بازگشت به تعادل انسان و طبیعت در حکمرانی جهانی
ادامـــــه از صفحه اول
اجتناب از بدترین سناریوهای پیش رو مستلزم انضباط، قوانین و مقررات جدید برای قانونمند کردن همه قلمروهایی است که میتواند زمینهساز این نوع بیماریها باشد. ما هنوز فاقد رژیمهای حقوقی بینالمللی هستیم که مسئولیتپذیری کشورها را در حوزههایی که تنها به حدود حاکمیتی آنها محصور نیست، تشویق کند. موافقتنامههای مربوط به تغییرات آب و هوایی در رسیدن به اهدافشان شکست خوردهاند؛ هیچ قانون و حتی توافق بنیادی برای رفتار با حیوانات به عنوان منابع غذایی وجود ندارد. ناکامی دولتها در توسعه نامتوازن که به فقر حاد و حاشیهنشینی در شرایط غیرانسانی در مناطق پرجمعیت آسیا، امریکای جنوبی و آفریقای زیرصحرا منجر شده، امری در حیطه اختیارات و سرنوشت دولتهای منفرد مربوط دانسته میشود و هیچگونه مسئولیت بینالمللی را متوجه سایرین نمیکند.
شیوع ویروس کرونا در عصری که خیزش دوباره ناسیونالیسم و احزاب راست افراطی در اروپا و امریکا مورد تحسین قرار گرفتهاند، نشان دهنده عمق ناآگاهی و ناسازگاری جوامع انسانی با واقعیتهای گریزناپذیری است که سرشت قرن بیست و یکم را ساختهاند. دولتها همچنان به طرز خودخواهانهای به منافع تنگ نظرانهای چشم دوختهاند که از خلال رقابتهای نظامی و اقتصادی به دست میآورند در حالی که از پذیرفتن پیامدهای مخرب و فرامرزی اقدامات خود برای کسب پیروزی در این رقابتها خودداری میکنند. آنها همچنان به همان شیوهای درباره خود و دیگران میاندیشند و عمل میکنند که در قرون گذشته میاندیشیدند و عمل میکردند؛ یعنی زمانی که جوامع کم و بیش جزایری دور از هم بودند که بندرت با هم تماس داشتند.
ما نمی توانیم زمان را به عقب برگردانیم و با نفوذناپذیر کردن مرزها و گسستن خطوط ارتباطات، به پیوندهای مردم در سراسر جهان خاتمه بدهیم. بیگانه هراسی و تکبر ملی تنها میتواند پاسخهای ضروری ما به چالشهای مشترک را به تأخیر بیندازد و در این فاصله زندگی هزاران نفر را تهدید کند.
تداوم تحریمهای امریکا علیه ایران در حالی که مبارزه مؤثر با اپیدمی کرونا به منابع مالی گستردهتری نیاز دارد، یک نمونه از این رفتارهای خودخواهانه است. حتی اگر دیگر کشورها بتوانند بیماری را کنترل کنند، ایران در آینده به تنهایی میتواند موج دیگری از ویروس کرونا را در جهان شایع کند. ادامه این تحریمها تنها نشان دهنده عدم بلوغ و بینش و همچنین فقدان شایستگی اخلاقی ایالات متحده در اداره امور بینالمللی است.
در طرف مقابل، ما در ایران باید آموخته باشیم که مانند هر کشور دیگری نمیتوانیم در دنیایی چنین به هم وابسته، به تنهایی زندگی کنیم. حتی قویترین کشورها برای امنیت خود به تواناییهای دیگران در تولید دانش، سرمایه و انجام تدابیر مکملی که در نهایت همه کشورها را متأثر خواهد کرد، نیاز دارند. از یک زاویه نگاه دیگر، ممکن است در سالهای اخیر به این اعتماد به نفس رسیده باشیم که ایران دارای بازدارندگی کافی در برابر حملات نظامی دشمنانش است. اما این حد از اعتماد به نفس برای ایران و هر کشور دیگری اشتباه است.
با توجه به اینکه پیشرفتهای علمی امکان دستکاری ژنوم ویروسهای کُشنده را فراهم کرده، تنها یک حمله زیست شناختی با ویروسهایی که به اندازه ایبولا مرگبار و به اندازه کرونا قدرت شیوع بالا داشته باشند، میتواند تمدن را در هر کشوری محو کند؛ بدون اینکه دلایل کافی برای اثبات دست داشتن یک کشور بیگانه برجای بماند.
در دنیای پیچیده تر امروز، بقا به استراتژیهای روزآمدتری نیاز دارد که مبتنی بر کاهش اختلافات، تقویت همکاریهای بینالمللی، اعتمادسازی، مسئولیت پذیری مشترک و ایجاد قوانین متناسب و همراه با ضمانت اجرایی است؛ به گونهای که یکبار دیگر تعادل میان محیط زیست انسانی و محیط زیست طبیعی را برقرار کند.
اجتناب از بدترین سناریوهای پیش رو مستلزم انضباط، قوانین و مقررات جدید برای قانونمند کردن همه قلمروهایی است که میتواند زمینهساز این نوع بیماریها باشد. ما هنوز فاقد رژیمهای حقوقی بینالمللی هستیم که مسئولیتپذیری کشورها را در حوزههایی که تنها به حدود حاکمیتی آنها محصور نیست، تشویق کند. موافقتنامههای مربوط به تغییرات آب و هوایی در رسیدن به اهدافشان شکست خوردهاند؛ هیچ قانون و حتی توافق بنیادی برای رفتار با حیوانات به عنوان منابع غذایی وجود ندارد. ناکامی دولتها در توسعه نامتوازن که به فقر حاد و حاشیهنشینی در شرایط غیرانسانی در مناطق پرجمعیت آسیا، امریکای جنوبی و آفریقای زیرصحرا منجر شده، امری در حیطه اختیارات و سرنوشت دولتهای منفرد مربوط دانسته میشود و هیچگونه مسئولیت بینالمللی را متوجه سایرین نمیکند.
شیوع ویروس کرونا در عصری که خیزش دوباره ناسیونالیسم و احزاب راست افراطی در اروپا و امریکا مورد تحسین قرار گرفتهاند، نشان دهنده عمق ناآگاهی و ناسازگاری جوامع انسانی با واقعیتهای گریزناپذیری است که سرشت قرن بیست و یکم را ساختهاند. دولتها همچنان به طرز خودخواهانهای به منافع تنگ نظرانهای چشم دوختهاند که از خلال رقابتهای نظامی و اقتصادی به دست میآورند در حالی که از پذیرفتن پیامدهای مخرب و فرامرزی اقدامات خود برای کسب پیروزی در این رقابتها خودداری میکنند. آنها همچنان به همان شیوهای درباره خود و دیگران میاندیشند و عمل میکنند که در قرون گذشته میاندیشیدند و عمل میکردند؛ یعنی زمانی که جوامع کم و بیش جزایری دور از هم بودند که بندرت با هم تماس داشتند.
ما نمی توانیم زمان را به عقب برگردانیم و با نفوذناپذیر کردن مرزها و گسستن خطوط ارتباطات، به پیوندهای مردم در سراسر جهان خاتمه بدهیم. بیگانه هراسی و تکبر ملی تنها میتواند پاسخهای ضروری ما به چالشهای مشترک را به تأخیر بیندازد و در این فاصله زندگی هزاران نفر را تهدید کند.
تداوم تحریمهای امریکا علیه ایران در حالی که مبارزه مؤثر با اپیدمی کرونا به منابع مالی گستردهتری نیاز دارد، یک نمونه از این رفتارهای خودخواهانه است. حتی اگر دیگر کشورها بتوانند بیماری را کنترل کنند، ایران در آینده به تنهایی میتواند موج دیگری از ویروس کرونا را در جهان شایع کند. ادامه این تحریمها تنها نشان دهنده عدم بلوغ و بینش و همچنین فقدان شایستگی اخلاقی ایالات متحده در اداره امور بینالمللی است.
در طرف مقابل، ما در ایران باید آموخته باشیم که مانند هر کشور دیگری نمیتوانیم در دنیایی چنین به هم وابسته، به تنهایی زندگی کنیم. حتی قویترین کشورها برای امنیت خود به تواناییهای دیگران در تولید دانش، سرمایه و انجام تدابیر مکملی که در نهایت همه کشورها را متأثر خواهد کرد، نیاز دارند. از یک زاویه نگاه دیگر، ممکن است در سالهای اخیر به این اعتماد به نفس رسیده باشیم که ایران دارای بازدارندگی کافی در برابر حملات نظامی دشمنانش است. اما این حد از اعتماد به نفس برای ایران و هر کشور دیگری اشتباه است.
با توجه به اینکه پیشرفتهای علمی امکان دستکاری ژنوم ویروسهای کُشنده را فراهم کرده، تنها یک حمله زیست شناختی با ویروسهایی که به اندازه ایبولا مرگبار و به اندازه کرونا قدرت شیوع بالا داشته باشند، میتواند تمدن را در هر کشوری محو کند؛ بدون اینکه دلایل کافی برای اثبات دست داشتن یک کشور بیگانه برجای بماند.
در دنیای پیچیده تر امروز، بقا به استراتژیهای روزآمدتری نیاز دارد که مبتنی بر کاهش اختلافات، تقویت همکاریهای بینالمللی، اعتمادسازی، مسئولیت پذیری مشترک و ایجاد قوانین متناسب و همراه با ضمانت اجرایی است؛ به گونهای که یکبار دیگر تعادل میان محیط زیست انسانی و محیط زیست طبیعی را برقرار کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه