاد خاطرات خودم تو ٨ سال جنگ افتادم، شبهاى بمباران و موشک زدن عراق، قطع برق و تو راه پلهها پناه گرفتن و دعا براى اینکه موشک و بمب توی سرت نخوره»، «راههای زیادی برای فرار از ترس و وحشت وجود ندارند. اما این پدر و دختر سوری، بهترین راه رو انتخاب کردهاند»، «پدر سوری در شهر ادلب به فرزندش میگه باید وقتی صدای هواپیما را شنیدی بخندی. برای نترسیدنش بچه هم گول میخورد ولی چند فریم بین ثانیه 7 و 8 هست که با کل ماجرا ناهمخوان است. جنگ دقیقاً همان چند فریم بین ثانیه7و8 و ترس چشمان دخترک است. همان ترس لعنتی غریزی».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه