بیو-سیاست ایران برای عبور توأمان از تحریم و کرونا
ادامـــــه از صفحه اول
پیشتر میگفتیم باید جهانی شد، تکنولوژی و فرهنگ و کالا مرز نمیشناسد، شاخ گل هرجا که میروید گل است، اکنون با بسته شدن کشور به روی جهان، میگوییم ویروس مرز نمیشناسد.
برجام الگوی متفاوتی از جهانی شدن را در چشم انداز نزدیک و رؤیت پذیر قرار داده بود.به نحوه چینش پرچمها در آن روز تاریخی در هتل کوبرک وین فکر کنید. ایران در آن لحظه وارد جهان اول شد و در کنار آن شش کشور و یک قاره(اروپا) جایگاه شایسته خود را یافت.تا قبل از آن، به یمن آن چهار قطعنامهای که در آن هشت زمستان از سازمان ملل گرفته بودیم، تبدیل به «موضوع امنیتی جهان» شده بودیم و میبایست به جهان ثابت میکردیم که قصد تولید سلاح هستهای را نداریم، اما آن روز در لحظه قرائت بیانیه برجام، ایران دیگر «مسأله امنیت جهانی» نبود برعکس، در کنار آن شش کشور به مثابه یکی از آن هفت کشور، نشان داد که بخشی از حل مسأله امنیت جهانی است.فقط یک گام باقی مانده بود که از اعتمادسازی هستهای و جهانی پلی بزنیم به صلحسازی منطقهای و به این ترتیب برجام را بازگشتناپذیر کنیم. نباید در نقطه برجام درجا میزدیم و باید در امتداد افق تازهای که برجام به روی دیپلماسی گشوده بود، جلوتر میرفتیم. یعنی بهمحض اثبات اینکه «امنیتیسازی» صهیونیسم وامریکا از موضوع ایران سرشتی جعلی دارد و اثبات اینکه جهان ومنطقه در معرض مخاطره یک «ایران اتمی» قرار ندارد، باید کنار کشورهای منطقه وجهان به سراغ مسائل واقعی امنیتی میرفتیم. ما در نقطه شکلگیری توافق هستهای دیگر تبدیل به یک هویت هفت کشوری شدیم و این هفت کشور به دنیا گفتند که «ما» خود را در قبال امنتر کردن جهان پاسخگو میدانیم. گذار از خطر موهومی که اسرائیل و گفتمان سازیهای ناشیگرانه داخلی از انرژی هستهای آن را جعل کرده بود، فرصتی بینظیر برای پرداختن به مخاطرات واقعی دنیای امروز و بویژه خطر جنگهای داخلی و فرقهای و مخاطرات زیست محیطی و دیگر مسائل واقعاً امنیتی فراهم آورده بود.ما میتوانستیم در کنار جهان قرار بگیریم وسرمایه جهانی شدن برجامی ایران را خرج صلحسازی و خرج مقابله جهانی با تروریسم ، هویتهای مرگبار و با ویروسهای عالم گیر کنیم. این را به سهم خود در همان لحظه شکلگیری برجام نوشتم:
«اکنون با کنار رفتن هاله توهم درباره «خطر یک ایران اتمی» فهرستی از خطرهای واقعی منطقه و جهان کنونی نظیر مخاطرههای زیست محیطی، فقر، رشد گروههای تروریستی در پیامد مداخلات برون منطقهای، رشد بیسابقه قاچاق مواد مخدر و اشکال گوناگون شبکههای جرایم جهانی حول قاچاق انسان و سلاح کشتار جمعی در حوزه آشکار توجه جهانی قرار گرفتهاند و یک ایران رها از بند تحریمهای ظالمانه به مراتب توانمندتر از هر زمان دیگر در جهت همکاری منطقهای و جهانی برای حل معضلات مذکور گام خواهد برداشت.» (صدیقی، ایران، 8 مرداد 94)
همچنین نوشتم با افشای دروغ «خطر ایران اتمی» ما میتوانستیم در کنار منطقه و جهان به مقابله با مخاطرات واقعی جهانی امروز بپردازیم و از جمله وارد فرایند جهانی مبارزه با مخاطرات معطوف به سلامت گلوبال نظیر ایدز و سارس شویم:
« اساساً در مختصات کنونی جهانی شدن و ظهور و بروز اشکال نوین تهدیدهای فراملی نظیر سازمانهای جهانی جنایی، قاچاق موادمخدر و سلاح، بیماریهای گلوبال نظیر ایدز و سارس و جهانیشدگی تروریسم نمیتوان با ابزارهای مفهومی ملیگرایی، امنیت ملی و منافع ملی برجای مانده از عصر جنگ سرد درک درستی از تحولات نوین داشت و جز از مجرای اشکال نوین همبستگی ملی و فراملی نمیتوان از پس تهدیدهایی که آن هم منشی فراملی دارند برآمد.» (صدیقی، شرق، سهشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۲، شماره ۱۸۸۴)
بازگشت پیروزمندانه ایران بعد از القای آن چهار قطعنامه ضد ایرانی در لحظه برجامی هنگامی میتوانست بازگشتناپذیر باشد که ما تا منتهای منطقی آن مسیر پیش میرفتیم و آن فرصت را خرج یک جهانی شدن نوین میکردیم و در فرایندهای جهانی تجارت و فناوری اطلاعاتی و ارتباطی ادغام میشدیم. اگر تحریمها را به مثابه یک شکاف در پیوستار سطح سلامت جمعیت در نظر میگرفتیم آنگاه میتوانستیم رهایی نسبی از تحریمها را به منزله فرصتی در جهت افزایش سطح سلامت وسطح نشاط و رفاه جامعه مورد بهرهبرداری قرار دهیم.
این را همان موقع نوشتم:
«وقتی شورای امنیت سازمان ملل، ابولا را «تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی» میداند باید پرسید در دنیایی که سلامت و زندگی اینچنین سیاسی و امنیتی میشود و حساسیتی چنین مبارک و میمون میتواند در سطحی جهانی شکل گیرد چرا برخی از همان مجامع و نهادهای جهانی همچنان بر تحریمهای ضدبشری علیه امنیت، رفاه، کرامت و سلامت شهروندان کشورمان پای میفشارند؟»
هیچگاه تهدیدهای معطوف به سلامت جمعیت با تهدیدهای معطوف به امنیت شهروندان اینچنین همجوار نشده بودند (صدیقی، شهروند، 29/6/93)
همانجا نوشتم:
«دشمنی بیولوژیک تحریمها و اثرات غیرقابل انکار آن در کاهش سطح سلامت شهروندان ایرانی به همراه تهدیدهای نظامی معروف به «گزینههای میز»، سویه تاریک همان درک امنیتی امریکا از چالشهای جهان امروز است.» (صدیقی، ابولا و داعش، پیشین)
برجام امکان بیبدیلی برای عبور از قلمرو تاریک جهانی شدن یعنی جهانی شدن بیماریها و دیگر پدیدههای منفی جهانی به سویه روشن جهانی شدن یعنی جهانی شدن فناوری و رفاه و تجارت جهانی فراهم کرده بود. اکنون یک بار دیگر و البته به گونهای تراژیک شاهد شفاف شدن مخاطره واقعی در سیمای منحوس کرونا هستیم و این میتواند فرصتی باشد برای عبور توأمان از کرونا و تحریم بهگفتمان زندگی.
باید ساعت دیپلماسی زندگی وبیو-سیاست ایران را متناسب با ساعت مقابله ستادی و میدانی و ملی و محلی با کرونا تنظیم کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه